1

آیا ممکن است ……..

از رسول مکرم اسلام(ص) سوال شد:آیا ممکن است که انسان با ایمان ترسو باشد؟
حضرت فرمودند:آری
باز پرسیدند:آیا ممکن است که احیانا بخیل باشد؟
حصرت فرمودند: آری
پرسیدند:آیا ممکن است دروغگو باشد؟
حضرت فرمودند:نه
این نکته گویای آن است که انسان با ایمان ممکن است رگه های ترس و بخل در وجودش باشد، اما هرگز دروغگو نخواهد شد.
از امیر مومنان (ع) روایت شده است که انسان مزه ایمان را نمی چشد،مگر این که دروغ را ترک کند. خواه دروغ شوخی باشد و خواه جدی.
همچنین از آن حضرت نقل شده است که از دوستی با شخص دروغگو دوری کن، زیرا او همچون سراب است! دور را در نظر تو نزدیک و نزدیک را در نظر تو دور می سازد.
نباید اجازه داد که دروغ گفتن به یک عادت در بین ورزشکاران و دست اندرکاران مربوطه تبدیل شود.
صداقت رمز موففیت است. چرا باید این صفت زیبا را ترک نموده به آغوش دروغ و دروغگویی پناه ببریم؟ چرا باید برای رسیدن به اندک نیازهای دنیوی،آخرت خود را خراب کنیم و خود را در زیر نقاب پنهان کرده و به زمین و زمان بتازیم.
دروغ گفتن شایسته ورزشکاران این مرز و بوم نبوده و نیست و امید آن داریم که ریشه کن شدن این صفت مذموم و دشمنی با خداوند قادر و رحمان را در جامعه خود شاهد باشیم.




بالاخره نفهمیدیم…….

بالاخره نفهمیدیم که از جوان ها برای اداره امورورزش باید استفاده شود یا نه؟معیار های مورد نظر برای یک جوان ایده آل جهت قرار گرفتن در یک پست ورزشی چیست؟چه جوانی با چه خصوصیاتی باید به کار گرفته شود تا زمینه گلایه ها، اعتراض هاو حرف و حدیث ها فراهم نشود؟

بالاخره نفهمیدیم که ژن های خوب آیا حق نفس کشیدن دارند یا نه؟ ژن های خوب چه کسانی را شامل می شود؟ آیا فقط مختص فامیل های نسبی است؟ آیا سببی ها را نیز می توان جزء ژن های خوب به حساب آورد؟ آیا چماق داران، فرصت طلب ها، سینه چاکان، سرسپردگان، مدح خوانان، ثناگویان، خودفروخته ها و یکی به نعل و یکی به میخ زن ها که با حمایت ، عنایت و پشتیبانی تمام عیار برخی ها به پست و مقامی می رسند نیز جزء ژن های خوب هستند؟ آیا با انتصاب هر ژن خوب در سطح کشور باید فریادها بلند شود و یا میزان و حدود و درصد اعتراض ها به وسیله برخی از افراد و جریان ها مشخص می گردد؟

بالاخره نفهمیدیم که در ورزش ما آیا فقط تحصیلکرده ها و عمدتا دانش آموختگان تربیت بدنی باید عنان امور را درر اختیار بگیرند و یا فارغ التحصیلان سایر رشته ها نیز آن اجازه را دارند که سری به این حوزه بزنند؟ نفهمیدیم که آیا در هیات های ورزشی آنهایی که سال ها با تربیت بدنی و ورزش درگیر بوده و تحصیلات آکادمیک نیز دارند می توانند در تصمیم گیری ها و مسؤولیت ها نقش آفرینی بکنند یا نه؟ آیا همه گرایش های تربیت بدنی علم محسوب می شوند و یا افراد فقط گرایش خود را برتر و افضل می دانند و دیگران را در حد و اندازه خود نمی دانند؟

بالاخره نفهمیدیم که اگر حضور افراد غیر فارغ التحصیل از رشته تربیت بدنی در صحنه مدیریت ورزش جرم و گناه نابخشودنی است پس میدان داری برخی ها که تحصیلات روزنامه نگاری و ارتباطات ندارند در عرصه مطبوعات و رسانه ها چگونه باید تعبیر و تفسیر شود؟

بالاخره نفهمیدیم که در نظر صاحب نظران این عصر و زمان معیارهای مورد قبول برای کسانی که می خواهند در ورزش و رشته های مختلف آن گوشه ای از کار را به دست گیرند، چیست؟ نمی شود که خود خرما بخوریم و دیگران را از خوردن آن منع نماییم. نمی شود  که برای دیگران سخن گفتن در حوزه ورزش را گناه تلقی بکنیم ولی خود در همه زمینه ها از اقتصاد و سیاست و ادبیات گرفته تا جامعه شناسی و هنر و معارف داد سخن سر دهیم و همه را زیر سؤوال ببریم.

بالاخره نفهمیدیم و شاید علت این همه سؤال ها نفهمی من نویسنده سطور باشد یا شاید………




تکرار یک رفتار از کانال های مختلف

وقتی پای منافع ورزش استان در میان باشد
پذیرفتنی نخواهد بود که اگر اشتباهی و خطایی فاحش از برخی ها سر بزند حرفی نزنیم. اگر عده ای بخواهند حرمت شکنی بکنند و بیشتر از سن و سابقه شان حرف زده و نقش مدعی العموم را بازی بکنند تا میدان را برای خود و برخی هم پیمانان خالی کرده و اسباب شادی و خوشحالی آنها را فراهم بکنند باید بدانند که راه اشتباهی در پیش گرفته اند.
قرار بر این نیست که یک نشریه مجوز دار به تریبونی برای تکرار اسامی و پرداختن به نفرات باشد.زمانی که جایگاه رسانه های رسمی با گروه ها و کانال های بدون مجوز از هم تشخیص داده نشود اظهار فضل ها بیشتر و بیشتر می شود.
در هر مطلبی که در ارتباط با ورزش است نباید که فقط اسم ها پشت سر هم ردیف بشوند. آنهایی که باید بگیرند حرف ها را می گیرند .برخی از عزیزان زیاد ناراحت نشوند و سنگ دیگران را به سینه نزنند.
برداشت ها و نگرش ها متفاوت است.فرد بی سواد و غریبه با ورزش و مدیریت آن استاندارد را به یک مفهوم می بیند و آنهایی که اهل علم هستند و فاضل و دوستان و راهنمایانی با مدرک های بالا دارند با دیدی دیگر به استاندارد بودن لیگ برتر و شرایط حاکم بر آن می نگرند.
توهین به فوتبالی ها و کسانی که قبل از سال ۹۰ در فوتبال اردبیل مسوولیت داشتند به چه بهایی باید در دستور کار برخی ها قرار بگیرد؟
آیا فوتبال اردبیل در آن سال ها به روش سنتی اداره می شد و دست اندرکاران آن از قوانین موجود بهره نمی بردند؟ آیا آنهایی که چنین حرف هایی را می زنند از گذشته فوتبال اردبیل اطلاع دارند؟
چنان ادعاهایی دارند که آدمی فکر می کند آنها رکوردداران دنیا،قهرمانان المپیک و افتخارآفرینان جهانی و از قلم به دستان بی رقیب هستند. از کسانی که در خط آنها و گروه و کانال و رفقایشان نیستند رزومه طلب می کنند و مورد اهانت قرار می دهند.
باید باور کنیم که مشت خیلی ها به مرور باز خواهد شد. اگر ریگی به کفش نباشد عصبانی شدن و عنان اختیار از دست دادن مفهومی نخواهد داشت.
وقتی گفته می شود که بعضی ها به خاطر رفاقت با پسر آن رییس و هم اتاق بودن با برادر آن مدیر و… سیاست ها و خط مش ها را مشخص کرده و علم حمایت و پشتیبانی برافراشته می کنند،حرف بی ربطی زده می شود؟
همه نوشته ها،گفته ها و اقدامات برای ورزش و اعتلای آن می باشد. حرف حق همواره تبعاتی را به دنبال دارد که توهین و هتک حرمت در فضای مجازی نمونه هایی از این ادعا و تکرار رفتارهای غلط و غیر اصولی است.
وقتی مطلبی در نشریه مجوزدار منتشر می شود نویسنده در محضر مراجع قضایی مجبور به پاسخگویی است. اگر نوشته های منتشر شده در سایت نشریه خلاف واقع باشد می توانند برای گوشمالی دادن نویسنده به دادگاه شکایت کنند و از عصبانیت خود را خیلی بزرگ و بی همتا ندانند و راه هتک حرمت در پیش نگیرند.




فریبکاری در ورزش

 از حکیمی روایت کرده اند که فرموده است: هر که پنج کار بکند تن او تباه و جانش ویران گردد؛ دوستان را فریفتن، از دانایان روی برگرداندن، حق را خوار کردن، به ناسزا گردن نهادن و از پس هوای نفس رفتن.

اگر این سفارش ها را مسؤولان ما و بخصوص آنهایی که دستی در امر ورزش دارند از ریز و درشت و در هر کجا و هر اداره جدی بگیرند و به کار ببندند مطمئنا می توانند در برطرف کردن مشکلات و هموار کردن راه اعتماد و صداقت و از بین بردن موانع و عناصر مادی و انسانی مزاحم از سر راه حرکت رو به جلو ورزش موفق عمل نمایند و روزهای خوش و آفتابی و سرشار از امید و نشاط برای جوانان و ورزشکاران استان رقم بزنند.

جامعه ورزشی با توجه به روحیه پهلوانی و جوانمردی حاکم بر آن حکم یک خانواده را داشته و ریشه های دوستی و الفت در آن محکم و معمولا قابل اعتماد می باشند. در چنین جو و شرایطی اگر باشند کسانی که برای فریفتن دوستان در ورزش برنامه ریزی کرده و برای حفظ خود و موقعیت شان فریب ورزشی ها را در دستور کار قرار بدهند در نهایت نمی توانند راه به جایی ببرند.

فریفتن و گول زدن دوستان بلاست. باید پذیرفت که هیچ کسی به مدد فریبکاری، دغلبازی و کلاه گذاشتن بر سر دوستان موفقیتی به دست نمی آورد. شاید در کوتاه مدت بتوانند به خواست هایشان برسند و مقطعی بر اسب مراد سوار بشوند و اسم و رسمی پیدا بکنند و بر امری تصمیم گیرنده باشند اما بالاخره دست شان و ماهیت شان افشا می شود و در پیش همه آبرویشان بر باد رفته و به مهره ای سوخته و غیر قابل اعتماد تبدیل می گردند.

آنهایی که برای ماندن در یک پست و یا برای مدیریت کردن در یک مجموعه به آب و آتش می زنند و می خواهند همه چیز را فدای خود کرده و با توسل به روش های مختلف، حرف های بی پایه و بدون سند و بازی با کلمات و دروغ گفتن، دل از میز ریاست بر نکنند باید بدانند که همه عناوین و پست های اجرائی و مسؤولیت های کوچک و بزرگ امانتی هستند که در اختیار آنها قرار گرفته و باید برای رو سفید شدن در پیشگاه مردم و خداوند متعال با مسائل به صداقت و روراستی برخورد نمایند و از خدعه و فریب و روباه صفتی و به کار بردن ترفند های منشا گرفته از اصول ناجوانمردی خودداری کرده و منافع و خواسته ها و انتظارات خود را به منافع مردم ترجیح ندهند.

این قبیل فریبکاران متقلب چند چهره فعال در صحنه های ورزشی در آشکار و در جلوی مردم از جامعه و تلاش برای کسب رضایت مردم دم می زنند و در پشت درهای بسته و جلسات غیر علنی و محفلی این باند را تر و خشک کنند، به دنبال جلب رضایت آن باشند و بیش از توجه به منافع و مصالح و حیثیت ورزش، دنبال منافع و مصالح و حیثیت خودشان از قبیل سوء استفاده از مسؤولیت های اجتماعی می باشند.

ارائه آمارهای غلط و دروغین، کلی گویی و پشت سر هم قرار دادن کلمات مختلف برای تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی نوعی فریبکاری است و اگر این کار برای ورزش و در عرصه فعالیت های ورزشی صورت بگیرد مصداق بارز و کامل فریب دوستان است که عاملین این عمل باید دیر یا زود در انتظار تباه شدن جانشان باشند.




ادعای استاندارد سازی لیگ برتر فوتبال

استاندارد بودن لیگ برتر فوتبال ما مهم ترین خبر ورزشی است که در روزهای اخیر شنیده شده است . چه نعمت بزرگی در اختیارمان بوده و ما غافل از آن. چه کور دل ، حسود، نفهم. کودن و آدم مغرضی بوده ایم که چشم بر روی واقعیتی مهم چون استاندارد بودن لیگ برتر بسته ایم. عجب راه خلافی رفته ایم، چگونه می توانیم اشتباهات خود را جبران بکنیم و برای لیگ برتری که استاندارد است سینه چاک نماییم و در کوی و برزنش نوکری کرده و بر عالم فخر فروشی بکنیم؟

عجب خبری در فضا پیچیده است. خبری افتخارآفرین ، بی نظیر با ویژگی های منحصر به فرد . ما کوردل بوده ایم . چرا دست اندرکاران فوتبال کشور به بزرگ ترین منبع یادگیری و کسب تجربه در بغل گوش خود اهمیت نداده اند و دست به دامن آن سوی مرزها شده اند؟

من کوردل، بزدل، ناآشنا به امور فوتبال و اصول حرفه ای باید می دانستم که لیگ برتر ما استاندارد شده و به بلندگویی برای تبلیغ آن تبدیل می شدم و این قدر منفی بافی و نامردی را پیشه خود نمی ساختم.

لیگ برتر فوتبال ما استاندارد سازی شده است. چشم همه علاقه مندان و دوستداران فوتبال روشن. در دنیای حرفه ای فوتبال رسیدن به حد استاندارد آرزویی بزرگ به شمار می رود و از این که لیگ برتر ما به این موفقیت دست یافته باید همه فوتبالی ها سر به آسمان بسایند و به همه ستاره ها فخر بفروشند و با دهها و صدها هندوانه در زیر بغل در هفت آسمان سیر بکنند.

لیگ برتر ما استاندارد سازی شده است. بازیکنانش حرفه ای و قراردادهای حرفه ای دارند. گردش مالی باشگاه های ثبت شده و دارای تشکیلات منظمش در حد لیگ های استاندارد اروپایی است. مالک شخصی باشگاه هایش با سرمایه های کلان بهترین امکانات را در اختیار دارند. قهرمان این لیگ برتر استاندارد با هواپیمای اختصاصی به سفر می رود و در هتل های پنج ستاره اسکان داده شده و مبالغ قراردادشان قبل از شروع فصل پرداخت و با کادر فنی تسویه حساب انجام پذیرفته است.

در رقابت های این لیگ استاندارد سکوهای ورزشگاه همیشه مالامال و پر از تماشاگر است. بازار سیاه بلیط ورودی به ورزشگاه ها همواره رونق دارد. فروش بلیط لیگ استاندارد در بازار آزاد برای عده ای شغل ایجاد کرده است و آنها دعا گوی عاملین استاندارد سازی لیگ برتر هستند.

لیگ برتر فوتبال ما استاندارد سازی شده است. چرا که تیم ها طی یک پروسه و با تحمل انواع رنج ها، هزینه ها و در سایه برنامه ریزی های دقیق و علمی به لیگ برتر می رسند. اینجا دیگر با یک بفرما تیم لیگ برتری نمی شود . با خواهش و تمنا برای لیگ برتر تیم جمع نمی کنند. باید از لیگ یک صعود بکنند و می دانید که رقابت های لیگ یک فشرده تر و سخت تر از لیگ برتر است. راستی در لیگ یک و دو و سه ما چند تیم حضور دارند؟

برای این که سایر نقاط کشور و بخصوص لیگ خلیج فارس به مرحله استاندارد برسند و آنها بتوانند از تجربه استاندارد سازی لیگ ما بهترین و بالاترین بهره را ببرند باید همایش بزرگ الگو برداری از لیگ برتر ما تشکیل بشود. چه همایش بزرگ و ماندنی در تاریخ می شود این همایش.

به عنوان یک فرد از این که تاکنون در قبال لیگ برتر استاندارد چشم بسته عمل کرده ام باید توبه کنم و از خداوند بزرگ مسئلت نمایم که حقیر را مورد بخشش قرار بدهد.

شنیده می شود در تکمیل استاندارد سازی لیگ برتر تنها مورد باقی مانده فروش اینترنتی بلیط با تعیین شماره صندلی است که آن هم در فصل جاری آماده بهره برداری بوده و به سیل علاقه مندان و تماشاگران عاشق ارائه خدمات خواهند کرد تا دیگر هزاران نفر در پشت درب های بسته ورزشگاه ها نمانند و چنانچه نسبت به تهیه بلیط موفق نشوند از مراجعه به ورزشگاه ها خودداری کنند.

لیگ برتر ما استانداردسازی شده است. همه تیم های حاضر در لیگ استاندارد دارای زمین اختصاصی چمن طبیعی با سکوبندی چند طبقه و بسیار مدرن وشیک می باشند . ورزشگاه هایی که کم تر نمونه هایی از آنها را می توان در سطح کشور پیدا کرد. این ها همه دلیل بر استاندارد شدن لیگ برتر ما می باشند.

و در نهایت کسانی که ظرفیت پذیرش موفقیت های فوتبال را ندارند و نمی توانند نمونه بودن لیگ برتر ما در سطح کشور و دنیا را تحمل بکنند بهتر است که دق بکنند و بمیرند تا جامعه فوتبال از وجود چنین افراد مغرض، خائن، روباه صفت، مزدور، نفهم، نمک نشناس، فرصت طلب و نان به نرخ روز خور پاک پاک شود.




انتخابات هیات فوتبال استان؛ کنش ها و واکنش ها

با نزدیک شدن به ایام برگزاری مجمع انتخاباتی هیات فوتبال استان، حساسیت موضوع چهره خود را بیشتر نشان می دهد. با فعل و انفعالاتی که  با تایید صلاحیت مدیریتی یکی از نامزدها ایجاد شد شکی نیست که با اعلام تاریخ مجمع، به اصطلاح شور انتخاباتی گسترده تر خواهد شد.این که کدام یک از کاندیداها موفق به جلب نظر اعضای مجمع خواهند شد و یا چه کسانی در دقایق پایانی استعفا داده و به نفع دیگر نامزدها صحنه را ترک خواهند کرد بحث ما در این فرصت اندک نیست.
بر اساس مقررات موجود، هر کسی که بتواند اکثریت رای مجمع را به خود اختصاص بدهد برای چهار سال آینده رئیس هیات فوتبال استان خواهد بود و ضرورت دارد تا زمانی که فرد منتخب در چارچوب مقررات و قوانین موجود عمل می کند و از پرداختن به حاشیه ها خودداری و صرف خدمت بی منت را در دستور کار قرار بدهد باید مورد احترام باشد. به این نکته نیز لازم است اشاره شود که تا یک روز پس از انتخاب رئیس هیات فوتبال ، مجموعه اقداماتی که انجام می شود و رفتار و کردار همه دست اندرکاران انتخابات باید به نحوی باشد که پس از اعلام نتایج رای گیری حرف و حدیث های انتخاباتی به حداقل برسد.
بدون تعارف و هرگونه رودربایستی باید گفت که این نگرانی وجود دارد که برخی از اقدامات قبل از انتخابات و در روز برپایی مجمع سنگ بنای یک سلسله از حاشیه های جدید در عرصه فوتبال شود.
مجریان انتخابات ، بی طرفانه و بدون جانبداری از یک نامزد اگر به درستی وظیفه خود را انجام بدهند و به طرف هیچ کدام از کاندیداها غش نکنند می توان ادعا کرد که علاقه مندان به فوتبال می توانند برگزاری یک مجمع انتخاباتی ایده آل و نمونه را شاهد باشند.
دقت مضاعف در ایام انتخابات رئیس هیات فوتبال استان می تواند جلوی بسیاری از حاشیه های “نو” و “کهنه” فوتبال را بگیرد. برای بعد انتخابات هیچگونه حرف و حدیثی بر جای نگذارد و فرد منتخب برای اجرای برنامه های پیشنهادی به مجمع با موانع برخورد ننماید.
هر کسی که بیاید و اعتماد مجمع را جلب نماید ضروری خواهد بود که چینش دقیق و حساب شده مسؤولیت های بعدی در هیات استان را مورد توجه قرار بدهد و اگر بتواند و تصمیم درستی مبنی بر واگذاری مسؤولیت و دعوت به کار افراد لایق و کاردان با پیشینه درخشان و رزومه ای پر بار بگیرد قادر خواهد بود علاوه بر کنار زدن حاشیه ها ، مقدمات اعتلای فوتبال استان را نیز فر اهم بکند.حضور وصله های ناجور و کسانی با اهدافی غیر از کمک به فوتبال و ورزش در ساختار هیات فوتبال استان ضربه های جبران ناپذیری بر این رشته پرطرفدار می زند. همه چیز از رفتارها، برخوردها، عکس العمل ها، سخن گفتن ها و مواجه شدن با منتقدین و آنها را به مشت آهنین حواله دادن در شان و اندازه دست اندرکاران هیات نمی تواند باشد.
امید است منتخب مجمع انتخاباتی استان به حاشیه سازان و منفعت پرستان و بی معرفت ها اجازه میدان داری ندهد و برای همیشه برحضور دروغ گویان و نامردها در تصمیم گیری برای فوتبال خط قرمز بکشد.




تیم فوتبال شهرداری را فراموش نکنیم

طبق زمان اعلام شده، تا شروع مرحله دوم رقابت های لیگ دسته سوم زمان زیادی باقی نمانده است اما هنوز وضعیت تیم فوتبال شهرداری مشخص نیست.

بعد از سخن ها، حرف ها و مطالبی که در ماه های گذشته در ارتباط با این تیم زده شد آرام آرام تب این مسئله فروکش کرد و آنهایی که باید در این مورد تصمیم می گرفتند به سرنوشت تیم و خواست صدها و هزاران تماشاگر و عاشق آن توجهی نکردند و به آن جایگاهی قائل نشدند.

بلاتکلیفی در مورد تیم فوتبال شهرداری اردبیل در حالی صورت می گیرد که رقیبان و حریفان این تیم برنامه های خودشان را به موقع به اجراء گذاشته و سرنوشت تیم شان را جدی گرفته اند . در شرایطی که شورای شهر و شهرداری برنامه خود برای احیای دوباره تیم شهرداری را اعلام نکرده اند تیم و سرنوشت آن را به حال خود رها کرده و تکلیف آن را مشخص نمی کنند.

اعضای شورای شهر که در زمان انتخابات و ایام نیاز به رای ورزشکاران به خوبی در جریان کم محبتی ها و کم لطفی های انجام یافته در حق تیم فوتبال شهرداری قرار گرفته و قول های مساعدی برای پایان دادن به وضعیت موجود در صورت انتخاب داده بودند متاسفانه تاکنون رسیدگی به وضعیت تیم و اتخاذ تصمیم مناسب در راستای خواست دوستداران آن در دستور کارشان قرار نگرفته است.

باید پذیرفت که فوتبال به خاطر فراگیر بودن در بین اقشار جامعه از یک حساسیت خاصی برخوردار می باشد و در اثبات این ادعا می توان به این جمله بسنده کرد که در رقابت های لیگ دسته اول، هر بازی خانگی تیم شهرداری بیش از 12 هزار تماشاگر را به ورزشگاه می کشاند.

هنوز از یادها نرفته است که چگونه جوانان این دیار با پیروزی های شهرداری خوشحال می شدند و سرود شادی سر می دادند و با باخت آن غصه می خوردند و اشک از دیده ها روان می ساختند.

تاریخ فوتبال اردبیل ندانم کاری ها، بی توجهی ها، کم محبتی ها و در نهایت ظلمی  که در حق آن در دو سال گذشته روا داشته اند را نمی تواند فراموش بکند.. همه امید جوانان این دیار به شورای شهر جدید بود که با استقرار در ساختمان شورا رسیدگی به وضعیت تیم فوتبال و باشگاه ورزشی را در اولویت کارهای خود قرار بدهند اما متاسفانه درگیری طولانی مدت آنها با بحث شهردار و عزل و نصب ها گویا ورزش و فوتبال و خواست موکلان را بی اهمیت کرده است.

با توجه به جایگاه فوتبال و خواست جوانان و علاقه مندان به تیم آیا رواست که در مورد سرنوشت آن کم کاری و سستی بکنیم؟

همانطوری که افکار عمومی عاملین و مسببین سقوط تیم از دسته یک به دو و از دو به سه را نخواهند بخشید شورایی های فعلی هم چنانچه به دلایل مختلف از جمله به خاطر تنگناهای مالی تیم را فراموش بکنند و به عشق جوانان اهمیتی قائل نشوند ، آنها را نیز در ردیف گذشتگان قرار خواهند داد.

ضروری خواهد بود که اعضای شورا و بخصوص رئیس شورای شهر تا بیش از این که زمان از دست برود از به وجود آمدن یک حادثه تلخ دیگر که همانا نابودی کامل تیم و بسته شدن پرونده آن برای همیشه است جلوگیری کنند تا هم سرمایه ورزش استان به هدر نرود و هم ورزشکاران ، فوتبال دوستان و جوانان این منطقه خشنود شوند.




ضرورت نگهداری از اماکن ورزشی

مدیریت و نگاهداری از فضاها و اماکن ورزشی موجود در استان اصل مهمی است که باید مورد توجه مسؤولین و دست اندرکاران مربوطه قرار بگیرد.

برای دست یابی به این هدف به کارگیری نیروهای متخصص و کارشناسان امر در کنار کسانی که سال ها سابقه و تجربه مفید در زمینه مدیریت فضاهای ورزشی را دارند می تواند نقش مهمی را ایفاء بکند

تلاش در راستای محافظت از سرمایه های موجود علاوه بر  برخورداری افراد از تحصیلات لازم ؛ علاقه و وابستگی نیز می تولاند از اهمیت بسزای برخوردار باشد. دیده شده است افرادی که علم و دانش این کار را داشته اند در عمل نتوانسته اند به رسالت مهم و خطیرشان در ارتباط با برنامه ریزی و انجام وظیفه به موقع و درست اقدام نمایند و در نتیجه گاهی وقت، مجموعه های تحت مدیریت افرادی که عشق به این کار را نداشته باشند خیلی زود در معرض آسیب قرار گرفته اند.

عدم توجه به نگاهداری اصولی و علمی می تواند ضرر و زیان ها و خسارات جبران ناپذیری را بر مجموعه های ورزشی وارد کرده و بهره وری آن ها را به حداقل برساند.

در سطح استان بحث نگاهداری از اماکن ورزشی به طور جدی باید در دستور کار قرار بگیرد. تنگناهای مالی که دستگاه ها و ادارات با آن مواجه می باشند ضرورت این بحث را بیشتر مطرح می کند برنامه ریزی مناسب برای بالا بردن طول عمر مجموعه ها و بهره برداری بهینه از آن ها توسط اداره کل ورزش و جوانان و دیگرادارات و نهادهایی که مجموعه های ورزشی داراند ضروری است . همچنین کسانی که در این راه کوتاهی کنند و از انجام به موقع وظیفه خودداری نمایند استحقاق برخورد شدید و قانونی را دارند.

مجموعه ورزشی کارگران در اردبیل یکی از مجموعه های فعال در راستای تامین نیازهای کارگران به فضاهای ورزشی است. سالن سرپوشیده ، زمین چمن طبیعی فوتبال، پیست دوومیدانی، جاده تندرستی، زمین مینی فوتبال، سالن بدنسازی، میدان والیبال ساحلی و مهمانسرا از جمله امکاناتی مناسبی است که در اختیار مدیریت مجموعه و هیات ورزش های کارگری استان قرار دارد.

برای نگاهداری از این فضاها تلاش های به عمل آمده قابل تقدیر است. علی رغم این که امکانات این مجموعه از فعالیت مناسبی بهره می برد ولی بهره برداری بهینه و بهره وری مناسب از امکانات در دستور کار مسؤولین قرار دارد.

علی مهری مدیر مجموعه ورزشی کارگران و رئیس هیات ورزش های کارگری استان احداث زمین مینی فوتبال با چمن مصنوعی و احداث استخر کارگران با مشارکت بخش خصوصی را از برنامه های آینده این مدیریت اعلام کرده است.

امید است کلیه فضاها و اماکن ورزشی موجود در استان در سایه احساس مسؤولیت و تدبیر دست اندرکاران مربوطه در بهترین وضعیت موجود سال ها بتوانند در خدمت ورزش و ورزشکاران قرار بگیرند.




مقوله تربیت هدف اصلی ورزش

هدف اصلی از ورزش کردن و تلاش برای ترویج و تبلیغ فرهنگ ورزش در جامعه، مقوله تربیت است . برنامه ریزی ها، اقدامات، تدارکات و همایش ها و برگزاری مسابقات ورزشی با صرف بودجه های کلان همگی در موضوع تربیت معنا و مفهوم پیدا می کنند. هر وقت و زمانی که ورزش از این مسیر خود منحرف بشود باید آب رفته از جوی ورزش به مسیر اصلی بازگردانده شود.

آنچه امروز به نام ورزش و در زیر سایه آن انجام می پذیرد نشان دهنده آن است که افرادی که سنگ ورزش را به سینه می زنند و خود را بزرگ شده و پرورش یافته در فضای آن می دانند و برای خود حقی در آن قائل هستند از بعد تربیتی آن بهره ای نبرده اند . کسانی که رفتار، اعمال و کردارشان فرسنگ ها با اهداف ورزش فاصله داشته باشد نباید مدعی سروری، آقایی و رهبری در ورزش باشد.

فعالیت افرادی که جز بهره برداری های آنچنانی از ورزش فکر دیگری در سر ندارند می توانند در این صحنه بسیار خطرناک ظاهر شوند. با زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی دست زدن به هر کاری را مباح دانسته و بالاتر از هر چیز بازی کردن با آبروی انسان ها را نیز راهی برای رسیدن به اهداف به حساب می آورند.

هیچ شک و تردیدی وجود ندارد که در کارهای اجرایی کمبودها، نقطه ضعف ها، کاستی ها، عدم توانایی ها و برخی رفتار های غلط و شبهه بر انگیز می تواند باشد ولی هیچ کدام از این ها دلیلی بر تهمت زدن ، مارک چسباندن و انحراف از جاده مردی و مردانگی را نمی تواند موجب شود.

انتقاد کردن معنی و مفهوم خاصی را در دل خود دارد.. انتقادها باید در راستای ارتقای سطح کمی و کیفی علمی دست اندرکاران و از همه مهم تر موضوع نظارت بر بخش های مختلف را مورد توجه قرار بدهد.

در مقابل انتقاد هایی که منصفانه و از سر دل سوزی انجام می پذیرد همه باید سر تعظیم فرود آورند . در ورزش به جای سیاسی کاری باید کمر همت بسته شود تا به حلقه های مفقوده ورزش چاره اندیشی گردد.

انرژی که در اتاق فکرهای تخریب صرف می شود می تواند در جهت سامان بخشیدن به امر ورزش مورد استفاده قرار گیرد. آنهایی که حلقه ای را تشکیل داده و با راه اندازی گروه ها و کانال های مختلف در فضای مجازی می خواهند مخالفین خود را از دم تیغ بگذرانند و افراد مستقل را مجبور به سکوت نمایند تاکتیک نامناسبی را انتخاب کرده اند.

سبک نگارش و استفاده از کلمات برای کسانی که در فضای مجازی فعال هستند مشخص است. نوشتن مطلب تحت عناوین و کانال های جعلی درست است که در ظاهر به معرفی نویسنده نمی پردازد ولی کسانی که از نعمت تشخیص نوشته ها و نویسنده ها برخوردارند می توانند نویسنده مطالب را بشناسند و به صداقت و مردی و مردانگی آنها درود بفرستند و بر حال و احوال مدعیان اصلاح ورزش تاسف بخورند.

ورزش استان در طول تاریخ به آنچه استحقاقش بوده دست نیافته است. ورزش استان از قافله پیشرفت و تعالی عقب مانده و به نحوی همه آنهایی که مدعی حضور در صحنه بوده اند در حاکمیت این وضع دخیل بوده اند اما انتقاد و بیان مشکلات و کاستی ها رسم خودش را دارد و مطمئنا با حرمت شکنی و انتقام گرفتن و لج بازی ها  فرق خواهد داشت.

اهداف ورزش با حرمت شکنی و حمله های ناجوانمردانه مغایر است و ورزشی ها انتقاد را نباید در ردیف حرمت شکنی قرار بدهند.




نان به نرخ روز خور یعنی چه؟

بزرگ ترین آفت ورزش اردبیل نان به نرخ روز خورها هستند. به کار بردن این اصطلاح در برخی از نوشته ها توسط نگارنده این سطور عصبانیت عزیزانی را در گذشته ای نه چندان دور فراهم ساخته بود. در سایه به کار بردن آن، متهم به بی سوادی شدیم و ما را مورد تمسخر قرار دادند و مدعی شدند که از اقیانوس ادبیات فارسی فقط این اصطلاح را یاد گرفته ایم.
از قدیم گفته اند هر کس به اندازه توانایی اش. ما که دکتر و مهندس و متخصص و مدعی نیستیم . سواد ما به همین مقدار کفایت می کند تا نقاب از چهره کسانی که همیشه منتظر باد می مانند تا خود را با شرایط تطبیق بدهند و به جز منفعت خود به چیز دیگری فکر نکنند، برداریم و ماهیت شیاطینی که در لباس انسان به دنبال رسیدن به اهداف شخصی و باندی در ورزش هستند را روشن بکنیم.
برخی از دوستان و همراهان عزیزانی که ما را متهم به بی سوادی می کنند شب و روز به دنبال گدایی پست هستند. منافع شان آنها را به هر باندی و گروهی که سوق بدهد می روند و از تغییر رنگ، هیچ وقت احساس شرمندگی نمی کنند. یک روز خود را اصول گرا معرفی می کنند و در درب منزل مسؤولین اصولگرا چادر برپا می کنند و زمانی دیگر نفع خود را در اردوی اصلاح طلبان جستجو می کنند.
هر چند که در نظر حضرات بی سواد و آزار دهنده هستیم ولی چاره ای نیست باید در وصف نان به نرخ روز خورها از بی سوادی خود کمک بگیریم و اگر لازم دیدیم حتما به حضور اندیشمندان و دانشمندان مدعی در ورزش استان برسیم تا به نوعی ما را در بالا بردن میزان سواد و یاد گرفتن برخی اصطلاحات و لغات یاری نمایند تا همچنان به سراغ اصطلاح نان به نرخ روزها نرویم.
نان به نرخ روز خور یعنی چه؟
در جامعه می توان به افرادی برخورد کرد که همواره به دنبال منافع شخصی بوده و از تیپ شخصیتی “خود بین” برخوردار هستند. این ها خیال می کنند که همه عالم متعلق به آنها بوده و در موقعیت های مشترک و عمومی فرصت های دیگران را تصرف و یا به آن لطمه وارد می کنند.
نان به نرخ روز خورها برای این که به هدف برسند حاضر هستند همه چیز را قربانی بکنند . این ها بوقلمون صفت هایی هستند که هر روز به رنگی در می آیند و سریع خود را به رنگ جماعتی دیگر در می آورند . این ها روز خود را چنان شروع می کنند که در معرض موافق باد باشند.
نان به نرخ روز خورها برای این که به خواسته خود برسند شروع به تملق می کنند. تملق و چاپلوسی و تجلیل کردن را تا زمانی که منافع آنها تامین گردد ادامه می دهند و اگر آن شخص به هر دلیلی که باشد موقعیت خود را از دست بدهد شروع به بدگویی می کند. این قبیل افراد به جز تحقیر اجتماعی نفع دیگری نمی توانند به جامعه داشته باشند.
یکی از مهم ترین دلایلی که برای پدیده نان به نرخ روز خورها می توان ذکر کرد گدایی شخصیت است.  آدم با اعتماد به نفس و صادق و فعال و متوسل به خداوند بخشنده و رحمان و روزی رسان به هیچ عنوان برای به دست آوردن یک موقعیت کذایی همه ارزش ها را زیر پا نمی گذارد و هر روز رنگی جدید به خود نمی گیرد.
مولای متقیان علی (ع) می فرماید: “بر چهره ستایشگران و اندام چاپلوسان خاک بیفشانید” و یا این که “از دوست داشتن چاپلوس و ستایشگر برحذر باش ریرا این لحظه از حساس ترین لحظات برای نفوذ شیطان است تا بدان وسیله کار نیک نیکوکاران را ضایع کند”.
نمونه های زیادی از این قبیل افراد می توان در ورزش استان شناسایی و معرفی نمود .آنهایی که به دنبال گدایی شخصیت هستند به هر کاری دست می زنند تا شاید بتوانند در جامعه خودی نشان بدهند، به منصبی برسند، از کسانی که در گذشته به آنها خوبی کرده اند و دستشان را گرفته اند انتقام بگیرند و به آنهایی که در راه عملی کردن نقشه شوم کمک حالشان بوده اند خوش رقصی نمایند و در نهایت به تنها چیزی که فکر نمی کنند جامعه ورزش  و ورزش منطقه می باشد و بس.
وجدان های بیدار در جامعه زیاد هستند و می دانند که موضع گیری ها، برخوردها، نوشته ها، ادعاها و مانور دادن افراد مختلف بر چه اساس و با چه اهدافی صورت می گیرد. به راستی که به مرور مشت خیلی از مدعیان پرطمطراق با ادعاهای دهان پرکن باز می شود و هر کسی که باشد و از هر قشری با هر مشخصات و ویژگی ها و حمایت ها، رسوایی شان حتمی خواهد بود. دل بستن به حمایت های چند روزه این مسؤول و آن نماینده  و آن فامیل و این همشهری و آن دوست دوام چندانی نمی تواند باشد  .
باید بدانیم که شیطان اندازه یک حبه قند است . گاهی می افتد توی فنجان دل ها، حل می شود آرام آرام، بی آن که اصلا ما بفهمیم ، روحمان سر می کشد آن را و آن چای شیرین که خون می شود در خانه تن، می چرخد و می گردد و می ماند آنجا« او می شود من».