1

رویای مدیریت بر ورزش استان

کسانی که با بسیج زمین و زمان به دنبال پست و مقام راه افتاده و قرار گرفتن در راس یک مجموعه اداری را کعبه آمالی برای خود می پندارند از همان لحظات اولیه انتشار خبر خداحافظی بهرام آقاخانی از مدیریت اداره کل برای مطرح شدن خیز برداشته اند.

می گویند تنی چند از این عاشقان خدمت بی منت که در تهران بوده اند امروز حتی به وزارت ورزش و جوانان هم رفته اند تا مراتب عشق و علاقه برای خدمت در  مدیریت ورزش و جوانان استان را اعلام نمایند.

دوستان حتی منتظر برگزاری جلسه تودیع آقاخانی نشده اند و به دنبال قطعی شدن بحث وی به سرعت نور خود را به وزارتخانه رسانده اند تا شاید بتوانند از موقعیت ایجاد شده به خوبی بهره برداری نمایند.

احساس مسئولیت و عشق و علاقه آن ها برای تصاحب پست های مدیریتی از جمله اداره کل ورزش و جوانان استان ستودنی است. این که فرصت را از دست نمی دهند و با آغوش باز به استقبال مدیریت می روند نشان از خاص بودنشان می باشد.

اگر قرار بر این باشد که با عجله و دستپاچگی برای ورزش و جوانان استان مدیر مشخص بکنند نیازی به صدور حکم برای محمدرضا برادران نبود.

علاقه مندان به جلوس در پشت میز مدیریت ورزش استان این قدر با عجله آستین بالا نزنند و وارد صحنه رایزنی نشوند. فرصت برای ابراز علاقه به مدیریت زیاد است. با فکر و با برنامه پیش رفتن پسندیده است. از قدیم گفته اند که عجله کار شیطان است.

آن هایی که دلشان برای مدیریت ورزش استان به طپش در می آید اگر قدرت  و توانایی این کار را داشته باشند مسلما مسئولان به سراغ آن ها خواهند آمد.

در نهایت خواهشا سینه چاکان مدیریت از مسئولین  و نمایندگان مجلس هزینه نکنند. انتخاب یک مدیر کل مراتبی را طلب می کند که انجام آن ها اجتناب ناپذیر است. یاحق.

 




طرح ملی مسکن مهر تأئیدی بر مسکن مهر

دولت دوازدهم با تن دادن به بحث تولید انبوه مسکن عملا سیاست اعمال شده در دولت یازدهم را زیر سؤال برد.
وقتی عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی در سال 94 در همایش :چالش های توسعه شهری در اندیشه ایران شهر” در دانشکده معماری دانشگاه شهید بهشتی ادعا کرد که: “مسکن مهر تصویری است از انسان هایی که کالا هستند و می توانی در هر جایی از این سرزمین آن ها را در قفسه جا دهید. نه مسئله شهر را می بینید و نه مقان انسان را ونه ساختار اجتماعی را فقط یکسری قفسه است که می توانید در آن هم کالا بگذارید و هم انسان” معلوم شد که بی توجهی به یکی از مطالبات اصلی مردم در حوزه مسکن در آن دولت حرف اول را خواهد زد.
دولت یازدهم در بخش مسکن برنامه خاصی ارائه نکرد و علی رغم همه شعارهای داده شده جایگزینی نیز برای مسکن مهر تعریف ننمود.
در حالی که هم کارشناسان نسبت به نقش مسکن در امنیت اقتصادی و سلامت اجتماعی مردم تأکید داشتند بی توجهی دولت به نیاز مسکن جامعه، آسیب های جدی به بیشتر بخش های جامعه وارد کرد.
حال که دولت دوازدهم بحث احداث انبوه مسکن تحت عنوان طرح ملی را در دستور کار قرار داده آیا نباید به افکار عمومی گفته شود که چرا دولت یازدهم با مسکن مهر و طرح های مبتنی بر عرضه مسکن ارزان قیمت مخالف بوده است؟ آیا نمی توان سؤال کرد که توقف عرضه مسکن انبوه و ارزان قیمت چه تأثیری برافزایش قیمت خانه ها و زمین ها داشته و در ین راه چه کسانی بهره برده اند؟ آیا نباید پرسید که چرا به نظر آقایان طرح مسکن مهر بدترین طرح تاریخ جمهوری اسلامی بوده و نقش این طرح در قیمت مسکن های خالی و کاهش تقاضای عمومی برای مسکن چه بوده است؟
مسکن به دلایل متعددی اساسی ترین نیاز خانواده به عنوان کوچک ترین واحد تشکیل دهنده اجتماع به شمار می رود و جای خوشحالی دارد که دولت دوازدهم با قبول اهمیت آن به فکر گره گشایی از مسکن و اقشار متوسط و پائین دست جامعه افتاده است ولی آیا نباید از کسانی که به ناحق نزدیک به 5 سال طبقه متوسط و پائین را از حق طبیعی خود محروم نمودند و خواسته و ناخواسته بر سرمایه های انباشته درصد قلیلی از جامعه افزودند مورد سؤال قرار بگیرند؟ آیا نباید دولت و مسئولینی که در ایجاد این شرایط مقصر و دخیل بوده اند از مردم عذرخواهی کرده و از کسانی که به ناحق مورد حملات دولتمردان قرار گرفته و خدماتشان زیر سؤال رفت حلالیت بطلبند؟




فضول باشی و آفتابه و لگن

مدت ها بود که از توفیق زیارت و هم نشینی فضول باشی محروم بودم. خبری از وی نبود. فکر می کردم که یا تطمیع شده و یا از ترس، زبانش بند آمده است. هر چه بیشتر سراغش را می گرفتم کمتر نشانی از او به دست می آوردم.
اما چند روز پیش به طور اتفاقی به هم رسیدیم. .خواست که میدان را خالی کند ولی چون چاره ای ندید برای لحظات کوتاهی توقف کرد و بدون مقدمه گفت: نتایج نمایندگان فوتبالِ موفق و سربلند استان را در رقابت های لیگ دسته سه پیگیری می کنی؟
گفتم: می خواهی چه بگویی؟ انتظار داری که این تیم ها شق القمر بکنند و پیروزی را پشتِ پیروزی در کارنامه شان به ثبت برسانند؟
گفت : تو هم راست می گویی. اما من حرفم این است آماری که در زمان حرف زدن از فوتبال و موفقیت هایش ارائه می شود با نتایجی که تیم های آن به دست می آورند زمین تا آسمان تفاوت وجود دارد.
گفتم: تو اشتباه می کنی، قدرت درک تو  از اتفاقات روی داده در فوتبال پائین است. وقتی می گویند فوتبال به توسعه پایدار رسیده است باید بپذیری. تو چه می فهمی که توسعه پایدار فوتبال یعنی چه؟ مگر دانش تو در آن حدی است که بتوانی در مورد ویژگی های فوتبال اردبیل اظهار نظر بکنی؟ مهم نیست که در لیگ های سطح بالا تیم داشته باشیم، اهمیت ندارد که زیر ساخت های قوی داشته باشیم، مهم این است که من باشم، من حکم بگیرم و پست های از دست رفته ام را به دست آورم.
گفت: حالا باید من به تو بگویم که یواش تا من هم بتوانم با تو همقدم بشوم. یعنی  معتقدی وقتی تو در تشکیلات فوتبال باشی همه چیز حل است و فوتبال مشکلی ندارد؟
گفتم: بدان و آگاه باش، فوتبال ما هیچ ایرادی ندارد. شکر ، همه چیز در جای خودش است. آن هایی که شعار مبارزه برای فوتبال را می دادند تا به حکمی می رسند همه چیز را فراموش شده تلقی می کنند. آن ها حتما بهتر می دانند، کارشاس هستند و آگاه به امور ، وقتی می گویند همه چیز خوب است یعنی خوب است. وقتی بگویند که نخبگان مهر شش گل نخورده است و با هفت گل پیروز شده باید بگویی درسته و وقتی بگویند شاهین کوثر دو بر یک مغلوب نشده بلکه سه بر یک پیروز شده باید سر تعظیم فرود آوری و باید هر آماری که دادند و به هر موفقیتی که اشاره کردند بپذیری و حق سخن گفتن اضافی را نداشته باشی.
فضول باشی که از تعجب کم مانده بود چشم هایش از حدقه بزند بیرون گفت: تو هم راست می گویی فوتبال ما در موقعیتی قرار دارد که باید بگوییم آفتابه و لگن هفت دست ، شام و نهار هیچی. همه چیز بر وفق مراد است و فوتبال ما روزهای افتابی را پشت سر می گذارد همین کافی است پیروزی و سربلندی در میادین کیلوش چند؟

 




آمارسازی در ورزش

یکی از اقدامات زشت و ناپسندی که در چند سال اخیر در برخی از هیأت های ورزشی معمول شده، بحث آمارسازی است.
تا بخواهی حرفی بزنی و لزوم توجه بیشتر به بعضی از رشته های پرطرفدار را یادآوری بکنی توجیه کردن ها شروع می شود و متأسفانه کسانی هم هستند که به هر دلیل و علتی در رکاب آمارسازان به دفاع و انتشار آمار آن ها اقدام می کنند.
کسانی که آمارهای غیر واقعی ارائه می کنند در واقع دروغگویانی قهار و از خدا و بی خبر هستند. داستایوفسکی نویسنده نامدار روسی در کتاب ”برادران کارامازوف“ جمله قشنگی دارد: ”از دروغ بپرهیز، از همه دروغ ها، مخصوصا دروغ به خودت، مراقب دروغ خودت باش و هر ساعت و هر دقیقه آن را وارسی کن“.
کسی که به دروغ از موفقیت ها می گوید و یا از توسعه حرف می زند و یا با کلمات بازی می کند در گام اول به خودش دروغ می گوید.
نویسنده یاد شده در کتاب دیگرش به نام ”قمارباز“ می گوید: ”کسی که به خودش دروغ می گوید و به دروغ خودش گوش می دهد، کارش به جایی خواهد رسید که هیچ حقیقتی را نه از خودش و نه از دیگران تشخیص نخواهد داد“.
آمارسازان قهار و نامی عرصه ورزش آن قدر به خودشان دروغ گفته اندکه الآن ظرفیت پذیرش حقایق را ندارند و این چنین است که وقتی حقیقتی بیان می شود برافروخته شده و حرف هایی بر زبان جاری می کنند که فقط برازنده خود و دوستانشان می تواند باشد




فوتبال و انتخابات مجلس

حضور یکی از نمایندگان مردم اردبیل، نیر ، نمین و سرعین در ورزشگاه علی دایی و تماشای یکی از دیدارهای تیم نخبگان مهر در لیگ دسته سه در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفته است.
قبل از پرداختن به ادامه بحث باید یادآوری گردد که نگاه به این مسئله صرفا یک نگاه ورزشی بوده و قصد و غرضی در ارتباط با تخریب یک فرد و یا تمجید از کس دیگر در میان نبوده و نیست. دوستان در اندیشه وصل کردن این مطلب با موضعگیری های سیاسی نباشند. آب ده ها جوی را با هم مخلوط نکنند و این نوشته را صرفا مطلب ورزشی تلقی نمایند.
حضور یک چهره سیاسی و دارای پست و منصب، در میادین ورزشی می تواند نعمت بزرگی در راستای بهبود وضعیت ورزش و حمایت از پیشرفت و توسعه آن باشد اما این حضور در آستانه انتخابات مجلس و در روزهایی که کاندیداهای احتمالی تحرکات خود را آغاز کرده اند آیا نمی تواند جای سؤال داشته باشد؟
فیضی نماینده اردبیل در چهار سال گذشته چند بار در ورزشگاه علی دائی برای تماشای فوتبال و تشویق نمایندگان اردبیل و استان حضور داشته و این بودن ها چه تأثیر و چه نفعی برای فوتبال اردبیل داشته است؟
آیا این نماینده محترم وقتی با ورزشگاه خالی از تماشاگر مواجه شد از مشاوران و دوستان پرسید که چرا تماشاگران اردبیلی از مسابقات استقبال نمی کنند و آیا از چرایی غربت کامل نمایندگان اردبیل در شهر خود سؤالی مطرح کرد ؟
هر کسی که به ورزشگاه علی دائی قدم بگذارد باید به وضعیت اسفناک آن گریه بکند. در محلی که دکتر فیضی در ورزشگاه نشسته است عکس گویای همه چیز است. شکستگی صندلی ها و و ضعیت نامناسب سکوها فریاد می زنند و مسئولین را به استمداد می طلبند. آیا نماینده اردبیل با دیدن این صحنه ها احساس تکلیف کرده و مسئولین را مورد بازخواست قرار داد ؟
این حضور در راستای کمک به فوتبال و تشویق و ترغیب جوانان کاری بسیار ارزشمند و قابل تقدیر می تواند باشد ولی موقعیتِ زمانی و آن هم بعد از نزدیک به چهار سال از دوران نمایندگی شک بر انگیز نیست؟ البته باید از دفعات خیلی محدود حضور در محافل ورزشی نیز یاد کرد.
عملکرد نمایندگان فعلی مردم اردبیل،نیر، نمین و سرعین در مورد ورزش چه بوده و چه اقدامات مهمی به جز دخالت در انتصاب ها و فشار برای ارتقای دوستان ویاران همیشگی انجام داده اند؟
آیا نمایندگان مردم در مجلس از نتایج به دست آمده توسط ورزشکاران رشته های مختلف اطلاع کامل دارند و آیا نتایج را قانع کننده و مطلوب ارزیابی می کنند؟ آیا فوتبال و والیبال را در اوج می دانند و باخت های متوالی ، پی در پی و بعضا سنگین را از اتفاقات معمولی و طبیعی ورزش و فوتبال به حساب می آورند؟ آیا می دانند که چرا و چگونه فوتبالی که نمایندگانش در دسته سوم در قعر جدول جا خوش کرده اند توسط فدراسیون فوتبال در بین استان های کم برخوردار حائز رتبه اول می شود؟ آیا نمی توان چگونگی امر را از فدراسیون استعلام نمود و شاخص های در نظر گرفته شده را مورد بررسی قرار داد؟
ورزش دوستان اردبیل انتظار دارند که نمایندگانشان هم در مجلس شورای اسلامی و هم در پارلمان محلی در طول مدت مأموریت به فکر ورزش باشند و حمایت همه جانبه از آن به عمل آورند والا در آستانه انتخابات همه نامزدها به طرفدار سینه چاک ورزش تبدیل می شوند و در شأن و مرتبت ورزش و ورزشکاران قصیده های بلند بالا می سرایند و مدام بر نقش ورزشی ها در توسعه منطقه تأکید می کنند .
تجربه نشان داده است که بعد از پیروزی در انتخابات اولین قشری که فراموش می شود ورزشی ها هستند . اگر جز این بود باید ورزش و رشته های مختلف آن حداقل از سه یا چهار نماینده در سطوح بالای لیگ در رشته هایی چون فوتبال، والیبال، فوتسال، ورزش های رزمی و …. بهره می بردند.




سناریو سد گیوی

سفر معاون آب و آبفای وزارت نیرو به استان اردبیل و اظهار نظر وی در مورد سد گیوی سؤالات متعددی را در اذهان ایجاد کرده است.
در جریان این سفر قاسم تقی زاده خامسی گفت: به سبب وجود برخی کمبودها و نواقص در بدنه ، امکان آبگیری کامل سد گیوی وجود ندارد!!
این سد در طول حیات 15 ساله اش با وعده های متعددی در ارتباط با آبگیری کامل و اجرای پروژه پایاب آن مواجه بوده است.
در سال 83 عملیات اجرای شبکه و سد گیوی کلید خورده است. سدی که با هدف توسعه هشت هزار هکتاری از اراضی دیم، ایجاد فرصت های شغلی، کنترل سیلاب رودخانه گیوی، مدیریت بهینه مصرف آب در محدوده اجرای طرح، عملیاتش آغاز گردید.
سد با حجم 75 میلیون متر مکعب، از بستر رودخانه 89 متر ارتفاع داشته و خاکی، سنگریزه ای با هسته رسی قائم می باشد.
طولانی شدن عملیات احداث سد و مشکلات موجود در ارتباط با پایاب آن ، بهره برداری نهائی از این پروژه را به یک رویای دست نیافتنی تبدیل کرده بود.
به دنبال فشار مردم و راه اندازی کمپین های حمایتی از تکمیل و تعیین تکلیف پروژه در اردیبهشت ماه سال 96 با برگزاری مراسم خاصی با حضور چیت چیان وزیر وقت نیرو این سد مورد بهره بردری قرار گرفت.
در همان روزی که با تبلیغ بیشتر آبگیری سد را یکی از مهم ترین اقدامات دولت به حساب می آوردند شبکه آن همچنان در انتظار اجرا و تکمیل بود و امروز با گذشت بیش از دو سال از افتتاح رسمی آن اعلام می شود که 50 درصد از اراضی واقع در مخزن سد تملک نشده است!!
معاون وزیر نیرو گفته ست: بدنه سد گیوی در سمت چپ دارای مشکلاتی بوده و از این قسمت آب را از خود عبور می دهد.
وی اضافه کرده است: این سد در گذشته با نادیده گرفته شدن مشکلات و نواقص افتتاح شده ولی در حال حاضر به دلیل وجود این نواقص و بخصوص مشکل موجود در سمت چپ بدنه سد امکان آبگیری کامل آن وجود ندارد.
او به مشکل دیگری مبنی بر عدم تملک قسمت اعظمی از اراضی واقع در مخزن سد اشاره کرده و می گوید: مشکل سمت چپ بدنه باید در اسرع وقت با تزریق 220 میلیارد ریال اعتبار برطرف شود و در کنار آن عدم تملک 50 درصد از اراضی واقع در مخزن نیز مورد توجه باشد که این امر نیز به مشکل آبگیری کامل سد افزوده شده است.
پروژه ای که با مشکل عمده ای مواجه بوده چگونه افتتاح شده و چرا مسئولین وقت استان با راه اندازی آن موافقت کرده اند؟ چرا مجریان و ناظران پروژه به موقع از نواقص موجود مطلع نشده و آن ها را به دست اندرکاران مربوطه گزارش نکرده اند؟ مگر می توان پذیرفت که پروژه بزرگی چون سد گیوی با همه حساسیت مردم منطقه به راه اندازی نهائی و کامل آن آبگیری بشود و با حضور وزیر نیرو و استاندار اردبیل برایش مراسم افتتاح برگزار بکنند ولی مشکل بزرگی چون عبور آب از بخشی از بدنه اش مطرح باشد؟
آیا می توان پذیرفت که سدی را افتتاح بکنند که 50 درصد از اراضی مخزن آن تعیین تکلیف نشده و پرونده تحت تملکش مختومه نشده باشد؟
معاون وزیر نیرو در ادامه سخنان با تأکید بر مشکلات اعتباری تملک زمین های موردنظر می گوید: دولت اعتباری برای پرداخت هزینه تملک اراضی داخل مخزن سد گیوی در اختیار نداشته و حل این مشکل و تأمین اعتبار به همکاری مسئولان استان نیاز دارد.
وی اجرای پایاب سد را نیز به اما ها و اگر ها ربط داده می گوید: اگر قرار بانگ های سپه و کشاورزی مبنی بر تشکیل کنسریوم و تأمین مالی 2 هزار و 200 میلیارد ریال اعتبار مورد نیاز اجرای پروژه پایاب سد از محل اعتبارات ماده 56 عملیاتی شود این پروژه قابلیت اجرئی یافته و می توان برای آن پیمانکار انتخاب و شبکه آبیاری سد را راه انداخت!
این سرنوشت پروژه ای است که قرار بود برای بیش از 20 هزار نفر در سطح منطقه فرصت شغلی ایجاد بکند و 10 هزار هکتار از اراضی زراعی و یک هزار هکتار از باغات منطقه را تحت پوشش قرار بدهد.
با مشخص شدن ایراد عمده و نقص بزرگ در بدنه سد گیوی آیا برخورد با کسانی که عامل به وجود آمدن چنین وضعیتی بوده اند ضروری نیست؟
کسانی که برای کاهش فشار افکار عمومی سناریو افتتاح سد به راه می اندازند و برای تملک زمین های مورد اشاره و اجرای پایاب سد اقدامی نمی کنند نباید جوابگو باشند و دلیل رفتارهای خود را بیان بکنند؟
با مشکلات اعتباری موجود، مردم منطقه تا چه زمانی باید در نتظار تکمیل و بهره برداری نهایی از این پروژه به سر ببرند؟ و در نهایت انتظار می رود که مسئولین وقت وزارتخانه و استان در ارتباط با مشکلات مطرح شده شفاف سازی نموده و واقعیت ها را بیان نمایند.(منبع: روزنامه کیهان 18 ابان ماه 98).




نگرانی هواداران، بی توجهی مسئولان

 ‍ چند روزری است که در فضای مجازی علاقه مندان به فوتبال و فعالین رسانه های ورزشی بحث تیم شهرداری و سرگردانی آن برای حضور در مرحله دوم رقابت های لیگ دسته سوم را مطرح کرده و از بی تفاوتی مسئولان و از دست دادن زمان گله مند شده اند.
متأسفانه اراده ای برای تعیین تکلیف تیم در مسئولان مشاهده نمی شود. از طرف دیگر اصرار بازرسی بر ممنوعیت شهرداری ها برای سرمایه گذاری در تیم های ورزشی حرفه ای زمینه خوبی برای توجیه کم کاری ها و بی توجهی ها را فراهم کرده است.
تجربه سال های اخیر ثابت می کند که اقدام مسئولان در ثانیه های آخرِ مهلت قانونی اعلام آمادگی نتیجه ای جز شکست و سرخوردگی و عدم موفقیت برای تیم نداشته و امسال نیز اگر بخواهند چون سال های اخیر اقدام نمایند ترک این عادت می تواند بهترین اقدام و شایسته ترین عمل محسوب گردد.
فوتبال اردبیل در روی کاغذ بهترین است. در این ارتباط همه قهرمانِ حرف زدن و ادعا کردن هستند ولی در عمل آن چه دیده می شود تفاوتی است که بین واقعیت ها و ادعاها وجود دارد.
اگر قرار باشد که امسال نیز تیم شهرداری با اما و اگر و با ناز و کرشمه مسئولین و قهر و عتاب دست اندرکاران و نداری و درماندگی در رقابت ها حضور پیدا بکند بهتر خواهد بود که اقدامی انجام نشود و برای همیشه پرونده این تیم مختومه گردد.
یک پیشنهاد
کاندیداهای احتمالی مجلس شورای اسلامی که خود را برای حضور در یک رقابت سخت و طاقت فرسا آماده می کنند معمولا برای جلب اعتماد رأی دهندگان به اقدامات مختلفی از جمله انجام هزینه های جانبی روی می آورند.
کاندیداهایی که از وضعیت مالی مطلوبی برخوردار بوده ویا از حمایت حامیان ثروتنمد برخوردار هستد می توانند امسال هزینه های مربوط به حضور تیم شهرداری در رقابت ها را تقبل نمایند. اگر چنین کاری صورت بگیرد کاندیدهای احتمالی مطمئن باشند که آرای بازیکنان، خانواده آن ها، تماشاگران و علاقه مندان به فوتبال و نزدیکان و دوستان آن ها را از هم اینک به نام خود ثبت می کنند. هزینه در این راه می تواند کاندیدای احتمالی را برای نوشته شدن اسمش بر روی تعرفه های رأی مطمئن نماید.
فوتبال و فوتسال استان در بهترین دوران خود به سر می برد. از افزایش تعداد ناظران کشوری تا فعالیت چشمگیر ناظران داوری وبرگزاری پرشکوه رقابت های لیگ استانی در مقاطع سنی مختلف و در سطوح مورد تأئید فدراسیون با استقبال بی نظیر تماشاگران و افزایش روز افزون تعداد باشگاه های مجوز دار استاندارد و توسعه آکادمی ها و مدارس فوتبال با همه امکانات مورد نیاز و پیش بینی شده در آئین نامه ها ، فوتبال ما را در موقعیتی مطلوب و یک سر و گردن بالاتر از بیشتر مناطق و استان های کشور قرار داده است و چنانچه معضل تیم های بزرگسال حاضر در رقابت های لیگ دسته سوم نیز برطرف گردد امسال می تواند به عنوان برترین سال فوتبالی در تاریخ ورزش و فوتبال منطقه به ثبت برسد!!!




آیین نکوداشت دانشمند نخبه دکتر محمد برزگرجلالی در اردبیل برگزار شد

آیین نکوداشت دانشمند، نخبه داروسازی و جزو یک درصد دانشمند برتر جهان دکتر محمد برزگر جلالی در اردبیل با حضور چهره‌های علمی و سیاسی کشور برگزار شد.
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در این آیین در سخنانی با اشاره به از خودگذشتگی نخبگانی که خدمت به مردم و میهن را بر رفاه خود و دنیاپرستی ترجیح می‌دهند، گفت: قدرشناسی از اینگونه افراد کمترین وظیفه هر ایرانی است.
دکتر مسعود پزشکیان افزود: جامعه ما اکنون نیازمند انسان‌های خدمتگزاری‌ است که می‌دانند،بلدند، در کشور خود می‌مانند و خدمت می‌کنند.
وی ادامه داد: عدم قدردانی و بی‌تفاوتی جامعه در مقابل اینگونه انسان‌ها باعث می‌شود تا زمینه برای در دست گرفتن مسئولیت‌ها از سوی افراد پست و سواستفاده‌گر و نیز در حاشیه ماندن افراد کاردان و خادم ملت فراهم شود.
او بیان‌کرد: جامعه ما به شدت به چنین افرادی که هم دارای ثروت و هم دارای علم و مقام بوده  اما نه تنها برای کسب قدرت و شهرت تمایل ندارند بلکه داشته‌های معنوی و مادی خود را به دیگران بخشش و انفاق می‌کنند، نیاز دارد.
نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اردبیل نیز در این آیین با بیان اینکه ایران قرن‌ها قبل در دنیا از عظمت و تمدن بی‌نظیر برخوردار بود، گفت: برای بازگشت به شکوه و هیبت گذشته نیازمند قدردانی و معرفی فرهیختگان و نخبگان خادم مردم این مرز و بوم هستیم.
آیت‌الله سیدحسن عاملی افزود: طی ۵۰۰ سال قبل از انقلاب اسلامی، ایران به واسطه بی‌لیاقتی اکثر حاکمان، عظمت و شکوه خود را به تدریج از دست داد به گونه‌ای که باوجود سرآمد بودن ایران زمین در پرورش پزشکان و دانشمندان بی‌نظیر در دوره حکومت پهلوی شاهد حضور پزشکان جنوب شرق آسیا برای طبابت در شهرهای مختلف کشور بودیم.
وی با بیان اینکه در دنیای کنونی برخورداری از علم حرف اول را می‌زند، اظهارداشت: اگر بخواهیم به آن عظمت گذشته برسیم و در همه زمینه‌های علمی و فنی در دنیا سرآمد باشیم باید با ارج نهادن به داشته‌های ارزشمندمان و معرفی آنها به نسل کنونی بتوانیم در زمینه علم و دانش سریع‌تر از سایر کشورها حرکت کنیم.
او گفت: کشورمان از شخصیت‌های بسیار برجسته و بزرگ علمی، ادبی و معنوی مانند حافظ ، سعدی ،مولوی ، سنائی و جامی برخوردار هست که بیگانگان و بدخواهان این مرز و بوم سعی در فراموش شدن و گرفتن آنها از مردم ایران دارند و نباید اجازه موفقیت به دشمنان در این زمینه را بدهیم.
وی برگزاری چنین آیینهایی را برای تحقق این هدف متعالی موثر دانست و خاطرنشان کرد: باید خروجی آنها الگوسازی و فراهم شدن زمینه استفاده نوجوانان و جوانان این دیار از این الگوها باشد.
وی با اشاره به تعیین تکلیف باغ موسوم به شریعت در میدان بسیج اردبیل از استاندار اردبیل خواست تا در عملی شدن تصمیم گرفته شده مبنی بر تبدیل این مکان به عنوان باغ مفاخر تسریع کند و با نصب تندیس شخصیت‌های  برجسته علمی و شخصیت‌های معنوی جامعه دانش‌آموزان و جوانان ما برای ادامه راه آنها  تشویق و ترغیب شوند.
او از دکتر محمد برزگرجلالی به عنوان پزشک و دانشمند فرهیخته یاد کرد که به خاطر برخورداری از تقوای الهی و موازین انسانی نه تنها در علم پزشکی بلکه در دیگر علوم و ادبیات نیز از تبحر فراوان برخوردار است.
رئیس انجمن داروسازان ایران نیز در این آیین گفت: علم داروسازی در ایران طی نیم قرن گذشته به واسطه تلاش و از خودگذشتگی انسان‌هایی مانند دکتر برزگرجلالی‌ها و شفیعی‌ها راه یکصد ساله را پیموده است.
دکتر ضیا افزود: شاید آن زمان کمتر فردی تصور می کرد که داروسازی در ایران به آن اندازه از پیشرفت برسد که یافته‌های مفید دانشمندان این مرز و بوم در این رشته برای تمام مردم دنیا مفید و موثر واقع شوند.
وی وجود انسان‌های وارسته در ایران را باعث افتخار همه مردم ایران دانست و گفت: چنین انسان برجسته‌ای که در تمام دنیا شناخته شده و مقام علمی بالایی دارد به خاطر برخورداری از تقوای الهی از همه وابستگی‌های دنیوی و مادی وارسته است و چنین اشخاصی را باید همواره قدر دانسته و به همه نسل‌های کنونی ایران و دیگر کشورها معرفی کنیم.
در این مراسم ضمن قرائت پیام سورنا ستاری معاون علمی رییس‌جمهوری و رییس بنیاد علمی نخبگان ایران که خطاب به دکتر محمد برزگرجلالی نوشته شده بود از توانایی‌های علمی و نیز خدمات این شخصیت برجسته تقدیر شد.
دکتر برزگرجلالی  طی سخنان کوتاهی در این مراسم ضمن تقدیر از شورای فرهنگ عمومی استان در زمینه معرفی و تکریم از شخصیت‌های علمی و معنوی گفت: بنده به غیر از انجام وظیفه هیچ کار مهمی نکرده‌ام و شاید در انجام وظایفم نیز کوتاهی داشته‌ام.    
دکتر محمد برزگرجلالی در سال ۱۳۲۴ در اردبیل دیده به جهان گشود و پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه در دانشکده داروسازی دانشگاه تهران با رتبه اول پذیرفته شد.
وی که سال‌ها به عنوان یک محقق و شخصیت علمی در زمینه علم داروسازی در نقاط مختلف ایران خدمت کرده علاوه بر ایران در سطح کشورهای پیشرفته دنیا نیز در این رشته شناخته شده است.




هیاهوی شاهدان عینی

✍شاه عباس صفوی به شیخ بهایی عالم پرآوازه عصر خود پیشنهاد قاضی القضاتی داد. شیخ یک هفته مهلت خواست و سناریویی ترتیب داد. او به مصلای حومه شهر رفت و خود را برای اقامه نماز آماده کرد. در همین حال رهگذری شیخ را دید و شناخت و نزد او آمد. بعد از احوالپرسی شیخ رو به او کرد و گفت مرگ من فرارسیده و حین نمار زمین من را می بلعد!. شما که جرئت دیدن عزرائیل را نداری چشمهات را روی هم بگذار و هفتاد بار قل هوالله احد بخوان. وقتی در زمین فرو رفتم، الاغ و عصای من را ببر.

✍ شیخ عمامه را در جای نماز بر زمین گذاشت و خود را در کوچه های شهر مخفی کرده و به منزل رفت. او به اهل منزل گفت هر کس سراغم را گرفت بگویید به مصلی رفته و برنگشته! رهگذر وقتی چشمهاش را باز کرد. عمامه شیخ را دید و الاغ و عصای او را با خود برد. در تمام شهر شایعه شد، که شیخ بهایی در زمین فرورفته است!. فردای آن روز قبل از طلوع آفتاب شیخ به صورت غیرمترقبه به دیدن شاه عباس رفت. شاه تا شیخ را دید گفت: چیز مهمی اتفاق افتاده؟ گفت آری. می خواهم کوتاهی عقل شهود درباره ناپدید شدن من را ببینی!

✍به دستور شاه مردم در میدان شاه، مسجد شاه و عمارت‏ عالى قاپو جمع شدند، جمعیت به قدرى بود که راه عبور  بسته شد، لذا از طرف رئیس تشریفات امر شد که از هر محلى یک نفر شخص متدین، فاضل، مسن و عادل براى شهادت تعیین کنند تا به نمایندگى مردم آن محل به حضور شاه بیاید و درباره فقدان شیخ بهایى شهادت بدهند. بدین ترتیب 17 نفر شخص معتمد و  واجد شرایط از 17 محله آن زمان اصفهان تعیین شدند و چون به حضور شاه رسیدند، هر کدام به ترتیب گفتند: به چشم خود دیدم که چگونه زمین شیخ را بلعید! دیگرى گفت: خیلى وحشتناک بود ناگهان زمین دهان باز کرد و شیخ را مثل یک لقمه غذا در خود فرو برد!. سومى گفت:به تاج شاه قسم که دیدم چگونه شیخ  التماس می ‏کرد و به درگاه خدا گریه و زاری می ‏نمود. چهارمى ‏گفت: خدا را شاهد می گیرم که دیدم شیخ تا کمر در خاک فرو رفته بود و چشمانش از شدت فشارى که بر سینه ‏اش وارد می ‏آمد از کاسه سر بیرون آمده بود. شاه عباس این روایات را شنید. شیخ رو به او کرد و گفت اگر من قاضی القضات شوم این افراد بناست در موارد محاکمه به عنوان شاهد عینی شهادت دهند و پیشنهاد شاه را نپذیرفت.(منبع سایت تبیان).

✍این روایت تاریخی مصداق خوبی برای تحریف اخبار در رسانه های جمعی است. گزارش بسیاری از رویدادها بعد از وقوع آنها تهیه می شود. در چنین رخدادهایی که خبرنگاران شاهد عینی نیستند بناچار برای گردآوری اطلاعات و باورپذیری روایت خود دست به دامان شاهدان عینی می شوند.

✍ شاهدان تفسیر منحصربفرد و سلیقه خود از رویداد را دارند و تحت تاثیر دستگاه ادراکی خود واقعیات را صورت بندی می کنند. پاره ای یک کلاغ و چهل کلاغ کرده و راست و دروغ را بهم می بافند و تفسیر تحریف شده خود از رویداد را بنام واقعیت جلوه می دهند. پاره ای به قول جوونا کم نمی آرند و خود را مطلع جلوه داده و بدون اطلاع مبادرت به اظهار نظر می کنند.!

✍اگر شاهدان عینی آگاهی و تجربه کمتری درباره رویداد داشته باشند، نسبت درستی بین واقعیت و روایت گزارش شده کاهش یافته و اعتبار آن مخدوش خواهد شد. افزون بر اینها در مواردی شاهدان عینی به دلایل منافع شخصی از بیان آنچه دیده و شنیده اند اکراه دارند. مزید بر اینها گزارشگران به انتخاب شاهدان عینی همسو با گرایش سیاسی و اجتماعی خود علاقمند هستند که موجب سوگیری و کاهش سطح عینیت گزارش می شود.

✍در روزنامه نگاری حرفه ای در گزارش های پس رویدادی، برای پرهیز از چنین خطاهایی با کارشناسان حرفه ای مرتبط با موضوع رویداد که دارای دانش و تجربه خوب هستند مصاحبه می شود.در غیاب کارشناسان مجرب “گزارشگران و خبرنگاران بویژه در موضوعات چالش برانگیز با شاهدان عینی موافق و مخالف مصاحبه کرده و داوری را به افکار عمومی واگذار می کنند.

✍ شاهد عینی در غیاب خبرنگار، نقش اجتماعی او را ایفا می کند و در واقع چشم و گوش شهروندان محسوب می شود. از اینرو باید مطلع، دقیق و با انصاف بوده و مسئولانه اظهار نظر کند. اطلاعات او چه بسا دستمایه تصمیم گیری شده و در وقایع چالش برانگیز با سرنوشت کسانی بازی کند. ایفای نقش شاهد عینی، موقعیتی برای خودنمایی و هیاهوبازی نیست. شاهدان عینی باید راوی صادق رویدادها بوده و از سوگیری در بیان واقعیات بطور جد پرهیز کنند. (منبع:مطالعات ارتباطات و رسانه).




وارونه نمایی اخبار

قصه پر غصه “تحریف اخبار” سر دراز به بلندی عمر رسانه های جمعی دارد. در عصر مدرنیسم میزان تحریف اخبار در رسانه های جمعی کم بود و بین رویداد و خبر آن، تناسب معقولی وجود داشت.
در عصر فرامدرنیسم و به حاشیه رفتن نقش های اجتماعی رسانه ها و پررنگ شدن نقش تجاری آنها، اخبار با پیچیدگی های فناورانه بزک و توده پسند می شوند. قدرت های پنهان در پشت رسانه ها برای تامین منافع خود با سلاح برنده رسانه به گونه ای سر مخاطبان را می برند که بندگان خدا تازه بعد از بریدن خبردار می شوند.!
مخاطبان رسانه های جمعی، با اصطلاح “تحریف اخبار” و «وارونه نمایی اخبار” رویدادها بیگانه نیستند. وقتی بازنمایی جوانب رویداد با واقعیات انطباق ندارد و بویژه اینکه مخاطبان درباره آن رویداد تجربه مستقیم داشته و یا در تجربیات دیگران سهیم شده اند، به عینه به وارونه نمایی رویداد و دستکاری در افکار عمومی پی می برند.
هر رویداد یک منظومه چند وجهی و دارای هسته اصلی و اجزای مرتبط تنیده در یکدیگر است. هنگام تبدیل رویداد به خبر، شناخت اجزا و تناسب رخدادها و پدیده های اجتماعی بسیار ضروری است. این بصیرت از فراواقعی شدن اخبار ممانعت می کند. هر گونه بی دقتی در شناخت ابعاد رویدادها و پدیده های اجتماعی و یا تعمد در پاره حقیقت گویی و حذف اطلاعات موثر رویداد به تحریف اخبار مختوم می شود.
فرایند اخبار شامل چهار مرحله سوژه یابی، گردآوری اطلاعات، پردازش و تنظیم، و انتشار اطلاعات است. تحریف اخبار در هر یک از این مراحل می تواند رخ دهد.
خبرنگاران و گزارشگران هر یک انگیزه ها، عقاید، الزامات شغلی و ارزش های خاصی دارند و دستگاه ادراکی آنها تحت تاثیر این عوامل است. هم افزایی این عوامل موجب می شود آنها در گردآوری و تنظیم اطلاعات خالی از سوگیری نبوده و زاویه دید منحصربفرد را دارا باشند.
در جریان بازنمایی، شناخت و دستیابی به ابعاد و تناسب اجزای رویدادها یا پدیده های اجتماعی، کاری خلاقانه و هنری و البته در پاره ای از موارد دشوار است. باید اذعان داشت کار حرفه ای و کنار نهادن سوگیری ها در پوشش خبری به گونه ای که فقط داده ها سخن بگویند چندان سهل نیست و مستلزم مهارت و تیزهوشی است.
در مرحله “سوژه یابی” تحریف اخبار به این شکل رخ می دهد که بجای پرداختن به سوژه های اصلی جامعه به سراغ سوژه های فرعی رفت و با پر کردن وقت و مکان رسانه های جمعی، اذهان عمومی را از مسائل اصلی جامعه منحرف کرد. بطور مثال در جامعه ای که مسائل اصلی آن تامین معیشت و رفاه اجتماعی است، با برجسته سازی و چارچوب بندی مسائل جنجالی سیاسی، اذهان عمومی را به موضوعات دیگری هدایت کرد.
در مرحله «گردآوری اطلاعات» رویداد، بجای توجه به داده های اصلی، با برجسته کردن اطلاعات فرعی و حاشیه ای اذهان عمومی را به جاهای دیگر برد. در این مرحله اطلاعات رویداد از صافی ادراکی خبرنگار عبور کرده تا توسط کلمات موجود در زبان معنا پیدا کند. خبرنگاران و گزارشگران تحت تاثیر تمایلات، عقاید، ارزش ها و الزامات محیط شغلی و توانایی هایی زبانی بوده و بر تفسیر رویداد اثر می گذارند که در بازنمایی، تناسب ابعاد واقعی رویداد را خدشه دار می کند.
در مرحله “پردازش و تنظیم اخبار” دروازه بانان خبر در یک چارچوب ایدئولوژیک و سیاسی، اطلاعات رویدادها را ویرایش و از طریق کدگذاری مفهومی، برجسته سازی و چارچوب بندی می کنند. این دستکاری ها موجب فراواقعی شدن اخبار پاره ای از رویدادها می شود.
در مرحله «انتشار اخبار» متناسب با نوع رسانه، در مطبوعات از طریق نوع فونت، سایز حروف، رنگ بندی و صفحه بندی و عکس؛ در رسانه رادیو از طریق چینش اخبار، برجسته سازی و لحن گویندگان و فراز و فرود آنها و در تلویزیون علاوه بر اینها از طریق تعیین اولویت انتشار اخبار، دستکاری در تصاویر، گرافیک، عکس، تدوین تصویر، و در چند رسانه ها با کاربست ترکیبی از حقه های بیان شده، واقعیات جامعه وارونه نمایی، کمرنگ یا پررنگ،کوچک نمایی یا بزرگ نمایی و یا اصلا نادیده گرفته می شوند. در چنین شرایطی بین احساس و ادراک واقعی شهروندان از امور جامعه و تصویر مسخ شده مسائل جامعه در رسانه ها، تناقض جدی پیدا می شود.(منبع:مطالعات رسانه و ارتباطات).