1

گرامی داشت یاد و خاطره مرحوم هوشنگ چمن آرا

همزمان با سال روز درگذشت هوشنگ چمن آرا یاد و خاطره این پیشکسوت فوتبال استان گرامی داشته می شود.

وحید حسینی یکی از دست اندرکاران نشریه ورزش اردبیل گفت: مرحوم هوشنگ چمن آرا یکی از پیشکسوتان و خدمتگزاران صادق و تلاشگر فوتبال استان بوده که با برگزاری جام عقاب و پرورش استعدادها و معرفی بازیکنان جوان و نامی ، حق بزرگی بر گردن فوتبال منطقه دارد.

وی گفت: به منظور گرامی داشت یاد و خاطره آن مرحوم همزمان با سالروز درگذشتش، پیشکسوتان و علاقه مندان به فوتبال در روز  شنبه 23 بهمن ماه در ساعت 16 بر سر مزارش در آرامستان بهشت زهرا گرد هم می آیند و با قرائت فاتحه ای یاد و خاطره اش را گرامی می دارند.

وی در پایان گفت: از همه پیشکسوتان و جامعه ورزش استان درخواست می شود به منظور ادای احترام به روح یکی از زحمتکشان فوتبال استان در مراسم یاد شده حضوری فعال و گسترده داشته باشند.




جلسه تعیین تکلیف حمایت از تیم شهرداری و ر فتار برخی از مدعیان

برای تعیین تکلیف و چگونگی حمایت از تیم فوتبال اردبیل، روز گذشته جلساتی با حضور شهردار، مدیر کل ورزش و جوانان، جمعی از پیشکسوتان و دست اندرکاران سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری در محل سازمان برگزار شد.

برگزاری چنین جلسه ای بعد از آن همه حرف و حدیث آیا نمی تواند جای سؤال داشته باشد؟ تیم در یک وضعیت بحرانی قرار گرفته و رساندن آن به ساحل امن شرایط زیادی را طلب می کند ولی در این نوشته کوتاه قصد آن نداریم که به این موارد بپردازیم. چرا که در شش ماه گذشته مکرر سخن گفته و مطلب نوشته ایم و در پایان فصل و بعد از مشخص شدن آینده تیم باز هم با علاقه مندان سخن خواهیم گفت.

اما در این فرصت کوتاه باید اشاره شود هر چند در مورد تیم و کناره گیری شهرداری از حمایت و سرپرستی آن انتقادهایی را متوجه دکتر لطف الهیان می دانیم و آن را نیز در عمل به اثبات رسانده ایم ولی بر این معتقدیم که وی یکی از موفق ترین و کارآمد ترین مدیرا ن استان در همه امور مربوط به شهرداری به جز ورزش و تیم داری حرفه ای است. مدیران بومی و تونایی چون لطف الهیان ها فارغ از هرگونه نگرش و بینش سیاسی ، برای استان نعمت بزرگی هستند . پس اگر انتقادی صورت می گیرد از سر دلسوزی و عشق به ورزش و تیم فوتبال شهرداری است.

تیم شهرداری ریشه دارترین تیم استان و باشگاه شهرداری نیز تنها باشگاه قابل قبول از نظر اصول و قوانین مربوط به باشگاه داری می باشد و روی این اصل همه دوستداران و علاقه مندان به ورزش و بخصوص فوتبال از شهردار انتظار دارند همچنانچه به دیگر بخش ها اهمیت قائل است ورزش و فوتبال را نیز در اولویت کارهای خود قرار بدهد.

شورای شهر به همراه شهردار و بخشی از عزیزان در آن مجموعه امسال با تیم فوتبال شهرداری به قول معروف خوب تا نکردند و بی توجهی آنها که می تواند علل مختلف داشته باشد ضربه بسیار مهلک و کشنده ای به فوتبال باشگاهی اردبیل وارد کرد. مهم ترین بحثی که در این ارتباط می تواند قابل طرح باشد همانا مشخص شدن دلایل منع شهرداری اردبیل از تیم داری است. انتظار می رود شورای شهر و شهردار بدون رعایت حال این و یا آن و هرگونه ملاحظه کاری بگویند که چرا و به چه دلایلی شهرداری اردبیل از تیم داری در عرصه ورزش حرفه ای منع شده است.

انتقاد از هر مسؤولی در سطح استان باید در چارچوب خاص خود و با حفظ احترام و حرمت انجام پذیرد. عملکرد شورای شهر و شهردار از زمان مطرح شدن واگذاری تیم به بخش خصوصی قابل قبول نبوده و نیست و این نظر و معتقد بودن به بی توجهی مجموعه شهرداری نمی تواند عاملی برای تسویه حساب های شخصی و زیر پا گذاشتن اصول مربوط به انتقاد می باشد.

در جلسه بعدازظهر روز گذشته برخی از آنهایی که خیلی هم مدعی هستند، نشان دادند که در رعایت آداب سخن گفتن و حفظ حرمت همکاران خود بسیار ضعیف و درمانده هستند. در جلسه ای که شهردار اردبیل و مدیر کل ورزش و جوانان حضور دارند، حاضرین در جلسه باید در چارچوب خاص حرکت نمایند و نباید طوری رفتار کرده و به نحوی سخن بگویند تا در پایان تاسف خیلی از حاضرین در جلسه را به دنبال داشته باشد.

این تیم چه در دسته دوم بماند و یا به دسته سوم سقوط بکند تاثیر منفی و ماندگارش به فوتبال در دل تاریخ ضبط و فراموش ناشدنی خواهد بود. در صورت سقوط اگر همتی و قصدی برای احیای دوباره فوتبال باشد با یک برنامه ریزی کوتاه مدت و میان مدت می توان موقعیت از دست رفته را به دست آورد ولی اگر آنهایی که خود را در فوتبال صاحب نظر می دانند و مهر منجی فوتبال را بر سینه خود نصب کرده اند اگر نتوانند در یک جلسه رسمی با حضور بزرگان اجرایی استان آداب سخن گفتن و حرمت جلسه را رعایت بکنند باید به حال و وضع خیلی ها گریه کرد و زاری نمود.

وقتی از یک خبرنگار و نویسنده سؤال شود که انتقاد را معنی کن بدون درنگ خواهد گفت که انتقاد یعنی جدا کردن سره از ناسره و یا جدا کردن بدی ها از خوبی ها. اگر گفته شود که شورا و شهردار نباید کار تیم را به این مرحله می رساندند و باید از همان روزهای اولی که زمزمه واگذاری در شهر پیچید اجازه تحقق آن را نمی دادند، حرف حقی است که منتقدان بر زبان جاری می کنند ولی بیان این مطالب و دیدگاهها و پیشسنهادها و درخواست ها باید با رعایت حرمت ها انجام بگیرد.

اگر امروز شهرداری تیم را به شوشتر می فرستد و قول پرداخت بخشی از مطالبات بازیکنان و وعده حمایت تا آخر فصل را می دهد کار زیادی انجام نداده بلکه وظیفه خود در قابل تیمی که در فدراسیون به نامش می باشد عمل کرده است ولی همچنان به این امر معتقدیم که در فصل آینده شهرداری باید تیم خود را چه در دسته دوم و چه در دسته سوم تحت پوشش قرار بدهد  و این بار با نظارت کافی و کامل اجازه هیچ گونه هزینه اضافی و ریخت و پاش را ندهد و به یکی از وظایف مهم و اساسی اش مبنی بر جلب رضایت شهروندان و قشر جوان عمل نماید.

و در نهایت با آنهایی که با آداب سخن گفتن و قوانین و رسوم حاکم بر جلسات در حضور مسؤولین اجرایی شهر و استان آگاه نبوده و یا خود را ملزم به رعایت آنها نمی دانند پیشنهاد می شود که یا در چنین جلساتی حضور پیدا نکنند و یا اگر شرکت کردند سکوت اختیار نمایند و حرفی نزنند.




نگاهی کوتاه به کشتی فرنگی اردبیل در سال ۸۰

دوستداران کشتی در اردبیل از حال نزار این رشته ناراحت هستند و دلگیر.
کسانی که دوران اوج و شکوفایی کشتی فرنگی اردبیل را شاهد بوده اند از این که در این روزها کوچک ترین رد پایی از آن دوران دیده نمی شود احساس دلتنگی می کنند. بازگشت به دوران گذشته و احیای دوباره این رشته کار یک یا دوروز نیست . سرمایه گذاری بر روی پایه ها سال ها طول خواهد کشید تا اثرات مثبت خود را با بروز چهره های جویای نام نشان بدهد. اگر امروز شاهد بر آن هستیم که حرکتی برای استعداد یابی و تحت پوشش قرار دادن افراد مستعد انجام پذیرفته است، نباید انتظار داشته باشیم که همین فردا نتایج آن را شاهد باشیم. این کار بدون شک به زمان نیاز دارد و اگر کارها اصولی و روی برنامه انجام بگیرد امیدواریم که کشتی اردبیل در آینده ای نزدیک به آنچه که استحقاقش را دارد دست پیدا بکند.
ذکر خاطره ای از گذشته ای نه چندان دور که کشتی فرنگی اردبیل با چهره های جوان و مستعدش قطبی بزرگ در سطح کشور بود نمی تواند خارج از لطف باشد.
در فروردین ماه سال 1380 از سوی کمیته فنی تیم های ملی کشتی ازاد و فرنگی برای گزینش نفرات برتر جهت حضور در رقابت های جام جهانی و قهرمانی آسیا، تعدادی از کشتی گیران به اردوهای تیم ملی دعوت شدند . در رشته فرنگی و در اوزان مختلف افراد زیر از اردبیل به اردو دعوت شدند.
58 کیلوگرم: علی اشکانی 63 کیلوگرم: شهرام خاکسار   69 کیلوگرم: حسن پازاج   75 کیلوگرم: مهدی هژبری و 85 کیلوگرم: علی رضا نیکخو
این تعداد را با دعوت شدگان این روزها مقایسه کنید تا بدانید که برخی آقایان پرمدعا و خود محور در ده سال اخیر چه به روز کشتی اردبیل که نیاوردند.
 




رواج اهانت و بدگویی

متاسفانه گسترش روزافزون کانال ها و گروه ها ی ورزشی در فضای مجازی، استفاده از ادبیات خارج از نزاکت و اظهارات توهین آمیز را به یکی از معضلات رفتاری و نا به هنجاری های فرهنگی ورزش تبدیل کرده است.
برخی اوقات این گونه اظهار نظر ها و بی نزاکتی ها به شکلی حادتر و صریح تر از طرف برخی ها که ادعای بزرگی داشته و به گذشته خود و ورزشکار بودنش افتخار کرده و تکیه می کنند، بیشتر دیده می شود.
برخوردهای حرمت شکنانه و اظهارات توهین آمیز و به کار بردن ادبیات خارج از نزاکت و ادب ورزشی از سوی آنهایی که خود را لایق همه خوبی ها می دانند، بسیار دردآور و ناراحت کننده می شود. کسی که قدرت کنترل بر رفتار و کردار خود نداشته باشد چگونه می تواند در امر ترویج اخلاق پهلوانی و جوانمردی موثر باشد؟ فردی که در حالت طبیعی به سر نمی برد و هر روز به رنگی در می آید و مسیری تازه در پیش می گیرد، چگونه می تواند در امر تربیت آینده سازان ایران اسلامی موثر باشد و ادعای شغل بزرگی چون مربیگری داشته باشد؟
کارنامه این قبیل افراد در پیش همه ورزشی ها و فوتبالی های استان آشکار بوده و مشخص است. گفته ها و سخن ها و سینه چاک کردن آنها نه برای فوتبال بلکه به خاطر به دست آوردن موقعیتی در این عرصه است. آنها جایی که منافعشان تامین شود قیافه حق به جانبی مبنی بر طرفداری از فوتبال می گیرند و زمانی که خطر را احساس کرده و نقشه هایشان را بر آب می بینند، ادای دین به فوتبال را فراموش کرده ، به آن پشت می کنند و فرار را بر قرار ترجیح می دهند.
در کنار این افراد قشر دیگری هستند که دست نشانده اند و از خود تفکری نداشته و برای اجرای اوامر دیگران واسطه ای هستند که همه چیز را فدای پست و مقام می دانند. آنهایی که برای بستن دهان منتقدین حرمت شکنی را در دستور کار خود قرار می دهند و با بیان هر حرف حق از طرف دلسوزان ورزش و فوتبال، هجمه ناجوانمردانه ای را آغاز می کنند ، نمی دانند که با این کار غیر اخلاقی و غیر حرفه ای جز بردن آبروی خود نمی توانند میوه دیگر از خرابی اوضاع بچینند.
آنهایی که برای ماندن در مسؤولیت و تکیه زدن یک یا دو روز بیشتر به صندلی مدیریت و ریاست ، بداخلاقی ، بد حرف زدن، پرخاشگری و بد و بی راه گویی به این و آن و اهانت و حرمت شکنی را پیشه خود می سازند، باید بدانند که با این ترفندها نمی توانند به جایی برسند و فضا را به نفع خود تغییر بدهند. این قبیل حرکت های مذموم و ناپسند بدون تردید نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه در باز کردن مشت کسانی که بیشترین لطمه به ورزش و فوتبال را وارد کرده اند موثر واقع می شوند.
وظیفه پیشکسوتان واقعی و آنهایی که در ورزش و فوتبال امتحان خود را پس داده اند، چیست؟ در قبال افرادی که نمی توانند خود را کنترل بکنند و کسانی که با استفاده از جمعی مزدور در اندیشه حرمت شکنی هستند چه باید بکنند؟ در این موارد باید بدون رودربایستی حقایق بازگو شود و امکان عرض اندام و یکه تازی به این قبیل افراد در فضای مجازی و کانال ها و گروه ها داده نشود.
برخورد با ناهنجاری ها در دنیای فوتبال وظیفه همه کسانی است که در این عرصه متحمل زحمات طاقت فرسایی شده اند. از چنین بزرگانی انتظار می رود به هر وسیله ممکن مانع از ادامه حرکت های نسنجیده این قبیل افراد بشوند. این بزرگان به مصداق “حرمت مسجد با متولی است” باید در جهت حفظ حرمت ورزش و اهالی ورزش، خود آستین همت را بالا بزنند و در برخورد با بدگویی ها و حرف های خارج از نزاکت با گفتن «حالا فلانی یک چیزی گفت» از کنار ماجرا سرسری نگذرند و حداکثر به نصیحت و پند و اندرز اکتفا نکنند.
باید فضا را از دست چنین افراد یاوه گو، فرصت طلب، دست نشانده و منفعت طلب گرفت تا آنها نتوانند به رفتار ناشایست خود ادامه بدهند .
آنهایی که در پشت نقاب و بدون اعلام ماهیت واقعی خود و در زیر اسامی مستعار بحث هواداری از دیگران و ضربه زنندگان به ورزش و فوتبال را در پیش گرفته و حرف های نامطلوب را بر زبان جاری کرده و منتقدان را از دم تیغ می گذرانند، باید بدانند که دیر یا زود نتیجه رفتارهای غلط و غیر اخلاقی خود را خواهند دید.
 




فضول باشی ورزش، شهردار اردبیل و شور و نشاط اجتماعی

پنجشنبه شب فضول باشی زنگ زد. تا گوشی را برداشتم و صدایم را شنید گفت خوشحالم، خیلی هم خوشحالم، در پوست خود نمی گنجم، در آسمان ها پرواز می کنم، بال درآورده ام ، نمی توانم شادی خود را پنهان بکنم، زنگ زدم تا تو را نیز در شادی خود شریک بکنم.
گفتم: بگو دیگه چه شده، خوشحالی تو حتما دلیل و علت خاصی دارد. فضول باشی ورزش اردبیل و خوشحالی؟ عجب اتفاقی، نکنه معجزه ای رخ داده است؟ تو که در روزهای گذشته حوصله هیچ کاری را نداشتی و به تلفن ها جواب نمی دادی ، حال خودت زنگ می زنی و خبر از شادی و سرور می دهی، بگو تا ما هم بخندیم ، به جان تو دعاگو باشیم و برای لحظاتی هم که شده باشد غم و غصه هایمان را فراموش بکنیم.
گفت: بالاتر از معجزه رخ داده است. باید شور و نشاط داشته باشی. باید حرف مسؤولان را گوش بکنی و از گفتارهای آنها پند بگیری . به تو سفارش می کنم تا دیر نشده کاری بکن و از شهردار اردبیل حلالیت به طلب. اگر حلالت نکرد باید التماس بکنی و دست و پایش را بوسه باران بکنی. در ارتباط با اعضای شورای شهر و رئیس شورا نیز باید چنین بکنی. حواست را جمع کن و زمان را از دست نده ، همین فردا کار را یکسره کن ، برو دریاچه شورابیل ، جمع آنها در آنجا جمع خواهد بود.
گفتم فضول باشی چرا روده درازی می کنی؟ من را چه به شهردار و رئیس شورا؟ آنها قدر قدرتند و صاحب جلال و جبروت. زیارت کردن آنها برای من بی مقدار، مشاهده خورشید در دل شب است. این گونه توفیق ها نصیب ما نمی شود. دسترسی به آنها مال از ما بهتران است حال حرفت را بگو و تمام کن این قضیه را.
گفت مگر نشنیدی آقای شهردار محترم گفته است که شهرداری جشنواره آدم برفی را به دلیل ایجاد شور و نشاط در جامعه برگزار می کند. شما خبرنگاران چقدر آدم های نامردی هستید که مدام می گفتید شورا و شهردار با عدم حمایت از تیم فوتبال، شور و نشاط را از جامعه گرفتند . دیدید شما معنی و مفهوم شور و نشاط را نمی فهمید. شما سطحی نگر هستید. بروید و شور و نشاط و چگونگی ایجاد و راه اندازی آن را از شهردار و شورا یاد بگیرید.فوتبال هم شد عامل شور و نشاط ؟ عجب آدم های مغرض و بی هدفی هستید. شما در شش ماه گذشته همه را سر کار گذاشتید و حرف های بی ربط زدید و چسبیدید به شور و نشاط فوتبالی، قربان شهردار برم که جواب شما را داد و شور و نشاط اجتماعی را با راه اندازی یک روزه جشنواره برای شما تعریف کرد تا حداقل از کرده های خود پشیمان بشوید. شما را چه به شور و نشاط فوتبالی ، خفه خون بگیرید و بعد از این از شور و نشاط حرف نزنید.ماندم به این فضول باشی چه بگویم ، برای لحضاتی سکوت در تلفن بین ما حاکم شد و او در ادامه گفت قربان شهردار و مشاورانش برم که شما را مجبور به سکوت کردند .
 




بدبیاری های فوتبال اردبیل پایانی ندارد

حکایت بدبیاری نماینده فوتبال اردبیل در لیگ دسته دوم باشگلاههای ایران هم دارد دنباله دار می شود. ناکامی پشت ناکامی، هنوز از یک مصیبتی رهایی نیافته بلایی دیگر گریبانش را می گیرد و به سوی سقوط و هلاکت رهنمونش می کند.
از زمان برکناری حجت الاسلام میر عباس زاده از مسؤولیت سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری ، تیم در مجموع روزهای خوبی را تجربه نکرده است. صعود به لیگ دسته یک نیز حاصل زحمات، دور اندیشی، تلاش و موقعیت شناسی آن مرد بزرگوار بود.
این تیم از آن زمان تاکنون اسیر نبود برنامه، روزمرگی و تصمیمات احساسی بوده و نتیجه این حرکات و رفتارها به هلاکت و سرافکندگی فوتبال اردبیل و تیم ریشه داری چون شهرداری منجر شده است.
به راستی که این تیم روزگار بدی را پشت سر می گذارد. اوج بدبختی آن از مرداد ماه امسال آغاز شد. موقعی که شورائیان پاهایشان را در یک کفش کردند و گفتند تیم باید به بخش خصوصی واگذار گردد. امید بود که در این برهه، شهردار اردبیل به دفاع از تیم برخیزد و حداقل نظر دوستانش را در شورا نسبت به حفظ تیم در مجموعه شهرداری جلب نماید، ولی چه باید کرد شهردار نیز با موضعگیری و تصمیماتش و به خصوص بعد از جریانات آبی پوشان نشان داد که در اصل او نیز با تصمیم شورائیان همراهی می کند و از همان وقت بدبختی ها و بدبیاری این تیم شروع شد و تا به امروز که در ورزشگاه علی دائی و در سرمای طاقت فرسای اردبیل بازی را یک بر صفر به حریف تهرانی باخت، ادامه یافت.
راستی دست های پشت پرده ای که همچنان برای این تیم تصمیم می گیرند چه کسانی هستند؟ چرا امکان واگذاری تیم به بخش خصوصی علی رغم تاکید شهردار و شورای شهر به طور کامل و قانونی و رسمی فراهم نشد؟ چرا هر کسی که برای تحویل گرفتن تیم قدم پیش گذاشت بعد از اندک مدتی فرار را بر قرار ترجیح داد؟ الآن تیم در اختیار چه کسی و کدام ارگان و نهاد است و هزینه هایش چگونه و از کدام کانال قانونی تامین می شود؟ کلاف سردرگم در ارتباط با این تیم بیچاره و بدبخت و درمانده کی باز خواهد شد؟ جریان رفت و برگشت ها در تیم چیست و چه کس و یا چه کسانی در این مورد تصمیم گیرنده بوده اند؟ نقش شهرداری و عوامل آن در ادره این بچه سرراهی چه می باشد؟ اگر بگویند که شهرداری بر حکم وظیفه که مجبور است به درمانده ها سرپناه بدهد و جنازه های بی صاحب را تا مرحله دفن سرپرستی نماید، به حمایت از تیم ادامه می دهد پس چرا این کار را از همان اول فصل انجام ندادند و فقط در هفته های اخیر به فکر افتادند؟ آیا در این کار و معرفی برخی ها به عنوان منجی فوتبال اردبیل و قهرمان بی رقیب مدیریت در فوتبال برنامه ریزی شده بود؟ راستی اداره کل ورزش در این میان چه کاره بوده و هست؟ آیا نمی توانست کمکی به خروج از بن بست بکند؟
هنوز امیدها برای ماندن این تیم در دسته دوم از بین نرفته است. کم رنگ شده است ولی کاملا نمی توان قطع امید کرد. می توان کاری کرد به شرط آنکه همه اقدامات با صداقت و به دور از هرگونه انحصار طلبی و خودنمایی باشد.
آنهایی که در مقاطع مختلف در شروع فصل شعار دادند و وعده کردند ، خود بهتر از همه می دانستند که وعده هایشان نمی تواند عملی بشود. چرا که برای تیم کار اصولی انجام نشده بود. چرا که دهها دایه مهربان تر از مادر در کنار خود احساس می کرد . چرا که دست های پشت پرده به کار خود مشغول بودند و مسلما بدون کار و برنامه ریزی اصولی نمی توان موفقیت را شاهد شد.
هر که دانه نفشاند به زمستان در خاک
ناامیدی بود از دخل به تابستانش
نمی دانم شاید روزی فرا برسد که ناگفتنی های این تیم توسط آنهایی که در جریان کامل آن بوده اند به اطلاع افکار عمومی رسانده شود و نقش افراد و دست های پشت پرده با ذکر نام آنها اعلام گردد تا بدینوسیله قدرتمندان توانا، کارآمد و تاثیر گذار فوتبال اردبیل به جامعه شناسانده شوند .
مردم باید بعد از روشن شدن واقعیت ها قدر آن بزرگواران را بدانند و برای سلامتی شان هورا بکشند.
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در آن غش باشد
 




فداکاری، درس و … تشکر

چقدر در این فوتبال زوار در رفته ما فداکاری رخ می دهد..چقدر در این فوتبال همه فداکارند، چقدر در این فوتبال ما درس نهفته است… چقدر در این فوتبال ما همه درس می دهند و مدرس هستند و چقدر در این فوتبال درس می گیریم و به اندوخته های خود اضافه می کنیم، خوشا به حال ما! وای به حال آنهایی که نه در ورزش و نه در فوتبالشان فداکاری هست و نه این همه درس ریخته فراوان و قابل استفاده.
داستان آخرین فداکاری در فوتبال ما همین رفت و برگشت ها در تیم سر راهی استان در لیگ دسته دوم است. بالاخره نفهمیدیم که این تیم صاحب دارد یا نه! اگر دارد چه کسی است؟ چگونه تیم را تصاحب کردند؟ چه دادند .و چه گرفتند؟ اسم تیم را چه گذاشتند؟ فلسفه این رفت و برگشت ها چیست؟ چه کسی در مورد آنها تصمیم می گیرد؟ مگر تصمیم گیری در مورد تیم به صورت تعاونی است؟ آنها که می برند و می دوزند پشتشان به کجا گرم است که چنین شتابان می روند و هر تصمیمی را به مورد اجراء می گذارند؟
چقدر در این فوتبال همه از هم تشکر می کنند، چقدر در این فوتبال همه قدردان و قدرشناس هستند. چقدر بساط تشکر و چاپلوسی در این روز ها در فضای مجازی رونق دارد. بعضی ها ماموریت دارند که مدام از مهندس فوتبال تشکر کرده و او را مهندس ترین مهندس فوتبال ایران زمین قلمداد بکنند.
راستی چرا دیگر از مجید حیدری کسی تشکر نمی کند؟ آخه تا این اواخر بودند کسانی که از جرئت و شهامت و شجاعت او سخن می گفتند و به نوعی او را ناجی فوتبال می دانستند. حالا کجایند آن حضرات و در کدام سوراخ ها قائم شده اند؟
آری، به راستی چه زیباست! فداکاری، درس و تشکر.
چی، نفهمیدم چه گفتی، بله آقا من اشتباه کردم تو درست می گویی، تا رد پای چند نفر در فوتبال ما نباشد فوتبال نابود می شود، رو به اضمحلال می گذارد، فوتبال محو می شود، فوتبال غرق در منجلاب می شود ، درسته راست می گویی ، دو دستی نه بلکه هزاران دستی باید این آقایان را بچسبیم و به جانشان دعا گو باشیم، آنها ناجی فوتبال اردبیل هستند، نباشند کار ما وفوتبال زاره زاره، سایه شان مستدام باد، آمین یا رب العالمین.
 




حکایت محمد شاه قاجار و نقد های ورزشی

می گویند محمد شاه ، نوه بیمار فتحعلی شاه قاجار ، وقتی به سلطنت رسید و نامردی کرد و قائم مقام را بر خلاف سوگندی که خورده بود و عهدی که با نائب السلطنه ، پدرش بسته بود کشت ، به خیال آن افتاد که همچون فتحعلی شاه(خاقان) شعر بگوید و گوی سبقت از قائم مقام در نثر برباید.
جانم راست بگوید که او معلم ها گرفت و مشق ها نوشت، بعضی روزها جارچی ها فریاد می زدند «اعلیحضرت قوروق فرمودند» و در این میان همگان باید ساکت می شدند . چرا که وی میل غزل داشته است. اگر چه از تمام این قوروق های گاه و بی گاه غزلی برادبیات این ملک افزوده نشد ولی هنوز مایه عبرت نشده و این حکایت بعضی آقایان است که هر از چندی قوروق می فرمایند و از قوروق شکنی و هر گونه انتقادی که حتی در چارچوبی سالم و آگاهانه باشد بیزار می شوند.مانده ایم که چه بکنیم. هر حرفی می زنیم و هر واقعیتی را که مورد بحث قرار می دهیم ، گلایه و عکس العمل عده ای را به دنبال دارد. خیلی ها بر این باورند که مجبوریم و باید مثل آنها فکر بکنیم و در راستای نظر و عقیده آنها حرکت نماییم. تا زمانی که گفته ها و حرف ها و رفتارهای آنها مورد تایید باشد، نویسنده ای توانا، تحلیلگری قهار، پیشکسوتی صاحب اعتبار، بزرگی دارای جایگاه رفیع ، صاحب نظری مقتدر و خبرنگاری نترس و بی طرف قلمداد می شویم و اگر نوشته ای در خلاف جهت رای حضرات داشته باشیم به افرادی ترسو، مغرض، دست نشانده، خود فروخته، خائن به ورزش، مزدور، غیر ورزشی، باندباز، عامل تفرقه، نوچه پرور و … تبدیل می شویم.
خلاصه آقایان می خواهند شب ها و روزهای ما را قوروق کنند و ما اجازه حرف زدن، نوشتن ، گفتن و تحلیل کردن نداشته باشیم. مگر این که به دست بوسی آقایان و فرماندهانشان نائل شده و غلام حلقه به گوش آنها و دست نشانده آنها به شویم.
برای ما افتخار خواهد بود که این چنین افراد فرصت طلب و مقام پرست و موقعیت طلب بر علیه ما باشند و هر روز برای ما نقشه ای تازه و نو بکشند و تحت فشارمان فرار بدهند، چرا که ما را برای شریک جرم کردنشان هیچ امیدی نداشته و نخواهند داشت. ما راه خود را می رویم و مشت کسانی را که بخواهند منافع ورزش را فدای منافع شخصی بکنند، باز خواهیم کرد و در این راه از اتهاماتی چون نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی و یا تهدید به شکایت و یا تشویق کردن دیگران به شکایت و این قبیل موارد باکی نخواهیم داشت.
 




وحدت وهمدلی نیاز فوتبال اردبیل

فوتبال اردبیل برای موفقیت در عرصه های مختلف نیاز به همدلی و وحدت دارد. همدلی از اجزاء و عناصر یک مجموعه است و یکی از اصول همراهی و تلاش برای کسب موفقیت می باشد. در حاکم شدن وحدت و همدلی باید عمل شود و صرفا به گفته و حرف و سخن گفتن اکتفا نشود. امروز همه کسانی که در به وجود آمدن جو اختلاف و چند دستگی دخیل بوده و سهمی داشته اند وقتی پای سخن گفتن به میان آید کلمات بهتر، زیبا و فریبنده بر زبان جاری کرده و همه را به رعایت یکدلی دعوت می نمایند و کار آنها کاملا با این امر که رطب خورده منع رطب می کند همخوانی داشته و دارد.
امیدواریم با برگزاری مجمع انتخاباتی هیات فوتبال و روی کار آمدن رئیس جدید در آینده، کم تر شاهد مسائل شبهه انگیز و مشکلاتی که از آن بوی «خودخواهی» و «منیت» به مشام برسد، باشیم . اختلافات و مسایل شخصی به فوتبال ما در پنج سال گذشته ضربه وارد کرده و بخش عمده ای از عمر و سرمایه و انرژی را به هدر داده و صرف مسایل حاشیه ای کرده است.
آنها که در سال های اخیر با گرفتار شدن در دام عناد و خودمحوری، فوتبال استان را گرفتار اما و اگر ها کردند و آن را به سوی فنا و نابودی رهنمون نمودند باید در قبال عملکرد خود پاسخگو باشند. کسانی که قرار است مسؤولیتی را در آینده در این رشته ورزشی بپذیرند باید نسبت به ریشه کنی حاشیه های مخرب اقدام نمایند و خود تبدیل به یک دردسر ساز و حاشیه آفرین نشوند و به حواشی و مشکلات قبلی نیفزایند.
روزها و ماه ها و سال ها می گذرند و به قولی چرخ روزگار می چرخد و معطل کسی نمی ماند . در فوتبال ما کار انجام نشده و زمین مانده بسیار است. سزا نیست که بیش از این زمان هدر برود ، سرمایه ها نفله بشود و چرخ های فوتبال از حرکت باز داشته شود و بر سر راه آن با خودخواهی، مسؤولیت گریزی و .. مانع ایجاد شود.
باید بپذیریم که فوتبال ما، علی رغم توانایی های بالقوه در سال های اخیر عملا پیشرفت لازم را نداشته است و این واقعیت تلخ باید مورد قبول قرار بگیرد تا با برگزاری انتخابات و گشوده شدن فصلی نو در تاریخ فوتبال استان اختلافات و منیت هایی که پیش از هر چیز نشانه عقب ماندگی فکری و شخصیتی می باشد کنار گذاشته شده و برای همیشه پرونده آن در فوتبال استان بسته شود.
بعد از به وجود آمدن آرامش در فضای فوتبال و شروع به کار مسؤولین جدیدی که با رای اعتماد مجمع در مصدر کار قرار خواهند گرفت باید همه دست به دست هم دهند و با استفاده صحیح از امکانات ، مدیریت عاقلانه زمان برای جبران عقب ماندگی ها به شکل انقلابی و جهادی تلاش بشود.
در پنج سال گذشته برای حفظ وحدت و همدلی و یک زبانی فقط شعار دادیم . امروز حرفی زدیم و فردا با رد گفته خود، ساز دیگری را کوک کردیم. به جز تعداد معدودی از دوستان و هم ولایتی ها دیگران را ندیدیم و فضا را برای کسانی که می توانستند مثمر ثمر باشند تنگ نمودیم، در مواردی که منافع ما ایجاب می کرد قانون و مقررات را زیر پا گذاشتیم و در جاهایی که به سود ما بود سنگ قانون را به سینه زدیم و در نهایت آنجنان رفتار کردیم که فوتبال اردبیل را به بدترین وضعش حداقل در پنج سال اخیر گرفتارش نمودیم.
انصاف نیست کسانی که تا دیروز و در حادترین شرایط فوتبال دم فرو بسته و حرفی نمی زدند و حتی گاهی وقت ها بر خلاف مسیر آب شنا کرده و بر خواسته اکثریت فوتبالی های اردبیل چشم می بستند و بی اعتنایی می نمودند ، حالا در آستانه انتخابات و برگزاری مجمع طرفدار حل اختلاف شوند و نسبت به مطرح کردن آن در سطح وسیعی اقدام نمایند.اگر به فکر فوتبال بودیم و به سرنوشت علاقه مندان به آن اهمیت قائل بودیم باید خیلی بیشتر از این ها به فکر حل معضلی به نام اختلاف و چند دستگی می افتادیم و با وعده هایی که تحقق آن در حد صفر بود مردم و فوتبالی ها را امیدوار نمی کردیم و با اعلام حمایت از یکی از عاملین اختلاف بر بدبختی های فوتبال نمی افزودیم.
اگر با برگزاری مجمع انتخاباتی و انتخاب افرادی صالح و کارنامه دار بتوان در ایجاد فضای وحدت و همدلی به نقطه ای مثبت و قابل قبول دست پیدا کرد می توان برای سر و سامان دادن به وضعیت فوتبال اردبیل امیدوار بود.
 
 
 
 




از بدبیاری فوتبال اردبیل تا رواج اهانت و بدگویی

ورزش اردبیل؛ بیست و هشتمین شماره نشریه ورزش اردبیل و همچنین چهارمین نسخه الکترونیکی نشریه با بررسی مسائل مختلف ورزش استان با عناوین “بهاران خجسته باد” ، “نگاهی کوتاه به کشتی فرنگی اردبیل در سال 80” ، “رواج اهانت و بدگویی” ، “فضول باشی ورزش ، شهردار اردبیل و شور و نشاط اجتماعی”  “فداکاری، درس و ….تشکر“،و… منتشر شد.
دانلود نسخه PDF شماره بیست و هفت نشریه ورزش اردبیل 
دانلود نسخه RAR کلیه صفحات بصورت عکس شماره بیست و هفت نشریه ورزش اردبیل 
مشاهده شماره بیست و هفت نشریه ورزش اردبیل بصورت تصویری
نسخه متنی و لینک مطالب موجود در تمامی صفحات شماره بیست و هشت نشریه ورزش اردبیل : 
مطالب موجود در صفحه دوم شماره بیست و هشتمین نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه سوم بیست و هشتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه چهارم بیست و هشتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه پنجم بیست و هشتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه ششم بیست و هشتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :