1

بازار داغ معرفی استاندار و شهردار

بازار انتشار لیست‌های مختلف در فضای مجازی برای دو پست حساس استانداری و شهرداری داغِ داغ‌ شده است.

تجربه نشان داده است این قبیل گمانه زنی‌ها در تصمیم مسئولین برای تعیین مدیران، کوچکترین تأثیری نمی‌تواند داشته باشد.

عده‌ای که دوست دارند در چشم باشند و خود را به عنوان تصمیم گیرنده و بازیگران پشت صحنه انتصابات معرفی کنند معمولا آتش بیاران معرکه می‌شوند. آن‌ها آدم‌های دوراندیشی هستند که می‌خواهند همواره عنوان قدر قدرت را با خود داشته باشند و در مواقع متعددی راه را برای بهره‌برداری‌های جانبی هموار نمایند.

بیکاری و سوءاستفاده و رسیدن به اهداف شخصی و علاقه‌مند به چهره شدن، انسان را وادار به رفتار و حرکت‌هایی می‌کند که در همان نگاه اول اهداف‌شان بر همه روشن و آشکار می‌شود.

دولت مستقر نشده، کابینه معرفی نگردیده و از همه مهمتر وزیر کشور رأی اعتماد نگرفته در استان حکم صادر میش‌ود و کرسی استانداری به این و آن تعارف می‌گردد و با این قبیل اقدامات نسنجیده و سؤال برانگیز نوعی التهاب و حاشیه در جامعه حاکم می‌شود.

اگر قرار بر انتخاب استاندار بر اساس خواسته و گفته و نوشته‌ها باشد دیگر چه نیازی به وزارتخانه طویلی چون وزارت کشور وجود دارد.

این روزها همه خود را در قد و قواره وزیر کشور می‌بینند و دوست و آشنا و رفیق و رقیب را در یک لیست خود ساخته قرار می‌دهند و برای بهره‌برداری‌های جانبی برنامه‌ریزی می‌کنند.

شهردار هم که قصه دیگری دارد. بگذارید هیئت رئیسه مشخص گردد و گروه‌های مطرح و رایزنی‌ها و قربان صدقه گوها مشخص گردند تا بعد به معرفی شهردار و امید بستن برای روی کار آمدن فرد دلخواه‌مان در فضای مجازی جولان بدهیم.

شهردار و انتخاب شهردار جدید در راستای قصه‌ای است که سر دراز دارد و باید اظهار نظر در مورد آن طی مراحل مختلف و گام به گام صورت بگیرد. واقعا جای سؤال ندارد که به چه هدفی با قاطعیت شهردار معرفی می‌کنیم و اسامی چندی را پشت سر هم ردیف می‌نماییم که فقط بگوییم ما هستیم و خواهیم بود.

شورا و اعضای آن اگر به معنی واقعی نماینده مردم در پارلمان محلی باشند به هیچ کدام از این قبیل خودشیرینی‌ها، خودمحوری‌ها، چرب زبانی‌ها، کرنش‌ها، فشارها و خودبزرگ‌بینی‌ها اهمیتی قائل نمی‌شوند و با بی‌توجهی و بی‌محلی، باد غرور و ”من آنم که رستم بود پهلوان“ خیلی را خالی نمایند و متوهم بودنشان را به اثبات برسانند.

در هشت سال گذشته از این قبیل حرکات و تصمیم گیری‌ها در خارج از مجموعه قانونی و استانی ضربه‌های زیادی خورده‌ایم. تعیین نفرات برای پست‌ها و مناصب در کافه‌های سنتی، دفاتر احزاب و تحمیل مهره‌ها به مسئولین، استان را در بدترین شرایط قرار داده است. امیدواریم دولت جدید برای همیشه به چنین فصه‌ها و نفوذ‌ها پایان بدهد تا جایی که همه در جایگاه خود اظهار نظر کرده و از رؤیا پردازی خودداری نمایند.




….وجدان که هست

کشف حقایق و انعکاس سریع و صریح آن از وظایف خبرنگاران و فعالان عرصه ارتباطات محسوب می‌شود.

خبرنگاران دیده‌بان جامعه در هدایت افکار عمومی هستند. خبرنگار وظیفه دارد که بدون تعصب و یکجانبه نگری و یا به عبارتی دیگر با رعایت اصلی به نام بی‌طرفی به انجام وظیفه بپردازد.

متأسفانه در برخی از موارد عمل به آن چه که بر عهده یک خبرنگا خلاق و حرفه‌ای است غیر ممکن می‌شود چرا که برخی از مسئولان معتقدند که خبرنگاران وظیفه‌ای جز تعریف و تمجید از آن‌ها ندارند. متدسفانه مسئولین روابط عمومی‌ها نیز در چنین مواردی مدیران خود را همراهی می‌کنند و با فراموش کردن نقش اصلی مبنی بر برقراری ارتباط بین تشکیلات اداری با جامعه فقط در راستای تعریف و تمجید از مسئولان قدم بر می‌دارند.

خبرنگار در همه موارد باید در اندیشه رسالت اجتماعی خود باشد و از توپ و تشر و تفنگ هیچ کس ترسی به دل راه ندهد.

مسئولی که برای مقابله با نوشته‌های خبرنگاران به جای جوابگویی و توضیح به افکار عمومی دست به حرکت‌های ایذایی با استفاده از ابزارهای مختلف بزند کاری منطقی و اقدامی انسانی و شرافتمندانه نمی‌کند.

اگر واقعیت‌ها را نپذیرند و برای سرپوش گذاشتن بر عملکردهای ضعیف و بعضا خارج از چارچوب قانون و مقررات دست به دامنتوجیه‌ها وحتی گزارش‌های غیر واقعی بشوند ممکن است در کوتاه مدت برخی‌ها را همراه بکنند ولی با وجدان جمعی و داوری تارخ چه خوند کرد؟

اصلا این‌ها را قبول نداشته باشیم آیا به دادگاهی که در آن مثقال و ذره‌اش حساب دارد معتقد نیستیم؟ در پیشگاه عدل الهی چه پاسخی برای رفتارها و عملکردها خواهیم داشت؟

و اما خبرنگاری که بساط تعریف و تمجید غیر واقعی از مسئولان پهن می‌کند و اخلاق حرفه‌ای را در زیر چکمه‌های نفع پرستی نابود می‌کند و بر آسیب‌ها و نتایج منفی تصمیمات مدیران در سطح کلان چون پوششی ضخیم عمل می‌کنند به فکر فردا و فرداها و از همه مهمتر حق الناس باید باشند.

 




در سوگ سلیمان عمی کشتی اردبیل

جامعه کشتی اردبیل با از دست دادن سلیمان نظیفی یکی از خدمتگزاران این رشته عزادار شد.

مرد دوست داشتنی کشتی اردبیل و زحمتکش خانه کشتی و متعصب‌ترین هوادار این رشته چشم از جهان فرو بست و خانواده بزرگ کشتی و ورزش اردبیل را داغدار کرد.

آن مرحوم صادقانه و بی‌ریاف سال‌ها با کشتی زندگی کرد و برای موفقیت جوانان ورزشکار منطقه از هیچ کوششی دریغ ننمود.

خاطرات و خدمات این مردان بزرگی چون سلیمان عمی، برای همیشه در یاد و اذهان ورزشکاران منطقه باقی خواهد ماند. حرص و جوش‌هایی که آن مرحوم در کنار تشک کشتی و به وقت مبارزه فرزندان اردبیل می‌خورد و فریادهایی که برای موفقیت جوانان از ته دل سر می‌داد او را در سطح شهر به عنوان عاشقی صادق و فداکار معرفی کرده بود.

درگذشت مرحوم سلیمان نظیفی یار و مددکار و حامی و زحمتکش و پشتیبان کشتی اردبیل را به خانواده کشتی و ورزش استان و به خصوص به خانواده آن مرحوم و فرزندان داغدارش تسلیت عرض نموده از درگاه خداوند برای آن مرحوم علو درجات ارزو می‌نماییم.

 




حیف پول

در انتخابات شورا در شهر ما اردبیل، چقدر پول بی‌زبان حیف میل شد. دست و دلبازی‌ها، ریخت و پاش‌ها، چپ و راست خرج کردن‌ها و هزینه کردن‌ها، بدجوری به ذوق می‌زد.

پوسترها و عکس‌های رنگی در اندازه‌ها و ابعاد مختلف به بلایی برای شهر نه چندان زیبا و تمیز ما تبدیل شد. کسانی که ادعا می‌کردند اگر به شورا راه پیدا بکنند برای زیبایی شهر نسخه جدیدی می‌پیچند، بر صندلی شورا تکیه نزده هرچه می‌توانستند بر زیبایی شهر ضربه زدند و برایش بدترین ساعت‌ها و ایام را تقدیم نمودند.

هر نامزدی که ثبت نام کرد خود را راه یافته قطعی تلقی نمود. این تفکر، برخی از نامزدها را با چالش بسیار و دامنه داری مواجه کرد که اثرات آن ممکن است ماه‌ها و سال‌ها زندگی‌شان را تحت تأثیر قرار بدهد.

برخی از کاندیداها که به موفقیت خود بسیار امیدوار بودند در سایه راهنمایی‌ها و پیشنهاد‌های غلط مشاوران خود دل به رفتارهای رسانه‌ای و تبلیغاتی بستند و در این مسیر قادر به جلب نظر تمام فعالان این عرصه نشدند. به تعدادی محدود و اندک امیدوار شدند و آن‌ها نیز به دلیل نداشتن جایگاه مناسب، کاری از پیش نبردند و در نهایت زحمات کاندیداها به باد رفت و هزینه‌های انجام یافته در این راستا حیف شد.

صرف حضور در فضای مجازی در کارهایی که نیاز به آشنایی کامل با دنیای ارتباطات دارد، نمی‌تواند گره گشا باشد. تیم‌های رسانه‌ای نامزدها اگر آشنا به سواد رسانه‌ای وتاکتیک‌های خبری نباشند و از هوش سرشار برخوردار نبوده و قدرت تشخیص زمان و مدیریت آن را نداشته باشند، نامزد را به عنصری بی‌خاصیت و به دور از هرگونه جذابیت و نوآوری تبدیل می‌کند و نتیجه نهایی‌اش عقب ماندن از قافله و زانوی غم در بغل گرفتن و حسرت پو‌ل های هزینه شده را خوردن می‌شود.

یکی از مهمترین نقاط ضعف کاندیداها نداشتن برنامه مدون و مشخص بود. در بین نزدیک به 200 نامزد شورا این ضعف کاملا مشهود بود. از این قبیل افراد که صرفا برای مطرح شدن و به دست آوردن فرصت چند روزه برای سخنرانی، در انتخابات ثبت نام می‌کنند در سپهر سیاسی اردبیل به فراوان می‌توان مشاهده کرد.

امیدواریم نامزدهایی که از قرار گرفتن در جمع 11 نفره شورای اسلامی شهر اردبیل ناکام شدند تجربه‌ای گرانبها به دست آورده باشند. بدانند که در ستادهای انتخاباتی اعتماد کردن به افرادی که به جای شایستگی، نبوغ و ابتکار صرفا سلاح چرب زبانی را دارند حاصلی جز شکست، ناکامی و از دست دادن موقعیت چیز دیگری نمی‌تواند داشته باشد.

 




شورای جدید و اولویت‌بندی نیازها

ایام تبلیغات برای نامزدهای شورای شهر، عرصه‌ای برای نمایش فن بیان، اظهار فضل و بالاتر از همه ارائه لیست‌های بلندبالا از وعده‌ها و وعیدها بود.

کاندیداهایی که جزء لیست 11 نفره شورا قرار گرفته‌اند نباید وعده‌ها را فراموش کنند و کار را آغاز نکرده به جای صف مردم در صف مسئولین، باندها و گروه‌ها و جناح‌ها قرار بگیرند.

مردم با امیدواری به آن‌ها رأی داده و انتظار دارند آثار انتخاب خود را کوتاه مدت مشاهده بکنند. تجربه نشان داده است هر وقت توسط مسئولین منافع باندی و گروهی بر منافع و مصلحت جامعه و مردم ترجیح داده شده پیامدهای خطرناک آن دامن مسئولین را فرا گرفته است. برای این که اعضای منتخب شورا بتوانند رضایت مردم را جلب کنند چاره‌ای جز حرکت در خط مستقیم خدمت به مردم و دوری از هر گونه باند بازی و قرار گرفتن در زیر پرچم این مسئول و یا آن قدرقدرت را ندارند.

برای جواب به اعتماد مردم، شایسته است که اعضای منتخب با آغاز فعالیت با توجه به معیارهای صحیح به اولویت‌بندی اقدامات لازم الاجرا بپردازند.

توجه همزمان به مسائل اصلی و مسائل فرعی نمی‌تواند نتایج مطلوب به دنبال داشته باشد. توانایی و قدرت تشخیص شورای ششم به درک مسائل اصلی و فرعی و تفکیک آن‌ها از همدیگر بستگی خواهد داشت. هوش و استعداد و توانایی اعضای منتخب شورا در اولویت دادن به مسائل اصلی مشخص می‌شود و امیدواریم که اهمیت دادن به مسائل فرعی و سرگرم شدن با آن‌ها، شورای ششم را از پرداختن به مسائل و نیازهای اصلی و اساسی جامعه غافل نکند.

 




مدال‌‌هایی که به تاریخ پیوست، دستان خالی ورزش اردبیل در المپیک توکیو

68 روز دیگر بازی‌‌های المپیک 2020 در توکیو برگزار می‌شود. با توجه به شیوع بیماری کووید19 و درگیری همه کشور‌های جهان با ویروس کرونا هر لحظه باید انتظار دریافت خبر جدید از این رویداد بزرگ ورزشی دنیا بود. همه دوستداران ورزش علاقه‌مندند که با درایت برگزارکنندگان و با رعایت پروتکل‌‌های بهداشتی این رویداد در روز موعود افتتاح و به طور مطلوب تا آخرین روز ادامه داشته باشد.

بر اساس اعلام کمیته ملی المپیک تاکنون اعزام 60 ورزشکار ایرانی به این رقابت‌‌ها قطعی شده است و انتظار می‌رود تا وقت مقرر تعداد دیگری نیز جواز حضور در المپیک را به دست آورند.

در المپیک 2016 ریو، کاروان جمهوری اسلامی ایران متشکل از 63 ورزشکار از 19 استان کشور بود. در این رقابت‌‌ها استان‌‌های اردبیل، خراسان شمالی، سمنان، سیستان و بلوچستان، قم، کردستان، کهکیلویه و بویر احمد، گیلان، مرکزی، هرمزگان و یزد فاقد ورزشکار اعزامی بودند.

در المپیک 2012 دو ورزشگاه اردبیلی عضو تیم ملی وزنه‌برداری یک مدال طلا و یک مدال نقره به دست آوردند. بعد از لندن کفگیر ورزش اردبیل به ته دیگ خورده و در دو المپیک ریو و توکیو، استان اردبیل با دستانی خالی به آینده چشم دوخته است.

اردبیل در تاریخ المپیک‌‌های برگزار شده سه مدال طلا و یک مدال نقره تصاحب کرده است. تمامی این مدال‌‌ها در رشته وزنه‌برداری نصیب ورزش منطقه شده است. حسین رضازاده دو مدال طلا در المپیک‌‌های آتن و سیدنی و سعید محمدپور مدال طلای المپیک 2012 لندن و سجاد انوشیروانی نیز مدال نقره 2012 را به دست آورده‌اند.

ورزش اردبیل با ادعا‌های زیاد و آمار‌های خیری‌کننده وقتی در بالاترین سطح رقابت‌‌های ورزشی نمی‌تواند نماینده‌ای داشته باشد آیا با علامت سؤال بزرگی روبرو نمی‌شود؟

هنوز از یاد‌ها نرفته است که موفقیت ورزشکاران وزنه بردار اردبیل در صحنه المپیک چه شور و حالی را در بین مردم و جوانان و نوجوانان منطقه ایجاد می‌کرد و چگونه از فردای رقابت‌ها بر میزان استقبال نوجوانان و جوانان از این رشته ورزشی افزوده می‌شد پس چرا و چگونه وزنه‌برداری استان در تربیت جوانان و پرورش پشتوانه‌‌های مقتدر برای قهرمانان و بزرگان وزنه‌برداری دنیا موفق عمل نکردند و چرا دوره سکوت و عدم موفقیت بر آن سایه افکنده است؟

در 9 سال گذشته و به خصوص بعد از المپیک لندن و ریو، جلسات مختلف برگزار شد و مصاحبه‌‌های متعدد انجام پذیرفت و دست اندرکاران ورزش از برنامه‌ریزی برای به دست آوردن جایگاه استان در المپیک خبر دادند. متأسفانه المپیک ریو و به خصوص المپیک توکیو و معرفی نفرات اعزامی به آن نشان داد که در سال‌‌های اخیر هر حرفی که در این ارتباط ‌زده شده شعاری بیش نبوده است.

نتایج به دست آمده در المپیاد‌های برگزار شده و شکست و ناکامی ورزشکاران و تیم‌‌های ورزشی استان بر واقعیت‌‌های ورزش تأکید می‌کرد اما سعی می‌شد با دلایل پیش پا افتاده و من درآوردی، وضعیت موجود توجیه گردد و وعده موفقیت در سال‌‌های آینده داده شود.

وقتی در المپیاد استعداد‌های ورزشی سال 97 ناکامی ورزش استان در معرض دید همه قرار گرفت و رده‌‌های پائین جدول سطح پراکندگی شناسایی استعداد‌های برتر ورزش کشور به استان اردبیل اختصاص یافت، فاصله میان حرف تا عمل در ورزش اردبیل مشخص گردید و چهره واقعی ورزش و شعار‌دهندگان در هیئت‌‌های ورزشی برای همه علاقه‌مندان روشن شد.

بار‌ها گفته شده که در ورزش نتایج به دست آمده در میادین رقابت می‌تواند میزان موفقیت و یا عدم موفقیت در این عرصه را مشخص بکند. آمار‌های ساختگی و دم از پیشرفت و توسعه زدن، ملاکی برای اثبات کارایی و برآیند فعالیت‌‌های انجام یافته در هیئت‌‌های ورزشی نبوده و نخواهد بود.

ورزش اردبیل وقتی می‌تواند ادعای موفقیت، پیشرفت و توسعه داشته باشد که بتواند تعداد قابل توجهی ملی پوش در رشته‌‌های مختلف داشته باشد. هیئت‌‌های ورزشی موقعی مدعی برتری در کشور خواهند شد که قادر به کسب نتایج در میادین مختلف و بالا رفتن ورزشکارانش از سکوهای قهرمانی باشند. ورزشی که از سال 2012 تاکنون نتواند یک ورزشکار در قالب تیم‌‌های اعزامی به المپیک داشته باشد بر کدام ویژگی باید افتخار نماید.

وقتی در بهمن ماه سال 97 نتایج به دست آمده در المپیاد زیر 16 سال نگرانی هرچه بیشتر جامعه ورزش اردبیل را موجب شد با تشکیل جلسات مختلف خبر از بررسی علل ناکامی‌‌ها دادند ولی تاکنون کسی از خروجی آن جلسات و راهکار‌های ارائه شده و عمل به آن‌‌ها خبری نداده است. آیا با این گونه رفتار‌ها باید همچنان حضور ورزشکاران اردبیلی در جمع اعزامی‌‌های المپیک را خواستار شد؟

با وضعیتی که ورزش اردبیل با آن روبروست باید اعتراف کرد که مدال‌‌های به دست آمده توسط ورزشکاران استان در المپیک‌‌ها به تاریخ پیوسته و تکرار آن‌‌ها به این زودی‌‌ها امکانپذیر نخواهد بود.

ورزش اردبیل برای دست یافتن به موقعیت‌‌های مناسب نیاز به برنامه‌ریزی و اقدام مناسب و خدمت بی‌منت دارد. تا زمانی که مسئولین و دست اندرکاران هیئت‌‌های ورزشی پشتوانه‌سازی را از اهداف اصلی قلمداد نکنند و با برنامه‌‌های کوتاه مدت و دراز مدت نقشه راه آینده رشته‌‌ها را مشخص ننمایند، شعار و عوام فریبی را از کار‌های روزمره حذف نکنند، دل به روزمرگی‌‌ها نبندند و امور هیئت را به اهلشان نسپارند امکان تغییر در روند آن غیر ممکن خواهد شد.

استانی که ورزشکارانش در سال‌‌های نه چندان دور پیام آور شادی، افتخار، سربلندی و سرافرازی برای ایران اسلامی بودند این روز‌ها قادر به معرفی یک نفر در جمع 60 نفر منتخب اعزامی به المپیک نمی‌باشد و متأسفانه در این وضعیت، هستند افرادی که رشته‌‌های ورزشی تحت مدیریت خود را سرآمد، تأثیرگذار، افتخارآفرین، بی‌رقیب و دارای جایگاه در سطح کشور می‌دانند. به این قبیل افراد باید تندیس و مدال قهرمانی عرصه شعار، آمار‌های ساختگی و خودمحوری اعطا نمود.

 




هیأت های ورزشی و ضرورت بررسی وعده ها و شعارها

آنهایی که برای به دست آوردن مدیریت هیأت های ورزشی اقدام می کنند باید به مجمع برنامه جامعی از اهداف ، برنامه ها و ایده های خود ارائه نمایند. اگر اعضای مجامع انتخاباتی در انتخاب افراد، برنامه آنها را در نظر بگیرند و توجهی به رایزنی ها، قول و قرارها و سفارش های این و آن نداشته باشند به بهبود وضعیت هیأت های ورزشی می توان امیدوار شد و گرنه انتظار تغییرات و آغاز حرکتی جدید و تحرک بخشیدن به رشته های ورزشی انتظاری بیهوده خواهد بود.

کاندیداهای هیأت های ورزشی در ایام منتهی به مجمع حرف های شیرینی می زنند و بر اهداف بلند مدت و کوتاه مدت تأکید می کنند ولی وقتی رأی را گرفتند از در سالن بیرون نرفته همه آن قول ها را فراموش می کنند و برای چهار سال خود را حاکم مطلق مجموعه تحت مدیریت به حساب می آورند.

مسئولینی که در چهار سال حکمرانی بر یک هیأت ورزشی توان انجام وعده های داده شده را نداشته باشند چگونه بار دیگر برای تداوم عمر مدیریتی خود پیشقدم می شوند و با چه انگیزه و دلیلی اعضای مجمع از وی استقبال می کنند.

یکی از بزرگ ترین معضلاتی که گریبانگیر رشته های مختلف ورزشی می باشد نگاه دست اندرکاران هیأت های ورزشی به بحث مدیریت، تداوم آن به هر شکل و به هر ترتیبی است، یعنی آنها بودن خود را به عنوان یک اصل تلقی کرده و برای ماندن و حفظ کردن صندلی، چنگ انداختن به هر کس و ناکس، باج دادن و رفتن زیر پرچم افراد زیاده طلب را روا و شایسته می دانند. آنهایی که به حفظ صندلی مدیریت خود به هر روش و شیوه ای تأکید می کنند نمی دانند که همان صندلی دنیا و آخرت آنها را به باد می دهد و آبرویی برای شان باقی نمی گذارد.

برای پایان دادن به بساط وعده های دروغ و برچیدن پایه های چادر انحراف در افکار عمومی می توان به یک اقدام مناسب دست زد. در آستانه برگزاری مجامع انتخاباتی فیلم مجمع قبلی و یا فایل صوتی کاندیداها در اختیار مردم و رسانه ها قرار گیرد تا بدین وسیله افرادی که به وعده های انتخاباتی عمل کرده اند از آنهایی که جز شعار دادن و آمار ساختگی ارائه کردن کار دیگری نداشته اند مشخص شود.

این کار سختی نیست، مسلما فیلم همه مجامع برای مستند سازی در آرشیو روابط عمومی اداره کل ورزش و جوانان و هیأت های ورزشی وجود دارد. آیا برای یک یا دو مورد امتحان کردن که منجر به شناسایی افراد خوش قول و کارآ از صحنه سازان مقام پرست شود نباید اقدام گردد؟ صندلی و پست مدیریت وقتی با ارزش است که بنا به فرموده مولای متقیان علی(ع) بتوان حقی را به حقدار داد.

اگر اراده ای برای دور کردن رؤسای ناموفق از هیأت های ورزشی و عزم جدی برای پاک کردن صحنه ورزش از عوضی آمده ها و منفعت طلب ها وجود داشته باشد می توان با به کار بردن روش های معقول و پسندیده ورزش را از وجود انگل های مزاحم و اساتید وعده و شعار پاک کرد و در اداره امور رشته های ورزشی حق را به حقدار داد. 

 




شورا و هزینه‌های سرسام آور

عضویت در شورای اسلامی شهر، در طول چهار سال برای یک عضو چقدر می‌تواند درآمد داشته باشد که برخی از کاندیداها از هم اینک به هوای هندوستان، فیل هوا می‌کنند و در راه ثبت رکورد هزینه گام بر می‌دارند؟

فعالیت گسترده نامزدهای احتمالی در فضای مجازی و جولان دادن آن‌ها تحت عناوین دهان پر کن، عزم‌شان برای تصاحب یک صندلی از شورای شهر اردبیل را نشان می‌دهد.

رسیدن به شورا و یدک کشیدن عنوان عضو، چه مزیت‌هایی برای نامزدها دارد که از ماه‌ها قبل آستین همت بالا زده‌اند و برای مطرح شدن در فضای مجازی به خوبی دست در جیب برده‌اند؟

مشاورین آن‌هایی که می‌خواهند یک شبه ره صد ساله را طی بکنند، چه راهی در پیش پای آن‌ها قرار داده‌اند که به یک پیام دل خوش کرده و در آسمان‌ها سیر می‌کنند.

کافی است به نامزدهایی که برای پیروزی مصمم هستند، بگویند که پیشتازند، بگویند در نظرسنجی‌ها از همه سبقت گرفته‌اند، بگویند با قبضه کردن فضای مجازی مشکلی برای رسیدن به هدف ندارند، بگویند هر چه بیشتر خرج بکنی و هر چقدر که اسم و عنوان تو در گروه‌ها و کانال‌ها مطرح بشود به سوی خوشبختی گام بر می‌داری،

از خود بی خود می شوند و فکر می کنند که انتخاب شده قطعی هستند.این قبیل حرف‌ها آدم‌های ضعیف النفسِ مقام پرستِ شهرت باز را تحت تأثیر قرار می دهد، تا از گلوی خانواده‌اش بزنند و آینده فرزندانشان را با اما و اگر مواجه بکنند و پول پخش نمایند.

کسانی که به دنبال منافع خود هستند با گفته ها و نوشته ها می خواهند به برخی ها بقبولانند که قوی هستند، ولی باید بدانیم که توهم قوی بودن به کسانی که در اوج ناتوانی هستند خیانت محسوب می شود.

نامزدی که برای همسایه‌اش ناشناس باشد اگر همه کانال‌ها و گروه‌ها و کل فضای مجازی را در اختیار بگیرد نباید امیدی برای کسب رأی داشته باشد.

مردم حساس‌اند و دارای شعور سیاسی، به هر عکس رنگی و قیافه بزک کرده و شعارهای ناشدنی و وعده‌های پوچ و متزلزل رأی نمی‌دهند. نامزدی که نمی‌داند با راهیابی به شورا قرار است چه کاری انجام بدهد و مدعی حل مشکلات کشور می‌شود، با کدام پشتوانه علمی و کارنامه، مدعی شده و به ثبت نام اقدام کرده است؟

بلندپروازی و عشق مطرح شدن می‌تواند برای خیلی‌ها که ابزار لازم در اختیار ندارند دردسر ساز شود. چه خوب گفته‌اند که “هر کسی را بهر کاری ساخته‌اند”. اصرار برای رسیدن به جایگاهی که حق انسان نباشد خطرناک است. ظرفیت کم موجب فراموشی سبک زندگی و روش راه رفتن می‌شود.

پول و افتادن در دام منفعت طلبان نمی‌تواند تضمینی برای رأی‌آوری باشد. کاندیدایی که حتی دوستانش نمی‌خواهند به او رأی بدهند با قد علم کردن در فضای مجازی رسیدن به هدف‌اش غیر ممکن است.

در روزهای سخت کرونایی، نامزدهایی که علاقه به پرواز دارند، رعایت حال مردم و جامعه را بکنند و تا آنجا که می‌توانند تبلیغ چهره به چهره و دیدارهای خانگی را از برنامه هایشان حذف نمایند.

خیال همه نامزدهای احتمالی راحت، کسانی که ثبت نام کرده‌اند و پوسترهای تبلیغاتی را چاپ نموده‌اند، نگران نباشند، در نظرسنجی‌ها پیشتاز هستند، موقعیت‌شان لاکچری است، اسامی‌شان ورد زبان مردم است، با اقتدار جلو می‌روند و هر روز بیشتر از روزهای قبل، قلوب مردم را تسخیر می‌کنند. نیازی به هزینه بیشتر ندارند، قدر سرمایه خود را بدانند و همه چیز را فدای عضویت در شورای شهر نکنند.

من اگر می‌دانستم که چرا خیلی‌ها برای شورا بیشتر حرص می‌خورند و با اسم آن عنان اختیار از دست می دهند، شاید با فروش وسائل خانه برای رقابت اعلام آمادگی می‌کردم. افسوس که فلسفه این کار تاکنون برایم روشن نشده است.

 




لیگ برتر؛ خوابی که تعبیر نمی‌شود

تا دری به تخته می‌خورد و خبری از واگذاری یکی از تیم‌‌های استان‌‌های همسایه به گوش می‌رسد آنهایی که سهمی در عقب گرد فوتبال اردبیل دارند، مسئولین و نمایندگان مجلس را برای خرید و یا گرفتن این قبیل سهمیه‌‌ها به امداد می‌طلبد.

آنهایی که بر چنین درخواست‌‌هایی اصرار ورزیده و در سطح جامعه به طرح و تبلیغ آن اقدام می‌کنند مطمئنا اهداف دیگری در سر می‌پرورانند، چرا که خود از همه بهتر می‌دانند و آگاه هستند که در استان ما شرایط برای تیمداری در رده‌‌های بالای لیگ اماکن پذیر نمی‌باشد.

استانی که قادر به حفظ سهمیه در لیگ سه نباشد، استانی که در اکثریت موارد شکست با تیم‌هایش پیوندی ناگسستنی دارد، استانی که فاقد یک باشگاه استاندارد و به معنی واقعی است، استانی که به کمیت‌‌ها دل بسته و با کیفیت‌‌ها بیگانه است و استانی که جایگاه فوتبالی‌اش فقط در حرف‌‌ها و سخن‌‌ها خلاصه می‌شود حرف زدن از لیگ برتر کاملا مصداق ضرب المثلی است که می‌گوید: “سنگ بزرگ علامت نزدن است”.

هنوز از یاد‌‌ها نرفته است که در دو سه سال قبل وقتی واگذاری تیم گسترش تبریز مطرح شد، برخی آقایان از مذاکرات با زنوزی خبر دادند و توقع بیجایی در نزد علاقه‌مندان ایجاد کردند. روز‌ها و سال‌‌ها گذشت ولی حداقل نتیجه مذاکرات با زنوزی برای تکمیل خبر اولیه اعلام نشد. این ادعا‌ها در حالی صورت می‌گرفت که زنوزی و اطرافیان وی از چنین مذاکراتی اظهار بی‌اطلاعی می‌کردند.

استانی که برای تأمین هزینه‌‌های یک تیم در مرحله اول لیگ دسته سه باید کاسه گدایی به دست داشته باشد صحبت از لیگ برترش سرِ کاری و با اهداف حاشیه‌ای نیست؟

عده‌ای با طرح مسائل خرید امتیاز می‌خواهند توپ را به میدان مسئولین استان بیاندازند و خود را و عملکردشان را در حاشیه نگه دارند و با ایجاد گرد و غبار، دیگران را مقصر و مسئول وضعیت فعلی قلمداد نمایند.

اما فضا که همیشه غبارآلود نمی‌ماند، وقتی غبار بنشیند زیر غبار دوباره باز و شفاف می‌شود و آدم ها معلوم و چهره‌‌ها عریان می‌گردد.

وضعیتی که بر فوتبال ما حاکم است نه نیازی به بزرگنمایی دارد و نه احتیاجی به لاپوشانی. به جای شعار دادن و ردیف کردن یک سری آمار در مورد مسابقات و کتمان حقایق و لاپوشانی واقعیات، نتایج به دست آمده توسط تیم‌‌های استان در دو سال گذشته را شفاف و بی‌پرده افشا کنیم و اجازه بدهیم مردم و علاقه‌مندان فوتبال خود در مورد عملکرد‌ها قضاوت بکنند.

فوتبال ما نیاز به لیگ برتر ندارد. این رشته ورزشی محتاج همتی است که در گام اول بتواند آن را به وضع طبیعی برگرداند. متأسفانه آستانه حساسیت در فوتبال ما چنان بالا رفته که بسیاری از اتفاقاتی که می‌تواند فاجعه آمیز باشد تا حد زیادی عادی جلوه می‌کند و اینجا می‌توان این سؤال را مطرح کرد که وظیفه نجات فوتبال از وضعیت فعلی بر عهده چه کس و یا چه کسانی می‌باشد؟

 

 




دعا‌های ورزشی در آغاز سال ۱۴۰۰

فرا رسیدن بهار و آغاز سال جدید را به همه ورزشکاران، ورزشدوستان و همراهان نشریه الکترونیکی دنیای اردبیل تبریک و تهنیت می‌گوئیم.

در یک سالی که گذشت علیرغم همه کاستی‌‌ها و مشکلات تلاش کردیم تا وقفه‌ای در انتشار نشریه و عمل به وظیفه‌ای که بر عهده داریم، ایجاد نشود. در این میان استقبال علاقه‌مندان و تشویق و ترغیب آن‌‌ها عامل بزرگی برای ادامه دادن راه انتشار نشریه بود و خوشحالیم که تا آنجا که در توان داشته‌ایم در این راه کوشش کرده‌ایم و از خداوند بزرگ می‌خواهیم در سال جدید نیز توفیق خدمت به جامعه ورزش استان را از ما دریغ نفرماید.

ورزش با همه بزرگی و عظمت‌اش برای فعالان و دست اندرکاران آن عزت و منزلت می‌بخشد. خدمت کردن برای ورزش و رزشی‌‌ها نعمت بزرگی است که پروردگار قادر و توانا نصیب ما کرده است و ما به این لطف و مرحمت می‌بالیم و امیدواریم تا لحظاتی که می‌توانیم در این عرصه باشیم و از خدمت به ورزش و ورزشی‌‌ها لذت ببریم.

ورزش سلامتی تن، شادی روان، رشد اخلاق، بستر پرورش جوانمردی، برکنار‌کننده جوانان از آلودگی، موجب فراهم آوردن بالندگی، ضامن سربلندی، گسترش راستی و درستی، کمک به نظم عمومی، ضد بزهکاری، گونه‌ای از عبادت، روانه‌کننده آدمی در راه کمال، سازنده انسان برتر، شاهراه رسیدن به خیر و سعادت هر دو جهان، بهروزی و ممد حیات و کار مردم است.

فعالیت در عرصه‌ای با این گستردگی و خصوصیات منحصر به فرد برای همه موجب بالندگی است و بدون شک نشریه ما نیز جدای از این بحث نبوده و نیست. آرزو می‌کنیم که در سال جدید ورزش ما از دست کسانی که فقط حرف زدن بلد بوده و ورزش را با گفتار‌های بی‌پایه از مسیر اصلی‌اش منحرف کرده‌اند نحات یابد.

سالکان را چه کار با دیوان

طوطیان را چه کار با مردار

چند دعوی کنی، به کار گرای

هیچگه نیست گفته چون کردار

امیدواریم در سال جدید ورزش ما از شّر آدم‌‌های بدون تخصص که آمدند و همه چیز ورزش را خراب کردند، خلاص شود و اداره امور به دست متخصصین عاشق و اهل عمل و کار بلد سپرده شود.

امیدواریم در ورزش و همه رشته‌‌های ورزشی، برنامه‌ریزی و عمل بر اساس پیش‌بینی‌‌ها انجام بگیرد. خلاص یافتن ورزش از دست روزمرگی می‌تواند مسیر جدیدی در پیش روی آن بگشاید و روز‌های خوبی را برای ورزش استان رقم بزند.

روز را با کشت و زرع و شخم آوردن به شب

شامگاهان در تنور خویشتن، نان داشتن

سربلندی خواستن در عین پستی دره‌وار

آرزوی صحبت خورشید رخشان داشتن

امیدواریم با لطف و عنایت پروردگار در سال1400 از آفت غرور، خودپسندی و خودمحوری در امان بمانیم و کسانی که در ورزش، نان خود را از تنور خودمحوری جستجو می‌کنند به راه راست هدایت شده و این عادت زشت و مذموم را برای همیشه به فراموشی بسپارند.

هوای نفس چو دیویست تیره دل پروین

بتر ز دیو پرستی است خود پرستیدن

امیدواریم ورزش ما از شّر آنهایی که بساط سورچرانی و دروغ گویی و خودشیرینی راه انداخته‌اند، خلاص یابد.

امیدواریم در سال 1400 بر تعداد گوش شنوا در ورزش افزوده شود و روش مدیریتی در برخی از رشته‌‌ها اصلاح و در مسیر درست و اصولی قرار بگیرد.

امیدواریم برخورد با بی‌مسئولیت‌‌ها و آمارسازان در ورزش چهره واقعی خود را نشان بدهد و دیگر امکان ابراز وجود برای این قبیل افراد وجود نداشته باشد.

امیدواریم آنهایی که مصالح شخصی را بر مناقع ورزش ترجیح می‌دهند به خود آیند و بیش از این بر کورس خیانت نکوبند.

خدایا، در سال جدید ورزش ما را از ضررو زیان سخن چین‌‌ها در امان نگاه دار. ورزش ما را از آسیب این قبیل افراد که دیگر مشت‌شان در بین ورزشی‌‌ها باز شده است، محفوظ و مصون بدار. سخن چین هایی که شرط ادامه حیات خود در ورزش را در به هم زدن رابطه‌‌ها و افروختن آتش کینه و برهم زدن بساط یک دلی‌‌ها می‌دانند حال و روز ورزش اردبیل را دگرگون کرده و آن را به سمت بی‌ثباتی‌‌ها سوق می‌دهند.

میان دو کس جنگ چون آتش است

سخن چین بدبخت هیزم کش است

بار خدایا، ورزش اردبیل را از دست گندم نما‌های جو فروش نجات بده.

آفریدگارا، ورزش استان را از خطرات زیاده خواهان و شهرت طلبان شناسنامه دار محافظت بفرما.

بار پروردگارا، در سال جدید با عنایت و توجه خاص خود، بر ورزش منطقه آرامش را حاکم فرما و آن را از حاشیه‌‌ها دور نگاه دار.

ورزش ناب رستم ساز و پوریا پرور است. بار خدایا، آنهایی که در روند این نقش مهم ورزش خدشه وارد کرده و بر گسترش نامردی و بدخلقی تلاش می‌کنند به راه راست هدایت فرما.

بار خدایا، ورزش استان اردبیل را از تفکرات زنگ‌زده و از مدعیان مغرض که غرض ورزی کور و کرشان کرده است و توهین به شعور مردم را برگزیده‌اند و راه و رسم قلدرانه در پیش گرفته و به راحتی قوانین را در زیر پا له می‌کنند و تفکر باندی را در آن گسترش می‌دهند، مصون بدار.

پروردگارا، در ورزش ما اخلاق حسنه و ویژگی‌‌های دوست داشتنی چون راستی، مروت، خوشرویی، شجاعت، گذشت، عزت نفس، افتادگی و پهلوانی را ترویج فرما.

آفریدگارا، ورزش اردبیل را از بی‌ادبی، تکبر، حرص، ناجوانمردی، بی‌غیرتی، تمسخر، افترا و بدجویی محافظت بفرما.

خداوندا، پنجره رحمت خود را به روی اهالی صادق و راستین ورزش باز کن و بر آن‌‌ها کمک کن تا یأس و ناامیدی را از ورزش دور دارند.

پروردگارا، بر جامعه ورزش استان، آن قدرت تشخیص را عطا بفرما تا عده‌ای مغرض از خدا بی‌خبر نتوانند دروغ را به جای واقعیت بر آن‌ها تحمیل نمایند.

خدایامساعدت فرما تا ورزشی‌‌های ناب استان از افتادن در دام نفس و اطاعت از آن دور باشند و آن‌‌ها را از ضرر‌‌های مدیران متظاهر و مسئولان بدسلیقه و قوم پرستان بدطینت و آویزان‌‌های فرصت طلب و ظاهرسازان چرب زبان محافظت بفرما.

پروردگارا، بر اهالی ورزش و مسئولان ما آن همت و آگاهی را عنایت فرما تا در راه ایجاد تحول در رشته‌‌های مختلف و بهبود اوضاع آن‌‌ها و از جمله در راه تحول و خانه تکانی فوتبال گام‌‌های مؤثر بردارند.

و در نهایت آرزو می‌کنیم که خداوند بر ما آن قدرت را عنایت فرماید تا حقیقت را قربانی مصلحت نکنیم و آفت غرور را از خود دور نگاه داریم و از ضخیم شدن پرده‌‌های غفلت جلوگیری کنیم. انشااله.