1

علم و ادب مجموعه ای فعال در رده های پایه فوتبال

چاپ مطلبی تحت عنوان “تلاشگران عرصه تیم های پایه زحمتکشان واقعی فوتبال استان” در شماره قبل ، عکس العمل هایی را به دنبال داشت. آنهایی که فوتبال پایه و توجه به آن را عامل اصلی در آینده پربار این رشته می دانند، این اقدام و ادامه آن را کاری قابل قبول و لازم و ضروری تلقی کردند ولی برخی دیگر از عزیزان که فوتبال پایه را مغازه ای دو نبش می انگارند و در فکر دوشیدن آن و کسب درآمد بیشتر به هر بهایی و وسیله ای هستند به نوعی مطلب منتشر شده را دارای اشکال های اساسی دانستند.
هر کاری که در فوتبال و ورزش انجام می شود، نمی تواند از عیب و ایراد به دور باشد. املای نانوشته غلطی نخواهد داشت. آنهایی که ایرادهای یک مجموعه را تشخیص می دهند اگر لب به بندند و حرفی نزنند بزرگ ترین خیانت را به ورزش انجام خواهند داد . اگر کسی احساس تکلیف می کند، اگر کسی خود را در سرنوشت و آینده فرزندان این منطقه سهیم می دانند، نباید که در خلوت با در و دیوار حرف بزند . اگر مشکلی و اشکالی و رفتار نامتعارفی در ورزش ما دیده می شود باید آنهایی که می دانند فریاد بزنند و همه را از مشکلات آگاه کنند تا برای رفع و حل آنها اقدام نمایند.
به هر حال همه کسانی که در فوتبال پایه سرمایه گذاری کرده، وقت گذاشته و به تربیت آیندگان این مرز و بوم همت می کنند، قابل احترام هستند و کارشان باید مورد تقدیر قرار بگیرد. همانطوری که گفته شد مسلما در انجام این وظایف احتمال وجود برخی مشکلات و مسائل وجود دارد که می توان با حسن نیت و یک دلی و به دور از هر گونه جانبداری در برطرف کردن آنها اقدام نمود.
در این شماره به سراغ یکی دیگر از مجموعه هایی که در سطح شهر اردبیل در رده پایه فعال هستند می رویم. مجموعه ای به نام علم و ادب که عمده فعالیتش در رده های پایه فوتبال می باشد.
امور جاری این مجموعه توسط یکی از زحمتکشان و علاقه مندان و مربیان فوتبال اردبیل به نام رضا احمدی انجام می شود. احمدی در تیم های ذوب آهن و شهرداری اردبیل بازی کرده و دارای مدرک مربیگری cآسیا و دانشجوی مقطع کارشناسی رشته تربیت بدنی است.
او در سال های 93 و 95 به عنوان استعداد یاب مدارس فوتبال استان همکاری نموده و مدرک آنالیزوری حرفه ای فوتبال را نیز از فدراسیون مربوطه دریافت کرده است. این مربی جوان ، سابقه مربیگری و قهرمانی در لیگ برتر بزرگسالان استان و صعود به لیگ دسته سه کشوری با تیم فوتبال پیک آوران در سال 93 و مربیگری تیم نونهالان ذوب آهن در لیگ برتر کشور در سال 94 را در کارنامه خود دارد و در حال حاضر نیز سرمربی تیم فوتبال نونهالان و نوجوانان علم و ادب اردبیل است.
وی در ارتباط با هدف از راه اندازی مجموعه ای تحت عنوان علم و ادب گفت: علی رغم این که استان اردبیل از نظر علاقه مندان و استعدادهای بالقوه در رشته فوتبال جزء مناطق مهم در کشور است، متاسفانه به دلیل مشکلات زیاد از جمله نبود حامی مالی روز به روز با کاهش تیم های فعال در این رشته مواجه می شود. با توجه به این امر با تعدادی از همکاران احساس کردیم که تا حد توان و دانش خود در راه ساماندهی استعدادها در رده های نونهالان و نوجوانان وارد گود شویم و با انجام امر استعدادیابی، باشگاهی برخوردار از یک ساختار منظم و منسجم را نیز راه اندازی نماییم.
وی افزود: فعالیت باشگاه در حال حاضر در رده نونهالان و نوجوانان در فوتبال متمرکز است و در دو رده یاد شده مجموعا 60 نفر به طور مستمر تحت آموزش مربیان این مجموعه قرار دارند.
وی مهم ترین هدف مجموعه در سال آینده را راهیابی به لیگ برتر عنوان کرد و گفت: نبود حمایت کننده مالی یکی از مشکلات فعالان در عرصه فوتبال منطقه است و هزینه های مجموعه ما نیز توسط اولیاء و تلاش همکاران تامین می شود.
وی که مسؤولیت این مجموعه را بر عهده دارد افزود: برای توسعه هرچه بیشتر فوتبال و شکوفا شدن استعدادهای جوانان و نوجوانان لازم است مسؤولین ، تلاشگران این عرصه را به طرق مختلف مورد حمایت و پشتیبانی قرار بدهند.
وی گفت: فراهم نمودن امکانات سخت افزاری برای تیم های فعال، سازماندهی باشگاهها و مربیان، راه اندازی کانون فعال برای مربیان و حل مشکل بیمه آنها و برگزاری منظم و مرتب مسابقات از مواردی است که می توانند در راستای حمایت از فوتبال توسط مسؤولین انجام شود.
وی در پایان از داود نیکنام و حمید کاظم زاده به عنوان دیگر مربیان این مجموعه نام برد.
 




طلبکاران فوتبال اردبیل در انتظار تسویه حساب مسؤولین با حیدری

مصاحبه مجید حیدری مالک بلا تکلیف تیم آبی پوشان با برنامه نود بار دیگر درد دوستداران فوتبال و تیم شهرداری را تازه کرد.
او با بیان گوشه ای از سرنوشت خود به جریاناتی که موجبات انصراف و یا به نوعی فرار وی از تیم داری در اردبیل را فراهم کرده بودند ،اشاره کرد. مصاحبه او کاملا گزینشی پخش شد چرا که مشخص بود حیدری زوایای مختلف قضیه را مورد توجه قرار داده و از کسانی که در این راه ضربات جبران ناپذیری به فوتبال اردبیل وارد کرده اند، اسم برده بود که با توجه به سیاست برنامه و جلوگیری از هر گونه اعتراضات بعدی از پخش آن ممانعت شد.
به مرور بخش های مختلف این مصاحبه را مورد بررسی قرار خواهیم داد. نکته قابل توجه در اول مصاحبه بود که حیدری به صراحت بیان داشت از سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری با وی تماس گرفتند و به او تکلیف نمودند برای تیم داری و تحویل گرفتن تیم به اردبیل مسافرت نماید.
چه کس و یا چه کسانی با سابقه دوستی و آشنایی قبلی از مجموعه سازمان فرهنگی ورزشی با حیدری تماس برقرار کردند ؟ آنها شرایط حیدری با تیم داری در اردبیل را با همان دعوت تلفنی مورد تایید قرار دادند ، این اقدام  و این حرکت آنها بر چه معیارهایی از شناخت قبلی استوار بوده است؟ آنهایی که حیدری را بهترین گزینه برای اداره نماینده اردبیل در لیگ دسته دوم می دانستند و پای او را به فوتبال اردبیل باز کردند آیا تا آخر خط و زمان اعلام انصراف از وی حمایت نمودند و یا خیلی قبل از استعفا، او را مهره ای سوخته تلقی کرده و پشتش را خالی نمودند؟ بریدن از حیدری و تنها گذاشتن وی چرا و بر چه اساسی صورت گرفت؟ این ها سؤالاتی است که در ارتباط با یک جمله حیدری قابل طرح است. لازم است عزیزانی که در جمله یاد شده مورد خطاب حیدری قرار گرفته اند، برای روشن شدن افکار عمومی به آنها پاسخ گویند.
حیدری در تماس تلفنی با نگارنده این سطور گفت: هزینه هایی که من بر اساس اسناد موجود و تقدیمی به سازمان فرهنگی ورزشی انجام داده ام را تعیین تکلیف کنند. من که کار بدی نکرده و ظلمی را در حق فوتبال اردبیل روا نداشته ام. وی افزو. بیش از چهار ماه شبانه روز زحمت کشیدم و از گلوی خانواده بریده و خرج تیم کردم. روشن است وقتی که آقایان نمی توانند به موقع به تعهدات خود عمل کرده و رسما تیم را به نام بنده انتقال بدهند، باید هزینه های انجام یافته را پرداخت نمایند.
وی گفت: من از بابت هزینه های انجام یافته، به برخی ها در اردبیل بدهکارم. اگر آقایان مسؤول در آستانه سال نو نسبت به تسویه با اینجانب اقدام کنند مطمئنا من نیز حق و حقوق اصناف و اماکنی که از بابت تیم بدهی دارم را پرداخت می کنم.
حیدری در ادامه گفتگو گفت: بعد از پخش برنامه نود تماس های متعددی با بنده انجام شده است . در میان این تماس ها، هستند آقایانی که می خواهند چشم بر روی واقعیت ها ببندند و با سؤالات و زمینه سازی ها دوست دارند همه کاسه کوزه ها را بر سر اداره کل ورزش و جوانان بشکنند. در حالی که چنین رفتاری دور از عدل و انصاف است. چرا که در مدت زمانی که مسؤولیت تیم را بر عهده داشتم اداره کل ورزش و جوانان به تمام درخواست های باشگاه از بابت سخت افزاری جواب مثبت داده بود.
به هر حال حیدری در انتظار جواب مسؤولین برای تعیین تکلیف هزینه های انجام یافته است و انتظار دارد برای این که طلب طلبکاران تیم در اردبیل پرداخت شود آقایان هر چه زودتر به این کار اقدام بکنند.
 




ناکامی های بهراد اوج بدشانسی فوتسال اردبیل

شکست هایی که بهراد در جریان رقابت های لیگ دسته یک فوتسال می پذیرد جای حرف بسیار دارد.تقریبا امکانات مورد نیاز این تیم از طرف باشگاه تامین می شود. شاید جزء اولین تیم هایی باشد که بازیکنان و دیگر دست اندرکاران تیم به موقع و سر موعد، حقوق و مزایای خود را دریافت می کنند.تیمی است که حاشیه در آن کم تر به چشم می خورد ، چنین تیمی وقتی نمی تواند نتایج قابل قبول و در خور خود کسب کند جای سؤال بزرگی بر جای می گذاردکه چرا و به چه علتی این تیم نمی تواند نتیجه بگیرد و موقعیت مناسبی را در جدول رده بندی به خود اختصاص بدهد.
به جرئت می توان گفت که بهراد اولین تیم تحت پوشش بخش خصوصی در اردبیل است که در آن از شروع فصل تاکنون مشکلی به نام مسائل مالی مطرح نگردیده و حامی تیم که زیاد مایل به مطرح شدن نبوده و نیست، به همه تعهدات خود به موقع عمل کرده است. افرادی چون مدیر عامل بهراد در ورزش شهر باید مورد تکریم قرار بگیرند. افرادی که به اندازه یک دهم و صدم بهراد در ورزش سرمایه گذاری نکرده اند همیشه به دنبال فرصت هستند تا به نحوی از ورزش در مطرح کردن خود استفاده نمایند ولی بهرادی ها بدون توجه به این مسایل نشان داده اند که برای فوتبال و فوتسال صادقانه قدم برداشته و هزینه می کنند.
به نظر می رسد بهراد از نظر تامین زمین مورد نیاز برای تمرین با مشکل مواجه باشد و بخصوص تمرین در زمین اصلی به حد کافی، نیاز اساسی این تیم باشد که امید است اداره کل در راستای حمایت از بخش خصوصی در این ارتباط مساعدت نماید.
 




تلاشگران عرصه تیم های پایه زحمتکشان واقعی فوتبال اردبیل

توجه به رده سنی پایه و اهمیت دادن به بازیکنان و مربیان این رده می تواند تضمینی برای آینده موفق فوتبال اردبیل باشد.
در شهر و استان ما هستند عاشقانی که در گمنامی محض، کمر به تربیت آینده سازان فوتبال این منطقه بسته اند.آنها چون عاشق هستند و به کار خود ایمان دارند، انواع ناملایمات را بر جان می خرند و در سرما و گرما و در شرایط مختلف پا پس نمی کشند و در راه تربیت نوجوانان و جوانان کوتاهی نکرده و کم فروشی نمی کنند.
آنهایی که در رده های پایه تیم داری می کنند اوج عشق به فوتبال را به نمایش می گذارند. در حالی که در شهر ما، همه به نوعی برای حمایت از نماینده استان در لیگ دسته دوم بسیج شدند و حرف ها گفتند و سخن ها بر زبان ها جاری کردند و مطلب ها نوشتند و پول هایی هزینه کردند، نتیجه ای نگرفتند و در مقابل، جمعی عاشق، بدون هیاهو و حاشیه با سیلی صورت خود را سرخ کرده و دل از تربیت آینده سازان فوتبال این دیار نمی کنند.
در فصل گذشته از من خبرنگار تا آن مسؤولی که قیافه حق به جانب از بابت طرفداری و حمایت از فوتبال را به خود می گیرد، نیامدند که بگویند نمایندگان استان در رده های پایه لیگ کشوری چگونه روزگار می گذرانند ولی ………
عکسی که در اول این مطلب است مربوط به تیم نونهالان ذوب آهن اردبیل می باشد. نگاه دقیق به عکس این نوجوانان می تواند پیام های خاصی را به دنبال داشته باشد. چهره های مصمم آنها نشان می دهد که فوتبال اردبیل همچنان معدن استعدادهاست. زمینه باید برای رشد آنها فراهم شود.
طرز لباس پوشیدن و رعایت برخی از اصول نشان می دهد که در این مجموعه نظم حاکم است. در تیم های ورزشی، مهم ترین مسئله برای ادامه موفقیت آمیز فعالیت ها حاکم شدن نظم و انظباط و رعایت اصول و مقررات است .هر مجموعه ای که بتواند در این کار موفق شود و در کنار آموزش فوتبال به مسایل اخلاقی و فرهنگی توجه نماید، می تواند آینده درخشانی را برای شاگردان خود ترسیم نماید.
در تیم های پایه ذوب آهن باید قدر مربیان زحمتکشی چون احمد آقایی، حسن صداقت، داور نیکنام و رضا تیمورزاده را دانست. مربیان بی ادعایی که هیچوقت مدعی کرامر شدن و آقایی و سروری بر فوتبال منطقه را نداشته ولی در صداقت و خدمت کردن به فوتبال گوی سبقت را از طبل های توخالی پر مدعا ربوده و برای سرافرازی آینده فوتبال اردبیل همت و تلاش می کنند.
چه زیبا و دلچسب می شود وقتی می شنویم دو تن از حاصل زحمات این مربیان به نام های میلاد نجفی و میلاد علیزاده در عضویت تیم ملی نوجو.انان هستند.
تلاشگران عرصه تیم های پایه زحمتکشان واقعی فوتبال استان هستند .
 




فوتبال اردبیل سقوط کرد، نابود گردید و بدبخت شد

گویند مردی دو دختر داشت یکی را به یک کشاورز و دیگری را به یک کوزه گر، شوهر داد.چندی بعد همسرش به او گفت: ای مرد سری به دخترانت بزن و احوال آنها را جویا بشو.
مرد نیز اول به خانه کشاورز رفت و جویای احوال شد، دخترک گفت که زمین را شخم کرده و بذر پاشیده ایم، اگر باران ببارد خیلی خوب است اما اگر نبارد، بدبختیم.
مرد به خانه کوزه گر رفت، دخترک گفت: کوزه ها را ساخته ایم و در آفتاب چیده ایم، اگر باران ببارد بدبختیم و اگر نبارد خوب است.
مرد به خانه خود برگشت . همسرش از اوضاع پرسید. مرد گفت: چه باران بیاید و چه باران نیاید ما بدبختیم.
حالا این داستان، حکایت امروز فوتبال ماست. از یکی دو هفته مانده به قطعی شدن سقوط نماینده فوتبال اردبیل، آقایان و آنهایی که دستی در کار داشته اند به تکاپوی یافتن مقصر افتادند . خیلی ها همدیگر را متهم کردند. آنهایی که می خواستند در بحث تبرئهء خود و دوستانشان از دیگران سبقت بگیرند، بر علیه دیگران سخن گفتند و با استفاده از بهترین کلمات، خود را از همه تقصیرها به دور دانسته و همه کاسه کوزه های سقوط را بر سر دیگران بشکستند.
جالب این جا بود که وقتی این حضرات با همدیگر در دور یک میز می نشستند، صمیمیت و برخوردشان عالی و وقتی از هم دور می شدند داستان کی بود، کی بود، من نبودم را آغاز می کردند.
مقصر هر کسی، هر ارگانی، هر تشکیلاتی و هر آدم از خدا بی خبر و بی اعتنا به خواست و عشق جوانان که باشد، فرقی به حالشان نخواهد کرد و در این وسط فوتبال اردبیل سقوط کرد، نابود شد و بدبخت گردید.
شناسایی مقصر یا مقصرین اصلی هرچند که می تواند التیامی بر زخم های چرکین دوستداران فوتبال و تیم شهرداری باشد ولی نمی تواند هیچ
دردی از دردهای فوتبال و تیم را حل بکند.
فوتبال اردبیل در سه سال اخیر بدترین و تاسف آورترین روزهای خود را سپری کرد. عده ای آنقدر زرنگ و اهل معامله هستند تا بتوانند با جار و جنجال و های و هوی و ایجاد حاشیه و باج دادن به چند نفر برای خود حاشیه امنیت ایجاد بکنند، در فضای مجازی دست نشاندگان خود را فعال بکنند و بخواهند فضا را در مواقع حساس و بحرانی به نفع خود تغییر بدهند.
الآن توپ مقصر بودن بیشتر در زمین لطف الهیان شهردار و بهتاج مدیر کل ورزش و جوانان است.فوتبال حرفه ای قوانین و مقررات خاص خود را دارد و همه وظایف و مسؤولیت ها در آن تعریف شده است. در یک باشگاه که برای خود صاحب تشکیلات و مدیر و هیات مدیره و .. می باشد، اداره کل چه نقشی می تواند داشته باشد؟ و چگونه مانع از اقدامات سازنده آنها می شود؟ آیا این جای سؤال ندارد؟
کسانی که در متهم کردن آن دو در ماههای اخیر تلاش کرده و قلم فرسایی نموده اند چرا برای یک بار نخواسته اند، بپرسند که چگونه در جریان رقابت های لیگ یک و در نیم فصل، کوچ دسته جمعی بازیکنان از تیم شهرداری کلید خورد و با رفتن بازیکنان در پست های کلیدی موافقت گردید و به این ترتیب سنگ بنای شکست ها و سقوط به دسته دوم گذاشته شد.اگر واقعا و بدون تعصب می خواهیم به فوتبال کمک کنیم چرا برای یک بار هم سؤال نشد که چرا در نیم فصل به داور احمدی مؤثرترین یار خط دفاعی رضایت نامه صادر کردند و چه کسی آن را امضاء کرد؟ عاملین این حرکت ها آیا به تضعیف تیم کمک و مساعدت ننمودند؟
چگونه می شود آنهایی که می خواهند به هر ترتیب ممکن ورزش و جوانان و کمیته تشخیص اهلیت را متهمان ردیف اول در سقوط معرفی کنند، نمی نویسند و نمی پرسند که چگونه فوتبال اردبیل سبز شد و چه افرادی در مسیر رسیدن به جلسه به او سفارش می کردند که همه شروط جلسه را بپذیر؟
چرا تاکنون آنهایی که اداره کل را در تیر رس معرفی به عنوان عامل اصلی سقوط قرار داده اند، نمی پرسند چگونه و با حمایت و سفارش چه کسانی سفته را جایگزین ضمانت نامه بانگی کردند و از همان روز نسخه بدبختی و تیره روزی فوتبال اردبیل را پیچیدند؟
چرا نمی نویسند که میزان حدود و اختیارات اداره کل در تصمیمی گیری های باشگاه ورزشی شهرداری تا چه حد است و این اداره تا چه حد می تواند در امورات این باشگاه دخالت نماید؟
حال آقایان با این سؤالات دوباره به کمک دوستان ، یار و انصار و عوامل و زیر مجموعه هایشان دور جدیدی از حملات را اغاز نکنند و ما را بلندگو، حامی و بله قربان گوی اداره کل حساب ننمایند. ما حقیقت را بیان می کنیم و بدون شک حقایق و بازتاب آنها در جامعه برای برخی ها تلخی را به دنبال خواهد داشت. باکی از حملات جیره خواران نداشته و نداریم و امید آن داریم افرادی که می خواهند خود را در قامت یک منتقد به جامعه معرفی کنند، هیچ وقت در راستای تامین خواسته های عده ای گام بر ندارند و موافق با میل و خواست آنها ، قلم خود را بر روی کاغذ نچرخانند.
کسی که اداره کل ورزش و جوانان و مدیر کل را نمی تواند مطلق بداند. آنها نیز در کار خود ایرادها و نواقص زیادی دارند، رشته های مختلف ورزشی با مشکلاتی مواجه هستند که یک سر آنها به اداره کل و مدیر کل مربوط می شود و در نهایت ما نیز به نوبه خود حرف های زیادی در این رابطه داشته و داریم ولی ورزش و نفس کشیدن در فضای آن به ما آموخته است که در انتقاد از یک مجموعه ، شخص و گروهی از صراط مستقیم خارج نشده و حقایق را فدای منافع شخصی ، باندی و گروهی قرار ندهیم.به هر حال در سقوط فوتبال اردبیل مقصر هر کسی که بوده باشد، شهردار یا مدیر کل ورزش و جوانان ، آویزان شده ها از فوتبال و باشگاه شهرداری، نان به نرخ روز خورهای فرصت طلب، دست اندرکاران باشگاه و جاده صاف کن ها، کمیته تشخیص اهلیت ، رسانه ها و خبرنگاران و …. تقصیر از آن هر کسی و هر ارگانی که بوده باشد به کسی ”تو“ نخواهند گفت و در این میان فقط فوتبال ما بدبخت شد و جوانان و دوستداران فوتبال نیز عشق خود را از دست دادند.                               والسلام
 




زوایای پنهان ماجرا مشخص شود!!!!!

با سقوط نماینده فوتبال اردبیل در لیگ دسته دوم ، پرونده دیگری در این عرصه گشوده شده و هر کسی که می تواند در این ماجرا نقش داشته باشد در تلاش است که به نوعی با مصاحبه ها، اظهار نظرها و گفت و شنودها خود را تبرئه و بی تقصیر بداند و توپ کوتاهی را به میدان دیگران پاس بدهد.
شهامت، شجاعت و حقیقت را بر زبان جاری کردن باید از ویژگی همه کسانی باشد که در نظام مقدس جمهوری اسلامی صاحب پست و مقام و منصب هستند. اگر من تصمیمی گرفته ام که نتیجه آن وارد شدن ضرر و زیان به بیت المال و جامعه باشد باید با کمال شهامت تقصیر خود را به گردن بگیرم . این دور از اصول اخلاقی است که بخواهم با گل آلود کردن آب، خود را محق و دیگران را مقصر قلمداد کنیم.
پروژه ای از دو سال قبل در فوتبال اردبیل با مطرح شدن بحثی تحت عنوان لزوم واگذاری تیم فوتبال شهرداری به بخش خصوصی مطرح شده و با طی زمان و پشت سر گذاشتن مراحلی چند، الآن به جایگاهی رسیده ایم که به هیچ وجه در شان فوتبال منطقه و طرفداران پر شور آن و همخوان با سابقه و گذشته پرافتخار آن نبوده و نیست.
تیم داری در سطح رقابت های حرفه ای و مسابقات لیگ، قوانین، مقررات و اصول مخصوص به خود را دارد. هر کسی که در این وادی مدعی باشد و بخواهد تیم داری بکند، مجبور است که به همه قوانین در ارتباط با آن عمل بکند. حال اگر در مقطعی نخواهیم و یا نتوانیم به وظیفه خود بخوبی عمل نمائیم و با جان و دل پذیرای واقعیت ها باشیم این ضعف های ما نباید دلیلی برای زیر سؤال بردن دیگران باشد. همان طوریکه در داخل یک مجموعه مثلا یک سازمان و نهاد، وظایف تفکیک شده است و هر بخشی اجازه دخالت در امور دیگر بخش ها را ندارد. تیم داری حرفه ای نیز باید تحت نظر تشکیلات و عواملی باشد که به دیگران اجازه هر گونه دخالت و برخورد مستقیم را ندهد.
از همان زمانی که تیم شهرداری به لیگ دسته یک صعود کرد ، نوشتیم و فریاد برآوردیم که باید باشگاه ورزشی شهرداری به معنی واقعی فعالیت بکند و ارکان مورد نیاز آن تشکیل و کارها بر روی ریل اصول و مقررات قرار بگیرد. هر چقدر بیشتر گفتیم ، کم تر توجهی را مشاهده کردیم. هنوز هم سخنان لطف الهیان شهردار اردبیل در یکی از جلسات در گوش های حقیر طنین افکن است که گفت: دستور داده ام اقدامات لازم برای هویت بخشیدن به باشگاه در کم ترین زمان ممکن صورت پذیرد. ولی کسی تا کنون نگفت که چرا این کار صورت نگرفت و چه مسائلی در پشت پرده، مانع از تحقق این نیاز شده است؟چگونه است که در دو سال گذشته در ارتباط با لزوم انجام برخی از تغییرات در نظام اداره امور گفته ها و سفارش های برخی از آگاهان و هشدارهای دلسوختگان جدی گرفته نشد و فقط در برخی موارد و به مناسبت های خاص، کمیته ای تشکیل گردید که در عمل نیز بعضی از آن ها به مانند کمیته تشخیص اهلیت واگذاری تیم کاملا سرکاری از آب درآمداین که بیاییم و بدون پرداختن به ریشه قضایا و مشخص کردن دلایل رفتارهای مختلف و روشن نمودن زوایای پنهان ماجرا و چگونگی ظهور و سقوط برخی از چهره ها و چگونگی تصمیمات اتخاذ شده در آخرین لحظات با عجله و بدون برنامه ریزی به دنبال یک نفر مقصر بگردیم و برای به انحراف کشیدن افکار عمومی به آب و آتش بزنیم و به هیچیک از سؤالات مطرح شده جوابی قانع کننده نداشته باشیم کاری خداپسندانه نمی تواند باشد.
چرا نباید مطرح بکنیم که ریشه طرح مساله لزوم واگذاری امتیاز تیم و مخالفت تند برخی از اعضای شورای شهر با سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری از کجا آغاز شد؟ چرا نباید مشخص شود که چرا از اول شروع فصل تا پایان رقابت ها موانع واگذاری امتیاز تیم برطرف نگردید؟ چرا نباید گفته شود که مجید حیدری در ایامی که تیم را در اختیار داشته و عنوان آبی پوشان را به تیم اطلاق می کرد، بر اساس کدام سند انتقال و مجوز کمیسیون ماده اقدام می نمود و اصلا او با کدام حکم و کدام مدرک امور تیم را می چرخاند و نام جدیدی بر روی تیم می گذاشت؟ ریشه این کم کاری ها و به قولی تخلف از قوانین و مقررات فوتبال از کجا آب می خورد؟ چرا نباید گفته شود که به چه علتی یکی از مهم ترین بند های قرارداد نوشته شده برای واگذاری و یکی از مهم ترین شروط کمیته تشخیص اهلیت برای واگذاری مبنی بر ارائه ضمانت نامه بانگی به مبلغ 450 میلیون تومان ملغی و سفته را جایگزین آن کردند؟
آیا برای این تغییر نظر اعضای کمیته تشخیص اهلیت استعلام شد؟ اگر تغییر در بند های قرارداد را شورا مستقیم مختار به تغییر دادن بود، پس چرا عده ای را دور یک میز جمع کردند و نام کمیته تشخیص اهلیت بر آن نهادند؟ اگر قرار بود که شهرداری خود در هفته های آخر مسؤولیت اداره تیم را بر عهده بگیرد چرا این کار را از اول فصل انجام نداد و اگر تن دادن به این کار جرم بوده است پس چرا در هفته های آخر به این امر اهتمام ورزیدند و از دستور بازرسی عدول کردند؟
این دور از انصاف و مروت است که تلاش بکنیم فرد و یا افراد خاصی را با توسل به حوادث فوتبال و سرنوشت تیم بکوبیم و آنها را محکوم کرده و خود را از هر گناه و تقصیری به دور جلوه دهیم. برای دست یابی به موفقیت و رسیدن به هدف باید از اصول حاکم بر فضای ورزش و فوتبال تبعیت بکنیم . بحث فوتبال و موفقیت در یک دوره مسابقه سنگین و با اهمیت بحث های صرفا تئوریک و بازی با کلمات نیست . باید بدانیم که دنیا حساب و کتاب دارد، صعود و سقوط، طلوع و افول، پیروزی و شکست، همه مبتنی بر اصول و شرایطی است که باید آنها را در انجام امور مربوطه جدی بگیریم. پیشرفت هرگز با سوء مدیریت، جدی نبودن، رفیق بازی، روزمرگی، بی برنامگی، عدم تخصص، دور دادن به فرصت طلبان و کنار زدن آدم های دلسوز اتنفاق نمی افتد.
بیاییم زمینه ای را فراهم کنیم تا علل صعود و سقوط نماینده استان در سه سال اخیر به دقت مورد بررسی قرار بگیرد و نتایج بررسی بدون رودربایستی و به دور از هرگونه جانبداری و هواداری به اطلاع مردم رسانده شود و با مقصرین در هر پست و مقام و منصبی که بوده باشند برخورد جدی انجام پذیرد.
 




کمیته فنی یعنی کشک

در جلسه تشکیل یافته در خانه مطبوعات حرف ها و سخنان زیادی مطرح گردیده و سؤإالات چندی مطرح گردیده است. یکی از سؤالات خبرنگاران در مورد کمیته ای به نام کمیته فنی بوده است
قبل از این که به چگونگی تشکیل کمیته فنی و نقش آن در تیم شهرداری از از زمان صعود به لیک یک بپرد ازیم به یکی از فرمایشات رهگشا و نغز امام علی بن ابی طالب(ع) که می فرماید روزگار دو روز است ، روزی با تو و روزی علیه تواشاره  می کنیم. روزی روزگار برتو لبخند می زند و شادی و کامیابی و پیروزی را لمس و احساس می کنی و در آغوش می کشی و روزی نه،  برعکس، شکست و ناکامی با همه تلخی ، کسالت ، ضرر و زیانش به سوی تو روی می آورد و این یعنی زندگی ! زندگی درهمه عرصه ها و جنبه هایش، هم پیروزی دارد و هم شکست. هیچکس ، هیچ تیمی و هیچ قدرت و مجموعه ای ، همیشه پیروز نیست و همواره بازنده هم نیست. قوی ترین تیم های دنیا هم بازنده بودند و بزرگ ترین قهرمانان عالم هم شانه هایشان خاکی شده و مزه خاک را چشیده اند. در این گیرو دار انسان باید خود را نبازد و با چند پیروزی فکر نکند فاتح عالم است و به دام غرور و تفرعن گرفتار شود و با یک شکست فکر کند دنیا به آخرت رسیده وهمه چیز به پایان رسیده و ناامید و مایوس شود. این پیروزی ها ، شکست ها ، بردها و باخت ها امتحان است و به قول شاعر:
مرد باید که درکشاکش دهر     سنگ زیرین آسیاب باشد.
اتفاقا در ادبیات غنی ما برمبنای آن سخن مولا که در آغاز کارآمد، آثار و اشعار فراوانی برخامه ولسان ادیبان بزرگ و متفکران کم نظیر این مرز و بوم جاری و در دفتر تاریخ ثبت شده است از جمله شعر حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی است:
 
چنین است کردار گردون پیر
گهي چون كمان است و گاهي چو تير
چنين است رسم سراي درشت
گهي پشت به زين و گهي زين به،پشت
ودرجای دیگر
چنین است کردار گردنده دهر
گهی نوش بار آورد گاه زهر
و اما توصیه حکیم بزرگ طوس دراین باره :
بد و نیک هر دو زیزدان بود
لب مرد باید که خندان بود
یعنی درهر صورت چه وقت پیروزی و کامیابی و چه هنگام شکست و ناکامی ، مرد باید مرد باشد ، خود را نبازد، نه از سویی به وادی غرور و سقوط در نغلتد و نه از آن سو در گرداب یاس ونومیدی غرق شود ! انسان باید در گیرودار این برد و باخت ها خود را بسازد، اخلاق و منش خود را اصلاح کند وتوشه خود را پرکند.
در هر اتفاقی که پیش آید انسان ضروری است اصول مردی و مردانگی را زیر پا نگذارد و واقعیت ها را وارونه جلوه ندهد و برای تبرئه کردن خود، دیگران را در معرض اتهام قرار ندهد و هر آنچه حق است و حقیقت است بر زبان جاری کند، هرچند که به ضررش تمام شود.
بااین مقدمه نسبتا طولانی بخشی از مطلبی تحت عنوان کمیته فنی یعنی کشک که در شماره23 نشریه جنت سرا و به تاریخ آذر ماه 93 توسط نگارنده این سطور نوشته شده در زیر اشاره می شود تا عزیزان  ضمن آشنایی به چگونگی تشکیل از سرنوشت آن نیز مطلع شوند.
” برای این که بعد از صعود تیم شهرداری به لیگ یک ، آقایانی که در باشگاه و تیم کاره ای بودند به دلیل آنکه بتوانند بدون درگیركردن خود با مسئله، ربیعی را فراری بدهند و فرد دیگری را جایگزین وی كنند بحث تشکیل کمیته فنی را به میان کشاندند و با دعوت از تنی چند از پیشکسوتان خوشنام و با کارنامه فضا را طوری آماده کردند که همه قبول بکنند انتخاب مهدی دینورزاده و به توافق نرسیدن با محمد ربیعی کار ودست پخت کمیته فنی بوده و آقایان در این تصمیم ها هیچگونه دخالتی نداشته اند . چرا که درآن ایام افکار عمومی و نظر بیشتر تماشاگران وعلاقه مندان به ماندن ربیعی مثبت بود و این عزیزان چون نمی خواستند موقعیت خود را به خطر به اندازند همه کاسه کوزه ها را برسر کمیته به اصطلاح فنی شکستند و رفتن ربیعی و آمدن دینورزاده را به رای و نظر کمیته فنی نسبت دادند و این درحالی بود که آقایان در پشت پرده تصمیمات خود را گرفته بودند و اعضای کمیته فنی متاسفانه، ناخواسته در این میان نقش رابط را بازی کردند و خود و آبرو و سابقه خود را صادقانه در طبق اخلاص نهادند و در نهایت همه کارهای مربوط به رفتن ربیعی و آمدن دینورزاده به پای کمیته فنی نوشته شد.
و اما در قضیه برکناري و قطع همکاری کسی سراغ کمیته فنی را نگرفت . آقایان خود نشستند، بریدند و دوختند و به اندازه یک سر سوزن نیز به این عزیزان و پیشکسوتان بزرگوار ارزشی قائل نشدند. راستی چرا در زمان انتخاب همه کارها به پای کمیته فنی نوشته شد و چرا در برکناری نامی از این کمیته به میان نیامد؟ آیا نباید برکناری نیز با رای اعضای کمیته فنی انجام می پذیرفت و چگونگی امر از آنها استعلام می شد؟ نکند این آقایان همچنان به فکر خود و به فکر روزهای آینده هستند ؟ حالا که افکار عمومی با توجه به کسب نتایج تقریبا راضی به رفتن حاج مهدی بودند، آقایان خود قدم پبش گذاشتند تا سکه رفتن حاج مهدی را به نام خود ضرب بکنند و به این ترتیب محبوبیت و مقبولیت خود را در بین تماشاگران بالا ببرند. شاید که فردایی دیگر این کار آنها در صحنه ای دیگر به دادشان بشتابد و نظر تماشاگران را به سوی آنها برگرداند؟
آیا این اصولی است که بعد از پایان مسابقه و در ترک جایگاه مخصوص در مواجهه با یکی از اعضای به اصطلاح کمیته فنی برای خالی نبودن عریضه درارتباط با رفتن حاج مهدی نظر خواسته شود و این درحالی بوده است که آقایان قبلا تصمیم خود را گرفته بودند وهمه چیز را برای خداحافظی دینورزاده از اردبیل فراهم نموده بودند؟
برکناری یک سرمربی مراحلی را طلب می کند تا با رایزنی و اقدام به موقع کمترین لطمه و ضربه را متوجه تیم نماید. در فوتبال تصمیمات احساسی و حرکت نمودن با شعار تماشاگران و سکوها ضرر و زیان جبران ناپذیری می تواند به دنبال داشته باشد. آقایان تصمیم گیر در شهرداری در تصمیم خود نباید عجله می کردند و با بررسی همه جوانب و در فرصت مناسب نسبت به تغییر دادن کادر فنی اقدام می کردند و این کار را با خواست این و آن همراه نمی نمودند.”
به دنبال همین بی توجهی ها و تکروی ها و حرکت بر اساس منافع پیش بینی شده برخی از پیشکسوتانی که در جلسه انتخاب سرمربی دادند از عضویت در کمیته به اصطلاح فنی استعفا دادند که نادر کهنمی ، ودود اسحق زاده و محبوب داوردان از آن جمله بودند.
در آن ایام حرکت بر مبنای خواست تماشاگران و راضی نگاه داشتن آنها و گردن نهادن به فرمایشات برخی ها، در سایه توجه به آینده و بهره برداری از کمک و مساعدت آنها بود. به طور کلی هر جا کار دارای ایراد بود کننده اش کمیته فنی بود و هر وقت که کار خوب و راضی کننده انجام می شد به پای آقایان نوشته شده و برخی ها چون پهلوانان پیروز در مستطیل سبز حاضر شده و با غرور به ابراز احساسات تماشاگران با تکان دادن دست جواب می دادند.
در هر صورت کمیته فنی آن ایام نیز جز کشک چیز دیگری نبود و آنها بیشتر سپر بلا بودند تا کمیته فنی و کلام آخر این که این چه کمیته فنی بود که بعد از انتخاب دینورزاده تا برکناری وی حتی برای یک بار هم تشکیل جلسه نداد و نظری از آنها خواسته نشد. یا حق




حرف رئیس سابق و چند سؤال نشریه

جلسه برگزار شده در خانه مطبوعات با حضور ورزشی نویسان و تنی چند از مسؤولین در ارتباط با بررسی سقوط نماینده فوتبال اردبیل از لیگ دسته دوم به دسته سوم و یا استانی، نکات قابل توجه زیادی داشته است.
توفیق نصیب نگارنده این سطور نبود که در جلسه یاد شده شرکت نماید و از نزدیک با نظرات و دفاعیات برخی ها و تلاش برای حاکمیت شعار “کی بود کی بود من نبودم” شاهد باشم ولی با شنیدن فایل صوتی و مسایل مطرح شده می توان گفت که همچنان ابهامات موجود در ارتباط با سرنوشت تیم در سه سال گذشته به قوت خود باقی است.
می توان به نوبت و تا آنجا که فرصتی به دست می آید در ارتباط با گفته ها و ادعاهای انجام یافته توسط مسؤولین ورزش استان و دست اندرکاران تیم فوتبال و باشگاه شهرداری سخن گفت و مطلب نوشت. شور و نشاط جوانان و دوستداران فوتبال از آنها گرفته شد، در فوتبال حرفه ای اردبیل تخته شد، کاری که نباید می شد، شد، دیگر نیازی به این نیست که آقایان برای فرار از واقعیت ها دیگران را بخواهند کیسه بوکس بکنند ، حقایق را کتمان بکنند و برای موجه جلوه دادن خود با کلمات بازی کنند و حرف های بدون پشتوانه و به دور از حقایق بر زبان جاری بکنند.
آن ایامی که تیم نیازمند طرح این گونه مسایل بود آقایان در افکار دیگری برای تصاحب نمودن تیم بودند ، باور کنید مرور گذشته ها و این که مقصر هیات فوتبال بوده و یا این و یا آن، به تنهایی نمی تواند برای آینده فوتبال ما مؤثر باشد، باید تلاش شود تا مشخص گردد چرا و به چه دلیل مقصرین این پروژه پذیرای این اتهامات هستند و چه عواملی آن ها را مساعدت کرده تا به نابودی فوتبال کمک کنند؟
تا زمانی که در بحث سقوط فوتبال اردبیل به چراها نپردازیم و فقط به مرور اتفاقات رخ داده بدون مشخص کردن دلایل وقوع آنها دلخوش کنیم، همچنان درجا خواهیم زد و گامی به جلو بر نخواهیم داشت.
رئیس سابق هیات فوتبال استان اردبیل در جلسه یاد شده سخنانی گفته است که در ارتباط آنها چند سؤال قابل طرح است. این سؤال ها امیدواریم از طرف وی جواب های قانع کننده ای داشته باشد. هیچ شک و تردیدی وجود ندارد، چنانچه برای سؤالات مطرح شده جواب مناسب به دستمان برسد برای اطلاع افکار عمکومی در اولین فرصت نسبت به انتشار آن اقدام خواهیم کرد.
1- رئیس سابق هیات فوتبال استان مدعی شده که انتقالی در مورد تیم فوتبال شهرداری انجام نپذیرفته چرا که هر انتقالی باید با مجوز کمیسیون ماده 5 و موافقت هیات فوتبال استان صورت بگیرد و روند قانونی خود را طی نماید ، به جز این هیچ اقدامی وجاهت قانونی نخواهد داشت.
حال که وی عدم انتقال تیم را مورد تاکید قرار داده است ، پس چگونه در آغاز فصل قرارداد بازیکنان تیم به نام آبی پوشان در هیات فوتبال به ثبت رسیده است ؟ باشگاه آبی پوشان با استناد به کدامین نظر کمیسیون ماده 5 توسط هیات استان به رسمیت شناخته شده و قرارداد بازیکنان با مهر و امضای مدیر عامل این باشگاه ثبت شده است؟ آیا می توان هم مدعی اشکال در روند انتقال و تحقق نیافتن آن بود و هم به ثبت قرارداد بازیکنان با باشگاهی که سمتی در فوتبال اردبیل نداشته است ، اقدام کرد؟ آیا در این ادعاها و عملکرد ها دوگانگی مشاهده نمی شود؟
2- وقتی رئیس هیات فوتبال استان معتقد است که هر گونه انتقال در تیم های فوتبال باید از یک قوانین و مقررات مشخص و معین پیروی بکند و این امر در مورد تیم شهرداری رخ نداده است آیا نمی توان سؤال کرد که در نیم فصل چه کسی رضایت نامه داور احمدی برای انتقال به تیم دیگری را امضاء کرده است؟ هیات فوتبال استان با استناد به کدام مدرک، رضایت نامه خروج از استان بازیکن یاد شده به همراه سه یار دیگر تیم را صادر نموده است؟ در ازای انتقال های صورت گرفته چه توافقاتی انجام پذیرفته و مبالغی دریافت شده است؟ میزان مبالغ مورد توافق بر چه میزانی بوده و به کدام حساب واریز شده است؟ در حالی که تیم به همه بازیکنان خود با توجه به شرایط جدول و محرومیت باشگاه از ثبت قرارداد های جدید ، نیاز داشت چه کسانی و با چه سیاستی با رفتن این بازیکنان موافقت نمودند؟ و آیا هیات فوتبال استان نمی تواند رضایت نامه صادر شده به نام این بازیکنان را در اختیار افکار عمومی قرار بدهد تا ابهامات از بین بروند؟
3- رئیس سابق هیات فوتبال ، کمیته تشخیص اهلیت را نیز مورد محبت قرار داده و در قبال تصمیمات آن به غلط موضعگیری نموده است. همانطوری که از اسم کمیته مشخص است اعضای آن مسؤولیت واگذاری تیم را نداشته اند تا برخی ها بدون توجه به واقعیت های موجود تعبیرات نه چندان مورد قبول و زیبایی را در مورد آن داشته باشند. اگر اندکی در اسم و عنوان آن کمیته فکر شود ، هیچوقت نمی توان اتهامی چون واگذاری تیم را  به آنها وارد دانست. اعضای کمیته تشخیص اهلیت وظیفه داشتند از بین متقاضیان ، اولویت های خود را به شورای شهر اعلام کنند تا تصمیم نهایی را شورا برای طی کردن مراحل قانونی اتخاذ نماید. این کمیته نیز از بین دو متقاضی ، هر دو را با اولویت اول و دوم به شورا معرفی نمود تا آنها به صلاحدید اقدام کنند. حال آیا رئیس سابق هیات فوتبال استان با وظیفه اصلی این کمیته آشنا بوده است یا نه؟ اگر جواب مثبت باشد پس چرا در سخنان خود طوری وانمود می کند که اعضای کمیته، کار انتقال را انجام داد ه اند؟ همه بخوبی می دانند که این کمیته تشکیل یافته با دوجلسهء برگزار شده هیچگونه قدرت اجرایی نداشته و فقط نظر مشورتی داده است  و بعد ها نیز کاملا مشخص شد که تشکیل آن و اعلام موجودیتش کاملا سرکاری بوده و تصمیمات اصلی در جاهای دیگر گرفته می شد.
4- رئیس سابق هیات فوتبال استان که مدعی است در دو نوبت برای تحت پوشش قرار دادن تیم اقدام نموده و بخصوص در مرحله دوم مذاکرات تا نهایی شدن پیش رفته است به چه دلیلی این امر محقق نشد؟ چه عواملی در عدم تحقق آن دخیل بودند؟ پیشنهاد های هیات فوتبال استان که منجر به عدم موافقت شهرداری شده است، کدام ها بوده اند؟
امیدواریم مطرح کردن این سؤالات، زمینه برای هتک حرمت ، حملات و تهمت زدن برخی از دوستان و آشنایان و عزیزان هیات فوتبال به نگارنده این سطور را فراهم ننماید. چهار سؤال مطرح شده ، سؤالات بخشی از جامعه فوتبال استان است و ربطی به رفاقت و یا عدم وجود روابط بین این و آن ندارد. پذیرش واقعیت ها و گردن نهادن به آن نشان از ظرفیت انتقادپذیری افراد می تواند به شمار آید. جواب حرف های منطقی باید اصولی و بر پایه واقعیات صورت بگیرد نه در پشت نقاب و محرمانه همراه با بی حرمتی و اتهام های بی پایه و سراسر کذب. یاحق




از قائمشهر تا اردبیل ۲۳ ساعت در راه بودیم

انتشار مطلبی تحت عنوان “هر دم از این باغ بری می رسد” در سایت نشریه که در ارتباط با برخورد دست اندرکاران تیم فوتبال اردبیل با عیسی شهبازی دروازه بان اول تیم بود، عکس العمل های متفاوتی را موجب گردید. جمعی از اقدام و حرکات شهبازی حمایت کردند ، عده ای در تماس با دفتر نشریه از رفتار غیر حرفه ای مسؤولان گلایه نمودند و بعضی ها نیز عملکرد شهبازی را قابل قبول ندانسته و آن را توهین به فوتبال شهر تعبیر کردند. برخی ها نیز پا را از گلیم خودشان بیشتر دراز کردند و به نوعی با واسطه بیان داشتند که بر سر این قضیه از طرف نشریه پافشاری زیادی صورت نپذیرد . اگر به سفارش حضرات عمل نشود آنها نیز می توانند  با کمک دوستانشان در برخی از رسانه ها بر علیه ما اقدام بکنند. وقتی این پیام ها دریافت شد ، گفتم نکند ما خبر نداریم از خودمان، در این فوتبال چه کاره ایم و چه کرده ایم که آقایان بگویند و افشا بکنند و در اطرافش مانور بدهند؟ رئیس هیات که نبودیم، مدیر عامل، سرپرست و سرمربی و تدارکات هم که اصلا ، کاری هم در مجموعه فوتبال نداشته ایم، نه سند امضاء کرده ایم و نه بازیکن منتقل نموده و نه با افراد قرارداد امضاء کرده ایم. حال آقایان برای زهر چشم گرفتن از ما به چه چیزی می خواهند اشاره بکنند. قبل از آنها خیلی ها به این کار اقدام کردند، مثلا آنهایی که فکر می کنند در فوتبال خان هستند و کاره ای ، ولی راه به جایی نبردند و چون حق نبودند رسوا شدند.
یک بار هم در جلسه کمیته تشخیص اهلیت شرکت کرده و یک ماه از تاریخ آن نگذشته، آمدیم ، نوشتیم و به اشتباه خود اعتراقف کرده از جامعه ورزشی عذر خواهی کردیم. حالا بگذارید ما حقایق موجود در ورزش را بنویسیم و هر یک از عزیزان که حرف های ما به قبایشان بر بخورد، مختار هستند که هر اقدامی دوست داشته باشند، انجام بدهند. آنها بدانند که یک خودکار و چند صفحه ای کاغذ داریم که جرئت گرفتن آنها را از دستمان ندارند و نخواهند داشت.
برخی ها زمانی برای رام کردن مخالفان به تماشاگران حاضر در ورزشگاه اشاره می کردند و می گفتند: “اینها طرفداران ما هستند ، هر حرکتی که بر خلاف خواست و نظر ما انجام بپذیرد آنها عکس العمل نشان می دهند و طرف را بی آبرو می کنند”، و ممکن است امروز به وسیله ای دیگر متوسل شوند. بدانند که هیچ ایرادی نیست و برای انجام هر کاری برای جواب دادن به نوشته های ما آزاد هستند.
و اما اتفاق روی داده در قائمشهر ابعاد مختلفی دارد که در این فرصت کوتاه ، پرداختن به بخشی از آن نمی تواند خارج از لطف باشد.
این که شهبازی در حساس ترین بازی فصل در ازای پرداخت نشدن بخشی از حقوق و مزایایش حاضر به حضور در مسابقه نمی شود، از این بازیکن بومی جای گلایه دارد. انتظار بود که چنین رفتاری از وی مشاهده نشود. به او گفتم که در جویبار باید به میدان می رفتی و او در جواب ما گفت: تا روز بازی با جویبار همه بازیکنان نزدیک به 33 درصد از قرارداد خود را دریافت کرده بودند، اما عزیزان مسؤول تا آن تاریخ فقط 10 درصد از قرارداد من را پرداخت نموده و به عناوین مختلف و ایرادهای آنچنانی در هر نوبت وعده هایی که هیچکدام محقق نشده است به من داده اند. چرا در روزی که به همه بازیکنان از بابت قرارداد مبلغی واریز می شود فقط شماره کارت من مشکل دار می شود و اگر چنین بوده است چگونه بعد از تماس تلفنی من در روز بازی با جویبار در ساعت 30/10 قبل از ظهر به من اعلام می کنند که مشکل حل شده است و تا دقایق دیگر نسبت به واریز اقدام می شود.
به وی می گویم تنی چند از عزیزانی خارج از مجموعه باشگاه، مدعی اند که با شما تماس گرفته و پرداخت حق و حقوق تو را متقبل شده اند، به حرف آنها چرا اعتناء نکردی؟ می گوید: آنها نیز در یک سال گذشته از این حرف ها و وعده ها که هیچکدام عملی نشده است زیاد داده اند.
شهبازی در جواب سؤال ما که باید همکاری می کردی و آن بازی را نیز به میدان می رفتی، گفت: آنهایی که در تیم های ورزشی مسؤولیت دارند و سرو کارشان با نسل جوان می باشد باید در ادبیات گفتاری خود نهایت دقت را به عمل آورند . وقتی در جواب حرف های من که در ارتباط احقاق حق است به تندی به بگویند که بازی نکنی چه می شود؟ برو پولت را بگیر!! مسلم است که در قبال این برخوردها و این گونه رفتارها، جوان نیز احساساتی شده و تصمیماتی می گیرد..
به او می گویم که تو به عنوان بازیکنی که از هفته چهارم معترض بوده ای و مانند برخی ها از اعضای کادر فلنی عناون رفت و برگشت را دریافت کرده ای چه نظری داری، گفت: همه رفتار هایی که در طول فصل از من سرزده است نتیجه رفتارها، وعده ها و عملکرد کسانی است که در مقاطع مختلف مسؤولیت تیم را بر  عهده داشته اند.. ین رفت و برگشت ها فقط مختص من نبوده ، بازیکنان دیگری نیز بودند که یک روز آقایان عذرش را خواستند و عدم نیازش را امضاء نمودند و روز دیگر برای بازگشتش التماس نمودند.
وی در ادامه می گوید: آخرین شاهکار آقایان ، پیاده کردن من از اتوبوس حامل بازیکنان در سرمای زمستان در شهر غریب و به امان خدا رها کردنم بود. آن شب محبت یکی از بازیکنان شامل حال من شد و علی سلیمانی نیز با پیاده شدن از اتوبوس تنهایم نگذاشت ولی خدا می داند که در آن شب سرد چگونه شهر به شهر برای تامین وسیله نقلیه به آب و آتش زدیم و در نهایت بعد از 23 ساعت زجر کشیدن توانستیم خود را به اردبیل برسانیم.
گوشه ای از حرف های عیسی شهبازی را نوشتیم و این حق را نیز به عزیزانی که در حرف های وی  خود را مورد خطاب می دانند، قائل هستیم که اگر بخواهند حرف های آنها را نیز منعکس کنیم.
اما جدای از بحث ها در فوتبال ما کسانی هستند که نامشان به نحوی به این ورزش گره خورده  و سال ها برای سربلندی آن زحمات زیادی را متحمل شده اند. تعارف اسدالهی یکی از این افراد است که خاک فوتبال را خورده و به خاطر آن از نظر شخصی نیز ضرر و زیان قابل توجهی را دیده است. بیان واقعیت ها در برخی از موارد نمی تواند پرده بر روی زحمات، بزرگی ها و تلاش های این عاشق فوتبال بکشد.  تعارف اسدالهی ها زندگی خودشان را وقف فوتبال کرده اند و باید حرمت آنها حفظ شود و در برخی موارد از این بزرگان به عنوان سپر بلا استفاده نشود.




سرگذشت دردناک تیم فوتبال اردبیل و سؤالات بی جواب

ورزش اردبیل؛ سی امین شماره نشریه ورزش اردبیل و همچنین هفتمین نسخه الکترونیکی نشریه با بررسی مسائل مختلف ورزش استان با عناوین “شفاف سازی بهترین هدیه برای افکار عمومی ” ، “ژنرال های فوتبال اردبیل” ، “انتخاب هوشمندانه در انتخابات شورای شهر” ، “سرگذشت دردناک تیم فوتبال اردبیل و سؤالات بی جواب”  “نق زن های از خود راضی“،و… منتشر شد.
دانلود نسخه PDF شماره سی نشریه ورزش اردبیل 
دانلود نسخه RAR کلیه صفحات بصورت عکس شماره سی نشریه ورزش اردبیل 
مشاهده شماره سی نشریه ورزش اردبیل بصورت تصویری
نسخه متنی و لینک مطالب موجود در تمامی صفحات شماره سی نشریه ورزش اردبیل : 
مطالب موجود در صفحه دوم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

  • شفاف سازی بهترین هدیه برای افکار عمومی
  • ژنرال های فوتبال اردبی

مطالب موجود در صفحه سوم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

  • سرگذشت دردناک فوتبال اردبیل و سؤالات بی جواب

مطالب موجود در صفحه چهارم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

مطالب موجود در صفحه پنجم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

  • انتخاب هوشمندانه در انتخابات شورا

مطالب موجود در صفحه ششم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

  • اردبیل نائب قهرمان کشتی فرنگی کشور در سال 76

مطالب موجود در صفحه هفتم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

  • یاران نیار قهرمان مسابقات والیبال جام روستایی شهرستان اردبیل

مطالب موجود در صفحه هشتم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

  • مصوبه شورا و تیم شهرداری،سفته به جای تضمین بانگی