1

الغدیر در لیگ دسته دوم فوتسال/درود بر بهرادی ها

دو تیم شهید کیان پارس آباد و الغدیر اردبیل کل سرمایه فوتسال استان هستند که در فصل جاری و در رقابت های لیگ دسته دوم باشگاه های کشور باید از حیثیت فوتسال منطقه دفاع بکنند.
تیم شهید کیان پارس آباد که در فصل گذشته نیز در رقابت های لیگ دسته دوم حضور داشت امسال در گروه اول رقابت ها به همراه تیم های شهید سرخه ای ری،عقاب لنگرود، اروم آلیاژ ارومیه، قایقران تکاب و الغدیر اردبیل قرار گرفته است. تجربه دومین سال حضور در لیگ دسته دوم می تواند جای امیدواری بیشتری برای این تیم در ادامه رقابت ها داشته باشد.
تیم الغدیر اردبیل نیز می تواند حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد. مسئولیت کادر فنی این تیم بر عهده حسین رحیمی است. مربی نام آشنایی که یکی از تاثیر گذارترین افراد در فوتسال منطقه است. عشق به فوتسال و تعصب او به این رشته ورزشی امکان حضور الغدیر در لیگ دسته دوم را با برخورداری از کم ترین امکانات فراهم ساخته است.
نداری و دست و پنجه نرم کردن با انواع مشکلات آفت بزرگی برای تیم های ورزشی حاضر در رقابت های مختلف ورزشی است. الغدیر نیز جدای از این بحث نبوده و نیست. اگر مسئولین می خواهند که اردبیل در فوتسال به جایگاه مطلوبی دست پیدا بکند باید به هر طریقی که امکان پذیر بوده باشد الغدیر و دست اندرکاران آن را مورد حمایت قرار بدهند.
اگر عوامل الغدیر تا حدودی از بابت مشکلات مالی و سخت افزاری خیال راحتی داشته باشند می توانند با تمرکز بیشتر بر روی مسائل فنی در کسب نتیجه مطلوب موفق عمل نمایند.
الغدیر مجموعه ای از جوانان عاشق فوتسال را در اختیار دارد. در توانایی و قدرت مدیریت آنها کوچک ترین تردیدی نیست و چنانچه آنها در جلب مشارکت و حمایت علاقه مندان و مسئولین ورزش و استان به خوبی عمل نمایند می توانند برای صعود از گروه و دفاع همه جانبه از فوتسال این منطقه موفق عمل نمایند.
درود بر بهرادی ها
این که الغدیر چگونه مجوز حضور در لیگ دسته دوم را به دست آورده است خود جای سوال دارد. الغدیر با محبت بی پایان مدیر عامل بهراد به این مهم دست پیدا کرده است. بعد از این که هیات مدیره بهراد تصمیم گرفتندکه امسال در فوتسال و در لیگ دسته دوم تیم داری نکنند با بزرگواری تمام امتیاز تیم را در اختیار الغدیر قراردادند تا آنها فرصت حضور و رقابت در لیگ دسته دوم باشگاه های کشور را به دست آورند.
وقتی یک مجموعه ورزشی در روزگاری که مدعیان مالکیت بر ورزش استان سرنوشت آن را با حداقل ها معامله می کنند از مبلغ قابل توجهی چشم پوشی می کنند،عملی ستودنی و به یادماندنی انجام می دهند.
مسئولین باشگاه بهراد نشان دادند که طرفداری از ورزش و علاقه مند بودن به فوتسال و رشد آن باید در عمل چهره خود را نشان بدهد. بهرادی ها با این کار کلاس آموزشی خوبی برای عده ای از مدعیان توخالی تشکیل دادند.
بهراد یک مجموعه منسجم و قابل اعتماداز بعد مدیریتی است. عدم فعالیت آنها در فوتسال ضربه بزرگی به فوتسال منطقه می تواند محسوب شود. امید است همانطوری که وعده داده اند در فصل آینده این مجموعه را مصمم تر و بابرنامه تر در سطح برتر لیگ فوتسال ببینیم.
به هر حال امیدواریم مسئولین شهرستان به موقع برای مساعدت به تیم الغدیر وارد عمل شوند و از نیت خیر دست اندرکاران تیم و باشگاه حمایت بکنند.
ناگفته پیداست اگر تیم فوتسال العدیر هرچند محدود مورد عنایت قرار بگیرد می توان امیدوار شد که جمع دیگری نیز دل و جرئت حضور در صحنه فوتسال را پیدا بکنند. شاید به این ترتیب بتوان برای فوتسال استان روزهای آفتابی در آینده پیش بینی شود.




از سرگردانی اسپانسر تا اعلام آمادگی پارس آباد و مشگین شهر و بلاتکلیفی شهرداری

اوضاع فوتبال استان بدجوری آشفته است. هرگوشه ای از آن را که بنگری با مشکل و مساله ای مواجه می شوی. لیگ به اصطلاح برتر آن که داستان خود را دارد . درگیری ها و حمله به داور گویا به امر مباحی تبدیل شده است. چرا که علی رغم گذشت روزها از بروز چنین حوادثی تا به حال هیات فوتبال استان و کمیته انضباطی آن اعلام موضع نکرده است.
با نزدیک شدن به روزهای آغاز دور دوم رقابت های دسته سوم باشگاه های ایران شایعات مختلفی در سطح استان مطرح است. وجود شایعه در ارتباط با موضوعی در سطح جامعه بیانگر خیلی از چیزهاست. رواج شایعه بیشتر موقعی اوج می گیرد که موضوعی برای مردم اهمیت داشته باشد و اطلاعات دقیق و کافی در اختیار افکار عمومی قرار نگیرد. چنین است چگونگی حضور تیم شهرداری در مرحله دوم رقابت ها که هر روز در جامعه شایعه ای رواج پیدا می کند و از مسئولین شهرداری گرفته تا فوتبال و ورزش استان نیز کسی نیست که مردانه قدم پیش بگذارد و حقایق را بازگو کرده و از گسترش شایعات در جامعه جلوگیری بکند.
موضوع اسپانسر
این روزها در ارتباط با اعلام آمادگی یک حامی مالی برای تحت پوشش قرار دادن یک تیم از استان حرف هایی مطرح است. می گویند به دلایلی خاص برخی ها که دستی در آتش دارند برای رسیدن به هدف مدتی او را سر دوانده اند و سرگردان کرده اند. اگر شایعاتی که مطرح است روزی رنگ واقعیت به خود بگیرد اسباب شرمندگی کسانی را که در لباس دوست به فوتبال اردبیل خیانت می کنند، فراهم خواهد کرد.
می گویند از پارس آباد خبر می رسد که اظهار امیدواری می کنند برای دور دوم رقابت های دسته سوم امتیاز بگیرند و یا بخرند،مشگین شهری ها امیدوارند که در دور دوم فرجی حاصل شود و آنها بتوانند ساوالان یوردوم را در مسابقات ببینند و اردبیلی ها نیز همچنان چشم به راهند که شهرداری به بچه سرراهی فوتبال اردبیل در این هوای سرد و کشنده نگاه مهربانانه به اندازد و چاره ای برای ادامه حیات آن بیندیشد.
راستی چه کسانی در سرگردانی اسپانسر مقصر بوده اند؟پارس آباد و مشگین شهر از چه کانالی برای برخورداری از نعمت سهمیه در دور دوم امیدوار شده اند؟ تصمیم گیری در مورد سرنوشت شهرداری چرا به روزهای پایانی مهلت نقل و انتقال کشیده شده است؟ در این قضایا آیا در پشت پرده دستانی بوده که یکی به میخ و یکی به نعل زده و از موضع دلسوزی برای فوتبال اهداف دیگری را پیگیری نموده اند؟
امید است شایعاتی که در این ارتباط مطرح است واقعیت نداشته باشد.چرا که اگر روزی به طریقی پرده از برخی از اقدامات برداشته شود عاملان حرکت تفرقه آمیز چه حرفی برای گفتن خواهند داست؟
سرنوشت شهرداری
عدم تصمیم گیری به موقع توسط شهردار در مورد تیم فوتبال شهرداری رواج شایعه را قوت بخشیده است. عده ای که در ظاهر سنگ فوتبال را به سینه می زنند گویا در باطن علاقه مندند تا شهرداری از تیم داری انصراف بدهد و آنها فرصت میدان دادن به دوستان و حامیان خود را فراهم بکنند و بدین ترتیب برای روز سرنوشت هواداران مطمئنی را در آستین داشته باشند.
شهردار باید تکلیف خود و مجموعه تحت مدیریت اش را با فوتبال و تیم شهرداری روشن بکند. زمان را از دست ندهد و اعلام تصمیم قطعی را به روزهای آخر موکول ننماید.
شهردار را آدمی دور اندیش ،رئوف،ورزشی و علاقه مند به قشر جوان و آینده ساز می شناسیم. در عجبیم که وی با این همه ویژگی های منحصر به فرد چرا در دو سال گذشته با فوتبال و تیم شهرداری برخورد مناسب نداشته است.
جوانان شهر اردبیل ،لطف الهیان را دوست دارند و اوج محبت و علاقه را در جریان استیضاح و انتخاب دوباره وی نشان داده اند و حالا نوبت وی است که به یکی از درخواست های آنها مبنی بر حمایت از تیم شهرداری جواب مثبت بدهد.
شهردار نباید به فرصت طلبان فرصت بدهد تا بتوانند در لباس دوست جوانان اردبیل را از نعمت داشتن تیم فوتبال در دور دوم رقابت های لیگ دسته سوم محروم بکنند و با نقش بازی کردن ضمن دلسرد کردن شهردار برای حمایت از تیم،زمینه انتقال امتیاز ان از اردبیل را فراهم بکنند.
لطف الهیان و مشاوران ورزشی و دوستان اش باید بدانند که جوانان اردبیل از آنها انتظار محبت و حمایت دارند و چنانچه تصمیمی بر خلاف رای و نظر آنها بگیرند تا ابد کم لطفی و بی توجهی آنها را فراموش نخواهند کرد.




روند صعودى پرسپولیس برانکو همچنان ادامه دارد تا کى و تا کجا؟

بجز هفته‌های کوتاه پایانی لیگ چهاردهم، برانکو تا قبل از این فصل ۴ نیم فصل کامل سرمربی پرسپولیس بود. مقاطعی که در تمام آن‌ها، تیم او نسبت به گذشته پیشرفت می‌کرد. با نتایج فوق العاده فصل قبل، به نظر نمی‌رسید دیگر پیشرفتی برای تیم برانکو وجود داشته باشد اما آن‌ها با برد در بازی عقب افتاده با صنعت نفت در پنجمین نیم فصل هم می‌توانند مسیر صعودی‌شان را ادامه دهند.
نیم فصل اول لیگ پانزدهم، پرسپولیس برانکو فقط ۲۵ امتیاز گرفت و تیم رده چهارم جدول بود. نیم فصل دوم، آن‌ها با پیشرفت ۷ امتیازی، ۳۲ امتیاز کسب کردند و تفاضل مثبت ۱۱ را داشتند. نیم فصل اول لیگ شانزدهم، پرسپولیس باز هم ۳۲ امتیاز گرفت اما با تفاضل مثبت ۱۳ توانست قدم کوچکی رو به جلو بردارد. نیم فصل دوم، آن‌ها ۳۴ امتیاز کسب کردند و باز هم، عملکردی بهتر از قبل داشتند.
این فصل پرسپولیس با ۳۳ امتیاز از ۱۴ بازی، کارنامه‌ای فوق العاده داشته و با مساوی مقابل صنعت نفت، دقیقا امتیاز و تفاضلی مشابه نیم فصل دوم لیگ شانزدهم خواهد داشت. در صورتی که پرسپولیس بتواند در آزادی، صنعت نفت را شکست دهد ۳۶ امتیازی می‌شود و علاوه بر بهترین قهرمانی نیم فصل لیگ برتر، برای پنجمین مقطع روند صعودی‌اش را ادامه می‌دهد. روندی که در سومین فصل، هنوز توقف ناپذیر به نظر می‌رسد.




شمشیر بازی اردبیل به دنبال سهمیه آسیایی

هادی صباغی/ /این روزها تمامی فدراسیون ها و هیئت های ورزشی استانها آخرین تلاشهای خود را برای کسب سهمیه عضویت در تیمها  رشته های مختلف ورزش کشورمان جهت حضور در بازیهای آسیایی 2018 جاکارتا انجام می دهند. ورزش استان اردبیل هم از حدود یک سال قبل، با تشکیل کمیته بازیهای آسیایی، سعی نمود تا ورزشکاران و مربیان صاحب شانس برای حضور در این مسابقات را در زیر چتر حمایتی خود قرار داده و ضمن کاهش مشکلات بدنی و تمرینی و پزشکی آنان، زمینه تعالی و پیشرفت آنان را مهیا نماید.
شمشیربازی اردبیل هم به عنوان یکی از سه هیئت برتر ورزش استان، پروسه کاری خود را با معرفی 4 ورزشکار و یک مربی ملی پوش آغاز و سعی نمود تا به مرور زمان، این ورزشکاران را در معرض مسابقات و تمرینات مستمر، به سمت تیمهای ملی کشور هدایت نماید. اما روند کار به مرور نشان داد امیررضا کنعانی در بین این نفرات بیشترین شانس را برای قرار گرفتن در میان گزینه های نهایی دارد و البته این امر از شایستگی سایر گزینه ها برای حضور کم نمی کرد. اما شرایط سنی سایر گزینه ها که اکثرا جوان بودند و وضعیت کنعانی، نشان داد سایر گزینه ها خود را برای بازیهای آسیایی آینده باید مهیا کنند.
کنعانی که از سال 87 فعالیت خود را در شمشیربازی استان آغاز کرده بود، به مرور با پشت کار و تلاش کم نظیر و زیر نظر یک مربی علاقمند، فنی و صاحب سبک بنام صادق آرامش اصل، توانست پله ها ترقی را پشت سر هم طی نموده و با کسب مقامهای متعدد در رده سنی نوجوانان و جوانان، نهایتا در سال 94 با قدرت بر اریکه قهرمانی کشور در مسابقات بزرگسالان (ارومیه) تکیه زد و نشان داد حریفی قدرتمند و سخت برای اپه ایست های مدعی کشور است.
فیزیک بدنی منحصر به فرد، توان فنی بالا، علاقه شدید، حمایت خانواده، هیئت و اداره کل ورزش و جوانان، باعث شد تا کنعانی امروز به عنوان یکی از شاخص ترین ورزشکاران استان، نام و پرچم ورزش استان را در ورزش کشور بیش از پیش بالا ببرد.
کنعانی اکنون در جمع 5 بازیکن دارای شانس برای حضور در تیم ملی اپه کشورمان برای حضور در بازیهای آسیایی جاکارتاست. از این 5 نفر 3 یا 4 نفر نهایی خواهند شد. کنعانی در مسابقات انتخابی با بازیهای زیبا و قدرتمندانه خود نشان داد تمام تلاش خود را برای کسب سهمیه بکار گرفته است و انتخاب وی برای حضور در مسابقات جهانی میلان ایتالیا و صعود فوق العاده وی در دور مقدماتی به عنوان بازیکن 19 در میان نزدیک به 240 شمشیربازی دنیا آن هم در اولین حضور جهانی، نشان داد کنعانی برای رسیدن به هدف خود، با کسی تعارف ندارد.
تمرینات منظم و نظارت مربی اش از سویی و حمایت و نظارت مستمر مسئولین هیئت و اداره کل و بخصوص شخص دکتر بهتاج بر روند تمرینات و آمادگی این شمشیربازی با آتیه و حمایت مالی و امکاناتی، امیدها را برای موفقیت کنعانی بیش از پیش کرده است.
شمشیربازی اردبیل پس از پروسه ای ده ساله و کسب عناوین و موفقیت های فوق العاده کشوری و آسیایی، اکنون در آستانه یک موفقیت بزرگ قرار دارد. کسب سهمیه بازیهای آسیایی جاکارتا، یک آرزو برای شمشیربازی و ورزش استان است و همه عوامل هیئت و ورزش استان در تلاش برای تحقق آن هستند. خود امیررضا هم تمام تلاش و همت خود را بکار برده است. مربی تلاشگرش هم در این میان شب و روز پای کار است. یک اتفاق خوب، یک تلاش مضاعف و یک همت دیگر، می تواند این پروسه را نهایی کند. شاید مسابقات قهرمانی کشور بزرگسالان که قرار است دیماه برگزار شود، مهمترین ایستگاه برای او باشد. کسب مقام قهرمانی کشور و یا حضور در روی سکو، بلیط امیررضا برای جاکارتا را «اُکی» خواهد کرد. ان شاالله




فضول باشی ورزش و توسعه پایدار فوتبال

فضول باشی ورزش اردبیل مدت ها بود که پیداش نبود.کم تر به ما سر می زد. دوست ندارد که در مورد ورزش صحبت بکند. معتقد است هر چقدر در فضای موجود عطای ورزش و پرداختن به مسایل آن به لقایش بخشیده شود به نفع آدمی است.
متاسفانه دیوار ورزش کوتاه تر از آن است که فکرش را بتوان کرد. دست اندر کارانش اگر زحمت بکشند و کار مثبت انجام بدهند ولی اقدامات آنها مطابق با میل و خواسته برخی ها نشود کارشان خیانت تلقی می شود. اگر به خواست آنهایی که مدعی مالکیت بر ورزش هستند تن ندهی و بخواهی خودت باشی و استقلال ات را حفظ کنی چنان حاشیه ای ایجاد می کنند و دیوار های حرمت و مردانگی را به هم می ریزند که با هیچ معیاری نمی تواند قابل اندازه گیری باشد.
فضول باشی را در حال خرید دیدم. به من گفت چشم دوستداران فوتبال استان روشن،خدا را شکر که فوتبال ما به توسعه پایدار دست یافته است.
گفتم باز چه شده؟مگر توسعه و رسیدن به قله توسعه پایدار کار بدی است که از اعلام آن ناراحت می شوی . چشم حسودان و کم ظرفیت ها و دشمنان فوتبال استان کور شود که چشم دیدن موفقیت ها را ندارند.
فضول باشی در حالی که به دوردست ها خیره شده بود، افزود:توسعه پایدار چه مفهومی دارد؟در ورزش و فوتبال ،توسعه پایدار را چگونه تعریف می کنند؟حرف زدن خیلی آسان است و مالیاتی بر آن در نظر گرفته نمی شود. آیا غیر از این است که توسعه پایدار در هر بخشی باید رشد اقتصادی و رونق اقتصادی را به دنبال داشته باشد پس فوتبال استان در این ارتباط چه نقشی می تواند داشته باشد؟
ادامه داد: اساس توسعه پایدار مبتنی بر برنامه ریزی بلند مدت است. برنامه ریزی در فوتبال ما از چه جایگاهی برخوردار است . اهدافی که رسیدن به آنها مورد تاکید قرار گرفته کدام ها هستند و آیا پیش بینی های به عمل آمده برای ۱۰ سال آینده در اختیار افکار عمومی قرار گرفته و به موقع اطلاع رسانی انجام پذیرفته است؟
گفتم فضول باشی اطلاعات خود را در ارتباط با مدیریت به روز کرده ای و برای من کلاس توسعه برپا کرده ای. حق داری وقتی در جامعه ما کسانی فوق دیپلم نشده مهندس نامیده می شوند و کارشناسی ارشد قبول نشده عنوان دکتری را یدک می کشند پرداختن شما به درس توسعه نیز دور از انتظار نیست.
فضول باشی سخنم را قطع کرد و گفت: حاشیه نرو و گوش بکن. ببین هسته اصلی توسعه فوتبال در یک منطقه باشگاه ها هستند. آیا در استان باشگاه ها به معنی اخص رشد کرده و فعال هستند؟توسعه پایدار فوتبال بدون برخورداری از هسته اصلی آن آیا امکان پذیر می تواند باشد؟
و باز گفت:باید قبول کرد که بخش اعظمی از عدم توسعه یافتگی فوتبال اردبیل به بی بهره بودن این منطقه از حمایت کننده های مالی است. وقتی فوتبال و ورزش اردبیل از این پارامتر مهم بی نصیب است چگونه می توان ادعای توسعه پایدار را داشت؟
به فضول باشی گفتم:هر وقت که به حرف ها و سخنان تو پرداخته ام ضرر و زیان اش را بیش از بیش تحمل کرده ام ولی این حرف های تو منطقی و علمی است و حیف است که نسبت به انعکاس آن اقدام نکنم. ایرادی هم نخواهد داشت که سینه چاکان توسعه پایدار فوتبال استان بیایند و دشنام بدهند و حکم غیر ورزشی بودن ما را صادر بکنند . آن هم حکم قطعی و بدون برخورداری از حق اعتراض.
فضول باشی در حالی که آب دهانش را فرو می برد گفت:هوا سرد است به این نکته هم اشاره کنم و دیگر بیش از این تو را سر پا نگاه ندارم. با رشد اجتماعی که در آن نیازهای همه افراد بر آورده شده باشد توسعه پایدار به دست می آید. آیا فوتبال بیمار،درمانده و بی در و پیکر ما می تواند در قالب تعریف فوق قرار بگیرد؟
به فضول باشی گفتم:گوته می گوید اندیشیدن آسان و عمل کردن دشوار است. عمل کردن مطابق اندیشه های خود دشوارترین کاری است که در جهان یافت می شود.
امیدواریم آنهایی که مدعی توسعه پایدار فوتبال استان هستند و در این ارتباط به خوبی حرف می زنند در عمل نیز بتوانند این ادعا را به اثبات برسانند که نهایت آرزوی ما می باشد.




نشریات ورزشی و رکورد شکنی مرادی

وقتی سهراب مرادی دلاور مرد ایران زمین سه مدال طلای خوش رنگ را از مسابقات جهانی آمریکا کسب کرد دوست داران واقعی ورزش خوشحال شدند و به غیرت و تعصب و دلاوری این مرد اصفهانی درود فرستادند.
شکستن رکورد وزن۹۴ کیلوگرم بعد از ۱۷ سال افتخار بزرگی بود که توسط این جوان با غیرت نصیب ورزش ایران اسلامی شد. افتخاری که سهراب برای ایران اسلامی کسب کرد برای همیشه در تاریخ وزنه برداری جهان ماندنی شد. برخورد نشریات و روزنامه های ورزشی کشور با این موفقیت جای سوال بسیاری می تواند داشته باشد.
بررسی روزنامه های ورزشی۱۴ آذر ماه نشان می دهد که به جز یک روزنامه که این موفقیت را زینت بخش صفحه اول خود کرده بقیه در صفحات اول و تیتر اصلی جایی برای سکوی اول وزنه برداری جهان در نظر گرفته نبودند.
واقعا جای تاسف دارد که مدعیان روزنامه نگاری ورزشی و مدافعان جایگاه ها و موقعیت ها و پرچم داران تحول در علوم ارتباطات فقط شعار می دهند و در عمل ماهیت واقعی خود مبنی بر سوار شدن بر موج احساسات مخاطبان را به نمایش می گذارند.
وقتی بعضی از اساتید روزنامه نگاری و دل سوزان ورزش در مورد نشریات زرد تدکر می دهند و گسترده شدن دایره فعالیت آنها را آفتی برای ورزس و پیشرفت و توسعه آن قلمداد می کنند به طرق مختلف مورد بی مهری قرار گرفته و حضرات برای متوقف کردن افشاگری های آنها از هر روشی استفاده می کنند.
زرد بودن نشریه که شاخ و دم لازم ندارد. وقتی در نشریه ای خبر میزان آمادگی یک فوتبالیست و یا احتمال برگشتن بازیکنی به یک تیم و یا آرایش موی یک جوان پا به توپ تازه به دوران رسیده به خبر رکورد شکنی یک وزنه بردار و قهرمان ملی ترجیح داده می شود آیا نباید در صداقت و احساس مسئولیت مدعیان روزنامه نگاری سالم و پیش قراولان اصلاح ورزش کشور شک کرد؟
وقتی در یک نشریه ،سودآوری اولین و آخرین هدف باشد و زمانی که برای یک نشریه مقاصد اقتصادی در اولویت اهداف قرار بگیرد باید انتظار رفتارهای چندگانه و حرکت های سوال برانگیز را داست.
روزنامه نگاری زرد همواره تلاشش را بر این استوار می سازد که با تکیه بر احساسات زود گذر و تب دار به داستان سرایی بپردازد و با استفاده از تاکتیک های خاص از جمله بزرگ نمایی و شایعه و …. احساسات عوام و مخاطبان را برانگیزد و به آن چه می خواهد دست پیدا نماید.
روزنامه نگاری زرد همه چیز را فدای مقاصد اجتماعی می کند. منافع ورزش ،حق ورزشکاران،حقوق مربیان و خلاصه واقعیت های موجود در ورزش در پای اهداف مغرضانه و شخصی و سودآوری قربانی می شوند و از همه ی این ها تاسف آور رفتارهای طلب کارانه ی مروجین روزنامه نگاری زرد هستند که حرف و عمل آنها در یک مسیر قرار نگرفته و خبر رنگ موی یک بازیکن دست چندم فوتبال بر خبر کسب سه مدال طلای خوش رنگ و رکورد شکنی در دنیای وزنه برداری ترجیح داده می شود.




سه بار، سه چراغ قرمز

کیانوش رستمی در یکضرب ۱۷۴ کیلو زد. باورتان می‌شود اگر برای دوضرب، ۱۰ کیلو روی همین وزنه می‌گذاشت، معادل مدال برنز مجموع بود؟!

کیانوش با ۲۱۲ شروع کرد: نتوانست و نتوانست و نتوانست. آهن آلات روی سرمان آوار شدند.کیانوش مدال هایش را به ایتالیا و لهستان تقدیم کرد.

 وی برای استارت لیست ۳۸۰ اعلام کرده بود و با توجه به وزنه خوبی که در یکضرب زد، طبق قوانین حتی می‌توانست با ۱۸۶ کیلو شروع کند. حتی با دمپایی هم برایش مقدور بود ۱۹۰ را مهار کند، نقره را مسجل و در دو حرکت بعدی به جنگ شیلی برود.

به رغم مصدومیت با ۲۱۲ شروع کرد. آخر چرا؟! دو مدال جهانی در دوضرب و مجموع، به همین سادگی دود شد. چرا دلمان برای خودمان نمی‌سوزد؟رستمی شاید از عهده شیلی بر نمی‌آمد اما حتی با بشکن می‌توانست چنگ بزند به نقره و برنز .نمره‌ای منفی در کارنامه خودش. علامت سوال مقابل سرمربی تیم ملی که یا اختیار نفرش را نداشته یا اگر داشته، تصمیم اشتباه گرفته است.

همچنین رییس فدراسیون منفعل که فقط با کت و شلوار، خود را در دیدرس دوربین پخش زنده می‌گذارد.

آنتونیو پیتزولاتو حتی در حد حریف تمرینی کیانوش هم نیست اما روی سکوی سوم دنیا ایستاد. درست مثل المپیک که بهداد به زغم داوران سه بار از پس ۲۴۵ برنیامد اما اگر حتی با ۲۳۳ شروع می‌کرد، نقره و برنزش قطعی بود.




وظیفه خطیر کمیته فرهنگی هیات فوتبال استان

در فضای مجازی خبری مبنی بر انتصاب علی نور علی پور مدیر دفتر خبرگزاری تسنیم اردبیل به عنوان مسؤول کمیته فرهنگی هیات فوتبال استان پخش شد.
انتصاب یک چهره موجه رسانه ای به مسؤولیت کمیته فرهنگی هیات استان می تواند امیدواری های زیادی را در بین کسانی که هم با فوتبال آشنایی دارند و هم ناهنجاری های موجود در آن را می شناسند ، ایجاد بکند.
نور علی پور یک چهره فعال رسانه ای است و مسلما حضور وی در راس کمیته ای که می تواند روند فوتبال و جو حاکم بر آن را تغییر داده و در مسیری درست و اصولی قرار بدهد نعمت بزرگی به حساب آید. او در جامعه رسانه ای استان چهره ای شناخته شده و مورد اعتماد است. دلیل این ادعا نیز حضور وی در شورای مرکزی خانه مطبوعات می باشد که با رای قاطع خانواده رسانه به مدت چهار سال مسؤولیت بزرگی را در قبال مطبوعاتی استان بر عهده گرفته است.  قبول مسؤولیت هم زمان با حضورش در خبرگزاری تسنیم و خانه مطبوعات در هیات فوتبال استان کار وی را بسیار سنگین می کند. اما با توجه به جوانی و توانایی اش باید امیدوار شد که وی چون خانه مطبوعات و خبرگزاری تسنیم در هیات فوتبال و کمیته فرهنگی آن نیز موفق عمل نماید.
نور علی پور می تواند در کم ترین زمان ممکن با یک سری اقدامات ضروری و مورد نیاز، تحولی در فضای فرهنگی فوتبال بیمار و زوار در رفته ما ایجاد بکند و با شناختی که وجود دارد امید است که وی برای کمیته فرهنگی فوتبال وقت کافی اختصاص بدهد و در کم ترین زمان ممکن اثرات مثبت  و قابل توجه این انتخاب چهره خود را نشان بدهد.
فرا جناحی عمل کردن دست اندرکاران هیات فوتبال استان نیز عملی پسندیده ، قابل توجه و در خور ستایش است. در روزگاری که انحصار طلبی ها ، تندروی ها و جانبداری های کورکورانه غوغا می کند و عده ای جز خود و دوستان و اطرافیان را لایق نفس کشیدن نمی دانند مشاهده چنین اقداماتی امیدوار کننده است.
باید پذیرفت که در حال حاضر مشکل ورزش ما مسائل فرهنگی است. اگر توسعه صحیح و همه جانبه ورزش و بخصوص فوتبال مورد نظر مسؤولین و دست اندرکاران مربوطه باشد باید برای اجرا و ارتقای مسائل فرهنگی با اقدامی همه جانبه برنامه ریزی های صحیح انجام بپذیرد.
در فوتبال استان نیز اگر دوست داریم که مسائل فرهنگی و توجه به آن در اولویت قرار بگیرد بدون شک لازم است نور علی پور طرحی نو در کمیته فرهنگی هیات فوتبال دراندازد و برای موفقیت در مسؤولیتی که بر عهده گرفته است از تمام ظرفیت های موجود نهایت بهره گیری را بکند.
فوتبال ما در شرایطی که با آن دست به گریبان می باشد اگر از نظر فرهنگی ترمیم نشود و به آن توجه خاصی نشود و اقدام جهادی برای ر فع موانع انجام نپذیرد با گذشت زمان این رشته زیبا و دوست داشتنی و پرطرفدار دچار آسیب های فراوان خواهد شد. فوتبال بدون فرهنگ مانند بدن ضعیفی است که می تواند هر میکروبی را جذب بکند و ناگفته پیداست برای ایمن کردن آن در برابر بیماری ها اولویت دادن به فرهنگ ضروری است.
ارتقای سطح فنی فوتبال بدون ارتقای فرهنگ میسر نیست و همه این مواردی که به اختصار به آن ها اشاره شد اهمیت مسؤولیت نور علی پور را نشان می دهد و این که او می تواند با اقدامات به موقع و سنجیده و حساب شده اش نامی نیک در فوتبال منطقه به یادگار بگذارد.
امید است نور علی پور برنامه های خود را برای حل مشکلات فرهنگی فوتبال اعلام بکند و با این کار امیدواری در نزد دوستداران این رشته را افزایش بدهد . اقدام در راستای حل مشکلات فرهنگی فوتبال و آسیب شناسی آن ها ، هدایت رفتاری و عملی بازیکنان، مربیان و دست اندرکاران، همکاری با عوامل انتظامی و رسانه ها و آماده سازی فضای مربوط به فوتبال و ورزشگاه ها از جمله اقداماتی است که  می توانند در اولویت برنامه های نور علی پور قرار بگیرند.
به هر حال برای همکار رسانه ای در مسؤولیت کمیته فرهنگی هیات فوتبال استان آرزوی موفقیت می کنیم و امیدواریم که اثرات و نتایج مثبت و قابل توجه این انتصاب در آینده ای نزدیک در فوتبال استان قابل رویت باشد.ن دست و آن دست به گریبان است اگر از نظر فرهنگی ترمیم نشود و به آن توجه خاصی نشود




باز هم اما و اگر در لیگ فوتبال استان…..

دیدار دو تیم فوتبال هیر و گرمی در چارچوب رقابت های به اصطلاح لیگ برتر استان در ورزرشگاه علی دایی ناتمام ماند.

بر اساس فیلمی که از درگیری های این دیدار در فضای مجازی منتشر شده داور به طور واضح، آشکار و روشن مورد ضرب و شتم قرار گرفته و صحنه های بسیار زشت و زننده در ورزشگاه حادث شده است.

هفته گذشته مشابه صحنه های ورزشگاه علی دایی در جریان دیدار دو تیم شهرداری بیله سوار و میعاد پارس آباد نیز مشاهده شد. بعد از اتفاق بیله سوار نوشتیم و گفتیم اگر کمیته انضباطی هیات فوتبال استان قاطعانه در ارتباط با عاملان درگیری تصمیم نگیرد در ادامه رقابت ها درگیری های بیشتری را شاهد خواهیم شد . پیش بینی ما یک هفته بعد این بار در ورزشگاه علی دایی رنگ واقعیت به خود گرفت.

آیا در ساختار هیات فوتبال استان کمیته ای به نام کمیته انضباطی وجود دارد؟مسؤول این کمیته کیست؟ اگر این کمیته وجود خارجی دارد تصمیمات اتخاذ شده آن در یک سال گذشته چه بوده است؟ به چه دلیلی در ارتباط با اتفاقات هفته گذشته تاکنون اعلام رای نکرده است؟ آیا فیلمی که از بیله سوار در فضای مجازی پخش شد غیر واقعی و ساختگی بود که حضرات در مورد اتفاقات به نمایش در آمده در آن حرفی نزدند و اقدامی نکردند.

وقایع ورزشگاه علی دایی را چگونه توجیه خواهیم کرد؟ حمله هایی که به داوران صورت گرفته و ضربه های مشتی که به سوی داور این مسابقه حواله می شود آیا وافعیت ندارد ؟ نا تمام ماندن بازی نیز ساخته ذهن دشمنان هیات فوتبال استان است؟

باید پذیرفت مادامی که کارها و اقدامات در راستای رسیدن به برخی از اهداف غیر فوتبالی باشد و منافع فوتبال بر منافع شخصی ترجیح داده شود و تا آن موقعی که هدف وسیله را توجیه بکند و تا زمانی که راضی نگاه داشتن این و آن برای فرداها در نظر باشد بروز اتفاقاتی شبیه ورزشگاه های بیله سوار و علی دایی در فوتبال ما دور از ذهن نبوده و نیست.

مشتی را که داوران در ورزشگاه علی دایی و بیله سوار خوردند مشت هایی هستند که بر پیکر فوتبال استان و مسؤولین ورزش منطقه فرود آمده است. برخورد با ناهنجاری هایی که در دو هفته گذشته در فوتبال ما رخ داده است وظیفه همه کسانی است که به نوعی در ورزش استان می توانند دستی در آتش داشته باشند. این که هیات فوتبال استان به هر ترتیبی که بخواهد رفتار کند اصولی است؟ کدام ارگانی باید بر عملکرد آن نظارت داشته باشد؟ اداره کل ورزش و جوانان در این میان چه نقشی دارد؟ اگر دو پرونده یاد شده مورد بررسی قرار نگیرد و خاطیان آن به سزای اعمال خود نرسند باید در انتظار حادثه های دیگری در این رقابت ها بود.

تامین امنیت ورزشگاه

قانون صراحت دارد که اگر در یک مسابقه ورزشی کادر پزشکی و نیروی انتظامی حضور نداشته باشند ناظرین و داوران حق شروع مسابقه را ندارند. اگر فیلم بازی ها در بیله سوار و ورزشگاه علی دایی بازبینی شود اثری از مامورین نیروی انتظامی در ورزشگاه ها نیست.داوران و ناظرین بازی بر اساس چه حکم و دستور و موافقت و  تبصره ای مجوز برگزاری بازی بدون حضور نیروی انتظامی را صادر می کنند؟ می توان موارد متعددی از مصاحبه های مسؤولین فوتبال را پیدا کرد که مدعی اجرای قانون و مقررات در فوتبال شده اند آیا لزوم حضور نیروی انتظامی در رقابت ها تاکید قانون نیست که آقایان خط قرمز بر روی آن می کشند تا خاطیان در جریان رقابت ها آزادانه رفتارهای غیر اخلاقیرا به نمایش بگذارند؟

اگر اتفاق ناخوشایندی در جریان رقابت ها به وقوع پیوندد مسؤولیت آن را چه کس و یا چه کسانی بر عهده خواهند گرفت؟ عجب دل و جراتی دارند ناظرین و داوران این رقابت ها که ریسک بزرگی چون عدم حضور نیروی انتظامی را به جان می خرند و به انجام مسابقات تن می دهند.

وقوع ناهنجاری های مختلف در رقابت های لیگ به اصطلاح برتر استان جای سؤال زیادی می تواند داشته باشد. در مسابقاتی که باخت و ناکامی تاثیری در نزول تیم ها به دستجات پایین ندارد کتک خوردن داور چه مفهومی می تواند داشته باشد؟

فوتبال استان با وضعیت موجود راه به جایی نخواهد برد. نیازی به موضعگیری های نادرست در قبال کسانی که به واقعیت های فوتبال می پردازند، نیست. مسلما اگر کارها اصولی پیش برود و مسابقات در فضایی ایده آل و در چارچوب قوانین انچام پذیرد چه کسی می تواند حقایق را وارونه جلوه بدهد؟ ولی وقتی دو هفته متوالی در یک دوره از رقابت ها حاشیه حرف اول را بزند بازگویی آنها دشمنی با هیات و یا این و آن نبوده و نیست و نخواهد بود؟

 




کاه از خودتان نبود کاهدان که از خودتان بود!

‍‍ ‍
کارلوس کی روش (سرمربی تیم ملی)، آرین قاسمی (مترجم)، فلیپ (مدیر رسانه ای)، مهدی تاج (رییس فدراسیون)، محمدرضا ساکت (دبیرکل فدراسیون)، بامداد میرزایی (دوست کی روش!)، امید جمالی (مسئول امور بین الملل)، محمدحسین حمیسی (رییس حراست فدراسیون فوتبال)، علی دایی و مهدی مهدوی کیا به مراسم قرعه کشی جام جهانی 2018 رفته اند. همه نمایندگان ایران هستند، شاید از فدراسیون روسیه هم این همه نماینده در کاخ کرملین نباشد.
دایی و مهدوی کیا را فیفا دعوت کرده اما 8 نفر دیگر به خرج فدراسیون رفته اند. همین فدراسیونی که مدام از مشکلات مالی می نالد و در پرداخت قرارداد کی روش ناتوان است، 8 نفر به روسیه می فرستد که مبادا این رویداد را از دست بدهند. صندلی هم می بردید که در سالن جای بقیه را اشغال نکنید.
ترکیب 8 نفره اعزامی به کاخ کرملین دقیقا قرار است چه کاری انجام بدهند که گروهی عازم شده اند؟ روسیه گردی می خواستید یا تماشای ستاره ها جذاب بود؟
از کی روش می خواهند پاسخ رسانه های ایرانی را ندهد، خودشان هم وقتی شرایط را بحرانی می بینند سیاست سکوت پیشه می کنند. برترین فدراسیون قاره کهن در بخش الهام بخشی عجب گل کاشته است. این شیرین کاری های تان را هم صادر کنید. اروپایی ها گناه دارند؛ این کارها را بلد نیستند طفلکی ها!(منبع:ایران اسپورت پرس).