1

پرویز آفتابی،کاشف چهره های مطرح فوتبالی

وقتی از گذشته فوتبال اردبیل سخن به میان می آید مرور خاطرات خوش گذشته می تواند در روزهای سخت کرونایی برای انسان لحظه های شیرینی رقم بزند.

فوتبال دهه ۵۰ و ۶۰ اردبیل برای خود عالم دیگری داشت و حتی در دهه ۷۰ نیز روزگار بر وفق مراد این رشته پرطرفدار بود.

نشستن به پای صحبت کسانی که در آن روزهای خوش در صحنه بوده، فوتبال بازی کرده و برای سربلندی اردبیل عرق ریخته و در سرما و گرما به عشق فوتبال تلاش کرده اند موهبت بزرگی است که هر از چندی نصیب ما می شود و از این بابت خدای بزرگ را شاکر و سپاسگزاریم که بر ما این توفیق را عطا فرموده است تا ستاره های درخشان و عاشق روزهای خوب و پرغرور فوتبال اردبیل را به نسل جوان معرفی بکنیم و زحمات و از خود گذشتگی آن ها را در دل تاریخ فوتبال منطقه به یادگار بگذاریم.

آنهایی که تازگی ها در فوتبال اردبیل پیدا شده اند وقتی برای گفتن حرفی نداشته باشند دست به دامن برخی ها می شوند تا نوشته های آنها را منتشر بکنند. آنها فکر می کنند با این وسیله می توانند برای خود حاشیه امنی درست نمایند.

سال هایی که برای فوتبال اردبیل زحمت کشیده شده و این رشته ورزشی را در سطح کشور به عنوان یک رقیب معرفی کرده است اینها نبودند کلاش بودند که و امروز چنین بی محابا نگویند که به فوتبال اردبیل چه کارها شده است.

فوتبال اردبیل در منطقه مطرح ترین بوده و حاصل آن تربیت و پرورش و معرفی چهره هایی است که امروز در سطح کشور نام آورند و پُز آنها را آقایان می دهند. برای فوتبال اردبیل کار زیاد انجام شده بود که متأسفانه آنهایی که از ته دل با آن دشمنی داشتند در قالب دوست ضربه ها به آن زدند و به وضع امروز دچارش ساختند.

روی این اصل است که تا از گذشته فوتبال اردبیل سخن به میان می آید آنها که در نابودی آن سهیم بوده اند دست و پای خود را گم می کنند و می خواهند با به راه انداختن مجموعه ای از توهین ها و تهمت ها با غبارآلود کردن فضا، حاشیه ای امن برای خود ایجاد نمایند. فوتبال دهه ۵۰ و ۶۰ اردبیل برای این قبیل افراد کابوسی دردآور است. کابوسی که می تواند هراس بر جان و تن آنها مستولی بکند. پشت کردن به گذشته فوتبال اردبیل ناسپاسی به زحمات جمعی مخلص و عاشق است و هیچ شکی نیست که پرده کشیدن بر روی واقعیت نوعی ناسپاسی به درگاه احدیت می باشد.

به یزدان هر آن کس که شد ناسپاس

به دلش اندر آید ز هر سو هراس

این که چرا باید از روزهای خوش گذشته چشم پوشی شود و با مطالب سفارشی و ایجاد جو وحشت همه خوبی های آن دوره زیر سؤال رود گذشت زمان مشخص خواهد کرد.

جاهلان را نیست آگاهی زحال خویشتن

خفته دائم خویش را بیدار می بیند به خواب

فوتبال اردبیل گلچینی از بهترین یاران را پرورش و درس محبت، ایثار، اخلاق و بزرگی داده است. نام و یاد آنها تا ابد زینت بخش کتاب فوتبال اردبیل خواهد بود.

پرویز آفتابی یکی از این چهره هایی است که زندگی خود را از یازده سالگی با فوتبال گره زده و اینک که عمری را پشت سر گذاشته است همچنان با فوتبال همراه است و پیوندی را که از نوجوانی با آن بسته استوار و پابرجا نگاه داشته است.

پرویز در سال ۱۳۴۵ در یک خانواده ورزشی و فوتبالی و در محله “قره دینک” که امروز به محله صفویه معروف است چشم بر جهان گشوده است. برادر بزرگ وی ناصر یکی از فوتبالیست های سرآمد دهه ۵۰ و ۶۰ بود. پرویز در یازده سالگی برای پا به توپ شدن از حمایت برادرش ناصر برخوردار شده بود و بنابراین به دلیل آشنایی خانواده با فوتبال مشکلی برای ادامه دادن این رشته وجود نداشت. او در سال ۱۳۷۲ ازدواج کرده و حاصل آن یک فرزند دختر و یک فرزند پسر می باشد.

دوران تحصیل

پرویز دوران ابتدائی را در مدرسه شاه اسماعیل و راهنمائی را در دیباج تحصیل کرده است. در دوره دبیرستان به ابومسلم می رود. دبیرستانی که در رقابت های آموزشگاهی و در رشته های مختلف با بهره بردن از جوانان جویای نام همواره به عنوان رقیبی سرسخت مطرح بوده است. تحصیل در دبیرستان ابومسلم او را در راه شناخت بیشتر از فوتبال در پیمودن راه موفقیت در این رشته کمک کرد و یاری نمود.

عضویت در تیم های مختلف

در ۱۱ سالگی برای اولین بار پیراهن تیم فریاد را که مخصوص بچه های محله قره دینک بود بر تن کرد و در ادامه در تیم های مختلف از جمله ائل سون، پاس، فجر سپاه، پیام پیکان در اردبیل و در تهران بانک ملی و اکباتان و بینس عضویت داشته است.

اولین مربی

پرویز آفتابی در سال ۱۳۸۰ از دنیای فوتبال در قامت بازیکن خداحافظی کرد. اولین مربی اش داود حسنی فرد بود. داودآقا یک چهره دوست داشتنی و یک مربی کاربلد بود که به فوتبال اردبیل خدمات قابل توجهی کرده است.

داودآقا در فوتبال اردبیل از یک جایگاه و موقعیت خاص بهره می برد و روی این اصل کسانی که در تیم های فوتبال با او کار کرده اند برایش حرمت خاص قائل هستند و آفتابی از این مربی نام آشنا آنچنان یاد می کند که کاملا حرمتش نسبت به وی از لحن کلامش مشخص می گردد.

فوتبال دیروز و امروز

از او در ارتباط با فوتبال دهه۵۰و ۶۰ و فرق آن با فوتبال امروز سؤال می کنم. چنین جواب می دهد:

در روزگاری که ما فوتبال بازی می کردیم تیم های زیادی در سطح شهرفعال بودند. آنها در رده های مختلف سنی تیم داشتند، مدیران کار بلد و دلسوزی اداره امور فوتبال را بر عهده می گرفتند، مربیان شایسته و کار بلدی مسئولیت فنی تیم ها را بر عهده می گرفتند، ولی شرایط فعلی فرسنگ ها با ویژگی های فوتبال زمان ما فاصله دارد.

در آن روزگاران هر تیم به عنوان یک خانواده محسوب می شد تا جائی که برای فراهم کردن مقدمات ازدواج یک بازیکن همسر مربی به خواستگاری می رفت.

دوستان صمیمی

یکی از آثار مثبت فوتبال برای من بهره بردن از دوستان صمیمی می باشد. از آن جمله می توان از تیمسار فریدون ترک حصاری، احد عروجی، پرویز حدیثی و حیدر وطن خواه نام برد.

جام فلق

جام فلق یعنی اوج شکوفایی فوتبال اردبیل. از دل این جام، اردبیل بازیکنان بزرگی به فوتبال ایران معرفی کرد. بعد از دور اول فلق بود که تنی چند از بازیکنان به تیم های خارج از اردبیل جذب شدند و حتی بازیکن بزرگی چون مرحوم بایرامی به اردی تیم ملی دعوت شد.

دلایل موفقیت فوتبال اردبیل در جام فلق از نگاه پرویز آفتابی: مدیریت بی ادعا، تواضع مدیران و بازیکنان، وجود همدلی و تعصب در جامعه فوتبالی، انتخاب های منصفانه و بدون غرض و مرض مربیان و توجه و اهمیت دادن به جوانان.

جام عقاب

جام عقاب مؤثرترین فاکتورهای موفقیت و استعداد یابی و ایجاد انگیزه در بین جوانان را داشت. در جام عقاب استارت فصل فوتبالی اردبیل زده می شد. مرحوم هوشنگ چمن آرا عاشقانه برای برپایی و استمرار این جام تلاش می کرد. مغازه هوشنگ خان رختکن داوران بود و به طور کلی این جام نمونه ای از برگزاری یک دوره مسابقه فوتبال بود.

مربیگری

از سال ۱۳۸۰ با راه انداختن مدرسه فوتبال کار مربیگری را آغاز کرد. او چهره های زیادی را کشف و تحویل فوتبال کشور داده است. کریم انصاری فرد، سجاد شهباززاده، بهزاد بایرامی، مهرداد بایرامی، حبیب هوشیار، بهمن یوسفی … از آن جمله می باشد.

او در تیم های مختلفی هم مربیگری کرده است. تیم های منتخب آموزشگاهی، جوانان پاس، منتخب اردبیل، تیم ملی ناشنوایان، منتخب ایرانیان، تیم های پایه شهرداری، فجر، پیکان، مقاومت نگهبان و نیروجوان خلخال را می توان نام برد.

خاطره فوتبالی

*همراه با تیم پاس اردبیل برای دیدارهای دوستانه به قائم شهر رفته بودم. در خوابگاه یک جسم خارجی به چشمم فرو رفت و ناراحتی شدید من را موجب گردید. نادر پرستار که از همراهان تیم بود تا صبح پیگیر وضع چشمم شد تا این که زمینه رفع ناراحتی فراهم گردید. این کار او را هرگز نمی توانم فراموش بکنم. در حالی که همه و حتی برادرم خوابیده بودند او در کنار من ماند. این گونه رفتار کردن یعنی تعهد، امانت داری و درسی برای مدیریت مطلوب تیم های ورزشی.

* اولین گلم در ورزشگاه تختی اردبیل را در دیدار پاس و عقاب روی پاس طلایی مرحوم مقصود بایرامی به ثمر رساندم. ۱۶ ساله بودم و گل زدن با پیراهن تیمی چون پاس بسیار شادی آور بود. از فرط خوشحالی پریدم به بغل مرحوم هوشنگ چمن آرا کاپیتان تیم عقاب و او هم با دست کشیدن بر سرم تشویقم کرد.

* در دهه ۷۰ تیم قوی را برای اعزام به مسابقات آماده کرده بودم که در آستانه اعزام به دلیل نبود اعتبار از فرستادن آن خودداری کردند. من قطعه ای طلا فروخته و هزینه اعزام را تأمین کردم. البته بعد از بازگشت از مسابقات هزینه های انجام یافته را پرداخت کردند.

حبیب نجفلو

تکرار نشدنی، جنتلمن، منشأ خیر، اخلاق مدار و مدیری توانا در فوتبال که خدماتش چون نگینی در فوتبال اردبیل می درخشد.

اژدر عمی

خدمتگزاری بزرگ، در دوران کودکی نماد دنبال کردن و فرار نمودن، حامی از خود گذشته فوتبال، عاشق پاس بزرگ از یاد ر فته. آن مرحوم بر گردن همه فوتبالیست های دهه ۵۰ و ۶۰ حق دارد.یادش گرامی.

عارف بزرگان

مردی تلاشگر که اگر یک دهم از اهمیتی که به فوتبال و پاس قائل بود به زندگیش توجه می کرد قضیه خیلی فرق می کرد. مرد پرتلاش و متعصبی که از گمنامان عرصه خدمت به فوتبال بود. روحش شاد.

 




گفتگوی شمع و کبریت و رابطه آن با فوتبال

شمع به کبریت گفت: از تو می ترسم، تو قاتل من هستی

کبریت گفت: از من نترس….

از ریسمانی بترس که در دل خود جای دادی!!!

این درست شرح حال فوتبال ما می باشد. اگر معتقد باشیم که فوتبال ما حال و روز خوشی نداشته و با گذشته خودش فرسنگ ها فاصله گرفته است از دیگران و از غیر فوتبالی ها و از سبز شده های یک شبه در دنیای فوتبال نباید گله مند باشیم.

عامل اصلی را باید در دل فوتبالی ها جستجو کرد. آنهایی که خود را نه یک دل و بلکه صد دل عاشق و خدمتگزار فوتبال می دانند. آنهایی که برای خود سهم قابل توجهی از فوتبال قائل هستند، افرادی که به ظاهر برای فوتبال جان می دهند و در قفا معامله های آنچنانی می کنند، آنهایی که خود را صاحب نظر و صاحب سبک در فوتبال می دانند ولی منافع آن را به چندرغاز می فروشند، افرادی که خود و میزان درآمدشان را معیاری برای حال خوب و یا بد فوتبال می دانند و افرادی که فوتبالی بودن را در کارنامه دارند ولی حاضرند گذشته خود را با پست و مقامی هر چند اندک معامله بکنند.

عامل سکون، بی تحرکی و یا حرکت رو به جلو و پیشرفت روزافزون را نه در افراد غیر فوتبالی بلکه در نزد فوتبالی ها باید جستجو کرد.

ترس از غیر فوتبالی ها برای تأثیر بیشتر در عقب ماندگی فوتبال در قبال فوتبالی هایی که به آن خیانت می کنند در درجه دوم اهمیت قرار دارد. فوتبال برای نجات از وضعیت موجود نیاز به عقب نشینی از منافع شخصی به ظاهر فوتبالی ها دارد.

 




دلنوشته فوتبالی/ تصویری از فوتبال اردبیل

رقابت های فصل جدید فوتبال ایران با شروع لیگ برتر کلید خورد. قرار بود این رقابت ها در هفته گذشته آغاز شود ولی بالا رفتن آمار مبتلایان به کرونا رقابت ها را تا 16 ابان ماه عقب انداخت.

عدم حضور تماشاگر قابت ها را از شور و حال خاص خودش دور می کند ولی به هر حال برگزاری لیگ تکلیفی است که باید انجام شود.فعلا جای شکرش باقی است که در سطح کلان یعنی در سازمان لیگ تلاش می شود که همه رقابت ها انجام شود و در استان ها نیز بسته به شرایط و توان، دوراندیشی و کارآمدی مسئولان رقابت های استانی تا به انتها و معرفی قهرمان برگزار می گردد و در استان هایی چون اردبیل با شش هفته رقابت پرونده بازی ها بسته می شود و به هر طریق ممکن قهرمان معرفی می گردد تا در امتیاز بندی معمول در ارزیابی هیئت های استانی سبد هیئت از امتیاز این بخش خالی نباشد.

تقریبا همه استان های کشور به نوعی درگیر مسابقات فوتبال در سطوح مختلف هستند. بر  اساس آئین نامه ابلاغی از سوی فدراسیون، قهرمان لیگ های استانی به عنوان نماینده استان در مسابقات لیگ دسته سه حضور می یابند. این امتیازی است که همه استان ها اعم از برخوردار و کم برخوردار از آن بهره مند هستند.

مفهوم این امر آن است که حضور یک تیم از هر استان در لیگ دسته سه معیاری برای ارزیابی توان و کارکرد هیئت ها نیست. اگر استانی در همه رده های لیگ، از برتر تا دسته سه دارای تیم باشد و در برخی از سطوح لیگ هم بیش از یک تیم داشته باشد مسئولین فوتبالش می توانند عملکرد مطلوب را مدعی باشند و گرنه حضور یک تیم در دسته سه نمی تواند دلیلی محکم  وقابل قبول برای تحول در فوتبال یک منطقه محسوب شود.

سهم اردبیل در لیگ فوتبال(بزرگسالان)

اشاره به تعداد تیم های حاضر در لیگ بزرگسالان تا حدودی می تواند بیان کننده سهم استان اردبیل از سفره گسترده فوتبال کشور باشد.

در لیگ برتر16 تیم، لیگ یک 18 تیم، لیگ دو28 تیم و لیگ سه 56 تیم حضور دارند. مجموع تیم های حاضر در این رقابت ها 118 تیم است. سهم استان اردبیل از این تعداد فقط یک تیم است. تیمی که بودنش هیچ منتی ندارد چرا که بر اساس آئین نامه قهرمان هر استان به طور مستقیم به لیگ دسته سه صعود خواهد کرد.

آیا استحقاق و شأن فوتبال اردبیل برخورداری از یک تیم در میان 118 تیم است؟ شاید توقع برخی ها از فوتبال منطقه بیشتر است و یا ممکن است باشند کسانی که این یک سهمیه را نیز برای فوتبال منطقه زیاد بدانند اما هر چه که باشد حق فوتبال اردبیل این نبوده و نخواهد بود.

طرح این موضوع امیدواریم که چون گذشته برای عزیزان دست اندرکار غیر قابل تحمل نباشد و با دستپاچگی به دنبال استخدام میرزابنویس از نقاط مختلف استان و بیان مسائل پیش پا افتاده و ایجاد گرد و خاک برای پوشش دادن واقعیت هایی به نام کم کاری و عدم توانایی بر نیایند.

بهتر است برای کم کردن زحمات و هزینه های جانبی برخی، برای چندمین بار اعلام بکنیم که نگارنده این سطور(نادر پرستار) عضو کمیته اهلیت در بحث واگذاری امتیاز تیم شهرداری بوده و در آخرین جلسه آن در کنار 12 نفر دیگر حضور داشته است.

شهرداری و شورای شهر در آن مقطع با توجه به نامه شماره 97842 مورخه 10/8/93 معاون عمران و توسعه امور شهری و روستایی وزارت کشور مصمم به واگذاری امتیاز تیم بود و کمیته اهلیت از بین سه نفر متقاضی افراد را برای تصمیم گیری با اولویت به شورا معرفی کرده است. همچنین تاکنون پنج جلد کتاب به همت نگارنده این سطور چاپ و منتشر شده و هر ارگان و نهاد و فردی که از ناشر نسبت به خرید این کتاب ها اقدام کند ربطی به نویسنده نخواهد داشت. هرچند که وظیفه همه ارگان ها و بخصوص امور فرهنگی و ورزشی است که از تألیفات و آثار منتشر شده حمایت مادی و معنوی بکند. تألیف کتاب و توزیع و فروش آن هم اگر جرم می باشد و گناه آن نیز متوجه نویسنده کتاب باشد در این ارتباط نیز حاضر به دادن تاوان خواهیم بود.

برخی ها همیشه عادت کرده اند که از خود مواظبت نکنند و متأسفانه بارها از حول حلیم به دیگ افتاده و هیچ گاه از گذشته عبرت نگرفته اند.

حربه جدید نیز در اختیار گذاشتن صورتجلسه کمیته اهلیت است که برخلاف اصول امانتداری و روال اداری مرسوم انجام می پذیرد. به هر حال همه این اقدامات نوعی چنگ انداختن به حباب روی آب است و نتیجه مطلوب و موافق میل نمی تواند بر جای بگذارد.

واقعیت های فوتبال اردبیل

کفگیر فوتبال اردبیل به ته دیگ خورده است. این را نمی توان کتمان کرد. در حاکمیت این شرایط بدون شک عوامل و پارامترهای مختلف دخیل هستند. در باب نابودی فوتبال اردبیل گرفتن یقه یک نفر و یا یک مجموعه دور از انصاف است. هر بخشی در این میان سهمی را به خود اختصاص می دهند. ممکن است مجموعه ای درصد بیشتری سهم داشته باشد. وقتی بخواهیم همه واقعیت ها را کتمان بکنیم و خود را قهرمان بلامنازع و مدیر بدون عیب و نقص معرفی نماییم اینجای کار سؤال برانگیز می شود.

اگر بپذیریم که اوضاع این رشته پرطرفدار باب میل نیست و هر بخش به اندازه خودش در ایجاد آن سهیم بوده تحلیل مسئله و رسیدن به نتیجه ای مطلوب برای غلبه بر مشکلات کاری آسان و قابل قبول خواهد بود.

با کوچکترین انتقاد زره جنگی بر تن کردن و خود را از هر اتهامی تبرئه نمودن و گناه و تقصیر وضعیت فوتبال را به گردن دیگران انداختن کاری پسندیده نیست و در این میان تأسف از آنِ کسانی است که صداقت و مردانگی خود را با دیناری معامله می کنند و حرف های دیروز خود را در مقابل امتیازی بی ارزش چون بخشیده شدن ورودی تیم و یا حکم مسئولیتی در مجموعه پس می گیرند.

امیدواریم دست اندرکاران امر و کسانی که در تعیین تکلیف مدیریتی فوتبال اردبیل دخیل هستند برای پایان دادن به وضعیت فعلی و به کار بستن چاره ای کارآمد و کارساز اندیشه بکنند.

اگر تلاش ها بر مالکیت قانون و اجرای آن در عمل و نه در حرف استوار باشد و عقل کل مآبانه با مسائل برخورد نشود و به حرف و سخن صاحب نظران و آرای منتقدان و تذکرات دلسوزانه خیرخواهان توجه گردد ایجاد تحول در وضعیت فعلی نمی تواند دور از دسترس باشد.

اگر صادقانه و بدون تعصب با واقعیات غیر قابل انکار برخورد مناسب شود و هرچه که در سطح جامعه به وضوح و روشنی قابل رویت است مورد قبول قرار گرفته و از کتمان کردن مسائل بدیهی خودداری شود و برای رفع و برطرف کردن مشکلات موجود اقدامات مناسب و مطابق با نیازهای روز انجام بپذیرد فوتبال ما می تواند نفسی تازه کند و در مسیر جدیدی برای پیشروی قرار بگیرد.

پذیرفتن به نتیجه نرسیدن سبک و سیاق اداره امور فوتبال در سال های اخیر و قابل قبول نبودن نظم و ثبات تشکیلاتی و مدیریتی و بی اثر بودن برخی نام ها در مجموعه مدیریتی حاکم و دوری کردن از اقدامات تکراری و روش های نخ نما و کلیشه ای می تواند روحی تازه در کالبد فوتبال منطقه بدمد به شرطی که کار را به دست اهلش بسپارند و از منیت ها، خودمحوری ها و منفعت طلبی ها دوری نمایند.

شرایط سخت حاکم

برای ورزش و بخصوص فوتبال شرایط موجود در بحث بیماری کووید19 مشکلی بزرگ و غیر قابل پیش بینی بوده است. از هر رشته ورزشی توقع و انتظار باید با توجه به واقعیت ها باشد. آماده کردن تیم ها و برپایی تمرینات منظم در تمامی سطوح و نمایندگان فوتبال و فوتسال استان در رقابت های قهرمانی کشور بس طاقت فرساست.

تأمین هزینه ها و امکانات مورد نیاز برای تیم هایی که باید در مسابقات قهرمانی کشور حضور پیدا بکنند در شرایط موجود همتی مضاعف را طلب می کند. بار سنگین همه این کارها بر دوش عوامل و گردانندگان تیم ها است. آن ها با دست های خالی به هر دری می زنند تا شرمنده اعضای تیم و اولیای بازیکنان نباشند و حقیقت امر کار همه آن ها قابل تحسین و لازمه تقدیر می باشد.

در کنار تلاش مسئولین تیم ها چنانچه تشکیلات فوتبالی استان برای حمایت از تیم ها و شناساندن جایگاه آن ها در رقابت های کشوری برای جامعه و مسئولین و دست اندرکاران استان دارای برنامه باشند و برای پیگیری امور مربوط از افراد شناخته شده و دارای پیشینه قابل قبول و معتقد به خدمت بی منت بهره ببرد می توان کارهای زیادی در ارتباط با رفع مشکلات و تأمین نیازها انجام داد. منتظر موفقیت تیم ها بودن و سکه درخشش به نام خود زدن و متهم کردن دیگران در زمان شکست و تبرئه مجموعه فوتبالی در چنین شرایط می تواند ظلم بزرگی در حق دست اندرکاران و فعالین عرصه تیمداری در سطح منطقه باشد.

اعضای مجمع

اعضای مجمع هیئت فوتبال استان بزرگترین و اصلی ترین مقصر در ایجاد شرایط فعلی برای این رشته به شمار می روند. وظیفه مجمع و اعضای آن جمع شدن در زیر یک سقف و رأی انداختن به صندوق و یا دست بلند کردن در ازای پیشنهادهای رئیس هیئت نیست. برای رائی که داده اند در مقابل پروردگار باید پاسخگو باشند. همه نقاط ضعف و مثبت فوتبال به پای آنها نوشته خواهد شد. عواقب همه کارهای خیر و ناصواب برای آنهاست. حضور فعال اعضای مجمع می تواند در رشد هرچه بیشتر مشکلات و ناهنجاری فوتبال بکاهد.

آیا در هشت سال گذشته اعضای مجمع به وظیفه قانونی و ذاتی خود عمل کرده اند؟ آیا حاصلی از اقدامات در رابطه با انتخاب رئیس و دیگر اعضای هیئت را مورد بررسی قرار داده اند؟ آیا شکست های متوالی نمایندگان استان در رقابت های کشوری و لیگ را آسیب شناسی کرده اند؟ آیا برای آنها صرف عضویت در مجمع و جلب نظر مساعد برخی از دوستان و هم ولایتی ها کافی است؟ آیا مایل به برنامه ریزی برای ترسیم آینده ای روشن در فوتبال برای جوانان این منطقه نیستند؟

امیدواریم که اعضای مجمع حداقل برای بررسی عملکرد سه سال اخیر هیئت فوتبال به دور از هرگونه حاشیه  و شعارها اقدام بکند و افکار عمومی را در جریان قرار بدهند.

سیمیه مازاد

اختصاص یک سهمیه علاوه بر سهمیه قانونی استان برای لیگ دسته سه برای فوتبال استان مشکل آفرین شده است.

در هر کاری اگر تکیه به قانون نباشد و سلایق شخصی و گروهی و تصمیمات آنی و گردن نهادن یه سفارش دوستان و مسئولان بر

عرف و قانون پیشی بگیرد، بروز حاشیه و ایجاد تنش حتمی خواهد بود. همان بحثی که این روزها فوتبال ما با آن دست به گریبان می باشد. ساوالان یوردوم مشگین شهر به دلیل قرار گرفتن در رده دوم جدول رقابت های به اصطلاح لیگ برتر استان معرفی به رقابت های لیگ را حق طبیعی خود می داند از طرف دیگر رئیس هیئت فوتبال این سهمیه را برای خود تلقی کرده و آن را به تیم هفتم جدول رده بندی واگذار می کند. همین اقدام کافی است که گلایه ها، تهدیدها، افشاگری ها و برخوردهای لفظی بیشتر نمود داشته باشند و در برخی از موارد نیز به حرمت ها و جایگاه ها آسیب وارد نمایند.

بیان دلایل و علل اقدام رئیس هیئت فوتبال استان می تواند از میزان و شدت حاشیه ها بکاهد. هر اقدامی که از سوی مسئولین انجام بپذیرد باید پرونده ای از دلایل و مستندات در پشت آن باشد.

اگر اعطای امتیاز حضور در لیگ سه به تیم رده هفتمی لیگ استان اقدامی بر اساس روال و مقررات می باشد رئیس هیئت می تواند با به خدمت گرفتن رسانه های دوست و همراه ، افکار عمومی را در جریان بگذارد و با شفاف سازی از گسترش حاشیه ها ممانعت نماید.

اساسنامه؛ آری یا نه

اساسنامه فدراسیون فوتبال به ابزاری برای به کرسی نشاندن اهداف و خواست های مسئولین این رشته تبدیل شده است.

هر جا که منافع ایجاب بکند به مواد مختلف این اساسنامه پناه می برند و هرجا که مواد آن را بر خلاف خواسته های خود تشخیص بدهند به آرامی و بدون سر و صدا از کنار آن عبور می کنند. این کار یعنی پشت پا زدن به صداقت و کاشتن بذر بی اعتمادی در جامعه فوتبال استان.

اصرار بر اجرای مواد مربوط به تأیید پنج سال سابقه مدیریت کاندیداهای ریاست هیئت و سپر کردن آن در مقابل منتقدان و بی اعتنا بودن به شرایط احراز اعضای هیئت رئیسه و نائب رئیس بانوان و دبیرهیئت نمونه های یک بام و دو هوای پایبندی به اساسنامه محسوب می شود.

کلام آخر

شفافیت در هر امری یکی از ضروریات می باشد. اگر شفافیت نباشد همه چیز نامعلوم شده سره از ناسره شناخته نمی شود و فرق دوغ و دوشاب معلوم نخواهد شد.

اگر شفافیت نباشد زمینه تولد فساد فراهم می شود. اگر شفافیت نباشد امکان تشخیص افراد خودخواه از متواضع و سالم از فاسد میسر نمی شود.

 




تقویت و انسجام آثار فاخر شعر عاشورایی ضروری است

سوگواره منطقه ای شعر ترکی عاشورایی با معرفی نفرات برگزیده به کار خود پایان داد

به گزارش روابط عمومی حوز هنری اردبیل، امیر رجبی در اختتامیه سوگواره منطقه‌ای شعر ترکی عاشورایی با تاکید بر لزوم تقویت اشعار و تولید آثار قوی اظهار کرد: اشعار عاشورایی اساس کار مداحی بوده و تقویت و انسجام آثار فاخر این هنر اصیل مذهبی باید مورد توجه قرار گیرد.

وی افزود: فراخوان سوگواره منطقه‌ای شعر ترکی عاشورایی در ابتدای ماه محرم در استان‌های اردبیل، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و زنجان اطلاع رسانی شد که شاعران، ۱۹۳ اثر را به دبیرخانه ارسال کردند.

رییس حوزه هنری استان اردبیل از سطح کیفی بالای این سوگواره خبر داد و بیان کرد: به اذعان هیأت داوران، آثار ارسالی به سوگواره از سطح کیفی بالایی برخوردار بوده که این، کار داوران را برای انتخاب آثار برتر سخت کرده بود.

رییس حوزه هنری استان، هدف از برگزاری این سوگواره را تشویق شعرای عاشورایی و ایجاد زمینه برای تقویت قالب و محتوای اشعار عنوان کرد و افزود: استمرار این سوگواره در ایام و مناسبت‌های مختلف باعث جذب علاقمندان به سمت ارزش‌ها و آموزه‌های دینی خواهد شد.

رجبی شعر را پایه و اساس مداحی عنوان کرد و گفت: اگر شعر قوی باشد مداحی از اثرگذاری بالایی برخوردار خواهد بود.

رییس حوزه هنری استان، با تاکید بر ارائه اشعار صحیح و بیان درست مقتل‌ها و تاریخ عاشورا، گفت: نباید تحریف‌ها در قالب برخی اشعار وارد حیطه مداحی شود چرا که تغییر اذهان عمومی را سبب شده و انحطاط فرهنگی ایجاد می‌کند.

بصیرت یاران اباعبدالله الحسین(ع) الگوی ولایت مداری برای جوامع اسلامی است

حجت‌الاسلام مهدی ستوده، مدیر کل اوقاف و امور خیریه استان اردبیل نیز در اختتامیه این سوگواره عاشورایی گفت: عایدات وقف برای چاپ کتاب و احداث کتابخانه‌های عاشورایی استفاده و از پژوهش‌های حوزه اشعار عاشورایی حمایت می‌شود.

مهدی ستوده با اشاره به اهمیت شعر آئینی در مداحی و مرثیه سرایی، این اشعار را صادقانه‌ترین شعر و خالصانه‌ترین نوع آن عنوان کرد و گفت: اشعار آئینی آگاهانه و بعضاً فطری از درون شعر شاعر آئینی در قالب کلماتی موزون بر می‌خیزد و زمانی جلوه گر می‌شود که روحی لطیف و غنی آن را می‌سراید.

وی ضمن ابراز خرسندی از برپایی این برنامه‌های فرهنگی و دینی، زبان شعر و هنر را بهترین روش برای ترویج و تبلیغ مفاهیم ناب عاشورا در بین جوانان عنوان کرد و بر توسعه این برنامه‌ها در سطح وسیعی از جامعه تاکید کرد.

مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان در بخش دیگری از سخنانش به نقش بصیرت در قیام عاشورا اشاره کرد و اذعان داشت: در واقعه کربلا، خیمه گاه لشکر امام حسین(ع) محل اجتماع افرادی بصیر و آگاه بود که با نقش آفرینی بی نظیر خود در دفاع از حریم ولایت در راستای حفظ ارزش‌های دینی، تا ابد در تاریخ اسلام ماندگار شده و الگوی آزادگان جهان شدند.

وی عدم بصیرت جامعه نسبت به شناخت حاکم عادل و ظالم را سبب بروز منکرات دانست و افزود: نبود آگاهی و شناخت باعث تباهی در جوامع انسانی می‌شود.

ستوده، وقایع و حوادث تاریخی را ره آورد سه عامل قدرت، ثروت و شهوت دانست و بیان داشت: در گذشته اقوام و ملل مختلف در مواجهه با این عوامل مورد حمله قرار گرفته و جنگ‌های بسیاری با منشأ این عوامل اتفاق افتاده است.

رونمایی از آثار موسیقی مذهبی و عاشورایی

گفتنی است؛ در این مراسم دو اثر در قالب موسیقی مذهبی و عاشورایی با عناوین آلبوم موسیقی «قانلی پرچم» که شامل نواهای ماندگار عاشورایی قدیمی اردبیل از مداحی و شاه بیت خوانی که بازخوانی شده و دیگری قطعه ویژه اربعین با عنوان «یارالی قارداش» با صدای افشار مؤذن زاده و نی نوازی سیدحسن مرتضوی و تنظیم منصور کریمی رونمایی شد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری استان اردبیل، این اختتامیه روز سه‌شنبه ۲۲ مهر ماه ۱۳۹۹ با حضور حجت‌الاسلام مهدی ستوده مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان، محمد سیمزاری مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری، امیر رجبی رییس حوزه هنری استان، صالح زارعی و معین‌الدین اسدی معاونین سپاه حضرت عباس(ع)، حجت‌الاسلام سیدمحسن محسنی معاون تبلیغات اسلامی استان، عاطف محمدنژاد رییس سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری اردبیل و جمعی از شاعران و مادحان حسینی در امامزاده صالح(ع) برگزار شد.

معرفی و تجلیل از نفرات برتر سوگواره

داوران این سوگواره، اساتید شعر آئینی استان غلامرضا هادی، کاظم نظری بقا و مهدی میرزا رسول‌زاده بودند که پس از تجمیع آرا و اعلام نتایج، ۳ نفر با اسامی وفا منافی، روزبه صمدی و امیر رستم نژاد از اردبیل به عنوان نفرات اول تا سوم و قادر ایمانزاده ، محمدرضا قربانی از آذربایجان غربی، سعید اقبالی، علاءالدین اشرفی، امیر رسولی از زنجان و شهرام از علیزاده اردبیل به عنوان برگزیدگان تقدیری انتخاب و با اهدای لوح سپاس و هدایایی از آنان تجلیل شد.

گفتنی است سوگواره منطقه‌ای شعر ترکی عاشورایی به همت حوزه هنری استان اردبیل و مشارکت اوقاف و امور خیریه، تبلیغات اسلامی، سازمان فرهنگی، ورزشی شهرداری، سپاه حضرت عباس(ع) و صدا و سیمای مرکز اردبیل برگزار شد.

 




همت دست اندرکاران کارخانه توپ بتا برای تولید توپ های بوچیا

فعالیت کارخانه توپ بتا سرمایه ای برای ورزش محسوب می شود و تلاش دست اندرکاران آن برای تأمین نیاز هیئت های ورزشی و بخصوص فدراسیون جانبازان و معلولین ستودنی است.

سید شروین اسبقیان رئیس فدراسیون جانبازان و معلولین در بازدید از کارخانه توپ بتا با علام مطلب بالا افزود: بر اساس مذاکرات انجام یافته قرار است تا دو هفته انده توپ بوچیا با استانداردهای جهانی در این واحد تولید شود.

او اظهار کرد: بدلیل اهمیت این رشته برای فدراسیون، تولیدات داخلی توپ بوچیا برای ما بسیار حائز اهمیت است.

اسبقیان ادامه داد: بدیهی است که در تمام سطح کشور، درخواست توپ بوچیا از طرف هیات ها وجود دارد و بدلیل تحریم و مشکلات واردات ما فرصت بزرگی برای کارخانه های تولیدات داخل است که با تولیدات عالی خود، زمینه صادرات را برای این محصول فراهم آورند.

بوچیا نوعی ورزش ویژه معلولان جسمی حرکتی است که به سه صورت انفرادی، دونفره و تیمی برگزار می‌شود.

همچنین محمد رضا داورزنی ریس فدراسیون والیبال در بازدید از این واحد بر لزوم حمایت از تجهیزات و وسایل مرزشی تولید داخل تأکید کرد.

او افزود: این کارخانه، کار بسیار شاخصی است که در استان اردبیل انجام گرفته است و اگر حمایت های جدی از طرف فدراسیون والیبال و سایر مسئولین صورت پذیرد، امیدواریم بتوانیم این نشان تجاری را در کشور نهادینه کنیم .

او تصریح کرد: توپ های تولیدی این کارخانه می توانند به جای تولیدات کشور های چین ، تایلند و دیگر کشورها در داخل کشور استفاده شود.

او ادامه داد: امیدواریم بتوانیم این نشان تجاری را تبدیل به نشان تجاری بین المللی کنیم و تاییدیه های فدراسیون جهانی را دریافت کنیم و البته این کار نیاز به رایزنی دارد که بخش های مختلف کشور حتی رایزنی های فرهنگی ، اقتصادی سفارتخانه ها نیز باید کمک حال ما باشند.

 




تشریح روند ثبت ملی پادگان اردبیل

معاون میراث فرهنگی استان روند ثبت ملی پادگان اردبیل را تشریح کرد

معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان اردبیل گفت: با طی تمامی مراحل ثبت ملی یک اثر، پادگان اردبیل در فهرست آثار ملی قرار گرفت.

کریم لطفی با تبریک ثبت ملی پادگان اردبیل افزود: در راستای حفظ ارزش‌های هشت سال دفاع مقدس و گرامیداشت یاد و خاطره شهدای این دوران، پادگان اردبیل که بنایی با قدمت نزدیک به صد سال است، با تهیه پرونده ثبتی، در فهرست آثار ملی قرار گرفت.

وی با اشاره به روند ثبت ملی این اثر گفت: ثبت ملی یک اثر به منظور حفاظت، حراست و نظارت دولت بر این آثار و بناها انجام می‌شود که در راستای این مهم لازم است یک اثر تاریخی توسط کارشناس در فرمت خاص شامل تاریخ، تصاویر، گزارش، توصیف اثر، نقشه‌ها و عکس و غیره تهیه شود.

وی افزودپس از تکمیل اطلاعات، پرونده و مستندات در شورای ثبت استان که در محل معاونت میراث‌فرهنگی اداره‌کل میراث‌فرهنگی استان تشکیل می‌شود و کمیته ثبت متشکل از مدیرکل، معاون میراث‌فرهنگی و کارشناسان ثبت است، بررسی می‌شود.

لطفی در ادامه گفت: بحث و رای‌گیری برای تشخیص ثبتی بودن یک اثر در این شورا انجام و با توافق لازم، با امضای تمامی اعضا برای ادامه روند ثبت به وزارت میراث‌فرهنگی ارسال می‌شود تا در زمینه ثبت ملی آن اقدام شود.

وی عنوان کرد: پس از گذراندن این روند، توسط وزارت میراث‌فرهنگی از مدیرکل و معاون میراث‌فرهنگی استان و کارشناس پرونده دعوت می‌شود تا پرونده در اداره‌کل ثبت آثار کشور و تشکیل شورا با حضور داوران بررسی و اثر ثبت می‌شود.

معاون میراث‌فرهنگی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان اردبیل افزود: پادگان اردبیل نیز با پیمودن تمامی این مراحل و با توجه به اهمیت تاریخی و فرهنگی آن با پیگیری و پیشنهاد اداره‌کل میراث‌فرهنگی استان، در وزارت متبوع به ثبت ملی رسید و در زمینه تعیین حریم و عرصه آن نیز اقدام می‌شود.

وی با تبریک این اتفاق بزرگ برای استان به آیت‌الله سیدحسن عاملی نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اردبیل، استاندار اردبیل، مدیرکل میراث‌فرهنگی استان و همکاران تلاشگر این اداره‌کل، جامعه شهرسازان اردبیل، سازمان‌های مردم‌نهاد، جامعه فرهنگ‌دوست دانشگاه‌ها و مراکز فرهنگی و هنری و به‌ویژه مردم شریف استان گفت: تلاش و جدیت بر فراهم‌سازی بازدید مردم و گردشگران از این اثر است که در این زمینه هدفگذاری‌های اساسی انجام می‌شود.

 




تلاش نیکزاد برای تعیین تکلیف ورزشگاه علی دایی

بازدید علی نیکزاد از ورزشگاه علی دایی و طرح بحث قدیمی و تکراری لزوم آماده سازی و تحویل نهایی آن داغ دل دوستداران ورزش منطقه را تازه کرد.

پروژه ای که آبان ماه سال 1371 کلنگ زنی شده و در سال 1387 فاز اول آن شامل زمین چمن و سکوی تماشاگران مورد بهره برداری قرار گرفته با گذشت بیش از 28 سال همچنان در دریایی از مشکلات دست و پا می زند.

از سال  1388 این پروژه به حال خود رها شده و برای تکمیل و تحویل نهایی آن کوچک ترین قدمی برداشته نشده است.

مسئولینی که از سال 1388 تاکنون در استان و ورزش آن مسئولیت داشته اند چرا در قبال آن حساسیت به خرج نداده اند و با کم لطفی تمام، از بین رفتن و استهلاک سرمایه ای عظیم را به نظاره نشسته اند؟

به راستی در سال های یاد شده نمایندگان مردم در مورد این ورزشگاه چه اقداماتی انجام داده اند؟ وقتی حرف از ورزش باشد و پای انتخابات در میان باشد همه طرفدار دوآتشه ورزش می شوند، چنان رفتار می کند که گویا عاشق تر، واله تر و تیفوسی تر از آن ها برای ورزش وجود ندارد، حتی عکس با ورزشکاران را نیز برای خود افتخار قلمداد می کنند ولی وقتی به هدف می رسند همه چیز را فراموش می کنند و شاید در موقع انتخابات هیئت های ورزشی و یا تغییرات مدیریتی به یاد ورزش می افتند و دستی از عنایت و مرحمت بر سر آن می کشند.

به هر حال تاریخ از آن مسئولینی که نزدیک به 10 سال فکری به حال ورزشگاه نکردند به نیکی یاد نخواهد کرد.

هنوز از یادها نرفته است که در آستانه انتخابات مجلس یازدهم برای ورزشگاه دایه های مهربان تر از مادر زیادی ظهور کردند، کسانی که در 10 سال گذشته روزه سکوت گرفته بودند به یکباره طرفدار ورزش و مجموعه ورزشی علی دایی شدند و در موردش حرف ها زدند و مطلب ها نوشتند.

به هر حال امیدواریم که این بار حداقل بازدیدها و وعده ها به نتیجه برسند و تکلیف آن را روشن بکنند.

پیگیری های علی نیکزاد در دو ماه گذشته در ارتباط با ورزشگاه علی دایی امیدواری بری تعیین تکلیف نهایی آن را زیاد می کند.

نیکزاد می تواند گره این پروژه را باز بکند. در ایام انتخابات نیکزاد قول به سامان رساندن مجوعه را داده بود. بازدیدهای میدانی و دعوت از مسئولین مربوطه از وزارت ورزش و جوانان نشانی از اراده نیکزاد برای عمل کردن به یک وعده انتخاباتی دارد.

 




فرش قرمز مسابقات استانی برای شهرداری اردبیل

تیم فوتبال شهرداری اردبیل در سه هفته مانده به پایان رقابت های لیگ دسته سه سقوط به رقابت های استانی را حتمی کرد و بدین ترتیب پرونده یکی از ریشه دارترین تیم های فوتبال منطقه بسته شد.

این تیم عشق هواداران فوتبال اردبیل بود. شهرداری یادگاری از دوران خوش فوبال بود. شهرداری یادآور خاطرات تلخ و شیرین فوتبال از دهه 60 تاکنون بود.

شهرداری در حیات خود دوران پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. توجه به این تیم بعد از بازگشت دوباره به آغوش شهرداری که در سال 89 و به همت اکبر نیکزاد شهردار وقت انجام پذیرفت، بیشتر شد.

عوامل مختلف در سال های اخیر دست به دست هم دادند و برای این تیم مردمی روزهای غم انگیز و تأسف آوری را رقم زدند.

وقتی در فصل 95-94 پس از دو فصل حضور در دسته یک به دسته دو سقو کرد اصرار شهردار برای واگذاری امتیاز و حمایت شورا از شهردار، تیم را وارد بحران تازه ای کرد و از آن تاریخ تیم در سراشیبی سقوط قرار گرفت و روزهای خوبی را در عرصه فوتبال تجربه نکرد.

شهرداری شناسنامه فوتبال اردبیل است. حال که تیم به رقابت های استانی سقوط کرده است تلاش عده ای برای توجیه رفتارها و عملکردها و به نوعی تبرئه کردن ها آغاز می شود.

در شرایط فعلی آن چه برای تماشاگر و دوستدار فوتبال و علاقه مند به تیم شهرداری مهم است از هم پاشیده شدن تیم و بسته شدن پرونده آن می باشد.

عزیزانی که در واگذاری تیم در شورا بدون نظرخواهی، سفته را جایگزین ضمانت نامه بانکی کردند و آن هایی که هر روز حرفی تازه بر زبان راندند و بر سر قول و قرارها و حرف ها ایستادگی نکردند و کسانی که نتوانستند علی رغم ادعاها ازتیم دل بکنند، آنهایی که قراردادهای میلیونی امضاء کردند و بیشتر از استحقاق و حقشان گرفتند و در آخر طلبکار هم شدند، آن هایی که زیر پای مربیان غیر بومی را خالی کردند و راه را برای سکانداری شان هموار نمودند، آن هایی که برای بودن در کنار تیم زمین و زمان را واسطه می کردند و منافع شخصی را به منافع تیم ترجیح می دادند و آن هایی که خود را مالک و صاحب و همه کاره تیم دانسته و به هیچ عنوان برای دل کندن از آن راضی نمی شدند در بحث سقوط و نابودی تیم می توانند سهیم باشند.

شهرداری در سال های اخیر کاملا مورد بی مهری مسئولان قرار گرفت. از شورای شهر گرفته تا فرماندار اردبیل و استاندار استان.

در روزهایی که تیم بیش از 12 هزار تماشاگر را به استادیوم جذب می کرد  فرماندار وقت در جایگاه برای تماشای مسابقات حضور پیدا می کرد ولی وقتی سقوطش حتمی شد رفت و تیم را فراموش کرد و دیگر در ورزشگاه تختی مشاهده نشد و خدابخش استاندار وقت که حسرت به دل ماندیم تا برای یک بار از فوتبال سخن بگوید و به تیم و بازیکنانش روحیه بدهد.

شهرداری با وضعیتی که حاکم است احتمال حضورش در لیگ استانی نیز وجود ندارد. باید دعا کرد که شهرداری ورزش دوست و فوتبال بلد برای شهر انتخاب شود تا شاید گرهی از گره های این تیم را بگشاید.

راستی آن دسته از اعضای شورای شهر که خود را فوتبالی می دانند و از پیشقراولان برافراشتن پرچم مخالفت با تیمداری شهرداری بودند الآن در چه حالی هستند؟ از این که بعد از چهار سال پروژه بر  زمین زدن فوتبال شهرداری به نتیجه رسیده خوشحال هستند؟ آن هایی که از سفره گسترده تیم متنعم شدند و قراردادهای آن چنانی بستند و در تیم حاشیه ایجاد کردند الآن با وجدان راحت سر بر بالین می گذارند؟ و آن هایی که ساز برکناری مربیانی چون دینورزاده و ربیعی را کوک کردند و نامردانه در این راه گام گذاشتند در حال حاضر احساس شرمندگی نمی کنند؟

 

 




رویاهای گارد ۲۵ ساله ایرانی در بسکتبال آلمان

ملی پوش بسکتبال ایران در دومین تجربه خارجی خود حدود سه هفته دیگر راهی آلمان می شود.

بهنام یخچالی جوان خوش آتیه بسکتبال ایران که به تازگی 25 سالگی را پشت سر گذاشته، این روزها تمرینات خود را برای حضور در لیگ آلمان پیگیری می کند.

“روستوک سی ولوز”تیم جدید بهنام با قراردادن این پیام در خروجی سایت خود مشتاقانه منتظر بازیکن ایرانی خود است: «این امضای قرارداد باید سوپرایزی برای هواداران  سی‌ولوز باشد، یخچالی بهترین گارد بسکتبال آسیا است که برای فصل آینده برای همشهریان دریای بالتیک بازی می‌کند.» فدراسیون بسکتبال گفت و گویی را با بهنام یخچالی ترتیب داده که ماحصل آن در ادامه آمده است:

*به عنوان اولین بسکتبالیست ایرانی وارد لیگ آلمان شدی.

بله و البته از این موضوع خوشحالم. پیش از این تجربه حضوردر لیگ چین را هم داشتم. در چین بازیکنان ایرانی حضور داشتند اما در لیگ آلمان نه. با دوستانم مشورت کردم و با کمک آیدین دیانت مدیر برنامه هایم تصمیم گرفتم در آلمان بازی کنم.  به هر حال مشتاقانه منتظرم شرایط جدید رو تجربه کنم.

*حضورت در لیگ آلمان مطمئنا می تواند بسکتبال ایران را به آلمان و اروپا معرفی کند.

بله. البته المپیک میدان بسیار خوبی بود تا بازیکنان ایرانی خودشان را نشان بدهند که این اتفاق رخ نداد. حالا که شرایط برای من فراهم شده تا در لیگ های خارجی بازی کنم. تمام تلاش خود را به کار می گیرم تا نظر دنیا را نسبت به بسکتبال ایران تغییر دهم تا همه بدانند چه استعدادهای فوق العاده ای در ایران هستند.

*فکر می کنی بعد از حضورت در آلمان پای بازیکنان دیگری هم به لیگ های اروپایی باز شود؟

بائرمن (سرمربی پیشین تیم ملی بسکتبال ایران و سرمربی فعلی تیم روستوک) درباره ایران با من صحبت کرد. او به این موضوع اشاره کرد که به دلیل تبلیغات منفی ذهنیتی خوبی نسبت به ایران وجود ندارد اما فقط کسانی که به ایران آمده اند و در این کشور کار کرده اند متوجه دروغ بودن این تبلیغات خواهند شد. من هم در آلمان حضور پیدا می کنم و ثابت می کنم ایران با آن چه که تصور می کنند تفاوت دارد و بازیکنان ایرانی لایق بازی در میادین بزرگ هستند.

*درباره تیم جدیدت بگو؟ استقبال گرمی از شما شد.

لیگ آلمان در چند سطح برگزار می شود. تعداد تیم های حاضر در این لیگ ها بالا و سهمیه جذب خارجی ها بیشتر است. تیم جدیدم به شهر روستوک تعلق دارد که یکی از شهرهای شمالی آلمان است. خوشبختانه بعد از انتشار خبر پیوستنم به این تیم با استقبال گرم هواداران و باشگاه روبرو شدم.

*تجربه کار با بائرمن را قبلا هم داشتید؟ درباره همکاری مجدد با این مربی آلمانی بگویید؟

بله تجربه چندین سال همکاری با بائرمن در تیم ملی را دارم. شناختی که از گذشته از این مربی دارم و شناختی که او از من دارد کمک زیادی به من خواهد کرد و به نفع من خواهد بود. اگر هیچ آشنایی با او نداشتم آن هم در فضای جدید اوضاع کمی سخت می شد.

*از تجربه ات در لیگ چین بگو؟ فکر می کنی این تجربه لیگ چین چه اندازه می تواند در تیم جدیدت به تو کمک کند؟

شرایط در چین متفاوت بود چون اولین باری بود که خارج از ایران بازی می کردم و کمی طول کشید تا خودم را با شرایط وقف دهم. البته در چین بازی های پیش فصل برگزار می شود که کمک زیادی به آمادگی بازیکنان می کند. مطمئنا شرایط لیگ آلمان متفاوت است.

*در این وضعیت کرونایی تمرین کردی؟

بله. دو سه ماهی است که پرفشار تمرین می کنم تا به آمادگی مدنظر خودم برسم. احتمالا سه هفته دیگر ایران را ترک می کنم تا  به تمرینات پیش فصل برسم.

*لیگ آلمان در حال حاضر چه وضعیتی دارد؟  تاریخ احتمالی برگزاری مسابقات اعلام شده ؟

لیگ آلمان درشرایط  کرونا تنها کشوری بود که لیگ برتر خود را متوقف نکرد به دلیل این که توانستند کرونا را کنترل کردند. طبق اطلاع من این لیگ از اواسط مهر برگزار می شود تقریبا مصادف با آغاز لیگ ایران. حتی به این نکته اشاره کرده اند که این دیدارها با حضور تماشاگران برگزار می شود اما هنوز چیزی مشخص نیست.

 




اردبیل و کارآموزی مدیران صفر کیلومتر

استان اردبیل محلی برای کارآموزی مدیران بی تجربه و فاقد رزومه و پیشینه مدیریتی نیست.

این جدید ترین اظهار نظر علی نیکزاد نماینده مردم منطقه در مجلس شورای اسلامی در رابطه با به کارگیری نیروهای غیر بومی در بخش مدیریت ادارات کل استان می باشد

در دو ماه اخیر بارها از زبان نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی صحبت هایی مبنی بر لزوم به کارگیری مدیران بومی و ممانعت از انتصاب افراد غیر بومی بدون سابقه مدیریتی شنیده شده است. در هر مقطعی که نظر نمایندگان حول این محور از سرعت بیشتر برخوردار شده و مسئله در قالب کلمات و جملاتی  بیان شده است به فاصله چند روز از سوی مسئولین استان و کشور برخلاف این نظرها رفتار و انتصاب مدیر غیر بومی با کم ترین سابقه مدیریت در سطح استان را شاهد شده ایم.

علی نیکزاد بارها در مصاحبه ها و برنامه زنده اینستاگرامی به این مسئله اشاره کرده و در آخرین برنامه خود به صراحت در قبال انتصاب مدیران غیر بومی موضعگیری کرد و به صدور حکم مدیریت به افراد بدون سابقه مدیریت کلان اعتراض نمود.

سیدکاظم موسوی دیگر نماینده مردم اردبیل، نیر، نمین و سرعین نیز در مصاحبه ای اعلام کرده بود که مدیران غیر بومی استان به آرامی باید نسبت به بستن چمدان ها و خداحافظی از منطقه اقدام نمایند.

چند صباحی از این اضهارات نگذشته، مدیر غیر بومی دیگری برای یکی از ادارات کل منصوب شد و نقش نمایندگان و چگونگی همراهی مسئولین به خواست و نظر آنها بیشتر چهره خود را نشان داد.

نیکزاد در بخشی دیگر از ارتباط زنده اینستاگرامی پنجشنبه شب در مورد ارتباط با سپردن مسئولیت در ادارات شهرهای اردبیل، نمین، نیر و سرعین به غیر بومی ها( حتی افراد بومی استان و غیر بومی شهرستان) اعتراض کرد و از فرمانداران خواست که در بحث انتصابات به این مورد توجه بکنند.

می گویند سالی که نکوست از بهارش پیداست. به نظر می رسد بر خلاف نظر خیلی ها نه تنها چمدان های مدیران غیر بومی همچنان باز خواهد بود بلکه بر تعداد آنها نیز ممکن است افزوده شود. آیا بهتر نیست که بیشتر از این در رابطه مدیران غیر بومی بحث نشود!