1

فضول باشی و ماجرای استعفای انتخاباتی

وقتی از یک مسئول،  تصمیمی منطقی و اصولی مشاهده می‌شود، انسان لذت دنیا را می‌برد. با پایان یافتن مهلت استعفای داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی از مسئولیت‌های اجرایی، تصمیم عاقلانه برخی‌ها که از ماه‌ها قبل نام‌شان در لیست کاندیداهای احتمالی بود، چهره خود را نشان داد.

آن‌هایی که با سبک و سنگین کردن جو و جریان‌های موجود، از استعفا چشم‌پوشی کردند و خدمت در سنگر فعلی را بر وارد شدن در عرصه کارزار انتخابات مجلس ترجیح دادند، عجب کار بزرگی کردند، دست‌شان درد نکند. هم فرصت خدمت موجود را از دست ندادند و هم از تحمل هزینه‌های اضافی و قرار گرفتن در معرض ده‌ها اتهام و ناملایمات، خود را نجات دادند و در نهایت، “آغریمیان باشا ساقیز سالمادیلار”.

باید به کسانی که در زمان هدف‌گذاری برای انتخابات مجلس، واقع‌بینانه رفتار کردند درود فرستاد و احسنت گفت. آن‌هایی که اسیر احساسات می‌شوند و در دام چاپلوسی و تزویر و ریای فرصت‌طلبان گرفتار می‌شوند از درک صحیح توانایی‌ها و محدودیت‌ها و شرایط، باز می‌مانند و سرنوشتی بهتر و قابل اطمینانی را برای خود رقم نمی‌زنند.

انسان همیشه برای پیشرفت و قرار گرفتن در اوج، علاقه‌مند است. به دست آوردن جایگاه اجتماعی مناسب همواره با اشتیاق علاقه‌مندان مواجه می‌باشد. بدون شک آن‌هایی که ماه‌ها در اطراف چگونگی نامزدی مجلس شورای اسلامی ارزیابی‌های مختلف انجام داده و موانع و مشکلات این راه پردردسر را سنجیده‌اند و بهترین تصمیم ممکن را گرفته‌اند در تاریخ سیاسی منطقه، خود را به‌عنوان فردی منطقی و تابع واقعیت‌ها معرفی کردند.

گفتم: فضول باشی عجب کار خوبی کرده‌ای و از ورزش و پرداختن به امور آن کنار کشیده‌ای. این روزها بازار سیاست داغ است و داغ‌تر از آن، فضای مجازی است. از حالا انتخابات را طوری تحت پوشش قرار می‌دهند که انگار هفته‌ی دیگر موعد انتخابات است. خدا را شکر که تو باحاشیه غریبه‌ای و کاری به کار نامزدهای احتمالی نداری و بیشتر به اصل می‌پردازی، به تو سفارش می‌کنم که سنگ عده‌ای را به سینه نزنی و توقع استقبال از حرف حق را هم نداشته باشی، حالا اگر در وصف آن‌هایی که برای استعفا دادن مطرح بودند کلمه‌ای بنویسی فردا می‌گویند “اعلام پاچه‌خواری فضول‌باشی”.

گفت: من با برداشت‌ها و تحلیل‌های دیگران کاری ندارم. اعتقادات‌ام را با هیچ تمجید و تهدید و فرافکنی‌ها معامله نمی‌کنم. چراغ کسی تا صبح نمی‌سوزد، در هر اقدام و گام برداشته شده باید خدا را در نظر گرفت، باید مواظبت کرد و از بازی با آبروی افراد دوری نمود، از قدیم گفته‌اند:” چیزی که شد پاره وصله بر نمی‌دارد”.

گفتم: فضول باشی از تعارف کم کن و بر مبلغ افزا، به اصل مطلب بپرداز و خلاص. این روزها خیلی از موارد بر سر جای اصلی‌اش قرار ندارند، هر اتفاق کوچک سیاسی، ده‌ها هوادار و صاحب و مالک پیدا می‌کند. مگر ندیدیم که تا اسم فردی برای نامزدی مطرح شد چه برخوردهایی صورت گرفت و چه کم‌لطفی‌هایی درحق برخی از چهره‌ها و خدمت‌گزاران انجام شد. خلاصه انتخابات است و از این قبیل داستان‌ها و قصیده‌ها زیاد.

گفت: الهی که قربان چشم‌های تو یکی، بروم. من فکر می‌کنم آن‌هایی که علی‌رغم انتظار جامعه، حداقل در این دوره از ورود به عرصه انتخابات خودداری کردند کار مناسبی انجام دادند، حالا اگر این گفته‌ی من جرم‌ است مشکلی نیست تاوان‌اش را می‌دهم ولی بالا غیرتا، حیف نیست که میرمحمد سید هاشمی سنگر شورا را رها ‌کند و به‌دنبال نمایندگی باشد؟ تخصص او آیا در شورای شهر اردبیل مورد نیاز جامعه نیست؟ آفرین بر سیدمحمد که اسیر احساسات نشد و به مشورت‌های غلط و جانبدارانه تن نداد.

یا حجت‌الاسلام ستوده با آن شخصیت مثال‌زدنی‌اش، نیامده مورد کم‌لطفی قرار گرفت. حیف نیست که بزرگان جامعه به بهانه حضور در انتخابات، انواع ناملایمات را ببینند و تحمل بکنند؟ امیدواریم که تا اسفندماه و قطعی شدن کاندیداهای نمایندگی مجلس، روزها و هفته‌ها و ماه‌های خوبی در انتظار مردم و جامعه ما باشد. ان‌شاءالله.