1

پنجمین مرحله از اردوی تیم ملی کشتی آزاد برگزار می‌شود

پنجمین مرحله از اردوی تیم ملی کشتی آزاد بزرگسالان برای حضور در رقابت‌های گزینشی المپیک و قهرمانی آسیا در قزاقستان، روزهای ۳ تا ۱۳ اسفندماه در محل خانه کشتی شهید ابراهیم هادی مجموعه ورزشی آزادی تهران برگزار می‌شود.

اسامی نفرات دعوت شده به اردوی تیم ملی کشتی به شرح زیر است:

۵۷ کیلوگرم: رضا اطری، رحمان عموزاد خلیلی (مازندران) علیرضا سرلک (لرستان) علی قلیزادگان (تهران)

۶۱ کیلوگرم: مجید داستان (تهران) محمد خدابخشی (مازندران) داریوش حضرتقلی زاده (خراسان شمالی)

۶۵ کیلوگرم: بهنام احسان پور، امیرمحمد یزدانی (مازندران) مرتضی قیاسی (لرستان)

۷۰ کیلوگرم: امیرحسین حسینی (تهران) عرفان الهی، مهدی عشقی (مازندران)

۷۴ کیلوگرم: مصطفی حسین خانی، یونس امامی (تهران) جمال عبادی (خوزستان) محمدصادق فیروزپور (مازندران)

۷۹ کیلوگرم: علی سوادکوهی (مازندران) حمیدرضا زرین پیکر (تهران)

۸۶ کیلوگرم: حسن یزدانی، کامران قاسم پور، احمد بذری، امیرحسین فیروزپور (مازندران)

۹۲ کیلوگرم: ارشک محبی (کرمانشاه) محمد علی تبار (مازندران) امیرعلی آذرپیرا (تهران)

۹۷ کیلوگرم: علی شعبانی، محمدحسین محمدیان، مجتبی گلیج (مازندران) علیرضا کریمی (البرز) مبین عظیمی (کردستان)

۱۲۵ کیلوگرم: امین طاهری (تهران) امیرحسین زارع، عباس فروتن (مازندران) امیررضا امیری (لرستان)

سرمربی: غلامرضا محمدی

مربیان: ابراهیم مهربان، عباس حاج کناری، محمد اصلانی، حسن طهماسبی، تورج کفایی، داود رخش خورشید

ماساژور: سجاد امیری

متخصص تغذیه: رامین امیرساسان

مدیر فنی تیم های ملی: محسن کاوه

 




ورزش و منفعت طلبان

ورزش از عوامل مختلف آسیب‌های جدی دیده است. صحنه ورزش که روزگاری برای خودش بروبیایی داشت و عمل به اصول، رعایت اخلاق و پایبندی به قول و قرار در آن حرف اول را می‌زد به چنان حدی از آشفتگی رسیده است که حتی تجسم آن در سال‌‌های نه چندان دور امکان پذیر نبود.

ورزشکاران و پهلوانان در گذشته مورد اعتماد کامل جامعه بوده‌اند. جایگاه ورزشکار در جامعه و بین آحاد مختلف، ویژه و ممتاز بود. امروزه رفتار‌های سبک، اقدامات سؤال برانگیزو کار‌های چندش آور بر موقعیت ورزش در جامعه ضربه می‌زند.

نتیجه آشفتگی‌‌های فضای ورزش بی‌اعتمادی و یأس می‌باشد. این هر دو زهری است در کام مردمی که می‌خواهند همچنان ویژگی‌‌های جوانمردی، خصلت‌‌های پهلوانی و رفتار‌های متواضعانه در ورزش حاکمیت داشته باشد.

افرادی که پایه‌‌های اعتماد جامعه برای ورزش و ورزشکار را لرزان و سست می‌کنند باید بدانند که از این کار بزرگترین و بالاترین ضربات و خسارت در دراز مدت متوجه خود آن‌‌ها می‌شود. ابر بی‌اعتمادی اگر باریدن بگیرد بر سر همگان به یکسان خواهد بارید و در آن موقع هیچ فرصت طلبِ بی‌خبر از خدا، موقعیت طلبِ خود محور و دروغگوی ظاهر ساز از سر پناهی بهره‌مند نخواهد شد.

هر وقت امور ورزش به افرادی ناکارآمد و فاقد صلاحیت‌‌های لازم سپرده شده میدان دادن به افراد چاپلوس، هوچیگر و در یک کلام حرمت شکن از رونق بیشتری برخوردار شده است.

شایستگی و توانایی در یک مدیر به عنوان یک سپر قوی و مقاوم در حفظ موقعیت و جایگاه وی عمل می‌کند و زمانی که به دست آوردن میز مدیریت در سایه رابطه ممکن شود چاره‌ای جز جذب هوچیگر‌ها، بی‌حیا‌ها و قلدرمآب‌ها نخواهد بود.

مدیری که کمتر به قوانین تعظیم می کند، مدیری که به دلیل ضعف‌‌های زیاد دائما مورد انتقاد قرار می‌گیرد، مسئولی که چون طبل توخالی باشد، رئیسی که غاصب پست و مقام گردد، دست به دامن چماق به دست‌‌ها شدن را واجب‌تر از نان شب تلقی می‌کند.

مدیران ورزشی نالایق و نوچه‌‌ها و نوکران حلقه به گوششان همدیگر را یاری می‌دهند و ریزه خوار سفره همدیگرند. به همین دلیل است که این قبیل مدیران مدام برای سپردن پست‌‌های کلیدی به آن‌‌ها تلاش می‌کنند. ابائی از اینکه چندین پست و موقعیت را به نوچه‌‌های خود بدهند، ندارند. چرا که می‌خواهند به هر قیمتی که شده موقعیت خود را حفظ بکنند و از قرار گرفتن افراد غیر خودی در مسئولیت‌‌ها ممانعت نمایند.

هوچیگر‌هایی که برای جامعه ورزش ناشناخته باشند سعی می‌کنند به کمک مسئولین ضعیف‌النفسِ منفعت طلب با تهدید و ارعاب، داد و فریاد، شعار دادن و رجز خواندن به معرفی خود بپردازند و با این اقدامات زهر چشم بگیرند تا راحت‌تر و آسوده‌تر برای ارباب خوش خدمتی بکنند.

در ورزش ما از این قبیل نوچه‌‌ها نمونه‌‌های متعددی می‌توان ذکر کرد. با کوچکترین توجه به چگونگی مدیریت مجموعه‌‌های ورزشی به راحتی می‌توان رؤسای نوچه پرور را از مدیران لایق و کارآمد تشخیص داد.

وقتی دلسوزان و استخوان خردکرده‌‌های ورزش فریاد می‌زنند که در انتخاب مسئولین ورزش و به خصوص هیئت‌‌های ورزشی باید دقت کرد علتی جز خشکاندن ریشه نوچه پروری و برچیدن بساط هوچیگری و تهدید و ارعاب نبوده و نیست.

زمانی که جایگاه اهالی ورزش توسط غیر خودی‌‌ها و آویزان‌‌های ورزش مورد حمله قرار می‌گیرد و مسئولینی به ظاهر دلسوز ورزش از آن‌‌ها حمایت می‌کنند انتظاری جز نابودی و فنای ورزش وجود نخواهد داشت.

رسانه‌‌های مستقل و متعهد، عرق ریخته‌‌های متعصب ورزش، ورزشکاران صادق و متین، مدیران باشگاه‌‌های مردمی و در نهایت آنهایی که می‌توانند در انتخاب مسئولین هیئت‌‌های ورزشی تأثیرگذار باشند باید آستین همت بالا بزنند و ورزش ما را از وجود رؤسا و مسئولین هیئت‌‌های نوچه پرور، دروغگو، چرب زبان، منفعت طلبِ مقام پرست و خودمحور و متکبر پاکسازی کنند. انشااله.

 

 




بهنام دولت؛چهره ای تاریخ ساز در فوتبال اردبیل

پای صحبت بزرگان فوتبال اردبیل نشستن لذت بخش است. خاطرات خوش آن ها، انسان را به گذشته ها می برد، گذشته هایی که در آن فوتبال نقش اساسی بازی می کرد و شادی و نشاط را به جامعه می بخشید. گذشته هایی که درس جوانمردی، انسانیت، درستی و صداقت می داد و گذشته هایی سرشار از افتخار و غرور که با گذشت بیش از سی سال و بالا رفتن امکانات و زیر ساخت ها قادر به تکرار گوشه هایی از آن نبوده و نیستیم.

همه فوتبالیست های دهه 50 و 60 دوست داشتنی، بزرگوار، با معرفت و جوانمرد بودند. حرمت مستطیل سبز و چارچوب تیم ها برای پا به توپ های آن روزگار مهمترین مسئله بود. همین نگرش موجب گسترش فضایی از محبت و مردی و جوانمردی در تیم های آن روزگاران بود. به هر وسیله ممکن لازم است که یاد و خاطره گذشته فوتبال خودمان را زنده نگهداریم و آن را از تعرض، حسادت و چشم تنگی برخی از آویزان های فوتبال منطقه حفظ بکنیم. این وظیفه ای است بردوش همه کسانی که آن سال ها را از نزدیک دیده اند و حالا ابزار و امکاناتی هم در اختیار دارند.

مدت ها بود که برای یک گپ دوستانه با یکی از تاریخ سازان فوتبال اردبیل با خود کلنجار می رفتیم. بهنام دولت همان بازیکنی که سال ها در کنار مرحوم مقصود بایرامی و دوشادوش وی برای زنده نگه داشتن و مطرح کردن نام اردبیل در صحنه فوتبال کشور تلاش می کرد. بازیکنی که هر تیم آرزوی داشتن اش را می نمود. بازیکنی که بر فوتبال منطقه آقایی می کرد و یکی از ستون های اصلی و قابل اعتماد آن در رقابت های جام فلق بود.

مرسل وقری ها، عزیز گنجگاهی ها، محمد قلیزاده ها، بهنام دولت ها و …. برای فوتبال اردبیل سال ها آبروداری کردند و تلاش برای سربلندی آن را افتخاری بزرگ به حساب آوردند. تعصب بهنام دولت و بهنام دولت ها باید برای نسل جوان امروز الگو قرار گیرد. تعصبی که در آن سال ها در عمل  بودنش به اثبات رسیده باشد و گر نه در قالب حرف می توان کلمات زیادی را بر زبان راند و ادعاهای آنچنانی داشت.

به چند دلیل گفت و گوی من با بهنام دولت اسیر گذشت زمان شد. با توجه به شناختی که از روحیات او داشتم برای پذیرفتن مصاحبه از سوی وی دو دل بودم. در یک سال اخیر شیوع کرونا و محدودیت های ایجاد شده این امر را به تأخیر انداخت تا این که دل به دریا زدم و سؤالاتم را از طریق فضای مجازی به آقا بهنام فرستادم. او بزرگوارانه در کمترین زمان ممکن آنچه را که لازم بود با قلم شیوا و رسایش نوشت و به من ارسال کرد.

حاصل گفتگوی اینترنتی من با یکی از بزرگان و چهره های فراموش نشدنی فوتبال اردبیل متنی است که تقدیم شما دوستان فوتبال و عاشقان این رشته و علاقه مندان به فوتبال دهه 50 و 60 اردبیل می شود.

امیدواریم حضراتی که به فوتبال دهه 60 و موفقیت های جام فلق حساسیت دارند حداقل مصاحبه با بزرگان فوتبال اردبیل را بی طرفانه مطالعه بکنند و با مراجعه به وجدان از لجاجت و تلاش برای سرپوش گذاشتن به افتخار آفرینی های فوتبال دهه 60 دست بردارند.

وقتی با بهنام دولت از روزهای گذشته و حال فوتبال سر سخن باز می کنی حرف های زیادی برای گفتن دارد.درد دل هایی که می تواند برای هر مسئولی تکان دهنده باشد. دولت برگی از شناسنامه فوتبال اردبیل است که شنیدن حرف هایش برای همه دوستداران فوتبال، شیرین و دلچسب خواهد بود.

دولت در ابتدای سخن می گوید: “ما نه اهل ادعا هستیم و نه فخر فروشی به و این و به آن.  هیچ وقت به فکرمصاحبه ها نبودیم و انعکاس هر آنچه افتاده را به اهل فن سپرده ایم که اگر قابل بود در گوشه ای به یادگار بگذارند. و خود هر چه بود و نبود را بسته  و به گوشه ای انداختیم تا این که چند وقت پیش یکی از دوستان که گروهی را  به یاد مقصود راه انداخته به نکته ای اشاره نمود که ماندم. او گفت که این عکس ها و خاطرات متعلق به شما نیست و مال تاریخ فوتبال این شهر است و براستی که واقعیتی انکار ناپذیر است” .

“واقعیت این است که تمام جان کندن های من و ما و شما هر کدام در جبهه خودش متعلق به تاریخ فوتبال است و وظیفه من گفتن و وظیفه شما انعکاس آن است تا جوانان امروز با جوانان دیروز در این رشته آشنایی داشته باشند”.

بهنام دولت، یکم شهریور چهل و دو در محله مسجد جمعه اردبیل به دنیا آمد و پس از سپری کردن دوره دبستان، راهنمایی را در آریا و دبیرستان را در صفوی و جهان علوم گذراند.

آغاز فوتبال

“مثل اکثر فوتبالیست ها ابتدا درون دروازه ایستادم ولی در کمترین زمان به میانه میدان رسیدم و در تیم محله که با نام “پیروز” فعال بود بازی کردم و زود به اتفاق دوستان بسیار عزیزم شاپور ذاکر حمیدی و  ودود آخوندزاده و چند نفر دیگر به عقاب پیوستم”.

“در تیم عقاب در کنار این دوستان بودم تا این که در سال شصت به تیم جوان پرسپولیس پیوستم ودر طول سال هایی که در اردبیل بودم تقریبا در تمامی تیم های منتخب اردبیل در همه رده ها عضویت داشتم.

جام عقاب

“مسابقات فوتبال اردبیل بدون هیچ ساختاری در کوتاه ترین زمان شروع و خاتمه پیدا می کرد تا قهرمان آن به مسابقات استانی برود و از این رو بود که جام عقاب ارزش خود را به نمایش گذاشت و با خود جام شاهین و دیگر جام ها را به ارمغان آورد. ما هیچ ساختار فوتبالی نداشتیم که به هم پیوسته و هدف دار باشد و دقیقا این همان دینی است که نجفلو به گردن فوتبال اردبیل دارد .

 

فوتبال دهه 50 و 60

“اگر و اگر دهه پنجاه را سال صعود فوتبال اردبیل بنامیم می بایست دهه شصت را دهه اوج آن نامید و این دقیقا در سایه ساختار و بستری بود که بزرگانی مثل نجفلو بنا نهادند و بی انصافی است اگر از هوشمندی ها و عقیلی ها و خیلی های دیگر نام نبرم. آنها بزرگان ما بودند و هستند و خواهند بود”.

“ما فوتبالیست های دهه شصت چنین یاد گرفته ایم که هیچ وقت بزرگان خود را نادیده نگیریم. چه در قید حیات باشند و چه نباشند. و این گونه بود که از دل این تفکر و درایت و زحمت بی ادعای زحمتکشان آن زمان و در سایه ساختاری به هم پیوسته و هدف دار تیم های قدرتمندی پا به عرصه نهادند که چکیده آن در جام فلق بزرگترین افتخار ورزشی فوتبال اردبیل را رقم زد. افتخاری که با گذشت بیش از سه دهه هنوز که هنوز است در مورد آن صحبت می کنند.”

“براستی که کسب عنوان قهرمانی در سال اول توأم با پدیده سال ایران بودن و حضور در مسابقات دهه فجر و نایب قهرمانی و سومی در سال های بعد افتخاری است فراموش نشدنی وآن هم با کمترین بضاعت مالی و کمترین امکانات در زمان خود. جایزه قهرمانی ما در ایران اگر اشتباه نکنم چهل هزار تومان بود که آن هم عین گوشت قربانی تقسیم شد بین طلبکاران و چه بسا زحمتکشانی مثل ننه کرانی و سایر عزیزان از جیب شریفشان هم دریغ نکردند”.

دولت در ادامه می گوید: “من سؤالی بپرسم آیا یادتان می آید چیزی به اسم حاشیه در بین تیم و بازیکنان؟ ابدآ نه. چون تیم بزرگانی داشت که همه حرمتشان را داشتند و بچه ها یکی بهتر از دیگری. اصلا واقعیت این است که بر خلاف الان همه چیز سر جای خودش بود حتی اژدر عمو و عارف و مش شعبان هم دقیقآ جای خودشان بودند.

 حرمت پیشکسوت

“می خواهم جواب این سؤال را با ذکر خاطره ای بدهم. روزی روزگاری پس از سال ها زحمت برای شهر و استانمان به اتفاق یکی از دوستان کودکی راهی تبریز شدیم و برای دیدار همبازیان قدیم به باغشمال پیر رفتیم. تمرین پیشکسوتان بود، دیدار  تازه کردیم بعد به قهوه خانه رفتیم و بعد سر از باغی در آوردیم و ناهار را مشغول شدیم، هر جا که رفتیم جز حرمت چیزی ندیدیم، سر ناهار دیدم رفیق ما سیخ کباب در دست به فکر فرو رفته، پرسیدم اصغر به فکر چه فرو رفته ای ؟ گفت، به فکر تو، پرسیدم به چه چیز من فکر می کنی ؟ گفت: تو اشتباهی کوچ نکرده ای” ؟

دوستان صمیمی در فوتبال

“خوشبختانه به ظاهر با همه صمیمی هستم، ولی آن گونه که میدانی بیشترین مسافرت ورزشی من با خدا بیامرز مقصود بود . برای اثبات آن که البته نیازی نیست، خاطره ای بگویم. جهت حضور در مسابقات لیگ قدس، طبق معمول من از مغان که آنجا مشغول خدمت بودم به ترمینال می رسیدم و مقصود منتظرم بود، سوار اتوبوس شدیم تا تبریز برویم. در مسیر،اتوبوس در سراب توقف کوتاهی کرد و مجدد راه افتادیم، مقصود کنار پنجره نشسته بود همین که از سراب فاصله گرفتیم دیدم مقصود رو به بیابان دست تکان می دهد، انگار که با کسی خدا حافظی کند، تعجب کردم و گفتم مقصود دیوانه شدی؟ به چه کسی دست تکان می دهی؟ گفت بهنام آن قدر رفت و آمد کردیم که دیگر کشاورز های منطقه هم ما را می شناسند به آنها دست تکان می دهم.

باشگاه ها

“عضویت در باشگاه های عقاب و پرسپولیس و منتخب آموزشگاه ها و جوانان و بزرگسالان اردبیل و باشگاه توانیر تبریز و منتخب جوانان و بزرگسالان استان آذربایجان شرقی در سه دوره لیگ قدس و تیم ملی جوانان و حضور در بازی های آسیایی به همراه این تیم و باشگاه های پیام تهران، بانک ملی تهران،کشتیرانی (سایپا ) تهران و شموشک نوشهر و بانک رفاه تهران رابه ترتیب در کارنامه دارم.

مربیان دولت

“در کنار مربیان و زحمت کشان شهرمان همچون چمن آرا و داوردان وسید سیاهی و حسنی فرد و مش جعفر دوست داشتنی، افتخار شاگردی مربیان بزرگی همچون حاج رضایی، فریدون عسگر زاده، سید علیخانی، بیوک صباغ، حق شناس، میر آخوری، شمس، همایون شاهرخی، جلال چراغپور، ناصر ابراهیمی و ……را در کارنامه دارم و مرحوم بیوک صباغ را سر آمد همه  و دهداری آذربایجان می دانم”.

سابقه فوتبالی

دربیشتر جبهه های فوتبال  از بازیگری، مربیگری(امید وبزرگسالان )، کمیته جوانان استان ،استعداد یابی فدراسیون فوتبال، مسئول و مربی تیم کارگری در تهران و تجربه همبازی و رقابت با تمامی بزرگان فوتبال ایران را داشته ام. با سلطان رودر رو شدم، با ژنرال در تیم ملی بودم، با قایقران شاخ به شاخ شده ام، با عاشوری و مرفاوی دوست و همبازی بودم، با فرکی هم باشگاه شدم، با عقاب آسیا رقیب بودم، با مختاریفر همبازی شدم، با دست نشان و احمد زاده هم رفیق و رقیب بودم اما آنچه امثال دست نشان و احمد زاده را بزرگ کرد گیلان و مازندران و نساجی و ملوان بودند و در کنارش رسانه های محلی و مسئولین، اما به عللی که متأسفانه ریشه فرهنگی دارد و  نهادینه شده با هیچ کدام از بزرگان فوتبال ما چنین نکردند و اگر موردی بوده تنگ نظرانه بهره برداری شده و با تمام بزرگی حتی اگر مقصود هم زنده بود دقیقآ همان جایی ایستاده بود که من نوعی ایستاده ام نه کمتر و نه بیشتر”.

وی می گوید: “خاطرم هست برای انتخاب سر مربی تیم  شهرداری کمیته فنی تشکیل دادند که به نظر من سپری بود برای مدیریت وقت، چرا که پیشاپیش انتخاب خود را کرده بودند. جالب تر اینکه در لیست آنها هیچ اسمی از مربی بومی نبوده که با انتقاد سید سیاهی اجبارا چند مربی بومی هم اضافه کرده بودند. نکته تلخ این بود که من و ما در شهر خودمان غریب بودیم که چرایش بسیار است. برای توجیه عملکردشان اگر برچسبی هم به شما می زدند دور از ذهن نبود. وقتی کار دست صاحبش نباشد می شود اینکه سن کوچ بازیکنان ما به زیر دوازده سال رسیده و این یعنی فاجعه، یعنی قطع امید از فوتبال و مسئولین شهر در ایجاد بستر مناسب”.

وی می گوید:”آستارا با سرعت صوت از ما پیشی گرفته، مبارکشان باشد، عرضه داشتند، زحمت کشیدند و رفتند و ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم، آن هم کوچه بن بست”.

مرغ همسایه غاز است

“ما استعداد داریم زیاد هم داریم مثل گذشته. مگر بازی خارج از استان سهل و آسان است؟ اتفاقا کار هر کسی نیست، ولی بسیاری از دوستان و افتخاران فوتبال این شهر مثل جعفر صراطی،کاظمی، مسنن، وقری، علیزاده، فرهنگ، برادران بایرامی، حکیم زاده، زرگین، اروجی، قلیزاده، اعیادی، حسن رسولی، گنجگاهی، وطن خواه و خیلی های دیگر در نسل ما این مهم را انجام دادند و نسل فعلی هم دو چندان می کنند. این مسئولین بودند و هستند که نتوانستند پا به پای آنها حرکت کنند و حال به این نقطه رسیده ایم. اگر بستری باشد و مرغ همسایه را غاز نبینند ما، هم استعدادش را داریم هم مدیر و مربی اش را؛ البته اگر یاد بگیرند و بتوانند زیر یک سقف کار کنند که من به نوبه خود در مقطعی که بودم تلاشم را در این مورد انجام دادم ولی نیاز به زمان داریم تا خوب یاد بگیریم. اصلآ کدام دیوانه ای خانه و کاشانه را ول می کند و به دیار غربت می رود برای دیده شدن آن هم با شرایطی تأسف آور. اینکه در استان دیگری بازی کنی امری طبیعی در فوتبال حرفه ای است ولی با شرایط خوب و با عزت. کار ما بواسطه ارتباطی که با بعضی مربیان استان های متمول داریم این شده که برای تحویل دو دستی استعداد به این و آن التماس کنیم .

خاطره ای از انتخاب یک مربی

“خاطرم هست یک ماشین مسئول وقت رفتند منزل ربیعی و قرار داد بستند و ربیعی را سر مربی کردند با اختیارات تام، بودجه ای میلیاردی در اختیارش گذاشتند با اردو و تدارکاتی که فوتبال اردبیل در خواب هم نمی دید. من با او هیچ مشکلی ندارم اما دوستان، اردبیل را پله ترقی او کردید حال به اختیار یا اجبار. اما در مقابل این همه محبت ربیعی چه کرد؟ با پول خودتان برای خودش پیاده نظامی تشکیل داد و طلای شما را مفرغ خواند و بیرون گذاشت و مفرغ را به قیمت طلا برایتان حساب کرد. پیاده آمدند، سواره برگشتند، نهایت رفت و وکیل فرستاد و امتیاز لیگ سه شهرداری را به جای طلبش به اجرا گذاشت”.

“بعد تیم را دادند به شخصی با اهلیت مناسب که داستانی دارد برای خودش. در لیگ سه هم تیم را به مربی بومی بی مواجب با هزار وعده و وعید تحویل دادند. چرا؟ چون پولی نداشتند. دوره ای که خودم سر مربی شهرداری بودم نیم فصل در جایگاه دوم بودیم،گفتند جایگاهمان مناسب نیست. عجب؟ دیناری نداده اند به رده دوم هم قانع نیستند. از شروع تا خاتمه جزو سه تیم اول بودیم و دو تیم هم صعود می کرد، زمین و زمان را به هم دوختیم تا به هر بازیکنی که واقعآ از تک تکشون خجالت می کشیدم یک میلیون بدهند تا این همه زحمت هدر نرود، نشد که نشد و سوم ماندیم.چرا؟ چون ما یاد نگرفتیم برای همدیگر تب کنیم ولی برای دیگران چرا و این هم دلایل خود را دارد.

یک خاطره

“خلخال دشت بازی داشت رفتم استادیوم، جایگاه نشسته بودم، دیدم مدیران خلخال دشت آمدند. مدیرشان من را شناخت و خیلی حرمت کرد، گفت:” نمیدانستم اردبیل برگشتید، گفتم قسمت نبوده.گلایه کردم که چرا این همه مربی در کنارتان و شما از تهران مربی آوردید، مگر بچه های خودمان چه کم و کسری نسبت به آنها دارند؟ چرا مرغ همسایه غاز است؟ جوابی شنیدم که واقعآ جا خوردم”.

“گفتند اصلا سیاست باشگاه و تأسیس آن بها دادن به بومی هاست اما بهنام جان با هر کسی صحبت کردیم فردایش سیل افترا ها و تهمت ها علیه اش سرازیر شد. با کس دیگری صحبت کردیم دیدیم این هم مثل همان .

و در پایان گفت: “دوستانی هستند که علل عدم پیشرفت ورزش و در رأس آن فوتبال را جستجو می کنند. در کنار همه کاستی ها اصل این است که ما نیازی به دشمن نداریم. والسلام.

 




حمید درخشان سرمربی تیم فوتبال نفت مسجدسلیمان شد

دیر رسانه‌ای باشگاه نفت مسجدسلیمان گفت: حمید درخشان به عنوان سرمربی جدید این تیم انتخاب شد و در نیم فصل دوم هدایت نفت مسجدسلیمان را برعهده دارد.

مهران حسنوند اظهار داشت: پس از جدایی مجتبی حسینی از تیم فوتبال نفت مسجد سلیمان، باشگاه با چند گزینه وارد مذاکره شد تا اینکه با درخشان به توافق رسید.

وی با بیان اینکه قرارداد درخشان با باشگاه نفت مسجد سلیمان برای یک نیم‌فصل است افزود: بر اساس برنامه ریزی باشگاه، قرار است درخشان دستیارانش را از بین مربیان بومی انتخاب کند.

مدیر رسانه ای تیم نفت مسجدسلیمان گفت: در نیم فصل اول نتایج خوبی کسب کردیم و با ۱۸ امتیاز در مکان دهم جدول قرار گرفتیم اگرچه می توانستیم در یکی، ۲ دیدار برنده میدان شویم.

وی افزود: تلاش می کنیم در نیم فصل دوم بازی های بهتری ارائه داده و جایگاه بهتری نسبت به فصل گذشته اختیار کنیم. بازیکنان ما بسیار سخت کوش و پرتلاش هستند و تاکنون کمتر به حریفان باج داده اند.

تیم نفت مسجدسلیمان در پایان نیم فصل رقابت های لیگ برتر در جایگاه دهم جدول قرار گرفت. این تیم فصل گذشته در جایگاه هشتم جدول ایستاد.

 




مرحوم هوشنگ چمن آرا؛ خدمتگزاری بی‌ادعا و عاشقی بی‌ریا

در بیست و سومین روز بهمن ماه سال1392   چهره ماندگار، دوست داشتنی و زحمتکش فوتبال اردبیل آسمانی شد.

مرحوم هوشنگ چمن آرا خدمتگزاری به یادماندنی و عاشقی به معنی کامل کلمه بود. زحماتی که آن مرحوم برای فوتبال اردبیل کشیده است در تاریخ ورزش منطقه ماندنی و فراموش نشدنی است.

در سایه وجود چهره‌‌هایی چون هوشنگ چمن آرا بود که فوتبال اردبیل در دهه‌‌های 50 و 60 در منطقه و کشور آقایی می‌کرد و روز‌ها و هفته‌‌ها و ماه‌‌های خاطره‌انگیزی برای علاقه‌مندان رقم می‌زد.

در روزگاری که فوتبال مجموعه‌ای از بهترین‌‌ها و عاشق‌‌ها را در آغوش گرفته بود او عاشق‌ترین بود. هوشنگ دلبسته فوتبال بود و تا آخرین نفس رابطه‌اش را با آن قطع نکرد و با فوتبال زندگی نمود.

چهره‌‌هایی چون مرحوم هوشنگ چمن آرا برای فوتبال تلاش کردند، شب و روز دویدند و بدون کوچکترین ادعا و کوبیدن بر طبل غرور و خودمحوری برای سربلندی پرطرفدارترین ورزش منطقه عرق ریختند و آنچه در توان داشتند در طبق اخلاص نهاده و نامی نیک از خود به یادگار گذاشتند.

همه کسانی که فوتبال دهه‌‌های 50 و 60 اردبیل را درک کرده‌اند هوشنگ چمن آرا را به عنوان یکی از مؤثرترین و تأثیرگذارترین چهره فوتبال منطقه می‌شناسند. او با بنیان گذاشتن رقابت‌‌هایی تحت عنوان جام عقاب و تشکیل تیمی به نام عقاب برای فوتبال خدمتی بزرگ کرده است.

برخی‌‌ها به دلایل مختلف خدمت به فوتبال را بازی کردن در سطح باشگاهی و به تن کردن پیراهن‌‌های مختلف و قرار گرفتن در مقابل چهره‌‌های نامی خلاصه می‌کنند در حالی که برای یک جوان جویای نام و برای منطقه‌ای محروم، فراهم کردن امکان دیده شدن، برگزاری مسابقات، ایجاد فضای فوتبالی و آماده کردن زمینه برای فعالیت بیشتر تیم‌‌ها می‌توانند از با اهمیت‌ترین و قابل توجه‌ترین خدمات به شمار آید و مرحوم هوشنگ چمن آرا در این‌بخش ‌ها سرآمد و بهترین بود.

خدمت بی‌منت که شعار بسیاری در سال‌‌های اخیر بوده است توسط مرحوم هوشنگ چمن آرا در عمل به نمایش درآمده است. برای مردی که یادش در هر محفل و مجلسی ورزشی با ذکر خیر و قرائت فاتحه همراه می‌باشد همین بس که یادگاری به بلندی بلندترین قله‌‌ها چون نامی نیکو، خاطره‌ای خوش و خدمتی ستودنی باقی گذاشته است.

جام عقاب برای فوتبال دهه‌‌های 50 و 60 اردبیل معتبرترین رقابت و با اهمیت‌ترین دیدار‌ها بود. استقبال تیم‌‌ها برای حضور در این جام به حدی بود که گاهی برای محدود کردن تیم‌‌ها اقدام می‌شد. تلاش دست اندرکاران همه تیم‌‌های سطوح مختلف باشگاهی برای حضور در جام عقاب نشانی از اهمیت و سطح بالای رقابت‌‌های آن بود.

مرحوم چمن آرا در طول برگزاری جام عقاب به دست اندرکاران فوتبال اردبیل درس مدیریت داده و راه‌‌های موفقیت در برگزاری یک دوره مسابقه را به طور عملی نشان می‌داد. او در اداره امور فوتبال و در غلبه بر حاشیه‌‌ها یکی از بهترین‌‌ها بود.

جایگاه جام عقاب در بین فوتبالی‌‌های منطقه به حدی بود که تماشاگران، تماشای مسابقات آن را به دید و بازدید‌ها و یا مسافرت‌‌های تعطیلات نوروزی ترجیح می‌دادند و در آستانه سال نو برای آغاز جام لحظه شماری می‌کردند.

جام عقاب برای تیم‌‌های اردبیلی مناسب ترین میدان برای محک زدن آمادگی‌‌ها، شناخت نفرات و تمرین تاکتیک‌‌ها برای حضور قدرتمندانه در رقابت‌‌های باشگاهی بود.

کمتر کسی می‌تواند عظمت و تأثیر جام عقاب و نقش مهم مرحوم هوشنگ چمن آرا در فوتبال اردبیل را انکار بکند. احیانا اگر با چنین تفکراتی مواجه شدید باید بدانید که صاحب آن فکر اسیر دام غرور، منّیت و خودمحوری است چرا که جام عقاب و اقدامات مرحوم چمن آرا چون ستاره‌ای درخشان در آسمان ورزش و فوتبال اردبیل بوده و تا فوتبال است و اردبیل پابرجاست این درخشش ادامه دار خواهد بود.

یاد و خاطره مرحوم هوشنگ چمن آرا را گرامی داشته از خداوند بزرگ برای آن خدمتگزار بی‌بدیل علّو درجات آرزو می‌نمائیم.

 

 

 

 




بهاران خجسته باد

دنیای اردبیل؛ یکصدو یکمین شماره نشریه دنیای اردبیل و با بررسی مسائل مختلف فرهنگی و ورزشی استان با عناوین،بهاران خجسته باد“، حق ما در کشتی و  … منتشر شد.
دانلود نسخه PDF d یکصدو یکمین شماره نشریه دنیای اردبیل
/http://donyayeardabil.ir/wp-content/uploads/2020/05/pdfjoiner-13.pdf

مطالب موجود در صفحه دوم  شماره یکصدو یکمین شماره نشریه دنیای اردبیل :

*بهاران خجسته باد

*واحد بخار نیروگاه سیکل ترکیبی سبلان اردبیل بهره برداری شد

*توزیع هنر کارت بین اصحاب فرهنگ و هنر اردبیل آغاز شد

مطالب موجود در صفحه سوم یکصدو یکمین شماره نشریه دنیای اردبیل :

*آرزوهای بر زمین مانده فوتبالی

*حق ما در کشتی

مطالب موجود در صفحه چهارم و پنج و ششم یکصد و یکمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*عزیز گنجگاهی بازیکنی اخلاق مدار و الگویی تمام عیار

*مطالب موجود در صفحه هفتم و هشتم یکصد و یکمین شماره نشریه دنیای اردبیل

*اما و اگرهای سفر دبیر به استان اردبیل

 




بهاران خجسته باد

ایام اله دهه فجر یادآور ایثار، گذشت، فداکاری، غیرت، حمیت و بزرگواری ملت بزرگ ایران است.

این روزها در سراسر کشور جشن پیروزی بر قرار است. پس از گذشت سال ها از پیروزی، انقلاب اسلامی همچنان در جوش و خروش است و در مسیر تحقق آرمان ها و شعارهای خود حرکت می کند. انقلاب اصالت راه و رسم خود را حفظ کرده و دشمنی های بی وقفه و توطئه ها و مانع تراشی ها و … نتوانسته اند آن را قدمی و وجبی به عقب نشینی وادار سازند.

انقلاب اسلامی ایران به لطف توجهات حضرت حق، هشیاری و درایت رهبر معظم انقلاب و آگاهی و قدرت تشخیص مردم ایران، علی رغم همه مشکلات داخلی و خارجی و همه نارفیقی ها و ناملایمات، ضمن دفع و خنثی نمودن توطئه ها ، با قدرت و صلابت به سوی تحقق آرمان های خود در همه عرصه ها و ابعاد گام بر می دارد.

با پیروزی انقلاب اسلامی ورزش کشور در مسیری تازه ای از دوران حیات خود قرار گرفت. ورزش در تحقق آرمان های انقلاب و در راستای اهداف آن حرکت کرد . ورزش مورد عنایت و توجه خاص مسؤولین قرار گرفت و همراه با دیگر بخش ها فصلی جدید در پیشرفت و توسعه آن گشوده شد. نگاه ویژه و خاص انقلاب و مسؤولین کشور به ورزش، پیشرفت همه جانبه آن در بخش سخت افزاری و نرم افزاری را فراهم کرد.

امروز ورزش در نظر مسؤولین انقلاب و کشور از یک جایگاه خاصی بهره می برد و این امر بر هیچکس پوشیده نبوده و نیست.

ورزش استان در سایه انقلاب با یک جهش مواجه شده است. سرمایه ورزش این منطقه در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی اندک و ناچیز و دردآور و خجالت آور بوده است. این منطقه از کم ترین امکانات برخوردار بود و ورزشکارانش در گمنامی و بی توجهی خاص روزگار می گذراندند.

با پیروزی انقلاب و بخصوص بعد از استان شدن منطقه، انقلابی در ورزش این استان به وجود آمد. در حال حاضر برخی از شهرهای منطقه از نظر برخورداری از فضا ها و امکانات ورزشی از سرانه بسیار مطلوب و نزدیک به استاندارد های جهانی بهره مند می باشند. در دورافتاده ترین نقاط استان و در سطح روستاها فضاهای ورزشی احداث و در اختیار جوانان و ورزشکاران قرار گرفته است و جوانان و ورزشکاران آن عرصه ای برای بروز استعداد ها و توانایی ها ی خود به دست آورده و در رقابت های مختلف جهانی و بین المللی با درخشش خود برای ایران اسلامی و استان افتخار آفرینی کرده اند.

سال روز انقلاب اسلامی ایران را بر تمام دولتمردان ، مسؤولان صادق و تلاشگر و مردم فهیم استان و جوانان و ورزشکاران منطقه تبریک گفته از خداوند متعال سربلندی نظام ، سلامتی مقام معظم رهبری و موفقیت ورزشکاران و جوانان لایق و سزاوار استان اردبیل را مسئلت می نماییم.

 




واحد بخار نیروگاه سیکل ترکیبی سبلان اردبیل بهره‌برداری شد

نخستین واحد بخار نیروگاه سیکل ترکیبی سبلان اردبیل روز پنجشنبه با حضور فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جمعی از مسئولان کشوری و استانی بهره‌برداری شد.

اکبر بهنامجو استاندار اردبیل در آیین بهره‌برداری از این پروژه گفت: توسعه این نیروگاه برق موردنیاز برای هرگونه سرمایه‌گذاری صنعتی را در استان تامین کرده و از این جهت استان هیچ‌گونه دغدغه‌ای نخواهد داشت.

وی بیان کرد: قرارگاه خاتم‌الانبیا در بحث پروژه راه‌آهن اردبیل – میانه اقدامات مناسبی انجام داده و این پروژه بزرگ در زمینه زیرسازی و ریل‌گذاری  پیشرفت فیزیکی مطلوبی دارد.به گفته وی ، همچنین در زمینه احداث و توسعه بزرگراه از جمله  چهارخطه اردبیل به مشگین‌شهر و چندین جاده دیگر در شمال استان سپاه اقدامات خوبی انجام و در حال انجام دارد.

بهنامجو با اشاره به سرمایه‌گذاری برای تامین نیازهای درمان استان افزود: احداث ساختمان بیمارستان یک هزار تختخوابی اردبیل با مشارکت قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) بزودی آغاز خواهد شد.

استاندار اردبیل همچنین به خدمات بسیج و سپاه در کمک به کنترل کرونا گفت: اجرای موفق طرح سردار شهید سلیمانی و غربالگری جمعیت استان اقدامی چشمگیر است.

ظرفیت تولید واحد اول بخار نیروگاه سیکل ترکیبی اردبیل ۱۶۰ مگاوات برق است که پس از تکمیل به یک‌هزار و ۴۴۰ مگاوات خواهد رسید، نیروگاه سیکل ترکیبی اردبیل از مجموعه‌های بزرگ واحد نیروگاهی کشور است ، عملیات احداث این نیروگاه از ۲۹ آذر ۱۳۸۴ شروع و در سال ۱۳۸۷ فاز اول آن به بهره‌برداری رسید.

این واحد نیروگاهی یکی از نیروگاه‌های ایران از نوع سیکل ترکیبی با ظرفیت تولید یک‌هزار مگاوات در ۶ واحد گازی می‌باشد که در زمینی به مساحت ۸۰ هکتار احداث شده است.

برای احداث نخستین واحد بخار این نیروگاه  ۷۰۰ میلیارد تومان هزینه شده است.

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده قرارگاه سازندگی برای افتتاح پروژه‌های بسیج سازندگی و قرارگاه خاتم‌الانبیا به استان اردبیل سفر کرده است.

 

 




توزیع هنر کارت بین اصحاب فرهنگ و هنر اردبیل آغاز شد

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل گفت: اهدای هنر کارت به اصحاب فرهنگ و هنر در این استان آغاز شد و در مرحله نخست بین ۲۰۰ نفر از ثبت‌نام‌کنندگان توزیع می‌شود.

به گزارش ایرنا، عبدالله بحرالعلومی روز پنجشنبه در آیین نمادین اهدای هنر کارت به اعضای صندوق اعتباری هنر دفتر اردبیل تشریح کرد: افزون بر یک‌هزار و ۸۰۰ از استان اردبیل در این صندوق اعتباری نام‌نویسی کردند که مورد تایید قرار گرفتند و یک‌هزار و ۳۰۰ نفر  نیز عضو صندوق شدند.

وی توزیع این کارت را گام مهمی در راستای ارایه خدمات به جامعه هنری برشمرد و بیان کرد: هنر کارت اعضا با مبلغ ۱۵ میلیون ریال به تدریج توزیع خواهد شد و البته در مرحله نخست ۲۰۰ کارت به استان اردبیل فرستاده شده که با افتخار تقدیم اصحاب فرهنگ و هنر می‌شود.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل افزود: هنرمندان سالخورده مستمری‌بگیر با استفاده از همین کارت به صورت بلاعوض ماهانه مورد حمایت قرار خواهند گرفت و علاوه بر این برخی هنرمندان شناخته شده نیز در صورت تکمیل و ارسال اطلاعات موردنیاز زیرپوشش قرار می‌گیرند.

وی اظهارکرد: هنرمندان دارای نشان درجه یک هم دریافتی ماهانه‌ای دارند که به واسطه همین هنر کارت مبالغی به صورت ماهانه واریز خواهد شد.

بحرالعلومی همچنین گفت: تشکیل بانک اطلاعات هنرمندان برای سال‌ها دغدغه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و خود هنرمندان بود تا شاخص و معیاری فراهم شود و بر اساس آن هنر کارت هنرمندان ساکن در شهرستان‌ها نیز پس از آماده‌سازی، از سوی کارشناسان اطلاع‌رسانی و توزیع خواهد شد.

وی تاکید کرد: طرح اعطای هنر کارت حرکت خوبی است و تلاش شده در قالب آن بیشتر اصحاب فرهنگ و هنر زیر پوشش قرار بگیرند؛ اگرچه از نظر مادی مبلغ زیادی نیست اما نشان می‌دهد که با وجود تنگناهای اعتباری، هنرمندان مورد توجه ویژه قرار دارند و در واقع بهانه‌ای برای تکریم و عرض ادب است.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل در ادامه با اشاره به اینکه ۸۰۰ نفر از هنرمندان استان اردبیل از خدمات تامین اجتماعی برخوردار هستند، اضافه کرد: اقدام لازم برای بیمه تکمیلی هنرمندان نیز در حال انجام است و از سوی دیگر خود صندوق اعتباری هنر وام‌های قرض الحسنه‌ای در قالب‌های مختلف تعریف کرده است که به اعضا ارائه خواهد شد.

وی از تایید فهرست ۲۰۰ نفره متقاضیان دریافت تسهیلات از صندوق اعتباری هنر دفتر اردبیل خبرداد و گفت: این تسهیلات با سقف حداکثر ۵۰۰ میلیون ریالی و کارمزد چهار درصد به واجدان شرایط پرداخت می‌شود.

هنر کارت سه نفر از هنرمندان رشته‌های موسیقی، نویسندگی و هنرهای تجسمی در ادامه این آیین از سوی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل اهدا شد.

 




حق ما در کشتی

تغییر وضعیت کشتی حق طبیعی دوستداران این رشته پرطرفدار استان می‌باشد. تلاش برای جلو راندن، زدودن آثار کمبودها و کم کاری‌ها، برنامه‌ریزی مناسب و تعیین اهداف کوتاه مدت و دراز مدت حق علاقه‌مندان کشتی است.

توسعه، پیشرفت، شکوفایی و رسیدن به روزهای اوج سال‌های نه چندان دور و به دست آوردن جایگاه شایسته از دست رفته حق ماست. بالا رفتن از سکوهای قهرمانی توسط فرزندان لایق و جویای نام منطقه و تبدیل استان به یکی از قطب‌های کشتی کشور و موفقیت جوانان در به دست آوردن دوبنده تیم ملی کشتی حق ماست، بالا رفتن آمار جمعیت تحت پوشش، فعالیت مستمر و مداوم سالن‌های کشتی، برگزاری کلاس‌های دانش افزایی برای مربیان و برافراشته شدن پرچم آن در جای جای استان حق جوانان و کشتی استان می‌باشد.

و اما مسائل و مواردی گریبانگیر کشتی ما هست که به هیچ عنوان حق ما نبوده و نیست. حق ما نیست که کفگیر کشتی به ته دیگ بخورد، حق ما نیست که از نظر نتیجه، کشتی در میان ضعیف‌ترین رشته‌های ورزشی استان قرار بگیرد، حق ما نیست که پایه‌های اصلی ویژگی‌های پهلوانی و جوانمردی در آن لرزان شود، حق ما نیست که بزرگان و استخوان خردکرده‌های کشتی در کنار گود باشند، حق ما نیست به جای یک‌دلی و یک‌رنگی خدای ناکرده حسادت و تفرقه در کشتی ما حکمرانی نماید و در نهایت حق ما نیست که نماینده‌ای در تیم‌های ملی نداشته باشیم.

هرگونه تغییر در مجموعه مدیریتی یک سازمان و یا یک نهاد می‌تواند مقدمه‌ای برای یک تحول مثبت و رو به جلو باشد. این امر برای کشتی استان ما نیز صادق است. به تأثیرات مثبت این تغییرات در کشتی امیدواریم اما فقط امیدوار بودن و کار امروز را به فردا و فرداها موکول کردن حاصلی برای کشتی نمی‌تواند در بر داشته باشد.

امید می‌رود بحث صدور احکام، سفر به شهرستان‌ها و دیدار با مسئولان مختلف به پایان برسد و وقت عمل، اجرای برنامه‌ها و حرکتی نو آغاز گردد و روحی تازه به تن فرسوده و بیمار کشتی ما دمیده شود.

در کشتی کارهای بر زمین مانده بسیار است. تعارفی در کار نیست از قافله پیشرفت کشتی عقب تریم. علل مختلف دست به دست هم داده و در به وجود آمدن حال و روز فعلی سهمی به خود اختصاص داده‌اند و خلاصه فارغ از همه ادعاها و شعارها به هر دلیل از آنچه باید باشیم و از آن جا که باید بایستیم، عقب تریم. مسلما برای جبران این عقب ماندگی اعضای مجمع با هزاران امید به هیئت جدید رأی اعتماد داده‌اند. امیدواری برای مشاهده آثار کوتاه مدت این انتخاب بالا می‌باشد و حالا نوبت دست اندرکاران هیئت کشتی استان است که با عملکرد شفاف و قابل قبول به اعتماد جامعه کشتی جواب مثبت بدهند.

برای دست‌یابی به اهداف ترسیم شده و وعده‌های انتخاباتی باید حرکت کنیم و باید سرعت بگیریم. مجموعه را از هرگونه کم‌کاری و قرار گرفتن در مسیر انحرافی دور بکنیم و با قرار گرفتن در راه و مسیر اصلی به حرکت‌ها شتاب ببخشیم.

در کشتی کارهای بر زمین مانده خیلی داریم و باید با همتی مضاعف و اراده‌ای پولادین و عزمی راسخ، آستین‌ها را بالا بزنیم و در راستای بهبود امور تا می‌توانیم تلاش بکنیم و نامی نیک از خود به یادگار بگذاریم.

کشتی برای رسیدن به آرامش نیاز به رعایت برخی از اصول دارد که مهمترین آن دوری جستن از غرور و تکبر، منیّت، خودمحوری، حسادت، بخل، چاپلوسی، تملق، ریا، تزویر و نفاق و روی آوردن به اخلاص، فروتنی، بردباری، انصاف، عدالت، امانت‌داری، راستگویی، جوانمردی و صفات پهلوانی است.

و در نهایت امیدواریم که سند توسعه کشتی توسط هیئت تنظیم و در اختیار افکار عمومی قرار بگیرد. بدانیم که در چهار سال آینده می خواهیم به کجا برسیم و در چه جایگاهی قرار بگیریم. دستیابی به اهداف توسعه می‌تواند بهترین دلیل و مدرک برای اثبات کارایی مسئولان به حساب آید.