1

اخبار تفسیری

💠”اخبار تفسیری” در رسانه های رسمی و اجتماعی موج سواری می کنند تا از این رهگذر با هدف شکل دادن اذهان عمومی، فهم خود از واقعیات را به عنوان فهم عموم جامعه از واقعیات رویدادها نشان دهند.
💠خبرهای تفسیری خبرهایی هستند که بجای اینکه بر بیان ابعاد واقعیت های اجتماعی استوار باشند بر تفسیر خبرنگاران و شهروند-خبرنگاران از واقعیات مبتنی بوده و امروزه حجم قابل توجهی از محتوی اخبار چنین سمت و سویی پیدا کرده و واقع گرایی در حال رنگ باختن است.
💠کسب اطلاعات و اخبار از محیط یکی از نیازهای ضروری و انکارناپذیر انسان اجتماعی است و بدون اتکا به رسانه ها نمی توان جامعه را اداره کرد. انسان عصر اطلاعات برای شناخت و کنترل محیط به کسب مستمر اخبار و اطلاعات محیطی نیاز مبرم دارد.
💠تغییر سبک زندگی، تضعیف روابط اجتماعی و تقویت فردگرایی، انسان معاصر را به سوی وابستگی هر چه بیشتر به اطلاعات رسانه های جمعی سوق داده است.
💠در جامعه اطلاعاتی، قدرت تنها در چارچوب توان نظامی و توان تولید منحصر نمی شود و قدرت ارتباطات در مرتبه بالاتری ایستاده است. در جامعه امروزی کنشگری سیاسی و اجتماعی به نحو فزاینده ای در فضای رسانه ها سامان می یابد.
💠 بازار رسانه ای متحول شده و چرخش معنادار “بازار مبتنی بر تامین” به “بازار مبتنی بر تقاضا” موجب تحولات عظیمی در رسانه های امروزی شده است. در این بازار حرف آخر را سیاستگذاران و تهیه کنندگان و تامین کنندگان محتوای رسانه ها نمی زنند. دیرزمانی است، تصمیم گیری در پشت درهای بسته رسانه ها و کدگذاری منویات فردی و گروهی لابلای اخبار رسانه ها در حال منسوخ شدن است.
💠در جامعه “دانایی محور” کاربران و مصرف کنندگان اطلاعات، کنترل زیادی روی محتوا پیدا کرده اند. بی توجهی مدیران رسانه ها به نیازها و آرزوهای مخاطبان و کاربران به فرایندی، مختوم می شود که انتهای آن مسیر، جستجوی جایگاه مستحکم در صفوف حذف شدگان از کنشگری رسانه ای است.
💠در عصر کنونی دیگر روش های سنتی بازنمایی و راه و روشی که رسانه ها رویدادها و پدیده های اجتماعی را متناسب با سلایق و علایق خود برای مخاطبان بازتاب دهند، پاسخگو و برانگیزاننده نیست.
💠نظریه پردازان علم ارتباطات برای ممانعت از فروغلتیدن اصحاب رسانه در دام “خودتفسیری” پدیده های اجتماعی، موضوع ارزش های خبری را به میان کشیده اند و مجموعه معیارهای مشخصی را برای انتخاب و گردآوری اطلاعات ارایه داده اند تا خبرنگاران تفاسیر شخصی خود از رویدادها را بنام واقعیت به خوراند جامعه ندهند.
💠آنچه مبرهن است محیط اجتماعی با ایدئولوژی عجین شده است و خبرنگاران رسانه های جمعی در فرایند تبدیل “واقعیت” به “اخبار”تحت تاثیر سلیقه ها و گرایش های سیاسی و ایدئولوژیک قرار می گیرند. این فرایند موجب می شود تفسیر خبرنگاران از واقعیات بجای واقعیت نشسته و دستکاری در افکار عمومی از طریق ارایه اطلاعات فراواقعی رخ دهد.
💠بدترین وضعیت زمانی رخ می دهد که اطلاعات بی پایه، مبنای تصمیم گیری در جامعه قرار گیرد و مسیر گمراه کننده ای را فرا روی شهروندان قرار دهد. این قبیل تصمیم گیری ها موجب ترویج بی ثباتی در جامعه می شود و تناقض هایی را ایجاد می کند که موجب افزایش هزینه های عمومی است.
💠کنشگرانی که در رسانه های رسمی و رسانه های اجتماعی مبادرت به گردآوری و انتشار اطلاعات می کنند، بجای تمسک به کوتاه ترین راه رضایت بخش یعنی حاکم کردن تفسیر خود و تسری اراده قدرت های پنهان در پشت دیوارهای رسانه ها، باید با روشی صحیح، ابعاد واقعیت را شناسایی و از طریق نمادهای زبانی درست، آن را برای افکار عمومی گزارش کنند.
💠اگر حرکت قطار اخبار تفسیری در رسانه های جریان اصلی و رسانه های اجتماعی متوقف نشود، سنگ بناهایی در منظومه اطلاع رسانی گذاشته می شود که بسیار سست و هزینه زاست. این شیوه نه تنها گره ای از توسعه جامعه باز نخواهد کرد بلکه در آینده مخاطبان دریچه های ناامیدی را بزرگتر از هر دریچه دیگری بر روی خود گشاده خواهند دید.(منبع:مطالعات رسانه و ارتباطات).




فلسفه و تاریخچه پیاده روی روز اربعین

پیاده‌ روی اربعین عبارت است از حرکت شمار زیادی از مسلمانان شیعه به سمت شهر کربلا، در جنوب بغداد، به منظور جمع شدن همهٔ آن‌ها در چهلمین روز پس از سالگرد شهادت امام حسین علیه السلام است.
راهپیمایی اربعین، پیاده‌روی شیعیان از نقاط مختلف عراق به طرف کربلا به مناسبت اربعین حسینی برای زیارت اربعین است. در زمان حکومت صدام حسین محدودیت‌هایی در اجرای این مراسم اعمال شد، ولی با سقوط حزب بعث در سال ۲۰۰۳م، این مراسم احیاء و هر سال شیعیان از کشورهای دیگر مانند ایران خود را برای روز اربعین به این مراسم می‌رسانند.
زیارت اربعین از اعمال مهم و وِیژه شیعیان است که هر ساله شیعیان زیادی به صورت پیاده به سوی کربلا برای زیارت امام حسین (ع) می روند. این سنت از قدیم الایام درمیان شیعیان مرسوم بوده است. علمای شیعه هم به این امر اهتمام ویژه ورزیده اند.
تاریخچه و فلسفه پیاده‌ روی اربعین
پیاده‌روی و زیارت حرم مطهر امام حسین (ع) در روز اربعین ریشه تاریخی دارد چرا که جابر بن عبدالله انصاری و عطیه عوفی در سال ۱۲۸۱ قمری با پای پیاده از مدینه حرکت کردند و در صبح اولین اربعینی که از شهادت حضرت سیدالشهدا (ع) می‌گذشت، به کربلا رسیدند و طبق آنچه که در منابع شیعه معتبر مشهود است در روز اربعین حضرت زینب کبری (س) و امام سجاد همراه با هشتاد و چهار نفر وارد کربلا شدند و پس از گفتگو با جابر عبدالله انصاری، قبر مطهر امام (ع) را زیارت کردند و از آنجا زیارت اربعین آغاز شد.
اهل بیت علیهم‌السلام، چون به کربلا رسیدند، جابر بن عبدالله انصاری را دیدند که با تنی چند از بنی هاشم و خاندان پیامبر برای زیارت حسین علیه‌السلام آمده بودند، هم زمان با آنان به کربلا وارد شدند و سخت گریستند و ناله و زاری کردند و بر صورت خود سیلی زده و ناله‌های جانسوز سر دادند و زنان روستاهای مجاور نیز به آنان پیوستند، زینب علیها‌السلام در میان جمع زنان آمد و گریبان چاک زد و با صوتی حزین که دل‌ها را جریحه‌دار می‌کرد می‌گفت: «وا اخاه! واحسیناه! واحبیب رسول‌الله و ابن مکة و منی! و ابن فاطمة الزهراء! و ابن علی المرتضی! آه ثم آه!» پس بی‌هوش شد.
آن‌گاه ام‌کلثوم لطمه به صورت زد و با صدایی بلند می‌گفت: امروز محمد مصطفی و علی مرتضی و فاطمه زهرا از دنیا رفته‌اند و دیگر زنان نیز سیلی به صورت زده و گریه و شیون می‌کردند.
سکینه چون چنین دید، فریاد زد: وا محمداه! وا جداه! چه سخت است بر تو تحمل آنچه با اهل‌بیت تو کرده‌اند، آنان را از دم تیغ گذراندند و بعد عریانشان کردند!
عطیه عوفی می‌گوید: با جابر بن عبدالله به عزم زیارت قبر حسین علیه‌السلام بیرون آمدم و چون به کربلا رسیدیم، جابر نزدیک شط فرات رفته و غسل کرد و ردایی همانند شخص محرم بر تن کرد و همیانی را گشود که در آن بوی خوش بود و خود را معطر کرد و هر گامی که بر می‌داشت ذکر خدا می‌گفت تا نزدیک قبر مقدس رسید و به من گفت: دستم را بر روی قبر بگذار! چون چنین کردم، بر روی قبر از هوش رفت.
من آب بر روی جابر پاشیدم تا به هوش آمد، آن‌گاه سه مرتبه گفت: یا حسین!
سپس گفت: «حبیب لا یجیب حبیبه!» و بعد اضافه کرد: چه تمنای جواب داری که حسین در خون خود آغشته و بین سر و بدنش جدایی افتاده است! و گفت: «من گواهی می‌دهم که تو فرزند بهترین پیامبران و فرزند بزرگ مؤمنین هستی، تو فرزند سلاله هدایت و تقوایی و پنجمین نفر از اصحاب کساء و عبایی، تو فرزند بزرگ نقیبان و فرزند فاطمه سیده بانوانی و چرا چنین نباشد که دست سید المرسلین تو را غذا داد و در دامن پرهیزگاران پرورش یافتی و از شیر حلال خوردی و پاک زیستی و پاک از دنیا رفتی و دل‌های مؤمنان را از فراق خود اندوهگین کردی، پس سلام و رضوان خدا بر تو باد، تو بر‌‌ همان طریقه رفتی که برادرت یحیی بن زکریا شهید گشت.
آن‌گاه چشمش را به اطراف قبر گردانید و گفت: «سلام بر شما‌ای ارواحی که در کنار حسین نزول کرده و آرمیدید، گواهی می‌دهم که شما نماز را بپا داشته و زکات را ادا کرده و به معروف امر و از منکر نهی کردید و با ملحدین و کفار مبارزه و جهاد کرده، و خدا را تا هنگام مردن عبادت کردید.» و اضافه کرد: به آن خدایی که پیامبر را به حق مبعوث کرد ما در آنچه شما شهدا در آن وارد شده‌اید شریک هستیم.
عطیه می‌گوید: به جابر گفتم: ما کاری نکردیم! اینان شهید شده‌اند، گفت:‌ ای عطیه! از حبیبم رسول خدا صلی الله علیه وآله شنیدم که می‌فرمود: «من احب قوما حشر معهم و من احب عمل قوم اشرک فی عملهم» هر که گروهی را دوست داشته باشد با همانان محشور شود و هر که عمل جماعتی را دوست داشته باشد در عمل آن‌ها شریک خواهد بود.»




جذابیت ریاست بر رشته های ورزشی

ورزش و ریاست بر آن جذابیت های خاص خودش را دارد. برای مدیریت در بخش های مختلف آن عده ای سر و دست می شکنند و برای این که بتوانند در صدر هیأت های ورزشی قرار بگیرند از هر دری وارد می شوند و وقتی هم که به تصاحب میز و صندلی موفق بشوند با گذشت زمان دل کندن از آن ها مشکل می شود.
ورزش و هیأت های ورزشی عجب فلسفه ای دارند. صندوقچه ای از پارامترها و عوامل چشم خیره کن دارند. خیلی ها برای به تن کردن جامه خدمت هیأت ها به تکاپو می افتند و به هر ترتیبی که می توانند، می خواهند خود را به کرسی ریاست برسانند.
برای مهیا کردن شرایط لازم جهت رسیدن به میزهای مدیریت و ریاست در ورزش عمل به هر طریق و روشی را قابل قبول می دانند . کافی است که خوب رایزنی بکنی، وعده های آبدار و دهان پر کن بدهی، با مدیران ورزش رابطه خوب، صصمیمی و دوستانه داشته و راه و رسم اخذ رأی را به خوبی مرور کرده باشی. در این صورت لبخند زدن ریاست بر رشته های مختلف ورزشی به شما حتمی و صد در صد خواهد بود.. و اگر اهل تعامل باشی و با هر کسی از راه و زبان خودش وارد بشوی، نان تو همیشه برشته، دلچسب ، خوشمزه و روغنی خواهد بود. کسی جرئت تو گفتن را نخواهد داشت چرا که لشگر همیشه دست به سینه ات آماده حمله از جناح های مختلف و با استفاده از تاکتیک ها و روش های معقول و غیر معقول خواهند بود.
مهم نیست که در رشته ای که ریاستش برعهده شماست صاحب نظر باشی. کسی از تو نمی پرسد که اربطه ات با رشته ای که مسئولیتش را بر عهده گرفته ای چیست ؟ همینکه روش های دل به دست آوردن و ساکت کردن و جذب و ذوب کردن برخی ها را بلد باشی خوش به حالت خواهد بود.
در استان ما کسی نیست بپرسد مثلا رئیس هیأتی که در بیش از شش سال مدیریت بر یک رشته ورزشی ، ورزشکارانش از کسب یک مقام سومی عاجز بوده اند چرا باید همچنان باشد و کسی را جرئت گفتن بالای چشمت ابروست را نداشته باشد؟
راستی چرا دیوار مدیریت برخی ها مستحکم و نفوذ ناپذیر است؟ چرا در ورزش برخی از رؤسای هیأت ها از حاشیه امن برخوردارند؟ حتما دلایل محکم و قوی وجود دارد که حتی اگر برخی ها بخواهند بیشتر در اطرافشان مانور بدهند باید خود را برای دریافت ضربتی هولناک و گیج کننده آماده نمایند. والسلام.




طرح ملی مسکن از حرف تا عمل

بحث طرح ملی مسکن و شروع فعالیت تولید انبوه مسکن بعد از وقفه شش ساله امید برای جوابگویی به تقاضای مسکن و غلبه بر وضعیت نابسامان آن در سطح کشور را افزایش داده است.
در دولت یازدهم فرصت های زیادی برای تأمین مسکن مورد نیاز متقاضیان از دست رفت. وزیر راه و شهرسازی این دولت به ساخت مسکن دولتی و مداخله در بازار اعتقادی نداشت . وی با اصرار بر عقیده اش و تن دادن دولت به سایست های او، برای مسکن و کسانی که امیدوار به مساعدت دولت برای خانه دار شدن بودند روزهای بسیار بدی را رقم زد.
وقتی در دولت دوازدهم وزیری معتقد به نهضت خانه سازی در رأس وزارتخانه قرار گرفت بحث تولید انبوه مسکن به کانال اصلی خود برگشت شد و اقدامی تحت عنوان طرح ملی مسکن در دستور کار قرار گرفت.
برای طرح ملی مسکن تعریف جدیدی صورت گرفته است. در این طرح دولت زمین رایگان و پروانه ساخت را در اختیار انبوه سازان و توسعه گران قرار می دهد و در مقابل، سرمایه گذاری و ساخت توسط انبوه ساز انجام می شود.
یکی از موارد قابل توجه در اقدام برای تولید انبوه مسکن اجرای دو سیاست کاملا متضاد در دولت های یازدهم و دوازدهم است. دولت هایی که رئیس شان به همراه تفکرات حاکم بر فضای آن در بحث مسکن با دو موضعگیری مواجه بوده است!! نزدیک به پنج سال دولت با فعالیت در بخش تولید مسکن مخالفت کرده و از سال ششم به صف مدافعان عرضه انبوه مسکن پیوسته است.
اعلام کرده اند که در دو سال آینده 400 هزار واحد مسکونی تولید و عرضه می شود که از این تعداد 200 هزار واحد در شهرهای جدید ، 100 هزار واحد توسط بنیاد مسکن و 100 هزار واحد نیز توسط شرکت بازآفرینی شهری در بافت های فرسوده انجام خواهد شد.
طرفداران دولت همچنانچه قبلا از ایده های آخوندی دفاع می کردند در حال حاضر نیز به سرعت تغییر موضع داده و در صف مدافعان طرح ملی مسکن قرار گرفته اند. این عده برای سرپوش گذاشتن به ضعف دولت یازدهم در مورد مسکن ضمن مانور دادن و بیان مباحث کلی همچنان بر موضع گیری نسبت به مسکن مهر اصرار می کنند.
باید پذیرفت که بحث تولید انبوه مسکن تحت هر عنوانی که بوده باشد هدفی جز خانه دار کردن قشر ضعیف و کم درآمد جامعه نباید داشته باشد.
مسکن مهر به دلیل برخورداری از مجموعه ای از ویژگی ها از جمله ارائه تسهیلات ارزان قیمت و ساخت با قیمت مقطوع و …..در جلوگیری از افزایش قیمت و فراهم کردن زمینه لازم برای صاحب خانه شدن افراد واجد شرایط تأثیر بسیار مطلوب داشته است و اینکه آیا مسکن ملی نیز قادر خواهد بود در این پارامترها چون مسکن مهر تأثیرگذار شود یا نه بحث های زیادی را به دنبال داشته است.
در این طرح که 75 درصد آن در شهرک های جدید اجرا خواهد شد با تکمیل واحدها دولت و انبوه ساز هر یک سهم خود را بر می دارند و واحدهای مسکونی را به قیمت روز به بازار عرضه می کنند.
جمعی از طرفداران طرح ملی مسکن و از جمله حبیب اله طاهرخانی مدیر عامل شرکت عمران شهرهای جدید معتقد است که در این طرح موضوع کارفرمایی و پیمانکاری وجود نداشته و سازندگان مسکن به شرکای دولت تبدیل می شوند اما عده ای از کارشناسان نیز روش تولید انبوه مسکن مبتنی بر شیوه مشارکتی را اقدامی در راستای منافع سوداگران می دانند.
این عده می گویند که در شیوه مشارکتی تولید انبوه مسکن، انبوه سازان و سوداگران بیشتر سود خواهند برد چرا که سازنده از طریق طولانی کردن ساخت و ایجاد ارزش افزوده در زمین بر اثر طولانی شدن پروژه و سوداگران از طریق خرید و فروش مکرر و یا خالی گذاشتن واحدهای نو ساز به سود کلان خواهند رسید و آنکه در این میان متضرر می شود مصرف کننده واقعی خواهد بود.
به بیان دیگر می توان گفت که در شیوه تولید مسکن به روش مشارکتی زمینه برای سوداگران در بازار مسکن فراهم است چرا که احتکار واحدهای نوساز می تواند به یک امر عادی و طبیعی تبدیل شود.
در اجرای مسکن مهر زمین برای ساخت واحدها در قالب واگذاری زمین 99 ساله تعریف شده بود . تسهیلات ارزان قیمت به این طرح اختصاص داده می شد و ساخت با قیمت مقطوع سرعت مطلوبی به روند عملیات احداث می بخشید.
یکی دیگر از ویژگی های مهم و قابل توجه مسکن مهر بحث واگذاری واحدها به افرادی با فرم جیم سبز بود. یعنی واحدهای مسکن مهر به کسانی تعلق می گرفت که در یک فرجه زمانی نه وام مسکنی از بانگ ها گرفته بودند و نه اسناد رسمی ملکی به نام خود داشتند. اجرای این سیاست تا حدودی بر مهم ترین تحقق سیاست دولت مبنی بر خانه دار شدن قشر ضعیف جامعه کمک و مساعدت می نمود.
به هر حال امید می رود در راستای اهداف ماندگار مسکن مهر و نقش بسیار مؤثر آن در غلبه بر مشکلات مسکن خانواده های کم درآمد ، طرح ملی مسکن نیز بتواند در جوابگویی به تقاضاهای انباشته مسکن و به جا مانده از سیاست های غلط اعمال شده موفق عمل نماید. انشاله.




حال خوش ورزش اردبیل با تور دوچرخه سواری

شهر سرعین میزبان مرحله چهارم تور بین المللی دوچرخه سواری آذربایجان بود.
خدا را شکر میهمانان داخلی و خارجی بر سرافرازی استان در امر میزبانی مهر تأئید زده اند و خبر آن نیز به طور گسترده و در سرعتی مطلوب فضای مجازی را به تصرف درآورده است.
خدا را شکر با اظهار رضایت انجام یافته گویا همه مشکلات ورزش ما برطرف شده است. دوچرخه سواری ما به اوج نزدیک شده و حال و هوای آن با اقامت یک روزه رکابزنان تور متحول گشه و به جایگاه مناسبی دست یافته است.
گویا میزبانی مسابقات بین المللی به عنوان درمانی برای دردهای بی شمار ورزش اردبیل تجویز شده است. به دنبال مسابقات کشتی فرنگی قهرمانی باشگاه های جهان و لیگ جهانی والیبال ، این بار تور دوچرخه سواری آذربایجان همه کمبود ها و نارسایی های ورزش اردبیل را برطرف کرد و برای روزهای خوش ورزش تا پایان سال امیدوارمان نمود.
در مسابقات بین المللی که اردبیل میزبانی اش را بر عهده داشته بیشتر بر روی گردشگری ورزشی مانور داده می شد . چرا در تور بین المللی دوچرخه سواری به این بحث پرداخته نشده و عزیزانمان در میراث فرهنگی از کنار این نعمت به آسانی عبور کرده و در باره مزیت و نقش این رقابت ها در توسعه گردشگری اردبیل مصاحبه نکرده و مطالب بیان ننموده اند جای سؤال و تعجب دارد.
تا پایان سال خیال همه دوستداران و علاقه مندان ورزش راحت، چرا که به برکت میزبانی مسابقات دوچرخه سواری اما و اگرهای رشته هایی چون کشتی، والیبال، فوتبال، شنا و … برطرف می شوند و در زمستان پیش رو هوای بهاری و تابستانی در ورزش اردبیل حاکم می کنند.
از روز گذشته تحرکی خاص در هیأت های ورزشی استان ایجاد شده و دیگر نباید درانتظار برخورد با رؤسای کم کار هیأت ها بود چرا که دوچرخه سواری و انرژی مثبت ناشی از میزبانی آن، موتور محرکه ای برای همه رشته ها شده و از این بابت نیز نگرانی ها برطرف شده است.
هیأت های ورزشی استان به خود آمده اند و برای پاک کردن پرونده کم کاری و عدم موفقیت ها به برخورد با رؤسای شهرستانی اقدام نموده و در این بین اولین گام را هیأت کشتی استان با صدور ابلاغ برکناری رئیس هیأت شهرستان سرعین برداشته است. همان رئیسی که درخواست برگزاری مجمع فوق العاده را امضا کرده بود. رئیس کم کاری که جرئت امضا کردن درخواست مجمع فوق العاده را پیدا بکند باید برود و صحنه را ترک بکند تا فضای یک دستی برای دوستان خلق بشود.
به هر حال ما نیز چون دست اندرکاران ورزش و دوستان بی ریا و فداکار مدیر خوشحالیم که حضور تور دوچرخه سواری آذربایجان در سرعین بر مشکلات ورزش ما غلبه کرده و نوید روزهای بهتر برای آن را وعده داده است.
حالا مغرضان و ورزش نفهم ها ممکن است بگویند این میزبانی برای ورزش استان و دوچرخه سواری آن چه دستاوردی هایی داشته و اصولا این میزبانی برای استان چقدر آب خورده است. بدانید که این حرف از حلقوم هر کسی که بیرون بیاید خائن است و ناآگاه به ورزش و اصول حاکم بر آن.
بدانید اگر کسی به میزبانی سرعین معترض باشد حتما به منافع اش دست پیدا نکرده و به مقاصد شومش نرسیده است و در نهایت باید بپذیریم که بهترین درمان برای ورزش اردبیل میزبانی رقابت های بین المللی است و لاغیر.




عملکردها و واقعیت ها

درخواست برکناری رئیس هیأت کشتی شهرستان سرعین و حکم هیأت استان مبنی بر عزل وی به یکی از چالش های این رشته تبدیل شده و در مورد آن اظهار نظرهای مختلفی صورت گرفته است.

به نظر می رسد تصمیم برکناری رئیس هیأت کشتی سرعین به بحث درخواست برگزاری مجمع فوق العاده و وجود امضای وی در پای آن در ارتباط بوده باشد.

گفته می شود عدم فعالیت مستمر و مناسب ، پائین بودن آمار ورزشکاران تحت پوشش و عدم کسب عناوین قهرمانی توسط کشتی گیران آن هیأت دلایل عمده برای عزل پرویز موسی زاده توسط هیأت کشتی استان ذکر شده است.

عزل و انتخاب رئیس هیأت شهرستان در هر یک از رشته های ورزشی تابع یک سری قوانین و مقرراتی است که در اساسنامه هیأت های ورزشی استان ها به صراحت و آشکار در مورد آن اظهار نظر شده است. بر این اساس برکناری رؤسای هیأت های شهرستانی باید با توافق اداره ورزش و جوانان شهرستان و هیأت استان انجام گیرد و هیچ کدام از این دو مستقیما نمی تواند تصمیم گیرنده نهایی باشد.

از طرف دیگر رئیس اداره ورزش و جوانان شهرستان سرعین در تماس تلفنی خبرنگار ما رضایت خود از نحوه عملکرد رئیس هیأت کشتی شهرستان را اعلام داشته و متذکر شده است که عزل وی توسط هیأت کشتی استان بدون هماهنگی های لازم انجام پذیرفته و مورد قبول اداره ورزش و جوانان شهرستان نمی باشد.

اکبر عبدلی رئیس سابق اداره ورزش و جوانان شهرستان سرعین نیز موسی زاده را یکی از هیأت های فعال در دوره مدیریت خود ذکر کرده و بر خدمات وی نسبت به کشتی سرعین، استان و کشور تأکید کرده است.

در دو سال گذشته هیأت کشتی سرعین بارها میزبانی اردوهای منتخب استانی و اردوهای تیم های حاضر درجام باشگاه های جهان و حتی تأمین محل تمرین تیم های خارجی شرکت کننده در این رقابت ها را بر عهده داشته و از این بابت کارنامه درخشانی دارد و می توان گفت که یکی از هیأت های برتر استان در رابطه با میزبانی از اردوهای آمادگی تیم های مختلف محسوب می شود.

برگزاری مسابقات شهرستانی به مناسبت های مختلف برای محک زدن نیروهای موجود و انتخاب تیم شهرستان برای حضور در رقابت های استانی بخش دیگری از فعالیت های هیأت می باشد.

رقابت های گرامیداشت دهه فجر در شهرستان سرعین با حضور دست اندرکاران هیأت استان خود دلیلی محکم و قاطع بر این ادعا می باشد.

کسب دو عنوان دومی و سومی توسط کشتی گیران سرعین در رقابت های استانی سندی برای فعالیت های کشتی در آن منطقه می تواند به شمار آید. قرار گرفتن علی اصغر قنبری در سکوی دوم وزن 70 کیلوگرم و جعفر شاهی در رده سوم وزن 74 کیلوگرم استان نشان از فعالیت و تلاش در کشتی سرعین می باشد.

ازطرف دیگر برکناری رئیس هیأت شهرستان سرعین در زمانی ایده آل و خوبی صورت نمی گیرد چرا که او یکی از امضاء کنندگان درخواست مجمع فوق العاده است .

امید می رود با کمک همه دوستداران و علاقه مندان به کشتی مشکلات موجود بر سر راه این رشته دوست داشتنی در سطح استان برطرف گردد.

کسانی که قیصریه ای را به خاطر یک دستمال به آتنش می کشند و آن هایی که منافع شخصی را به منافع کشتی ترجیح می دهند و عده ای که چشم طمع بر کشتی دوخته اند از مهم ترین عوامل حاکمیت وضع موجود کشتی به شمار می روند. برچیده شدن بساط این قبیل افراد می تواند تا حد مطلوبی در آرامش بخشیدن به فضای کشتی مؤثر باشد.

 




عطر خوش نذری امام حسین(ع) در حسینیه زنجیرزنان اوچدکان اردبیل

در یکی از کوچه های تنگ و قدیمی محله ابراهیم آباد اردبیل ساختمانی وجود دارد که بر سر درب آن تابلویی با عنوان “حسینیه متبرک زنجیرزنان محله اوچدکان” به چشم می خورد.
این حسینیه در شهر حسینی اردبیل از معروفیت خاصی برخوردار می باشد. در شهر اردبیل فعالیت اماکنی تحت عنوان حسینیه محدود است چرا که از دیرباز و در سایه سنت دیرینه، مراسم مذهبی و بخصوص عزاداری ها در مساجد متمرکر هستند .
از ویژگی های این مکان مقدس ، نقش آن در اعلام آغاز عزاداری های اباعبداله (ع )می باشد. مردم اردبیل برای شروع عزاداری های محرم و صفر سنت ویژه و منحصر به فردی به نام “طشت گذاری” دارند.
حسینیه زنجیرزنان اوچدکان مکانی است که برگزاری این مراسم از آنجا کلید می خورد و بنابراین به عنوان اولین مکان برای برپایی مراسم سنتی “طشت گذاری” در بین مردم اردبیل و حسینیان منطقه از یک جایگاه خاص و ویژه بهره می برد.
همچنانچه در این حسینیه اولین گام برای عزاداری های سالار و سرور شهیدان در ماه محرم برداشته می شود به نوعی در پایان ماه محرم ختم عزاداری ها نیز با برگزاری آخرین نوبت مراسم احسان در آن انجام می شود.
این ویژگی ها دست به دست هم داده و “حسینیه متبرک زنجیرزنان محله اوچدکان” را به میعادگاهی برای عاشقانِ ارباب و دوستداران و علاقه مندان مکتب حسینی تبدیل کرده است.
شب های دهه اول ماه محرم که دستجات عزاداری ازتمامی محلات در سطح شهر اردبیل به راه افتاده و در مساجد مختلف به اقامه مراسم عزاداری می پردازند این حسینیه محل تجمع و حرکت دسته بزرگ و قدیمی زنجیرزنان محله اوچدکان به شمار می رود.
اردبیل شهر حسینی و محلی برای تجلی عشق و ارادت مرد به سیدالشهدا(ع) و یاران آن بزرگوار می باشد. نقش مردم اردبیل و فرندان آن در زنده نگه داشتن یاد و خاطره قیام عاشورا در طول تاریخ نقشی بی بدیل و تأثیرگذاراست.
در ماه های محرم و صفر عزاداری های مردم اردبیل با روش های خاص و طرق مثال زدنی برگزار می گردد . در کنار مراسم مختلف سینه و زنجیر زنی و سنت حرکت دستجات محلات شش گانه در سطح شهر و بخصوص بازار سرپوشیده و چگونگی استقبال و بدرقه دستجات میزبان توسط ریش سفیدان و اهالی محلات میهمان، سنت قدیمی و دلنشین نذری دادن از ویژگی های عزاداری های محرم و صفر منطقه است.
در کنار همه شورآفرینی ها و جاذبه هایی که عزاداری های مردم حسینی اردبیل از آن ها برخوردار می باشد اعتقاد به حرمت و برکت نذورات ، جایگاه والائی به خود اختصاص می دهد. در فرهنگ دینی مردم منطقه استفاده از نذورات و تناول کردن از احسان آقا حسین بن علی(ع)یعنی بیمه شدن در مقابل همه اتفاقات و حوادث مختلف. استقبال مردم از سفره احسان سالار شهیدان و حتی ساعت ها توقف در صف های طویل دلیلی محکم بر اعتقاد قلبی و درونی شیعیان به برکت احسان می باشد.
مراجعه مردم به اماکن مذهبی، مساجد و منازلی که در آن ها سفره احسان حسین(ع) برپاست هیچ دلیل واضح و آشکاری جز عشق به سومین اختر تابناک امامت و ولایت نمی تواند داشته باشد.
در جایی که پرچم سیدالشهدا(ع) بر سر یک منزل، مکان و یا سالنی نصب شده باشد صاحب آن خانه دیگر سیدالشهدا(ع) و سایر معصومین علیهم السلام است. مراجعه مردم به این قبیل فضاها به عشق صاحبخانه است . می آیند و دور هم جمع می شوند تا از مجلس حسین(ع) نور بگیرند و صیقل بخورند و همراه با شوری که بر وجودشان مستولی است شعور و معرفت اهل بیت عصمت و طهارت را بیشتر دریابند، می آیند تا با زنده نگه داشتن یاد و تاریخ پرشکوه نهضت حسین ، روح ایثار و حماسه را در خود پرورش بدهند و می آیند تا به جهانیان بگویند که نام و یاد و راه و حسین زنده است و به بلندای تاریخ همچنان زنده و تأثیرگذار خواهد بود.
سفره احسان حسینیه اوچدکان
احسان یکی از سنت های بسیار خوب اسلامی است. هرچند که صبغه اصلی سنت نیکوی احسان و نذری مذهبی است اما نمود اجتماعی این پدیده نیز بسیار چشمگیر است.
در هر محفلی که دیگی به نیت آقا و به نام ارباب و به یاد حسین(ع) گذاشته شود و یا شمعی در دل سقاخانه ای روشن گردد و یا باران اشکی بر کویر گونه ها جا خوش بکند باید پذیرفت که در آن محل ها در حقیقت چراغ آگاهی روشن می شود.
بر اساس یک سنت قدیمی که بنا به برخی از اظهار نظر ها قدمت آن به دو قرن می رسد همه ساله در نیمه دوم ماه صفر به مدت شانزده شب سفره احسان آقا اباعبداله (ع) در حسینیه زنجیرزنان اوچدکان اردبیل گسترده می شود.
احسان و پهن شدن سفره غذای امام حسین(ع) صفای دیگری دارد. غذای امام حسین(ع) در کنار بحث تبرک و مسائل معنوی آن به عنوان یک رسم مذهبی است. شیعیان اعتقاد بر آن دارند که احسان امام حسین(ع) مزه و طعم دیگری دارد و به عبارتی می توان گفت که احسان حسین(ع) صفای دیگری دارد.
سفره ای که در شانزده شب متوالی در حسینیه اوچدکان پهن می شود علاوه بر ویژگی های یک احسان، آداب خاص حاکم بر آن دنیای خاص خود را دارد. هرچند که ممکن است حرف هایی در مورد چگونگی حضور مهمانان در آن مطرح باشد ولی به جرئت می توان گفت که احسان حسینیه زنجیرزنان محله اوچدکان نماد کاملی از فرهنگ، آداب، رسوم و سنت های مرسوم در جامعه و در بین مرم اردبیل در زمان های گذشته می باشد.
محدودیت فضا
فضای حسینیه محدود بوده و بنابراین خدمتگزاران این مجموعه هر شب می توانند از تعداد اندکی از عاشقان حسین(ع) پذیرایی نمایند. برنامه هایی که از زمان حضور مهمانان تا پایان مراسم به مورد اجراء گذاشته می شود امکان حضور تعداد بیشتری را فراهم نمی کند.
محدودیت فضا و عزم زحمتکشان برای پذیرایی مناسب ، حضور در مراسم را با دعوت قبلی میسر می کند. هر شب تعدادی از عاشقان و از قشرهای مختلف با در دست داشتن دعوتنامه به حسینیه مراجعه می کنند. از آنجایی که در طی سال ها نحوه حضور در احسان حسینیه در بین مردم اردبیل نهادینه شده است بنابراین در 16 شب از برگزاری مراسم احسان، نشانی از تجمع و مراعات بی دلیل به محل مشاهده نمی شود.
نظم و ترتیب
نظم و ترتیب حاکم بر مراسم از آغاز تا پایان نقطه قوتی بر سنت چند و چندین ساله حسینیه است. بعد از استقرار مهمانان اولین گام، پذیرایی با چایی معطر است. چایی در استکانی کوچک و در پایه های نقره ای تقدیم مهمانان می شود.
روش پذیرایی در این حسینیه نیز قابل توجه است. برای هر اتاق و هر قسمتی دو مأمور پذیرایی در نظر گرفته می شود. یکی به عنوان مسئول پذیرایی سمت راست و دیگری مسئول پذیرایی سمت چپ است.حرکت این دو برای تحویل چایی و یا هر اقلام پذیرایی دوش به دوش یکدیگر و هم زمان صورت گرفته و رفت و برگشت آن ها نیز به همین ترتیب انجام می شود.
قرائت قرآن مجید و سخنرانی روحانی و توسل به اهل بیت(ع)
مردم اردبیل در اقامه عزای حسینی و با شکوه برگزار کردن آن زبانزد خاص و عام هستند. مرحوم منزوی شاعر مرثیه سرای نامی اردبیل می گوید:
آنام دیل اورگدنی گونده یا حسین دییرم
محرم و صفری اینیمه قرا گییرم
استفاده از هر فرصتی برای گریستن در غم حسین(ع) و اولاد حسین (ع) یکی از ویژگی های مردم این دیار است و روی این اصل از مراسم احسان حسینیه نیز برای گوش کردن به سخنان یک روحانی و عزاداری در مصائب کربلا بهره می برند و فضا را با ذکر مصیبت مولا معنویت خاصی می بخشند.
بعد از تلاوت آیاتی چند از کلام اله مجید و سخنرانی یکی از روحانیون، ذکر مصایب توسط مداحان حسینی انجام می شود.
شستشوی دست ها با آفتابه و لگن
بعد از عزاداری و پرواز دل ها به سوی کربلا، نوبت به اجرای یکی از سنت های قدیمی در مهمانی های مردم اردبیل می رسد .
مسئولین پذیرایی در حالی که هر کدام یک دست آفتابه و لگن مسی را حمل می کنند در برابر هر یک از مهمانان زانو می زنند و بر دست های آن ها آب می ریزند تا بدینوسیله یکی از رسوم نیاکان خود را که نشان از رعایت بهداشت و اهمیت دادن به سلامتی است اجرا نمایند
آفتابه و لگن وسیله ای است که در گذشته برای شستشوی دست و دهان در قبل و بعد غذا مورد استفاده قرار می گرفت.
می گویند این امر از دوره قاجار در سطح کشور مرسوم شده است. آفتابه و لگن انواع مختلفی می تواند داشته باشد که نوع مسی و برنجی آن بیشتر مورد توجه بوده است. از آفتابه برای شستن و از لگن برای جمع اوری آب زاید استفاده می شده است.
در قدیم که غذا را با دست می خوردند رسم بر این بود که پیش از غذا با استفاده از آفتابه و لگن دست ها را می شستند. در مهمانی ها آفتابه و لگن را سر سفره می آوردند و آن را پیش تک تک مهمانان می بردند ، لگن را زیر دست هر یک می گرفتند و با آفتابه آب می ریختند و مهمان ها دست را می شستند و با حوله خشک می کردند.
این سنت هنوز هم به همت خادمان و زحمتکشان در احسان حسینیه زنجیرزنان اوچدکان که قدمت دیرینه دارد حفظ شده است. هرچند که این روزها استفاده از آفتابه و لگن به دلیل امکانات موجود غیرممکن به نظر می رسد ولی همین وسیله گوشه ای از فرهنگ گذشته مردم بزرگ این منطقه را از آن خود داشته که زنده نگه داشتن یاد آن و معرفی اش به نسل جوان می تواند گویای گذشته پرافتخار مردم این منطقه باشد .
پهن کردن سفره
در این مرحله نوبت به پهن سفره و توزیع نان می رسد. قرص های نانِ لواشی که بر روی سفره قرار می گیرد عطرش مشام همه حاضرین را نوازش می هد. لواش هایی که ماده اولیه اش عالی و پختش عالی تر است. اگر از این لواش به حد کافی در سفره قرار بدهند می تواند شام مناسبی باشد چرا که آنقدر از کیفیت مطلوبی برخوردار است که خوردنش به تنهایی نیز می تواند دلچسب باشد.
گلاب و گلابدان
مرحله بعدی در پذیرایی معطر ساختن فضا با گلاب قمصر کاشان است. پذیرایی کنندگان با گلابدان های نقره ای وارد می شوند و بعد از زانو زدن در مقابل تک تک مهمانان آن ها را به قطراتی از گلاب خوشبو مهمان می کنند.
گلابدان ظرفی مانند تُنگ کوچک دسته دار با گردن باریک و بلند و معمولا دارای لوله است که در آن گلاب می ریزند.. این وسیله قدیمی که اینک در منازل به وسیله ای برای استفاده در دکور تبدیل شده است در حسینیه متبرک زنجیرزنان اوچدکان در جای خود مورد استفاده قرار گرفته و خاطرات خوش زندگی نیاکان ما را در اذهان جوانان این دیار زنده می کند.
غذای نذری
وقتی نوبت به توزیع غذای نذری می رسد خادمین با سینی های مسی در دست وارد می شوند و برای هر دو نفر از مهمانان یک سینی غذای نذری در ظروف چینی تقدیم می کنند.
بشقاب بزرگ پر از برنجِ با کیفیت، یک کاسه آش دوغ برای هر نفر، قورمه سبزی، پیچاق قیمه، مسمای مرغ، سبزی همراه با دو تکه پنیر و لیوان آب محتویات هر یک از سینی ها را تشکیل می دهند.
در کنار این ها برای هر نفر، ظرف یک بار مصرف به همراه دو نایلون دستی نیز تقدیم می گردد تا مهمانان بتوانند از غذای حسینیه به عنوان تبرک به خانواد خود نیز هدیه ببرند.
کیفیت غذای نذری حسینیه زنجیرزنان اوچدکان زبانزد خاص و عام در منطقه است. همه مهمانان به عنوان تبرک چند لقمه ای را تناول کرده و بقیه سهم خود را برای بهره مندی اعضای خانواده با خود به همراه می برند.
معمولا وقتی یکی از اعضای خانواده مهمان سفره پربرکت حسینیه می شود همه برای بازگشت وی به منزل در انتظار به سر می برند چرا که می خواهند از غذای نذری حسینیه بی بهره نباشند و سهمی هرچند ناچیز از آن داشته باشند.
جمع کردن سفره
جمع کردن سفره و سینی ها هم تابع آداب حاکم بر مجموعه است. از غذای تخصیص یافته نمی توان حتی دانه ای برنج را در سینی ها مشاهده کرد و به عبارتی دیگر برگشت غذا از سفره حسینیه امکان پذیر نمی باشد.
بعد از آنکه سفره جمع شد دوباره برای شستشوی دست ها خادمین با آفتابه و لگن وارد می شوند. البته تفاوتی که بین شستن دست ها در آغاز و پایان غذاخوردن وجود دارد این است که آب این مرحله گرم است. چرا که در قدیم وقتی با دست غذا می خوردند برای زدودن آثار چربی آب گرم به کار می بردند. در حسینیه نیز اجرای مراسم احسان، تکرار مراسم یک قرن پیش است و مطمئنا برای حفظ این سنت نیکو لازم است همه مراحل آن با جزئیات به مورد اجرا گذاشته شود .
توزیع شیر کاکائو
در سال های گذشته پذیرایی در مساجد اردبیل از دسته های عزاداری با شیرکاکائو رایج بود. البته این کار بیشتر در سطح محلات شش گانه و معمولا از آخرین دسته هر محله صورت می گرفت. برای ین کار از فنجان هایی در اندازه کوچک استفاده می شد.
مدت هاست که این رسم در مساجد اردبیل به دست فراموشی سپرده شده است ولی توزیع شیرکاکائو در آخرین مرحله از پذیرایی احسان حسینیه به نوعی خاطرات سال های گذشته مساجد و بخصوص محلات شش گانه را در اذهان زنده می کند.
وقتی فنجان های شیرکاکائو جمع شد همه برای ترک حسینیه آماده می شوند. برای انجام این مرحله نیز باید در انتظار اقدام خادمین بود. خدمتگزاران هر مجموعه درب های ورودی را می بندند و باز شدن دوباره درب ها به معنی صدور مجوز برای ترک حسینیه است.
حاضرین در فضایی آرام و بدون عجله و شتاب و در حالی که هر کدام بسته ای در دست دارند و توسط خادمین حسینیه بدرقه می شوند حسینیه را ترک می کنند.
آن هایی که پا از حسینیه بیرون می گذارند از خداوند می خواهند برای آن ها سلامتی همراه با طول عمر عنایت فرماید تا بتوانند سال ها توفیق شرکت در عزاداری های محرم و صفر و حضور در مراسم احسان حسینیه زنجیرزنان اوچدکان را داشته باشند
مراسمی ماندگار
برنامه هایی که با نظم و ترتیب و با حفظ سنت ها در حسینیه اوچدکان اجرا می شود آن را به مراسمی ماندگار و قابل توجه تبدیل می کند. فضای محدود حسینیه، امکان پذیرایی و دعوت از تعداد بیشتری از علاقه مندان و عاشقان حسین(ع) را فراهم نمی کند . همین امر خود گلایه هایی را می تواند در سطح جامعه به دنبال داشته باشد و برای کسانی که علی رغم تلاششان موفق به شرکت در مراسم نمی شوند سؤال ایجاد بکند.
غلبه بر این مشکل با اتخاذ تصمیمیم مناسب و روشی ایده آل تا حدودی امکان پذیر خواهد بود . هرچند که در چنین مواردی جلب رضایت همه ممکن نیست ولی زحمتکشان و تلاش کنندگان حسینیه می توانند همه ساله با دعوت از چهره های جدید و ممانعت از حضور تکراری افراد ، گامی در راستای بهره مندی همه عاشقان حسین(ع) از نعمت و برکت سفره احسان حسینیه بردارند.
امید است این مطلب که مسلما دارای اشکال و ضعف هایی خواهد بود با راهنمایی و مساعدت دوستان و خادمین حسینیه تکمیل گردد.
برای همه کسانی که در اقامه عزای حسینی و افزودن بر عظمت و شکوه مراسم مختلف ماه های محرم و صفر تلاش می کنند التماس دعا داریم. یاحق.




قلدری آنلاین

✍فضای مجازی بازار مکاره ای شده است و از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آن یافت می شود. تعجب نیست که فرهنگ و ادبیات چاله میدانی نیز در این فضا بازتولید شده و از دل پست مدرنیسم “قلدری آنلاین” سربرآورده باشد.
✍در این فضا همه چیز سرعت و شدت سرسام آور پیدا کرده و روابط اجتماعی بسیار پیچیده تر از دنیای واقعی شده است. پدیده اجتماعی قلدری هم پیچیدگی وحشتناکی پیدا کرده و چاله میدان مجازی فراخ و فراگیری برای خود دست و پاکرده تا مبادا از قافله عقب بماند.
✍همان گونه که شهروندان در جهان واقعی طعم تلخ پدیده اجتماعی قلدری را چشیده و با هر نوع یادآوری کام آنها بار دیگر تلخ می شود، در فضای مجازی نیز پدیده اجتماعی قلدری با درجه پیچیدگی بالایی بازتولید شده و شهروندان شهرهای مجازی را در کمند خود گرفتار کرده است.
✍در عصر مدرنیته علل بسیاری از نارسایی های رسانه ای به میزان زیادی مشخص و گمنامی و هویت جعلی در انتشار اطلاعات بی معنا بود. ولی در عصر پست مدرنیسم و شاهکار منحصربفرد آنها یعنی فضای مجازی، روابط سببی و متکثر بیشتری بین علت و معلول وجود دارد و یک معلول می تواند به علل گوناگون نسبت داده و یا یافتن علت آن غیرممکن شود.
✍پیچیدگی بالای فضای مجازی موجب شده که شهروندان گاه ضربه هولناک را خورده و جالب اینکه نمی دانند از کجا خورده اند!. به حریم شخصی تجاوز می شود، تصاویر و اسناد خصوصی به سرقت می رود؛ رمز بانکی سرقت و حساب تخلیه می شود؛ شایعه و اخبار جعلی بیداد می کند، و صدها اقدام مجرمانه دیگر رخ می دهد ولی در بسیاری از اوقات یافتن “علت” سایبرقلدری ناممکن شده و یا به سختی امکان پذیر است.
✍یکی از کژکارکردهای فضای مجازی
قلدری آنلاین یا زورگویی در رسانه های اجتماعی بوده که درجه بسیار پیشرفته ای نسبت به نوع مشابه در رسانه های جمعی است. تعجب انگیز نیست که در قرن بیست و یکم، فرهنگ و ادبیات چاله میدانی و قلدری در قالب حمله سایبری جایگاه مستحکمی در فیس بوک، توئیتر، یوتیوب، واتس آپ، اینستاگرام و دیگر پلت فرم ها برای خود دست و پا کرده و روزانه آه و ناله عده ای را به آسمان بلند کند و عده ای را نیز بر خاک سیاه نشاند.
✍قلدری سایبری نوعی حمله و تجاوز به حریم شخصی کاربران از طریق دستگاههای دیجیتالی مانند تلفن همراه، رایانه و تبلت برای آسیب زدن و صدمه زدن به آنها با هدف کسب منافع فردی و گروهی است.
✍مصادیق قلدری آنلاین به سهولت قابل شمارش نیست و مهم تر اینکه روزبروز بر انواع و دامنه آنها در گونه های جدید افزوده می شود و قلدرهای فرامدرن به قول قدیمی ها سر شیطان نیز کلاه می گذارند. آزار و اذیت دیگران؛ ارسال پیام های خصوصی زننده؛ جعل هویت؛ سرقت و باج خواهی؛ افشای اطلاعات شخصی؛ تهدید، تخریب و تحقیر شخصیت؛ ارسال محتوای نفرت انگیز و تصاویر شرم آور؛ اعمال خشونت های رنگارنگ؛ هک کردن، انتقام گیری؛ مختل کردن خواب و آرامش؛ انتشار اخبار جعلی، شایعات و گفتارهای نفرت انگیز؛ ایجاد ترس و وحشت، نگرانی و استرس؛ از جمله روش های قلدری آنلاین است.
✍مقابله با پدیده قلدری آنلاین از جنس فیزیکی نیست. هر کاربری به دنیای مجازی پا گذارد باید همیشه و مستمر در حال یادگیری و یاد دادن تا از گزند حوادث در امان باشد. با این حال انجام اقداماتی مانند گزارش کردن( ریپورت) پیام های ناهنجار به سرویس دهنده پلت فرم، بالا بردن هزینه اقدام برای قلدران، تغییر تنظیمات خصوصی پلت فرم، بلاک کردن حساب های کاربری، صیانت از اطلاعات خصوصی، پرهیز از تایید، انتشار و اشتراک گذاری پیام های آزار دهنده و گزارش به پلیس در موارد تهدیدات جدی می تواند تا حدی زهر اقدامات قلدران آنلاین را کاهش دهد.(منبع: رسانه و ارتباطات).




نمی‌دانم مخاطب سلام‌تان هستم یا نه؟! اما می‌دانم سلام یعنی آغاز…

دلنوشته ای از امیررضا سعیدی:
ظهر روز جمعه در حال تحریر خبر نماز جمعه بودم که سلام‌ و پیام‌ حضرت آقا به جوانان فعال فرهنگی اردبیل را خواندم، ابتدا خوشحال شدم اما بعد مدت کوتاهی از خود پرسیدم آخر از کجا می‌دانی که مخاطب سلام آقا هستی؟ اصلا چرا باید خود را جوان فعال فعال فرهنگی بدانی؟
سلام آقاجان؛ آقاجان شاید به لحاظ سنی جوان باشم اما نمی‌دانم در عمل به وظایف یک جوان از نگاه شما چقدر موفق بوده‌ام؟ نمی‌دانم می‌توان اسم چند پروژه و کار را فعالیت، و فعالِ در تراز انقلاب اسلامی گذاشت یا نه؟ آن هم از نوع فرهنگی!
مدت‌ها است که یکی از گفتمان‌های اصلی انقلاب‌مان، طبق فرمان و فرمایشات شما، جوانان است و جوانان است و جوانان؛ تا حدی که بار بخش عظیمی از گام دوم بر عهده ما جوانان است؛ نمی‌دانم خود ما جوانان برای گام دوم چه کرده‌ایم یا چه خواهیم کرد اما می‌دانم هنوز اقدام اساسی را آغاز نکرده‌ایم؛
نمی‌دانم می‌توانم نام خود را جوان فعال فرهنگی بنامم یا نه! چرا که شما آنقدر به ما اعتقاد و اعتماد دارید که فرمان آتش به خیر به اختیار داده‌اید! اما بعید می‌دانم آن طور که شایسته است، عمل کرده باشیم.
مطالبه، دغدغه‌، همراهی مردم، روشنگری، امیدآفرینی، تبیین اهداف و دستاوردهای انقلاب و هزاران عنوان دیگر، انتظار شما از ما جوانان است؛ اما حقیقتاً از زبان خود می‌گویم که شرمنده‌ام…
برادران و خواهرانم بگذارید به نکته‌ای اشاره کنم، این‌که از سلام آقا خوشحال هستیم چیز عجیبی نیست، بنده هم هستم! اما تا به حال شده است در پایان کاری سلام دهیم؟ قطعاً نه! همیشه سلام‌هایمان در ابتدای فعالیت دیدار یا هر رویداد است.
پس باید بدانیم این سلام آغاز کار است نه پایان آن…
اینکه بگوییم یا بنویسیم ممنون آقاجان یا دلم آرام گرفت یا به قول برخی مشتی‌ها آخیش… یعنی خطر!!! ما دیدگاه‌هایمان و احساس‌هایمان را بیان کرده‌ایم اما در بخش اعظم این پیام‌ها هیچ نگاهی به آینده وجود ندارد.
اینکه حس کنیم کار تمام شده است یا اصلا ما خوب بوده‌ایم و به وظیفه خود عمل کرده‌ایم و کار تمام شده است، خطرناک است؛ نمی‌‌دانم حضرت آقا از ما راضی است یا نه اما این را می‌دانم که برای رسیدن به تراز انقلاب راه زیادی در پیش داریم، حس می‌کنم خودمان هم در برخی موارد از خودمان راضی نیستیم؛ یک سئوال، آیا شما هم موافق هستید که هزاران کار بر زمین مانده داریم که باید انجام دهیم؟ پس کارمان تمام نشده است و وقتی کار تمام نشده نباید از خودمان راضی باشیم.
شاید برخی بگویند تلنگر تلخی است و نگاهی به نیمه خالی لیوان؛ اما مطمئنم برای برخی تلنگری شیرین و امیدآفرین است مثلاً خودم؛ چرا که آقا به ما پیام داده و سلام کرده است و این یعنی به ما جوانان اعتقاد دارد، اعتماد دارد و امیدوار است و چه خوب است حالا در میان خوشحالی و خرسندی‌هایمان کمی به خود بنگریم؛ اهدافمان، کارهایمان، تلاش‌هایمان، آینده‌مان، همکاری‌هایمان، تحمل‌هایمان، تشکیلات‌هایمان و…
چه خوب است این سلام آغاز همدلی بیشتر، همت بیشتر و کار بیشتر در تراز عالی و حقیقی برای خدا، انقلاب و مردم باشد.
اما نکته‌ای در میان تمامی این سلام‌‌ها بیشتر خوشحالم کرده است؛ خوشحالم که برخی از جوانان که ادامه‌دهنده مکتب یکی از مرحومان انقلاب بودند از این سلام استقبال کرده‌اند، جواب داده‌اند، پیام‌داده‌اند و خوشحال شده‌اند؛ آری هنوز یادمان نرفته آن نامه بدون سلام…
و اینکه گفتم ادامه‌دهنده بودند و از فعل ماضی استفاده کردم بخاطر این است که این جوانان امروز ثابت کردند برای رهبر و سلام حرمت قائل‌اند و اشتباهات گذشتگان را تَکرار نمی‌کنند.




قلدری رسانه ای

✍ بعید است که شهروندی با مفهوم «قلدری» (bulling) آشنا نباشد و در عصر اطلاعات و ارتباطات کمتر فردی زیست می کند که نوعی قلدری را در طول زندگی تجربه نکرده باشد.
✍ در جهان کنونی پدیده اجتماعی قلدری، سیطره خود را از خانواده تا جامعه گسترانده است و سایه به سایه ساختارهای اجتماعی واقعی و مجازی را تعقیب کرده و شکل فرا مدرن بخود گرفته است.
✍”قلدری در محیط کار”(bulling in workplace) موجب سو مدیریت، زایل شدن عدالت اجتماعی، ایجاد نابرابری، کاهش انگیزه شغلی، ناامنی شغلی و به حاشیه راندن شایسته سالاری می شود و تبعات ناخوشایند آن گریبان جامعه را می گیرد.
✍در دنیای رسانه ای شده امروز و وابستگی مفرط شهروندان به اطلاعات رسانه ها، سواستفاده از قدرت ارتباطات و رسانه ها بسیار افزون شده است و قلدری رسانه های اصلی و رسانه های اجتماعی به سرفصل مطالعات رسانه ای ارتقا یافته است.
✍ قلدری رسانه ای(bulling in media) گونه های مختلفی را تجربه می کند و می توان از قلدری مطبو عاتی، قلدری رادیویی، قلدری تلویزیونی، «سایبر قلدری» و«رایاقلدری»، قلدری اینترنتی، قلدری فیس بوکی، توئیتری و قلدری اینستاگرامی و…. سخن به میان آورد.
✍ “قلدری رسانه ای” نوعی رفتار پرخاشگرانه با هدف آزار و زیان رساندن به دیگران از طریق تولید و انتشار اطلاعات و اخبار فراواقعی و جعلی در رسانه های جمعی و اجتماعی با هدف تغییر اذهان عمومی است. مصادیق “قلدری رسانه ای” توهین، تهمت، افتراء، تحقیر، آبروریزی، زورگویی، انتقام گیری، دروغ پردازی با هدف زیاده خواهی، باج گیری و تضعیف موقعیت دیگران و تامین منافع فردی و گروهی است.
✍قلدری رسانه ای با سوء استفاده از مسئولیت و با هدف ترور شخصیت، آزار روحی، سرکوب و کنترل افراد و گروههای اجتماعی انجام می شود.
✍فرد یا گروه قلدر از طریق رسانه ها، بدون درگیری فیزیکی، قدرت خویش را با دستکاری در افکار عمومی افزایش داده و با تقلیل قدرت رقبا آنها را به زیرسلطه کشیده و منافع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود را به پیش می برد.
✍در قاموس مفاهیم سازمانی «اختیار» و «مسئولیت» به صورت توام تعریف می شوند و هر نوع اختیار سازمانی متضمن مسئولیت و پاسخ گویی است. در “قلدری رسانه ای” قلدران و دنباله های آنان به صورت سازمان یافته در صدد استفاده حداکثری از اختیارات خود بدون قبول مسئولیت و پاسخ گویی هستند. از اینرو بزرگترین خسارات را از طریق رسانه ها به دیگران تحمیل می کنند و کوچکترین انتقاد را نیز بر نمی تابند.
✍رسانه ها جمعی و بویژه رسانه های عمومی در فرایند ارتباطات جمعی، نقش میانجی و واسطه دارند و به همین جهت به آنها مدیا اطلاق می شود. ارتباط سازان جمعی در بیان اخبار و اطلاعات باید از جهت گیری غیر واقعی و از یک سویه نگری در روایت رخدادها و پدیده های اجتماعی پرهیز کنند.
✍آنچه می تواند قطار قلدری رسانه ای را تا حدی متوقف کند، نهادینه کردن دمکراسی، جریان آزاد اطلاعات، آزادی رسانه ها، آزادی بیان و تغییر سیاستگذاری رسانه ای بر مدار قانون و خواست، نیاز و آمال های شهروندان است.(منبع :مطالعات رسانه و ارتباطات).