1

میان شورای شهر اهواز و اردبیل تفاوت از زمین تا آسمان است

آنهایی که دوشنبه شب برنامه نود را از شبکه سه سیما تماشا کردند و خبر کمک شورای شهر اهواز و استانداری خوزستان به تیم استقلال جنوب را شنیدند حتما غم و اندوه در دلشان لانه کرد، افکارشان پریشان شد و می توان گفت که هم به اهوازی ها و هم به تک تک اعضای شورای شهر آن شهر حسودی کردند .
هدایت ممبینی که داور بازنشسته فوتبال و عضو شورای شهر اهواز است گفت که یک میلیارد تومان برای کمک به این تیم اختصاص داده شده و از شروع فصل نیز بیش از 30 میلیارد ریال به این تیم از طرف شورا و استانداری مساعدت شده است.
وقتی این خبر ها را دوستداران فوتبال اردبیل بشنوند حق دارند که سر به دیوار بکوبند و به بخت خود نفرین نمایند. در یک سال گذشته رسانه ها، پبشکسوتان و دلسوختگان فوتبال مگر کم گفتند و فریاد زدند که آقایان شورایی ها به خاطر خدا به فوتبال و تیم شهرداری کمک کنید و این تیم را به بخش خصوصی ندار واگذار ننمایید. چه شد؟ آیا این حرف ها و دلایل را شنیدند؟
زبان ما مو در آورد از بس گفتیم و درخواست کردیم تا بلکه دل آنها به رحم آید، ولی همه آنها تلاشی بی فایده و بی ثمر بود.
مخاطب زبان ما چه کسانی بودند؟ اصلا زبان چیست؟ آیا همانی نیست که می گویند زبان سرخ سر سبز می دهد به باد. مخاطب زبان کیست؟ جواب این سؤال آیا غیر از یک کلمه است ؟ گوش. اگر گوش کر باشد و یا تمایلی برای شنیدن نداشته باشد هر چه از زبان بر آید باد هوا خواهد بود. در این حالت چاره چیست؟ آیا باید سکوت کرد و حرفی نزد؟ متاسفانه در یک سال گذشته حرف های جاری شده از زبان ها در ارتباط با تیم شهرداری به گوش ها نرفت، مانند آن که نرود میخ آهنین بر سنگ. با این تفاسیر آیا زبان را باید در دهان حبس کرد و میخ را در توبره نهاده راه خویش را گرفت و رفت؟
این که بگوییم و فریاد بزنیم و درخواست بکنیم وظیفه ما می باشد. آیا شورای شهر اهواز تافته جدا بافته است؟ چرا آنها بتوانند و کمک بکنند و آن هم مبلغی بالا و قابل توجه ولی در شهر ما یک نامه به چماقی تبدیل شود که هر کس بخواهد در این ارتباط حرف بزند چنان بر فرقش بکوبند که سر گیجه بگیرد و راه ورسم خود را فراموش نماید.
وقتی افرادی ورزشی چون هدایت ممبینی عضو شورای یک شهر باشند کمک به تیم های ورزشی به یک امر عادی تبدیل می شود و وقتی در شورای شهر ما اکثر اعضا ورزشکار نباشند طبیعی است بلایی بر سر فوتبال می آید که تنها نماینده اش در لیگ دسته دوم زمین گیر می شود و دل همه از بومی گرفته تا غیر بومی به حال آن می سوزد جز مسؤولین خود ما.
نباید خسته بشویم، باید حقایق را بگوییم و با اینئ کار چهره هایی را که به ورزش خد مت کرده ویا نفراتی که در راه پیشرفت و توسعه و حتی نفس کشیدن آن سنگ اندازی کرده اند به جامعه معرفی بکنیم تا دوستداران فوتبال و رزش در آینده بتوانند به وظیفه خود به خوبی عمل نمایند.
رسانه ای ها باید تا آنجا که می توانند حقایق را منعکس بکنند و تحت هیچ شرایطی از انجام وظیفه کوتاهی نکنند.
کنونت که امکان گفتار هست
بگو ای برادر به لطف و خوشی
که فردا چو پیک اجل در رسد
به حکم ضرورت زبان در کشی
اظهار نظر سرمربی تیم ماهشهر در مصاحبه قبل از بازی با تیم اردبیل نیز بر دردهای ما افزود. او از مشکلات و تیم اردبیل سخن گفت و از سابقه و پیشینه آن یاد کرد و گفت آیا سقوط به دسته پایین باید به تعطیل شدن فوتبال یک منطقه منجر بشود؟
او به طور صریح و از سر دلسوزی از مسؤولین استان و شهر خواست که تیم را حمایت کنند و مانع از هم پاشیده شدن یکی از تیم های استخواندار بشوند.
نمی دانم، باید بارها و بارها تکرار بکنیم که ساکنین دیگر مناطق کشور دلشان به وضعیت نماینده فوتبال ما می سوزد ولی خودمان امروز و فردا می کنیم تا هر چه بیشتر زمینه از هم پاشیدن تیم را فراهم کنیم.
امیدواریم این بار که هیات فوتبال استان برای سر و سامان دادن به وضعیت تیم پیش قدم شده است شورا و شهرداری کمک های متقبل شده را به موقع به تیم تزریق نمایند تا کمک های آنها مصداق نوشدارو پس از مرگ سهراب نباشد.انشاالهُ




حمایت از شهرداری و عصبی شدن فرصت طلب ها

تیم فوتبال شهرداری برای نجات یافتن از طوفانی که در آستانه غرق شدن در آن است باید مورد حمایت قرار گیرد و این امری واجب و ضروری است و اگر کسی در ورزش شهر و استان ما غیر از این فکر کند شک نباید کرد که چنین فردی بیمار روانی است و مراجعه اش به یک روانشناس از نان شب هم برای وی واجب تر می باشد
با شرایطی که تیم فوتبال شهرداری با آن مواجه بوده و می باشد هیچ کس جرئت نمی کرد برای مدیریت حداقل هشت هفته ای این تیم قدم پیش بگذارد و آبرو و حیثیت خو د را در گرو این کار قرار بدهد. اقدام هیات فوتبال استان برای تحت پوشش قرار دادن تیم و قبول مسؤولیت بزرگ و سؤال برانگیزی چون مدیریت تیم قابل تقدیر است و این نیز واقعیتی است که کتمان و سرپوش گذاشتن بر آن غیر ممکن بوده و می تواند عملی مذموم و ناپسند تلقی گردد.
وظیفه یک خبرنگار متعهد و مستقل و هر عاشق ورزش و فوتبال حمایت از تیم بوده و تا آنجا که در توان دارد و می تواند در این ارتباط نباید کوتاهی کرده و شک و تردیدی به دل راه بدهد. بدون شک ما نیز جدای از این مردم و فوتبالی های استان و اردبیل نبوده و نیستیم. بارها از عملکرد هیات فوتبال استان انتقاد کرده ایم و هنوز هم بر سر مواضع قبلی خود در ارتباط با چگونگی برخورد هیات با برخی مسائل بوده و هستیم ولی آیا می توانیم به خود اجازه بدهیم که به اقدام مثبت و به یاد ماندنی به مانند کارهای غیر قابل قبول نگاه بکنیم.
وظیفه هر انسانی که به فکر فوتبال می باشد آن است که از هر برنامه سازنده در رسیدن به این هدف پشتیبانی کند و هر اقدامی را که بر خلاف چارچوب پیش بینی شده باشد مورد نقد سازنده قرار بدهد.
این که برخی از دایه های مهربانتر از مادر ادعا می کنند که چرا مواضع یک هفته اخیر نشریه با ماههای گذشته فرق کرده است نشان دهنده بی توجهی به مسائل و سینه زدن در زیر پرچمی غیر از عشق به فوتبال و ورزش می باشد.
کارهای خوب و اقدام های پسندیده حتما باید مورد حمایت و تشویق قرار بگیرند و اعمالی که بر خلاف مقررات و قوانین موجود انجام می پذیرد مورد نقد قرار بگیرند. تن دادن به این کار اصولی آیا نشان دهنده و ثابت کننده رفتار دوگانه می باشد؟
ما با هیچ کس در ارتباط با ورزش و فوتبال ساخت و پاختی نداشته و عقد اخوت نبسته ایم و در فکر بهره برداری و استفاده از آنها نبوده و نیستیم. قرار نیست در مسند ریاست هیاتی بنشینیم و برای فوتبال نیز کیسه ای ندوخته ایم و چشم انتظار هم نبوده و نیستیم که از این راه به آب و نانی برسیم و اسمی به هم بزنیم، تنها دغدغه ما توسعه و پیشرفت فوتبال استان است و در این راه هر اقدام مثبت و منطقی را مورد حمایت قرار خواهیم داد و در مقابل منفعت طلب ها، فرصت طلب ها، نان به نرخ روزر خور ها ؛، حرمت شکن ها، بی ادب ها و خود محورها ایستادگی کرده و در راستای باز کردن مشت آنها و جلوگیری از عوام فریبی ها تلاش خواهیم کرد. حال برخی ها مختارند که چطوری فکر کنند و به چه نحوی بیندیشند و در مقابل ما چگونه گارد گرفته و عمل نمایند.
فوتبال اردبیل دوران بسیار حساس و سرنوشت سازی را پشت سر می گذارد. در این برهه از زمان نباید سنگ خود را به سینه زد و به فکر بهره برداری باندی، گروهی و شخصی افتاد. برای دشمنی ها ، تسویه حساب ها و اتهام زدن ها فرصت زیاد است و اگر می خواهیم بیش از این فوتبال اردبیل ضربه نبیند و نفس هایش به شماره نیافتد، بیائید در مقطعی 40 روزه فقط به فوتبال و نفع آن فکر کنیم تا بتوانیم با تثبیت موقعیت فوتبال استان و جلوگیری از وارد شدن ضربه ای دیگر به آن در فرصتی مناسب برای رفع اختلاف و کدورت ها اقدام نماییم.




مناظره انتقالی در ارتباط با تیم شهرداری

یکی از دوستان به من زنگ زد و گفت: یه چیزی بگم می تونی بنویسی تو اون نشریه ات یا نه؟
– بستگی داره به این که چی باشه.
– می گم چرا شهرداری تیم را تحویل هیات فوتبال استان نمی دهد؟
– بی کاری به ما چه مربوطه، حال داری تو هم.
– نه نیگا کن می گم چرا کاری را که باید در شهریور ماه انجام می دادند و همه چیز را برای انتقال آماده می نمودند با گذشت این مدت هنوز اندر خم یک کوچه اند؟
– ولمون کن بابا، دلت خوشه، حالا تو یه چیزی بگی ما هم یه چیزی بنویسیم فردا هزار حرف در آورند، تهدیدمان بکنند، خائنمان بنامند و الی آخر.
– بازی با ماهشهر سر رسیده ولی هنوز آقایانی که مدعی هستند تیم را می توانستند به نام آبی پوشان بزنند مقدمات کار را انجام نداده اند. مسابقات تمام خواهد شد و من می ترسم مقدمات انتقال در شهرداری اردبیل فراهم نشود.
– ول کن ، شاید تازه باور کرده اند که بحث انتقال جدی است و به تکاپو افتاده اند که حساب بکنند و کتاب بنویسند و طبیعی است که باید مدتی هیاتی ها به انتظار بنشینند و بازیکنان آی دلم آی دلم بکنند تا کار آقایان به اتمام برسد. برو عزیز دلم، 1395 سال خوبی برای فوتبال ما و همچنین برخی از مسؤولان ما نبود و نتوانستند از افکار عمومی نمره قبولی اخذ نمایند.




به خاطر فردا فرصت را غنیمت به شماریم/تیم شهرداری چشم انتظار حمایت ها

اولین جلسه تمرین تیم شهرداری بعد از ماهها بلاتکلیفی روز گذشته برگزار شد. بازیکنان تیم به ندای همکاری هیات فوتبال استان و درخواست هواداران جواب مثبت دادند و علی رغم این که نتوانسته اند به خواسته خود مبنی بر دریافت بخشی از حق و حقوق خود نائل شوند ، به خاطر دفاع از آبرو و حیثیت فوتبال استان قول همکاری دادند.
این اقدام بازیکنان قابل تقدیر و ستایش است. جوانان و تک تک اعضای تیم به پشتوانه قراردادی که منعقد کرده و پولی که باید دریافت نمایند، برای زندگی خود برنامه ریزی نموده اند و چون وعده های داده شده به موقع برآورده نشد آنها نیز با مشکلات عمده ای مواجه شدند و حالا یک تفاهم بین بازیکنان و مسؤولین تیم به وجود آمده است که امیدواریم ضمن استمرار این تفاهم ، هیات فوتبال نیز نهایت تلاش خود را به کار بندد تا در مقابل این اقدام مناسب بازیکنان آنها نیز بتوانند بخشی از مطالبات بازیکنان را پرداخت را نمایند.
در چند ماه گذشته وضعیت پیش آمده موجب از دست رفتن فرصت های زیادی در فوتبال شد. باید همه کسانی که در روند این تیم تا پایان فصل می توانند کمک کرده و مساعدت نمایند، به خاطر فوتبال این دیار از هیچ کمکی نباید کوتاهی نمایند. حال که فرصت لازم ایجاد شده است در بهبود بخشیدن به وضعیت موجود و هدایت کشتی آسیب دیده فوتبال به ساحل امن نباید کارشکنی و تعلل صورت بگیرد.
بازیکنان با چشم پوشی مقطعی از برخی شرایط از جمله حضور در تمرین به ازای پرداخت مطالبات نشان دادند که مرد روزهای سخت هستند. تقویت روحیه سلحشوری و استقامت در مقابل مصائب و سختی ها از ویژگی های اصلی ورزش می باشد. ورزشکاران صادق و راستین، هم زمان با تقویت جسم و روح ، روحیه فداکاری و ایثاری را نیز تقویت می کنند و بدون شک حرکت مثبت بازیکنان به دنبال اصرار و پافشاری آنها در دو ماه گذشته می تواند از روحیه فداکاری آنها سرچشمه گرفته باشد و مسلما در هفته های آینده با درک شرایط حساس فوتبال اردبیل و تیم شهرداری با تمام وجود در مقابل حریفان از حیثیت فوتبال منطقه دفاع خواهند کرد.
حال که مدیریت تیم تا پایان فصل بر عهده هیات فوتبال استان واگذ ار شده است انتظار می رود دست اندرکاران مربوطه با استفاده از حداقل امکانات زمینه حضور پرقدرت را فراهم نمایند.
برای این که تیم بتواند در آرامش و بدون حاشیه 8 دیدار باقی مانده را پشت سر بگذارد رسانه ها نیز باید به وظیفه مهم خود مبنی بر اطلاع رسانی به موقع و تقویت روحیه یک دلی و هم زبانی عمل بکنند. کسانی که در کمین هستند تا بتوانند از موقعیت فعلی به نفع خود بهره برداری نمایند به هر وسیله ای متوسل خواهند شد . از جمله پناه بردن به دامن رسانه ها و کمک خواستن از آنها برای مطرح شدن ولی خوشبختانه رسانه های استان با تعهدی که دارند و شناختی که از همه چهره های مدعی و فوتبالی داشته و نسبت به خصوصیات اخلاقی، رفتاری و کرداری آنها آگاهی دارند اجازه رشد حاشیه در اطراف تیم را نخواهند داد. تیم به کمک همه کسانی که می توانند در ارتباط با تیم باشند نیازمند است.
هیات فوتبال استان در اقدامی قابل قبول مسؤولیت سرپرستی تیم را به محمو جعفری واگذار کرده است . جفری با توجه به سابقه ای که در باشگاه ذوب آهن داشته است می تواند در آفتابی کردن آسمان تیم موثر باشد.
امید است در راستای حمایت از فوتبال اردبیل همه ارگان ها و نهادها و کسانی که می توانند و امکان دارند و همچنین اداره کل ورزش و جوانان و بخصوص اداره ورزش و جوانان شهرستان اردبیل برای نجات فوتبال و ابقای تیم در دسته دوم با هیات فوتبال همکاری نمایند و اگر چنین باشد رسیدن به هدف دور از دسترس نخواهد بود.




هیات فوتبال استان، تیم شهرداری و رویای سرمربیگری

شخصی شبی در حال فقر و بی پولی به زن خود گفت: اگر فردا شب پلو بخوریم ، و فردا برویم یک کیلو برنج بگیریم ، چقدر روغن لازم داریم؟ زن جواب داد: دو کیلو. مرد با تعجب پرسید: چطور یک کیلو برنج دو کیلو روغن می خواهد؟ زن گفت: حالا که در خیال(آش خیالی) می پزیم لااقل بگذار چرب تر باشد.
با تغییر و تحولی که قرار است در تیم شهرداری انجام شود برخی ها خواب سرمربیگری می بینند و خیال آن را در سر می پرورانند ، به تکاپو افتاده و با استفاده از ترفندهای مختلف می خواهند با تنگ کردن عرصه برای تصمیم گیرندگان از این آشفته بازار برای خود کلاهی بدوزند و رزومه ای درست بکنند.
این قبیل آقایان اگر سنگ فوتبال اردبیل را به سینه می زنند و اگر می خواهند فوتبال ما به آرامشی برسد اجازه بدهند آنهایی که دل به دریا سپرده و آبروی خود را گرو گذاشته و برای مدیریت تیم در هشت دیدار آینده پیشقدم شده اند با فکر و اندیشه خود اقدام کنند. باید باور کنیم که در فوتبال دوران پاشاها و خان ها گذشته است و القاب مختلف من درآوردی به خود دادن و در سایه آن خوابیدن و خواب سرمربیگری دیدن نمی تواند کارساز باشد. همان بهتر که برخی ها در خواب و رویای خود باشند و اجازه بدهند دست اندرکاران تیم در آرامش کامل تا آنجا که در توان دارند و امکانات برایشان اجازه می دهند به تیم برسند و هر کسی را که خود صلاح می دانند برای هدایت تیم انتخاب بکنند.
در چنین مواقعی برخی ها که بخواهند به هدف برسند به هر کاری که تصور کنند آنها را برای رسیدن به مقصد می تواند یاری بکند، دست می زنند که از مهم ترین آنها اظهار نظرهای عجیب، زیر پا گذاشتن گفته های خود در گذشته، موضعگیری های جدید بر اساس اهداف کوتاه مدت، حمله به چهره های موجه و حرمت شکنی، سخن گفتن با عجله و هوچیگری می باشد. غافل از این که چهره واقعی همه آنهایی که مدعی هستند و تازگی ها برای فوتبال و ورزش اردبیل دایه مهربان تر از مادر شده و به خاطر رسیدن به موقعیتی چهره مدافع فوتبال اردبیل را به خود گرفته اند برای مردم و دوستداران واقعی ورزش و فوتبال شناخته شده هستند. آنهایی که حاضرند به خاطر یک دستمال قیصریه ای را به آتش بکشند مدام در کمین نشسته اند تا از هر فرصت به دست آمده خودی نشان بدهند که شاید فرجی حاصل شود و آنها به خواسته خود برسند.
این قبیل افراد آنقدر در منجلاب خودخواهی و غرور و منفعت طلبی غرق شده اند که هیچ نصیحتی و حرف حقی را پذیرا نیستند و جز خود کس دیگری را نمی توانند تحمل کنند. سیاه دلانی از خود راضی هستند که فقط به فکر خود هستند و بس.
با سیه دل چه سود گفتن وعظ
نرود میخ آهنین بر سنگ
دست اندرکاران تیم در تلاش هستند تا بتوانند زمینه را برای شروع تمرینات و آماده کردن تیم بخصوص از نظر روانی برای بازی در برابر نماینده ماهشهر فراهم نمایند و آنطور که شنیده می شود محمود جعفری نیز به عنوان سرپرست تیم انتخاب شده است.
بازیکنان تیم، همگی جوان های لایق، توانا و متعصب هستند که می توانند در صورت توافق با دست اندرکاران تیم با ارائه توانایی های خودشان در بازی های آینده نسبت به کسب جایگاهی در خور شان فوتبال منطقه مؤثر باشند. در چنین شرایطی ایجاد تغییراتی وسیع و گسترده می تواند علاوه بر ایجاد حاشیه های جدید در اطراف تیم در دستیابی به اهداف نیز تاثیر منفی داشته باشد. شنیده ها حاکی از این است که مسؤولان جدید می خواهند با تکیه بر نیروهای موجود در کادر فنی تیم با اندک تغییر و جابجایی فصل را به پایان ببرند و به نظر می رسد این اقدام ، کاری عاقلانه و قابل قبول می تواند باشد.
پس آنهایی که در فکر ایجاد حاشیه و موقعیت برای مطرح کردن خود در جهت قرار گرفتن در راس کادر فنی تیم هستند با این تصمیم گردانندگان تیم باید دم فرو بندند و از دست زدن به برخی از کارها چون حرمت شکنی برای مطرح کردن خودشان دست بردارند.
در شرایط فعلی برای این که تیم بتواند حداقل سند بقای خود در دسته دوم را امضاء بکند نیاز به حمایت همه جانبه دارد. برای طرح گلایه ها و معرفی مقصرین از اولین سال حضور شهرداری در لیگ یک تاکنون فرصت زیاد است و مطمئنا کارشناسان و تحلیل گران صادق و نه نان به نرخ روز خورها به موقع به آنها خواهند پرداخت ،الآن باید با ایجاد فضای وحدت به فوتبال و نجات آن از وضعیت فعلی فکر کرد.
و در نهایت باز هم از کسانی که به دنبال اهدافی جز سربلندی فوتبال استان هستند درخواست می شود که اجازه دهند حداقل در این فرصت اندک باقی مانده مسؤولین تیم به کار خود بپردازند و مسلما بعد از پایان فصل برای بحث و گفتگو و بررسی هر آنچه بر سر فوتبال و تیم شهرداری آمده وقت کافی خواهد بود.
هوای نفس چو دیویست تیره دل پروین
بتر ز دیو پرستی است خود پرستیدن




ضرورت حمایت از تیم فوتبال شهرداری

تیم فوتبال شهرداری اردبیل بعد از پشت سر گذاشتن روزهایی سخت و طاقت فرسا و حضور نیافتن در اولین مسابقه دور برگشت در مقابل بادران تهران وارد مرحله تازه ای از دوران حیات خود شده است.
هیات فوتبال اردبیل با شرط و شروطی مدیریت تیم تا پایان فصل را بر عهده گرفته و برای به سامان رساندن آن اعلام آمادگی کرده است. قبول مسؤولیت در موارد بحرانی کاری بزرگ و ستودنی است و از این که هیات فوتبال در قبال سرنوشت تیم احساس مسؤولیت کرده و در مقابل بی توجهی ها و کم لطفی ها قدم پیش گذاشته قابل تقدیر است.
فارغ از این که در موارد متعددی از امور فوتبال با هیات استان اختلاف نظر داشته و داریم ولی همه آنهایی که برای فوتبال اردبیل حساسیت دارند و خواهان نجات آن از وضعیت فعلی هستند، باید دست به دست هم بدهند و از تیم شهرداری و گردانندگان آن حمایت کنند تا شاید بتوان با سر و سامان دادن به تیم خدمتی بزرگ به فوتبال اردبیل انجام شود.
ناگفته پیداست که در این میان کسانی که به دنبال منافع شخصی و بهره برداری از وضعیت موجود هستند ممکن است دست به اقدامات تفرقه آمیز بزنند ولی از آن جاییکه چهره این قبیل افراد که منتظرند تا در شرایط خاص ظاهر شوند و اشک تمساح از دیده ها جاری بکنند برای همه شناخته شده است، نخواهند تئوانست در مقابل یک دلی جامعه فوتبال اردبیل در راستای دفاع از حریم آن کاری از پیش ببرند.
تیم فوتبال شهرداری سرمایه فوتبال اردبیل است و محافظت از این سرمایه وظیفه همه کسانی است که به فوتبال علاقه مند هستند و بدون شک هیات فوتبال استان درمسیر حیات دوباره بخشیدن به آن کسانی را باید به همکاری دعوت نماید که امتحان پس داده باشند. آنهایی که در سال های اخیر در جهت خدمت به فوتبال اردبیل نتوانسته اند نمره قبولی بگیرند در این انتخاب ها حتما جایی نخواهند داشت. نجات فوتبال و تیم شهرداری درگرو به کارگیری افرادی با درصد مقبولیت بالا در جامعه فوتبال و توان و قدرت مدیریت قابل قبول است. برای نجات فوتبال اردبیل و دمیدن روحی تازه در کالبد آن مساعدت همه لازم و ضروری است.




فرق انتقاد با بی انصافی

در تاریخ استان اردبیل دیواری کوتاه تر از دیوار ورزش وجود نداشته است. توجه به ورزش در میان دیگر پدیده های اجتماعی همیشه از سهم بسیار ناچیزی برخوردار بوده است. هر استاندار و فرمانداری که در این منطقه انجام وظیفه نموده در حرف بارها ارادت ، علاقه مندی و شیفتگی خود به ورزش را ابراز نموده ولی در عمل چندان در تحقق گفته های خود تلاش و پافشاری نکرده اند. اگر وضعیت اماکن ورزشی استاندارد و امکانات اولیه مورد نظر مورد بررسی قرار بگیرد صدق گفته های و ادعاهای ما حتما به اثبات خواهد رسید.
در سال های اخیر و بعد از استان شدن منطقه به صراحت می توان بیان کرد که در هیچ دوره ای ورزش استان در نظر مسؤولین به عنوان یک اولویت مورد توجه قرار نگرفته است و حتی در مقاطعی به دلیل برخی از سوء تفاهم ها و یک دندگی ها و لجبازی ها ورزش بیشترین ضربه را نیز متحمل شده است که نمونه بارز آن در مقطعی از استانداری صابری بود که ورزش و مدیریت آن وحشتناک ترین لحظه ها و روزها را سپری کردند.
این بحث ما اصلا سیاسی نیست و ربطی به این گروه و یا آن گروه و یا این دولت و یا آن دولت ندارد. در همه دولت ها ورزش اردبیل به بهترین وجه و زیباترین صورت مورد توجه قرار نگرفته است. این گفته ما دلیبلی بر این نباشدکه آن تعداد انگشت شمار از همکاران ما که تاب تحمل حتی یک سطر انتقاد از مسؤولین استان و بخصوص استاندار را ندارند دست به قلم بشوند و بر ما بشورند و زیر بار حملات تند و تیز قرار بدهند. ما را کاری به این نیست که خدابخش در صنعت، اقتصاد، فرهنگ و … انقلابی در سطح استان به پا کرده است یا نه؟ حرف بر سر این است که آنطور که باید و شاید و انتظار می رفت خدابخش و همکارانش در ورزش توقع ها را نتوانسته اند برآورده نمایند و اصلا آیا در قبال دیگر اقدامات به ورزش و سرنوشت آینده سازان این دیار به اندازه آنها اهمیت قایل شده اند؟ارائه آمارهای تشکیل جلسات و حضور در مراسم و بازدید از پروژه های با بیش از عمر 5 سال نمی تواند نشانی از اهمیت دادن به ورزش تلقی شود.
شناخت دقیق مسؤولین از ورزش و چهره های ورزشی حال و گذشته استان می تواند عاملی برای اهمیت دادن افراد به ورزش تلقی گردد. در مقطعی از تاریخ استان ، سید جواد نگارنده استاندار اردبیل بود. او یکی از استانداران ورزشی استان بود که توانست در جهت حرکت بخشیدن به ورزش موثر باشد.هنوز چند ماهی از حضور وی در استان نگذشته بود که یک روز از سید شروین اسبقیان مدیر کل وقت تربیت بدنی استان سؤال می کند که مقصود بایرامی کجاست و چه کار می کند؟ وقتی با خبر درگذشت وی روبرو می شود بسیار متاثر شده و پیشنهاد می کند که در اولین فرصت به دیدار خانواده وی و تنها یادگارش رفته و از زحمات آن مرحوم در فوتبال آذربایجان و لیگ قدس قدردانی نماید. این کار انجام شد ( نویسنده این سطور نیز افتخار حضور در آن جلسه را داشت) و همه حاضرین از توجه استاندار و نگاه ویژه وی به ورزش و شناخت از تک تک چهره های تاثیر گذار ورزش منطقه قدردانی کردند.
در ورزش، انتقاد می تواند به عنوان یک بازوی اساسی در امر شناخت کاستی ها و ضعف ها و از بین بردن آنها تلقی گردد. اما امروز با وجود فضای مجازی بحث انتقاد شکل و شمایل دیگری به خود گرفته و در بیشتر موارد جای انتقاد سالم با “بی انصافی” در عمل عوض می شود. هر فرد از نگاه خود به مسائل نگاه کرده و بدون در نظر گرفتن جوانب امر بی پرده حرف ها را بر زبان رانده ، حرمت ها را شکسته و برخی ها نیز در پشت نقاب منافع شخصی و گروهی با در دست گرفتن تیغ دو لبه تا رسیدن به هدف به پیشروی و گشودن ربان به بد ادامه می دهند.
انتقاد اگر واقعا به معنای نقد باشد ، به معنی جدا کردن سره از نا سره و روشن کردن درست و غلط مطلب باشد. هدفش خیرخواهی و نشان دادن راه باشد ، با دلسوزی انجام می شود. انتقاد صحیح می تواند مددکار و کمک حال مسؤولین باشد و می توان از آن در جهت بهبود کار و رفع معایب و تقویت نقاط قوت بهترین استفاده ها را کرد و در این حالت باید از منتقد سپاسگزار و شاکر بود که دلسوزانه و خیرخواهانه و به قصد خدمت و نیت خیر ، ضعف ها را که خود به خاطر درگیر بودن در کارها نمی دیده یادآور شده و راه را نشان داده و باطنا سربلندی و موفقیت دست اندرکاران را آرزو دارد.
متاسفانه این روزها فضای مجازی و حضور تحلیل گران بی تجربه و در برخی موارد از خود راضی های متکبر به جای نقد حرف ها ، کردارهایی از جنس “بی انصافی” و “کم لطفی” انجام می دهند. برخی از این قبیل افراد فضای مجازی را به عرصه ای برای تسویه حساب های شخصی و باندی تبدیل کرده و برای حمله به افراد هیچ حد و مرزی را قائل نمی شوپ د.
بیائید در کارها، نقدها و تحلیل های خود فقط منافع ورزش و به اوج رسیدن آن را در نظر بگیریم.
بیائید در بررسی هر اتفاق و رویداد ورزشی روال صحیح و مکانیزم درست انجام امور را ملاک اظهار نظر قرار بدهیم.
بیائید طوری رفتار کرده و سخن بگوییم تا برای دست اندرکاران ورزش پیشنهادهای ما کارساز و مؤثر در بهبود اوضاع باشد.
بیائید کاری نکنیم تا چامعه ورزش را نسبت به نقد ها و تحلیل ها و رسانه خود بی اعتماد بکنیم . بی اعتمادی جامعه به یک رسانه می تواند عواقب ناخوشایندی برای دست اندرکاران آن رسانه به دنبال داشته باشد.
بیائید در همه حال خدا را ناظر بر اعمال و رفتار و کردار خود ببینیم و تلاش کنیم تا گفته ها و رفتارهای ما در قبال ورزش از جنس “بی لطفی” و “کم لطفی” نباشد.




آقای فرماندار شما به داد تیم شهرداری برسید

وضعیت نابسامان ، تاسف آور و تعجب آور تنها نماینده استان در لیگ دسته یک ما را برآن داشت تا این درد دل را خطاب به شما به عنوان فرماندار اردبیل برروی کاغذ آورده و از شما برای سامان بخشیدن به عشق تعدادی از جوانان شهر ، شهری که شما مسؤولیت اجرایی آن را برعهده دارید استمداد به طلبم.
آقای فرماندار شما را فردی ورزشی و دوستدار ورزش می شناسیم و اینکه با آن پیشینه ورزشی و علاقه مندی به فوتبال چرا تاکنون لب فروبسته و کلمه ای برای روشن کردن افکار عمومی در ارتباط با این تیم برزبان جاری نساخته اید تعجب ما را دوبرابر نه بلکه چندین برابر نموده اید که چه حکمتی و چه سر و رازی دراین کار بوده است. وقتی فرماندار هر روز در ارتباط با عوامل و پدیده های گوناگونی اظهار نظر کرده و به نوعی اشرافیت برامور شهرستان را در معرض دید همگان قرار می دهد به چه دلیل در ارتباط با موضوعی که رابطه مستقیم با شور و نشاط جامعه و حیثیت و آبروی ورزشی شهرستان دارد دم فروبسته و به همه اتفاقاتی که در اطراف تیم می گذرد نظاره کرد و آستین همت بالا نمی زند تا درمان دردهای این تیم در دستور کار قرار گیرد.
تعجب آن وقت بیشتر می شود که می بینیم و می خوانیم که فرماندار در راستای عمل به وظیفه خود حتی از تخلف دو نانوایی در سطح شهر نمی تواند چشم پوشی نماید ولی چرا و چگونه در ارتباط با به خاک سیاه نشاندن یک تیم فوتبال با سابقه و ریشه دار اقدامی نمی کند.
آقای فرماندار هنوز یادمان نرفته است که هر هفته درجریان رقابت های لیگ دسته یک در گرما و سرما با جمعی از دوستان و اطرافیان خود در جایگاه ورزشگاه تختی حضور می یافتید و از نزدیک بازی های تیم شهرداری و از همه بالاتر و مهم تر شور و نشاط تماشاگران و جوانان اردبیلی را مشاهده می کردید آیا ازبین بردن آن شور و به تاریخ سپردن همه عشق و علاقه جوانان اردبیلی به اندازه وضعیت دونانوایی در سطح شهر اردبیل برای شما اهمیت ندارد؟
آقای فرماندار شما که در ورزش حتی مسئوولیت دریکی از هیات های ورزشی را نیز درکارنامه خود دارید نمی توانستید حداقل با یک مصاحبه و اعلام موضع خود در قبال تیم در کاستن از ناراحتی های جوانان علاقه مند به فوتبال و تیم شهرداری گامی هر چند کوچک بر دارید؟
آقای فرماندار درآن ایام سختی که از طرف شورا بحث واگذاری تیم مطرح گردید و برخورد نامناسب برخی از اعضای شورای در اظهارنظر های خود درکسب نتایج تیم درجریان رقابت های لیگ یک تاثیرگذاشت انتظار هواداران از شما حمایت از باقی ماندن تیم در تحت پوشش شهرداری و شورا بود. هر چند که در آن ایام برخی ها می گفتند که درعمل یکی از موافقان سرسخت خداحافظی تیم از مجموعه شهرداری بودید ولی باور کنید که این نقل و قول ها را نمی توانستیم بپذیریم، چراکه اعتقاد برآن داشتیم حاج جواد زنجانی باید حامی ورزش و فوتبال اردبیل و بخصوص تیم شهرداری باشد ولی با در نظر گرفتن اتفاقات روزهای اخیر درکمال شرمندگی باید گفته شودکه فرماندار اردبیل درجهت حمایت از هواداران فوتبال وعشق آنها یعنی تیم شهرداری نتوانست نمره قبولی اخذ نماید.
آقای فرماندار چرا باید در شهری که فرماندارش حاج جوادزنجانی است با تیم شهرداری با قدمتی نزدیک به 50 سال به مانند یک بچه سرراهی برخورد شود. این روزها هر کسی که از راه می رسد نگاهی به این بچه سرراهی می اندازد و از وضعیتش افسوس می خورد ولی نمی خواهد که دستی در جیب کرده سکه ای برای وی هدیه نموده و یک دستی برسرش بکشد . آیا این به نظر شما کم لطفی ، بی توجهی ، عدم احساس مسئولیت و نادیده گرفتن خواست و انتظار جمعی از ساکنین شهری که شما مسؤول آن هستید ، نیست؟
آقای فرماندار اگر کسی در این استان و شهرستان نیست که تیم را تعیین تکلیف نماید حداقل شما به عنوان فرماندار اجازه ندهید بیش از این آبروی فوتبالی و ورزشی شهری که اسطوره های ورزشی را در دامن خود پرورش داده و تحویل ورزش جهان داده است بیش از این در معرض خطر قرار بگیرد، تیم را منحل کرده وخیال همه را راحت نمایید. اجازه ندهید جمعی ازشهروندان شما هر لحظه و هر ساعت دلگیر باشند و فوتبال ما وسیله ای برای تحقیر شهر اسطوره های ورزشی باشد . به این وضعیت با اعلام انحلال تیم پایان دهید.
خدا بزرگ است و رحیم است و رحمان. شاید در سال آینده صندلی های شورای شهر ما در اختیار تعدادی از بزرگان ورزش دوست قرار بگیرد ، شاید خداوند شهرداری ورزشی را نصیب این شهر بکند و شاید فرمانداری در اردبیل مشغول به کار شود که ورزش را و سلامتی و شورو نشاط جامعه را در اولویت کارهای خود قرار بدهد و آن گاه تیمی از دسته سوم در رقابت ها حضور پیدا می کند و با اقتدار پیش می رود . آرزو برای جوان ها عیب نیست، حالا که پای من نگارنده این سطور لب گور است ایرادی نخواهد داشت که حداقل درا رتباط با فوتبال آرزویی همانند جوانان داشته باشیم.
آقای فرماندار شما که از قدر قدرتان و تصمیم گیرندگان اصلی شهر و استان می باشید حداقل شما جوانان و دوستداران فوتبال را دلداری بدهید. به خدا ، شما را فرماندار و مسؤول این شهر می دانیم و ورزش وفوتبال نیز جدا از مسائل و نیازهای این جامعه نبوده و نیست، حداقل حرفی بزنید واگر تاکنون اقدامی کرده اید آنها را به اطلاع عموم برسانید و اگر اظهار نظر در مورد فوتبال را برازنده خود نمی دانید روابط عمومی شما این کار را انجام بدهد و مرهمی برزخم های جوانان دوستدار فوتبال بگذارد.
و در نهایت باید گفت آقای فرماندار از شما به عنوان رزمنده باسابقه دفاع مقدس و فردی که همیشه در صحنه های مختلف سیاسی حضوری فعال داشته اید انتظار جامعه فوتبال و جوانان هوادار تیم شهرداری بیش ازاین هاست. ما دوست نداریم در تاریخ ورزش اردبیل ثبت شودکه در زمان فرمانداری جواد زنجانی ، شهرداری حمید لطف الهیان و ریاست ذکی اله خوشبخت بر شورای شهر پرونده تیم 50 ساله شهرداری در اردبیل برای همیشه بسته شد. این را ما دوست نداریم شما نیز به این کار رضایت ندهید. یا حق




تیم فوتبال شهرداری و دست و پنجه نرم کردن با مرگ

شب گذشته علی رغم تلاش های انجام یافته، تیم فوتبال شهرداری اردبیل برای حضور در هفته چهاردهم رقابت های لیگ دسته دوم باشگاههای کشور اعزام نشد تا تیم ته جدولی بادران به جان مسؤولین اردبیل از بابت تقدیم سه امتیاز حساس به آنها دعاگو شوند.
نرفتن تیم به مسابقات و تقدیم سه امتیاز مفت به رقیب در فوتبال اردبیل از اولین هاست و خدا را باید شاکر باشیم که در طول مدت شهرداری لطف الهیان و حکومت شورا به ریاست خوشبخت در شهر، اولین های چندی نصیب شهر ما شده است که اعزام نشدن تیم فوتبال شهرداری به یک مسابقه رسمی هم از آن اولین هاست. مبارک شهر و اداره کل ورزش و جوانان و دوستداران و علاقه مندان به فوتبال اردبیل باشد.
جلسه ای که روز گذشته برگزار شد و نهایت تصمیم به واگذاری موقت تیم به هیات فوتبال استان گرفته شد نوشدارویی بعد از مرگ سهراب بود.. از یک ماه پیش فریاد سر داده و مدام خواهان تعیین تکلیف تیم بودیم ولی گوش شنوایی نبود و درست قبل از 24 ساعت مانده به مسابقه تصمیم گیری چه دردی از دردهای تیم را می توانست درمان بکند، همچنانچه نکرد و مشکلی دیگر بر مشکلات موجود افزود.
هیات فوتبال استان دوشنبه شب تا آنجا که می توانست برای اعزام شبانه تیم به تهران تلاش کرد ولی متاسفانه در سایه عدم همکاری برخی ها و بی توجهی بازیکنان به درخواست مسؤولین برای اعزام به مسابقه، تیم اعزام نشد و صفحه ای از لطف و عنایت و محبت و توجه مسؤولین گرانقدر ، عزیز و بزرگوار اردبیل به ورزش و فوتبال اردبیل در تاریخ ورزش شهر به ثبت رسید.
دوشنبه شب تا ساعت 24 دست اندرکاران هیات استان چشم انتظار بازیکنان بودند تاساک بر دوش برسند و تیم را برای اعزام به تهران تکمیل کنند ولی متاسقفانه این انتظار به سرانجام خوش ختم نشد و گویا 5 نفر از بازیکنان جوان بر سر قرار آمده و بقیه به درخواست مسؤولین اعتنایی نکرده بودند.
این که اقدام بازیکنان قابل قبول بوده یا نه بحث دیگری است که اگر فرصت شد در جای خود به آن خواهیم پرداخت ولی مثالی است که می گوید “مار گزیده از ریسمان سایه و سفید می ترسد”. بازیکنان بعد از وعده ها و حرف های بی پایه ای که در پنج ماه گذشته با آن روبرو بوده اند اعتماد خود را از دست داده اند و دیگر نمی توانند به وعده ها و من بمیرم و تو بمیری ها دل ببندند و بنابر این لازم است هیات فوتبال استان همین امروز با اقدام مناسب خود نشان بدهد که دوران حرف زدن در اداره این تیم به پایان رسیده و با عمل صداقت خود را در دید همگان قرار بدهد و آن وقت مسلما و بدون هر گونه شک و تردیدی بازیکنان با دل و جان برای تیم آماده خدمت و جانفشانی خواهند شد.
یکی از دوستان به نگارنده این سطور گفت “درست است که شما از بازیکنان حمایت می کنید ولی این ها چرا بر سرحرفی که زدند ایستادگی نکردند؟ مگر نمی گفتند اگر حیدری نباشد حاضر هستند برای تیم تا آخر فصل مجانی بازی کنند؟پس چرا دوشنبه شب نیامدند و زمینه آبروریزی برای فوتبال اردبیل را فراهم کردند؟ به قول خود عمل کرده و یک بازی برای تیم به میدان می ر فتند و اگر تا هفته پانزدهم هیات استان نمی توانست به تعهدات عمل بکند موضعگیری می کردند. آنها نیز نتوانستند در عمل ادعاهای خود را به اثبات برسانند و معلوم شد به علل مختلف نتوانستند و یا نگذاشتند که به وعده خود عمل نمایند”.
فوتبال اردبیل روزهای حساسی را پشت سر می گذارد. سه امتیاز مفت را از دست دادیم. بلاتکلیفی دامن این تیم را رها نمی کند.نمی دانم چه بر سر فوتبال ما آمده است که تیمی با نیم قرن سابقه و پیشینه به یک بچه سر راهی تبدیل شده است. حال که مجموعه ای تقبل کرده است با شرایطی تا پایان فصل این بچه سر راهی را تحویل گرفته، تیمارش کرده و به نحوی از آن نگهداری بکند حداقل کمکشان بکنیم و به قول هایی که در ازای این مراقبت داده ایم به موقع عمل نماییم .تیم شهرداری نفس هایش به شماره افتاده است ، با مرگ دست و پنجه نرم می کند، اگر همین امروز امکانات و داروهای مورد نیاز در اختیارش قرار نگیرد فردا دیر دیر خواهد بود
نمی دانم شاید عزیزان مسؤول مایل هستند که یک اولین دیگر در کارنامه کاریشان به ثبت برسد و آن هم منحل شدن تیم شهرداری است. شاید و شاید بسته شدن پرونده تیم شهرداری خود خدمتی به شهر باشد. شاید با منحل شدن تیم گره پروژه های بر زمین مانده شهرداری از جمله پل قدس باز شود و شاید با منحل شدن تیم همه مشکلات ریز و درشت شهر اردبیل با دستان توانا و قدرتمند شهرداری و شورای شهر قابل حل باشد و شاید و دهها شاید دیگر.




کمک مالی شورا ضامن ادامه حیات تیم فوتبال شهرداری

مدیر کل ورزش و جوانان استان گفت:در صورت تامین هزینه های مورد نیاز، این اداره کل می تواند تا پایان لیگ تیم را مدیریت نماید.
ایوب بهتاج در تماس با خبرنگار ما گفت:برای بازی در مقابل بادران تیم شهرداری فردا ظهر باید به تهران عزیمت نماید.
وی گفت:در راستای تامین خواسته هواداران و جلوگیری از عواقب عدم حضور در تهران، شورای شهر باید توجه به تیم را در اولویت قرار بدهد.
وی گفت:شورای شهر می تواند تا پایان لیگ هزینه های تیم را تامین نماید و ناگفته پیداست که این اداره کل نیز می تواند در کنار شورا با مدیریت تیم و حمایت از آن برای جلوگیری از سقوط تیم به دسته سوم اقدام نماید.
تیم شهرداری با توجه به آغاز نیم فصل دوم رقابت ها از ۷دی ماه در بلاتکلیفی کامل به سر می برد .این وضعیت در شان اردبیل و شورای شهر،شهردار و اداره کل ورزش و جوانان نبوده و در صورت انصراف تیم از رقابت ها ضربه بزرگی بر حیثیت فوتبال استان وارد خواهد شد.
شورای شهر می تواند محض رضای پروردگار ، هم ردیف با کمک های مالی که تحت عناوین مختلف به بخش های مختلف انجام می دهد این بار فوتبال را مورد لطف قرار دهد و این تیم دوست داشتنی را وصله ای ناجور به حساب نیاورد.