1

وعده های تبلیغاتی در فوتبال استان

مرد سرمایه داری در شهر زندگی می کرد اما به هیچکس ریالی کمک نمی کرد. فرزندی هم نداشت و تنها با همسرش زندگی می کرد.
در عوض مرد قصابی در آن شهر بود که به نیازمندان گوشت رایگان می داد. روز به روز نفرت مردم از شخص سرمایه دار بیشتر می شد .مردم هر چه او را نصیحت می کردند که این سرمایه را برای چه کسی می خواهی در جواب می گفت نیاز شما ربطی به من ندارد برویداز قصاب بگیرید . تا این که مریض شد و احدی به ملاقاتش نرفت و در نهایت در تنهایی جان داد. هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود . همسرش به تنهایی او را دفن کرد. اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد. دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد . او گفت کسی که پول گوشت را پرداخت می کرد دیروز از دنیا رفت.
هیچ وقت زود قضاوت نکنیم .صرف این که طرفدار یک فرد و یا یک جریان هستیم و یا از عنایات فردی سال ها برخوردار شده و راه پیشرفت و ترقی را یک شبه طی کرده ایم چشم بسته قضاوت نکرده و حقایق را زیر پا نگداریم و به خاطر میز و صندلی ریاست و برخورداری از نعمت های آن حمله ناجوانمردانه به دیگران را در دستور کار قرار نداده و بدون ترس از خداوند و برخلاف ندای وجدان پرده بر روی واقعیت ها نکشیده و با استفاده از برخی امکانات از جمله فضای مجازی در تخریب چهره ها و به کرسی نشاندن حرف خود تلاش نکنیم.
هم زمان با نوشتن این مطلب خود را آماده کرده ایم که فدائیان و مخلصان این و آن دوباره قد علم‌ کنند و انواع تهمت ها را نثار ما بکنند تا بلکه بتوانند بر خلف وعده ها لباس واقعیت بپوشانند و به بهره برداری های خود از آشفته بازار حاکم بر فضای موجود ادامه بدهند .
خدا را شکر که مشت مدعیان قانون مداری و منفعت طلبان ورزشی به مرور باز شده و مردم و هواداران ورزش با عملکرد،رفتار و نوع گفتمان آنها آشنا شده و دیگر کمتر تحت تاثیر حرف های آنها و حملات و رفتارهای ناجوانمردانه طرفدارانشان قرار می گیرند.
وفای به عهد
یکی از مواردی که در دین اسلام مورد تاکید قرار گرفته است وفا به عهد می باشد. مومن وقتی متعهد می شود کاری را چه در فضای سیاسی ،اجتماعی و چه خانوادگی و خلاصه در هر حوزه ای دیگر انجام دهد، باید به این معنی توجه داشته باشد که وفا به عهد امری واجب و لازم است.
در قرآن مجید و در سوره مومنون آمده است: “مومنان آنها هستند که امانت ها و عهد خود را مراعات می کنند “و خداوند در سوره بقره نیز می فرمایند: “نیکوکاران کسانی هستند که به عهد خود وفا می کنند”.
از مولای متقیان حضرت علی(ع)نقل شده است که فرمود:”بر دوستی کسی که به عهد و پیمان خود وفا نمی کند اعتماد نکن”. و باز علی علیه السلام در فرمان خود به مالک اشتر نوشته اند :”به پرهیز از این که به مردم وعده بدهی و تخلف کنی زیرا(تخلف از وعده)موجب خشم خدا و مردم خواهد شد “.
و اما بحث فوتبال استان و نماینده آن در لیگ کشوری این روزها جای خاصی در بین ورزشی های منطقه به خود اختصاص داده است. برخی ها اعلام آمادگی کرده اند که در صورت مساعدت مسوولین استان افتخار بدهند و زحمت تقبل نمایند و در فوتبال ما تیم داری نمایند . جمعی دیگر در به در به دنبال حمایت کننده مالی می گردند تا به توسط سرمایه آنها خود را ناجی فوتبال اردبیل معرفی کنند و برای فردایشان نسبت به جمع آوری رای اقدام کنند و برخی ها نیز که واقعا به فوتبال علاقه مند هستند و سربلندی آن را خواستار هستند ناخواسته تحت تاثیر حرف های برخی ها قرار گرفته و میدان داری می کنند.
در هفته ای که گذشت رئیس سابق هیات فوتبال استان بعد از سفر به استان آذربایجان شرقی و دیدار با رئیس فدراسیون وعده ای به فوتبالی های استان داد که همچنان از عملی شدن آن خبری نبوده و نیست.
در حالی که ورزش اردبیل با میزبانی رقابت های والیبال انتخابی جهان روزهای خوشی را پشت سر می گذاشت به یکباره خبری از هیات فوتبال استان و رئیس سابق آن در جامعه ورزشی به شرح زیر منتشر شد(نقل به مضمون):
رئیس سابق فوتبال استان برای احیای تیم داری و حضور مجدد تیم فوتبال استان در لیگ دو امشب در تبریز با مهندس تاج رئیس فدراسیون جلسه مهمی را برگزار کرد .
طی تماس تلفنی با رئیس سابق در خصوص جلسه امروز وی این جلسه را بسیار مهم دانست و گفت:این جلسه به نفع فوتبال استان بوده و نتیجه آن ظرف دو روز آینده به اطلاع جامعه فوتبال استان اعلام خواهد شد.(نقل از کانال رسمی نماینده فوتبال اردبیل).
دو روز که نه نزدیک به ده روز از آن وعده می گذرد . خبر خوش چرا اعلام نمی شود؟اگر امکان تحقق این خبر وجود نداشته آقایان چرا با عجله آن را اعلام و در تماشاگران و هواداران توقع ایجاد کردند؟با مردم باید روراست و صادق بود. باید بگویند که به چه دلیلی آن وعده را داده اند و به چه علتی در جهت تحقق آن در موعد مقرر اقدام ننموده اند؟
بارها لیستی از وعده های داده شده در شش سال گذشته در فوتبال استان را بیان کرده ایم و این یکی نیز به آن لیست  اضافه شد ولی متاسفانه کسی نیست که بیاید و بگوید آقایان به چه دلیل با افکار عمومی بازی می کنند؟ آیا عدم توان و قدرت عملی نکردن وعده ها دلایل بارز از عدم توانایی در اداره یک پست و مقام نبوده و نیست؟چگونه است که برخی ها برای سوابق مدیریتی یک کاندیدا زمین و زمان را به هم می دوزند ولی در ارتباط با عدم برخورداری از توان مدیریتی و عمل نکردن به وعده ها حرفی نمی زنند و کاری نمی کنند؟
فوتبال اردبیل نیازمند به مدیریت کسانی است که توان و قدرت لازم برای تحقق همه وعده های داده شده را داشته باشند. افرادی باید در فوتبال اردبیل سکاندار باشند که صادق،راستگو،بدون حاشیه و عاشق به فوتبال باشند. افرادی که اعتقادبه باند بازی و توجه بیشتر از حد به تعداد انگشت شمار فدایی نداشته باشند و در نهایت افرادی که بتوانند همه فوتبالی ها را در زیر یک سقف جمع بکنند و طرفدار خرد جمعی باشند.
و در نهایت بجاست که آقایان حقیقت وعده داده شده را بیان بکنند تا فوتبالی های اردبیل بدانند که چه کسانی برای فوتبالی های این استان وعده سرخرمن می دهند و به نوعی می خواهند با سرگرم کردن آنها برای خود موقعیت مناسب فراهم کنند و به دوستان و اطرافیانشان توجه بیشتر کرده و فرصت های زیادی فراهم بکنند.




استاندار خدابخش و فوتبال اردبیل

یکی از همکاران رسانه ای در جریان برگزاری رقابت های والیبال انتخابی جهان از استاندار اردبیل در ارتباط با وضعیت فوتبال و سرنوشت تاسف برانگیز نماینده آن در رقابت های لیگ سؤال کرد.

خدابخش با جواب خود آب سردی بر روی دست همه هواداران و علاقه مندان به فوتبال ریخت .آنها بعد از آن همه ناملایمات، کم محبتی ها و بی توجهی ها همچنان چشم امیدشان به مسؤولین و استاندار بوده تا شاید دلشان به رحم آید و چاره ای برای فوتبال اندیشه بکنند . متاسفانه استاندار به جای پاسخگویی و اعلام حمایت برای بالا بردن ضریب امیدواری در بین علاقه مندان به صراحت گفت که شهردار اردبیل با محدودیت منابع مالی مواجه است و باید برای فوتبال به دنبال حامی مالی گشت.

اگر فوتبال اردبیل توانی برای جذب حامی مالی داشت تا حال که این امر تحقق یافته بود. این شعاری بیش نیست . از سی سال قبل همه اش می شنویم که فوتبال اردبیل از نبود حامی مالی ضربه خورده است ، حرف جدیدی نیست که استاندار بخواهد به آن اشاره کرده و وعده عملی شدن آن را بدهد. این نوع حرف زدن وعده سرخرمن است. فکر می کنند ورزشکاران و ورزشدوستان اردبیلی با سرنوشت و تاریخ شروع لیگ ها آشنایی ندارند که با این وعده ها دلخوش شوند؟

همانطوری که بارها اقدامات استاندار در ارتباط با زیر ساخت های مورد نیاز برای مسابقات مهمی چون والیبال را یادآوری کرده و همت وی در حمایت از اداره کل برای بازسازی ورزشگاه های شهید آسمانی و رضازاده را یادآوری کرده ایم ولی این بار باید گفت که موضعگیری این چنینی در قبال فوتبال و پاسخگو نبودن در مقابل خواست هواداران  نوعی شانه خالی کردن از زیر بار مسؤولیت به نظر می رسد .

در شهرهایی که از نظر صنعت و تجارت حرفی برای گفتن ندارند دل بستن به سرمایه گذاری بخش خصوصی در ورزش و فوتبال کاری بیهوده و عبث است. اگر دولتی ها و نهادها و بخش های وابسته به دولت برای حمایت و تحت پوشش قرار دادن یک یا دو رشته ورزشی اقدام ننمایند باید فاتحه فوتبال در این مناطق خوانده شود و پرونده امیدواری و عشق مردم برای همیشه بسته شود.

نجات فوتبال در هر منطقه به سرمایه گذاری و همت بخش خصوصی وابسته است. هیچکس نمی تواند منکر این امر بشود ولی وقتی در منطقه ای بخش خصوصی رغبتی برای سرمایه گذاری نداشته باشد تکلیف چیست ؟ در مقاطعی که بخش خصوصی در اردبیل برای فوتبال روی خوش نشان داده است تا به انتها نتوانسته اند دوام بیاورند و در نیمه راه عطای تیم داری را به لقایش بخشیده اند.

در حال حاضر زمزمه هایی به گوش می رسد که بتوان با سرمایه گذاری استان به میزان دو میلیارد ریال بار دیگر پای بخش خصوصی به فوتبال اردبیل باز شود. بدون در نظر گرفتن حاشیه ها و بیان صلاحیت بخش یاد شده به فعالیت دوباره در فوتبال استان آیا پرداخت این مبلغ، بار سنگینی بر دوش استان می باشد؟ اگر ریخت و پاش های معمولی و برخی هزینه های غیر ضروری انجام یافته را در نظر بگیریم آیا مبلغ یاد شده بسیار قابل توجه است؟

اگر استاندار و دیگر مسؤولین و بخصوص شورای شهر مروری بر وظایف تعریف شده در قبال جوانان و آینده سازان و ایجاد شور و نشاط در جامعه داشته باشند برای تامین مبلغی که بتواند دوباره از استان نماینده ای در لیگ دسته دوم باشد نمی تواند کاری سخت و غیر ممکن باشد.

اگر همتی نباشد و مسؤولین نظر مساعدی برای انجام یک کار نداشته باشند می توان بهانه های مختلفی را ردیف کرد . در هر صورت استاندار اردبیل اگر بخواهد می تواند در کم ترین زمان ممکن مشکل خرید امتیاز تیم دسته دومی را حل کرده و شادی را به اردوی هواداران و علاقه مندان به فوتبال منطقه به ارمغان بیاورد و اگر پیدا کردن اسپانسر برای نجات فوتبال اردبیل نهایت برنامه باشد به این زودی ها امیدی نباید به حضور نماینده ای از استان در لیگ دو و یا یک فوتبال اردبیل داشت.




فوتبال اردبیل و آغاز رقابت های لیگ یک آزادگان

رقابت های لیگ دسته یک باشگاه های کشور امروز با انجام 9 بازی آغاز می شود. این خبر مانند پاشیدن نمک بر روی یک زخم است برای فوتبال دوستان اردبیلی. دردآور و غیر قابل تحمل برای فوتبالی ها و هوادارن فوتبال این منطقه.

با اعلام خبر آغاز رقابت های لیگ یک مطمئنا هواداران صادق فوتبال اردبیل به یاد می آورند روزی را که در فصل 94-93 تیم شهرداری اردبیل برای اولین بار در رقابت های لیگ یک به مربیگری مرد بزرگ و نام آوری چون حاج مهدی دینورزاده در تاریخ 12 مهرماه سال 93 در ساعت 15 و 15 دقیقه در ورزشگاه شهید نصیری یزد در مقابل تیم لوله آن شهر صف آرایی کرد. هواداران اردبیلی برای اطلاع یافتن از نتیجه آن دیدار به منظور محکم برداشته شدن قدم اول لحظه شماری می کردند و اگر حافظه نگارنده یاری نماید با پیروزی دو بر یک شهرداری در اولین هفته نگرانی ها و دلهره ها تبدیل به امیدواری گردید.

پخش گسترده خبر آغاز رقابت های لیگ یک علاقه مندان به فوتبال اردبیل را به روزهایی می برد که بیش از 10 هزار تماشاگر مشتاق و پرشور در ورزشگاه تختی حضور می یافتند و یک دل و یک صدا تیم شهرداری را مورد تشویق قرار می دادند و مسؤولین وقت نیز با هندوانه ای در بغل و لبخندی ملیح بر لب در جایگاه ورزشگاه و حتی در مستطیل سبز حضور پیدا کرده و برای تماشاگران دست بلند نموده و آنها را مجبور به تشویق خود و دوستانشان میکردند.

افسوس که تماشاگران و دوستداران فوتبال را برخی ها و یا جمعی نتوانستند تحمل بکنند و آن شور و نشاط و شادمانی را برای جوانان منطقه زیادی ارزیابی کردند و به یکباره صفحات حمایت و پشتیبانی را ورق زدند و آن را به ناامیدی و یاس و خالی کردن زیر پای تیم تبدیل نمودند.

سرگردانی، سردرگمی و دربدری سزاوار فوتبال اردبیل نمی تواند باشد. بهترین و بالاترین موقعیت ها را از دست دادیم تا امروز کاسه گدایی در دست بگیریم و بر در خانه و محل کار افراد مختلف خیمه بزنیم و التماس بکنیم تا نیم نگاهی به فوتبال اردبیل داشته باشند. کاری کردیم که امروز فوتبال را به صحنه زورآزمایی ها، تهمت زنی ها و فرصت طلبی ها و باند بازی ها تبدیل بکنیم و یاد و اثری از آن روزهای خوش برجای نگذاریم.

فوتبال اردبیل شایسته بهترین ها می باشد. هرچند که در محدوده داخلی آن اختلاف نظرها و سوءتعبیرها را بیشتر و بالاتر از دیگر نقاط کشور شاهد بوده باشیم ولی با بهره بردن از پیشینه پرافتخار ، شایستگی و لیاقت رسیدن به روزهای خوش را دارد و تحقق این عمل، شرط و شروطی را طلب می کند که باید برای رسیدن به آن زمینه فراهم شود و افرادی عاشق، کاربلد و متواضع و کارنامه دار به کار دعوت شوند و مورد حمایت قرار بگیرند.

این که در استانی با استعداد های درخشان، تیم فوتبال آن از دسته یک به دسته سوم سقوطی آزاد و سهمگین داشته باشد آیا قابل بررسی و آسیب شناسی دقیق و علمی نیست؟ این که چگونه در  اولین فصل حضور در لیگ یک با چند شکست مربی بزرگی را که با تبلیغات وسیع به اردبیل آورده بودند به یکباره کنار می گذارند و یا در دومین فصل وقتی تصمیم به برکناری محمد ربیعی گرفته می شود هیچ دلیل و مدرکی را برای ابقای وی نمی پذیرند، آیا کار از یک جا ایراد نداشت؟

در بحث نابودی فوتبال اردبیل هر فرد و ارگان و عنوان داری می تواند با بهره گیری از درصدی معین مقصر قلمداد شود. از زمانی که شهرداری مسافر دسته سوم شناخته شد تا به امروز جمع فوتبالی های اردبیلی برای احقاق حق کار مؤثری انجام ندادند تا جایی که در اثر رفتارهای غیر متعارف باز فرصت ابراز وجود به برخی ها فراهم شده که همچنان در اندیشه آقایی بر فوتبال منطقه را در سر به پرورانند.

فوتبال اردبیل به حال و روزی افتاده است که در فرصت کم باقیمانده برای آغاز رقابت های لیگ دو و سه تکلیف نماینده آن مشخص نیست؟ آیا نمی تواند جای سؤال داشته باشد که شهرداری چون لطف الهیان چرا در جریان حضور تیم در لیگ دسته یک مدام از حمایت حرف می زد و رسیدگی به امور آن و رفع مشکلاتش را واجب و ضروری می شمرد به یکباره پشت تیم را خالی نموده و هوادار پر و پا قرص واگذاری امتیاز تیم می شود؟ آیا نباید مشخص گردد که چرا بعد از استیضاح شهردار و برگشت آن به شهرداری نظرها در مجموعه شهرداری نسبت به تیم 360 درجه چرخش نشان داد و آیا نباید علت رفتارهای دوگانه و چگونگی آن شفاف سازی شود؟

آیا نباید بررسی شود که چرا فرماندار اردبیل که در روزهای خوش فوتبال یکی از هواداران مشتاق بود به ناگاه به تیم پشت کرد و در روزهای ناخوشی یادی از آن نکرد و اظهار نظری ننمود؟ آیا نباید روشن شود که اگر شورای شهری ها تصمیم به واگذاری و دفع بلای تیم از مجموعه شهرداری و شورا گرفته بودند چرا و چگونه دوباره در اطراف تیم آفتابی شدند و اگر این کار امکان پذیر بود چرا از اول فصل در رقابت های لیگ دو این کار را انجام ندادند؟ آیا جای سؤال ندارد که چگونه شورای شهر بدون بررسی جوانب امر بر رای کمیته تشخیص مصلحت قلم قرمز کشید و سفته را جایگزین ضمانت نامه بانگی کرد تا فوتبال اردبیل به وضعیت فعلی مبتلا شود؟ آیا نباید سؤال کرد که چرا آنهایی که تا سهم خود از بلیط فروشی را نگرفتند اجازه ورود رایگان تماشاگران به ورزشگاه را صادر نکردند و بعد از گذشت زمانی دایه مهربان تر از مادر شدند؟

به هر حال این قصه سر دراز دارد ولی آنچه زجرآور و چون سهمی مهلک و کشنده و از پای درآورنده است جای خالی فوتبال اردبیل در لیگ دسته یک و دو می باشد. تا فرصتی باقی است باید آنهایی که در سرنوشت تلخ شهرداری اربیل نقش مهم و اساسی بر عهده داشتند نسبت به جبران اشتباهات خود اقدام نمایند و مسلما نقش برخی از مسؤولین چون استاندار ، فرماندار، مدیرکل ورزش و جوانان ، شهردار و شورای شهر در این ارتباط مهم و کلیدی است و امید می رود این ها فرصت باقیمانده را از دست ندهند و برای فوتبال باشگاهی اردبیل و نماینده ۀآن یعنی تیم شهرداری فکر اساسی در کم ترین زمان ممکن بکنند.

اگر مسؤولین ما بپذیرند و با تمام وجود قبول بکنند که در کنار پروژه ها و فعالیت های عمرانی ، جوانان اردبیلی نیاز به برنامه های شورآفرین دارند به رفع مشکلات فوتبال این شهر نیز باید اهمیتی به مانند پل های روگذر و زیرگذر ، آسفالت معابر و گذرگاهها و در نهایت مگاپروژه های مورد ادعا قائل باشند.

 




مرسل وقری و مدرسی کلاسBآسیا و تبریک مسؤولین فوتبال

مرسل وقری مدرس کلاس B آسیا شد. خبری خوشحال کننده و قابل توجه که در میان  علاقه مندان صادق و دوستداران واقعی فوتبال استان با استقبال مواجه گردید.
مرسل وقری در فوتبال چهره شناخته شده ای است. او از نسل درخشان و فراموش نشدنی فوتبال اردبیل است. رزومه وی در  دوران بازیگری در تیم های مختلف و مربیگری و مدرسی بر همگان روشن و آشکار است
مگر می توان موفقیت به دست آمده توسط وقری در اخذ مدرسی کلاس مربیگری  B   چشم پوشی کرد. او سال ها در فوتبال اردبیل زحمت کشیده و یکی از کسانی است که کمتر افرادی در فوتبال استان می توانند با او قابل مقایسه باشند.
مرسل وقری و خصوصیات منحصر بفرد وی از جمله اخلاق، رعایت احترام پیشکسوتان و علاقه مند بودن به مطالعه، تحقیق و پیشرفت و دوری کردن از حاشیه ها و اهمیت دادن به کاری که بر عهده گرفته است  او را به چهره ای محبوب در بین خانواده فوتبال منطقه تبدیل کرده است.
در این میان باید از کنار کسانی که چشم دیدن موفقیت دیگران را ندارند بی تفاوت گذشت. هستند برخی  که چون نتوانسته اند مانند وقری در فوتبال کشور صاحب جایگاه بشوند، از هر موفقیت وی رنگ از رخسارشان رخت بر می بیندد و به گزافه و هذیان گویی مبتلا می شوند. آنها بیمارانی هستند که بهبود یافتنشان بعید به نظر می رسد.وقتی عقده خود بزرگ بینی در تن و روان افرادی لانه بکند پاکسازی آن همت والایی را طلب می کند که متاسفانه در بین آن دسته از بیماران فوتبالی که می شناسیم این امر شدنی نخواهد بود و آنها تا دم مرگ با این خصلت نکوهیده دست و پنجه نرم خواهند کرد.
از طرف دیگر عکس العمل هیات فوتبال استان نیز در این ارتباط بسی جای تعجب دارد. وقتی یکی از دوستان و همراهان همیشگی آقایان در یک کلاس دست چندم با به کار بردن انواع حیله ها و خدمتگزاری ها شرکت می کنند در تبلیغ و تبریک گفتن و مانور دادن در اطراف آن شب و روز نمی شناسند. از چنین افرادی که ارتقایشان بر اساس رابطه ها بوده نه ضابطه ها بت هایی می تراشند و چنان وانمود می کنند که دیگر مثل آنها را در فوتبال اردبیل مادری نخواهد زایید و در مقابل چهره ای چون مرسل وقری با آن همه پیشینه درخشان موفق به کسب مجوز مدرسی کلاس مربیگریB آسیا می شوند ولی آقایان حتی جرئت تبریک خشک و خالی به وی را به خود نمی دهند.
البته تقصیر بیشتری هم متوجه آنها نیست چرا که گردانندگان تشکیلات را کسانی تشکیل می دهند که تا دیروز با فوتبال منطقه بیگانه بودند و به یکباره با عنایت همشهری ها در فوتبال قدعلم کرده اند . گناهی متوجه آنها نبوده و نیست که چهره هایی چون مرسل وقری را نشناسند بلکه گناه و تقصیر از آن کسانی است که آنها را در فوتبال اردبیل صاحب منصب و مقام نمودند.
ناگفته پیداست که وقری به تبریک کسانی که از خانواده فوتبال اردبیل نبوده و نیستند ، نیازی ندارد. تبریک او کارنامه و موفقیت هایش در فوتبال کشور است ولی آنهایی که حرکت کوچکی از یکی از سرسپردگان را چون کوهی عظیم جلوه می دهند بدانند که این رفتارها و بی توجهی ها به بزرگان فوتبال استان هیچوقت فراموش نخواهد شد و مسلما آنها روزی باید تاوان این گونه رفتارهای نسنجیده خود را بدهند.
موفقیت مرسل وقری موفقیت فوتبال دوستان و اهالی صمیمی آن است. امیدواریم وقری همچنان در جاده ترقی و پیشرفت گام بردارد و بدین ترتیب دوستان را شاد و مسرور و دشمنان فوتبال اردبیل و خودمحورهای از خود راضی را ملول و غمگین گرداند . انشااله




ضرورت جلوگیری از اعمال نظرها در مجمع انتاخاباتی هیات فوتبال استان

بعد از سفر تاج به استان اردبیل زمزمه هایی مبنی بر برگزاری مجمع انتخاباتی در آینده ای نزدیک به گوش می رسد.

هر چند که این کار بسیار دیر انجام می شود ولی از قدیم گفته اند که جلوی ضرر هر زمان که گرفته شود باز هم منفعت و سود در پی خواهد داشت. اگر همه مسائل مربوط به هیات فوتبال استان و بخصوص در دو سال گذشته کنار هم قرار بگیرند نتیجه ای جز این که این هیات مدت هاست که خارج از ضوابط و مقررات به کار خود ادامه داده است به دست نخواهد آمد.

بارها بحث مشکلات موجود بر سر فوتبال و اقدامات غیر قانونی در آن عرصه مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته و حتی در جریان سفر تاج برخی از آنها نیز مورد تایید و قبول رئیس فدراسیون قرار گرفت اما در این میان آنچه بیشتر حائز اهمیت است ارج نهادن به قانون و مقررات و پافشاری بر اجرای آن و برخورد قاطع با کسانی است که در فوتبال این استان در شش سال گذشته در مواردی چند قانون را زیر پا گذاشته و در برخی موارد نیز آن را دور زده اند.

کارشناسان اعتقاد دارند که حرکت در مسیر قانون در نهایت به نفع همه می تواند باشد هرچند که در یک مقطع زمانی محدود ، عمل به قانون سلیقه عده ای را تامین نکند ولی در پایان کار کلیه افراد می توانند از اجرای قانون راضی و خشنود باشند پس در بحث فوتبال اردبیل پسندیده خواهد بود که رئیس فدراسیون از همان لحظه های اول کلید خوردن امور مربوط به مجمع انتخاباتی استان خود شخصا نظارت بکند و از اعمال نظر افرادی که در سال های اخیر عامل اصلی به وجود آمدن وضعیت فعلی می باشد جلوگیری نماید.

فوتبال به لحاظ میزان گسترش و تاثیر گذاری اش در بین جوانان و بخش عظیمی از جامعه از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد و هرگونه رفتار و عمل خارج از چارچوب مقررات و قوانین موجود می تواند اثرات منفی جبران ناپذیری برجای بگذارد. همین که می بینیم در شش سال گذشته در بیشتر موارد که قانون و گردن نهادن به آن در دستور کار قرار نگرفته تاثیرات منفی قابل توجهی بر جای گذاشته است که وجود اختلاف و عدم  تفاهم و تعامل در بین وابستگان به جامعه فوتبال یکی از بارزترین و مهم ترین عوامل این ادعا می تواند محسوب شود.

وقتی فوتبال در بین رشته های ورزشی در سطح استان از جایگاه مطلوبی بهره می برد در چنین عرصه نمی توان و نباید کارها بر اساس اعمال سلیقه شخصی پیش برود. فوتبال که ملک شخصی این و آن نیست که بتوان آن را با میل  افراد و با اراده برخی ها جابجا کرد و قوانین جدیدی وضع کرد و در محدوده استان به اجرایش گذاشت.

یکی از بزرگ ترین مشکلاتی که در فوتبال در ازای عمل نکردن به قانون پیش می آید دامن زدن به حاشیه های موجود و تولید حاشیه های ریز و درشت جدید است.

حاشیه چیزی جز خارج شدن از مسیر اصلی و انحراف از راه و روش صحیح و اصولی نبوده و نیست و با توجه به این امر می توان ادعا کرد که تولید حاشیه و حاکمیت آن در فوتبال می تواند حکم سمی خطرناک و کشنده را داشته باشد و همه در سطح استان شاهد هستند که در سال های اخیر حاشیه ها چه ضربات مهلکی که بر فوتبال ما وارد نکرده و چه سختی ها و مشقت هایی که بر ان تحمیل نکرده است.

باز کردن گره فوتبال اردبیل و در نهایت برگزاری آبرومندانه مجمع انتخاباتی هیات استان فقط و فقط در دستان تاج رئیس فدراسیون فوتبال می باشد. بدون شک وی در جریان سفر کاملا با موضع همکاران خود در فدراسیون و چگونگی رفتار آنها در قبال فوتبال استان و قصد و هدف آنها از طولانی کردن مدت حاکمیت برخی ها آشنا شد و حالا نوبت او است که با نظارت کامل و یادآوری وظایف کمیته ها و جلوگیری از هرگونه اقدامات خودسرانه و تفسیر آئین نامه و مقررات زمینه برگزاری انتخاباتی  رقابتی را فراهم کند و در تاریخ فوتبال این استان نامی نیک از خود به یادگار بگذارد.

در سال 92 دو چهره محبوب و دوست داشتنی فوتبال مرحوم منصور پورحیدری و جلال طالبی در مصاحبه ای گفته بودند: کفاشیان هم نمی داند چه کسانی این فوتبال را اداره می کنند. و به  راستی با ظلمی که بر فوتبال اردبیل در سال های اخیر روا داشتند و با زیر پا گذاشتن مقررات، برخی ها فقط ساز خود را کوک کردند پذیرفتن نظر آن بزرگان برای علاقه مندان به فوتبال در اردبیل سهل و آسان می شود و امیدواریم تاج این بار در قبال فوتبال استان عنان هماهنگی و برگزاری و اجرای برخی از امور را به دست کسانی بدهد که در بی طرفی و صداقت آنها کوچک ترین شکی نداشته باشد. امیدواریم در آینده این گفته معروف بزرگان فوتبال را در مورد تاج صادق ندانسته و در مدیریت وی شک و تردیدی به خود راه ندهیم. انشااله




حاشیه ها و دستاوردهای سفر تاج به استان

تاج رئیس فدراسیون فوتبال دو روز به اردبیل سفر کرد و بعد از دیدار و گفتگو با مسوولین ورزش و فوتبال رفت تا در ارتباط با سرنوشت فوتبال استان بعد از سال ها بلاتکلیفی تصمیم گیری بکند.
این سفر،مسایل،حاشیه ها،حرف و حدیث ها و دستاوردهای مختلف داشت. اما قبل از پرداختن به مسایل ابتدا به عزیزانی که بعد از انتشار مطالب بساط تهمت، ناروا و هتک حرمت را باز خواهند کرد و تحت عناوینی چون فوتبال اردبیل به طرفداری ازهیات  استان؛ ما را میهمان عناوین مختلف خواهند کرد
باید بگوییم که همه گفته ها و نوشته های ما دارای دلیل و مستندات کافی است و بهتر خواهد بود که آقایان سینه چاک ،جواب منطقی بدهند و افکار عمومی را در جریان بگذارند. باید آقایان بدانند که دیگر حنای آنها رنگی ندارند.چرا که در زیر نقاب ،فحش دادن و هتک حرمت کردن می تواند کار هر کسی باشد. مرد آن بوده و خواهد بود که اگر مطلبی می نویسد و یا ناسزایی می گویدو یا به نوشته های ما اعتراض دارد جرئت به خرج بدهد و همتی بکند و اسم خود را در مطلبش قید بکند. این که کسی نتواند آشکارا و به وضوح سخن بگوید و با پیشانی باز از گفته هایش دفاع بکند نشان دهنده باطل بودن ادعا و حرف های بی پایه آنها می باشد.
دروغ گفتن و تهمت زدن کار مرد های مرد نیست. مرد آن است که امضای خودش را در زیر نوشته هایش بگذارد و در هر مکان و لحظه ای از ادعاهای خود دفاع بکند.
ما نمی توانیم ادعا بکنیم که همه گفته ها و نوشته های ما درست و عاری از هرگونه خطا می باشد . اگر به اشتباه خود پی ببریم این شهامت را داشته و داریم که از محضر همه خوانندگان نشریه و ورزشی ها عذرخواهی بکنیم و هیچوقت به مانند برخی ها بر حرف های بی مدرک و اعمال نسنجیده خود پافشاری نکرده و خود را عاری از خطا نمی دانیم. حاشیه های این سفر و برداشت هایی که از کنار هم گذاشته شدن بسیاری از موارد حاصل شده است را خواهیم نوشت و مسلما اگر دوستان کانال نویس هوادار و طرفدار حاکمان فوتبال جوابی داشته باشند و آن را به ما ارسال بکنند انعکاس آنها وظیفه ما بوده و خواهد بود و در نهایت امیدواریم آقایان حداقل بعد از سفر تاج و برخی دوستانشان به استان در روش برخورد با منتقدان تجدید نظر بکنند و با مدد گرفتن از راه و رسمی عقل پسند و تاثیرگذار در راستای باز شدن گره های فوتبال اردبیل همکاری کنند. منتقدان را دشمن خونی حافظ نشینان به حساب نیاورند و حداقل به نظر و افکار و استدلال آنها احترام بگذارندوبه جای ناسزا گفتن و تهمت زدن و رفتارهای غیر انسانی برای هرچه بیشتر روشن شدن مسائل از راه منطق وارد  بشوند.
استقبال از تاج در فرودگاه
استقبال از تاج در فرودگاه در شان مردم منطقه و فوتبال استان نبود. بیشتر نفرات حاضر چهره های نام آشنایی نبودند. از بزرگان فوتبال حاج مسعود هوشمندی،مصطفی فیروزی و بهنام دولت  مشاهده می شد. می گفتند که هوشمندی و فیروزی را اداره کل ورزش و جوانان دعوت کرده و بهنام دولت نیز به عنوان یکی از اعضای هیات فوتبال استان به استقبال آمده بود.
چرا بزرگان فوتبال به این مراسم دعوت نشده بودند؟ آیا همه بضاعت فوتبال استان و سرمایه بزرگان آن ،همان تعداد محدود می باشد؟ چه سیاستی در پشت اینگونه تفکرات لانه کرده است؟ آیا حضور بزرگان،زحمت کشیده ها و شناخته شده های فوتبال منطقه برای برنامه ها، اهداف و نقشه های عده ای ،ضرر و زیان می تواند به همراه داشته باشد؟
این که گفته می شود بین فوتبالی ها و بزرگان این رشته با هیات فوتبال استان فاصله ایجاد کرده اند مدرکش همان سفر تاج به استان است که در هیچ برنامه ای توجهی به بزرگان و پیراهن پاره کرده های این رشته نشد. آیا از آنهایی که از مالک بابک درخواست رزومه می کنند می توان بیشتر از این انتظار داشت؟
دوستان تعریف می کردند که برخی ها در فرودگاه طوری رفتار کرده اند تا از نزدیک شدن غیر خودی هابه رئیس فدراسیون جلوگیری بکنند. می گفتند به رضا آستانه که به حق زحمت فوتبال و فوتبالی ها را در سرعین را تحمل می کند و آشنایی قبلی نیز با تاج دارد، اجازه داده نشده است که برای انتقال تاج به سرعین اقدام بکند. این اتفاق در حالی افتاده است که آستانه رئیس هیات فوتبال سرعین و زیر مجموعه هیات استان می باشد.
به هر حال در همان گام اول در فرودگاه مشخص شد که وقتی ادعا می شود در فوتبال استان به پیشکسوتان ،بزرگان و پیراهن پاره کرده ها بی توجهی می شود و حتی برخی از اعضای هیات فوتبال و مدعیان       خدمت با نام و قیافه پیشکسوتان آشنا نیستند به اثبات رسید . آیا پیشکسوتان فوتبال و کارنامه دارها در فوتبال شایسته حضور در فرودگاه و ملاقات با رئیس فدراسیون نبودند؟
سرعین مقر فرماندهی
یکی از نکات مورد توجه این سفر استقرار تاج در سرعین تا آخرین لحظات حضور در اردبیل بود . محل اسکان رئیس فدراسیون هتل لاله سرعین بود. همه جلسات و دیدارهای وی در آن هتل انجام پذیرفت. راستی آیا رواست که رئیس یک نهاد که برای بررسی مشکلات یک رشته ورزشی و دیدار با هواداران و ورزشکاران آن رشته به استان مسافرت کرده در سرعین و هتل لاله استقرار یابد و بدین وسیله دسترسی علاقه مندان محدود و محدود تر گردد؟
اگر بازیکنی و یا یک مربی و یا علاقه مندی می خواست به دیدار رئیس فدراسیون مشرف شود به چه ترتیبی می توانست اقدام نماید؟ چرا حداقل امکان دیدار نمایندگان طرفداران و هواداران با رئیس قوتبال فراهم نشد؟رئیس فدراسیون فوتبال جلسات و دیدارهایش را باید در محل هیات فوتبال برگزار می کرد و دسترسی علاقه مندان به وی تسهیل می شد. آن موقع دیگر برخی ها نمی توانستند ادعا بکنند که کل مخالفان آنها به ۷نفر نمی رسد.
این برنامه را اداره کل به رئیس فوتبال تنظیم کرده بود و این کار نیز از دستپخت های هیات فوتبال استان بود؟ تاج به عنوان رئیس فدراسیون تافته جدا بافته نبوده و نیست. وظیفه او گوش کردن به حرف دل مردم و عمل در راستای خواست و نیاز آنها می باشد. اگر به خود تاج پیشنهاد می شد که در چه محلی می خواهی جلسات خود را برگزار بکنی بدون شک او محل هایی چون اداره کل و هیات فوتبال را انتخاب می کرد ولی ولی افسوس که با برنامه ریزی صورت گرفته دست علاقه مندان را از رئیس فدراسیون کوتاه کردند.
فراموشی مربیان زحمتکش
رفتارهایی که در جریان این سفر از سردمداران فوتبال اردبیل سر زد اگر به درستی بررسی شود دل هر علاقه مندی را به درد می آورد. وقتی آقایان به کلاس های پایه و استعداد یابی ها افتخار می کنند پس چرا در چنین مواقعی عاملین اصلی این موفقیت ها فراموش می شوند و کسی سراغی از آنها نمی گیرد؟ مربیانی که در گرما و سرما و در عین گمنامی با عشق به فوتبال و آینده جوانان این دیار عرق می ریزند و زحمت می کشند چرا مورد بی توجهی قرار می گیرند؟ مربیان زحمتکش فوتبال پایه استان ارزش این را ندارند که برای دقایقی هر چند کوتاه بارئیس فدراسیون درد دل بکنند؟ این سفر مگر بر طبق ادعای آقایان هدفش بازدید از امکانات نبود؟کدام یک از امکانات فوتبالی استان در دید رئیس فدراسیون قرار گرفت؟
آیا آقایان نمی توانستند در همان جلسه ای که روسای هیات های شهرستان ها را دعوت کرده بودند از مربیان پایه و زحمتکش نیز می خواستند در جلسه حضور یابند و با رئیس فوتبال کشور درد دل نمایند؟
آیا آقایان از حضورمربیان ترس و واهمه ای داشتند که این کار را انجام ندادند؟ اگر مسوولی به عملکرد خود اطمینان داشته باشد نباید از حضور مخالفان در چنین جلساتی ترس داشته باشد. اگر قرار بود تاج در سفر به اردبیل در جلساتی با حضور مدیر کل ،رئیس سابق هیات فوتبال استان و تنی چند از هواداران هیات حضور یابد نیازی به آمدن تاج  و تحمیل هزینه  به استان نبود . این کار در عین سادگی در تهران امکان پذیر می شد. اصلا به جرئت می توان گفت که ما در این سفر فلسفه آن را فراموش کردیم  و فرع را بر اصل ترجیح دادیم.
دیدار با تاج
علی رغم محدودیت های زیاد ، نگارنده این سطور موفق شد برای دقایقی رئیس فدراسیون را ملاقات بکند . در هوای خوب و دلپذیر و مطبوع سرعین و در حالی که پاسی از شب گذشته بود در برابر تاج قرار گرفتم تا شاید بتوانم گوشه ای از حقایق و واقعیت های فوتبال اردبیل را به سمع و نظر او برسانم.
در این ملاقات افتخار داشتم که به همراه تنی چند از بزرگان ، تاج را در جریان امور فوتبال منطقه قرار بدهم. اموری که در بسیاری از موارد کمتر به آن ها پرداخته شده و بیشتر بر روی آنها گرد و غبار  فراموشی نشسته است.
تاج با حوصله و سعه صدر به حرف های ما گوش کرد و بیشتر مطالب مطرح شده توسط ما را تایید کرد و از شنیدن برخی از آنها نیز تعجب نمود و زمانی که با برهان و ادله لازم مواجه شد جز قبول و پذیرش آنها چاره ای دیگر مشاهده نکرد.
در جریان ملاقات با رئیس فدراسیون به خوبی بر من حقیر روشن و آشکار شد که بحث فوتبال اردبیل و ادامه دار شدن ریاست بر آن و برگزار نشدن مجامع سالیانه و انتخاباتی و دیگر مواردی که می تواند با فوتبال مطرح شود با راهنمایی های استان و از داخل فدراسیون هدایت می شود.
در این سفر گوشه ای از حقایق به تاج روشن شد و متوجه گردید که برخی ها برای حمایت از بعضی ها چه کارهایی که انجام نمی دهند  و این امر می تواند بزرگ ترین دستاورد تلقی گردد. اگر وی در کوتاه کردن و از بین بردن این اقدامات اراده بکند می تواند بسیاری از مشکلات فوتبال کشور و استان ها را برطرف نماید.
بزرگ نمایی دوم شدن هیات استان در کشور
از تاج سؤال شد که آیا با بودن استان هایی چون اصفهان، آذربایجان شرقی، خراسان رضوی، تهران، البرز و … شما می توانید بپذیرید که هیات فوتبال استان اردبیل در سطح کشور در جای دوم قرار بگیرد؟ تاج با سکوت خود جواب ما را داد و وقتی شنید که ساکت نامه را امضاء کرده است گفت که وی دو روز نیست که مسؤولیت دبیر کلی را بر عهده گرفته است و گفتیم حالا شما باید بررسی بکنید و ببینید که در فدراسیون تحت مدیریت شما چه می گذرد و چگونه با خواست عده ای به حقایق لباس جعل و تحریف پوشیده می شود؟
مشخص است که نامه توسط امور استان های فدراسیون تنظیم شده است و به امضای دبیر کل فدراسیون رسیده است. مسؤول امور استان های فدراسیون ، طالقانی رئیس هیات فوتبال استان خوزستان است. به نظر می رسد رؤسای هیات های استانی که در سال های اخیر با وحدت و تصمیمات هماهنگ توانسته اند در فدراسیون تاثیر گذار باشند به هیچ وجه دوست ندارند رؤسای همسوی خود در استان ها را از دست بدهند و بنابر این تلاش می کنند با توسل به برخی از رفتارها و حرکت های غیر منطقی عملکرد هیات های دوست، برادر و همسو را بزرگ جلوه بدهند و به نوعی از متزلزل شدن موقعیت آنها ممانعت کنند.
رهبری هیات های استانی نیز در این جریان ها با طالقانی رئیس هیات فوتبال استان خوزستان و مسؤول امور استان های فدراسیون و بهار وند رئیس هیات فوتبال استان لرستان و رئیس سازمان لیگ  می باشد. در سفر تاج به اردبیل طالقانی او را همراهی می کرد و گفته ها حاکی از حمایت تمام قد و بی قید و شرط وی از هیات استان می باشد و بهاروند نیز که در زمان مسؤولیت کفاشیان در فدراسیون به اردبیل مسافرت کرد  در گزارشی وابستگی خود به هیات استان اردبیل را نشان داده است.
حال با این وضعیت و فضای حاکم در مدیریت فدراسیون و این که آقایان مسؤول در کمیته های مختلف دوست ندارند و نمی خواهند موقعیت به  دست آمده را از دست بدهند همه توانایی ها و امکانات را بسیج می کنند تا دوستانشان را در هیات های استانی ابقا بکنند که نمونه ای از این ادعا ، نامه دوم شدن فوتبال اردبیل در سطح کشور می باشد.
استان های برخوردار و کم برخوردار
در جریان سفر و بنا به گفته تاج مشخص گردید که هیات های استانی در دو گروه برخوردار و کم برخوردار مورد ارزیابی قرار می گیرند و استان اردبیل در گروه هیات های کم برخوردار بعد از استان لرستان( که رئیس هیاتش رئیس سازمان لیگ است) در سکوی دوم قرار گرفته است و از استان هایی مانند ایلام، کرمانشاه، کردستان، سیستان و بلوچستان ، کهکیلویه و بویر احمد ، آذربایجان غربی و … پیشی گرفته است ولی در نامه ای که تنظیم شده و به اداره کل ورزش و جوانان استان ارسال شده است امور استان های فدراسیون به بحث استان های کم برخوردار اشاره نکرده و به نوعی با تحریف واقعیت ها در راستای انحراف افکار عمومی و گول زدن و فریفتن آنها اقدام کرده است.
این کار با چه قصد و هدفی انجام پذیرفته است؟ مگر نه این است که مسؤولین و کسانی که در نظام مقدس در هر پست و مسؤولیتی که هستند امانتدار به شمار می روند و باید از امانتی که در اختیار آنها می باشد به درستی و با تمام وجود حفاظت بکنند پس چرا آقایان به راحتی واقعیت ها را زیر پا می گذارند و به جای این که به صراحت اعلام نمایند که اردبیل در گروه استان های کم برخوردار در جای دوم قرار گرفته است این هیات را در سطح کشور دوم معرفی می کنند؟ آیا این اقدام آقایان قابل پیگیری نیست؟ آیا افرادی که به این قبیل کارها دست می زنند و برای تثبیت موقعیت دوستان و همسویان واقعیت ها را وارونه جلوه داده و حقایق را در زیر پاهایشان پایمال می کنند می توانند قابل اعتماد باشند؟
حال که رئیس فدراسیون به رفتارهای حساب شده و جانبدارانه و خارج از عرف همکارانش در امور استان ها آگاهی یافته است در قبال آنها باید چگونه رفتار نماید و با کسانی که جمعی را به تمسخر می گیرند و به دور از واقعیت موردی را به آنها تحمیل می نمایند به چه نحو تصمیم گیری می کنند.
آیا افرادی که به عنوان امور استان های فدراسیون انجام وظیفه می کنند و آگاهانه با تحریف واقعیت ها صلاح فوتبال استان ها را نادیده گرفته و نفع خود و دوستانشان را مقدم بر هر چیزی می پندارند صلاحیت ادامه فعالیت در چنین پست مهمی را دارند؟ نحوه عملکرد گروهی و حساب شده آنها به نفع خود نیازمند یک بررسی علمی است تا مشخص شود حضرات برای این که خود باشند و موقعیت شان با خطری مواجه نباشد به چه کارهایی دست زده و احیانا چگونه و به چه نحوی فوتبال را قربانی نموده اند.
حالا که کم کم رفتارهای جانبدارانه برخی ها آشکار می شود این بار نوبت رئیس فدراسیون فرا می رسد که با قاطعیت به این داستان ها پایان بدهد و کسانی را که می خواهند حق و واقعیت را در زیر پای بودن، ماندن و کرسی را ازدست ندادن قربانی کنند با قاطعیت برخورد بکند و تلاش را بر این استوار سازد که حق را به حقدار برساند و از هرگونه تحریف و توهین به افکار عمومی جلوگیری بکند .
تاج باید بداند با نامه ای که متن آن جعلی است به شعور ورزشکاران و ورزشدوستان و جامعه فوتبالی اردبیل توهین شده است و عاملین این اقدام نابخردانه باید از مردم و ورزشی های همیشه قهرمان و حسینی این استان عذرخواهی بکنند.
توانست در بین استان های کم برخوردار از هیات استان لرستان که مسؤولیتش بر عهده بهاروند دیگر حامی هیات استان اردبیل در فدراسیون است، پیشی بگیرد؟!!!
مجمع سالیانه
وقتی تاج با سؤال چرا در شش سال گذشته مجمع سالیانه هیات فوتبال استان تشکیل نیافته است ، مواجه شد ابتدا سکوت کرد. وقتی در ادامه به وی گفته شد مگر نه این است که فدراسیون و امور همیشه فعال استان های آن سنگ اساسنامه را به سینه می زنند و مدعی هستند که همه امور هیات های استانی باید بر اساس اساسنامه به پیش برود پس چرا در قبال عدم تشکیل مجمع که اقدامی کاملا بر خلاف اساسنامه است تاکنون عکس العملی نشان نداده است؟ زمانی که طالقانی علاقه خود به هیات فوتبال استان را نشان می دهد چرا در این ارتباط به فوتبال منطقه کم لطفی کرده است؟ در شش سال گذشته گردش مالی این هیات به چه ترتیب قانونی تلقی می شود؟ برنامه های سالانه این هیات چگونه اجرایی شده اند؟
تاج در جواب این سؤال گفت: مجمع باید هر سال یک بار تشکیل می شد. تشکیل نشدن مجمع و مصوب نشده اعتبارات و هزینه های آن در هر سال مطمئنا در حسابرسی ها مساله ساز می شود و به صراحت می توان گفت که این کار بر خلاف اساسنامه است و باید مورد بررسی قرار بگیرد.
وقتی این بحث را  ما در نشریه مطرح می کردیم و لزوم تشکیل مجمع سالیانه را یادآوری می نمودیم لشگری از نمک پرورده ها در فضای مجازی راه می افتادند و ما را میهمان ادب، متانت و بزرگواری خود می کردند و با چهره هایی در زیر نقاب هرآنچه لایق خود و ارابابانشان بود نثار ما می کردند.
دبیر هیات استان نیز که فورا بیانیه نوشته شده توسط دیگران را به نام خود منتشر می نمود و ما را به دلیل بیان واقعیت ها منقلی و خائن فوتبال معرفی می کرد . حالا منتظر می مانیم که این آقایان بعد از تایید گفته های ما توسط رئیس فدراسیون فوتبال، برای تاج چه نقشه ای می کشند و او را با چه ادبیاتی مورد خطاب قرار می دهند؟
به راستی حالا باید پرسید که دشمن فوتبال کیست؟ ما که حقایق را بازگو می کردیم و چگونگی عمل نشدن به اساسنامه و قانون را یادآوری می کردیم و یا آنهایی که با حمایت امور استان های فدراسیون به راحتی در شش سال گذشته قانون و مقررات را زیر پا له کردند و آن را دور زدند و به هر ترتیبی که خواستند ، بریدند و دوختند و پوشیدند؟
حال دوباره با این نوشته دشمنان همیشه نقاب بر چهره و دبیر هیات استان ( قانونی و غیر قانونی بودنش بماند) دوباره راه نیفتند تا برای به فراموشی سپردن حقایق، جار و جنجال راه انداخته و بساط تهمت زنی و مارک چسباندن را پهن بکنند . اگر واقعا دلشان به فوتبال می سوزد و مدعی هستند که همه اقدامات آنها بر اساس اساسنامه بوده است به این سؤال پاسخ بدهند که چرا نتوانستند در شش سال گذشته برای یک بار مجمع را برگزار بکنند و به همه اقداماتشان چه مالی و چه اجرایی چهره قانونی ببخشند..
بعضی وقت ها شنیده می شود که آقایان مدعی هستند هیات برای برگزاری مجمع به فدراسیون نامه نوشته و آنها برای تحقق این امر اقدام نکرده اند. آیا این دلیلی بر ادامه یک کار غیر قانونی در طول شش سال می تواند باشد؟ قانون همه امور را پیش بینی کرده است و می توانستند با توسل به آن به طرق مختلف مجمع را برگزار بکنند ولی وقتی اراده ای نباشد و یا کاسه ای زیر نیم کاسه باشد نتیجه این می شود که برخلاف تاکید صریح و روشن اساسنامه در شش سال گذشته کاری غیر قانونی در هیات استان انجام پذیرفته و با توجه به حمایت های امور استان های فدراسیون آب از آب تکان نخورده است.
آیا در این ارتباط امور استان های فدراسیون کم کاری نکرده است؟ آیا آنهایی که مسؤولیت دارند یک بار سؤال نکردند  که چرا این مجمع تشکیل نمی شود؟ چگونه آقایان می توانند به سرعت نور جواب یک نامه را با دستکاری در واقعیت ها بدهند ولی در طول شش سال برای یک بار به یاد مجمع سالانه این استان نیفتادند؟
وقتی به تاج گفته شد که با جمع بندی موضعگیری های فدراسیون و امور استان های آن در قبال فوتبال اردبیل در شش سال گذشته انسان به این نتیجه می رسد که شاید هر وقت نامی از فوتبال این منطقه ذکر شود آقایان در فدراسیون می گویند بابا ول کنید مورچه چه هست که کله و پاچه اش چه باشد؟ اردبیل در کجای فوتبال قرار دارد که برای مجمع سالیانه اش فکر کنیم و یا برای مجمع انتخاباتی اش برنامه ریزی کنیم؟ بگذارید به همین نحو ادامه بدهند و صدایشان در نیاید. خوب آنهایی هم که هستند هماهنگ با ما بوده و یک رای ثابت در همه رای گیری ها داریم پس ملالی نیست .
در اجرای این سیاست گویا یکی از دوستان همراه تاج در سفر گفته است که اگر کارها به روال موجود باشد تا ده سال دیگر هم مدیریت هیات استان به همین نحو ادامه خواهد یافت. ( نقل به مضمون). جل الخالق قدرت، توانایی و ابهت و نفوذ برخی ها را باید در فدراسیون با این نقل و قول ها درک کرد و با حاکمیت این تفکر درب برگزاری مجمع و تغییر در سیاست های فوتبال استان را تخته کرد و به هیچ تحول و برنامه ای امیدوار نشد.
نمی دانم چرا آقایانی که سنگ ورزش را به سینه می زنند و فوتبال استان را در جاده پیشرفت و تعالی و همه اقدامات هیات را قانونی می پندارند چرا برای یک بار به این کار نمی پردازند که آقایان اگر قرار است هیات بر اساس اساسنامه موجود بچرخد پس چرا در شش سال گذشته این مهم یعنی برگزاری مجمع و مصوب شدن برنامه ها و اعتبارات هیات انجام نشده است؟
امور استان های فدراسیون بهتر است این امر را نیز شفاف سازی بکند که در ارزیابی استان ها از 1000 امتیاز ، برگزاری مجمع سالانه می تواند چند امتیاز به اندوخته های هیات اضافه بکند. آیا امتیاز مجمع برگزار نشده به سبد هیات منظور شده است؟ و اگر نه آیا در صورت برگزاری و اختصاص امتیاز مربوطه استان اردبیل می توانست در بین استان های کم برخوردار از هیات استان لرستان که مسؤولیتش بر عهده بهاروند دیگر حامی هیات استان اردبیل در فدراسیون است، پیشی بگیرد؟!!!
معمای نایب رئیس بانوان
سؤال بسیار ساده و آسان بدون کوچک ترین ابهام مطرح می کنم که امید وارم از سوی مسؤولین جوابی قانع کننده به آن داده می شود . مخصوصا امور استان های فدراسیون حامی هیات فوتبال استان در این ارتباط پیشقدم باشد.
نائب رئیس بانوان هیات فوتبال استان اردبیل کیست؟
در صورتجلسه ای که برای جلسه رؤسای هیات های استان در حضور تاج رئیس فدراسیون تنظیم شده است خانم ایناز غیایی صورت جلسه را با عنوان نائب رئیس بانوان امضاء کرده است.
صورت جلسه ای که تصویر آن ر اختیار علاقه مندان قرار گرفته است مربوط به تاریخ 14/12/91 است. همان مجمعی که با ترک جلسه توسط احد پازاج مدیر کل وقت ورزش و جوانان از رسمیت افتاد. اگر به امضای صورتجلسه دقت شود امضای رئیس فدراسیون و مدیر کل ورزش و جوانان در آن دیده نمی شود و در اساسنامه ای که هیات فوتبال استان ادعا می کند که همه اقدامات و کارهایشان بر  اساس آن می باشد به صراحت آمده است که مجمع با حضور یکی از این دو یعنی رئیس فدراسیون
و یا مدیر کل ورزش و جوانان رسمیت پیدا می کند. وقتی امضای هیچ کدام از اینم دو مسؤول در صورتجلسه مشخص نبوده و نیست بنابر این  مصوبات آن نیز قانونی نبوده و نخواهد بود .
اگر به بند بند مصوبات که در صورتجلسه قید شده دقت شود مشخص است که خانم سمیرا فرمانی به عنوام نائب رئیس معرفی گردیده  ولی مدت هاست که در جلسات و مراسم و گردهمایی های مختلف آیناز غیایی به عنوان نائب رئیس شرکت می کند و در جلسه اعضای هیات استان و رؤسای شهرستان ها با رئیس فدراسیون نیز حضور یافته و صورتجلسه را نیز با سمت نائب رئیس بانوان امضاء کرده است.
از طرف دیگر بند 3 ماده 10 اساسنامه هیات های استانی به صراحت بیان می کند که نواب رئیس به پیشنهاد رئیس هیات فوتبال استانو با تائید مجمع عمومی انتخاب می شود و به عبارتی دیگر هر فردی به عنوان نائب رئیس موقعی می تواند فعالیت رسمس و قانونی داشته بتاشد که انتخاب وی یبه تائید مجمع همومی هیات های استانی برسد.
با شرحی که رفت اولا انتخاب خانم سمیرا فرمانی بر اساس صورتجلسه یاد شده غیر قانونی بوده چرا که با ترک جلسه توسط احد پازاج ، جلسه از رسمیت افتاده است و مصوبات آن نمی تواند قانونی باشد. از طرف دیگر حضور فریدون اصفهانیان در مجمع و امضای صورتجلسه توسط وی ضرورتی نداشته و بر اساس اساسنامه حضور وی در مجمع نمی تواند دلیلی بر قانونی بودن آن باشد.
ثانیا در حال حاضر نیز که خانم غیایی به عنوان نائب رئیس مشغول به کار بوده و صورتجلسه را نیز تحت این عنوان امضا کرده است در کدام مجمع وی توسط رئیس وقت هیات استان معرفی شده و از مجمع رای اعتماد گرفته است؟
آیا رفتار بر خلاف تاکید صریح ، روشن و آشکار اساسنامه خلاف نیست؟ اگر چنین حرکتی از دیگران سر می زد نمک پرورده ها و سینه چاکان هیات فوتبال استان چه ها که نمی کردند و جو را آشفته نمی نمودند و چه اتهاماتی که نمی زدند. کافی است آقایان به این سؤال ساده و پیش پا اذفتاده پاسخ بگویند و مدارک مربوط به انتاخاب خانم غیایی به نائب رئیسی بانوان هیات استان و مصوبه مجمع عمومی را ارائه بدهند تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
امیدواریم کمیته امور استان های فدراسیون و طالقانی مسؤل کمیته که این روزها به دلیل برتر شدن هیات خوزستان در کشور از خوشحالی سر از پا تنمی شناسد به این سؤال و چگونگی آن پاسخ بدهد. انشااله
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 




حکایت ناتمام مجمع هیات فوتبال استان

پنلوب همسر اولین و مادر تلماک بود که شوهرش بعد از آن که در محاصره شهر تروا فتوحات زیادی نمایان کرد بیست سال سرگردان بود و در این مدت خواستگاران متعدد به سراغ او آمدند و او را به همسری طلبیدند. وی همه را رد کرد و ایشان جواب داد که هر وقت بافتن پارچه ای که در دست دارم تمام شود یکی از آنها را انتخاب خواهم کرد و این کار هرگز خاتمه نیافت زیرا پنلوب هرچه را که روز می بافت شب همه را پنبه می کرد. داستان اولین و پنلوب از زیباترین قسمت های اساطیر یونانی است و افسانه پارچه پنلوب ضرب المثل شده است.
برگزاری مجمع هیات فوتبال استان اردبیل پارچه پنلوپ نشود. شش سال است که برای این هیات مجمع برگزار نشده است. هرچه منتقدین گفته اند و هر آنچه دست اندرکاران ورزش خواسته اند به توسط فدراسیون نشین ها و امور استان های آن رد شده است. این بار نیز ترس از آن است که بافته های حاصل از سفر رئیس فدراسیون و تلاش های اداره کل همچنان توسط امور استان های فدراسیون پنبه شود.
آنچه که در حال حاضر ضروری به نظر می رسد این است که مسؤولان فدراسیون و بخصوص رئیس آن بعد از گذشت شش سال قاطعانه وارد عمل شوند و با تفهیم و تعریف وظایف هر کسی سلسه مراتب را به همه گوشزد کنند و جلو زورگویی و بی قانونی و سیاهو سالاری را بگیرند  و ثابت کنند دوران ملوک الطوایفی سپری شده است. برخی از آقایان چنین تصور نکنند که در قرون وسطی به سر می بریم و تا زمانی که بخواهند می توانند با حضور در فدراسیون و مسؤولیت داشتن در بخشی از آن همچنان مانع از برگزاری مجمع بشوند و وعده بدهند که اگر خواست آنها تامین نشود و تا ده سال دیگر نیز فوتبال اردبیل را پا در هوا نگاه دارند.
حتما تاج در سفر به اردبیل به گوشه ای از ر فتارهای جانبدارانه همکارانش در فدراسیون نسبت به فوتبال اردبیل پی بردند و فهمیدند که آقایان برای چه منظوری فوتبال اردبیل را سرگردان کرده اند و این بار وظیفه ای بس سنگین بر عهده دارد که با سر و سامان دادن به فوتبال منطقه و برگزاری بی حرف و حدیث مجمع هیات استان اقایان خودمحور و خود بزرگ بین را به وظایفشان آشنا سازد و همکاران خود در فدراسیون را از حمایت های معنی دار و هدف دار از برخی از هیات های استانی برای همیشه منع نماید.
 




نکاتی از هفته اول لیگ هفدهم فوتبال

​​​​​​​​
*استقلال برای اولین بار در تاریخ لیگ برتر در هفته اول موفق به گلزنی نشد و برای اولین بار این تیم در هفته اول شکست خورد.
*سید مهدی رحمتی همچنان موفق به کلین شیت در لیگ سال ۹۶ نشده است.
*فراز کمالوند سرمربی نفت_آبادان برای اولین بار موفق به شکست دادن منصوریان شد. وی پس از ۷ سال استقلال را شکست داد.
*نفت آبادان پس از ۷ سال استقلال را در آبادان شکست داد.
*ذوب آهن برای هفتمین سال پیاپی در هفته اول پیروز نشد.
*تقابل ذوب_آهن و سیاه_جامگان برای اولین بار مساوی شد.
*پرسپولیس هرگاه مدافع عنوان قهرمانی بوده است لیگ را با برد آغاز کرده.
*پرسپولیس در ۱۷ بازی اخیر خانگی خودش شکستی نداشته.
*گل محمدی برای چهارمین فصل متوالی لیگ را با شکست آغاز کرد. وی برای سومین بار متوالی مغلوب ویسی شد.
*استقلال خوزستان برای نخستین بار تراکتورسازی را شکست داد.
*حامد لک در ۴ تقابل اخیرش در برابر پرسپولیس شکست خورده است.
*فولاد در ۶ تقابل اخیرش با پرسپولیس موفق به بسته نگه داشتن دروازه اش نشده.
*پرسپولیس برای یازدهمین سال پیاپی لیگ را بدون شکست آغاز کرد.
*فولاد در ۹ فصل گذشته لیگ را با برد آغاز نکرده است. این تیم در ۵ تقابل اخیرش با پرسپولیس موفق به پیروزی نشده است.
*سپاهان پس از ۶ سال لیگ را با تساوی آغاز کرد
 




حاشیه ها و دستاوردهای سفر تاج به استان(۳)

دیدار با تاج

علی رغم محدودیت های زیاد ، نگارنده این سطور موفق شد برای دقایقی رئیس فدراسیون را ملاقات بکند . در هوای خوب و دلپذیر و مطبوع سرعین و در حالی که پاسی از شب گذشته بود در برابر تاج قرار گرفتم تا شاید بتوانم گوشه ای از حقایق و واقعیت های فوتبال اردبیل را به سمع و نظر او برسانم.

 در این ملاقات افتخار داشتم که به همراه تنی چند از بزرگان ، تاج را در جریان امور فوتبال منطقه قرار بدهم. اموری که در بسیاری از موارد کمتر به آن ها پرداخته شده و بیشتر بر روی آنها گرد و غبار  فراموشی نشسته است.

تاج با حوصله و سعه صدر به حرف های ما گوش کرد و بیشتر مطالب مطرح شده توسط ما را تایید کرد و از شنیدن برخی از آنها نیز تعجب نمود و زمانی که با برهان و ادله لازم مواجه شد جز قبول و پذیرش آنها چاره ای دیگر مشاهده نکرد.

در جریان ملاقات با رئیس فدراسیون به خوبی بر من حقیر روشن و آشکار شد که بحث فوتبال اردبیل و ادامه دار شدن ریاست بر آن و برگزار نشدن مجامع سالیانه و انتخاباتی و دیگر مواردی که می تواند با فوتبال مطرح شود با راهنمایی های استان و از داخل فدراسیون هدایت می شود.

در این سفر گوشه ای از حقایق به تاج روشن شد و متوجه گردید که برخی ها برای حمایت از بعضی ها چه کارهایی که انجام نمی دهند  و این امر می تواند بزرگ ترین دستاورد تلقی گردد. اگر وی در کوتاه کردن و از بین بردن این اقدامات اراده بکند می تواند بسیاری از مشکلات فوتبال کشور و استان ها را برطرف نماید.

بزرگ نمایی دوم شدن هیات استان در کشور

از تاج سؤال شد که آیا با بودن استان هایی چون اصفهان، آذربایجان شرقی، خراسان رضوی، تهران، البرز و … شما می توانید بپذیرید که هیات فوتبال استان اردبیل در سطح کشور در جای دوم قرار بگیرد؟ تاج با سکوت خود جواب ما را داد و وقتی شنید که ساکت نامه را امضاء کرده است گفت که وی دو روز نیست که مسؤولیت دبیر کلی را بر عهده گرفته است و گفتیم حالا شما باید بررسی بکنید و ببینید که در فدراسیون تحت مدیریت شما چه می گذرد و چگونه با خواست عده ای به حقایق لباس جعل و تحریف پوشیده می شود؟

مشخص است که نامه توسط امور استان های فدراسیون تنظیم شده است و به امضای دبیر کل فدراسیون رسیده است. مسؤول امور استان های فدراسیون ، طالقانی رئیس هیات فوتبال استان خوزستان است. به نظر می رسد رؤسای هیات های استانی که در سال های اخیر با وحدت و تصمیمات هماهنگ توانسته اند در فدراسیون تاثیر گذار باشند به هیچ وجه دوست ندارند رؤسای همسوی خود در استان ها را از دست بدهند و بنابر این تلاش می کنند با توسل به برخی از رفتارها و حرکت های غیر منطقی عملکرد هیات های دوست، برادر و همسو را بزرگ جلوه بدهند و به نوعی از متزلزل شدن موقعیت آنها ممانعت کنند.

رهبری هیات های استانی نیز در این جریان ها با طالقانی رئیس هیات فوتبال استان خوزستان و مسؤول امور استان های فدراسیون و بهار وند رئیس هیات فوتبال استان لرستان و رئیس سازمان لیگ  می باشد. در سفر تاج به اردبیل طالقانی او را همراهی می کرد و گفته ها حاکی از حمایت تمام قد و بی قید و شرط وی از هیات استان می باشد و بهاروند نیز که در زمان مسؤولیت کفاشیان در فدراسیون به اردبیل مسافرت کرد  در گزارشی وابستگی خود به هیات استان اردبیل را نشان داده است.

حال با این وضعیت و فضای حاکم در مدیریت فدراسیون و این که آقایان مسؤول در کمیته های مختلف دوست ندارند و نمی خواهند موقعیت به دست آمده را از دست بدهند همه توانایی ها و امکانات را بسیج می کنند تا دوستانشان را در هیات های استانی ابقا بکنند که نمونه ای از این ادعا ، نامه دوم شدن فوتبال اردبیل در سطح کشور می باشد.

استان های برخوردار و کم برخوردار

در جریان سفر و بنا به گفته تاج مشخص گردید که هیات های استانی در دو گروه برخوردار و کم برخوردار مورد ارزیابی قرار می گیرند و استان اردبیل در گروه هیات های کم برخوردار بعد از استان لرستان( که رئیس هیاتش رئیس سازمان لیگ است) در سکوی دوم قرار گرفته است و از استان هایی مانند ایلام، کرمانشاه، کردستان، سیستان و بلوچستان ، کهکیلویه و بویر احمد ، آذربایجان غربی و … پیشی گرفته است ولی در نامه ای که تنظیم شده و به اداره کل ورزش و جوانان استان ارسال شده است امور استان های فدراسیون به بحث استان های کم برخوردار اشاره نکرده و به نوعی با تحریف واقعیت ها در راستای انحراف افکار عمومی و گول زدن و فریفتن آنها اقدام کرده است.

این کار با چه قصد و هدفی انجام پذیرفته است؟ مگر نه این است که مسؤولین و کسانی که در نظام مقدس در هر پست و مسؤولیتی که هستند امانتدار به شمار می روند و باید از امانتی که در اختیار آنها می باشد به درستی و با تمام وجود حفاظت بکنند پس چرا آقایان به راحتی واقعیت ها را زیر پا می گذارند و به جای این که به صراحت اعلام نمایند که اردبیل در گروه استان های کم برخوردار در جای دوم قرار گرفته است این هیات را در سطح کشور دوم معرفی می کنند؟ آیا این اقدام آقایان قابل پیگیری نیست؟ آیا افرادی که به این قبیل کارها دست می زنند و برای تثبیت موقعیت دوستان و همسویان واقعیت ها را وارونه جلوه داده و حقایق را در زیر پاهایشان پایمال می کنند می توانند قابل اعتماد باشند؟

حال که رئیس فدراسیون به رفتارهای حساب شده و جانبدارانه و خارج از عرف همکارانش در امور استان ها آگاهی یافته است در قبال آنها باید چگونه رفتار نماید و با کسانی که جمعی را به تمسخر می گیرند و به دور از واقعیت موردی را به آنها تحمیل می نمایند به چه نحو تصمیم گیری می کنند.

آیا افرادی که به عنوان امور استان های فدراسیون انجام وظیفه می کنند و آگاهانه با تحریف واقعیت ها صلاح فوتبال استان ها را نادیده گرفته و نفع خود و دوستانشان را مقدم بر هر چیزی می پندارند صلاحیت ادامه فعالیت در چنین پست مهمی را دارند؟ نحوه عملکرد گروهی و حساب شده آنها به نفع خود نیازمند یک بررسی علمی است تا مشخص شود حضرات برای این که خود باشند و موقعیت شان با خطری مواجه نباشد به چه کارهایی دست زده و احیانا چگونه و به چه نحوی فوتبال را قربانی نموده اند.

حالا که کم کم رفتارهای جانبدارانه برخی ها آشکار می شود این بار نوبت رئیس فدراسیون فرا می رسد که با قاطعیت به این داستان ها پایان بدهد و کسانی را که می خواهند حق و واقعیت را در زیر پای بودن، ماندن و کرسی را ازدست ندادن قربانی کنند با قاطعیت برخورد بکند و تلاش را بر این استوار سازد که حق را به حقدار برساند و از هرگونه تحریف و توهین به افکار عمومی جلوگیری بکند.

تاج باید بداند با نامه ای که متن آن جعلی است به شعور ورزشکاران و ورزشدوستان و جامعه فوتبالی اردبیل توهین شده است و عاملین این اقدام نابخردانه باید از مردم و ورزشی های همیشه قهرمان و حسینی این استان عذرخواهی بکنند.




حاشیه ها و دستاورد های سفرتاج به استان(۲)

سرعین مقر فرماندهی

یکی از نکات مورد توجه این سفر استقرار تاج در سرعین تا آخرین لحظات حضور در اردبیل بود . محل اسکان رئیس فدراسیون هتل لاله سرعین بود. همه جلسات و دیدارهای وی در آن هتل انجام پذیرفت. راستی آیا رواست که رئیس یک نهاد که برای بررسی مشکلات یک رشته ورزشی و دیدار با هواداران و ورزشکاران آن رشته به استان مسافرت کرده در سرعین و هتل لاله استقرار یابد و بدین وسیله دسترسی علاقه مندان محدود و محدود تر گردد؟
اگر بازیکنی و یا یک مربی و یا علاقه مندی می خواست به دیدار رئیس فدراسیون مشرف شود به چه ترتیبی می توانست اقدام نماید؟ چرا حداقل امکان دیدار نمایندگان طرفداران و هواداران با رئیس قوتبال فراهم نشد؟رئیس فدراسیون فوتبال جلسات و دیدارهایش را باید در محل هیات فوتبال برگزار می کرد و دسترسی علاقه مندان به وی تسهیل می شد. آن موقع دیگر برخی ها نمی توانستند ادعا بکنند که کل مخالفان آنها به ۷نفر نمی رسد.
این برنامه را اداره کل به رئیس فوتبال تنظیم کرده بود و این کار نیز از دستپخت های هیات فوتبال استان بود؟ تاج به عنوان رئیس فدراسیون تافته جدا بافته نبوده و نیست. وظیفه او گوش کردن به حرف دل مردم و عمل در راستای خواست و نیاز آنها می باشد. اگر به خود تاج پیشنهاد می شد که در چه محلی می خواهی جلسات خود را برگزار بکنی بدون شک او محل هایی چون اداره کل و هیات فوتبال را انتخاب می کرد ولی افسوس که با برنامه ریزی صورت گرفته دست علاقه مندان را از رئیس فدراسیون کوتاه کردند.
فراموشی مربیان زحمتکش
رفتارهایی که در جریان این سفر از سردمداران فوتبال اردبیل سر زد اگر به درستی بررسی شود دل هر علاقه مندی را به درد می آورد. وقتی آقایان به کلاس های پایه و استعداد یابی ها افتخار می کنند پس چرا در چنین مواقعی عاملین اصلی این موفقیت ها فراموش می شوند و کسی سراغی از آنها نمی گیرد؟ مربیانی که در گرما و سرما و در عین گمنامی با عشق به فوتبال و آینده جوانان این دیار عرق می ریزند و زحمت می کشند چرا مورد بی توجهی قرار می گیرند؟ مربیان زحمتکش فوتبال پایه استان ارزش این را ندارند که برای دقایقی هر چند کوتاه بارئیس فدراسیون درد دل بکنند؟ این سفر مگر بر طبق ادعای آقایان هدفش بازدید از امکانات نبود؟کدام یک از امکانات فوتبالی استان در دید رئیس فدراسیون قرار گرفت؟آیا آقایان نمی توانستند در همان جلسه ای که روسای هیات های شهرستان ها را دعوت کرده بودند از مربیان پایه و زحمتکش نیز می خواستند در جلسه حضور یابند و با رئیس فوتبال کشور درد دل نمایند؟
آیا آقایان از حضورمربیان ترس و واهمه ای داشتند که این کار را انجام ندادند؟ اگر مسوولی به عملکرد خود اطمینان داشته باشد نباید از حضور مخالفان در چنین جلساتی ترس داشته باشد. اگر قرار بود تاج در سفر به اردبیل در جلساتی با حضور مدیر کل ،رئیس سابق هیات فوتبال استان و تنی چند از هواداران هیات حضور یابد نیازی به آمدن تاج  و تحمیل هزینه  به استان نبود . این کار در عین سادگی در تهران امکان پذیر می شد. اصلا به جرئت می توان گفت که ما در این سفر فلسفه آن را فراموش کردیم  و فرع را بر اصل ترجیح دادیم.