1

شایستگی اردبیل برای میزبانی جام جهانی کشتی فرنگی

اردبیل برای میزبانی مسابقات جام جهانی کشتی فرنگی اعلام آمادگی نموده و شهر کرمان رقیب جدی اردبیل برای دست یابی به این میزبانی است.
این که اردبیل بتواند در اخرین روزهای سال جاری و در اوایل سال 96 میزبانی چندین مسابقه مهم در رشته های مختلف از جمله والیبال، کشتی فرنگی، شطرنج، فوتسال و بوکس را بر عهده بگیرد اقدامی در خور تحسین و شایسته می باشد .
در میان همه رشته های ورزشی، کشتی در سطح استان از یک جایگاه خاصی برخوردار بوده و به نوعی ورزش اول استان به شمار می رود. کشتی از جمله رشته های ورزشی است که در بعد از انقلاب با معرفی چهره های برتر و توانا به جامعه ورزشی، اردبیل را به قطب بزرگی در کشتی فرنگی کشور و آسیا تبدیل کرد . هر چند که عوامل مختلف از جمله ناکارآمدی مسؤولین کشتی استان در مقطعی این رشته زیبا و دوست داشتنی را به بی راهه کشانداما باتلاش هایی که برای تقویت پایه های آن در سطح استان انجام می پذیرد، اراده برای پشتوانه سازی حاکم گردیده است. به جرئت می توان گفت که کشتی اردبیل برای کار بیشتر و شبانه روزی به شرط تامین امکانات، نیاز دارد . امید است مسؤولان برای کشتی این منطقه و برگرداندن جایگاه واقعی آن با دیدی مثبت و با دستانی باز بنگرند و حال وروز آن را هر روز بهتر از دیروز بکنند.
رقیب اردبیل برای کسب میزبانی مسابقات جام جهانی کشتی فرنگی رزومه ای قابل قبول در این رشته ندارد. کفه افتخارات ، اقدامات و میزبانی های اردبیل در کشتی کاملا و به طور چشمگیری سنگینی می کند و می توان گفت که در شهر کرمان و اردبیل در این ارتباط قابل مقایسه نمی باشند.
اردبیل در سال های گذشته برای مسابقات کشتی در رده های مختلف سنی میزبانی موفق و سربلند بوده است. میزبانی سال 71 اردبیل در مسابقات کشتی فرنگی قهرمانی کشور بزرگسالان از یاد و خاطره دوستداران کشتی و دست اندرکاران فدراسیون فراموش نشدنی است. اردبیل از جمله شهرهای انگشت شمار کشور است که در آن رقابت های کشتی با استقبال بی نظیر تماشاگران مواجه می شود که نمونه آن را دست اندرکاران کشتی کشور در رقابت های مختلف از جمله در سال 71 از نزدیک مشاهده کرده اند.
همچنین اردبیل در آذر ماه سال 75 برای مسابقات کشتی فر نگی قهرمانی کشور جوانان میزبان بود. در آن سال علی رغم سردی هوا ، اردبیلی های میهمان نواز برای پذیرایی از کشتی گیران دیگر استان ها تلاش کردند و همه آنها با رضایت کامل اردبیل را ترک کردند.
اردبیل به دفعات رقابت های جام بین المللی روز کودک را میزبان بوده و در میزبانی برای این مقطع سنی هم نمره قبولی دریافت کرده است. کهن شهر اردبیل برای برپائی اردوهای آمادگی تیم های ملی کشتی آزاد و فرنگی نیز بارها آغوش گرم و مهربان خود را گشوده است که از مهم ترین آنها اردوی آمادگی المپیک بارسلون کشتی فرنگی در سال 71 می باشد.
علاوه بر ویژگی های یاد شده ، اردبیل جزء استان هایی است که در همه رقابت های قهرمانی کشور در رده های مختلف سنی حضور می یابد و شرکت دو دوره نماینده استان در لیگ کشتی فرنگی کشور از جمله اقدامات مناسب و قابل توجه اردبیل در رشته ورزشی کشتی است.
اردبیل کلکسیونی از نام آوران کشتی فرنگی کشور و آسیا را در اختیار دارد و مربیان صاحب نام و صاحب سبک استان از جمله افتخارات این رشته به شمار می روند. افزون بر این ها وجود مواهب خدادادی و طبیعی و هوای سالم و پاک و عاری از هر گونه آلودگی و مراکز اقامتی مناسب و آثار باستانی و تاریخی و بهره بردن از امکانات تفریحی از جمله آب های گرم شانس اردبیل را برای میزبانی به طور قابل توجهی بالا می برد.
اگر مسؤولین فدراسیون کشتی بخواهند بر اساس واقعیت های موجود در بحث میزبانی رقابت های جام جهانی کشتی فرنگی حق را به حقدار بدهند بدون شک اردبیل شایسته ترین و محق ترین شهر برای میزبانی این رقابت ها می باشد.
مجموعه ورزشگاه شش هزار نفری جهان پهلوان حاج حسین رضازاده که در نوع خود یکی از زیباترین و کامل ترین مجموعه های ورزشی سرپوشیده در کشور است می تواند به عنوان یکی از عوامل توجیه مسؤولین برای میزبانی این رقابت ها می باشد. سالن های تمرینی جنبی و امکانات پزشکی و فیزیوتراپی آن که اخیرا بازسازی و تجهیز شده اند، این مجموعه را برای میزبانی رقابت های مختلف آسیایی و جهانی شایسته کرده است.
شهر کرمان در مقایسه با پیشینه اردبیل در معرفی قهرمانان، میزبانی و دیگر مسایل مربوط به کشتی توان برابری با این استان را نمی تواند داشته باشد. رایزنی مناسب مسؤولین کشتی استان و اداره کل ورزش و جوانان و رابطه خوب مدیر کل با برادران خادم همراه با ادله و مدارک می تواند این شهر تاریخی را برای برگزاری رقابت های مهمی چون جام جهانی کشتی فرنگی معرفی نماید. بدون شک تلاش در این راستا می تواند نتایج مثبتی برای ورزش و کشتی استان به دنبال داشته باشد.




نگاه متفاوت شورای شهر اردبیل و ماه شهر به فوتبال

تیم فوتبال شهرداری فردا در رشت باید به مصاف داماش یکی از تیم های باسابقه استان گیلان برود.
تیم هرچند که الآن در رشت مستقر بوده و خود را برای دیدار مهم و حیاتی دوشنبه آماده می کند اما از نوع برخوردها، اقدام ها، حرف ها، سخن ها، موضع گیری ها، و چوب حراج بر تیم زدن ها سخن گفتن هیچ دردی از دردهای این تیم را نمی تواند درمان نماید.
وضعیت تیم اورژانسی است و اگر سریع و در اندک زمان ممکن تکلیف آن را مشخص نکنند ظلم بزرگی است که دست اندرکاران امر در حق جوانان و دوستداران فوتبال اردبیل خواهند کرد.
در چند ماه گذشته بارها این سؤال مطرح شده است که چرا از میان این همه شهرهای بزرگ و کوچک قرعه ممنوعیت تیم داری شهرداری به نام اردبیل خورده است و متاسفانه تاکنون جوابی قانع کننده برای آن دریافت نکرده ایم.
طرح چند باره این سؤال نباید برخی از دوستان را نسبت به ما آزرده خاطر نماید که چرا از تیم داری دولتی حمایت می کنیم. در این ارتباط بارها سخن گفته و موضع خود را به طور شفاف اعلام کرده ایم . روشن شدن این مطلب که چرا ماه شهر و شهرداری آن می تواند ولی اردبیل با آن همه ادعا نتواند ایرادی خواهد داشت؟ آیا این سؤال نمی تواند جوابی داشته باشد که ما را قانع نماید و دهان ما را ببندد.
عزیزانی که در آن هوای سرد زمستانی سه شنبه گذشته در ورزشگاه تختی برای حمایت از تیم اردبیل حضور یافته بودند اگر دقت می کردند در پشت پیراهن بازیکنان میهمان، شورا و شهرداری بندر ماه شهر نقش بسته بود .
متاسفانه عزیزان ما در شورا به همراهی برخی از آقایان در شهرداری از یک سال قبل چنان نسخه ای برای تیم شهرداری اردبیل پیچیدند که امروز آن را به طفلی دردمند، بیمار و رنجور تبدیل کردند که دل هر شنونده سرنوشت آن را به درد می آورد و حسرتی بی پایان بر جای می گذارد.




آستانه تحمل خود را بالا ببریم/شایستگی بهراد برای صعود

پایین بودن ضریب تحمل هواداران، تماشاگران و برخی از مسؤولین می تواند برای ورزش این استان عواقب ناخوشایندی را به دنبال داشته باشد. از هر تیم ورزشی حاضر در سطوح مختلف رقابت های لیگ باید به اندازه امکانات، توانایی و داشته هایش انتظار داشت. این که چشم بر روی واقعیت ها ببندیم و از روی احساسات قضاوت کرده و هر نتیجه ای که در رقابت ها به دست می آید را زیر تیغ انتقاد قرار بدهیم نمی تواند کاری منطقی باشد.
این مقدمه را نوشتیم تا بگوئیم نتایجی که بهراد تاکنون در رقابت های لیگ دسته اول فوتسال کشور گرفته است قابل تقدیر است. خصوصی بودن باشگاه و تامین هزینه های آن توسط عاشقان صادق فوتسال، بومی بودن صد در صدی تیم و استفاده از جوانان آینده ساز فوتسال استان، اهمیت ندادن بازیکنان، کادر فنی و مدیریت باشگاه به حاشیه ها و نقل و قول های غیر منطقی و حرف و حدیث های بی اساس و بی پایه و همکاری عده ای جوان علاقه مند و عاشق به کار با باشگاه از مهم ترین این عوامل محسوب می شوند.
آیا تا به حال از مسؤولین استان و کسانی که سنگ ورزش و شور و نشاط جوانان را به سینه می زنند و در حرف زدن گوی سبقت از همه می ربایند از حال و روز تیم و چگونگی تامین هزینه ها پرسیده اند و قوت و قلبی شده اند؟
برخورد منطقی با واقعیت ها اجازه رفتار احساساتی و چشم بسته به انسان را نمی دهد. در ورزش بر پایه امکانات باید به قضاوت نشست . با یک یا دو پیروزی نباید از خود بی خود بشویم و در اول راه به طرق مختلف توقع جامعه را بالا ببریم وبا دو شکست هم عنان اختیار از دست داده و انتقاد را آغاز بکنیم.
همین حضور در رقابت های لیگ یک و جرئت حامیان آنها برای مدیریت تیم کار بزرگی است که آنها انجام داده اند و اگر بتوانند در پایان فصل سهمیه استان در لیگ یک را حفظ بکنند کارشان ستودنی و در تاریخ فوتسال اردبیل به یاد ماندنی خواهد بود.
البته این گفته ما به این معنی نیست که بهراد در ادامه رقابت ها ناتوان از صعود در جدول رده بندی است
به هیچ عنوان چنین فکر نمی کنیم بلکه معتقدیم بهراد با بهره بردن از بازیکنان جوان و جویای نام و حضور مربیانی نام آشنا و با سابقه با رزومه ای موفق می تواند در هفته های آینده پله های صعود را به آرامی طی بکند و در شان فوتسال اردبیل جایگاه مناسبی در جدول رده بندی را به دست آورد.
مالکین تیم، بازیکنان و کادر فنی تاکنون وظایف خود را به خوبی انجام داده و تلاش کرده اند و از این به بعد در کنار آنها مسؤولین، تماشاگران و هواداران نیز لازم است به وظیفه خود عمل نمایند و با حمایت همه جانبه و منطقی تیم را برای پیمودن موفقیت آمیز بقیه راه همراهی نمایند.
بهراد شایستگی کسب پیروزی و قرار گرفتن در جایگاه مناسب جدول رده بندی را دارد. این تیم از توان بیشتری برخوردار بوده و می تواند برای استان افتخار آفرین باشد. امید آن داریم تا دیدار خانگی هفته جاری به نوعی در بالابردن روحیه تک تک اعضای تیم و افزایش آمادگی روحی و روانی آنها اقدام به موقع انجام پذیرد.




بازی شهرداری های اردبیل و ماهشهر از زاویه ای دیگر

ناخدایان را کیاست ، اندکی است
ناخدای کشتی امکان، یکی است
اگر در کارها دل به خدا ببندیم و چشم امید به ناخدایان اندک کیاست نداشته باشیم با جاری شدن لطف خدا و فیض حق، خاک نشین بر صدر می نشیند و تا اوج افلاک بالا می رود.
ناخدای کشتی امکان از همه مصائب فوتبال اردبیل و نماینده آن در لیگ دسته دوم در طول یک سال گذشته و از همه بدبختی ها و سختی کشیدن های بازیکنان تیم و تماشاگران عاشق و شیفته که از ژرفای دل خواهان موفقیت این تیم هستند با خبر بود و بنابراین در بازی با نماینده ماهشهر عنایت او شامل حال بازیکنان شد تا علی رغم مشکلات و نداری ها و آسیب دید گی ها و خالی بودن نیمکت ذخیره ها بعد از نواخته شدن سوت پایان بازی با خنده ای بر لب و عشق به آینده میدان را ترک نمایند و بر همه حرف و حدیث هایی که در ارتباط با آنها بوده مهر باطل بزنند.
چرا تیم ما، محبوب ترین تیم دو دهه اخیر اردبیل به این روز دچار شده است که با یک پیروزی و کسب سه امتیاز این گونه از خود بی خود می شویم و به مانند فتح جام جهانی با آن برخورد می کنیم. بررسی علل به وجود آمدن این شرایط می تواند گرهی از مشکلات فوتبال این دیار و تیم فوتبال شهرداری را باز کند.
وقتی خودخواهی ها به جای حق بنشیند و سوء استفاده از پست و مقام جایگزین کارهای صادقانه و مخلصانه شود فوتبال که هیچ ، خیلی چیزها و آرزوهای دیگر دست نیافتنی می شوند.
بعد از حاکم شدن شرایط بحرانی در تیم و رها شدن در پایان نیم فصل اول و بی تکلیف بودن بازیکنان و دیگر دست اندرکاران در آستانه شروع نیم فصل دوم و حاضر نشدن در برابر رقیب در اولین هفته از دور برگشت یاس و نومیدی در اردوی اردبیلی های فوتبال دوست خانه کرد و این تیم ریشه دار را تا مرحله سقوط کامل پیش برد که خوشبختانه در لحظاتی که این تیم آخرین نفس های خود را می کشید با اقدام هیات فوتبال استان و موافقت شورای شهر روحی تازه در کالبد تیم دمیده شد و مردم برای حمایت از تیم بسیج شدند و بازیکنان شجاعانه و مخلصانه بدون توجه به گذشته تلخ فصل در دیدار با ماهشهر در خدمت تیم قرار گرفتند و برای کسب سه امتیاز حیاتی با تمام وجود جنگیدند و نتیجه گرفتند.
در هوای سرد اردبیل که سرما تا مغز استخوان آدمی نفوذ می کرد بازیکنان ماهشهر در نیمه اول موفق بودند. آنها چون از گرفتاری ها و نبود تمرین تیم اردبیل در یک ماه گذشته آگاهی داشتند سه امتیاز این دیدار را برای خود کنار گذاشته بودند و وقتی آنها در این نیمه توانستند دروازه اردبیل را تسخیر نمایند و یک بر صفر نتیجه را به نفع خود تغییر دهند برای زدن گل های بیشتر و تحمیل شکستی سنگین برای میزبان امیدوار شدند.
با نواخته شدن سوت پایان نیمه اول تیم ها با عجله به رختکن رفتند تا به حرف ها و سفارش های مربیان خود گوش دهند. در بین دو نیمه و در روی سکوهای سرد سیمانی ورزشگاه تختی تماشاگران از نیمه دوم حرف می زدند و تقریبا همه متفق القول بودند که در نیمه دوم اردبیل به کاشتن گل در دروازه ماهشهر موفق خواهد شد.
نیمه مربیان را اکبر خلیل نسب سرمربی تیم شهرداری اردبیل در مقابل همکاری کارکشته و نام آشنا چون باقری به نفع خود به پایان برد. وقتی ضربه رامین خلیل پور در همان دقایق اولیه نیمه دوم بازی را به تساوی کشاند طلسم دروازه ماهشهر گشوده شد و دامنه حملات اردبیلی ها گسترده تر گردید.
در نیمه دوم کیفیت و سطح بازی تیم اردبیل و دوندگی تک تک یاران آن نسبت به نیمه اول افزایش یافته و کاملا قابل تشخیص بود. تلاش بازیکنان اردبیل و هماهنگی آنها در این نیمه یک بار دیگر نتیجه داد و برای دومین بار خلیل پور دروازه را باز کرد و شادی بیش از حد را برای تماشاگران حاضر در ورزشگاه به ارمغان آورد.
و وقتی سوت پایان بازی سند پیروزی تیم اردبیل را بعد از هفته ها ناکامی امضاء کرد بازیکنان بیش از هر کس دیگری خوشحال بودند و شاکر به درگاه حق. چرا که در هفته های گذشته عده ای در تلاش بودند تا همه کاسه کوزه ها در ارتباط با تیم را بر سر آنها بشکنند . بازیکنانی که به اندک مبلغی رضایت داده بودند تا فرصت لازم برای خدمت به فوتبال اردبیل را به دست آورند، متاسفانه در چهار ماه گذشته در قبال این رفتار پسندیده بازیکنان با آنها به خوبی رفتار نشد. در هر حال تلاش آنها برای پیروزی در مقابل ماهشهر نقشه کسانی را که می خواستند بازیکنان تیم را متهمین درجه یک ناکامی فوتبال معرفی کنند نقش بر اب کرد .
در حالی که تماشاگران خونگرم اردبیلی به همراه بازیکنان و کادر فنی و سرپرستی تیم در تلاش بودند تا حقانیت خود در این بازی را به اثبات برسانند، متاسفانه بودند افرادی که در انتظار شکست تیم به سر می بردند تا بتوانند با دستاویز قرار دادن شکست به برخی از اهداف خود از جمله نزدیک شدن به تیم دست پیدا بکنند. ولی وقتی عنایت حق شامل باشد اگر همه دنیا جمع شوند و دست در دست یکدیگر بنهند نمی توانند کاری از پیش ببرند.
با غیبت شش نفر از بازیکنان اصلی تیم، عدم برگزاری تمرینات منظم و مرتب و مرور برنامه های تاکتیکی، پخش شایعات روحیه خراب کن در یک ماه گذشته، بی تکلیفی در مالکیت تیم، عدم همکاری مطلوب برخی ها برای تسهیل در امر واگذاری و تعیین تکلیف ، نان به نرخ روز خور ها را برای نتیجه نگرفتن تیم در این دیدار امیدوار کرده بود ولی این خائنان به ظاهر دوست نمی دانستند که در چنین شرایط بحرانی خداوند نظر لطف خود را جاری می نماید تا بار دیگر حقانیت مظلومان مقابل کسانی که می خواهند حرف خود را به کرسی بنشانند به اثبات برسد.
و اما در هفته آینده تیم باید برای برگزاری یک دیدار به استان همجوار یعنی گیلان مسافرت نماید و در مقابل داماش نماینده رشت صف آرایی کند. مسؤولان و کسانی که برای مساعدت و کمک به این تیم متعهد شده و وعده داده اند باید به موقع به تعهدات عمل نمایند و با اقدام مناسب شانس موفقیت در رشت را افزایش دهند.
تیم شهرداری برای بهبود بخشیدن به وضعیت خود در جدول رده بندی نیاز به سه امتیاز دیدار رشت دارد و برای این که تیم به این مهم دست پیدا بکند یک سر قضیه با حمایت مسؤولین در ارتباط مستقیم می باشد و امید است هیات فوتبال استان با رایزنی های خود تا اعزام به رشت شرایط مساعدی را برای تیم فراهم نماید.




میان شورای شهر اهواز و اردبیل تفاوت از زمین تا آسمان است

آنهایی که دوشنبه شب برنامه نود را از شبکه سه سیما تماشا کردند و خبر کمک شورای شهر اهواز و استانداری خوزستان به تیم استقلال جنوب را شنیدند حتما غم و اندوه در دلشان لانه کرد، افکارشان پریشان شد و می توان گفت که هم به اهوازی ها و هم به تک تک اعضای شورای شهر آن شهر حسودی کردند .
هدایت ممبینی که داور بازنشسته فوتبال و عضو شورای شهر اهواز است گفت که یک میلیارد تومان برای کمک به این تیم اختصاص داده شده و از شروع فصل نیز بیش از 30 میلیارد ریال به این تیم از طرف شورا و استانداری مساعدت شده است.
وقتی این خبر ها را دوستداران فوتبال اردبیل بشنوند حق دارند که سر به دیوار بکوبند و به بخت خود نفرین نمایند. در یک سال گذشته رسانه ها، پبشکسوتان و دلسوختگان فوتبال مگر کم گفتند و فریاد زدند که آقایان شورایی ها به خاطر خدا به فوتبال و تیم شهرداری کمک کنید و این تیم را به بخش خصوصی ندار واگذار ننمایید. چه شد؟ آیا این حرف ها و دلایل را شنیدند؟
زبان ما مو در آورد از بس گفتیم و درخواست کردیم تا بلکه دل آنها به رحم آید، ولی همه آنها تلاشی بی فایده و بی ثمر بود.
مخاطب زبان ما چه کسانی بودند؟ اصلا زبان چیست؟ آیا همانی نیست که می گویند زبان سرخ سر سبز می دهد به باد. مخاطب زبان کیست؟ جواب این سؤال آیا غیر از یک کلمه است ؟ گوش. اگر گوش کر باشد و یا تمایلی برای شنیدن نداشته باشد هر چه از زبان بر آید باد هوا خواهد بود. در این حالت چاره چیست؟ آیا باید سکوت کرد و حرفی نزد؟ متاسفانه در یک سال گذشته حرف های جاری شده از زبان ها در ارتباط با تیم شهرداری به گوش ها نرفت، مانند آن که نرود میخ آهنین بر سنگ. با این تفاسیر آیا زبان را باید در دهان حبس کرد و میخ را در توبره نهاده راه خویش را گرفت و رفت؟
این که بگوییم و فریاد بزنیم و درخواست بکنیم وظیفه ما می باشد. آیا شورای شهر اهواز تافته جدا بافته است؟ چرا آنها بتوانند و کمک بکنند و آن هم مبلغی بالا و قابل توجه ولی در شهر ما یک نامه به چماقی تبدیل شود که هر کس بخواهد در این ارتباط حرف بزند چنان بر فرقش بکوبند که سر گیجه بگیرد و راه ورسم خود را فراموش نماید.
وقتی افرادی ورزشی چون هدایت ممبینی عضو شورای یک شهر باشند کمک به تیم های ورزشی به یک امر عادی تبدیل می شود و وقتی در شورای شهر ما اکثر اعضا ورزشکار نباشند طبیعی است بلایی بر سر فوتبال می آید که تنها نماینده اش در لیگ دسته دوم زمین گیر می شود و دل همه از بومی گرفته تا غیر بومی به حال آن می سوزد جز مسؤولین خود ما.
نباید خسته بشویم، باید حقایق را بگوییم و با اینئ کار چهره هایی را که به ورزش خد مت کرده ویا نفراتی که در راه پیشرفت و توسعه و حتی نفس کشیدن آن سنگ اندازی کرده اند به جامعه معرفی بکنیم تا دوستداران فوتبال و رزش در آینده بتوانند به وظیفه خود به خوبی عمل نمایند.
رسانه ای ها باید تا آنجا که می توانند حقایق را منعکس بکنند و تحت هیچ شرایطی از انجام وظیفه کوتاهی نکنند.
کنونت که امکان گفتار هست
بگو ای برادر به لطف و خوشی
که فردا چو پیک اجل در رسد
به حکم ضرورت زبان در کشی
اظهار نظر سرمربی تیم ماهشهر در مصاحبه قبل از بازی با تیم اردبیل نیز بر دردهای ما افزود. او از مشکلات و تیم اردبیل سخن گفت و از سابقه و پیشینه آن یاد کرد و گفت آیا سقوط به دسته پایین باید به تعطیل شدن فوتبال یک منطقه منجر بشود؟
او به طور صریح و از سر دلسوزی از مسؤولین استان و شهر خواست که تیم را حمایت کنند و مانع از هم پاشیده شدن یکی از تیم های استخواندار بشوند.
نمی دانم، باید بارها و بارها تکرار بکنیم که ساکنین دیگر مناطق کشور دلشان به وضعیت نماینده فوتبال ما می سوزد ولی خودمان امروز و فردا می کنیم تا هر چه بیشتر زمینه از هم پاشیدن تیم را فراهم کنیم.
امیدواریم این بار که هیات فوتبال استان برای سر و سامان دادن به وضعیت تیم پیش قدم شده است شورا و شهرداری کمک های متقبل شده را به موقع به تیم تزریق نمایند تا کمک های آنها مصداق نوشدارو پس از مرگ سهراب نباشد.انشاالهُ




حمایت از شهرداری و عصبی شدن فرصت طلب ها

تیم فوتبال شهرداری برای نجات یافتن از طوفانی که در آستانه غرق شدن در آن است باید مورد حمایت قرار گیرد و این امری واجب و ضروری است و اگر کسی در ورزش شهر و استان ما غیر از این فکر کند شک نباید کرد که چنین فردی بیمار روانی است و مراجعه اش به یک روانشناس از نان شب هم برای وی واجب تر می باشد
با شرایطی که تیم فوتبال شهرداری با آن مواجه بوده و می باشد هیچ کس جرئت نمی کرد برای مدیریت حداقل هشت هفته ای این تیم قدم پیش بگذارد و آبرو و حیثیت خو د را در گرو این کار قرار بدهد. اقدام هیات فوتبال استان برای تحت پوشش قرار دادن تیم و قبول مسؤولیت بزرگ و سؤال برانگیزی چون مدیریت تیم قابل تقدیر است و این نیز واقعیتی است که کتمان و سرپوش گذاشتن بر آن غیر ممکن بوده و می تواند عملی مذموم و ناپسند تلقی گردد.
وظیفه یک خبرنگار متعهد و مستقل و هر عاشق ورزش و فوتبال حمایت از تیم بوده و تا آنجا که در توان دارد و می تواند در این ارتباط نباید کوتاهی کرده و شک و تردیدی به دل راه بدهد. بدون شک ما نیز جدای از این مردم و فوتبالی های استان و اردبیل نبوده و نیستیم. بارها از عملکرد هیات فوتبال استان انتقاد کرده ایم و هنوز هم بر سر مواضع قبلی خود در ارتباط با چگونگی برخورد هیات با برخی مسائل بوده و هستیم ولی آیا می توانیم به خود اجازه بدهیم که به اقدام مثبت و به یاد ماندنی به مانند کارهای غیر قابل قبول نگاه بکنیم.
وظیفه هر انسانی که به فکر فوتبال می باشد آن است که از هر برنامه سازنده در رسیدن به این هدف پشتیبانی کند و هر اقدامی را که بر خلاف چارچوب پیش بینی شده باشد مورد نقد سازنده قرار بدهد.
این که برخی از دایه های مهربانتر از مادر ادعا می کنند که چرا مواضع یک هفته اخیر نشریه با ماههای گذشته فرق کرده است نشان دهنده بی توجهی به مسائل و سینه زدن در زیر پرچمی غیر از عشق به فوتبال و ورزش می باشد.
کارهای خوب و اقدام های پسندیده حتما باید مورد حمایت و تشویق قرار بگیرند و اعمالی که بر خلاف مقررات و قوانین موجود انجام می پذیرد مورد نقد قرار بگیرند. تن دادن به این کار اصولی آیا نشان دهنده و ثابت کننده رفتار دوگانه می باشد؟
ما با هیچ کس در ارتباط با ورزش و فوتبال ساخت و پاختی نداشته و عقد اخوت نبسته ایم و در فکر بهره برداری و استفاده از آنها نبوده و نیستیم. قرار نیست در مسند ریاست هیاتی بنشینیم و برای فوتبال نیز کیسه ای ندوخته ایم و چشم انتظار هم نبوده و نیستیم که از این راه به آب و نانی برسیم و اسمی به هم بزنیم، تنها دغدغه ما توسعه و پیشرفت فوتبال استان است و در این راه هر اقدام مثبت و منطقی را مورد حمایت قرار خواهیم داد و در مقابل منفعت طلب ها، فرصت طلب ها، نان به نرخ روزر خور ها ؛، حرمت شکن ها، بی ادب ها و خود محورها ایستادگی کرده و در راستای باز کردن مشت آنها و جلوگیری از عوام فریبی ها تلاش خواهیم کرد. حال برخی ها مختارند که چطوری فکر کنند و به چه نحوی بیندیشند و در مقابل ما چگونه گارد گرفته و عمل نمایند.
فوتبال اردبیل دوران بسیار حساس و سرنوشت سازی را پشت سر می گذارد. در این برهه از زمان نباید سنگ خود را به سینه زد و به فکر بهره برداری باندی، گروهی و شخصی افتاد. برای دشمنی ها ، تسویه حساب ها و اتهام زدن ها فرصت زیاد است و اگر می خواهیم بیش از این فوتبال اردبیل ضربه نبیند و نفس هایش به شماره نیافتد، بیائید در مقطعی 40 روزه فقط به فوتبال و نفع آن فکر کنیم تا بتوانیم با تثبیت موقعیت فوتبال استان و جلوگیری از وارد شدن ضربه ای دیگر به آن در فرصتی مناسب برای رفع اختلاف و کدورت ها اقدام نماییم.




پیش کسوت کیست

مدت ها در این فکر بودم که در دنیای ورزش، پیش کسوت کیست؟ ایا اختصاص این عنوان به هر فردی که مدتی در ورزش بوده و کارنامه ای دارد لازم و ضروری است؟ آیا هر کسی با هر ویژگی و خصوصیات که به توپ ضربه ای زده و حال سنی از او گذشته است می تواند مدعی پیشکسوتی باشد؟ این روزها برای این که برخی ها بتوانند بر گذشته خود و یا بر رفتارهای ناپسند و غلظط سرپوشی بگذارند سعی بر آن دارند که با به کار بردن لفظ پیش کسوت و جای دادن خود در میان چهره های موجه خودی نشان بدهند.
حتما همه ما دیده ایم و با تمام وجود درک کرده ایم که یک چهره ورزشی در سطح جامعه به هر کجایی که می رود و به هر محیطی که قدم می گذارد، قدر می بیند، همه به احترامش به پا می خیزند، در مقابلش رسم ادب را به طور کامل به جای می آورند، در مجالس رسمی در صدر می نشانند او را و از همه مهم تر هر کس که نامش را بشنود بر او آفرین می گوید و با ذکر خاطراتی شیرین و دلچسب یادش را گرامی می دارند و در مقابل دیده ایم ورزشکاری را که هر چند از نظر ورزشی از بیشتر افراد بالاتر و سرآمد تر بوده است اما در میان مردم از قرب و منزلت برخوردار نبوده ، کسی در محافل رسمی و غیر رسمی به استقبالش نمی رود، در صدر مجالس امکان نشستن برای او فراهم نمی شود، ورزشی ها و دوستداران ورزش در دور و برش وی حلقه نمی زنند و به عبارتی ساده تر کسی او را به چیزی نمی خرد.
گر چه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود
تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود
پس این که من یک ورزشکار بودم، خوب فوتبال بازی کرده ام، گردن آویز طلا را صاحب شده ام، از سکوهای افتخار بالا رفته ام پیش کسوتم و مورد احترام جامعه، نمی تواند حرفی منطقی، قابل قبول و تاثیر گذار باشد.
در دنیای ورزش هر کسی که قدم می گذارد و رشته ای را برای فعالیت انتخاب می کند غایت آرزو و هدفش بازی در تیم ملی و پوشیدن پیراهن پرافتخار آن می باشد. باید باور کنیم که غایت همه چیز انسان شدن است و پیش کسوت یک انسان است و چه دشوار راهی برای انسان شدن در پیش پای فرزندان آدم قرار گرفته است
باید فهمید و با تمام وجود درک کرد که قدم اول در راه انسان شدن پا نهادن روی امیال خاصی است.این که تشنه باشی و آب را سر نکشی، گرسنه باشی و لب به غذا نزنی، خسته باشی و همچنان به تلاش و کوشش ادامه بدهی، فقیر و ندار باشی ولی لحظه ای فکر کمک کردن به دیگران و دستگیری از نیازمندان را از خود دور نکنی و این همه در طول عمر به ویژه در دوران جوانی رعایت بکنی و تا جایی برسی که جز خدا نبینی و جز به خیر مطلق به چیز دیگری فکر نکنی. ایا این دشوار نیست؟ آیا دست یابی به این اهداف مرد کهن نمی طلبد؟ راه ورزش همین است. ورزش می تواند در رسیدن به این کمالات راه را هموار نماید، ورزش است که می تواند پیروان خود را در راه انسان شدن مساعدت کند و دستشان را بگیرد. حال با توجه به این گفته ها می توان پرسید که ما چند پیش کسوت می توانیم داشته باشیم؟ ایا با این شرایط سخت و دشوار ،رسیدن به جایگاه والای پیش کسوتی نمی تواند دشوار باشد؟
در پاسخ به سؤال دوم این مطلب می توان گفت به شرطی که رهروان ورزش و اطراق کنندگان در این وادی خود را بشناسند و زندگی و اخلاق و رفتار خود را در چارچوب تعریف شده قرار بدهند و چشم بر روی هرآنچه که بر خلاف مسیر اصلی انسان شدن باشد، ببندند و در همه حال خدا را ناظر بر اعمال و کردار ببینند می توان ادعا کرد که پیش کسوت شدن آسان شده و دست یافتن به این عنوان مقدس در معنا و مفهوم واقعی اش امکان پذیر می شود.




مناظره انتقالی در ارتباط با تیم شهرداری

یکی از دوستان به من زنگ زد و گفت: یه چیزی بگم می تونی بنویسی تو اون نشریه ات یا نه؟
– بستگی داره به این که چی باشه.
– می گم چرا شهرداری تیم را تحویل هیات فوتبال استان نمی دهد؟
– بی کاری به ما چه مربوطه، حال داری تو هم.
– نه نیگا کن می گم چرا کاری را که باید در شهریور ماه انجام می دادند و همه چیز را برای انتقال آماده می نمودند با گذشت این مدت هنوز اندر خم یک کوچه اند؟
– ولمون کن بابا، دلت خوشه، حالا تو یه چیزی بگی ما هم یه چیزی بنویسیم فردا هزار حرف در آورند، تهدیدمان بکنند، خائنمان بنامند و الی آخر.
– بازی با ماهشهر سر رسیده ولی هنوز آقایانی که مدعی هستند تیم را می توانستند به نام آبی پوشان بزنند مقدمات کار را انجام نداده اند. مسابقات تمام خواهد شد و من می ترسم مقدمات انتقال در شهرداری اردبیل فراهم نشود.
– ول کن ، شاید تازه باور کرده اند که بحث انتقال جدی است و به تکاپو افتاده اند که حساب بکنند و کتاب بنویسند و طبیعی است که باید مدتی هیاتی ها به انتظار بنشینند و بازیکنان آی دلم آی دلم بکنند تا کار آقایان به اتمام برسد. برو عزیز دلم، 1395 سال خوبی برای فوتبال ما و همچنین برخی از مسؤولان ما نبود و نتوانستند از افکار عمومی نمره قبولی اخذ نمایند.




ویژگی های مربی

پرورش خصال ارزنده انسان چون غیرت ، راست گویی، صدق ، صفا و جوانمردی و پهلوانی از ویژگی های ورزش به شمار می رود. پهلوانی مبارزه با نفس است و آرزومند کسب رضای حق تعالی ، کسانی که در این عرصه قدم می گذارند باید بخش قابل توجی از خصال را صاحب باشند. نمی توان ادعای ورزشی بودن کرد ولی اثری از صداقت و جوانمردی در وجود نباشد.
کسانی که در ورزش عنوان مقدس و قابل احترامی چون مربی را یدک می کشند باید از ویژگی های خاص بهره مند باشند. مربی مهم ترین مهره جامعه ورزش به شمار می رود. مربی است که می تواند دریچه های رشد استعدادهای آینده سازان را بگشاید و یا آنها را بسته نگاه دارد.مربی وظیفه مهم و قابل توجه پرورش استعدادهای انسان ها را بر عهده دارد. یک مربی می تواند با درک درست مسؤولیت خود با تربیت صحیح جوانان راه سعادت در پیش بگیرد و یا با عمل نکردن به وظیفه خود راه شقاوت و قهقرا را دنبال نماید.
مربی باید درس محبت و اخلاص به شاگرد بیاموزد. او با تعلیم خود می تواند زمینه محبت و صفای باطن را در جامعه گسترش بدهد. باید بپذیریم و ایمان داشته باشیم که مربی صاحب ادب شاگرد مؤدب پرورش می دهد و مربی بی ادب شاگردی جاهل به جامعه تحویل می دهد.(بر گرفته از نوشته های مرحوم استاد اسدالهی).
مربی باید در ارتقای شناخت ابعاد گوناگون و ارزش های فطری موجودی به نام انسان بکوشد، تا بتواند و بداند بر روی لوح پاک او چه باید بنگارد. تلاش در امر خودسازی از وظایف مربی است.
بررسی گوشه ای از ویژگی های یک مربی صلاحیت دار نشان می دهد آنهایی که در پرورش مربی و انتخاب مربی برای سپردن وظیفه تعلیم و تربیت نقش دارند باید دقت کافی داشته باشند و تلاش بکنند با تنظیم و تصویب مقررات از ورود هر کس که صلاحیت لازم برای قرار گرفتن در این جایگاه را ندارند ممانعت نمایند.
آنهایی که در عرصه های مختلف امتحان خود را داده اند و از حداقل های لازم برای دارا بودن عنوان بزرگی چون مربی بی بهره اند نباید فضا برای خودنمایی را به دست آورند.
ادب یکی از بزرگ ترین عوامل مورد نیاز برای کسانی است که می خواهند روح و جسم جوانان و نوجوانان این مرز و بوم را پرورش بدهند. اگر بی ادب بودن ، حرمت ها را شکستن و کلمات ناشایست و ناروا را بر زبان راندن از معمولی ترین رفتارهای برخی ها باشند هیچ شک و تردیدی نباید داشت که چنین افرادی استحقاق قرار گرفتن در جایگاه مربی را نخواهند داشت.
مربیان سزاوار، لایق، توانا و کاربلد مربیانی هستند عاشق و بی حاشیه که با تعلیم و تربیت نسل جوان و عمل به وظیفه شب با آرامش سر به بالین می گذارند و جز انجام آنچه که بر عهده گرفته اند به چیز دیگری فکر نمی کنند.
در مقابل کسانی که به حق صاحب ردای مربیگری شده اند هستند کسانی که به ناحق در این قشر برای خود جایی باز کرده و مدعی شده و به نوعی عنوان مربی را غصب کرده اند. کسانی که پایبند به اصول هستند و دوست دارند ورزش محیطی امن باشد رابطه این قبیل افراد نفوذی را با ورزش قطع کنند و بدین وسیله از رشد قارچ گونه بداخلاقی ها در میادین مختلف جلوگیری نمایند.




به خاطر فردا فرصت را غنیمت به شماریم/تیم شهرداری چشم انتظار حمایت ها

اولین جلسه تمرین تیم شهرداری بعد از ماهها بلاتکلیفی روز گذشته برگزار شد. بازیکنان تیم به ندای همکاری هیات فوتبال استان و درخواست هواداران جواب مثبت دادند و علی رغم این که نتوانسته اند به خواسته خود مبنی بر دریافت بخشی از حق و حقوق خود نائل شوند ، به خاطر دفاع از آبرو و حیثیت فوتبال استان قول همکاری دادند.
این اقدام بازیکنان قابل تقدیر و ستایش است. جوانان و تک تک اعضای تیم به پشتوانه قراردادی که منعقد کرده و پولی که باید دریافت نمایند، برای زندگی خود برنامه ریزی نموده اند و چون وعده های داده شده به موقع برآورده نشد آنها نیز با مشکلات عمده ای مواجه شدند و حالا یک تفاهم بین بازیکنان و مسؤولین تیم به وجود آمده است که امیدواریم ضمن استمرار این تفاهم ، هیات فوتبال نیز نهایت تلاش خود را به کار بندد تا در مقابل این اقدام مناسب بازیکنان آنها نیز بتوانند بخشی از مطالبات بازیکنان را پرداخت را نمایند.
در چند ماه گذشته وضعیت پیش آمده موجب از دست رفتن فرصت های زیادی در فوتبال شد. باید همه کسانی که در روند این تیم تا پایان فصل می توانند کمک کرده و مساعدت نمایند، به خاطر فوتبال این دیار از هیچ کمکی نباید کوتاهی نمایند. حال که فرصت لازم ایجاد شده است در بهبود بخشیدن به وضعیت موجود و هدایت کشتی آسیب دیده فوتبال به ساحل امن نباید کارشکنی و تعلل صورت بگیرد.
بازیکنان با چشم پوشی مقطعی از برخی شرایط از جمله حضور در تمرین به ازای پرداخت مطالبات نشان دادند که مرد روزهای سخت هستند. تقویت روحیه سلحشوری و استقامت در مقابل مصائب و سختی ها از ویژگی های اصلی ورزش می باشد. ورزشکاران صادق و راستین، هم زمان با تقویت جسم و روح ، روحیه فداکاری و ایثاری را نیز تقویت می کنند و بدون شک حرکت مثبت بازیکنان به دنبال اصرار و پافشاری آنها در دو ماه گذشته می تواند از روحیه فداکاری آنها سرچشمه گرفته باشد و مسلما در هفته های آینده با درک شرایط حساس فوتبال اردبیل و تیم شهرداری با تمام وجود در مقابل حریفان از حیثیت فوتبال منطقه دفاع خواهند کرد.
حال که مدیریت تیم تا پایان فصل بر عهده هیات فوتبال استان واگذ ار شده است انتظار می رود دست اندرکاران مربوطه با استفاده از حداقل امکانات زمینه حضور پرقدرت را فراهم نمایند.
برای این که تیم بتواند در آرامش و بدون حاشیه 8 دیدار باقی مانده را پشت سر بگذارد رسانه ها نیز باید به وظیفه مهم خود مبنی بر اطلاع رسانی به موقع و تقویت روحیه یک دلی و هم زبانی عمل بکنند. کسانی که در کمین هستند تا بتوانند از موقعیت فعلی به نفع خود بهره برداری نمایند به هر وسیله ای متوسل خواهند شد . از جمله پناه بردن به دامن رسانه ها و کمک خواستن از آنها برای مطرح شدن ولی خوشبختانه رسانه های استان با تعهدی که دارند و شناختی که از همه چهره های مدعی و فوتبالی داشته و نسبت به خصوصیات اخلاقی، رفتاری و کرداری آنها آگاهی دارند اجازه رشد حاشیه در اطراف تیم را نخواهند داد. تیم به کمک همه کسانی که می توانند در ارتباط با تیم باشند نیازمند است.
هیات فوتبال استان در اقدامی قابل قبول مسؤولیت سرپرستی تیم را به محمو جعفری واگذار کرده است . جفری با توجه به سابقه ای که در باشگاه ذوب آهن داشته است می تواند در آفتابی کردن آسمان تیم موثر باشد.
امید است در راستای حمایت از فوتبال اردبیل همه ارگان ها و نهادها و کسانی که می توانند و امکان دارند و همچنین اداره کل ورزش و جوانان و بخصوص اداره ورزش و جوانان شهرستان اردبیل برای نجات فوتبال و ابقای تیم در دسته دوم با هیات فوتبال همکاری نمایند و اگر چنین باشد رسیدن به هدف دور از دسترس نخواهد بود.