1

سخنی با مدیر عامل باشگاه آبی پوشان تهران

اولین تماس تلفنی مدیر عامل باشگاه آبی پوشان تهران را فراموش نمی کنم. وقتی بحث واگذاری تیم شهرداری قطعی شد دست هایی به کار افتادند تا برای دوستان و یاران خود رای جمع بکنند و چون دوستان حیدری احتمال می دادند در کمیته تشخیص اهلیت حضور داشته باشم شماره همراه حقیر را در اختیار وی قرار داده بودند. او در اولین تماس تلفنی حرف های بسیار زیبا،دلنشین،و قابل قبول زد. این که به قصد خدمت در فوتبال اردبیل قدم پیش گذاشته ، این که عمرش را در فوتبال گذرانده است و به تمامی رمز و رموز مدیریت در دنیای فوتبال آشنایی دارد، این که از حضور در اردبیل برای خودش کیسه ای ندوخته است و حرف های زیادی که حتما خود حیدری نیز به یاد دارد.
او با این تماس گرفتن ها می خواست بگوید چنانچه برای حضور در جلسه کمیته اهلیت دعوت شوم به نفع او رای بدهم. البته نگارنده این سطور فقط در آخرین جلسه این کمیته حضور پیدا کرد و اکثر حرف هایی که در آن جلسه زد و شرایطی را که متقبل شد متاسفانه با گذشت اندکی، از عمل به آنها خودداری نمود که درخواست واگذاری سفته به جای ضمانت نامه بانگی از مهم ترین آنها می باشد.
از اولین روزهای فعالیت حیدری ، وعده دادن ها و عمل نکردن ها آغاز شد. اعضایی از آن کمیته و خود حیدری که در پشت پرده با برخی از مسؤولین به توافقاتی دست یافته و نتایج جلسات محرمانه را به اعضای کمیته اعلام نکردند خیانتی آشکار به فوتبال و اعضای کمیته روا داشتند و مسلما آنها باید دلایل رفتارهای دوگانه خود را در اختیار افکار عمومی قرار بدهند.
عدم رفتار صادقانه و اصولی بر مبنای مناسبات صحیح و قابل قبول در همان ماه اول از تحویل گرفتن تیم آغاز شد.
آقای حیدری اگر در خلوت خود فکر نمایید حتما با مطالب این نوشته موافق خواهید بود. هر روز نقشه و طرحی نو و هر هفته وعده ای جدید و هر ماه عدم پایبندی به تعهدها و قرارها ، اعتبار شما را در پیش ورزشی ها و فوتبالی های اردبیل خدشه دار نمود.
این چه سیاستی است که در پیش گرفته اید، همه مشکلات و نارسایی ها را متوجه دست های پشت پرده، عوامل نامریی، از ما بهتران و فیاض صادقی می کنید. اگر شما به درستی به تعهدات عمل می کردید و هر چیز در جای خودش قرار می گرفت، صادقی ها و دست های پشت پرده چه می توانستند انجام بدهند؟
هر بار که قولی دادید و نتوانستید به آن عمل کنید صادقی را علم کردید و همه کاسه کوزه ها و عملی نشدن وعده ها را به وی نسبت دادید.
فکر نکنید که در این نوشته از صادقی حمایت می شود. مشکلات شما با وی ربطی به من هوادار ندارد ولی از این که تا به سدی در ارتباط با عمل به وعده ها برمی خورید جمعی که در راس آنها صادقی است در سیبل انتقادات شما قرار گرفته و آنها را متهم اصلی در مشکلات به وجود آمده تلقی می کنید.
راستی شما آن قدر صادقی را بزرگ کرده اید که می ترسیم او هم به خود بقبولاند که می تواند در ورزش اردبیل فردی تاثیر گذار باشد. نه آقای حیدری چنین چیزی واقعیت ندارد. شما حق و حقوق اعضای تیم و دیگران مرتبط با تیم را پرداخت نمایید نه تنها صادقی بلکه دهها مثل صادقی نمی توانند در روند تیم شما کوچک ترین اثری منفی و بازدارنده داشته باشند.
شما که در فایل های صوتی خود تقصیر عدم پرداخت پول های تعهد شده را به زمین و زمان نسبت می دهید چرا یک بار هم که شده صادقانه نمی گویید که تا شما به شما کمک نشود توان انجام این کار را ندارید. آیا بر زبان راندن چنین جمله ای خیلی سنگین است و نمی توان آن را عملی کرد؟
آقای حیدری حداقل به خود نگارنده این سطور در آخرین تماس ها اطمینان دادید که شروع تمرین 25 آبان ماه همراه با پرداخت 25 درصد از قرارداد بازیکنان قدیمی و 10 درصد از بازیکنان جدید خواهد بود. اگر یادت باشد دو بار اینمطلب را برای اطمینان بیشتر تکرار کردم و با قاطعیت گفتید که پول آماده است. از چهار ماه پیش مدام شنیده می شود که پول آماده است حال این پول کجا و در کدام حساب بوده و با چه طلسم شده است غیر از خود شما کس دیگری نمی تواند به آن پاسخ بگوید.
آقای حیدری اگر خاطرتان باشد در چندین نوبت به شما یادآوری شد که برای تیم فوتبال برازنده نیست که بازیکنانش در هوای سرد اردبیل گرمکن نداشته باشند و پیراهن آستین کوتاه بپوشند و گفتید که گرمکن ها آماده است و تحویل تیم خواهد شد!!!
اگر پول آماده است و اگر گرمکن و پیراهن های آستین بلند تهیه شده است چرا به تیم تحویل نداده اید؟ اگر چنانچه مدعی هستید شهرداری به تعهدات خود عمل نکرده است چرا همچنان اصرار بر ماندن و مدیر عاملی دارید؟
آقای حیدری در علوم ارتباطات بحثی مطرح است تحت عنوان ارتباط کلامی. باید اعتراف کنم در برقراری ارتباط کلامی استادی ورزیده و آدمی توانا هستید و در سایه همین قدرت است که تا به امروز علی رغم این همه مشکلات و بدقولی ها در اردبیل دوام آورده اید و همچنان برای ماندن پافشاری کرده و اصرار می ورزید.
مطالب مطرح شده در این نوشته را به دل نگیرید. همه واقعیت ها و حقایقی هستند که یادآوری آنها در مقطع فعلی لازم و ضروری به نظر می رسید. آقای حیدری بهترین تصمیم برای شما انصراف از تیم داری در اردبیل است . همان کاری که یک بار برای تحت فشار قرار دادن شورا به طور صوری انجام دادید و در کم تر از 24 ساعت بیانیه را پس گرفتید ولی این بار بروید و دیگر برای تیم داری در اردبیل فکر نکنید.
همان طوری که در سطور بالا اشاره شد جامعه ورزشی استان اعتماد خود به شما را ار دست داده است و شما دل خودتان را به وعده های برخی از مسؤولان خوش نکنید چون تجربه نشان داده این قبیل حضرات به قول های خود پایبند نیستند.
آقای حیدری شما که امکانات کافی و بنیه مالی برای هزینه کردن نداشتید چرا در اردبیل به فکر تیم داری افتادید؟ اگر اقدام به موقع، مناسب و عاقلانه انجام ندهید مطمین باشید که در آینده آه تماشاگران صادق فوتبال دامن شما را خواهد گرفت.
آقای حیدری می توانید بر علیه من بیانیه صادر کرده و حرف بزنید ولی بدانید این حرف ها از سر دلسوزی و علاقه به تو و فوتبال اردبیل زده شد. خودتان را از این بیشتر در اذهان و افکار عمومی در مظان اتهام قرار ندهید. تیم با وضعیتی که دارد مسافر دسته سوم است. با ندانم کاری شما و برخی از مسؤولان بلایی بر سر تیم محبوب اردبیلی ها آمد که در تازریخ ورزش این دیار ماندنی خواهد شد. این جملات با توجه به احساس مسؤولیت بر زبان جاری شد تا شما در مورد آنها چگونه فکر کرده و تصمیم گیری نمایید.
وصال او ز عمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به
جوانا سر متاب از پند پیران
که رای پیر از بخت جوان به




فوتبال نفرین شده اردبیل

وضعیت تاسف آور حاکم بر فوتبال و نماینده استان در لیگ دسته دوم باشگاههای ایران این سوال را در ذهن دوستداران مطرح می کند که آیا فوتبال و تیم شهرداری نفرین شده است؟ بلایی که از دو سال گذشته دامن این تیم مردمی و دوست داشتنی را گرفته و آن را تا مرحله سقوط کامل و مرگ رهنمون کرده نتیجه ظلم ها، بی عدالتی ها بی توجهی ها و رفتارهای غلط و خارج از عرف و اصول مردانگی نمی تواند باشد؟
آیا آه کسانی که در آن مجموعه به خوبی با آنها رفتار نشد، دامن این تیم را نگرفت و آن را به وضعیت فعلی مبتلا ننمود؟ باید بپذیریم که بسیاری از گرفتاری های ما بدون متوجه شدن خودمان به سبب آه و نفرین پدر و مادر و دوست و رفیق و همکاری است که به او ظلم و ستم کرده ایم.
تیمی چون شهرداری با آن همه عظمت ، ابهت و جایگاه ، چگونه در مسیر سقوط قرار گرفت؟ چرا کسانی که تا دیروز حمایت از آن را وظیفه مهم برای خود تلقی می کردند به مخالفان سرسخت آن تبدیل شدند و از جدا شدن تیم از مجموعه شهرداری با تمام وجود حمایت کردند و در نهایت تیم محبوب شهرداری را به بلایی عظیم دچار نمودند که نجات یافتن از آن بعید و دور از ذهن می باشد.
از همان روز اولی که شهرداری به دسته یک صعود کرد تا به امروز برخوردها و چگونگی آمدن و رفتن ها اگر به دقت مورد بررسی قرار گیرد بدون شک به نمونه هایی امکان برخورد وجود دارد که می توان ظلم و بی عدالتی در برخی از موارد را تایید کرد.
نفرین کسانی که بدون دلیل و برای جلب رضایت این و یا آن مورد بی مهری قرار گرفته و به حق و حقوق خود نرسیده و پشت سرشان نیز حرف و حدیث هایی مطرح کرده ایم می تواند عشق طرفداران فوتبال اردبیل را به وضعیتی دچار نماید که ما الآن با آن مواجه می باشیم.
چرا باید تا ضربه ای به در می خورد، زمین و زمان را به هم بدوزیم و سیل اتهامات به سوی برخی ها روانه کنیم و تلاش نماییم تا خود را در جریان این اتفاقات بی گناه و بی تاثیر قلمداد نماییم.
رفتارهایی که در سه سال گذشته با برخی از بازیکنان داشته ایم که حتی تعدادی از آنها تا به امروز نتوانسته اند به حق و حقوق خود برسند، داستان کنار گذاشتن مرد بزرگ، فهیم و سالمی چون حاج مهدی دینورزاده از سرمربیگری تیم و جریانات پشت پرده این اتفاق می تواند تیم های بزرگ تر از شهرداری را به وضعیت نامطلوب دچار کند.
وضعیت نماینده فوتبال اردبیل که روزهای سخت و فراموش نشدنی را سپری می کند حاصل رفتارهای غلط، تصمیمات آنی و احساسی و بدون برنامه و برخوردهای غریبه با مردی و مردانگی و جوانمردی عده ای است که در حق جمعی افراد صادق، مومن، متعهد و آشنا به کار روا داشته اند
تیم فوتبال شهر ما نفرین شده است چرا که در اثر این نفرین، مالکی نصیب آن شده است که در پنج ماه اخیر جز حرف و سخن و وعده دادن و قسم خوردن از وی چیزی نصیب فوتبال این دیار نشده است. فوتبال ما نفرین شده است چرا که یک نفر از مسؤولین شهر و استان ما نمی خواهند حتی در ارتباط با آن اظهار نظری بکنند و برای بهبود اوضاعش گامی بردارند. فوتبال ما نفرین شده است چرا که از حضراتی که در آن روزهای خوش با دوستان و یاران و اقربا در جایگاه مخصوص حضور می یافتند و خودی نشان می دادند امروز با فوتبال و ورزشگاه تختی و جایگاه مخصوص بیگانه شده اند. فوتبال ما نفرین شده است چرا که هیچ مسؤولی از مسؤولان رده بالای شهر و استان نمی خواهند اسمش را بشنوند و وقتشان را هر چند اندک و قلیل برای آن صرف نمایند. فوتبال ما نفرین شده است چرا که تیمش و نماینده اش در رقابت های لیگ دسته دوم در آستانه شروع نیم فصل دوم به حال خود رها شده است و فوتبال ما نفرین شده است چرا که در فضای آن در استان آرامش، صداقت، یک رنگی، وحدت، یک دلی و یک صدایی دیده نمی شود و ناگفته پیداست آنهایی که از کنار این تیم و این فوتبال ضربات سختی را متحمل شده اند تا بانیان و مسببان اصلی آن رفتارها بخشیده نشوند این مصیبت با فوتبال ما همراه خواهد بود.




شماره ۲۴ نشریه ورزش اردبیل منتشر شد

شماره 24 نشریه ورزش اردبیل در هشت صفحه منتشر شد.
در این شماره که شاید آخرین شماره نشریه باشد مطالب مختلفی در ارتباط با ورزش استان به چاپ رسیده است که مطالعه آنها نمی تواند خارج از لطف باشد.
در صفحه 2 نشریه مطلبی تحت عنوان انتشار شماره 24 و احتمال توقف انتشار نشریه به قلم مدیر مسؤول و پیروزی دلچسب بهراد در هوای سرد و برفی و مطلبی تحت عنوان ورزش باید مروج اخلاق و جوانمردی باشد به چاپ رسیده است.
صفحه سوم نشریه چون شماره های قبل به ستون دایمی فضول باشی ورزش اختصاص یافته که در این شماره فضول باشی در ارتباط با تیم فوتبال آبی پوشان سخن گفته است و مطلب دیگری نیز تحت عنوان فوتبال اسیر خودخواهی و خودمحوری ها در این صفحه جای گرفته است.
در صفحه چهار یکی از سوژه های روز فوتبال یعنی کمیته تشخیص اهلیت واگذاری تیم شهرداری و نقش این کمیته در تصمیمی گیری نهایی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
صفحه پنجم طبق معمول اختصاص به تاریخ فوتبال داشته و در این شماره قسمت پانزدهم اولین دوره مسابقات جام فلق مورد اشاره قرار گرفته است. ستون تصویرهای کهن برای اهالی خاطره در این شماره به عکس هایی اختصاص داده شده است که مرحوم مقصود بایرامی در آنها حضور داشته است.
و اما در صفحه شش گزارشی از مراسم گرامی داشت سالگرد درگذشت مرحوم مقصود بایرامی همراه با عکس به چاپ رسیده است.
گزارشی از فعالیت های ورزشی انجام یافته در شهرستان سرعین در صفحه هفت به همراه اطلاع رسانی در مورد جشنواره همگانی استعداد یابی ورزش استان و بازی تیم والیبال عقاب سبلان به چاپ رسیده است.
صفحه هشت این شماره به کشتی و هیات فعال آن اختصاص یافته و خلاصه ای از مهم ترین فعالیت های این هیات در یک هفته گذشته منتشر شده است.




طرفین دعوا به خاطر فوتبال دست از سر فوتبال بردارند

نیمه شبی همسر یک بیمار به پزشک خود زنگ می زند و با حالتی سراسیمه به او می گوید: اقای دکتر، حال همسرم خیلی خرابه، داره از دست می ره، دستم به دامنت ، خودتو برسان! پزشک مربوطه که در خواب ناز بوده، بلافاصله شال و کلاه می کند و بر بالین بیمار حاضر می گردد، اما می بیند او چندان هم بد حال نیست و خطر جانی او را تهدید نمی کند، لذا با دلخوری رو به همسر بیمار می گوید: “ما هم انسانیم، به خواب و استراحت نیاز دازیم! حال شوهر شما که خیلی بد نیست! من بعد کمی بیشتر تحمل نمایید. در چنین حالاتی ، می توانید صبر کنید، خونسرد باشید و صبح زنگ بزنید”! مدتی می گذرد و یک روز صبح اول وقت ، همان خانم با همان پزشک تماس می گیرد و این بار با خونسردی و متانت می گوید: “آقای دکتر، سلام صبحتون به خیر ! آقای دکتر حال شوهرم یه ریزه بده، دیشب به سختی نفس می کشید، الانم فکر کنم یه کم مرده، اگر زحمت نشه لطفا تشریف بیارید، ایشونو ببینید”.
داستان هیات فوتبال استان، اقدام فدراسیون و موضعگیری های اداره کل ورزش و جوانان و وعده هایی که روسای سابق و فعلی فدراسیون در جهت تعیین تکلیف هیات فوتبال استان داده اند شبیه داستانی است که در ابتدای این متن ذکر شد.
تاج و کفاشیان بارها وعده سفر به استان و رسیدگی به اختلافات و داوری کردن در این مورد را به مردم و مسوولین دادده اند ولی تاکنون نسبت به این کار اقدام نکرده اند.آقایانی که مدعی اقدام بر اساس قانون و مقررات و اساسنامه هستند در طول پنج سال گذشته حداقل برای یک بار رنج سفر به استان و تشکیل مجمع هیات را به خود ندادند و کاری کردند تا هیاتی که باید در چارچوب قانون و مقررات و اساسنامه منشاء خدمات و خیر و برکت برای فوتبال استان می شد با عملکرد غیر قانونی ناشی از توجه نکردن به ماده های مختلف اساسنامه در ارتباط با تشکیل مجمع سالیانه، تصویب تراز مالی و بودجه سالانه، انتخاب دبیر و نایب رئیس و هیات رئیسه و … خود به مشکل بزرگ و لاینحلی برای فوتبال اردبیل تبدیل شد.
تاج و کفاشیان بارها وعده دادند و به قول خود عمل نکردند و گویا زمانی اردبیل را برای مسافرت و حضور در سرعین و گشت و گذار انتخاب خواهند کرد که دیگر اثری از فوتبال در اردبیل نباشد. آنها در آن موقع افتخار داده و برای شرکت در تشییع جنازه فوتبال در شهر و استان ما حضور خواهند یافت. این بی توجهی ها و لج بازی ها و امروز و فردا کردن ها به هیچ وجه در شان مدیران در نظام مقدس جمهوری اسلامی نیست. کاری به این نداریم که سهم کدام یک از طرفین در این اختلافات بیشتر است. حرف ما بر سر این است که خودمان را به برگزاری یک لیگ در مقطع بزرگسالان و چندین مسابقه در مقاطع دیگر با هزار اما و اگر دلخوش نکنیم و با ارائه آمارها و ارقام دهان پر کن خود را گول نزنیم . اختلافات ، خودمحوری ها، منیت ها، غرورها، منفعت طلبی ها، باندبازی ها و استفاده از هر روشی برای رسیدن به هدف، فوتبال اردبیل را از پای درآورده است.
آقایان و طرفین دعوا حاضر نیستند به خاطر فوتبال قدمی از مواضع فرصت طلبانه خود عقب بگذارند. دودستی به صندلی چسبیده اند تا نکند روزی کسی به آسانی آنها را از یار و محبوب خود جدا نمایند. متاسفانه در سایه ریاست طلبی برخی ها بازار حرمت شکنی در ورزش و بخصوص فوتبل رواج پیدا کرده است و افراد فرصت طلبی که همیشه در کمین هستند تا به نحوی از آب گل آلود ماهی بگیرند میدان دا ری می کنند و با دستاویز قرار دادن برخی از مسائل به شدت اختلافات و دامن زدن هر چه بیشتر به آن اقدام می کنند.
آقایان اگر در عمل به حرف ها و گفته های خود اعتقاد و ایمان دارید برای چند روزی هم که شده دست از سر فوتبال بردارید، خودتان را کنار بکشید و زمینه را برای برگزاری مجمع انتخاباتی فراهم نمایید. اگر همچنانچه مدعی هستید اعضای مجمع با شما هستند و به شما لبیک گفته اند نباید باکی از انتخاب نشدن داشته باشید. مجموعه اداره کل هم کنار بکشند تا فدراسیون و نمایندگان امور مجامع وزارتخانه راسا اقدام کنند. تا زمانی که دبیر غیر قانونی بخواهد مجمع برگزار نماید کاسه همین و آش همان خواهد بود.
باید بپذیریم که خواسته های نفسانی در کار فوتبال نقش مهمی ایفاء می کند. هر دو طرف دعوا بیایند و برای هر مدتی که فدراسیون و امور مجامع وزارتخانه صلاح بدانند فوتبال را به حال خود رها بکنند و با برگرداندن آرامش و به دور از هر گونه باند بازی و لشگر کشی و حریف طلبی فضا را برای برگزاری مجمع آماده بکنند و آن گاه رای مجمع برای هر کسی که بوده باشد همه ملزم به اطاعت و حمایت از وی خواهند بود.
در این مورد و رعایت بی طرفی و چگونگی انتخاب اعضای مجمع و اعمال نظرهای احتمالی در این رابطه با شما باز هم سخن خواهیم گفت.




سبقت گرفتن سینه چاکان برگزاری مراسم ۲۴ آذر ماه از یکدیگر

بیست و چهارم آذر ماه سال روز درگذشت یکی از ماندگارترین چهره های ورزش استان، مرحوم مقصود بایرامی است. در ارتباط با ویژگی های منحصر به فرد آن مرحوم که بنیانگذار فوتبال نوین منطقه است در آخرین شماره نشریه به طور کامل سخن گفتیم و چون سال های گذشته یاد و نام این بزرگمرد فوتبال اردبیل را گرامی داشتیم.
جای خوشحالی است که امسال خیلی ها به تکاپو افتاده اند تا برای زنده یاد بایرامی مراسم بزرگداشت برگزار بکنند. از این که بتوانیم بحث قدر شناسی را در جامعه ورزش نهادینه بکنیم و به مناسبت های مختلف از زحمتکشان عرصه فوتبال و ورزش یاد کرده و مراسم بزرگداشتی برای آنها ترتیب بدهیم اقدامی مناسب و در خور تحسین و تقدیر می باشد به شرطی که این کارها و اقدامات در جهت جلب رضای خدا و خلق خدا باشد و در پشت آن اهداف دیگری از سوی برگزارکنندگان و سینه چاکان امروزی برگزاری مراسم بزرگداشت پنهان نشده باشد.
وقتی امروز می بینینم که برخی ها در حال سبقت گرفتن از یکدیگر برای برپایی مراسم بزرگداشت هستند سوال هایی در ذهن ایجاد می شود ، حضراتی که امسال برای این کار همت گماشته اند پس در 20 سال گذشته در کجا بودند و چه می کردند؟ آنهایی که امروز سرود برگزاری همایش سر داده اند حداقل در چهار سال گذشته که در راس امور بودند چرا به فکر مرحوم مقصود بایرامی نبودند؟ چه عاملی باعث شده است که امسال برای برگزاری جلسات ستاد بزرگداشت و حضور در جلسات آن بعضی ها شب و روز نمی شناسند و زمین و زمان را به هم می دوزند تا اسمی و نامی از آنها نیز بر زبان ها جاری شود.
بهترین، بالا ترین، بزرگترین و اساسی ترین گرامی داشت برای مرحوم مقصود بایرامی الگو قرار دادن رفتارها و کردارها و اخلاق حسنه و نیکوی آن مرحوم می باشد. کسانی که عمری در ورزش و فوتبال اردبیل گذرانده اند و به خصوصیات منحصر به فرد وی آشنا بوده اند به خوبی می دانند که اعتلای فوتبال اردبیل و حاکمیت فضای صمیمیت، یک دلی، وحدت و یک رنگی در آن یکی از آرزوها و آمال آن مرجوم در طول دوران زندگی ورزشی اش بود. آنهایی که مرحوم بایرامی را حتی برای یک دقیقه از نزدیک ندیده اند و با اخلاق و خصوصیات وی آشنایی نداشته اند امروز در زیر پرچم حمایت از فوتبال آن مرحوم و برگزاری مراسم بزرگداشت به وی عاملی در تفرقه و چند دستگی فوتبال اردبیل شده اند.
بدانیم و حتم بدانیم که روح گرامی و عزیز مقصود بایرامی از نابسامانی موجود در فوتبال اردبیل و اقدام تفرقه آمیز مدعیان خدمت به ورزش و فوتبال در برپایی مراسم بزرگداشت نمی تواند راضی و خشنود باشد.آنهایی که دوست دارند با استفاده از هر فرصتی عکس خود را در نشریات و فضای مجازی ببینند و با دستاویز قرار دادن هر مسئله ای برای خود کارنامه و رزومه درست نمایند با این اقدامات تفرقه افکنانه و وحدت شکنانه دل دوستداران واقعی فوتبال و مرحوم مقصود بایرامی را به درد می آورند.
آنهایی که امروز از خواب غفلت بیدار شده اند چرا نمی خواهند به یکی از آرزوهای آن مرحوم یعنی حاکمیت وحدت در فوتبال و ورزش عمل نمایند. چگونه است که امسال در آستانه 24 آذر ماه هیات فوتبال استان، هیات فوتبال شهرستان اردبیل، اداره کل ورزش و جوانان و جمعی از پیشکسوتان منفعلانه عمل می کنند . به این هایی که امروز می خواهند با نهادینه کردن نفاق و چند دستگی در ورزش و فوتبال و با استفاده از نام یکی از پرافتخارترین و با معرفت ترین یاران فوتبال اردبیل خودی نشان بدهند باید گوشزد گردد که اجازه بدهید مراسم بزرگداشت آن مرحوم با عظمتی دوچندان و در عین برخورداری از یک سادگی دلنشین همچون سال های گذشته توسط دوستان و یاران وی برگزار شود. نیازی به مانور من آنم که رستم بود پهلوان شما نان به نرخ روز خورها وجود ندارد. در آن سال هایی که باید برای زنده نگهداشتن یاد و نام مرحوم مقصود بایرامی اقدام می کردید در گوشه ای به فکر پیاده کردن نقشه های خود بودید و به یک باره امسال تازه خیلی ها به یادشان آمده است که دیار قهرمانان و سرافرازان در فوتبال سربازی فداکار، لایق، توانا، مدبر و کاردان به نام مقصود بایرامی داشته است.
مرحوم مقصود بایرامی نه تعلق به هیات فوتبال استان و نه تعلق به ادره کل ورزش و جوانان و نه تعلق به آن چند نفری دارد که هر از چند به یاد آن مرحوم می افتند، بلکه مقصود طلای گرانبها و صدف ارزشمند فوتبال استان است که در دل دوستداران فوتبال، جایگاهی ابدی برای خود دست و پا کرده است. مقصود، عشق فوتبالی های دهه 50 و 60 و 70 اردبیل و آذربایجان است و اجازه بدهید فارغ از هرگونه کشمکش قدرت و بازی های سایسی و برنامه ها و اهداف منفعت طلبانه، عاشقان و دوستداران صادق و راستین بایرامی نسبت به بزرگداشت وی اقدام نمایند.
مطمئن بدانیم و بدانید هر کار و افدامی که از آن بوی منیت، منفعت طلبی و شهرت پرستی به مشام برسد نمی تواند آخر و عاقبت خوبی داشته باشد.
مرحوم مقصود بایرامی بزرگمردی فراموش نشدنی در فوتبال و الگویی در رعایت اخلاق ورزشی بود. یاد و نام وی برای همیشه در بین علاقه مندان بی ریا، مخلص، پاک، سالم و بی ادعای فوتبال و ورزش استان زنده و جاوید خواهد بود. روحش شاد و خامواده محترمش و به خصوص مادر عزیز، همسر فداکار و فرزند موفق و تنها یادگارش سالم و تندرست باشند.




وضعیت اسفناک فوتبال اردبیل، مقصر کیست؟!!!

یکی از کانال های فضای مجازی در چند روز گذشته اقدام به نظر سنجی در ارتباط با اختلاف هیات فوتبال استان و اداره کل ورزش و جوانان مبنی بر معرفی مقصرین و بانیان این اختلاف نموده است.
نظر سنجی رسم و رسومی دارد و به نتایج هر نظر سنجی که سوالات و اقداماتش پایه علمی نداشته باشد نمی توان اعتماد کرد. جامعه آماری هر نظر سنجی و هر تحقیق علمی باید از اصول و مقررات خاص بهره ببرد تا نتایج آن قابل تعمیم به کل جامعه باشد. این که آیا فضای مجازی می تواند در ارتباط با نظر سنجی ها و معتبر بودن نتایج و جامعه آماری آن قابل اعتماد باشد می توان حرف های زیادی گفت.
به هر حال در یکی از کانال های فعال در فضای مجازی، سوال طرح شده برای این نظر سنجی بر این استوار بود که عامل اختلاف هیات و اداره کل، مدیر کل ورزش و جوانان است و یا رئیس سابق هیات فوتبال استان؟
یکی از مهم ترین عواملی که می تواند در میزان اعتماد به این نظر سنجی موثر باشد مدیران و گردانندگان آن کانال می باشند که متاسفانه در زیر لوای اسامی مستعار به امر اطلاع رسانی اقدام می کنند.
در دنیای ارتباطات چنانچه مدیران کانال یاد شده اهل رسانه بوده باشند حتما مطلع و آگاه هستند که مخاطبان یک وسیله ارتباط جمعی معمولا اگر نسبت به هویت منبع پیام شناخت و آگاهی کامل داشته باشند نسبت به خبرهای منتشر شده و بیانیه ها و نظرسنجی ها و اظها ر نظر های انجام یافته توسط آن رسانه اعتماد پیدا می کنند. گردانندگان یک کانال در فضای مجاازی در صورت معرفی شدن و برخورداری آنها از برخی از ویژگی ها از جمله تخصص و اعتماد می توانند به پیام ها و اقدامات خود اعتماد بیشتری ببخشند.
منبع پیام و یا به عبارت دیگر منبعی که خبر و گزارش ها و نظر سنجی ها و اظهار نظر ها از طریق آن در دنیای رسانه منتشر می شود به عنوان یکی از عوامل مهم در تاثیر خبر بر روی مخاطب محسوب می شود و ناگفته پیداست که اگر اقداماتی در راستای اطلاع رسانی در پوشش اسامی مستعار و پوشیده و ومحرمانه و سری انجام بپذیرد همه اقدامات چنین کانال و رسانه ای از همان ابتدای کار خبری و اطلاع رسانی جز بی اعتمادی به آن چیز دیگری را به دنبال نخواهد داشت.
بنابر این عزیزانی که دوست دارند و می خواهند در فضای مجازی به گستردگی تمام فعال باشند و در امر خبر رسانی از ورزش و فوتبال گوی سبقت از دیگر رقبا را بربایند برای اعتماد سازی بیشتر نخستین گام آنها معرفی خود و گردانندگان کانال می باشد. این گفته ما نیست بلکه مورد تاکید علمای علم ارتباطات و رسانه می باشد که این مباحث را تحت عناوین مختلفی از جمله منبع چیست؟ و اعتبار منبع کدام است مورد بررسی و تحلیل قرار داده اند. پس منبعی که شناخته شده نیست و اعتبار آن می تواند زیر سوال باشد نظرسنجی ها و اظهار نظرها ی انجام یافته توسط آنها نیز مطمئنا دارای اشکال ، معایب و مشکلات خواهد بود.
با تمام احترامی که به عزیزان زحمتکش آن کانال دارم باید گفت طرح چنین سوالی برای یک نظر سنجی نشان دهنده نگرش یک سویه به قضیه بوده و پیام خاصی را می تواند داشته باشد. این که در اختلافات موجود بین هیات فوتبال و اداره کل چه کسانی بیشترین سهم را داشته و چه افرادی در این میان آتش بیار معرکه بوده اند بحث دیگری است ولی آیا اختلاف بین این دو ارگان از زمان مدیریت ایوب بهتاج آغاز شده که چنین سوال یک طرفه ای طرح و در معرض نظر سنجی قرار می گیرد؟
اگر اختلافات این دو ارگان جرقه هایش از زمان مدیریت بهتاج آغاز می شد و تا به این مرحله ادامه پیدا می کرد اعتماد به سوال طرح شده تا حدودی منطقی به نظر می رسید. به راستی اگر دوستان می خواهند به این قضیه اختلاف و پایان دادن به آن و برگرداندن آرامش به فضای فوتبال اقدام کرده و موثر باشند چرا به این مسئله فقط از یک زاویه نگاه کرده اند؟ آیا این گونه عمل کردن نشان نمی دهد که برپا کنندگان این نظر سنجی می خواهند پیام مورد نظر خود را که همانا تطهیر هیات فوتبال استان و مقصر جلوه دادن بهتاج است به مخاطبان القاء نمایند؟ این برادران بزرگوار چرا نمی خواهند و نخواسته اند که در نظر سنجی و طرح سوالات خود به گذشته ، پایه و اساس این اختلافات و به وجود آمدن آن اشاره نمایند؟ آیا کسانی که مدعی اطلاع رسانی و فعالیت در عرصه رسانه می باشند در طرح این بحث به یکی از بزرگ ترین وظیفه خود در امر اطلاع رسانی یعنی امانت داری واقف بوده اند؟
رئیس سابق هیات فوتبال استان با حمایت های توفیق کابلی مدیر کل وقت ورزش و جوانان استان و مذاکرات پشت پرده وی با برخی از دست اندرکاران امور استان در آن ایام با رای مجمع انتخاباتی برای مدت چهار سال انتخاب شد. اما متاسفانه اندک زمانی از فعالیت وی در فوتبال اردبیل نگذشته بود که صدای گام های اولیه بروز اختلاف به گوش رسید و مدیر کلی که با استفاده از ترفندهای مختلف در جمع کردن رای به نفع رئیس سابق هیات فوتبال استان اقدام کرده بود با تشکیلات استانی فوتبال اختلاف پیدا کرد.
وقتی توفیق کابلی سکان مدیریت ورزش استان را به یکی از فرزندان قهرمان، افتخارآفرین و نامی ورزش کشور و آسیا یعنی احد پازاج سپرد هم زمان با این تغییر و تحول اختلافات بیشتر و بیشتر چهره خود را نشان داد و تقریبا می توان ادعا کرد که به اوج خود رسید. جریان برگزاری مجمع و نیمه کاره رها شدن آن و ترک مجمع توسط مدیر کال و از رسمیت افتادن مجمع نمونه بارزی از دامنه شدید اختلافات در آن روزها بوده است. زمانی هم که بهتاج یکی دیگر از چهره های ورزشی استان پرچم مدیریت ورزش را از پازاج تحویل گرفت وضعیت به همان شکل باقی ماند و علی رغم برخی اقدامات و پا در میانی مسئولین سیاسی و پیشکسوتان هیچ یک از طرفین حاضر به عقب نشینی از مواضع خود نشدند و در نهایت در حالی که حضرات ادعای خدمت به فوتبال داشته و سنگ آن را به سینه می زنند فوتبال ما را تا ورطه نابودی هدایت کرده و بدترین روزهای حیات و عمر آن را رقم زدند.
با این شرح مختصر آیا می توان به سوال نظر سنجی انجام یافته و نتیجه آن اعتماد کرد؟ آیا در اختلافات موجود در فوتبال اردبیل رئیس سابق هیات فوتبال استان مقصر است یا مدیران کل قبلی و فعلی استان؟ آخر چه سری در این کار نهفته است که رئیس سابق هیات فوتبال استان اردبیل موفق به تعامل با سه مدیر کل ورزش استان نشده است؟ اگر بهتاج در اختلافات موجود موثر بوده است پس نقش کابلی و پازاج در این میان چه بوده است؟ امیدواریم در همه اقدامات ، طرفداری ها و کارهای جانبدارانه خود خدا را ناظر بر اعمال و رفتار و کردار خود ببینیم و بدون شک اگر این عمل را با تمام وجود درک کرده و احساس نماییم از دست زدن به برخی اقدامات نسنجیده خودداری خواهیم کرد.




همه مجازند، شهرداری اردبیل استثناء

سوالی که در طول یک سال گذشته در سطح شهر بارها از منابع مختلف مطرح شده و برای آن جواب قانع کننده ای داده نشده است ممنوعیت شهرداری اردبیل در تیم داری حرفه ای است.
برنامه ورزش، تلاش و نشاط شنبه گذشته شبکه سبلان و حرف های صریح و بی پرده نادر فلاحی رییس هیات والیبال استان اردبیل در ارتباط با چگونگی خودداری شهرداری اردبیل از تیم داری در رشته های پرطرفدار از جمله فوتبال و والیبال، زمینه را برای نگاشتن چند باره این سطور فراهم کرد .
آقایان مسئول و بزرگان شورای شهر و شهرداری چرا شهرهای دیگری از فومن و کاشان گرفته تا رشت و تبریز و ارومیه می توانند از نعمت تیم داری شهرداری بهره مند شوند و تا نوبت به اردبیل می رسد صدور بخشنامه از وزارت کشور و یا نامه بازرسی ملاک قرار گرفته و بلافاصله در اقدامی ضربتی، تند ، سریع و شتاب زده همه معادلات را به هم می زنند؟
آیا جای تاسف ندارد در این کشور وقتی می خواهند بودجه راه آهن تقسیم بکنند حرفی از اردبیل بر زبان خا جاری نمی شود و این استان مظلوم در اولویت قرار نمی گیرد و وقتی بحث ممانعت، جلوگیری و ممنوعیت پیش می آید در صف مقدم قرار می گیرد و اولین اقدامات منفی و بازدارنده بر روی آن مورد آزمایش قرار می گیرد.
بیشتر از یک سال است که به طرق مختلف این سوال از آقایان مسئول پرسیده شده که چرا مهر ممنوعیت تیم داری فقط به پیشانی شهرداری اردبیل باید خورده شود. دریغ از یک جواب قانع کننده که بتواند جوابگوی افکار عمومی باشد و دلایل محکم ارائه کند.
می گویند هر کجا که خبر نباشد زمینه برای رشد و توسعه و گسترش شایعه فراهم می شود. اینکه تاکنون جواب قانع کننده ای برای ممنوعیت شهرداری اردبیل ارائه نشده موجب شیوع چه شایعاتی که در سطح شهر نشده است. آیا پسندیده نیست برای جمع کردن خیال همه و مختومه کردن پرونده تیم داری شهرداری برای همیشه یک بار دلایل و علل این کار بیان گردد؟
شهرداری های تعداد چشمگیری از شهرها در لیگ های برتر با هزینه های آنچنانی تیم داری بکنند و کسی نباشد به آنها بگوید بالای چشمتان ابروست ولی تا در اردبیل بخواهیم حرفی بزنیم با دستپاچگی گفته شود که نه نه حرفش را نزنید، برای شورا و شهرداری ممنوع اعلام شده تیم داری، جرم است و باید در صورت تخلف تاوان سنگینی داده شود!!!!!
عزیزان در مملکت اسلامی ما قانون برای کل کشور مورد تصویب قرار گرفته و ابلاغ می شود. در اجرای قانون یک بام و دو هوایی وجود ندارد، مگر اینکه در اردبیل اتفاقاتی رخ داده باشد که عامل ممنوعیت و صدور بخشنامه تلقی گردد. به هر حال اگر برای سوالی که مدت هاست مطرج می شود جواب قانع کننده ای ارائه نشود ورزشی ها و ورزشدوستان از هر فرصتی در ارتباط با تبعیضی که شهرداری اردبیل از بابت تیم داری با آن مواجه است سخن خواهند گفت.




جاه طلبی و شهرت خواهی آفت انسانیت و مردانگی

یکی از منفورترین صفاتی که برخی از آدم ها به آن مبتلا می شوند جاه طلب و شهرت خواهی است.
کسانی که به دلایل مختلف در دوران جوانی و کارآمدی نتوانسته اند در دل مردم برای خود جایی باز بکنند در آستانه پیری و میانسالی به فکر باز کردن مغازه دو نبش می افتند و به هر روش و طریقی آویزان می شوند تا شاید بتوانند جبران گذشته بکنند و از آشفتگی های موجود برای خود دفتر و دستکی به پا نمایند.
کسانی که در دام صفات نکوهیده ای چون جاه طلبی اسیر می شوند برای رسیدن به اهداف و اغراض ممکن است به هر کاری دست بزنند. مسیر چنین اشخاصی در نزد خودشان تعریف شده است و هر کسی که بتواند وی را برای رسیدن به هدف یاری نماید سینه زدن در زیر علم آن را مباح می داند.
یکی دیگر از ویژگی های این قبیل افراد “بادیسم” بودن آنهاست. در هر سمت و سویی که اثری از نفع و سود ببینند بدون استثناء برای گرویدن به آن سمت روی خوش نشان می دهند . این قبیل افراد خود را از هر نظر بزرگ و دور اندیش ، صاحب علم و تقوی و صاحب نظر دانسته و در موارد مختلف نظر می دهند و در همه شاخه های علوم اجتماعی، مدیریت، ورزش، فلسفه و منطق خود را صاحب کرسی می دانند.
این افراد نمی توانند برتوانایی ها، قدرت و برتری دیگران صحه بگذارند و چون در فکر برتری جویی و رسیدن به جاه و مقام و منزلتی هستند اگر فرصتی به دست آورند در کشیدن دیگران به زیر و برای بالا کشیدن خود هیچ ابائی نداشته و نخواهند داشت.
کسانی که در وادی جاه طلبی و شهرت طلبی مست و واله و حیران می شوند بعضی وقت ها به نزدیک ترین خویشان، دوستان و آشنایان نیز رحم نمی کنند و دیده شده است برای رسیدن به مراد ممکن است رفتارهایی زننده و چندش آور از آنها سر بزند. افراد جاه طلب و شهرت پرست که با گرفتار شدن در دام این صفات زندگی خود را تباه و اطرافیان و نزدیکان خود را به مصیبتی بزرگ مبتلا می کنند
جاه طلبی بدون شک در تماس های اجتماعی افراد تاثیر مخربی بر جای می گذارد، چرا که کسانی که این صفات را صاحب می شوند تمایل دارند برای رسیدن به هدف با هم نوعان خود با خود خواهی و خود پرستی رفتار کنند و حرف های گنده تر و دهان پر کن بزنند.
آنهایی که جاه طلب بوده و به عشق رسیدن به شهرت، روزگار می گذرانند افرادی قابل اعتماد نمی توانند باشند، چرا که آنها فقط به هدف خود توجه می کنند و غیر از آن نمی توانند به چیز دیگری فکر نمایند.
در ورزش ما نیز این قبیل افراد کم نبوده و نیستند. اگر کسانی شناسایی شدند که در دام این صفات زشت گرفتار شده و رفتار و کردارشان از غرق شدن در این منجلاب حکایت بکند باید سعی شود که محیط سالم، زیبا و نشاط آفرین ورزش از وجود چنین افراد کاملا پاک گردد. اعتماد کردن به چنین افرادی جز پشیمانی و ندامت نمی تواند حاصل دیگری در بر داشته باشد. ورزش استان را از وجود چنین افراد خودخواه، خود محور، جاه طلب و شهرت طلب تسویه کرده و فقط برای کسانی که در مراحل مختلف زندگی ورزشی امتحان پس داده اند، اعتماد نماییم.




بهراد و سه امتیاز شیرین خارج از خانه

دومین هفته از رقابت های فوتسال لیگ دسته اول باشگاه های کشور با درخشش نماینده اردبیل در ماهشهر همراه بود.
تیم فوتسال بهراد در خارج از خانه سه امتیاز شیرین و دلچسب کسب کرد تا همچنان با امیدواری بیشتر به روزهای آینده چشم بدوزد. در این دیدار جمیل و طلوعی هر کدام دوگل و آصفی یک گل به ثمر رساندند تا در مقابل چهار گل میزبان به پیروزی برسند.
مسافت طاقت فرسای اردبیل تا ماهشهر می توانست مشکلات عمده ای را برای یاران تیم بهراد به ارمغان آورد ولی خوشبختانه یاران تیم به همراه کادر فنی و سرپرستی فعل خواستن را به خوبی صرف کردند و سه امتیاز با ارزش به دست آوردند تا بتوانند با چهار امتیاز از دو بازی انجام داده در مکان دوم جدول رده بندی قرار بگیرند. همان طوری که قبلا اشاره شده بی حاشیه بودن و حضور افرادصادق و علاقه مند به خدمت در تیم یکی از مهم ترین ویژگی های بهراد اردبیل می باشد.
در هفته سوم رقابت ها وظیفه تماشاگران و دوستداران فوتبال و فوتسال اردبیل است که با حضور در ورزشگاه رضازاده، تیم بهراد را با تمام وجود مورد حمایت قرار بدهند تا این تیم بتواند با برخورداری از یک پشتوانه قوی مردمی گام سوم را نیز با موفقیت پشت سر بگذارد.
وقتی نیمکت یک تیم از نظر کادر سرپرستی و کادر فنی از سرمایه ای قابل توجه برخوردار باشد اثر آن را می توان در داخل زمین و نتایج به دست آمده کاملا حس نمود. عینی سرمربی تیم عاشقانه در خدمت تیم و اهداف متعالی آن قرار گرفته و دو نفر از بزرگان و افتخارآفرینان دنیای توپ گرد استان در دهه 60 اصغر فرخی و یوسف فتحعلیزاده به عنوان مرییان تیم، نعمت بزرگی برای این مجموعه به شمار می روند. امید است با ادامه روند موفقیت، تیم بهراد بتواند حقانیت فوتسال اردبیل را به اثبات برساند.




آبی پوشان، حیدری و وعده های نیم فصلی

بازار صدور بیانیه از سوی باشگاه آبی پوشان اردبیل این روزها داغ داغ است و علی رغم مخالفت ها با تیم داری باشگاه آبی پوشان در اردبیل، مدیر عامل آن همچنان در ادامه کار مصصم و چون اول فصل با حرف های زیبا و امیدوار کننده برای نیم فصل دوم برنامه ریزی می کند.
اگر قرار است مجید حیدری به فعالیت خود ادامه بدهد و نماینده اردبیل تحت عنوان آبی پوشان در 9 بازی آخر به میدان برود، امید آن داریم که این بار حرف های وی به موقع عملیاتی شود و حداقل در نیم فصل دوم حاشیه کمتر به سراغ این تیم بیاید.
بحثی را که مورد نظر ما می باشد بحث حاکمیت آرامش بر تیم و حضور مقتدرانه آن در ادامه رقابت هاست. حال این آرامش به توسط هر کس و یا هر گروهی که بخواهد بر تیم و فوتبال حاکم شود مورد تایید و حمایت همه جانبه فوتبال دوستان منطقه خواهد بود.
آرزوی آنهایی که دل در گرو پیشرفت و توسعه فوتبال استان دارند موفقیت نمایندگان آن در رده های مختلف رقابت های باشگاهی در سطح کشور می باشد و ما امید آن را داریم که این بار وعده های مجید حیدری در گرداب اما و اگرها اسیر نشود و از مسیر صحیح و اصولی خود خارج نگردد.
برخی از عزیزان به موضع ما در قبال ناکامی های آبی پوشان و مشکلاتی که این تیم در نیم فصل اول با آن مواجه بوده معترض بودند و ما را به حمایت از سیاست تیم داری ارگان های دولتی و مخالفت با فعالیت های بخش خصوصی متهم می کردند. اما ما بر این اعتقاد داریم که اگر قرار است فوتبال اردبیل و اداره امور تیم های آن به بخش خصوصی واگذار گردد باید آنهایی که توان تامین حداقل نیازها را دارند به صحنه قدم بگذارند تا بتوانند در پبشرفت فوتبال و نه در ضربه زدن و از پای دراوردن آن نقش آفرینی بکنند.
این که باشگاه آبی پوشان و مدیر عامل آن مدعی است که با محمد نوازی به عنوان سرمربی تیم به توافق رسیده است و نوازی با تعیین شرط و شروطی برای رهبری تیم اعلام آمادگی کرده است را به فال نیک می گیریم.
نوازی چهره ای است که همه فوتبال دوستان و علاقه مندان به فوتبال با آن آشنایی داشته و همه ازخصوصیات و ویژگی های وی اطلاع دارند. مسلما او برای موفقیت در تیم، قبول مسئولیت کرده است و امید است به شرط تامین نیازها و همکاری مناسب، بتواند در نیم فصل دوم برای سامان دادن به تیم گام های مثبتی بردارد.
از همه مهم تر، وعده حیدری است که گفته است تا شروع تمرینات که پنجشنبه آینده است بازیکنان قدیمی 25 درصد و بازیکنانی که از نیم فصل پیراهن تیم را بر تن می کنند 10 درصد از کل قرارداد خود را دریافت می کنند. این وعده مهمی است که تحقق آن و عمل به موقع به قول ها می تواند یکی از رموز موفقیت در نیم فصل به شمار آید.
چه بخواهیم و چه دوست نداشته باشیم با توجه به جریانات و اتفاقات روی داده در نیم فصل ، اعتماد هواداران و در کل افکار عمومی نسبت به باشگاه آبی پوشان به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. برای بازگرداندن جو حاکم بر باشگاه و احیای دوباره صمیمیت، لازم است باشگاه نسبت به اعتماد سازی اقدام نماید که عمل به موقع به وعده ها یکی از مهم ترین عوامل در رسیدن به این هدف می تواند مورد توجه قرار بگیرد.
هر گونه اظهار نظر در ارتباط با یک مجموعه ورزشی بر اساس عملکردها ، رفتارها و کردار هاست. اگر باشگاه آبی پوشان بتواند در ادامه راه بر میزان مثبت عملکردها بیفزاید، همراهی هر چه بیشتر مردم و دوستداران فوتبال با آن مجموعه به طور چشمگیری افزایش خواهد یافت و چنانچه چون گذشته در عمل به گفته ها برخورد مناسب و به موقع نداشته باشند فاصله موجود هر چه عمیق تر شده و مسلما حاکمیت چنین وضعی نمی تواند به نفع طرفین باشد. در فضای بی اعتمادی و افزایش آن هم فوتبال اردبیل و هم باشگاه آبی پوشان و گردانندگان آن متحمل ضرر و زیان جبران ناپذیر خواهند شد.