1

آبی پوشان، حیدری و وعده های نیم فصلی

بازار صدور بیانیه از سوی باشگاه آبی پوشان اردبیل این روزها داغ داغ است و علی رغم مخالفت ها با تیم داری باشگاه آبی پوشان در اردبیل، مدیر عامل آن همچنان در ادامه کار مصصم و چون اول فصل با حرف های زیبا و امیدوار کننده برای نیم فصل دوم برنامه ریزی می کند.
اگر قرار است مجید حیدری به فعالیت خود ادامه بدهد و نماینده اردبیل تحت عنوان آبی پوشان در 9 بازی آخر به میدان برود، امید آن داریم که این بار حرف های وی به موقع عملیاتی شود و حداقل در نیم فصل دوم حاشیه کمتر به سراغ این تیم بیاید.
بحثی را که مورد نظر ما می باشد بحث حاکمیت آرامش بر تیم و حضور مقتدرانه آن در ادامه رقابت هاست. حال این آرامش به توسط هر کس و یا هر گروهی که بخواهد بر تیم و فوتبال حاکم شود مورد تایید و حمایت همه جانبه فوتبال دوستان منطقه خواهد بود.
آرزوی آنهایی که دل در گرو پیشرفت و توسعه فوتبال استان دارند موفقیت نمایندگان آن در رده های مختلف رقابت های باشگاهی در سطح کشور می باشد و ما امید آن را داریم که این بار وعده های مجید حیدری در گرداب اما و اگرها اسیر نشود و از مسیر صحیح و اصولی خود خارج نگردد.
برخی از عزیزان به موضع ما در قبال ناکامی های آبی پوشان و مشکلاتی که این تیم در نیم فصل اول با آن مواجه بوده معترض بودند و ما را به حمایت از سیاست تیم داری ارگان های دولتی و مخالفت با فعالیت های بخش خصوصی متهم می کردند. اما ما بر این اعتقاد داریم که اگر قرار است فوتبال اردبیل و اداره امور تیم های آن به بخش خصوصی واگذار گردد باید آنهایی که توان تامین حداقل نیازها را دارند به صحنه قدم بگذارند تا بتوانند در پبشرفت فوتبال و نه در ضربه زدن و از پای دراوردن آن نقش آفرینی بکنند.
این که باشگاه آبی پوشان و مدیر عامل آن مدعی است که با محمد نوازی به عنوان سرمربی تیم به توافق رسیده است و نوازی با تعیین شرط و شروطی برای رهبری تیم اعلام آمادگی کرده است را به فال نیک می گیریم.
نوازی چهره ای است که همه فوتبال دوستان و علاقه مندان به فوتبال با آن آشنایی داشته و همه ازخصوصیات و ویژگی های وی اطلاع دارند. مسلما او برای موفقیت در تیم، قبول مسئولیت کرده است و امید است به شرط تامین نیازها و همکاری مناسب، بتواند در نیم فصل دوم برای سامان دادن به تیم گام های مثبتی بردارد.
از همه مهم تر، وعده حیدری است که گفته است تا شروع تمرینات که پنجشنبه آینده است بازیکنان قدیمی 25 درصد و بازیکنانی که از نیم فصل پیراهن تیم را بر تن می کنند 10 درصد از کل قرارداد خود را دریافت می کنند. این وعده مهمی است که تحقق آن و عمل به موقع به قول ها می تواند یکی از رموز موفقیت در نیم فصل به شمار آید.
چه بخواهیم و چه دوست نداشته باشیم با توجه به جریانات و اتفاقات روی داده در نیم فصل ، اعتماد هواداران و در کل افکار عمومی نسبت به باشگاه آبی پوشان به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. برای بازگرداندن جو حاکم بر باشگاه و احیای دوباره صمیمیت، لازم است باشگاه نسبت به اعتماد سازی اقدام نماید که عمل به موقع به وعده ها یکی از مهم ترین عوامل در رسیدن به این هدف می تواند مورد توجه قرار بگیرد.
هر گونه اظهار نظر در ارتباط با یک مجموعه ورزشی بر اساس عملکردها ، رفتارها و کردار هاست. اگر باشگاه آبی پوشان بتواند در ادامه راه بر میزان مثبت عملکردها بیفزاید، همراهی هر چه بیشتر مردم و دوستداران فوتبال با آن مجموعه به طور چشمگیری افزایش خواهد یافت و چنانچه چون گذشته در عمل به گفته ها برخورد مناسب و به موقع نداشته باشند فاصله موجود هر چه عمیق تر شده و مسلما حاکمیت چنین وضعی نمی تواند به نفع طرفین باشد. در فضای بی اعتمادی و افزایش آن هم فوتبال اردبیل و هم باشگاه آبی پوشان و گردانندگان آن متحمل ضرر و زیان جبران ناپذیر خواهند شد.




رفت و برگشت ساوالان یوردوم

روز گذشته در فضای مجازی خبر انصراف صدرنشین تنها لیگ بزرگسالان فوتبال استان اعلام شد. این که ساوالان یوردوم مشگین شهر به چه علتی قصد کناره گیری از لیگ را دارد برای هر کسی که به نوعی از این خبر اطلاع حاصل می کرد سوال بر انگیز بود.
ساوالان یوردوم ها در ابتدای کار علت کناره گیری را سری و محرمانه تلقی کرده و رمز و رموز این کار را علنی نکرده بودند. آنها با رایزنی هایی که گویا با دستان در پشت و از ما بهتران داشته اند تلاش می کردند که به نوعی وضعیت را به حالت عادی برگردانند و ضمن تامین خواسته ، برای ادامه لیگ هم امیدوار بشوند. شنیده ها حاکی از این بود که گویا همه اقدامات آنها به در بسته خورده و در نهایت امروز بارش برف به داد آنها رسیده و بازی بدون هرگونه منت گذاری و موقعیت خواهی و اعمال قدرت و زور انجام نشده است.
پس معلوم می شود که مشگین شهری ها به دلایلی از جمله عروسی یکی از بازیکنان و مراجعت هم زمان دو نفر از بازیکنان از کربلای معلی، کتبا از هیات استان درخواست کرده بودند بازی روز سه شنبه آنها با تاخیر انجام پذیرد ولی حافظ نشینان قدر قدرت با این درخواست مشگین شهری ها موافقت نمی نمودند.. گویا هر چه آنها اصرار کرده اند که بر اساس صورتجلسه تنظیمی باید مسابقات در دو روز آخر هفته برگزار شود حافظ نشینان نیز معتقد بودند چون حریف آنها در روز جمعه دیدار دوستانه دارند !!! جابحایی تاریخ مسابقه امکان پذیر نمی باشد.
ساوالان یوردوم ها معتقد بودند که نگاه تبعیض آمیز هیات فوتبال استان به تیم های حاضر در رقابت های لیگ بزرگسالان اقدامی جز اعلام کناره گیری از لیگ برای آنها باقی نمی گذاشت. بارش برف و لطف حق نشان داد که اگر برای یک صاحب حق همه درهایی که کلید های آنها در دست های انسان ها باشد بسته شوند، دری از جانب خداوند گشوده می شود که نجات صاحب حق و به کرسی نشاندن صدای حق را می تواند به دنبال داشته باشد و چنین شد که با بارش برف و نامساعد شدن هوا، بازی لغو و آرزوی اعمال قدرت در برابر یک خواسته در دل برخی ها ماندنی شد.
عده ای را اعتقاد بر آن می باشد که برخی از تیم های حاظر در لیگ بزرگسالان استان مورد عنایت خاص حافظ نشینان هستند و در مقابل برخی از تیم ها نیز مغضوب درگاه می باشند. حال با این وضعیت پیش آمده من نویسنده این مطلب نمی داند که آیا ساوالان یوردوم ها از مقربان هستند و یا از مغضوبین حافظ نشینان.
به هر حال هرچه بود کارها بر اساس میل و خواسته مشگین شهری ها پیش رفت . این تغییر مکرر برنامه برای برخی از تیم ها امری عادی و پیش پا افتاده است مثلا دیدار نمین و پارس آباد از دور رفت رقابت ها علی رغم اعلام سه یا چهار باره برنامه همچنان برگزار نشده است. اعمال قدرت و پیش رفتن بر اساس برنامه، کاری در خور تحسین و قابل قبول است به شرطی که تا پایان راه هیچ تبعیضی در میان نباشد.




مطبوعات محلی و تیم شهرداری

با پایان یافتن لیگ دسته اول باشگاههای کشور و سقوط تیم شهرداری، مرحله تازه ای از انتقادها، اظهار نظرها، اتهام زدن ها و تفسیر به رای ها آغاز شد. در میان همه هیاهوی ایجاد شده به یک موضوع کمتر و یا در واقع می توان گفت که اصلا پرداخته نشد و آن نقش رسانه ها در حمایت از تیم و سهم آن ها در سقوط و عدم نتیجه گیری فوتبال و تیم شهرداری بود.

برای اینکه یک تیم بتواند در جریان یک فصل رقابت، نتایج مطلوبی به دست آورد عوامل و مولفه های مختلفی می توانند تاثیر گذار باشند که در میان آنها پنج عامل مهم تر از بقیه عوامل است . 1- مدیریت باشگاه 2- کادر فنی اعم از سرمربی، مربیان و دستیاران 3- بازیکنان اعم از بازیکنان اصلی یا نیمکت نشین 4- تماشاگران، هواداران و حامیان 5- رسانه ها اعم از مکتوب، صوتی و یا تصویری.

پس رسانه یکی از پنج رکن حضور قابل قبول یک تیم در جریان یک فصل رقابت ها به حساب می آید. وقتی چنین جایگاه و میزان تاثیر گذاری برای رسانه ها در نظر گرفته می شود مسئولیت و رسالت آنها در عرصه ورزش و بخصوص فوتبال دوچندان می شود.

برای اینکه بتوان در ارتباط با نقش رسانه ها در وضعیت تیم شهرداری و تاثیر آنها بر روند نتیجه گیری تیم اظهار نظر نمود لازم است ابعاد گوناگون کارکرد رسانه ها در مورد تیم فوتبال شهرداری مورد بررسی قرار گیرد.

در ارتباط با چگونگی عملکرد رسانه ها و مطبوعات ورزشی در قبال تیم های حاضر در لیگ چند وظیفه و رسالت مطرح است که از آن جمله می توان به اطلاع رسانی و تبیین و نظارت بر کارکرد تیم اشاره کرد. اگر بخواهیم کارکرد رسانه های استان در جریان رقابت های لیگ یک را مورد ارزیابی و کنکاش قرار بدهیم کارنامه مطبوعات و بخصوص مطبوعات ورزشی در موارد مذکور باید مورد بازبینی و آسیب شناسی قرار گیرد تا تصویری روشن و شفاف ارائه شود.

باید مشخص گردد رسانه های استان در دو بخش اطلاع رسانی و تبیین تا چه حد انجام وظیفه نموده و چگونه تاثیر گذار بوده اند.

به نظر می رسد رسانه های استان در بخش اطلاع رسانی و انعکاس اخبار مربوط به برگزاری رقابت های خانگی و یا خارج از خانه در حد توان به خوبی عمل کرده اند و در این میان خبرگزاری های فعال و صدا وسیما به موقع و در کمترین زمان ممکن نسبت به این کار افدام نموده اند. نشریات محلی که خوشبختانه تعداد آنها هر روز در حال اقفزایش می باشد به جز یکی دو نشریه به طور جدی به انعکاس اخبار تیم نپرداختند و اگر فعالیت های تیم شهرداری در این نشریات نیز انعکاسی داشته است مطلب تازه ای نبوده بلکه عین خبر خبرگزاری ها بوده و بحث تازه ای به مخاطب ارائه نشده است.

و اما در  بحث تبیین و نظارت، رسانه های استان و بخصوص مطبوعات کارنامه ای چندان مطلوب و قابل قبول در مجموع نداشته اند. در این زمینه مطبوعات ورزشی استان می توانستند با توجه به تخصصی بودن نشریات با ارائه طریق و راهکار و با طرح مسائل فنی مورد نیاز و با استفاده از نظر کارشناسان و اهالی فن و بیان به موقع واقعیت ها، کمبودها، کاستی ها، ضعف ها و نقاط قوت و مثبت به عنوان یار دوازدهم تیم عمل کنند .آیا چنین کاری در طول فصل دیده شد؟ ایا مطبوعات محلی و بخصوص نشریات ورزشی توانستند این وظیفه را بخوبی انجام داده و به پایان برسانند؟ آیا توانستند با تحلیل تیم های رقیب و شرایط حاکم بر ورزشگاهها و ویژگی های تماشاگران تیم ها به موقع اطلاعات کافی در اختیار دست اندرکاران تیم و هوادارن و تماشاگران قرار بدهند؟ و ایا در طول فصل صفحات کافی برای انعکاس اخبار و گزارشات مربوط به تیم اختصاص دادند و برای رسیدن به هدف تیم را حمایت و پشتیبانی کردند؟ آیا مطبوعات برای اینکه در ارتباط با ورزش و بخصوص فوتبال  حرفی برای گفتن داشته باشند از افراد خبره و فنی برای تهیه مطالب استفاده کردند و یا برای خالی نبودن عریضه و ای بسا برای پر کردن صفحات از مطالب تهیه شده توسط دیگران استفاده نمودند؟ چند درصد از مطبوعات استان به صورت تخصصی به فوتبال و تیم شهرداری در طول فصل پرداخته و به دقت روند تیم در رقابت ها را پیگیری نمودند؟ آیا مطبوعات محلی به رسالت خود در قبال فوتبال و تیم شهرداری عمل کردند؟

برخی از دوستان و همکاران در مواقعی که تیم نیاز به حمایت داشت حرفی نزدندو اقدامی نکردند و تا تیم سقوط کرد و مسافر دسته دوم شناخته شد همه دایه مهربانتر از مادر شدند و لب به سخن گشودند و مصاحبه ها کردند و مطالب نوشتند و زمین و زمان را مقصر قلمداد کرده و خود را حامی، پشتیبان ، هوادار، مفسر و کارشناس فوتبال جا زدند و گفتند و نوشتند هرآنچه که می خواستند و دوست می داشتند.

آیا جای سوال ندارد که چرا در طول یک فصل رقابت سنگین و نفس گیر و فراز و نشیبی که شهرداری با آن مواجه بود به طور جدی در قضایا وارد نمی شدیم و خیلی بی تفاوت از کنار آن ها عبور می کردیم و حتی در امر اطلاع رسانی به اندازه چاپ یک خبر معمولی نیز رضایت نمی دادیم با سقوط تیم تغییر موضع داده و پرداختن به امور تیم و کوبیدن این و آن را در دستور کار قرار داده و طلبکار تر از صاحبان اصلی فوتبال وارد صحنه بشویم و به مسائل حاشیه ای دامن بزنیم و خود را منجی و نجات دهنده فوتبال قلمداد نمائیم.

رسانه ها و مطبوعات محلی به نظر می رسد در فصل گذشته نمره قبولی در ارتباط با پرداختن به فوتبال و تیم شهرداری دریافت نکرده اند . اگر بعد از سقوط، همه صفحات نشریات محلی و بخصوص نشریات ورزشی به تیم اختصاص داده شود و از زمین وزمان از مدیریت گرفته تا بازیکن ذخیره و امید انتقاد گردد و همه از دم تیغ گذرانده شود، دردی از دردهای تیم دوا نمی شود. اگر به درستی طرفدار فوتبال و تیم شهرداری بودیم باید در موقع نیاز در کنار تیم قرار می گرفتیم و با آگاهی یافتن به تمامی جریانات ، به موقع و به درستی انتقاد کرده و در جای خود نیز تعریف و تمجید می نمودیم . مطمئن باشیم که هیاهوی ایجاد شده بعد از سقوط، به جز دامن زدن به حاشیه ها نمی تواند تاثیری در روند  فوتبال داشته و کمکی برای تیم شهرداری باشد.

 




مشت ها به مرور باز می شوند

وقتی می گفتیم ادعای هیات فوتبال استان مبنی بر احتمال ابقای تیم شهرداری در لیگ دسته یک و رایزنی حضرات برای تحقق آن طبل توخالی است و نباید با مطرح کردن چنین سخنانی موجبات خنده دیگران نسبت به آگاهی و آشنایی ما به قونین و مقررات فوتبال را فراهم کنیم مغرض، کوتاه فکر و مخالف با این و آن قلمداد می شدیم و وقتی فریاد می زدیم که نمایندگان مردم نباید در امری که تحققش امکان ندارد وارد بشوند و در این رابطه اقدامی بکنند به تخریب نمایندگان متهم می شدیم و زمانی که مدعی می شدیم هیات فوتبال در مجموع یار کاملی برای تیم شهرداری نبوده با انواع حملات ناجوانمردانه و منفعت طلبانه مواجه می شدیم ولی با موضعگیری هایی که اخیرا از طرف رئیس سابق هیات فوتبال استان و مدیر عامل سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری صورت گرفت همه گفته های ما به اثبات رسید و در این میان روسیاهی به کسانی ماند که خیلی چیز ها را بر حقایق و واقعیت ها ترجیح دادند و منتقدان صادق این جریان ها را با انتقاد و دشنام و فحش و ناسزا و تهدید مورد حمله قرار دادند و به این ترتیب خواستند با گل آلود کردن آب، ماهی بگیرند اما خدا را شاکر و سپاسگزاریم که قصد و نیت غیر منطقی و غیر اصولی  این قبیل افراد  با دست خودشان برملا شد تا شاید درس عبرتی باشد برای آنهائی که می خواهند با قرار گرفتن تحت پوشش ورزش و فوتبال برای خود و دوستانشان فضای ابراز وجود فراهم کنند و منافع جامعه را نادیده بگیرند.

رئیس سابق هیات فوتبال در نامه ای به اصطلاح سرگشاده برای شهردار به صورت پوشیده اعتراف کرد که تیم در دسته دو ماندنی است و متاسفانه هیچ اشاره ای نیز به چگونگی اقدامات  نکرد و به راحتی یک لیوان آب خوردن از کنار آنهمه وعده دادن ها و ایجاد امیدواری در بین تماشاگران و هواداران و وقت گرفتن از نماینده مردم گذشت. همچنانکه به اسانی مصاحبه انجام می پذیرفت و گفته می شد که امکان ماندن شهرداری در لیگ یک وجود دارد به همان آسانی نیز و با زیرکی خاص حضور حتمی در لیگ دسته دو اعلام می شود. اینگونه مردم و تماشاگران را سر کار گذاشتن جرم نیست و کاری پسندیده به حساب می آید ولی آنهائی که از روز مطرح شدن این ادعا ها می گفتند محال است و با احساسات مردم بازی نشود مقصر و گناهکار تلقی می شوند.

و اما بابک پورپناهی نیز در مصاحبه ای به نوعی نقشه های کشیده شده برای بهره برداری از تیم در قالب حامی و پشتیبان را برآب کرد و با اشاره به واقعیت های اتفاق افتاده در فصل گذشته و چگونگی برخورد هیات فوتبال استان با تیم شهرداری ادعای حمایت هیات فوتبال استان از تیم شهرداری را ادعائی پوچ، غیر واقعی و نوعی دست آویز برای رسیدن به یک سری از مقاصد و اهداف پیش بینی شده تلقی کرد.

چگونه است مجموعه ای که در طول یک فصل ، همکاری صمیمانه با باشگاه نداشته باشند بعد از سقوط، سردمداران سنگ اندازی در مسیر تیم سنگ طرفداری و هواداری از آن به سینه بزنند و برای موفقیت در دسته دو قول همه گونه همکاری بدهند؟ ما که مدعی می شدیم همکاری هیات فوتبال استان با باشگاه شهرداری در فصل گذشته ایده آل نبوده به خیلی چیزها متهم می شدیم و حالا که مسئول سازمان و باشگاه به بیان واقعیت ها می پردازد آنها این بار چه خواهند گفت و برای پاک کردن اثر این بی مهری ها و کم لطفی ها که منجر به سقوط تیم شد چه ترفند جدیدی به کار خواهند بست و برای مسئولین باشگاه چه خوابی خواهند دید؟

دل بستن و امیدوار شدن به پروردگار بزرگ در همه کارها می تواند بهترین و بالاترین نتایج را به همراه داشته باشد. در ازای اتهامات ، تهدیدها و انواع ناملایماتی که در برابر سخنان حق و واقعی ما انجام شد تماشا کردیم و تمام کارها را به حق واگذار نمودیم و در نهایت رسوایی خیلی ها را شاهد شدیم.

نباید ز یزدان کسی ناامید

نباید که خود را به بد بسپری




حرف هایی که رنگ واقعیت به خود نمی گیرند

خبر های جلسه به اصطلاح هم اندیشی فوتبال را مرور می کردم که خبری از خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران نظرم را جلب کرد. به تیتر این خبر توجه کنید:

نماینده مردم اردبیل، نیر، نمین و سرعین در مجلس(صدیف بدری) گفت: در صورتی که یک تیم از دسته اول از حضور در لیگ انصراف دهد شهرداری اردبیل جایگزین آن در فصل آتی خواهد شد.

جماعت فوتبال، ای آنهایی که عمری را در فوتبال سپری کرده اید با خواندن این تیتر چه حالی به شما دست می دهد؟ آیا چنین چیزی در دنیای حرفه ای فوتبال امکان پذیر می باشد؟ آیا می توان تصور کرد که از شانزده تیم حاضر در لیگ یک به این آسانی تیمی انصراف بدهد و آنگاه آقایان، شهرداری را با سلام و صلوات راهی دسته یک کنند.اگر کسان دیگری از جامعه فوتبال کشور این خبر را مطالعه کنند از بی اطلاعی گوینده آن نسبت به فوتبال تعجب نکرده و شاخ در نمی آورند؟ اصلا قبول کردیم که تیمی از حضور در لیگ یک انصراف بدهد با در نظر گرفتن چه فاکتورهایی ، شهرداری زحمت نکشیده و هزینه ای نکرده در لیگ یک صاحب کرسی می شود؟

پاس همدان در این میان چه کاره است؟ دیگر تیم ها آیا بی واسطه و بدون پارتی هستند که بنشینند و نگاه بکنند و دم بر نیاورند؟ آیا به این آسانی و بخاطر گل روی مهندس بدری و رئیس سابق هیات فوتبال استان به شهرداری بفرما می زنند و آن را از یک موهبت بزرگ برخوردار می کنند؟

آقایان باید باور کنید که فوتبال یک صنعت است و قوانین و مقررات خاص به خود را دارد. صرف اینکه من نماینده ام پس می توانم از عهده وظایف مختلف برآیم و در همه ابعاد اظهار نظر بکنم نتیجه اش این می شود که در پاراگراف اول می بینیم.

برای فوتبال اردبیل شایسته نیست که به مردم و هواداران آن وعده سرخرمن داده شود. آیا چنین وعده دادن ها و افراد دارای اطلاعات کم را امیدوار کردن کاری پسندیده و خداپرست می تواند باشد؟

در پاراگرافی دیگر از قول بدری آمده است : سیاست فدراسیون ممنوع بودن خرید و فروش امتیاز بوده و اعتقاد بر این است که باشگاههایی که توان تیم داری و حضور در لیگ های فوتبال را دارند فعالیت کنند.

آیا این حرف نیز نوعی سر هم کردن قضیه نیست؟ اگر خرید و فروش امتیاز ممنوع است پس چگونه تیم بادران امتیاز تیم پارسه را خریداری کرد و دسته اولی شد؟ اگر حرف ممنوع بودن  را تاج و یا کفاشیان به آقایان زده اند مطمئنا چیزی جز جمع کردن قضیه و راضی راهی کردن بدری از فدراسیون نبوده است.

و اما در یک پاراگراف دیگر نیز آمده است: در دیدار اخیر با تاج رئیس فدراسیون فوتبال در زمینه حضور شهرداری در لیگ یک رایزنی شد و امیدواریم این اتفاقات خوب برای فوتبال اردبیل شکل بگیرد.

با حلوا حلوا گفتن دهان هیچوقت شیرین نمی شود و با امیدواری کردن و دل به حرف های تاج بستن امکان لیگ یکی شدن تیم فراهم نمی شود. اینکه گفته ایم نماینده مردم را نباید درگیر کارهای کوچک کرد و آنها را وارد به صحنه ای نمود که امکان تحققش وجود ندارد نتیجه اش حرف هائی است که بدری زده است.

نه تیمی از لیگ یک انصراف می دهد و نه به شهرداری اجازه حضور در لیگ یک داده می شود، پس باید با واقعیت ها کنار آمد و وعده های پوچ و بی اساس و نشدنی به مردم و اهالی فوتبال نداد.

 




آقا سید و جلسه هم اندیشی فوتبال

صبح شنبه دلگیر و افسرده ازبرخی از سیاسیون زدم بیرون تا نفسی چاق کنم و با قدم زدن بخشی از ناراحتی های خود را به دست فراموشی بسپارم.

با خود فکر می کردم چرا برخی از سیاسیون تا به موفقیتی دست پیدا می کنند دلشان می خواهد در اطراف ورزش و فوتبال آفتابی بشوند و به نحوی خود را طرفدار  و دلباخته تمام عیار آن نشان بدهند؟ با خود می گفتم این آقایان سیاسی اگر بتوانند وظایف تعریف شده خود را به نحو احسن انجام بدهند کار بزرگ و شاقی را انجام داده و نیاز به ورود عریان و بدون مقدمه آنها به ورزش و فوتبال و اظهار نظر های آنچنانی نبوده و نیست .

به خود می گفتم نمی دانم چرا رسم غلطی بر برخی از امور جاری در کشور ما مرسوم شده است که تا کسی را حکمی و یا موقعیتی به دست می اید یک شبه همه فن حریف می شود و از کوچکترین تا کلان ترین مسئله کارشناس خبره شده و اظهار نظر در هر موردی را حق بلامنازع خود می داند.

فکر می کردم بهتر خواهد بود که سیاسیون تو فوتبال رخنه نکنند و اجازه بدهند خود ورزشی ها و به قول برخی از حضرات ، فوتبالی ها به امور آن برسند و با ورود خود و اظهار نظر های آنچنانی هرج و مرج در فوتبال را به ارمغان نیاورند.

خبرهای جلسه هم اندیشی فوتبال اردبیل را در ذهن مرور می کردم و از خود سوال می نمودم چطور برخی از آقایان مدعی و قاشق هر آش مثلا یکی مثل من را که عمرم را در راه فوتبال و خبرنویسی از آن سپری کرده ام فوتبالی قبول ندارند و یا آن پیشکسوت فوتبال را که 99 درصد جامعه قبولش دارند فردی به روز نمی دانند می آیند با کسانی بر سر میز هم اندیشی می نشینند که نه فوتبال را می شناسند و نه با آن آشنایی دارند و نه می توانند در مورد آن اظهار نظر بکنند. راستی در پشت پرده اینگونه رفتارها چه اهدافی نهفته است؟

غرق در این اندیشه بودم که آقا سید عزیز را دیدم به طرفش رفتم گفتم حرف زدن با او می تواند تا حدودی در تسکین آلام درونی من موثر بیفتد. خود را به وی رساندم و خوش و بشی کردم. متاسفانه او را هم سر حال نیافتم ، گفتم آ سید چی شده ؟ چرا پکری؟

بدون معطلی گفت : ای بر خرمگس معرکه لعنت، تو هم وقت پیدا کردی ، این وقت روز اینجا چه کار می کنی تا من را ببینی و چون گنه به من به چسبی و ولم نکنی. برو بگذار حرف نزنم. می دانی حرف حق خریدار ندارد باید چاپلوس ، خود کامه و استاد ماله کشیدن باشی تا قرب و منزلتی پیدا بکنی و برای گوش کردن حرفات کسی را بیابی . آخر عمری من نمی توانم دستمال یزدی به دست بگیرم و برای رسیدن به هدف به دنبال برخی ها راه بیفتم و میدان داری بکنم.

آ سید که دل پری داشت گفت: با شروع به کار نمایندگان مردم در مجلس بوی کباب به مشام برخی ها خورده است و تلاش بر آن دارند که با به راه انداختن سورچرانی و بساط خود شیرینی همچنان سایه خود  بر ورزش و رشته های مختلف را مستدام نگاه دارند و با پنهان شدن در زیر نام و لوای آنها دفتر و دستکی را تصاحب بکنند.

از همان اول کار عده ای از هواداران و وابستگان به نمایندگان به فکر تعیین مدیر و رئیس افتاده اند و هر کس و هر هواداری بزعم خود برای هر موقعیتی یک مدیر انتخاب کرده و آنچنان با قیافه حق به جانب حرف می زنند که انسان شک می کند ، نکند اینها خودشان به مجلس راه یافته اند؟ در این میان، هواداران حتی به مسئولان هیات ها نیز رحم نمی کنند و هر کس و هر فردی در تدارک به کرسی نشاندن فرد مورد نظر هستند و این یعنی آفتی بزرگ برای ورزش .

در دنیای ورزش هستند افرادی که به هر قیمت و به هر وسیله ای در تب و تابند که خود را حفظ بکنند و تحت هر شرایطی به دیگران اجازه حرف زدن و ابراز وجود ندهند. همین هایی که در همه حال می خواهند خود را بر ورزش و فوتبال تحمیل کنند و دست از آن نکشند و از اینکه تحت حمایت قرار گرفته و تازگی ها حرفشان به ظاهر خریدار پیدا کرده کبکشون خروس می خونه ولی نمی دانند که بزودی چون گذشته مشتشان باز خواهد شد و قصد و هدفشان برملا و هویدا می شود.

گفتم آ سید خیلی عصبانی هستی .مقداری آرام باش ، دلت به حال زن و بچه ات بسوزه ، از صبح تا شب اگر بخواهی به همین نحو ادامه بدهی سکته کردنت حتمیه، صبر پیشه کن و مطمئن باش که روبه صفتان و کارشناس نماهای مغرض و تو خالی رسوای عام و خاص خواهند شد، تو مواظب خودت باش.

حرفم را قطع کرد و در حالی که رنگش عین لبو شده بود گفت: شنیدی که می گویند در جلسه به اصطلاح هم اندیشی فوتبال رئیس سابق هیات فوتبال مدعی شده است که آیناز غیایی بعنوان بهترین مربی پایه کشور انتخاب شده است. راستی کجا این خانم بعنوان مربی برتر پایه در کشور معرفی شده است؟ مگر نه این است که کانون مربیان کشور جمال پیله ور را در بزرگسالان و آقایی را در فوتبال پایه و این خانم را در فوتبال بانوان در سطح استان برتر معرفی کرده است؟ پس چه لزومی دارد فردی حرفی را وارونه جلوه بدهد و استان را کشور و فوتبال بانوان را فوتبال پایه به خورد مردم و نمایندگان مردم و رئیس شورای سلامی شهر بدهد  و آنگاه آن آقایانی که ادعای طرفداری از حق ، بزرگ مردی در فوتبال استان و مدعی هدایت فوتبال و تیم های استان هستند این حرف ها را بشنوند و دم فرو بندند و حرفی نزنند.

آخر این پست و مقام چه ارزشی دارد که ما بخواهیم با وارونه جلوه دادن واقعیت ها برای خود موقعیت ایجاد نمائیم.

کدام سند و مدرکی انتخاب این خانم را به عنوان برترین مربی کشور معرفی کرده است؟آیا اینها و اینگونه ادعاها ناراحت کننده نیست. اگر در آن جلسه تعدای از کارشناسان کار درست و سالم حضور داشته باشند کسی جرئت می کردکه چنین ادعائی بکند؟

او سپس با حرارت بیشتر گفت: آیا این چنین گزارش های نادرست به مسئولین غیر فوتبالی و نا آشنا به فوتبال توهین به شعور مردم نیست؟ اگر این خانم بهترین مربی تیم های پایه کشور است باید که الآن لشگری از بانوان در فوتبال کشور از این استان حضور می داشتند. خنده دار نیست در سطح استانی که حتی قادر به برگزاری لیگ فوتبال و فوتسال بانوان نیست مربیش برترین مربی کشور باشد؟ چه کسانی باید در مقابل این گزارش های دروغ ایستادگی نمایند و اجازه ندهند به شعور مردم توهین بشود؟

همچنان گرم صحبت بودیم که خود را در مقابل مسجد سرچشمه دیدیم .آ سید گفت برویم و در فضای معنوی مجلس گرامیداشت شهدای پانزده خرداد قرار بگیریم و فاتحه ای به ارواح بلند و ملکوتی آنها بخوانیم تا در فرصت بعدی به بحث ادامه بدهیم.




جلسه سر کاری

روز جمعه گذشته در فضای مجازی خبری مبنی بر برگزاری جلسه هم اندیشی فوتبال با حضور دو نفر از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و همچنین رئیس شورای اسلامی اردبیل پخش شد ودر گروههای مختلف چکیده ای از سخنان نمایندگان و رئیس شورای اسلامی مورد اشاره قرار گرفت.

برگزاری این جلسه صرفا با حضور تعداد اندکی از خودی ها جای سوال نمی تواند داشته باشد؟ چه کسی دعوت کننده و مجری این برنامه بوده و اصولا افراد دعوت شده بر چه مبنائی و با توجه به کدام ویژگی ها به جلسه دعوت شده بودند؟

حضور نمایندگان مردم در جلسه

از اینکه نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی برای فوتبال حساسیت نشان داده و توجه به این مهم را در آغاز فعالیت نمایندگی در اولویت کار های خود قرار داده اند جای بسی خوشحالی است. ولی اینکه مهندس بدری و کریمی تا چه حد فوتبالی هستند و به زوایای این ورزش و فضای پیچیده حاکم بر آن آشنایی دارند برای ما پوشیده است.

مهندس بدری در زمان مسئولیت شهرداری اردبیل در قضیه تیم شهرداری به فوتبال ورود پیدا کرد. وی در آن زمان برای فوتبال اردبیل خدمت کرد،  هر چند در آن دوران عده ای بر این اعتقاد بودند که حمایت های وی از فوتبال با هدف انتخاباتی همراه بوده است اما در آن زمان نیز اعتقاد داشتیم که به هر دلیلی که بوده وی به فوتبال اردبیل خدمت کرد.

بدری علیرغم این خدمت حتی به طور معمولی نیز از فوتبال ، مسائل فنی، فضای حاکم بر آن و زوایای مختلف آن بی اطلاع است و همینطور است کریمی دیگر نماینده اردبیل که فقط در انتخابات و ایام نزدیک به آن از مشتریان پر و پا قرص مسابقات و اجتماعات ورزشی بود و چندان آشنایی با چهره های منتسب به خانواده فوتبال ندارد و به یکباره حضور کسانی که در فوتبال پیشینه و سابقه ای ندارند در جلسه ای با عنوان هم اندیشی فوتبال سوال برانگیز است. و این در حالی است که هر چه به عکس های موجود در فضای مجازی چشم دوختیم اثری از مسئولین ستاد ورزشکاران این دو عزیز نیز مشاهده نکردیم.

حضور مسئولی در یک جلسه و در ارتباط با موضوعی که آن مسئول احاطه کامل بر فضا و قوانین و مقررات حاکم بر آن نداشته باشد نمی تواند مفید به حال آن موضوع باشد، مگر اینکه کسانی بخواهند از این جلسات بهره برداری شخصی بکنند.

بدری و خبرهای متناقض

در یک هفته اخیر از قول بدری خبرهای ضد و نقیض در ارتباط با تیم شهرداری بر روی خروجی خبرگزاری ها قرار گرفته است. روزی از قول وی می نویسند که احتمال 20 تیمی شدن لیگ یک در حد صفر بوده و شهرداری تیم دسته دومی است . روزی دیگر می گویند اگر تیمی کناره گیری نماید شهرداری دسته یکی می شود!!!!! و روزی دیگر با راهنمائی های غلط وجانبدارانه بعضی ها به فدراسیون می رود و بر عملی شدن موضوعی که امکان تحققش در حد صفر است پا فشاری می نماید.

مردم به بدری ها و کریمی ها رای داده اند که در جهت خواست به حق آنها قدم بردارند. چه ما بخواهیم و چه شما نخواهید باور کنید باید بپذیریم که تیم شهرداری در فصل آینده امکان حضور در لیگ یک را ندارد. چرا انرژی خود را در مسیری تلف کنیم که نتیجه اش از همان آغاز مشخص و معلوم است؟ اگر واقعا دل شما به فوتبال می سوزد و در پی تحکیم موقعیت برخی ها نیستید و خود را پلی برای رسیدن بعضی ها به اهدافشان قرار نمی دهید در گام اول تلاش کنید تا شورا و شهردار را مجاب کنید که همچنان تیمداری بکنند و از همین حالا به فکر بستن تیمی مقتدر و قدرتمند باشند. جمع شدن در زیر یک سقف و اصرار بر تحقق یک امر واهی ، دل سوزاندن به ورزش و فوتبال نبوده و نخواهد بود. اگر مدعی هستید که از هیچ کمکی به فوتبال دریغ نخواهید کرد از همین امروز کار خود را برای احیای دوباره تیم شهرداری به کار ببندید و از خروج تیم خلخال دشت از استان جلوگیری بکنید و اجازه ندهید از صداقت و عشق شما به مردم برخی ها سوء استفاده نمایند و بدین ترتیب جمعی از هواداران و دلسوختگان ورزش و فوتبال از شما دل چرکین شوند.

دفاع از قانون

یکی از مهمترین و اصلی ترین وظایف نمایندگان مجلس وضع قوانین و نظارت بر حسن اجرای آن می باشد. نمایندگان از موضع فرد و یا تشکیلات و جمعی که قانونی بودن آن جای شک و تردید داشته باشد نباید حمایت کنند و با اعمال و رفتار و گفتار خود بر چنین مواردی مهر تایید بزنند. مدت مسئولیت رئیس سابق هیات فوتبال استان در مهر ماه سال گذشته به پایان رسیده است. ادامه فعالیت وی از آن تاریخ تا کنون با تکیه بر یک نامه معمولی آیا می تواند قانونی باشد؟ ادامه فعالیت یک مسئول در صورت پایان مدت ماموریت نیاز به صدور ابلاغ توسط بالاترین مرجع یک تشکیلات دارد اگر حکمی و نامه ای از آن تاریخ به امضای رئیس فدراسیون نشان بدهند که ماموریت رئیس سابق فدراسیون تمدید شده است حرفی برای گفتن نخواهیم داشت.

اگر همه بر این اعتقادند که هر چه زودتر باید مجمع انتخابات هیات فوتبال برگزار شود و از طرفی ادعای آقایان مبنی بر ادامه ریاست وی درست و صحیح باشد است پس چه نیازی به برگزاری انتخابات برای هیاتی است که دارای رئیس می باشد؟

نتیجه حاصل از جلسه

جلسه برگزار شده چه نتیجه و حاصلی برای فوتبال و تیم شهرداری داشت؟ اینکه سه نفر از مسئولین شهر، وقت گرانبهای خود را همزمان با سالروز ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی تلف بکنند و فقط حرف هائی رد و بدل بکنند چه دردی از دردهای فوتبال استان و شهرستان را می تواند حل بکند؟ آیا نمایندگان مردم این سوال را که چرا اکثریت علاقه مندان و پیشکسوتان و دست اندرکاران فوتبال و رزش استان میانه خوبی با هیات فوتبال ندارند از خود پرسیده اند؟ آیا همه کسانی که دست همکاری به سوی هیات فوتبال استان دراز نمی کنند افرادی غیر فوتبالی، غیر منطقی، خودسر، مغرور ، دروغ گو، باند باز و فرصت طلب هستند؟

برادران ساختار فوتبال اردبیل بیمار است و مریض. جای تاسف دارد که هر دو بزرگوار نماینده مردم چندان با پیشینه فوتبال اردبیل آشنا نیستند و روزهای خوش فوتبال این دیار را از نزدیک مشاهده و لمس نکرده اند چه اگر چنین نبود مسلما هر حرف و گزارشی را در ارتباط با فوتبال نمی توانستند بپذیرند؟

از نمایندگان مردم انتظار می رود که در برخورد با فوتبال و حل مسائل و مشکلات آن طوری رفتار نمایند که بوی جانبداری و طرفداری از یک طرف به مشام نرسد. جوانان اردبیل از نمایندگان خود انتظار دارند در حل مشکلات ورزش و ورود به این حوزه حتما از نظرات کارشناسانی خبره، دلسوز، نام آشنا و امتحان پس داده استفاده نمایند. باشد که تلاش های صادقانه نمایندگان در چهار سال آینده برای مردم منطقه حاصلی جز خیر و برکت نداشته باشد و در این مدت به افراد فرصت طلب، قانون شکن، باند باز، خود محور، قدرت طلب، منفعت پرست و دروغگو اجازه جولان دادن در اطراف و دفتر خود ندهند.




طرح ابقای شهرداری در لیگ یک و بازی با احساسات تماشاگران

خبرگزاری فارس در خبری به نقل از صدیف بدری نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی بحث منتفی شدن برگزاری لیگ یک به صورت 20 تیمی را منتفی اعلام کرد و بدینوسیله اهداف کسانی که می خواستند با توسل بر ترفند احتمال ماندن شهرداری در لیگ یک بهره برداری شخصی بکنند  برآب شد.

بحث انحرافی و غیر قابل قبول احتمال ابقای تیم شهرداری در لیگ یک چند روزی بعد از بازی پیکان و شهرداری توسط رئیس سابق هیات فوتبال استان مطرح شد . وی در مصاحبه های متعددی که با برخی از خبرگزاری های دوست و همراه انجام داد مدعی شد به فدراسیون فوتبال نامه نوشته و رایزنی ها را آغاز کرده و خبرهای خوبی هم برای تماشاگران در آینده خواهد داشت. متعاقب این ادعاها در یک حرکت نه چندان مطلوب، صدیف بدری نماینده مردم را نیز با خود همراه کرد و به فدراسیون برد . ولی از همان روزی که این ادعا مطرح شد معلوم بود که امکان تحقق چنین کاری وجود ندارد و در پشت این ادعاها و مانور دادن ها ممکن است اهداف دیگری وجود داشته باشد.

موضعگیری بدری و بیان واقعیت ها صحت گفته های کسانی را که از روز اول معتقد به بی پایه بودن طرح چنین مسائلی بودند را به اثبات رساند . باید بپذیریم که دوران اینگونه سناریو نوشتن هاو نمایشنامه اجراء کردن ها و شیره مالیدن ها تمام شده است . افکار عمومی گول حرف های دهان پر کن را نمی خورند و کاملا آگاه به مسائل هستند . صادقانه با مردم حرف زدن بهتر از نقشه اجرا کردن است. با چنین رفتارها و در مردم توقع ایجاد کردن و وعده سر خرمن دادن نمی توان در قلب ها جائی پیدا کرد و برای انتخابات مجمع ها رای جمع نمود.

اما اینکه چرا رئیس سابق هیات فوتبال استان به یکباره چنین تصمیمی می گیرد و به سرعت آن را رسانه ای می کند و بحث ابقای شهرداری را نقل محافل می نماید و به دفعات بر پیگیری ها و تلاش خود تاکید می کند. جای سوال دارد. این حرکت که نوعی توهین به شعور، درک و فهم اردبیلی ها از مقررات و فضای حاکم بر فوتبال بود ممکن است به دو علت مهم باشد.

1- عدم آشنایی مسئولین هیات و رئیس سابق آن به مقررات حاکم بر رقابت های لیگ و اصرار دست اندرکاران سازمان لیگ و فدراسیون به اجرای به موقع و حتمی مصوبات و عقب نشینی نکردن از برنامه های اعلامی بوده است . اگر مدعی هستیم که با فدراسیون نشین ها روابطی بسیار نزدیک و صمیمی داریم و بر این تاکید می کنیم که در فدراسیون از جایگاه خاصی بهره می بریم طرح چنین مسائلی به چه هدفی می تواند باشد ؟ آیا برای استانی که دست اندرکاران هیاتش به مقررات فدراسیون و سازمان لیگ و چگونگی عمل کردن آنها اشراف نداشته باشد عیب و ایرادی وارد نیست؟ اگر عضو مجمع فدراسیون هستیم لزومی ندارد دست به کاری بزنیم که توقع بی جا در جوانان و علاقه مندان ایجاد بکنیم و آنها را امیدوار به مسئله ای به نمائیم که تحقق آن اصلا امکان نداشته باشد.

2- ممکن است حضرات با اهداف خاصی نسبت به این کار اقدام کرده باشند. اهدافی از قبیل مطرح کردن و معرفی خود به دوستداران و تماشاگران فوتبال و فراهم کردن زمینه برای حضور در مجمع استان و نشان دادن چهره ای پرکار، فعال و علاقه مند به فوتبال از خود و سرپوش گذاشتن به برخی اقدامات بازدارنده در مورد تیم شهرداری در جریان فصل را دنبال کرده باشند و با استفاده از فرصت به دست آمده برای دستیابی به این اهداف تیم شهرداری ، نماینده مردم و احساسات تماشاگران را وسیله قرار دهند.

بحث قابل توجه دیگری که در این رابطه وجود دارد چگونگی تن دادن نماینده مردم برای حضور در فدراسیون و درخواست موردی نشدنی می باشد. اینکه چه کسانی مهندس بدری را مشاوره دادند و چنین راهی را در پیش پای او گذاشتند بحث برانگیز است. طرفد اران شهرداری و ورزش و وفوتبال استان راضی به این نبوده و نیستند که نماینده شهرشان در همان روزهای اول دوره نمایندگی درخواستی از مسئولین کرده باشد که جواب نه آن از قبل مشخص بوده باشد. پس نماینده محترم مردم باید به هدف ، قصد و نیت افرادی که او را برای حضور در فدراسیون مجاب کردند شک کند و از این به بعد به دیده تردید به درخواست ها و رفتارهای آنها بنگرد.

رئیس سابق هیات فوتبال استان در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم گفته است:  رایزنی های انجام شده بین صدیف بدری نماینده مردم اردبیل، نیر، نمین و سرعین در مجلس و فدراسیون فوتبال برای ماندن تیم شهرداری در لیگ دسته یک کشور رضایت بخش بود.

وی گفت: در این زمینه فدراسیون فوتبال نیز اهتمام ویژه ای برای حضور شهرداری در جام آزادگان دارد و امید می رود با تحقق این امر شاهد توسعه و رشد فوتبال اردبیل باشیم.

وی اظهار کرد: تیم فوتبال شهرداری اردبیل یکی از سرمایه های بزرگ فوتبال اردبیل بوده که همه باید شرایط  حضور این تیم در لیگ اول کشور را فراهم کنیم و تا کنون در این راستا اقدامات قابل توجهی انجام شده است.

حال سوال این جاست که چرا تاکنون به ریز اقدامات انجام شده از سوی وی هیچ اشاره ای نشده است؟ و چرا مواردی را که در جریان رایزنی ها رضایتبخش بوده به اطلاع هواداران رسانده نشده و در نهایت اگر مذاکرات رضایتبخش بوده چگونه به یکباره موارد تبدیل به هیچ شده است؟

و در پایان باید بگوئیم که صرف وقت و هزینه برای یک ماموریت موقعی انجام می پذیرد که احتمال قوی برای موفقیت کامل ماموریت وجود داشته باشد . هدر کردن وقت یک نماینده برای کاری که امکان تحقق آن صفر است گناهی نابخشودنی است و اگر هزینه های سفر هم از بیت المال پرداخت گردد  جای حرف  خواهد داشت. و اما اگر آقایان برای سوال های ما و اینکه چرا تماشاگران و هواداران تیم را به نوعی سر کار گذاشتند و از این کار چه هدفی را دنبال می کردند جوابی داشته باشند با آغوش باز آماده ایم که بشنویم.

 




طلبکاران همیشگی فوتبال اردبیل

نتایج بد شهرداری در لیگ یک پس لرزه های متعددی داشت. فرصتی به دست آمده تا هر فرد به هر نحوی که دلش بخواهد رفتار بکند و سخن بگوید، عقده های دلش را بگشاید، بیشتر از توان و ظرفیتش اظهار نظر بکند، برای آینده اش نقشه ها بکشد و با طرح مسائلی پیش پا افتاده و خنده دار و هدف دار، خود را محق، صاحب بینش و دانش، علامه دهر، دلسوز فوتبال، معدن اخلاق و بی نظیر در فوتبال و ورزش ایران اسلامی و استان همیشه مظلوم اردبیل نشان می دهند.

این قبیل افراد که دوست دارند به هر وسیله ممکن همیشه در صحنه باشند و به کس دیگری فرصت ابراز وجود ندهند کاری جز تعریف و تمجید از خود و اطرافیانش نداشته و ندارند.

اگر با آنها دست بیعت بدهی ایده آل ترین فرد برای اداره امور فوتبال چه در شهر و چه در استان و چه در کشور می شوی. اگر به گروه آنها ملحق بشوی فوتبالی و فوتبالی خواهی شد و اگر در هر صحنه و محفل و جمعی از حضرات تعریف بکنی و آنها را چهره های معروف جهانی مقایسه کنی به مورینیو و ونگرها تبدیل می شوی و مراحل ترقی و پیشرفت و تعالی را یکی پس از دیگری طی کرده به چهره ای تاثیر گذار، فخر فروش، مدعی و همه کاره هیچ کاره تبدیل می شوی.

اگر خلاف مصالح، ایده، نفع و آرمانشان حرفی بزنی و تصمیمی بگیری به خطرناکترین عنصر ورزش و فوتبال تبدیل می شوی. اگر بر حرف و خواسته آنها گردن ننهی فردی احمق، فرسوده و ناآگاه به مسائل روز معرفی خواهی شد و اگر مطابق با میل و نظر آنها رفتار نکنی فردی غیر فوتبالی، ناآشنا به رموز ورزش، چسبیده به فوتبال، عنصر مرموز و نفوذی، ناکارآمد و نالایق و بی خبر از جریانات و اخبار فوتبال خواهی شد.

نمی دانم چگونه است که برخی ها این اجازه را به خود می دهند و جرئت پیدا می کنند  که خود را میزان و ملاک قضاوت برای دیگران قرار می دهند و عمل و رفتار همه را با ترازوی خود اندازه می گیرند.

امید آن داریم که در ورزش و فوتبال استان همه ما جایگاه و اندازه خود را بدانیم و برای اینکه به هدف برسیم همه را به یک چوب نرانیم و حرمت دیگران را نشکنیم.

انتقاد جدا کردن سره از ناسره است و آنهائی که در ورزش و فوتبال اردبیل در قامت منتقد ظاهر می شوند باید همیشه خدا را شاهد و ناظر بر اعمال و گفتار خودشان بدانند و از اتهام زدن و به نفع خود و دوستانشان عمل کردن و حرف زدن خودداری کنند و حداقل حرمت پیشکسوتان و استخوان خرد کرده های فوتبال را حفظ کنند و بدانند که این پست ها ، مقام ها و عناوین برای هیچکس ماندنی نبوده و نیست و فقط دوستی ها و محبت ها و احترام هاست که باقی می مانند.

اگر فرصتی باشد و برخی ها از رفتار خود مبنی بر بی حرمتی ها و خود را محق دانستن و دیگرا ن را باطل ، بی سواد و نادان انگاشتن دست بر ندارند باز هم در این رابطه سخن خواهیم گفت.




آ سید و وعده ماندن شهرداری در لیگ

آقا سید در جریان مسابقات فوتسال پیشکسوتان آب و برق کشور که در سالن های زیبای دانشگاه آزاد اسلامی برگزار می شود مرا دید و گفت: خوب شد دیدمت و با تو حرفی دارم . همزمان با سقوط شهرداری چند روزی تبعات این امر جامعه را در بر گرفته بود و هر کس با توجه به فراخور حال و میزان دانش و برداشت خود در این رابطه اظهار نظر کرد ، همدیگر را متهم نمودیم ، فحش و ناسزا به همدیگر گفتیم و هنوز یک ماه از آن اتفاق نگذشته همه چیز آرام شد. دیگر صحبت ها به ته کشید و خبر از قداره بندان ، نوچه ها ، طرفداران و باند سازان و باند پرستان نشد. گویا گذر زمان گرد فراموشی بر اتفاق روی داده کشید و در این میان حضرات پشت پرده نشین هر کاری را که دوست دارند انجام می دهند و به عبارتی دیگر به ریش من و تو و بازیگران بی مزد و مواجب این صحنه ها می خندند.

آ سید گفت: یک حکایتی نقل کنم و بعد اصل مطلب را که چند روزی است فکر و ذهنم را مشغول کرده است.یکی به خانه دوستی رفت. به رسم مهمانی، میزبان بساطی که فراهم کرده بود سر سفره نهاد . در ضمن یک ظرف ترشی سیر نهاده گفت: دوست گرامی از این ترشی میل فرمائی که هفت ساله است. میهمان به قدر کفایت تناول کرد و دست کشید. چون سفره را جمع کردند مهمان گفت دوست عزیز ترشی بسیار جالبی بود اگر منت نهید قدری به من بدهید تا عیالم نیز استفاده بکند . میزبان گغت: پدر بیامرز اگر من به هر مهمانی قدری می دادم که هفت ساله نمی شد.

قضیه ادعای برخی از آقایان مبنی بر رایزنی برای حفظ تیم شهرداری در لیگ دسته یک هم شبیه این داستان است. اگر قرار بود که سازمان لیگ و فدراسیون به نامه برخی ها جواب بدهد و با هر تقاضایی از سقوط تیم ها به دسته پائین جلوگیری بکند دیگر نیازی به رده بندی ها و انجام بازی ها و صرف هزینه ها و اینهمه حاشیه ها و قشقرق ها نبود ، در پایان فصل برای طرفداری از  تیم هایی که توانایی حفظ موقعیت خوددر طول فصل را نداشتند چند نفری قیام می کردند و راه تهران و فدراسیون را در پیش  می گرفتند. دیگر چه نیازی به دسته یک و دو و سه بود. آیا با این کار در مغازه خیلی ها تخته نمی شد؟

چرا حضراتی که از فردای سقوط مصاحبه ها کردند ، وعده ها دادند و در بین تماشاگران انتظار ایجاد نمودند بعد از مراجعت فاتحانه و گرفتن عکس هایی با کادر خوب و مناسب مصاحبه نمی کنند و هر روز گزارشی از میزان پیشرفت پروژه را به مردم و هواداران نمی دهند؟

آ سید ول کن نبود و با حرف اش اجازه نمی داد فوتسال موسپید ها و میهمانان شهر و استانمان را تماشا بکنیم. او در ادامه گفت: من نمی دانم چرا آقایانی که برای مطرح کردن خود از هر فرصتی استفاده می کنند این بار سقوط تیم را پلی برای مطرح کردن قرار دادند؟ روزنه ها و امیدواری هائی که آقایان مدعی بودند الآن در چه در صدی از پیشرفت قرار دارند و چرا دیگر در این رابطه حرف و سخنی نمی زنند ؟ آیا قصد، گرفتن چند عکس و سوار شدن بر موج و نشان دادن چهره ای فعال و کارآمد از خود نبود؟

به هر حال امیدواریم ادعای حضرات مبنی بر امیدواری برای ماندن شهرداری در لیگ یک جامعه عمل بپوشد و هیچ شک و تردیدی نباید بکنیم که اگر فدراسیون بر چنین درخواستی تن دهد و رسما شهرداری را در لیگ یک ماندنی بکند به جرگه هواداران قدر قدرت فوتبال استان می پیوندم و تا عمر دارم ار تبلیغ و تعریف و تمجید آنها یک لحظه غفلت نمی کنم و با این حال مریض، شب و روز دعایشان می کنم.

و اما اگر چنین نباشد و حاصل اتاق فکر برخی ها جز رسیدن به اهداف و امیال شخصی نباشد آنموقع چه باید کرد؟ کسانی که نان و نام خودشان را در ورزش جستجو می کنند و ورزش و فوتبال را وسیله ای برای اهداف شخصی مورد استفاده قرار می دهند باید از جامعه ورزشی طرد شوند و دیگر مجال نفس کشیدن برای پیاده کردن نقشه های منفعت طلبانه نداشته باشند.