1

وضعیت نابسامان هیات فوتبال استان

هفته گذشته مجمع نمایندگان مردم قهرمان و ولایتمدار استان اردبیل در جلسه ای با وزیر ورزش و جوانان نیازها و مشکلات ورزش استان قهرمان پرور اردبیل را مطرح و برای بهبود و پیشرفت امور قول های مساعدی دریافت کردند.

یکی از مهم ترین و قابل توجه ترین نکات این دیدار حضور اکثریت نمایندگان و دفاع از مطالبات مردم استان با یک حرکت دسته جمعی ایده آل و همه پسند است.

در دوره های قبل متاسفانه دلایل مختلفی دست به دست هم داده و از وحدت و یک دلی نمایندگان مردم ممانعت می کردند و الآن باید خوشحال بود که بعد از گذشت نزدیک به یک سال از فعالیت نمایندگان، اثری از تفرقه و دو یا چند دستگی در میان آنها مشاهده نشده است.

امیدواریم این وحدت و این حضور دسته جمعی در صحنه های مختلف از سوی نمایندگان مردم استان در مجلس شورای اسلامی استمرار داشته باشد. این حرکت خداپسندانه که نشان از احساس مسؤولیت بالای تک تک نمایندگان مردم استان دارد می تواند در باز کردن گره های توسعه و پیشرفت استان و تامین نیازها و خواست های منطقه بسیار مثمر ثمر باشد.

نمایندگان مردم با حفظ وحدت و هم دلی تا پایان دوره ماموریت خودشان می توانند در سرنوشت این منطقه تاثیر بسیار مطلوبی داشته باشند. کارنامه درخشان آنها در خدمت بی منت به مردم همیشه در صحنه استان می تواند تک تک نمایندگان را محبوب قلوب مردم بکند.

نمایندگان استان با بررسی ضعف ها و مشکلات مجامع دوره های قبل می توانند با غلبه یافتن بر عوامل تفرقه و وحدت شکن فصل جدیدی را در انجام وظایف نمایندگان مردم باز بکنند و برای استان منشاء خیر و برکت روزافزون باشند.

بعد از دیدار نمایندگان با وزیر ورزش رضا کریمی یکی از نمایندگان جوان و پرتلاش اردبیل در مصاحبه ای که در شماره 71 نشریه شمالغرب به چاپ رسیده با بیان گوشه ای از مسایل مطرح شده در این دیدار با اشاره به وضعیت نابسامان ریاست هیات فوتبال استان و اعتراض فعالان این ورزش پرطرفدار گفته است: رسیدگی به اعتراض فعالان این رشته ورزشی در دستور کار قرار دارد و از وزیر خواستیم اهتمام ویژه ای برای رسیدگی به وضعیت نابسامان هیات استان داشته باشد.

حرفی را که نماینده مردم در مجلس به صراحت بیان می کند حرفی است که به دنبال یک سری تحقیقات و ملاحظات انجام می گیرد. سخن یک نماینده سندی است که با تکیه بر آن می توان برای از بین بردن مشکلات و نارسایی ها اقدام کرد.

در طول نزدیک به سه سال نشریه ورزش اردبیل نیز به نوبه خود و به مناسبت های مختلف این مسئله را مورد تاکید قرار داده است. بارها گفته ایم که قصد ما از طرح نابسامانی فوتبال استان، طرفداری از این و دشمنی با آن نبوده و نیست. ما نمی گوییم که حسین برود و حسن بیاید بلکه ضرورت تعیین تکلیف مدیریت این ورزش و اجرای قانون و مقررات در این ورزش پرطرفدار را یادآوری کرده و بر آن تاکید می کنیم.

فوتبال اردبیل در سال های اخیر ضربات ناشی از  این نابسامانی را بیشتر متحمل شده و در آستانه مرگ کامل قرار گرفته است. نتایجی که در فصل گذشته فوتبال اردبیل در بخش های مختلف به دست آورده است تایید کننده این ادعا می باشد.

از نمایندگان مردم استان باید قدردانی کرد که در میان همه نیازهای استان، مشکلات فوتبال و حل آن را نیز در کنار برنامه های در دست اقدام خود قرار داده اند و حال که در آستانه تعطیلات تابستانی و آغاز فعالیت های فوتبالی در منطقه قرار داریم، امید واریم که با کمک همه مسؤولین و دست اندرکاران مربوطه بساط نابسامانی فوتبال از استان ما برای همیشه برچیده شود.




حکم سرپرستی هیات فوتبال استان غیرقانونی است

حکم جدید دبیر کل فدراسیون فوتبال برای رئیس سابق هیات فوتبال استان به عنوان سرپرست جدید در روزهای اخیر حرف و حدیث های زیادی را به دنبال داشته است. برخی از عزیزان همه کارها و اقدامات انجام یافته را قانونی تلقی کرده و برخی دیگر بر ادامه فعالیت وی معترض بوده و آن را مخالف با قانون و اساسنامه فدراسیون می دانند.

آنچه که روشن و مبرهن است تن دادن به قانون و عمل به بند بند اساسنامه است. بندهای موجود در اساسنامه قبلی و جدید مسایل مبهم و گنگ را شامل نمی شوند تا نیاز به تفسیر داشته باشند و هر کس به زعم خود نسبت به برداشت و یا احیانا عمل به آن اقدام بکند.

فدراسیون فوتبال و در راس آن تاج و کفاشیان به استان اردبیل چندان اهمیتی نداده و برای آن جایگاهی قایل نیستند. علت این امر خود نیاز به بررسی و روشن شدن علل و عوامل آن دارد. زمانی که کفاشیان ریاست فدراسیون را بر عهده داشت با ترفند های مختلف و با آن خنده های گمراه کننده فوتبال اردبیل را در بلاتکلیفی محض نگاه داشت و حتی برای برگزاری مجامع سالیانه که مورد تاکید اساسنامه قبلی و جدید می باشد رنج سفر به اردبیل را متحمل نشد . در پنج سال گذشته برای یک بار نیز مجمع سالیانه هیات فوتبال استان تشکیل نشد و این در حالی بود که جناب کفاشیان برای سفرهای تفریحی اردبیل را انتخاب می کرد و متاسفانه برای سفرهای کاری و روشن کردن وضعیت فوتبال این دیار افتخار نمی داد و قدم رنجه نمی فرمود!!!!

تاج هم از روزی که سکان هدایت فوتبال کشور را در دست گرفته بر اساس شنیده ها مدام با وعده و عید می خواهد به نوعی همه ما را سر کار بگذارد چرا که هر بلایی که بر سر فوتبال اردبیل بیاید مهم نیست بلکه یک رای در مجمع و حفظ آن گویا برای برخی با اهمیت تر  از فوتبال و عوامل وابسته به آن می باشد.

به هر حال ابلاغ حکم سرپرستی برای رئیس سابق هیات فوتبال حرف و حدیث ها به دنبال داشته و نشان بارزی از حاکمیت سلایق شخصی و برداشت های آنچنانی از اساسنامه فدراسیون می باشد . در شماره قبل نشریه دلایلی مبنی بر این که ادامه ریاست وی بر هیات فوتبال غیر قانونی بوده و صدور حکم سرپرستی نیز کاملا غیر قانونی و خلاف اساسنامه فدراسیون است اشاره کردیم و این بار نیز باید بگوییم که به معنی واقعی فدراسیون در مورد فوتبال اردبیل یک بام و دو هوا تصمیم گیری کرده و نمی خواهد حق را به حقدار بدهد و آرامش را به فوتبال استان برگرداند.

در این ارتباط باز بیان چند نکته خارج از لطف نبوده و نیست:

1-مجمعی که بر اساس آن رئیس سابق هیات فوتبال استان انتخاب شده بود برابر با اساسنامه قدیمی تشکیل یافته و انتخاب وی نیز بر مبنای آن اساسنامه انجام پذیرفته است. همچنین مدت چهارساله وی در زمان قانونی بودن آن اساسنامه به پایان رسیده است.

اساسنامه فعلی در ارتباط با چگونگی فعالیت وی نمی تواند مبنا قرار بگیرد و هرگونه اقدام دیگر نشان از تفسیر رای و توجیه برای به کرسی نشاندن رای و نظر مفسران تلقی می گردد.

2-اساسنامه جدید که آقایان سنگ آن را به سینه می زنند و مدعی هستند که تمام اقدامات و عملکردها باید با آن مطابقت داشته باشند در بند 9 ماده 19 می گوید:در صورت فوت، از کارافتادگی، غیبت غیر موجه بیش از دو ماه، و یا استعفاء و برکناری رئیس هیات فوتبال، نایب رئیس هیات و یا سرپرست موقت با حکم رئیس فدراسیون به مدت شش ماه تا انتخاب رئیس جدید مسؤولیت اداره هیات را به عهده خواهد داشت.

این که بندها و مواد اساسنامه قدیم و جدید را دم دست خود نگاه داریم و هر کجا که صلاح و منفعت ما باشد دست به دامن آنها بشویم کاری اصولی، مورد قبول و منطقی نبوده و نیست.

3-بند دهم ماده 19 اساسنامه صاحت دارد که معرفی سرپرست موقت با درخواست مدیر کل تربیت بدنی استان و با ابلاغ ریاست فدراسیون رسمیت می یابد.حال فدراسیون و دبیر کل آن بر اساس کدام درخواست و نامه اداره کل ورزش و جوانان نسبت به اعلام سرپرستی رئیس سابق هیات فوتبال استان اقدام کرده است و آیا این حکم صادر شده بر اساس اساسنامه مورد قبول و پذیرش حضرات قانونی است؟

4-با توجه به بند ب ماده 35 اساسنامه رئیس هیات فوتبال شهرستان با پیشنهاد رئیس تربیت بدنی شهرستان و با تایید و حکم رئیس هیات فوتبال استان منصوب می شود . بر اساس این بند سرپرست هیات فوتبال استان نمی تواند برای رؤسای شهرستان ها حکم امضاء نماید و بنابر این در این ارتباط تا برگزاری مجمع، هیات فوتبال استان نمی تواند اقدامی انجام بدهد و سرگردانی و سردرگمی هیات های شهرستانی ادامه دار خواهد بود.

فوتبال اردبیل حداقل در یک سال گذشته روزهای دردآور و ناراحت کننده ای را پشت سر گذاشته است. روا نیست که بیش از این بی توجهی به آن ادامه داشته باشد. امید است عاشقان میز و صندلی و کاخ و ساختمادن و مجمع و ریاست و مدیریت برای لحظاتی هرچند کوتاه به فوتبال و جوانان و آینده آنها فکر بکنند و بیشتر از این به فکر ضربه زدن به آن نباشند.




حذف زود هنگام فوتبال جوانان در سایه بی تدبیری فدراسیون

تیم ملی فوتبال جوانان ایران با قبول شکستی تلخ در سومین دیدار خود در رقابت های جهانی در مقابل پرتغال با این رقابت ها وداعی زودهنگام داشت.

این تیم در آخرین دیدار دور مقدماتی در حالی که یک بر صفر از حریف پیش بود به مانند دیدار قبلی با دو گلی که در دروازه اش کاشته شد، شکست خورد و علی رغم شایستگی جوانانش از رسیدن به دور بعدی باز ماند.

تیم ایران دو دیدار خود در مقابل زامبیا و پرتغال را در حالی که نیمه اول از حریفان پیش بود ، واگذار کرده است، این امر نشان دهنده چه مساله ای می تواند باشد؟مربیان و کادر فنی ما نیمه مربیان را کاملا به حریفان واگذار کردند و این نمی تواند برای دست اندرکاران و کسانی که در این ارتباط تصمیم گیر بوده اند حامل پیام باشد؟

در لحظاتی که تیم سردرگم و دست بسته در مقابل حریفان حرکت می کرد کادر فنی بیشتر از بازیکنان در دایره سرگردانی و بلاتکلیفی به سر می بردند ونمی توانستند با تغییرات تاکتیکی و تعویض های گره گشا نقش خود را به خوبی ایفا نمایند.

این که چگونه امیر حسین پیروانی با کارنامه ای نه چندان قابل دفاع در دوران بازیگری و مربیگری در مسند سرمربیگری تیم ملی جوانان جلوس می کند بحثی است که پرداختن به آنها نمی تواند خالی از لطف باشد.

با در نظر گرفتن چه پارامترها و ویژگی هایی امیر حسین پیروانی به دهها مربی نام آشنا و کارنامه دار داخلی ترجیح داده شده است و در این انتخاب چه روابطی حاکم بوده است که اداره امور تیم ملی جوانان ایران به دست مربیانی فاقد کارنامه قابل دفاع سپرده شده است؟

آیا فدراسیون و شخص تاج و دوستانش دلایل این انتخاب و شکست های پی در پی را در اختیار افکار عمومی قرار خواهند داد؟ آیا فوتبال ایران اسلامی آنهایی را که با ندانم کاری و یا رابطه هایی خارج از چارچوب این گونه راه رسیدن به افتخار در فوتبال جهان را به روی جوانان ما بستند، خواهد بخشید؟ این جوانان و آینده سازان فوتبال ایران ستاره هایی بودند که می توانستند در یک قالب اصولی و رهبری قدرتمندانه و با مدیریت فنی کارآمد به قلل افتخار در فوتبال جهان صعود بکنند. افسوس که تصمیم گیرندگان طور دیگری فکر کردند و نسخه دیگری برای این تیم پیچیدند.

از قدیم گفته اند جلوی ضرر و زیان را از هر جا که بگیری نفع به دنبال خواهد داشت و امیدواریم که این بار آقایان به واقعیت ها تن دهند و اداره امور تیم های پایه را به اهلشان واگذار بکنند.




سوم خرداد روز سرافرازی و سربلندی ایران اسلامی

سوم خرداد ماه برگ زرین و پرافتخاری در تقویم ایرانیان به شمار می رود. سوم خرداد ماه یادآور یکی از حماسی ترین روزهای تاریخ ایران در 200 سال اخیر می باشد. سوم خرداد روز فراموش نشدنی و روز سرافرازی و سربلندی ایران اسلامی است. روز اقتدار، شجاعت، ایثار، صداقت، عشق و روز همه خوبی ها و رشادت ها برای ایرانیان است. سوم خرداد روز آزادی خرمشهر و روز اثبات وحدت، یک دلی ، همبستگی و وفاداری ملتی بزرگ و قهرمان است.
دشمنان ایران و آنهایی که برای زمین گیر کردن انقلاب اسلامی و دلسرد کردن جوانان غیور و دلاور ایران زمین ماهها و سال ها برنامه ریزی کرده و نقشه های مختلفی را به مورد اجراء گذاشته بودند حتی فکر این که روزی ایران بتواند خرمشهر را از وجود ناپاک آنها پاک کند، نمی کردند و به نوعی خود را مالک آن منطقه به حساب آورده و برای پیشروی و افزودن بر مساحت تحت سلطه شان اندیشه می کردند ولی وقتی در شامگاه 10 اردیبهشت سال 61 در قرارگاه کربلا دلاور مردانی که نام و یادشان زینت آرای تاریخ ایران شده است عهد و پیمان بستند تا خرمشهر خونین را آزاد کرده و آن را به دامن پر مهر وطن باز گردانند پرونده خودخواهی ها، قساوت ها، خود سری ها و خود بزرگ بینی آنها در منطقه را بستند و دلاورانه جنگیدند و اسیر انواع دام ها و حیله ها و شیطنت های دشمن نشدند، استقامت کردند، شهید دادند و مجروح شدند ولی پا پس نکشیدند و به عهدی که بسته بودندن وفادار ماندند تا این که پس از 34 روز نبرد بی امان در ظهر سوم خرداد ماه سال 61 بر آنچه می خواستند دست یافتند و پرچم فتح و پیروزی را در بلندای شهر خرمشهر به اهتزار در آوردند و دنیا را از این همه شجاعت و وفاداری حیران و واله نمودند.
مگر می توان آن روزها را فراموش کرد. سوم خرداد سال 61 روزی بود که در آن همه ایرانیان از هر قشر و طبقه ای و با هر فکر و اندیشه ای از ته دل خندیدند. روزی بود که در آن شادی به مفهوم و معنی واقعی در چهره ایرانی ها قابل رویت بود و روزی بود که در آن همه بی اختیار در کوی و برزن به راه افتادند ، فریاد کشیدند، شیرینی پخش نمودند، الله اکبر گفتند، بوسه بر گونه دوستان زدند، سجده شکر به جای آوردند و با تمام وجود بر شجاعت و ایثار و قدرت رزمندگان اسلام درود فرستادند و در مقابل عظمت روح شهدای جنگ تحمیلی و عملیات بیت المقدس سر تعظیم فرود آوردند.
سوم خرداد سال 61 روزی بود که وقتی در ساعت 14 گوینده رادیو با شوقی وصف نشدنی اعلام کرد که “شنوندگان عزیز” “توجه فرمایید”، “توجه فرمایید” ، “خرمشهر آزاد شد” در ایران اسلامی و در یک لحظه فریاد شادی طنین انداز شد و اشک شوق از چشم ها سرازیر گردید.
فتح خرمشهر “اسطوره مقاومت و پیروزی جمهوری اسلامی ایران” در جنگ با عراق نامیده می شود. پس از 575 روز از استیلای دشمن بر خرمشهر در این روز چنان ضربه اساسی و تعیین کننده بر پیکر دشمن وارد شد که دنیا را به تحسین واداشت.
از همان روزی که عملیات بیت المقدس کلید خورد تا پیروزی قطعی و آزاد سازی خرمشهر، رزمندگان غیور و مردان خدایی 34 روز نبردی بی امان را پشت سر گذاشتند. مردانی که 34 روز به عشق امام و اسلام و ایران با انواع مصائب و مشکلات کنار آمدند. تجسم این که 34 روز رزمندگان اسلحه را از خود دور نکنند و مدام در حال جنگ و نبرد باشند برای کسانی چون من که آن لحظه ها را درک نکرده اند مشکل است ولی نشستن در پای صحبت های غیور مردانی که در فتح خرمشهر حضور داشتند ، نبرد کردند و برای دشمن درس فراموش نشدنی دادند می تواند گوشه ای از عظمت کار این مردان بزرگ را نشان بدهد.
آزادی خرمشهر حماسه ای فرا تاریخی است. گرامیداشت این روز هر سال باید با شکوه تر و با عظمت تر از سال های قبل برگزار شود. رشادت ها و پایمردی های کسانی که جان در طبق اخلاص نهادند و برای سربلندی ایران و اسلام فداکاری کردند، باید به نحو مقتضی به نسل جوان انتقال داده شود. خرمشهر و آزاد سازی آن نقطه عطفی در تاریخ ایران است و این روز نشان بارزی از لطف و عنایت پروردگار به ملت بزرگ و قهرمان ایران زمین است و دلیل این ادعا فرمایش حضرت امام خمینی(رخ) است که فرمود: “خرمشهر را خدا ازاد کرد”.
 




سرپرست هیات فوتبال استان منصوب شد

یک بام و دو هوای فدراسیون فوتبال در ارتباط با فوتبال اردبیل پایانی ندارد. چه اتفاقی می افتد که علی رغم تاکید همه مسؤولین با گذشت نزدیک به دو سال بحث فوتبال و مشکلات موجود هیات فوتبال حل و فصل نشده است. تعیین تکلیف این هیات به یک معمای بزرگ و معادله چند مجهولی تبدیل شده که گویا برای حل آن باید دست به دامن ریاضی دانان بزرگ جهان شد. چرا که مسؤولین ما نشان دادند قادر به حل این معادله نیستند و چون درماندگی آنها اثبات شده است روا نخواهد بود که چوب این خصلت ناپسند و نکوهیده را فوتبال و جوانان ما بخورند.
فدراسیون فوتبال و دست اندرکاران آن از جمله رئیس و نائب رئیس فدراسیون در دو سال گذشته همچون ابر بهاری تصمیمات متفاوتی را در مورد فوتبال اردبیل اتخاذ کرده اند و با وعده و وعیدها و موافقت و مخالفت های صوری، کار فوتبال اردبیل را به مرحله ای رسانده اند که کم کم باید به این نتنیجه رسید که نبودنش بهتر از بودنش است.
فدراسیون فوتبال به عنوان متولی این رشته چرا در قبال دو سال بلاتکلیفی این رشته در یکی از استان های مستعد سکوت اختیار کرده و با بیان واقعیت ها و تصمیم قاطع به حرف و حدیث ها ، جانبداری ها و نقشه کشیدن ها پایان نمی دهد؟
فدراسیون فوتبال و رئیس و نائب رئیس دوراندیش و اهل تفکر چگونه خود را در ازای بلاتکلیفی و ناکارآمدی فوتبال استان اردبیل مسؤول نمی دانند؟ آنها آنقدر دوراندیش هستند که نمی خواهند سیلی نقد را با حلوای نسیه معاوضه بکنند و چک نقد را مفت و مسلم از دست داده و در ازای آن چکی مدت دار تحویل بگیرند که برای وصولش چندان مطمئن نباشند.
فوتبال اردبیل حق الناس است و به خاطر یک یا چند نفر چرخ امور آن نباید از حرکت به ایستد و به عقب برگردد. افکار عمومی تشنه شنیدن حرف های درست و اساسی در ارتباط با سرنوشت فوتبال اردبیل در دو سال گذشته است. اقدام نمایندگان و ملاقات های آنها با حضور در فدراسیون، پیگیری های اداره کل ورزش و جوانان استان، رایزنی های هیات فوتبال ، اظهار نظر های دست اندرکاران استان همه و همه از وجود یک یا چند گره در روند کاری این هیات در استان خبر می دهند. چرا نباید واقعیت را گفت و زمینه را برای احقاق حق این رشته پرطرفدار فر اهم کرد؟ تا به کی باید هر کس و هر مسؤولی ساز خود را بنوازد و در این میان سر فوتبال ما بی کلاه بماند؟
فدراسیون فوتبال با اقدام اخیر خود در مورد هیات فوتبال استان نشان داد که چندان دلش به حال جوانان ما نمی سوزد. فدراسیون فوتبال نشان داده است که فکر و ذکرش جلوتر و واجب تر از وضعیت فوتبال استان ها به عواملش در استان ها معطوف می باشد چرا که با توسل به هر وسیله و بند و ماده و اساسنامه ای می خواهد در هر مقطعی توجیهی تازه پیدا کرده و از آسیب رسیدن به دوستان و یاران قسم خورده ممانعت و جلوگیری نماید.
فوتبال اردبیل از فدراسیون های کفاشیان و تاج هیچ بهره و سودی نبرده است. در زمان حکومت این حضرات دور اندیش، فوتبال اردبیل با سیر نزولی و عقب گردی وحشتناک مواجه شده است و متاسفانه آنها که باید به دنبال یافتن علت ها و بررسی آسیب ها باشند توان خود را در نگاه داشتن وضعیت موجود صرف کرده و برای رسیدن به این هدف به هر دری زده و علی رغم ظاهری فریبنده در خفا، قدمی از مواضع خود نسبت به فوتبال اردبیل عقب نشینی نکرده اند.
بحث ما این نیست که حسن برود و حسین بیاید، انشااله بساطش را جمع بکند و فرهاد بیاید و ماشااله برود و زید بر مسند کار قرار بگیرد، خواست ما تعیین تکلیف مدیریت هیات فوتبال در چارچوب مقررات و اصول حاکم بر آن است.
این که نزدیک به دو سال سرنوشت برگزاری یک مجمع انتخاباتی در هاله ای از ابهام قرار بگیرد و هر روز حرف و حدیث تازه ای در ارتباط با آن مطرح گردد نمی تواند ناشی از یک کار درست و منطقی باشد. حتما یک جای کار می لنگد و در این میان وظیفه چه کسانی است که آستین همت بالا بزنند، به فکر میز و مدیریت و مقام و پست و فردایشان نباشند، به آنچه که وظیفه شان است امروز با تمام وجود عمل کنند و به یکباره به همه حرف و حدیث ها، نامهربانی ها، تهمت ها، خودمحوری ها و خود بزرگ بینی ها از طرف هر کس و کسانی که بوده باشد، پایان بدهند و آسمان صاف و آفتابی را جایگزین آسمان ابری و طوفانی فوتبال اردبیل بکنند.
فوتبال اردبیل ملک شخصی یک یا چند نفر نیست که بر سر به توافق نرسیدن آنها باید دو سال در برزخ قرار بگیرد. هر مسؤول در ادره کل، فدراسیون و هیات فوتبال وظیفه ای تعریف شده دارد. اگر همه به وظیفه عمل کنند و در این راه منافع شخصی را قربانی منافع فوتبال و جامعه بکنند نیازی به مصاحبه ها، خودنمایی ها و الکی خوش بودن ها نخواهد بود
هر ارگان و فرد و مسؤولی که سرگردانی فوتبال اردبیل در دو سال گذشته را موجب شده مقصر است و نباید شک و تردیدی داشت که دیر یا زود تاوان رفتارهای نسنجیده خود را خواهند داد.
و اما بشنوید از شاهکار جدید فدراسیون فوتبال در ارتباط با مدیریت فوتبال اردبیل. همه علاقه مندان به فوتبال اطلاع دارند که پس از اتمام دوره چهار ساله رئیس سابق هیات فوتبال استان و مطرح شدن بحث رفتن و یا ماندن وی، نامه ای از فدراسیون فوتبال با امضای اسدی دبیر کل فدراسیون به اداره کل ورزش و جوانان اردبیل ارسال شد که در آن با اشاره به بند و ماد ه ای از اساسنامه به قانونی بودن ادامه ریاست تاکید شده بود و بر اساس همان نامه تا به امروز رئیس سابق هیات در کاخ حافظ ماندگار شده و به رتق و فتق امور پرداخته است.
و اما شنیده می شود که در روزهای اخیر نامه دیگری باز به امضای اسدی به اداره کل ورزش و جوانان ارسال شده که طی آن سرپرستی رئیس سابق هیات فوتبال اعلام شده است. آیا در نگاه اول این اقدام و تغییر موضع و رای فدراسیون مصداق کاملی از ضرب المثل یک بام و دو هوا نمی تواند باشد؟
در این ارتباط چند سؤال قابل طرح است:
1-اگر ادامه ریاست رئیس سابق هیات فوتبال استان بعد از پایان مهلت قانونی بر اساس نامه ارسال شده درست و قانونی بوده است چرا الآن بر خلاف قانون رفتار شده و ریاست وی منتفی و عنوان جدیدی چون سرپرست به وی اعطا شده است؟
2-اگر انتصاب وی به سرپرستی هیات فوتبال بر اساس اساسنامه و عمل به آن بوده است چرا بعد از گذشت نزدیک به دو سال این کار انجام پذیرفته و تقصیر این رفتار دوگانه باید به پای چه کسی و یا چه کسانی نوشته شود؟
3-آیا انتصاب سرپرست جدید با معرفی اداره کل ورزش و جوانان صورت پذیرفته و یا فدراسیون خود به این کار مبادرت کرده است؟ آیا فدراسیون فوتبال مختار است که بدون هماهنگی با اداره کل ورزش و جوانان سرپرست هیات یک استان را منصوب نماید و آیا این عمل نوعی دهن کجی به تشکیلات ورزش استان محسوب نمی شود؟
4-آیا این قبیل رفتار ها و سپردن امور مجمع انتخاباتی به کسانی که خود نامزد و کاندیدا هستند تلاش برای مهندسی کردن انتخابات تلقی نخواهد شد؟
منتظر می مانیم تا عکس العمل ها در قبال بازی با کلمات فدراسیون فوتبال و تغییر عنوان رئیس به سرپرست را شاهد باشیم. حتما طرح این مسایل از طرف برخی اقایان به عنوان دشمنی ما با هیات فوتبال استان تلقی شده و اقدامات بهاری و غیر منطقی فدراسیون نشین ها دلیلی بر رفاقت، دوستی، طرفداری، حمایت و اعمال عدالت و بی طرفی آن حضرات نسبت به حافظ نشینان اردبیل تعبیر خواهد شد.
 




نیاز فوتسال استان به برنامه ریزی و استفاده از نیروهای کارآمد

مسابقات فوتسال جام رمضان همه ساله فرصت گرانبهایی برای حضور تماشاگران و دوستداران فوتسال و تیم های مختلف در رقابت ها را فراهم می کند. متاسفانه موقعیت به دست آمده کمتر مورد استفاده و بهره برداری قرار می گیرد و به عبارتی ساده تر و بهتر می توان گفت که همه ساله در ماه مبارک رمضان فرصت به دست آمده را به سادگی از دست می دهیم.
سال گذشته با حضور تیم هایی قدرتمند از برخی از محلات اردبیل، رقابت های فوتسال از حال و هوای خاصی برخوردار بود. رقابت های حساس با استقبال کم نظیر تماشاگران، حمایت های منطقی و اصولی و دهها عوامل و پارامترهای دیگر زمینه را برای بهره مندی بهینه در راستای رشد و توسعه فوتسال اردبیل فراهم کرده بود ولی با گذشت یک سال از آن تاریخ و رسیدن ایام برگزاری رقابت هایی دیگر، آثاری از برنامه ریزی، تقویت نقاط مثبت و برطرف کردن مشکلات و در نهایت برداشتن گامی به جلو مشاهده نشده است.
قصد و غرض از برگزاری یک دوره رقابت ورزشی چیست؟ آیا قهرمانی یک تیم و یا پرکردن اوقات فراغت تماشاگران می تواند هدف نهایی و غایی از راه انداختن رقابت هایی به نام جام رمضان باشد؟ مسابقات فوتسال جام رمضان سفره بسیار پهن و با برکتی را پیش روی مسؤولین می گشاید و اینجاست که باید هنر، توانایی، موقعیت شناسی و دور اندیشی مسؤولین فوتبال استان به کمک آنها بیاید تا بتوانند از این سفره و دریای پرحجم استعدادهای فوتسال به صورت بهینه و در راستای سربلندی این رشته بهره برداری بکنند.
پدیده های نوجوان و جوانی که در رقابت های سال گذشته مطرح شدند در یک سال گذشته چه سرنوشت ورزشی را پشت سر گذاشتند؟ چگونه از طرف هیات فوتبال استان و شهرستان مورد حمایت قرار گرفتند؟ به چه نحوی فعالیت و تمرینات آنها تحت نظر و مراقبت قرار گرفت و الآن در چه وضعیتی به سر می برند؟
چگونه باید کسانی که سنگ مدیریت فوتبال استان را به سینه می زنند برای پرورش استعدادها و جلوگیری از هدر رفتن آنها اقدام کنند؟ نمایندگان استان در سطوح مختلف لیگ فوتسال کشوری چرا نمی توانند نتیجه ای مطلوب کسب کنند؟ رشته ای که قادر است برای یک مسابقه داخلی بیش از سه هزار تماشاگر را به ورزشگاه بکشاند چگونه در رقابت های مهم حرفی برای گفتن نمی تواند داشته باشد؟ وظیفه چه کس و یا چه کسانی است که از موقعیت های مناسب برای رشد و تعالی فوتسال استفاده کنند؟ آیا مسؤولیت داشتن در ورزش و فوتسال به معنی حفظ موقعیت و جار و جنجال راه انداختن است؟ در طول یک سال گذشته برای فوتسال چه کارها و اقدامات زیر بنایی انجام پذیرفته است؟ آیا وظیفه هیات فوتبال فقط در برگزاری رقابت هایی نیم بند و صدور مجوز نقل و انتقال و احیانا کسب درآمد خلاصه می شود؟ برنامه ریزی برای توسعه و گسترش فوتبال و فوتسال از وظایف چه کسانی است؟
حال این سؤال ها را که مطرح می کنیم دور نیست آن روزی که چشمی دبیر هیات فوتبال استان(قانونی یا غیر قانونی بودنش جای خود دارد) در فضای مجازی قد علم کند و بیانیه صادر نماید که نگارنده را از سال ها قبل می شناسد و چشم بر روی گفته های ما می بندد و در نهایت ما را دشمن فوتبال و ورزش استان معرفی کند و جوابی به مسایل مطرح شده نداشته باشد . شما خدمتگزار، خادم و دوستدار و بزرگ و نجات دهنده فوتبال و ورزش باشید ولی چشم بر روی واقعیت ها نبندید و تسلیم حقایق بشوید.
کسی تا به حال مطلع شده است که برای سال 96 برنامه هیات فوتبال و تقویم آن چیست؟ آیا اطلاع رسانی انجام پذیرفته و کمیته ها برنامه های خود را ابلاغ کرده اند؟ کمیته فوتسال برای بهره گرفتن ایده آل از رقابت های فوتسال جام رمضان در سطح استان و تحت نظر گرفتن همه فعالیت ها چه اقداماتی انجام داده و چه هماهنگی هایی صورت پذیرفته است؟ اگر به موقع اطلاع رسانی شود آن هم از نوع اطلاع رسانی صحیح و نه شعاری با جنبه های تبلیغاتی و خودنمایی می توان در پایان رقابت ها عملکردها را مورد بررسی قرار داد و نتیجه گیری نمود .
این که منتظر بنشینیم و بعد از پایان رقابت ها حاصل دسترنج دیگران را به نام خود بزنیم و بازی با اعداد و ارقام را عملکردی برای خود به حساب آوریم نمی تواند اقدام و کاری برای پیشرفت فوتسال استان باشد. پیشرفت فوتسال استان نیاز به برنامه ریزی و استفاده از نیروهای کارآمد و فوتسالی دارد که امیدواریم حداقل امسال مسؤولین فوتبال




مطبوعات عامه پسند و چالش های پیش رو

از قدیم شنیده ایم که گفته اند حرمت امامزاده با متولی است. مراد از کاربرد این ضرب المثل آن باشد که هر شخصی اگر مسؤولیتی را عهده دار است و یا در شغل و حرفه ای مشغول به کار می باشد در گام اول باید حرمت شغل و مقام و موقعیتش را خودش نگاه دارد و اگر چنین نکند از دیگران نباید توقع داشت که برای آن مسؤولیت و یا موقعیت قداستی قایل باشند.
این ضرب المثل در همه موارد و زمینه ها صادق است و جامعه مطبوعاتی و نشریات نیز از آن جمله می باشند. اگر مدعیان روزنامه نگاری و مدیرا ن نشریات، حرمت و قداست نشریات را حفظ نکنند از دیگر اقشار جامعه انتظار این که به این قشر و جامعه مطبوعاتی و رسانه های جمعی با دیده احترام بنگرند توقعی بیجا و غیر منطقی است.
وضعیت برخی از رسانه ها و نشریات در ایام انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا بر این نکته که متولیان نشریات و رسانه های جمعی در استان حرمت آن را نگاه نمی دارند صحه گذاشت.
نشریاتی که به چنین روشی تن داده اند یعنی خود حرمت خود را نگاه نمی دارند در دام رقابت بسیار ناگوار تحت عنو.ان پول درآوردن گرفتار می شوند ، خواسته و ناخواسته قدم در یک صحنه ای می گذارند تا در خدمت طرفداران مطبوعات عامه پسند قرار بگیرند و از مسیر اصلی رسالت و وظیفه خود دوری کنند.
مطبوعات عامه پسند و یا به عبارتی دیگر مطبوعات زرد چگونه شکل می گیرند؟ صاحب نظران و اندیشمندان علوم ارتباطات در ارتباط با تعریف این قبیل مطبوعات می گویند: ”مطبوعات عامه پسند یا زرد به مطبوعاتی گفته می شود که به اصول اولیه، بنیادهای اخلاقی و معیارهای حرفه ای روزنامه نگاری پایبند نیستند . این قبیل مطبوعات و نشریات برای جلب مخاطب با اهداف اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی تقریبا تمامی حریم ها و چارچوب روزنامه نگاری و اخلاق حرفه ای را نادیده می گیرند“.
وظیفه رسانه چیست؟ خبرنگار چه کسی است؟ برای این که به این سؤالات پاسخ داده شود تعریفی که از کتاب روزنامه نگاری نوین تالیف نعیم بدیعی و حسین قندی گرفته شده ، ارایه می شود.
یکی از مهم ترین و بارز ترین وظایف رسانه های خبری به ویژه روزنامه ها ، اطلاع رسانی، هوشیارسازی و گسترش دانش و اطلاعات مخاطبان در زمینه هایی است که امکان دسترسی به رویدادها و موضوعات مختلف و تجربه مستقیم آنها برای افراد فراهم نباشد، در چنین حالتی رسانه ها وارد عمل می شوند.
خبرنگار کیست؟
خبرنگار کسی است که با اتکا به ذوق و استعداد شخصی ، پس از گذراندن دوره آموزشی و تخصصی با توجه به مسؤولیت اجتماعی که این حرفه بر عهده او می گذارد ، وظیفه جمع آوری و تنظیم خبر و انتقال آنها به مخاطبان از طریق وسایل ارتباط جمعی را بر عهده دارد.
در حال حاضر کارشناسان و افکار عمومی چند کارکرد را از دست اندرکاران رسانه ها خاصه مطبوعات انتظار دارند که اطلاع رسانی، تبیین مسایل و ارتقای سطح آگاهی افکار عمومی و نظارت بر حسن اجرای امور در بخش های مختلف از جمله این انتظارات به شمار می رود.
با توجه به مطالبی که در بالا به طور خلاصه به آنها اشاره شد و تا حدودی حوزه و چارچوب کار رسانه ها و دست اندرکاران آنها مشخص شد آیا می توان بدون فراگیری اصول فنی و تخصصی آن اقدام به کار روزنامه نگاری کرد و در پایان به اهداف مثبت و غیر مخرب دست یافت؟ کسی که می خواهد به کار روزنامه نگاری بپردازد اما با اصول اولیه آن آشنا نباشد آیا می توان از او انتظار داشت تا اطلاع رسانی صحیح انجام دهد؟
آیا در حال حاضر مدعیان روزنامه نگاری در استان می توانند به وظیفه خود به دور از هر گونه وابستگی های سیاسی ، فکری و جناحی و اقتصادی عمل نمایند و در انعکاس واقعیت ها از راه راست منحرف نشوند؟
اساتید علوم ارتباطات همیشه در مباحث مطرح شده تاکید دارند که روزنامه نگاران جزء آگاه ترین و مطلع ترین افراد جامعه محسوب می شوند. با توجه به این دیدگاه می توان گفت که روزنامه نگاران، دیده بانان فرهنگی و اجتماعی هستند. روزنامه نگاران باید در بخش های مختلف جامعه به عنوان دیده بانان فرهنگی و اجتماعی، آسیب ها و رخدادها را شناسایی کنند و عولقب آن را به اطلاع مسؤولین و افکار عمومی برسانند.
نشریات ما علی رغم برخورداری از کمیت بالا تا چه حد می توانند به این وظیفه مهم و حیاتی عمل نمایند و عمل به وظیفه و رسالت را فدای رابطه های سیاسی و اقتصادی نکنند؟داشتن تخصص کاری روی یک سکه است و بازنگری در به کارگیری افرادی عاشق، صادق و علاقه مند به جمع آوری اطلاعات و انعکاس آنها بدون دخالت دادن وابستگی ها، روی دیگر آن به شمار می روند.
در یک جمع مطبوعاتی که حاضرینش ادعای سال ها فعالیت در عرصه مطبوعات را دارند اگر بحثی در یکی از زمینه های اجتماعی و اقتصادی مطرح بشود آنهایی که دارای مدرک تخصصی در آن زمینه ها هستند اظهار نظر را حق خود می دانند و وقتی حرفی از روزنامه نگاری و علوم ارتباطات در میان باشد همه خود را صاحب نظر دانسته و حتی به تحصیل کرده های این رشته ها نیز فرصت حرف زدن نمی دهند و چنین است وقتی ره گم کرده ها در مطبوعات پرچم دار می شوند زمینه رشد و گسترش و توسعه مطبوعات عامه پسند و یا به عبارتی دیگر مطبوعات زرد فراهم می شود.
موضعگیری هایی که در قبال مسایل مختلف اجتماعی توسط ر سانه ها انجام می گیرد در بسیاری از موارد نشان می دهد که گردانندگان آنها فرسنگ ها از درک وظیفه رسانه ها فاصله دارند و ناگفته پیداست که فعالیت گسترده چنین رسانه ها در آلوده کردن فضا و وارونه جلوه دادن واقعیت ها و دفاع کورکورانه از اربابان و حامیان خود نقش اساسی ایفا می کنند. این قبیل رسانه ها به جای قرار گرفتن در صف همراهان مردم و انعکاس خواست ها و نیازهای جامعه و بیان ضعف ها ، در اختیار برخی ها قرار می گیرند و بدتر و زشت تر از همه در اولویت قرار گرفتن کسب درآمد و دستیابی به اهداف اقتصادی است که دستور کار بعضی ها محسوب می شود.
همانطوری که در بالا اشاره شد نکته بسیار تلخی که جامعه رسانه ای را تحت تاثیر قرار داده و آن را از رسالت خود دور می کند رقابت و مسابقه برای پول در آوردن است که این امر در مطبوعات عامه پسند با شتاب و وسعت بیشتری پیگیری می شود .
از برای پایان دادن به این وضعیت و سالم سازی هرچه بیشتر فضا، بیدار شدن وجدان کاری حرفه ای خبرنگاران و مدیران مسؤول آنها می تواند صحنه این مسابقه نامبارک را از اساس و بنیان تغییر دهد.
 




سوم خرداد روز سرافرازی و سربلندی ایران اسلامی

سوم خرداد ماه برگ زرین و پرافتخاری در تقویم ایرانیان به شمار می رود. سوم خرداد ماه یادآور یکی از حماسی ترین روزهای تاریخ ایران در 200 سال اخیر می باشد. سوم خرداد روز فراموش نشدنی و روز سرافرازی و سربلندی ایران اسلامی است. روز اقتدار، شجاعت، ایثار، صداقت، عشق و روز همه خوبی ها و رشادت ها برای ایرانیان است. سوم خرداد روز آزادی خرمشهر و روز اثبات وحدت، یک دلی ، همبستگی و وفاداری ملتی بزرگ و قهرمان است.
دشمنان ایران و آنهایی که برای زمین گیر کردن انقلاب اسلامی و دلسرد کردن جوانان غیور و دلاور ایران زمین ماهها و سال ها برنامه ریزی کرده و نقشه های مختلفی را به مورد اجراء گذاشته بودند حتی فکر این که روزی ایران بتواند خرمشهر را از وجود ناپاک آنها پاک کند، نمی کردند و به نوعی خود را مالک آن منطقه به حساب آورده و برای پیشروی و افزودن بر مساحت تحت سلطه شان اندیشه می کردند ولی وقتی در شامگاه 10 اردیبهشت سال 61 در قرارگاه کربلا دلاور مردانی که نام و یادشان زینت آرای تاریخ ایران شده است عهد و پیمان بستند تا خرمشهر خونین را آزاد کرده و آن را به دامن پر مهر وطن باز گردانند پرونده خودخواهی ها، قساوت ها، خود سری ها و خود بزرگ بینی آنها در منطقه را بستند و دلاورانه جنگیدند و اسیر انواع دام ها و حیله ها و شیطنت های دشمن نشدند، استقامت کردند، شهید دادند و مجروح شدند ولی پا پس نکشیدند و به عهدی که بسته بودندن وفادار ماندند تا این که پس از 34 روز نبرد بی امان در ظهر سوم خرداد ماه سال 61 بر آنچه می خواستند دست یافتند و پرچم فتح و پیروزی را در بلندای شهر خرمشهر به اهتزار در آوردند و دنیا را از این همه شجاعت و وفاداری حیران و واله نمودند.
مگر می توان آن روزها را فراموش کرد. سوم خرداد سال 61 روزی بود که در آن همه ایرانیان از هر قشر و طبقه ای و با هر فکر و اندیشه ای از ته دل خندیدند. روزی بود که در آن شادی به مفهوم و معنی واقعی در چهره ایرانی ها قابل رویت بود و روزی بود که در آن همه بی اختیار در کوی و برزن به راه افتادند ، فریاد کشیدند، شیرینی پخش نمودند، الله اکبر گفتند، بوسه بر گونه دوستان زدند، سجده شکر به جای آوردند و با تمام وجود بر شجاعت و ایثار و قدرت رزمندگان اسلام درود فرستادند و در مقابل عظمت روح شهدای جنگ تحمیلی و عملیات بیت المقدس سر تعظیم فرود آوردند.
سوم خرداد سال 61 روزی بود که وقتی در ساعت 14 گوینده رادیو با شوقی وصف نشدنی اعلام کرد که “شنوندگان عزیز” “توجه فرمایید”، “توجه فرمایید” ، “خرمشهر آزاد شد” در ایران اسلامی و در یک لحظه فریاد شادی طنین انداز شد و اشک شوق از چشم ها سرازیر گردید.
فتح خرمشهر “اسطوره مقاومت و پیروزی جمهوری اسلامی ایران” در جنگ با عراق نامیده می شود. پس از 575 روز از استیلای دشمن بر خرمشهر در این روز چنان ضربه اساسی و تعیین کننده بر پیکر دشمن وارد شد که دنیا را به تحسین واداشت.
از همان روزی که عملیات بیت المقدس کلید خورد تا پیروزی قطعی و آزاد سازی خرمشهر، رزمندگان غیور و مردان خدایی 34 روز نبردی بی امان را پشت سر گذاشتند. مردانی که 34 روز به عشق امام و اسلام و ایران با انواع مصائب و مشکلات کنار آمدند. تجسم این که 34 روز رزمندگان اسلحه را از خود دور نکنند و مدام در حال جنگ و نبرد باشند برای کسانی چون من که آن لحظه ها را درک نکرده اند مشکل است ولی نشستن در پای صحبت های غیور مردانی که در فتح خرمشهر حضور داشتند ، نبرد کردند و برای دشمن درس فراموش نشدنی دادند می تواند گوشه ای از عظمت کار این مردان بزرگ را نشان بدهد.
آزادی خرمشهر حماسه ای فرا تاریخی است. گرامیداشت این روز هر سال باید با شکوه تر و با عظمت تر از سال های قبل برگزار شود. رشادت ها و پایمردی های کسانی که جان در طبق اخلاص نهادند و برای سربلندی ایران و اسلام فداکاری کردند، باید به نحو مقتضی به نسل جوان انتقال داده شود. خرمشهر و آزاد سازی آن نقطه عطفی در تاریخ ایران است و این روز نشان بارزی از لطف و عنایت پروردگار به ملت بزرگ و قهرمان ایران زمین است و دلیل این ادعا فرمایش حضرت امام خمینی(ره) است که فرمود: “خرمشهر را خدا آزاد کرد”.




انتخابات شورای شهر اردبیل و حرف و حدیث ها

اعلام نتایج انتخابات شورای شهر اردبیل با حرف و حدیث هایی همراه بوده است. جانشینی حسین افسانه با هوشیار علی رغم اعلام قبلی با احتمال صفر تغییر توسط معاون سیاسی و امنیتی استاندار مورد توجه قرار گرفته و دامنه اعتراض و عکس العمل دیگر نامزد های مانده از کاروان شورا را به دنبال داشته است.
در این فرصت کوتاه بحثی در ارتباط با برخی از ادعاها مبنی بر اعمال نظر و مهندسی کردن انتخابات و یا ادعای برگزاری سالم و بدون نقص آن نداشته و نداریم. شک و تردیدی نیست که هیچ لبنیاتی نمی گوید که ماست من ترش است و مسلما مسؤولین و دست اندرکاران برگزاری انتخابات هرگونه شک و شبهه ای را رد کرده و تمام قد و با استفاده از همه امکانات و توانایی از عملکرد خود و مجموعه تحت امرش دفاع می کند. بهترین و بالاترین معیار برای تشخیص سره از ناسره و حقیقت از شعار و ادعا مراجعه به قانون و مقررات است و مسلما مسؤولین برای از بین بردن آثار هرگونه شک و تردید و دودلی به قانون و راهی که در پیش پای معترضین می گذارد رجوع خواهند کرد.

تعجب در این است که مسؤولین به چه دلیل و علتی در اعلام نتایج عجله کرده اند؟ چه لزومی داشته است است که قبل از اطمینان کامل و جمع بندی همه گزارشات با خوشحالی و اطمینان تقریبا کامل خبر از انتخاب قطعی 11 نفر داده اند.؟ از مسؤولینی که باید امور این استان را به چرخانند و در برخی موارد نیز از ادعهای آنچنانی برخوردار هستند بعید است که با دست خود ، کار و اعمال خودشان را زیر سؤال ببرند و در افکار عمومی موجب طرح سؤالات متعدد و به دنبال آن شایعات مختلف بشوند.

اشتباه قابل توجه تر از اشتباه مسؤولین  انتخابات را سینه چاکان آنها مرتکب می شوند که به هر ترتیب و روشی که باشد می خواهند حرکت و عجله و اقدام نسنجیده آنها را توجیه نمایند. این که برگزاری هم زمان دو انتخاب و گستردگی و تعدد صندوق ها کار شمارش را با مشکل و تاخیر مواجه می کند ادعایی درست و قابل دفاع است ولی عجله بیش از حد و دستپاچگی برخی ها و اقدام ناپخته و ناشیانه آنها چه توجیهی می تواند داشته باشد؟

در به وجود آمدن جو بی اعتمادی و طرح سؤالات بعدی چه کسانی بیشتر مقصر هستند؟ آنهایی که با عجله می خواستند مدال اولین مخابره کننده نتایج باشند چگونه و از چه کانال و چه طریقی اطلاعات خود را به دست می آوردند؟ شاید اشتباه از ما باشد و در نظر مسؤولین همه خبرنگاران و اهالی ر سانه از موقعیت و جایگاه یکسانی بهره ببرند ولی این نیز قابل طرح است که در این میان برخی از رسانه ها عزیز  و دردانه هستند و محرم تر از دیگران می باشند.

به هر حال از دید ورزشی با کسانی که مجوز حضور در پارلمان محلی  را به دست آورده اند حرف برای گفتن زیاد داریم ولی باز هم منتظر می مانیم تا به اعتراضات رسیدگی شود و نظر مراجع با قاطعیت در مورد قطعیت لیست اعلام گردد تا آنگاه با منتخبین شورا حرف های خود را بر زبان بیاوریم و بر ظلمی که در دوره قبل از جانب شورا به ورزش و فوتبال ما تحمیل شده حرف بزنیم و بر توقعات ورزشی ها از دور پنجم شورا اشاره نمائیم.




عدم برگزاری رقابت های فوتسال جام رمضان در رده سنی پایه اقدامی غیر منطقی و سؤال برانگیز

در روزهای اخیر اخبار متفاوتی در ارتباط با برگزاری رقابت های فوتسال جام رمضان به گوش می رسد. گاهی خبرها از عدم برگزاری این رقابت ها حاکی بوده و زمانی دیگر اطلاعیه ای مبنی بر موافقت با انجام رقابت ها در رده سنی آزاد منتشر می شود.

دست همه کسانی که در برگزاری مسابقات فوتسال جام رمضان متحمل زحمت می شوند را می بوسیم و برای آنهایی که امکان برگزاری این رقابت ها را در سالن های بهسازی شده فراهم می کنند درود می فرستیم ولی به راستی ایجاد محدودیت به بهانه های مختلف در برگزاری رقابت های جام رمضان نمی تواند کاری قابل قبول و پسندیده و به نفع ورزش و فوتسال استان تلقی شود.

اماکن ورزشی و بخصوص دو سسالن شهید آسمانی و رضازاده بازسازی شده اند تا در خدمت ورزش و جوانان و آینده سازان این منطقه قرار بگیرند. این که ادعا بشود که سالن تحویل دائمی نشده و بنابر این امکان برگزاری رقابت های فوتسال وجود ندارد ادعایی قابل قبول نمی تواند باشد. چرا سالن برای برگزاری میتینگ انتخاباتی بدون هرگونه حرف و حدیث و صحبتی از تحویل و پیمانکار دو دستی تقدیم می شود و وقتی بحث جوانان اردبیل و استفاده آنها به میان می اید دلیل های مختلفی پشت سر هم ردیف می شوند؟

خدایش بیامرزد مرحوم هوشنگ چمن آرا را که در دوران اوج فوتبال اردبیل همه ساله در تعطیلات نوروزی رقابت های جام عقاب را برگزار می کرد. این مسابقات فضای کافی برای بروز استعدادها و چهره شدن جوانان جویای نام  در فوتبال اردبیل را فراهم می کرد . در فوتسال،  جام رمضان و برگزاری رقابت ها در سطوح سنی مختلف نقش جام عقاب را همه ساله بازی می کند.

 روا نیست که امسال به هر دلیل و علت و توجیه و بهانه ای رقابت های فوتسال در رده های سنی پایه را لغو کنند. بازیکنان رده سنی آزاد در طول سال و به بهانه های مختلف می توانند در رقابت ها و حتی تمرینات منظم و مرتب حضور پیدا بکنند ولی بازیکنان رده های سنی پایه تنها امیدشان به رقابت های جام رمضان است که بتوانند با استفاده از این فرصت توانایی ها ی خود را در معرض دید قرار بدهند و بدین وسیله راه پرفراز و نشیب آینده ورزشی خود را هموار نمایند.

از مدیر کل ورزش و جوانان و هیات فوتبال شهرستان اردبیل انتظار می رود که به تعطیلی رقابت های جام رمضان در سال جاری تن ندهند. هنر مدیریت در این است که در مواقع بحرانی و شرایط سخت امور را به نحو احسن به پیش ببرند و انتظار می رود که مدیر کل ورزش و جوانان برای برخورداری فوتسال اردبیل از آینده ای مطمئن و بهره بردن  آن از پشتوانه ای قوی بر برگزاری مسابقات فوتسال جام رمضان در رده های سنی پایه تاکید کند.

به نظر می ر سد  اگر قرار است رقابت های فوتسال جام رمضان فقط در رده سنی آزاد برگزار گردد و بر روی دیگر مقاطع قلم قرمز کشیده شود همان بهتر که امسال از این رقابت ها و برگزاری آن چشم پوشی شود. باید منتظر بمانیم تا میتینگ ها و گردهمایی های سیاسی کفپوش سالن های ما را به وضعیتی مناسب استفاده ورزشکاران تبدیل کنند و آنگاه رقابت های فوتسال در رده های پایه را  با خیالی آسوده و بدون دغدغه برگزار کنیم.