1

حاشیه ها و دستاوردهای سفر تاج به استان

تاج رئیس فدراسیون فوتبال دو روز به اردبیل سفر کرد و بعد از دیدار و گفتگو با مسوولین ورزش و فوتبال رفت تا در ارتباط با سرنوشت فوتبال استان بعد از سال ها بلاتکلیفی تصمیم گیری بکند.
این سفر،مسایل،حاشیه ها،حرف و حدیث ها و دستاوردهای مختلف داشت. اما قبل از پرداختن به مسایل ابتدا به عزیزانی که بعد از انتشار مطالب بساط تهمت، ناروا و هتک حرمت را باز خواهند کرد و تحت عناوینی چون فوتبال اردبیل به طرفداری ازهیات  استان؛ ما را میهمان عناوین مختلف خواهند کرد
باید بگوییم که همه گفته ها و نوشته های ما دارای دلیل و مستندات کافی است و بهتر خواهد بود که آقایان سینه چاک ،جواب منطقی بدهند و افکار عمومی را در جریان بگذارند. باید آقایان بدانند که دیگر حنای آنها رنگی ندارند.چرا که در زیر نقاب ،فحش دادن و هتک حرمت کردن می تواند کار هر کسی باشد. مرد آن بوده و خواهد بود که اگر مطلبی می نویسد و یا ناسزایی می گویدو یا به نوشته های ما اعتراض دارد جرئت به خرج بدهد و همتی بکند و اسم خود را در مطلبش قید بکند. این که کسی نتواند آشکارا و به وضوح سخن بگوید و با پیشانی باز از گفته هایش دفاع بکند نشان دهنده باطل بودن ادعا و حرف های بی پایه آنها می باشد.
دروغ گفتن و تهمت زدن کار مرد های مرد نیست. مرد آن است که امضای خودش را در زیر نوشته هایش بگذارد و در هر مکان و لحظه ای از ادعاهای خود دفاع بکند.
ما نمی توانیم ادعا بکنیم که همه گفته ها و نوشته های ما درست و عاری از هرگونه خطا می باشد . اگر به اشتباه خود پی ببریم این شهامت را داشته و داریم که از محضر همه خوانندگان نشریه و ورزشی ها عذرخواهی بکنیم و هیچوقت به مانند برخی ها بر حرف های بی مدرک و اعمال نسنجیده خود پافشاری نکرده و خود را عاری از خطا نمی دانیم. حاشیه های این سفر و برداشت هایی که از کنار هم گذاشته شدن بسیاری از موارد حاصل شده است را خواهیم نوشت و مسلما اگر دوستان کانال نویس هوادار و طرفدار حاکمان فوتبال جوابی داشته باشند و آن را به ما ارسال بکنند انعکاس آنها وظیفه ما بوده و خواهد بود و در نهایت امیدواریم آقایان حداقل بعد از سفر تاج و برخی دوستانشان به استان در روش برخورد با منتقدان تجدید نظر بکنند و با مدد گرفتن از راه و رسمی عقل پسند و تاثیرگذار در راستای باز شدن گره های فوتبال اردبیل همکاری کنند. منتقدان را دشمن خونی حافظ نشینان به حساب نیاورند و حداقل به نظر و افکار و استدلال آنها احترام بگذارندوبه جای ناسزا گفتن و تهمت زدن و رفتارهای غیر انسانی برای هرچه بیشتر روشن شدن مسائل از راه منطق وارد  بشوند.
استقبال از تاج در فرودگاه
استقبال از تاج در فرودگاه در شان مردم منطقه و فوتبال استان نبود. بیشتر نفرات حاضر چهره های نام آشنایی نبودند. از بزرگان فوتبال حاج مسعود هوشمندی،مصطفی فیروزی و بهنام دولت  مشاهده می شد. می گفتند که هوشمندی و فیروزی را اداره کل ورزش و جوانان دعوت کرده و بهنام دولت نیز به عنوان یکی از اعضای هیات فوتبال استان به استقبال آمده بود.
چرا بزرگان فوتبال به این مراسم دعوت نشده بودند؟ آیا همه بضاعت فوتبال استان و سرمایه بزرگان آن ،همان تعداد محدود می باشد؟ چه سیاستی در پشت اینگونه تفکرات لانه کرده است؟ آیا حضور بزرگان،زحمت کشیده ها و شناخته شده های فوتبال منطقه برای برنامه ها، اهداف و نقشه های عده ای ،ضرر و زیان می تواند به همراه داشته باشد؟
این که گفته می شود بین فوتبالی ها و بزرگان این رشته با هیات فوتبال استان فاصله ایجاد کرده اند مدرکش همان سفر تاج به استان است که در هیچ برنامه ای توجهی به بزرگان و پیراهن پاره کرده های این رشته نشد. آیا از آنهایی که از مالک بابک درخواست رزومه می کنند می توان بیشتر از این انتظار داشت؟
دوستان تعریف می کردند که برخی ها در فرودگاه طوری رفتار کرده اند تا از نزدیک شدن غیر خودی هابه رئیس فدراسیون جلوگیری بکنند. می گفتند به رضا آستانه که به حق زحمت فوتبال و فوتبالی ها را در سرعین را تحمل می کند و آشنایی قبلی نیز با تاج دارد، اجازه داده نشده است که برای انتقال تاج به سرعین اقدام بکند. این اتفاق در حالی افتاده است که آستانه رئیس هیات فوتبال سرعین و زیر مجموعه هیات استان می باشد.
به هر حال در همان گام اول در فرودگاه مشخص شد که وقتی ادعا می شود در فوتبال استان به پیشکسوتان ،بزرگان و پیراهن پاره کرده ها بی توجهی می شود و حتی برخی از اعضای هیات فوتبال و مدعیان       خدمت با نام و قیافه پیشکسوتان آشنا نیستند به اثبات رسید . آیا پیشکسوتان فوتبال و کارنامه دارها در فوتبال شایسته حضور در فرودگاه و ملاقات با رئیس فدراسیون نبودند؟
سرعین مقر فرماندهی
یکی از نکات مورد توجه این سفر استقرار تاج در سرعین تا آخرین لحظات حضور در اردبیل بود . محل اسکان رئیس فدراسیون هتل لاله سرعین بود. همه جلسات و دیدارهای وی در آن هتل انجام پذیرفت. راستی آیا رواست که رئیس یک نهاد که برای بررسی مشکلات یک رشته ورزشی و دیدار با هواداران و ورزشکاران آن رشته به استان مسافرت کرده در سرعین و هتل لاله استقرار یابد و بدین وسیله دسترسی علاقه مندان محدود و محدود تر گردد؟
اگر بازیکنی و یا یک مربی و یا علاقه مندی می خواست به دیدار رئیس فدراسیون مشرف شود به چه ترتیبی می توانست اقدام نماید؟ چرا حداقل امکان دیدار نمایندگان طرفداران و هواداران با رئیس قوتبال فراهم نشد؟رئیس فدراسیون فوتبال جلسات و دیدارهایش را باید در محل هیات فوتبال برگزار می کرد و دسترسی علاقه مندان به وی تسهیل می شد. آن موقع دیگر برخی ها نمی توانستند ادعا بکنند که کل مخالفان آنها به ۷نفر نمی رسد.
این برنامه را اداره کل به رئیس فوتبال تنظیم کرده بود و این کار نیز از دستپخت های هیات فوتبال استان بود؟ تاج به عنوان رئیس فدراسیون تافته جدا بافته نبوده و نیست. وظیفه او گوش کردن به حرف دل مردم و عمل در راستای خواست و نیاز آنها می باشد. اگر به خود تاج پیشنهاد می شد که در چه محلی می خواهی جلسات خود را برگزار بکنی بدون شک او محل هایی چون اداره کل و هیات فوتبال را انتخاب می کرد ولی ولی افسوس که با برنامه ریزی صورت گرفته دست علاقه مندان را از رئیس فدراسیون کوتاه کردند.
فراموشی مربیان زحمتکش
رفتارهایی که در جریان این سفر از سردمداران فوتبال اردبیل سر زد اگر به درستی بررسی شود دل هر علاقه مندی را به درد می آورد. وقتی آقایان به کلاس های پایه و استعداد یابی ها افتخار می کنند پس چرا در چنین مواقعی عاملین اصلی این موفقیت ها فراموش می شوند و کسی سراغی از آنها نمی گیرد؟ مربیانی که در گرما و سرما و در عین گمنامی با عشق به فوتبال و آینده جوانان این دیار عرق می ریزند و زحمت می کشند چرا مورد بی توجهی قرار می گیرند؟ مربیان زحمتکش فوتبال پایه استان ارزش این را ندارند که برای دقایقی هر چند کوتاه بارئیس فدراسیون درد دل بکنند؟ این سفر مگر بر طبق ادعای آقایان هدفش بازدید از امکانات نبود؟کدام یک از امکانات فوتبالی استان در دید رئیس فدراسیون قرار گرفت؟
آیا آقایان نمی توانستند در همان جلسه ای که روسای هیات های شهرستان ها را دعوت کرده بودند از مربیان پایه و زحمتکش نیز می خواستند در جلسه حضور یابند و با رئیس فوتبال کشور درد دل نمایند؟
آیا آقایان از حضورمربیان ترس و واهمه ای داشتند که این کار را انجام ندادند؟ اگر مسوولی به عملکرد خود اطمینان داشته باشد نباید از حضور مخالفان در چنین جلساتی ترس داشته باشد. اگر قرار بود تاج در سفر به اردبیل در جلساتی با حضور مدیر کل ،رئیس سابق هیات فوتبال استان و تنی چند از هواداران هیات حضور یابد نیازی به آمدن تاج  و تحمیل هزینه  به استان نبود . این کار در عین سادگی در تهران امکان پذیر می شد. اصلا به جرئت می توان گفت که ما در این سفر فلسفه آن را فراموش کردیم  و فرع را بر اصل ترجیح دادیم.
دیدار با تاج
علی رغم محدودیت های زیاد ، نگارنده این سطور موفق شد برای دقایقی رئیس فدراسیون را ملاقات بکند . در هوای خوب و دلپذیر و مطبوع سرعین و در حالی که پاسی از شب گذشته بود در برابر تاج قرار گرفتم تا شاید بتوانم گوشه ای از حقایق و واقعیت های فوتبال اردبیل را به سمع و نظر او برسانم.
در این ملاقات افتخار داشتم که به همراه تنی چند از بزرگان ، تاج را در جریان امور فوتبال منطقه قرار بدهم. اموری که در بسیاری از موارد کمتر به آن ها پرداخته شده و بیشتر بر روی آنها گرد و غبار  فراموشی نشسته است.
تاج با حوصله و سعه صدر به حرف های ما گوش کرد و بیشتر مطالب مطرح شده توسط ما را تایید کرد و از شنیدن برخی از آنها نیز تعجب نمود و زمانی که با برهان و ادله لازم مواجه شد جز قبول و پذیرش آنها چاره ای دیگر مشاهده نکرد.
در جریان ملاقات با رئیس فدراسیون به خوبی بر من حقیر روشن و آشکار شد که بحث فوتبال اردبیل و ادامه دار شدن ریاست بر آن و برگزار نشدن مجامع سالیانه و انتخاباتی و دیگر مواردی که می تواند با فوتبال مطرح شود با راهنمایی های استان و از داخل فدراسیون هدایت می شود.
در این سفر گوشه ای از حقایق به تاج روشن شد و متوجه گردید که برخی ها برای حمایت از بعضی ها چه کارهایی که انجام نمی دهند  و این امر می تواند بزرگ ترین دستاورد تلقی گردد. اگر وی در کوتاه کردن و از بین بردن این اقدامات اراده بکند می تواند بسیاری از مشکلات فوتبال کشور و استان ها را برطرف نماید.
بزرگ نمایی دوم شدن هیات استان در کشور
از تاج سؤال شد که آیا با بودن استان هایی چون اصفهان، آذربایجان شرقی، خراسان رضوی، تهران، البرز و … شما می توانید بپذیرید که هیات فوتبال استان اردبیل در سطح کشور در جای دوم قرار بگیرد؟ تاج با سکوت خود جواب ما را داد و وقتی شنید که ساکت نامه را امضاء کرده است گفت که وی دو روز نیست که مسؤولیت دبیر کلی را بر عهده گرفته است و گفتیم حالا شما باید بررسی بکنید و ببینید که در فدراسیون تحت مدیریت شما چه می گذرد و چگونه با خواست عده ای به حقایق لباس جعل و تحریف پوشیده می شود؟
مشخص است که نامه توسط امور استان های فدراسیون تنظیم شده است و به امضای دبیر کل فدراسیون رسیده است. مسؤول امور استان های فدراسیون ، طالقانی رئیس هیات فوتبال استان خوزستان است. به نظر می رسد رؤسای هیات های استانی که در سال های اخیر با وحدت و تصمیمات هماهنگ توانسته اند در فدراسیون تاثیر گذار باشند به هیچ وجه دوست ندارند رؤسای همسوی خود در استان ها را از دست بدهند و بنابر این تلاش می کنند با توسل به برخی از رفتارها و حرکت های غیر منطقی عملکرد هیات های دوست، برادر و همسو را بزرگ جلوه بدهند و به نوعی از متزلزل شدن موقعیت آنها ممانعت کنند.
رهبری هیات های استانی نیز در این جریان ها با طالقانی رئیس هیات فوتبال استان خوزستان و مسؤول امور استان های فدراسیون و بهار وند رئیس هیات فوتبال استان لرستان و رئیس سازمان لیگ  می باشد. در سفر تاج به اردبیل طالقانی او را همراهی می کرد و گفته ها حاکی از حمایت تمام قد و بی قید و شرط وی از هیات استان می باشد و بهاروند نیز که در زمان مسؤولیت کفاشیان در فدراسیون به اردبیل مسافرت کرد  در گزارشی وابستگی خود به هیات استان اردبیل را نشان داده است.
حال با این وضعیت و فضای حاکم در مدیریت فدراسیون و این که آقایان مسؤول در کمیته های مختلف دوست ندارند و نمی خواهند موقعیت به  دست آمده را از دست بدهند همه توانایی ها و امکانات را بسیج می کنند تا دوستانشان را در هیات های استانی ابقا بکنند که نمونه ای از این ادعا ، نامه دوم شدن فوتبال اردبیل در سطح کشور می باشد.
استان های برخوردار و کم برخوردار
در جریان سفر و بنا به گفته تاج مشخص گردید که هیات های استانی در دو گروه برخوردار و کم برخوردار مورد ارزیابی قرار می گیرند و استان اردبیل در گروه هیات های کم برخوردار بعد از استان لرستان( که رئیس هیاتش رئیس سازمان لیگ است) در سکوی دوم قرار گرفته است و از استان هایی مانند ایلام، کرمانشاه، کردستان، سیستان و بلوچستان ، کهکیلویه و بویر احمد ، آذربایجان غربی و … پیشی گرفته است ولی در نامه ای که تنظیم شده و به اداره کل ورزش و جوانان استان ارسال شده است امور استان های فدراسیون به بحث استان های کم برخوردار اشاره نکرده و به نوعی با تحریف واقعیت ها در راستای انحراف افکار عمومی و گول زدن و فریفتن آنها اقدام کرده است.
این کار با چه قصد و هدفی انجام پذیرفته است؟ مگر نه این است که مسؤولین و کسانی که در نظام مقدس در هر پست و مسؤولیتی که هستند امانتدار به شمار می روند و باید از امانتی که در اختیار آنها می باشد به درستی و با تمام وجود حفاظت بکنند پس چرا آقایان به راحتی واقعیت ها را زیر پا می گذارند و به جای این که به صراحت اعلام نمایند که اردبیل در گروه استان های کم برخوردار در جای دوم قرار گرفته است این هیات را در سطح کشور دوم معرفی می کنند؟ آیا این اقدام آقایان قابل پیگیری نیست؟ آیا افرادی که به این قبیل کارها دست می زنند و برای تثبیت موقعیت دوستان و همسویان واقعیت ها را وارونه جلوه داده و حقایق را در زیر پاهایشان پایمال می کنند می توانند قابل اعتماد باشند؟
حال که رئیس فدراسیون به رفتارهای حساب شده و جانبدارانه و خارج از عرف همکارانش در امور استان ها آگاهی یافته است در قبال آنها باید چگونه رفتار نماید و با کسانی که جمعی را به تمسخر می گیرند و به دور از واقعیت موردی را به آنها تحمیل می نمایند به چه نحو تصمیم گیری می کنند.
آیا افرادی که به عنوان امور استان های فدراسیون انجام وظیفه می کنند و آگاهانه با تحریف واقعیت ها صلاح فوتبال استان ها را نادیده گرفته و نفع خود و دوستانشان را مقدم بر هر چیزی می پندارند صلاحیت ادامه فعالیت در چنین پست مهمی را دارند؟ نحوه عملکرد گروهی و حساب شده آنها به نفع خود نیازمند یک بررسی علمی است تا مشخص شود حضرات برای این که خود باشند و موقعیت شان با خطری مواجه نباشد به چه کارهایی دست زده و احیانا چگونه و به چه نحوی فوتبال را قربانی نموده اند.
حالا که کم کم رفتارهای جانبدارانه برخی ها آشکار می شود این بار نوبت رئیس فدراسیون فرا می رسد که با قاطعیت به این داستان ها پایان بدهد و کسانی را که می خواهند حق و واقعیت را در زیر پای بودن، ماندن و کرسی را ازدست ندادن قربانی کنند با قاطعیت برخورد بکند و تلاش را بر این استوار سازد که حق را به حقدار برساند و از هرگونه تحریف و توهین به افکار عمومی جلوگیری بکند .
تاج باید بداند با نامه ای که متن آن جعلی است به شعور ورزشکاران و ورزشدوستان و جامعه فوتبالی اردبیل توهین شده است و عاملین این اقدام نابخردانه باید از مردم و ورزشی های همیشه قهرمان و حسینی این استان عذرخواهی بکنند.
توانست در بین استان های کم برخوردار از هیات استان لرستان که مسؤولیتش بر عهده بهاروند دیگر حامی هیات استان اردبیل در فدراسیون است، پیشی بگیرد؟!!!
مجمع سالیانه
وقتی تاج با سؤال چرا در شش سال گذشته مجمع سالیانه هیات فوتبال استان تشکیل نیافته است ، مواجه شد ابتدا سکوت کرد. وقتی در ادامه به وی گفته شد مگر نه این است که فدراسیون و امور همیشه فعال استان های آن سنگ اساسنامه را به سینه می زنند و مدعی هستند که همه امور هیات های استانی باید بر اساس اساسنامه به پیش برود پس چرا در قبال عدم تشکیل مجمع که اقدامی کاملا بر خلاف اساسنامه است تاکنون عکس العملی نشان نداده است؟ زمانی که طالقانی علاقه خود به هیات فوتبال استان را نشان می دهد چرا در این ارتباط به فوتبال منطقه کم لطفی کرده است؟ در شش سال گذشته گردش مالی این هیات به چه ترتیب قانونی تلقی می شود؟ برنامه های سالانه این هیات چگونه اجرایی شده اند؟
تاج در جواب این سؤال گفت: مجمع باید هر سال یک بار تشکیل می شد. تشکیل نشدن مجمع و مصوب نشده اعتبارات و هزینه های آن در هر سال مطمئنا در حسابرسی ها مساله ساز می شود و به صراحت می توان گفت که این کار بر خلاف اساسنامه است و باید مورد بررسی قرار بگیرد.
وقتی این بحث را  ما در نشریه مطرح می کردیم و لزوم تشکیل مجمع سالیانه را یادآوری می نمودیم لشگری از نمک پرورده ها در فضای مجازی راه می افتادند و ما را میهمان ادب، متانت و بزرگواری خود می کردند و با چهره هایی در زیر نقاب هرآنچه لایق خود و ارابابانشان بود نثار ما می کردند.
دبیر هیات استان نیز که فورا بیانیه نوشته شده توسط دیگران را به نام خود منتشر می نمود و ما را به دلیل بیان واقعیت ها منقلی و خائن فوتبال معرفی می کرد . حالا منتظر می مانیم که این آقایان بعد از تایید گفته های ما توسط رئیس فدراسیون فوتبال، برای تاج چه نقشه ای می کشند و او را با چه ادبیاتی مورد خطاب قرار می دهند؟
به راستی حالا باید پرسید که دشمن فوتبال کیست؟ ما که حقایق را بازگو می کردیم و چگونگی عمل نشدن به اساسنامه و قانون را یادآوری می کردیم و یا آنهایی که با حمایت امور استان های فدراسیون به راحتی در شش سال گذشته قانون و مقررات را زیر پا له کردند و آن را دور زدند و به هر ترتیبی که خواستند ، بریدند و دوختند و پوشیدند؟
حال دوباره با این نوشته دشمنان همیشه نقاب بر چهره و دبیر هیات استان ( قانونی و غیر قانونی بودنش بماند) دوباره راه نیفتند تا برای به فراموشی سپردن حقایق، جار و جنجال راه انداخته و بساط تهمت زنی و مارک چسباندن را پهن بکنند . اگر واقعا دلشان به فوتبال می سوزد و مدعی هستند که همه اقدامات آنها بر اساس اساسنامه بوده است به این سؤال پاسخ بدهند که چرا نتوانستند در شش سال گذشته برای یک بار مجمع را برگزار بکنند و به همه اقداماتشان چه مالی و چه اجرایی چهره قانونی ببخشند..
بعضی وقت ها شنیده می شود که آقایان مدعی هستند هیات برای برگزاری مجمع به فدراسیون نامه نوشته و آنها برای تحقق این امر اقدام نکرده اند. آیا این دلیلی بر ادامه یک کار غیر قانونی در طول شش سال می تواند باشد؟ قانون همه امور را پیش بینی کرده است و می توانستند با توسل به آن به طرق مختلف مجمع را برگزار بکنند ولی وقتی اراده ای نباشد و یا کاسه ای زیر نیم کاسه باشد نتیجه این می شود که برخلاف تاکید صریح و روشن اساسنامه در شش سال گذشته کاری غیر قانونی در هیات استان انجام پذیرفته و با توجه به حمایت های امور استان های فدراسیون آب از آب تکان نخورده است.
آیا در این ارتباط امور استان های فدراسیون کم کاری نکرده است؟ آیا آنهایی که مسؤولیت دارند یک بار سؤال نکردند  که چرا این مجمع تشکیل نمی شود؟ چگونه آقایان می توانند به سرعت نور جواب یک نامه را با دستکاری در واقعیت ها بدهند ولی در طول شش سال برای یک بار به یاد مجمع سالانه این استان نیفتادند؟
وقتی به تاج گفته شد که با جمع بندی موضعگیری های فدراسیون و امور استان های آن در قبال فوتبال اردبیل در شش سال گذشته انسان به این نتیجه می رسد که شاید هر وقت نامی از فوتبال این منطقه ذکر شود آقایان در فدراسیون می گویند بابا ول کنید مورچه چه هست که کله و پاچه اش چه باشد؟ اردبیل در کجای فوتبال قرار دارد که برای مجمع سالیانه اش فکر کنیم و یا برای مجمع انتخاباتی اش برنامه ریزی کنیم؟ بگذارید به همین نحو ادامه بدهند و صدایشان در نیاید. خوب آنهایی هم که هستند هماهنگ با ما بوده و یک رای ثابت در همه رای گیری ها داریم پس ملالی نیست .
در اجرای این سیاست گویا یکی از دوستان همراه تاج در سفر گفته است که اگر کارها به روال موجود باشد تا ده سال دیگر هم مدیریت هیات استان به همین نحو ادامه خواهد یافت. ( نقل به مضمون). جل الخالق قدرت، توانایی و ابهت و نفوذ برخی ها را باید در فدراسیون با این نقل و قول ها درک کرد و با حاکمیت این تفکر درب برگزاری مجمع و تغییر در سیاست های فوتبال استان را تخته کرد و به هیچ تحول و برنامه ای امیدوار نشد.
نمی دانم چرا آقایانی که سنگ ورزش را به سینه می زنند و فوتبال استان را در جاده پیشرفت و تعالی و همه اقدامات هیات را قانونی می پندارند چرا برای یک بار به این کار نمی پردازند که آقایان اگر قرار است هیات بر اساس اساسنامه موجود بچرخد پس چرا در شش سال گذشته این مهم یعنی برگزاری مجمع و مصوب شدن برنامه ها و اعتبارات هیات انجام نشده است؟
امور استان های فدراسیون بهتر است این امر را نیز شفاف سازی بکند که در ارزیابی استان ها از 1000 امتیاز ، برگزاری مجمع سالانه می تواند چند امتیاز به اندوخته های هیات اضافه بکند. آیا امتیاز مجمع برگزار نشده به سبد هیات منظور شده است؟ و اگر نه آیا در صورت برگزاری و اختصاص امتیاز مربوطه استان اردبیل می توانست در بین استان های کم برخوردار از هیات استان لرستان که مسؤولیتش بر عهده بهاروند دیگر حامی هیات استان اردبیل در فدراسیون است، پیشی بگیرد؟!!!
معمای نایب رئیس بانوان
سؤال بسیار ساده و آسان بدون کوچک ترین ابهام مطرح می کنم که امید وارم از سوی مسؤولین جوابی قانع کننده به آن داده می شود . مخصوصا امور استان های فدراسیون حامی هیات فوتبال استان در این ارتباط پیشقدم باشد.
نائب رئیس بانوان هیات فوتبال استان اردبیل کیست؟
در صورتجلسه ای که برای جلسه رؤسای هیات های استان در حضور تاج رئیس فدراسیون تنظیم شده است خانم ایناز غیایی صورت جلسه را با عنوان نائب رئیس بانوان امضاء کرده است.
صورت جلسه ای که تصویر آن ر اختیار علاقه مندان قرار گرفته است مربوط به تاریخ 14/12/91 است. همان مجمعی که با ترک جلسه توسط احد پازاج مدیر کل وقت ورزش و جوانان از رسمیت افتاد. اگر به امضای صورتجلسه دقت شود امضای رئیس فدراسیون و مدیر کل ورزش و جوانان در آن دیده نمی شود و در اساسنامه ای که هیات فوتبال استان ادعا می کند که همه اقدامات و کارهایشان بر  اساس آن می باشد به صراحت آمده است که مجمع با حضور یکی از این دو یعنی رئیس فدراسیون
و یا مدیر کل ورزش و جوانان رسمیت پیدا می کند. وقتی امضای هیچ کدام از اینم دو مسؤول در صورتجلسه مشخص نبوده و نیست بنابر این  مصوبات آن نیز قانونی نبوده و نخواهد بود .
اگر به بند بند مصوبات که در صورتجلسه قید شده دقت شود مشخص است که خانم سمیرا فرمانی به عنوام نائب رئیس معرفی گردیده  ولی مدت هاست که در جلسات و مراسم و گردهمایی های مختلف آیناز غیایی به عنوان نائب رئیس شرکت می کند و در جلسه اعضای هیات استان و رؤسای شهرستان ها با رئیس فدراسیون نیز حضور یافته و صورتجلسه را نیز با سمت نائب رئیس بانوان امضاء کرده است.
از طرف دیگر بند 3 ماده 10 اساسنامه هیات های استانی به صراحت بیان می کند که نواب رئیس به پیشنهاد رئیس هیات فوتبال استانو با تائید مجمع عمومی انتخاب می شود و به عبارتی دیگر هر فردی به عنوان نائب رئیس موقعی می تواند فعالیت رسمس و قانونی داشته بتاشد که انتخاب وی یبه تائید مجمع همومی هیات های استانی برسد.
با شرحی که رفت اولا انتخاب خانم سمیرا فرمانی بر اساس صورتجلسه یاد شده غیر قانونی بوده چرا که با ترک جلسه توسط احد پازاج ، جلسه از رسمیت افتاده است و مصوبات آن نمی تواند قانونی باشد. از طرف دیگر حضور فریدون اصفهانیان در مجمع و امضای صورتجلسه توسط وی ضرورتی نداشته و بر اساس اساسنامه حضور وی در مجمع نمی تواند دلیلی بر قانونی بودن آن باشد.
ثانیا در حال حاضر نیز که خانم غیایی به عنوان نائب رئیس مشغول به کار بوده و صورتجلسه را نیز تحت این عنوان امضا کرده است در کدام مجمع وی توسط رئیس وقت هیات استان معرفی شده و از مجمع رای اعتماد گرفته است؟
آیا رفتار بر خلاف تاکید صریح ، روشن و آشکار اساسنامه خلاف نیست؟ اگر چنین حرکتی از دیگران سر می زد نمک پرورده ها و سینه چاکان هیات فوتبال استان چه ها که نمی کردند و جو را آشفته نمی نمودند و چه اتهاماتی که نمی زدند. کافی است آقایان به این سؤال ساده و پیش پا اذفتاده پاسخ بگویند و مدارک مربوط به انتاخاب خانم غیایی به نائب رئیسی بانوان هیات استان و مصوبه مجمع عمومی را ارائه بدهند تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
امیدواریم کمیته امور استان های فدراسیون و طالقانی مسؤل کمیته که این روزها به دلیل برتر شدن هیات خوزستان در کشور از خوشحالی سر از پا تنمی شناسد به این سؤال و چگونگی آن پاسخ بدهد. انشااله
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 




حاشیه ها و دستاوردهای سفر تاج به استان(۳)

دیدار با تاج

علی رغم محدودیت های زیاد ، نگارنده این سطور موفق شد برای دقایقی رئیس فدراسیون را ملاقات بکند . در هوای خوب و دلپذیر و مطبوع سرعین و در حالی که پاسی از شب گذشته بود در برابر تاج قرار گرفتم تا شاید بتوانم گوشه ای از حقایق و واقعیت های فوتبال اردبیل را به سمع و نظر او برسانم.

 در این ملاقات افتخار داشتم که به همراه تنی چند از بزرگان ، تاج را در جریان امور فوتبال منطقه قرار بدهم. اموری که در بسیاری از موارد کمتر به آن ها پرداخته شده و بیشتر بر روی آنها گرد و غبار  فراموشی نشسته است.

تاج با حوصله و سعه صدر به حرف های ما گوش کرد و بیشتر مطالب مطرح شده توسط ما را تایید کرد و از شنیدن برخی از آنها نیز تعجب نمود و زمانی که با برهان و ادله لازم مواجه شد جز قبول و پذیرش آنها چاره ای دیگر مشاهده نکرد.

در جریان ملاقات با رئیس فدراسیون به خوبی بر من حقیر روشن و آشکار شد که بحث فوتبال اردبیل و ادامه دار شدن ریاست بر آن و برگزار نشدن مجامع سالیانه و انتخاباتی و دیگر مواردی که می تواند با فوتبال مطرح شود با راهنمایی های استان و از داخل فدراسیون هدایت می شود.

در این سفر گوشه ای از حقایق به تاج روشن شد و متوجه گردید که برخی ها برای حمایت از بعضی ها چه کارهایی که انجام نمی دهند  و این امر می تواند بزرگ ترین دستاورد تلقی گردد. اگر وی در کوتاه کردن و از بین بردن این اقدامات اراده بکند می تواند بسیاری از مشکلات فوتبال کشور و استان ها را برطرف نماید.

بزرگ نمایی دوم شدن هیات استان در کشور

از تاج سؤال شد که آیا با بودن استان هایی چون اصفهان، آذربایجان شرقی، خراسان رضوی، تهران، البرز و … شما می توانید بپذیرید که هیات فوتبال استان اردبیل در سطح کشور در جای دوم قرار بگیرد؟ تاج با سکوت خود جواب ما را داد و وقتی شنید که ساکت نامه را امضاء کرده است گفت که وی دو روز نیست که مسؤولیت دبیر کلی را بر عهده گرفته است و گفتیم حالا شما باید بررسی بکنید و ببینید که در فدراسیون تحت مدیریت شما چه می گذرد و چگونه با خواست عده ای به حقایق لباس جعل و تحریف پوشیده می شود؟

مشخص است که نامه توسط امور استان های فدراسیون تنظیم شده است و به امضای دبیر کل فدراسیون رسیده است. مسؤول امور استان های فدراسیون ، طالقانی رئیس هیات فوتبال استان خوزستان است. به نظر می رسد رؤسای هیات های استانی که در سال های اخیر با وحدت و تصمیمات هماهنگ توانسته اند در فدراسیون تاثیر گذار باشند به هیچ وجه دوست ندارند رؤسای همسوی خود در استان ها را از دست بدهند و بنابر این تلاش می کنند با توسل به برخی از رفتارها و حرکت های غیر منطقی عملکرد هیات های دوست، برادر و همسو را بزرگ جلوه بدهند و به نوعی از متزلزل شدن موقعیت آنها ممانعت کنند.

رهبری هیات های استانی نیز در این جریان ها با طالقانی رئیس هیات فوتبال استان خوزستان و مسؤول امور استان های فدراسیون و بهار وند رئیس هیات فوتبال استان لرستان و رئیس سازمان لیگ  می باشد. در سفر تاج به اردبیل طالقانی او را همراهی می کرد و گفته ها حاکی از حمایت تمام قد و بی قید و شرط وی از هیات استان می باشد و بهاروند نیز که در زمان مسؤولیت کفاشیان در فدراسیون به اردبیل مسافرت کرد  در گزارشی وابستگی خود به هیات استان اردبیل را نشان داده است.

حال با این وضعیت و فضای حاکم در مدیریت فدراسیون و این که آقایان مسؤول در کمیته های مختلف دوست ندارند و نمی خواهند موقعیت به دست آمده را از دست بدهند همه توانایی ها و امکانات را بسیج می کنند تا دوستانشان را در هیات های استانی ابقا بکنند که نمونه ای از این ادعا ، نامه دوم شدن فوتبال اردبیل در سطح کشور می باشد.

استان های برخوردار و کم برخوردار

در جریان سفر و بنا به گفته تاج مشخص گردید که هیات های استانی در دو گروه برخوردار و کم برخوردار مورد ارزیابی قرار می گیرند و استان اردبیل در گروه هیات های کم برخوردار بعد از استان لرستان( که رئیس هیاتش رئیس سازمان لیگ است) در سکوی دوم قرار گرفته است و از استان هایی مانند ایلام، کرمانشاه، کردستان، سیستان و بلوچستان ، کهکیلویه و بویر احمد ، آذربایجان غربی و … پیشی گرفته است ولی در نامه ای که تنظیم شده و به اداره کل ورزش و جوانان استان ارسال شده است امور استان های فدراسیون به بحث استان های کم برخوردار اشاره نکرده و به نوعی با تحریف واقعیت ها در راستای انحراف افکار عمومی و گول زدن و فریفتن آنها اقدام کرده است.

این کار با چه قصد و هدفی انجام پذیرفته است؟ مگر نه این است که مسؤولین و کسانی که در نظام مقدس در هر پست و مسؤولیتی که هستند امانتدار به شمار می روند و باید از امانتی که در اختیار آنها می باشد به درستی و با تمام وجود حفاظت بکنند پس چرا آقایان به راحتی واقعیت ها را زیر پا می گذارند و به جای این که به صراحت اعلام نمایند که اردبیل در گروه استان های کم برخوردار در جای دوم قرار گرفته است این هیات را در سطح کشور دوم معرفی می کنند؟ آیا این اقدام آقایان قابل پیگیری نیست؟ آیا افرادی که به این قبیل کارها دست می زنند و برای تثبیت موقعیت دوستان و همسویان واقعیت ها را وارونه جلوه داده و حقایق را در زیر پاهایشان پایمال می کنند می توانند قابل اعتماد باشند؟

حال که رئیس فدراسیون به رفتارهای حساب شده و جانبدارانه و خارج از عرف همکارانش در امور استان ها آگاهی یافته است در قبال آنها باید چگونه رفتار نماید و با کسانی که جمعی را به تمسخر می گیرند و به دور از واقعیت موردی را به آنها تحمیل می نمایند به چه نحو تصمیم گیری می کنند.

آیا افرادی که به عنوان امور استان های فدراسیون انجام وظیفه می کنند و آگاهانه با تحریف واقعیت ها صلاح فوتبال استان ها را نادیده گرفته و نفع خود و دوستانشان را مقدم بر هر چیزی می پندارند صلاحیت ادامه فعالیت در چنین پست مهمی را دارند؟ نحوه عملکرد گروهی و حساب شده آنها به نفع خود نیازمند یک بررسی علمی است تا مشخص شود حضرات برای این که خود باشند و موقعیت شان با خطری مواجه نباشد به چه کارهایی دست زده و احیانا چگونه و به چه نحوی فوتبال را قربانی نموده اند.

حالا که کم کم رفتارهای جانبدارانه برخی ها آشکار می شود این بار نوبت رئیس فدراسیون فرا می رسد که با قاطعیت به این داستان ها پایان بدهد و کسانی را که می خواهند حق و واقعیت را در زیر پای بودن، ماندن و کرسی را ازدست ندادن قربانی کنند با قاطعیت برخورد بکند و تلاش را بر این استوار سازد که حق را به حقدار برساند و از هرگونه تحریف و توهین به افکار عمومی جلوگیری بکند.

تاج باید بداند با نامه ای که متن آن جعلی است به شعور ورزشکاران و ورزشدوستان و جامعه فوتبالی اردبیل توهین شده است و عاملین این اقدام نابخردانه باید از مردم و ورزشی های همیشه قهرمان و حسینی این استان عذرخواهی بکنند.




حاشیه ها و دستاورد های سفرتاج به استان(۲)

سرعین مقر فرماندهی

یکی از نکات مورد توجه این سفر استقرار تاج در سرعین تا آخرین لحظات حضور در اردبیل بود . محل اسکان رئیس فدراسیون هتل لاله سرعین بود. همه جلسات و دیدارهای وی در آن هتل انجام پذیرفت. راستی آیا رواست که رئیس یک نهاد که برای بررسی مشکلات یک رشته ورزشی و دیدار با هواداران و ورزشکاران آن رشته به استان مسافرت کرده در سرعین و هتل لاله استقرار یابد و بدین وسیله دسترسی علاقه مندان محدود و محدود تر گردد؟
اگر بازیکنی و یا یک مربی و یا علاقه مندی می خواست به دیدار رئیس فدراسیون مشرف شود به چه ترتیبی می توانست اقدام نماید؟ چرا حداقل امکان دیدار نمایندگان طرفداران و هواداران با رئیس قوتبال فراهم نشد؟رئیس فدراسیون فوتبال جلسات و دیدارهایش را باید در محل هیات فوتبال برگزار می کرد و دسترسی علاقه مندان به وی تسهیل می شد. آن موقع دیگر برخی ها نمی توانستند ادعا بکنند که کل مخالفان آنها به ۷نفر نمی رسد.
این برنامه را اداره کل به رئیس فوتبال تنظیم کرده بود و این کار نیز از دستپخت های هیات فوتبال استان بود؟ تاج به عنوان رئیس فدراسیون تافته جدا بافته نبوده و نیست. وظیفه او گوش کردن به حرف دل مردم و عمل در راستای خواست و نیاز آنها می باشد. اگر به خود تاج پیشنهاد می شد که در چه محلی می خواهی جلسات خود را برگزار بکنی بدون شک او محل هایی چون اداره کل و هیات فوتبال را انتخاب می کرد ولی افسوس که با برنامه ریزی صورت گرفته دست علاقه مندان را از رئیس فدراسیون کوتاه کردند.
فراموشی مربیان زحمتکش
رفتارهایی که در جریان این سفر از سردمداران فوتبال اردبیل سر زد اگر به درستی بررسی شود دل هر علاقه مندی را به درد می آورد. وقتی آقایان به کلاس های پایه و استعداد یابی ها افتخار می کنند پس چرا در چنین مواقعی عاملین اصلی این موفقیت ها فراموش می شوند و کسی سراغی از آنها نمی گیرد؟ مربیانی که در گرما و سرما و در عین گمنامی با عشق به فوتبال و آینده جوانان این دیار عرق می ریزند و زحمت می کشند چرا مورد بی توجهی قرار می گیرند؟ مربیان زحمتکش فوتبال پایه استان ارزش این را ندارند که برای دقایقی هر چند کوتاه بارئیس فدراسیون درد دل بکنند؟ این سفر مگر بر طبق ادعای آقایان هدفش بازدید از امکانات نبود؟کدام یک از امکانات فوتبالی استان در دید رئیس فدراسیون قرار گرفت؟آیا آقایان نمی توانستند در همان جلسه ای که روسای هیات های شهرستان ها را دعوت کرده بودند از مربیان پایه و زحمتکش نیز می خواستند در جلسه حضور یابند و با رئیس فوتبال کشور درد دل نمایند؟
آیا آقایان از حضورمربیان ترس و واهمه ای داشتند که این کار را انجام ندادند؟ اگر مسوولی به عملکرد خود اطمینان داشته باشد نباید از حضور مخالفان در چنین جلساتی ترس داشته باشد. اگر قرار بود تاج در سفر به اردبیل در جلساتی با حضور مدیر کل ،رئیس سابق هیات فوتبال استان و تنی چند از هواداران هیات حضور یابد نیازی به آمدن تاج  و تحمیل هزینه  به استان نبود . این کار در عین سادگی در تهران امکان پذیر می شد. اصلا به جرئت می توان گفت که ما در این سفر فلسفه آن را فراموش کردیم  و فرع را بر اصل ترجیح دادیم.




حاشیه ها و دستاوردهای سفر تاج به استان(۱)

تاج رئیس فدراسیون فوتبال دو روز به اردبیل سفر کرد و بعد از دیدار و گفتگو با مسوولین ورزش و فوتبال رفت تا در ارتباط با سرنوشت فوتبال استان بعد از سال ها بلاتکلیفی تصمیم گیری بکند.
این سفر،مسایل،حاشیه ها،حرف و حدیث ها و دستاوردهای مختلف داشت. پرداختن به همه آنهادر یک مطلب امکان پذیر نیست.بنابراین به تدریج به برخی از نکات قابل توجه این سفر اشاره خواهیم کرد.
اما قبل از پرداختن به مسایل ابتدا به عزیزانی که بعد از انتشار مطالب بساط تهمت، ناروا و هتک حرمت را باز خواهند کرد و تحت عناوینی چون فوتبال اردبیل به طرفداری ازهیات  استان؛ ما را میهمان عناوین مختلف خواهند کرد

باید بگوییم که همه گفته ها و نوشته های ما دارای دلیل و مستندات کافی است و بهتر خواهد بود که آقایان سینه چاک ،جواب منطقی بدهند و افکار عمومی را در جریان بگذارند. باید آقایان بدانند که دیگر حنای آنها رنگی ندارند.چرا که در زیر نقاب ،فحش دادن و هتک حرمت کردن می تواند کار هر کسی باشد. مرد آن بوده و خواهد بود که اگر مطلبی می نویسد و یا ناسزایی می گویدو یا به نوشته های ما اعتراض دارد جرئت به خرج بدهد و همتی بکند و اسم خود را در مطلبش قید بکند. این که کسی نتواند آشکارا و به وضوح سخن بگوید و با پیشانی باز از گفته هایش دفاع بکند نشان دهنده باطل بودن ادعا و حرف های بی پایه آنها می باشد.

دروغ گفتن و تهمت زدن کار مرد های مرد نیست. مرد آن است که امضای خودش را در زیر نوشته هایش بگذارد و در هر مکان و لحظه ای از ادعاهای خود دفاع بکند.
ما نمی توانیم ادعا بکنیم که همه گفته ها و نوشته های ما درست و عاری از هرگونه خطا می باشد . اگر به اشتباه خود پی ببریم این شهامت را داشته و داریم که از محضر همه خوانندگان نشریه و ورزشی ها عذرخواهی بکنیم و هیچوقت به مانند برخی ها بر حرف های بی مدرک و اعمال نسنجیده خود پافشاری نکرده و خود را عاری از خطا نمی دانیم. حاشیه های این سفر و برداشت هایی که از کنار هم گذاشته شدن بسیاری از موارد حاصل شده است را خواهیم نوشت و مسلما اگر دوستان کانال نویس هوادار و طرفدار حاکمان فوتبال جوابی داشته باشند و آن را به ما ارسال بکنند انعکاس آنها وظیفه ما بوده و خواهد بود و در نهایت امیدواریم آقایان حداقل بعد از سفر تاج و برخی دوستانشان به استان در روش برخورد با منتقدان تجدید نظر بکنند و با مدد گرفتن از راه و رسمی عقل پسند و تاثیرگذار در راستای باز شدن گره های فوتبال اردبیل همکاری کنند. منتقدان را دشمن خونی حافظ نشینان به حساب نیاورند و حداقل به نظر و افکار و استدلال آنها احترام بگذارندوبه جای ناسزا گفتن و تهمت زدن و رفتارهای غیر انسانی برای هرچه بیشتر روشن شدن مسائل از راه منطق وارد  بشوند.
استقبال از تاج در فرودگاه
استقبال از تاج در فرودگاه در شان مردم منطقه و فوتبال استان نبود. بیشتر نفرات حاضر چهره های نام آشنایی نبودند. از بزرگان فوتبال حاج مسعود هوشمندی،مصطفی فیروزی و بهنام دولت  مشاهده می شد. می گفتند که هوشمندی و فیروزی را اداره کل ورزش و جوانان دعوت کرده و بهنام دولت نیز به عنوان یکی از اعضای هیات فوتبال استان به استقبال آمده بود.
چرا بزرگان فوتبال به این مراسم دعوت نشده بودند؟ آیا همه بضاعت فوتبال استان و سرمایه بزرگان آن ،همان تعداد محدود می باشد؟ چه سیاستی در پشت اینگونه تفکرات لانه کرده است؟ آیا حضور بزرگان،زحمت کشیده ها و شناخته شده های فوتبال منطقه برای برنامه ها، اهداف و نقشه های عده ای ،ضرر و زیان می تواند به همراه داشته باشد؟
این که گفته می شود بین فوتبالی ها و بزرگان این رشته با هیات فوتبال استان فاصله ایجاد کرده اند مدرکش همان سفر تاج به استان است که در هیچ برنامه ای توجهی به بزرگان و پیراهن پاره کرده های این رشته نشد. آیا از آنهایی که از مالک بابک درخواست رزومه می کنند می توان بیشتر از این انتظار داشت؟
دوستان تعریف می کردند که برخی ها در فرودگاه طوری رفتار کرده اند تا از نزدیک شدن غیر خودی هابه رئیس فدراسیون جلوگیری بکنند. می گفتند به رضا آستانه که به حق زحمت فوتبال و فوتبالی ها را در سرعین را تحمل می کند و آشنایی قبلی نیز با تاج دارد، اجازه داده نشده است که برای انتقال تاج به سرعین اقدام بکند. این اتفاق در حالی افتاده است که آستانه رئیس هیات فوتبال سرعین و زیر مجموعه هیات استان می باشد.
به هر حال در همان گام اول در فرودگاه مشخص شد که وقتی ادعا می شود در فوتبال استان به پیشکسوتان ،بزرگان و پیراهن پاره کرده ها بی توجهی می شود و حتی برخی از اعضای هیات فوتبال و مدعیان خدمت با نام و قیافه پیشکسوتان آشنا نیستند به اثبات رسید . آیا پیشکسوتان فوتبال و کارنامه دارها در فوتبال شایسته حضور در فرودگاه و ملاقات با رئیس فدراسیون نبودند؟
 
 
 




رکود در فوتبال شهرستان اردبیل، مقصر کیست، هیات فوتبال استان یا هیات شهرستان

قصه های فوتبال اردبیل تمام شدنی نیست. مشکلاتی که بر سر راه این رشته پرطرفدار وجود دارد یکی دو تا نبوده و نیست. آنهایی که بانی ایجاد مشکلات در فوتبال هستند هر کدام به نوعی خود را محق ، وطرف مقابل را مستوجب عقوبت و برخورد شدید می دانند ..
در این میان آنهایی که می توانند در کم کردن فاصله ها و کاستن تنش ها مؤثر باشند و دستی در آتش دارند چندان میلی برای پایان دادن به کشمکش ها و بگو مگو ها و خودمحوری ها و بزرگنمایی ها نداشته و ندارند.
فدراسیون فوتبال به عنوان تنها مرجع تصمیم گیرنده در قبال فوتبال کشور می توانست در این ارتباط و نجات فوتبال استان نقش تعیین کننده داشته باشد که صد افسوس دست اندرکاران فدراسیون نیز به طریقی در چند سال اخیر خود آتش بیار معرکه بوده اند و به اختلافات دامن زده و شعله آن را گسترده تر نموده اند.
در روزهای اخیر فوتبال شهرستان اردبیل در کانون توجه برخی ها قرار گرفته است. نوک انتقادات به سوی عوامل هیات فوتبال شهرستان نشانه رفته و به صورتی ملموس این هیات نیز در عقب ماندگی فوتبال استان مؤثر و دخیل قلمداد شده است.
وضعیت آشفته فوتبال در بیشتر شهرستان های استان می تواند موضوع بررسی علاقه مندان به آن قرار بگیرد. نمونه ای از این ادعا را می توان در فوتبال مشگین شهر در روزهای اخیر مشاهده کرد. در حالی که هیات فوتبال استان مدعی ریاست آهنگران بر فوتبال آن سامان می باشد جمعی از ورزشکاران و داوران و خانواده فوتبال آن منطقه گردهم می آیند و برای انتخاب رئیسی جدید تبادل نظر می کنند!!! آیا به نظر آنهایی که خود را از طرفداران فوتبال و مدیریت آن در استان و ما را از دشمنان خونی فوتبال و نابود کننده آن می دانند وجود چنین وضعیتی را چگونه می توان نوجیه کرد؟
آیا این رفتارها نشان از وجود آرامش و مدیریت بی نقص در فوتبال استان می باشد؟ آیا در هیات فوتبالی که توانسته است در سکوی دوم هیات های استانی قرار بگیرد بروز چنین مشکلاتی می تواند قابل قبول باشد؟
به هر حال محمود جعفری یکی از نام آشناهای فوتبال استان و کسی که بیش از چهار سال مسؤولیت کمیته مسابقات هیات استان را بر عهده داشته است در تماس با خبرنگار ما گفت: به مدت نزدیک چهار سال به عنوان رییس کمیته مسابقات هیات فوتبال استان اردبیل انجام وظیفه نموده ام و همواره با خود عهد نموده ام تا در جهت اعتلاي شهر و منطقه تلاش بکنم و ليكن برخي مسايل و مشكلات را مانع توسعه فوتبال اردبيل می دانم.
وی افزود: در مدت یاد شده حتی یک تیم برای نمونه از شهرستان اردبیل به مسابقات استانی معرفی نشده است.در رده فستیوال حداقل بیست تیم در مسابقات شهرستانی شرکت و تیم های سوم و چهارم به استانی معرفی میشدند كه متاسفانه اینچنین نشده و در رده های نونهالان ، نوجوانان ، جوانان ،امید ، بزرگسالان و  پیشکسوتان در فوتبال ، فوتسال آقايان و بانوان، متاسفانه به مسابقات استانی معرفی نشده و حتی درسطح شهرستان هیچگونه  مسابقات انتخابی نیز برگزار نشده است.
وی در ادامه گفت: متاسفانه هیچ تلاش و کوشش و برنامه ای در این خصوص مشاهده نمی شود و با جرات میتوان گفت نام‌ هیات فوتبال شهرستان اردبیل را  باید هیات مسابقات ماه رمضان نامگذاری کرد كه حتي این مسابقات نیز هیچگونه خروجی و سودی برای پیشرفت و ترقی فوتسال در مراحل بالاتر ندارد و فعالیت های مفيد آموزشی و دانش افزایی در سطح مربیان ، سرپرستان، داوران برگزار نشده است.
وی افزود: بنده با مدیرکل محترم اداره ورزش و جوانان استان و رییس هیات فوتبال استان هیچگونه مشکلی نداشته و ندارم و حتی دوست هر دو بزرگوار نیز هستم، ولی مشکلات و موانع باید گفته شود، بخاطر عدم تعامل این دو مسؤول، ضربات و صدمات جبران ناپذیری به فوتبال استان بخصوص شهرستان اردبیل وارد شده است و به جای جبران‌ کم کاری های گذشته و تلاش شبانه روزی متاسفانه به دلیل درگیری و عدم همکاری مناسب  فوتبال استان دچار سردرگمی و تعطیلی بخصوص در مركز استان اردبیل شده است.
در ادامه گزارش برای شنیدن حرف و سخن دل مسؤولان فوتبال شهرستان اردبیل در شش سال گذشته به سراغ حاج مسعود هوشمندی یکی از پیشکسوتان خوشنام و یار دیرین فوتبال منطقه رفتیم. او از تیرماه سال 91 تا نیمه دوم سال 93 مسؤولیت فوتبال شهرستان اردبیل را بر عهده داشته است.
هوشمندی با پوشه ای پر از مدارک و مستندات و مکاتبه های انجام یافته با هیات فوتبال استان در دفتر نشریه حضور یافت  و گفت: در سال 91 به دنبال معرفی اینجانب از سوی اداره ورزش و جوانان به هیات فوتبال استان مدت ها طول کشید تا رئیس سابق هیات استان نسبت به صدور حکم سرپرستی اقدام نماید و در نهایت این امر در دهم تیر ماه انجام پذیرفت.
وی افزود: هیات شهرستان برای برنامه ریزی و تحرک بخشیدن به فوتبال اردبیل همکاران خود را انتخاب نمود. بزرگانی چون دکتر معرفت سیاه کوهیان، فرهنگ رحیمی، اکبر خلیلی نسب، داور مجنون، کرامت جعفری، نصرت خاکپور، اکبر قنبری، سلمان منصوری، حافظ آقاجانی، رضا شریعت، هاشم واحدی، محبوب داوردان، مهدی خدادادی، مهدی نوروزی، جلیل پیشکار، ایرج امین فر، تعارف اسدالهی و سحر خاتمی دعوت هیات فوتبال برای عضویت در کمیته های مختلف را پذیرفتند اما متاسفانه از همان روز امضای حکم سرپرستی هیات شهرستان کارشکنی ها و بی توجهی ها آغاز شد.
وی گفت: مکاتبات متعددی با هیات فوتبال استان برای آغاز یک همکاری صمیمانه ، برنامه ریزی و شروع فعالیت ها آغاز شد ولی متاسفانه هیات فوتبال استان به هیچیک از نامه ها ، درخواست ها و مکاتبات هیات شهرستان جواب نداد.
وی گفت: همه آنهایی که برای همکاری با هیات فو.تبال شهرستان اعلام آمادگی کرده بودند دارای پیشینه دراز مدت در امور اجرایی فوتبال و برگزاری مسابقات در چهل سال اخیر می باشند و بنابر این ساماندهی فوتبال و اجرای مسابقات مختلف دور از دسترس آنها نبوده و نیست ولی وقتی بستر فراهم نباشد و هیات فوتبال استان روی خوش به اجرای برنامه ها نشان نداده و برای نمونه به یک مکاتبه از بین دهها مکاتبه انجام گرفته جواب مثبت یا منفی ندهد چگونه می توان برنامه های مختلف را به مورد اجرا گذاشت؟
وی افزود: طی نامه ای در اولین روز کاری پس از انتصاب از هیات فوتبال استان درخواست شد که هماهنگی های لازم بین دو هیات شهرستان و استان و اعلام نقطه نظرات برای استارت فعالیت ها انجام بشود که متاسفانه این درخواست ما نیز بدون جواب باقی ماند.
هوشمندی در ادامه در ارتباط با فوتسال جام رمضان و این که این رقابت ها خروجی لازم را ندارد گفت:جای بسی تاسف است مسابقاتی که طی 25 شب می تواند هر شب نزدیک به دو هزار تماشاگر مشتاق را به ورزشگاه بکشاند و زمینه ظهور و معرفی استعدادهای جوان و جویای نام را فراهم بکند با چنین عناوینی مورد خطاب قرار می گیرد. اگر فوتسالی در اردبیل وجود دارد و نفس می کشد هیچ شکی نباید داشت که نتیجه برگزاری رقابت های فوتسال جام رمضان می باشد.
با نگاه به اظهارات هر دو چهره زحمت کش فوتبال اردبیل باید گفت که فوتبال استان به یک حرکت جدی و حساب شده نیاز دارد تا فصل جدیدی در حیات این رشته ورزشی در منطقه آغاز شود.
 




واکنش داورزنی به حضور آجورلو در فدراسیون والیبال

 معاون وزارت ورزش و جوانان اعلام کرد از حضور مصطفی آجورلو در انتخابات فدراسیون والیبال استقبال می کند.

 فدراسیون والیبال بعد از سمت جدیدی که محمدرضا داورزنی در وزارت ورزش به عنوان معاونت قهرمانی گرفت، هنوز رییس جدید خود را نشناخته است. از این رو با نظر وزیر ورزش و جوانان داورزنی فعلا به صورت موقت در والیبال حضور دارد و به عنوان سرپرست فدراسیون امور جاری را انجام می دهد اما مساله ای که مشخص است، باید هرچه سریعتر انتخابات ریاست فدراسیون والیبال برگزار و رییس جدید این فدراسیون انتخاب شود.

در این باره، طی روزهای گذشته شایعاتی درباره حضور مصطفی آجورلو، مدیرعامل کنونی باشگاه تراکتورسازی در انتخابات ریاست فدراسیون والیبال مطرح شده است. آجورلو که حدود 1.5 سال است در باشگاه تراکتورسازی فعالیت می کند، رفاقت دیرینه ای با محمدرضا داورزنی دارد و به همین خاطر گفته می شود معاون کنونی وزارت ورزش به دنبال حضور مدیرعامل تراکتور در فدراسیون والیبال است.

گسترده شدن شایعات درباره حضور آجورلو با واکنش محمدرضا داورزنی مواجه شد. معاون وزارت ورزش اگرچه اعلام کرد از حضور آجورلو در انتخابات فدراسیون استقبال می کند اما هرگونه دخل و تصرف در این مورد را شایعه می داند. داورزنی در این خصوص به خبرگزاری مهر گفت: « من این کار را انجام می دهم؟ آجرلو؟ والیبال؟ فوتبال؟ …. اینها چه ارتباطی با هم دارند؟»

او در بخش دیگری از صحبت هایش گفت: «از ورود آجورلو به انتخابات والیبال و انجام ثبت نام برای کاندیدا شدن استقبال می‌کنم، اما اینکه من به دنبال راهکاری برای انجام این کار باشم، درست نیست.»

داورزنی درباره زمان انتخابات فدراسیون والیبال افزود: «در آینده نزدیک مقدمات برگزاری مجمع انتخابات فدراسیون والیبال را برگزار می‌کنیم، اما بنده در مورد این موضوع و اینکه چه کسی کاندیدا شود با هیچکس نه صحبت داشته ام و نه رایزنی».

در صورتی که تصمیم مصطفی آجورلو برای حضور در والیبال وریاست این فدراسیون جدی باشد، احتمالا شاهد ایجاد تغییراتی گسترده در تراکتورسازی خواهیم بود. در این صورت باشگاه تراکتورسازی که هنوز وضعیت مالکیتش به طور دقیق مشخص نیست، مدیرعامل جدید خود را خواهد شناخت و باید دید چه اتفاقاتی پیرامون این موضوع رخ خواهد داد. البته همه این اتفاقات منوط به ریاست آجورلو در فدراسیون والیبال است.(منبع: ایران اسپورت پرس)




غیبت سؤال برانگیز تیم والیبال نوجوانان بانوان استان در مسابقات دسته سه کشور

تیم والیبال نوجوانان دختر استان به مسابقات قهرمانی کشور دسته سوم به میزبانی زنجان اعزام نشد و این امر موجبات گلایه برخی از بازیکنان و خانواده آنها را فراهم ساخت.

بر اساس شنیده ها بازیکنان تیم والیبال دختران اردبیل که خود را برای حضوردر این رقابت ها آماده کرده و در انتظار اعزام به سر می بردند بعد از آغاز رقابت ها در شهر زنجان نسبت به بی توجه به آنها آگلاهی یافته و برای اعتراض به تصمیم اتخاذ شده در تماس با دفتر نشریه خواستار انعکاس مشکل خود شدند.

محمد رضا برادران معاون ورزشی اداره کل ورزش و جوانان استان در این ارتباط گفت: برای آگاهی از علل اعزام نشدن تیم بانوان به مسابقات قهرمانی کشور مکاتبات لازم با هیات والیبال استان انجام پذیرفته است که بعد از دریافت دلایل به اطلاع عموم خواهد رسید.

وی افزود: از سوی هیات والیبال استان درخواستی مبنی بر مساعدت به اعزام تیم بانوان به اداره کل تحویل داده نشده و بنابراین باید منتظر ماند تا دلایل عدم اعزام از سوی دست اندرکاران هیات اعلام گردد.

در هیات های ورزشی، نائب رئیس مسؤولیت پیگیری ، هماهنگی و فراهم نمودن زمینه های لازم برای اعزام، رفع مشکلات تیم های بانوان را بر عهده دارد و این که تیمی از استان نتواند در مسابقلات قهرمانی کشور شرکت نماید به نظر می رسد در گام اول مسؤولیت آن متوجه نائب رئیس هیات باشد.

سید شمس الدین عاملی رئیس هیات والیبال شهرستان اردبیل نیز گفت: تیم والیبال نوجوانان بانوان اردبیل به امید شرکت در رقابت های کشوری تمرینات منظمی را پشت سر می گذاشت ولی متاسفانه برنامه بازی ها از سوی هیات استان به شهرستان ها ابلاغ نشده و بعد از آغاز رقابت ها در شهرستان زنجان ، اعضای تیم و هیات شهرستان ها از موضوع اطلاع یافته اند.

وی افزود: از این که تیم به رقابت های قهرمانی دسته سوم کشور اعزام نشده بازیکنان و اولیای آنها نسبت به این امر اعتراض نموده و از این که بدون اطلاع قبلی و مشورت با هیات شهرستان ها نسبت به حذف تیم بانوان اقدام شده است شدیدا گله مند بودند.

به هر حال  برای احیای این رشته در سال های اخیر تلاش های قابل قبولی انجام پذیرفته و در ارتباط با والیبال بانوان نیزبرنامه های خوبی به مورد اجرا گذاشته شده است ولی اعزام نشدن تیم والیبال نوجوانان استان به رقابت های کشوری می تواند در روحیه افرادی که به این رشته روی آورده اند تاثیر منفی بگذارد و  دلگرمی آنها برای ادامه راه را کاهش دهد.

وحید حسینی جهان خبرنگار نشریه برای آگاهی از نظرات مسؤولین هیات استان با رئیس هیات تماس گرفته و وی در جواب این سؤال که چرا تیم نوجوانان بانوان به مسابقات قهرمانی کشور اعزام نشده گفت: در مسافرت بوده و در جریان این امر نمی باشد، بهتر است با دبیر هیات استان در این ارتباط ارتباط برقرار شود! متاسفانه تلقفن همراه دبیر هیات استان خاموش بود و موفق به انعکاس نظرات کسانی که می توانستند به همه سؤالات در این زمینه پاسخگو باشند نشدیم.  




مشکلات تهیه یک دست لباس

دنیای حقیقی توپ گرد دنیای متعصبان است. تعصب در نزد فوتبالی های قدیم حرف اول و آخر را می زند. اگر بخواهیم با عشق قدیمی ها به فوتبال آشنا شویم و شدت تعصب آنها را بدانیم فقط باید پای صحبت آنها بنشینیم  و به درستی و به طور کامل به رفتار و حرکات آنها به هنگام بیان خاطرات دقت کنیم تا بدین وسیله بتوانیم به عمق احساسات پاک و غرور انگیز آنها پی ببریم.

فرصتی دست داد تا برای دقایقی از محضر بزرگان فوتبال اردبیل در دهه های 40 و 50 بهره ببر یم . بزرگانی چون داود آقا حسنی فرد، مهران قاسمی، حبیب حدیثی، غفور نژاد ابراهیمی و حسن پاسبان.وقتی صحبت از فوتبال اردبیل در دهه های یاد شده می شود سفره دل همه کسانی که آن ایام را از نزدیک درک کرده اند باز می شود. بیان خاطرات خوش گذشته و اقتدار، بزرگی و صلابت فوتبال اردبیل در آن روزگاران خنده بر لبان آدمی می نشاند و وقتی حال و هوای این روزها با آن ایام مقایسه شود غمی بزرگ بر دل می نشیند و انسان با سؤال بزرگی در ذهن خود مواجه می شود  که چرا فوتبال ما با داشتن مردانی بزرگ، چهره هایی فراموش نشدنی و نامی در منطقه به بیماری لاعلاجی مبتلا می شود که حاصل آن درماندگی و سکون و عدم تحرک می باشد.

چرا باید امروز فوتبال ما در ید قدرت کسانی باشد که اکثر آنها چهره های شناخته شده در فوتبال نبوده و نیستند زمینه خدمت آنهایی که عمری را در فوتبال اردبیل سپری کرده و منشا خدمات بوده اند چرا فراهم نمی شود؟ آیا فوتبال اردبیل می تواند چهره ای مانند حسن پاسبان را دوباره به خود ببیند؟ این اسم ممکن است برای آقایانی که ار سر حادثه سر از فوتبال در آورده و قدر قدرت مطلقی شده اند ناآشنا باشد و حتی برای یک بار هم که شده او را از نزدیک ندیده باشند ولی آنهایی که در فوتبال اردبیل بوده و با آن زندگی کرده و به خاطرش مشکلات و نارسایی را به جان خریده اند با ذکر نام بازیکن بزرگی چون حسن پاسبان به پا می خیزند و برای وی سلامتی  و شادکامی و طول عمر آرزو می نمایند.

عجب زمانه ای شده است .آنهایی که تا همین دیروز هیچ جایگاه و مرتبتی در فوتبال نداشته اند به یکباره با عنایت برخی ها اسم و رسمی برای خود دست و پا زده اند و کار را به آنجا رسانده اند که توهین و هتک حرمت از فوتبالی ها را نیز برای حفظ موقعیت خود و دوستانشان روا می دانند و به آن اقدام می کنند.

ناگفته پیداست که هستند فرزندان ناخلفی از خانواده فوتبال دهه های 40  تا 70 که متاسفانه با زیر پا گذاشتن اصول و تن دادن به برخی از خواست ها و دل نکندن از موقعیت به دست آمده مسیر هتاکی ناشناخته های فوتبال را صاف می کنند و این طبیعی بوده و هست که همیشه کسانی که در دوران ورزشی نتوانسته اند خوب چهره شوند و به عنوان ورزشکاری قدرتمند مطرح گردند در دوران بازنشستگی و پیری تلاش می کنند که به نوعی با آویزان شدن به ورزش، سرخوردگی آن سال ها را جبران کنند و متاسفانه در ورزش و فوتبال استان می توان به چنین افرادی برخورد کرد و نمونه هایی را مشاهده نمود.

حسن پاسبان بازیکن بزرگ و مردی با اخلاق و انسانی متواضع و ورزشکاری توانا است که علی رغم پشت سر گذاشتن 64 بهار همچنان زندگی اش با ورزش گره زده شده است. او با ورزش زندگی می کند و به هوای آن نفس می کشد. شاید وقتی این مطلب منتشر می شود او در حال صعود به قله زیبای دماوند باشد. ارتباط او از 15 سالگی تاکنون یک لحظه با ورزش قطع نشده است. او در کنار همه ویژگی های خوبی که به گوشه ای از آنها اشاره شد کوهنوردی ماهر و قدرتمند است که تاکنون موفق به فتح بیشتر قله های مرتفع کشور شده است. پاسبان جزء اولین گروه از کوهنوردان اردبیلی است که در صعود های زمستانی به قله سرافراز سبلان حضور داشته است.

به هر حال وجود پیشکسوتانی چون حسن پاسبان برای فوتبال و ورزش ما نعمت بزرگی است . باید قدر آنها بدانیم و از تجربه و توانانیی شان در جهت رشد و توسعه ورزش و فوتبال بهره بگیریم.

در ملاقات کوتاهی که انجام شد حسن پاسبان مرد بزرگ فوتبال اردبیل خاطراتی از فوتبال دهه 40 و چگونگی تشکیل و پایه گذاری برخی از تیم های قدرتمند منطقه چون پاس را بیان کرد. از میان آن مطالب گفته شده خاطره ای نقل می شود تا شاید بتواند برای کسانی که آن ایام را دیده اند خاطره انگیز و لذت بخش باشد.

“در سال 1347 در مراحل اولیه تشکیل تیم پاس ، برای انجام دو بازی دوستانه تیم آذرمیخ تبریز به اردبیل دعوت شد. تیم پاس برای بازی در مقابل حریف تبریزی از کوچک ترین امکانات مورد نیاز بی بهره بود. برای تهیه یک دست پیراهن و شورت و جوراب به هر دری زدیم اما تا 24 ساعت مانده به بازی کاری از پیش نبردیم. تعدادی از جوانان که بهترین توپ زنان آن ایام بودند قادر به تامین هزینه لباس نبودند. بازی اول در روز پنجشنبه برگزار می شد . یک روز مانده با بازی، نتیجه مشورت و هم فکری دوستان منجر به این شد که بنده به اتفاق آقایان عظیم بیگ زاده و داود آقا حسنی فرد به تنها فروشگاه ورزشی فعال در اردبیل مراجعه کنیم . مدیر فروشگاه ، مرد رئوف و مؤمنی بود که خوشبختانه الآن هم در قید حیات هست و برایش آرزوی طول عمر با عزت می کنم. حاج رشید نوری در مغازه ای در خیابان امام فعالیت داشت . سه نفری به آن مغازه مراجعه کردیم و مشکل خود را مبنی بر عدم توانایی در تهیه لباس با وی در میان گذاشتیم و وی بلافاصله به تعداد درخواستی بدون دریافت مبلغی و یا ضمانتی لباس ها را در اختیار ما قرار داد.

دو بازی در مقابل تیم میهمان انجام دادیم. در بازی اول یک بر صفر پیروز شده و در دومین بازی به نتیجه مساوی بدون گل دست یافتیم. اما بشنوید که در دو بازی 3500 تومان بلیط فروشی کردیم. فردای مسابقه با مراجعه به مغازه حاج نوری ، هزینه لباس ها را به میزان 110 تومان پرداخت کردیم و از درآمد دو مسابقه مدت ها برای تیم هزینه نمودیم”.

در سال 47 ورزشگاه تختی اردبیل از کوچک ترین امکانات رفاهی بی بهره بود. زمین خاکی و با رختکن و سکوی آنچنانی و کمبود های مهم ولی در مقابل عشق به فوتبال و پیوند تماشاگران با این رشته پرطرفدار مثال زدنی بود. بازیکنان فقط به عشق فوتبال پا به زمین خاکی پر از سنگ می گذاشتند و تا پای جان می جنگیدند و پا پس نمی کشیدند و مسؤولان نیز صادقانه، بدون منت و به دور از هرگونه غرور و خودمحوری و خودپسندی و باندازی و دروغ گویی و چرب زبانی و روباه صفتی و چماقدار پروری به ورزش و فوتبال خدمت می کردند و روزهای خوش و پرافتخاری را برای آن رقم می زدند.

یاد و خاطره همه کسانی که در آن سال ها برای سربلندی ورزش و فوتبال اردبیل تلاش کردند و صادقانه و به دور از هر گونه حاشیه سازی خدمت بی منت را در سرلوحه کارها و اقدامات خود قرار دادند زنده و جاوید  باد.




مسابقات قهرمانی والیبال جوانان جهان و دیدار دو تیم ایران و کوبا

در دیدار ایران و  کوبا آمار زیر برای دو تیم رقم خورد :

 دفاع: 17/10 به نفع کوبا/ بیشترین دفاع منجر به امتیاز برای ایران توسط طیب عینی و رسول آقچه‌لی، هر کدام با 3 دفاع

 اوسنیل لازارو هرناندز و خوزه ماسو آلوارز کوبایی با 5 دفاع منجر به امتیاز در صدر مدافعین این دیدار قرار دارند.

 آبشار: 59/45 به نفع ایران/ بهترین آبشار زن ایران : اسماعیل مسافر و رسول آقچه‌لی با 15 آبشار منجر به امتیاز

  بهترین آبشار زن کوبا: اوسنیل لازارو هرناندز با 15 آبشار منجر به امتیاز 

  6/4 به نفع ایران / بهترین سرویس زن ایران: شایان شاهسوند با 4 سرویس امتیازدار

 استفاده از خطای حریف: 31/28 به نفع ایران

  بهترین بازیکن ایران : رسول آقچه‌لی و اسماعیل مسافر با کسب 18  امتیاز

بهترین بازیکن کوبا :  اوسنیل لازارو هرناندز با کسب 20 امتیاز

 

 




کمال کامیابی نیا و محسن مسلمان زوج میلانی پرسپولیس

 
شاید برخلاف فصل قبل که برانکو دستش روی نیمکت خالی بود این فصل جریان کاملا متفاوت و در تمامی خطوط برانکو حداقل یک یا دو بازیکن جایگزین مناسب دارد و جالب است که اکثر این بازیکنان از مزیت چند پسته بودن بهره میبرند .
هافبک دفاعی:
کمال کامیابی نیا؛ فوق تخریبی جنگنده و در یک کلام گاتوزو
کمال کامیابی نیا وقتی از نفت تهران به پرسپولیس‌ آمد از برانکو انتقادات زیادی شد اما کمال رفته رفته به بلوغ تاکتیکی و فردی رسید و عملکرد مثبتی در دو فصل اخیر به نمایش گذاشت و در فاز دفاعی یکی از ارکان کلیدی قلب کانال میانی پرسپولیس بوده است و بعضا گلهای حساسی را با شوتهای سنگین و ضربات سر به ثمر رساند باشگاه پرسپولیس موفق شد کمال را علی رغم داشتن پیشنهادات خوب حفظ کند و به کامیابی برسد. کمال با هدف اینکه به رویای قهرمانی آسیا برسد و مسافر روسیه شود و اینکه ذاتا یک پرسپولیسی بود ماند تا در پروژه آسیا همراه پرسپولیس شود.
محسن مسلمان؛بازیکنی که پله پله مراحل پیشرفت و محبوبیت را طی کرد
محسن مسلمان بازیکن هافبک ۲۶ ساله که در نیم سال ۹۴ با انتقادات و حاشیه های فراوان به پرسپولیس‌ پیوست و در ابتدا اندک هواداری حسابی را روی این بازیکن بازیکن باز میکرد اما محسن پس از هفته ها نیمکت نشینی و تلاش و صرف کردن فعل خواستن آرام آرام و رفته رفته جای خود را در ترکیب پرسپولیس پیدا کرد این بازیکن با رفتارهای خود داخل و خارج از زمین به یکی از محبوب ترین بازیکنان پرسپولیس تبدیل شده مسلمان در فصل ۹۵ ۹۶ که به منجر به قهرمانی پرسپولیس شد به تدریج به مهندس میانه میدان پرسپولیس‌ و طراح اصلی پرسپولیس و رابط میان خطوط سه گانه پرسپولیس تبدیل شد و لقب مهندس را به خود اختصاص داد. مهندس با پاس گلهای فراوان و پاسهای صحیح بی شمار در هر بازی تبدیل به یک پلی میکر خوب در لیگ ایران شد و میتواند با ادامه تلاش خود به یک پیرلو چپ پا در فوتبال ایران تبدیل شود و در سال جام جهانی کی روش را مجاب کند تا ستاره پرسپولیس را مسافر روسیه کند.
زوج کمال گاتوزو و مهندس مسلمان می تواند پرسپولیس‌ را یادآور روزهای اوج میلان کند که در خط میانی از آندرا پیرلو و گنارو گتوزو استفاده میکرد.