در روزهای پایانی سال ۹۵ حرف هایی در ارتباط با فوتبال و تیم شهرداری شنیده می شود که امیدواریم بی پایه و بی اساس باشند. زمزمه هایی به گوش می رسد که برخی از حضرات به تکاپو افتاده اند تا امتیاز تیم دسته سومی شهرداری را به یکی از شهرستان های استان منتقل نمایند.
گویا نزدیکان یکی از تیم هایی که در فصل گذشته از دسته سه به استانی سقوط کرده است با چراغ سبز ی که یکی از آقایان به ظاهر دوستدار و طرفدار فوتبال استان داده است رایزنی را شروع کرده اند تا بتوانند با فراهم کردن زمینه های لازم شر تیم شهرداری را از فوتبال اردبیل کم بکنند و هدیه ای تقدیم یکی از شهرهای استان بکنند تا شاید در موقع برگزاری انتخابات رئیس هیات استان به درد آقایان بخورد و یک رای را از حالا در کیسه خود ببینند.
آقایانی که مدت ها با ندانم کاری ها و برخی اقدامات نسنجیده و جانبدارانه تیشه به ریشه فوتبال زده اند این بار گویا به طور کامل نابودی فوتبال شهر اردبیل را در برنامه های خود قرار داده اند .
این زمزمه ها را ما در حد یک شایعه قلمداد می کنیم ولی اگر روزی به این نتیجه برسیم که چنین تقاضاهایی مطرح شده و آقایان نیز چراغ سبز نشان داده اند تا ضمن رایزنی با مسؤولین باشگاه این کار را عملی نمایند، حرف های زیادی برای گفتن خواهیم داشت. حرف هایی رک و بی پرده و شناساندن چهره های به ظاهر دوست و در باطن دشمن فوتبال اردبیل.
این چند کلمه را نوشتیم تا اگر چنین فکری هم به ذهنشان خطور کرده باشد پرونده اش را برای همیشه ببندند و بدانند که اقدام برای انتقال تیمی که شناسنامه فوتبال اردبیل است کاری نشدنی است.
نام شهرداری در رگ و خون دوستداران فوتبال اردبیل است. آنهایی که شب خوابیده اند و صبح در فوتبال اردبیل صاحب جلال و جبروت شده اند از سرنوشت و سرگذشت فوتبال ، تیم شهرداری و جایگاه آن خبر ندارند که می خواهند بر نامه بریزند و زمین و زمان را به هم بدوزند و امتیاز شهرداری را به دوستان و آشنایان تحویل بدهند.
شهرداری اگر در لیگ استانی هم باشد برای دوستدارانش شهرداری است. عشق به تیم شهرداری از بین رفتنی نیست. پس این حرف و این نصیحت دوستانه و مشفقانه آویزه گوش آنهایی باشد که می خواهند به حذف همیشگی شهرداری از فوتبال اردبیل اقدام نمایند. آنهایی که می خواهند خوش خدمتی نمایند و خود را در بین دوستداران فوتبال یک شهر عزیز و گرامی بدارند باید بدانند با طرح چنین شایعه ای نفرت دوستداران فوتبال اردبیل از بانیان این تفکر به طور چشمگیری افزایش یافته است.
مسلما مسؤولین شهرداری و سازمان فرهنگی ورزشی باید برای احیای دوباره تیم و دمیدن نفسی تازه به آن اقدام نمایند. با سقوط تیم شهرداری به لیگ دسته سوم مدت هاست که همه به دنبال مقصر می گردند و هر روز بحثی مطرح شده و از یک مقصر رونمایی می شود و بدینوسیله اصل قضیه یعنی چگونگی ادامه حیات تیم مورد توجه قرار نگرفته و از سکوتی که در این ارتباط حاکم است فرصت طلبان روباه صفت به فکر سوء استفاده و بهره برداری به نفع دوستان خود گرفته اند تا بلکه بتوانند با انتقال امتیاز تیم شهرداری به یکی از شهرستان های مورد علاقه خود اقدام نمایند.
تیم شهرداری در تاریخ فوتبال اردبیل جایگاهی بس رفیع و دست نیافتنی دارد. نام فوتبال و ورزش این دیار با نام شهرداری اردبیل عجین بوده و از آن جدا نشدنی است. وقتی این قبیل شایعات به گوش می رسد باید به حال و روز کسانی که فوتبال اردبیل و تیم شهرداری را به این روز انداختند تاسف خورد. جرا که آنها خواسته و ناخواسته به کاری دست زدند تا بعضی ها امروز این جرئت را پیدا بکنند تا فکر انتقال امتیاز تیم شهرداری از اردبیل را به مغزشان راه بدهند.
در آن روزهایی که آقایان شورا برای مصاحبه در مورد لزوم واگذاری شهرداری و جدا کردن این تیم از مجموعه سازمان فرهنگی ورزشی از یکدیگر سبقت می گرفتند دوستداران فوتبال و تیم شهرداری فریاد می زدند که این کار نمی تواند به نفع فوتبال، شهرداری و اعضای شورا باشد. تصمیمات اتخاذ شده توسط آنها در آینده تبعاتی برای آنها خواهد داشت که دیگر جبران گذشته امکان پذیر نخواهد شد.
آنهایی که فوتبال اردبیل را دوست دارند، افرادی که سربلندی و سرافرازی فوتبال اردبیل را می خواهند، کسانی که تیم شهرداری را دوست می دارند و به آن عشق می ورزند باید پیگیر وضعیت تیم باشند تا از بی تفاوتی موجود ، خناسان و جند چهره ها نتوانند بهره برداری بکنند و نقشه جدیدی را برای فوتبال اردبیل پیاده نمایند.
عشق به یک تیم، وابسته به حضور آن در سطوح مختلف لیگ نبوده و نیست. تیم فوتبال شهرداری برای دوستدارانش همیشه قهرمان و همیشه در بالاترین رده هاست بنابراین آنهایی که بخواهند بر فوتبال اردبیل خیانت بکنند و در لباس دوست به آن ضربه بزنند با هوشیاری دوستداران تیم کاری از پیش نخواهند برد.
و در نهایت باید گفت که نباید این گونه شایعات ، حرف ها و سخن ها را باور کرد. این حرف ها یک دروغ و یا یک شوخی خیلی بی نمکی است. همین وبس.