در ورزش ما عده ای از مشورت کردن گریزان هستند. استفاده از نظر و رای دیگران و حداقل شنیدن آن را بر نمی تابند. خود را علامه دهر و همه فن حریف ورزش و دنیای آن می دانند. تا بخواهی چیزی را در ارتباط با موردی یادآوری بکنی حتی تحمل شنیدنش را ندارند و برای این که تو را از ادامه بحث منصرف بکنند می گویند می دانم، در جریان هستم ، قبلا تجربه کرده ام و ….
مشورت به معنی جمع کردن آراء و نظرات و استفاده از عقل و اندیشه دیگران و به کار بردن فهم و درایت آن ها آمده است. چه اشکالی دارد که انسان مفت و مجانی از نظرات دیگران آگاه شود ، حرف های مختلف را بشنود، بهترین آن ها را برگزیند و در کارها و اقداماتش در جهت بهبود اوضاع از آنها استفاده نماید.
چرا باید از مشورت کردن فرار بکنیم و چرا باید خود را بی نیاز از رای و نظر دیگران بدانیم. مگر نه این که خداوند متعال در قرآن کریم به رسول خدا سفارش می کند که در کارها با دیگران مشورت کند؟
هر که دانسته است بسیاری
نکند بی مشاورت کاری
شد پیمبر به مشورت مامور
تا نداری تو خویشتن معذور
تجربه هایی که موسپید کرده ها و استخوان خرد کرده های ورزش به دست آورده اند می توانند در بسیاری از موارد گره گشای مشکلات ورزش باشند. شنیدن حرف ها و ایده های آنها بار سنگینی بر دوش مسؤولان و گردانندگان رشته های مختلف ورزشی نمی تواند باشد. باید قدر این نعمت ها را دانست و آنها را برای کمک به حال و روز ورزش به میدان فراخواند. همین که پیشنهادها و نظرات آنها شنیده بشود و در مواقع ضروری مورد مشورت قرار بگیرند خود می تواند در برطرف کردن موانع و تحرک بخشیدن به حرکت ورزش استان مؤثر واقع شود.