1

بی نظمی در مسابقات فوتبال پایه استان

بی نظمی در مسابقات پایه فوتبال استان حرف  اول را می زند . هنوز دوهفته ای از این رقابت ها نگذشته که ناله مربیان و دست اندرکاران تیم های حاضر در این به اصطلاح مسابقات بلند شده است.
نظم به معنی ترتیب، آراستگی، سامان و پیوستگی است. برای نظم سه مؤ لفه مهم می توان نام برد: هدف، برنامه ریزی و رهبری و مدیریت.
در هر کاری اگر هدف مشخص نباشد و برای آن برنامه ریزی درست، اصولی و علمی انجام نپذیرد و مدیریت کارآمد و کار بلد و عاشق، ناظر بر آمور نباشد نظم در چنین امری رنگ می بازد و کارها بر طیق مراد پیش نمی رود و در نهایت نارضایتی همه کسانی که به نحوی با آن در ارتباط هستند فراهم می شود.
د ر حال حاضر انجام رقابت هایی تحت عنوان مسابقات فوتبال پایه استان در دستور کار هیات قرار دارد. در گام نخست نگاه کوتاه به تعداد تیم های حاضر در این مسابقات خود گواهی روشن و واضح و آشکار از وضعیت فوتبال در سطح استان می تواند باشد.
در رده جوانان 5 تیم حاضر هستند. از خلخال و مشگین شهر هر کدام یک تیم و سه تیم از اردبیل. در رده نوجوانان تعداد تیم های شرکت کننده 6 تیم است . 2 تیم از پارس آباد و 4 تیم از اردبیل. در مقطع سنی نونهالان 3 تیم حاضر هستند که هر سه از شهرستان اردبیل می باشند و در زیر 15 سال 5 تیم به رقابت خواهند پرداخت که گویا همه تیم ها از اردبیل هستند.
تعداد تیم ها و وابستگی آنها به شهزرستران های مختلف نشان می دهد که کفگیر فوتبال به ته دیگ خورده است.  با وضعیت موجود چگونه می توان پذیرفت که هیات فوتبال استان اردبیل در سطح کشور در جایگاه دوم قرار گرفته است؟ در استانی که در مسابقات به اصطلاح لیگ استانی اش در رده نونهالان فقط سه تیم حاضر می شود و آن هم فقط از یک شهرستان آیا نباید ادعا کرد که فاتحه این رشته در استان از خیلی وقت ها پیش خوانده شده است؟
چه کسانی به فوتبال اردبیل خیانت کرده اند؟ منتقدان بر اساس کدام سند و مدرک مقابل پیشرفت و شرکت تیم ها در مسابقات را گرفته اند که تا می خواهند حرفی بزنند و سخنی بگویند به خیانت متهم می شوند؟آنهایی که کورکورانه و به خاطر منافع شخصی سنگ برخی ها را به سینه می زنند چگونه می توانند به راحتی بخوابند و در مقابل وجدانشان احساس شرمندگی نکنند؟
کمیته امور استان های فدراسیون چگونه می تواند از فوتبال استانی طرفداری بکند که در رده نونهالانش فقط سه تیم در مسابقات شرکت کنند؟
ادعای حاکم نبودن نظم در این رقابت ها به آسانی و با ذکر یک یا دو مورد قابل اثبات است.
در هفته ای که گذشت دو بازی به دلیل نبود آمبولانس و پزشکیار لغو شده است و یک بازی دیگر که طبق برنامه قرار بود در ساعت 14 در ورزشگاه علی دائی برگزار شود به دلیل حاضر نشدن به موقع داوران و ناظر بازی با دو ساعت تاخیر انجام شده است.
بازیکن نوجوانی که حداقل از ساعت 30/13 در ورزشگاه بدون صرف نهار حاضر باشد و تا ساعت 16 بلاتکلیف در زمین گرسنه و تشنه در انتظار تشریف فرمایی داوران و ناظرین به سر ببرد چگونه می تواند در مسابقه شرکت بکند و این رفتار مسؤولین چه سان قابل توجیه می باشد؟ آیا در این کارها می توان آثاری از مولفه های نظم از جمله هدف، برنامه ریزی و مدیریت را مشاهده کرد؟
پیام یکی از حاضرین در ورزشگاه در روزی که به خاطر عدم حضور داوران و ناظرین بازی با دو ساعت تاخیر برگزار شده می تواند خواندنی باشد:
“به استحضار همه دوستان می رسانم بازیهای دیروز رده پایه با 2 ساعت تاخیر و بدون حضور هیچ کدام از مسئولین برگذار کننده انجام گرفت و جای بسی تاسف دارد که هیچ کدام از مسئولین حتی به تلفن خود هم جواب ندادنند”
“تاسف بیشتر از تن دادن بعضی از همکاران به این بی نظمی بود من که نفهمیدم منظورشون از این کا رها چی بود”.
“به نظر شما از لحاظ کارشناسی نشستن بچه های نونهال در اون شرایط جوی به مدت سه ساعت و بعد انجام بازی  می تواند به صلاح باشد.”
آیا باز هم می توانیم ادعا بکنیم که خدمات انجام یافته در شش سال گذشته از زحمات کشیده در 30 سال گذشته برتر است؟
در این ارتباط باز هم سخن خواهیم گفت.