1

قادر دهقان پرچمدار مربیان جوان اردبیل

همه افرادی که در دهه 50 و 60 برای فوتبال اردبیل زحمت کشیده و عرق ریخته اند برای دوست داران این رشته ورزشی عزیز هستند. معرفی به نسل جوان کسانی که در گمنامی منشأ خیر و برکت برای فوتبال ما بوده‌اند کار درخور توجه می‌تواند باشد.

در فوتبال اردبیل بودند کسانی چون مرحوم هوشنگ چمن آرا که خدمات شایانی به فوتبال کردند. چمن آرا‌ها باید به هر طریق ممکن نام و یادشان در جامعه و بخصوص در میان ورزشی‌ها و فوتبالی‌ها نباید فراموش شود.  مصاحبه هایی که در ناظر ورزش منتشر می‌شود دقیقا در راستای این اهداف می‌باشد. سعی خواهیم کرد بیشتر به سراغ عزیزانی برویم که در دو دهه 50 و 60 علیرغم کمبودها و کاستی‌ها از فوتبال دست نکشیدند و در زمین های خاکی برای برپا نگه داشتن پرچم فوتبال منطقه دوندگی کردند.

از این مصاحبه‌ها که برای ما مستلزم صرف وقت می‌باشد هدفی جز معرفی زحمتکشان عرصه فوتبال اردبیل و ادای وظیفه به عاشقان صادق و وفادار فوتبال چیز دیگری نبوده  و نخواهد بود.

تلاش خواهیم کرد اگر عمری باشد تا پایان سال بخشی از گفتگوها را به صورت کتاب نیز منتشر بکنیم تا در آینده حداقل در کتابخانه‌ها به عنوان منبعی در اختیار پژوهشگران و علاقه مندان به تاریخ فوتبال اردبیل قرار بگیرد.

برای هر مصاحبه از اولین گام تا انتشار آن باید ساعت‌ها وقت و به مقدار کافی انرژی صرف بکنیم و برای این کار خود نیز که محرکی جز علاقه مندی به فوتبال و تلاشگران سال های گذشته آن نداریم، افتخار می‌کنیم.

امیدواریم بتوانیم گوشه ای از زحمات بزرگان و زحمتکشان فوتبال این منطقه را با قلم ناتوان خود جمع آوری نماییم و برای آیندگان به یادگار بگذاریم. بدون شک با توجه به تعداد زیاد قهرمانان، زحمتکشان و افتخارآفرینان، مصاحبه با همه آنها امکان پذیر نخواهد بود. هرچند که دوست داریم اگر اجل امان بدهد به مرور در خدمت همه ستاره های فوتبال دهه 50 و 60 اردبیل باشیم. بنابراین از محضر همه بزرگوارانی که مصاحبه ممکن است با آنها به آینده موکول گردد عذر خواهی می‌کنیم. تلاش ما این خواهد بود که در کنار انتشار ویژگی‌ها و کارنامه فوتبالی برخی از بزرگان، اعضای تیم منتخب اردبیل در دور اول جام فلق را در اولویت قرار بدهیم.

از همه علاقه مندان به فوتبال و پیشکسوتان و بزرگان این رشته بابت همه کمبودها و احیانا کوتاهی‌ها و اشتباهها پوزش می‌طلبیم و از همه دوستان انتظار داریم که ما را در جهت هرچه بهتر شدن این نوشته‌ها از راهنمایی های خود بی بهره نکنند.

در بین مربیان جوانی که راه پیشرفت و تعالی را به خوبی طی کرده و در فوتبال کشور مطرح شده اند قادر دهقان برای فوتبال دوستان اردبیلی نامی آشنا است.

قادر دهقان از جمله جوانانی است که فعل خواستن را چه در دوره بازیگری و چه در زمان مربیگری به خوبی صرف کرده و برای رسیدن به اهدافی که در نظر داشته با برنامه و اصولی گام برداشته است.

نظم در کارها و برخورداری از آرشیو کامل از دوران مربیگری یکی از ویژگی های خاص این جوان علاقه مند به فوتبال و حرفه مربیگری است. برای تمام روزهای مربیگری اش در تیم‌ها یادداشت های خاص خود را دارد که به موقع می‌تواند برای علاقه مندان به تاریخ فوتبال مثمرثمر باشد. این همان بحثی است که برای نگارنده این سطور در گرداوری کتاب از “صعود تا سقوط” کمک قابل توجهی کرد.

حضور یک مربی جوان و شهرستانی در کادر فنی تیم ملی نوجوانان سندی محکم بر لیاقت و کارایی می‌تواند باشد. قادر دهقان و موفقیت های او در مربیگری و طی مسیر پیشرفت، برای فعالین جوان عرصه فوتبال اردبیل می‌تواند پیام های خاصی را داشته باشد. موقعیت دهقان در فوتبال کشور برای مربیان جوان و جویای نام اردبیل الگویی در راه رسیدن به اوج می‌باشد. حرکت با برنامه و مشخص کردن هدف و ابزار مورد نیاز برای دستیابی به آن همچون چراغی پر نور برای حرکت در تاریکی است. قادر دهقان از آن روزی که پا به توپ شد تا به امروز که یک مربی شناخته شده است هیچ وقت از تلاش برای رسیدن به اهدافش دست نکشید.

هر شکستی را پلی برای رسیدن به موفقیت‌ها به حساب آورد و در کنار همه اقدام های فنی، اخلاق حرفه ای، ادب، حفظ حرمت بزرگان، تواضع، فروتنی، پرهیز از غرور و خودمحوری و ضرورت یادگیری را فراموش نکرد.

عشق قادر به مربیگری یکی از عوامل مهم موفقیت او در این عرصه است. یوهان کرویف اسطوره فوتبال هلند می‌گوید: “مربی خوب با مدرک ساخته نمی شود”.

مربیگری باید در ذات و خون افراد باشد، صرف داشتن مدرک برای پیشرفت در این عرصه به تنهایی نمی تواند کارساز باشد. البته نمی توان منکر تجربه و همچنین کلاس و درس و تخته سیاه و رایانه و … شد. این‌ها هم مهم هستند ولی به نظر می‌رسد شرط اصلی همان باشد که کرویف گفته است. قادر نیز جز آن دسته از مربیانی است که با تمام وجود به کار در عرصه مربیگری فوتبال علاقه دارد و عشق می‌ورزد.

قادر دهقان در حال حاضر در شهر کاشان به عنوان سرمربی تیم رده نوجوانان لیگ برتری ستارگان کاشان      مشغول انجام وظیفه است. او از پارامترهای لازم برای مطرح شدن هرچه بیشتر در دنیای مربیگری فوتبال برخوردار است و امیدواریم که بتواند از استعداد خود در زمینه مربیگری به خوبی بهره برداری نماید.

شب یلدا بهانه ای بود تا قادر از کاشان به اردبیل بیاید و ما از این فرصت استفاده کردیم و علیرغم کمبود وقت با بزرگواری دعوت ما را پذیرفت تا در دفتر ناظر ورزش برای ساعاتی در خدمتش باشیم که حاصل آن متنی است که در اختیار شما علاقه مندان به فوتبال قرار می‌گیرد.

معرفی

قادر دهقان در 22 آذر ماه سال 1354 در کوچه شهید کرامتی اردبیل در پشت ورزشگاه تختی چشم به جهان گشوده است. او در دوران ابتدایی را در مدرسه شهید عادل سرایی، راهنمایی را در مدرسه پورسینا و مقطع متوسطه را در دبیرستان مدرس تحصیل کرده و دارای مدرک کارشناسی مهندسی کشاورزی است. او در سال 84 ازدواج کرده و همسرش از خانواده ورزش و دبیر ورزش بوده و دو پسر به اسامی شایان و سبحان دارد.

شروع فوتبال

دهقان در مورد چگونگی آغاز فوتبال گفت: “مثل اکثر بازیکنان، فوتبال را از کوچه‌ها و زمین های خاکی شروع کردم و در دوره راهنمایی به همراه تعدادی از همکلاس هایم در تمرینات تیم الماس اردبیل(بهداری) شرکت کردم و در رده جوانان در سال 67 وارد فوتبال باشگاهی شدم و از سال 67 لغایت 87 در تیم های الماس، شهرداری، جهاد، همیاری و ذوب آهن اردبیل، راه آهن تهران، ماشین سازی تبریز و تراکتور سازی تبریزتوپ زده ام و از سال 87 تا 89 بعنوان مدیر تیم در خدمت باشگاه ذوب آهن اردبیل در لیگ دسته 2 کشور بودم”.

مربیان دهقان

” در طول دوران بازیگری افتخار شاگردی مربیان زیادی را داشتم که کریم اسدی بقال، نادر مشروطه، کرامت جعفری، جمال پیله ور، حاج رحمان یعقوبی، مرسل وقری، محبوب داوردان، غفور نژاد ابراهیم، ناصر ابراهیمی، مسعود اقبالی، بهروز تابانی، احد شیخ لاری، بیوک حاجی اوف، مهدی دینورزاده، عباس موسیوند، حمید علیدوستی، حسن آذرنیا و محمد اخوان از آن جمله می‌باشند”.

فوتبال اردبیل

” تا جائی که شاهد بوده ام فوتبال اردبیل دوران پرفراز و نشیبی را تجربه کرده است. پرفرازترین آن به جام فلق بر می‌گردد که طی سه سال مقام های اول تا سوم را کسب کرد و بعد از آن به صورت سینوسی گاهی دوران درخشان و گاهی در سراشیبی بوده است. به دنبال ورود پول به فوتبال کشور، محرومیت اردبیل از صنایع بزرگ و نبود حامی مالی به طور کامل فوتبال منطقه را تحت تأثیر قرار داد و این خود یکی از دلایل ناکامی پایدار برای فوتبال اردبیل است”.

وی نبود امکانات و زمین های مناسب و قابل استفاده در طول سال، عدم وجود باشگاه های معتبر و سازمان یافته، نبود مسابقات متعدد و منظم باشگاهی و عدم مدیریت مناسب را از دیگر دلایل ناکامی فوتبال اردبیل برشمرد.

موفقیت در فلق

دهقان دلیل موفقیت فوتبال اردبیل در مسابقات فلق را ناشی از عوامل زیر می‌داند:

*فعالیت تعداد زیاد و قابل توجه تیم‌ها در سطح اردبیل

*برگزاری مسابقات و کثرت رقابت ها

*صداقت و صمیمیت در بین اعضای تیم ها

*وجود زمین های خاکی در سطح شهر که متأسفانه به مرور زمان به ساختمان های اداری و مسکونی تبدیل شدند.

*برگزاری مسابقات آموزشگاهی در سطح شهر و استان که نقش پررنگی در پرورش استعداد‌ها داشت

*عدم نقش آفرینی پول در فوتبال کشور در آن مقطع زمانی

وی در ادامه می‌گوید: “باید به یاد داشته باشیم برای داشتن بازیکنان توانمند و با اخلاق به مربیان اخلاق مدار و توانا نیاز داریم. از طرف دیگر با توجه به نبود باشگاه های معتبر هر شخص از راه رسیده ای به راه انداری یک تیم و یا مدرسه فوتبال اقدام می‌کند و همه مسئولیت‌ها از قبیل مربیگری، مدیریت، سرپرستی و تدارکات را بر عهده می‌گیرد. در چنین مواقعی انتظار وجود رقابت با کیفیت بالا و ظهور استعداد های ناب نمی تواند منطقی و قابل قبول باشد”.

دوستان فوتبالی

“خدا را شاکرم که به واسطه فوتبال دوستان زیادی را در جای جای ایران پیدا کرده ام، اما به واسطه هم سن و سال بودن، بیشتر با قادر تیموری، شهرام جوادزاده ، بهرام شیخلووند و احد عروجی صمیمی تر هستم”.

جام عقاب

“جام عقاب در پیشرفت بازیکنان و تیم های آن دوران فوتبال اردبیل بیشترین سهم را داشته است. جامی که زحمات برپایی آن بر عهده مرد زحمتکش فوتبال منطقه زنده یاد هوشنگ چمن آرا بود. در اردبیل با توجه به شرایط جوی در ایام منتهی به ایام عید نوروز برپایی مسابقاتی چون جام عقاب نیاز به عاشقان راستین داشت که خوشبختانه تیم‌ها و برگزار کنندگان جام از این ویژگی برخوردار بودند”.

مربیگری

“از سال 89 به صورت رسمی وارد عرصه مربیگری شدم و در رده های سنی شهرداری و ذوب آهن به عنوان سرمربی و در بزرگسالان شهرداری در لیگ دسته یک، مربی و در رده ملی در تیم ملی نوجوانان به مدت دو سال دستیار اول بودم. همچنین استعداد یاب رسمی فدراسیون برای تیم های ملی رده های پایه بوده ام”.

خاطره فوتبالی

“در سال 73 در یک بازی حساس برای مشخص کننده تیم صعود کننده به لیگ دو در شهرستان خلخال در قالب تیم شهرداری به مصاف سپیدرود رشت رفتیم”.

“در نیمه اول این دیدار با اشتباه خط نگهدار یک بر صفر عقب افتادیم و در ادامه با هنرنمایی بازیکنان تیم از جمله مرحوم مقصود بایرامی و زنده یاد ناصر عروجی، ودود اسحق زاده، محمد قلیزاده، یونس مهدیزاده و میر رضا حسینی 2بر 1 پیروز شدیم و صعود کردیم. در آن بازی نقش مرحوم مقصود بایرامی به عنوان کاپیتان تیم خیلی تأثیرگذار بود”.

“در سال 83 به همراه تیم ذوب آهن اردبیل در یک شب سرد و زمستانی با یک اتوبوس واحد عازم مریوان شدیم. داخل اتوبوس خیلی سرد و ناراحت کننده بود. قادر تیموری به شوخی می‌گفت اگر ما را از دستگیره های اتوبوس آویزان بکنند مثل گوشتِ یخ زده خواهیم شد. با آن همه رنج و زحمت در مریوان پیروز شدیم و همان سال ذوب آهن به دسته دو صعود کرد”.

او در ادامه گفت: “این خاطرات را یادآوری کردم که دوستان بدانند در دهه های گذشته برای پابرجا ماندن فوتبال اردبیل زحمات زیادی کشیده شده است ولی الآن متأسفانه فقط شاهد پسرفت آن هستیم”.

“فوتبال اردبیل به روزی افتاده است که تیم اول آن از تیم دوم آستارا در لیگ سه فصل گذشته(با همه احترام به فوتبال آستارا) 6 گل می‌خورد ون ماینده فصل جاری استان در لیگ دسته سه در یک بازی دوستانه 15 بر هیچ شکست می‌خورد.

حبیب نجفلو

معمار فوتبال نوین اردبیل. صمیمانه از زحمات وی قدردانی کرده و آرزوی سلامتی دارم.

اژدر عمی

نمونه کامل یک هوادار واقعی ورزش  فوتبال. خدایش بیامرزد.

مشهدی عارف

انسانی دل پاک و زحمتکش که فوتبال اردبیل را عاشقانه دوست داشت.

حرف آخر

“برای همه پیشکسوتان ارشمند ورزش و فوتبال اردبیل آرزوی سلامتی دارم و به روح همه بزرگانی که در بین ما نیستند درود می‌فرستم”.

“امیدواریم مثل دهه های گذشته شاهد موفقیت فوتبال اردبیل و حضور استعداد های این منطقه در تیم های ملی پایه و درخشش دوباره تیم های استان در لیگ های مختلف باشیم”.

“آرزو می‌کنم سرمایه های اصلی فوتبال در جایگاه واقعی در خدمت فوتبال استان باشند. از مسئولین استان درخواست می‌کنم که با توجه به  فوتبال استان از کوچ بازیکنان زیر 18 سال منطقه جلوگیری نمایند”.

 

 

 

 

 

 

 

 




هنرنمایی محمد قلیزاده در فوتبال ایران

اگر تاریخ فوتبال اردبیل را برای شناخت چهره های تأثیرگذار آن ورق بزنیم در میان اسامی بزرگان فوتبال این دیار محمد قلیزاده را در جایگاهی والا و غرورآفرین خواهیم دید.

بدون شک محمد قلیزاده یکی از گنجینه های ارزشمند فوتبال منطقه به شمار می رود. در دهه 70 زمانی که جوان بلند بالای فوتبال اردبیل برای ادامه راه قهرمانی اش به تیم بنیاد شهید تهران پیوست درخشش در فوتبال ایران و تاریخ سازی اش در فوتبال اردبیل کلید خورد.

محمد قلیزاده از جمله بازیکنان اردبیلی است که در سطح بالای فوتبال کشور بازی کرده و پیراهن یکی از تیم های مطرح دهه 70 یعنی پلی اکریل اصفهان را به تن کرده است.

محمد قلیزاده حضورش در سطح اول فوتبال کشور سال ها ادامه داشت. وقتی یک بازیکن شهرستانی در دهه 70 موفق به قرار گرفتن در ترکیب ثابت یک تیم معروف در لیگ آزادگان می شود هیچ دلیلی جز لیاقت و استعداد وی نمی تواند داشته باشد.

در ایامی که شهرستانی بودن عاملی برای ماندن در پشت درهای معروفترین تیم های ایرانی محسوب می شد درخشش بازیکنی به نام محمد قلیزاده در فوتبال اصفهان و ایران مهر تأییدی بر لیاقت و توانایی های آن جوان محبوب و محجوب بود.

محمد قلیزاده عمر خود را در راه فوتبال صرف کرده است. ورزشکارانی که در کنار توانایی های فنی از اخلاق و رفتار حسنه برخوردار می شوند در جامعه و در بین علاقه مندان ورزش از احترام خاص برخوردار می شوند و محمد قلیزاده از این دسته فوتبالست هایی است که سال ها جایگاه خود را در قلب هواداران واقعی فوتبال اردبیل حفظ کرده است.

محمد قلیزاده و قلیزاده ها برای فوتبال اردبیل سنگ تمام گذاشته و برای سربلندی و سرافرازی آن از هیچ کوششی کوتاهی نکرده اند. آیا فوتبال ما نیز توانسته است بخشی از زحمات و خدمات آنها را جبران بکند؟ مسلما جواب منفی است و همین مسئله خود یکی از معضلات فوتبال ما به شمار می رود.

تکریم بزرگان و قدردانی از تلاشگران عرصه فوتبال، ترتیب دادن مراسم یک ساعته نبوده و نیست. نسل جوان برای قرار گرفتن در مسیر درست و صحیحِ پیشرفت نیاز به شناخت کامل از بزرگان فوتبال منطقه دارند. برای شناساندن و معرفی آنها به نسل جوان چه کاری انجام شده است؟

بزرگان فوتبال اردبیل تا زمانی که در قید حیات هستند مورد توجه قرار نمی گیرند و زمانی که جان به جان آفرین تسلیم می کنند مسابقه سرعت در صدور بیانیه و حضور در مراسم تشییع و تدفین و ترحیم آغاز می شود و در کنار آن مصاحبه های مختلفی آنجام می شود.

قدر بزرگان فوتبال خود را در دوره حیات آنها بدانیم و از تجربیات گرانبهایشان در راه بهبود اوضاع فوتبال منطقه کمک بگیریم.

صبوری، متانت، حفظ حرمت کسوت، احترام به تماشاگران، دوری از حاشیه، رعایت اخلاق حرفه ای، تعصب بالا و عشق به فوتبال از ویژگی های محمد قلیزاده است.

کسانی که ازمحمد شناخت دارند و یا در سفر های ورزشی همراهش بوده اند و یا افراادی که با او هم تیمی بوده‌اند همگی به ادب، بزرگواری و جوانمردی او تأکید می کنند و دقیقا این نکته ای است که او را به محبوب قلوب دوستداران فوتبال منطقه تبدیل کرده است.

محمد قلیزاده وقتی در سال 74 به تیم پلی اکریل اصفهان پیوست و تقریبا در همه بازی های آن فصل در خط دفاعی انجام وظیفه نمود به عنوان نماینده فوتبالیست های جوان اردبیلی برای فوتبال منطقه آبروداری کرد و شأن و منزلت جوانان اردبیلی را به جامعه فوتبالی کشور معرفی نمود.

معرفی

محمد قلیزاده در شهریور ماه 1343 در محله زینال و در یک خانواده ورزشی و ورزشدوست چشم به جهان گشوده است. ورزش با خانواده قلی زاده پیوند ناگستنی دارد تا جایی که برادران وی چون جاوید و تقی نیز از ورزشی های پرافتخار اردبیل به شمار می روند.

مدارس

محمد دوران ابتدایی را در مدارس سعدی و وحیدی تحصیل کرد و در مقطع راهنمایی در ارباب زاده و دوره دبیرستان را در طالقانی بر سر کلاس درس رفت.

اولین تیم

علاقه شدید او را به سمت فوتبال هدایت کرد. در محله زینال از هر فرصتی همراه با بچه های محل با توپ پلاستیکی عرق می ریخت تا اینکه با حضور در تمرینات تیم شهید رجایی (15خرداد) فصل جدیدی در زندگی فوتبالی او گشوده شد. او در تیم شهید رجایی تمریناتش را زیر نظر عارف منتظر علیه و مصطفی فیروزی ادامه داد و برای رسیدن به اوج و دستیابی به هدف فوتبال را جدی گرفت.

استقلال اردبیل

استقلال اردبیل مقصد بعدی محمد قلیزاده بود. در تیم استقلال بود که محمد به عنوان مدافعی مطمئن با ویژگی های یک مدافع تمام عیار و ششدانگ به فوتبال اردبیل معرفی شد.

او یک پای ثابت تیم منتخب اردبیل شد. در جام فلق محمد قلیزاده به عنوان آخرین مدافع در کنار فیض اله نیک نژاد به نقطه قوت تیم اردبیل تبدیل شد.

در تیم منتخب اردبیل نقش او در حراست از دروازه تیم و جلوگیری از نفوذها و فروریختن دروازه چشمگیر و تحسین برانگیز بود.

در جام فلق محمد قلیزاده برای تیم اردبیل نعمت بزرگی بود. بازیکنی که بدون حاشیه در خدمت تیم قرار می گرفت و بهترین بازی ها را برای پیروزی و خوشحالی تماشاگران انجام می داد.

باشگاه ها

محمد در سال 1379 با پیراهن تیم شهرداری اردبیل و در رقابت های لیگ دسته دوم با دنیای قهرمانی فوتبال خداحافظی کرد. او در طول دوران بازیگری پیراهن تیم های 15 خرداد، استقلال و بافت تلیس اردبیل، بنیاد شهید تهران، پلی اکریل اصفهان، شهرداری تبریز و شهرداری اردبیل را برتن کرد.

فوتبال دهه 50

وی معتقد است: “دهه 50 نقطه آغاز برای معرفی فوتبال اردبیل و استعدادهای جوانان منطقه بود. در این دهه بازیکنانی چون هوشنگ معماری، حسن پاسبان، مرحوم جعفر صراطی و .. مقدمات آقایی فوتبال اردبیل را فراهم کردند.

فوتبال دهه60

محمد قلیزاده دهه 60 را دهه اوج فوتبال اردبیل می داند: “در این دهه اردبیل به عنوان قطبی در فوتبال کشور مطرح شد و بازیکنان بزرگی چون مرحوم مقصود بایرامی، علیرضا حکیم زاده، بیژن زرگین، بهنام دولت، عزیز گنجگاهی، مرحوم ناصر عروجی و… را به فوتبال ایران معرفی نمود”.

دوستان فوتبالی

او مرحوم مقصود بایرامی، مرحوم ناصر عروجی، بهنام دولت، یونس مهدیزاده، فیض اله نیک نژاد و رضا گنجگاهی را از دوستان صممیمی فوتبالی نام می برد.

مقایسه فوتبال امروز با فوتبال دهه 60

“فرق فوتبال امروز با دوران ما در امکانات خلاصه می شود. در آن روزگاران امکاناتی نبود و بازیکنان با پرداخت شهریه هزینه تیم ها را تأمین می کردند اما اتحاد، همدلی و از همه مهم تر وجود بازیکنانی قدر و متعصب روزهای بسیار خوبی برای فوتبال اردبیل رقم زده بود.

موفقیت در جام فلق

او دلایل اصلی موفقیت فوتبال اردبیل در جام فلق را وجود بازیکنان قدرتمند با خصوصیات منحصر به فرد، احساس مسئولیت بازیکنان، وجود همدلی و یک رنگی، برگزاری منظم مسابقات باشگاهی، تلاش صادقانه اعضای هیأت فوتبال و دست اندرکاران تیم منتخب، توجه به تیم و رفع نیازهای آن در حد امکان و وجود پشتوانه قوی از بازیکنان می داند.

او در ادامه می گوید: “از طرف دیگر  وجود زمین های خاکی در نقاط مختلف شهر از قبیل زمین های عقاب، شاهین، استقلال و دارایی و کرداحمد و برگزاری رقابت های مختلف در طول سال از دیگر عوامل رشد و شکوفایی فوتبال دهه 50 و 60 می باشد”.

مربیگری

او کارت مربیگری دارد. سرمربیگری ذوب آهن اردبیل و شهرداری اردبیل در رقابت های لیگ دسته دوم و سه آزادگان را در کارنامه خود دارد. به همراه مرحوم مقصود بایرامی و مرسل وقری در تیم امید اردبیل مربیگری کرده و چندین سال تیم فوتبال دانشگاه محقق اردبیلی را رهبری نموده و با این تیم به نائب قهرمانی رقابت های دانشجویی در کشور دست یافته است.

خاطره فوتبالی

قهرمانی با تیم منتخب اردبیل در دور اول جام فلق در سال 66 را یکی از بهترین خاطرات فوتبالی خود می داند.

او پیروزی بر پرسپولیس تهران با تیم پلی اکریل در ورزشگاه آزادی را نیز از خاطرات فوتبالی خود ذکر می کند.

پلی اکریل و پرسپولیس

دیداری که در ذهن و خاطره محمد قلیزاده ماندگار شده است دیداری است که در چارچوب رقابت های جام آزادگان در دوازدهم خرداد ماه سال 74 در ساعت 17 در ورزشگاه آزادی به قضاوت حسین عسگری و کمک علی خسروی و رضاشمس رفیعی در حضور 35 هزار تماشاگر برگزار شده است.

در تیم پرسپولیس تهران بازیکنانی چون نیما نکیسا، پیروانی، قنبرپور، رهبری فرد، سعداوی، نامجومطلق، محبوب، عبدی، عاشوری، شافعی، براتپوری، ترابیان، کرمانی مقدم و مهدی مهدوی کیا بازی کردند.

در این دیدار محمد قلی زاده برای پلی اکریل 90 دقیقه بازی کرد. وی در مقابل تماشاگران پرسپولیسی بازی بسیار خوبی به نمایش گذاشت و بارها در خط دفاعی پلی اکریل مهاجمان معروف و نامی پرسپولیس را ناکام گذاشت.

این دیدار با نتیجه 2بر1 به نفع پلی اکریل به پایان رسید. گل های پلی اکریل را محمد مؤمنی(2گل) و تنها گل پرسپولیس را مهدی مهدوی کیا به ثمر رساندند.

حبیب نجفلو

معمار فوتبال نوین اردبیل و بنیانگذار فوتبال باشگاهی

اژدر عمی

یادگار فوتبال و استادیوم اردبیل

مشهدی عارف

زحمتکش صادق فوتبال اردبیل

در پایان مصاحبه از لزوم حفظ حرمت پیشکسوتان سؤال می کنم، به طور خلاصه می گوید: پیشکسوتان و بنده حقیر از فراموش شدگان فوتبال اردبیل هستیم!!!

 

 

 

 




اخلاص ورزشی

در هر کار و اقدامی، اخلاص از شروط اصلی برای برخورداری از الطاف الهی است.

پاکی نیت و خالی بودن انگیزه از هر گونه شائبه آلودگی به هوای نفسانی را اخلاص می‌گویند.

اخلاص به عمل جلا و مقبولیت می‌بخشد و تعیین کننده میزان صحت اعمال به حساب می‌آید. اخلاص کار را برای خدا و به خاطر فرمان وی انجام دادن است.

ششمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت امام صادق(ع) به نقل از امیر مؤمنان می‌فرمایند: “تنها با اخلاص، رهایی میسّر می‌گردد”. برای اینکه انسان بتواند از جهنم وابستگی خود را نجات بدهد و خود را از دام نفس و شیطان برهاند باید از اخلاص برخوردار باشد.

حال کسانی که در ورزش مسئولیت دارند و آینده ورزشی نوجوانان و جوانان به اقدامات و تصمیمات آن‌ها گره خورده است باید به هوش باشند که فریب نیرنگ‌های نفس را نخورند و با گستردن بساط خودنمایی و انجام کارها و اقدامات برای جواب دادن به ندای نفس، ناخالص بودن نیّت و انگیزه‌شان را به نمایش نگذارند.

مسئولی که ادعا می‌کند در فضای مقدسی چون ورزش انجام وظیفه می‌کند باید به توجیهات فریبنده نفس توجه نکند و ذهن و نیّت خود را از شائبه‌های هوی و هوس پاک نگه دارد.

کار در ورزش اگر با اخلاص همراه باشد نتیجه مطلوب حاصل می‌شود و اگر ورزش پلی برای رسیدن به اهداف شخصی از جمله پست‌ها و مقام‌ها قرار‌گیرد ناکامی پشت سر هم ردیف می‌شوند و کارنامه‌ای سیاه برای افراد بر جای می‌ماند.

حاکمیت اخلاص و دوری کردن از هوای نفس اجازه نمی‌دهد که فردی برای قرار گرفتن در رأس بخشی از ورزش از ماه‌ها قبل مهره چینی بکند، بر نا حق لباس حق بپوشاند، تهمت زدن به افراد و منتقدین را در دستور کار قرار بدهد، نان به نرخ روزخورها و فرصت طلبان را به دور خود جمع نماید، جنگ زرگری به‌راه اندازد، به تحریک احساسات قومی و قبیله‌ای بپردازد، انسانیت و اخلاق را در زیر پاها له نماید و همه چیز را فدای ماندن در قدرت و ریاست چهارساله نماید.

چگونه می‌توان ادعای مخلص بودن در ورزش کرد ولی منافع آن را در زیر پای رسیدن به منصبی بالاتر از آنچه دارد قربانی نمود؟ باید در جوانمردی و مردانگی آن کسی که هوای نفس و خواست‌های شخصی را بر امور ورزش و حق جوانان و قهرمانان ترجیح می‌دهد، تردید کرد و از اعتماد و سینه زدن در حریم طرفداری و هواداری از آن‌ها اجتناب کرد.

بهره‌برداری شایسته از اعمال و رفتار‌ها نیاز به اخلاص دارد. کسانی که به ظاهر دم از اخلاص و خدمت بی‌منت می‌زنند و در همه حال از هوای نفسانی و وسوسه‌های شیطانی پیروی می‌کنند و دل‌های تیره دارند در کاشتن بذر دوستی و محبت و اخلاص در دل‌ها ناموفق‌اند و هر‌چه پیش بروند بر میزان سیه روزی و موقعیت نامطلوب‌شان در جامعه افزوده می‌شود.

ورزش و کار در آن را باید جدی گرفت و از دستاویز قرار دادنش برای خدمت به باندها و جناح‌ها و گروه‌ها خودداری کرد. ورزش و رشد و توسعه رشته‌های مختلف با آینده جامعه و جوانان آن در ارتباط می‌باشد، خیانت به ورزش در هر موقعیت و در هر جایگاهی گناه بزرگی است که می‌تواند عذابی الیم و دردناک به دنبال داشته باشد.

برخورداری از اخلاص ورزشی زمینه پذیرش اعمال و جلب توجه پروردگار و در نهایت خشنودی حضرت حق را می‌تواند به دنبال داشته باشد.

مسئولی که از اولین روز فعالیت در ورزش اقداماتش را بر اساس حفظ و تحکیم موقعیت ریاستش قرار بدهد و در اقداماتش ردپایی از خلوص نیّت دیده نشود، مسئولی که ریا و تظاهر در همه کارهایش موج بزند و مسئولی که منافع خود و دوستانش را منافع جامعه و ورزش ترجیح بدهد بر استقرار و سلطه شیطان بر روح و جانش مهر تأیید می‌زند.

در حدیث قدسی آمده است:

عمل خود را خالص کن که نقّاد و بازرس بسیار آگاه و بیناست.

 




نهم دی عیدالاکبر انقلاب اسلامی است

نماینده ولی فقیه در سپاه حضرت عباس (ع) استان اردبیل گفت: نهم دی ماه جزو یوم الله های انقلاب اسلامی بوده و این روز عید اکبر انقلاب اسلامی تلقی می شود، زیرا در این روز پرشور ترین و با اخلاص ترین ملت دنیا با تمام وجود در برابر فتنه گران داخلی و خارجی ایستادند و مشت محکمی بر دهان فتنه گران زدند.

حجت الاسلام میثم فیاضی در برنامه گرامیداشت حماسه ۹ دی که با رعایت کامل پروتکل‌های بهداشتی در حسینیه ثارالله برگزار شد، اظهار کرد: در طول تاریخ اسلام ایام الله‌های زیادی از جمله غدیر، قربان و عاشورا وجود دارد که با تشعشع نور پرودگار عالم در این روزها مردم بصیرت و آگاهی پیدا کرده‌اند.

وی افزود: روزهایی در انقلاب اسلامی با نور الهی رقم خورده، چنانچه روز ۲۲ بهمن یوم الله است چرا که ملت ایران فرعون زمان را بر زمین زد و برای خود ابدیت ایجاد کرد.

نماینده ولی فقیه در سپاه حضرت عباس(ع) استان اردبیل تصریح کرد: دشمنان انقلاب اسلامی در ایام الله‌ها سیلی محکمی خورده‌اند.

فیاضی با اشاره به حماسه نهم دی ماه بیان کرد: نهم دی ماه جزو یوم الله‌های انقلاب اسلامی بوده و این روز عید الاکبر انقلاب اسلامی است چرا که پرشورترین و با اخلاص‌ترین ملت دنیا با تمام وجود در برابر فتنه گران داخلی و خارجی ایستادند و مشت محکمی بر دهان فتنه گران زدند.

وی اذعان کرد: دشمن با تمام توان در صدد ضربه زدن به ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی بود ولی ایستادگی، بصیرت، دشمن شناسی و ولایت‌پذیری ملت بزرگ ایران اسلامی تمام توطئه‌های دشمنان داخلی و خارجی را نقش بر آب کرد.

نماینده ولی فقیه در سپاه حضرت عباس (ع) استان اردبیل گفت: نهم دی تیر خلاصی بود بر پیکر فتنه گران داخلی و خارجی که فتنه‌ها و توطئه‌های مختلفی را بر علیه انقلاب اسلامی ایران ایجاد کرده بودند.

فیاضی بیان کرد: در نهم دی ماه بسیاری از آیات قرآن کریم در جامعه به شکل عملی نمایان شد و این روز تجلی تولی و تبری در دنیا بود.

وی گفت: مبارزه با استکبار بزرگترین ماموریت مکتب ولایت است و این مبارزه در طول تاریخ اسلام بارها دیده شده است.

 




شناخت میان برها، لازمه پیشرفت ورزش

ورزش با توجه به اهمیت و نقشی که در معرفی فرهنگ ها دارد به عنوان یکی از شاخصه های پیشرفت مطرح می شود. ورزش در استان هایی که در مسیر پیشرفت قرار گرفته و از فرصت های به وجود آمده در سایه توجه به آن استفاده مطلوبی کرده اند در معرفی ویژگی و خصوصیات انسانی و جغرافیایی منطقه قدم های مؤثری برداشته شده است.

در مناطقی که عقب ماندگی های ورزش مشخص است جبران مافات جز با شناخت نقاط ضعف و قوت و برنامه ریزی مطلوب برای رسیدن به هدف نمی توان به موارد دیگری امیدوار شد.

جلوگیری از گرفتار شدن در دام بحث های انحرافی و اهمیت دادن به بحث های کارشناسانه و کارساز، نقش تأثیرگذاری در روند غلبه بر مشکلات خواهند داشت.

برای سرعت بخشیدن به حرکت رو به جلو ورزش استفاده از نظرات همه کسانی که می توانند کمک حال باشند، ضروری است. هر کس با هر سلیقه و دیدگاهی با قصدو نیت خدمت قادر خواهد بود برای مسئولین نقطه قوتی به شمار آید.

رسیدن به نقاط مورد نظر، نیاز به شناخت راه ها و بخصوص نیاز به میان برها دارد. در نگاه اول ممکن است غلبه بر همه مشکلات موجود در ورزش کاری بزرگ و غیر ممکن به نظر  برسد اما اگر همه آگاهان در زیر یک سقف جمع شوند و عقل و ذوق و قوه ابتکار جمعی را به کار اندازند و همراهی و همدلی و هم فکری حرف اول و آخر را بزند چندان نباید برای رسیدن به هدف ناامید شد.

در ورزش استان اردبیل که با کاستی ها و کمبودهای زیادی دست و پنجه نرم می کند انتظار می رود تلاش های صادقانه برای هدایت آن به سمت پیشرفت و افتخار متمرکز شود. رواج اقدامات مخرب و بی نتیجه و بحث های بیهوده و برنامه های ناکارآمد برای طولانی کردن توقف و درجا زدن تأثیر خواهد داشت.

مشکلاتی که ورزش ما با آن ها دست به گریبان است حاصل سال ها بی توجهی و سپرده شدن کارها به دست افراد بی حال و فاقد هرگونه ابتکار و خلاقیت می باشد. با این آشفتگی امور توقع از کسانی که سکان هدایت ورزش منطقه را در دست گرفته اند این است که در “راه” باشند و نه در “بیراهه”، به وظیفه اصلی مشغول باشند و به هدف فکر نمایند و راه های رسیدن سریع و مطلوب به قله های پیشرفت را پیدا کنند.

گم کردن هدف و میدان دادن به افراد و جریان هایی که توان همراهی را ندارند ظلم در حق ورزش منطقه می باشد.

یکی از بزرگ ترین آفت ها که نه تنها در ورزش بلکه در همه سطوح مدیریتی دستگاه های اجرایی استانِ ما را تهدید می کند نداشتن ظرفیت کافی برای پذیرش انتقاد است. این نقطه ضعف عرصه را در اختیار باج گیران و در کمین نشسته ها قرار می دهد تا با وعده حمایت و پشتیبانی نسبت به بهبود وضعیت حساب بانکی شان اقدام کنند و مدیران را از توجه به هدف اصلی دور نگاه دارند.

ورزش ما نیاز به کار شبانه روزی دارد. استعدادهای ورزشی منطقه به همراه توانایی و کارآمدی مسئولان می تواند برای ورزش نسخه شفابخشی بپیچد به شرط آن که مردانِ مرد، مردان خیرخواه، اهل فن، متعهد، دلسوز، دارای پیشینه و رزومه درخشان، برخوردار از جایگاه اجتماعی و صاحب فکر و اندیشه گوشه ای از کارها را در اختیار بگیرند. به شرطی که دروغ گویان، فرصت طلبان، چاپلوسان، نان به نرخ روز خورها، مقام پرستان و غریبه های با ورزش از پیرامون ورزش و مسئولان آن رانده شوند.

امیدواریم که مسئولان ما به جای دل بستن به نوشته های دیگران، کارنامه و عملکرد شان را عاملی برای تثبیت موقعیت خود بپندارند و کارکردشان را بهترین حامی و تبلیغ کننده برای خود به حساب آورند.

 




فضول باشی و ماجرای جام جم و بالهارود

بلبل زبانی های فضول باشی تمامی ندارد. ماندن در خانه او را به آدمی پرحرف و زودرنج تبدیل کرده است.

به بهانه احوال پرسی و این که مطمئن بشوم سالم است و به کرونا مبتلا نشده است به او زنگ زدم، تا سلام کردم گفت: خوب شد که تماس گرفتی، شاید تو یکی به سؤال من جواب بدهی.

در ادامه گفت: خوب گوش کن. رئیس هیئت فوتبال استان اردبیل در مصاحبه ای گفته که در راستای احیای تیم های ریشه دار و قدیمی دو تیم جام جم بیله سوار و ذوب آهن اردبیل به نمایندگی از استان در رقابت های دسته سه شرکت می کنند.

گفتم: خیلی هم عالی، خداوند عمر او و مشاورین اش را زیادتر، کلامشان را نافذتر، موقعیتشان را والاتر، شوکت شان را افزون تر و عشق به فوتبال شان را روز به روز بیشتر و بیشتر بکند. خلاصه حضور دو تیم در پائین ترین سطح لیگ در موقعیت کنونی برای فوتبال نعمت بزرگی است. باید قدرش را بدانیم و بر دستان بانیان و عوامل مؤثر در تحقق آن بوسه زده و در مقابل محبت و تلاش شان سر تعظیم فرود آوریم. حالا سؤال خودت را بپرس.

گفت: مگر قهرمان لیگ به اصطلاح برتر فصل گذشته استان، شهرداری بیله سوار نبود؟ جام جم که چندین سال است وجود خارجی ندارد. چگونه به عنوان سهمیه اصلی معرفی شده است. آیا باشگاه مجوز قانونی دارد؟ آیا دست اندرکاران تیم شهرداری از حق خود گذشته اند؟

از طرف دیگر من نامه ای دیده ام با امضای رئیس هیئت فوتبال بیله سوار که خطاب به استاندار اردبیل نوشته و تیم بالهارود بیله سوار را نماینده استان در لیگ دسته سه معرفی نموده و استاندار را به تشکیل جلسه برای جلوگیری از عدم حضور این تیم در لیگ دسته سه مکلف نموده است. در برنامه مسابقات شش هفته ای فصل گذشته لیگ نیز که توسط هیئت فوتبال اعلام می شد نه اثری از بالهارود است و نه خبری از جام جم. حالا تو اگر می توانی معادله چند مجهولی رابطه بین شهرداری، بالهارود و جام جم را حل کن و خیال ریاضیدانان ناتوان را راحت نما.

گفتم: حالا هیئت فوتبال می خواهد کاری بکند و شما بهانه می گیرید. در برخی موارد قانون و عرف کیلوئی چند؟تصمیمات استانی و اختیارات مدیر را قبول نداری؟ در همان مصاحبه فرموده اند که هیئت با برنامه دقیق و مشاوره با پیشکسوتان در فکر و اندیشه احیای تیم های ریشه دار است. هرچند که برنامه های هیئت جزء اسرار مگوست ولی امیدواریم که به مرور تیم های ریشه دار چون آذرآب بیله سوار، ذرت کاران پارس آباد، پاس اردبیل، ستاره اردبیل، سینای اردبیل، عقاب اردبیل و … را احیا کنند و برای همه آنها مجوز تأسیس باشگاه اخذ و حداقل امکانات را فراهم بکنند. از قدیم گفته اند “کور الهدن نه ایستر، ایکی گوز، بیری ایری بیری دوز.

گفت” زیاد حاشیه می روی، گناه که نکردم پرسیدم تیمی که چندین سال در صحنه فوتبال استان نبوده چگونه می تواند در لیگ دسته سه حضور پیدا بکند؟ یا بالهارود که مالکش به استاندار نامه می نویسد بر اساس کدام معیار خود را نماینده استان معرفی کرده و شهرداری نیز چگونه علیرغم قهرمانی با از دست دادن امتیاز موافقت کرده است؟

گفتم: فضول جان دست بردار، هیئت فوتبال ما قدرقدرت است، هم رئیس و هم مشاورینش جاپای خوبی در فدراسیون دارند. این گونه نغییرات و به هم زدن قاعده در نزد آنها چیز مهمی نیست، مثل یک لیوان آب خوردن است. عوض این که انتقاد بکنی باید به این قدرت، جایگاه، موقعیت و توانایی افتخار بکنی. لااقل یک جو انصاف داشته باشید مسئولینی که بتوانند این گونه  اسامی تیم ها را چون مهره های شطرنج جا به جا بکنند شایسته تکریم هستند. و در ضمن توجه کن که این روزها برای ثبت یک شرکت یا باشگاه مشکل انتخاب نام وجود دارد و ممکن است که نام تیم جام جم بالهارود شهرداری بیله سوار بوده و در مکاتبات و مصاحبه ها از فن خلاصه نویسی و فاکتورگیری استفاده شده است.

گفت: ایرادی ندارد سکوت اختیار می کنیم. از امروز کارم دعا کردن خواهد بود که اولا این دو تیم تا به آخر بتوانند مسابقات را ادامه بدهند و ثانیا نتایج خوبی بگیرند و باخت های خجالت آور نداشته باشند. انشااله.

 




بخت ورزشگاه علی دایی باز می شود

در خبرها آمده است که استاندار اردبیل به همراه معاون وزیر راه و شهرسازی از ورزشگاه علی دایی بازدید کرد و برای پایان دادن به مصایب و گرفتاری های این ورزشگاه به عنوان یکی از سرمایه های ورزش اردبیل قول مساعد داد.

در سال های گذشته و بخصوص در هشت سال اخیر این ورزشگاه به طور کامل مورد بی مهری دولت و مسئولین استان قرار داشت. دلیل این ادعا وضعیت نابسامان و تأسف بار آن است.از شروع به کار دولت تدبیر و امید تا کنون ورزشگاه علی دایی جزء پروژه های نفرین شده در پیشگاه مسئولان قدرقدرت بوده و الان خوشحالیم که وضعیت آن مورد توجه قرار گرفته است. به گواه آرشیو نوشته ها، در چندین نوبت از مسئولین استان و بخصوص استاندارهای وقت برای توجه به ورزشگاه استمداد طلبیده بودیم و شکر خدا که  بهنامجو استاندار اردبیل این بار قدم رنجه فرموده و با حضور در ورزشگاه وضعیت آن و چگونگی از بین رفتن یک سرمایه ملی را از نزدیک دیده است، شاید این بازدید تأثیر مثبت داشته و گرهی از گره های آن را بگشاید.

اگر آدم منصفی باشیم باید بگوییم که اقدام و پیگیری علی نیکزاد نماینده مردم اردبیل، نیر، نمین و سرعین حرکت جدید در ارتباط با ورزشگاه را موجب شده است. این نماینده با یکی دو جلسه که در محل مجلس و با حضور مسئولین وزارتخانه و استانداری و تنظیم صورتجلسه ای مبنی بر مشکلات آن تنظیم دیگر راهی برای ادامه بی توجهی ها باقی نماند.

متآسفانه رویه بسیار ناپسندی این روزها در جامعه و بخصوص در بین مسئولین ما رواج پیدا کرده و آن مصادره کردن حاصل زحمات و تلاش دیگران و الگو برداری از اقدامات آنها می باشد. دامن زدن به این کار بیشتر از سوی اطرافیان مسئولین صورت می پذیرد و این در دراز مدت می تواند موجبات گلایه و دلخوری مسئولین از همدیگر را به دنبال داشته باشد.

 




تکلیف بدهی ها را روشن کنید میزبانی جهانی زیر ۱۹ سال پیشکش

محمدرضا داورزنی رئیس فدراسیون والیبال در سفر به اردبیل اعلام کرده است که اردبیل نامزد میزبانی رقابت های جهانی زیر 19 سال است

توانایی های اردبیل از نظر سخت افزاری و میهمان پرستی مردم غیور و همیشه در صحنه آن از نقاط مثبت و چشمگیری است که موجب می شود در چنین مواردی اردبیل مورد توجه مسئولین قرار بگیرد.

اردبیل با بیش از شش هزار تماشاگر خونگرم و اخلاق مدار باید همیشه در رقابت های آسیاییو جهانی والیبال نامزد میزبانی باشد. منطقه ای که در بحث میزبانی آزمون های متعددی را با موفقیت پشت سر گذاشته، لایق بهترین هاست.

تجربه ای که از سه میزبانی در سال های گذشته به دست آمده حکم می کند این بار مسئولین استان و اداره کل ورزش و جوانان با وسواس بیشتری به این مسئله بنگرند. ورزش استان ظرفیت لازم برای تحمل هزینه های مسابقات بین المللی را ندارد.

هنوز بعد از گذشت چندین سال، بدهی مسابقات گذشته تسویه نشده است. بدبینی طلبکاران از مجموعه ورزش استان همچنان پایدار و ادامه دار است، هنوز هم ورزش استان به عنایت مسئولان چشم دوخته است تا همتی بکنند و شَر بدهی های میزبانی را از سر آن کم بکنند.

در روزگاری که اختصاص اعتباری ناچیز برای هیئت های ورزشی فعال با ده ها اما و اگر همراه می شود هزینه کردن از اعتبارات استانی برای میزبانی رقابت های بین المللی ظلمی در حق ورزش منطقه به شمار می رود.

معمولا در طرح چنین میزبانی هایی که می تواند هزینه بالایی تحمیل بکند خیلی ها قول می دهند  و وعده ای مبنی بر تقبل بخشی از هزینه ها را نوید می دهند ولی وقتی آب ها از آسیاب افتاد ومسابقات به اتمام رسید به یکباره همه قول ها فراموش می شوند و آن گاه فصل جدیدی از میزبانی و ترکش ها و حاشیه های آن دامنگیر استان می شود. از قدیم گفته اند که “یتیمه گَل گَل دیین چوخ اولار، چورک ورن آز اولار”.

در سه مسابقه امیدهای آسیا، انتخابی جهانی و لیگ جهانی این موضوع در استان چهره خود را نشان داده است به طوری که حتی مسئولین داخل استان نیز نتوانستند و یا نخواستند بر عهد خود پایدار باشند.

انتظار می رود اگر قرار است میزبانی جهانی زیر19 سال به اردبیل واگذار گردد استان نباید هزینه های آن را بر عهده بگیرد، حتی تقبل بخشی از هزینه ها نیز با توجه به سابقه نمی تواند به نفع استان باشد.

باید مواظبت گردد تا کلاهمان پس معرکه نشود، باید حساسیت به خرج داده شود تا سایر رشته ها و حیات آن ها به زلف رقابت های جهانی والیبال گره زده نشود.

یک فرد و یک مجموعه نباید از یک سوراخ بیش از یک بار گزیده شوند.میزبانی سه مسابقه بین المللی والیبال و هزینه های تحمیلی آن به استان، زخم عمیقی بر پیکر ورزش اردبیل وارد کرده است تا جایی که تلاش های انجام یافته تاکنون منجر به التیام کامل آن نشده است. اگر با قبول یک میزبانی دیگر بخواهیم این زخم عمیق را عمیق تر نمائیم بهتر است ابتدا فاتحه ورزش اردبیل را بخوانیم و بعد از برگزاری مراسم ترحیم آن به سراغ میزبانی و آماده کردن مقدمات آن برویم. احساساتی شدن و ناخواسته در چاله افتادن و زیر بار تعهدی خارج از توان، قدرت و امکانات رفتن عواقب وخیمی برای وزش به دنبال خواهد داشت .

آب دریا را اگر نتوان کشید

پس به قدر تشنگی باید چشید

 

 

 




پرسپولیس در اندیشه قهرمانی آسیا

با رد اعتراض النصر عربستان توسط کمیته انضباطی کنفدراسیون فوتبال آسیا، آرامش به فوتبال کشور باز گشت و صعود پرسپولیس به فینال رقابت های لیگ قهرمانان قطعی شد.

بعد از نواخته شدن سوت پایان بازی النصر و پرسپولیس و پیروزی شیرین و دلچسب پرسپولیس، بسته شدن پنجره نقل و انتقالات این تیم توسط فیفا و چگونگی عقد قرارداد بازیکنان جدید به سوژه ای در فضای مجازی تبدیل شد.

حریف شکست خورده عربستانی از فرصت به دست آمده استفاده کرد و با ارائه شکایتی به کنفدراسیون آسیا در اندیشه شکست پرسپولیس در خارج از مستطیل سبز بر آمد.

با طرح این موضوع عوامل تیم النصر و خبرنگاران عربستانی فعال در توئیتر فشارهای روانی سنگینی را بر افکار عمومی وارد کردند و با این ترفند خواستند که اعضای کمیته انضباطی کنفدراسیون را نیز تحت تأثیر قرار بدهند.

از زمان طرح این موضوع نگرانی و اضطراب وصف ناپذیری بر جامعه فوتبال و هواداران تیم پرسپولیس حاکم شده بود. وقتی کمیته انضباطی کنفدراسیون روز جمعه تکلیف پرونده را با رد اعتراض تیم النصر روشن کرد صعود تیم فوتبال پرسپولیس به فینال آسیا را قطعی نمود و به همه نگرانی ها پایان داد.

وقتی شکایت النصر مطرح شد و رسانه های رسمی آن را تحت پوشش قرار دادند، در شبکه های مجازی و رسانه ها اظهار نظر های متفاوتی مطرح گردید . هر چند که برخی از حقوقدانان ورزشی، غیر مستقیم شکایت النصر را به طریقی تأیید می کردند در مقابل فدراسیون فوتبال به عنوان مرجع اصلی و درگیر در ثبت قرارداد بازیکنان جدید پرسپولیس بر عدم تخلف تأکید داشته و بر صحت قانونی بودن روند جذب بازیکنان جدید اصرار می کرد.

شواهد و مستندات، همه از قانونی بودن اقدامات پرسپولیس خبر می داد ولی ترس از زد و بندهای پشت پرده و نفوذ احتمالی سعودی ها در کمیته انضباطی ضریب ترس از صدور رأی غافلگیر کننده در کمیته را افزایش می داد.

رأی کمیته انضباطی و تأئید اقدام باشگاه پرسپولیس در به خدمت گرفتن بازیکنان جدید، این تیم پرافتخار ایرانی را در مسیر تازه ای برای حضور قدرتمندانه در فینال آسیا قرار داد.

در روزهای اخیر روایت های مختلفی از تماس برخی ها با النصر و در اختیار گذاشتن اطلاعات لازم به آن ها به گوش می رسید. خطیر معاون سابق باشگاه استقلال متهم ردیف اول در این میان بود. او در مصاحبه ای که انجام داد هرگونه اتهام در این ارتباط را رد کرد و مدعی شد که هیچ اقدامی بر علیه فوتبال ملی و تیم پرسپولیس نکرده است.

برای موفقیت در فینال آسیا لازم است پرسپولیس به طور کامل از هر جهت مورد حمایت و پشتیبانی قرار بگیرد تا بتواند از عظمت فوتبال ایران اسلامی در آسیا با قدرت تمام دفاع نماید و با قهرمانی در این رقابت ها شادی و شور و شعف را تقدیم ملت ایران نماید.

فعالیت های سؤال برانگیز در فضای مجازی و بر هم زدن جو آرامش تیم می تواند خیانت بزرگی در حق فوتبال ملی به حسب آید. برای دو ماه هم که شده باید در برخورد با پرسپولیس تعصبات رنگی دور انداخته شود و پرسپولیس به عنوان نماینده فوتبال ایران تلقی گردد.

پرسپولیس در سال های اخیر نشان داده است که می تواند در میادین مختلف، موفقیت را در آغوش بگیرد و این بار با کادر فنی صد در صد ایرانی و بدون بهره گرفتن از بازیکنان خارجی در اندیشه آقایی در فوتبال آسیاست که امیدواریم این راه را نیز با موفقیت طی نماید. انشااله.

 




مدیران مدح سوار

برخی ها برای ماندن در قدرت و از دست ندادن پست و مقام به هر کاری دست می زنند. اگر هدف برخورداری از جلال و جبروت مدیریت باشد وقت رنگ باختن فضایل اخلاقی فرا می رسد. گذشته خود را فراموش می کنند و برای حال حاضرشان افتخار کرده و خود را تافته جدا بافته تلقی می کنند.

فرصت طلبان قدرت طلب حاضرند که برخی از تفکرات خود را در زیر پا له کنند تا لطمه ای به موقعیت میز مدیریت وارد نشود. اگر لازم باشد به هر کف روی ابی چنگ می اندازند تا آسیبی هرچند جزئی به مقام ریاست و مدیریت شان وارد نشود. آنها در راه رسیدن به هدف از میدان دادن به افراد دروغگو ، آمارساز و مغرورِ از خدا بی خبر کوتاهی نمی کنند.

برای شناخت روند مدیریتی افراد وقتی که در مسند قدرت جلوس می کنند توجه به ملاقات ها و اشخاص حاضر در اطراف و مورد اعتمادشان می تواند راهگشا باشد.

در جایی خواندم: زندگی واقعی انسان با ملاقات های او آغاز می شود بنابراین برای کسانی که در جستجوی مفهوم واقعی زندگی هستند انتخاب دوستان و معاشران از اهمیت زیادی برخوردار است و می تواند تمام آینده را تحت الشعاع قرار بدهد.

وقتی مدیری، دروغگویان حرفه ای، متملقین قهار، آمارسازان پرادعا و سیاه نمایان شناخته شده را در اطرافش جمع کند معلوم است که با گذشت زمان بر سر مجموعه تحت مدیریتش چه بلایی را نازل می کند.

در چنین شرایطی انگیزه برای خدمت و تلاش بیشتر در بین کارکنان رنگ می بازد و مجموعه با چالش و بحران جدی روبرو می شود.

نقش بازی کردن برای انحراف افکار عمومی چندان نمی تواند دوام داشته باشد چرا که وقتی حرف ها با واقعیت ها همخوانی نداشته باشد رسوایی به بار می آورد.

بی گمان که هر زبان پرده دل است

چون بجنبد پرده، سِر ها واصل است

بی تردید هر زبان به منزله پرده اتاق است، همانطور که وقتی پرده به واسطه وزش باد می جنبد درون اتاق نمایان می گردد، زبان هم وقتی می جنبد و به سخن آغاز می کند، اسرار درون را آشکار می کند.

مدیری که حیات مدیریتش را در ارائه گزارش های نادرست و آمارهای ساختگی بداند و آویزان شدن از دامن مسئولان محلی و منطقه ای را چاره ای برای پوشش ناهمخوانی واقعیت ها و آمارها بداند رسوائی اش در گذر زمان حتمی خواهد بود.

باید به حال آن مدیری گریست که یکی از راه های ماندن در قدرت را با مدح سواری برگزیند. هزینه از هر منبع  و بهانه تای را برای به استخدام درآوردن کسانی که در این راه از تبحر کافی برخوردارند مباح بداند و با این کار مثبت ماندن در فضای تبلیغاتی و مجازی را به خیالش تضمین نماید.

اما باید دانست که نمایندگان افکار عمومی چند نفری نیستند که آنها فکر می کنند. در برخی موارد سکوت بعضی ها در قبال حقیقت، کشنده تر است و باید بدانیم که مدح بیهوده هم ناپسند و پرآسیب است.

می بلرزد عرش از مدح شقی

بد گمان گردد ز مدحش متقی

چه زیباست که افراد بعد از رسیدن به قدرت گذشته خود را فراموش نکنند، واقعیت ها وارونه جلوه ندهند، صداقت و انصاف را در سرلوحه کارها قرار دهند و قدرت در سایه حق را بر قدرت ناشی از دروغ و ریا و تظاهر و باند بازی ترجیح بدهند.

دانه فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه

هر دو جانسوزند اما این کجا و آن کجا