1

علل سقوط شهرداری به لیگ دسته دو

سقوط تیم شهرداری به دسته دوم مهمترین و اولین سوژه ورزشی ها در فضای مجازی است و بدون شک رسانه های مکتوب استان نیز در موعد انتشار ، بیشتر به آن پرداخته و کارشناسان و صاحبان قلم و اندیشه در این ارتباط سخن ها گفته و مطالب خواهند نوشت.

اینکه شهرداری چرا در فصل جاری به خوبی عمل نکرد و در نهایت دل تماشاگران و عاشقان فوتبال منطقه شکست نیاز به بررسی کامل دارد و بارها یادآوری کرده ام که به نظر حقیر احساساتی برخورد کردن و یک عامل را گرفتن و بقیه را فراموش کردن کاری اصولی و علمی نمی تواند باشد.

دیده می شود در فضای مجازی بحث در مورد علل سقوط تیم با اظهار نظر افرادی ناشناخته به یک عرصه نبرد غیر تحملی تبدیل می شود که بی ادبی و بی احترامی به کسانی که سال ها در ورزش حضور داشته و یا قلم زده اند نمونه ای از نتایج اینگونه بحث ها به شمار می رود. اعتقاد بر این دارم که برخی ها نفع خود را در آشفتگی و بی نظمی جو موجود بین دوستداران فوتبال و ورزش جستجو می کنند، با چهره ای ناشناخته و با قصد ایجاد دلخوری و کدورت بین توانمندان عرصه ورزش و نویسندگان دردآشنا، امتحان پس داده و با پیشینه قابل قبول و قابل احترام وارد بحث شده و با دامن زدن به بحث ها با گل آلود کردن آب در انتظار ماهی گرفتن می مانند و با رد و بدل شدن هر کلمه و حرفی خارج از عرف و اخلاق ورزشی چون ابلیس خنده سر می دهند و با عملی شدن نقشه هایش به آینده امیدوارتر می شوند.

دلسوختگان فوتبال و ورزش در ورود به عرصه های بحث در مواردی که بوی نفاق و تفرقه افکنی از آن به مشام برسد باید خودداری نمایند . برای به کرسی نشاندن حرف حق و اثبات بعضی از کم کاری ها، ناملایمات و اقدامات خودسرانه و دخالت در اموری خارج از حیطه و مسئولیت با دلیل و مدرک و مثال های کافی به موقع در رسانه ها سخن می گویند و از حق و حقوق فوتبال اردبیل در مسیری صحیح و اصولی دفاع کنند.

حکایت

گویند روزی میرزا آقاسی صدر اعظم ، دستور داد تا مقنی باشی در باغ او چاهی بکند. مقنی باشی حسب الامر مشغول شد، هرچه حفر کرد آبی بر نخاست، روزها و شب ها کار می کرد و خبری از آب نمی شد. میرزا هر چند روز یکبار برای سرکشی سر چاه می آمد و از مقنی سراغ آب می گرفت و از سرنوشت چاه می پرسید . پاسخ مقنی در طی این مدت نه هنوز بود تا اینکه روزی حوصله وی سرآمد و در جواب میرزا گفت: اگر آقا اجازه دهد این کار را ادامه ندهیم زیرا به نظر می رسد هر چقدر کار کنیم و بر دل زمین پیش برویم با قطره ای آب روبرو نشویم. میرزا آقاسی به او گفت :: بکن و به کارت ادامه بده اگر برای من آب ندارد برای تو نان که دارد.

حال باید گفت اگر این فوتبال برای من و تو آب ندارد برای دیگران و چسبیده های آن نان و مقام و موفقیت و اسم و رسم دارد. نباید در سایه احساسات و با عجله تصمیم گرفتن ، فضا را برای کسانی که در چنین رویایی به سر می برند آماده بکنیم. اینکه تیم سقوط کرده و با عجله کاسه کوزه ها را بر سر یک یا دو عامل بشکنیم آیا سقفی شکافته و می در ساغر ریخته می شود؟

بدون شک در زمین گیر شدن تیم شهرداری عوامل مختلف مقصرند و نقش ایفاء کرده اند. باید باور کنیم که در فرصت اندک باقیمانده تا شروع فصل یک کار علمی می طلبد تا بررسی شود که چگونه تیم به دسته یک صعود کرد ؟ به چه دلیل مدیر موفقی چون حجت الاسلام میر عباس زاده جابجا شد؟ هادی صباغی که در فراهم کردن زمینه صعود نقش غیر قابل انکاری داشت چرا از مجموعه باشگاه کنار گذاشته شد؟

مربی موفقی چون محمد ربیعی چگونه و با چه پیش زمینه ای عذرش خواسته شد و مهدی دینورزاده با رایزنی چه افرادی دوباره به اردبیل باز گشت؟ چه عواملی فضا را برای دینورزاده تنگ کردند و زیر پایش را خالی نمودند؟ ربیعی چرا و چگونه برگشت و در دومین فصل از حضور  تیم در لیگ یک به مرور با ایجاد فضای مناسب برکناری وی را کلید زدند و در نهایت چگونه احمدزاده و شیخ لاری آمدند و چرا با پشت کردن به تعهدات خود عطای ماندن در تیم را به لقایش بخشیدند؟

ناگفته پیداست اگر چنین کاری اصولی و علمی پیش برود با به دست آمدن نتایجی در خور توجه می توان مقصر یا مقصران عزادار شدن هواداران و تماشاگران اردبیلی را به جامعه معرفی کرد و نقاب از چهره منافقان و منفعت طلبان و قدرت  پرستان و نان به نرخ روز خور ها و دلباختگان پست و مقام کنار زد و واقعیت های حاکم بر تیم شهرداری را بر ملا نمود.

نمی دانم اگر پیری و سواد اندکم این اجازه را بر من دهد شاید برای رسیدن به نتیجه ای این کار را پیگیری کنم  تا بتوانیم راهی مناسب را برای مسئولان تیم در جهت سامان دادن به وضعیت باشگاه نشان بدهیم.

 




سخنی با مهندس بدری

مصاحبه مهندس بدری نماینده مردم اردبیل در مجلس شورای اسلامی با خبرگزاری فارس مبنی بر رایزنی برای ابقای تیم شهرداری در دسته یک با محوریت هیات فوتبال استان تعجب همگان و آشنایان به رموز و قوانین فوتبال و نحوه عملکرد سازمان لیگ و فدراسیون را موجب گردید.

اینکه چگونه نماینده مردم اردبیل با راهنمائی های غلط ، بی پایه و بی اساس برخی ها خواسته است در ارتباط با ورزش در مسیری قرار بگیرد که حاصلی برای فوتبال  نخواهد داشت تعجب آور و جای سوال می تواند داشته باشد.

از اینکه شما از سر خیر خواهی و علاقه به فوتبال و تیمی که زحمات زیادی برای آن کشیده اید می خواهید وارد این ماجرا بشوید شکی نیست اما باید گفته شود آنهایی که در کمین هستند تا از هر فرصتی برای مطرح کردن خود استفاده نمایند در همان آغاز به کار در مجلس آدرس غلط و اشتباهی داده اند و شما نیز ناخواسته با نیت کمک و مساعدت به تیم شهرداری برای ورود به این معرکه اعلام آمادگی نموده اید.

مردم غیور و ورزش دوست اردبیل دوست ندارند به جایگاه نماینده اول شهر به خاطر منافع شخصی و باندی برخی افراد خدشه ای وارد شود . در چهار سال آینده شما باید برای ورزش و فوتبال گام های بزرگی بردارید و از شما انتظار می رود در پایان چهار سال ماموریت در مجلس کارنامه ورزشی پربار، قابل دفاع و قابل افتخار داشته باشید، برای چیزی که تغییرش حتی به اندازه یک هزارم درصد نیز امکان پذیر نمی باشد چرا باید شما را تشویق به دخالت بکنن؟

حتما آنهایی که در این ارتباط به شما مشاوره داده و تشویق به دخالت کرده اند اطلاعات کاملی ارائه ننموده اند. در سال 90 مراحل مختلف چگونگی برگزاری مسابقات لیگ به تصویب هیات رئیسه رسیده و با اجرائی شدن آن از سال 92 گام به گام موارد تصویبی اجراء شده است . بنابر این اگر اطلاعات درستی به شما نماینده محترم ارائه می شد بدون شک هیچوقت چنین مصاحبه ای از شما بر روی خروجی خبرگزاری فارس قرار نمی گرفت.

کافی است که در این مورد تحقیقی هر چند کوتاه و مختصر انجام بدهید آنگاه صداقت و یکرنگی کسانی که می خواهند از نام و موقعیت حضرتعالی بهره برداری نمایند به خوبی آشکار خواهد شد.

آقای مهندس شما از جمله افرادی هستید که برای ورزش و فوتبال این دیار نهایت محبت را داشته اید و زحمات شما به هیچ وجه فراموش شدنی و از یاد رفتنی نیست و روی این اصل دوست داریم در حوزه ورزش و فوتبال اقداماتی زیربنائی، کارساز و قابل قبول را شاهد باشیم و امید آن داریم حداقل در ارتباط با ورزش افرادی صادق، شناخته شده، زجر کشیده و خاک خورده ورزش را بعنوان مشاور در کنار خود داشته باشید و به هیچوجه برای کسانی که می خواهند از هر موقعیتی بهره برداری شخصی داشته باشند امکان عمل فراهم ننمائید.

باید بپذیریم که شهرداری به لیگ دسته دوم سقوط کرده و تغییر در وضعیت آن امکان پذیر نمی باشد، پس شما به مسئولین کمک کنید تا شهرداری بتواند برای رقابت های فصل آینده دسته دو تیمی قدرتمند را راهی مسابقات بکند و این می تواند بهترین خبر و بهترین اقدام شما در آغاز کار نمایندگی مردم برای فوتبالدوستان منطقه باشد.




توجیهی بر سقوط نیست، اما……

داستان فوتبال لیگ دسته یک، بیست و هفتم اردیبهشت ماه به پایان رسید. بی تردید کارنامه فوتبال اردبیل در لیگ آزادگان فصل جاری با نتایج به دست آمده صفر بود و پر انتقاد.اما با قبول عمق شکست و تردید ناپذیر بودن کارنامه بد تیم ما در لیگ دسته یک تنها زانوی غم بغل گرفتن و افسوس خوردن چاره کار نیست و برای رسیدن به اندازه واقعی فوتبال اردبیل باید طرحی نو درانداخت و کار زیر بنائی را از همین امروز آغاز کرد.

به اعتقاد اکثر اهالی فن تیم شهرداری اردبیل پرمایه و یکی از تیم های قابل قبول در این فصل رقابت ها بوداما عوامل مختلفی در طول فصل دست به دست هم دادند و بلائی بزرگ بر پیکر این تیم مستولی نمودند و پایانی غم انگیز در پایان رقابت ها رقم زدند.

خداحافظی تیم شهرداری از لیگ دسته یک برای جوانان و نوجوانان و دوستداران فوتبال اردبیل غمی بزرگ به دنبال دارد. جریانات مربوط به این اتفاق و پیامدهای آن تا آخرین اتاق های یک کوچه و پس کوچه پیش می رود و چه زوایای فرعی که پیدا نمی کند.

وضع پیش آمده موجب می شود که همه به دنبال مقصر بگردند تا کاسه شکست را بر سرش بکوبند. البته این به آن معنی نیست که از بررسی عوامل موثر در شکست و سقوط چشم پوشی کرده و از کنار آنها بی تفاوت عبور بکنیم. باید بترسیم از آن ، که برای مدت طولانی فکر و ذهن خود را مشغول یافتن مقصر و طرح زوایای مختلف آن بکنیم و از فکر چاره به دور افتیم و با کهنه شدن ماجرا در انتظار میدانی دیگر نشینیم تا اگر پیروز شدیم و موفق، جشن کور کننده راه اندازیم و اگر شکست خوردیم ، ماتمی دیگر داشته باشیم.

باید قبول بکنیم که شهر و دیار ما با فوتبال بی حساب و کتاب و بدون باشگاه واقعی همواره می تواند تیم و وضعیتی چون فصل جاری داشته باشد.

حضور تیم شهرداری در دسته یک رقابت های فوتبال کشور برای استان و منطقه فواید بسیار زیاد و قابل توجهی را می توانست داشته باشد ولی به دلایل مختلف که در فرصت مناسب به بیان آنها اقدام خواهیم کرد نتوانستیم به خوبی بهره برداری نمائیم و حالا که با شکست به نتیجه نرسیدیم و به بدترین نتیجه دست یافتیم می توانیم فرصت را برای پایه ریزی و پرتابی اصولی تر در دست گیریم که تداوم موفقیت های فوتبال منطقه را در آینده ای نه چندان دور ولی پایدارتر همراه سازیم و با چشمانی بازتر به رفع مشکلات و هموار کردن پستی و بلندی های فوتبال بپردازیم.

فوتبال امروز جزء زندگی مردم شده است. یک جامعه پایبند و معتقد به نظم و انظباط یقینا دارای فوتبالی محکم و استوار است که نهایت استفاده را از طرح و برنامه حساب شده و دقیق می برد و هیچ نقطه ای را به حادثه و تقدیر واگذار نمی کند.

در همین تیم شهرداری روزی اتفاق افتاده است که با یک برد سر به آسمان سائیده و جشن بزرگ در رختکن گرفته می شود و گاهی نیز از یک باخت آنچنان قافیه را می بازند و دست به کارهائی می زنند که چیزی جز دست انداختن یک انسان در حال غرق به کف های روی آب نبوده و نیست.

باید عزیزانی که در ارتباط با تیم مسئولیت داشته و بار سنگین هدایت آن را بر عهده داشته اند از بیان واقعیت ها و اینکه مردم را در جریان امر قرار بدهند از چیزی نهراسند و اگر با مردم صادق باشند مسلما راه را برای موفقیت های بعدی هموار خواهند کرد.

شکست در ورزش همواره امری عادی و معمول به شمار می رود اما شکست وقتی رنگ فاجعه به خود می گیرد که اخلاق و مرام ورزشی در کار نباشد. باید یادمان باشد که ظرفیت واقعی و اندازه راستین هر آدمی در دشواری و سختی ظاهر می شود و در شرایط دشوار کنونی مسئولان مربوطه باید با بیان واقعیت ها و گشودن زوایای مسائل مهم در ارتباط با سقوط ، حسن نیت خود را نشان بدهند.

اگر چنین نباشد و ناگفتنی ها از سوی خود مسئولین تیم با صداقت و راستی بیان نشود ناخودآگاه زمینه گسترش شایعات و حرف و حدیث ها فراهم شده و با جو سازی ها و طرح مسائلی بی پایه و  بی اساس افکار عمومی مورد حمله قرار گرفته و عده ای از این آشفتگی جو به نفع خود و دوستانشان بهره برداری خواهند کرد.

در مقابل نیز  آنهایی که با نتیجه به دست آمده فرصت کافی برای بیان برخی از مطالب و احیانا تسویه حساب های شخصی و گروهی را مساعد می بینند نباید غیر منصفانه با مسائل برخورد نمایند و بر این فکر و اندیشه که کاسه کوزه ها را چگونه بشکنیم ، نباشند.

در هر حال چنین نباشد که در قضاوت هایمان فقط یک یا دو نفر را مسئول وضع ایجاد شده بدانیم . اگر بررسی درست و بی طرفانه صورت پذیرد ممکن است لیستی از مقصرین بیرون آید که آخرین نفرات آن افراد قرار گرفته در صف اول به نظر ما باشند. ممکن است در برسی هایمان به کسانی برخورد کنیم که در لباس دوست و حامی، زخمی کاری بر تن ورزش و فوتبال ما وارد کرده باشند ، زخمی که شاید جراحت اش سالهای سال باقی بماند و غصه اش با شاخ و برگ فراوانش بر جامعه ما سایه افکند و باید تحمل کرد و با پی بردن به واقعیت ها با دلیل و مدرک بر معرفی خائنین به فوتبال استان اقدام نمود.

 

 




مدعیان احقاق حق شهرداری و نتیجه کار

امروز تکلیف تیم شهرداری حداکثر تا ساعت 30/19 در ورزشگاه شهر قدس مشخص می شود. مردم و دوستداران فوتبال بخوبی در جریان وضعیت تیم از آغاز لیگ تاکنون بوده و هستند و می دانند چه کسانی در فکر و اندیشه خدمت صادقانه به این تیم بودند ، چه کسانی چسبیده های این تیم و باشگاه هستند و چه افرادی در طول فصل تیم شهرداری را پلی برای مطرح کردن خود برگزیدند و چه افرادی با وزش باد ، روزی دشمن تیم بودند و روزی دیگر چنین وانمود می کردند که عاشق ترین فرد می باشند. چهره این قبیل افراد نان به نرخ روز خور و ضربه زنندگان تیم به مرور مشخص و مستندا به جامعه ورزش معرفی خواهند شد ولی در این فرصت کم باید پرسید آقایان و حضراتی که بعد از پایان بازی شهرداری و خونه به خونه مصاحبه ها کردند و ادعا ها نمودند که پیگیری می کنیم وتا احقاق حق از پای نمی نشینیم و یا آنهایی که بازی را ندیده حکم صادر کردند تا بار دیگر نامشان را بر سر زبان ها به اندازند و همچنان خود را صاحب قدرت بدانند بعد از گذشت یک هفته بیایند و بگویند نتیجه اقداماتشان چه بوده است؟چرا گزارش اقدامات و نتایج آن را در تماس با خبرگزاری های نورچشمی به اطلاع مردم نمی رسانند ؟

آقایان با حرف زدن درد فوتبال ما درمان نخواهد شد. چاپ عکس من نگارنده این مطلب هیچ ناثیری در کیفیت مطلب نمی تواند داشته باشد. در هر ثانیه هزار بار به من رئیس و مدیر و قدر قدرت گفتن و مصاحبه های رنگارنگ با عکس های مختلف منتشر کردن برای بهبود وضعیت تیم امتیاز و تفاضل نمی شود.

آن وقت که باید از تیم حمایت می شد و درب ورزشگاه به روی تماشاگران گشوده می شد چانه زدن بر سر پول و چک و غیر مستقیم ضربه زدن به تیم، چه عملی بود و اینک عاشق سینه چاک تیم شدن چه فلسفه ای دارد؟بهرحال در طول یک هفته گذشته انواع مصاحبه ها در ارتباط با لزوم احقاق حق تیم شهرداری را از رئیس  سابق هیات فوتبال استان گرفته تا نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی و منتخبین مردم شنیدیم و برای خواندنشان وقت تلف کردیم ولی آیا همه این ادعا ها به اندازه سرسوزن ته گرد مفید به حال تیم شهرداری شد؟

من که ندیدم شاید شما بهتر از من دیده باشید؟

 




وظیفه بازیکنان در دیدار با پیکان

آخرین دیدار تیم فوتبال شهرداری اردبیل در لیگ دسته اول آزادگان فردا در تهران برگزار می شود. دیداری که به نوعی می تواند چهره سه تیم از پنج تیم سقوط کننده به دسته دو را معرفی بکند.دیداری که برای شهرداری اردبیل از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و می تواند تاثیر قابل توجهی در تعیین سرنوشت آن همراه با نیم نگاهی به نتایج برخی از تیم ها داشته باشد.

پیشرفت و موفقیت در فوتبال و کامیابی و سرافرازی در آن، راه و شرایط خاصی دارد. اینکه تیم شهرداری ، مدیران، کادر فنی و بازیکنان در طول فصل تا چه حدی از قانون و اصول حاکم بر فوتبال تبعیت کرده اند بر ما معلوم نیست ولی اگر بخواهیم با توجه به نتایج به دست آمده و موقعیت تیم در جدول قضاوت بکنیم باید بگوئیم که استفاده و به کار بستن این اصول در طول فصل درست و در مسیر صحیح نبوده است.

این اصل ثابت شده است تیمی که بهتر، دلسوزانه تر، متحدتر، مخلص تر، دقیق تر و با انگیزه تر از دیگران و حریف به میدان قدم بگذارد مزد و پاداش خود را دریافت می کند. و اما امیدواریم بازیکنان شهرداری که به لحاظ استعداد و فیزیک بدنی و …. از حریف چیزی کم ندارند از آوردگاه شهر قدس سربلند خارج شوند و اسباب رضایت و انبساط خاطر علاقه مندان صمیمی فوتبال را فراهم نمایند.

شایسته خواهد بود بازیکنان بدون چشم دوختن به نتایج دیگر تیم ها با تمام قوا در  انجام وظیفه خود کوشا باشند و با توجه کردن به دیگر میادین تمرکزشان را به هم نزنند و منطقی تر و بدور از هرگونه عجله و شتاب در فکر گشودن دروازه حریف باشند.

در مقطعی اینچنین حساس نباید در ذهن بازیکن خطور بکند که یار کناری من در آخرین بازی در کنارم نیست، بلکه باید چنین فکر کند که همه آمده اند و همه هستند و همه مصمم اند تا در آخرین دیدار فصل سرود پیروزی سر دهند و اینکه در دیگر میادین چه نتیجه ای حاصل می شود را برای 90 دقیقه از ذهن دور کنند و به بازی فکر کنند و دلاورانه بجنگند و در پیشگاه وجدانشان با به صدا درآمدن سوت پایان شرمنده نباشند.

ما وظیفه خود را بخوبی انجام بدهیم و با دست پر از میدان خارج بشویم و بقیه را به حق واگذار بکنیم که هرچه صلاح باشد آن اتفاق می افتد.  شهرداری برای فوتبال اردبیل و استان نعمت بزرگی بوده و است. از همان آغاز فصل برنامه ریزی ها، رفتارها و حرکات باید بر اساس حاکمیت اصول پایه ریزی می شد تا امروز چشم ها را نگران، دلها را پرطپش و چهره ها را برافروخته و قدم های ماندن در لیگ یک را سست و لرزان نمی دیدیم.

برای بحث در تک تک موارد که آرزوهای فوتبالدوستان اردبیلی را در معرض فروپاشی قرار داده اند روزها و ساعت ها می توان بحث کرد و باید به موقع به این کار اقدام شود . اینک فقط فرصت ابراز وجود برای بازیکنان این تیم مهیاست تا روز دوشنبه نام خود را از فهرست آسیب رسانان به شهرداری پاک نمایند و با کسب پیروزی در میدان پیکان اگر قرار هم بر رفتن باشد سزاوارانه میدان آخرین رقابت را ترک نمایند.




نوشدارو پس از مرگ سهراب

تا یکی دهان باز می کرد و صحبتی بر زبان جاری می ساخت بعید، شگفت، غریب و در عین حال غیر عملی و در حقیقت دروغی شاخدار و تعجب برانگیز، مش محمد ریش سفید محله ما به جای اینکه پرخاش بکند و با ذکر دلایل و نمایش شواهد ، بطلان و بیجائی سخن سخنران را ثابت کرده راستی و درستی را باز گوید تنها به این واژه مرکب “حرفا باش” اکتفا می کرد.

روزی از او پرسیدند این کلمه چیست که شما در پاره ای اوقات می گویی و بی تفاوت می گذری؟ گفت برخی حرف هاست که اگر آدم بشنود و پاسخ گوید کار دراز می شود. اگر بشنود و پاسخ ندهد بیخ حلق آدم گیر می کند، میان حلق و نوک زبان آنقدر غلت می خورد که موجب “پیله دندان” وی شود. این جور حرف ها به کوتاهی با “حرفا باش” باطل می شود.

در فوتبال ما در قبال برخی از رفتارها، حرکت ها و ادعاها اگر فقط به “حرفاباش” بسنده بکنیم کاری عاقلانه، منطقی و اصولی انجام می دهیم. چه در صورت اهمیت دادن و جواب دادن کار طولانی می شود و بجای دریافت جوابی قانع کننده مورد حمله قرار می گیرد و ای بسا به تو اتهام هم بزنند و به هر وسیله برای ساکت کردنت اقدام نمایند.

ادعای رئیس سابق هیات فوتبال استان اردبیل مبنی بر ارائه اعتراض کتبی به فدراسیون و کمیته داوران در ارتباط با بازی شهرداری اردبیل و خونه به خونه از آن تیپ سخنانی است که باید به آن گفته شود “حرفا باش”.

اگر اشتباه نکرده باشم یادمان هست که یک بار نیز در مورد یکی از بازی های خانگی شهرداری جناب ایشان این ادعا  و تهدید به شکایت را کرده بودند . وی که می گویند فوتبالی است و در فدراسیون از جاپای خاصی بهره می برد از آن شکایت چه نتیجه ای گرفت که حالا چنین ادعایی می کند و اصولا این حرف ها و قیافه حق به جانب گرفتن به فوتبال و به تیم شهرداری چه کمکی می تواند بکند.

همه می دانیم در نتیجه بازی هیچ تغییری اعمال نمی شود. اینکه گفته می شود تحت هیچ شرایطی از حق و حقوق قانونی کوتاه نخواهیم آمد این حق و حقوق قانونی چیست و چگونه حق تیم شهرداری را بر می گردانند؟

مگر حق و حقوق شهرداری چیزی جز باطل کردن ضربه پنالتی است؟ چرا فقط دوست داریم به دنبال بهانه ای برای مصاحبه و مطرح کردن خود باشیم. نکند این بار آقایان موفق خواهند شد که دو امتیاز از دست رفته را به سبد امتیازات شهرداری اردبیل برگردانند.

بر اساس ادعای انجام شده اگر تا حصول نتیجه از پای ننشستید و شهرداری را برنده آن بازی اعلام نمودید دستهایمان را در برابر قدرت و جایگاه شما به علامت تسلیم بالا می بریم و اگر نتوانستید تنیجه ای حاصل کنید صادقانه بیائید و در همان فضایی که وعده کوتاه نیامدن را داده اید اعتراف به کوتاه آمدن کرده و از مردم و علاقه مندان به فوتبال عذرخواهی نمایید.

و اما اگر آقایان به فکر فوتبال و شهرداری بودند باید علاج واقعه را قبل از وقوع می کردند. زمانی که اسامی داوران هفته سی و هفتم اعلام شد و حضرات که بر همه زوایا و ریز ترین مورد فوتبال ادعای اشرافیت دارند وقتی حق وردی را داور دیدند چرا به فدراسیون و کمیته داوران اعتراض نکردند. بهترین زمان برای از پا ننشستن آن موقع بود ولی وقتی کار از کار گذشت می توان خیلی چیزها را مدعی شد و چهره یک دلسوز و مدافع حق را به خود گرفت.

مثل خوبی در میان ما آذری ها رایج است” دالدان آتان داش توپوغا دئر”. این اعتراض ها جز تحت تاثیر قراردادن افکار عمومی به هیچ دردی نمی خورد و همه این اقدامات که مطمئنا هدفی در پشت آنهاست نوشدارویی پس از مرگ سهراب است.

 




داور سوتی بده ولی سوتت را نده

آهای داور، داور فوتبال که چشم صدها تماشاگر در هر بازی به سوت های تو دوخته می شود، تویی که در چهارچوب مستطیل سبز قدر قدرتی و هر کار ، حرکت و فعل تو چه دلبخواه و چه از روی اجبار مورد قبول بازیکنان است.

ما اگر گوشهایمان را می گیریم و چشمهایمان را می بندیم ، ما اگر کوریم و اگر کر هستیم تو سمیع و بصیر باش. اما تنها بینا بودن و شنوا بودن به تنهایی نمی تواند کافی باشد و در وظیفه ای که به عهده ات  گذاشته شود به کار تو برآید، باید عمق هم داشت . داور، عمیق باش .

داور اگر ماها که در ادبیات ورزش، تماشاگرمان نام نهاده اند و در بسیاری از موارد دیواری کوتاه تر از دیوار ما پیدا نمی شود راضی به فشفشه و توپ . تانگ و سماور . ….. هستیم  و اگر ما حامی ناحق بوده و کاری برای رسیدن حق به حق دار نداریم تو داور باش و همچون شاهین ترازو سوت خود را به مرداب های زمینی نفروش. تو بدان وآگاه باش که سوتک دو ریالی ات  قیمت و ارزشی بالایی دارد ، بالا و بالاتر از آن مقداری که تو فکر می کنی . برای حفظ ارزش و قداست آن باید با ندای وجدان در سوت خود بدمی و آنهایی که منفعت و خوشبختی را در لرزیدن سوت های تو جستجو میکنند نقشه هایشان را برآب کن و خواب  خوشی را که از پایمال شدن حق به دنبالش هستند پریشان کن و دنیای ساختگی این قبیل افراد را ویران کن تا بلکه به خود آیند و راه کج را انتخات ننمایند.

ای داور، می دانی و بهتر از من می دانی که این روزها نامردی های زیادی را می توان در جامعه مشاهده کرد و حتی در معرض آنها قرار گرفت ولی آنها را می توان تحمل کرد اما در دنیای ورزش در مستطیل سبز حق را نا حق کردن برای آدمی منصف و با وجدان و برای تماشاگران آگاه خیلی و خیلی گران تمام می شود.

آهای داور، سوتی دادن کار برخی هاست و بعضی ها عادت به سوتی دادن کرده اند و توئی که در لباس قضاوت هستی و توئی که مدعی اجرای عدالت هستی و توئی که خود را حق و دیگران را ناحق قلمداد می کنی ، توئی که آگاهی به قانون داوری را از دوران جنینی مدعی هستی اگر سوتی بدهی هیچ حرف و ملال و دردی نیست ولی تو بدان و بدان سوتی بده ولی سوتت را نده.

تو باید حرمت جامعه ات را حفظ کنی ، حرمت کسانی را که سال ها صادقانه در فوتبال سوت به دهان گرفتند و قضاوت کردند و برای داوران این مملکت آبرو خریدند و حیثیت بخشیدند. ظلم به همکارانت نکن و سوت های خود را با هیچ چیز و هیچ کسی معامله مکن . میدان قضاوت و حق را از ناحق تشخیص دادن قابل تعویض نمی تواند باشد.

بدان و آگاه باش اگر به فرمان وجدانت عمل نکنی دیر یازود صدای سوت تو شنیده نخواهد شد و به گوشه ای پرت شده و در تاریخ ورزش این مملکت به عنوان سمبل به یغما رفته عدالت در ورزش نام و یادت ثبت و ضبط خواهد شد.

آهای داور، وقتی حرمت خود را نگاه نمی داری و حق و قانون را زیر پا می گذاری چگونه شب سر به بالش می گذاری؟ آیا خواب راحت می تواند به سراغ تو بیاید؟ و آیا جرئت فکرکردن به گذشته را پیدا کرده و جریان بازی را در ذهن خود می توانی مرور بکنی؟

آهای داور، بدان که هر حرکت و رفتار تو در ذهن مردم و تماشاگران نقش می بندد و نمی توانند فراموشت بکنند. گذشت زمان نمی تواند بر خاطرات بایگانی شده در ذهن ها گرد فراموشی بپاشد و اگر بیست سال دیگر فردی که در نوجوانی شاهد یک خق کشی از سوی داوری بوده مورد سوال قرار گیرد می تواند چگونگی امر را به آسانی توضیح بدهد و آهی از ته دل بکشد. آهی که در هر زمان و مکانی می تواند خانمانسوز باشد.

 




حاشیه های دیدار شهرداری اردبیل و خونه به خونه

دیدار شهرداری اردبیل و خونه به خونه بابل با حاشیه های زیادی همراه بود. اشاره به بخشی از این حاشیه ها خالی از لطف نمی تواند باشد.

– تماشاگران اردبیلی برای حمایت از شهرداری سنگ تمام گذاشتند. حضور نزدیک به 8 هزار تماشاگر و تشویق یکپارچه آنها از شروع مسابقه کاملا چشمگیر و قابل توجه بود.

– محسن زمانی داور پیشکسوت، ناظر فدراسیون در این دیدار بود که قبل از بازی سختگیری های وی در ارتباط با تماشاگران زیر جایگاه حاشیه ساز بود.

– شهردار اردبیل و صدیف بدری و محمد فیضی دو تن از منتخبان مردم در مجلس شورای اسلامی این بازی را از نزدیک تماشا کردند.

– در نیمه دوم  میرشاد ماجدی از کنار زمین با تماشاگران اردبیلی درگیری لفظی داشت . به نظر می رسید وی و برخی از نیمکت نشینان خونه به خونه از ایجاد حاشیه و به نوعی درگیر کردن تماشاگران بی میل نبودند.

– بعد از آنکه گل سالم اردبیل توسط داور در دقیقه 9 به دلیل آفساید مردود اعلام شد صدای اعتراض تماشاگران اردبیلی بلند شد و سوت های نامطمئن و لرزان داور دامنه اعتراض ها را گسترده کرد . در صحنه گل هرچند یکی از بازیکنان اردبیل در آفسابد بود اما هیچ نقشی یا حرکتی به نفع تیم انجام نداد و اصلا نمی دانست توپ کجا می رود.

– بازیکنانی که توسط شیخ لاری در چند دیدار اخیر از ترکیب اصلی دور بودند این فرصت را پیدا کردند تا بعنوان یار ثابت به میدان رقابت پا بگذارند.

– کارت زرد دومی که داور در دقایق پایانی به محمد نزهتی داد و محرومیت وی از بازی با پیکان را موجب شد تکمیل کننده کم لطفی تیم داوری به شهرداری اردبیل بود.

– گریه تماشاگران اردبیلی همزمان با به صدا درآوردن سوت پایان بازی صحنه های جالبی را در ورزشگاه ایجاد کرده بود. گریه تماشاگران مشخص کننده میزان محبوبیت تیم شهرداری در میان مردم اردبیل است.

– مهرداد میناوند مربی تیم خونه به خونه در دقیقه 93 به دستور داور از زمین بازی اخراج شد.




پنالتی بادآورده برای خونه به خونه

در روزی که همه چیز برای پیروزی شهرداری آماده بود ، لحظه ای غفلت همه امیدواری ها را به نامه امیدی و یاس تبدیل کرد.

شهرداری یکی از بهترین و زیباترین بازی فصل خود را در مقابل تیم متمول و پولدار خونه به خونه برگزار کرد و به راستی که شایسته برد در مقابل حریفی تا بن دندان مسلح بود ولی برای رسیدن به پیروزی و برخوردار شدن از یک حاشیه امنیت در جدول رده بندی را اجازه ندادند و تیم شهرداری در عین برتری با پذیرش گل سوم در آخرین دقایق بازی به نتیجه مساوی تن داد.

با بازی خوبی که شهرداری در مقابل بیش از 8 هزار تماشاگر خودی انجام داد نباید دروازه اش سه بار گشوده می شد. در حقیقت اشتباهات خط دفاع و کندی و کم دقتی آنها و اشتباه دروازه بان بر روی گل دوم ، تیم را از یک پیروزی و کسب سه امتیاز باز داشت و اتفاق افتاد آنچه نبایست به وقوع می پیوست.

با بازی ضعیف و کند بازیکنان خط دفاع این سوال می تواند مطرح شود که چرا به موقع به جذب بازیکنان مورد نیاز در این خط اقدام نشد و حتی در نیم فصل با انتقال یار موثر این خط نیز موافقت بعمل آمد.

تساوی به دست آمده در دیدار با خونه به خونه برای لحظاتی دنیا را برای تماشاگران اردبیلی سیاه کرد و مشاهده گریه تماشاگران علاقه مند اردبیل همزمان با به صدا درآمدن سوت پایان بازی دل آدمی را به درد می آورد. برخی از تماشاگران همچون افراد پدر مرده زار زار گریه می کردند و عاملین تیره روزی و ضعف تیم را به خدا واگذار می نمودند.

کارشناس داوری نیستم که در مورد داور به صراحت اعلام نظر بکنم و باید ادعای اردبیلی ها مبنی بر مشکوک بودن سوت داور را کارشناسان امر بررسی نمایند ولی آنچه در درون محوطه هیجده قدم اردبیل بلافاصله بعد از سومین گل این تیم رخ داد و داور با دمیدن در سوتش نقطه پنالتی را نشان داد مشکوک به نظر می رسید و اگر این ادعا تایید بشود چه کسی و چگونه باید احقاق حق نماید؟

تورج حق وردی در آبادان نیز داور اردبیل با صنعت نفت بود و آقایانی که چیدمان داوری را بر عهده دارند با چه منطق و دلیلی برای دو هفته متوالی یک داور را برای قضاوت دو دیدار یک تیم انتخاب می کنند؟ آیا در کشور با کمبود داور مواجه هستند و یا نمی دانستند که حق وردی هفته گذشته برای تیم اردبیل سوت زده است؟ آیا این انتخاب کاری معمولی و عقلانی به نظر می رسد؟

البته ممکن است که برخی ها بگویند چون اردبیلی ها به نتیجه دلخواه نرسیده اند مخالفت آغاز کرده اند ولی اگر گل درست و بدون نقص دریافت می کردند تماشاگران و علاقه مندان می توانستند اعتراض بکنند؟

امیدوارم که من اشتباه بکنم ولی تا آنجا که من دیدم تا زمانی که اردبیل 2 بر صفر عقب بود سوت داور سوت هایی بحق بود ولی بعد از به ثمر رسیدن گل اول اردبیل مسیر سوت ها کمی فرق کرده و باد آن به سمت مازندران می وزیدتا جاییکه آخر مثنوی برای شمالی ها خوش شد و با به دست آوردن یک پنالتی رسیده از آسمان با یک امتیاز اردبیل را ترک کردند.

در ارتباط با این بازی باز هم سخن خواهیم گفت.




هاچان قیامت توشر…..

خدا حفظ کند اژدر عمی را. آن مرد عاشق فوتبال و زحمتکش بزرگ و صادق ورزش. کسی که پایه های ورزشگاه تختی بر اساس زحمات شبانه روزی او جان گرفت و سال ها حفاظت و حراست از آن مجموعه را خود و خانواده اش بر عهده گرفتند و در کنار آنها رهبری تماشاگران فوتبال را نیز بدون کوچکترین توقعی  انجام داد و در سایه صداقت و درستی بود که همه او را دوست می داشتند .

فوتبالی های قدیمی اردبیل، اژدر عمی را دوست دارند و الآن که در  دوران بازنشستگی روزگار می گذراند یاد و خاطره اش برای همه فوتبالی های قدیمی گرامی است. صحبت از اژدر عمی یا همان اژدر بابازاده است.

هاچان قیامت توشر معروفترین، ناب ترین و پر محتوی ترین شعار دهه 60 و 70 فوتبال اردبیل و ورزشگاه تختی بود. زمانی که تماشاگران به رهبری اژدر عمی شعار هاچان قیامت توشر را سر می دادند بازیکنان اردبیلی انرژی مضاعفی دریافت می کردند و با یورش منطقی و حساب شده به دروازه حریفان، پیروزی را به دست آورده و تماشاگران را خوشحال می نمودند.

فردا سه شنبه 21 اردیبهشت ماه روز بزرگی برای اثبات حقانیت فوتبال اردبیل است . فردا روزی است که بازیکنان جوان و جویای نام شهرداری اردبیل مهر تایید بر توانایی های خود خواهند زد و با شجاعت و دلاوری هرچه تمام از حیثیت فوتبال اردبیل و شرف و آبروی خود دفاع می نمایند.

فردا روزی است که تماشاگران اردبیلی از همان آغاز مسابقه با حرارت و آهنگ کوبنده تیم را حمایت خواهند کرد و بازیکنان نیز در قبال آنها به عشق تماشاگران و پیشکسوتانی چون اژدر عمی بازی می کنند و دروازه حریف را می گشایند و برای بقاء در دسته یک همچنان امیدوار باقی می مانند.

فردا روزی است که شعار فراموش نشدنی اژدر عمی یعنی هاچان قیامت توشر باید بارها و بارها در ورزشگاه طنین انداز شود و با هر شعار مطمئنا موقعیتی مناسب و قابل قبول برای تیم شهرداری ایجاد می شود و امکان بدرقه تیم خونه به خونه با شکست از اردبیل فراهم خواهد شد.

تماشاگران اردبیل فردا ضمن اینکه اصول اخلاق ورزشی را رعایت می کنند و اجازه هیچگونه بی حرمتی به تیم مقابل را نداده و اوج فرهنگ و آگاهی مردم قهرمان اردبیل را به نمایش می گذارند از تشویق همه جانبه و یکپارچه تیم نیز کوتاهی نکرده و در هر شرایطی باید 90 دقیقه از این هدف چشم پوشی نکنند.

تماشاگری که در بدترین شرایط تیم را تنها نگذارد و بخصوص در لحظاتی از جریان بازی و عقب افتادن تیم سکوت اختیار نکند، می تواند بر خود ببالد و بر هوادار بودنش افتخار بکند.

امیدواریم فردا روز شادی و شادکامی و خوشحالی تماشاگران شهرداری و بازیکنان تیم باشد.