1

بازیکنان شهرداری می توانند غیر ممکن ها را ممکن کنند

تیم فوتبال شهرداری در دو هفته مانده به پایان رقابت های لیگ دسته یک، دو دیدار سرنوشت ساز پیش رو دارد. برای ماندن در لیگ دسته یک دو پیروزی مورد نیاز است و برای رسیدن به این هدف همتی دوچندان لازم است .

متاسفانه از آغاز فصل، فرصت ها یکی پس از دیگری از دست رفت و برخلاف همه انتظارات و پیش بینی ها نتیجه ای دور از شان و مرتبت بازیکنان و فوتبال اردبیل به دست آمد و اوج این بدشانسی ها و در مواردی کج رفتاری ها در آبادان خود را نشان داد و نتیجه ای غیر قابل قبول که مایه شرمندگی و خجلت بود به دست آمد.

این روزها حرف های زیادی در پیرامون سرنوشت تیم از همان آغاز فصل تا به اینجای کار زده می شود و هر کسی که به نوعی در ارتباط با تیم می باشد سعی می کند شرایط حاکم بر تیم را به نحوی توجیه کرده و با نشانه گرفتن نوک انتقادها به سوی دیگران به نوعی ساحت خود را از هر گونه اتهامی مبرا جلوه دهد.

باید بدانیم که در شرایط فعلی دنبال مقصر گشتن و این و آن را کوبیدن و بر ضعف فلان کس و دخالت های نابجای بهمان کس پا فشردن و یا از ضعف ها و قوت ها  گفتن نمی تواند کار موثری برای تیم انجام بدهد. هرچه بوده گذشته و معرفی کردن مقصر  و عوامل نابسامانی در تیم برای ما امتیاز و گل زده و پیروزی نخواهد شد . باید دفتر این گونه اظهار نظرها بسته اعلام شود و در این ارتباط به حرف و سخن و حاشیه سازی هیچ فردی گوش داده نشود .

به جرئت می توانم بگویم که از این به بعد بازیکنان تیم نقش اصلی، اساسی و تاثیر گذار در سرنوشت آن دارند و اگر آنها بخواهند و بتوانند به وظایفشان در دو هفته آینده عمل بکنند و با مدد گرفتن از هوش و توانایی دربست در اختیار تیم قرار بگیرند می توانند نسخه ای شفا بخش به تیم بنویسند و شهرداری را از وضعیتی که گرفتار شده است نجات بدهند.

اینکه بیاییم و با گشودن زخم های کهنه بخواهیم مشکلات را دوچندان بکنیم کاری قابل قبول نمی تواند باشد و بهتر است که کار را خود بازیکنان یکسره بکنند و آنها هستند که می توانند در دو بازی آینده کفه ترازو را به نفع شهرداری سنگین تر بکنند.

و اما بازیکنان جوان شهرداری می توانند غیر ممکن ها را ممکن کنند. باید به قدرت و توانایی جوانان ایران زمین و بازیکنان شهرداری اعتقاد داشت.یکی از ویژگی های جوان ایده آل این است که جوان باید جوهر داشته باشد. ورزشکار باید هنر و غیرت داشته باشد. جوان ورزشکار باید برای گام زدن در جاده موفقیت و پیشرفت بیش از هر چیز باید به خدا توکل داشته باشد، بجنگد و مبارزه بکند و تلاش نماید و زحمت بکشد تا به حق خود برسد. به حاشیه ها توجه نداشته باشد ، حرف شبه پدر خوانده ها را گوش نکند، روی پاهای خود بایستد و مطمئن باشد که با فرمان و دستور وجدانش عمل کرده و کم فروشی نکرده و نخواهد کرد تا با ادای وظیفه شب به راحتی سر به بالین بگذارد و در ساحت وجدان احساس شرمندگی نکند.

رسیدن به هدف موقعی دلچسب و شیرین و رضایت بخش است که آدمی پیش وجدان خودش راضی باشد و این میسر نخواهد شد مگر اینکه در زندگی مسیر درست را انتخاب بکند و به هیچ عنوان تلاش ننماید که از بیراهه و کجراهه به سوی هدف برود.

پس سخن من با تو بازیکن غیرتمند شهرداری است که جوهر خودت را در دو بازی آینده نشان بدهی . ایستادن و ثانیه ها را از دست دادن نمی تواند در این لحظات کاری پسندیده باشد. سه شنبه این هفته و دوشنبه هفته آینده به چیز دیگری جز پیروزی فکر نکنی. تک تک شما در تیم شهرداری لایق هستید و توانا و باید به داشته ها، هنر و قدرت خود ایمان داشته باشید و با دو پیروزی دلچسب و شیرین، هم تماشاگران اردبیلی را خوشحال کنید و هم دامن خودتان را از هر اتهامی مبرا نگهدارید. امیدواری به توان، غیرت، همت،شجاعت و لیاقت شما اعتقاد بر واقعیتی بدون انکار است و شما باید سه شنبه در ورزشگاه تختی اردبیل این ادعا را به اثبات برسانید

 




پایان تاریخ مصرف روسای هیات فوتبال استان ها

تاریخ مصرف برخی ها در تشکیلات فدراسیون فوتبال با برگزاری انتخابات و انتخاب مهدی تاج بعنوان رئیس فدراسیون فوتبال به پایان رسید.

همه اقدامات و حمایت ها و پشتیبانی ها و در برخی از موارد غیر قانونی عمل کردن های فدراسیون فوتبال و شخص کفاشیان به خاطر آررادیو ورزش در برنامه تازه های ورزشی در ساعت 11 روز شنبه هیجدهم اردیبهشت اعلام کرد که استاندار گیلان برای تیم ملوان 500 میلیون ریال کمک مالی کرد.

با شنیدن این خبر ناخودآگاه به یاد تیم شهرداری و چگونگی برخورد مسئولان استان با این تیم و موضع آنها در قبال تیم افتادم. دو سال است فریاد می زنیم که آقای استاندار جای دوری نخواهد رفت که برای یک بار هم که شده باشد تیم و گردانندگان آن را با حرف های خود دلگرم کنید. خواهش کردیم به خدا چیزی از بزرگواری شما کم نخواهد کرد اگر برای دقایقی در یکی از دیدارهای خانگی شهرداری در ورزشگاه حضور پیدا بکنید و نوشتیم و نوشتیم حداقل کمکی هر جند ناچیز به این تیم بکنید و یا در شرایط حادی که تیم با آن دست و پا می زد التماس کردیم جهت تقویت روحیه تیم، استاندار محترم پاداشی در نظر بگیرد تا شاید بتوان در بالا بردن روحیه تیم و کسب نتیجه ، موثر عمل کند ولی گویا حرف ورزشی نویسان در این استان خریدار ندارد و کسی اهمیتی به این درخواست ها و التماس ها و فریاد ها نمی دهد.

آنقدر مسئولین عزیز به حرف های دلسوختگان و دوستداران فوتبال گوش نکردند و به تذکرات داده شده در ارتباط با وجود برخی مسائل در درون تیم اهمیت قائل نشدند تا امروز تیم با یک بحران روبرو شده و در آستانه سقوط به دسته دو قرار گرفته است.

اگر شهرداری در لیگ دسته یک نماند و به نوعی با سقوط این تیم دل جوانان و دوستداران فوتبال منطقه بشکند باید آنهایی که می توانستند برای تقویت و حمایت تیم کاری بکنند و قدمی بردارند بر نداشتند فردای قیامت به عملکرد ضعیف خود در پیشگاه خداوند متعال باید پاسخگو باشند.

آنچه برای جامعه و بخصوص جامعه رسانه ای استان تا حدودی آشکار و روشن است ظرفیت بسیار کم مسئولین در روبرو شدن با نقد عملکردهاست و به بیانی دیگر آستانه انتقاد پذیری مسئولان ما در حدی بسیار پائین و دردناک قرار دارد.به جز برخی از افرادی که امروز چشم بسته و بدون هر گونه حساب و کتاب هر رفتار و کردار و عمل مسئولین را به حق و درست و اصولی می دانند عده ای نیز بر این اعتقاد دارند اگر انتقاد نشود بهتر است چرا که عواقبی چون محرومیت از برخی موارد را می تواند به دنبال داشته باشد.

در بساط و سفره گسترده ورزش و فوتبال کشور ، سهم اردبیل یک تیم دسته یکی است که آنهم گرفتار طوفانی شده است سهمگین و بس خطرناک که نجات پیدا کردن از آن کاری آسان و ساده نمی تواند باشد.

دوستی می گفت تو هم از فوتبال و تیم شهرداری و گلایه از مسئولین دست بردار . هر چند گذر تو به جلسات و مقر مسئولین نمی افتد می بینی فردا شما را از آفتابی شدن در ورزشگاه و تماشای مسابقات محروم بکنند.

در هر صورت به ملوان کمک می کنند تا زمینه بقای آن در لیگ برتر را فراهم کنند و علیرغم درخواست ها به شهرداری نیم نگاهی هم نمی کنند تا تیم به دسته دوم سقوط نماید.

ای امروز بود که باید به نفع او و یا فرد مورد حمایتش در گلدان ریخته می شد.

اگر می بینیم که از دو سال قبل رئیس فدراسیون و یار وانصار وی چشم بر روی واقعیت های موجود بسته و به نحوی حاضر به از دست دادن یاران خود نبودند به نظر می رسد امروز با مشخص شدن تکلیف ریاست و عوض شدن صندلی کفاشیان با تاج دیگر حساسیت های قبلی و حمایت های کورکورانه جایی در برنامه های فدراسیون نداشته باشد.

تا انتخاباتی دیگر چهار سال فرصت بوده و زمان باقی است و بنابر این هر کسی که در انتخابات روسای هیات های استان ها بتوانند رای بیاورند برای آرام کردن و همراه نمودنشان فرصت زیادی وجود دارد و مطمئنا  همانند دو سال اخیر فدراسیون نشینان این روزها خود را در معرض انتقاد ها و گلایه ها قرار نمی دهند چرا که با حمایت از برخی ها در انتخابات فدراسیون به خواسته خود رسیده اند و به راحتی می توانند پشت کسانی را که فکر می کردند کفاشیان و دوستانش تا ابد ریاست آنها را تامین کرده اند ، خالی می کنند و با افراد و چهره های جدید فصلی نو را در اداره فدراسیون باز می کنند.

از همان لحظه ای که اعضای مجمع و بخصوص روسای هیات های استانی رای خود را به نفع کفاشیان و تاج در گلدان ها ریختند رشته های اخوت و حمایت و پشتیبانی میان آنها و رئیس فدراسیون از هم گسسته شد و کار ها به روال چهار سال قبل برگشت داده شد و به قولی روز از نو و روزی از نو.

به نظر می رسد مهدی تاج برای هیات های استانی با یک دید وسیع و کارشناسانه و به دور از هر گونه جانبداری و حرکات احساسی نگاه کرده و برنامه ریزی کند و برای اینکه بتواند از همان آغاز فعالیت مقبولیت خود را در بین دوستداران فوتبال در سطح کشور افزایش دهد با بررسی کامل عملکرد روسای هیات های استانی  و جایگاه روسای هیات ها در بین مردم و فوتبالی ها  نسبت به برگزاری انتخابات سالم در هیات های استانی سراسر کشور اقدام نماید.

مسلما تاج با رزومه ای که دارد با فعالیت افرادی ضعیف، ناکارآمد ، نا لایق، ناشناخته در فوتبال و صحنه ساز و صحنه پرداز و باند باز و خود محور موافق نخواهد بود. تاج با رئیسی که توسط زیر دستانش کتک بخورد ودر مقابل برخی ها بمانند موم نرم باشد و در راستای تامین منافع خود و دوستانش حق را زیر پا بگذارد، کوتاه نمی آید و در برنامه هایش برای این قبیل افراد جایی در نظر نمی گیرد.

تاج همیشه در سخنان و اقدامات خود تلاش کرده است که خود را آدمی صادق و طرفدار راستگویی جلوه دهد و بنابر این باید با کسانی که در کارهایشان صادق نبوده و دروغ را چون نقل و نبات به کار می بندند مبارزه نماید و نسبت به حذف آنها از فوتبال استان ها اقدام کند تا به این ترتیب بتواند برخی از هیات ها را از وجود این صفت مذموم و ناپسند پاک و منزه نماید.

به انتظار می نشینیم تا اقدامات تاج را در جهت بهبود بخشیدن به امور فوتبال استان ها و حل مشکلات مدیریت آنها شاهد باشیم.

 




کمک ۵۰۰ میلیون ریالی استاندار گیلان به ملوان و …..

رادیو ورزش در برنامه تازه های ورزشی در ساعت 11 روز شنبه هیجدهم اردیبهشت اعلام کرد که استاندار گیلان برای تیم ملوان 500 میلیون ریال کمک مالی کرد.

با شنیدن این خبر ناخودآگاه به یاد تیم شهرداری و چگونگی برخورد مسئولان استان با این تیم و موضع آنها در قبال تیم افتادم. دو سال است فریاد می زنیم که آقای استاندار جای دوری نخواهد رفت که برای یک بار هم که شده باشد تیم و گردانندگان آن را با حرف های خود دلگرم کنید. خواهش کردیم به خدا چیزی از بزرگواری شما کم نخواهد کرد اگر برای دقایقی در یکی از دیدارهای خانگی شهرداری در ورزشگاه حضور پیدا بکنید و نوشتیم و نوشتیم حداقل کمکی هر جند ناچیز به این تیم بکنید و یا در شرایط حادی که تیم با آن دست و پا می زد التماس کردیم جهت تقویت روحیه تیم، استاندار محترم پاداشی در نظر بگیرد تا شاید بتوان در بالا بردن روحیه تیم و کسب نتیجه ، موثر عمل کند ولی گویا حرف ورزشی نویسان در این استان خریدار ندارد و کسی اهمیتی به این درخواست ها و التماس ها و فریاد ها نمی دهد.

آنقدر مسئولین عزیز به حرف های دلسوختگان و دوستداران فوتبال گوش نکردند و به تذکرات داده شده در ارتباط با وجود برخی مسائل در درون تیم اهمیت قائل نشدند تا امروز تیم با یک بحران روبرو شده و در آستانه سقوط به دسته دو قرار گرفته است.

اگر شهرداری در لیگ دسته یک نماند و به نوعی با سقوط این تیم دل جوانان و دوستداران فوتبال منطقه بشکند باید آنهایی که می توانستند برای تقویت و حمایت تیم کاری بکنند و قدمی بردارند بر نداشتند فردای قیامت به عملکرد ضعیف خود در پیشگاه خداوند متعال باید پاسخگو باشند.

آنچه برای جامعه و بخصوص جامعه رسانه ای استان تا حدودی آشکار و روشن است ظرفیت بسیار کم مسئولین در روبرو شدن با نقد عملکردهاست و به بیانی دیگر آستانه انتقاد پذیری مسئولان ما در حدی بسیار پائین و دردناک قرار دارد.به جز برخی از افرادی که امروز چشم بسته و بدون هر گونه حساب و کتاب هر رفتار و کردار و عمل مسئولین را به حق و درست و اصولی می دانند عده ای نیز بر این اعتقاد دارند اگر انتقاد نشود بهتر است چرا که عواقبی چون محرومیت از برخی موارد را می تواند به دنبال داشته باشد.

در بساط و سفره گسترده ورزش و فوتبال کشور ، سهم اردبیل یک تیم دسته یکی است که آنهم گرفتار طوفانی شده است سهمگین و بس خطرناک که نجات پیدا کردن از آن کاری آسان و ساده نمی تواند باشد.

دوستی می گفت تو هم از فوتبال و تیم شهرداری و گلایه از مسئولین دست بردار . هر چند گذر تو به جلسات و مقر مسئولین نمی افتد می بینی فردا شما را از آفتابی شدن در ورزشگاه و تماشای مسابقات محروم بکنند.

در هر صورت به ملوان کمک می کنند تا زمینه بقای آن در لیگ برتر را فراهم کنند و علیرغم درخواست ها به شهرداری نیم نگاهی هم نمی کنند تا تیم به دسته دوم سقوط نماید.




سیلی به حیثیت فوتبال اردبیل

شکست سنگین تیم فوتبال شهرداری در چارچوب هفته سی وششم لیگ دسته یک در آبادان، شکست تلخی برای فوتبال استان بود. استانی که از لحاظ داشتن استعدادها می تواند حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد چگونه در یک دیدار دست و پا بسته ظاهر می شود؟

نمی دانم عیب و ایراد کار در این دیدار کجا بود؟ آیا همان دلایلی که بعد از باخت ها گفته می شود ، دلایلی چون دوری راه، وضعیت آب و هوا و خستگی در آن دخیل بوده است و یا دلایل دیگری بوده است؟ آیا تیم از درون مشکل دارد؟ چرا نباید وافعیت ها را گفت و بیان کرد. آیا آن تماشاگری که بعد از به صدا درآمدن سوت بازی زار زار گریست نباید علت ناکامی را بداند.

در آغاز فصل امیدواری ایجاد کرده و هر پیروزی را بزرگ نمودند و با بال و پر دادن به برخی از مسایل ، توقع را بالا بردند و حالا در شرایطی گیر کرده ایم که هر لغزش و کوتاهی در دو هفته آینده می تواند عواقب ناخوشایندی برای فوتبال اردبیل داشته باشد.

بازیکنانی که روز گذشته عاجز از یک حرکت ابتدایی در زمین بوده و توان راه رفتن نداشتند چگونه می توانند شکست سنگین و تحقیر فوتبال اردبیل را توجیه نمایند.

مگر چه اتفاقی می افتد که در فاصله یک هفته بعد از بازی با آلومینیوم اراک تیم 360 درجه تغییر می کند و دیگر از طراوت و شادابی و روحیه جنگندگی در آن اثری دیده نمی شود.

تا بازی خونه به خونه باز گرداندن روحیه از دست رفته و ریکاوری روحی و روانی تیم کاری بس بزرگ و ضروری است که کادر فنی قبل از هر چیز باید آن را در نظر گرفته و در کمترین زمان ممکن در این کار موفق بشود.

برد و باخت اصول جدا ناشدنی از رقابت های ورزشی است اما چگونه باختن از اهمیت بیشتری برخوردار می  باشد. در یک مسابقه فوتبال باخت آبرومندانه همراه با ارائه یک بازی زیبا و قابل قبول می تواند قابل تحمل باشد ولی اگر باختی در شرایط غیر عادی و با بازی غیر منطقی و با یک نوع بی تفاوتی همراه باشد تحملش سخت و زجر آور می شود.

بازیکنانی که مدعی بوده و بازی در لیگ برتر را حق خود می دانند و با یک یا دو بازی نیمکت نشینی زمین و زمان را به هم می دوزند و یا ماندن به مدت چند هفته در کنار خط را گناهی بزرگ و نابخشودنی به شمار می آورند برای این نتیجه به دست آمده چه توجیهی می توانند داشته باشند؟

آقایان فیلم بازی با صنعت نفت را دوباره با دقت ببینند مطمئنا به این نتیجه می رسند که هر گونه انتقاد از آنها بحق بوده و ضعف و کم تحرکی و بی دقتی تک تک آنها در بازی محرز بوده است و بنابراین برای اینکه این ذهنیت ها را پاک کرده و بر توانایی و قدرت خود صحه بگذارند برای رویارویی با خونه به خونه و کسب یک پیروزی خود را از هر نظر آماده کنند.




سیلی به حیثیت فوتبال اردبیل

شکست سنگین تیم فوتبال شهرداری در چارچوب هفته سی وششم لیگ دسته یک در آبادان، شکست تلخی برای فوتبال استان بود. استانی که از لحاظ داشتن استعدادها می تواند حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد چگونه در یک دیدار دست و پا بسته ظاهر می شود؟

نمی دانم عیب و ایراد کار در این دیدار کجا بود؟ آیا همان دلایلی که بعد از باخت ها گفته می شود ، دلایلی چون دوری راه، وضعیت آب و هوا و خستگی در آن دخیل بوده است و یا دلایل دیگری بوده است؟ آیا تیم از درون مشکل دارد؟ چرا نباید وافعیت ها را گفت و بیان کرد. آیا آن تماشاگری که بعد از به صدا درآمدن سوت بازی زار زار گریست نباید علت ناکامی را بداند.

در آغاز فصل امیدواری ایجاد کرده و هر پیروزی را بزرگ نمودند و با بال و پر دادن به برخی از مسایل ، توقع را بالا بردند و حالا در شرایطی گیر کرده ایم که هر لغزش و کوتاهی در دو هفته آینده می تواند عواقب ناخوشایندی برای فوتبال اردبیل داشته باشد.

بازیکنانی که روز گذشته عاجز از یک حرکت ابتدایی در زمین بوده و توان راه رفتن نداشتند چگونه می توانند شکست سنگین و تحقیر فوتبال اردبیل را توجیه نمایند.

مگر چه اتفاقی می افتد که در فاصله یک هفته بعد از بازی با آلومینیوم اراک تیم 360 درجه تغییر می کند و دیگر از طراوت و شادابی و روحیه جنگندگی در آن اثری دیده نمی شود.

تا بازی خونه به خونه باز گرداندن روحیه از دست رفته و ریکاوری روحی و روانی تیم کاری بس بزرگ و ضروری است که کادر فنی قبل از هر چیز باید آن را در نظر گرفته و در کمترین زمان ممکن در این کار موفق بشود.

برد و باخت اصول جدا ناشدنی از رقابت های ورزشی است اما چگونه باختن از اهمیت بیشتری برخوردار می  باشد. در یک مسابقه فوتبال باخت آبرومندانه همراه با ارائه یک بازی زیبا و قابل قبول می تواند قابل تحمل باشد ولی اگر باختی در شرایط غیر عادی و با بازی غیر منطقی و با یک نوع بی تفاوتی همراه باشد تحملش سخت و زجر آور می شود.

بازیکنانی که مدعی بوده و بازی در لیگ برتر را حق خود می دانند و با یک یا دو بازی نیمکت نشینی زمین و زمان را به هم می دوزند و یا ماندن به مدت چند هفته در کنار خط را گناهی بزرگ و نابخشودنی به شمار می آورند برای این نتیجه به دست آمده چه توجیهی می توانند داشته باشند؟

آقایان فیلم بازی با صنعت نفت را دوباره با دقت ببینند مطمئنا به این نتیجه می رسند که هر گونه انتقاد از آنها بحق بوده و ضعف و کم تحرکی و بی دقتی تک تک آنها در بازی محرز بوده است و بنابراین برای اینکه این ذهنیت ها را پاک کرده و بر توانایی و قدرت خود صحه بگذارند برای رویارویی با خونه به خونه و کسب یک پیروزی خود را از هر نظر آماده کنند.




سیلی به حیثیت فوتبال اردبیل

شکست سنگین تیم فوتبال شهرداری در چارچوب هفته سی وششم لیگ دسته یک در آبادان، شکست تلخی برای فوتبال استان بود. استانی که از لحاظ داشتن استعدادها می تواند حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد چگونه در یک دیدار دست و پا بسته ظاهر می شود؟
نمی دانم عیب و ایراد کار در این دیدار کجا بود؟ آیا همان دلایلی که بعد از باخت ها گفته می شود ، دلایلی چون دوری راه، وضعیت آب و هوا و خستگی در آن دخیل بوده است و یا دلایل دیگری بوده است؟ آیا تیم از درون مشکل دارد؟ چرا نباید وافعیت ها را گفت و بیان کرد. آیا آن تماشاگری که بعد از به صدا درآمدن سوت بازی زار زار گریست نباید علت ناکامی را بداند.
در آغاز فصل امیدواری ایجاد کرده و هر پیروزی را بزرگ نمودند و با بال و پر دادن به برخی از مسایل ، توقع را بالا بردند و حالا در شرایطی گیر کرده ایم که هر لغزش و کوتاهی در دو هفته آینده می تواند عواقب ناخوشایندی برای فوتبال اردبیل داشته باشد.
بازیکنانی که روز گذشته عاجز از یک حرکت ابتدایی در زمین بوده و توان راه رفتن نداشتند چگونه می توانند شکست سنگین و تحقیر فوتبال اردبیل را توجیه نمایند.
مگر چه اتفاقی می افتد که در فاصله یک هفته بعد از بازی با آلومینیوم اراک تیم 360 درجه تغییر می کند و دیگر از طراوت و شادابی و روحیه جنگندگی در آن اثری دیده نمی شود.
تا بازی خونه به خونه باز گرداندن روحیه از دست رفته و ریکاوری روحی و روانی تیم کاری بس بزرگ و ضروری است که کادر فنی قبل از هر چیز باید آن را در نظر گرفته و در کمترین زمان ممکن در این کار موفق بشود.
برد و باخت اصول جدا ناشدنی از رقابت های ورزشی است اما چگونه باختن از اهمیت بیشتری برخوردار می  باشد. در یک مسابقه فوتبال باخت آبرومندانه همراه با ارائه یک بازی زیبا و قابل قبول می تواند قابل تحمل باشد ولی اگر باختی در شرایط غیر عادی و با بازی غیر منطقی و با یک نوع بی تفاوتی همراه باشد تحملش سخت و زجر آور می شود.
بازیکنانی که مدعی بوده و بازی در لیگ برتر را حق خود می دانند و با یک یا دو بازی نیمکت نشینی زمین و زمان را به هم می دوزند و یا ماندن به مدت چند هفته در کنار خط را گناهی بزرگ و نابخشودنی به شمار می آورند برای این نتیجه به دست آمده چه توجیهی می توانند داشته باشند؟
آقایان فیلم بازی با صنعت نفت را دوباره با دقت ببینند مطمئنا به این نتیجه می رسند که هر گونه انتقاد از آنها بحق بوده و ضعف و کم تحرکی و بی دقتی تک تک آنها در بازی محرز بوده است و بنابراین برای اینکه این ذهنیت ها را پاک کرده و بر توانایی و قدرت خود صحه بگذارند برای رویارویی با خونه به خونه و کسب یک پیروزی خود را از هر نظر آماده کنند.




سیلی به حیثیت فوتبال اردبیل

شکست سنگین تیم فوتبال شهرداری در چارچوب هفته سی وششم لیگ دسته یک در آبادان، شکست تلخی برای فوتبال استان بود. استانی که از لحاظ داشتن استعدادها می تواند حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد چگونه در یک دیدار دست و پا بسته ظاهر می شود؟
نمی دانم عیب و ایراد کار در این دیدار کجا بود؟ آیا همان دلایلی که بعد از باخت ها گفته می شود ، دلایلی چون دوری راه، وضعیت آب و هوا و خستگی در آن دخیل بوده است و یا دلایل دیگری بوده است؟ آیا تیم از درون مشکل دارد؟ چرا نباید وافعیت ها را گفت و بیان کرد. آیا آن تماشاگری که بعد از به صدا درآمدن سوت بازی زار زار گریست نباید علت ناکامی را بداند.
در آغاز فصل امیدواری ایجاد کرده و هر پیروزی را بزرگ نمودند و با بال و پر دادن به برخی از مسایل ، توقع را بالا بردند و حالا در شرایطی گیر کرده ایم که هر لغزش و کوتاهی در دو هفته آینده می تواند عواقب ناخوشایندی برای فوتبال اردبیل داشته باشد.
بازیکنانی که روز گذشته عاجز از یک حرکت ابتدایی در زمین بوده و توان راه رفتن نداشتند چگونه می توانند شکست سنگین و تحقیر فوتبال اردبیل را توجیه نمایند.
مگر چه اتفاقی می افتد که در فاصله یک هفته بعد از بازی با آلومینیوم اراک تیم 360 درجه تغییر می کند و دیگر از طراوت و شادابی و روحیه جنگندگی در آن اثری دیده نمی شود.
تا بازی خونه به خونه باز گرداندن روحیه از دست رفته و ریکاوری روحی و روانی تیم کاری بس بزرگ و ضروری است که کادر فنی قبل از هر چیز باید آن را در نظر گرفته و در کمترین زمان ممکن در این کار موفق بشود.
برد و باخت اصول جدا ناشدنی از رقابت های ورزشی است اما چگونه باختن از اهمیت بیشتری برخوردار می  باشد. در یک مسابقه فوتبال باخت آبرومندانه همراه با ارائه یک بازی زیبا و قابل قبول می تواند قابل تحمل باشد ولی اگر باختی در شرایط غیر عادی و با بازی غیر منطقی و با یک نوع بی تفاوتی همراه باشد تحملش سخت و زجر آور می شود.
بازیکنانی که مدعی بوده و بازی در لیگ برتر را حق خود می دانند و با یک یا دو بازی نیمکت نشینی زمین و زمان را به هم می دوزند و یا ماندن به مدت چند هفته در کنار خط را گناهی بزرگ و نابخشودنی به شمار می آورند برای این نتیجه به دست آمده چه توجیهی می توانند داشته باشند؟
آقایان فیلم بازی با صنعت نفت را دوباره با دقت ببینند مطمئنا به این نتیجه می رسند که هر گونه انتقاد از آنها بحق بوده و ضعف و کم تحرکی و بی دقتی تک تک آنها در بازی محرز بوده است و بنابراین برای اینکه این ذهنیت ها را پاک کرده و بر توانایی و قدرت خود صحه بگذارند برای رویارویی با خونه به خونه و کسب یک پیروزی خود را از هر نظر آماده کنند.




همه دنیا به من بخندند اما هوادارانم اشک نریزند

همه دنیا به من بخندند اما هوادارانم اشک نریزند. این جمله زیبا را یکی از نام آورترین و وفادارترین بازیکنان تاریخ فوتبال جهان بر زبان رانده  است. پائولو مالدینی ستاره میلان ایتالیا  کسی که نزدیک به بیست سال در یک باشگاه توپ زد و به تمام پیشنهادات نه گفت و بالغ بر 900 مرتبه در طول نزدیک به بیست سال با پیراهن میلان پا به میدان گذاشت در مصاحبه ای این حرف ها را گفته است .

در دهه 90 تیم های بزرگ دنیا پیشنهادات اغوا کننده ای به مالدینی دادند اما او هیچگاه در مقابل دلارهای وسوسه کننده تیم های اروپایی قامت خم نکرد . در آن سال ها بزرگترین تیم های دنیا به سراغ مالدینی رفتند ، از انگلستان منچستر یونایتد، چلسی و لیورپول، از آلمان بایرن مونیخ و هامبورگ و… سرانجام از باشکوه ترین باشگاههای جهان و معتبرترین لیگ دنیا، لالیگای اسپانیا، هم ریال مادرید و هم بارسلونا بارها و دفعات متعدد سعی کردند این مدافع افسانه ای فوتبال ایتالیا را به جمع ستاره های خود اضافه کنند ولی پائولو هیچگاه در مورد چگونگی پیشنهادات آنها سوال هم نکرد.

در همان سالها روزنامه دیلی اکسپرس مصاحبه مفصلی با پائولو انجام داد و خبرنگار از وی پرسید که چگونه او در مقابل قرارداد های رویایی بخاطر وفاداری به پیراهن باشگاه سر خم نمی کند و حاضر به ترک باشگاه نمی شود؟

او در قسمتی از جواب به این سوال می گوید: می دانم در فوتبال امروز اگر از تعصب به پیراهن باشگاهی حرف بزنی به تو می خندند…..اما من حاضرم تمام مردم دنیا بهم بخندند ، ولی اشک به چشمان عاشقان میلان ننشانم و اینگونه بود که در روز خداحافظی پائولو مالدینی از فوتبال و آویزان کردن کفشهایش ، هواداران میلان و مردم فوتبالدوست این شهر، در حد یک اسطوره ابدی با پائولی وداع کردند.

این مقدمه را نوشتم که بگویم مطمئنا بازیکنان تیم شهرداری و آنهاییکه فردا بنا به تشخیص کادر فنی برای دیدار با صنعت نفت آبادان قدم به میدان رقابت خواهند گذاشت اینچنین فکر خواهند کرد و اجازه نخواهند داد که تماشاگرانی صادق و بی ریا زانوی غم در بغل بگیرند و اشک از چشمانشان جاری کنند.

واقعیت این است که برای تیم ها و باشگاهها، مدیران و دست اندرکاران و کادر فنی امروز می آیند و فردایی دیگر مسئولیت خود را به دیگری می سپارند و ممکن است بعد از واگذاری پست حتی برای یک دفعه که شده سراغی از تیم نگیرند ولی این تماشاگران هستند که در همه حال و در هر شرایطی تیم را تنها نمی گذارند و با موفقیت تیم خوشحال می شوند و با باخت و کسب نتایج ضعیف افسرده و غمگین می شوند و به راستی که مالک اصلی تیم هایی مانند شهرداری تماشاگران آن می باشد و لا غیر.

بنابر این انتظار می رود بازیکنان شهرداری فردا فقط و فقط بخاطر تماشاگران، بخاطر آنهایی که در هر شرایطی از حمایت تیم و بازیکنان پا پس نگذاشتند  آنچه در توان دارند را در طبق اخلاص بگذارند و برای 90 دقیقه همه مشکلات، بی توجهی ها و ناراحتی ها را فراموش کرده و به اشک تماشاگران اردبیلی فکر کنند و هم قسم شوند تا زمینه شادی، سرور ، شادمانی، شعف و خوشحالی جامعه ورزش و هوادارن تیم را فراهم نمایند.




این فرصت بزرگ را از دست ندهید

شهرداری اردبیل فردا در آبادان یک گام دیگر برای تعیین تکلیف در لیگ آزادگان بر می دارد. گامی که می تواند برای فوتبال استان و برای دوستداران و هواداران آن در منطقه از اهمیت بسزایی برخوردار باشد.

تماشاگران اردبیلی انتظار دارند کادر فنی و بازیکنان تا آنجا که در توان دارند برای این دیدار همه توان  و قدرت خود را به کار گیرند . سه بازی هفته های آخر لیگ برای اثبات حقانیت و توانایی های کادر فنی و بازیکنان فرصت بزرگی است و عزیزان این فرصت بزرگ را نباید از دست بدهند.

بارها گفته شده و اعتقاد بر آن داریم که بازیکنان در فصل جاری با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده اند. همین تعویض های مکرر سرمربی، عدم پرداخت بموقع مطالبات و ناهماهنگی در برخی از امور می تواند بر تمرکز بازیکنان و کادر فنی، نحوه بازی و نتیجه گرفتن موثر باشد و لی آیا در سه هفته مانده به پایان لیگ برخی از حرکت ها می توانند تاثیر آنچنانی در بهبود وضعیت موجود داشته باشند؟ برخی از اظهارنظرها و حرکت ها اگر ناخواسته باشند کاری بیهوده و نوعی خودزنی به شمار می آید و اما اگر کسانی با طرح و نقشه قبلی و با اجرای یک نمایشنامه در فکر و اندیشه ایجاد حاشیه در تیم بوده و در لباس یک دوست و مسئول نقش دشمنی خطرناک و سهمگین را بازی کنند باید بدانند که دیر یا زود رسوای خاص و عام خواهند شد.

تیم در وضعیتی به سر می برد که کوچکترین حرکت احساسی ، نسنجیده، ناشیانه و خارج از عرف می تواند نابودی و فنا را به دنبال داشته باشد و اگر کسانی  به دلایل مختلف در اندیشه ضربه زدن به تیم در نقش دلسوخته و عاشق آن هستند بدانند تیم چه در دسته یک بماند و چه سقوط بکند چهره واقعی آنها از زیر نقاب بیرون آمده و همه چیز برای جامعه ورزش و فوتبال آشکار خواهد شد.

تیم فوتبال شهرداری امانت بزرگی از سوی جوانان و مردم ورزش دوست استان اردبیل است که به دست کادر فنی، بازیکنان و مدیران سپرده شده است. هر حرکتی از سوی امانتداران بر خلاف نظر و خواست صاحبان اصلی تیم گناه نابخشودنی و خیانتی بزرگ به حساب می اید که در تاریخ ورزش و فوتبال این دیار ماندنی خواهد شد. باید بر حکم وظیفه از این امانت بخوبی محافظت شود و در پایان فصل در همان جایگاهی که تحویل گرفته اند به صاحبان اصلی اش تحویل داده شود و مسلما اگر غیر از این باشد مردم عاملان کسب نتایج ضعیف و ایجاد کنندگان حاشیه را نخواهند بخشید.

در سه بازی باقیمانده از فصل بازیکنان تیم شهرداری فارغ از هر مسئله ای باید کاملا حرفه ای رفتار نمایند. باید برای موفقیت تلاش و برنامه ریزی داشته باشند. رقابت سخت و در عین حال جوانمردانه ای را به نمایش بگذارند و اخلاق حرفه ای را رعایت کنند. در اخلاق حرفه ای تعصب تیمی جایگاه ویژه ای دارد و اگر به همین دو کلمه توجه شود و با جان ودل پذیرفته شود مطمئنا در هر سه دیدار کسب نتایج دلخواه نمی تواند دور از دسترس باشد.

یکی دیگر از نمادهای اخلاق حرفه ای در فوتبال احترام نهادن به رای و نظر کادر فنی است. قرار نگرفتن در لیست و یا در تعویض ها و روی نیمکت نشستن ها بازیکنی که مدعی داشتن تعصب و عشق ورزیدن به پیراهن تیم و باشگاه می باشد حق هیچگونه اعتراض و حتی زمزمه با خود را ندارد. حرف زیاد زده می شود ولی مدعیان باید در عمل ادعای خود را به اثبات برسانند.

به همت و غیرت و قدرت و توانایی تک تک بازیکان زحمتکش تیم اعتقاد داشته و امید آن داریم فردا در آبادان و دو هفته دیگر در اردبیل و تهران، آنها پیام آور شادی، سرور و خوشحالی برای مردم اردبیل باشند و به دور از هرگونه تعارف این امر دور از دسترس آنها نبوده و نیست.

حرف های زیادی برای گفتن وجود دارد اما در حال حاضر امکان نوشتن و بیان آنها نبوده و نیست. به انتظار می نشینیم تا لیگ همراه با موفقیت به پایان برسد آنگاه حرف های زیادی برای گفتن خواهیم داشت.




سفسطه در فوتبال استان اردبیل

 دو شاگرد از استادشان پرسیدند: “سفسطه چیست؟

استاد کمی فکر کرد و جواب داد: “گوش کنید، مثالی می زنم، دو مرد پیش من می آیند. یکی تمیز و دیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد می کنم حمام کنند. شما فکر می کنید، کدام یک این کار را انجام دهند؟

هر دو شاگرد یک زبان جواب دادند: “خوب مسلما کثیفه!”

استاد گفت: “نه، تمیزه. چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر آن را نمی داند. پس چه کسی حمام می کند؟

حالا شاگردان می گویند: “تمیزه!”

استاد جواب داد: “نه، کثیفه، چون او به حمام احتیاج دارد” و باز پرسید: “خوب، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند؟

یک بار دیگر شاگردها گفتند: “کثیفه!”

استاد گفت: “اما نه، البته که هر دو! تمیزه به حمام عادت دارد و کثیفه به حمام احتیاج دارد. خوب بالاخره کی حمام می گیرد؟

بچه ها با سر درگمی جواب دادند: “هر دو!”

استاد این بار توضیح می دهد: “نه، هیچ کدام! چون کثیفه به حمام عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد!”

شاگردان با اعتراض گفتند: “بله درسته، ولی ما چطور می توانیم تشخیص دهیم؟ هر بار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است.”

استاد در پاسخ گفت: “خوب پس متوجه شدید، این یعنی سفسطه! خاصیت سفسطه بسته به این است که چه چیزی را بخواهی ثابت کنی!”

عزیزان با مطالعه این مثال می توانند برنامه ورزش، تلاش و نشاط شنبه گذشته را به خاطر بیاورند و جواب دبیر هیات فوتبال استان را در ارتباط با سخنان دو نفر از پیشکسوتان داوری و یکی از مربیان زحمتکش شهرستان مشگین شهر را در ذهن مرور بکنند و آنگاه قضاوت نمایند که جواب های داده شده به این عزیزان درست در ارتباط با سوالات و موارد مطرح شده توسط آنها بوده است یا نه؟

وقتی این برنامه را دو روز بعد از پخش آن موفق به تماشا شدم شنیدن جواب های بی ربط و خارج از موضوع از فردی که تا حدی در فوتبال اردبیل بازی کرده و مربیگری نموده است تعجب آور بود. انتظار از پیشکسوتان و آنهایی که مدعی خدمت به فوتبال و ورزش هستند جز صداقت و راستی نیست . وقتی که دبیر هیات در سخنان خود به پیشکسوتان استان درود فرستاد ،پسندیده نبود که دقایقی بعد از آن دو تن از زحمتکشان فوتبال و پیشکسوتان داوری استان را دروغگو قلمداد نماید. نمی دانم شاید من نگارنده این مطلب اشتباه می کنم و علیرغم اینکه چندین بار صحبت های مطرح شده را گوش کردم ولی باز امیدوارم که من اشتباه شنیده باشم چرا که شایسته نیست بخاطر دو روز ماندن در پست و مقام از هر طرف و فردی که بوده باشد حرمت ها را زیر پا بگذاریم و در یک رسانه جمعی با دروغگو قلمداد کردن یکدیگر نوع نگرش جوانان به پیشکسوتان فوتبال استان را تغییر بدهیم.

این مطلب در روشن شدن ابعادی از مصاحبه های انجام یافته در آن برنامه نوشته می شود تا بدین ترتیب از آنهایی که در عین ناانصافی، دروغگو و حاشیه ساز قلمداد شدند دفاع نماییم و با بیان  مطالبی قضاوت را به دوستداران و علاقه مندان به فوتبال واگذار کنیم هر چند که اعتقاد بر این داریم دبیر هیات فوتبال استان در مقطعی به عنوان بازیکن ، مربی برای فوتبال استان زحمت کشیده و بنابر این انتظار از وی این است که حداقل در برخورد با کسانی که بمانند وی خاک فوتبال خورده اند منصفانه ، عادلانه و بی طرفانه برخورد نماید چرا که باید اعتقاد بر این داشته باشیم که:

حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد

زمانه را ورقی، دفتری و دیوانیست

در این فرصت به دو مورد در ارتباط با مصاحبه یاد شده به طور خلاصه اشاره می شود:

1- ایرج امین فر و جلیل پیشکار گله مند بودند از اینکه در چهار سال گذشته در اردبیل کلاس داوری برگزار نشده، هیات فوتبال استان کمیته داوران شهرستان اردبیل را قبول ندارد، جمعیت داوری اردبیل کاهش یافته و به نوعی کفگیر آن به ته دیگ خورده است، داوران شهرستان اردبیل برای همکاری با کمیته داوران شهرستان اردبیل مورد تهدید قرار می گیرند و در نهایت اینکه در چهار سال گذشته اقداماتی انجام یافته که مرگ و نابودی داوری اردبیل را رقم زده است.

دبیر هیات استان در جواب این بحث ها گفت: ادعای  اینکه داوری اردبیل صفر است واقعیت ندارد، 30 داور در مسابقات کشوری فعال است و تعدا داوران فعال در رقابت های لیگ چهار سال قبل 15 نفر بوده که این تعداد الان به 30 نفر افزایش یافته است.

امین فر و پیشکار مشکلات داوری شهرستان اردبیل را مطرح کرده اند. آنها از دست اندرکاران کمیته داوری هیات شهرستان می باشند ولی دبیر هیات در جواب آنها به آمار استان اشاره می کند. آنها مدعی افت داوری فوتبال در شهرستان اردبیل هستند ولی وی به افزایش داوران فعال در چهار سال گذشته در استان اشاره می کند.

اگر شهرستان اردبیل 30 داور فعال در رقابت های کشوری دارد بجا خواهد بود آقایان اسم آنها را منتشر کنند . وقتی مشکل شهرستان اردبیل مطرح است چرا برای سرپوش گذاشتن به برخی از مسائل با ارائه آمار استانی در منحرف کردن افکار عمومی تلاش می شود؟

باید پرسید آیا داوران فعال شهرستان اردبیل به هفت نفر می رسد؟ داورانی از شهرستان اردبیل که در فصل جاری از سوی فدراسیون به آنها ابلاغ صادر شده 30 نفر هستند؟

2- محمدی مربی زحمتکش  مشگین شهر مدعی شد که رئیس هیات فوتبال شهرستان به دلیل مشغله کاری و گرفتاری شغلی فرصت کافی برای حضور در رقابت ها و هیات را نداشته و تیم های حاضر در لیگ به اصطلاح برتر استان وی را حتی برای یک بار در کنار تیم مشاهده نکرده اند.

جوابی که دبیر هیات به این مورد می دهد در نوع خود کاملا شنیدنی و قابل بحث است. وی مدعی شد که برنامه های مسابقات به هیات فوتبال و اداره ورزش و جوانان شهرستان ارسال و مسابقات با هماهنگی آنها انجام می شود و اصلا هیچ مسابقه ای بدون حضور نماینده هیات امکان برگزاری ندارد.

قضاوت با شما خوانندگان این مطلب است. محمدی می گوید رئیس هیات شهرستان را در صحنه فوتبال و مسابقات مشاهده نکرده است و دبیر هیات استان می گوید هیچ مسابقه ای بدون حضور نماینده هیات فوتبال انجام نمی شود و آنگاه مربی بیچاره را نیز متهم کرده و گفته می شود که نمی دانم این آقا این حرف ها را از کجا آورده است؟

اگر به لغت نامه دهخدا، عمید و معین مراجعه شود در معنی سفسطه آمده است: مغالطه کردن برای وارونه نشان دادن حقایق، گفتار غیر منطقی و استدلال و قیاس باطل. اینکه بخواهیم آمار داوران استان را به داوران شهرستان اردبیل ربط بدهیم و حضور نماینده هیات در یک مسابقه را هم ردیف با حضور رئیس هیات بدانیم آیا استدلال و قیاس باطل نیست؟

در ارتباط با آن برنامه و گفتگوهای انجام شده و لیگ به اصطلاح برتر استان و زمان برگزاری آن و 12 تیم حاضر در رقابت ها و قرعه کشی و تعیین میزبان رقابت ها اگر فرصتی شد در آینده با خوانندگان سخن خواهیم گفت.