1

خدمت و خیانت به فوتبال فراموش شدنی نیست

کریم شاهعلیزاده شهردار اردبیل در سال های 54 تا 56 جان به جان آفرین تسلیم کرد.

با فوت وی اظهار نظر های مختلفی در ارتباط با خدمات انجام یافته در دوران شهرداری شاهعلیزاده توسط کسانی که در آن سال ها در عرصه خدمت رسانی فعال بوده اند، بیان شده است ولی متاسفانه به یکی از بزرگ ترین و ماندنی ترین خدمت وی در طول دو سال تصدی شهرداری اردبیل در چند روز گذشته اشاره ای نشده است.

شاهعلیزاده در سال 54 تشکیل تیم فوتبالی به نام شهرداری را در دستور کار قرار داد و برای اولین بار با حمایت های وی و تلاش فرد خدمتگزاری به نام جواد جوادی فضل یکی از مدیران وقت شهرداری، تیم شهرداری اردبیل به طور رسمی تشکیل شد و در دنیای فوتبال و ورزش اردبیل اعلام موجودیت کرد.

این خدمت مرحوم شاهعلیزاده در کنار دیگر خدمات وی در تاریخ این دیار به ثبت رسیده و جامعه ورزش و فوتبال اردبیل همیشه قدردان عنایت ها و محبت های مدیرانی خواهند بود که قدمی هر چند کوچک در اعتلای ورزش و فوتبال استان برداشته اند.

در سال 54 و بعد از تشکیل تیم شهرداری در رده نوجوانان در رقابت های فوتبال اردبیل شرکت کرد.در این مسابقات که با شرکت 12 تیم برگزار شد تیم های شهرداری اردبیل، ترموتکنیک، سهند و توفان به رقابت های نیمه نهایی راه رفتند که در دیدار نهایی شهرداری دو بر یک بر تیم طوفان که از حمایت های شبکه بهداری بهره می برد به پیروزی رسید و مقام قهرمانی را از آن خود نمود . در دیدار رده بندی نیز سهند با غلبه بر ترموتکنیک در جایگاه سوم قرار گرفت.

بازیکنان شهرداری در آن سال ها عبارت بودند از:محمد عباس زده، داود قلی نژاد، شاپور موحدی، ناصر دادور، صمد منشاری، شاهرخ موحدی، صابر چایچی، عادل مسنن، جابر ستاره دان، هوشنگ حکیم زاده، رجب لطفعلی نژاد، رحمان مختاری، محمد انگورانی، منصور فارابی و محمد حقیقی  مربی و سرپرست: جواد جوادی فضل.

مرحوم کریم شاهعلیزاده تا رآن زمانی که کلید خدمت در شهرداری را در اختیار داشت توجه به جوانان و تامین نیازهای آنها و حمایت از ورزش و تیم شهرداری را مورد توجه قرار داده بود و به همین دلیل است که امروز بعد از گذشت نزدیک به چهل سال از حمایت های وی ، جامعه ورزش و پیشکسوتان فوتبال قدردان زحمات وی هستند و به نیکی از او و همکارانش در شهرداری آن روزهای اردبیل یاد می کنند.

بدون شک تلاش ها و خدمات صادقانه و بی ریای وی به فوتبال و ورزش اردبیل نقطه مثبتی در کارنامه آن مرحوم به شمار می رود و این حرکت مثبت وی قابل قبول درگاه احدیت خواهد بود انشااله.

یادآوری این نکته لازم و ضروری است که بعد از گذشت چهل سال از دستور و حمایت های مرحوم شاهعلیزاده مبنی بر تشکیل تیم شهرداری خبر درگذشت وی در جامعه فوتبال و پیشکسوتان استان موجب تاسف و تاثر می شود . همه با شنیدن این خبر، یادش را گرامی می دارند و به عنوان خدمتگزار ورزش و فوتبال شهرداری با حرمت از او یاد کرده و برای آرامش روحش دعا می کنند.

امروز هم که تیم شهرداری یعنی همان تیمی که در سال 54 با پشتیبانی ها و دورنگری های مرحوم شاهعلیزاده تشکیل شد مورد بی مهری ها، کم لطفی ها و بی توجهی ها قرار گرفته و در اسارت باند بازی ها و تسویه حساب های سیاسی و شخصی در معرض نابودی قرار گرفته و به بدترین روزهای عمر خودش دچار شده تاسف برانگیز است و مسلما اگر آنهایی که دستی در کار دارند و می توانند و قدرتش را دارند که کاری برای این تیم انجام بدهند، اقدامی نکنند در چهل سال آینده وقتی صحبت از فوتبال اردبیل و شهرداری به میان آید خواهند گفت که در زمان شهرداری لطف الهیان و ریاست ذکی اله خوشبخت بر شورای شهر، فرمانداری جواد زنجانی، استانداری مجید خدابخش و مدیریت ایوب بهتاج بر ورزش زمینه های نابودی و زمین گیر شدن تیم شهرداری اردبیل فراهم شد و کسی به درستی فریادهای برآمده از گلوی دوستداران تیم را نشنید .

باور کنید تاریخ و آیندگان در مورد عملکرد تک تک ما به قضاوت خواهند نشست و هیچ کدام از ماها از تیر رس قضاوت آنها در امان نخواهیم بود. اینک که قدرتی در دست داریم و دفتر و دستکی برای خود به پا کرده ایم، نامی نیک از خود به یادگار بگذاریم و جمعی جوان علاقه مند را از خود دلگیر نکنیم.




پول بی کمال و نابودی فوتبال اردبیل

پول بی کمال آنچنان بلایی بر سر فوتبال اردبیل و تیم شهرداری آورد، آن سرش ناپیدا. بحث پول و وابسته بودن همه چیز به آن جای همه معادلات را در ورزش گرفته است و به نوعی پول توانسته است در کم ترین زمان ممکن از مطرح شدن در ورزش جای برخی از خصوصیات بزرگ و افتخار کردنی چون معنویات و اخلاق و نزاکت و تعصب را بگیرد.
از اول فصل سرنوشت تیم شهرداری را مرور بکنید. از هفته پنجم زمزمه پول چه بلایی را بر تیم نازل کرد و چه حاشیه ها در آن که ایجاد ننمود. از قدیم گفته اند که سر چشمه را می توان با بیل گرفت اما چنان فضای فوتبال و حاشیه های آن را پول زده کرده اند و چشمه را آنقدر گل آلود و خروشان نموده اند که دیگر حتی پیل هم نمی تواند کاری انجام بدهد.
طوری در فوتبال کشور غلط رفتار کرده اند که در حال حاضر گویا ناف بازیکن را با پول پیوند زده اند. باید قبول بکنیم که حاکمیت مناسبات پولی می تواند احترام و علاقه و عشق را نابود کرده و تنها خود(پول) حرف اول و آخر را بزند.
این که بازیکن تیم شهرداری از هفته پنجم با اعتراض به نرسیدن پول پشت تیم را خالی کرده ، تمرین را تعطیل نموده و در مسابقات نیز شکسته و نیم بند حاضر می شوند آیا در این راه فقط بازیکن و مربی مقصر است؟ نه اشتباه نکنیم بازیکن در این قضیه کم ترین تقصیر را می تواند داشته باشد. گناه اصلی از آن کسانی است که در این مناسبات را پدید آوردند و هر روز بیشتر از روز قبل به آن دامن زدند.
تو چو خود کنی اختر خویش را بد
مدار از فلک چشم نیک اختری را
وقتی خود ما آئین و رسوم مطلوب تیم داری و جذب بازیکن و رقابت سالم با دیگران را دگرگون کرده و طرحی نو در انداخته ایم آیا توقع داریم که بازیکن حریم ها را رعایت نماید و با تمام وجود به حرف ها گوش داده و اطاعت نماید.
باید بدانیم که بازیکن هم می خواهد با دریافت های خود آینده زن و بچه اش و زندگانی اش را تامین نماید، بر منکرش لعنت اما این گونه حاکمیت بخشیدن به پول که بتواند همه خوبی ها و زیبایی های ورزش را خدشه دار بکند سؤال برانگیز می باشد.
ما خود وقتی اقداماتمان در جهت رنگ باختن اصول باشد، بازیکن در شدت بخشیدن به این جریان چه تقصیری می تواند داشته باشد. وقتی ما دروغ بگوییم و وعده سرخرمن به بازیکن بدهیم او نیز از تنها سلاح برنده و کارآمدش که همانا ایجاد اختلال در روند تیم است استفاده می کند و در هر صورت پول بی کمال و اهمیت بیش از حد قایل شدن به آن در فوتبال ، تیم محبوب اردبیلی ها را به روزی انداخت که باید هواداران صادق و عاشقش بنشینند و روزها و هفته ها و ماه ها به حال و روز آن گریه بکنند.




مقصر درجه اول

در حالی که پنج هفته به پایان رقابت های فوتبال دسته دوم باشگاه های کشور باقی مانده است وضعیت نابسامان نماینده استان ، یکی از موضوعات اصلی بحث محافل و رسانه های ورزشی است.

جمعی از علاقه مندان به ورزش و فوتبال در تماس با دفتر نشریه ضمن اظهار تاسف از وضع پیش آمده همراه با عصبانیت از ما خواستند که تا مشخص شدن مقصران اصلی این اتفاق پیگیری بشود و رسانه ها نیز به نوبه خود شرایط حاکم بر فوتبال و نماینده استان را نقد کنند و وظیفه خود در این رابطه را انجام بدهند.

راستی مقصر و یا مقصران اصلی در نابود کردن سرمایه ورزش و فوتبال اردبیل چه کسانی هستند و چه هدفی را از این کار دنبال می کرده اند؟ آیا همچنان باید آنهایی که در به وجود آمدن شرایط فعلی مقصرند حتما باید تا به آخر خط بمانند و وظیفه خود مبنی بر مختومه کردن پرونده این تیم را به سرانجام برسانند؟

از اول فصل دلسوختگان فوتبال گفتند و فریاد برآوردند که آقایان اجازه ندهید حیات و زندگی این تیم دستخوش تغییرات اساسی بشود و به عبارتی ساده اجازه واگذاری به بخش خصوصی را ندهید. این حرف ها نه از باب مخالفت با فعالیت بخش خصوصی در فوتبال اردبیل زده می شد و نه از سر بدبینی و غرض ورزی و سیاه بینی و یاس بود بلکه این درخواست ها بر اساس شواهد و قرائن و تجربه منطقه در فعالیت بخش خصوصی در فوتبال بر زبان ها جاری می شد.

 به جا خواهد بود که مقصر درجه اول در وضعیت به وجود آمده بدون رودربایستی معرفی شود. آنهایی که از همان روزهای اول سقوط به دسته دوم بساط مخالفت با تیم پهن کردند و در ادامه  نامه بازرسی را مطرح نمودند و آنهایی که به دنبال افراد رفتند تا زمینه حضور آنها در فوتبال را فراهم کنند و در نهایت بر روی مجید حیدری به توافق رسیدند و او را به فوتبال اردبیل معرفی کردند ، آنهایی که در جلسات خصوصی و بدون اطلاع اعضای کمیته تشخیص اهلیت به حیدری وعده دادند و او را با حرف های خود برای تحویل گرفتن تیم تشویق کردند و بعد از رای گرفتن از کمیته سرکاری ، زمانی که شر تیم را از سر خود کم کردند همه گفته ها را فراموش نمودند و به مرور آن بلایی که می بینیم بر سر این تیم آوردند و آن را زمین گیر نمودند آیا در این کار مقصر نیستند؟

باور کنید که چیزی از بزرگی، کیاست، قدرت، منزلت، عظمت، ابهت و جایگاه کسی نمی کاهد که اگر بیایند و جریان را به طور رک و صریح و آشکار بگویند و کسانی را که در این وضع موثر بوده و نقش داشته اند معرفی کنند و برای بازی های آینده حداقل با صداقت تیم را به حال خود رها نکنند و با وعده های پوچ و نقش بازی کردن، بیش از این هواداران و علاقه مندان را دل آزرده نکنند.

بدانیم و بدانید که تلف کردن سرمایه عمومی تنها در برخی موارد خلاصه نمی شود. تیم شهرداری سرمایه جامعه ورزش اردبیل بود و به نوعی بیت المال به شمار می رود، به نظر شما کسانی که با اصرار و پافشاری به واگذاری رای دادند و حال و روز تیم را به این روز انداختند د ر این قضیه نمی توانند مقصر باشند؟




۱۰ نفر کاندیدای ریاست بر کاخ حافظ

با پایان مهلت ثبت نام کاندیداهای ریاست هیات فوتبال استان اردبیل ، 10 نفر برای نشستن در صندلی کاخ حافظ اعلام آمادگی نمودند.

در میان ثبت نام کنندگان از چهره های فوتبالی تا مدیران با سابقه به چشم می خورد. بر اساس اطلاعات رسیده فرهنگ رحیمی، عوض نخست، هادی صباغی، صابر اسدی، یونس رونقی، صمد نوتاش، ناصر رحیمی، جمال پیله ور، منصور صائب و حسن ایمانژاد نامزدهایی هستند که برای حضور در یک رقابت تنگاتنگ برای جلب نظر مساعد اعضای مجمع تلاش خواهند کرد.

بر اساس ماده 18 اساسنامه هیات های استانی ، کسانی که برای تصدی پست ریاست هیات فوتبال استان نامزد می شوند باید حائز شرایطی باشند که تابعیت ایران و  سکونت در استان ، التزام عملی به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران،نداشتن سابقه کیفری و محرومیت اجتماعی، حداقل سن 35 و حداکثر 70 سال، دارابودن حداقل مدرک لیسانس یا معادل آن و دارا بودن 5 سال سابقه مدیریت از مهم ترین آنها به شمار می رود.

بر این اساس، کمیته ای سه نفره صلاحیت نامزدها را مورد بررسی قرار می دهد و باید حداکثر پس از ده روز نتایج بررسی اعلام شود ودر ماده 16 اساسنامه به صراحت آمده است که حداقل مدت برگزاری انتخابات پس از ثبت نام 45 روز و حداکثر 90 روز می باشد.

بنابر این کمیته سه نفره باید در اسرع وقت در ارتباط با صلاحیت افراد با توجه به شرایط قید شده در اساسنامه اعلام نظر نماید تا با انعکاس اسامی به فدراسیون مقدمات برگزاری مجمع فراهم گردد.

اگر روند برگزاری مجمع بر اساس  اساسنامه پیش برود و در میانه راه برخی از سنگ اندازی ها و مسایل حاشیه ای مانع از انجام وظایف دست اندرکاران نشود، می توان امیدوار بود که تا نوروز سال 96 تکلیف  هیات فوتبال استان اردبیل مشخص بشود.

از بین این 10 نفر چه کسی کلید کاخ حافظ را تحویل خواهد گرفت سوالی است که در حال حاضر  جواب دادن به آن کاری سخت و مشکل است . همه آنهایی که در این لیست قرار دارند چهره هایی شناخته شده هستند . به زور و با تبلیغات مغرضانه نمی توان بر کسی مهر خدمتگزاری زد. کارنامه افراد نشان دهنده قدرت مدیریت و توانایی آنها در اداره امور می باشد و مسلما این بار اعضای مجمع با دیدی وسیع همه اتفاقات حال و گذشته را در نظر خواهند گرفت و به شایسته ترین فرد رای خواهند داد.

تا اعلام قطعی اسامی کاندیداها به انتظار می نشینیم و بعد از قطعی شدن حضور آنها در انتخابات در رابطه با ویژگی هر کدام از آنها ، خدمت ها و خیانت ها، توانایی ها و نقاط ضعف و مثبت آنها سخن خواهیم گفت.

امید آن داریم در پایان مجمع انتخاباتی هیات فوتبال استان، آن کسی که صادق، راستگو، امانتدار، بدون حاشیه، بی توجه به باندها و گروه ها و عاشق به کار گیری نیروهای کارآ فارغ از هر گونه وابستگی قبیله ای و محله ای باشد به عنوان سکاندار هیات فوتبال استان برای چهار سال آینده انتخاب شود.




مبارک باد این شکست و این سقوط

نماینده فوتبال اردبیل در لیگ دسته دوم باشگاه های کشور با قبول شکست خانگی در مقابل تیم شهرداری بندر عباس احتمال سقود به رقابت های دسته سوم را افزایش داد. این تیم هفته آینده باید در بندر عباس در مقابل تیم صنعت نفت نوین آن شهر به میدان برود. با حاشیه هایی که تیم را در بر گرفته است و هر روز اتفاقی تازه در اطراف آن به وقوع می پیوندد ابقای تیم در لیگ دسته دوم بعید و کاملا به دور از عقل و منطق می بیاشد.

این تیم تنها نماینده استان در لیگ دسته دوم ، امروز غزل خداحافظی از لیگ دسته دوم را خواند و همه آرزوهای جوانان علاقه مند به فوتبال را بر باد داد. مسلما آنهایی که برای نابودی این تیم از دو سال قبل نقشه کشیده بودند و برای خودی نشان دادن در مقابل کسانی که توان برابری با آنها در صحنه هایی غیر از ورزش را نداشتند و این تیم را قربانی برخی معادلات کردند، امشب با خیالی راحت و آسوده سر به بالین خواهند گذاشت ولی باید این را بدانند که نفرین دوستداران فوتبال همیشه پشت سر عاملان بدبختی فوتبال خواهد بود.

این سقوط و این ناکامی و این بسته شدن پرونده فوتبال اردبیل در لیگ دسته دوم به شورای شهر و تک تک اعضای آن، شهردار اردبیل مهندس لطف الهیان، اداره کل ورزش و جوانان و هیات فوتبال استان مبارک باد.

این موفقیت در نابود کردن فوتبال اردبیل را برای همه کسانی که در این راه متحمل زحمات شدند و نقشه کشیدند و وقت گذاشتند، تبریک می گوییم. مسلما جامعه فوتبال اردبیل یاد و نام و خاطره و چهره های تک تک آنها را فراموش نخواهد کرد. اعضای شورای شهر و شهردار و همکاران فوتبال بلد، فوتبال دوست، فوتبال شناس، آشنا به رموز مدیریت ورزشی و فوتبالی و صاحبان عکس با شورت ورزشی وی همیشه در ذهن آنها به خاط اقداماتشان در فراهم کردن زمینه سقوط تیم اردبیل باقی خواهد ماند.

تماشاگران اردبیل از فصل آینده باید در حسرت حضور تیم های قدر و صاحب نام در اردبیل بسوزند و بسازند و همه این برکات از محبت های مسؤولین به دست آمده است که باید قدرشان را بدانیم و دعاگوی آنها بشویم.




شکستی تلخ و دردآور در ورزشگاه تختی

در دو دقیقه به پایان دیدار دو تیم نماینده اردبیل و شهرداری بندر عباس ، فریادها در گلوی اندک و انگشت شمار تماشاگران حاضر در ورزشگاه تختی اردبیل خاموش شد و با به ثمر رسیدن گل بندر عباس سکوتی سنگین و معنی دار در فغضای ورزشگاه حاکم گردید.

سه امتیاز این بازی را هم از دست دادیم. در هوای سرد زمستانی اردبیل تیمی از گرم ترین نقطه ایران زمین بر ما پیروز شد تا حداقل تفاوت ها آشکار شود. حریف ما تیمی به نام شهرداری بندر عباس بود . تیم ما اسمی ندارد، یک روز به نام شهرداری ، یک روز به نام آبی پوشان، و امروز باید به چه نامی مورد خطاب قرار بگیرد برما نامعلوم است ، شاید از ما بهتران بهتر و خوب بدانند و ما را نیز ارشاد فرمایند.

راستی چرا بازرسی بندر عباس ، شهرداری آن شهر را از تیم داری منع نکرده است؟ آنها با همه امکانات مسابقات را ادامه می دهند و خبری در تیم آنها از قهر و ناز کردن ها و پشت به تمرینات کردن ها و ر فت و برگشت ها نیست.

تیمی که چارچوب مشخصی نداشته باشد، تیمی که هر روز مالکی برای آن تراشیده شود، تیمی که برای واگذاری اش شهرداری بیشتر حرف بزند تا عمل ، همه چیزش مانند حبابی بر روی آب می شود. بازیکن دلش بخواهد در تمرین حاضر نمی شود، بازیکن اراده نماید تماشاگر را مورد حمله قرار می دهد، سرمربی امروز می رود و فردا باز در روی نیمکت ظاهر می شود، مربی در بازی های خانگی در کنار تیم قرار می گیرد و به بازی های خارج از خانه افتخار نمی دهد. در این قاراشمیش و ابری بودن فضا، انتظار پیروزی ظلم در حق تیم هایی نیست که با برنامه کار کرده و حساب و کتابی بر امور آنها حاکم است؟

در حالی که در گیلان و رشت، تیم فقط یک نفر از کادر فنی اول فصل یعنی رامین مجیدی را در کنار خود داشت به یک باره در اردبیل و در برابر شهرداری بندرعباس چشم ما به حضور چند باره جمال پیله ور و دوباره اکبر خلیلی نسب روشن می شود. حضوری که در طول 90 دقیقه یک گام جلوتر از نیمکت پیش نگذاشتند. اصلا در این بازی کسی از اعضای کادر فنی تا لب خط نیامد و بازیکنان را راهنمایی نکرد. میزبان باشی و این همه بزرگی به خرج بدهی جای تحسین و تشویق و هورا دارد.

جمال پیله ور در اول فصل مربی اول تیم بود. بعد از چند هفته در تمرینات حاضر نشد و دلیل آن اختلاف با آصف نماز اوف اعلام شد. زمانی که نسخه این مربی آذربایجانی پیچیده شد، وی با عنوان سرمربی به نیمکت برگشت. بعد از مدتی حیدری در نیم فصل خبر از قطع همکاری پیله ور داد و در دو بازی هم که هیات فوتبال سکاندار بود او همچنان بیرون از گود بود و امروز به یک باره در روی نیمکت ظاهر شد.

اکبر خلیلی نسب هم در روزهای اخیر گاهی در تمرینات حاضر شده و روزی دیگر غایب شده است . در بازی های خانگی در کنار تیم بوده ولی در خارج از خانه به همراه تیم اعزام نشده است. نمی دانم شاید من نادان و کج فهم و بی سواد نمی دانم، شاید این گونه رفت و برگشت ها در طول یک فصل و این چنین حرکات و رفتارها در تیم ها امری عادی و رایج است و ما خبر نداریم. چرا که آنها می دانند و بهتر از ما هم می دانند.

تیمی که از اصول مشخصی تبعیت نکند و هر روز برایش یک مالک نامگذاری بکنند و نسخه ای جدید برایش بپیچند از این بهتر و بالاتر نمی تواند نتیجه بگیرد.




تیم شهرداری قربانی سیاست های غیر ورزشی

تیم شهرداری از دو سال قبل با حواشی فراوانی دست و پنجه نرم کرده، از بعد نتیجه گیری هم با افت و خیز های فراوانی مواجه شده است. اگر تا سال گذشته در سطح استان سخن از باشگاه داری به میان می آمد اهالی فوتبال به ساختار شهرداری اشاره می کردند. تیم شهرداری کمتر با حاشیه ها مواجه می شد. وقتی تغییر در بدنه باشگاه به دلایلی غیر ورزشی در دستور کار قرار گرفت، به مرور و با گذشت زمان و در کمتر از دو سال همه اندوخته ها به سوی نابودی گرایش پیدا کردند و در نهایت وضعیتی بر این تیم مردمی حاکم شد که امروز دل هر عاشق ورزش و فوتبال را به درد می آورد.

برخی ها فکر می کنند که همه بلایایی که امسال تیم قدرتمند و با ریشه استان با ان مواجه گردیده ناشی از اتفاقات اول سال و ادامه آن تا به حال می باشد، در حالی که این گونه اظهار نظر ناشی از نگرش سطحی به موضوع می باشد. وضعیت امروزتیم فوتبال شهرداری حاصل اقداماتی است که شهردار وقت در بحث تغییر و تحول باشگاه و سازمان فرهنگی ورزشی، بالاجبار به بعضی از خواسته ها تن داد و در نهایت به برکناری کسانی که زمینه موفقیت تیم را فراهم کرده بودند حکم صادر نمود.

وقتی تیم به دسته اول باشگاههای کشور صعود کرد آنهایی که دستی در آتش داشته و گوشه ای از کار را در اختیار گرفته بودند، نخواستند و یا نتوانستند بر اداره امور تیم فضایی تازه ایجاد کرده و تحولی را به وجود آورند. یک باشگاه ورزشی تعریف خاص خودش را دارد. ارکان و ساختار آن مشخص و وظیفه همه دست اندرکاران آن چون روز روشن می باشد. اگر باشگاه شهرداری بعد از صعود تیم فوتبال به لیگ دسته یک بازسازی شده و به آن هویت داده می شد دیگر کسانی که سوژه ای برای حرف زدن پیدا نمی کردند نمی توانستند در مورد تیم و لزوم نابودی و فنای آن سخن بگویند. چقدر گفتیم و گفته شد که آقایان مسؤول برای نهادینه کردن فرهنگ باشگاه داری در اردبیل به ساختار باشگاه توجه کنید و با به کار گیری نیروهای امتحان پس داد ه تیم و مجموعه را مورد حمایت قرار دهید.

متاسفانه در آن مقطع و هر بار در برابر طرح این مسئله آقایان وعده سر خرمن دادند. هیچ نباید شک کرد آقایانی که مانع از شکل گیری باشگاهی واقعی و دارای تشکیلات در دامن سازمان فرهنگی ورزشی شدند با هدفی معین و مشخص به این کار اقدام کردند.

در یکی از جلسات برگزار شده در دفتر شهردار، لطف الهیان گفت که دستور داده است نسبت به برطرف کردن موانع هویت بخشیدن به باشگاه و پیاده کردن تشکیلات مورد نیاز اقدام کنند. پس چرا این دستور و فرمان به موقع اجرا نشد و چه کس و یا چه کسانی این دستور را مسکوت گذاشته و به آسانی از کنار آن عبور کردند؟

شیرازه تیم شهرداری از آن زمانی متزلزل شد که برخی از سیاسیون به طرق مختلف دخالت در امور آن را مورد توجه قرار دادند. و زمانی که حکم به برکناری حجت الاسلام میر عباس زاده از سازمان فرهنگی ورزشی صادر گردید زنگ ها برای تضعیف این مجموعه و باشگاه ورزشی به صدا در آمد.

آیا جابجایی مدیری با کارنامه موفق و جایگاه مطلوب در جامعه نمی تواند دارای ابهام باشد؟ مشخص شدن زوایای این تغییر و تحول به همراه استمرار آن می تواند بیان کننده بسیاری از واقعیت ها باشد. می تواند مشخص نماید که آیا تیم شهرداری قربانی سیاست های غیر ورزشی شده است یا نه؟

همین حرکات و تصمیم های نابجا موجب ایجاد حاشیه های رنگارنگ در تیم شد تا جایی که هر چه زمان گذشت این حاشیه ها مزید بر علت شد تا مشکلات موجود در تیم بیشتر خودنمایی بکند..ادامه همین سیاست های غیر  قابل قبول و در برخی موارد غیر قابل کنترل موجب شد که شهرداری اردبیل با حکم بازرسی از تیم داری در سطح حرفه ای منع گردد. این بحث آیا سؤال های متعددی را در ذهن علاقه مندان به ورزش در استان ایجاد نمی کند که چرا در بین همه شهرها شانس و اقبال ممنوعیت تیم داری نصیب شهر ما اردبیل شده است؟ آیا آقایان مسؤول تا به حال به این سؤال جواب داده اند؟ آیا تکرار ممنوعیت تیم داری برای شهرداری در قبال سؤالات مکرر علاقه مندان از طرف مسؤولین و بخصوص اعضای شورای شهر می تواند افکار عمومی را قانع نماید؟

اگر می بینیم که امروز تیم شهرداری در دریایی از مشکلات غوطه ور است ، اگر تیم شهرداری امروز به یک بچه سر راهی بد منظر و زشت تبدیل شده و همه به نوعی در فکر لگد زدن به آن و راندن آن می باشند ، اگر دیده می شود که حتی بر سر واگذاری آن نیز امروز و فردا می شود و همه را سر می دوانند و به نوعی دست می اندازند، اگر دیده می شود که مسئله یک تیم به یکی از پیچیده ترین ، بغرنج ترین و سؤال بر انگیز ترین مشکل جامعه تبدیل شده است، نتیجه بی تدبیری هایی است که از سه سال قبل در فضای آن حاکم شده و تا به امروز رسیده است.

هیچ شک و تردیدی نباید کرد که گذشت زمان همه چیز  و همه نامهربانی ها، سوء استفاده ها و رفتارهای غیر منطقی و باند گرایانه در مورد تیم شهرداری را روشن و مشخص کرده و عوامل آن را رسوای خاص و عام خواهد کرد. ممکن است امروز به دلایلی برخی ها با استفاده از نفوذ وقدرت و دست نشاندگانشان بتوانند سرپوش بر روی واقعیت ها و ظلم هایی که در حق فوتبال استان روا شده، بکشند ولی روزی بر مردم روشن می شود که چگونه در برخی موارد اهداف غیر ورزشی ضربات مهلک و کشنده بر تن تنها عشق طرفداران فوتبال اردبیل وارد کردند و آن را به سوی نابودی هدایت نمودند.

بارها گفته ایم اگر ورزشکاران و ورزشدوستان همت کنند و در انتخابات پیش رو، افراد ورزشی و علاقه مند به ورزش را به شورا بفرستند، غمی نیست می توان با کمک و حمایت آنها تیم شهرداری را احیا کرد و با شروعی دوباره از رقابت های استانی زمینه صعود به لیگ های کشوری را فراهم نمود.   




اعلام آمادگی چهار نفر برای ریاست هیات فوتبال استان/فردا پایان مهلت قانونی ثبت نام

ثبت نام کاندیداهای ریاست هیات فوتبال استان در روز های گذشته چندان مورد استقبال قرار نگرفته و در فاصله 24 ساعت مانده به پایان مهلت قانونی، تنها چهار نفر برای تصدی این پست اعلام آمادگی نموده اند.

در روزهای اخیر سؤال فوتبالی مطرح در فضاهای ورزشی استان ، چگونگی تعیین تکلیف هیات فوتبال استان بوده است.

بعد از مسایل متعدد پیش آمده در اداره امور فوتبال استان و برخوردهای نه چندان مطلوب ادره کل ورزش و جوانان و هیات فوتبال استان در پنج سال گذشته و با مشکلات به وجود آمده در فوتبال استان باید خدا را شاکر و سپاسگزار بود که مسؤولین همتی به خرج داده و اراده ای را حاکم کردند تا ناخدای این کشتی شکسته را مشخص کرده و کارها را برای چهار سال آینده به رئیس جدید واگذار نمایند.

فارغ از دعواها، گلایه ها، باند بازی ها، حرمت شکنی ها، نوچه پروری ها، خود محوری ها و بی سلیقگی هایی که این روزها در کل فوتبال ما حاکم است، باید اعتراف کرد که مدیریت و تعیین تکلیف آن به یک کلاف سردرگم تبدیل شده بود . آغاز ثبت نام کاندیداها و توافق برای برگزاری مجمع انتخاباتی اولین و مهم ترین گام برای نجات یافتن فوتبال از این سردرگمی می باشد.

مهم ترین ، بارزترین و اصلی ترین سؤال این است که چه کسی می تواند با قبول مسؤولیت و جلب اعتماد مجمع برای فوتبال مثمر ثمر باشد؟ آیا فوتبال بازی کردن و یا در مقطعی بسیار محدود و انگشت شمار در مسابقات محلی پرچم زدن و یا منتسب بودن به یک  تیم و یک محله و شهر می تواند به عنوان شاخص های مورد نیاز برای سرپرستی و ریاست هیات فوتبال استان تلقی شود؟

آیا فردی با توان و قدرت مدیریتی بالا و صرفا با داشتن سابقه سیاسی می تواند در فوتبال استان به خوبی از عهده وظایف برآید و اصلا آیا جامعه فوتبال می تواند چنین فر دی را پذیرا باشد؟ آیا افرادی که برای فوتبالی های استان چهره هایی ناشناخته هستند، می توانند در کسب آرای مجمع موفق باشند؟ و آیا آنهایی که در سال های گذشته به نوعی در ارتباط با مدیریت فوتبال بوده اند و توانایی و کارآیی آنها با دریافت نمره مردودی مشخص است رواست که بار دیگر پا به صحنه بگذارند و برای ریاست هیات فوتبال خود را کاندیدا نمایند؟

این که چه کسانی تا به امروز ثبت نام کرده اند، به طور رسمی اعلام نشده است . اسامی مختلفی در محافل فوتبالی مطرح است که به دلیل قطعی نشدن حضور افراد در رقابت انتخاباتی از ذکر اسامی خودداری می کنیم.

قبول مسؤولیت در هیات فوتبال استان نیاز به ویژگی های خاصی دارد که در این فرصت به طور خلاصه به برخی از آنها اشاره می شود.

صداقت و امانتداری

ورزش صحنه مردی، یک رنگی و جوانمردی است. اداره تشکیلات فوتبال یک استان نیازمند افرادی صادق، راستگو با پیشینه درخشان و به دور از هر گونه شک و شبهه ای است. اگر کسانی بخواهند فوتبال را وسیله ای برای رسیدن به برخی از اهداف  قرار دهند نمی توانند امانتدار خوبی برای جوانان و آینده سازان فوتبال منطقه باشند.

فوتبال و آدم های بزرگ

اداره امور فوتبال استان با توجه به گستردگی کار و آمار بالای افراد تحت پوشش کمتر از یک اداره کل نبوده و نیست. این کار، آدم های بزرگی را نیاز دارد. افرادی که در جامعه شناخته شده باشند، در کل جامعه و بخصوص در ورزش از جایگاه خوبی بهره ببرند و در میان ورزشکاران و پیشکسوتان صاحب حرمت و منزلت باشند، افرادی که زیر و بم فوتبال را خوب بشناسند و در برقراری ارتباط و تعامل با نهادها، ارگان ها و ادارات کل موفق عمل نمایند، کسانی که از بحث غرور و خود محوری فرسنگ ها فاصله داشته باشند و تعامل صادقانه را در دستور کار خود قرار بدهند و به عبارتی ساده تر فوتبال به آدم های بزرگی نیاز دارد. سپردن امور این رشته ورزشی پرطرفدار به آدم های کوچک و بدون جایگاه قابل قبول در جامعه، نوعی آماده کردن قبر این رشته برای دفن ابدی است.

بر سر فوتبال اردبیل نباید با سیاسیون معامله کرد. این کار تجربه ای بسیار تلخ و دردناک برای فوتبال ما داشته است. آدم های بزرگ می توانند اعتماد همه را جلب کرده و برای فوتبال و پیشرفت آن در منطقه طرحی نو پیاده نمایند

تجربه مدیریت

بهره بردن از کارنامه مدیر یتی مطلوب و ایده آل یکی از اساسی ترین ویژگی های رئیس هیات فوتبال استان می باشد. آن کسی که می خواهد برای چهار سال آینده فوتبال اردبیل را مدیریت بکند باید برنامه ریز بوده و به بیماری روزمرگی دچار نباشد.

یدک کشیدن عنوان رئیس هیات برای افراد تازه کار، بدون تجربه و نا آشنا به اصول و فنون مدیریت ممکن است که چند روزی دهان شیرین کن باشد ولی با گذشت زمان رئیس را می تواند با مشکلات و چالش های عمده ای مواجه نماید که در نهایت ضرر و زیان و آسیب های آن فقط متوجه فوتبال استان خواهد بود. رئیس هیاتی که نتواند برای مجموعه تحت مدیریتش برنامه چهار ساله منظم ، قابل اجرا و بدور از هر گونه بزرگنمایی تدوین نماید به درد فوتبال نخواهد خورد.

پرانرژی و تلاشگر

فردی که می خواهد برای فوتبال خدمت کرده و نامی نیک در تاریخ ورزش این دیار از خود بر جای بگذارد باید پرتلاش، پرجنب و جوش، خستگی ناپذیر و با انرژی باشد. برای کار کردن باید در این صحنه گام گذاشت. مصلحت فوتبال و جامعه ورزشی را مقدم بر هوای نفس و تعصب های دوستانه و قومی و قبیله ای بداند و شب و روز نشناسد. رئیس هیات فوتبال استان لازم است با واژه خستگی بیگانه باشد و خدمت بی منت را در سر لوحه اقدامات خود قرار بدهد. با یک یا دوساعت در کاخ حافظ پشت میز ریاست نشستن و یا با تلاش برای راضی نگاه داشتن همه، نمی توان دردی از دردهای بی شمار فوتبال اردبیل را درمان کرد.

اگر عمری باقی باشد در این ارتباط باز هم سخن خواهیم گفت.




یک کانال فوتبالی و هیات فوتبال استان

انتقاد از هیات فوتبال استان در نشریه بلافاصله موضعگیری یکی از کانال های فعال در فضای مجازی را همواره به همراه داشته است. در این کار چه سری وجود دارد و چرا باید حضراتی که در آن کانال مسؤول هستند این چنین رفتار نمایند؟ رابطه آنها با دست اندرکاران هیات فوتبال استان چه می باشد؟ آیا این کانال راه اندازی شده است که به هر ترتیب ممکن از بحث زیادی در ارتباط با هیات فوتبال استان ممانعت کند و برای رسیدن به این هدف از هر وسیله ای استفاده نماید؟

یکی از ویژگی های کانل مورد نظر ، ناشناخته بودن گردانندگان آن می باشد. آقایان در پشت نقاب هر چه دلشان می خواهد، می نویسند و هر نسبتی را که اربابانشان سفارش بدهند به این و آن می دهند ولی جرئت این که بیایند و مدیریت کانال را معرقی کرده و پای حرف هایی که می زنند به ایستند و از گفته هایشان دفاع بکنند، را ندارند.

آقایان اگر به گفته های خود در کانال ایمان قلبی دارند و حرف خود را حق می دانند، لزومی ندارد که خود را پنهان نگاه دارند . یک خبر و یک مطلب موقعی می تواند اثر مطلوب بر روی خواننده و شنونده بگذارد که منبع خبر مشخص باشد. این که اسم نویسنده در برخی از مطالب نشریات قید می شود به دلیل جلب اعتماد بیشتر مخاطبین می باشد. وقتی یک خبر و بخصوص مطلب انتقادی از یک منبع نامشخص و به قولی از منبعی استتار شده منعکس شود از همان ابتدا غیر موثق بودن خبر و نقل و قول، برای خواننده و مخاطب مشخص می شود.

اگر اقایانی که در کانال مورد اشاره به امر اطلاع رسانی اقدام می کنند آشنا به بحث علوم ارتباطات و روزنامه نگاری باشند هیچوقت به خود اجازه نمی دهند در خفا و زیر نقاب به انتشار مطالب اقدام کنند.

آنهایی که دیگران را خائن به ورزش و فوتبال می دانند بهتر نیست خودشان را معرفی نمایند تا با خدمات وصف ناشدنی آنها آشنا بشویم و در مقابل کارهای بزرگی که کرده اند سر تعظیم فرود آوریم؟

باور کنید آن روزی که مورد عنایت آقایان قرار گرفتیم در مطلبی پرسیده بودیم که چه کس و یا کسانی نسبت به فسخ قرارداد داور احمدی اقدام کرده اند؟ گفتیم که در ازای فسخ قرارداد و انتقال این بازیکن چه چیزی عاید تیم درهم شکسته اردبیل شده است.؟ گفتیم در حالی که امکان فسخ قرارداد یک طرفه برای بازیکن وجود ندارد پس حتما فردی به این کار اقدام کرده است، مجوز آن شخص از کجا بوده و چگونه به دست آمده است؟آیا مطرح کردن این سؤالات جرم است که آقایان، ما را متهم به خیانت می کنند. آنهایی که با طرح این سؤالات از کوره در می روند بهتر نیست که در همان کانال منتسب به خود بیایند و این بار به دور از هرگونه تهمت و حاشیه به شفاف سازسی در این ارتباط بپردازند؟

اگر شما ها خادم فوتبال هستید و عاشق سرافرازی و سربلندی آن، اگر سرنوشت تیم در حال سقوط اردبیل برای شما اهمیت دارد و اگر به دنبال منافع فوتبال هستید نه منافع مادی و باندی و گروهی به این سؤوال جواب بدهید که رضایت داور احمئدی و دو بازیکن دیگر توسط چه کسانی و تحت چه شرط و شروطی صادر شده است.

به هر حال ما به محبت، عنایت و بزرگواری دوستانی که آن کانال (که متاسفانه لفظ زیبای فوتبال را نیز با خود یدک می کشد) را مدیریت می کنند آگاهیم و به قصد و هدف آنها نیز آشنایی داریم و اگر چنانچه بخواهند به خود شیرینی ها ادامه دهند و برای دو روز بیشتر ماندن در کاخ های پوشالی، حرمت ها را بشکنند ما نیز حرف های زیادی از خدمتگزاران و خائنین به فوتبال اردبیل برای گفتن خواهیم داشت.




حامی جدید برای نماینده فوتبال اردبیل

حمایت از نماینده فوتبال اردبیل در لیگ دسته دوم باشگاه های اردبیل در دستور کار یکی از علاقه مندان به فوتبال قرار گرفته است.

شنیده ها حاکی از آن است که یکی از علاقه مندان فوتبال اردبیل برای نجات نماینده فوتبال استان از وضعیت فعلی و جبران بی توجهی ها و کم محبتی های مسؤولین استان، شهردار و اعضای شورای شهر تصمیم گرفته است که در شش بازی باقیمانده تیم را تحت حمایت خود قرار دهد.

با پخش این خبر موجی از رضایت از اقدام این دوستدار فوتبال در بین تماشاگران و هواداران فوتبال اردبیل ایجاد شده و چنانچه این امر نهایی گردد وی خدمت بزرگی به فوتبال اردبیل و درسی به یاد ماندنی به برخی از پهلوان پنبه ها خواهد داد.

آنهایی که در جریان مذاکرات برای تحقق این امر قرار دارند از دادن اطلاعات بیشتر تا نهایی شدن توافق خودداری کردند ولی امید آن داریم اگر قرار است چنین اتفاقی رخ دهد حتما امروز توافق به خط پایان برسد و حداقل تا بازی روز دوشنبه تیم یک تمرین برگزار کند.