1

کام مردم را تلخ نکنیم

عرشه اصلی پل قدس پس‌از شش سال از آغاز عملیات اجرایی آن به‌طور موقت برای عبور خودروها بازگشایی شد.
مراسمی ساده با حضور علی نیکزاد نایب‌رئیس مجلس شورای اسلامی، سید حامد عاملی استاندار، امامی یگانه فرماندار، جواد انصاری رئیس شورا، محمود صفری شهردار، اعضای شورای اسلامی شهر و جمعی از مسئولین و مردم برگزار شد و اجازه عبور خودروها از عرشه‌ی اصلی داده شد.
این پل با همه سرنوشتی که داشته و با همه کم لطفی ها، کم‌محبتی ها و عنایت‌ها و توجه‌ها، بالاخره عرشه اصلی‌ برای عبور خودروها آماده شد.
محمود صفری از اولین روز آغاز فعالیت، پایان دادن به قصه تکراری و ملال‌آور پل قدس را در دستور کار قرارداد. عوامل اجرایی پروژه در مدت‌زمانی محدود، شبانه‌روز تلاش کردند و بخشی از پروژه را برای استفاده مردم آماده و تحویل دادند.
حال ساعاتی از برقراری رفت‌وآمد خودروها نگذشته انتقادها، بهانه‌تراشی‌ها، طرح سؤالات و ایرادگیری ها آغاز شده‌است.
کام شیرین مردم در عبور از روی این پل را تلخ نکنیم. متأسفانه در طرح اما و اگرهای پروژه، برخی از عزیزان که تا دیروز بله‌قربان گوی مجموعه شهرداری، تمجید کنندگان چشم‌بسته‌ی شهردار وقت، صاحبان قراردادهای درآمدزا و متنعم از سفره گسترده بودند نقش‌آفرینی می‌کنند و آن‌هایی که تا دیروز پل قدس را بزرگ‌ترین پروژه شمال غرب می‌دانستند، فعالیت کارگاهی آن را بی‌نظیر تلقی کرده و شهردار را قهرمان ستودنی پروژه‌ها و اردبیل را با عنوان کارگاه سازندگی و توسعه شهری می‌نامیدند به چه دلیلی امروز به آماده شدن آن طعنه می‌زنند؟
می‌گویند وقتی عمر قراردادها به پایان برسد، از هزینه‌های غیرضرور و ریخت‌وپاش‌های سوال‌برانگیز جلوگیری گردد، از تشکیل گروه‌ها و باندهای فعال در فضای مجازی برای تمجید خودی‌ها و تخریب غیر خودی‌ها خبری نباشد، نق زدن‌ها و به کارهای مثبت چهره منفی‌ بخشیدن آغاز می‌شود.
این‌که پل دارای ایراد فنی است یا نه، موردی است که باید متخصصان امر نظر بدهند و یا به‌مرور زمان نواقص مشخص گردد ولی تلاش برای کم‌ارزش نشان‌دادن تلاش‌ها، دوندگی‌ها و احساس مسئولیت‌ها، آزاردهنده می‌شود.
عزیزانی که در زمان متوقف بودن عملیات احداث پروژه حرفی نمی‌زدند و سخنی نمی‌گفتند و مطلبی نمی‌نوشتند چگونه با آماده شدن عرشه اصلی به یاد پل افتاده‌اند؟
تا زمانی‌که در کارهایمان صداقت نباشد و تعریف و انتقادهای مان در راستای جلب رضایت پروردگار قرار نگیرد مشت مان هرروز بیشتر از دیروز باز شده و جایگاه خود در جامعه را از دست خواهیم داد.