1

سر بی کلاه ورزش اردبیل از شورای ششم

ورزش اردبیل علیرغم همه ادعاها، فعالیت‌ها، تلاش‌های شبانه روزی و دوندگی‌ها، قادر به تصاحب یک کرسی از 11 کرسی شورای شهر نشد و همانند پنج دوره قبلی از شورای ششم نیز سری بی‌کلاه نصیبش گردید.

به راستی که ورزش و جامعه ورزش اردبیل تا پایان دوره چهارساله شورای ششم، حق هیچ گونه گلایه و انتقاد از عملکرد شورا در قبال ورزش را نخواهند داشت. آشی است که خودمان پخته‌ایم و اگر شور باشد و یا از داغی آن زبانمان بسوزد و یا از زخم زبان‌ها و بی‌تفاوتی ها دلمان آزرده شود، باید بسازیم، چرا که خود کرده را تدبیر نیست.

زمانی که مدعیان دنیای ورزش در ستادهای مخالفان و دشمنان ورزش روز و شب بگذرانند و برای آن‌ها سینه چاک نمایند باید هم ورزش در شورا و شهرداری غریبه‌ای بیش نباشد.

افرادی که به خوبی با عملکرد ورزشی تک تک نفرات در شورای چهارم و پنجم آشنا هستند و می‌دانند که کدام یک از آن‌ها در طول چهارسال دوره مسئولیت در مقابل ظلم به ورزش سکوت کرده اند، چطور خود را برای حضور در ستاد آن‌ها راضی کردند و برای افزیش سبد رأی مخالفان ورزش عرق ریختند؟

با این وضعیت آیا باید باز هم در انتظار معجزه بنشینیم و یا کاسه گدایی در دست به سراغ مخالفان سرسخت ورزش برویم و بی‌توجهی و عناد و یک دندگی آن‌ها در قبال ورزش مواجه بشویم؟ باور کنیم که هر ضربه‌ای که به ورزش اردبیل وارد شده دلیلی جز بی تفاوتی خودمان نسبت به آن نمی‌توانیم پیدا بکنیم

این بار از طرف ورزشی‌ها، کاندیداهایی قدر، توانا و دارای رزومه و کارنامه وارد عرصه رقابت شده بودند. چهره‌هایی چون نادر پیران، حسن پورعلی، بهنام کمالی و … که می‌توانستند در صورت حمایت و کسب رأی لازم، به طور مطلوب از جایگاه ورزش در شورا دفاع نمایند و دیگر اعضا را نسبت به برخورد آحترام آمیز با ورزش مجبور نمایند. ولی نخواستیم و در نهایت نتوانستیم در تاریخ شورای شهر اردبیل سنت شکنی بکنیم و با انتخاب نفرات و افراد ورزشی حق طبیعی جامعه ورزش را از شورا باز ستانیم.

حالا اگر ورزشکاران و یا مسئولین ورزش و تیم‌های ما، ساعت‌ها در پشت درِ منتخبین شورا در انتظار ملاقات به سر برند، نباید ناراحت شوند و دلگیر، این گونه رفتارها حاصلی از عملکرد خودمان خواهد بود، یعنی این که از ماست که بر ماست.

ترکیب شورای ششم و سابقه آن‌ها نشان می‌دهد که ورزش در این شورا نیز نباید به عنایت و نگاهی محبت آمیز امیدوار باشد. ورزش از دست برخی از این‌ها سخت آزرده خاطر شده است. از آن‌هایی که مدعی ورزشی بودن هستند ولی در عمل همچون غریبه‌ها رفتار کرده‌اند، خود نخواستیم و هر گونه اقدام و اظهار نظری نمی‌تواند برای ما نتیجه‌ای داشته باشد چرا که از قدیم گفته‌اند: دالدان آتان داش، توپوغا دیر.

همت و یکپارچگی ورزشی های اردبیل می توانست خیلی از معادلات انتخابات شورای ششم را به هم بزند ولی چاره ای نبود بعضی ها علیرغم همه ادعاهایی که دارند در بحث شورا منافع شخصی و باندی را به منافع ورزش ترجیح دادند و در نتیجه کاری که نباید می شد انجام پذیرفت و ورزشی ها باز هعم از داشتن نماینده در پارلمان محلی محروم شدند.

ورزش اردبیل سال هاست که مورد توجه قرار نمی گیرد، برایش فقط خوب شعار می دهند و با وعده، ورزشی ها را سر کار می گذارند.

 

 

 




مدال‌‌هایی که به تاریخ پیوست، دستان خالی ورزش اردبیل در المپیک توکیو

68 روز دیگر بازی‌‌های المپیک 2020 در توکیو برگزار می‌شود. با توجه به شیوع بیماری کووید19 و درگیری همه کشور‌های جهان با ویروس کرونا هر لحظه باید انتظار دریافت خبر جدید از این رویداد بزرگ ورزشی دنیا بود. همه دوستداران ورزش علاقه‌مندند که با درایت برگزارکنندگان و با رعایت پروتکل‌‌های بهداشتی این رویداد در روز موعود افتتاح و به طور مطلوب تا آخرین روز ادامه داشته باشد.

بر اساس اعلام کمیته ملی المپیک تاکنون اعزام 60 ورزشکار ایرانی به این رقابت‌‌ها قطعی شده است و انتظار می‌رود تا وقت مقرر تعداد دیگری نیز جواز حضور در المپیک را به دست آورند.

در المپیک 2016 ریو، کاروان جمهوری اسلامی ایران متشکل از 63 ورزشکار از 19 استان کشور بود. در این رقابت‌‌ها استان‌‌های اردبیل، خراسان شمالی، سمنان، سیستان و بلوچستان، قم، کردستان، کهکیلویه و بویر احمد، گیلان، مرکزی، هرمزگان و یزد فاقد ورزشکار اعزامی بودند.

در المپیک 2012 دو ورزشگاه اردبیلی عضو تیم ملی وزنه‌برداری یک مدال طلا و یک مدال نقره به دست آوردند. بعد از لندن کفگیر ورزش اردبیل به ته دیگ خورده و در دو المپیک ریو و توکیو، استان اردبیل با دستانی خالی به آینده چشم دوخته است.

اردبیل در تاریخ المپیک‌‌های برگزار شده سه مدال طلا و یک مدال نقره تصاحب کرده است. تمامی این مدال‌‌ها در رشته وزنه‌برداری نصیب ورزش منطقه شده است. حسین رضازاده دو مدال طلا در المپیک‌‌های آتن و سیدنی و سعید محمدپور مدال طلای المپیک 2012 لندن و سجاد انوشیروانی نیز مدال نقره 2012 را به دست آورده‌اند.

ورزش اردبیل با ادعا‌های زیاد و آمار‌های خیری‌کننده وقتی در بالاترین سطح رقابت‌‌های ورزشی نمی‌تواند نماینده‌ای داشته باشد آیا با علامت سؤال بزرگی روبرو نمی‌شود؟

هنوز از یاد‌ها نرفته است که موفقیت ورزشکاران وزنه بردار اردبیل در صحنه المپیک چه شور و حالی را در بین مردم و جوانان و نوجوانان منطقه ایجاد می‌کرد و چگونه از فردای رقابت‌ها بر میزان استقبال نوجوانان و جوانان از این رشته ورزشی افزوده می‌شد پس چرا و چگونه وزنه‌برداری استان در تربیت جوانان و پرورش پشتوانه‌‌های مقتدر برای قهرمانان و بزرگان وزنه‌برداری دنیا موفق عمل نکردند و چرا دوره سکوت و عدم موفقیت بر آن سایه افکنده است؟

در 9 سال گذشته و به خصوص بعد از المپیک لندن و ریو، جلسات مختلف برگزار شد و مصاحبه‌‌های متعدد انجام پذیرفت و دست اندرکاران ورزش از برنامه‌ریزی برای به دست آوردن جایگاه استان در المپیک خبر دادند. متأسفانه المپیک ریو و به خصوص المپیک توکیو و معرفی نفرات اعزامی به آن نشان داد که در سال‌‌های اخیر هر حرفی که در این ارتباط ‌زده شده شعاری بیش نبوده است.

نتایج به دست آمده در المپیاد‌های برگزار شده و شکست و ناکامی ورزشکاران و تیم‌‌های ورزشی استان بر واقعیت‌‌های ورزش تأکید می‌کرد اما سعی می‌شد با دلایل پیش پا افتاده و من درآوردی، وضعیت موجود توجیه گردد و وعده موفقیت در سال‌‌های آینده داده شود.

وقتی در المپیاد استعداد‌های ورزشی سال 97 ناکامی ورزش استان در معرض دید همه قرار گرفت و رده‌‌های پائین جدول سطح پراکندگی شناسایی استعداد‌های برتر ورزش کشور به استان اردبیل اختصاص یافت، فاصله میان حرف تا عمل در ورزش اردبیل مشخص گردید و چهره واقعی ورزش و شعار‌دهندگان در هیئت‌‌های ورزشی برای همه علاقه‌مندان روشن شد.

بار‌ها گفته شده که در ورزش نتایج به دست آمده در میادین رقابت می‌تواند میزان موفقیت و یا عدم موفقیت در این عرصه را مشخص بکند. آمار‌های ساختگی و دم از پیشرفت و توسعه زدن، ملاکی برای اثبات کارایی و برآیند فعالیت‌‌های انجام یافته در هیئت‌‌های ورزشی نبوده و نخواهد بود.

ورزش اردبیل وقتی می‌تواند ادعای موفقیت، پیشرفت و توسعه داشته باشد که بتواند تعداد قابل توجهی ملی پوش در رشته‌‌های مختلف داشته باشد. هیئت‌‌های ورزشی موقعی مدعی برتری در کشور خواهند شد که قادر به کسب نتایج در میادین مختلف و بالا رفتن ورزشکارانش از سکوهای قهرمانی باشند. ورزشی که از سال 2012 تاکنون نتواند یک ورزشکار در قالب تیم‌‌های اعزامی به المپیک داشته باشد بر کدام ویژگی باید افتخار نماید.

وقتی در بهمن ماه سال 97 نتایج به دست آمده در المپیاد زیر 16 سال نگرانی هرچه بیشتر جامعه ورزش اردبیل را موجب شد با تشکیل جلسات مختلف خبر از بررسی علل ناکامی‌‌ها دادند ولی تاکنون کسی از خروجی آن جلسات و راهکار‌های ارائه شده و عمل به آن‌‌ها خبری نداده است. آیا با این گونه رفتار‌ها باید همچنان حضور ورزشکاران اردبیلی در جمع اعزامی‌‌های المپیک را خواستار شد؟

با وضعیتی که ورزش اردبیل با آن روبروست باید اعتراف کرد که مدال‌‌های به دست آمده توسط ورزشکاران استان در المپیک‌‌ها به تاریخ پیوسته و تکرار آن‌‌ها به این زودی‌‌ها امکانپذیر نخواهد بود.

ورزش اردبیل برای دست یافتن به موقعیت‌‌های مناسب نیاز به برنامه‌ریزی و اقدام مناسب و خدمت بی‌منت دارد. تا زمانی که مسئولین و دست اندرکاران هیئت‌‌های ورزشی پشتوانه‌سازی را از اهداف اصلی قلمداد نکنند و با برنامه‌‌های کوتاه مدت و دراز مدت نقشه راه آینده رشته‌‌ها را مشخص ننمایند، شعار و عوام فریبی را از کار‌های روزمره حذف نکنند، دل به روزمرگی‌‌ها نبندند و امور هیئت را به اهلشان نسپارند امکان تغییر در روند آن غیر ممکن خواهد شد.

استانی که ورزشکارانش در سال‌‌های نه چندان دور پیام آور شادی، افتخار، سربلندی و سرافرازی برای ایران اسلامی بودند این روز‌ها قادر به معرفی یک نفر در جمع 60 نفر منتخب اعزامی به المپیک نمی‌باشد و متأسفانه در این وضعیت، هستند افرادی که رشته‌‌های ورزشی تحت مدیریت خود را سرآمد، تأثیرگذار، افتخارآفرین، بی‌رقیب و دارای جایگاه در سطح کشور می‌دانند. به این قبیل افراد باید تندیس و مدال قهرمانی عرصه شعار، آمار‌های ساختگی و خودمحوری اعطا نمود.

 




فرصت سوزی‌های خسارت بار در ورزش

پیشرفت ورزش استان اردبیل و دستیابی به نقطه اوج و افتخار آفرینt آرزوی همه علاقه‌مندان و هواداران می‌باشد.

هر کسی که قدمی در راه اعتلای ورزش منطقه بر دارد و صادقانه به آن خدمت نماید و پشت حرف‌ها و اقداماتش هدف و نقشه دیگری نداشته باشد، نامش به خوبی در دفتر خاطرات دوستداران به یادگار می‌ماند.

بحث مهم در راهی که به موفقیت ختم می‌شود غنیمت انگاشتن فرصت‌های به دست آمده است. غفلت‌ها به هر دلیل و علتی به ورزش ما ضرر و آسیب قابل توجه در طول تاریخ وارد کرده است.

هر کسی که در ورزش فعال بوده معتقد است در نقطه‌ای که الان قرار داریم حق و لیاقت ورزش اردبیل نیست و به تعبیری دیگر فرسنگ‌ها با آنجا که باید می‌بودیم، فاصله وجود دارد.

چرا و به چه دلیل تاکنون ورزش استان در مسیر شکوفایی و رستگاری قرار نگرفته است؟ به چه دلیل بیشتر در باد موفقیت‌ها خوابیده و به فردای رشته‌های ورزشی فکر نشده است؟ رقابت‌های داخلیِ مجموعه‌های مدیریتی رشته‌ها و تقابل‌های بی‌دلیل و لجاجت‌ها در ممانعت از برداشته شدن گام‌های رو به جلو چه نقشی در عدم موفقیت ها می توانند داشته باشند؟

برای این ادعا می‌توان مثال‌ها و نمونه‌های بسیاری برشمرد. گاهی لجاجت‌ها و تقابل‌ها، انرژی بسیاری از دست اندرکاران رشته‌های ورزشی را هدر می‌دهد. حرکت‌های منفعت طلبانه، گروکشی‌ها و ایجاد دست اندازهای متوالی و عمیق بر سر راه فعالیت‌ها، فرصت سوز و خسارت بار هستند.

چندی پیش بود که مجمع انتخاباتی هیئت کونگ فو استان به یکی از ورزشکاران رأی اعتماد داد. به جای ایجاد فضای همدلی و همکاری و فراهم کردن زمینه مناسب برای ایجاد تحول در حرکت رو به جلو از فردای مجمع، کاندیدای شکست خورده بنای اعتراض و تشکیک در روند انتخابات را مطرح کرد و ماه‌ها و روزها انرژی دست اندرکاران به جای برنامه‌ریزی و ترسیم نقشه راه، صرف اثبات حقانیت مجمع و سلامت انتخابات شد.

مثال دیگر مجمع هیئت تیراندازی با کمان است. با گذشت نزدیک به شش ماه از برگزاری مجمع انتخاباتی، همچنان اعتراض‌ها به نتیجه مجمع ادامه دارد. ناخواسته فدراسیون، اداره کل و هیئت با مسئله‌ای درگیر شده‌اند که مدت‌ها فرصت و ذهن و رمق مسئولان مربوطه به عمل و عکس العمل طرفین اختصاص می‌یابد.

به جای اعتراض‌های کلیشه‌ای و رفتارهای ناشی از عدم تحمل واقعیت‌ها، چه خوب بود که به خاطر ورزش همه در کنار هم قرار بگیرند، مقابل عقب گردها ایستادگی نمایند، عملکرد هیئت را بهبود بخشند و برای نسل آینده نمونه‌ای از همدلی و حرکت جمعی برای رسیدن به هدف را به نمایش بگذارند.

همین رفتارها، بی‌توجهی‌ها، خودمحوری‌ها، ترجیح دادن منافع شخصی و باندی به مصلحت ورزش موجب می‌شود که هر روز بیشتر از روزهای قبل از تعداد ملی پوشان ما در رشته‌های مختلف ورزشی کاسته شود.

باز می‌توان به نمونه دیگری اشاره کرد. سال‌ها وزنه‌برداری ایران، آسیا و جهان روی کاکل قهرمانان اردبیل چرخیده است. مدت‌ها وزنه برداران اردبیلی بر دسته سنگین وزن وزنه‌برداری جهان حکومت کرده‌اند. بعد از حاج حسین رضازاده، سجاد انوشیروانی و به دنبال وی سعید علی حسینی یکه تازی کردند و حالا با تأسف بیشتر، برای آن‌ها جانشینی نمی‌توان معرفی کرد.

کسی منکر استعدادها و استحقاق‌ها و لیافت‌های جوانان اردبیلی در ورزش نیست. سابقه ورزش توقع علاقه‌مندان از قهرمانان را بیشتر می‌کند ولی متأسفانه بیشتر رشته‌های ورزشی از پشتوانه لازم بی بهره شده‌اند.

ضرب المثلی است که می‌گوید: “دوشانا دئیر قاچ، تازیا دئیر توت”. برخی‌ها برای اینکه برای خود حاشیه امنی ایجاد بکنند و هر دو طرف درگیری را حفظ بکنند، رفتارشان تشدید کننده سوء تفاهمات و شعله ور کردن اختلافات است. وقتی گلایه‌ای پیش می‌آید به جای پایان دادن به آن و موضعگیری مشخص در دفاع از حق و حقیقت با زرنگی خاص به تحریک طرفین درگیر می‌پردازند و در نهایت بساط آرامش از برخی از رشته‌ها را بر می‌چینند و بر حاشیه‌ها دامن می‌زنند.

ورزش و ادامه روند رو به رشد آن جز در سایه صداقت، یک رنگی و راست گویی امکان پذیر نمی‌شود. ورزش را باید از دام اختلافات نجات داد. منّیت‌هایی که بیش از هر چیز نشانه عقب ماندگی فکری و شخصیتی است برای مجموعه ورزش و رشته‌های مختلف تأثیر منفی خواهند داشت.

 

 




امیدواری ورزش اردبیل به دولت آینده

مدیر کل ورزش و جوانان استان در دیدار با فرماندار اردبیل از نیاز طرح‌های نیمه تمام شهرستان اردبیل به 200 میلیار ریال اعتبار برای تکمیل نهایی خبر داد.

برای اینکه افکار عمومی در جریان شدت و میزان توجه مسئولین استان و شهرستان به ورزش و چگونگی تلاش و پیگیری دست اندرکاران آن قرار بگیرند، بهتر است زمان شروع عملیات طرح‌های نیمه تمام و مقدار پیشرفت فیزیکی آن‌ها نیز اعلام شود تا چند مرده حلاج بودن آن‌هایی که سنگ مدیریت مطلوب را به سینه می‌زنند کاملا مشخص گردد.

بهتر است در ماه‌های پایانی مأموریت هشت ساله دولت تدبیر و امید، عزیزان مسئول، تأثیر دولت در روند بهبود اوضاع ورزش و تکمیل و راه اندازی کامل و صد در صدی پروژه‌ها را با مستندات اعلام نمایند. هواداران و سینه چاکان دولت اعتقاد دارند که در اطلاع رسانی خدمات در‌بخش های مختلف کوتاهی و کم کاری می‌شود و امیدواریم دست اندرکاران ورزرش استان این کوتاهی را جبران نمایند و برکات حاصل از عنایت دولت تدبیر و امید در پروژه های ورزشی را به مردم اعلام نمایند.

هنوز یادمان نرفته است که با چه تبلیغات گسترده‌ای در ایام اله دهه فجر سال 99، سالن دوومیدانی را افتتاح کردند. بگویند که از آن روز تا حالا برای یک ساعت هم شده که از آن مجموعه ورزشکاران استفاده کرده باشند؟ چرا بدون تجهیز یک سالن را افتتاح کردند و از این امر سوء استفاده تبلیغاتی نمودند؟ عزیزانی که در مراسم افتتاح حضور پیدا کردند و به به و چه چه سر دادند چرا الآن نمی‌پرسند علت عدم تحویل و چرایی استفاده نکردن چیست؟ این گونه دردها مختص امروز و دیروز ورزش اردبیل نیست. سال‌ها علاقه‌مندان به ورزش با آن آشنایی دارند ولی صدایشان یه جایی نرسیده است. سال‌ها با وعده پایان عملیات احداث سالن مواجه بودیم و این روزها باید گوش‌هایمان به وعده تجهیز آن آشنا بشود.

ریشه همه نابسامانی‌هایی که ورزش از زمان استان شدن منطقه تا به امروز با آن دست به گریبان بوده، بحث عدم جایگاه مناسب ورزش و بی‌توجهی مسئولین به آن می‌باشد. متأسفانه تا زمانی که ورزش در استان جدی گرفته نشود اکثر معضلات و نابسامانی‌های آن پابرجا خواهد بود. وقتی مدیریت‌ها در ورزش نه بر اساس اصل شایسته سالاری بلکه بر اساس رابطه و باند بازی و جناح محوری و سیاسی کاری و فامیل بازی تعیین شود نتیجه‌اش سرگردانی پروژه‌های نیمه تمام و یا افتتاح ناقص آنها چون مجموعه ورزشی علی دایی و یا سالن دوومیدانی می‌باشد.

مدیران ورزش در هر سطحی که بوده باشند اگر نتوانند در اقدامات و پیگیری‌ها و رایزنی‌ها، ورزرش را در جایگاه اصلی‌اش قرار داده و حق آن را از مسئولین رده بالا، تمام کمال دریافت کرده و جدی گرفتن آن را نهادینه نمایند، حال و روز ورزش از آنچه هست بهتر نخواهد شد.

ممکن است برخی اقدامات مقطعی در نقش یک مسکن ظاهر شوند و برای مدتی بخشی از خرابی‌ها را ترمیم نمایند ولی تا زمانی که کار اساسی و زیربنایی انجام نپذیرد از این کارها در دراز مدت ورزش نفعی نخواهد برد.

یکی دیگر از مشکلات ورزرش، مدیرانی است که در اندیشه استفاده از ورزش به عنوان سکوی پرتاب برای دستیابی به پست‌های بالاتر هستند. خطر این گونه افراد برای ورزش خیلی زیاد است. چرا که آن‌ها مبنای کار خود را بر ظواهر امر قرار داده و بیشتر بر روی مانور تبلیغاتی و ترسیم چهره‌ای کارآ و کار بلد از خود تمرکز می‌کنند. آن‌ها با استفاده از این ترفند ممکن است به هدف خود دست پیدا کنند ولی ضربه‌ای که به ورزش منطقه می‌توانند وارد نمایند جبران ناپذیر می‌شود.

از دولت تدبیر و امید که گذشت باید امیدوار باشیم تا در دولت آینده مسئولین استان، ورزش را جدی‌تر از قبل بگیرند و به حل معضلات و انجام کارهای معطل مانده آن اقدام نمایند.

 




فضول باشی و پیروزی شهرداری گرگان

فضول باشی گفت: عجب بازی بود، اوج احساس و شور و حساسیت در این مسابقه موج می‌زد، آن هایی که تماشای این دیدار را از طریق جعبه جادویی از دست دادند، ضرر کردند. در رقابت ورزشی چنین اتفاقاتی که در تاریخ ماندگار می‌شود، خیلی کم روی می‌دهد.

گفتم: مرد مؤمن، با زبان روزه و با حرارت از ویژگی‌های یک مسابقه سخن می‌گویی، اول بگو که منظورت کدام دیدار است که این قدر به دلت نشسته و تو را واله و حیران کرده است.

گفت: سومین فینال لیگ برتر بسکتبال منظور من است. چه بازی بود، در ثانیه‌های آخر بارها جایگاه قهرمان عوض شد. این مسابقه اگر تماشاگر داشت چه لحظه‌هایی که ثبت نمی‌شد. اوج زیبایی بسکتبال و هنر بازیکنان آن در این بازی به نمایش گذاشته شد. شک نکن که این دیدار و حرکت زیبای بازیکن گرگان و کسب سه امتیاز در دو صدم ثانیه مانده به پایان مسابقه، خیلی‌ها را به این رشته علاقه‌مند کرد. چه لذتی بردیم از این بازی و چه کیفی کردیم. آنچه از تلویزیون دیدیم، همه چیز عالی بود. خلاصه، ‌ای کاش لیگ‌های برتر همه رشته‌های ورزشی چنین پرشور باشند و تماشاگران را با عظمت و بزرگی و تأثیر روحی و روانی ورزش آشنا نمایند.

به فضول باشی گفتم: تو این حرف‌ها و تعریف و تمجید از یک جمعی را بدون هدف بر زبان نمی‌آوری. تو کجا و فصیده بلند خواندن در وصف یک تیم کجا، اصلا به قیافه‌ات و سابقه‌ات نمی‌خورد. تو با این قبیل موضعگیری‌ها غریبه‌ای مگر اینکه هدفی پشت آن بوده باشد. با زبان روزه عذاب‌مان نده، حرفت را بگو و خلاص.

فضول باشی غضب آلود نگاهم کرد و گفت: اسم تیم را بگو، می‌ترسی، یا حساب و کتابی در میان است که جرئت نمی‌کنی نام تیم را اعلام نمایی؟ تو که ادعای خبرنویسی و آشنایی به امور ورزش را داری اگر اسم تیم را می‌دانی بگو تا من قصد نهایی‌ام را از طرح این موضوع بیان بکنم.

گفتم: خوب، شهرداری گرگان، راحت شدی، تو چرا به این اسم حساسیت داری؟

گفت: حالا شد، خان پسر. شهرداری گرگان با شهرداری اردبیل تفاوت دارد؟ چند روزی است که موفق به حل این معادله نشده‌ام. نکند تشکیلات شهرداری گرگان یک مجموعه مستقل است؟ اصلا گرگان فرمانداری و بازرسی دارد؟ مگر شهرداری آن شهر زیر نظر وزارت کشور نیست؟ آیا لیگ برتر بسکتبال رقابت‌های حرفه‌ای بوده و یا آماتور است؟ نکند عنوان شهرداری بر رروی تیم قهرمان یک عنوان عاریتی و تشریفاتی است؟

گفتم: این سؤالات را چرا مطرح می‌کنی؟ در این مملکت اگر قانونی و یا بخشنامه‌ای است در همه نقاط باید ساری و جاری بشود. تهران و گرگان و اردبیل و شیراز نداریم. تو بیکاری؟ در ایامی که فکر و ذکرت باید به روزه و عبادت باشد، نشستی و دو دو تا چهارتا می‌کنی و از حرف زدن پشت سر این و آن دست نمی کشی.

فضول باشی آه عمیقی کشید و گفت: من حرف بدی که نزدم، مگر به کسی اتهام زدم و یا خدای ناکرده حاشیه‌سازی کردم. من یک جمله می‌گویم اگر جواب آن را می‌دانی با گفتنش یک سیلی محکم بزن دهانم و همه چیز را ختم به خیر کن. من می‌گویم چرا شهرداری گرگان می‌تواند در لیگ حرفه‌ای تیم‌داری بکند و حتی بازیکن خارجی در اختیار بگیرد ولی شهرداری اردبیل نتواند یک تیم فوتبال در لیگ آماتور دسته سه تحت پوشش قرار بدهد؟ همت بکنند و علت این رفتار دوگانه را بگویند و برای همیشه به این بحث‌ها خاتمه بدهند.

گفتم: فضول باشی عزیز و گرامی، در آستانه انتخابات شورا رابطه ما را با خیلی‌ها تیره نکن. به نظرم مهم‌ترین تفاوت ها را باید در مسئولین مناطق مختلف جستجو کرد. در شهری مثل گرگان به ورزش و نقش آن در جامعه و ادای وظیفه در قبال جوانان فکر می‌کنند ولی در شهر ما این قبیل مسائل گویا جایگاهی ندارد. در آن مناطق چون اراده‌ای برای کمک به ورزش و جوانان وجود دارد، فکر می‌کنند، چاره می‌اندیشند، همه دست به دست هم می‌دهند و برای رسیدن به هدف تلاش می‌کنند و اینجا مسائل در باندبازی‌ها و جناح بازی‌ها خلاصه می‌شود.

گفت: اشتباه نکن، ما هم خوب برنامه می‌ریزیم و برای رسیدن به هدف می‌جنگیم ولی کمی تا مقداری به خود و اطرافیان بیشتر اهمیت می‌دهیم. آن‌هایی که باید به فکر مردم و انجام وظیفه باشند حالا در اندیشه تشکیل تیم

و حمایت از کاندیداهای شورا و محکم کردن پیچ‌ها برای ماندن در مسئولیت‌ها هستند. راست هم می‌گویی ما را چه به فعالیت در ورزش و تیم داری، ولی شک نکن که این وضعیت قابل تحمل نیست اما اگر همتی بشود اوضاع ورزش می‌تواند بر وفق مراد باشد.

 




حق مسلم ورزش در انتخابات شورا

ورزش اردبیل به هزار و یک دلیل به حمایت شورا و شهرداری نیاز دارد. عدم حمایت شهرداری از تیم‌های حرفه‌ای باید در مناطقی که واحدهای صنعتی مادر، پردرآمد با مدیریت علاقه‌مند به ورزش داشته باشد، به کار گرفته شود، این بحث باید در شهرهایی به مورد اجرا گذاشته شود که در آن‌ها ورزش جایگاه خود را پیدا کرده باشد.

پرچم‌داری اردبیل برای عملی کردن دستور معاون عمرانی وزیر کشور به ورزش و فوتبال منطقه ضربه وارد کرد و همه خدمات انجام یافته توسط شوراها و شهردارهای قبلی را تحت تأثیر قرار داد. در هر مقطع زمانی، حمایت شهرداران از فوتبال اردبیل، زمینه موفقیت، پیشرفت و توسعه آن را فراهم کرده است و در هر زمانی که شهرداران انگیزه‌ای برای توجه به فوتبال نداشته‌اند، نزول و سقوط این رشته حتمی بوده است.

در شهری که احساس مسئولیت در قبال پر کردن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان توسط فوتبال و نقش این رشته پرطرفدار در ایجاد شور ونشاط اجتماعی در بین مسئولین نهادینه نشده باشد، انتظار از شهرداری و شورا برای توجه هر چه بیشتر به فوتبال و دادن امکانات کافی به باشگاه فرهنگی ورزشی شهرداری انتظاری بیهوده است.

در شهری که عضو شورایش قادر به تشخیص توپ والیبال از فوتبال نباشد، صحبت کردن از لزوم دفاع از حق فوتبال در صحن علنی تا حدودی خنده دار به نظر می‌رسد.

در شهری که حمایت مسئولین‌اش از ورزش و فوتبال بستگی به وضعیت آب و هوا و وزش بادهای موسمی داشته باشد، باید پرونده قدیمی‌ترین تیم فوتبال‌اش بسته شده و درب فعالیت‌اش تخته شود.

در شهری که چوب زیاده خواهی، کم کاری، مدیریت ضعیف و اشتهاناپذیری تعداد اندک و محدود را علاقه‌مندان به فوتبال و جوانان دوستدار ورزش بخورند امید برای احیای یک تیم فوتبال قدیمی باید به سرابی تبدیل شود.

در شهری که ورزش و توجه به آن را فقط در میزبانی مسابقات بین المللی و تحمیل هزینه‌های سنگین و کمرشکن به منطقه خلاصه کنند باید یک تیم ورزشی‌اش در تأمین حداقل مبلغ برای رفع ابتدایی‌ترین نیاز به هر دری بزند و نتیجه نگیرد.

در شهری که دلخوشی مسئولین‌اش به آمار و ارقام‌های آنچنانی باشد و علاقه‌ای برای پذیرش واقعیت‌ها و گردن نهادن به آن نباشد، صحبت از حضور در سطوح بالای لیگ چیزی جز آب کوبیدن در هاون نمی‌باشد.

و اینجاست که باید آرزو بکنیم تا مسئولیت های کلیدی شهر و منطقه در اختیار ورزشی‌های اصیل و عاشقان ورزش قرار بگیرند تا برای مدتی هم که شده باشد ورزش اردبیل به راحتی تنفس بکند و برای دستیابی به روزهای خوب و خوش امیدوار باشد.

همت، اراده و هماهنگی ورزشی‌های اردبیل می‌تواند در انتخابات شورا طرح تازه‌ای بریزد و با اقتدار نمایندگان‌شان را روانه شورا بکنند تا حداقل در این‌بخش از مدیریت شهر، ورزش به حق خود برسد.

 




ورزش اردبیل، کرونا و چند نکته

سال 1399 برای ورزش استان اردبیل سال ایده‌آلی نبود. بیماری کووید19 و تلاش برای چلوگیری از گسترش عامل این بیماری یعنی ویروس کرونا، محدودیت‌‌های قابل توجهی برای ورزش و ورزشکاران به وجود آورد.

قهرمانان ورزشی به جهت تعطیلی تمرینات از آمادگی مطلوب دور شدند، مسابقات تعطیل گردید و در این میان افرادی که هزینه زندگی خود را از فعالیت در عرصه ورزش به دست می‌آوردند متحمل خسارت و زیان غیر قابل جبران شدند.

تقریبا در نیمه دوم سال 1399 و در مقاطعی که با فروکش کردن موج کرونا امکان فعالیت فراهم می‌شد برخی از هیئت‌‌های ورزشی که مسئولین‌اش پای کار بودند فعالیت‌‌ها را از سر گرفتند و کسانی که علی‌رغم مسئولیت سنگین در هیئت‌‌ها، حالی برای کار نداشتند کرونا را بهانه کردند و مدت‌‌ها حرفی از مسابقات نزدند و در سایه کرونا فقط صحبت کردند و آمار ارائه نمودند.

تغییر مدیریت ورزش استان

تغییر در مدیریت ورزش استان از دیگر اتفاقات مهم سال 1399 بود. بهرام آقاخانی جوان محبوب و اخلاق مدار ورزش جای خود را به یکی از قهرمانان نامی استان و ایران داد. تکیه انوشیروانی بر صندلی ریاست ورزش استان با نقاط مثبت و منفی همراه بود.

مخالفان انتصاب وی معتقد بودند که انوشیروانی فاقد کارنامه مدیریتی و اجرایی است و قرار گفتن‌اش در رأس ورزش می‌تواند یک ریسک تلقی شود. به هر حال انوشیروانی با حمایت‌‌های ششدانگ بهنامجو استاندار و با حکم سلطانی‌فر وزیر ورزش و جوانان، صندلی مدیریت در طبقه سوم ساختمان میدان ورزش را تحویل گرفت و تلاش خود را برای بهبود اوضاع ورزش آغاز کرد.

ورزش اردبیل توانایی‌‌های بالقوه و ظرفیت‌‌های نهفته دارد. هر وقت زمینه برای پرورش استعداد‌‌ها فراهم شده جوانان این دیار به خوبی فعل خواستن را در میادین مختلف صرف کرده‌اند اما اگر با نگاهی واقع بینانه، غیر شعاری و منصفانه به مسئله نگاه بکنیم می‌توان گفت که ورزش اردبیل تا به حال به طور کامل مورد توجه قرار نگرفته و به آنچه حق‌اش بوده دست نیافته است.

دلایل عقب ماندگی ورزش

یکی از دلایل مهم عقب ماندگی ورزش اردبیل بی‌توجهی مسئولین منطقه می‌باشد. به طور ساده می‌توان گفت که به ورزش استان در حد خودش توجه نشده و به آن بها داده نشده است.

با مثال‌‌ها و دلایل کافی می‌توان اثبات کرد که از زمان استان شدن اردبیل برای ورزش بهای بایسته قائل نشده‌اند و متأسفانه نگاه و نگرش حاکم بر آن طی سال‌‌ها و دوره‌‌های مختلف ایده آل نبوده است. البته نباید فراموش کرد که در برخی از مقاطع زمانی محدود، نگاه مقطعی به بهبود اوضاع منجر شده ولی همه آن اقدامات حکم مسکن برای بیماری ورزش داشته نه درمان قطعی.

تغییر نگرش

وقتی نگاه به ورزش تغییر پیدا بکند امیدواری برای اصلاح امور آن بیشتر می‌شود. مسئولان اجرایی استان و در رأس آن‌‌ها استانداران وقت به ورزش بهای لازم را نداده‌اند. خلاصه کردن بحث توجه به ورزش در میزبانی مسابقات بین المللی حاصلی از نگرش ناصحیح به ورزش می‌باشد. ورزش نیاز به اقداماتی دارد که بتواند در خدمت منافع آن و در جهت خواست و رضایت مردم باشد.

به نظر می‌رسد که یکی از اولین اقدامات و کار‌های ضروری و بایسته مدیر ورزش استان تلاش در راستای اصلاح این نگرش باشد تا جائیکه همه نیاز‌های ورزش در ابعاد مختلف شناسایی و برای درمانش نسخه شفابخشی در نظرگرفته شود.

نگاه ابزارنگارانه

کسانی که نگاه ابزارنگارانه به ورزش دارند از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین آفت‌‌های ورزش به شمار می‌روند. حضور این قبیل افراد در عرصه ورزش به نیّت دست یافتن به اهداف غیر ورزشی است. آن‌‌ها از هر فرصتی برای تأمین خواسته‌‌های خود استفاده کرده و ورزش را وسیله‌ای برای رسیدن و دستیابی به اهداف شخصی، جناحی و باندی تلقی می‌کنند.

این گونه افراد که حضورشان از سال‌‌ها قبل در ورزش بوده و مخصوص دوره فعلی و سال‌‌های اخیر نمی‌باشد با استفاده از ترفند‌های مختلف تلاش می‌کنند تا از به کارگیری افراد کاردان، عاشق و دلسوخته در پست‌‌های مختلف جلوگیری کنند و با تحت تأثیر قرار دادن مدیران خواسته‌‌های خود را عملی نمایند.

حضور این قبیل افراد را در برگزاری مجامع انتخاباتی هیئت‌‌های ورزشی می‌توان مشاهده کرد. قرار گرفتن عصاره و چکیده‌‌های ورزش در رأس هیئت‌‌های ورزشی می‌تواند تضمین مناسبی برای حرکت پرشتاب و میدان دادن به علاقه مندان خدمت بی‌منت باشد و مسلما آنهایی که نگاه ابرارنگارانه به ورزش دارند تمام توان خود را به کار می‌بندند تا از قرار گرفتن افراد عاشق، پاک دست و جوان در رأس هیئت‌‌های ورزشی جلوگیری بکنند.

استعدادیابی

از هر علاقه‌مند به ورزش اگر از استعداد‌های ورزشی جوانان استان سؤال شود بی‌شک همه آن‌‌ها با هر سلیقه و دیدگاهی بر وجود سرمایه‌‌های غنی و نیروی انسانی و ظرفیت‌‌های بالقوه در منطقه تأکید می‌کنند.

اما چرا در حال حاضر از تعداد اردبیلی‌‌های عضو تیم‌‌های ملی در رشته‌‌های مختلف خبر‌های خوشایندی شنیده نمی‌شود؟ به چه دلیلی کفگیر نمایندگان ورزش استان در تیم‌‌های پایه ورزشی به ته دیگ خورده است؟ کارشناسان و خبره‌‌های ورزشی برای پایان دادن به این مشکل چه راه حل‌‌هایی را پیشنهاد داده‌اند و آیا از مسئولین و دست اندرکاران ورزش کسانی به سراغ آن‌‌ها رفته‌اند؟

بدون شک بزرگ‌ترین عامل برای عدم شکوفایی استعداد‌های جوانان منطقه نبود شرایط و ساز و کار‌های لازم برای کشف و پرورش استعدادهاست.

اگر می‌خواهیم که ورزش در مسیر رشد و پیشرفت قرار بگیرد باید در برنامه‌ریزی‌‌ها بحث استعدادیابی به صورت همه جانبه و علمی مورد توجه قرار بگیرد و در این صورت است که می‌توان برای ظهور استعداد‌های نهفته و قرار گرفتن در راه کسب افتخار برای ورزش استان و کشور امیدوار شد.

مدرسه اینترکمپوس یک نمونه روشن

در هفته‌‌های اخیر دعوت از سه اردبیلی برای اردوی تیم ملی بزرگسالان در سطح استان بازتاب خوبی داشت و برخی‌‌ها برای بهره‌برداری ‌های حاشیه‌ای و مصادره افتخار این موفقیت به خوبی این خبر را تحت پوشش قرار دادند.

کریم انصاری فرد، سجاد شهبازی و قلی‌زاده سه نفری هستند که برای دیدار دوستانه با تیم ملی سوریه به اردو فراخوانده شدند.

قلی‌زاده اصلیت اردبیلی داشته ولی فوتبال‌اش در تهران بوده و از فوتبال پایتخت مراحل پیشرفت را طی کرده است، اما انصاری فرد و شهباززاده میوه شیرین مدرسه اینترکمپوس هستند.

در سال‌‌های فعالیت این مدرسه که کار استعدادیابی فوتبال بر محور عشق و علاقه و بدون حاشیه و رقابت‌‌های مالی و تفکر درآمدزایی بود و مدیریت یک پارچه و منسجمی بر آن حاکم بود چهره‌‌هایی از فوتبال اردبیل به جامعه فوتبال کشور معرفی شدند که مراحل رسیدن به پیراهن تیم ملی را پله به پله طی کردند تا امروز برای قرار گرفتن در ترکیب تیم ملی افتخار بکنند.

آیا نمی‌توان سؤال کرد که در هشت سال اخیر علی رغم افزایش کمی مدارس فوتبال و سرمایه گذاری خانواده‌‌ها به چه دلیل فوتبال اردبیل از معرفی چنین چهره‌‌هایی ناتوان بوده و هست؟ افتخار دعوت شدن انصاری فرد‌ها و شهباززاده‌‌ها از آن کسانی است که در دوره فعالیت مدرسه اینترکمپوس صادقانه تلاش می‌کردند و به نتیجه می‌رسیدند و نه کسانی که در نزدیک به 10 سال از برای معرفی یک یا دو نفر ملی پوش قطعی عاجر و درمانده بوده‌اند.

فضای آرام و بدون تنش

موفقیت در هر کاری نیاز به فضایی آرام و بدون تنش و به دور از درگیری‌‌ها و هیاهو و حاشیه‌‌های ویرانگر دارد. ورزش ما برای اینکه بتواند به حداقل‌‌های مورد انتظار دست پیدا بکند به فضا و شرایط کم تنش و مساعد کاری نیازمند است.

امیدواریم در سال جدید به همت مسئولین چنین شرایطی برای تلاشگران صادق عرصه ورزش به وجود آید. در سال گذشته یکی از حاشیه‌‌هایی که مدت‌‌ها فضای نامطلوبی در برخی از رشته‌‌ها ایجاد کرد موضعگیری برخی کاندیدا‌های شکست خورده در رقابت‌‌های هیئت‌‌های ورزشی بود.

آن‌‌ها که ظرفیت لازم برای قبول شکست را نداشتند به طرق مختلف قصد به حاشیه کشاندن رشته‌‌های ورزشی را داشتند که با مدیریت خوب دست اندرکاران ورزش مواجه شدند. اقدام مناسب مسئولین می‌تواند برای جلوگیری از رشد و نهادینه شدن چنین تفکری برای انتخابات سال جدید بسیار مؤثر واقع شود.

طرد حاشیه سازان

امیدواریم که سال جدید سال دفع شّر حاشیه‌‌های مخرب و حاشیه سازان مغرض از سر ورزش باشد. آنهایی که نان و موقعیت و جایگاه خود را در ورزش جستجو کرده و با روش‌‌های مختلف و به لطایف الحیل برای ادامه حضور در ورزش مقاومت می‌کنند و در این راه از پناه بردن به هر وسیله حتی بازی کردن با آبروی افراد خودداری نمی‌کنند باید از بودن در صحنه ورزش خط بخورند.

این‌‌ها می‌خواهند از آشفتگی ایجاد شده در ورزش نهایت استفاده را ببرند و تا می‌توانند برای ورزش خط و ربط تعیین کنند و به هیچ عنوان برای دل کندن از ورزش رضایت ندهند.

برای پایان دادن به میدان داری حاشیه سازان، مدیران ورزش باید شجاعانه و انقلابی با آن‌‌ها مبارزه بکنند و برای همیشه ریشه آن‌‌ها را بخشکانند. برای برداشت گام اول در این راه برنامه‌ریزی برای کاستن از میزان نفوذ و مداخله و تأثیرگذاری آن‌‌ها ضروری است.

 




دعا‌های ورزشی در آغاز سال ۱۴۰۰

فرا رسیدن بهار و آغاز سال جدید را به همه ورزشکاران، ورزشدوستان و همراهان نشریه الکترونیکی دنیای اردبیل تبریک و تهنیت می‌گوئیم.

در یک سالی که گذشت علیرغم همه کاستی‌‌ها و مشکلات تلاش کردیم تا وقفه‌ای در انتشار نشریه و عمل به وظیفه‌ای که بر عهده داریم، ایجاد نشود. در این میان استقبال علاقه‌مندان و تشویق و ترغیب آن‌‌ها عامل بزرگی برای ادامه دادن راه انتشار نشریه بود و خوشحالیم که تا آنجا که در توان داشته‌ایم در این راه کوشش کرده‌ایم و از خداوند بزرگ می‌خواهیم در سال جدید نیز توفیق خدمت به جامعه ورزش استان را از ما دریغ نفرماید.

ورزش با همه بزرگی و عظمت‌اش برای فعالان و دست اندرکاران آن عزت و منزلت می‌بخشد. خدمت کردن برای ورزش و رزشی‌‌ها نعمت بزرگی است که پروردگار قادر و توانا نصیب ما کرده است و ما به این لطف و مرحمت می‌بالیم و امیدواریم تا لحظاتی که می‌توانیم در این عرصه باشیم و از خدمت به ورزش و ورزشی‌‌ها لذت ببریم.

ورزش سلامتی تن، شادی روان، رشد اخلاق، بستر پرورش جوانمردی، برکنار‌کننده جوانان از آلودگی، موجب فراهم آوردن بالندگی، ضامن سربلندی، گسترش راستی و درستی، کمک به نظم عمومی، ضد بزهکاری، گونه‌ای از عبادت، روانه‌کننده آدمی در راه کمال، سازنده انسان برتر، شاهراه رسیدن به خیر و سعادت هر دو جهان، بهروزی و ممد حیات و کار مردم است.

فعالیت در عرصه‌ای با این گستردگی و خصوصیات منحصر به فرد برای همه موجب بالندگی است و بدون شک نشریه ما نیز جدای از این بحث نبوده و نیست. آرزو می‌کنیم که در سال جدید ورزش ما از دست کسانی که فقط حرف زدن بلد بوده و ورزش را با گفتار‌های بی‌پایه از مسیر اصلی‌اش منحرف کرده‌اند نحات یابد.

سالکان را چه کار با دیوان

طوطیان را چه کار با مردار

چند دعوی کنی، به کار گرای

هیچگه نیست گفته چون کردار

امیدواریم در سال جدید ورزش ما از شّر آدم‌‌های بدون تخصص که آمدند و همه چیز ورزش را خراب کردند، خلاص شود و اداره امور به دست متخصصین عاشق و اهل عمل و کار بلد سپرده شود.

امیدواریم در ورزش و همه رشته‌‌های ورزشی، برنامه‌ریزی و عمل بر اساس پیش‌بینی‌‌ها انجام بگیرد. خلاص یافتن ورزش از دست روزمرگی می‌تواند مسیر جدیدی در پیش روی آن بگشاید و روز‌های خوبی را برای ورزش استان رقم بزند.

روز را با کشت و زرع و شخم آوردن به شب

شامگاهان در تنور خویشتن، نان داشتن

سربلندی خواستن در عین پستی دره‌وار

آرزوی صحبت خورشید رخشان داشتن

امیدواریم با لطف و عنایت پروردگار در سال1400 از آفت غرور، خودپسندی و خودمحوری در امان بمانیم و کسانی که در ورزش، نان خود را از تنور خودمحوری جستجو می‌کنند به راه راست هدایت شده و این عادت زشت و مذموم را برای همیشه به فراموشی بسپارند.

هوای نفس چو دیویست تیره دل پروین

بتر ز دیو پرستی است خود پرستیدن

امیدواریم ورزش ما از شّر آنهایی که بساط سورچرانی و دروغ گویی و خودشیرینی راه انداخته‌اند، خلاص یابد.

امیدواریم در سال 1400 بر تعداد گوش شنوا در ورزش افزوده شود و روش مدیریتی در برخی از رشته‌‌ها اصلاح و در مسیر درست و اصولی قرار بگیرد.

امیدواریم برخورد با بی‌مسئولیت‌‌ها و آمارسازان در ورزش چهره واقعی خود را نشان بدهد و دیگر امکان ابراز وجود برای این قبیل افراد وجود نداشته باشد.

امیدواریم آنهایی که مصالح شخصی را بر مناقع ورزش ترجیح می‌دهند به خود آیند و بیش از این بر کورس خیانت نکوبند.

خدایا، در سال جدید ورزش ما را از ضررو زیان سخن چین‌‌ها در امان نگاه دار. ورزش ما را از آسیب این قبیل افراد که دیگر مشت‌شان در بین ورزشی‌‌ها باز شده است، محفوظ و مصون بدار. سخن چین هایی که شرط ادامه حیات خود در ورزش را در به هم زدن رابطه‌‌ها و افروختن آتش کینه و برهم زدن بساط یک دلی‌‌ها می‌دانند حال و روز ورزش اردبیل را دگرگون کرده و آن را به سمت بی‌ثباتی‌‌ها سوق می‌دهند.

میان دو کس جنگ چون آتش است

سخن چین بدبخت هیزم کش است

بار خدایا، ورزش اردبیل را از دست گندم نما‌های جو فروش نجات بده.

آفریدگارا، ورزش استان را از خطرات زیاده خواهان و شهرت طلبان شناسنامه دار محافظت بفرما.

بار پروردگارا، در سال جدید با عنایت و توجه خاص خود، بر ورزش منطقه آرامش را حاکم فرما و آن را از حاشیه‌‌ها دور نگاه دار.

ورزش ناب رستم ساز و پوریا پرور است. بار خدایا، آنهایی که در روند این نقش مهم ورزش خدشه وارد کرده و بر گسترش نامردی و بدخلقی تلاش می‌کنند به راه راست هدایت فرما.

بار خدایا، ورزش استان اردبیل را از تفکرات زنگ‌زده و از مدعیان مغرض که غرض ورزی کور و کرشان کرده است و توهین به شعور مردم را برگزیده‌اند و راه و رسم قلدرانه در پیش گرفته و به راحتی قوانین را در زیر پا له می‌کنند و تفکر باندی را در آن گسترش می‌دهند، مصون بدار.

پروردگارا، در ورزش ما اخلاق حسنه و ویژگی‌‌های دوست داشتنی چون راستی، مروت، خوشرویی، شجاعت، گذشت، عزت نفس، افتادگی و پهلوانی را ترویج فرما.

آفریدگارا، ورزش اردبیل را از بی‌ادبی، تکبر، حرص، ناجوانمردی، بی‌غیرتی، تمسخر، افترا و بدجویی محافظت بفرما.

خداوندا، پنجره رحمت خود را به روی اهالی صادق و راستین ورزش باز کن و بر آن‌‌ها کمک کن تا یأس و ناامیدی را از ورزش دور دارند.

پروردگارا، بر جامعه ورزش استان، آن قدرت تشخیص را عطا بفرما تا عده‌ای مغرض از خدا بی‌خبر نتوانند دروغ را به جای واقعیت بر آن‌ها تحمیل نمایند.

خدایامساعدت فرما تا ورزشی‌‌های ناب استان از افتادن در دام نفس و اطاعت از آن دور باشند و آن‌‌ها را از ضرر‌‌های مدیران متظاهر و مسئولان بدسلیقه و قوم پرستان بدطینت و آویزان‌‌های فرصت طلب و ظاهرسازان چرب زبان محافظت بفرما.

پروردگارا، بر اهالی ورزش و مسئولان ما آن همت و آگاهی را عنایت فرما تا در راه ایجاد تحول در رشته‌‌های مختلف و بهبود اوضاع آن‌‌ها و از جمله در راه تحول و خانه تکانی فوتبال گام‌‌های مؤثر بردارند.

و در نهایت آرزو می‌کنیم که خداوند بر ما آن قدرت را عنایت فرماید تا حقیقت را قربانی مصلحت نکنیم و آفت غرور را از خود دور نگاه داریم و از ضخیم شدن پرده‌‌های غفلت جلوگیری کنیم. انشااله.

 




خبر‌های یک خطی؛ گفته باشم که … .

*عزیزی خادم: اهمال کاری مدیریت گذشته حق میزبانی را تضییع کرد.

*عزیزی خادم نیامده تمام فوت و فن کار‌ها را یاد گرفته و یا به تعلیم داده‌اند این مرد اگر به گفته خودش ایمان دارد و این حرف‌‌ها را برای کاهش حاشیه‌‌ها و فشار‌ها بر زبان نمی‌آورد پس چرا سردمدار مدیریت گذشته را همچنان بر سر کار نگاه داشتهو ابلاغ داده است؟ خلاصه در این شب عیدی مانده‌ایم که دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را.

صدای مردم

جواد زنجانی: آمده‌ام تا در کنار مردم و صدای آن‌‌ها باشم.

*جناب زنجانی یعنی تا حال صدای مردم نبوده است؟ او که بودن در پست‌‌های مختلف را تجربه کرده و حاضر به دل کندن از آن‌‌ها نیست پس تا حال در مسئولیت‌‌های خود صدای چه کسانی بوده است؟ این شعار را هر کسی و هر کدام از مشاوران‌اش که برایش نسخه پیچیده‌اند سخت در اشتباه کرده‌اند.

البته دوستان وی از سطح علمی بالایی برخوردار هستند و ممکن است برداشت بی‌سوادی چون من غلط باشد ولی حالا اگر مردم نخواهند که برخی‌‌ها صدای آن‌‌ها بشوند باید چه کسانی را ببینند؟

سامان نوتاش

*نوتاش جوان‌ترین عضو سازمان نظام‌مهندسی برای انتخابات شورا ثبت نام کرد.

*این جناب نوتاش اگر کمی بجنبد و حواسش را جمع بکند حتما جزء پنج نفر اول انتخاب نهایی مردم برای شورای شهر اردبیل خواهد بود. هم اسم بودن وی با مسئول فوتبال استان برایش سرمایه‌ای بزرگ و اندوخته‌ای قابل توجه برای سبد رأی‌اش به شمار می‌رود. کافی است مقداری زرنگی در وجودش باشد. حتمی و صد در صد انتخاب شده است. برنامه‌ریزی او طوری باید باشد که بتواند از موقعیت و محبوبیت هم نامش به نحو احسن استفاده نماید. من خودم به حرمت اسم‌اش حتما به او رأی خواهم داد.

فوتبال شرمنده

*دو نماینده فوتبال استان در مرحله اول لیگ سه به رقاببت‌‌های استانی سقوط کردند.

*مگر قرار بود صعود بکنند؟ از همان روز اول سرنوشت دو تیم جام جم بیله سوار و ذوب آهن اردبیل مشخص بود. عزیز من موفقیت در فوتبال به پارامتر‌های مختلف نیازمند است. بپذیریم که با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی‌شود، این همه از پیشرفت فوتبال ما آمار می‌دهند و کمیته‌‌ها سخن می‌گویند این آمار‌ها چرا هیچ تأثیری در روند نتیجه‌گیری فوتبال ما ندارد؟

خلاصه‌اش کشک خالته به خوری پاته، نخوری پاتهاعتراض ممنوع، تحلیل قدغن، هم باید واقعیت شکست‌‌های پی در پی فوتبال را قبول بکنید و هم سربلندی و قهرمان شدن آن در بین هیئت‌‌های استانی را بپذیری و در استانه سال نو هم زیادی حرف نزنیم

تجلیل از هیئت‌‌ها و تیری که به سنگ خورد

*جلسه آخر سال مدیرکل ورزش و جوانان با رؤسا و نواب رئیس هیئت‌‌های ورزشی برگزار شد.

*ما که نبودیم ولی از حاضرین شنیدیم و تمثال‌‌ها را دیدیم که از جمع ررسای هیئت‌‌ها دو نفر یعنی حاج ودود اسحق‌زاده و هادی صباغی پشت تریبون قرار گرفته و با سخنان خود جمع حاضر را به فیض رسانده‌اند. ملاک انتخاب آن‌‌ها هم حتما اول و دوم شدن هیئت‌‌های تحت مدیریت‌شان در استان بوده است. تا اینجا هیچ ایرادی به کار وارد نیست اما باید گفت که این بارشگرد همیشگی برخی از روسای هیئت‌‌ها کارساز نشد و به قولی تیرشان به سنگ خورد.

برخی‌‌ها که خیلی علاقه‌مند به دیده شدن و ارائه آ؛ مار‌های دهان پر کن هستند در چنین محافلی یادداشتی به مدیر می‌دهند و تقاضای دو یا سه دقیقه صحبت می‌کنند. روایت می‌کنند که امسال نیز این کار را انجام دادند ولی کارساز نشد و مدیر در دام این شگرد گرفتار نگردید. می‌گویند حالا به دلیل بی‌نصیب شدن از فرصت سخت عصبانی و از مدیر گلایه منهستند. امیدواریم این حرکت خللی در روابط صمیمی، گرم و مثال زدنی آنا ایجاد نکند.

با برنامه و منظم‌تر

*سال 1400 را با برنامه‌تر و منظم‌تر شروع خواهیم کرد.

* این گفته مدیر کل ورزش و جوانان استان است. البته آقای مدیر باید این نکته را به رؤسای هیئت‌‌های استانی هم داشته باشند. همین نظم را اگر در کارهایشان مورد توجه قرار بدهند حتما خیلی از مشکلات حل خواهد شد. نظم یعنی اینکه نتیجه رسیدگی به تخلف انجام یافته در یک مسابقه ورزشی بیش از شش ماه طول نکشد، همین.

مسابقات کشوری فوتبال

* مسئول کمیته نظارت هیئت فوتبال استان اردبیل از برگزاری بیش از 27 مسابقه فوتبال کشوری در استان اردبیل خبر داد.

*چه خوب بود که این مسئول محترم کمیته نظارت که چنین مشتاقانه تعداد مسابقات را می‌شمارد ئ بر برگزاری هرچه بهتر و به تعبیر دیگری استاندارد تأکید می‌کند نظری هم به نتایج به دست آمده، موفقیت‌‌ها و افتخارآفرینی‌‌ها می‌انداختند. فوتبال و یا هر رشته ورزشی دیگر با نتایجش قضاوت می‌شوند. 27 که چه عرض کنم، 270 مسابقه برگزار بشود و خوشحالی و موفقیت به دنبال نداشته باشد چه دردی از درد‌های فوتبال اردبیل را درمان خواهند کرد؟

دوداور بانوی اردبیل در مسابقات

*هیئت فوتبال استان از فعالیت دو داور بانوی اردبیل در مسابقات کشوری خبر داده است.

* به خدا جای دوری نمی‌رود که اگر این دو داور زحمتکش را با اسم و محل تولد و مدت سکونت در استان اردبیل معرفی بکنند

 




از توریسم ورزشی تا زرنگ خان

ورزش اردبیل؛ بیست و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل و همچنین اولین نسخه الکترونیکی نشریه با بررسی مسائل مختلف ورزش استان با عناوین “توریسم ورزشی” ، “دایه های مهربان تر از مادر” ، “لیگ برتر فوتبال استان و مقررات من درآوردی” ، “قورباغه های ترسو را…” ، “زرنگ خان” ، “بزبیاری من و قضیه خبرنگار های ورزشی” و… منتشر شد.
 
دانلود نسخه PDF شماره بیست و پنج نشریه ورزش اردبیل 
دانلود نسخه RAR کلیه صفحات بصورت عکس شماره بیست و پنج نشریه ورزش اردبیل 
مشاهده شماره بیست و پنج نشریه ورزش اردبیل بصورت تصویری
 
نسخه متنی و لینک مطالب موجود در تمامی صفحات شماره بیست و پنج نشریه ورزش اردبیل : 

مطالب موجود در صفحه دوم بیست و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه سوم بیست و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 

مطالب موجود در صفحه چهارم بیست و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 

مطالب موجود در صفحه پنجم بیست و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 

مطالب موجود در صفحه ششم بیست و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 

مطالب موجود در صفحه هفتم بیست و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 

مطالب موجود در صفحه هشتم بیست و پنجمین شماره نشریه ورزش اردبیل :