1

این فوتبال است یا جنگ اعصاب؟!

با پایان گرفتن رقابت های لیگ دسته یک جنگ اعصاب شروع شده است. هنوز دو هقته ای از آخرین سوت دیدار شهرداری اردبیل و پیکان نگذشته است که جندین فقره دعوای درست و حسابی را شنیده و تماشا کرده ایم. نمی دانم چرا اینجوری شد تا می خواهی حرفی از تیم و فوتبال بزنی اوضاع قاراشمیش می شود . مثل اینکه اینجا همه با هم دعوا دارند این طوری که رفتار می شود گویی عده ای می خواهند  زمینه را برای شروع یک جنگ اعصاب تمام عیار طولانی آماده نمایند. بعد از اوضاع و احوالی که با پایان لیگ در اطراف تیم حاکم شد  هر کس به فراخور حال یکی را مقصر دانسته و یقه این و آن را گرفتند و در مواقعی برای بازیکنان ، تماشاگران و … آبرویی باقی نگذاشتند.
به طورتصادفی با دو تن از افتخار آفرینان فوتبال دهه 60 اردبیل مواجه شدم. تا سر صحبت با آنها را باز کردم ناخودآگاه جو مسموم و آلوده این روزهای فوتبال اردبیل محور حرف ها شد. آنها گفتند ما فوتبال را برای فوتبال بازی می  کردیم. فوتبال را برای لذت بردن بازی می کردیم. تماشاچی هم که به ورزشگاه می آمد در وهله اول برای تفریح می آمد. اون لذتی که توی زمین ماها از بازی کردن می بردیم ، به سکو ها منتقل می شد و تماشاگر از دیدن بازی لذت خودش را می برد.
وضعیت قرمز و جو متشنج فوتبال امروز استان ما حرف دیگری از مهدی مهدوی کیا بازیکن فراموش نشدنی فوتبال ایران اسلامی را به یاد می اندازد که گفت: در ایران ما بلد نیستیم چطوری از فوتبال لذت ببریم . نه بازیکن از این فوتبال لذت می برد، نه مربی، نه تماشاگر، نه کارشناس  ونه…… و خلاصه نه هیچکس دیگر.
اگر گفته های آن دو پیشکسوت و این بازیکن معروف و نامی را جمع بزنیم باید بگوئیم که فوتبال در وهله اول برای لذت بردن و تفریح کردن و پر کردن اوقات فراغت است بنابر این ما باید یاد بگیریم چه می بریم، چه می بازیم، چه تیم محبوبمان می برد، چه می بازد، در درجه اول از آن دو ساعت وقتی که برای فوتبال گذاشته ایم، چه بازی بکنیم و چه تماشاگر باشیم، حسابی لذت ببریم و تفریح بکنیم و در ادامه اش بعد از بازی حاشیه اش نیز لذت بخش باشد . اما دیده ایم که ما هم در جریان بازی ها و هم بعد از پایان لیگ با چه مصائبی روبرو گشته ایم . دیده ایم که از بازار جنگ و دعوا و انگ و تهمت و حریم شکنی و پرده دری و بی حرمتی و فحش و بدگویی و غیبت و تهمت و کینه توزی و نفرت و تنفر و….. چیزی گیرمان نمی آید و می بینیم مربی با مربی درگیر است، بازیکن با مدیر، مربی با بازیکن، بازیکن با خبرنگار و خبرنگار با مدیر.
یکی پیدا نمی شود بگوید و فریاد بکشد که بابا مسابقات فوتبال چه در لیگ برتر و چه در دسته دو وسه برای این به پا شده اند که  مردم، جوان ها، علاقه مندان و … توی ورزشگاهها و در خانه ها و پای جعبه سحر انگیز بنشینند و لذت ببرند و وقت فراغت خودشان را به شکل سالم پر کنند.
امروز فوتبال ما به عرصه ای برای بداخلاقی ها و دعواها تبدیل شده است و این فوتبال و این بازی که در همه دنیا لذت آور و بهجت آفرین است برای ما به جنگ اعصاب تبدیل شده است.
باید بپذیریم که فضای حاکم بر فوتبال و حاشیه های آن به جز یاس و ناامیدی و به جرز تاسف و افسوس هیچ حاصلی برای مردم و جامعه نمی تواند داشته باشد. وقتی انسان در فضای مجازی و در گروههائی که به نام هواداران ایجاد شده است مراجعه می کند از مشاهده حرف ها، سخنان، دشنام ها و فحش هایی که رد و بدل می شود و اتهاماتی که به این و آن زده می شود عرق شرم بر پیشانی نقش می بندد.
بعضی ها می خواهند وانمود بکنند که با سقوط تیم، دنیا به آخر رسیده است و همه چیز  برای فوتبال اردبیل تمام شده است و با تبلیغ هرچه بیشتر این فکر و ایده می خواهند جو را از آن چه هست آشفته و آشفته تر بکنند.
تماشاگر واقعی برای حمایت از تیم محبوب خودش به لیگ و جایگاه تیم نگاه نمی کند. مگر ندیدیم و نشنیدیم که در دیدار سپیدرود رشت با بادران در آخرین دیدار لیگ دسته دوم بیش از 20 هزار نفر در ورزشگاه عضدی رشت حضور داشتند و دیوانه وارتیم خود را تشویق می کردند . برای تماشاگر واقعی شهرداری فرقی نمی کند که این تیم در لیگ برتر باشد یا در دسته دوم، باید بیایند و سکو ها را پر بکنند و از تماشای بازی تیم محبوب لذت ببرند.
آقایانی که با قایم شدن در پشت تماشاگران کم تجربه و احساساتی همچنان به فکر ادامه دادن روش و سبک و سیاق خود در دنیای فوتبال هستند بخود آیند و از سوء استفاده از احساسات تماشاگران و علاقه مندان به تیم دست بردارند و اجازه بدهند تماشاگران و دوستداران فوتبال به سربلندی و سرافرازی تیم و راههای رسیدن به آن هدف برنامه ریزی نمایند و در نهایت همه آنهائی که در ایجاد جو آشفته فوتبال سهمی دارند و نقشی ایفا می کنند از کرده خود پشیمان شوند و فوتبال را به حال خود رها بکنند و امکان نفس کشیدن در محیطی ارام و سرشار از اکسیژن را برای دست اندرکاران فراهم کنند تا بتوان تیمی سرحال، آماده، قبراق و پرتوان را برای فصل بعد آماده کنند و همه دست به دست هم بدهند و بساط ناسزاگویی و حرمت شکنی را جمع کنند و با حرکات سخیف و چندش آور دامن تیم محبوب شهرداری  و هواداران راستین آن را آلوده ننمایند.
 




هیات های والیبال و انجمن های ورزشی تجلیل شدند

هیات والیبال استان به همراه هیات انجمن های ورزشی به دلیل افزایش تعدا بیمه شدگان ورزشی در سال 94 مورد تقدیر قرار گرفتند.

در جلسه هم اندیشی روسای ادارات شهرستان های تابعه و روسای هیات های پزشکی که در محل هتل ارشاد سرعین برگزار شد از نادر فلاحی و مجتبی حقی مقدم روسای هیات های والیبال  و انجمن های ورزشی بعنوان هیات های ورزشی برتر استان در افزایش بیمه شده ورزشی در سال 94 تجلیل شد.

بر اساس اعلام اداره کل ورزش و جوانان هیات والیبال استان با افزایش 200 نفری آمار بیمه شده ورزشی خود ، تعداد بیمه شدگان این رشته را به 3300 و هیات انجمن های ورزشی نیز با افزایش 450 نفری تعداد بیمه شدگان خود را به 650 نفر رسانده اند.




آقا سید و طرفداران دو آتشه فوتبال

رفیق نابی دارم به نام آقا سید که هر از چند گاهی به من سر می زند و جویای احوال می گردد . آقا سید ما که به خلاصه به وی آ سید می گوئیم یکی از طرفداران پر و پا قرص ورزش و بخصوص فوتبال است. شب و روز خود را با فوتبال سپری می کند و اطلاعاتی دقیق، کافی و وافی از فوتبال روز ایران و دنیا دارد ولی از آنجائیکه یک عکس با شورت ورزشی ندارد او را قبول ندارند و تا در بحث ها و اظهار نظر ها می خواهد لب باز کند و حرفی بزند می گویند اول عکس با شورت ورزشی و بعد سخن گفتن در مورد ورزش.

آ سید معتقد است که عکس با شورت ورزشی این روز ها به چماقی برای خاموش کردن صدای منتقدان به حساب می آید. فردی که در دوران جوانی شورت ورزشی به پا کرده و به جای فوتبال بازی کردن، چمن زمین را شخم کرده حالا ورزشی تر از افرادی که عمری را در ورزش و هواداری از آن گذرانده اند به حساب می آیند .

او از فضای حاکم بر ورزش و فوتبال اردبیل بسیار گله مند است و می گوید برخی ها با رفتار و حرکات خود نمی گذارند آخر عمری آب راحت از گلوی ما پائین برود. تماشاگر برای خود هویت دارد و شخصیت. هواداری از یک تیم معنی و مفهوم خاص دارد. گاهی وقت ها کسی که در خانه با مادرش و یا همسرش دعوی کرده و به حالت قهر از خانه بیرون می آید و جائی برای گذران اوقات فراغت پیدا نمی کند به ورزشگاه می آید و تماشاگر می شود و نرسیده شعار حیا کن رها کن سر می  دهد و به سراغ شیر سماور می رود.

این قبیل افراد که تعدادشان نیز اندک و حسابشان از طرفداران و هواداران واقعی جداست می توانند در یک چشم به هم زدن  جو ورزشگاه را آلوده بکنند و به ضرر تیم، ناخواسته اقدام بکنند.

آ سید چشم غره ای به من رفته و ادامه می دهد از کجا شروع بکنم؟ برخی ها که این روزها میدان را برای تاختن مهیا می بینند برای خود در دنیار هواداری حکومتی راه انداخته اند و دفتر و دستکی را تصاحب نموده اند. این تعداد قلیل به بیماری خود بزرگ بینی مبتلا شده اند و اعتقاد بر آن دارند که حرف آنها حجت، غیر قابل برگشت و لازم برای اطاعت است، در غیر اینصورت آنهائی که بر خلاف آنها تفکر داشته باشند خونشان مباح و مرگشان روا و عین صواب است.

همین هفته گذشته این تماشاگر نماها چه قشقرقی که راه نه انداختند. هر چه از دهان مبارکشان درآمد در آن گروهها و چه می دانم کانال ها گفتند و آبرویی برای فوتبال ما باقی نگذاشتند. حالا یکی مدام حریف می طلبید و می گفت بیائید حضوری حسابهایمان را تسویه بکنیم. می گفت رو در رو سخن گفتن نتیجه بخش است چرا که یکی از دو باید ساکت گردد و با پذیرش مشتی سنگین و محکم دهان ببندند و اطرافیان را از وراجی هایش راحت نمایند.

یکی دیگر  را سراغ دارم که به جرم یکی دو کلمه انتقاد روزگارش سیاه شده است.حتی زن و بچه اش نیز از عنایات آنها محروم نشده اند. تهدید های تلفنی و اینکه اگر باز هم انتقاد بشود و بگوید بالای چشم فلان آقای دوست داشتنی و محترم ابرویی وجود دارد دمار از روزگارشان در می آورند و یا اینکه فردی به ساحت مقدس یکی اهانت کرده و یا فردی را مقصر قلمداد نماید فورا انگ اخلاقی به وی و دوستانش بزنند و از یک مسیر نامردی و به دور از مردانگی بخواهند او را ساکت بکنند.

آ سید گفت: این قبیل افراد آبروی هواداران صادق و راستین را برده و جهنمی برای آنها که عمر خود را در روی سکو ها گذرانده اند ایجاد کرده اند و اگر حامیان این قبیل افراد به ظاهر هوادار نخواهند در مقابل یکه تازی ها و بی حرمتی های آنها به ایستند و از ادامه راه آنها ممانعت بکنند برای تو در ملاقات های بعدی حرف های زیادی برای گفتن خواهم داشت.




آقا سید و طرفداران دو آتشه فوتبال

رفیق نابی دارم به نام آقا سید که هر از چند گاهی به من سر می زند و جویای احوال می گردد . آقا سید ما که به خلاصه به وی آ سید می گوئیم یکی از طرفداران پر و پا قرص ورزش و بخصوص فوتبال است. شب و روز خود را با فوتبال سپری می کند و اطلاعاتی دقیق، کافی و وافی از فوتبال روز ایران و دنیا دارد ولی از آنجائیکه یک عکس با شورت ورزشی ندارد او را قبول ندارند و تا در بحث ها و اظهار نظر ها می خواهد لب باز کند و حرفی بزند می گویند اول عکس با شورت ورزشی و بعد سخن گفتن در مورد ورزش.
آ سید معتقد است که عکس با شورت ورزشی این روز ها به چماقی برای خاموش کردن صدای منتقدان به حساب می آید. فردی که در دوران جوانی شورت ورزشی به پا کرده و به جای فوتبال بازی کردن، چمن زمین را شخم کرده حالا ورزشی تر از افرادی که عمری را در ورزش و هواداری از آن گذرانده اند به حساب می آیند .
او از فضای حاکم بر ورزش و فوتبال اردبیل بسیار گله مند است و می گوید برخی ها با رفتار و حرکات خود نمی گذارند آخر عمری آب راحت از گلوی ما پائین برود. تماشاگر برای خود هویت دارد و شخصیت. هواداری از یک تیم معنی و مفهوم خاص دارد. گاهی وقت ها کسی که در خانه با مادرش و یا همسرش دعوی کرده و به حالت قهر از خانه بیرون می آید و جائی برای گذران اوقات فراغت پیدا نمی کند به ورزشگاه می آید و تماشاگر می شود و نرسیده شعار حیا کن رها کن سر می  دهد و به سراغ شیر سماور می رود.
این قبیل افراد که تعدادشان نیز اندک و حسابشان از طرفداران و هواداران واقعی جداست می توانند در یک چشم به هم زدن  جو ورزشگاه را آلوده بکنند و به ضرر تیم، ناخواسته اقدام بکنند.
آ سید چشم غره ای به من رفته و ادامه می دهد از کجا شروع بکنم؟ برخی ها که این روزها میدان را برای تاختن مهیا می بینند برای خود در دنیار هواداری حکومتی راه انداخته اند و دفتر و دستکی را تصاحب نموده اند. این تعداد قلیل به بیماری خود بزرگ بینی مبتلا شده اند و اعتقاد بر آن دارند که حرف آنها حجت، غیر قابل برگشت و لازم برای اطاعت است، در غیر اینصورت آنهائی که بر خلاف آنها تفکر داشته باشند خونشان مباح و مرگشان روا و عین صواب است.
همین هفته گذشته این تماشاگر نماها چه قشقرقی که راه نه انداختند. هر چه از دهان مبارکشان درآمد در آن گروهها و چه می دانم کانال ها گفتند و آبرویی برای فوتبال ما باقی نگذاشتند. حالا یکی مدام حریف می طلبید و می گفت بیائید حضوری حسابهایمان را تسویه بکنیم. می گفت رو در رو سخن گفتن نتیجه بخش است چرا که یکی از دو باید ساکت گردد و با پذیرش مشتی سنگین و محکم دهان ببندند و اطرافیان را از وراجی هایش راحت نمایند.
یکی دیگر  را سراغ دارم که به جرم یکی دو کلمه انتقاد روزگارش سیاه شده است.حتی زن و بچه اش نیز از عنایات آنها محروم نشده اند. تهدید های تلفنی و اینکه اگر باز هم انتقاد بشود و بگوید بالای چشم فلان آقای دوست داشتنی و محترم ابرویی وجود دارد دمار از روزگارشان در می آورند و یا اینکه فردی به ساحت مقدس یکی اهانت کرده و یا فردی را مقصر قلمداد نماید فورا انگ اخلاقی به وی و دوستانش بزنند و از یک مسیر نامردی و به دور از مردانگی بخواهند او را ساکت بکنند.
آ سید گفت: این قبیل افراد آبروی هواداران صادق و راستین را برده و جهنمی برای آنها که عمر خود را در روی سکو ها گذرانده اند ایجاد کرده اند و اگر حامیان این قبیل افراد به ظاهر هوادار نخواهند در مقابل یکه تازی ها و بی حرمتی های آنها به ایستند و از ادامه راه آنها ممانعت بکنند برای تو در ملاقات های بعدی حرف های زیادی برای گفتن خواهم داشت.




آقا سید و طرفداران دو آتشه فوتبال

رفیق نابی دارم به نام آقا سید که هر از چند گاهی به من سر می زند و جویای احوال می گردد . آقا سید ما که به خلاصه به وی آ سید می گوئیم یکی از طرفداران پر و پا قرص ورزش و بخصوص فوتبال است. شب و روز خود را با فوتبال سپری می کند و اطلاعاتی دقیق، کافی و وافی از فوتبال روز ایران و دنیا دارد ولی از آنجائیکه یک عکس با شورت ورزشی ندارد او را قبول ندارند و تا در بحث ها و اظهار نظر ها می خواهد لب باز کند و حرفی بزند می گویند اول عکس با شورت ورزشی و بعد سخن گفتن در مورد ورزش.
آ سید معتقد است که عکس با شورت ورزشی این روز ها به چماقی برای خاموش کردن صدای منتقدان به حساب می آید. فردی که در دوران جوانی شورت ورزشی به پا کرده و به جای فوتبال بازی کردن، چمن زمین را شخم کرده حالا ورزشی تر از افرادی که عمری را در ورزش و هواداری از آن گذرانده اند به حساب می آیند .
او از فضای حاکم بر ورزش و فوتبال اردبیل بسیار گله مند است و می گوید برخی ها با رفتار و حرکات خود نمی گذارند آخر عمری آب راحت از گلوی ما پائین برود. تماشاگر برای خود هویت دارد و شخصیت. هواداری از یک تیم معنی و مفهوم خاص دارد. گاهی وقت ها کسی که در خانه با مادرش و یا همسرش دعوی کرده و به حالت قهر از خانه بیرون می آید و جائی برای گذران اوقات فراغت پیدا نمی کند به ورزشگاه می آید و تماشاگر می شود و نرسیده شعار حیا کن رها کن سر می  دهد و به سراغ شیر سماور می رود.
این قبیل افراد که تعدادشان نیز اندک و حسابشان از طرفداران و هواداران واقعی جداست می توانند در یک چشم به هم زدن  جو ورزشگاه را آلوده بکنند و به ضرر تیم، ناخواسته اقدام بکنند.
آ سید چشم غره ای به من رفته و ادامه می دهد از کجا شروع بکنم؟ برخی ها که این روزها میدان را برای تاختن مهیا می بینند برای خود در دنیار هواداری حکومتی راه انداخته اند و دفتر و دستکی را تصاحب نموده اند. این تعداد قلیل به بیماری خود بزرگ بینی مبتلا شده اند و اعتقاد بر آن دارند که حرف آنها حجت، غیر قابل برگشت و لازم برای اطاعت است، در غیر اینصورت آنهائی که بر خلاف آنها تفکر داشته باشند خونشان مباح و مرگشان روا و عین صواب است.
همین هفته گذشته این تماشاگر نماها چه قشقرقی که راه نه انداختند. هر چه از دهان مبارکشان درآمد در آن گروهها و چه می دانم کانال ها گفتند و آبرویی برای فوتبال ما باقی نگذاشتند. حالا یکی مدام حریف می طلبید و می گفت بیائید حضوری حسابهایمان را تسویه بکنیم. می گفت رو در رو سخن گفتن نتیجه بخش است چرا که یکی از دو باید ساکت گردد و با پذیرش مشتی سنگین و محکم دهان ببندند و اطرافیان را از وراجی هایش راحت نمایند.
یکی دیگر  را سراغ دارم که به جرم یکی دو کلمه انتقاد روزگارش سیاه شده است.حتی زن و بچه اش نیز از عنایات آنها محروم نشده اند. تهدید های تلفنی و اینکه اگر باز هم انتقاد بشود و بگوید بالای چشم فلان آقای دوست داشتنی و محترم ابرویی وجود دارد دمار از روزگارشان در می آورند و یا اینکه فردی به ساحت مقدس یکی اهانت کرده و یا فردی را مقصر قلمداد نماید فورا انگ اخلاقی به وی و دوستانش بزنند و از یک مسیر نامردی و به دور از مردانگی بخواهند او را ساکت بکنند.
آ سید گفت: این قبیل افراد آبروی هواداران صادق و راستین را برده و جهنمی برای آنها که عمر خود را در روی سکو ها گذرانده اند ایجاد کرده اند و اگر حامیان این قبیل افراد به ظاهر هوادار نخواهند در مقابل یکه تازی ها و بی حرمتی های آنها به ایستند و از ادامه راه آنها ممانعت بکنند برای تو در ملاقات های بعدی حرف های زیادی برای گفتن خواهم داشت.




همایش پیاده روی در دور دریاچه شورابیل

همایش پیاده روی خانوادگی به مناسبت سال روز تشکیل دانشگاه آزاد اسلامی امروز در دور دریاچه شورابیل اردبیل برگزار شد.

علیرغم بارش باران و سرمای هوا این همایش از سوی علاقه مندان به ورزش همگانی و کارکنان و اعضای هیات علمی و دانشجویان این واحد مورد استقبال قرار گرفت.

در این همایش شرکت کنندگان مسیر 7 کیلومتری دور دریاچه زیبای شورابیل را پیاده روی کردند و در پایان با حضور در آرامگاه شهدای گمنام با قرائت فاتحه یاد و نام شهدا را گرامی داشتند.

در مراسم پایانی همایش دکتر محمد روحی معاون واحد اردبیل در سخنانی ضمن گرامیداشت سال روز آزادی خرمشهر، اقدامات معاونت ورزشی دانشگاه در ارتباط با توسعه ورزش همگانی را مورد تاکید قرار داد.

وی گفت: دانشگاه برای توسعه و گسترش ورزش همگانی در بین کارکنان، هیات علمی و دانشجوایان برنامه های متنوعی را در سال جاری در دست اجرا دارد و جای بسی خوشحالی است که اعضای خانواده واحد اردبیل این همایش را در کنار اقشار مختلف و همشهریان عزیز برگزار کردند.

در این همایش هدایای مختلفی از جمله دوچرخه کوهستان، هزینه سفر به عتبات عالیات و مشهد مقدس ، لوازم خانگی و ورزشی به قید قرعه به شرکت کنندگان اهداء گردید.




رواج تهمت زنی و رفتار غیر اخلاقی در فوتبال اردبیل

بعد از پایان رقابت های لیگ دسته یک و سقوط تیم شهرداری، حرف و حدیث های زیادی در بین دوستداران فوتبال مطرح شده و هر فردی با توجه به داشته ها و اطلاعاتش در این زمینه اظهار نظر می کند. در این میان فضای حاکم بر فضای مجازی و گروه های مختلف کاملا تاسف آور و ناامید کننده می باشد. حرف هایی که در این گروهها رد و بدل می شود بهیچ وجه در شان فوتبال ما و برازنده دوستداران و هواداران فوتبال اردبیل نبوده و نیست و متاسفانه دیده می شود حتی برخی از افرادی که به دلیل شرایط خاص خود نباید در چنین فضایی لب به سخن باز کنند اقداماتی می کنند که واقعا دل انسان را به درد می آورد.

هواداران واقعی فوتبال آنهایی نیستند که این روزها در فضای مجازی میدان داری می کنند و هر آنچه دوست دارند می گویند و سعی می کنند بر سر موضوعی که می توان مستند و با منطق در موردشان حرف زد حق را زیر پا می گذارند و فضای مجازی را به فضائی برای هواداری های بی پایه، پوچ و بی اساس تبدیل می کنند.

عده ای لب به انتقاد می گشایند و از عملکرد تیم، باشگاه و مدیریت و افکار حاکم بر آن سخن می گویند و جمعی دیگر به طرفداری از باشگاه و درست در نقطه مقابل منتقدین قرار می گیرند و در نهایت فضا را ملتهب ، آلوده و غیر قابل تحمل می نمایند و تاسف در این است همه آنهائی که خواسته و ناخواسته در این عرصه وارد شده و یاوه گویی و فحش دادن و حرمت شکستن را باب می کنند سنگ فوتبال را به سبنه می زنند و خود را دلسوز، عاشق و هوادار تمام عیار معرفی می کنند.

بحث ما در این نبوده و نیست که یکی از طرفین را تایید و دیگری را رد کنیم و یا از جمعی حمایت کرده و جمعی دیگر را ناحق و قلدر خطاب کنیم ، بحث ما بیشتر بر سر رعایت اخلاق اسلامی، حفط حرمت ها و لزوم رواج بحث منطقی و علمی بوده و هست.

کسی که طرفدار واقعی فوتبال است هیچوقت قلم را به ناحق بر روی کاغذ به حرکت در نمی آورد و آن کسی که سنگ هواداری از یک مجموعه، باشگاه و شخصی را به سینه می زند حرمت نمی شکند، ناسزا نمی گوید و با مزاحمت های تلفنی آرامش یک خانواده را به هم نمی زند.

این حرکات و رفتارها اگر در ارتباط با طرفداری از فوتبال ، یک فرد و یک مجموعه باشد در جامعه مطمئنا اثر منفی خواهد داشت و به جای تقویت آن چهره ها منجر به تضعیف خواهد شد.

برد و باخت و سقوط و صعود در ذات ورزش و فوتبال است. اینکه با یک پیروزی سرود من آنم که رستم بود پهلوان سر دهیم و با یک باخت دنیا را برای خود تاریک بکنیم و اصول مورد قبول جامعه را زیر پا بگذاریم هیچ دلیلی جز ضعف و ناتوانی، نا حق بودن و ریا و چاپلوسی نداشته و نخواهد داشت. خویشتن داری، دور اندیشی، صبر و حوصله، اقدام منطقی و درس گرفتن از گذشته می تواند دوای درد فوتبال ما باشد. اینکه بنشینیم و ساعت ها وقت گرانبهای خود را در فضا های مجازی با فحش دادن، تهدید کردن، ناسزا گفتن و حرمت شکستن ها سپری بکنیم چه نفعی می تواند به آینده فوتبال ما داشته باشد.

باید این را باور کنیم که عده ای دوست دارند فضای فوتبال و ارتباط بین علاقه مندان و هواداران و مطبوعاتی های اردبیل را تیره و تار بکنند، به هر اختلاف کوچک دامن بزنند و در نهایت آب را گل آلود بکنند تا ماهی مورد نظر و دلخواه خود را در این میدان صید کنند و آنگاه به ریش من و تو بخندند و ما نیز ناخواسته به مجری اهداف و نیات آنها تبدیل شده به همدیگر ناسزا می گوییم ، تماس های تهدید آمیز برقرار می کنیم، به همدیگر خط و نشان می کشیم غافل از اینکه دشمن مشترک ما است که از این اختلافات بی پایه بهره می برد و در نهایت آنها هستند که از این آشفتگی بازار استفاده کرده به مقصد می رسند.

دوستان عزیز ما در هر گروه یعنی چه منتقدین و چه هواداران باید اجازه دهند که مسائل در یک فضای سرشار از صمیمیت و حاکمیت منطق و عقل مطرح شود و از آنها برای بهبود وضعیت استفاده شود. همه ما باید توان و ظرفیت انتقاد و نقد را داشته باشیم . با حرکت های بچه گانه و تشکیل کمپین و راه اندازی گروه و عربده کشیدن نه مسئولی را تغییر می دهند و نه برای فردی حکم صادر می کنند.

اما آنچه در این میان می تواند خریدار داشته باشد حرف منطقی بر پایه مستندات و دلایل محکم و قوی می باشد . حرف ها باید گفته شود و جمع بندی آنها می تواند عصای دست مسئولان برای تصمیم گیری باشد. فحش و ناسزا ، تهدید و آبرو بردن، حمله مستقیم بدون ارائه دلیل و مدرک هیچوقت کارساز نبوده و نخواهد بود.

اینکه بیائیم همه زحمات و عرق های ریخته شده را نادیده بگیریم ، از دوندگی ها و تلاش های شبانه روزی چشم بپوشیم و در نهایت فقط نقاط منفی را ببینیم و کاری به اقدامات مثبت و قابل توجه نداشته باشیم  بی انصافی است و از سوی دیگر کور باشیم و کر و هیچ ضعفی را در مجموعه نبینیم و چشم بسته همه حرکات و افعال را در نوع خود در دنیا بی نظیر و مجریان آنها را مردان کامل و بی نقص به شماریم نیز نوعی خود شیفتگی و زیر پا گذاشتن حق و یا به عبارتی دیگر حمایت کورکورانه است که نمی تواند مورد قبول جامعه ما باشد.

ُروایت است از سالار و سرور شهیدان حضرت حسین بن علی(ع) که فرمودند: کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می کند، و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می کند.

حال که اکثریت قریب به اتفاق ما اردبیلی ها مدعی نوکری اباعبداله (ع) هستیم و خود را شیعه و پیرو آن امام بزرگ و معلم بی بدیل بشریت می دانیم باید منتقدان یعنی دوستان و دلسوزان خود را بیش از پیش دوست داشته باشیم . اگر به حرف ها و تذکرات آنها عمل نکنیم حداقل بی توجهی هم نکرده و به کمک یار و انصارمان آنها را از دم تیغ نگذرانیم. از طرف دیگر دشمنان خود یعنی مداحان و مجیز گویان و کاسه لیسان را از پیرامون خود دور کنیم . باور کنید اگر همین یک قلم جنس در فوتبال شهر ما رعایت شود خیلی از موانع کنار می رود و خیلی از مشکلات لاینحل حل می شود.

 




متبرک باد این شکست

تیتری که برای این مطلب انتخاب شده است برگرفته از یکی از نوشته های استاد عزیز ابراهیم افشار است که اگر اشتباه نکنم در سال 72 برای یک مطلب در ارتباط با شکست تیم ملی فوتبال استفاده کرده بود و امروز در سال 95 با سقوط تیم شهرداری به لیگ دسته دوم بعد از دو فصل حضور در لیگ یک می توان گفت که متبرک باد این شکست و این سقوط……..

متبرک باد این شکست هر چند که عده ای شعار چه یکی چه دویی، شهرداری خاطرخواتیم را سر دهند. متبرک باد ناسزاهایی که برخی از تماشاگرنماها در طول فصل و در بعضی از دیدارها سر دادند و داورها را از آن ها بی نصیب نکردند.

متبرک باد این شکست که حیا کن رها کن هایی که فضای ورزشگاه را به لرزه در می آورد موجبات تعویض های پی در پی سرمربیان را فراهم می ساخت و تیم ما هر چند که به دسته دوم مسافرت نمود ولی در تاریخ لیگ یک رکوردی جالب و ماندنی تعویض تعداد سرمربی در یک فصل را به نام خود ثبت نمود.

متبرک باد سرگردانی و بلاتکلیفی تماشاگران در میان عدم توافق هیات فوتبال استان و باشگاه شهردرای مبنی بر حضوررایگان تماشاگران در ورزشگاه.

متبرک باد همکاری های صمیمانه ، عاشقانه، مثال زدنی، ماندنی و بی نظیر هیات فوتبال استان با عوامل باشگاه در ارتباط با هر چه بهتر برگزار شدن دیدارهای خانگی و جلب رضایت تماشاگران.

متبرک باد حمایت همه جانبه اعضای شورای شهر بدون داشتن نگاهی منفی و غرض ورزانه به هزینه های انجام یافته و متبرک باد حمایت مسئولین استان از تیم برای اینکه بتوانند مسیر رفته را به آسانی و بدون دغدغه بپیمایند.

متبرک باد اقدام سر مربیانی که با هزار سلام و صلوات آمدند وبر روی نیمکت داغ، متزلزل و بی وفای تیم نشستند و در نهایت کارشان به جایی رسید که فرار را بر قرار ترجیح دادند و پشت سر خود را حتی برای یک لحظه کوتاه هم تماشا نکردند.

متبرک باد نام و یاد بازیکنانی که در نیم فصل از اردبیل کوچ کردند و بدون تحمل کوچکترین زحمتی تهران را به اردبیل ترجیح دادند و متبرک باد یاد یارانی که به جای رفته ها جذب کردیم و بعضی هایشان به دردمان نخورد و پول دادیم و بهره نبردیم.

متبرک باد بازیکن سالاری حاکم بر تیم و اصرار بر حضور برخی ها علیرغم ضعف ها و کم کاری ها و متبرک باد بلا و آسیبی که از این راه بر تیم وارد و کمر آن شکسته شد.

متبرک باد گل های ابتدایی و دبستانی که گلرهای ما خوردند و سیر نشدند. گل هایی که در فصل گذشته در کرمان نوش جان کردیم و گلی که این اواخر در ورزشگاه قدس در دروازه ما روئید. این گل ، هیچوقت طراوت و تازگی خود را در ذهن تماشاگران اردبیلی از دست نخواهد داد و صحنه آن  پیوست نام شهرداری و تیم پیکان در ذهن علاقه مندان فوتبال به بایگانی سپرده خواهد شد.

متبرک باد نام و یاد کسانی که همزمان با قبول مسئولیت در تیم با فوتبال آشنا شدند و رفته رفته به یک طرفدار دوآتشه و عاشق سینه چاک فوتبال تبدیل شدند و برای آن از جان مایه گذاشتند.

متبرک باد کسانی که جز خود و اطرافیان، اعتماد به دیگران ندارند و اندیشه خود را بکر، فکرشان را جوشان،احساساتشان را فوران، قدرت خود را بیکران، علم شان را بی نظیر و خودشان را علامه دهر می دانند و هر منتقدی را خائن، مغرض و کج اندیش به حساب می آورند.

و متبرک باد این شکست…….. این سقوط …… متبرک باد همه شکست ها….. و بالاخره متبرک باد آینده…..که بازندگان را بت نمی کنند …..جانم.




علل سقوط شهرداری به لیگ دسته دو

سقوط تیم شهرداری به دسته دوم مهمترین و اولین سوژه ورزشی ها در فضای مجازی است و بدون شک رسانه های مکتوب استان نیز در موعد انتشار ، بیشتر به آن پرداخته و کارشناسان و صاحبان قلم و اندیشه در این ارتباط سخن ها گفته و مطالب خواهند نوشت.

اینکه شهرداری چرا در فصل جاری به خوبی عمل نکرد و در نهایت دل تماشاگران و عاشقان فوتبال منطقه شکست نیاز به بررسی کامل دارد و بارها یادآوری کرده ام که به نظر حقیر احساساتی برخورد کردن و یک عامل را گرفتن و بقیه را فراموش کردن کاری اصولی و علمی نمی تواند باشد.

دیده می شود در فضای مجازی بحث در مورد علل سقوط تیم با اظهار نظر افرادی ناشناخته به یک عرصه نبرد غیر تحملی تبدیل می شود که بی ادبی و بی احترامی به کسانی که سال ها در ورزش حضور داشته و یا قلم زده اند نمونه ای از نتایج اینگونه بحث ها به شمار می رود. اعتقاد بر این دارم که برخی ها نفع خود را در آشفتگی و بی نظمی جو موجود بین دوستداران فوتبال و ورزش جستجو می کنند، با چهره ای ناشناخته و با قصد ایجاد دلخوری و کدورت بین توانمندان عرصه ورزش و نویسندگان دردآشنا، امتحان پس داده و با پیشینه قابل قبول و قابل احترام وارد بحث شده و با دامن زدن به بحث ها با گل آلود کردن آب در انتظار ماهی گرفتن می مانند و با رد و بدل شدن هر کلمه و حرفی خارج از عرف و اخلاق ورزشی چون ابلیس خنده سر می دهند و با عملی شدن نقشه هایش به آینده امیدوارتر می شوند.

دلسوختگان فوتبال و ورزش در ورود به عرصه های بحث در مواردی که بوی نفاق و تفرقه افکنی از آن به مشام برسد باید خودداری نمایند . برای به کرسی نشاندن حرف حق و اثبات بعضی از کم کاری ها، ناملایمات و اقدامات خودسرانه و دخالت در اموری خارج از حیطه و مسئولیت با دلیل و مدرک و مثال های کافی به موقع در رسانه ها سخن می گویند و از حق و حقوق فوتبال اردبیل در مسیری صحیح و اصولی دفاع کنند.

حکایت

گویند روزی میرزا آقاسی صدر اعظم ، دستور داد تا مقنی باشی در باغ او چاهی بکند. مقنی باشی حسب الامر مشغول شد، هرچه حفر کرد آبی بر نخاست، روزها و شب ها کار می کرد و خبری از آب نمی شد. میرزا هر چند روز یکبار برای سرکشی سر چاه می آمد و از مقنی سراغ آب می گرفت و از سرنوشت چاه می پرسید . پاسخ مقنی در طی این مدت نه هنوز بود تا اینکه روزی حوصله وی سرآمد و در جواب میرزا گفت: اگر آقا اجازه دهد این کار را ادامه ندهیم زیرا به نظر می رسد هر چقدر کار کنیم و بر دل زمین پیش برویم با قطره ای آب روبرو نشویم. میرزا آقاسی به او گفت :: بکن و به کارت ادامه بده اگر برای من آب ندارد برای تو نان که دارد.

حال باید گفت اگر این فوتبال برای من و تو آب ندارد برای دیگران و چسبیده های آن نان و مقام و موفقیت و اسم و رسم دارد. نباید در سایه احساسات و با عجله تصمیم گرفتن ، فضا را برای کسانی که در چنین رویایی به سر می برند آماده بکنیم. اینکه تیم سقوط کرده و با عجله کاسه کوزه ها را بر سر یک یا دو عامل بشکنیم آیا سقفی شکافته و می در ساغر ریخته می شود؟

بدون شک در زمین گیر شدن تیم شهرداری عوامل مختلف مقصرند و نقش ایفاء کرده اند. باید باور کنیم که در فرصت اندک باقیمانده تا شروع فصل یک کار علمی می طلبد تا بررسی شود که چگونه تیم به دسته یک صعود کرد ؟ به چه دلیل مدیر موفقی چون حجت الاسلام میر عباس زاده جابجا شد؟ هادی صباغی که در فراهم کردن زمینه صعود نقش غیر قابل انکاری داشت چرا از مجموعه باشگاه کنار گذاشته شد؟

مربی موفقی چون محمد ربیعی چگونه و با چه پیش زمینه ای عذرش خواسته شد و مهدی دینورزاده با رایزنی چه افرادی دوباره به اردبیل باز گشت؟ چه عواملی فضا را برای دینورزاده تنگ کردند و زیر پایش را خالی نمودند؟ ربیعی چرا و چگونه برگشت و در دومین فصل از حضور  تیم در لیگ یک به مرور با ایجاد فضای مناسب برکناری وی را کلید زدند و در نهایت چگونه احمدزاده و شیخ لاری آمدند و چرا با پشت کردن به تعهدات خود عطای ماندن در تیم را به لقایش بخشیدند؟

ناگفته پیداست اگر چنین کاری اصولی و علمی پیش برود با به دست آمدن نتایجی در خور توجه می توان مقصر یا مقصران عزادار شدن هواداران و تماشاگران اردبیلی را به جامعه معرفی کرد و نقاب از چهره منافقان و منفعت طلبان و قدرت  پرستان و نان به نرخ روز خور ها و دلباختگان پست و مقام کنار زد و واقعیت های حاکم بر تیم شهرداری را بر ملا نمود.

نمی دانم اگر پیری و سواد اندکم این اجازه را بر من دهد شاید برای رسیدن به نتیجه ای این کار را پیگیری کنم  تا بتوانیم راهی مناسب را برای مسئولان تیم در جهت سامان دادن به وضعیت باشگاه نشان بدهیم.

 




سخنی با مهندس بدری

مصاحبه مهندس بدری نماینده مردم اردبیل در مجلس شورای اسلامی با خبرگزاری فارس مبنی بر رایزنی برای ابقای تیم شهرداری در دسته یک با محوریت هیات فوتبال استان تعجب همگان و آشنایان به رموز و قوانین فوتبال و نحوه عملکرد سازمان لیگ و فدراسیون را موجب گردید.

اینکه چگونه نماینده مردم اردبیل با راهنمائی های غلط ، بی پایه و بی اساس برخی ها خواسته است در ارتباط با ورزش در مسیری قرار بگیرد که حاصلی برای فوتبال  نخواهد داشت تعجب آور و جای سوال می تواند داشته باشد.

از اینکه شما از سر خیر خواهی و علاقه به فوتبال و تیمی که زحمات زیادی برای آن کشیده اید می خواهید وارد این ماجرا بشوید شکی نیست اما باید گفته شود آنهایی که در کمین هستند تا از هر فرصتی برای مطرح کردن خود استفاده نمایند در همان آغاز به کار در مجلس آدرس غلط و اشتباهی داده اند و شما نیز ناخواسته با نیت کمک و مساعدت به تیم شهرداری برای ورود به این معرکه اعلام آمادگی نموده اید.

مردم غیور و ورزش دوست اردبیل دوست ندارند به جایگاه نماینده اول شهر به خاطر منافع شخصی و باندی برخی افراد خدشه ای وارد شود . در چهار سال آینده شما باید برای ورزش و فوتبال گام های بزرگی بردارید و از شما انتظار می رود در پایان چهار سال ماموریت در مجلس کارنامه ورزشی پربار، قابل دفاع و قابل افتخار داشته باشید، برای چیزی که تغییرش حتی به اندازه یک هزارم درصد نیز امکان پذیر نمی باشد چرا باید شما را تشویق به دخالت بکنن؟

حتما آنهایی که در این ارتباط به شما مشاوره داده و تشویق به دخالت کرده اند اطلاعات کاملی ارائه ننموده اند. در سال 90 مراحل مختلف چگونگی برگزاری مسابقات لیگ به تصویب هیات رئیسه رسیده و با اجرائی شدن آن از سال 92 گام به گام موارد تصویبی اجراء شده است . بنابر این اگر اطلاعات درستی به شما نماینده محترم ارائه می شد بدون شک هیچوقت چنین مصاحبه ای از شما بر روی خروجی خبرگزاری فارس قرار نمی گرفت.

کافی است که در این مورد تحقیقی هر چند کوتاه و مختصر انجام بدهید آنگاه صداقت و یکرنگی کسانی که می خواهند از نام و موقعیت حضرتعالی بهره برداری نمایند به خوبی آشکار خواهد شد.

آقای مهندس شما از جمله افرادی هستید که برای ورزش و فوتبال این دیار نهایت محبت را داشته اید و زحمات شما به هیچ وجه فراموش شدنی و از یاد رفتنی نیست و روی این اصل دوست داریم در حوزه ورزش و فوتبال اقداماتی زیربنائی، کارساز و قابل قبول را شاهد باشیم و امید آن داریم حداقل در ارتباط با ورزش افرادی صادق، شناخته شده، زجر کشیده و خاک خورده ورزش را بعنوان مشاور در کنار خود داشته باشید و به هیچوجه برای کسانی که می خواهند از هر موقعیتی بهره برداری شخصی داشته باشند امکان عمل فراهم ننمائید.

باید بپذیریم که شهرداری به لیگ دسته دوم سقوط کرده و تغییر در وضعیت آن امکان پذیر نمی باشد، پس شما به مسئولین کمک کنید تا شهرداری بتواند برای رقابت های فصل آینده دسته دو تیمی قدرتمند را راهی مسابقات بکند و این می تواند بهترین خبر و بهترین اقدام شما در آغاز کار نمایندگی مردم برای فوتبالدوستان منطقه باشد.