1

از شهرداری تا آبی پوشان تا …

بازهم فصل جدید مسابقات لیگ های کشور آغاز می شود و استانهای مختلف و نمایندگان آنها در این لیگ ها به انحاء مختلف خود را برای مسابقات آماده می کنند. فوتبال اردبیل که سال گذشته یک سقوط تاریخی از یک تا سه را تجربه کرده بود، امسال هیچ تحرکی برای حضور در لیگ سه ندارد. نه باشگاه شهرداری بعنوان صاحب امتیاز و نه سایر مبادی ذیربط از جمله اداره کل ورزش و جوانان و هیئت فوتبال استان بعنوان متولیان امر هیچ حرکتی برای تعیین وضعیت و تکلیف این تیم از خود نشان نمی دهند.
شهرداری اردبیل که ظاهرا قید تیمداری و فعالیت در این حوزه را کلا زده و هیچ تمایلی برای ادامه کار ندارد. دو فصل لیگ یک چنان این سازمان را نقره داغ کرد که دیگر هیچ انگیزه ای برای حضور ندارد و اتفاقات فصل قبل هم مزید بر علت شد تا این مجموعه حتی از واگذاری تیم هم واهمه داشته و هیچ برنامه و تصمیم خاصی هم برای آن ندارد.
آنچه در لیگ یک بر سر تیم شهرداری به عنوان تنها امید و آرزوی عاشقان واقعی فوتبال اردبیل آمد، مثنوی هفتاد من کاغذ و داستان افسانه گونه ای است و قطعا مرور زمان زوایای تاریک آنرا بخوبی آشکار کرده و می کند و خواهد کرد. اما آنچه فصل قبل در ماجرایی بنام «آبی پوشان» بر سر این امتیاز بلاصاحب آمد خود درس و تجربه ای است که می تواند درصورت توجه، عبرتی دیگر برای فوتبال به گِل نشسته ما باشد.
شهرداری اردبیل و مشخصا سازمان فرهنگی ورزشی آن، که فصل 94 – 95 و بعد از هزینه میلیاردی و تعویض چهار مربی در یک فصل، گیج و منگ سقوط بود و همه به دنبال رفع مسئولیت از سر خود و انداختن توپ در زمین دیگران بودند و بازار «کی بود کی بود من نبودم» بس داغ و شنیدنی… به یکباره با خبری جدید خود را تا حدودی از زیر فشارها رها شده یافت. خبر هم این بود که شخصی با عنوان مدیر باشگاه آبی پوشان پایتخت با دارایی و توان مالی بالا قصد دارد تا امتیاز تیم شهرداری را خریداری کرده و با هزینه کردن در لیگ دو، تیم را به لیگ یک برگرداند.
یاس و نا امیدی حاصل از دو فصل پر فراز و نشیب و یک سقوط بسیار بد و اعلام باشگاه شهرداری مبنی بر عدم تیمداری، نگاه و توجه دوستداران و عاشقان فوتبال را از مسببان و مقصران سقوط جدا کرد و همه با اشتیاق به دنبال این سوژه جدید دویدند. مجید حیدری، نامی بود که حدود یکسال قبل در سطح ورزش و فوتبال استان مطرح شد. چرا و چگونگی این حضور و کسانیکه این شخص را به فوتبال ما معرفی کردند بماند. بحد کافی در این مورد بحث شده و تقریبا همگان می دانند چراها و چرایی ها را…
اما صاحب نظران و کارشناسان امر همگی متفق القول بودند که اگر یک بخش خصوصی قوی و صاحب شناسنامه بتواند این تیم و سهمیه را مدیریت کند می توان به آینده آن امیدوار شد. حیدری چندان شخص شناخته شده ای در سطح فوتبال کشور نبود و قطعا حضور او در فوتبال استان اردبیل هم بیشتر تابع روابط بود تا شرایط. اما بی انصافی است اگر از اصل موضوع غافل شویم و آن این بود که شخصی آمده تا از خود برای فوتبال اردبیل هزینه کند و اگر موفق شد سودی هم ببرد و این یک امر عادی و رایج در اینگونه فعالیت ها بود.
اما بزرگترین اشتباه حیدری این بود که متاسفانه توسط کسانی به این فوتبال معرفی شد که خود باعث و بانی نابودی و سقوط آن بودند. کسانی حیدری را به اردبیل آوردند که در طی فصل قبل، انواع بلاهای مدیریتی و فنی را برای این تیم ایجاد کرده و بانیان سقوط بودند و در حقیقت هدف اصلی ولی پنهانشان، بازسازی آبروی فرو ریخته خود در سطح فوتبال استان با استفاده از توان مالی هرچند اندک حیدری و بازسازی شانسی مجدد برای خود بودند. بنابراین حیدری برای اینان یک فرصت و پله مجدد بود و دقیقا تا زمانی برایشان ارزش داشت که بتواند برایشان این نقش را بازسازی کند.
اما هرچه از فصل گذشت و نیت و هدف این گروه برای جامعه فوتبال اردبیل و خود حیدری آشکارتر شد، تیم وارد حاشیه شد و رفته رفته تنش بین دو طرف بالا گرفت و حاصل این تنش، بلاهایی بود که بر سر تیم آمد و نهایتا راهی دسته سوم شد که ذکرشان تکرار مکررات است و شاید سوهان اعصاب…
حیدری بعد از چند هفته هزینه کرد برای تیم و تحت فشارها و برخی کارشکنی ها، اردبیل را ترک کرد. قراردادی که بین او و شهرداری اردبیل بسته شده بود، از جانب هر دو طرف صورت اجرای نیافت. باشگاه شهرداری که در فدراسیون فوتبال پرونده مالی و انضباطی دارد، تا زمان تسویه بدهی خود به شاکیان، نمی تواند امتیاز تیم را بنام شخص دیگری انتقال دهد و همین امر باعث شد تا بحث ها و حواشی زیادی برای تیم ایجاد شود. حیدری خود در این ماجرا کم بی تقصیر نیست. او می دانست که کسانیکه با هزاران وعده و وعید رنگارنگ، برایش فرش قرمز پهن کردند، همانهایی بودند که باعث و بانی سقوط شهرداری و نابودی میلیاردها تومان بیت المال بودند. او باید خیلی زود متوجه میشد و راه خود را از آنها جدا می کرد ولی بقول خودش نگذاشتند و نتوانست و نهایتا تنها امید هزاران عاشق دلسوخته و هوادار واقعی تیم به این روز افتاد و مستقیم تا لیگ سه پایین آمد.
این روزها شنیده می شود حیدری دوباره برگشته است. می گوید: «هیچ نمی خواهم. اسپانسر دارم و همه هزینه پای خودم. سهمیه لیگ دو می خرم یا با همین سهمیه لیگ سه شروع می کنم و هزینه می کنم و کمکی هم نمی خواهم و …» نفس عمل بازهم قابل احترام است. وقتی هیچ کسی نمی خواهد برای این تیم و فوتبال شهر دل بسوزاند، یکی آمده که می خواهد خرجش کند. اینکه راست می گوید یا نه تشخیص اش به عهده مراجع و مبادی ذیربط است. ولی اینکه به کل دفع اش کنیم و فرصت جبران گذشته را ندهیم شاید بر صراط جوانمردی نباشد.
می گوید: «چون شهرداری نتوانست به تعهدات خود در انتقال تیم عمل کند و همین عامل باعث شده تا اسپانسرهای خوب برای حمایت از تیم را از دست داده و متضرر شود و برای تیمی که متعلق به او نبوده میلیون ها تومان هزینه کرده، شهرداری موظف است خسارات او را پرداخت کرده و فاکتورهای او را تسویه کند تا او سهمیه لیگ دو برای استان خریده و جبران کند.» این خواسته می تواند در قالب کمیته ای کارشناسی و خبره بررسی و اعلام نظر شود و قطعا اگر حرف او حق است، باید حق را به حقدار رساند و اگر نیست، یکبار برای همیشه این بحث را جمع کرد و تمام.
بهرحال، فوتبال بی در و پیکر و به گِل نشسته استان که هر کسی از راه رسیده یا منافع خود را دنبال کرده و یا اگر منافعی کسب نکرد لگدی به آن زده و سنگی نثار شیشه اش کرده، امروز در نقطه ای است که نمی داند کجای فوتبال این مملکت قرار دارد!!؟ از بندبازی هیئت فوتبال استانش که دوم شدن در بین استانهای رده پایین کشور را در بوق و کرنا کرده و مدعی دومی در کشور را کرد و بعد از رسوایی ادعایش، سکوت شرم گرفته تا این وضع آشفته باشگاه شهرداری و سایر تیمهای فعال باشگاهی فوتبال و فوتسالش که واقعا هر منصفی را به تاسف وا میدارد.
امید است با تدبیر بزرگان استان، شاهد روزی باشیم که این مسائل و مصائب تبدیل به خاطره توام با تجربه شود و بدانیم سکان هدایت فوتبال استان و زیر مجموعه های آنرا به کسانی بسپاریم که یا توان و تجربه اش را داشته باشند و یا از پنجره علم مدیریت نگاهی کرده باشند تا فردا اگر خراب هم کردند، جرات آنرا داشته باشند که مسئولیت قبول کرده و توان و جرات عذرخواهی از مردم را داشته باشند و جای خود را با شجاعت به افراد لایق بدهند و اینگونه با چنگ دندان به میزها نچسبیده و برای چند روز مدیریت بیشتر، شرافت انسانی را لگدمال نکنند. ان شاالله




شهرداری خانه ای روی آب

در حالی که مدت کوتاهی تا شروع رقابت های مقدماتی لیگ دسته سوم فوتبال کشور زمان باقی است شرایط حاکم بر نماینده فوتبال اردبیل در این رقابت ها نگرانی های فوتبال دوستان را در مورد سرنوشت باسابقه ترین تیم منطقه در فصل پیش رو تشدید می کند.
در سه سال گذشته همه اتفاقات و جریان ها و رفتارها و بدسلیقگی ها و مدیریت ها و دهها و دهها عامل دیگر دست به دست هم دادند و بدترین لحظه ها، روزها و در نهایت سرنوشت را برای فوتبال اردبیل رقم زدند و بدترین روزها و هفته ها را در تاریخ پرافتخارترین تیم منطقه یعنی شهرداری به ثبت رساندند.
حال چه بخواهیم و چه دوست نداشته باشیم تیم شهرداری در فصل جاری باید از مرحله دوم رقابت های لیگ دسته سوم وارد مسابقات بشود و شانس خود را برای صعود به دسته دوم در محک آزمایش قرار بدهد.
در فوتبال برای موفقیت در هر رده و در هر سطحی از مسابقات نیاز به برنامه ریزی و آماده کردن مقدمات و فراهم نمودن امکانات در حد وسع و توان می باشد ولی متاسفانه حرکتی از مسؤولین باشگاه شهرداری مبنی بر آماده کردن تیم و سر و سامان دادن به وضعیت آن به چشم نمی خورد و یا اگر آقایان کارهایی انجام داده  و قدم هایی در این ارتباط برداشته اند متاسفانه اطلاع رسانی انجام نپذیرفته تا افکار عمومی در جریان قرار گرفته و تا حدودی از اضطراب و دلهره علاقه مندان کاهش یابد.
تیم فوتبال شهرداری با آن سابقه و پیشینه در فوتبال منطقه تنها دلخوشی هواداران می باشد. این تیم امانتی است که از طرف جامعه فوتبال در اختیار باشگاه شهرداری قرار گرفته و دست اندرکاران این مجموعه موظف هستند که در نگهداری و حفظ و حراست از این امانت نهایت تلاش خود را بعمل آورند و برای باز گرداندن آن به دوران اوج تلاش بکنند.
هرچند که دست اندرکاران باشگاه برای اظهار نظر در مورد چگونگی برخورد با آینده تیم در وضعیت بلاتکلیفی به سر می برند و درگیری شورا با بحث انتخاب شهردار و مبارزه با حاشیه های این امر آنها را از پرداختن به سایر امور باز می دارد ولی اگر اعضای شورا به درستی توجیه شوند و به اهمیت موضوع آگاه باشند مطمئنا تصمیم گیری در مورد تیم را در اولویت برنامه های خود قرار می دهند.
تحقق این امر یک شرط بزرگ نیز دارد و آن این است؛ آقایانی که از دور قبل در شورای جدید حاضر هستند چون گذشته پرجم مخالفت با تیمداری شهرداری و شورا را بار دگر برافراشته نکنند و سنگ مخالفت با یکی از دلخوشی های جوانان را به سینه نزنند و فوتبال و توجه به آن را بحثی اضافی و خارج از وظیفه شهرداری قلمداد ننمایند.
تیم فوتبال شهرداری به مانند خانه ای روی آب است که نیاز به توجه بیشتر و فوری برای جلوگیری از نابودی آن می باشد.دست اندرکاران باشگاه و مسؤولین سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری باید برنامه های خود را برای توجیه اعضای شورای شهر و جلب رضایت آنها جهت موافقت با تیمداری و حضور مقتدرانه تیم در رقابت های فصل جاری آماده نمایند تا بلافاصله بعد از تعیین تکلیف شهرداری وضعیت ورزش و تیم فوتبال در دستور کار آنها قرار بگیرد.
به هر حال بیشتر اعضای فعلی شورای شهر در زمان انتخابات برای جامعه ورزش قول های زیادی داده اند که رسیدگی به وضعیت تیم فوتبال شهرداری یکی از مهم ترین آنها می باشد. امید است منتخبین مردم در پارلمان محلی به یکی از خواست های اساسی موکلین جوان و ورزشی خود در کم ترین زمان ممکن جواب مثبت بدهند.
 




فال نیک؛بررسی صلاحیت مدیریتی کاندیداهای هیات فوتبال استان در تهران

رد صلاحیت مدیریتی دو نفر از کانداهای ریاست هیات فوتبال استان توسط کمیته سه نفره؛ تعجب همگان را در سطح استان و جامعه ورزشی به دنبال داشت.

بر اساس اساسنامه فدراسیون فوتبال بعد از اتمام مهلت ثبت نام ، صلاحیت مدیریتی و سابقه پنج سال مدیریت کاندیداها توسط کمیته سه نفره ای متشکل از معاون ورزشی اداره کل ورزش و جوانان استان، دبیر هیات فوتبال و یک حقوقدان به انتخاب هیات فوتبال مورد بررسی قرار می گیرد.

در سومین دور از ثبت نام کاندیداها در سه سال اخیر دو نفر از کاندیداها که از چهره های شناخته شده ورزشی و دارای کارنامه قابل قبول در امر مدیریت ورزشی هستند با دو رای در مقابل یک رای رد صلاحیت شدند. نادر فلاحی و هادی صباغی به رای صادره اعتراض کردند و برای رسیدگی به این امر،پرونده باید به فدراسیون فوتبال ارسال گردد  تا در آنجا مورد بررسی قرار گرفته و رای نهایی صادر شود.

در دومین دور ثبت نام وقتی پرونده هادی صباغی به فدراسیون ارسال شد نامه تایید رای کمیته سه نفره استان در کم ترین زمان ممکن و با امضای دبیر کل وقت به اردبیل فرستاده شد ولی این بار به نظر می رسد که کمیته امور استان های فدراسیون به دلیل گستردگی اعتراضات به عملکرد یک طرفه این کمیته و جانبداری محض از هیات فوتبال استان، دیگر نتواند یک طرفه به قضاوت بنشیند و چشم بسته و بدون بررسی کامل مدارک و تطبیق آن با اساسنامه رای استان را تایید نماید.

سفر تاج به اردبیل یک دستاورد مهم برای فوتبال استان داشت و آن معرفی شدن یکی از عوامل اصلی رکود، دربدری و سرگردانی فوتبال منطقه از نظر مدیریتی در سه سال گذشته بود. موضعگیری های طالقانی نشان داد که کمیته امور استان های فدراسیون برخلاف وظایف تعریف شده اش فقط در اندیشه تثبیت وضعیت فعلی و ادامه دار شدن آن می باشد.

 اگر قرار باشد عوامل آشفتگی فوتبال و بلاتکلیف بودن بحث مدیریتی آن در سه سال گذشته معرفی شوند بدون هیچ شک و تردیدی کمیته امور استان های فدراسیون باید جزء اولین ها باشد.  این بار کمیته امور استان های فدراسیون دیگر نمی تواند به سرعت نور جواب نامه ارسالی مبنی بر اعتراض رد صلاحیت شدگان را به امضای دبیر کل رسانده و در اسرع وقت به اردبیل ابلاغ نماید. چرا که بحث برخورد یک جانبه و جانبدارانه آنها بر همگان روشن شده و تاج به عنوان رئیس فدراسیون کاملا در جریان بی مهری ها، کم مجبتی ها و حرکت های هدف دار همکارانش در فدراسیون قرار گرفته است و این بار چاره ای دیگر جز تسلیم در برابر واقعیت ها و رفتار بر اساس حقایق موجود وجود دارد.

وقتی تاج در جریان رد صلاحیت هادی صباغی در دور دوم ثبت نام قرار گرفت و رزومه او را مشاهده کرد از عملکرد کمیته سه نفره هیات استان و کمیته امور استان های فدراسیون تعجب کرد و بر این مساله تاکید نمود که باید در سطح کشور اعضای کمیته های سه نفره در تائید سابقه مدیریتی کاندیداها انعطاف بیشتری نشان بدهند . متاسفانه گویا در اردبیل آب از سر چشمه گل آلود است چرا که وقتی اراده ها بر رد صلاحیت مدیریتی برخی ها استوار باشد حرف دیگران و حتی رئیس فدراسیون نیز خریدار پیدا نمی کند.

بر اساس شنیده ها بر اثر پیگیری های انجام یافته این بار وضع فرق کرده است و قرار است پرونده اعتراض نادر فلاحی و هادی صباغی در تهران و در جلسه ای با حضور رئیس فدراسیون فوتبال، مدیر کل ورزش و جوانان استان و نماینده معاونت ورزشی وزارتخانه مورد بررسی قرار گرفته و حق به حق دار برسد.

کمیته امور استان ها برای دفاع مطلق از رای هیات فوتبال استان دستش کوتاه خواهد بود و ای کاش نظر لطف مسؤولین کمیته امور استان ها در ارتباط با فوتبال استان به تثبیت موقعیت فعلی و دفاع تمام قد از رئیس سابق هیات خلاصه نمی شد.

ای کاش این کمیته به جای وارونه جلوه دادن حقایق و تنظیم نامه مساله دار دوم شدن هیات استان در سطح کشور به بیان کمبود ها و ارائه طریق برای غلبه بر آنها اقدام می کرد.

 ای کاش مسؤول کمیته به جای تهدید فوتبالی های اردبیل مبنی بر ادامه وضعیت فعلی در صورت گردن ننهادن به خواست آنها، دست فوتبالی های اردبیل را برای نجات این ورزش می گرفت و پشتیبان خوبی برای اعتلای فوتبال می شد.

ای کاش با مردم استان روراست حرف می زدند و با ترفندهایی چون معرفی مقام دوم هیات در جهت سرپوش گذاشتن به ضعف دوستانشان اقدام نمی نمودند و ای کاش…..

به هر حال امیدواریم جلسه بررسی اعتراض دو کاندیدای ریاست هیات فوتبال استان هر چه زودتر در تهران تشکیل شود و با تصویب صلاحیت مدیریتی فلاحی و صباغی حق از دست رفته به آنها برگردانده شود و با اعلام تاریخ برگزاری مجمع، رقابتی پرشور برای جلب نظر اعضای مجمع توسط کاندیداها آغاز گردد و در نهایت تکلیف مدیریت فوتبال اردبیل بعد از نزدیک به سه سال دربدری مشخص شود. انشاءاله.




ضرورت تغییر افکار در فوتبال اردبیل

با سفر تاج رئیس فدراسیون به اردبیل و مذاکرات انجام یافته با اداره کل ورزش و جوانان و هیات فوتبال استان و ثبت نام چند باره کاندیداهای ریاست هیات فوتبال خوشحال بودیم که این بار حتما مجمع انتخاباتی به موقع و با طی مراحل قانونی برگزار می شود و پس از نزدیک به سه سال این رشته پرطرفدار از بلاتکلیفی مدیریتی خلاصی می یابد و از نابسامانی موجود رهایی پیدا می کند.
اما روند برگزاری جلسات کمیته سه نفره و نحوه تایید صلاحیت مدیریتی کاندیداها و اعتراض دو نفر از رد صلاحیت شده ها و اعتراض آنها به رای صادره بار دیگر امید ها را با یاس تبدیل کرد و به نظر می رسد تا زمانی که این روند ادامه داشته و تفکر حذف برخی ها علی رغم داشتن شرایط خاص در نظر باشد دیگر نباید امیدی به تشکیل مجمع انتخاباتی باشد و همچنانچه مسؤول کمیته امور استان های فدراسیون در جریان سفر به اردبیل بیان داشته اگر حرف و مورد نظر آنها عملی نشود وضعیت موجود ادامه پیدا می کند(نقل به مضمون) بهتر است در فوتبال تخته گردد و مدیریت مادام العمر آن به نام افراد حاضر در هیات زده شود تا خیال همه و مخصوصا خیال طالقانی مسؤول کمیته استان های فدراسیون و بهاروند رئیس سازمان لیگ تخت تخت شود و هیچ نگرانی و دلشوره ای از رای استان اردبیل در جلسات و مجامع فدراسیون نداشته باشند.
در سال های اخیر در ارتباط با فوتبال و وضعیت آن از سوی کسانی که فوتبال استان و جوانان منطقه را دوست دارند  مسائل مختلفی مطرح گردیده است اما چون در بین مسؤولان گوش شنوایی نبوده ، این حرف ها که بارها تکرار شده و بازگو کننده دردها و ریشه دردهای این فوتبال بیمار است، باد هوا شده و آب از آب تکان نخورده است و در فوتبال ما، بر همان پاشنه قبلی چرخیده است و با کاری که انجام می شود و اقدامی که برخی ها می کنند به نظر می رسد که سال های سال بر همان پاشنه نیز خواهد چرخید.
بعد از اعتراض نادر فلاحی و هادی صباغی به رای کمیته سه نفره این امیدواری وجود دارد که این بار کمیته امور استان های فدراسیون نتواند در کم ترین زمان ممکن و با درخواست و اشاره انگشت برخی ها حکم صادر شده در اردبیل را مورد تائید قرار دهد و به سرعت نور به اداره کل ورزش و جوانان منعکس نماید. چرا که این بار قضیه با گذشته فرق کرده است. تاج در سفر به اردبیل کاملا در جریان رفتارهای جانبدارانه و یک طرفه کمیته امور استان ها قرار گرفت و مطمئن اجازه نخواهد داد که متن تهیه شده توسط این کمیته به راحتی به امضای دبیر کل فدراسیون برسد. همان کاری که آقایان در اعلام رتبه هیات فوتبال استان انجام دادند و موجب آن آبروریزی شدند. اگر تاج بخواهد در مقابل برخی حرکت های خودسرانه و جانبدارانه در فدراسیون فوتبال ایستادگی بکند باید کار را از تهیه کنندگان نامه دوم شدن هیات فوتبال استان اردبیل در کشور شروع بکند. آنها با این کار و تهیه متن غیر واقعی و گول زدن دبیر کل تازه منصوب شده در امضای نامه و به نوعی کلاه گذاشتن بر سر دوستداران فوتبال اردبیل باید محاکمه بشوند و با برخورد جدی روبرو گردند تا دیگر در فدراسیونی که حرکت در مسیر قانون و مقررات شعار آن می باشد شاهد چنین بی نظمی ها، جانبداری ها و وارونه جلوه دادن حقایق نباشیم.
فوتبال استان نیاز به توجه بیشتر دارد و برای این که بتواند سر و سامان بگیرد باید روند عقلانی، منطقی و اصلاحی در پیش بگیرد. در این فوتبال هر کسی باید سر جای خودش بنشیند و هر چیز سر جای اصلی قرار بگیرد. اگر در این راه هر کسی و هر چیزی در سر جای خود قرار گرفت و در حیطه وظایف حرکت کرد و عمل نمود آن وقت نتیجه نهایی این حرکت ها و انجام وظایف ، خدمت به فوتبال و حرکت دادن این رشته ورزشی مستعد در مسیر پیشرفت خواهد بود.
فوتبال استان از نظر مدیریتی باید دوران تازه ای را تجربه بکند و تحولی در نگرش و رفتار و افکار حاکم بر آن ایجاد شود . شاعر چه زیبا گفته است:
چرا زغیر شکایت کنم که همچو حباب
همیشه خانه خراب هوای خویشتنم
اگر بر فوتبال ما، مدیریتی علمی، جدی، مقتدر و در یک کلام جهادی حاکم باشد محال است صحنه های متعدد غیر قابل قبول د ر آن را شاهد باشیم. اگر روال موجود همچنان ادامه یابد و هیچ تغییری در افکار حاکم بر آن ایجاد نشود فوتبال منطقه توانایی برداشتن گامی به جلو را نخواهد داشت.
پس از گفتگوها و راه دراز
رسیدیم آنجا که بودیم باز
چاره کار یک جمله است: “مدیریت فوتبال را اصلاح کنید”. اگر می خواهید این رشته در استان سر و سامان گرفته و حرفی برای گفتن داشته باشد باید در افکار حاکم بر آن تغییرات اساسی داده شود و …




«برادر بزرگتر» از تو شکایت می کند

1. چقدر امیدوار بودیم این را ننویسیم و نشد. دست آخر رسیدیم به امروز که ناچار شویم به نوشتن این سطرها برای مهدی تاج که حالا انگار دارد امنیتی ترین فدراسیون فوتبال تمام این سال ها را اداره می کند. مهدی تاجی که وصل است و ارتباط دارد و مورد تایید است و لابد به او آنقدر اعتماد هست که حرفش سند باشد و دیگر نیازی نباشد به چک کردن و پاییدن و وسواس داشتن برای کنترل. جایی که او باشد خیال ها راحت است از بابت همین حضور و حالا همین حضور دارد تبدیل می شود به چیزی فراتر از یک حضور. ما در فدراسیون فوتبال «برادر بزرگتر» نمی خواستیم.

2. وقتی جرج اورول ، 1984 را نوشت و عبارت ترسناک « برادر بزرگتر تو را می پاید» را خلق کرد ، در ذهن هر روزنامه نگار ، زنگی نصب کرد که وقتی یکی از این برادرهای بزرگتر را ببیند ، ناخودآگاه به صدا در بیاید. حالا با مهدی تاج ، برخلاف تمام تصوراتمان ، یک برادر بزرگتر در فدراسیون فوتبال داریم که همه مان را می پاید و این پاییدن به نوشته ها ختم نمی شود. اگر حس کند نیازی هست به مدیرمسوول ها زنگ می زند. اگر این کافی نباشد ، دعوتت می کند فدراسیون تا ناگهان رییس کمیته انضباطی را ببینی که با تو نه از منظر و جایگاه رییس کمیته انضباطی که از جایگاه دیگری صحبت می کند!تو تنها یک مطلب ورزشی نوشته ای. نقدی و گلایه ای یا یادداشتی روی چیزی که نباید باشد و هست و حالا خودت را در مواجهه با فضایی غیر ورزشی می بینی که به همه چیزت شک دارد.به همه چیزت کار دارد و به همه چیزت  می پردازد و این نیست آنچه قرار بود باشد.

3. شکایت مهدی تاج از محمدمایلی کهن و نادر فریادشیران نقطه آغازی بر رسمی شدن حکمرانی یک  فضای امنیتی بر فدراسیون فوتبال نیست اما مهمترین حرکتی است که مثل پرچمی بر فراز فدراسیون فوتبال به اهتزاز در می آید. اینکه مهدی تاج بخواهد فوتبال را در فضایی غیر از فوتبال دنبال کند. فریادشیران مصاحبه تندی داشته اما شکایت کردن از او بابت انتقاداتی که اهالی مطبوعات هم آن را وارد می دانند راهکارمناسبی نیست. اینکه کارلوس کی روش در فدراسیون مشغول حکمرانی است مساله تازه یا مخفی ای نیست.اینکه هر که را بخواهد رد می کند و هر که را بخواهد نگه می دارد و در فدراسیون حتی برای بالادست هایی مثل اسدی و نبی و خود کفاشیان و ساکت هم کری می خواند مساله غریبی نیست. ما هم این موضوع را با ادبیاتی مناسب تر از ادبیات خام اقای فریادشیران نوشته ایم و آدم های دیگر هم گفته اند. شکایت کردن بابت انتقاد روشی نیست که مهدی تاج بخواهد به آن ببالد.

4. این اولین بار نیست که منتقدان در مواجهه با فدراسیون مهدی تاج به اینجا می رسند. گلایه های دبیران ورزشی چند خبرگزاری معتبر از اینکه هر وقت آنها انتقاد درستی را وارد می کنند تاج با مدیران بالادستی آنها تماس می گیرد هم یکی دیگر از نکاتی است که از تاج به عنوان یک فعال رسانه ای انتظارش نمی رفت.هر چه نباشد خود تاج سال ها روزنامه ورزشی داشت. قبل از اینکه  آقای رییس شود!

5. مهدی تاج آمد که علی کفاشیان نباشد.آمد که خیالمان راحت باشد اداره فدراسیون در دست های مردی جدی تر از رییس خندان قبلی قرار گرفته. این جدی بودن اما نباید منجر شود به این همه اخم و برخوردهای قهرآلود. مهدی تاج را نیاورده ایم که بخواهد برخوردی از منظر قدرت به منتقدان نشان دهد. فوتبال یک ورزش است و ورزشی ها نیاز به آژان کشی ندارند. می شود حرف زد و مشکلات یا سوتفاهم ها را در فضایی دیگر برطرف نمود. می شود حتی جواب های را با هوی  و جواب مصاحبه را با مصاحبه داد.این مطلب در دفاع از نقدهای نادرفریادشیران نوشته نشده. این مطلب صرفا یادآوری به رییس فدراسیونی است که رویش خیلی بیش از اینها حساب کرده بودیم اما به عنوان رییس فدراسیون نه به عنوان «برادر بزرگتر» یا «ناظر ارشد»!                                                                              هومن جعفری




چه خبر از لیگ برتر فوتبال استان؟!!!

تقویم اجرائی ارائه شده از سوی هیات فوتبال استان اردبیل؛ تاریخ شروع رقابت های لیگ به اصطلاح برتر استان را ششم مرداد ماه اعلام کرده است. بعد از گذشت نزدیک به یک ماه آیا می توان خبری از این رقابت ها گرفت؟

اگر هیات فوتبال استان توانایی برگزاری رقابت ها در سطوح مختلف را نداشته است به چه دلیل تقویم اجرایی تنظیم کرده و آن را به فدراسیون فوتبال و یا دیگر نهادهای مرتبط ارسال کرده است؟

باید بپذیریم درد فوتبال اردبیل یکی و یا دو تا نیست . به هر بخشی از آن که دقت می کنی جائی برای امیدواری و دلخوشی پیدا نمی کنی. بارها گفته شده است که تنظیم کردن برنامه ای یک ساله در روی کاغذ بسیار سهل و آسان است و در این میان آنچه مهم است اجرایی کردن آن می باشد.

در رقابت های باشگاهی فوتبال، لیگ برتر به بالاترین سطح مسابقات اتلاق می شود . تیم ها برای رسیدن به آن مرحله چه هزینه ها که نمی کنند و چه زحمت هایی که نمی کشند و چه فشار هایی که تحمل نمی کنند. رسیدن به لیگ برتر نشان دهنده اوج هنرنمایی و لیاقت کسانی است که گوشه ای از مسؤولیت تیم ها و فوتبال را به عهده می گیرند.

عنوان لیگ برتر در مسابقات فوتبال برای خود عظمتی دارد و ابهتی، اهمیتی دارد و جایگاهی، شاخص هایی دارد و ویژگی هایی، ولی لیگی که در استان ما به آن عنوان برتر داده می شود آیا از چنین پارامترهایی می تواند برخوردار باشد؟

نام گذاری رقابت هایی که با ثبت نام از تیم ها و اعلام آمادگی آنها و بدون پشت سر گذاشتن مراحل مورد نیاز ،  عنوان برتر را یدک می کشند آیا توهین به شعور دوستداران و علاقه مندان به فوتبال نبوده و نیست ؟ برای رسیدن به لیگ برتر ، تیم ها باید در ماراتنی به نام لیگ دسته اول شرکت کرده و جواز صعود را به دست آورند. همچنانچه در دسته اول نیز تیم هایی که سختی های دسته دوم را چشیده اند باید حضور پیدا بکنند و اما در فوتبال ما هر تیم بزرگسالی که بتواند اعلام آمادگی نماید ردای برتری بر تن می پوشد و به سرمایه اصلی فوتبال استان تبدیل می شود.

در این ارتباط وظیفه کسانی که مدعی بی طرفی و انتقاد سازنده هستند ، چیست؟ آنهایی که در کمین نشسته اند و منتظر هستند تا یک نفر حرفی بزند و به بودن ابرو در بالای چشمان پر نور و تیزبین اهالی هیات اشاره ای بکند،  حمله همه جانبه را آغاز بکنند و تا دلشان بخواهد تهمت بزنند و دامن دوستان خود را از هر گونه انتقادی مبری  بدانند چرا چشم بر روی واقعیت های می بندند؟  

اگر واقعا دل ما برای فوتبال می سوزد و در دام باند و گروه گرفتار نیستیم و دوست داریم از حق دفاع نمائیم چرا برخی ها تاکنون از عدم اجرای برنامه های پیش بینی شده و نبود سطوح مختلف رقابت ها در فوتبال اردبیل یعنی لیگ برتر و دسته یک و دو وسه حرفی به میان  نیاورده اند؟ چرا این قبیل افراد که خود را برای حمله به منتقدان هیات فوتبال استان محق می دانند برای لحظه ای با خود خلوت نمی کنند که ببینند آیا حق فوتبال اردبیل همین وضعیت موجود است؟

آقایان که خود را کارشناس، صاحب نظر و شجاع و نترس و به دور از هرگونه جانبداری تلقی می کنند چرا باید برای یک بار هم که شده نگفته اند که آیا با صدور اطلاعیه و ثبت نام از تیم ها می توان ادعای برگزاری رقابت هایی تحت عنوان لیگ برتر نمود؟

راستی چه کسانی عامل نابودی فوتبال هستند؟ کم تر از یک ماه مانده به پایان تابستان و در حقیقت فصل مساعد برای برگزاری رقابت های فوتبال در استان فقط برای اعلام تاریخ دلخوش کرده ایم. این چگونه برنامه ریزی است که بهترین ایام سال در تعطیلات تابستانی را از دست می دهیم . آیا می خواهیم در فصل سرما و در ایام تحصیل دانش آموزان و دانشجویان چند دیدار برگزار بکنیم و بدین ترتیب پرونده رقابت ها را ببندیم و به آمارهای آنچنانی بیفزاییم.

تقویم ارائه شده از سوی هیات فوتبال استان و تاریخ های اعلامی برای شروع رقابت ها از عجایب فوتبال کشور محسوب می شود. کمیته امور استان های فدراسیون و بخصوص طالقانی مسؤول این کمیته که به نظر می رسد بیشتر از هر کسی سنگ هیات فوتبال استان اردبیل را به سینه می زند آیا می تواند در ارتباط با اعلام تاریخ های سرکاری برای شروع رقابت های فوتبال در استان پاسخگو باشد؟




تاریخ های سرکاری در تقویم اجرائی هیات فوتبال استان

در آستانه سفر رئیس فدراسیون فوتبال به استان تقویم اجرایی مسابقات فوتبال و فوتسال استان در فصل ۹۷-۹۶ منتشر شد و بدون شک این تقویم به تاج و کمیته امور استان های فدراسیون نیز تقدیم شد.

هر مسوولی در نگاه اول در برابر برنامه ریزی و اعلام دقیق تاریخ های شروع مسابقات چاره ای جز تحسین و احسنت گفتن نداشته و ندارد. متاسفانه برخی از مسوولان در سفرهای استانی فقط به آمارها و گزارش های ارائه شده توجه کرده و آن ها را مبنای قضاوت قرار می دهند. ارائه تقویم و تنظیم دو صفحه ای با ردیف کردن انواع رقابت ها و مسابقات که کاری بسیار سخت و طاقت فرسا نیست.مهم اجرائی کردن برنامه های ارائه شده است.
اگر مسوولین فدراسیون و کمیته امور استان های آن بحث نظارت را در معنای واقعی در دستور کار قرار می دادند و دل خود را به همراهی روسای هیات های استانی به هر بهائی خوش نمی کردند هیچوقت از هیات هائی که وعده های سرکاری می دهند حمایت نمی نمودند . اگر منافع فوتبال هر استانی را در اولویت قرار می دادند با هیات هائی که به تقویم اجرائی تنظیم شده پایبند نمی شدند برخورد می کردند و اجازه بازی با افکار عمومی را نمی دادند.
هنوز زمان زیادی از اعلام هیات فوتبال استان و وعده آنها برای راه اندازی مسابقات فوتبال و فوتسال استانی نمی گذرد . آیا نباید آقایان میزان تحقق این وعده ها را اعلام کنند و آیا نباید بگویند که از برنامه هائی که قرار بود در مرداد ماه به مورد اجرا گذاشته شوند چند درصد اجرائی شده است؟
شاید ما اشتباه می کنیم و سواد خواندن و نوشتن ما توانایی فهم برنامه های ارائه شده از سوی هیات فوتبال استان را ندارد. باید بنشینیم و منتظر بمانیم تا هر وقت اراده ای باشد اطلاع رسانی بکنند؟
دبیر هیات فوتبال استان(قانونی و غیر قانونی بودنش بحث دیگری است)نباید پاسخگوی این بی برنامگی ها باشد؟به جای ساماندهی امور و تلاش برای اجرائی کردن  برنامه ها ،مقابله با منتقدان و تهمت زدن به آنها چرا در اولویت قرار می گیرد؟ منقلی خطاب کردن منتقد و بیان حرف ها و سخنان کلیشه ای چون می شناسم، می دانم،پیشکسوتان بدانند و…. دردی از دردهای فوتبال ما را نمی تواند درمان بکند.
در تقویم اجرائی مسابقات فوتبال و فوتسال ارائه شده از سوی هیات فوتبال استان به صراحت اعلام شده است که مسابقات فوتبال امید و جوانان از تاریخ ۹۶/۵/۲۰ و فوتبال نوجوانان و نونهالان استان از تاریخ ۹۶/۵/۱۳و فوتسال امید،جوانان،نوجوانان و نونهالان استان نیز از ۲۵ مرداد ماه آغاز می شود.
این برنامه حتما به فدراسیون نیز ارائه شده و به عنوان برگی زرین در پرونده هیات فوتبال استان بایگانی شده است. امروز که سی ام مردادماه است چند درصد از این برنامه عملیاتی شده است؟
قضاوت در مورد بدعهدی های مکرر مسوولین فوتبال استان؛ با دوستداران،هواداران و علاقه مندان به فوتبال و ورزش منطقه است.
 




نادر فلاحی: پیگیری می کنم

رد صلاحیت مدیریتی دو نفر از کاندیداهای هیات فوتبال استان اردبیل با عکس العمل های متفاوتی مواجه شده است.
ورزشی ها و کسانی که تا حدودی با کارنامه چهره ها و سوابق آنها آشنایی دارند به این امر با شک و تردید نگاه می کنند و متاسفانه در بحث صلاحیت مدیریتی حساسیت بیشتر متوجه کسانی است که در جامعه ورزشی شناخته شده هستند و می توانند در ایجاد یک فضای رقابتی گرم و اصولی موثر باشند.
البته باید به این نکته اشاره شود که هدف از رد صلاحیت در این زمینه فقط رد صلاحیت مدیریتی است . در اساسنامه فدراسیون به صراحت بیان شده است که کاندیداهای ریاست هیات فوتبال استان باید به مدت پنج سال سابقه مدیریت داشته باشند. این کلمه نباید با صلاحیت عمومی که تایید آن بر عهده مراجع ذیصلاح است اشتباه گرفته شودو با استفاده نابجا از این کلمه با آبروی افراد بازی شود.
اساسنامه می گوید که برای تائید صلاحیت مدیریتی، کمیته ای سه نفره متشکل از معاون ورزشی اداره کل ورزش و جوانان ،دبیر هیات فوتبال استان و یک نفر حقوقدان به دعوت هیات فوتبال اظهار نظر بکند.
نادر فلاحی کاندیدایی که توسط کمیته سه نفره یاد شده رد صلاحیت مدیریتی شده است در تماس با خبرنگار ما گفت:در روزی که ثبت نام کردم خوشبختانه اعضای کمیته سه نفره حاضر بودند و با بررسی مدارک ارائه شده سابقه مدیرینی اینجانب را شفاهی تائید کرده و برای از بین رفتن هرگونه شبهه مدارک دیگری را طلب کردند که در کم ترین زمان ممکن تهیه و تقدیم هیات فوتبال استان شد.
وی افزود: متاسفانه بعد از این امر آقایان حکم به عدم صلاحیت مدیریتی اینجانب دادند که خود جای بحث دارد. تعجب در این است که مدیریت اینجانب بر یکی از سازمان ها را که احکامش توسط معاونین عمرانی استانداران اردبیل و آذربایجان شرقی امضا شده است آقایان فاقد صلاحیت تشخیص داده اند.
وی گفت: شفاف سازی بهترین راه حل برای قانع کردن افکار عمومی است و بهتر است آقایان موارد تائید شده دیگر کاندیداها و علت رد صلاحیت مدیریتی دو نفر از کاندیداها را با دلیل و مدرک اطلاع رسانی نمایند.
فلاحی افزود: برای احقاق حق و ممانعت از هر گونه رفتار شبهه برانگیز این قضیه را تا به انتها پیگیری می کنم و مسلما کسانی که برای کشیدن خط قرمز بر روی اسم افراد دارای سابقه مدیریت ،اقدام کرده اند باید جوابگو باشند.
وی در پایان گفت:حق خود می دانم که رفتار غیر اصولی برخی از آقایان را که بدون دلیل و به کار بردن عنوان صحیح ، مشکلاتی را ایجاد کرده اند از طریق فدراسیون و وزارت ورزش و همچنین مراجع قضایی پیگیری نمایم.




صلاحیت مدیریتی دو نفر از کاندیداها تائید نشد

بر اساس خبرهای رسیده صلاحیت مدیریتی دو نفر از کاندیداهای ریاست هیات فوتبال استان رد و صلاحیت شش نفر دیگر تائید شده است.

تکرار داستانی کهنه و پوسیده ، کنار زدن چهره هایی که می توانند در گرم کردن تنور رقابت ها مؤثر باشند به بهانه نداشتن سابقه مدیریت پنج ساله.

این که چگونه هادی صباغی دوباره بر روی اسمش قلم قرمز کشیده می شود خود داستان مفصلی می تواند باشد. وقتی در جریان سفر تاج به استان به او گفته شد که بر چه اساس صلاحیت فردی که در دو نوبت متوالی به عنوان کاندیدا در مجمع حضور یافته و موفق به کسب اکثریت نشده در این دوره مورد تائید قرار نمی گیرد تعجب کرد و به صراحت گفت که با این مشخصات باید صلاحیتش تائید شود.

اگر بگویند در دو دوره یاد شده دست اندرکاران به اشتباه صلاحیت وی را تائید کرده اند می توان گفت که در دوره قبل نیز صلاحیت مدیریتی برخی ها در حد قابل قبولی نبوده که تائید شده است و متاسفانه دیده می شود که باز هم صلاحیت این قبیل افراد مورد تائید قرار می گیرد ودر مقابل چهره هایی که دارای سابقه درخشان در ورزش هستند از نظر برخی ها توان و لیاقت شرکت در انتخابات هیات فوتبال استان را پیدا نمی کنند.

بازآقایان زحمت بیانیه صادر کردن را به خود ندهند و بهتر است قبل از این که تهمت بزنیم و با حاشیه سازی بخواهیم از طرح واقعیت ها جلوگیری بکنیم سوابق مدیریتی مورد مورد قبول کاندیداهای دور قبل را نیز منتشر بکنیم بلکه تا حدودی حقایق برای افکار عمومی روشن بشود.

دیگر کاندیدایی که به حکم آقایان اجازه حضور در رقابت های انتخاباتی هیات فوتبال را به دست نیاورده است نادر فلاحی  رئیس هیات والیبال استان می باشد. ادعای همیشگی فلاحی مدیریت در سازمان و شرکت های مختلف به مدت طولانی بوده است. اگر گفته های وی درست باشد پس چگونه کمیته سه نفره سوابق وی را نادیده گرفته است؟ فلاحی باید ضمن دفاع از پیشینه خودش و دفاع از ادعای مدیریتی اش که حتی در مجمع انتخاباتی هیات والیبال بیان داشته و به پشتوانه آن رای آورده است بهتر خواهد بود که مدارک مربوط به سوابق خود را در اختیار رسانه ها قرار بدهد تا افکار عمومی قضاوت کرده و بدین ترتیب از هرگونه پیش داوری در ارتباط با این قضیه جلوگیری نماید.

یکی از دوستان تعریف می کردکه برخی ها از همان روز اول اعلام کاندیداتوری فلاح قلبا مایل به این امر نبوده و برای حذف می به دنبال فرصت مناسبی بوده اند. به هر حال امید است این بار تاج رئیس فدراسیون در بحث اعتراض کاندیداهای رد صلاحیت شده مستقیما وارد عمل شود و ریش و قیچی را به دست امور استان ها که رئیس آن وابستگی و طرفداری اش از برخی ها را نشان داده است، نسپارد. انشااله.




دخالت در امور مجمع انتخاباتی فوتبال ممنوع

برگزاری مجمع انتخاباتی هیات فوتبال استان اردبیل به یک معادله چند مجهولی تبدیل شده است. هفته گذشته برای سومین بار در دو سال گذشته ثبت نام کاندیداها برای این هیات انجام پذیرفت. موردی کم نظیر و قابل توجه که می تواند در دل خود پیام های خاصی را داشته باشد.
فدراسیون فوتبال با آن همه قدرت، ادعا و تشکیلات عریض و طویل ، اداره کل ورزش و جوانان با گستردگی وظایف و احساس مسؤولیت و هیات فوتبال استان با مجموعه ای از بهترین ها و عاشقان ؛ در دو سال گذشته نسبت به حل این معادله موفق نشده اند.
بارها گفته شده است آقایانی که در استان دم از علمی بودن، اجتماعی بودن، کارشناس بودن و صالح بودن برای حکومت در فوتبال می زنند چگونه از قدرت و توانایی و جایگاه در فدراسیون نتوانسته اند برای این بیمار نسخه شفا بخشی بپیچند؟
اردبیل جوانان مستعد و لایقی در علم ریاضیات دارد. اگر حضرات قادر به حل این معما نیستند می توانند به جای آویزان شدن از این و دست به دامن آن مس<ول کمسیته شدن و یلا زمین و زمان را به هم دوختن به سراغ دو ریاضی دان بروند شاید به کمک آنها بتوانند راه حل مناسبی برای حل این معادله پیدا بکنند.
در سومین نوبت ثبت نام  گویا دو چهره جدید نسبت به ثبت نام کنندگان قبلی وارد صحنه شده اند. معلوم نبوده و نیست که این آقایان آیا دارای صلاحیت لازم از نظر مدیریتی خواهند بود  یا نه و کمیته سه نفره  تشخیص صلاحیت مدیریتی رای به صلاحیت آنها خواهند داد یا نه ولی لازم است به دو نکته در این ارتباط اشاره شود.
-ثبت نام نادر فلاحی رئیس هیات والیبال استان اردبیل با تعبیر ها  و تفاسیر مختلف همراه بوده است. حضور او مسلما معادلات پیش بینی شده برخی ها را به هم خواهد زد. فلاحی به خوبی با جو حاکم بر ورزش و فوتبال آشنا بوده و به رمز و رموز رایزنی و چگونگی برخورد با اعضای مجمع و راه و رسم رسیدن به رای مناسب را می داند و به آنها آگاهی دارد. اگر در میانه راه کناره گیری نکند و بر اقدامی که کرده است پافشاری کرده و به آن پایبند باشد به شدت رقابت در مجمع افزوده خواهد شد .
این اقدام فلاحی به نظر می رسد که موجبات نگرانی برخی ها را فراهم کرده است. از طرف دیگر نقل است که عده ای نیز در تلاش هستند او را از این کار منصرف نمایند تا جاده رسیدن به رای مناسب برای دوستان این قبیل افراد هموار و هموار تر گردد. با گذشت زمان واقعیت ها در این مورد چهره خود را نشان خواهد داد
-در فضای مجازی عکسی از مرحله ثبت نام نادر فلاحی منتشر شد که سؤال برانگیز بود. رئیس سابق هیات فوتبال استان که یکی از کاندیدا ها می باشد و هیچ مسؤولیتی در روند ثبت نام و تائید صلاحیت سابقه مدیریتی کاندیداها و برگزاری مجمع ندارد به چه دلیلی در جلسه ای که در ارتباط با مجمع انتخاباتی و ثبت نام کاندیداها بوده حضور داشته است؟ بگذریم از مسائلی که روایت می کنند و برخی از دخالت های مستقیم در این راه را یادآور می شوند ولی از حضور در محل و یا جلسه ای که می تواند شبه برانگیز باشد باید جدا خودداری شود.
دبیرخانه مجمع مسؤول دارد و اعضای کمیته سه نفره نیز مشخص هستند . هیچ یک از اعضای این کمیته نیز نباید با کسانی که در انتخابات کاندیدا هستند در مورد سرنوشت دیگر کاندیداها مشورت کنند و سپس تصمیم بگیرند.
اگر می خواهیم که فوتبال ما از غرق شدن کامل نجات پیدا بکند و اگر دوست داریم در فوتبال حق به حقدار برسد و اگر در فکر دخالت و بهره برداری به نفع خود و دوستان نیستیم و اگر می خواهیم مجمع در یک حالت عادی و به دور از حاشیه به وظیفه خود عمل کند از دخالت مستقیم در روند مجمع خودداری کنیم و بیشتر از این در اذهان و افکار عمومی شبهه ایجاد ننمائیم.