1

روز قدس، روز ظلم ستیزی و عدالت طلبی

مردم قهرمان ایران بار دیگر در یک مانور اعتقادی، سیاسی همبستگی خود را با ملت فلسطین به نمایش گذاشتند و قدرت واقعی ملت ایران را به جهانیان نشان دادند.
مردم دلاور ایران اسلامی با حضور یکپارچه در راهپیمایی روز قدس ظلم ستیزی و عدالت طلبی را فریاد زدند و میثاق معنوی شان را با ارمان های حضرت امام راحل استوار ساختند.
مردم ایران زمین پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسئله آزادسازی فلسطین از چنگال غاصبان قدس را سرلوحه آرمان های خود قرار داده و همه ساله در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان روز قدس را به روز فریاد کشیدن بر سر ستمکاران تاریخ تبدیل می کنند.
و امسال چه با شکوه بود حضور مردم ایران و چه پیام بزرگی داشت به دشمنان قسم خورده انقلاب . در روز قدس همه آمدند تا به جهانیان اعلام نمایند که ایران و ایرانی تحت هر شرایطی انقلاب و نظام را دوست دارد و دفاع از آن را وظیفه ای بزرگ تلقی می کند.
همه آمدند تا بار دیگر بساط توطئه دشمنان را به هم بزنند . با حضور گسترده معادلات کسانی که چشم خود را به چگونگی راهپیمایی روز قدس دوخته بودند به هم خورد . نمایش وصف ناپذیر و مشت های گره کرده مردم در راهپیمایی روز قدس ناامیدی و یأس را به اردوی دشمنان به ارمغان آورد.
آن هایی که منتظر بودند تا عدم استقبال مردم از راهپیمایی روز قدس را مشاهده بکنند تا با دمیدن بر بوق و کرنا خوشحالی بکنند امروز جز افسردگی ، عصبانیت و ناراحتی برداشتی از توطیه ها و دسیسه های خود نخواهند داشت.
مردم سرافراز و همیشه در صحنه ایران اسلامی روز قدس را روز نمادین تحقق آرمان امت اسلامی در ارتباط با ملت فلسطین و رهایی این ملت می دانند.
روز قدس نقطه عطف و تجلی همبستگی مسلمانان جهان با مبارزه های حق طلبانه مردم مظلوم علیه اشغالگران صهیونیست است.
انبوه جمعیت حاضر در شهرها و بخش ها و روستاهای کشور وحدت، یکپارچگی مردم و عشق و دلبستگی آن ها به نظام و انقلاب را به نمایش گذاشت.
مردم قهرمان و ولایتمدار و روزه دار اردبیل نیز دیروز با شرکت در راهپیمایی روز قدس حماسه خلق کرده و بر پایبندی به نظام و انقلاب مهر تأئید زدند.
خیابان های اردبیل دیروز شاهد حضور همراه با عشق و دلداگی روزه داران قهرمان بود . مردم اردبیل بار دیگر بر اطاعت از فرامین مقام معظم رهبری و نجات فلسطین از چنگال دشمنان تأکید کردند.




“مذاکره برای پیروزی” منتشر شد

کتاب “مذاکره برای پیروزی” نوشته پاتریک کالینز و ترجمه گروه مترجمان شرکت طنین پیک سبلان اردبیل منتشر شد.

این کتاب 298 صفحه ای حاصل تلاش گروهی متشکل از 24 نفر از جوانان تحصیلکرده به سرپرستی صفا سراج مهدیزاده مدیر عامل جوان شرکت طنین پیک سبلان(بتا) تولید کننده توپ های ورزشی می باشد.

کتاب مذاکره برای پیروزی در سه بخش و دوازده فصل ترجمه شده است. مطالب آن در فصول مختلف تحت عناوین کشف معمای واقعی مذاکره، تاکتیک های مذاکره، مذاکره چریکی، آموزش اساسی در باره مذاکره ها، مدیریت انسانی در مذاکرات، ساختن محیط مذاکره، زبان مذاکره، گوش دهید فرا بگیرید، تاکتیک های مذاکرات پیشرفته، اقدامات متقابل در مذاکره، مذاکرات بین فرهنگی، زمانی که مذاکرات شکست می خورد و ده اصل مذاکره در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.

صفا سراج مهدیزاده سرپرست گروه مترجمین این کتاب در مقدمه آن آورده است: مذاکره برای پیروزی ، راهنمای تاکتیکی کاملی برای رسیدن به اطلاعات و مهارت های درونی است که برای تبدیل شدن به استاد مذاکره به آن ها نیاز دارید. از کلمات و استراتژی هایی که به کار می برید تا مهارت هایی که به آن ها نیاز دارید تا امور طبق برنامه تان پیش برود. مذاکره برای پیروزی به شما نشان می دهد چگونه سخن بگوئید و آنچه را می خواهید به دست آورید.

شرکت طنین پیک سبلان (بتا) تنها واحد صنعتی استان است که توجه به اجرای برنامه های آموزشی را در دستور کار قرار داده و در این راستا برنامه های مختلف آموزشی از قبیل آموزش های عمومی و تخصصی کارکنان به مورد اجرا گذاشته که کار ترجمه این کتاب نیز در بخش آموزش زبان انگلیسی انجام و به زیور طبع آراسته شده است.

در کنار تولید با کیفیت و معرفی شدن به عنوان واحد تولیدی برتر اهمیت دادن مدیران شرکت به بحث آموزش و بالابردن سطح ارتقای دانش و آگاهی کارکنان امری ستودنی و قابل تقدیر می تواند باشد.




رسانه؛ به مثابه زندان روح

سازمان های رسانه ای پیچیدگی ها و فراز و فرودهایی دارند و یکی از راههای ادراک و فهم مسائل آنها کمک گرفتن از استعاره هاست.؟
بر اساس نظریه <<مورگان>> نظریه پرداز بریتانیایی به کمک استعاره ها می توان پیچیدگی های سازمان های امروزی را شناسایی و مشکلات آنها را حل کرد. او استعاره های متعددی را برای سازمان مطرح کرده است که از جمله آنها استعاره سازمان همچون زندان روح (psychic prison) است.
استعاره؛ توصیفی است که از طریق تشبیه یک پدیده سازمانی یا اجتماعی به پدیده ای دیگر و مقایسه وجوه مشترک آنها، امکان درک ابعاد پنهان سازمان و حل مشکلات آن میسر می شود.
با الهام از استعاره زمان همچون زندان روح سازمان های رسانه ای به مثابه زندانی هستند که روح دست اندرکاران، مخاطبان و کاربران در آنها به بند کشیده شده و قدرت نگرش فراگیر به واقعیت های خارجی از آنان سلب شده است.
ايده زندان روح براي نخستين بار در جمهوري افلاطون و در داستان غارنشينان ظاهر گرديد. ساكنان غار كه به زنجير كشيده شده اند پشت به روزنه غار و رو به ديوار قرار گرفته اند و سايه آدم ها و اشيا بيرون را كه بر ديوار غار مي افتد مي بينند و سايه ها را واقعيت مي پندارند.
سقراط مي گويد اگر يكي از غارنشينان امكان مي يافت تا از غار خارج شده و محيط بيرون را تجربه كند آنگاه متوجه مي شد كه آنان تا چه حد در اشتباهند و واقعيت پيچيده تر از آن است كه آنها مي پندارند.
استعاره سازمان به مثابه زندان روح حکایت انگاره ها و تصاویری است که رسانه های مدرن و فرامدرن از واقعیات اجتماعی چارچوب بندی کرده و از طریق برجسته سازی بخوراند مخاطبان می دهند.
واقعیات محیطی بسیار پیچیده و امکان بازتاب دقیق آنها برای رسانه ها به علت محدودیت ها چندان سهل نیست. علاوه بر این در عصر اطلاعات و ارتباطات، در پشت صحنه رسانه ها صاحبان قدرت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، کنترل افکار عمومی را در دست دارند و در حصار تنگ تمایلات خود محصور کرده اند. مزید بر اینها رسانه ها برای حفظ مخاطبان و منافع خود با ترویج فرهنگ توده ای، فرهنگ فاخر و والا را به حاشیه می رانند.
برداشت رسانه ها از واقعیات بسیار کلی و همسو با تمایلات مالکان و صاحبان و سهامداران آنهاست. درک و تصور واقعیت به گونه ای که در بستر اجتماعی خود تجربه و فهم می شوند در رسانه ها به سهولت امکان پذیر نیست.
برای رهایی از زندان روح رسانه ها باید سواد رسانه ای متضمن تفکر انتقادی را توسعه داد و مجاری اطلاعاتی مخاطبان و کاربران را متنوع کرد.
استفاده از رسانه های متنوع و متکثر، ترویج فرهنگ گفتگو، گشت و گذار در جامعه و درک موردی پدیده ها در بستر اجتماعی آنها و مقایسه آنها با بازتاب رسانه ای همان پدیده و توجه به دیدگاههای مخالف درباره پدیده های اجتماعی و مطالعه کتاب می تواند تا حدی افراد را از کانالیزه شدن رسانه ای و گرفتار شدن در چنبره رسانه ها رهایی بخشد.(منبع:مطالعات رسانه و ارتباطات).




فوتبال حق الناس است، حق را به حقدار برسانیم

بحث تصمیم گیری در مورد سه بازی عقب افتاده از لیگ به اصطلاح برتر استان و طولانی کردن روند رسیدگی به این پرونده حاشیه هایی را به همراه داشته است. اظهار نظر های مختلفی در ارتباط با احتمال طرفداری برخی ها از این و آن تیم بر سرزبان ها بوده است.
مسلما هیچ کدام از این شایعات تا زمانی که صحت و سقم آن ها به اثبات نرسیده است حرفی بیش نبوده و نخواهد بود. آن چه مسلم است هیأت فوتبال استان و کمیته انضباطی آن بهتر از هر کس دیگری می دانند که باید حق به حقدار برسد و از تضییع آشکار حق جوانانی که از گلوی خانواده شان بریده و در راه فوتبال هزینه کرده اند جلوگیری گردد.
در همه موارد ملاک قانون است. قابل قبول نمی تواند باشد که برخی ها به دنبال آن باشند تا با تهیه نامه های سفارشی و یا فشار از طرف برخی ها ورق را به نفع تیم دیگری برگردانند و رائی را صادر نمایند که بوی خوبی ازآن به مشام نرسد.
هرچند که عوامل مختلفی از هفته سوم رقابت ها تاکنون امکان بروز شایعه در احتمال طرفداری ها و عمل به قول های پشت پرده را تشدید می کنند اما امید به اجرای عدالت، انسان را همیشه برای آینده دلگرم می کند و در جرای آن از سوی کمیته انضباطی هیأت فوتبال استان شک و تردیدی باقی نمی گذارد.
در هر صورت همیشه در ورزش ما وجود افراد جاه طلب مشکل آفرین بوده است. افرادی که تا حدودی صاحب نفوذ بوده و از جسارت کافی برای به کرسی نشاندن هدف و قصد خود برخوردار باشند عاملی برای بروز بسیاری از گرفتاری ها و دردهای ورزش ما بوده اند.
ورزش و در قالب آن فوتبال از امور مردم محسوب می شود. یکی از مهم ترین راه ها برای نجات انسان خدمت صادقانه به مردم است. مردمی که بر اساس اعتقادات ما “عیال خدا” و “و اسطه فیض” می باشند. پس کسانی که در نظام اسلامی ما عهده دار اموری باشند اگر خدمت صادقانه و دفاع از حق و به کرسی نشاندن عدالت را برای خود امری واجب و ضروری تلقی ننمایند خیانت کرده و به نوعی تضییع حق الناس می کنند.
اگر برای رضایت جمعی بخواهیم پا بر روی حق بگذاریم و حق عده ای جوان را پایمال نماییم مطمئن در پیشگاه پروردگار احساس شرمندگی خواهیم نمود.
همه به خوبی می دانیم خداوند شاید به لطف و اراده خود از حق اله بگذرد اما از حق الناس به هیچ عنوان نمی گذرد. امید می رود در راستای عمل به آموزه های دینی و دفاع از حق ، پرونده سه بازی را بر اساس قانون و آئین نامه های موجود به سرعت و بدون اتلاف وقت تعیین تکلیف نمایند
کاری کنیم دو هفته باقیمانده از رقابت ها بدون اما و اگر ها و در مسیر اصولی و قانونی برگزار شود و با توجه به قوانین و مقررات و عمل به آن ها در عمل و نه در حرف بر همه شایعات موجود مهر باطل بزنیم و در مسیرافزایش میزان اعتماد جامعه به تشکیلات فوتبال استان گام بردایم.
باید بدانیم که عمر ریاست ها و مدیریت ها و فرمان رانی ها سخت کوتاه و گذراست.
عنقریب است که از ما اثری باقی نیست
جام بشکسته و می ریخته و ساقی نیست




مطبوعات گلخانه ای

سیاست فرهنگی پرداخت یارانه، توسعه مطبوعات را در ایران ابتر کرده و منجر به شکل گیری “مطبوعات گلخانه ای” شده است. تاخیر در توقف این رویه دیرپای، حاصلی جز خسران در بر نداشته و باید برای همیشه به موزه سپرده شود.
اختصاص بودجه عمومی برای توسعه مطبوعات در کشور نه تنها به توسعه پویا کمک چندانی نکرده و به بار ننشسته است بلکه اصل رقابت را به محاق برده و نهاد مطبوعات را از نمایندگی افکار عمومی به سخنگویی دولت تقلیل داده است.
جدا از اعمال نفوذی که در توزیع یارانه مطبوعات می شود و البته خارج از موضوع این یادداشت است. پرداخت یارانه به سبک کنونی نه به نفع دولت و نه به نفع نهاد مطبوعات است. دولت با پرداخت یارانه و سرپا نگهداشتن تصنعی مطبوعات، بجای درست کردن ابرو، چشم نهاد روزنامه نگاری را کور و قدرت این نهاد را به شدت تضعیف کرده است.
پرداخت یارانه عواقب نامیمون دیگری نیز دارد و پاره ای از مطبوعات که قدرت رقابت در حوزه عمومی را ندارند با دست کردن در جیب مردم و با بازیگری در میدان قدرت و رانت، برخلاف افکار عمومی و اقبال اجتماعی همچنان میدانداری و عمر خود را طولانی می کنند.
حمایت به شیوه کنونی و پرورش مطبوعات در کارخانه کار فکری دولت، در دراز مدت مغایر منافع ملی نیز بوده و هیچگاه مجالی برای جان گرفتن مطبوعات حرفه ای پرسشگر و مستقل از قدرت را ایجاد نخواهد کرد. تالی فاسد آن به حاشیه راندن نقش اساسی مطبوعات یعنی “پرسشگری و نظارت بر امور جامعه” است.
هر چند حمایت دولتی از صنایع نوپا در برهه خاصی ضروری است اما صنعت مطبوعات در ایران به عصر بلوغ پا گذاشته و از چنین مقطعی عبور کرده و باید ادامه حیات خود را خارج از گلخانه دولت پی گیرد.
پرداخت یارانه مطبوعات به رویه کنونی نه تنها اعتماد به نفس روزنامه نگاران را سلب می کند بلکه دولت با پول پاشی در بازار اطلاع رسانی کشور، به پاره ای اعتماد به نفس کاذب تزریق می کند.
دولت باید با ایجاد بستر رقابت سالم، سطح کنشگری مطبوعاتی را از درون گل خانه به حوزه عمومی هدایت کند. تا رقابت مطبوعاتی به معنا و مفهوم واقعی محقق شود.
مطبوعات نیز نباید اکسیژن حیات خود را از طریق دولت تامین کنند. باید مجالی فراهم شود تا روزنامه نگاران در فضای آزاد تنفس کنند. البته از این هم واهمه نداشته باشند که پاره ای در فضای آزاد دچار تنگی نفس و زودمرگی شوند.
ادامه حیات مطبوعات را باید خوانندگان آنها و آن هم از طریق مکانیزم دکه های مطبوعاتی رقم زنند و آنها باید زوال و بقای مطبوعات را تعیین کنند. حذف یارانه، رقابت مطبوعات برای جذب مخاطب را دو چندان کرده و سطح کیفی آنها را بهبود قابل توجهی خواهد داد.
البته باید اذعان داشت، حمایت نابرابر از مطبوعات تنها به توزیع ناعادلانه یارانه محدود نمی شود و واحدهای دولتی و حاکمیتی از طریق دادن آگهی و دیگر امکانات به پاره ای از مطبوعات، عملا رقابت سالم را بی خاصیت کرده اند.
شرایط کنونی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور از قضا برای حذف رانت یارانه مطبوعات مهیاست. البته دولت باید در تامین نهاده هایی مانند کاغذ مصرفی مطبوعات با مکانیزم توزیع مناسب اقدام کند و بقیه امور را به دست نامرئی بازار بسپارد. (منبع: مطالعات رسانه و ارتباطات).




رسانه؛ به مثابه زندان روح

✍سازمان های رسانه ای پیچیدگی ها و فراز و فرودهایی دارند و یکی از راههای ادراک و فهم مسائل آنها کمک گرفتن از استعاره هاست.؟
✍بر اساس نظریه <<مورگان>> نظریه پرداز بریتانیایی به کمک استعاره ها می توان پیچیدگی های سازمان های امروزی را شناسایی و مشکلات آنها را حل کرد. او استعاره های متعددی را برای سازمان مطرح کرده است که از جمله آنها استعاره سازمان همچون زندان روح (psychic prison) است.
✍استعاره؛ توصیفی است که از طریق تشبیه یک پدیده سازمانی یا اجتماعی به پدیده ای دیگر و مقایسه وجوه مشترک آنها، امکان درک ابعاد پنهان سازمان و حل مشکلات آن میسر می شود.
✍با الهام از استعاره <<سازمان همچون زندان روح>> سازمان های رسانه ای به مثابه زندانی هستند که روح دست اندرکاران، مخاطبان و کاربران در آنها به بند کشیده شده و قدرت نگرش فراگیر به واقعیت های خارجی از آنان سلب شده است.
✍ايده زندان روح براي نخستين بار در جمهوري افلاطون و در داستان غارنشينان ظاهر گرديد. ساكنان غار كه به زنجير كشيده شده اند پشت به روزنه غار و رو به ديوار قرار گرفته اند و سايه آدم ها و اشيا بيرون را كه بر ديوار غار مي افتد مي بينند و سايه ها را واقعيت مي پندارند.
✍سقراط مي گويد اگر يكي از غارنشينان امكان مي يافت تا از غار خارج شده و محيط بيرون را تجربه كند آنگاه متوجه مي شد كه آنان تا چه حد در اشتباهند و واقعيت پيچيده تر از آن است كه آنها مي پندارند.
✍استعاره سازمان به مثابه زندان روح حکایت انگاره ها و تصاویری است که رسانه های مدرن و فرامدرن از واقعیات اجتماعی چارچوب بندی کرده و از طریق برجسته سازی بخوراند مخاطبان می دهند.
✍واقعیات محیطی بسیار پیچیده و امکان بازتاب دقیق آنها برای رسانه ها به علت محدودیت ها چندان سهل نیست. علاوه بر این در عصر اطلاعات و ارتباطات، در پشت صحنه رسانه ها صاحبان قدرت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، کنترل افکار عمومی را در دست دارند و در حصار تنگ تمایلات خود محصور کرده اند. مزید بر اینها رسانه ها برای حفظ مخاطبان و منافع خود با ترویج فرهنگ توده ای، فرهنگ فاخر و والا را به حاشیه می رانند.
✍برداشت رسانه ها از واقعیات بسیار کلی و همسو با تمایلات مالکان و صاحبان و سهامداران آنهاست. درک و تصور واقعیت به گونه ای که در بستر اجتماعی خود تجربه و فهم می شوند در رسانه ها به سهولت امکان پذیر نیست.
✍برای رهایی از زندان روح رسانه ها باید سواد رسانه ای متضمن تفکر انتقادی را توسعه داد و مجاری اطلاعاتی مخاطبان و کاربران را متنوع کرد.
✍ استفاده از رسانه های متنوع و متکثر، ترویج فرهنگ گفتگو، گشت و گذار در جامعه و درک موردی پدیده ها در بستر اجتماعی آنها و مقایسه آنها با بازتاب رسانه ای همان پدیده و توجه به دیدگاههای مخالف درباره پدیده های اجتماعی و مطالعه کتاب می تواند تا حدی افراد را از کانالیزه شدن رسانه ای و گرفتار شدن در چنبره رسانه ها رهایی بخشد.(منبع:مطالعات رسانه و ارتباطات).




معاون سیاسی و شور و نشاط اجتماعی

معاون سیاسی امنیتی استاندار در جلسه هماهنگی و برنامه ریزی برای برگزاری برنامه شاد و خانوادگی بر برگزاری برنامه ها جهت افزایش شور و نشاط جامعه تأکید کرده است.
باید از جناب معاون پرسیدکه آیا ورزش و مسابقات ورزشی عاملی برای شور و نشاط جوانان و خیل عظیمی از طرفداران فوتبال به حساب می آید یا نه؟ اگر جواب مثبت باشد پس چرا در تحقق این نظر زمانی که معاونت عمرانی استانداری را بر عهده داشت اقدام نکرد؟چقدر به طرق مختلف از وی خواسته شد که با رایزنی های خود برای برطرف کردن موانع تیمداری شهرداری گام بردارد.
باور کنیم که شور و نشاط اجتماعی با یک برنامه یک یا دو ساعته که فقط تعداد محدودی می توانند از نعمات آن برخوردار شوند به دست نمی آید. فوتبال لیگ باشگاه های کشور می تواند در زمانی نزدیک به 9 ماه هزاران هوادار و تماشاگر را به ورزشگاه بکشاند و با پر کردن اوقات فراغت در افزایش شور و نشاط جتماعی نقش بسیار مؤثری بازی نماید.
شاید در نظر معاون سیاسی، امنیتی استاندار شور و نشاط معنی و مفهوم دیگری داشته باشد که ما از آن بی اطلاع هستیم.




سراب بیطرفی رسانه ها

دیرزمانی است که گردانندگان و مخاطبان رسانه ها به این نتیجه رسیده اند که بیطرفی رسانه ها سرابی بیش نیست و موضوعیت چندانی ندارد.
به مصداق ضرب المثل آش نخورده و دهان سوخته، مخاطبان نه تنها بیطرفی رسانه ها را احساس نمی کنند بلکه در مواردی باید از بیطرفی رسانه دفاع کنند.!
رقابت میلی متری رسانه ها برای جذب مخاطب، آنان را به سوی حرفه ای بودن سوق می دهد که تضمینی برای راز بقا و تداوم حیات آنان محسوب می شود.
هر چند حرفه ای بودن مستلزم کاربست معیارهای متعددی است با این حال اصولی همچون دقت، سرعت، صحت و اصل بیطرفی در تولید و انتشار اطلاعات در رسانه ها بیش از سایر معیارها خودنمایی می کند.
بیطرف بودن به معنی تعلیق و خنثی سازی هر گونه موضع گیری اصحاب رسانه در مواجهه با اطلاعات و اخبار جامعه و بویژه مسائل چالش برانگیز بوده و البته عملا ناشدنی است.
کنش گری رسانه ها بیانگر آن است که تعلیق دلبستگی ها و علایق و رعایت بیطرفی ارتباط سازان جمعی بهنگام بازتاب اخبار رویدادها، به سهولت امکان پذیر نیست. بویژه اینکه بیطرفی امری نسبی است و در مقایسه با وضعیتی خاص معنا و مفهوم می یابد.
با رنگ باختن بیطرفی رسانه ها و نسبی بودن استقلال رسانه ها، دیر زمانی است که نظریه پرداران برای رهایی از این تناقض، بر رعایت انصاف در تولید و انتشار اطلاعات تاکید می کنند.
در عصر فناوری اطلاعات، رسانه ها به منزله فضای سیاست و حلقه اتصال شهروندان عمل می کنند. در این چارچوب، طیفی از نقش های متناقض در رسانه ها ظهور و بروز یافته است. از یک سو رسانه ها محلی برای ارایه آموزش شهروندی، تفریحات و سرگرمی و اطلاعات و اخبار و از سوی دیگر به مکانی برای افشاگری و اغواگری سیاسی و دستکاری در افکار عمومی تبدیل شده اند.
وحدت ملی و یکپارچگی جامعه مستلزم رعایت انصاف در رسانه هاست. انصاف یعنی پرهیز از تبعیض و رعایت مساوات در رسانه، انصاف به معنی اقرار و مهر تاییدی بر حقوق شهروندان و ادای آنهاست. این اصل چنین به ذهن متبادر می کند که هر چه را برای خود می خواهیم برای دیگران نیز بخواهیم و برعکس.
در میان معیارهای حرفه ای بودن رسانه ها هیچ کدام همتراز رعایت انصاف در تولید و انتشار اطلاعات و اخبار نیست و مهر تاییدی بر اخلاق رسانه ای و دور کردن جامعه از پرتگاهها و عبور از بزنگاههای چالش برانگیز است.
)منبع:مطالعات رسانه و ارتباطات).




نمرده عزا نگیرید

به دنبال استاندار اردبیل که در سال 97 وعده ایجاد 20 هزار شغل را داده بود امسال نیز رئیس سازمان جهاد کشاورزی تحقق 10 هزار شغل در بخش کشاورزی استان را داده است.
کسی نمی گوید شدنی نیست حتما خبرهائی است که چنین ادعائی می شود ولی امیدواریم که این وعده نیز به سرنوشت قول استاندار دچار نشود و حداقل امسال این یکی به طور کامل محقق شود.
آدم بخیل و حسودی که نیستیم و به این هم معتقدیم که نباید نمرده عزا گرفت و پیش از مرگ واویلا کرد ولی از این قبیل وعده مسئولین آنقدر ناامید شده ایم که ناخودآگاه حساسیت نشان می دهیم. مگاپروژه های خدابخش ضریب بی اعتمادی به چنین وعده ها را در ما افزایش داده است. امیدواریم که جهادکشاورزی تا پایان سال به ثمر رسیدن این وعده را شفاف اطلاع رسانی نماید.




دنیای اردبیل

وقتی اولین نشریه ورزشی استان به نام ورزش اردبیل را منتشر کردیم هدفی جز خدمت به ورزش استان نداشتیم.
تزدیک به 40 سال در کنار ورزش بودن و نوشتن از نقاط ضعف و مثبت آن، دنیایی از خاطرات خوب و بد را برای ما رقم زده است. علی رغم همه ناملایمات و مشکلات دل کندن از ورزشو قلم زدن در آن عرصه برای ما بییار تلخ و غیر قابل تحمل است. هرچند برخی ها تلاش کردند و با جوسازی ها و دروغ پراکنی ها و حرمت شکنی ها خواستند که ما را از هدفی که انتخاب کرده ایم باز دارند نتوانستند موفق بشوند. زیر لوای اسم های ساختگی و جعلی نوشتند و با ادعای تقوی و پرهیزکاری بر طبل نامردی کوبیدند ولی به هدفی که در نظر داشتند نتوانستند دست پیدا کنند.
بعد از راه اندازی پایگاه خبری ناظر ورزش و مشکلاتی که بر سر انتشار نشریه بود با درخواست از وزارت ارشاد ، وضعیت نشریه را از چاپی به الکتورونیکی تغییر دادیم . حفظ استقلال نشریه و گدایی نکردن برای یک آگهی و برپا کردن بساط تهدید و باج گیری از مهم ترین علل تبدیل وضعیت نشریه بود.
در ادامه زمینه انتشار نشریه را از ورزشی به فرهنگی، ورزشی تغییر دادیم و بنابر این با توجه به زمینه لازم بود که اسم نشریه نیز با زمینه انتشار همخوانی داشته باشد که با موفقیت معاونت مطبوعاتی و هیأت نظارت بر مطبوعات نام نشریه الکترونیکی ورزش اردبیل به دنیار اردبیل تغییر پیدا کرد.
نشریات چاپی در شرایط فعلی با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می کنند که گرانی کاغذ و زینگ از مهمترین آن به شمار می رود. افزایش کمی نشریات و ورود غریبه ها به دنیای مطبوعات فضای آن در سطح استان را تاریک و در بسیاری از موارد غیر قابل تحمل کرده است.
نشریات الکترونیکی مجوز دار و پایگاه های خبری می توانند تاحدودی عوارض ناشی از عدم تحرک نشریات چاپی را برطرف کرده و نیاز خبری و تحلیلی مخاطبان را برآورده نمایند به شرط آن که صداقت ، راستی و درستی را در دستور کار قرار داده و انجام وظیفه را با هیچ چیز دیگر مورد معامله قرار ندهند.
بعد از تغییر نام و زمینه انتشار نشریه، همچنان تلاش ها بر این استوار خواهد بود که در همه نوشته ها و اقداماتن خود، خداوند را ناظر بر اعمال و رفتار خود احساس بکنیم . از بیان واقعیت ها و اصرار بر اجرای قانون و مقررات ترسی از هوچیگیری و کج رفتاری ها نداشته باشیم و در نهایت به عهدی که با خدای خود بسته ایم پایبند بوده و خود را در دام زد و بند ها و کارن هدیه ها و معاولات پشت پرده اسیر ننمائیم و در یک کلام قلم فروشی نکنیم.
بار خدایا
هنگامی که ثروتم دادی ، خوشبختی ام را نگیر
هنگامی که توانایی ام دادی ، عقلم را نگیر
هنگامی که مقامم دادی ، عفوام را نگیر
هنگامی که تندرستی ام دادی ، ایمانم را نگیر
و هنگامی که فراموشت کردم فراموشم مکن