1

به جا مانده از سفر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به استان اردبیل

دکتر سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سفر سه روزه به استان اردبیل در جلسات مختلف حضور یافت و در ارتباط با رفع مشکلات و تأمین خواست و نیاز اهالی فرهنگ و هنر و رسانه قول مساعد داد.
سفر های مسئولین رده بالای نظام به استان موقعی می تواند مهم تلقی شود و برای آن ها هورا کشیده شود که  وعده های داده شده فقط به حرف خلاصه نشود و در کمترین زمان ممکن همه حرف های شیرین و امیدوار کننده فراموش نگردد.
آرشیو مطبوعات و ذهن افرادی که معمولا در جلسات رسمی سفر مسئولین به استان حضور می یابند پر است از وعده هایی که با آب و تاب بیشتر و با قیافه طرفداری از مناطق محروم زده شده ولی با گذشت زمان، اجرایی شدن آن ها به بایگانی سپرده شده است.
بازار داغ تفاهم نامه
استان اردبیل از جمله استان هایی است که انعقاد تفاهم نامه بین ادارات کل و سازمان ها در آن رواج دارد . برخی از ادارات و مؤسسه ها در بحث تفاهم نامه ها پیشقدم هستند که از آن جمله می توان به دانشگاه آزاد اسلامی و اداره کل ورزش و جوانان اشاره کرد.
این که تا چه حدی تفاهم نامه های منعقد شده در استان عملیاتی گردیده بحث دیگری است ولی امیدواریم تفاهم نامه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و استانداری اردبیل به میزان 600 میلیارد ریال به طور کامل به مورد اجرا گذاشته شود و حداقل هر شش ماه یک بار گزارش عملکرد و تحقق موارد قید شده در تفاهم نامه به اطلاع مردم رسانده شود.
تالار شهر
تالار شهر در مجاورت نمایشگاه بین المللی در سال 90 کلنگ زنی شده است و از آن تاریخ تاکنون در چم و خم تأمین اعتبارات مورد نیاز گرفتار شده و بعد از گذشت بیش از 8 سال تا رسیدن به مرحله بهره برداری راه درازی در پیش دارد.
وزیر قول داد که اعتبارات تالار با همکاری وزارتخانه و استانداری اردبیل تأمین شود و البته گفته شد که اعتبارات این پروژه در قالب تفاهم نامه 600 میلیارد ریالی نخواهد بود.
زمان در نظر گرفته شده برای پایان عملیات احداث و تکمیل آن پایان سال 99 می باشد. امیدواریم اجل مهلت دهد و افتتاح این پروژه را بتوانیم شاهد باشیم.
دیدار با اهالی فرهنگ و هنر ورسانه
دکتر صالحی در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه در جمع محدودی از اهالی فرهنگ و هنر ورسانه حضور پیدا کرد.
در فرصت به دست آمده نمایندگان هنرمندان و رسانه و تشکل های قرآنی و … گوشه ای از مسایل و نقاط مثبت و مشکلات موجود را بیان داشتند.
نکته قابل توجه در هر دو جلسه که استاندار اردبیل نیز حضور داشت حوصله وزیر در گوش کردن به حرف ها و جواب دادن به اکثریت موارد مطرح شده بود.
اگر در ارتباط با بخشی از خواست ها اقدام مقتضی صورت بگیرد می توان به سفر وزیر نمره مثبت داد و اگر این جلسات نتیجه ای جز نشستند و گفتند و برخاستند نداشته باشد باید نشست و به تلف شدن وقت حاضرین در جلسه تأسف خورد.
خبرنگاران و سفر وزیر
برای پوشش خبری سفر وزیر از طرف اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و روابط عمومی استانداری از تعدادی محدود خبرنگار که بیشتر خبرگزاری ها را شامل می شد دعوت به عمل آمده بود.
در دو جلسه برگزار شده با اهالی فرهنگ و هنر این امر کاملا مشخص بود و در اعزام خبرنگاران به بیله سوار نیز خبرنگاری جز وابستگان به خبرگزاری های فعال، خبرنگار دیگری از مرکز استان دیده نشد.
یاد ایام بخیر که در روزگاری نه چندان دور ، خبرنگاران روزنامه های سراسری و محلی در کنار زحمتکشان خبرگزاری ها چه زحماتی که در تحت پوشش قرار دادن خبرهای استان در جریان سفر مسئولین متحمل نمی شدند.
مشخص نیست که به چه دلیل روزنامه های سراسری فعال و با پیشینه را آرام آرام از دعوت به مراسم خط زدند و میدان را فقط در اختیار خبرگزاری ها قرار دادند.
آن دسته از روزنامه های سراسری که برای سرپرستی های خود در استان هزینه کرده و دفاتری همراه با نیروهای ثابت را به کار گرفته اند چرا غریبه می شوند و به چه دلیلی بر روی اسم آن ها در دعوت از رسانه ها به مراسم مختلف خط قرمز کشیده می شود و به آسانی از کنار تأثیرگذاری آن ها عبور می کنند .
باید بپذیرند که برخی از روزنامه های سراسری تأثیرشان از خبرگزاری های مورد علاقه مسئولین استان اگر بیشتر نباشد کمتر هم نیست. البته اعمال این سیاست سؤال برانگیز در سفر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از سوی اداره کل تا حدودی آزار دهنده و ناراحت کننده است.
غیبت بسیج رسانه در جلسات
در جلسات وزیر با اهالی فرهنگ و هنر و رسانه جای خالی مسئولین بسیج رسانه و هنرمندان کاملا احساس می شد. حضور آن ها که در ارتباط نزدیک با بخشی از مطبوعات و هنرمندان می باشند می توانست در طرح مسائل و وحدت همه جانبه مؤثر باشد. غیبت آن ها به هر دلیلی که بوده باشد امیدواریم در چنین جلساتی در آینده دیگر تکرار نشود. حضور همه عزیزانی که برای اعتلای فرهنگ و هنر و رسانه استان تلاش می کنند در کنار یکدیگر می تواند حال و هوا و صفای دیگری داشته باشد.
حال خوب
حال خوب و ایده آل برای اهالی فرهنگ و هنر و رسانه آرزوی همه کسانی است که در ارتباط با این اقشار هستند اما شرایط موجود و حرف هایی که نمایندگان آن ها در جلسات زدند حال آن ها را نامساعد نشان داده است.

امیدواریم شرایطی فراهم شود که کبک همه وابستگان به فرهنگ و هنر و رسانه استان خروس بخواند و آثاری از یأس و نومیدی در چهره آن ها مشاهده نگردد.

رسانه ها که هفتِ شان در گرو هشتِّ شان می باشد .آرزو می کنیم که دخل و خرج آن ها با هم مطابقت پیدا نمایند تا بیشتر از این برای فعالیت در این عرصه اظهار ندامت و پشیمانی نکنند. انشااله.




شورای شهر، خبرنگاران و معمای جیره خواری

خبری که از طریق وسایل ارتباط جمعی منتشر می شود باید درست ، روشن و جامع باشد و سرعت و دقت و صحت در آن کاملا مورد توجه قرار گیرد.
خبرنگار به کسی گفته می شود که وظیفه کسب،تهیه،جمع آوری و تنظیم اخبار و انتقال آن ها از طریق وسایل ارتباط جمعی را بر عهده داشته باشد.
با توجه به موارد بالا خبرنگاری که با سرعت و دقت، خبر را در اختیار افکار عمومی و جامعه قرار بدهد باید به عنوان یک خبرنگار موفق مورد تقدیر قرار گیرد ولی متاسفانه در شهر ما یک خبرنگار موفق مورد مواخذه قرار گرفته و در کمال تعجب با القابی چون جیره خوار روبرو می شود.
می گویند رحیم آقازاده یکی از اعضای شورای شهر در جلسه رسمی در ارتباط با مدیر کل ورزش و جوانان اظهار نظر می کند. خبرنگاران حاضر در جلسه بر حکم وظیفه نسبت به مخابره خبر اقدام می کنند و به دنبال اطلاع آقازاده از انتشار مطلب،خبرنگاران را مورد عنایت و محبت بی پایان قرار می دهد و تلاشگران عرصه اطلاع رسانی را به القابی چون جیره خوار و ضعیف مفتخر می نماید.
جلسات علنی تعریف خاص خود را دارند. در جلسات علنی سخنرانان نباید انتظار داشته باشند که انعکاس اخبار جلسه با نظر آن ها و تائید حضرات باشد.
وقتی در جلسه علنی نماینده ای حرفی بر زبان جاری می کند خبرنگاری موفق است که بتواند در کم ترین زمان ممکن اخبار جلسه را به اطلاع عموم برساند یعنی همان کا ر که خبرنگاران حاضر در جلسه شورا انجام دادند ولی به جای تقدیر و قدردانی از زحمات آن ها،جیره خوار شدند.
کسانی که اطلاع کافی در حوزه خبر و خبررسانی نداشته و به رمز و رموزآن آگاه نیستند در قبال فعالیت های اصولی موضع گیری می کنند و با رفتاری غیر قابل قبول آنچه را که نباید بر زبان جاری کنند بیان می نمایند.
دخالت و اظهار نظر در موردی که انسان علم و اطلاع کافی نسبت به آن نداشته باشد به مشکلی بزرگ در جامعه ما تبدیل می شود. کسانی که با رای مردم به مجلس شورای اسلامی و یا پارلمان محلی راه پیدا می کنند از همان ساعات اولیه به همه علوم آراسته می شوند و اظهار نظر در
همه موارد را حق طبیعی و مسلم خود به حساب می آورند.
خبرنگار جیره خوار نیست. خبرنگار فردی ضعیف و درمانده نیست. خبرنگاران افرادی آزاد،مستقل،نترس و شجاع هستند . خبرنگاری که وظیفه خود را به نحو احسن انجام بدهد باید مورد تقدیر قرار بگیرد و حرمتش حفظ بشود.
و در نهایت از رئیس محترم شورا انتظار می رود اجازه توهین به خبرنگار در صحن شورا را ندهد. مسلما جامعه خبری استان در انتظار موضعگیری رسمی رئیس شورا در قبال رفتار انجام یافته خواهند بود. بدون شک عیار مسئولین در چنین شرایطی برای مردم و افکار عمومی روشن و مشخص می شود.




مرور درس عاشقانه زیستن در مراسم شام غریبان هیأت مکتب الشهدا

سالار و سرور شهیدان آقا حسین بن علی(ع) با برافراشتن پرچم حماسه کربلا و عاشورا مدرسه ای را بنا نهاد تا مردمان در آن به نیکوترین و والاترین تربیت نبوی دست پیدا کنند.
حسین(ع) در آغاز نهضت و به هنگام حرکت از مدینه به سوی مکه در وصیت نامه اش نوشت “من می خواهم به خوبی ها سفارش و از زشتی ها جلوگیری کنم و به سیره جدم محمد (ص) و سیره پدرم علی بن ابی طالب(ع) رفتار نمایم” و حسین (ع) با بنیان گذاشتن چنین مدرسه ای اسلام را زنده کرد.
عاشقان حسین (ع) و کسانی که در اندیشه پیروی از آن بزرگوار هستند باید در مدرسه حسینی، روح شان اوج بگیرد و انقلاب کربلایی در درونشان رخ بدهد. آن هایی که عاشق اهل بیت(ع) هستند باید از مسیر منطق و معرفت پا به عرصه احساسات ناب و خواسته های اصیل بگذارند تا حسینی بشوند.
در عزاداری های محرم و در اشک ریختن ها و سیه زدن ها باید از شور به شعور رسید. شور حسینی اعجاز می آفریند و زمانی که احساس و تفکر دو بال شعور و معرفت آدمی شوند روح را تا عرش بالا می برند.
دل واله نهضت حسین(ع) است
جان محو تماشای حسین (ع) است
دل های همه خداپرستان
کانون محبت حسین(ص) است
مجالس عزاداری اگر با غنای محتوایی آمیخته شود و برنامه هایی بر پایه حریت و آزادگی که از ضروری ترین اساس مدرسه حسینی است به مورد اجرا گذاشته شود بهترین زمینه برای سیر آدمی به سوی کمالات را فراهم می کند.
در مجالسی که جوانان با شور وشوق حضور می یابند باید پیام های مهم عاشورا تبیین گردد و بیشتر درس های نهفته در مکتب عاشورا مورد توجه قرار گیرد.
اخلاص، صداقت، یکرنگی و یکپارچگی عزاداران حسینی در اردبیل مثال زدنی است و توجه عزاداران به حفظ سنت ها و با ممانعت از هرگونه آسیب برای رونق بخشیدن به مراسم مختلف از ویژگی های مهم دستجات عزاداری به شمار می رود.
در استان ما عزاداری برای سرور و سالار شهیدان با جسم و جان و روح وروان مردم پیوندی عاطفی، عمیق و جداناشدنی ایجاد کرده و به این علت است که در این منطقه مراسم دهه اول ماه محرم هر سال باشکوهتر از سال های قبل برگزار می شود.
در کنار عزاداری محلات مختلف، فعالیت برخی از هیأت ها در دهه اول ماه محرم نیز چشمگیر است. هیأت مکتب الشهدا با حضور جوانان ولایی و حسینی و با برنامه های متنوعی که اجرا می کند امید است بتواند با الهام از مدرسه حسینی سهمی هرچند ناچیز در تربیت و پرورش آینده سازان ایران اسلامی داشته باشد.
مراسم شام غریبان هیأت مکتب الشهدای اردبیل امسال با حضور دو نفر از پیرغلامان حسینی و از مداحان خوشنام و قابل احترام حال و هوای دیگری داشت.
جوانان مکتب در کنار بزرگان در شبی که سخت تر از آن را نمی توان در تاریخ پیدا کرد به خوبی با بازماندگان حادثه کربلا همنوائی کردند.
جوانان هیأت مراسم شام غریبان که یادآور آوارگی اهل بیت امام حسین(ع) و اسیران و کودکان بازمانده از واقعه کربلاست را با ناله ها و گریه ها و سوز و گدازشان برپا نمودند و در عزای شهادت مظلومانه شهدای کربلا اشک ماتم و عزا از دیده ها جاری کردند.
قدر این جوانان را باید دانست. جوانان با چشمانی اشکبار و با نوای حسینیم وای حسینیم وای و در حال قیام از حاج رحیم حیدری و حاج قدرت جوادی استقبال کردند و نشان دادند که تا چه اندازه به کسانی که در به اهتزار درآوردن پرچم عزای حسینی در منطقه نقش دارند، اهمیت قائل بوده وحفظ حرمت شان را واجب و لازم می دانند.
و دو پیر غلام چقدر زیبا اهمیت بودن در کنار جوانان متعهد و عاشق را دریافتند و با نوحه سرائی و قرائت اشعاری ناب از شعرای نامی بر شکوه و عظمت مجلس افزودند.
دو پیر غلام حسینی چنان با تسلط مرثیه سرایی کردند که اگر تا صبح مجلس را ادمه می دادند از همراهی جوانان و شوق آن ها برای گریه بر حسین و یارانش بالاترین لذات روحی و معنوی را می بردند.
حاج قدرت جوادی مداح پیشکسوت و پدر دو شهید گرانقدر، اشعار زیبایی از ساتید مرحوم منزوی، مرحوم مضطر و مرحوم حسان قرائت کرد و تحسین جوانان را برانگیخت.
حاج رحیم حیدری زمانی که با صدای دلنشین از تاج الشعرا مرحوم یحیوی خواند:
قاب قوسیندن اولکه چخوب اسری گیجه سی
ساربان کسدی اونون مثلنی دعوا گیجه سی
مجلس را حالتی دیگر بخشید.
مرحوم یحیوی در وصف حماسی صحنه های کربلا تبحر حاصی داشته است. آن مرحوم در به تصویر کشیدن واقعه کربلا و سرودن اشعار حماسی تا به آن حد بوده که او را فردوسی زمان لقب داده اند.
و ادامه داد:
آرترور واهمه نی عربده نهر فرات
مله شور وحشی نیستاندان اوجالمش نعمات
توکولوب یرده پاریلدار او سنق اسلحه جات
سوورور تپراقی یل یای گونی گرما گیجه سی
و ببینید که آمدن ساربان به قتلگاه را با چه مهارتی بیان می کند:
او هیاهوی خطرگه ده باخ اول سنگدله
هرچه آختاردی سالا بیلمدی بیر غارت اله
علی اوغلی منی مأیوس دیدی ایتمه بیله
گلمشم قسمت آلام منده بو اضحی گیجه سی
بولدی وار محضر شهده اونا سهمیه نهان
تحفۀ بانوی سلطان عجم دانه نشان
ایلدی اول بدوی فکر خیانت او زمان
شاه اونا مانع اولوب محنت عظمی گیجه سی
داد او غدار حسین اللرینی قطع ایلدی
تازه دن اول یارالی پیکری قانه بله دی
گوردی بر ناله گلور وا ولدی وا ولدی
بو گیجه اولدی سنیچون گنه دنیا گیجه سی
و مجلس عزای باشکوهی که با شور وشعور حسینی همراهی می کرد به پایان رسید تا گردانندگانش برای افزودن بر غنای مراسم بیشتر و بیشتر مصمم شوند. التماس دعا.




هیأت مکتب الشهدا آمیخته ای از شور و شعور حسینی

اردبیل را شهر حسینی نامیده اند. بچه های اردبیل تا زبان باز می کنند و حرف زدن آغاز می کنند یا حسین از اولین کلماتی است که یاد می گیرند و ذکرش می کنند. در اردبیل همه عاشق حسین(ع) هستند و او را مولا و سرور خود می دانند و خدمت در آستانش را افتخاری بس بزرگ قلمداد می نمایند.
اینجا در طول سال عزاداری های سالار و سرورشهیدان استمرار پیدا می کند و عزاداری های ماه محرم با جلسات هفتگی هیأت های حسینی به عزاداری های محرم سال بعد پیوند زده می شود.
در اردبیل و در دهه اول ماه محرم وقتی اسم حسین در میان باشد همه آستین همت بالا می زنند و در کنار یکدیگر قرار می گیرند تا بر عظمت عزای حسینی بیفزایند و برنامه های پربار و تأثیرگذار به مورد اجرا بگذارند. در اردبیل برای مردم همیشه در صحنه و حسینی آن، مهم ترین بحث برافراشته شدن لوای سید و سالار شهیدان و عظمت روزافزون مجالس عزاداری می باشد.
و چنین است که اینجا یعنی اردبیل را پایتخت حسینیت نامیده اند و محرم اش با حال و هوای خاص مقصد دوستداران ارباب در دهه اول ماه محرم محسوب می شود.
سنت عزادری اردبیل و تقسیم بندی شهر به شش محله بزرگ و ترتیب عزاداری آن ها در سطح شهر و بازار سرپوشیده در نوع خود بی نظیر است. تعصب مثال زدنی مردم برای حفظ سنت ها بدان حد است که علی رغم گذشت ده ها سال ، مردم همچنان به آدابی که از طرف نیاکان شان بنا نهاده شده پایبند هستند.
در کنار فعالیت دسته های عزاداری محلات مختلف شهر ، در سال های اخیر در سایه همت جوانان متعهد و دوستداران اهل بیت(ع) هیأت هایی فعال شده اند که مراسم عزاداری آن ها با رعایت برخی از آداب ضروری حال و هوای خاصی پیدا کرده و جوانان بیشتری از علاقه مندان به اهل بیت(ع) را جذب کرده اند.
یکی از هیأت های فعال در اردبیل هیأت مکتب الشهدا می باشد. مجالس عزاداری این هیأت که اکثریت اعضای آن را جوانان پاک سرشت، مؤمن و عاشق نظام و انقلاب تشکیل می دهند صفای دیگری دارد. حضور پرشور جوانان و رعایت اصول اولیه شرکت در مجالس عزاداری به نقاط قوت آن تبدیل شده و چنین است که فضای معنوی مجالس عزای آن هر روز توسعه پیدا می کند و در جذب هرچه بیشتر جوانان لایق و حسینی موفق عمل می نماید.
می گویند مجالسی که به نام اهل بیت(ع) برگزار می شود محل تشرف ولی اله الاعظم آقا امام زمان(ع) می باشد پس در چنین محافلی باید گستردگی ادب و اخلاق و رعایت حرمت و عزت در صف اول اقدامات باشد . مشاهده مجالس عزای هیأت مکتب الشهدا اثبات می کند که اعضا و خدمتگزارانش در تحقق این هدف بزرگ هیأت های مذعبی قدم های مؤثری برداشته اند.
معرفت و بصیرت از آداب اصلی و اساسی مجالس عزای حسین(ع) است . معرفت و بصیرت یعنی این که وقتی کسی با نمره ده به مجلس وارد شود نمره اش به هنگام خروج  به یازده برسد. یعنی این که شرکت کنندگان در یک مجلس عزا حتما باید به داشته های خود اضافه کنند و این امر ممکن نمی شود مگر این که گردانندگان هیأت ها به محتوی مجالس توجه نمایند.
در هیأت مکتب الشهدا و در دهه اول ماه محرم برنامه عزاداری با تلاوت آیاتی چند از کلام اله مجید آغاز می شود. یکی از روحانیون به سخنرانی می پردازد و در ادامه زیارت عاشورا قرائت می شود. سینه زنی بخش پایانی مراسم هر شب را تشکیل می دهد.
با این برنامه و اجرای اصولی و کامل آن همه شب مسلما بر اندوخته ها و آگاهی های جوانان حاضر در مجلس افزوده می شود و به این ترتیب یکی از مهم ترین آداب مجالس عزاداری حسین(ع) تحقق پیدا می کند.
عشق آفرینی یکی دیگر از آداب مجالس عزا می باشد. مطالبی که در چنین مجالسی گفته می شود باید بتواند عشق مردم به امام حسین(ع) را زیاد بکند. هیأت مکتب الشهدا با عملکردی که دارد و با ادامه موفقیت ها در راهی که انتخاب کرده نشان می دهد با گفته ها و سخنرانی ها و برنامه ریزی ها در رسیدن به هدفی بزرگ چون بالا بردن عشق مردم به ارباب کارنامه ای قابل قبول دارد.
بدون شک یک بار حضور در مراسم مکتب الشهدا می تواند دلایل مستند و قوی برای ادعاهای بالا را در اختیار قرار بدهد. جوانان ما در مقطع کنونی برای مصون ماندن از آسیب های احتمالی ناشی از برنامه ریزی های دشمنان به هدایت صحیح نیازمند می باشند. هیأت هایی چون مکتب الشهدا قادرند در تأمین نیازهای روحی و روانی و ابزار لازم برای پرورش استعدادها و دوری آن ها از دام دشمنان قسم خورده انقلاب نقش مؤثر و تعیین کننده ای داشته باشند.
برای همه گردانندگان مکتب سیدالشهدا و اعضای جوان، مخلص و عاشق آن از درگاه احدیت توفیق هرچه بیشتر در خدمت به مکتب پربار سالار و سرور شهیدان را آرزو می کنیم.

 

 

 




تیم اردبیل در سه مسابقه ۱۴ گل خورد!!!

تیم فوتبال استان در رقابت های استعداد های برتر با دو شکست و یک پیروزی و یک تساوی به کار خود پایان داد و در گروه ۵ تیمی در رده چهارم قرار گرفت.

کسب چنین نتیجه ای موقعی تأسف آور و تحقیر آمیز می شود که بدانیم در برابر تیمی نه چندان مطرح چون گلستان 11 بار دروازه اش باز می شود!!

در فوتبال اردبیل دریافت گل های دو رقمی در برابر حریفان کمتر اتفاق می افتد و امسال در رقابت های المپیاد، 14 گل دریافت کردن و تنها سه گل به ثمر رساندن از نتایج تعجب آوری است که دامن فوتبال پایه اردبیل را گرفته است.

تیم فوتبال اردبیل در اولین روز 2بر 1 هرمزگان را شکست داد. در ادامه با دوگل در برابر کرمانشاه نتیجه را واگذار می کند و در برابر گلستان نیر 11 بر 1 نتیجه تحقیر آمیزی را به ثبت می رساند و با تیم سمنان نیز به تساوی صفر بر صفر دست پیدا می کند.

آیا چنین نتایجی با واقعیت های فوتبال منطقه می تواند همخوانی داشته باشد؟ آیا دریافت 11 گل در یک دیدار در شأن فوتبال اردبیل است؟ آیا پذیرفتن 14 گل در سه دیدار نشان از توسعه پایدار فوتبال ورشد این رشته در سطح منطقه است؟

و اما تیم ظهر چهارشنبه هفته گذشته به کرج اعزام می شود و بعد از رسیدن به مقصد متوجه می شوند که پذیرش و تاریخ ورود تیم ها روز جمعه است. به دلیل مشکلات تیم به ناچار شب راه اردبیل را در پیش می گیرد و صبح پنجشنبه به اردبیل می رسد و برای بار دوم ظهر جمعه به کرج می رود.

آیا با این رفت و آمد ها و استرس و هیجانی که بی برنامگی ها و عدم احساس مسئولیت ها بر تیم و روحیه شکننده نوجوانان وارد می کند باید انتظار قهرمانی و صعود از سکو داشته باشیم؟ قهرمان آن کسانی هستند که با یک دنیا ادعای برتر بودن توان اعزام به موقع و درست و حسابی یک تیم را ندارند. باید مدال قهرمانی را به کسانی داد که یک تیم بی روحیه را با ده ها حاشیه به مسابقات اعزام کردند.

تیمی که در روز چهارشنبه با یک کادر فنی و سرپرستی اعزام می شود و جمعه مربی و سرپرست دیگری برای آن معرفی می شود آیا باید بر حریفان غلبه بکند؟عزیزی که به عنوان مربی می رود آیا  یک جلسه تمرینی با تیم داشته و با اسم بازیکنان  آشنایی کامل داشته است؟ آیا این گونه رفتار کردن و تیمی دست و پا بسته و از قبل باخته را به مسابقات اعزام کردن بی احترامی به فوتبال اردبیل و تاریخ آن نمی باشد؟

اولیای بازیکنان دل پرخونی از اتفاقات پیش آمده و نحوه برخورد مسئولین  دارند. پیام های ارسالی آن ها پرده از روی برخی از واقعیت های موجود در فوتبال بر می دارد ولی به دلیل متهم نشدن به دشمنی با هیات و مورد محبت و عنایت برخی ها قرار نگرفتن از انتشار آن ها خودداری می کنیم ولی اگر روزی مسئولی و بزرگی بخواهد که به این وضع آشفته رسیدگی کند حتما در اختیارشان قرار می دهیم.

و اما نکته آخر این که پیروزی های فوتبال استان توسط دست اندرکاران مربوطه به خوبی و در سطح گسترده ای تحت پوشش اطلاع رسانی قرار می گیرد ولی شکست ها را دوست ندارند که مردم مطلع شوند. کسانی که این کار را می کنند در عرصه اطلاع رسانی امانتدار های خوبی نبوده و نیستند.

 




مبارزه با فساد و اعتماد مردم به قوه قضاییه

اقدامات قوه قضاییه در برخورد با عوامل فساد و بررسی عملکرد مدیران اجرایی با استقبال خوب مردم در سطح کشور مواجه شده است.

مردم امیدوارند که این بار مبارزه با کسانی که به صراحت نسبت به آرمان های انقلاب خیانت کرده و با زراندوزی از راه ناصواب تیشه به ریشه ملت بزرگوار ایران اسلامی زده اند نتیجه ای مثبت به دنبال داشته باشد.

هر وقت خبری در ارتباط با دستگیری متهمی در عرصه فساد منتشر می شود موج رضایت را می توان در چهره تک تک مردم دلاور ایران مشاهده کرد.

هر کسی که متهم به فساد اداری و مالی باشد شکی نیست که باید محاکمه شود. وظیفه دستگاه های نظارتی مگر چیزی غیر از شناسایی خائنین و عاملین فساد و تشکیل دادگاه صالحه است؟

مردم در ماه های اخیر به طرق مختلف نشان داده اند که حامی و پشتیبان دستگاه های نظارتی و قوه قضاییه در بررسی بحث مهم و قابل توجهی به نام فساد می باشند. در این میان موضعگیری برخی از دولتمردان و نگرانی آن ها از بابت ورود دستگاه قضا به بررسی عملکرد مدیران اجرایی و اظهار نظر های مختلف می تواند جای تعجب داشته باشد.

وظیفه همه افراد در هر پست و مقام و موقعیتی حمایت از مبارزه با فساد و برخورد قاطع و سخت گیرانه با عوامل ناامنی اقتصادی می باشد. برای مردم فرقی نمی کند که متهم در مورد فساد چه کسی بوده و به چه فردی وابسته باشد. اکثریت مطلق جامعه خواستار اجرای عدالت و جلوگیری از تضییع بیت المال و ممانعت از یکه تازی اندک افراد در فضای ناسالم اقتصادی هستند. آیا عمل کردن به خواسته مردم کار مثبتی است یا نه و برخورد با سوء استفاده کنندگان از موقعیت و اعتماد، کار غیر قانونی و نامناسبی است؟

در ماه های اخیر برخی از دولتمردان در ارتباط با چگونگی مبارزه با فساد سخن گفته اند و دکتر روحانی رئیس جمهور نیز در جشنواره شهید رجایی به مواردی اشاره نموده است.

روحانی در جلسه یاد شده گفت: رانت چگونه ایجاد می شود؟ شما فکر می کنید با دادگاه و دستگاه قضایی فساد از بین می رود؟ هر کسی که این فکر را می کند اشتباه کرده است. دستگاه قضایی آخرین مرحله است. البته اگر کسی تخلف کرده است باید محاکمه شود اما در مرحله آخر. با بگیر و ببند و دادگاه ، فساد برطرف نمی شود.

اگر بازداشت متهمان و برپایی دادگاه در مبارزه با فساد و ریشه کن کردن و یا کاستن از گسترش آن مؤثر نباشد پس چه چیزی می تواند در این ارتباط نقش تعیین کننده داشته باشد؟

دولت و دستگاه های اجرایی برای این که قطار فساد به ایستگاه پایانی نرسد چه اقداماتی انجام داده اند؟ چرا این اقدامات مؤثر واقع نشده اند؟ وقتی هر روز بحث جدیدی در فساد مطرح می شود و زوایای تازه ای از این موضوع خود را نشان می دهد آیا نباید دستگاه های نظارتی و قوه قضائیه وارد عمل شوند و به وظیفه ذاتی و قانونی عمل نمایند؟

 




ترکمان در لیگ برتر، شهرداری در اوج ذلت

دیدار دو تیم پرسپولیس و پارس جنوبی برای دوستداران فوتبال و تیم شهرداری اردبیل یک نکته قابل توجه داشت و آن بازی خوب بازیکنی به نام مهدی ترکمان بود.

مهدی ترکمان بازیکنی است که سه فصل در شهرداری اردبیل توپ زد. او در فصل 93-92 در صعود تیم به لیگ دسته یک از مهره های کلیدی و تأثیرگذار تیم بود.

دو گلی که وی در فصل یاد شده در دزفول و در دقایق 85 و 95 وارد دروازه حریف کرد و بازی را به تساوی کشاند از یاد و خاطره دوستداران فوتبال و تیم شهرداری اردبیل فراموش نخواهد شد.

مهدی ترکمان در فصل 94-93 و 95-94 نیز پیراهن تیم شهرداری را به تن داشت. او اکنون بازیکن لیگ برتری  و شهرداری در اوج ذلت و درماندگی است.

ترکمان از تیمی به نام شهرداری اردبیل به بالاترین سطح  فوتبال کشور رسید ولی شهرداری با همه پیشینه و تاریخی پرافتخار در سراشیبی سقوط و فراموشی قرار گرفته است.

استارت فصل فوتبالی 99-98 با آغاز رقابت های لیگ برتر و لیگ یک زده شده و مسلما در آینده ای نزدیک مسابقات دسته سه نیز کلید می خورد اما به مانند سال گذشته کسی به فکر شهرداری و عشق بسیاری از علاقه مندان فوتبال منطقه نبوده و نیست.

فردا و درست در کمتر از یک یا دو روز مانده به مهلت تحویل مدارک و آغاز رقابت ها تحرکات عده ای آغاز خواهد شد.  وعده های سرکاری، بازی نقش منجی و مصاحبه های مختلف و ظاهر شدن در نقش دایه مهربان تر از مادر بازار داغی پیدا خواهد کرد. شوورا و اعضایش  موافق و مخالف سخن خواهند گفت و احتمالا شهرداری درخواستی تقدیم شورا خواهد کرد و در نهایت جریاناتی مشابه سال گذشته رخ بدهد و تیم به مانند یک بچه سرراهی وارد جریان مسابقات بشود و هر روز در انتظار محبت و عنایت و بزرگواری و لطف عده ای ا مسئولین به سر برد.

امروز بهترین فرصت برای تصمیم گیری نهایی در مورد تیم را از دست می دهیم و همه چیز را به ثانیه های آخر مهلت مقرره واگذار می کنیم. طرح بحث تیم شهرداری و چگونگی حمایت از آن در آخرین لحظات به معمایی در بین علاقه مندان به این تیم تبدیل شده است. این که چرا مسئولین تصمیم گیر دوست ندارند تکلیف نهایی آن را در زمان ممکن و بدون عجله مشخص نمایند ؟ آیا به موقع عمل نکرن علت و دلیل خاصی دارد؟ ما که نمی دانیم شاید شما دوستداران و هواداران تیم از فلسفه این روش اتخاذ شده توسط مسئولین باخبر باشید . شاید….

 




برنامه ریزی بی نظیر و تأسف آور در فوتبال استان اردبیل

اتفاقی که برای تیم زیر فوتبال زیر 12سال استان در هفته جاری رخ داد در هر گوشه ای از این دنیا روی می داد دست اندرکاران امر از مردم و جامعه ورزش عذرخواهی کرده و عطای ماندن در پشت میز مدیریت و ریاست را به لقایش می بخشیدند و اداره امور را به اهلش می سپردند

نوجوانان و آینده سازان ایران اسلامی امانتی در دست مسئولان هستند. وقتی دست اندرکاران فوتبال استان نتوانند برنامه ریزی نمایند و بدون دردسر ، آن ها را برای یک دوره از مسابقات اعزام نمایند اصرار و پافشاری برای ماندن در پست های مدیریتی به چه منظوری می تواند باشد؟

داستان تیم فوتبال زیر 12 سال استان بسیار شنیدنی است. بخوانید و منتظر بمانید تا ببینید  مسئولینی که هر روز آمارهای آنچنانی می دهند و قرار گرفتن در رأس استان های محروم را بر اساس آمارهای خود ساخته افتخاری بزرگ تلقی می کنند چه جوابی در قبال این رفتار تأسف آور می توانند داشته باشند؟اعزام به المپیاد

به دستور هیأت فوتبال استان و طبق هماهنگی های بعمل آمده، بازیکنان زیر 12 سال تیم منتخب استان به همراه کادر فنی و کادر سرپرستی روز چهارشنبه 30 مرداد ماه در محل قرار حاضر می شوند . بر اساس اعلام قبلی ساعت 9 صبح موعد حرکت به سوی کرج بوده است. خودرو تیم با سه ساعت تأخیر در ساعت 12 به محل می رسد و تیم به سمت کردان کرج حرکت نموده و در ساعت 30/20 به محل می رسد.

تیم خسته از رنج سفر و معطلی سه ساعته در اردبیل در انتظار پذرش بوده است که به آن ها ابلاغ می گردد ورود تیم ها از تاریخ98/6/1است نه  98/5/30و محلی هم برای اسکان تیم اربیل وجود ندارد. وچون قبول مسئولیت بازیکنان از سوی کادر فنی و سرگردانی دو روزه در کرج امکان پذیر نبوده تیم شبانه راه اردبیل را در پیش می گیرد و ساعت 5 بامداد پنجشنبه(امروز) به اردبیل می رسد!!!!!!

شاهکاری که باید در کتاب گینس به نام اردبیل به ثبت برسد. تشکیلاتی که نتواند به خوبی در برنامه اعلامی از سوی ستاد برگزاری، تاریخ مسابقه و ورود تیم ها را به خاطر بسپارد ورفاه بازیکن و خانواده بازیکنان نوجوان را تأمین نماید و در انجام ساده ترین و آسان ترین وظیفه درمانده و آبروریزی کند، ماندن در رأس فوتبال به چه دردی می خورد؟ برای فوتبال اردبیل حرف زدن ها، مصاحبه کردن ها تهمت زدن ها و داستان سرایی ها پیشرفت و توسعه را نمی تواند به دنبال داشته باشد

مجموعه ای که اعزام، ورود و به طور کلی برنامه تیم 12 نفره زیر 12 سال را نمی تواند جمع و جور بکند چگونه می تواند در سطح کشور مدعی پرچمداری استان های کم برخوردار گردد؟

شنیدن این خبر و تجسم ضربه ای که از نظر روحی و روانی به بازیکنان تیم وارد می شود بسیار سخت و غیر قابل تحمل است. در کنار فوتبال بحث تربیت و آموزش نوجوانان ضروری است. نوجوانی که با هزاران شوق و بدرقه خانواده، به مسابقه اعزام می شود و از راه نرسیده برگشت می خورد چه تفکری در مورد فوتبال استان و مسئولان آن می تواند داشته باشد؟
اولیای بازیکنان در ارتباط با فوتبال و تشکیلات استان آن چه فکر می کنند؟ قربان اداره کل ورزش و جوانان نیز باید رفت که به همراه اداره ورزش و جوانان شهرستان تعاملی در سطح فوق العاده با هیأت فوتبال استان دارند که نمونه ای از نتایج این همکاری ها اعزام تأسف آور تیم زیر 12 سال فوتبال استان به المپیاد است و بس.

 




کشتی فرنگی اردبیل رکورد زد چه کسی مقصر است؟!!

اردبیل میزبان رقابت های المپیاد استعدادهای برتر کشور در کشتی فرنگی بود.

بیش از 350 نفر از آینده سازان کشتی کشور به مدت دو روز در اردبیل گردهم آمدند و در ورزشگاه شهید آسمانی به رقابت پرداختند.

این مسابقات و نتایجی که از آن به دست آمد چیزی جز تحقیر کشتی فرنگی استان نبود.

در پایان رقابت ها  حتی یک کشتی گیر اردبیلی موفق به قرار گرفتن در بین شش نفر برتر هر یک از اوزان نشد و به نظر می رسد این خود رکوردی در تاریخ کشتی فرنگی اردبیل به حساب آید.

مشکل از کجاست؟ آیا نوجوانان و جوانان ما دیگر به کشتی دل نمی بندند و یا به عبارتی دیگر استعداد آن ها رسوب کرده است؟ آیا مربیان ما نمی توانند نقش حیاتی در تربیت نوجوانان و جوانان را به خوبی ایفا نمایند؟ وقتی عرصه ای برای حرف زدن فراهم شود همه خود را از سازندگان و تأثیرگذاران کشتی قلمداد می کنند ولی وقتی پای نتیجه و یا درو کردن محصول به میان آید کفگیر همه عزیزان به ته دیگ می خورد.

آیا هیأت کشتی استان توان و قدرت برنامه ریزی و کار کشیدن از عوامل و زیرمجموعه های خود را ندارد؟ آیا توجه به تیم های پایه در اولویت برنامه های هیأت قرار داشته و به طور مرتب نسبت به عملکرد مربیان نظارت کافی به عمل می آید؟ ایا هیأت کشتی برای تبلیغات و عقب نماندن از قافله خودنمایی ها ، حاشیه ها را بر اصل ترجیح می دهد؟

آیا اداره کل ورزش و جوانان به فکر ورزش و اعتلای آن است و یا بساط دیگری چون راضی نگاه داشتن سیاسیون و یا سپردن امور هیأت ها به دست خودی های غیر ورزشی را پهن کرده است؟ آیا اداره کل توان، اراده و قدرت برخورد با واقعیت ها و عوامل ناکامی و آبروریزی ورزش اردبیل را دارد؟ و دهها و دهها آیای دیگر که امیدواریم حداقل جواب آن ها در ارتباط با کشتی و نتایج تأسف آور آن در المپیاد استعدادهای برتر در اختیار افکار عمومی قرار بگیرد.

المپیاد استعدادهای برتر ورزشی، میدانی برای ارزیابی داشته ها و محکی مناسب و قابل اعتماد برای سنجش میزان کارآیی و چگونگی عملکرد های ورزشی است.

متأسفانه تا لحظه نگارش مطلب از 469 مدالی که در دومین دوره این رقابت ها توزیع شده سهم اردبیل از این همه مدال فقط یک نقره و یک برنز در بخش آقایان بوده و تاکنون بانوان ورزشکار ادبیل موفق به صعود از سکوی قهرمانی نشده اند. با این دو مدال اردبیل در بین 34 تیم شرکت کننده در رتبه 28 قرر دارد!!!

امیدواریم که تا پایان مسابقات درخشش ورزشکاران اردبیل و صعود ورزش استان در رده بندی نهایی را شاهد باشیم. امیدواریم که ضرب المثل سالی که نکوست از بهارش پیداست در مورد نتایج ورزشکاران اردبیل در المپیاد صدق نکند و امیدواریم که مدیرکل ورزش و جوانان به وعده خود مبنی بر برخورد با هیأت های ورزشی با عملکرد ضعیف عمل نماید و در کمترین زمان ممکن تکلیف هیأت های ناموفق در رقابت های المپیاد را روشن و مشخص نماید . انشااله

 

 




واکنش دکتر مومنی به اظهارات نوبخت

واکنش و انتقاد تند دکتر فرشاد مومنی از اظهارات اخیر نوبخت: این آقایی که گفته قیمت‌ها را باد پایین نیاورده، اجازه داد تا در کمتر از سه سال قیمت دلار در بازار سیاه ۴ برابر شود
استاد اقتصاد دانشگاه علامه با انتقاد از اظهارات اخیر رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: اخیرا یکی از مسئولان اقتصادی کشور گفته است قیمت‌ها را در سال ۹۸ باد پایین نیاورده است، آیا این سطح کارشناسی ایشان است؟
اگر عده‌ای را استهزاء می‌کنند شرافت حرفه‌ای ایجاب می‌کند که به ما بگویند که مگر کسی گفته بود آن جهش‌های فاجعه‌ساز و شکننده را باد ایجاد کرده است؟
اگر این اقدامات دولت است پس آن جهش‌ها، اقدامات چه کسی بود؟
اصلا آیا قیمت‌ها در این کشور پایین آمده است؟

آیا تصوری مبنایی برای اداره اقتصاد کشور این است؟
همه اینها تابع این است که در فرآیندهای تصمیم‌گیری ما مسئولین اجازه دارند آنچه در ذهن را دارند به زبان جاری کنند، در حالیکه فکر نمی‌کنند با حیثیت حکومت بازی می‌کند، نهاد علم و اخلاق را به استهزاء می‌گیرند و به پیامدهای آن توجه نمی‌کنند.
این آقایی که می‌گوید قیمت‌ها را باد پایین نیاورده است با همکارانشان در فاصله کمتر از سه سال اجازه دادند قیمت ارز در بازار سیاه ۳ تا ۴ برابر افزایش یابد و حالا نرخ در آن قله افزایش یافته چند درصد هم کاهش داشته که اسم آن را موفقیت و تثبیت می‌گذارند.
اگر این عزیزان نامه دوم اقتصاددانان در سال گذشته را خوانده باشند، حکایت از این دارد که فقر به اندازه‌ای گسترش یافته است که بی‌سابقه‌ترین جهش‌ها در موجودی انبار بنگاه‌های تولیدی صورت گرفته است. یعنی بخش زیادی از جمعیت با قیمت‌های پایه ۳۵۰۰ تومانی نیز قادر به تامین نیازهای اساسی خود نیستند.
البته راه حل آن تخصیص چند بسته مواد غذایی نیست بلکه باید اجازه دهند با اشتغال مولد مسئله خود را حل کنند. طنز تلخ ماجرا این است که ژست بازارگرایانه می‌گیرند اما کارها را پدرسالارانه اداره می‌کنند.