1

حیدری و خداحافظی با فوتبال اردبیل

دومین بیانیه خداحاحظی مدیر عامل باشگاه آبی پوشان تهزان را وقتی در فضای مجازی دیدم با خود گفتم که آیا تا فردا این بیانیه نیز قابل برگشت خواهد بود ؟ آیا مسؤولین شهر با دیدن این بیانیه باز دست به تلاش خواهند زد تا پولی جور کنند و حیدری را از تصمیم خود منصرف نمایند، تا هم تیم به بازی ها برسد، و هم بازیکن به حقوقش و حیدری به هدفش.
فکر کردم در موقعیت فعلی بهترین کسی که می تواند من را از شک و تردید و دو دلی خلاص نماید خود مدیر عامل است. با وی تماس تلفنی گرفتم . گفت اگر صدها میلیون تومان به وی بدهند دیگر حاضر نیست در اردبیل کار بکند.
وی تصمیم قاطع خود مبنی بر خداحافظی با فوتبال اردبیل را مورد تاکید قرار داد و گفت: از شب گذ شته که بیانیه انصراف از تیم داری در اردبیل در فضای مجازی منتشر شده است تعدادی از بازیکنان در تماس تلفنی از من خواسته اند که رضایت نامه آنها را برای رفتن از تیم صادر بکنم ولی من به خاطر فوتبال اردبیل زیر بار این تقاضاها نرفته ام.
به او گفتم آیا مطمئن باشم که این بیانیه دیگر راه برگشت ندارد؟ گفت خیال همه کسانی که می خواستند مجیدی نباشد را راحت کنم، من نمی توانم و نمی خواهم که در فوتبال اردبیل حضور داشته باشم. هیچ ادعایی هم ندارم، چیزی به نام من نبود و من پنج ماه تلاش کردم ولی کارها آنطور که باید و شاید پیش نرفت.
به او گفتم بهترین کاری که می توانستی اتنجام بدهی خداحافظی از فوتبال اردبیل بود ولی متاسفانه این کار را با تاخیر انجام دادی. به هر حال در تاریخ ورزش اردبیل و بخصوص فوتبال در مقاطعی برخی از علاقه مندان به فوتبال و غیر بومی در اردبیل چهره شده اند و بعد از اندک زمانی رفتن از اردبیل را بر ماندن ترجیح داده اند.
مجید حیدری هم یکی از آن افراد بود که با ادعاهای زیاد آمد ولی به علل مختلف از جمله شفاف عمل نکردن به قرارداد ، دل بستن به قول و قرار های پشت پرده در حد حرف، اعتماد کردن به برخی افراد قدرت طلب و عافیت طلب، نداشتن پشتوانه مالی و عمل نکردن به موقع به وعده ها و تعهد ها او را از نفس انداخت و کاری را که باید سه ماه قبل انجام می داد در بدترین زمان ممکن از فصل رقابت ها کرد ولی رفتن وی در مجموع به نفع فوتبال است حتی اگر به منحل شدن تیم و سقوط به دسته سوم به انجامد.
اگر امروز کس و یا کسانی بیایند و از سر ناچاری دستی از لطف و مرحمت بر سر تیم بکشند ای کاش این کار را در مقابل فریادها و التماس های تماشاگران و درخواست های مطبوعات و کارشناسان به موقع انجام داده و با لجبازی تیشه بر ریشه این فوتبال نمی زدند.
از مجیدی پرسیدم حالا که از اردبیل رفتنی شدی چه انتظاری داری؟ گفت: از زمانی که مسؤولیت تیم را بر عهده گرفتم تا پایان نیم فصل برای این تیم هزینه کرده ام. فاکتورهای هزینه در اختیار یکی از دوستان است و امید است هر کس و یا ارگانی که مسؤولیت اداره تیم را بر عهده می گیرد به بررسی فاکتور ها و چگونگی هزینه های انجام یافته اقدام بکند و آنچه حق بنده است پرداخت نماید و فکر می کنم که این انتظار به حقی است.
به هر حال این که فوتبال اردبیل در سال 95 سال فراموش نشدنی را پشت سر گذاشته و به طرق مختلف کم لطفی ها و بی محبتی ها و ظلم ها و لجبازی ها را شاهد بوده است و این خود تجربه ای برای ورزش استان شد که اگر از این به بعد بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در اردبیل اعلام آمادگی نماید، مسؤولین به آسانی به سفارش این فرد و یا آن فرد خوشنام و ورزشی اعتماد نکنند و تا بر چیزی مطمئن نشوند اقدام ننمایند.
.




آه هواداران و عوامل نابودی تیم شهرداری

مرد عیالواری به خاطر نداری سه شب گرسنه سر بر بالین گذاشت.همسرش او را تحریک کرد به دریا برود،شاید خداوند چیزی نصیبش گرداند.مرد تور ماهیگری را برداشت و به دریا زد تا نزدیکی غروب تور را به دریا می انداخت و جمع میکرد ولی چیزی به تورش نیفتاد.قبل از بازگشت به خانه برای آخرین بار تورش را جمع کرد و یک ماهی خیلی بزرگ به تورش افتاد.
او خیلی خوشحال شد و تمام رنجهای آن روز را از یاد برد.او زن وفرزندش را تصور میکرد که چگونه از دیدن این ماهی بزرگ غافلگیر می شوند.همانطور که در سبزه زارهای خیالش گشت و گزاری میکرد،پادشاهی نیز در همان حوالی مشغول گردش بود.پادشاه رشته ی خیالش را پاره کرد و پرسید در دستت چیست؟او به پادشاه گفت که خداوند این ماهی را به تورم انداخته است،پادشاه آن ماهی را به زور از او گرفت و در مقابل هیچ چیز به او نداد و حتی از او تشکر هم نکرد.
او سرافکنده به خانه بازگشت چشمانش پر از اشک و زبانش بند آمده بود.پادشاه با غرور تمام به کاخ بازگشت و جلو ملکه خود میبالید که چنین صیدی نموده است.همانطور که ماهی را به ملکه نشان میداد، خاری به انگشتش فرو رفت،درد شدیدی در دستش احساس کردف سپس دستش ورم کرد،او از شدت درد نمیتوانست بخوابد…
پزشکان کاخ جمع شدند و قطع انگشت پادشاه را پیشنهاد نمودند، پادشاه موافقت نکرد. درد تمام دست تا مچ و سپس تا بازو را فرا گرفت و چند روز به همین منوال سپری گشت.پزشکان قطع دست از بازو را پیشنهاد کردند و پادشاه بعداز ازدیاد درد موافقت کرد.وقتی دستش را بریدند از نظر جسمی احساس آرامش کرد ولی بیماری دیگری به جانش افتاد…
پادشاه مبتلا به بیماری روانی شده بود و مستشارانش گفتند که او به کسی ظلمی نموده است که این چنین گرفتار شده است.پادشاه بلافاصله به یاد مرد ماهیگیر افتاد و دستور داد هر چه زودتر نزدش بیاورند.بعد از جستجو در شهر ماهیگیر فقیر را پیدا کردند و او با لباس کهنه و قیافه ی شکسته بر پادشاه وارد شد.
پادشاه به او گفت: آیا مرا میشناسی…!؟
-آری تو همان کسی هستی که آن ماهی بزرگ از من گرفتی.
-میخواهم مرا حلال کنی.
-تو را حلال کردم.
-می خواهم بدانم بدون هیچ واهمه ای به من بگویی که وقتی ماهی را از تو گرفتم، چه گفتی ؟
گفت به آسمان نگاه کردم و گفتم :پروردگارا!او قدرتش را به من نشان داد،تو هم قدرتت را به او نشان بده!
این یک داستان آموزنده ای است که باید در زندگی عادی مورد توجه قرار بگیرد. اینک تیم محبوب اردبیلی ها را کاری کردند که نابود شود و به بدترین وضعیت دچار گردد.آیا آه طرفداران فوتبال اردبیل و کسانی که عمری برای این تیم زحمت کشیده اند دامن مسببان این امر را نخواهد گرفت؟ می گویند جلو ضرر و زیان را از هر جایی که بگیری نفع به دنبال خواهد داشت. اجازه ندهید بیش از این با ابرو، حیثیت و پیشینه درخشان فوتبال این دیار بازی شود.




کمر فوتبال اردبیل را شکستند/پرونده محبوب ترین تیم اردبیل بسته می شود

تیم فوتبال شهرداری اردبیل با آن همه قدمت، تاریخ و افتخارآفرینی با اقدام قهرآمیز و غضب آلود برخی از خودی ها و غیر خودی ها تا چند روز آینده به تاریخ می پیوندد و پرونده آن تیم نیز به مانند تیم های دهه 60 چون پاس، استقلال، پرسپولیس، دارایی، بابک ، سینا، ستاره، شاهین و …. برای همیشه بسته می شود و فقط یاد و خاطراتی از آن در دل و ذهن هواداران و دوستداران فوتبال یاقی می ماند.
وضعیت دردناک و اسفناکی که از اول فصل جاری این تیم را به آن مبتلا کردند دل هر دوستدار فوتبال را به درد می آورد که چگونه تصمیم گرفتن در ارتباط با فوتبال را به کسانی سپرده اند که در عمر چندین ساله خود یک بار پایشان به توپ نخورده و آشنا به رمز و رموز آن نیستند. آنهایی که همه چیز را از پشت عینک کشمکش های سیاسی و حفظ کردن خود می بینند و دستیابی به اهداف شخصی و باندی را بر منافع جوانان و ورزشی ها ترجیح می دهند چه بر سر فوتبال که نیاوردند.
کمر فوتبال اردبیل را شکستند و خود را در ردیف فاتحان قلعه قدرت به حساب آوردند. نتوانستند با عوامل و حامیان کسانی که دارای مشکل در مدیریت بودند برخورد نمایند و آنگاه همه توان خود و دوستانشان را چمع کردند تا با پاک کردن صورت مسئله ، خنده بر لبانشان نقش ببندد و به خیال خود از برخی ها بدین وسیله انتقام بگیرند.
وضعیت یکی از محبوب ترین تیم های تاریخ فوتبال اردبیل نشان دهنده ظلمی است که برخی از آقایان در حق آن روا داشتند و هیچ شک و تردیدی نیست که جماعت فوتبال دوست این دیار قیافه، بیوگرافی، عملکرد و رفتار آنها را فراموش نکرده و در موقع خود با آنها سخن خواهند گفت.
امروز در ذهن خود، قلک خاطرات ورزشی و فوتبالی را مرور کردم، دلم گرفت، چشمانم پر آب شد و تپش قلبم از حالت طبیعی خارج گردید. بگذارید آقایان برای اثبات قدرت خود ، ریشه فوتبال این دیار را بخشکانند ولی باید بدانند، همچنانکه نام تیم های پرآوازه را نتوانسته اند از بین ببرند نام تیم شهرداری هم از بین رفتنی و در زیر چکمه های قدرت و شعار “من آنم که رستم بود پهلوان” له شدنی نیست.
ایرادی نخواهد داشت، بگذارید در تاریخ بماند که در زمان شهرداری حمید لطف الهیان و ریاست خوشبخت بر شورای شهر ، شیرازه محبوب ترین تیم فوتبال اردبیل را از هم پاشیدند . شورایی که به جز خوشبخت دوازده نفر دیگر در آن عضو بودند و همه آنها به استثنای یک نفر به نام ناطق درآبادی ، مخالف سرسخت ماندن تیم در مجموعه شهرداری بودند .
هیچ ایرادی نیست ، منتظر می مانیم، خدا بزرگ است و رحیم است و رحمان، دری به تخته می خورد یا یک شهردار ورزشدوست به معنای کامل نصیب ما می گردد و یا ورزشی ها در شورای شهر صاحب کرسی می شوند و آنگاه مطمئنا تیم شهرداری احیاء می شود.
در مرور خاطرات در ته قلک به فوتبال سال 66 نظری انداختم. همان سالی که شهرداری با نام صنعت نفت در رقابت های لیگ دسته دوم قهرمان شد و به دسته اول صعود کرد. برای این تیم که امروز به آسانی هر چه تمام چوب حراج بر سرش زدند چه خون دل ها که خورده نشده است و چه زحماتی که کشیده نشده است. در همان سال مرد بزرگ و عاشقی چون حسین غفاری مربی تیم بود. شاعر بلند آوازه دربار آقا حسین بن علی (ع) در آن سال هدایت تیم صنعت نفت را بر عهده داشت. این تیم حاصل زحمات چهل ساله عاشقانی است که متاسفانه امروزی های مدعی زحمات آنها را نادیده گرفتند و به زور این تیم را از مجموعه شهرداری جدا کردند.
همین تعارف اسدالهی که گاهی در معرض انتقاد ها قرار می گیرد زندگی خود را وقف تیم صنعت نفت و شهرداری کرده و عمر و جوانی اش را در راه آن صرف نموده است. مرد نازنین، دوست داشتنی و سالمی چون جاوید صنمی برای این تیم خون دل خورده است ، رحمان یعقوبی مگر کم برای این تیم سینه سپر نموده است و یا مرحوم علی کنعانی که صادقانه سال ها برای موفقیت تیم از هیچ کوششی مضایقه ننمود. آیا می توان باور کرد که بزرگان دیروز فوتبال صنعت نفت و شهرداری چون عادل مسنن، بهمن حسین زاده، میر نقی حسینی، میر رضاحسینی، احمد علی جعفری و ….. خم شدن قامت رعنای تیم را ببینند و افسوس نخورند و اشک از چشمانشان جاری نکنند؟
دل ما خون است از بی توجهی ها، نامردی ها، بی لیاقتی ها، و بی حرمتی هایی که در حق نماینده فوتبال اردبیل روا داشتند، دل ما خون است از دست آنهایی که در شورای شهر صاحب رای بوده و مدعی فوتبالی و ورزشی بودن داشتند ، آنهایی که می گفتند برای حفاظت از تیر دروازه در میدان شاهین تا صبح کشیک داده اند و آنهایی که در مقطعی نامزد انتخابات هیات فوتبال می شدند، آیا امید و عشق فوتبالی های اردبیل از این خودی ها بیشتر ضربه خورده است؟ اگر آنها رای مثبت به پروژه راحت کردن شورا از شر تیم شهرداری نمی دادند و از حقانیت این تیم دفاع می کردند آیا این بلا نصیب فوتبال اردبیل می شد؟
مرور قلک خاطرات فوتبال منطقه ما را بر آن داشت که به مردان بزرگی که در تاریخ ورزش این دیار به فوتبال در عمل و نه در حرف و شعار خدمت کرده اند درود بفرستیم و در مقابل یاد و نام آنها سر تعظیم فرود آوریم و برای آنهایی که نماینده فوتبال اردبیل را وسیله ای برای تسویه حساب های سیاسی و شخصی قرار دادند از خداوند بزرگ پیدا کردن فرصت کافی برای جبران خطا ها را خواستار شویم.
قلک خاطرات ما سرشار از خاطرات خوش فوتبالی است و از این که امسال منتخبین خودمان در شورای شهر گوشه ای از آن را به اتفاقات بد و سیاه فوتبال اختصاص دادند متاسفیم. آنهایی که در شورای شهر با بالا بردن دست، رای به عدم حمایت از تیم فوتبال دادند و حرمت تیم را که حاصل سال ها زحمات جوانان صادق این دیار بود شکستند.، فردای قیامت در پیشگاه پروردگار در این ارتباط باید پاسخگو باشند چرا که تماشاگران و جوانان اردبیلی در آن عرصه از حق خود نخواهند گذشت.




چشم های ما روشن، مجمع انتخاباتی هیات فوتبال استان برگزار می شود

ایرنا در خبری به نقل از مدیر کل ورزش و جوانان استان از برگزاری مجمع انتخاباتی هیات فوتبال استان در آینده خبر داد.
از این که بعد از 17 ماه بلاتکلیفی ، کشمکش و سردرگمی بالاخره تعیین تکلیف هیات فوتبال استان اردبیل در دستورکار اداره کل ورزش و جوانان و فدراسیون قرار گرفته است جای خوشحالی دارد. مسلما به دلیل سپری شدن مهلت قانونی باید ثبت نام کاندیداهای دوباره انجام بپذیرد و مراحل قانونی بر اساس اساسنامه موجود تا مرحله تشکیل مجمع با نظارت دقیق مسؤولین مربوطه پیش برود تا در روند برگزاری مجمع انتخاباتی هیچ حرف و حدیثی بر جای نماند.
وقتی در هفته گذشته خبر امضای حکم رئیس هیات فوتبال شهرستان گرمی در فضای مجازی منتشر شد تغییر موضع هیات استان و صدور حکم برای مسؤول یک شهرستان جای تعجب داشت، چرا که مدت هاست بلاتکلیفی فوتبال برخی شهرستان ها و به توافق نرسیدن اداره های ورزش و جوانان و هیات فوتبال استان کمر این ورزش را در استان شکسته است ولی وقتی بوی انتخابات به مشام برسد خیلی از ناشدنی ها را می توان شدنی کرد و هیچ شکی نیست که روال صدور حکم برای شهرستانهایی که رئیس هیات فوتبال ندارند تا زمان برگزاری مجمع ادامه پیدا خواهد کرد.
فوتبال شهرستان ها را در امان خدا رها کرده ایم و اینک که وقت مهره چینی و اما و اگر است آقایان تازه به یادشان افتاده است که باید شهرستان ها نیز دارای رئیس هیات باشند. کافی است که انسان این قضایا را ببیند و بر مفهوم کامل خدمت بی منت به فوتبال پی ببرد .
امید آن می رود مسؤولین فدراسیون و دست اندرکاران مجامع انتخاباتی هیات های ورزشی برای مجمع اردبیل نظارت بیشتری داشته و وقت کافی صرف آن نمایند. جریاناتی که در سه سال اخیر در فوتبال ار دبیل رخ داده است امکان بروز هرگونه شک و تردید در روند انتخابات را موجب می شود .ولی وقتی از سوی مسؤولین نظارت کافی و دقت وافی انجام شود درصد احتمالات به صفر نزدیک می شود.
امیدواریم انتخاباتی پرشور، بدون حاشیه و به دور از هرگونه دخالت ها و جانبداری ها انجام بپذیرد و آن کسی که بتواند در کمال صداقت و راستی، برنامه جامعی برای اداره فوتبال و مدیریت بر آن ارائه نماید در مسند فرماندهی فوتبال اردبیل جلوس بکند.
یکی دیگر از مهم ترین مسایلی که در جریان تشکیل مجمع باید مورد توجه قرار بگیرد انتخاب واجدین شرایطی است که باید در روز رای گیری بر صندلی مجمع تکیه بزنند. مسؤولین مجمع انتخاباتی هیات های استانی در این رابطه باید با دقت و وسواس بیشتری عمل کنند و با تمام قدرت از حضور افرادی که بر اساس اساسنامه شرایط لازم را نداشته باشند ممانعت نمایند. از آن جایی که هیات فوتبال استان با توجه به شرایط حاکم بر آن ، خود برگزار کننده مجمع می باشد برای جلوگیری از هر گونه اعمال نظر و مهره چینی ضرورت نظارت بیشتر بر این مقوله احساس می شود.
این که آقایان مسؤول چه در فدراسیون و چه در ادره کل ورزش و جوانان در مورد تعیین تکلیف هیات فو.تبال استان به توافق رسیده اند خبری بسیار خوشحال کننده و امید بخش است. امید می رود هر کسی که در یک مسیر قانونی با رای اعتماد مجمع برای چهار سال آینده مسؤولیت هیات فوتبال استان را بر عهده بگیرد از همان ر وز اول شروع به کار، عمل به قانون و بند بند اساسنامه را مورد توجه جدی قرار بدهد.
بعد از گذشت پنج سال تاکنون دعوای این که مثلا انتخاب دبیر هیات فوتبال استان قانونی بوده است یا غیر قانونی حل نشده است. این که هیات رئیسه وجود خارجی دارد یا نه و اگر هست روند انتخابش چگونه بوده است و این که آیا مجمع سالیانه هیات به طور مرتب و منظم برگزار شده و بودجه سالیانه آن در مجمع به تصویب رسیده است یا نههمچنان جای بحث دارند.
عمل نکردن به قانون و در برخی موارد خودسرانه تصمیم گرفتن می تواند عواقب ناخوشایندی را به دنبال داشته باشدکه کاستن از میزان اعتماد مردم و جامعه نسبت به مسؤولین یکی از آن عواقب می تواند به شمار آید.
اگر رئیس منتخب مجمع فارغ از اینکه چه کسی باشد و به کدام گروه و دسته و باندی وابسته باشد بتواند از روزهای آغازین مسؤولیت عمل به قانون را در سرلوحه کارهای خود قرار بدهد، می تواند برای آینده فوتبال این منطقه مثمر ثمر باشد.
به هر حال با ثبت نام مجدد از کاندیداها و داوطلبان و عاشقان خدمت به فوتبال استان، در روزهای آینده جو خاصی می تواند بر آسمان فوتبال منطقه حاکم شود. حرف و سخن های فراوان و اظهار نظرها و پیش بینی ها و در روزهای منتهی به برگزاری انتخابات رایزنی ها و رای جمع کردن ها همه و همه می تواند حرارتی خاص در زمستان سرد اردبیل به فضای فوتبال ما ببخشد ولی همانطوری که در بالا اشاره شد امیدواریم همه این حرکت ها در چارچوب قانون و مقررات انجام بپذیرد و مسؤولان مربوطه از هرگونه سوءاستفاده احتمالی و بهره برداری دست اندرکاران مجمع به نفع هر یک از کاندید اها جلوگیری نمایند.




نگاهی بر بیانیه جدید مجید حیدری

مدیر عامل باشگاه آبی پوشان تهران بار دیگر بیانیه ای صادر کرد و با متهم کردن زمین وزمان این بار صراحتا به ناتوانی در تامین منابع مالی تاکید کرد.
در حالی که تیم های حاضر در لیگ دسته دو برای حضوری قدرتمندانه در ادامه رقابت ها یارگیری کرده و تمرینات خود را اغاز نموده اند، نماینده استان اندر خم یک کوچه در انتظار محبت مدیرعامل خودساخته ،شورای شهر، شهردار و اداره کل ورزش و جوانان می باشد.
باید به حال فوتبال اردبیل و اصلا این استان تاسف خورد که مسؤولین قدرقدرت، توانا، لایق و کاردان آنها در شورای شهر ، شهرداری و اداره کل ورزش و جوانان و کمیته به اصطلاح تشخیص اهلیت بساطی را فراهم کردند که امروز یک فرد غیر بومی بتواند با صدور بیانیه های مختلف و مالک خواندن خود، تیشه به ریشه فوتبال اردبیل بزند و با نابود کردن یکی از مهم ترین سرمایه های ورزش منطقه به ریش من و شما ها بخندد و آنگاه از خدمت بی منت به فوتبال اردبیل سخن براند.
مدیر عامل خود ساخته که تیم را دعوت به حضور در تمرینات می کند به مانند تماشاگر در کنار تشک می ماند که فریاد “لنگش کن” سر می دهد. در تهران نشسته است و از راه دور با صدور بیانیه برای تیم نسخه پیچی می کند. مرد مؤمن شما که سرمربی را برکنار کردید و همین چند روز پیش مدعی شدید با نوازی قرارداد امضاء کرده و 30 درصد از مبلغ قراردادش را پرداخت کرده اید پس سرمربی شما کجاست؟ می خواهی با دعوت از ریش سفیدان محلات شش گانه به استقبالش برویم تا افتخار حضور در اردبیل را بدهند؟به خدا دیگر بس کنید و نخواهید با صدور بیانیه و حرف زدن بیش از این تماشاگران و فوتبال اردبیل را سر کار بگذارید.
خدا را سپاسگزاریم که در آخرین بیانیه حرف حسابی را بیان شده و حیدری گفته است که منابع مالی تامین نشده است و این بیان در رابطه وی با فوتبال اردبیل یک گام به جلو به حساب می آید.چرا که از حیدری فایل صوتی شنیده ایم که چند روز پیش مدعی بود بازیکنان به باشگاه نیامدند تا پولشان را بگیرند یعنی آن موقع منابع مالی بود و امروز به یکباره از دست رفته است؟
باز چون گذشته در بیانیه کسانی تهدید به افشاگری شده اند. راست و مردانه بیایید آنچه در دل دارید بازگو کرده و با کلمات بازی نکنید. اگر من نویسنده این سطور و یا دیگران ضربه مهلکی به تیم وارد کرده اند رودربایستی را کنار بگذارید و بدون ترس و واهمه بگویید و به این بازی ها پایان بدهید.
در بیانیه آمده است که عده ای اصناف محترم را تحریک می کنند. حتما زمینه تحریک اصناف فراهم بوده است که به قولی این کار انجام پذیرفته است. اگر زمینه تحریک از بین برود و هر روز زمینه ای جدید ایجاد نشود فردی جرئت تحریک اصناف را نخواهد داشت.
در بخش دیگری از بیانیه یک حقیقت دیگر بیان شده است . “این تیم متعلق به شخص نبوده و سرمایه گران بهای استان اردبیل است.” در مقطع کنونی بهترین خدمت و اقدام بازگرداندن سرمایه مردم به خود مردم است . تیم را به حال خود رها کنید تا آن موقع مردم نسبت به نجاتش فکر کنند. اگر واقعا حیدری به این گفته خود ایمان دارد همین امروز باید بیانیه دیگری صادر کرده و ادعای مالکیت بر تیم را فر اموش شده تلقی نماید و خیال خود و همه را راحت بکند.
اما در این بیانیه کسانی که مدیر عامل را در سیبل انتقادات قرار بدهند نیز مورد تهدید قرار گرفته اند. فقط حیدری در به وجود آمدن این شرایط مقصر نیست، مقصر اولیه کسانی هستند که کار خود در شورا را فقط در کم کردن شر تیم فوتبال خلاصه نمودند، مقصر آنهایی هستند که حیدری را به فوتبال اردبیل معرفی کردند، مقصر افرادی هستند که قبل از آخرین جلسه کمیته تشخیص اهلیت با حیدری جلسه تشکیل دادند و در آنجا بدون اطلاع دیگران بریدند و دوختند و مقصر کسانی هستند که در کمیته تشخیص اهلیت تحت تاثیر اوضاع و جو حاکم به حیدری رای دادند(متاسفانه نگارنده این سطور نیز جزء یکی از آن روسیاه هاست) و در نهایت مقصر کسی است که با حرف های قلمبه و سلمبه و ادعاهای آنچنانی آمد و تیم را تحویل گرفت و آن را به خاک سیاه نشاند.
حالا حیدری که از پرداخت حق و حقوق بازیکنان و دیگران مستاصل شده انگشت اتهام و تهدید را به سوی دیگران دراز می کند. بهترین کار در موقعیت فعلی افشاگری است به شرطی که از همان روز اول استارت خوردن تشویق وی در اردبیل مسایل به اطلاع عموم رسانده شود.
و در نهایت باید گفت که حتما این سفارش و نصیحت آقای حیدری مبنی بر مواظب بودن از مطالب پوچ و تهی غریبه ها با ادبیات فارسی را به کار خواهیم بست. شناخت و دفاع جانانه حیدری از دستور زبان فارسی ستودنی است. این که حیدری تا چه مقطعی و در چه رشته ای تحصیل کرده است اطلاعی نداریم ولی علاقه و سفارش چندین باره وی در ارتباط با پاسداشت دستور زبان ادبیات فارسی را می ستاییم و به آن احترام می گذاریم.




سخنی با مدیر عامل باشگاه آبی پوشان تهران

اولین تماس تلفنی مدیر عامل باشگاه آبی پوشان تهران را فراموش نمی کنم. وقتی بحث واگذاری تیم شهرداری قطعی شد دست هایی به کار افتادند تا برای دوستان و یاران خود رای جمع بکنند و چون دوستان حیدری احتمال می دادند در کمیته تشخیص اهلیت حضور داشته باشم شماره همراه حقیر را در اختیار وی قرار داده بودند. او در اولین تماس تلفنی حرف های بسیار زیبا،دلنشین،و قابل قبول زد. این که به قصد خدمت در فوتبال اردبیل قدم پیش گذاشته ، این که عمرش را در فوتبال گذرانده است و به تمامی رمز و رموز مدیریت در دنیای فوتبال آشنایی دارد، این که از حضور در اردبیل برای خودش کیسه ای ندوخته است و حرف های زیادی که حتما خود حیدری نیز به یاد دارد.
او با این تماس گرفتن ها می خواست بگوید چنانچه برای حضور در جلسه کمیته اهلیت دعوت شوم به نفع او رای بدهم. البته نگارنده این سطور فقط در آخرین جلسه این کمیته حضور پیدا کرد و اکثر حرف هایی که در آن جلسه زد و شرایطی را که متقبل شد متاسفانه با گذشت اندکی، از عمل به آنها خودداری نمود که درخواست واگذاری سفته به جای ضمانت نامه بانگی از مهم ترین آنها می باشد.
از اولین روزهای فعالیت حیدری ، وعده دادن ها و عمل نکردن ها آغاز شد. اعضایی از آن کمیته و خود حیدری که در پشت پرده با برخی از مسؤولین به توافقاتی دست یافته و نتایج جلسات محرمانه را به اعضای کمیته اعلام نکردند خیانتی آشکار به فوتبال و اعضای کمیته روا داشتند و مسلما آنها باید دلایل رفتارهای دوگانه خود را در اختیار افکار عمومی قرار بدهند.
عدم رفتار صادقانه و اصولی بر مبنای مناسبات صحیح و قابل قبول در همان ماه اول از تحویل گرفتن تیم آغاز شد.
آقای حیدری اگر در خلوت خود فکر نمایید حتما با مطالب این نوشته موافق خواهید بود. هر روز نقشه و طرحی نو و هر هفته وعده ای جدید و هر ماه عدم پایبندی به تعهدها و قرارها ، اعتبار شما را در پیش ورزشی ها و فوتبالی های اردبیل خدشه دار نمود.
این چه سیاستی است که در پیش گرفته اید، همه مشکلات و نارسایی ها را متوجه دست های پشت پرده، عوامل نامریی، از ما بهتران و فیاض صادقی می کنید. اگر شما به درستی به تعهدات عمل می کردید و هر چیز در جای خودش قرار می گرفت، صادقی ها و دست های پشت پرده چه می توانستند انجام بدهند؟
هر بار که قولی دادید و نتوانستید به آن عمل کنید صادقی را علم کردید و همه کاسه کوزه ها و عملی نشدن وعده ها را به وی نسبت دادید.
فکر نکنید که در این نوشته از صادقی حمایت می شود. مشکلات شما با وی ربطی به من هوادار ندارد ولی از این که تا به سدی در ارتباط با عمل به وعده ها برمی خورید جمعی که در راس آنها صادقی است در سیبل انتقادات شما قرار گرفته و آنها را متهم اصلی در مشکلات به وجود آمده تلقی می کنید.
راستی شما آن قدر صادقی را بزرگ کرده اید که می ترسیم او هم به خود بقبولاند که می تواند در ورزش اردبیل فردی تاثیر گذار باشد. نه آقای حیدری چنین چیزی واقعیت ندارد. شما حق و حقوق اعضای تیم و دیگران مرتبط با تیم را پرداخت نمایید نه تنها صادقی بلکه دهها مثل صادقی نمی توانند در روند تیم شما کوچک ترین اثری منفی و بازدارنده داشته باشند.
شما که در فایل های صوتی خود تقصیر عدم پرداخت پول های تعهد شده را به زمین و زمان نسبت می دهید چرا یک بار هم که شده صادقانه نمی گویید که تا شما به شما کمک نشود توان انجام این کار را ندارید. آیا بر زبان راندن چنین جمله ای خیلی سنگین است و نمی توان آن را عملی کرد؟
آقای حیدری حداقل به خود نگارنده این سطور در آخرین تماس ها اطمینان دادید که شروع تمرین 25 آبان ماه همراه با پرداخت 25 درصد از قرارداد بازیکنان قدیمی و 10 درصد از بازیکنان جدید خواهد بود. اگر یادت باشد دو بار اینمطلب را برای اطمینان بیشتر تکرار کردم و با قاطعیت گفتید که پول آماده است. از چهار ماه پیش مدام شنیده می شود که پول آماده است حال این پول کجا و در کدام حساب بوده و با چه طلسم شده است غیر از خود شما کس دیگری نمی تواند به آن پاسخ بگوید.
آقای حیدری اگر خاطرتان باشد در چندین نوبت به شما یادآوری شد که برای تیم فوتبال برازنده نیست که بازیکنانش در هوای سرد اردبیل گرمکن نداشته باشند و پیراهن آستین کوتاه بپوشند و گفتید که گرمکن ها آماده است و تحویل تیم خواهد شد!!!
اگر پول آماده است و اگر گرمکن و پیراهن های آستین بلند تهیه شده است چرا به تیم تحویل نداده اید؟ اگر چنانچه مدعی هستید شهرداری به تعهدات خود عمل نکرده است چرا همچنان اصرار بر ماندن و مدیر عاملی دارید؟
آقای حیدری در علوم ارتباطات بحثی مطرح است تحت عنوان ارتباط کلامی. باید اعتراف کنم در برقراری ارتباط کلامی استادی ورزیده و آدمی توانا هستید و در سایه همین قدرت است که تا به امروز علی رغم این همه مشکلات و بدقولی ها در اردبیل دوام آورده اید و همچنان برای ماندن پافشاری کرده و اصرار می ورزید.
مطالب مطرح شده در این نوشته را به دل نگیرید. همه واقعیت ها و حقایقی هستند که یادآوری آنها در مقطع فعلی لازم و ضروری به نظر می رسید. آقای حیدری بهترین تصمیم برای شما انصراف از تیم داری در اردبیل است . همان کاری که یک بار برای تحت فشار قرار دادن شورا به طور صوری انجام دادید و در کم تر از 24 ساعت بیانیه را پس گرفتید ولی این بار بروید و دیگر برای تیم داری در اردبیل فکر نکنید.
همان طوری که در سطور بالا اشاره شد جامعه ورزشی استان اعتماد خود به شما را ار دست داده است و شما دل خودتان را به وعده های برخی از مسؤولان خوش نکنید چون تجربه نشان داده این قبیل حضرات به قول های خود پایبند نیستند.
آقای حیدری شما که امکانات کافی و بنیه مالی برای هزینه کردن نداشتید چرا در اردبیل به فکر تیم داری افتادید؟ اگر اقدام به موقع، مناسب و عاقلانه انجام ندهید مطمین باشید که در آینده آه تماشاگران صادق فوتبال دامن شما را خواهد گرفت.
آقای حیدری می توانید بر علیه من بیانیه صادر کرده و حرف بزنید ولی بدانید این حرف ها از سر دلسوزی و علاقه به تو و فوتبال اردبیل زده شد. خودتان را از این بیشتر در اذهان و افکار عمومی در مظان اتهام قرار ندهید. تیم با وضعیتی که دارد مسافر دسته سوم است. با ندانم کاری شما و برخی از مسؤولان بلایی بر سر تیم محبوب اردبیلی ها آمد که در تازریخ ورزش این دیار ماندنی خواهد شد. این جملات با توجه به احساس مسؤولیت بر زبان جاری شد تا شما در مورد آنها چگونه فکر کرده و تصمیم گیری نمایید.
وصال او ز عمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به
جوانا سر متاب از پند پیران
که رای پیر از بخت جوان به




طرفین دعوا به خاطر فوتبال دست از سر فوتبال بردارند

نیمه شبی همسر یک بیمار به پزشک خود زنگ می زند و با حالتی سراسیمه به او می گوید: اقای دکتر، حال همسرم خیلی خرابه، داره از دست می ره، دستم به دامنت ، خودتو برسان! پزشک مربوطه که در خواب ناز بوده، بلافاصله شال و کلاه می کند و بر بالین بیمار حاضر می گردد، اما می بیند او چندان هم بد حال نیست و خطر جانی او را تهدید نمی کند، لذا با دلخوری رو به همسر بیمار می گوید: “ما هم انسانیم، به خواب و استراحت نیاز دازیم! حال شوهر شما که خیلی بد نیست! من بعد کمی بیشتر تحمل نمایید. در چنین حالاتی ، می توانید صبر کنید، خونسرد باشید و صبح زنگ بزنید”! مدتی می گذرد و یک روز صبح اول وقت ، همان خانم با همان پزشک تماس می گیرد و این بار با خونسردی و متانت می گوید: “آقای دکتر، سلام صبحتون به خیر ! آقای دکتر حال شوهرم یه ریزه بده، دیشب به سختی نفس می کشید، الانم فکر کنم یه کم مرده، اگر زحمت نشه لطفا تشریف بیارید، ایشونو ببینید”.
داستان هیات فوتبال استان، اقدام فدراسیون و موضعگیری های اداره کل ورزش و جوانان و وعده هایی که روسای سابق و فعلی فدراسیون در جهت تعیین تکلیف هیات فوتبال استان داده اند شبیه داستانی است که در ابتدای این متن ذکر شد.
تاج و کفاشیان بارها وعده سفر به استان و رسیدگی به اختلافات و داوری کردن در این مورد را به مردم و مسوولین دادده اند ولی تاکنون نسبت به این کار اقدام نکرده اند.آقایانی که مدعی اقدام بر اساس قانون و مقررات و اساسنامه هستند در طول پنج سال گذشته حداقل برای یک بار رنج سفر به استان و تشکیل مجمع هیات را به خود ندادند و کاری کردند تا هیاتی که باید در چارچوب قانون و مقررات و اساسنامه منشاء خدمات و خیر و برکت برای فوتبال استان می شد با عملکرد غیر قانونی ناشی از توجه نکردن به ماده های مختلف اساسنامه در ارتباط با تشکیل مجمع سالیانه، تصویب تراز مالی و بودجه سالانه، انتخاب دبیر و نایب رئیس و هیات رئیسه و … خود به مشکل بزرگ و لاینحلی برای فوتبال اردبیل تبدیل شد.
تاج و کفاشیان بارها وعده دادند و به قول خود عمل نکردند و گویا زمانی اردبیل را برای مسافرت و حضور در سرعین و گشت و گذار انتخاب خواهند کرد که دیگر اثری از فوتبال در اردبیل نباشد. آنها در آن موقع افتخار داده و برای شرکت در تشییع جنازه فوتبال در شهر و استان ما حضور خواهند یافت. این بی توجهی ها و لج بازی ها و امروز و فردا کردن ها به هیچ وجه در شان مدیران در نظام مقدس جمهوری اسلامی نیست. کاری به این نداریم که سهم کدام یک از طرفین در این اختلافات بیشتر است. حرف ما بر سر این است که خودمان را به برگزاری یک لیگ در مقطع بزرگسالان و چندین مسابقه در مقاطع دیگر با هزار اما و اگر دلخوش نکنیم و با ارائه آمارها و ارقام دهان پر کن خود را گول نزنیم . اختلافات ، خودمحوری ها، منیت ها، غرورها، منفعت طلبی ها، باندبازی ها و استفاده از هر روشی برای رسیدن به هدف، فوتبال اردبیل را از پای درآورده است.
آقایان و طرفین دعوا حاضر نیستند به خاطر فوتبال قدمی از مواضع فرصت طلبانه خود عقب بگذارند. دودستی به صندلی چسبیده اند تا نکند روزی کسی به آسانی آنها را از یار و محبوب خود جدا نمایند. متاسفانه در سایه ریاست طلبی برخی ها بازار حرمت شکنی در ورزش و بخصوص فوتبل رواج پیدا کرده است و افراد فرصت طلبی که همیشه در کمین هستند تا به نحوی از آب گل آلود ماهی بگیرند میدان دا ری می کنند و با دستاویز قرار دادن برخی از مسائل به شدت اختلافات و دامن زدن هر چه بیشتر به آن اقدام می کنند.
آقایان اگر در عمل به حرف ها و گفته های خود اعتقاد و ایمان دارید برای چند روزی هم که شده دست از سر فوتبال بردارید، خودتان را کنار بکشید و زمینه را برای برگزاری مجمع انتخاباتی فراهم نمایید. اگر همچنانچه مدعی هستید اعضای مجمع با شما هستند و به شما لبیک گفته اند نباید باکی از انتخاب نشدن داشته باشید. مجموعه اداره کل هم کنار بکشند تا فدراسیون و نمایندگان امور مجامع وزارتخانه راسا اقدام کنند. تا زمانی که دبیر غیر قانونی بخواهد مجمع برگزار نماید کاسه همین و آش همان خواهد بود.
باید بپذیریم که خواسته های نفسانی در کار فوتبال نقش مهمی ایفاء می کند. هر دو طرف دعوا بیایند و برای هر مدتی که فدراسیون و امور مجامع وزارتخانه صلاح بدانند فوتبال را به حال خود رها بکنند و با برگرداندن آرامش و به دور از هر گونه باند بازی و لشگر کشی و حریف طلبی فضا را برای برگزاری مجمع آماده بکنند و آن گاه رای مجمع برای هر کسی که بوده باشد همه ملزم به اطاعت و حمایت از وی خواهند بود.
در این مورد و رعایت بی طرفی و چگونگی انتخاب اعضای مجمع و اعمال نظرهای احتمالی در این رابطه با شما باز هم سخن خواهیم گفت.




سبقت گرفتن سینه چاکان برگزاری مراسم ۲۴ آذر ماه از یکدیگر

بیست و چهارم آذر ماه سال روز درگذشت یکی از ماندگارترین چهره های ورزش استان، مرحوم مقصود بایرامی است. در ارتباط با ویژگی های منحصر به فرد آن مرحوم که بنیانگذار فوتبال نوین منطقه است در آخرین شماره نشریه به طور کامل سخن گفتیم و چون سال های گذشته یاد و نام این بزرگمرد فوتبال اردبیل را گرامی داشتیم.
جای خوشحالی است که امسال خیلی ها به تکاپو افتاده اند تا برای زنده یاد بایرامی مراسم بزرگداشت برگزار بکنند. از این که بتوانیم بحث قدر شناسی را در جامعه ورزش نهادینه بکنیم و به مناسبت های مختلف از زحمتکشان عرصه فوتبال و ورزش یاد کرده و مراسم بزرگداشتی برای آنها ترتیب بدهیم اقدامی مناسب و در خور تحسین و تقدیر می باشد به شرطی که این کارها و اقدامات در جهت جلب رضای خدا و خلق خدا باشد و در پشت آن اهداف دیگری از سوی برگزارکنندگان و سینه چاکان امروزی برگزاری مراسم بزرگداشت پنهان نشده باشد.
وقتی امروز می بینینم که برخی ها در حال سبقت گرفتن از یکدیگر برای برپایی مراسم بزرگداشت هستند سوال هایی در ذهن ایجاد می شود ، حضراتی که امسال برای این کار همت گماشته اند پس در 20 سال گذشته در کجا بودند و چه می کردند؟ آنهایی که امروز سرود برگزاری همایش سر داده اند حداقل در چهار سال گذشته که در راس امور بودند چرا به فکر مرحوم مقصود بایرامی نبودند؟ چه عاملی باعث شده است که امسال برای برگزاری جلسات ستاد بزرگداشت و حضور در جلسات آن بعضی ها شب و روز نمی شناسند و زمین و زمان را به هم می دوزند تا اسمی و نامی از آنها نیز بر زبان ها جاری شود.
بهترین، بالا ترین، بزرگترین و اساسی ترین گرامی داشت برای مرحوم مقصود بایرامی الگو قرار دادن رفتارها و کردارها و اخلاق حسنه و نیکوی آن مرحوم می باشد. کسانی که عمری در ورزش و فوتبال اردبیل گذرانده اند و به خصوصیات منحصر به فرد وی آشنا بوده اند به خوبی می دانند که اعتلای فوتبال اردبیل و حاکمیت فضای صمیمیت، یک دلی، وحدت و یک رنگی در آن یکی از آرزوها و آمال آن مرجوم در طول دوران زندگی ورزشی اش بود. آنهایی که مرحوم بایرامی را حتی برای یک دقیقه از نزدیک ندیده اند و با اخلاق و خصوصیات وی آشنایی نداشته اند امروز در زیر پرچم حمایت از فوتبال آن مرحوم و برگزاری مراسم بزرگداشت به وی عاملی در تفرقه و چند دستگی فوتبال اردبیل شده اند.
بدانیم و حتم بدانیم که روح گرامی و عزیز مقصود بایرامی از نابسامانی موجود در فوتبال اردبیل و اقدام تفرقه آمیز مدعیان خدمت به ورزش و فوتبال در برپایی مراسم بزرگداشت نمی تواند راضی و خشنود باشد.آنهایی که دوست دارند با استفاده از هر فرصتی عکس خود را در نشریات و فضای مجازی ببینند و با دستاویز قرار دادن هر مسئله ای برای خود کارنامه و رزومه درست نمایند با این اقدامات تفرقه افکنانه و وحدت شکنانه دل دوستداران واقعی فوتبال و مرحوم مقصود بایرامی را به درد می آورند.
آنهایی که امروز از خواب غفلت بیدار شده اند چرا نمی خواهند به یکی از آرزوهای آن مرحوم یعنی حاکمیت وحدت در فوتبال و ورزش عمل نمایند. چگونه است که امسال در آستانه 24 آذر ماه هیات فوتبال استان، هیات فوتبال شهرستان اردبیل، اداره کل ورزش و جوانان و جمعی از پیشکسوتان منفعلانه عمل می کنند . به این هایی که امروز می خواهند با نهادینه کردن نفاق و چند دستگی در ورزش و فوتبال و با استفاده از نام یکی از پرافتخارترین و با معرفت ترین یاران فوتبال اردبیل خودی نشان بدهند باید گوشزد گردد که اجازه بدهید مراسم بزرگداشت آن مرحوم با عظمتی دوچندان و در عین برخورداری از یک سادگی دلنشین همچون سال های گذشته توسط دوستان و یاران وی برگزار شود. نیازی به مانور من آنم که رستم بود پهلوان شما نان به نرخ روز خورها وجود ندارد. در آن سال هایی که باید برای زنده نگهداشتن یاد و نام مرحوم مقصود بایرامی اقدام می کردید در گوشه ای به فکر پیاده کردن نقشه های خود بودید و به یک باره امسال تازه خیلی ها به یادشان آمده است که دیار قهرمانان و سرافرازان در فوتبال سربازی فداکار، لایق، توانا، مدبر و کاردان به نام مقصود بایرامی داشته است.
مرحوم مقصود بایرامی نه تعلق به هیات فوتبال استان و نه تعلق به ادره کل ورزش و جوانان و نه تعلق به آن چند نفری دارد که هر از چند به یاد آن مرحوم می افتند، بلکه مقصود طلای گرانبها و صدف ارزشمند فوتبال استان است که در دل دوستداران فوتبال، جایگاهی ابدی برای خود دست و پا کرده است. مقصود، عشق فوتبالی های دهه 50 و 60 و 70 اردبیل و آذربایجان است و اجازه بدهید فارغ از هرگونه کشمکش قدرت و بازی های سایسی و برنامه ها و اهداف منفعت طلبانه، عاشقان و دوستداران صادق و راستین بایرامی نسبت به بزرگداشت وی اقدام نمایند.
مطمئن بدانیم و بدانید هر کار و افدامی که از آن بوی منیت، منفعت طلبی و شهرت پرستی به مشام برسد نمی تواند آخر و عاقبت خوبی داشته باشد.
مرحوم مقصود بایرامی بزرگمردی فراموش نشدنی در فوتبال و الگویی در رعایت اخلاق ورزشی بود. یاد و نام وی برای همیشه در بین علاقه مندان بی ریا، مخلص، پاک، سالم و بی ادعای فوتبال و ورزش استان زنده و جاوید خواهد بود. روحش شاد و خامواده محترمش و به خصوص مادر عزیز، همسر فداکار و فرزند موفق و تنها یادگارش سالم و تندرست باشند.




وضعیت اسفناک فوتبال اردبیل، مقصر کیست؟!!!

یکی از کانال های فضای مجازی در چند روز گذشته اقدام به نظر سنجی در ارتباط با اختلاف هیات فوتبال استان و اداره کل ورزش و جوانان مبنی بر معرفی مقصرین و بانیان این اختلاف نموده است.
نظر سنجی رسم و رسومی دارد و به نتایج هر نظر سنجی که سوالات و اقداماتش پایه علمی نداشته باشد نمی توان اعتماد کرد. جامعه آماری هر نظر سنجی و هر تحقیق علمی باید از اصول و مقررات خاص بهره ببرد تا نتایج آن قابل تعمیم به کل جامعه باشد. این که آیا فضای مجازی می تواند در ارتباط با نظر سنجی ها و معتبر بودن نتایج و جامعه آماری آن قابل اعتماد باشد می توان حرف های زیادی گفت.
به هر حال در یکی از کانال های فعال در فضای مجازی، سوال طرح شده برای این نظر سنجی بر این استوار بود که عامل اختلاف هیات و اداره کل، مدیر کل ورزش و جوانان است و یا رئیس سابق هیات فوتبال استان؟
یکی از مهم ترین عواملی که می تواند در میزان اعتماد به این نظر سنجی موثر باشد مدیران و گردانندگان آن کانال می باشند که متاسفانه در زیر لوای اسامی مستعار به امر اطلاع رسانی اقدام می کنند.
در دنیای ارتباطات چنانچه مدیران کانال یاد شده اهل رسانه بوده باشند حتما مطلع و آگاه هستند که مخاطبان یک وسیله ارتباط جمعی معمولا اگر نسبت به هویت منبع پیام شناخت و آگاهی کامل داشته باشند نسبت به خبرهای منتشر شده و بیانیه ها و نظرسنجی ها و اظها ر نظر های انجام یافته توسط آن رسانه اعتماد پیدا می کنند. گردانندگان یک کانال در فضای مجاازی در صورت معرفی شدن و برخورداری آنها از برخی از ویژگی ها از جمله تخصص و اعتماد می توانند به پیام ها و اقدامات خود اعتماد بیشتری ببخشند.
منبع پیام و یا به عبارت دیگر منبعی که خبر و گزارش ها و نظر سنجی ها و اظهار نظر ها از طریق آن در دنیای رسانه منتشر می شود به عنوان یکی از عوامل مهم در تاثیر خبر بر روی مخاطب محسوب می شود و ناگفته پیداست که اگر اقداماتی در راستای اطلاع رسانی در پوشش اسامی مستعار و پوشیده و ومحرمانه و سری انجام بپذیرد همه اقدامات چنین کانال و رسانه ای از همان ابتدای کار خبری و اطلاع رسانی جز بی اعتمادی به آن چیز دیگری را به دنبال نخواهد داشت.
بنابر این عزیزانی که دوست دارند و می خواهند در فضای مجازی به گستردگی تمام فعال باشند و در امر خبر رسانی از ورزش و فوتبال گوی سبقت از دیگر رقبا را بربایند برای اعتماد سازی بیشتر نخستین گام آنها معرفی خود و گردانندگان کانال می باشد. این گفته ما نیست بلکه مورد تاکید علمای علم ارتباطات و رسانه می باشد که این مباحث را تحت عناوین مختلفی از جمله منبع چیست؟ و اعتبار منبع کدام است مورد بررسی و تحلیل قرار داده اند. پس منبعی که شناخته شده نیست و اعتبار آن می تواند زیر سوال باشد نظرسنجی ها و اظهار نظرها ی انجام یافته توسط آنها نیز مطمئنا دارای اشکال ، معایب و مشکلات خواهد بود.
با تمام احترامی که به عزیزان زحمتکش آن کانال دارم باید گفت طرح چنین سوالی برای یک نظر سنجی نشان دهنده نگرش یک سویه به قضیه بوده و پیام خاصی را می تواند داشته باشد. این که در اختلافات موجود بین هیات فوتبال و اداره کل چه کسانی بیشترین سهم را داشته و چه افرادی در این میان آتش بیار معرکه بوده اند بحث دیگری است ولی آیا اختلاف بین این دو ارگان از زمان مدیریت ایوب بهتاج آغاز شده که چنین سوال یک طرفه ای طرح و در معرض نظر سنجی قرار می گیرد؟
اگر اختلافات این دو ارگان جرقه هایش از زمان مدیریت بهتاج آغاز می شد و تا به این مرحله ادامه پیدا می کرد اعتماد به سوال طرح شده تا حدودی منطقی به نظر می رسید. به راستی اگر دوستان می خواهند به این قضیه اختلاف و پایان دادن به آن و برگرداندن آرامش به فضای فوتبال اقدام کرده و موثر باشند چرا به این مسئله فقط از یک زاویه نگاه کرده اند؟ آیا این گونه عمل کردن نشان نمی دهد که برپا کنندگان این نظر سنجی می خواهند پیام مورد نظر خود را که همانا تطهیر هیات فوتبال استان و مقصر جلوه دادن بهتاج است به مخاطبان القاء نمایند؟ این برادران بزرگوار چرا نمی خواهند و نخواسته اند که در نظر سنجی و طرح سوالات خود به گذشته ، پایه و اساس این اختلافات و به وجود آمدن آن اشاره نمایند؟ آیا کسانی که مدعی اطلاع رسانی و فعالیت در عرصه رسانه می باشند در طرح این بحث به یکی از بزرگ ترین وظیفه خود در امر اطلاع رسانی یعنی امانت داری واقف بوده اند؟
رئیس سابق هیات فوتبال استان با حمایت های توفیق کابلی مدیر کل وقت ورزش و جوانان استان و مذاکرات پشت پرده وی با برخی از دست اندرکاران امور استان در آن ایام با رای مجمع انتخاباتی برای مدت چهار سال انتخاب شد. اما متاسفانه اندک زمانی از فعالیت وی در فوتبال اردبیل نگذشته بود که صدای گام های اولیه بروز اختلاف به گوش رسید و مدیر کلی که با استفاده از ترفندهای مختلف در جمع کردن رای به نفع رئیس سابق هیات فوتبال استان اقدام کرده بود با تشکیلات استانی فوتبال اختلاف پیدا کرد.
وقتی توفیق کابلی سکان مدیریت ورزش استان را به یکی از فرزندان قهرمان، افتخارآفرین و نامی ورزش کشور و آسیا یعنی احد پازاج سپرد هم زمان با این تغییر و تحول اختلافات بیشتر و بیشتر چهره خود را نشان داد و تقریبا می توان ادعا کرد که به اوج خود رسید. جریان برگزاری مجمع و نیمه کاره رها شدن آن و ترک مجمع توسط مدیر کال و از رسمیت افتادن مجمع نمونه بارزی از دامنه شدید اختلافات در آن روزها بوده است. زمانی هم که بهتاج یکی دیگر از چهره های ورزشی استان پرچم مدیریت ورزش را از پازاج تحویل گرفت وضعیت به همان شکل باقی ماند و علی رغم برخی اقدامات و پا در میانی مسئولین سیاسی و پیشکسوتان هیچ یک از طرفین حاضر به عقب نشینی از مواضع خود نشدند و در نهایت در حالی که حضرات ادعای خدمت به فوتبال داشته و سنگ آن را به سینه می زنند فوتبال ما را تا ورطه نابودی هدایت کرده و بدترین روزهای حیات و عمر آن را رقم زدند.
با این شرح مختصر آیا می توان به سوال نظر سنجی انجام یافته و نتیجه آن اعتماد کرد؟ آیا در اختلافات موجود در فوتبال اردبیل رئیس سابق هیات فوتبال استان مقصر است یا مدیران کل قبلی و فعلی استان؟ آخر چه سری در این کار نهفته است که رئیس سابق هیات فوتبال استان اردبیل موفق به تعامل با سه مدیر کل ورزش استان نشده است؟ اگر بهتاج در اختلافات موجود موثر بوده است پس نقش کابلی و پازاج در این میان چه بوده است؟ امیدواریم در همه اقدامات ، طرفداری ها و کارهای جانبدارانه خود خدا را ناظر بر اعمال و رفتار و کردار خود ببینیم و بدون شک اگر این عمل را با تمام وجود درک کرده و احساس نماییم از دست زدن به برخی اقدامات نسنجیده خودداری خواهیم کرد.




همه مجازند، شهرداری اردبیل استثناء

سوالی که در طول یک سال گذشته در سطح شهر بارها از منابع مختلف مطرح شده و برای آن جواب قانع کننده ای داده نشده است ممنوعیت شهرداری اردبیل در تیم داری حرفه ای است.
برنامه ورزش، تلاش و نشاط شنبه گذشته شبکه سبلان و حرف های صریح و بی پرده نادر فلاحی رییس هیات والیبال استان اردبیل در ارتباط با چگونگی خودداری شهرداری اردبیل از تیم داری در رشته های پرطرفدار از جمله فوتبال و والیبال، زمینه را برای نگاشتن چند باره این سطور فراهم کرد .
آقایان مسئول و بزرگان شورای شهر و شهرداری چرا شهرهای دیگری از فومن و کاشان گرفته تا رشت و تبریز و ارومیه می توانند از نعمت تیم داری شهرداری بهره مند شوند و تا نوبت به اردبیل می رسد صدور بخشنامه از وزارت کشور و یا نامه بازرسی ملاک قرار گرفته و بلافاصله در اقدامی ضربتی، تند ، سریع و شتاب زده همه معادلات را به هم می زنند؟
آیا جای تاسف ندارد در این کشور وقتی می خواهند بودجه راه آهن تقسیم بکنند حرفی از اردبیل بر زبان خا جاری نمی شود و این استان مظلوم در اولویت قرار نمی گیرد و وقتی بحث ممانعت، جلوگیری و ممنوعیت پیش می آید در صف مقدم قرار می گیرد و اولین اقدامات منفی و بازدارنده بر روی آن مورد آزمایش قرار می گیرد.
بیشتر از یک سال است که به طرق مختلف این سوال از آقایان مسئول پرسیده شده که چرا مهر ممنوعیت تیم داری فقط به پیشانی شهرداری اردبیل باید خورده شود. دریغ از یک جواب قانع کننده که بتواند جوابگوی افکار عمومی باشد و دلایل محکم ارائه کند.
می گویند هر کجا که خبر نباشد زمینه برای رشد و توسعه و گسترش شایعه فراهم می شود. اینکه تاکنون جواب قانع کننده ای برای ممنوعیت شهرداری اردبیل ارائه نشده موجب شیوع چه شایعاتی که در سطح شهر نشده است. آیا پسندیده نیست برای جمع کردن خیال همه و مختومه کردن پرونده تیم داری شهرداری برای همیشه یک بار دلایل و علل این کار بیان گردد؟
شهرداری های تعداد چشمگیری از شهرها در لیگ های برتر با هزینه های آنچنانی تیم داری بکنند و کسی نباشد به آنها بگوید بالای چشمتان ابروست ولی تا در اردبیل بخواهیم حرفی بزنیم با دستپاچگی گفته شود که نه نه حرفش را نزنید، برای شورا و شهرداری ممنوع اعلام شده تیم داری، جرم است و باید در صورت تخلف تاوان سنگینی داده شود!!!!!
عزیزان در مملکت اسلامی ما قانون برای کل کشور مورد تصویب قرار گرفته و ابلاغ می شود. در اجرای قانون یک بام و دو هوایی وجود ندارد، مگر اینکه در اردبیل اتفاقاتی رخ داده باشد که عامل ممنوعیت و صدور بخشنامه تلقی گردد. به هر حال اگر برای سوالی که مدت هاست مطرج می شود جواب قانع کننده ای ارائه نشود ورزشی ها و ورزشدوستان از هر فرصتی در ارتباط با تبعیضی که شهرداری اردبیل از بابت تیم داری با آن مواجه است سخن خواهند گفت.