1

اصلاح در امور فوتبال

اعلام آمادگی علی کریمی برای حضور در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال از نشانه‌ها و آثار اساسنامه جدید فدراسیون است. اساسنامه‌ای که نسبت به گذشته، راه را برای حضور فوتبالی‌ها هموار کرده و آن را از انحصار غیر فوتبالی‌های آویزان از مجموعه فوتبال خارج کرده است.

امیدواریم شرایط مورد نیاز برای کاندیداتوری هیئت‌های استانی نیز دچار تغییرات گردد تا در مراکز استان‌ها چهره‌های فوتبالی امکان نامزدی داشته باشند. سال‌هاست اساسنامه مورد قبول فدراسیونی‌ها امکان تغییرات در رؤسای هیئت‌های استانی را غیر ممکن کرده است. وقتی در تأیید صلاحیت نامزدها ریش و قیچی به دست عوامل رئیس هیئت استان سپرده می‌شود حذف چهره‌های مقبول و رقیب به آسانی امکان پذیر می‌شود. هرگونه اعتراض برای رد صلاحیت‌ها چاره ساز نمی‌شود چرا که فدراسیون‌نشین‌ها از دست دادن مهره‌های دست‌نشانده را بر نمی‌تابند و به هر طریق ممکن در تثبیت موقعیت عوامل خود اقدام می‌کنند.

اگر اساسنامه هیئت‌های استانی بر اساس واقعیت‌های موجود امکان تصمیم‌گیری در مورد نامزدها توسط عوامل هیئت‌های استانی را محدود کند می توان برای برگزاری انتخاباتی که نتایج اش از قبل مشخص نباشد امیدوار شد.

امتحان پس داده ها

خبر می‌رسد که امتحان پس داده‌ها همچنان در اندیشه تکیه زدن بر صندلی مدیریت در ساختمان سئول هستند. با وضعیتی که فوتبال ما دارد تلاش برای ماندن در عرصه تأسف‌آور است. درایت آن‌ها در پنج سال گذشته بر همگان روشن شده است. گویا مزه مدیریت فوتبال بدجوری زیر دندان بعضی‌ها مزه داده که دلبسته آن شده‌اند.

شایسته سالاری

فوتبال برای نجات از وضعیت فعلی نیاز دارد که کار و بار و امور آن را به دست افراد صلاحیت دار بسپارند. افرادی که هم در فوتبال صاحب نظر باشند و هم از نظر علمی و تحصیلات آکادمیک سابقه روشن داشته باشند.

حضور فوتبالی‌ها می‌تواند عرصه را برای دلال‌ها، کارچاق‌کن‌ها، شارلاتان‌ها، فرصت طلب‌ها و نان به نرخ روز خورها تنگ نماید. وقتی شایسته‌ها در رأس امور فوتبال قرار بگیرند سهم خو اهان و بادمجان‌های دور بشقاب جرئت پرسه زدن در اطراف آن را پیدا نمی‌کنند.

بحث ماندن در رأس فوتبال چنان در ساختار آن ریشه دوانیده که در سطح کشور نیز آن هایی که در استان‌ها و شهرستان‌ها قدرت فوتبال را در اختیار دارند هرگز حاضر به ترک آن نبوده و نیستند. چنین تفکری استفاده از هر وسیله‌ای و ابزاری را ممکن می‌سازد. قبیله سالاری، باند و جناح گرائی و قوم و خویش بازی از جمله عواملی هستند که در تعیین تکلیف مدیریت فوتبال در استان‌ها نقش آفرینی می‌کنند.

یک خاطره

یکی از کاندیداهای ریاست هیئت فوتبال در مرکز یکی از استان‌ها تعریف می‌کرد: “به عنوان یک ورزشی نویس، منتقد هیئت فوتبال بودم. با اعلام رسمی ثبت نام کاندیداها، اقدامات قانونی را به موقع انجام دادم. علیرغم ارائه مدارک متعدد، کمیته سه نفره با رهبری دبیر هیئت صلاحیت من را در ارتباط با سابقه 5 سال مدیریت رد کردند. اعتراض‌ها کارساز نشد و در نهایت من را از حضور در رقابت محروم نمودند. مدت‌ها گذشت. آقایی که با عنوان دبیر هیئت در رد صلاحیت‌ام نقش اصلی داشت برای یک کار شخصی به من مراجعه نمود. از او گلایه کردم که چرا با من رفتار مناسب ننموده و در روز روشن حق‌ام را پایمال کرده است.

لبختدی زد و با افتخار گفت: شما از ما انتقاد کردید، هرچه گفتیم که از موضع‌ات کوتاه بیایی قبول نکردی، ما هم رد صاحیت‌ات کردیم تا تلافی نماییم.

آیا جای تأسف ندارد که بر فوتبال ما این قبیل افراد حکومت بکنند. این‌ها مدعی نوآوری و تحرک بخشیدن به فوتبال و بالاتر از همه اجرای عدالت در فوتبال هستند!!

تا زمانی که فوتبال ما از وجود چنین افراد مغرض، ناآگاه و آلت دست پاک نشود، فوتبال روی خوش نخواهد دید.