1

رکوردی استثنایی و به یادماندنی؛ فوتبال جام حذفی استان باسه تیم

هیئت فوتبال استان از برگزاری رقابت های حذفی باشگاه های استان خبر داد.

فوتبال برای قرار گرفتن در مسیر پیشرفت، چاره‌ای جز اهمیت دادن به رقابت ها و  درگیر بودن تیم ها با مسابقات در طول سال، نداشته و ندارد‌.

وقتی خبرهای مربوط به شروع مسابقات مختلف اطلاع‌رسانی می‌شود خوشحالی و امیدوار شدن به آینده فوتبال افزایش پیدا می کند ولی کم و کیف رقابت ها و تعداد تیم های حاضر در آن در کمترین زمان ممکن، یأس را جایگزین امید می کند.

بارها یاد آوری شده است که لیگ را باید جدی گرفت و در بالا بردن کیفیت آن تلاش نمود. گفته ایم که رعایت حداقل استانداردها می تواند در به جوش آوردن دیگ لیگ موثر واقع شود.

گفته ایم که اجازه نباید داد تا لیگ به دکان دو نبشی تبدیل شود و عده‌ای معدود و شناخته شده در کنار آن  فقط به فکر  منفعت و نام و نان خویش باشند.

همه بر این اعتقاد هستند که اگر می خواهیم به فوتبال کمک کنیم و آن را در مسیر بایسته و پیشرفت قرار بدهیم باید لوازم و ابزار آن را فراهم بکنیم.

باید پذیرفت آن هایی که به لحاظ فنی و اخلاقی می توانند به فوتبال ما خدمت کنند امروز در کنار گود هستند.  به جای فراهم کردن  زمینه جولان برای افراد بله قربان گو باید منت کسانی را کشید که می توانند به مدد فوتبال بیایند و برای ده ها درد آن نسخه شفابخش بچینند.

وقتی آغاز فوتبال جام حذفی باشگاه ها به طور رسمی از سوی هیئت فوتبال استان اعلام شد به خبرهای مربوط به آن و به خصوص قرعه‌کشی و آشنایی با تیم های حاضر راغب تر شدیم.

هیئت فوتبال برای دور اول رقابت‌ها برنامه دو بازی را اعلام کرد. بگذریم از اینکه متاسفانه در برنامه منتشر شده برنامه جام حذفی تحت عنوان هفته اول قید شده بود. حتماً دوستان مستحضر هستند که در جام حذفی، هفته اول و دوم جایی ندارد و باید به جای آن از دور اول و دوم استفاده شود. فوتبال اردبیل برای خود عالمی دارد و از این قبیل کارها به دلیل خاص بودن تشکیلات آن نباید تعجب کرد.

وقتی مسئولین تیم میعاد مغان حضور در فینال جام حذفی را با خوشحالی هرچه تمام در فضای مجازی اطلاع رسانی کردند این سؤال پیش آمد که این چه جام حذفی است که شروع نشده یک پای فینال آن مشخص شده است.

قرعه کشی جام حذفی با آن حجم تبلیغ و فخر فروشی با چهار تیم انجام گرفته و مسابقات شروع نشده یکی از تیم ها انصراف داده و در نهایت جام حذفی استانی که مسئولین فوتبال آن، دم از توسعه پایدار و پیشرفت همه جانبه می زنند با سه تیم برگزار می شود.

عظمت مسابقات حذفی اردبیل موقعی به اثبات می رسد که بفهمیم تیمی بدون انجام یک بازی فینالیست شده و برای قهرمانی نیز تدارک وسیعی دیده اند تا نورافشانی در حد لالیگا انجام پذیرد و بساط باشکوه خوشحالی و فریادهای گوش خراش گسترده شده و دریایی از تبریک ها در فضای مجازی روان گردد و بزرگنمایی ها و فخرفروشی ها از رونق خاصی برخوردار شود.

از قدیم گفته اند: «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل». فوتبالی که ادعای سروری و اولی در سطح کشور دارد جام حذفی اش با شرکت ۳ تیم برگزار می‌شود.  ای کاش  حضرات ماجدی و حیدری که در جریان سفر به اردبیل جز به حرف خود و دوستانشان به حرف دیگری توجه نکردند حداقل این بار لب به سخن باز کنند و از فواید و عواقب مطلوب و یکه تازی فوتبال اردبیل بگویند و چگونگی حضور سه تیم در جام حذفی و نشانه‌های این امر در بزرگی و پیشرفت فوتبال منطقه را بازگو کرده و از نظرات کارشناسی خود دوستداران فوتبال اردبیل را مستفیض فرمایند.

به نظر می رسد حضور سه تیم در رقابت‌های حذفی فوتبال یک استان و فینالیست شدن یک تیم بدون انجام بازی رکوردی است که در سایه تلاش دوستان و مسئولین ورزش و فوتبال نصیب استان شده و مسئولین باید همت کنند تا بتوانند آن را در کتاب گینس ثبت نمایند. انشاالله.

 




معضلی به نام جذب نیرو

اشتغال یکی از بزرگترین مشکلاتی است که جامعه با آن  مواجهه می باشد. جویندگان کار همواره امیدوارند که در ادارات و نهادهای انقلاب در جذب نیرو عدالت مورد توجه قرار بگیرد.

اینکه عدالت اعتماد آفرین است شک و تردیدی در آن نبوده و نیست. جوانان این مرز و بوم در هر بخشی از امور جامعه که با بی عدالتی و تبعیض روبرو شوند از آینده خود ناامید می شوند و به عوامل و بانیان بی عدالتی‌ها بی اعتماد می گردند.

به کارگیری نیروی جدید در هر مجموعه اگر در چهارچوب قانون باشد و همه موارد به طور شفاف در اختیار افکار عمومی قرار بگیرد مخالفان و کسانی که کاری جز شنا کردن برخلاف جریان آب را ندارند نمی توانند حرفی بزنند و اقدامی  بکنند.

وقتی مطرح می شود که در مجموعه ای در کنار برخی از افراد واجد شرایط، نظر کرده ها و آقازاده ها و افراد سفارش شده از سوی نمایندگان و مسئولین قرار دارند جوانان جویای کار حق دارند که از چگونگی امر بپرسند و رسانه های مستقل و مغیر وابسته نیز وظیفه دارند مسئله را تا رسیدن به نتیجه پیگیری بکنند.

زمانی که شروع به کار ۲۰ نفر در اداره کل ورزش و جوانان استان علنی شد و در این ارتباط اسامی مختلف و وابسته به گروه ها و افراد مطرح گردید سخن ها گفته شد و نقل قول های زیادی انجام پذیرفت.

وقتی گفتیم که  وظیفه روابط عمومی مجموعه است که برای شفاف‌سازی اقدام کند گویا زمینه رنجش خاطر از ما بهتران اداره کل را موجب شدیم و چون خواستار اعلام اسامی جذب شده ها شدیم افراد ذینفع فحش ها دادند و تا می توانند با جهت گیری های شخصی و مغرضانه در گل  آلود کردن آب تلاش کردند و زمانی که لزوم رعایت عدالت را درامور جذب گفتیم طبل های توخالی مدعی، بساطی راه انداختند و حتی کار را به تهدید و تسویه حساب کشاندند.

و اما هیچ کس با به سامان رسیدن جوانان این مرز و بوم نمی تواند مخالفت کند. هیچ آدم عاقل و منصفی از تأمین آینده افراد واجد شرایط دلگیر نمی شود. ولی وقتی دلیل جذب نیرو، تأمین نیروی خدماتی برای اماکن ورزشی بوده است به کارگیری کسانی که فکر و قصد پشت میزنشستن دارند، آزاردهنده می شود.

قهرمانی که سال ها امور نگهداری یک سالن را انجام داده و اندک حقوق ماهیانه‌اش از هیئت‌ها پرداخته شده حق مسلم‌‌اش است که به عنوان یک نیروی شرکتی ادامه کار بدهد ولی جذب سفارشی و ستادی و رفاقتی و جذب فرزندان نظرکرده غیرقابل قبول می شود.

باید در هر اقدام و تصمیمی خدا را در نظر گرفت. از باده قدرت دو روزه مسئولیت سرمست شدن و خلاف اخلاق و رسم معمول رفتار کردن و بر ادامه کار غیرمنطقی و تصمیم نادرست اصرار ورزیدن و با فریاد‌های کوچه بازاری برای رسیدن به هدف تلاش نمودن و با دروغ و نیرنگ، افراد را رو  به روی هم قرار دادن در دراز مدت نتیجه مطلوبی به دنبال نخواهد داشت.

بدانیم که رفتار غلط و جانبدارانه ما در تضییع حق دیگران و جوانان، روزی رسوایی و فنا و نابودی را برای ما به ارمغان خواهد آورد.

نداند به جز ذات پروردگار

که فردا چه بازی کند روزگار




درخشش وزنه برداران نوجوان، حاصل تلاش مربیان کاربلد

دنیای اردبیل؛ یکصد بیست و  هشتمین شماره نشریه دنیای اردبیل و با بررسی مسائل مختلف فرهنگی و ورزشی استان با عناوین،چرا رفتند و چرا بر می گردند ....و…… منتشر شد
دانلود نسخه PDF d یکصد بیست و  هشتمین شماره نشریه دنیای اردبیل
http://donyayeardabil.ir/wp-content/uploads/2021/03/pdfjoiner_18.pdf

مطالب موجود در صفحه دوم  شماره یکصد بیست و  هشتمین شماره نشریه دنیای اردبیل :

*چرا رفتند و چرا بر می گردند
*آغاز عزاداری های ماه محرم در اردبیل با مراسم طشت گذاری

مطالب موجود در صفحه سوم شماره یکصد بیست و  هشتمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*مهدی تاج؛ عشق خدمت

*سنگ مفت، گنجشک مفت

*افتتاح آزمایشگاه جامع گیاهان دارویی و صتعت زنبور عسل

مطالب موجود در صفحه چهارم یکصد بیست و  هشتمین شماره نشریه دنیای اردبیل

معمای مدیریت ورزش استان

مطالب موجود در  صفحه پنجم یکصد بیست و  هشتمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*معجزه هایی از جدول رده بندی لیگ برتر فوتبال استان

**نقدی بر دفاع قلعه نوعی از قرارداد 20 میلیاردی فوتبالیست ها

مطالب موجود در صفحه ششم یکصد بیست و  هشتمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*کاراته و حرمت زررگان

*دردسری به نام اعزام تیم های ورزشی

*مطالب موجود در صفحه هفتم یکصد بیست و  هشتمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*هیئت رئیسه فوتبالی

*اولویت پرداخت تسهیلات به بنگاه های اقتصادی

مطالب موجود در صفحه هشتم یکصد بیست و  هشتمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*درخشش وزنه برداران نوجوان حاصل تلاش مربیان کاربلد

 

 

 

 




چرا رفتند و چرا برمی‌گردند؟!

آنتن شبکه سه را به مدت دو ساعت در اختیار مهدی تاج قرار دادند تا وی بتواند به مظلوم‌نمایی و تبلیغ خود بپردازد و در نهایت در قبال پرونده ویلموتس و محکوم شدن فوتبال ایران و خسارت به بیت‌المال طلبکار نیزباشد.

آیا نباید به مردم واقعیت‌ها را گفت و زوایای تاریک پرونده ویلموتس و غرامت بیش‌از 186 میلیارد تومانی را روشن کرد؟ این‌که تاج بتواند بعد از آن‌همه افتضاح و حرف و حدیث و مطرح شدن به‌عنوان مسبب اصلی داخلی عقد قرارداد، نامزد ریاست فدراسیون بشود و تا دلش بخواهد در مقابل مردم به توجیه ‌بپردازد و فریب مخاطبان را در دستور کار قرار دهد، سوال‌برانگیز نیست؟

آیا نباید این سؤال را از مسئولین و دستگاه‌های نظارتی پرسید که تاج به چه علتی از ریاست فدراسیون استعفا داد و حالا به چه دلیلی برای بدست آوردن دوباره آن کمر همت بسته‌است؟

با وضعیتی که بر فوتبال ما حاکم است و با کاندیداهایی با سوابق معلوم  و رفوزه شده به‌نظر می‌رسد که این فوتبال رنگ آسایش و پیشرفت را به خود نمی‌بیند.

وقتی می‌گویند فوتبال ما دلال زده است و زمانی‌که ادعا می‌شود فساد در این رشته ورزشی به طرق و روش‌های مختلف ریشه دوانیده‌است انتظار برای روی کار آمدن مدیران سالم و برخوردار از یکسری ویژگی‌های مطلوب، بیهوده خواهد بود.

تاج در مقابل دوربین‌های تلویزیونی با زرنگی خاص خودش تلاش می‌کند وزیر ورزش دولت تدبیر و امید را در انتخاب ویلموتس متهم ردیف اول معرفی کند و خود و دوستانش در فدراسیون را تبرئه نماید.

تاج و دوستان و مدیران نخبه‌اش که هر وقت به سدی بر می‌خوردند اساسنامه و دخالت دولت در امور فدراسیون را پیش می‌کشیدند در آن مقطع چرا در قبال این رفتار وزیر وقت سکوت کردند و زیپ دهان و زبان شیرین‌شان را محکم کشیدند و مردم را در جریان اعمال نظر وزیر قرار ندادند و حالا چگونه به حرف درمی‌آید و به کمک برخی‌ها که حتماً دراین‌میان صاحب نفع‌اند از بزرگ‌ترین پرونده خسارت به بیت‌المال خود را تبرئه می‌کند.

اوضاع ‌واحوال حاکم نشان می‌دهد که تاج ها برمی‌گردند و شبکه قبلی در استان‌ها و سایر ارکان‌های فدراسیون را تقویت می‌کنند و تا یک حمله قلبی دیگر قدرت‌نمائی می‌نمایند.

گرگ‌های باران دیده عرصه فوتبال همه راه ها را رفته‌اند و به‌خوبی می‌دانند که در چه مقاطعی چه تصمیمی بگیرند و چه اقدامی بکنند. لمپن های باجگیر در کمین‌اند که زمینه را برای بازگشت افراد امتحان داده و سخت رفوزه شده هموار نمایند.

آن‌ها هدفی جز فدا کردن مصالح عمومی در پای منافع باندی و شخصی ندارند. جولان چندباره افرادی که در مقاطع مختلف از بودن در فوتبال نمره قبولی نگرفته‌اند پایه‌های اعتماد مردم را سست و لرزان می‌کند. امیدواریم که دستگاه‌های نظارتی و مسئولین مربوطه اجازه افزایش ضریب این بی اعتمادی را ندهند.

 




آغاز عزاداری های ماه محرم در اردبیل با مراسم طشت گذاری

مردم اردبیل با برگزاری مراسم طشت گذاری به استقبال ماه محرم می روند و بدین ترتیب آغاز عزاداری‌های این ماه در منطقه را اعلام می کنند.

دهه سوم ماه ذی‌الحجه بوی ماه محرم در اردبیل احساس می شود و در هر کوی و برزن و محله‌ای برای فراهم کردن مقدمات عزاداری اقدام می کنند.

نظافت مساجد، برافراشتن پرچم‌های سیاه و نصب پارچه‌های مشکی بر سر در مغاره‌ها و منازل و فضای مقابل مساجد از جمله اقداماتی است که در ارتباط با استقبال از ماه محرم انجام می شود.

اردبیل در طول تاریخ با عنوان کانون عاشقان حسین(ع) و اهل بیت(ع) از معروفیت خاصی برخوردار بوده و به جرئت می توان گفت که مردم این دیار از زمان تولد با نام و یاد حسین آشنا شده و تا آخرین نفس با یاد مولایشان زندگی کرده و با عشق حسین در دل، چشم از این جهان فرو می بندند.

مادران اردبیلی لای لایی فرزندانشان را با ذکر حسین و با سوز حسینیم وای حسینیم وای آغاز می کنند و نوکری دربار اباعبداله را برای خود و اولادشان افتخاری بزرگ قلمداد می نمایند.

مردم اردبیل ماه محرم و به خصوص دهه اول آن را فرصت گرانبهایی برای ابراز ارادت و تجدید پیمان با حسین بن علی(ع)می دانند.

همه ساله در 27 ذی‌الحجه مردم اردبیل با برگزاری مراسم طشت گذاری، عزاداری سالار و سرور شهیدان را آغاز می کنند. طشت گذاری از آئین‌‌ها و آداب عزاداری منسوب به اردبیل می باشد اما در سال‌های اخیر برپایی این مراسم در سایر شهرهای استان و حتی برخی از استان‌های همجوار چون آذربایجان شرقی و غربی و زنجان مرسوم گردیده و جایگاه خاصی را در بین مراسم عزادری به خود اختصاص داده است. با برگزاری این مراسم، مردم حسینی اردبیل به استقبال ماه محرم رفته و شروع عزاداری حسین بن علی(ع) را اعلام می کنند.

مراسم طشت گذاری در اردبیل که بنا به قول برخی از مورخان بیش از 500 سال قدمت دارد از 27 ذی الحجه آغاز و در سی‌ام این ماه پایان می پذیرد. بر اساس یک سنت قدیمی، شهر اردبیل به شش محله بزرگ تقسیم می شود. این تقسیم بندی عاملی بزرگ در نظم بخشیدن به مراسم عزاداری های منطقه می باشد.

براساس برنامه‌ریزی‌های انجام یافته، طشت گذاری تا اول ماه محرم هر روز در دو محله این شهر برگزار می شود. در روز اول در محلات طوی و اونچی‌میدان، در روز دوم در محلات اوچدکان و سرچشمه و در روز آخر در محلات پیرعبدالملک و عالی‌قاپو و در شب همان روز در تمامی مساجد شهر برگزار می شود.

طشت‌‌هایی که در این مراسم مورد استفاده قرار می‌گیرند از جنس برنز و یا مس و به شکل دایره است. بعد از عزاداری دستجات مختلف در هر محله، در پایان برنامه طشت‌ها بر دوش ریش سفیدان و عاشقان حسین به مسجد وارد شده و در حالی که همه حاضرین در مسجد به احترام طشت‌ها به پا می خیزند و در مقابل آن‌ها دسته سینه‌زنی با شور و شوق خاص و با شعار الدخیل‌ابوالفضل سینه می زنند بعد از دور زدن مسجد، طشت‌ها در جای مخصوص خود قرار داده می شود و بلافاصله از آبی که در کوزه‌ها بر دوش ریش سفیدان حمل شده پر می شوند.

محل قرار گرفتن طشت‌‌ها در مساجد شهر اردبیل جایگاه خاص بوده و سکوهایی که برای این منظور مورد استفاده قرار می گیرد یکی از ویژگی‌های معماری مساجد این منطقه می باشد.

برخی از مورخان بر این عقیده‌اند که احداث جایگاه طشت در مساجد اردبیل بعد از روی کار آمدن حکومت صفویه انجام شده است. جایگاه مخصوص طشت در یکی از اضلاع دیوار مساجد به صورت طاق‌نما ایجاد می شود و در طول سال، طشت‌ها روی این سکو‌ها قرار می گیرند.

بعد از قرار گرفتن طشت‌‌ها در روی سکوهای مخصوص و در میان حزن و اندوه حاضران، دعای مخصوص خوانده می شود و از آب طشت به عنوان تبرک، اکثریت حاضران و عزاداران استفاده می کنند.

در ارتباط با علت و دلیل برگزاری مراسم طشت‌گذاری نظرات و عقاید مختلفی وجود دارد. عده‌ای بر این عقیده‌اند که با انجام این مراسم اهمیت آب و جایگاه آن در حادثه کربلا مورد توجه قرار می گیرد. برخی نیز با توجه به مسیر حرکت کاروان حضرت حسین بن علی (ع) از مکه به سمت کربلا می گویند بر اساس روایت تاریخی در مسیر راه کاروان کربلا، قبل از رسیدن به دشت نینوا، سربازان حر بن ریاحی در منطقه‌ای به نام زباله راه را بر کاروان امام بسته و حرکت آن را متوقف ساخته‌اند.

در این محل سالار شهیدان علیرغم کمبود آب دستور می دهند طشت‌ها توسط آب‌‌های موجود در مشک‌ها پر شود که هم یاران امام و هم سربازان حر از آن استفاده نمایند و احشام موجود در هر دو کاروان را نیز سیراب کنند. این اتفاق می تواند یکی از دلایل انجام مراسم طشت‌گذاری به حساب آید.

در 27 ذی الحجه برای حضور در مراسم طشت گذاری مسجد جامع، علاقه‌مندان زیادی از نقاط مختلف کشور، خود را به اردبیل می رسانند و از فیوضات این مراسم معنوی بهره می برند.

 




افتتاح آزمایشگاه جامع گیاهان دارویی و صنعت زنبور عسل

استاندار اردبیل بر تأثیرمراکز نوآوری در تبدیل ظرفیت‌های استان اردبیل به ثروت تأکید کرد.

سیدحامد عاملی در آیین افتتاح آزمایشگاه جامع گیاهان دارویی و مراکز نوآوری گیاهان دارویی و صنعت زنبور عسل گفت: مراکز نوآوری که در پارک علم‌وفناوری ایجاد شده است، می‌تواند ظرفیت‌های موجود در استان اردبیل را تبدیل به ثروت کرده و عقب‌ماندگی استان را رفع کند.

وی افزود: این حرکت قطعا در آینده استان اردبیل می‌تواند حوزه تولید را توسعه دهد و ما تلاش می‌کنیم تا زیرساخت‌های لازم این حوزه را فراهم آوریم.

استاندار اردبیل بیان کرد: یکی از زیرساخت‌های بسیار مفید برای توسعه صنایع دارویی و مواد غذایی بحث استانداردها است.

عاملی تصریح کرد: یکی از ضرورت‌های اساسی توسعه صنایع دارویی و مواد غذایی، ایجاد آزمایشگاه‌ها است که فناوران مراکز رشد، پارک علم‌وفناوری و همچنین تولیدکنندگانی که نیازمند خدمات هستند، می‌توانند با وابستگی




سنگ مفت، گنجشک مفت

میرشاد ماجدی سرپرست فدراسیون فوتبال و یکی از کاندیداهای مدعی ریاست به‌کارگیری کمک‌داور ویدیویی را برای نیم‌فصل دوم لیگ برتر بیست و دوم وعده داده‌است.

از قدیم گفته‌اند سنگ مفت، گنجشک مفت. حرف زدن که مالیات ندارد. در آستانه انتخابات، گرم کردن بازار رقابت و ارائه چهره کار بلد و کارکن از خود طبیعی‌ترین مسئله‌ای است که باید انجام شود.

لیگ بیست و دوم که چه عرض کنم به‌کارگیری این سیستم اگر در لیگ بیست و چهارم امکان‌پذیر باشد باید باز هم خدا را شکر کرد و از دست‌اندرکاران فوتبال تشکر نمود.

دوستی می‌گفت: اگر تهیه کمک‌داور ویدیویی و ورود آن به کشور از همین امروز استارت زده شود حداقل برای رسیدن به نتیجه نهایی ۱۸ ماه زمان لازم دارد. حال میرشاد ماجدی با توجه به کدام حساب و کتاب نیم فصل را وعده می‌دهد بحثی است که به‌ جز خود وی کس دیگری نمی‌تواند به آن پاسخگو باشد.

میرشاد ماجدی حرفی می‌زند که در روزهای منتهی به انتخابات فدراسیون برایش هیچ هزینه و ضرری ندارد ولی ممکن است در بالا بردن رأی انتخاباتی‌اش ثمر داشته باشد.

گذشت زمان مشت خیلی‌ها را که برای رسیدن به قدرت حرف می‌زنند و تا می‌توانند به عوام‌فریبی روی می‌آورند باز می‌کند. منتظر می‌مانیم تا اگر میرشاد ماجدی بر صندلی ریاست فدراسیون جلوس کرد، در نیم‌فصل دوم لیگ بیست ودوم  مشتاقانه در انتظار آغاز به کار کمک‌داور ویدیوئی در فوتبال کشور باشیم.

 




مهدی تاج؛ عشق خدمت!!

مهدی تاج که توسط کمیته بدوی برای حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال تأیید صلاحیت‌شده است گوی سبقت از همه عاشقان این رشته ربوده و برای آن نقشه‌ها کشیده و برنامه‌ها چیده‌است.

او مدعی شده‌است که اگر سکان مدیریت فوتبال را در دست بگیرد همه مشکلاتی را که در دوره قبل مدیریتش بوده مرتفع می‌کند. اگر در تاج قدرت برطرف کردن این موانع بوده پس چرا در آن موقع اقدام نکرده‌است؟

وی همچنین گفته است: فوتبال جای دوست داشتن و دوست داشته شدن است.

 تاج باید بداند که خیلی از فوتبالی‌ها او را دوست ندارند. استان‌هایی که فوتبالشان توسط دست‌نشانده های تاج و کفاشیان نابود شده است از او متنفر هستند. حالا او چگونه به خود اجازه می‌دهد، بیاید و فلسفه ببافد و از آینده روشن برای فوتبال سخن بگوید.

به‌نظر می‌رسد بهترین گزینه برای تاج و رفقایش در راستای عمل به شعار علاقه‌مندی به فوتبال، نشستن در منزل و تماشای بازی‌ها از طریق جعبه جادویی باشد.

 




معمای مدیریت ورزش استان

مدیریت ورزش استان و تعیین تکلیف آن بحث روز منطقه است. گمانه‌زنی‌ها و رایزنی‌ها و خلاصه مطرح شدن اسامی مختلف برای قرار گرفتن در رأس ورزش همچنان ادامه‌دار شده است.

ورزش اردبیل در یک‌سال گذشته بالاترین و بیشترین ضرر و خسارت را متحمل شده‌است. تغییر در سطح مدیریت دستگاه‌های اجرایی بعداز روی کار آمدن دولت جدید امری طبیعی و دور از انتظار نیست. در سطح استان اردبیل تغییری که قادر به ایجاد تحول و تحرک در ورزش باشد مورد انتظار بود ولی وقتی تحقق این عمل طولانی شد ورزش اردبیل را دچار سردرگمی کرد و عدم اتخاذ تصمیم مناسب آن را با اما و اگرهای متعدد روبه‌رو نمود

اولویت فدراسیون

سجاد انوشیروانی مدیرکل ورزش و جوانان استان به‌دنبال تغییرات مدیریتی در استان برای ابقای خود تلاش کرد. در این راه دوستان وی نیز یاری‌اش کردند و بالاتر از همه این‌ها، عنوان‌دار بودنش در ورزش کمک کرد تا جابه‌جایی وی در اولویت‌های آخر  قرار بگیرد.

او درحالی‌که مسئولیت ورزش استان را برعهده داشت همچنان بحث مدیریت فدراسیون وزنه‌برداری و تکیه زدن بر صندلی آن را پیگیری می‌کرد. به‌جرئت می‌توان گفت که وی جزء مدیرانی است که بالاترین آمار  حضور در تهران را دارد.  درنهایت وی به یکی از آرزوهای دیرینه خود رسید و حکم سرپرستی فدراسیون را به دست آورد.

انوشیروانی خوشحالی خود از دستیابی به مدیریت فدراسیون را با استقرار در تهران و فراموش کردن اردبیل و مدیریت اداره‌ی کل آن نشان داد.

وی در ۱۵ روز گذشته حتی برای یک روز در اردبیل حضور نیافته‌است. چرخ‌های اداره کلی که وظایف مهم و سنگینی در قبال جوانان و جامعه دارد بدون حضور مدیر چگونه باید بچرخد و دراین‌میان اگر محدودیت‌هایی هم توسط مدیر ساکن تهران برای معاونت‌ها ایجاد شود مشکل اداره امور مضاعف می‌گردد.

پولادگر مقصر اصلی

پولادگر معاون وزیر ورزش در حاکمیت وضع فعلی در ورزش اردبیل مقصر اصلی است. او چگونه مدیری است که بدون تعیین تکلیف اداره‌کل ورزش و جوانان استان برای مدیرش حکم جدیدی صادر می‌کند و اجازه حضور در تهران و رسیدگی به امور فدراسیون را می‌دهد؟ با بودن چنین مدیران دوراندیش و کاربلد باید در انتظار روزهای پر تلاطم برای ورزش کشور باشیم. در این ارتباط می‌توان نمونه‌های عینی زیادی ذکر کرد که اوضاع آشفته فوتبال این کشور مشتی است نمونه خروار.

تاوان بیان واقعیت‌ها

در هر بخشی از جامعه، بیان واقعیت‌ها تاوان سنگینی می‌تواند به دنبال داشته باشد. چرا نباید بپذیریم که ورزش اردبیل مورد کم‌لطفی و بی‌توجهی است. این کم‌لطفی از طرف کسانی که مدعی خدمت به آن می‌باشند، آزاردهنده می‌شود. گفتن واقعیت‌های موجود نباید اسباب دلخوری برخی ها را موجب شود. مدیرکل ورزش و جوانان اگر اعتقاد به اجرای عدالت داشت می‌بایست  ۳روز هفته در تهران و بقیه را در اردبیل مستقر می‌شد.

یکی به خواست و آرزوی مدیریتی‌اش می‌رسد، دیگری در اندیشه‌ی رسیدن به قدرت در ورزش اردبیل دوندگی می‌کند، آن یکی روز و شب‌اش را در بیان ویژگی‌های خود و عقد پیمان اخوت با نمایندگان می‌گذراند، این یکی در اندیشه‌ی وصل شدن به افراد دارای شانس بالا در دستیابی به مدیریت ورزش اردبیل است و دیگری می‌خواهد به هر طریق و به هر روشی که بتواند در ورزش حفظ موقعیت بکند ولی آنچه دراین‌میان درمانده می‌شود و هر روز بدتر از روز قبل در سراشیبی سقوط قرار می‌گیرد، ورزش است و لاغیر

به‌جای برنامه‌ریزی جهت بستن دهان منتقدان، واقعیت‌ها را پذیرا باشیم و تلاش خود را در راستای جبران خسارات وارده متمرکز بکنیم.

کار سخت مدیر جدید

کسی که عنوان مدیر ورزش و جوانان استان اردبیل را صاحب می‌شود در اداره امور آن دو راه بیشتر نخواهد داشت. یا باید به وضعیت موجود و ساختار حاکم بر اداره کل تن بدهد و  روزمرگی را در دستور کار خویش قرار داده و همه مدعیان و گروه‌ها و باندهای در ارتباط را راضی نگاه دارد و یا حرکت انقلابی و مدیریت جهادی را سرلوحه اقدامات قرار داده و برای ایجاد تحول تأثیرگذار در روند ورزش و جوانان کمر همت ببندد.

مدیر جدید اگر روش دوم را در پیش گیرد مسلماً منافع خیلی‌ها که آویزان ورزش بوده و تنها با توسل به آن صاحب موقعیت کذائی شده‌اند به خطر می‌افتد. آن‌ها چون راضی به دل کندن از ورزش نیستند ساز جدیدی کوک خواهند کرد و راه‌های مختلفی را برای حفظ و تضمین و تأمین منافع و اهداف شخصی و باندی انتخاب خواهند نمود. آن‌ها با حاشیه‌سازی و شایعه‌پراکنی تلاش می‌کنند تا مدیر جدید را از مسیر خدمت به مردم، جامعه و ورزشی‌های استان منحرف نمایند.

آن‌هایی که ورزش را وسیله‌ای برای دستیابی به اهداف غیرورزشی قرار می‌دهند در نهادینه شدن فضای بدبینی و بی‌اعتمادی نقش‌آفرینی می‌کنند و عامل اصلی در ترویج بی‌احترامی، حرمت‌شکنی و انگ و تهمت زدن می‌شوند.

ورزش و فضای حاکم بر آن فضایی توأم با رفاقت، همدلی، روحیه پهلوانی و جوانمردی است. آویزان‌های ورزش مأموریت دارند که نفرت و کینه و دشمنی را جایگزین این ویژگی‌ها بکنند و مسلماً مدیر جدید باید با تمام توان در مقابل زیاده‌خواهان، خود بدتر‌بین‌ها و طبل‌های توخالی و مدعیان بی‌ثمر ایستادگی نماید.

مدیر آینده ورزش چنانچه در بی‌اثر کردن نقشه‌های جریانات منفعت جو و اباحه گرِ هرهری مسلک، دارای برنامه و هدف نباشد رسیدن ورزش اردبیل به ساحل امن و آرامش امکان‌پذیر نخواهد بود.

مدیر وام‌دار

برخی‌ها که بودن در ورزش را برای خود حیاتی و امری ضروری می‌دانند در مواقع انتخاب مدیر جدید در حمایت از افراد مطرح درمی‌آیند و با اتخاذ تاکتیک‌های مناسب القا می‌کنند که در رسیدن مدیر به صندلی مدیریت تأثیرگذار بوده‌اند. آن ها از روز اول، مدیر جدید را تا خرخره وام‌دار خود کرده و مدیر را به مهره‌ای حرف گوش کن تبدیل می‌کنند.

مدیری که بدهکار جریانات ناسالم و افراد طماع و مزاحم باشد ورزش را به سوی نابودی و دور شدن از جاده توسعه و غرق کردن در دریای شارلاتینیسم هدایت می‌کند. ورزش اردبیل بارها چوب مدیران وامدار را خورده است و امیدواریم که این‌بار مدیریت جدید امکان ابراز وجود به این قبیل افراد و جریانات که کاملاً شناخته شده‌اند، ندهد.

ضرورت تعیین تکلیف

تعیین تکلیف مدیریت ورزش اردبیل از نان شب هم واجب است. به کسانی که ورزش اردبیل را با صدور یک حکم جدید ترک کردند نباید اجازه دخالت  دوباره بدهند. دو شغله بودن و مدیریت دو بخش را هم‌زمان برعهده داشتن برخلاف قانون می‌باشد. آب از سرچشمه گل‌آلود است. وقتی وزارتخانه خواسته یا ناخواسته در روند امور مجموعه‌ای چون اداره‌ی کل ورزش و جوانان دست‌انداز ایجاد کرده و به مدیرش هم‌زمان مسئولیت مهم دیگری عطا می‌کند نتیجه‌اش همین می‌شود که ورزش استان در دو ماه گذشته با آن مواجه می‌باشد.

 کلام آخر

همه این حرف‌ها نه از سر مخالفت با این و آن و نه از باب حمایت از یک فرد و یک جریان است، نه کسی به ما هیزم تر فروخته و نه با کس دیگری دشمنی داریم، هرچه گفته می‌شود از سر دلسوزی و علاقه به ورزش می‌باشد. بی‌تفاوتی به وضعیت موجود ورزش استان بی‌انصافی است. بازگرداندن آرامش به ورزش و ایجاد انگیزه برای خدمت هرچه بیشتر در مجموعه ورزش و جوانان استان وظیفه بزرگ




نقدی بر دفاع ”قلعه‌نویی“ از قرارداد ۲۰ میلیاردی فوتبالیست‌ها؛ عدالت در مسلخ زیاده‌خواهان

در حالی امیر قلعه‌نویی روز گذشته در صحبت‌هایی از قرارداد ۲۰میلیاردی فوتبالیست ها دفاع کرد که چنین موضع گیری‌هایی سنخیتی با ژست‌های عدالت گرایانه او در سال‌های اخیر ندارد و پوشالی بودن این ادعاها را ثابت می‌کند.

به گزارش ایرنا، ژست مردمی می‌گیرند، سنگ مردم را به سینه می‌زنند اما وقتی پای عمل به میان می‌آید توخالی بودن ادعاهایشان ثابت می‌شود، مانند برخی از جماعت فوتبالی که وقتی پای پول و قراردادهای میلیاردی‌شان در میان باشد، چشم روی همه حرف‌های قبلی شان درباره عدالت می‌بندند و خودشان را بر حق می‌دانند، حتی طلبکار هم می‌شوند.

قلعه‌نویی سرمربی گل‌گهر نمونه چنین افرادی است، مربی که حرف و حدیث‌های زیادی درباره رقم نجومی قراردادش با تیم سیرجانی به گوش می‌رسد، به همین خاطر جای تعجبی ندارد که او حامی پرداخت‌های میلیاردی از بودجه دولتی به فوتبالی‌ها شود. صحبت‌های دیروز این مربی را باید در همین راستا تحلیل کرد، جایی که می‌گوید:«زمانی که در فوتبال یک میلیارد تومان دستمزد می‌گرفتید می‌رفتید با آن در خیابان ولنجک یک خانه ۲۰۰ متری می‌گرفتید این مال ۱۰ -۱۲ سال پیش است. اما اکنون بازیکن ۲۰ میلیارد دستمزد می‌گیرد اما آن خانه را نمی‌تواند بخرد.»

واکنش و موضع‌گیری برخی اهالی فوتبال نسبت به انتقادهایی که درباره قراردادهای بی‌ضابطه چند ده میلیاردی شده است را باید در همین چارچوب دید. به خصوص فوتبالی‌ها در حالی آماده شروع فصل جدید لیگ برتر می‌شوند که قرارداد بازیکنان و مربیان افزایش چند برابری داشته تا جایی که حتی یک بازیکن معمولی بدون داشتن یک بازی ملی، قراردادی نزدیک به ۲۰ میلیارد برای یک فصل امضا کرده است.

فوتبالیست‌ها و مربیان به بهانه افزایش چند برابری قیمت ارز و سایر هزینه‌ها نسبت به سال گذشته خواهان قراردادهای سه برابری شده‌اند و در این راه نکته قابل تامل نه نگفتن مدیران باشگاه‌های دولتی فوتبال به زیاده خواهی‌هایی است که از سوی برخی فوتبالیست و مربی صورت می‌گیرد تا جایی که شنیده می‌شود بازیکنی که تا سال گذشته قرارداد سیصد میلیونی داشته است، برای سال جدید خواهان سه میلیارد شده است، یک افزایش ده برابری!

البته توجیه اهالی فوتبال برای درخواست چنین رقم‌های غیرمتعارف و زیاده خواهانه‌ای این است که در همه جای دنیا، فوتبالیست‌ها گران‌ترین قراردادها را دارند و نسبت به سایر بخش‌های جامعه زندگی مرفه‌تری دارند.

این در شرایطی است که در ایران فوتبال کاملا دولتی است و به جز چند باشگاه محدود، اکثر باشگاه‌ها وابسته به بودجه دولتی هستند و قراردادهای فوتبال از بیت المال و جیب مردم پرداخت می‌شود. به نوعی می‌شود گفت که فوتبالیست‌ها و مربیان کارمندان دولتی هستند و قراردادهای آنها نیز باید تابع شرایطی باشد که بر وضعیت جامعه حاکم است.

اگر فوتبال ایران در اختیار بخش خصوصی بود نمی‌شد زیاد به ریخت و پاش‌های باشگاه‌ها برای قراردادها ایراد زیادی گرفت اما وقتی باشگاه‌های فوتبال دولتی هستند و به صورت آشکار و پنهان از بودجه دولتی و بیت المال استفاده می‌کنند، بنابراین آنها نیز باید تابع شرایط اقتصادی کشور باشند.

به همین خاطر مربی ای مانند امیر قلعه نویی و نه هیچ فوتبالی دیگر که به صورت رسمی و غیر رسمی از بیت المال و بودجه عمومی حقوق دریافت می‌کند، نمی‌تواند خواهان افزایش نامعقول رقم قراردادش شود.

حال در شرایطی که قراردادها در فوتبال بدون توجه به شرایط کشور افزایش سرسام‌آوری داشته است، بهتر است جماعت فوتبالی حداقل زبان در کام بگیرند و به جای گرفتن ژست‌های پوشالی حمایت از مردم، سرشان به شمردن صفرهای قراردادهای نجومی‌شان باشد که از جیب مردم پرداخت می‌شود!