1

حال ناخوش خبرنگاری

اصلن دلش نمی خواست روز خبرنگار را بش تبریک بگن. از روزی که در کسوت خبرنگاری وارد شده بود سهم خودش و خانواده، تسهیم استرس و غم بود.
شب و نصف شب، زنگ تلفن همراهش به صدا در می آمد، یکی می خواستش، بیا آفیش خبری داریم. خلاصه خونه هم اداره شده بود. وقتی بخونه می آمد همسرش به شوخی می گفت به دفترخونه خوش آمدی!.
به همسرش می گفت، مرغ مراسم عروسی و عزا شده ام. در هر دو مناسبت ذبحم می کنن. کارم تعطیل بردار نیست و در هر غم و شادی باید به پوشش خبری بروم.
کمتر روزی بود که آب خوش از گلویش پایین رود. قلمش تکیه گاهی پارادوکس گونه و به مثابه ستونی، هم نیم بند نگه اش داشته بود و هم گاه و بیگاه به دست طوفان حوادث می سپردش!
از وقتی خبرنگار شده بود مرغش تخم نمی گذاشت و گاوش هر روز می زایید. چند پرونده تشویش اذهان، انحراف افکار عمومی، اخلال در نظم، نفوذ و همکاری با بیگانه در محاکم براش باز شده بود. هنوز از جلسه دادگاه یکی خلاص نشده بود، برای جلسه دیگری دعوت می شد. طوری شده بود که از خونه تا دادگاه جلیقه خبرنگاری را می پوشید و سعی صفا و مروه می رفت!.
پرونده های پی در پی و اعتراض های افراد صاحب نفوذ همیشه تعادلش را بهم می زد. کمتر روزی آرامش بخودش می دید. یار همراهش زانوهایش بود که بهنگام غم بغل می کرد.
گاه و بیگاه بعضی افراد بش می گفتند تو دیگه چته، براخودت خبرنگاری! چنان آهی محکم از درون می کشید که صدای ناله اش تا آسمان بالا می رفت.
روزهای تعطیل که مردم با خانواده به تفریح می رفتند او بار و بساطش را جمع می کرد و برای پوشش خبری می رفت. به همسرش می گفت: شغل من درونش خودمو کشته و بیرونش مردم را.
مسیر روزانه خونه تا محل کارش مثل طنابی بر دور گردنش خفه اش می کرد. وقتی سر ماه می رسید و فیش حقوقش را می دید، برق از چشمانش می پرید و انگار پتک محکمی بر سرش کوبیده می شد.
سر ماه قسط های بانکی خونه و اثاثیه رژه می رفتند و یک در میان عقب می افتادند. صدای ماموران بانک ها و صاحبان مغازه ها گاه و بیگاه به مانند پیج های فرودگاه ها به صدا در می آمدند و برای پرداخت اقساط به او تذکر می دادند.
با خودش می گفت این هم شد زندگی، حتی آینده ام را نیز پیش خور کرده و فروخته ام. همه را برق می گیره و منو چراغ نفتی!.
این دغدغه های بی پایان در 17 مرداد هر سال؛ یعنی روز خبرنگار به اوج می رسید. اصلن دلش نمی خواست این روز فرارسد و کسی بهش تبریک بگه. با خودش می گفت:حال داری. با هزار و یک مشکل دست و پنجه نرم می کنم. حالا باید بهم تبریک نیز بگن. قوز بالا قوز اونه که باید برای این حال نزارم اظهار خوشحالی نیز کنم.
روز خبرنگار گرامی باد!(منبع: مطالعات سانه و ارتباطات).




حاج محمد باقر منصوری مداحی مخلص و انسانی صادق

در شبی که ملائک روی بام جواد(ع) نشسته و مردم حسینی اردبیل در تدارک برپائی مراسم عزاداری این امام همام بودند خبر درگذشت یکی از ستایشگران اهل بیت(ع) آن ها را با غم و اندوهی سنگین مواجه نمود.

باور کردن درگذشت حاج محمد باقر منصور برای اردبیلی های حسینی بسیار سخت بود. او جوانی پاک، مؤمن و متعهدی بود که خدمت در دربار با عظمت ارباب را افتخاری بزرگ برای خود قلمداد می نمود.

تحمل سنگینی این داغ بزرگ برای هیأتی ها، جوانان پرشور حسینی و برای سالخوردگان و پیشکسوتان عرصه مداحی بسیار سخت و طاقت فرساست.

مرحوم حاج محمد باقر منصوری نمونه  واقعی از انسان مسلمان شیعه و عاشق اهل بیت(ع)بود. او شخصیتی بسیار متین، باوقار و در عشق و علاقه اش به سالار شهیدان محکم و پابرجا بود.

مرحوم منصوری از دوران کودکی و 9 سالگی حنجره اش را وقف اهل بیت(ع) نمود. او برای اقامه عزای حسین(ع)و یارانش همواره پیشقدم می شد.

دلسوخته سالار شهیدان در شهر ارومیه و بعد از حضور در مراسم یادبود شهدا و عزاداری امام جواد(ع) جان به جان آفرین تسلیم کرد.

حسینیان اردبیل در غم از دست دادن شعرای بزرگی چون استاد تقایی و استاد معزی عزادار بودند که خبر درگذشت مداح گرانقدری چون حاج محمد باقر منصوری برای آن ها ساعات و لحظات تلخی را رقم زد.

مگر می توان ارادت و عشق او به حسین(ع)، صداقت و یک رنگی اش در رفتار و کردار، ادب و بزرگواری اش در برخورد با بزرگان و عزاداران و نوحه های ماندگار و آهنگ های سنتی و جانسوز و سبک شور آفرینش در مداحی را فراموش کرد.

امسال در ایام عزاداری دهه ماه محرم جای خالی این عاشق سفر کرده کاملا احساس خواهد شد. منصوری جایگزین ندارد. هیأت سینه زنی محله اوچدکان امسال چگونه دوری مداح بزرگشان را تحمل خواهند کرد؟

نام حاج محمد باقر منصوری در کنار اساتید و ستارگان مداحی استان ولایتمدار اردبیل چون مؤذن زاده ها، شاپور امانی ها، حاج غلام ترابی ها، حاج داودی ها، مرحوم تمدنی ها و … به عنوان سندی ماندگار و پرافتخار برای اثبات عشق این مردم به یادگار باقی خواهد ماند. روحش شاد و یادش گرامی باد.

 




ادعای دعوت والیبالیست ها به اردوی تیم ملی نوجوانان

والیبال استان با یک نوع سردرگمی و هیاهو برای هیچ مواجه است. قبول این واقعیت می تواند گره های بیشتری از مشکلات این رشته را باز بکند.
متأسفانه نگاه از بالا، حاکمیت خود بزرگ بینی، پراکنده شدن علاقه مندان از دایره خدمت رسانی و محدود شدن فضا و جولان دادن عده ای خاص در این عرصه، والیبال اردبیل را به مرحله ای رسانده که به یک جراحی نیاز شدید پیدا کرده است.
بگذریم از این که برخی از عزیزان چگونه فکر می کنند و یا چرا منتقدان را آلت دست و مزد بگیر این و آن می دانند. صرف انرژی برای اتهام زدن و یا موضعگیری بر له و یا علیه این وآن هیچ دردی از دردهای والیبال اردبیل را نمی تواند درمان بکند. اگر این نیرو و وقت و انرژی در جهت بهبود امور صرف گردد می تواند نتایج مثبتی را به دنبال داشته باشد.
همه علاقه مندان به ورزش خواهان موفقیت و پیشرفت فرزندان این دیار در عرصه های مختلف قهرمانی هستند. وقتی بهرام معروف خانی طلای آسیا در کشتی فرنگی جوانان آسیا را به دست می آورد شادی و احساس غرور در میان ورزشی های استان لانه می کند.
والیبالیست های ما نیز اگر افتخار آفرینی بکنند و در رقابت های مختلف و از جمله قهرمانی کشور بتوانند به حریفان غلبه پیدا کنند خوشحالی مردم را موجب می شوند و این نهایت آرزوی کسانی است که در ورزش فعال هستند و عضوی از این خانواده بزرگ محسوب می شوند.
اما هیچ کس اجازه ندارد که اطلاعات غلط در اختیار مردم قرار بدهد، برای رزومه سازی، واقعیت ها را وارونه جلوه دهد، اردوهای آموزشی و بستر سازی را به اردوی تیم ملی تفسیر بکند.
امانت داری در خبر اصل مهمی است. برای هر رسانه ، اعتماد مخاطب عنصر ارزشمندی محسوب می شود. می توان بدون پناه بردن به کلمات و قرار گرفتن در دامن بزرگنمایی، واقعیت ها را بیان کرد.
معمولا در مسابقات رده های پایه در همه فدراسیون های ورزشی، مسابقات مختلف توسط استعداد یاب ها زیر ذزه بین قرار می گیرند و افراد مستعد برای حضور در اردوهای آموزشی در راستای کمک به شکوفایی استعدادها انتخاب می شوند.
این اردوها در گام اول رابطه مستقیم با اردوهای تیم ملی ندارند. بزرگنمایی برخی از مسایل توهین به شعور مخاطب است. مربیان تیم ملی نوجوانان در اردوی آمادگی تیم ملی هستند و سخت با این تیم کار می کنند. کدام مربی تیم ملی در رقابت های دسته سوم نوجوانان در دامغان حضور داشته است؟
سایت فدراسیون والیبال در 18 تیر ماه 98 عکس های جالبی از اردوی آمادگی تیم ملی نوجوانان منتشر کرده است. تیمی که نفراتش شناخته شده است و برای مسابقات پیش رو در اردو به سر می برد چگونه می تواند یاران دیگری را در جمع خود جای بدهد؟
امیدواریم روزی فرا برسد که عزیزان فعال در والیبال استان خبر دعوت رسمی و اصولی بازیکنان این منطقه به اردوهای تیم ملی والیبال را منتشر نمایند. موفقیت ورزشکاران استان آرزوی همه علاقه مندان می باشد اما به کار بردن روش ایجاد ابهام و سردرگمی در مخاطب کار پسندیده ای نیست.




آقای استاندار از شما گله مندیم گله مند

ورزشگاه علی دایی چرا باید مورد بی مهری مسئولین استان قرار بگیرد؟ چرا حجم قابل توجهی از درخواست ها، نوشته ها و بیان وضعیت نامساعد آن مورد توجه واقع نمی شود؟ چرا باید مسئولین استان برای حضور در یک واحد صنعتی کوچک سراز پا نشناسند ولی برای طرح بحث ورزشگاه و ظلمی که در حق یک سرمایه استان می شود اقدامی نمی کنند؟
آیا همه مشکلات ، نارسایی ها و کمبود های استان وابسته به یک یا دو طرح و پروژه است که همه نیروها به سمت آن ها متمرکز شده و به بحث دیگری چون اماکن ورزشی و مخصوصا ورزشگاه علی دایی پرداخت نمی شود؟
آیا بازدید از یک فضای ورزشی و بررسی حال و روز ناخوش آن این قدر سخت و طاقت فرسا و دلگیر است که جناب استاندار به آن تن نمی دهد و زحمت حضور در آن مجموعه را نمی پذیرد؟
آیا توجه به بحث گردشگری ورزشی فقط در میزبانی مسابقات بین المللی خلاصه می شود و اماکنی چون ورزشگاه علی دایی نمی توانند در آن نقشی داشته باشند؟
آیا تعریف جدیدی از گردشگری ورزشی وارد حوزه مدیریت ورزشی شده و نظریه پردازان آن همه فن حریف های میراث فرهنگی هستند؟
این ها و ده ها سؤال دیگر در مورد یکی از سرمایه های با ارزش فوتبال استان مطرح است ولی دریغ از یک کلمه حرف حساب و امیدوار کننده در راستای بهبود وضعیت آن.
در یکی دو سال اخیر چنین وانمود کرده اند که راه آهن اگر راه اندازی بشود و ورود گردشگر به استان افزایش یابد گویا همه مشکلات ریز و درشت آن حل شدنی است. حتما راه آهن و گردشگری می توانند در کم ترین زمان ممکن ورزشگاه علی دایی را مرمت بکنند ، اردبیل را صاحب تیم در لیگ برتر فوتبال و دیگر رشته ها بنمایند و برای ورزش استان نسخه شفا بخشی بپیچند.
آقای استاندار از شما گله مندیم، چرا که از زمان شروع فعالیت در استان به طرق مختلف برای نجات ورزشگاه علی دایی از شما استمداد شده است ولی هیچ وقت برخورد جدی با این مسئله نکرده اید.
آقای استاندار از شما گله مندیم که ورزش و توسعه آن را در میزبانی مسابقات بین المللی خلاصه و متمرکز کرده اید. در مورد میزبانی ها حتما به حضرتعالی آدرس غلط داده اند. ورزش ما هم از نظر سخت افزاری و هم از از بابت نرم افزاری چاله چوله های زیادی دارد. میزبانی رقابت های بین المللی در پر کردن این چاله ها هیچ نقشی نمی توانند داشته باشند و متأسفانه در برخی موارد ممکن است که به عمیق شدن این چاله ها نیز کمک نمایند.
آقای استاندار، راه دوری نمی رود که اگر در جریان سفرهای هفتگی به تهران در مسیر رفت یا برگشت به فرودگاه سری به ورزشگاه علی دایی بزنید . باور کنید با مشاهده وضعیت مسیر ارتباطی ورزشگاه و آشفتگی ورزشگاه دلتان به حال جوانان فوتبالیست استان خواهد سوخت.
آقای استاندار، مسئولان استان به خاطر بی توجهی به این مجموعه باید از ورزشکاران و فوتبالیست ها و دست اندرکاران فوتبال استان و شهرستان حلالیت بطلبند.
آقای استاندار از شما گله مندیم ، چرا که در ملاقات هایتان با وزیر ورزش و جوانان تا چه حد وضعیت پروژه های ورزشی از جمله سالن سرپوشیده دوومیدانی، سالن وزنه برداری ، ورزشگاه علی دایی و … را پیگیری کرده اید؟
ورزش استان تنها میزبانی والیبال و درگیری سه روزه جامعه ورزش با یک رویداد نیست. انتظار از کسانی که مسئولیت اداره امور استان و ورزش آن را دارند این است که در طول سال برای شور و نشاط و پرکردن اوقات فراغت جوانان برنامه ریزی نمایند.
همراه با استاندار از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و از وزارت ورزش و اداره کل ورزش و جوانان استان نیز گله مندیم چرا که دست روی دست گذاشته اند تا هر روز بیشتر نابودی و فنای سرمایه ای چون ورزشگاه علی دایی را شاهد باشیم.
آقای استاندار از شما گله مندیم، گله مندیم، گله مند.




رابطه پیام های تبریک و هورا کشیدن ها با نان و آب

بهرام معروف خانی کشتی گیر دلاور اردبیلی پس از کسب مقام قهرمانی آسیا در میان استقبال خانواده کشتی و بهرام اقاخانی مدیر کل ورزش و جوانان استان وارد اردبیل شد.
در روزگاری که کشتی اردبیل با روزهای خوش گذشته فاصله بسیاری دارد درخشش تک مهره هایی چون معروف خانی و فتح سکوهای قهرمانی برای مسئولین ورزش استان پیام خاصی دارد. اگر مسئولان با تمام وجود این پیام ها را بشنوند و به دور از هرگونه تعصب و حاشیه ها به خاطر کشتی و سرافرازی آن برنامه ریزی نمایند امکان ظهور معروف خانی ها در این استان دور از دسترس نبوده و نخواهد بود.
متأسفانه در بسیاری از موارد، اصل را فراموش کرده و به بزرگ نمایی فرع ها اقدام نموده و می خواهیم با مدد گرفتن از فعالیت های رسانه ای از خود چهره ای فعال، همیشه در صحنه، آگاه به همه مسائل و دوستدار ورزش نشان بدهیم.
به بیماری سهمگینی چون علاقه به ظواهر دچار شده ایم و افسوس و صد افسوس که این امر در سطح جامعه گسترش پیدا کرده و عدم توسعه استان و درجا زدن در بیشتر موارد از نتایج این گونه رفتارها و تفکرات می باشد.
وقتی معروف خانی صاحب گردن آویز طلا شد و خبر آن منتشر گردید صدور پیام های تبریک یکی پس از دیگری در فضای مجازی در معرض دید قرار گرفت.
این هم یکی ار عادت هایی است که اخیرا در ورزش ما رواج یافته است. تا یک موقعیتی حاصل می شود از بچه محل ها گرفته تا هیأت های ورزشی و مربیان ، ورزش و جوانان شهرستان و استان و مسئولان رده بالای استان از جمله استاندار و دوستان و آشنایان و اقوام اقدام به صدور پیام تبریک می کنند. سرعت عمل و سبقت گرفتن از دیگران نیز عاملی برای اقدام سریع و کسب مقام برتر در صدور پیام را موجب شده و به عاملی برای یک نوع فخرفروشی تبدیل شده است.
به هر حال معروف خانی برای رسیدن به مدال آسیایی زحمات شبانه روزی را تحمل کرده و برای پوشیدن دوبنده تیم ملی از خوان های بیشماری عبور کرده است.
می دانیم و اقایان مسئول و صادر کنندگان پیام های تبریک بدانند که این پیام ها و حضور در مراسم استقبال در فرودگاه و هزاران به به و چه چه گفتن ها نمی تواند کوچکترین دردی از دردهای معروف خانی و معروف خانی ها را برطرف کرده و انگیزه ای برای استمرار این موفقیت های بزرگ باشد.
قهرمان نیاز به حمایت و پشتیبانی و تشویق دارد. همه کس می توانند پیام تبریک صادر بکنند و با حضور در فرودگاه هورا بکشند و دست بزنند. این ها اثراتی زودگذر ناشی از احساسات لحظه ای هستند . معروف خانی ها باید مسئولان را در کنار خود احساس بکنند ، از نظر مالی به نحو مطلوب مورد حمایت قرار بگیرند و مشکلات موجود بر سر راه پیشرفت آن ها را با درایت و برنامه ریزی مرتفع نمایند.
برای معروف خانی و معروف خانی ها پیام های تبریک و هورا کشیدن ها در فرودگاه نان و آب نمی شود. اگر به مدال آسایی معروف خانی افتخار می کنیم و اگر می خواهیم معروف خانی های دیگری در ورزش ما ظهور بکنند از پرداختن به مسائل فرعی خودداری نمائیم و برای آن ها تکیه گاه مناسب و قابل اعتمادی باشیم.
همین بهرام معروف خانی که برای قهرمانی اش پیام های تبریک رنگارنگی صادر شده است فردایی اگر بخواهد استاندار را ملاقات بکند باید دوندگی های طاقت فرسا و التماس ها و خواهش های متمادی داشته باشد و علی رغم این زحمات موفقیتش برای زیارت استاندار نمی تواند تضمین شده باشد.
خود را گول نزنیم و در سایه استفاده از کلمات و جملات، مواضع هواداری از ورزش و ورزشکاران اتخاذ نکنیم . ورزشکار ملی اگر مورد حمایت به معنی واقعی قرار نگیرد نمی تواند به موفقیت هایش ادامه بدهد.
به جای آنکه پیام های تبریک صادر بکنیم و حمایت از ورزشکاران را در حرف خلاصه نماییم ، بیائیم و در عمل این ادعا را به اثبات برسانیم. کافی است که مسئولان و از جمله استاندار وعده هایی را که در ارتباط با تجلیل از قهرمانان و افتخارآفرینان ورزش استان داده اند یک بار دیگر در ذهن خود مرور بکنند تا به مظلومیت قهرمانان و ورزشکاران این منطقه پی ببرند.
قهرمانی بهرام معروف خانی را به جامعه ورزش و خانواده کشتی استان و محمد محمد علیپور مربی جوان و پرتلاش این کشتی گیر تبریک و تهنیت می گوئیم.




مصاحبه مطبوعاتی استاندار و چند کلمه حرف حساب

بعد از مدت ها ، استاندار اردبیل در یک جلسه مطبوعاتی با خبرنگاران و فعالان فضای مجازی رو در رو نشست و به سؤالات متعدد آن ها پاسخ گفت.

فاصله 10 ماهه برای مصاحبه مسئول اجرائی استان زمان بسیار زیادی است. برگزاری چنین جلساتی در زمان های مشخص و از پیش تعیین شده می تواند نقاط مثبت زیادی داشته باشد. جلوگیری از گسترش شایعات، اطلاع رسانی به موقع و آگاهی مردم از مشکلات و کارهای انجام یافته و بر زمین مانده از جمله فواید و برکات ارتباط استاندار با جامعه رسانه ای استان می تواند باشد.

نقش غاربی

بدون شک در برگزاری نشست استاندار با رسانه ها نقش غلامحسین غاربی یکی از خوشنامان جامعه مطبوعاتی استان را نباید نادیده گرفت. بعد از انتصاب وی به عنوان روابط عمومی استانداری تشکیل چنین جلسه ای می تواند امید برای تکرار آن در فواصل زمانی کوتاه را بیشتر نماید.

وقتی بزرگان و آگاهان اصرار بر این دارند که در همه زمینه ها باید کار به دست اهلش سپرده شود ادعایی پوچ و بی اساس نیست. نمونه اش فعالیت غاربی در روابط عمومی استانداری است که اثرش در کمترین زمان ممکن برای رسانه ها و بهبود روابط آن ها با مجموعه استانداری چهره خود را نشان داد.

پرهیز از اسراف

سفر رئیس جمهور به استان در آینده ای نزدیک حتمی به نظر می رسد. بعد از اعلام تاریخ های متعدد گویا این بار استان  برای استقبال از میهمانِ خود باید آمادگی لازم را کسب نماید. این سفر چه دستاوردهایی برای استان می تواند داشته باشد باید منتظر ماند و امیدوار شد ولی آرزو می کنیم که حاصل سفر از نظر اعتبارات و موارد مورد نیاز استان چون سفر قبلی نباشد. امیدواریم که این بار حاصل سفر به طور روشن و صریح اطلاع رسانی شود.

سفر مسئولین رده بالای کشور به استان می تواند زمینه مناسبی برای رفع نیازهای ضروری استان را فراهم کند. مردم می خواهند که مسئولین از این فرصت به نحو مطلوب و قابل قبول استفاده نمایند.

بحث دیگر در ارتباط با این سفر پرهیز از هر گونه اسراف و زیاده روی در آماده کردن فضای شهر برای استقبال است. شرایط اقتصادی جاکم بر کشور حکم می کند که در موارد اینچنینی هزینه ها به حداقل برسد. مسلما محدود کردن اقدامات غیر ضروری و پرهیز از اسراف می تواند پیامدهای مثبتی برای این قبیل سفر ها داشته باشد.

سوژه ای به نام ایجاد شغل

ایجاد 20 هزار شغل وعده ای بود که در سال گذشته توسط استاندار داده شد. تحقق این وعده از همان روز اول بعید به نظر می رسید ولی بهنامجو برای به کرسی نشاندن وعده تا آنجا که می توانست تلاش کرد و با نظارت بر عملکرد مدیران برای رسیدن به هدف دوندگی نمود. همه بر سر عدم ایجاد 20 هزار شغل در سال 97 متفق القول هستند و در این میان استاندار و همکارانش مدعی تحقق 18 هزار شغل هستند که در جلسه مطبوعاتی نیز به آن اشاره کرده اند.

منتقدین اعتقاد بر این دارند که 18 هزار شغل که ثابت و با درآمد مستمر همراه باشد محقق نشده است. آنچه در این میان می تواند عاملی برای اختلاف نظر باشد تعریف شغل است. ای کاش مدعیان ایجاد 18 هزار شغل ، تعریف خود از آن را بیان می کردند و پرونده این وعده حاشیه ساز را برای همیشه مخدومه می نمودند.

توسعه استان

توسعه و پیشرفت استان آرزوی همه کسانی است که به این منطقه دل بسته و عاشق هستند. هر فردی با هر فکر و جناح و وابستگی حزبی در این راه گام بردارد مورد حمایت مردم قرار می گیرد. اگر نقش آتش بیاران معرکه را در گل آلود کردن آب و بهره برداری های شخصی کنار بگذاریم تلاش در جهت تأمین رفاه مردمی ولایتمدار و حسینی ستودنی است.

زمانی که خدمات چه زیاد و چه کم با چاشنی بزرگنمایی، خود نمایی، انحصار طلبی و خودمحوری همراه می گردد چهره ای زننده گرفته و برای شنونده و بیننده آزار دهنده می شود. مردم بهتر از همه درجه خلوص و صداقت مسئولان خود را تشخیص می دهند و در این ارتباط نیاز به قیم ندارند.

یاد و نام همه کسانی که در راه سرافرازی و سر بلندی استان از اولین روز تشکیل آن تاکنون صادقانه خدمت کرده اند در دفتر خاطرات منطقه ثبت و ضبط شده است همچنانچه چهره خائنین و نان به نرخ روز خورها و فرصت طلبان بی مقدار نیز نمی تواند در اذهان مردمی قهر مان و ولایتمدار از بین برود




جاده مرگ

ساعت8 صبح پنجشنبه گذشته اطلاع دادند که برای یک کار ضروری در ساعت 12 همان روز باید در زنجان حضور داشته باشم. ضرورت مسافرت به زنجان از یک طرف و نبود فرصت کافی برای انتخاب مسیر مناسب بدجوری فکر را مشغول کرده بود. برای حضور به موقع چاره ای جز انتخاب جاده مرگ نبود.
در ماه های اخیر در فضای مجازی از جاده مرگ سخن بسیار گفته بودند. در نوشته ها طوری وانمود می کردند که مسافرت از این جاده برابر است با امضای سند خداحافظی از دنیا و راحت شدن از مشکلات ریز و درشت زندگی.
اما چاره ای نبود در فاصله چهار ساعت تنها راهی که می توانست مسیر اردبیل به زنجان را به من هموار نماید فقط و فقط جاده مرگ بود.
تشهد خود را گفته از خانواده خداحافظی کرده و به امید خدا راه افتادیم. هر چه در جاده پیش رفتیم اثری از سایه مرگ ملاحظه نشد. جاده در تسخیر انواع خودروهایی بود که برای رسیدن به مقصد پیش می تاختند. خانواده های زیادی به چشم می خورد که در کنار جاده و در زیر سایه درختان برای صرف صبحانه توقف کرده بودند.
استفاده از هوای مطبوع ، تماشای عظمت خداوندی در کوه ها و رودخانه های مسیر و مناظر موجود در طول جاده ، لذت بردن و به پیش تاختن و امید برای زندگی را به راننده ها و ساکنین خودروها دیکته می کرد.
از سایه مرگ و ترس و هراس اثری در جاده و چهره رهگذران مشاهده نمی شد. با خود می گفتم جل الخالق چگونه صحنه گردانانِ بی انصافِ فضای مجازی چنین عنوانی را برای این مسیر انتخاب کرده اند؟
به هر حال به موقع به مقصد رسیده و بعد از انجام امور در ساعت 13 راه برگشت به اردبیل را در پیش گرفتم.
جاده مرگ همچنان از خودروها و راننده ها با مهربانی پذیرایی کرده و با آغوش باز آن ها را برای رسیدن به مقصد همراهی می کرد. در یکی از سرازیری های این جاده یکی از سرمداران و پرچم به دستان تبلیغ عنوان جاده مرگ را دیدم که در پشت فرمان و با چهره ای خندان از سمت مقابل ما در حرکت بود.
همان عزیزی که مدت ها از هر وسیله ای برای ترسیم چهره ای زشت و خطرناک از این جاده استفاده کرده و با زیر پا گذاشتن حق و حقیقت و به کار بردن مکرر عنوان جاده مرگ در راستای پرده کشیدن بر واقعیت های موجود تلاش می نمود حالا خود برای رسیدن به مقصد جاده مرگ را انتخاب کرده بود.
در فرصت مناسب در کنار جاده توقف کرده و با آن دوست و قهرمان و تأثیر گذار فضای مجازی استان تماس گرفتم و بعد از سلام و احوالپرسی گفتم: دوست عزیز شما کجا و جاده مرگ کجا؟مگر از جان خود سیر شده ای ؟ مرد باید که حرف و عملش همخوانی داشته باشد. اگر جاده اردبیل ، سرچم جاده مرگ است عبور شما از این مسیر را باید به چه چزی تشبیه کرد؟
جواب آن قهرمان خنده ای بود که تحویل ما داد و گفت: بگذر برادر! از این اتنفاقات در دنیای سیاست بیشتر می افتد به دل نگیر!!!
راستی انسان چرا باید مردی و مردانگی و جوانمردی را در پای مصلحت های باندی ، حزبی ، گروهی و کارت های هدیه آنچنانی پایمال نماید. آن هایی که بر خلاف حقیقت می نویسند و کارت های هدیه و تعصبات خشک و خالی جناحی را برای کوبیدن زحمتکشان واقعی وسیله قرار می دهند شب ها چگونه با خیال آسوده سر به بالین می گذارند؟ آیا برای این قبیل دوستان اطلاق عناوینی چون مدافعان توسعه پایدار استان و قلم به دستان متعهد ، ظلم در حق جوانان لایق و اخلاق مدار و پایبند به اصول حرفه ای نمی تواند باشد؟




نگاهی کوتاه به مصاحبه رئیس هیات فوتبال استان اردبیل

رئیس هیأت فوتبال استان اردبیل در جمع خبرنگاران ورزشی از احراز رتبه اول هیأت در بین استان های غیر برخوردار و از حضور 3 تیم از در لیگ دسته سه فصل پیش رو خبر داده است.
گزارش رئیس هیت مسائل قابل طرحی دارد که به چند مورد آن به طور خلاصه اشاره می شود.
تجلیل از خبرنگران
اقدام هیأت فوتبال استان برای تجلیل از خبرنگاران ورزشی اردبیل همزمان با گرامیداشت روز جهانی خبرنگاران ورزشی اقدامی قابل تقدیر است. در بین هیأت های ورزشی و دستگاه های مرتبط با ورزش، هیأت فوتبال استان تنها نهادی بود که برای تجلیل از قلم به دستان عرصه ورزش و جوانان آینده ساز رسانه استان برنامه ریزی کرد و به این ترتیب کار پسندیده ای را به مورد اجراء گذاشت.
حضور سه تیم در دسته سه
رئیس هیأت فوتبال استان گفته است که در فصل جدید فوتبال سه تیم از استان اردبیل در لیگ دسته سه حضور خواهد داشت. متأسفانه این موضوع به وضوح توضیح داده نشده است که آیا فقط در فوتبال برادران سه تیم حاضر خواهد شد و یا حضور فوتبال برادران و فوتسال برادران و خواهران در مجموع بیان شده است؟ در هر صورت شفاف سازی مهمترین نیاز این بخش از مصاحبه بوده که چنین نشده است.
مشکل ما بزرگنمایی هایی است که در بازی با کلمات در فوتبال ما صورت می گیرد و گاها تلاش می شود که گنجشک به جای قناری در ویترین عملکرد ها برای خود جا باز نماید.
ماده 35 اساسنامه
توجه به اساسنامه و در نظر گرفتن همه موارد آن مورد انتظار دوستداران فوتبال منطقه است. توسل به اساسنامه برای تأمین خواسته و نادیده گرفتن آن برای ادامه یک رویه غلط ، کاری مقبول و پسندیده نیست. رعایت عدالت و بی طرفی در اجرای اساسنامه و عمل به تک تک موارد آن می تواند نشان از صداقتِ در عمل به قانون مقررات جاری در فوتبال باشد.
اعمال تغییرات احتمالی در هیأت فوتبال شهرستان اردبیل بر اساس بند 11 ماده 35 اساسنامه حق طبیعی رئیس هیأت فوتبال استان می باشد. مسئولیت هر گونه تغییر در مدیریت فوتبال شهرستان ها به عهده رئیس هیأت فوتبال استان است اما رئیس هیأت فوتبال همچنانجه ماده 35 را وسیله ای برای اعمال قدرت و برکنار کردن رئیس هیأت شهرستان قلمداد نموده و به نیت و خواسته خود با توسل به اساسنامه لباس قانونی می پوشاند انتظار می رود که در همه موارد، اساسنامه را به اجرا بگذارد برای این که رئیس هیأت فوتبال حسن نیت خود را در ارتباط با عملی کردن قانون و مقررات در همه موارد نشان بدهد بند3 ماده 20 اساسنامه در مورد اعضای هیأت رئیسه و شرایط مورد نیاز اعضا و بند 2و3 در ماده 27 را مورد توجه قرار داده و همانند ماده 35 به این دو ماده نیز عمل نماید.
تناقض در عمل به اساسنامه و بندهای مختلف آن اعتماد جامعه فوتبال به گردانندگان هیأت استان را کاهش می دهد و این می تواند آسیب بیشتری به مجموعه مدیریتی فوتبال وارد نماید.
مقام اول استان های غیر برخوردار
کسب عنوان برتر در میان استان های غیر برخوردار یکی دیگر از خبرهایی بود که توسط رئیس هیأت استان به صراحت و با افتخار اعلام شد.
اول این که باز جای خوشحالی دارد که امسال کسب رتبه برتر بدون مانور بیشتر و مقامی در کل کشور و در بین همه استان ها اعلام نشد. خدا را شکر که طالقانی و کمیته امور استان های فدراسیون در این ارتباط یک قدم عقب نشستند و حداقل برای موقعیت استان در بین استان های کشور از عنوان غیر برخوردار استفاده نمودند.
هیأتی که آن سایت خبری فعال نداشته باشد و یا همه مکاتبات و ثبت نام تیم ها و امور مربوط به استفاده نمودند.
ثانیا رشد و توسعه فوتبال، توسعه نرم افزای و سخت افزاری و برنامه های عملیاتی هیأت فوتبال از پارامترهای دخیل در کسب این عنوان ذکر شده است.
اگر هیأت فوتبال استان با کسب امتیازهای لازم در پارامترهای یاد شده در بین استان های غیربرخوردار به مقام اول رسیده باشد باید به حال دیگر استان های این گروه نشست و گریه کرد. باید به ارزیابی ها و رابطه های حاکم بر آن و در صدافت کسانی که به این پارامترها امتیاز داده اند شک و تردید کرد.
استانی مسابقات استانی به روش سنتی انجام شود و یا منطقه ای که به گفته رئیس هیأت، مرکز استانش دو ورزشگاه متروک و غیر قابل استفاده داشته باشد از بابت توسعه نرم افزاری و سخت افزاری چه امتیازهایی را کسب کرده که در صدر گروه استان های غیربرخوردار قرار گرفته است.
27تیم در مسابقات کشوری
بنا به اعلام رئیس هیأت فوتبال استان در فصل جدید تعداد 27 تیم از استان در رقابت های کشوری حضور خواهند داشت.
کلی گویی و بزرگنمایی و برجسته سازی عنوانی چون رقابت های کشوری انحراف افکار عمومی از مسائل فوتبال را می تواند به دنبال داشته باشد. آیا بهتر نبود که در این ارتباط نیزتوضیح داده می شد که 27 تیم در چه مقاطع سنی و در کدام سطح از مسابقات شرکت می کنند؟
باید بپذیریم که شرکت کیلویی تیم ها در مسابقات مناطق که پائین ترین سطح رقابت های فوتبال است جای افتخار و بزرگنمایی نداشته و نخواهد داشت. آیا منطقی نیست که هیأت فوتبال گزارشی از عملکرد تیم های استان در رقابت های کشوری فصل گذشته را اعلام بکند تا در پایان فصل بتوان عملکرد تیم ها در دو فصل متوالی را مقایسه کرده و به یک نتیجه مطلوب از بابت رشد و توسعه فوتبال دست یافت؟




اعزام تیم های والیبال نوجوانان دختر و پسر به مسابقات قهرمانی کشور

به دنبال پیگیری های ”پایگاه خبری تحلیلی ناظر ورزش“در ارتباط با حتمال غیبت تیم های والیبال دختران و پسران در مقطع سنی نوجوانان در رقابت های قهرمانی کشور باید از روابط عمومی هیأت والیبال استان قدردانی کرد که با تلاش مستمر در کمتر از 48 ساعت مانده به آغاز رقابت ها در تشکیل تیم ها و اعزام آن ها موفق عمل کرد.
باید به روابط عمومی هیأت درود فرستاد که بار سنگین یک مجموعه را تحمل کرد و به تنهایی در اعزام تیم های دختر و پسر نوجوانان وارد میدان شد و علی رغم فرصت کم و نبود وقت کافی کاری کرد کارستان. به نظر می رسد کل هیأت والیبال استان در روابط عمومی آن خلاصه شده و این همه ایثار و روحیه قبول مسئولیت و دوندگی قابل تقدیر و ستایش است.
از امروز رقابت ها در هر دو بخش دختران و پسران آغاز می شود. هرگونه بحث در مورد تشکیل این تیم ها، چگونگی اعزام و مواردی چون انتخاب سرمربیان و نفرات را به بعد از رقابت ها موکول می کنیم. اما به این نکته باید اشاره شود که قرار است رقابت های قهرمانی کشور جوانان و امیدها در مرداد و شهریور برگزار شود. پیشنهاد می شود روابط عمومی هیأت والیبال استان تا فرصت باقی است نسبت به برگزاری رقابت های استانی، انتخاب کادر فنی، انتخاب نفرات برتر و برپایی اردوی آمادگی اقدام کند.
مسلما اعزام تیم های نوجوانان می تواند تجربه خوبی در اختیار روابط عمومی قرار بدهد تا این بار با استفاده مناسب از زمان باقیمانده به طور اصولی فرآیند انتخاب تیم های منتخب دختران و پسران در رده جوانان و امیدها را پشت سر بگذارد و با آسودگی بیشتر به اعزام تیم های یاد شده اقدام نماید.
اگر انتخاب و اعزام تیم ها به موقع و با کار منطقی و روال معمول انجام پذیرد امیدواری برای صعود تیم های جوانان و امید از دسته سه به دو وجود خواهد داشت.




تیم ثانیه آخر در والیبال اردبیل

روابط عمومی هیأت والیبال استان به دنبال انتشار مطلب “غیبت استان در مسابقات والیبال قهرمانی کشور نونهالان و نوجوانان” در تلاش است که تیمی را در بخش پسران دست وپا کرده و روانه رقابت های قهرمانی کشور بکند تا شاید فشار بر روی هیات را بکاهد و به نوعی بر عدم اعزام تیم های نونهالان پسر و نوجوانان دختر سرپوش بگذارد.
می گویند با مربیان و مسئولین تیم مقاومت رایزنی می کنند که در صورت مهیا شدن شرایط تیمی را با دعوت از بازیکنان آن باشگاه به دامغان اعزام بکنند.
در این ارتباط اشاره به چند نکته خارج از لطف نیست.
*در فاصله کمتر از 48 ساعت به ورود تیم ها جای شکر دارد که روابط عمومی هیأت برای اعزام تیم نوجوانان پسر احساس مسئولیت کرده و در این راستا اقدام نموده است.
*آیا در فاصله اندک باقیمانده به ورود تیم ها امکان صدور آی دی کارت و قبول آعلام آمادگی استان از سوی فدراسیون وجود دارد؟
*کمیته مربیان و کمیته های دیگر مرتبط و دبیر هیأت در کجا هستند که روابط عمومی به فکر انتخاب تیم و اعزام آن افتاده است. این که یک نفر بتواند همزمان مسئولیت چند نفر را انجام بدهد و در اندیشه آماده کردن تیم به آب و آتش بزند واقعا جای قدردانی دارد.
*آیا تیمی که در یک روز مانده به ورود تیم ها بسته شود و به مسابقات اعزام گردد می تواند در رقابت ها حضوری مقتدرانه داشته باشد؟
*اگر تیم مقاومت اردبیل به مسابقات اعزام شود حق شهرستان ها و بازیکنان نوجوان آن ها تضییع نمی شود؟ به نظر می رسد با توجه به پیشرفت همه جانبه و موفقیت طرح های ثانیه آخر امید می رود اعزام تیم ثانیه آخر نیز تجربه ای برای رقابت های پیش رو باشد. انشااله.