قرارداد ویلموتس و نقش وزیر ورزش و جوانان و مرکز تجاری فرهنگی ایران و هلند در این ماجرا به بحث گسترده در محافل ورزشی و فوتبالی تبدیل شده است.

به دنبال افشاگری تاج رئیس سابق فدراسیون فوتبال در یک برنامه تلویزیونی و ادعای وی مبنی بر معرفی ویلموتس توسط وزیر ورزش بر مبنای نامه مرکز تجاری و فرهنگی ایران و هلند موارد مطرح در مورد این مربی بلژیکی در مسیر تازه ای قرار گرفته است.

مرکز تجاری و فرهنگی ایران و هلند که سه گزینه برای تصدی سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران به وزارت ورزش و جوانان پیشنهاد داده است دارای چه تخصصی و چه فعالیتی در این ارتباط می باشد که به خود اجازه دخالت در این امور داده و وزیر نیز با قبول نوشته های آن ها، نامه مربوطه را به فدراسیون فوتبال ارجاع داده است؟

تاریخچه مرکز تجاری فرهنگی ایران و هلند نشان می دهد که این مرکز در شهریور ماه سال 1395ر و همزمان با مسافرت سلطانی فر معاون وقت رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی به کشور هلند افتتاح شده است.

فعالیت این مرکز بیشتردر سه شاخه اصلی شامل مرکز تجاری ایران و هلند، مرکز فرهنگی ایران و هلند و نمایشگاه و فروشگاه صنایع دستی متمرکز است و بر اساس بررسی های انجام یافته در مورد ورزش این مرکز تنها برگزاری تورهای ورزشی در وظایف مهم اش گنجانده شده است.

مدیریت این مرکز را نیز که در حال حاضر در یک ساختمان سه طبقه در شهر لایوردروپ هلند مستقر می باشد یک فعال صادرات صنایع دستی به نام مازیار تشکری بیمجانی است.

با شرح مختصری که از وظایف و چگونگی تشکیل این مرکز بیان شد آیا طرح سؤالی مبنی بر چگونگی دخالت آنها در انتخاب سرمربی تیم ملی قابل توجیه نیست؟ اصلا چرا باید وزیر ورزش و جوانان نامه یک تاجر صنایع دستی را در مورد پیشنهاد سرمربی تیم ملی فوتبال بپذیرد و آن را جهت بررسی به فدراسیون فوتبال ارجاع بدهد.

به نظر می رسد که ضرورت دارد وزیر ورزش و جوانان در مورد ادعاهای تاج شفاف سازی بکنند. تاج با مطرح کردن این مسئله و قرار دادن وزیر ورزش و جوانان در نوک حملات می خواهد با منحرف کردن افکار عمومی از چگونگی عقد قرارداد با این مربی بلژیکی، خود و دوستان و یاران همیشگی اش را از گناه بزرگی که اتفاق افتاده تبرئه بکند و توپ را تمام و کمال در میدان وزارت ورزش و جوانان و وزیر آن بیندازد.

تاج اگر در کشیدن پای وزیر به قضیه ویلموتس صادق است می بایست به چگونگی قرارداد منعقده و امتیاز های مختلف داده شده به ویلموتس نیز پاسخگو باشد. آیا گنجاندن بندهای مختلف در قرارداد نیز حاصلی از سفارش ها و تأکیدهای وزیر ورزش بوده یا آنها حاصلی از ابتکارات و هوش سرشار فدراسیونی هاست؟

وقتی قرارداد مربی بلژیکی مورد بررسی قرار بگیرد نکاتی در آن وجود دارد که می توانند ضرری میلیاردی به فوتبال ایران اسلامی وارد نمایند. اگر فدراسیون فوتبال در پرونده مطرح شده در فیفا محکوم گردد محتویات قرارداد نشان دهنده وارد شدن میلیاردها تومان ضرر وزیان به بیت المال می باشد.

در قرارداد مارک ویلموتس آمده است که فدراسیون فوتبال ایران موظف است برای هر سال مبلغ ۲ میلیون و ۲۵۰ هزار یورو خالص را به وی پرداخت کند. براساس این قرارداد مبلغ کل دریافتی ویلموتس از فدراسیون فوتبال ایران تا پایان جام جهانی ۲۰۲۲ قطر ۷ میلیون و ۸۷۵ هزار یورو خالص است که باید به صورت سالانه و هر سه ماه یک قسط به این مربی بلژیکی پرداخت شود.

نکته دیگر در قرارداد سرمربی تیم ملی این است که مالیات آن برعهده فدراسیون فوتبال است و این فدراسیون باید اسناد و مدارک کامل پرداخت مالیات را به مارک ویلموتس ارائه دهد!

در این قرارداد اشاره شده است که علاوه بر حقوق، فدراسیون فوتبال متعهد می‌شود که مبالغی را به عنوان پاداش به سرمربی تیم ملی پرداخت نماید. در تبصره یک این قرارداد آمده است که مبلغ ۶ هزار یورو بابت هر برد و مبلغ ۳ هزار یورو بابت هر تساوی در راه رسیدن به جام جهانی ۲۰۲۲ به سرمربی تیم ملی پرداخت می‌گردد. جالب اینکه قید شده است که مبلغ فوق می‌بایست قبل از مسابقه رسمی بعدی پرداخت گردد.

در تبصره دو این بخش هم آمده است که فدراسیون فوتبال می‌بایست ۱۰ درصد از مبالغ دریافتی از فیفا را به سرمربی تیم ملی ایران پرداخت نماید. در تبصره سه این بخش آمده است که در ایام جام جهانی، فدراسیون می‌بایست ۱۰ درصد پاداش‌های پرداختی فیفا را در همان ایام به سرمربی تیم ملی پرداخت نماید!

ضمن اینکه دستیاران سرمربی تیم ملی هم به طور جداگانه با فدراسیون فوتبال قرارداد امضا خواهند کرد و هر کدام مبلغ قراردادشان را به صورت جدا دریافت خواهند کرد.

حال تاج باید در کنار مطرح کردن نامه مرکز تجاری فرهنگی ایران و هلند و دستور وزیر ورزش و جوانان در هامش این نامه به شاهکاری به نام بندهای مختلف قرارداد اشاره می کرد و می گفت که چه کسانی در عقد چنین قرارداد شرم آور مؤثر بوده اند.

مطمئنا افکار عمومی و دوستداران فوتبال ایران اسلامی با یک برنامه و علم کردن یک نامه همه تقصیرها را به گردن وزارت ورزش و جوانان نمی اندازند. چرا که تاج و دوستان وی مقصر اصلی در عقد قراداد و ذکر بندهای تعهد آور آنچنانی هستند.

اگر فدراسیون جمهوری اسلامی ایران در پرونده ویلموتس محکوم شود جریمه و غرامت در نظر گرفته شده نباید از بیت المال پرداخت شود. کسانی که با هزینه بیت المال مسافرت ها رفته و در عقد قرارداد این چنینی مؤثر شده اند باید به پرداخت غرامت محکوم بشوند. در این راه تاج، دوستان وی و به طور کلی کسانی که در استان ها و جامعه فوتبال و ورزش سنگ تاج ها و کفاشیان ها را به سینه زده و با رأی خود زمینه هرچه بیشتر حضور این قبیل افراد در فوتبال را فراهم کرده اند در زمره واردکنندگان خسارت به بیت المال می توانند قرار بگیرند.

فضای سیاسی اردبیل در روزهای اخیر تحت تأثیر انتخابات هیئت رئیسه یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی قرار گرفت و حرف و حدیث هایی در ارتباط با نقش نمایندگان استان در این موضوع مطرح گردید.

مهم ترین مسئله درمورد نمایندگان مردم استان بحث وحدت آنها می باشد. سال هاست که وحدت و یک رنگی نمایندگان بدون در نظر گرفتن دلبستگی های سیاسی یکی از آرزوهای مردم و دوستداران پیشرفت و توسعه استان بوده و هست.

همیشه و در آغاز به کار دوره های مختلف، لزوم وحدت نمایندگان را فعالین سیاسی مطرح کرده و متأسفانه تاکنون نتیجه مثبتی به دست نیامده است ولی برای دوره یازدهم امیدواری ها زیاد است.

به نظر می رسد اگر وحدت و یک دلی نمایندگان مردم استان در دوره جاری محقق نشود ظلم مضاعفی در حق مردم استان اعمال می شود. ترکیب مجمع نمایندگان و سابقه اجرایی و روابط اداری و معنوی آنها در سال های گذشته حکم به وحدتی عمیق و خدشه ناپذیر را می دهد و حالا در این راه هر کس با هر عنوان و مقام و مسئولیتی که بخواهد در تحقق این خواسته به حق مردم سنگ اندازی نماید باید بر پیشانی اش مهر خائن بزرگ منطقه بخورد و تا ابد در تاریخ سیاسی استان ماندگار بشود.

ناگفته پیداست که اصلی ترین عامل در به نتیجه رسیدن و دست یابی به هدف، نگاه ها، عملکردها، رفتارها، برخوردها و شفافیت خود نمایندگان می تواند نقش اساسی و تأثیرگذار داشته باشد.

فضای مجازی به همان اندازه که در ایجاد حاشیه مؤثر است در شفاف سازی و رفع ابهامات و پایان دادن به شایعه ها و جمع کردن سفره خودنمایی ها و هواداری های تند ناشی از تعصب را نیز می تواند به انتها برساند. به این صورت که نمایندگان مردم می توانند با ادله و برهان در رد و یا تأئید ادعاهای انجام یافته سخن گویند و مردم را به قضاوت دعوت نمایند.

کسانی که دل در گرو پیشرفت و سربلندی و سرافرازی استان دارند باید از موفقیت فرزندان منطقه و کسب عناوین و پست های حساس توسط آنهاخوشحال باشند. موفقیت نمایندگان استان با عضویت در هیئت رئیسه و یا تصاحب ریاست کمیسیون ها برای همه استان افتخار به دنبال دارد. در چنین حالاتی اگر نماینده ای حامیان قوی و یارانی همراه و دوستانی صادق نداشته باشد قرار گرفتن در رأس امور غیر ممکن است و اگر در روزهای گذشته به کرات از لزوم حمایت نمایندگان از نامزدی علی نیکزاد سخن گفته می شد هدفی جز این نبوده است و چنین است کسانی که برای ریاست کمیسیون ها شانس داشته باشند وظیفه همه نمایندگان استان است که برای موفقیت دوستان تلاش بکنند.

ناگفته پیداست که نمایندگان در کنار برنامه ریزی و دور اندیشی برای کسب موفقیت باید یاور دیگر هم استانی ها نیز باشند و نشان بدهند که سربلندی هر یک از 7 نفر به مفهوم سربلندی همه آنها و مجمع نمایندگان استان می باشد.

بپذیریم که در شرایط فعلی و امکانات موجود نیازی به برخوردهای تند، اتهام زدن و آویزان شدن از ریسمان احتمالات و تعصبات خشک و خالی وجود ندارد. وقتی نتیجه انتخابات هیئت رئیسه از تریبون مجلس به طور رسمی اعلام نشده فضای مجازی را به تسخیر در می آورد و یا مشخصات تک تک نمایندگان در فضای مجازی دست به دست می شود لزومی به پهن کردن بساط بگو مگو و یا خدای ناکرده حتک حرمت در این فضا نبوده و نیست. در چنین شرایطی نمایندگان باید با شفاف سازی امکان هر گونه میدان داری به برخی ها و بخصوص کسانی که در قالب های ناشناخته فعال هستند را ندهند.

امید مردم استان برای جبران عقب ماندگی ها و رسیدن به حق و حقوق و توجه مسئولین کشوری به هفت نماینده ای است که با عشق و دلگرمی روانه بهارستان شان کرده اند. وحدت و همراهی آنها یکی از عوامل مهم خوشحالی مردم است. اگر آنها چون کوهی استوار بایستند و هیچ وقت پشت یکدیگر را خالی نکنند و همانند یک روح در هفت جسم عمل نمایند و منافع مردم و جامعه را در پای منافع شخصی و باندی قربانی نکنند، اقداماتشان را بر پایه انتخابات چهار سال اینده قرار ندهند و از همه مهم تر دایره عمل منتسبین به خود را تنگ تر و تنگ تر بکنند در قلب مردم برای خود جا باز خواهند کرد و بیش از بیش محبوب قلوب آنها خواهند شد.

در جریان انتخابات هیئت رئیسه مجلس هم احیانا کوتاهی ها و یا بی توجهی هایی نیز بوده باشد باید از دامن زدن بیشتر به آن اجتناب شود و این امر تجربه ای باشد که در سال های پیش رو اشتباهات این چنینی از نمایندگان مردم استان رخ ندهد. و چنانچه مباحث مطرح شده جز شایعه ای بیش نباشد خود نمایندگان باید پیش قدم بشوند و برای شفاف سازی و زدودن اثار شک و تردید از جامعه اقدام کنند.

امیدواریم در روزها و هفته ها و ماه ها و سال های پیش رو عملکرد نمایندگان استان در راستای ایجاد وحدت تا به حدی باشد که به یک الگو تبدیل شود و در نوشته ها و گفته ها جای برخی از استان ها از جمله اصفهان را بگیرد که این نهایت آرزوی افراد صادق، راستگو، متعصب، منطقی و علاقه مند راستین به استان و مردم حسینی و ولایتمدار آن می باشد.

کلید حل مشکلات استان در یک جمله خلاصه می شود، وحدت، همدلی و یک زبانی نمایندگان.

تجربه می گوید که در سال های گذشته در آستانه آغاز فعالیت دوره های مختلف مجلس شورای اسلامی، منتخبین از وحدت نمایندگان و لزوم آن سخن گفته اند ولی علی رغم همه امیدواری ها با گذشت زمان این امر محقق نشده است. این نوع وحدت یعنی با هم بودن نمایندگان مردم در عمل و نه در حرف آرزویی برای مردم منطقه می باشد.

با نزدیک شدن به زمان آغاز فعالیت دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی این بحث دوباره مطرح شده و همه امیدوارند که هفت نماینده مردم استان این بار دست در دست هم گذاشته، قید منیت را بزنند و به فکر مردم و رفع مشکلات و کمبود ها باشند.

علی نیکزاد منتخب مردم اردبیل، نیر، نمین و سرعین در مورد وحدت نمایندگان می گوید: وحدت در میان منتخبین مردم ریشه دوانیده است. حرف هایی که در حاشیه ها مطرح می شود بی پایه است. تصمیم گرفته شده که مشکلات همه مناطق استان با همت نمایندگان پیگیری شود.

وقتی همه نمایندگان استان با هم باشند و منافع منطقه را به منافع شخصی، باندی و جناحی ترجیح بدهند مسلما مسئولین جرئت روی آوردن به مدیران غیر بومی و زیر پا گذاشتن حق و حقوق جوانان لایق این استان را نخوئاهند داشت.

وقتی هفت نماینده استان بحثی به نام منیت را در وجود خود دفن بکنند مرکز نشینان مسئول، فکر وعده های بی اساس را نمی توانند در سر بپرورانند.

زمانی که همه نمایندگان استان به حمایت از همدیگر اقدام نمایند وزیر و معاون رئیس جمهوری که بتواند به درخواست های آن ها اهمیت ندهد وجود نخواهد داشت.

و اگر نمایندگان مردم استان وحدت را در عمل معنی بکنند آتش بیاران معرکه برای دامن زدن به برخی از مسائل قومی و منطقه ای فرصت ابراز وجود نخواهند داشت.

مردم اگر نمایندگان استان را در همه حال دست در دست یکدیگر ببینند اعتماد به آن ها را در بالاترین درجه ممکن به نمایش می گذارند . این مردم قدردان هستند و نکته سنج.

سرنوشت همه نمایندگانی که در پایان دوره مأموریت چهارساله قادر به انتخاب دوباره نشده اند باید مورد توجه نمایندگان فعلی قرار بگیرد. آن ها تلاش بکنند تا با غلبه بر حاشیه ها بر متن در کنار یکدیگر بیشتر بها بدهند.

استان اردبیل از حضور و یکه تازی مدیران غیر بومی در طول تاریخ خسارات زیادی را متحمل شده است. نابودی استعدادهای جوانان منطقه یکی از پیامدها و نتایج فعالیت مدیران غیر بومی در استان می باشد ولی این بار امیدواریم نمایندگان مردم کاری بکنند کارستان و برای خدمت جوانان مستعد به مردم به خوبی برنامه ریزی نمایند. انشااله.

باور کنید در عرصه ورزش به عنوان یک خبرنگار ورزشی با مسئولین رشته های مختلف هیچ پدر کشتگی ندارم. با آن هایی که به مسائل حاشیه ای از جمله مطرح شدن بها می دهند و ارزش قائل هستند نیز دشمنی ندارم. ما سرِمان به کار خود و انجام بهینه وظیفه ای که بر دوش داریم گرم است. نه به دنبال ریاست و مقام هستیم و نه صاحب تیم و باشگاهیم که به خاطر بخشودگی ورودیه مسابقات حقیقت را در زیر چکمه های منفعت طلبی نابود بکنیم، اگر حرفی می زنیم و به مطلبی اشاره می کنیم اندیشه ای جز بهبود امور نبوده و نیست.

برای طرح واقعیت هایی که برای به خاک سیاه نشاندن برخی از رشته ها دخیل بوده اند اراده ای دیده نمی شود. به نظر می رسد کشف اسرار حرکت های پوپولیستی و تغییر موضع برخی از مدعیان خدمت به ورزش جز اسرار است و برای روشن شدن و کنار زده شدن پرده های کشیده شده بر روی آن ها تا روز “تبلی السرائر” روزی که همه ناگفته ها و توافق های در گوشی رو خواهد شد منتظر بمانیم.

این مقدمه بهانه ای شد تا به دو مورد از وعده های داده شده در فوتبال استان اشاره بکنیم. شاید این یادآوری ها عاملی برای عملی کردن این وعده ها باشد.

در یادآوری این نکات، خطاب ما فرد خاصی نیست و مجموعه هیئت فوتبال استان است که باید در مسیر سرافرازی آن تلاش کنند. دوستانی که تا دیروز در قامت یک منتقد سرسخت بوده و امروز گوشه ای از کار را به دست گرفته اند حتما باید بگویند که دلایل عملی نشدن این وعده ها چیست؟

در 9 آذر ماه 96 باشگاه خبرنگاران جوان از قول رئیس هیئت فوتبال استان مخابره کرده است که راه اندازی آکادمی فوتبال در اردبیل به فدراسیون فوتبال ارائه شده و با بازدیدی که نماینده فدراسیون فوتبال از زیر ساخت های فوتبال اردبیل داشت قرار بر این شد تا هرچه زودتر در مرکز اردبیل آکادمی فوتبال راه اندازی شود.

در 30 اردیبهشت 97 در دیدار رؤسا و اعضای کمیته های هیئت فوتبال با مدیر کل ورزش و جوانان، رئیس هیئت گفت: با حمایت اداره کل ورزش و جوانان و دستگاه های مربوطه، آکادمی هیئت فوتبال اردبیل راه اندازی می شود تا بتوانیم با راه اندازی آین آکادمی نقش اساسی در رشد و توسعه فوتبال داشته باشیم.

بر اساس اعلام هیئت فوتبال در 5/3/97 جلسه هم اندیشی با موضوع آکادمی هیئت فوتبال استان برگزار شد و رئیس هیئت استان در این جلسه گفت که با آکادمی به سمت استاندارد سازی حرکت می کنیم.

رئیس هیئت فوتبال استان در دوازدهمین روز از تیر ماه 1397 در مصاحبه با خبرنگاران گفت: تلاش می کنیم تا با راه اندازی آکادمی فو.تبال استان اردبیل که به مجهز به فعالیت های ورزشی، ارتقای توان روحی و روانی، آمادگی جسمانی و سنجش توانمندی بازیکنان است رصد امور را در آکادمی فوتبال استان انجام بدهیم.

ریئس هیئت استان به گزارش خبرگزاری موج در 15 تیر ماه 98 گفته است: راه اندازی آکادمی فوتبال یکی از آرزوهای دیرین استان های کم برخوردار کشور بوده و اردبیل فاصله چندانی تا تحقق این مهم ندارد.

در مقطعی حتی مطرح بود که حاج مسعود هوشمندی به عنوان رئیس آکادمی فوتبال انتخاب بشود و حال آیا می توان سؤال کرد که این آرزوی دیرینه به قول رئیس هیئت فوتبال چه وقت برآورده خواهد شد و چه زمانی زیرساخت های مورد نیاز راه اندازی آکادمی مهیا می شود؟

تشکیل اتاق فکر دومین موردی است که یادآوری آن را انجام می دهیم تا شاید فرجی حاصل شود.

در جلسه ای که به همین منظور ترتیب یافته و گزارش آن در 22 آبان ماه سال 97 توسط خبرگزاری مهر بر روی خروجی قرار گرفته رئیس هیئت فوتبال استان گفته است: با تشکیل اتاق فکر فوتبال دو موضوع اصلی ساخت ایده های نوین و گشودن گره های فکری دنبال می شود.

وی افزود: تشکیل اتاق فکر با حضور اساتید و صاحب نظران دانشگاهی، اقتصادی، و پیشکسوتان فوتبال با هدف یافتن راه های نوین برای زدن میان بری بهتر در کسب موفقیت های بیشتر بوده و با مشارکت دلسوزان ورزش استان امیدوار به کسب نتایج ارزشمندی خواهیم بود.

در این جلسه رئیس هیئت فوتبال وعده داد که اتاق فکر در هر ماه حداقل یک بار تشکیل جلسه بدهد!!

از تاریخ آغاز به کار، اتاق فکر تا پایان سال 98 چند جلسه برزگار شده و چه راه کار های عملی برای تحقق اهداف مطرح شده توسط رئیس هیئت ( ساخت ایده های نوین و گشودن گره های فکری) انجام پذیرفته است؟

ایا مطالبه احداث ورزشگاه 5 هزار نفری در زمین های پادگان حاصل جلسات اتاق فکر بوده و یا ……

تازگی ها پرداختن به ورزش همگانی و سخن گفتن در مورد آن توسط مسئولین، اصلی ترین سوژه مناسبت ها و مراسم ورزشی شده است.
شخصی شبی در حال فقر و بی پولی به زن خود گفت: اگر بخواهیم فردا شب پلو بخوریم و فردا برویم یک کیلو برنج بگیریم چند روغن لازم داریم؟
زن جواب داد: دو کیلو، مرد با تعجب پرسید چطور یک کیلو برنج دو کیلو روغن می خواهد؟
زن گفت: حالا که ما در خیال می پزیم لااقل بگذار چرب تر باشد.
ورزش همگانی و لزوم توسعه و گسترش آن وسیله ای برای اظهار فضل ها و پر کردن اوقات سخنرانی ها شده است. حالا هر چقدر گیرا تر و پر وعده تر و جذاب هم که بوده باشد ملالی نخواهد بود.
اگر همه گفته ها در این مورد که توسط مسئولین استان بر زبان جاری شده بازبینی شود چیزی جز، می شود و خواهد شد و انجام می شود و قابل مشاهده نیست.
چرا نمی گویند که برای نجات ورزش همگانی و تأمین زیر ساخت های مورد نیاز چه اقداماتی انجام پذیرفته است؟ در معارفه مدیر جدید ورزش جوانان استان، استاندار و مدیر برای اهمیت دادن به ورزش همگانی تأکید کرده اند و آن را سوژه ای برای سخنان خود انتخاب نموده اند.
آیا می توان از استاندار اردبیل به عنوان رئیس شورای عالی ورزش همگانی استان پرسید که چه درصدی از برنامه های تدارک دیده و پیش بینی شده شورا در سطح استان تحقق یافته است؟ آیا صرف گفتن ها و وعده ها می تواند مشکلات موجود در راه توسعه ورزش همگانی در استان را برطرف
نماید؟ آیا ورزش همگانی صرفا ترتیب دادن پیاده روی های صبحگاهی و گاها عصرگاهی است؟
استاندار در 17 بهمن 1397 در جلسه شورای عالی ورزش همگانی استان در سخنانی بر ضرورت توسعه ورزش در تمامی محلات استان تأکید کرده است.
آیا ارائه آماری دقیق و کارشناسانه از این اقدام بیشتر می تواند مؤثر باشد یا همچنان ختم شدن جملات به افعالی چون می شود و خواهد شد؟
چرا کسی پا پیش نمی گذارد و با جمع بندی نظرات کارشناسان خبره و آشنا به امور معلوم نمی کند که جامعه از بحث ورزش همگانی خواهان چه موارد و مسائلی می باشد. چرا نباید برنامه توسعه مدون در اختیار افکار عمومی قرار گیرد تا چگونگی تحقق برنامه ها و طی مسیر برای رسیدن به هدف پیگیری و رصد شود.
اگر حرکتی اصولی انجام نپذیرد و کارها و اقدامات مورد نیاز برای توسعه ورزش همگانی بر اساس برنامه و با کمک گرفتن از صاحب نظران واقعی انجام نشود شاید که نه بلکه حتما در به همان پاشته قبلی خواهد چرخید تا سال ها بعد در صورت تشکیل چنین جلساتی برای تودیع و معارفه همچنان برای پر کردن وقت به بیان اهمیت ورزش همگانی پرداخته شود و اشاره ای به موفقیت های به دست آمده نشود.

مطالبه رئیس هیئت فوتبال استان از استاندار اردبیل مبنی بر اختصاص فضایی از پادگان برای احداث ورزشگاه 5 هزار نفری علامت سؤال بزرگی را بر جای گذاشته است.
آیا این مطالبه که طبق نامه ای از طرف هیئت فوتبال به استاندار تقدیم شده بر آیندی از نظریه کارشناسان و اساتید فن بوده است؟ آیا تحقیقاتی که تا کنون در مورد چگونگی احداث ورزشگاه ها و مسئله جانمائی آنها صورت گرفته می تواند تأیید کننده مطالبه رئیس هیئت فوتبال استان باشد؟
هر درخواست و هر طرحی باید از یک پشتوانه علمی قوی برخوردار باشد تا مورد قبول قرار گیرد. مشارانی که در لزوم نگارش نامه و درخواست احداث ورزشگاه در زمین های پادگان، رئیس هیئت را راهنمایی و تشویق کرده اند آیا تحصیلات دانشگاهی مرتبط با نگهداری و تأسیس اماکن ورزشی داشته اند؟
کوچکترین آشنایی با اصول مربوط به اماکن ورزشی و ورزشگاه ها این درخواست رئیس هیئت فوتبال استان را فاقد هرگونه پشتوانه علمی تلقی خواهد کرد.
متخصصین امر می گویند که در بحث احداث ورزشگاه، جانمایی از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد. شاخص هایی چون قیمت زمین، همسایه های مجاور، نحوه توزیع اماکن و فضاهای ورزشی و تسهیل رفت و آمد و جلوگیری از اختلال ترافیکی از جمله شاخص های تأثیرگذار در زمینه مکان یابی اماکن و فضاهای ورزشی است.
در مکان یابی ورزشگاه ها معیارهایی چون همجواری با بافت های مسکونی، گذرگاه ها، مراکز آموزشی و مراکز درمانی باید مورد توجه قرار بگیرد و همخوانی داشته باشد.
موقعیت پادگان اردبیل با یافته های علمی در مورد مکان یابی ورزشگاه ها چقدر می تواند سازگار باشد؟ اینکه فقط حرفی بزنیم و نامه ای بنویسیم دردی از دردهای فوتبال اردبیل را قابل درمان خواهد کرد؟
مسئول هر ارگان و نهاد و سازمان های غیر دولتی حرف ها، سخن ها و گفته هایشان باید چیزی بر داشته ها و مجموعه تحت مدیریت به افزاید. حرف هایی که بدون پشتوانه علمی باشد نمی تواند ارزشی هر چند کم و ناچیز داشته باشد.
به هر حال مکان یابی ورزشگاه ها و اماکن ورزشی تابع یک سری اصول و قواعد است که با خواست و نظر یک یا چند نفر غیر متخصص به سرانجامی نمی رسد. در این قبیل موارد باید نظر اساتید و متخصصین اخذ شود تا اگر مطالبه ای هم انجام می شود به سرنوشتی مناسب و قابل قبول منجر بشود.

ورزش اردبیل در طول تاریخ پرافتخار خود چهره های خدوم، ماندگار، صادق و بی ریای زیادی را دیده است. خدمتگزارانی که همه توانائی ها را به کار می بستند تا بتوانند گوشه ای از نیازهای واقعی ورزش منطقه را پوشش داده و در راه سلامتی و شادابی جوانان گام بردارند.
چهره هائی که نام و یادشان با ورزش اردبیل عجین شده است، به دنبال جاه و مقام و پست و میز نبودند. ورزش را به خاطر ورزش دوست داشتند . ورزش را وسیله ای برای دست یافتن به اهداف باندی و گروهی و جناحی و منافع شخصی قرار نمی دادند.
ورزشکاران بزرگ و سرافرازی که خدمات آن ها چون نگینی درخشان در تاریخ ورزش اردبیل می درخشد. بزرگانی که نام شان برای ورزش منطقه اعتبار و برای دوستان و اشنایان سرمایه ای قوی و تمام نشدنی است.
مرحوم هوشنگ چمن آرا یکی از این چهره های ماندگار ورزش اردبیل است. فعالیت های شبانه روزی و تأثیرگذار او بخش مهم و قابل توجهی از تاریخ فوتبال منطقه را به خود اختصاص داده است.
فعالیت های مرحوم چمن آرا در فوتبال اردبیل تلاش هایی بی ریا، عاشقانه و صادقانه بود. هنوز هم بعد از گذشت سال ها جام عقابی که بنیانگذارش آن مرحوم بود در بین اهالی فوتبال زبانزد است.
او مدیری به تمام معنی بود. مدیریت وی در برگزاری رقابت های مهم و پرتماشاگری چون جام عقاب الگویی برای دیگر دست اندرکاران ورزش و فوتبال منطقه در دهه های 50 و 60 بود.
مرحوم چمن آرا جام عقاب را همه ساله در تعطیلات نوروزی برگزار می کرد. اهمیت جام عقاب موجب می شد که تیم ها در آن مقطع زمانی تمرینات مرتب و منظمی را پشت سر بگذارند و با تیمی آماده و سرحال به رقابت ها گام بگذارند.
فوتبال اردبیبل هر چند که حال و روز خوبی هم نداشته باشد نمی تواند یاد بزرگ حامیانی چون هوشنگ چمن آرا را فراموش بکند.
در ایامی که زمین عقاب در بهشت فاطمه برای احداث ساختمان اداری تملک شد پایگاهی مهم و تأثیرگذار در فوتبال اردبیل پرونده اش بسته شد.
مرحوم هوشنگ چمن آرا به عنوان یک برگزار کننده تمام عیار رقابت های فوتبال و بازیکنی توانا و مربی آگاه و کاربلد بزرگترین خدمات به فوتبال و ورزش اردبیل را انجام داده است.
زنده نگه داشتن یاد و خاطره بزرگانی چون مرحوم چمن آرا بر همه مسئولین و علاقه مندان به فوتبال واجب است و امیدواریم که از این نام آوران به خوبی تجلیل گردد و یکی از زمین های فوتبال اردبیل به نام این خدمتگزار نام گذاری شود.

نتایج به دست آمده توسط فوتبال استان در رقابت های مختلف، افسوس و افسوس و باز هم افسوس به دنبال دارد.

می گویند فوتبالی نمانده است که بتوان در موردش حرف زد. شاید عده ای اغراق می کنند و دیواری کوتاه تر از دیوار فوتبال پیدا نمی کنند. شاید برخی ها قوه درک کامل از شرایط ورزش و فوتبال کشور را ندارند و فقط دوست دارند خبرهای موفقیت آمیز بشنوند و شاید فوتبال ما عالی و در رأس ورزش استان و منطقه است و ما ها چشم بصیرت برای دیدن و گوشی برای شنیدن شاهکارها نداریم.

وضعیت تیم شهرداری در پائین ترین سطح فوتبال کشور ترسیم کننده همه واقعیت های فوتبال است. این قبیل نتایج موجب سرافکندگی ورزش و عامل شرمساری برای فوتبال و فوتبالی های منطقه است.

ممکن است باشند افرادی که این قبیل نتایج را قابل قبول بدانند و در وصف آن ها سخن بگویند . همه می توانند به هر نحو که بخواهند فکر کنند و در مورد فوتبال اظهار نظر نمایند.

برای تعدادی که روزهای خوش فوتبال اردبیل را تجربه کرده اند نتایج این چنینی نمی تواند رضایت بخش باشد

با ورق زدن فوتبال اردبیل

چه خاطرات شیرین و غرور آفرینی که زنده نمی شوند

روزهایی که با یاد آوری آن ها احساس غرور می کنیم

چه روزهایی که بهترین لحظات برای فوتبال رقم می خورد و افتخار پشت افتخار به دست می َآمد

چه لبخندهایی که بر لبان دوستان و هواداران فوتبال نقش می بست

چه گل هایی که به ثمر می رسید و چه بازیکنانی که دریای از ادب و معرفت و انسانیت و بزرگواری بودند

و چه فوتبالی که هزاران نفر را به ورزشگاه تختی فاقد امکانات می کشاند و لحظات شیرین و به یادماندنی برای َآن ها رقم می زد

و حالا سهم من هوادار و علاقه مند به فوتبال از این همه، یادش بخیر می شود.

فضول باشی ورزش را سرحال و قبراق در خیابان دیدم. پیاده روی می کرد. توقف کرد و همراه با نگاه معنی داری گفت: خدا را شکر انتخابات با شکوه برگزار شد و مردم برای چهار سال آینده نمایندگانشان را انتخاب کردند.

گفتم: فضول باشی، خوب مشغول بودی و در ستاد های انتخاباتی فعال. می گویند از صبح تا شب کار دیگری جز سر زدن به ستادها و به دست آوردن دل نامزدها نداشتی؟

گفت: برادر جان، اشتباه به عرض رسانده اند، عاشق کاندیداها و دل سپرده آن ها من نبودم بلکه برخی از دوستان ورزشی شما بودند، صبح در یک ستاد آفتابی می شدند ، بعدازظهر در ستادی دیگر سخنران می شدند و شب را نیز در مجموعه ای دیگر سپری می کردند. گاهی برای محکم کاری و از دست ندادن فرصت، عوامل ، دست نشانده ها و همراهانِ نان به نرخ روز خور را نیز در برخی از ستادها مستقر می کردند.

گفتم: فضول باشی ، این قبیل افراد می خواهند به کجا برسند و چه نقشه ای دارند که این چنین کرامت انسانی را زیر پا له می کنند ، برای آینده چه نقشه ای در سر می پرورانند که خود را کشته و مرده همه کاندیداها نشان می دهند و بدین ترتیب دوروئی و هر لحظه با عده ای همراه شدن را در جامعه ترویج می کنند و به بداخلاقی ها دامن می زنند.

فضول باشی صدایش را بلند کرد و گفت: یعنی نمی دانی ؟ باید آدم بسیار نادان با ضریب هوشی بسیار پایینی باشی که نتوانی اهداف این سینه چاکان ورزش و دوستان همیشگی کاندیداها و نمایندگان مجلس را بدانی. می گویند شخصی گوسفند مردم را می دزدید و گوشتش را صدقه می داد. از او پرسیدند: این چه معنی دارد!

گفت: ثواب صدقه با دزدی برّه برابر می گردد، و در این میانه پیه و دنبه اش توفیر باشد!

حالا فهمیدی که این آقایان چرا هیچ ستادی را از قلم نمی انداختند و هوادار و طرفدار همه آن ها بودند؟

گفتم: این حرف ها را امیدوارم از روی عناد و دشمنی و یا حسادت به موقعیت و جایگاه برخی ها بر زبان نیاوری. مرد مؤمن رئیسی گفتند و بزرگی نام نهادند. اگر برای شما جائی در ستادها نبود برای آن ها گوسفند می کشتند و برای سخنرانی هایشان سر و دست می شکستند. حسادت در نهایت تو را نابود می کند. مواظب خودت باش که کرونا به سراغت نیاید. کم پشت سر این و آن حرف بزن، استغفارکن.

گفت: مشکلی نیست. فقط اندکی صبر کن تا خرداد فرا برسد ، آن گاه معجزه عزیزان حاضر در ستاد ها را تماشا کن. ملاقات های مختلف همراه با نمایندگان در تهران و سیل وعده ها و وعیدها و پهن بساط همیشگی  من آنم که رستم بود پهلوان.

تو هم مواظب خودت باش. ورزش ما خیلی وقت است که در دام کروناها اسیر شده است تو هم امیدوارم همیشه سلامت و تندرست باشی، یا حق.

زمان برگزاری رقابت های لیگ دسته سوم فوتبال نزدیک است. تیم هایی که از سال گذشته جواز حضور در این رقابت ها را به دست آورده اند سخت در تلاش هستند تا به مرز آمادگی برسند و با قدرت و با هدف صعود به لیگ دسته دو در مسابقات حاضر شوند به جز یک تیم به نامِ شهرداری اردبیل.
خلاصه این وضعیت در سه چهار سال اخیر حالتی آشنا برای فوتبال اردبیل است. گویا در فوتبال اردبیل بحثی به نام تجربه اندوزی و درس گرفتن از گذشته معنی ندارد. در فوتبال باشگاهی، این شهر، شهر ثانیه های واپسین است.
از مدت ها قبل علاقه مندان به فوتبال فریاد زدند که ایهاالمسئولینِ مربوطه به فکر تیم شهرداری باشید. کاری را که می خواهید در روز قرعه کشی با عجله و دستپاچگی برای تیم انجام دهید در فرصت مناسب این کار را بکنید ولی گویا در فوتبال باشگاهی اردبیل و بخصوص در رابطه با تیم شهرداری جز یک روش، طریق دیگری مورد پسند قدر قدرتانِ شهرداری و شورا نبوده و نیست. حالا هم وضع چون سال های اخیر است. همه در خواب پائیزی هستند و فراموش شده ترین بحث در چارچوب فعالیت های شهرداری و شورا تیم فوتبال شهرداری است. باز خدا را شکر که هیأت فوتبال استان در این خواب پائیزی سهمی نداشته و بنا به گفته رئیس، چندی پیش منت گذاشته، بزرگواری کرده و عنایت فرموده به شهردار و شورا نامه نگاشته است تا چه پیش آید و چه مقبول افتد.