1

بهره برداری شخصی، باندی و حزبی از ورزش ممنوع

ورزش ابزاری برای رسیدن به اهداف متعالی است. ورزش وسیله ای است که باید در خدمت اهداف اجتماعی قرار بگیرد. اگر از این ابزار و وسیله به درستی و در راستای اهداف پیش بینی شده استفاده شود و در مسیری سالم، پاک و به دور از هر گونه پلشتی و بی بند و باری گام برداشته شود، رسیدن و دستیابی به اهداف ممکن و آسان می شود. ورزش با ویژگی های منحصر به فرد و با اثرات مثبت و خدمات مفیدش در حوزه های مختلف اجتماعی نباید در خدمت منافع شخصی، باندی ، گروهی و حزبی قرار بگیرد.
اگر علاقه مند به ورزش و معتقد به اثرات مثبت آن در جامعه هستیم باید طرفدار استفاده صحیح و اصولی از آن باشیم. استفاده درست از ورزش می تواند در تاثیر گذاری مثبت و قابل توجه آن نقش اساسی و تعیین کننده داشته باشد.
ورزشی ها و کسانی که به درستی و در عمل، عاشق ورزش بوده و استفاده از آن را فقط در جهت رسیدن به اهداف متعالی می دانند نباید اجازه سوء استفاده از این ابزار مهم و اجتماعی را بدهند. متاسفانه در مقاطعی عده ای که بودن در کنار ورزش را فقط برای تامین منافع شخصی و باندی می دانند دامنه فعالیت خود را گسترده می کنند تا بتوانند از این روش به آنچه که در برنامه کاری خود گنجانده اند دست پیدا بکنند.
این قبیل افراد هر چند که سنگ ورزش را به سینه می زنند و برای نشان دادن عشق و علاقه ظاهری با استفاده از هزاران ترفند و روش از دیگران سبقت می گیرند تا بتوانند اعتماد ورزشی ها را جلب بکنند اما دیر یا زود مشت آنها باز شدنی است و چهره پلید، زشت و منفعت طلبانه آنها رو شدنی بوده و آن وقت است که آنها سیلی محکمی از ورزش و جامعه ورزرش می خورند. سیلی که می تواند برای همیشه پرونده حیات اجتماعی آنها را مختومه کرده واین بی هنرهای از خود راضی و متکبر را به عنصری بی آبرو و منزوی تبدیل نماید.
ورزشی ها و کسانی که صادقانه در دنیای ورزش بوده اند و هستند و هیچوقت از ورزش برای خود کیسه ای جهت مال اندوزی و کسب نام و نشان ندوخته اند باید از میدان داری افراد شناسنامه داری که جز بهره برداری منفی از ورزش هدف دیگری در سر نمی پرورانند ممانعت و جلوگیری کنند. از میدان داری آنهایی که از ورزش وسیله ای ساخته اند برای رسیدن و دستیابی به اهداف غیر ورزشی ، از اهداف مالی گرفته تا اهداف سیاسی و جناحی و تبلیغاتی.
باید بدانیم و ورزشی های صادق بدانند که این قبیل افراد در فکر رونق بخشیدن به ورزش ، توسعه و گسترش و سربلندی آن نبوده و نیستند بلکه همان طوری که اشاره شد آنها ورزش را ابزار و طعمه ای برای اهداف شخصی، سیاسی و باندی خود می دانند و هر قدمی که بر میدارند و هر کاری را که انجام می دهند صرفا برای رسیدن به اهداف پلید و شوم شان هستند و بس. آنها ورزش را واسطه و پلی برای رسیدن به اهداف منفی خود قرار می دهند.
این روزها که در آستانه انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا قرار داریم میدان عمل و ابراز وجود برای چنین افرادی فراهم شده است تا از فرصت به دست آمده برای رسیدن به آنچه که برنامه ریزی کرده اند نهایت بهره و استفاده را ببرند.
جامعه ورزش در این میان باید از اعتماد به این قبیل افراد خودداری نمایند و با دست ردی که به سینه می زنند آنها را در رسیدن به اهداف ناکام بگذاردند و اجازه ابراز وجود و حرف زدن از طرف جامعه ورزش را به آنها ندهند.
یکی از مهم ترین و قابل توجه ترین بحث، برداشت های غلط برخی ها از جامعه ورزش و منتسب کردن آن به خود می باشد. از من خبرنگار گرفته تا آن تماشاگر روی سکو چنین می پنداریم که می توانیم از طرف ورزشی ها حرف بزنیم و خود را نماینده آنها قلمداد بکنیم. در حالی که جامعه ورزش طیف وسیعی از افراد جامعه را با سلایق، افکار و اندیشه و برداشت های مختلف تحت پوشش دارد. وظیفه ما نه حرف زدن از طرف آنها و نه تعیین تکلیف برای آنها می باشد. اگر ما در حد بضاعت ، توان و دایره وظایف و اختیاراتمان بخواهیم گام برداریم فقط می توانیم در بیان واقعیت ها و روشن کردن بعضی از نقاط کور موجود در ورزش و نیاز آن اقدام بکنیم.
 
 




عروسک های کوک شده در ورزش

پدری فرزند را که عازم مجلسی بود آموخت که در آن مقام، بالا بالا باید نشست و سخنان بزرگان باید گفت تا همگان بدانند که از خاندانی معتبر است و تحصیل و تربیتی شایسته یافته.
چون باز آمد و پدر جویای حال شد گفت: خاطر آسوده دار که همگان را انگشت بر دهان به جای نهادم. نخست آن که بر سر طاقچه نشستم، دیگر این که جز از شتر و فیل و کرگدن سخن به میان نیاوردم!
حالا در ورزش و فوتبال ما نیز هستند کسانی که بزرگی خود را در حمله به دیگران و در حرف زدن از هر دری جستجو می کنند.. آنهایی که تا دیروز برای گذران زندگی با انواع ناملایمات دست به گریبان بودند اینک با حمایت برخی ها خود را صاحب جلال و جبروت می پندارند و می اندیشند که اگر افراد موجه و شناخته شده را با حرف ها و نوشته های خود مورد حمله قرار بدهند می توانند بزرگ شوند و در ورزش و فوتبال برای خود جایگاهی دست و پا بکنند.
این ها هر چند که چند روزی می توانند با رفتارهای غلط و سؤال برانگیز نام خود را بر سر زبان ها بیندازند و به مانند غلامانی حلقه به گوش در خدمت اربابان قرار بگیرند ولی عمر بزرگی آنها چون حبابی بر روی اب بوده و با گذشت اندک زمانی از بین رفتنی است.
کسانی که می خواهند فقط باشند و دیده بشوند نمی توانند قابل اعتماد باشند.چرا که آنها حاضرند هر طور که منافعشان ایجاب کند، حرف بزنند و بر اساس نفع شخصی و یا به دستور اربابان این را بکوبند و آن را مدح کنند و ثنا گویند.
گاهی آنچنان القابی را در ارتباط با برخی افراد به کار می برند که اگر انسان آنها را نشناسد و فقط بر گفته این متملق ها توجه بکند فکر می کند که با نابغه های ورزش و فوتبال مواجه هستند
این ها عروسک های کوک شده ای هستند که حاضرند برای رسیدن به هدف همه را از دم تیغ بگذرانند و باکی از این کار هم ندارند.
باید بدانیم که دنیا ارزش آن را ندارد که انسان برای چند روز موقعیت اصول اخلاقی را زیر پا بگذارد و بدون توجه به پیشینه و گذشته ای که در ورزش این منطقه رخ داده است برای پیمودن راهی غلط و دردسر آفرین پافشاری کند.باید اهل عبرت و درس آموزی از فراز و نشیب های روزگار باشیم و خود را به مفت نفروشیم و آلت دست نشویم
هر که نامخت از گذشت روزگار
هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار
 
 
 
 
 
 
 
 




فضول باشی ورزش و بیگ های قلابی

فضول باشی را بعد از مدت ها که موفق به زیارتش نشده بودم سرحال دیدم و خدا را شکر کردم . آخه هر وقت که او به من بخندد و خوب تحویلم بگیرد آن روز بهترین و زیباترین روز من خواهد بود. این بار نیز او میزان میزان بود و زود سر صحبت را باز کرد و گفت: می خواهم داستانی به تو بگویم و از آن نتیجه گیری بکنم اگر حوصله اش را داری بگو تا من شروع کنم.
گفتم عزیز دل برادر مگر میشه انسان، شیرینی هم صحبت شدن با تو را با چیز دیگری عوض بکنه من سراپا گوش خواهم بود.
گفت:شخصی تازه به دوران رسیده مدام می کوشید پا جای پای بیگ ها و اشراف زادگان بگذارد و در رفتار و کردار خود از ایشان تقلید کند. روزی همچنان که با افاده ی تمام گردن گرفته و دست بر کمر زده از کویی می گذشت به چاله ی پر کثافتی فرو رفت. اطرافیان دویده طنابی آوردند! اما او همچنان دست بر کمر ایستاده بود و به گرفتن سر طناب رضایت نمی داد که مبادا با برداشتن دست از کمر گاه از بیگی بیفتد و این داستان بیشتر در مورد کسانی به کار می رود که علی رغم ناکامی و تیره بختی و نا توانی دست از تکبر و خودنمایی بر نداشته و قدرت و توان و ظرفیت قبول واقعیت ها را نیز ندارند.
گفتم منظورت از این داستان سرایی چیست و در مورد چه کس یا چه کسانی می خواهی حرف بزنی؟
گفت ببین من را با هیچکس دشمنی نیست و بدون دلیل و مدرک هم بر علیه کسی حرف نمی زنم . ناگفته پیداست ، عده ای عادت دارند همیشه از حرف حق برنجند و گوینده اش را خائن و نادان و ناآگاه و مغرض و از این دست افراد بدانند ولی به راستی که این داستان را می توان در شاءن و مرتبت برخی از دست اندرکاران ورزش و از جمله فوتبال وارد دانست که نمی خواهند از بیگ بودن خود دست بردارند و تن به واقعیت های موجود بدهند.
به فضول باشی گفتم جان هر کسی که دوست داری از فوتبال حرف نزن. حالا فردا باز این دبیرش در فضای مجازی می آید و می گوید که فضول باشی را هم خیلی وقت است می شناسم و آن گاه به تو بی حرمتی می کنند ول کن بابا تو هم حوصله داری.
گفت بزار بگوید، مگه ایرادی داره که من را بشناسه، خوب من هم او را و دیگر دوستانش را می شناسم، ماشااله و انشااله را هم شناسم، نگران بیانیه نباش ولی بشنو چرا این را گفتم.مدت هاست که می گوییم در پنج سال گذشته مجمع هیات فوتبال استان به طور قانونی برای یک بار هم که شده تشکیل نیافته و بنابر این بر اساس اساسنامه کلیه اقدامات آنها در طول این سال ها قانونی نبوده است. حالا به جای این که این واقعیت را به پذیرند گاها مدعی می شوند که تشکیل یافته است .
در مقابل این ادعا می گوییم قربان قد و بالای شما و همت فرهاد و قدرت کلنگ و بیل شما در کندن بیستون و از بین بردن مشکلات فوتبال برویم آیا می شود که آدرس این مجامع برگزار شده از جمله تاریخ و محل تشکیل و روسای مجمع و در نهایت صورت جلسه های تنظیمی را اعلام کنید و جهت اطلاع افکار عمومی آنها را منتشر به فرمایید تا فضول هایی چون من نتوانند سخن های این چنینی را بر زبان آورند.
گفتم فضول باشی فکر کنم بهتر است که تو را زود زود ملاقات نکنم چرا که برخی وقت ها بدون در نظر گرفتن اوضاع زمانی و مکانی حرف هایی می زنی که ممکن است برای من دردسر ساز شود. ول کن بابا وقتی می گویند تشکیل شده بگو تشکیل شده تا مورد عنایت قرار بگیری و عزیز سلطان بشوی.
 




فوتبال ورزش مرد هاست

چندی قبل در پاسخ به اقدامات نامناسب و خاله زنکی برخی از مدعیان فوتبال، مطلبی تحت عنوان “فوتبال ورزش مردهاست” در نشریه به چاپ رسید.
برخی از دوستان به تیتر مطلب با نگاه جنسیتی نگریسته و ایرادی بر آن گرفته بودند. وقتی مطرح می شود که “فوتبال ورزش مردهاست” منظور این نیست که این رشته زیبا و پرتحرک اختصاص به آقایان دارد و بس، بلکه قصد و مراد از به کار بردن کلمه مرد یادآوری برخی از خصلت های مورد قبول جامعه و ویژگی های خوب و جامعه پسند است . به عبارتی دیگر مرد در این بحث در مقابل نامرد می باشد.
فوتبال باید عرصه فعالیت انسان های بزرگ ، عاشق، صادق و بی ریا باشد. متاسفانه سال هاست که فوتبال کشور با سردمداری بعضی ها که به جانش افتاده اند از نظر اخلاقی و رفتاری به سرنوشتی بد دچار شده است که بازگرداندن آن به حالت اولیه و به دنیایی که در آن صداقت و مردانگی و جوانمردی حرف اول را بزند بسیار مشکل و تقریبا غیر ممکن شده است.
فوتبال استان و شهر ما و وضعیت و جو حاکم بر آن نمی تواند جدای از موقعیت فوتبال در سطح کشور باشد. در فوتبال ما نیز تازه از راه رسیده هایی که می خواهند راه صد ساله را یک شبه طی بکنند با پناه بردن به بعضی از خصلت های ناجوانمردانه، چند سالی است بی رحمانه، آگاهانه و ناآگاهانه به جان فوتبال ما افتاده اند و آن را از مسیر اصلی خود منحرف کرده اند.
اینها که متاسفانه برخی از افراد به ظاهر موجه را نیز در خود حل کرده و هم صدا و هم گام با خود کرده اند مروج ادبیات ناشایست و مخرب و خودخواهانه و غیر مؤدبانه شده اند. آنها با ادبیات مسخره و خاله زنکی و مخرب و تحقیر کننده سعی می کنند آنچه را که به نفع خود، دوستان و اربابانشان است بر زبان آورند و فضای ورزش و فوتبال را همیشه در حال طرفداری از اربابان خود نگاه دارند.
آنها نقاب بر چهره زده و برای دو روز دنیا بر دین و ایمان و آخرت خود چوب حراج می زنند . هر چه تلاش کنند و بخواهند شبکه نامردی تشکیل داده را گسترش بدهند، در نهایت نمی توانند راه به جایی ببرند، چرا که در این عرصه مهم، قضاوت با مردم است و مهم واقعیتی است که با دست زدن به انواع حیله ها و تزویر ها نمی توان آنها را انکار کرد و یا برای همیشه بر روی آنها سرپوش گذاشت.
با گذشت اندک زمان ، مردم پی به ماهیت خیلی ها که خود فروخته اند و وسیله ای برای ادامه حیات سر شار از نامردی و ناجوانمردی دیگران شده اند، پی می برند و جز رسوایی و بدنامی بهره دیگری نمی توانند از نقش خود برداشت نمایند.
تعجب از کسانی است که علی رغم داشتن وجهه ای قابل قبول و عملکردی مناسب در سال های نه چندان دور، خواسته و یا ناخواسته در دام چنین کسانی گرفتار شده اند. ممکن است این قبیل افراد در اصل نخواهند برای آنها یاری رسان باشند ولی با قرار گرفتن در دام تزویر ناخواسته تبدیل به عنصری برای کمک به اهداف جمعی دشمن و خائن ورزش و فوتبال می شو ند و رفته رفته کارنامه خوب سال های گذشته را لکه دار و فراموش شدنی می کنند.
پس فوتبال را با آنهمه ویژگی های منحصر به فرد و جایگاه خاص آن در بین نسل جوان می توان ورزش مرد ها نامید . ورزشی که باید علاقه مندان ، طرفداران و ورزشکاران آن در فکر گسترش و حاکمیت رفتارهای انسانی، اخلاقی و مخلصانه باشند.
 




صفر سهم استان اردبیل از اردوی تیم ملی فوتبال نوجوانان

از سوی سرمربی تیم ملی نوجوانان 25 بازیکن به اردوی تدارکاتی تیم ملی دعوت شدند.
عباس چمنیان این 25 بازیکن را از 9 استان انتخاب و برای حضور در اردو فرا خوانده است..
نگاهی کوتاه به اسامی دعوت شدگان مشخص می کند که سهم اردبیل از این اردو صفر بوده و علی رغم تلاش هایی که از سوی برخی از مربیان زحمتکش پایه در باشگاه ها انجام می شود، همچنان دست فوتبال اردبیل از رسیدن به پیراهن تیم های ملی در سطوح پایه کوتاه مانده است.
فوتبال ما چرا نمی تواند در سطوح پایه در رقابت های کشوری خوش به درخشد و چرا بازیکنان نوجوان این استان علیرغم شایستگی و بهره بردن از مهارت های فردی نمی توانند نظر مساعد مربیان تیم ملی را جلب بکنند؟
بار ها اشاره کرده ایم که شعار دادن و حرف زدن و خودمان را برتر تلقی کردن و در آسمان های موفقیت سیر کردن و در رویا خود را برتر و بزرگ تر قلمداد کردن آسان است اما مهم میدان عمل است که باید حاصل دسترنج خود و نتیجه ادعاهای خود را ببینیم . متاسفانه هر چند در آمار دادن ها به نوعی می خواهیم سبقت بگیریم و با حاشیه سازی، برتری خود را اعلام بکنیم ولی می بینیم که در اردوی تیم ملی نوجوانان از داشتن یک سهم نیز محروم هستیم .
آیا استعداد فوتبال اردبیل و داشته ها و سرمایه آن در حدی است که نتواند حتی یک سهم از 25 سهم تیم ملی نوجوانان را به خود اختصاص بدهد؟ آیا فوتبال اردبیل لیاقت و توان و قدرت آن را ندارد که نوجوانانش را در اردوهای تیم ملی پایه ببیند و با موفقیت آنها فریاد شادی سر دهد؟ اگر فوتبال اردبیل دارای زمینه برای موفقیت در عرصه های مختلف نبوده و نیست پس چرا در سال های نه چندان دور تیم های ملی پایه و جوانان در ید قدرت فرزندان دلاور و با استعداد این منطقه بودند؟ اشکال کار کجاست و کار از کجا ایراد دارد؟
در این میان دست اندرکاران و گردانندگان فوتبال استان و شهرستان ها چه وظیفه ای دارند؟ نقش آنها در حاکم شدن وضعیت موجود چیست؟ آیا نگاه اقتصادی و درآمد زا به مدارس فوتبال می تواند در این ارتباط مؤثر باشد؟ و دهها سؤال دیگر که پیدا کردن جواب مؤثر برای آنها شاید بتواند گرهی از مشکلات موجود فوتبال پایه های اردبیل را باز بکند.
اسامی دعوت شدگان به اردوی تدارکاتی تیم ملی نوجوانان:
عارف محمد علی پور- امیر حسین اسماعیل زاده- الهیار صیاد منش از مازندران
علی باقری- امیر حسین علیزاده از کرمان
طاها شریعتی- پوریا بالی لاشک-علیرضا اسد آبادی- امیر حسین حسین پور و امیر حسین حسین زاده از تهران
امیر جانی پور از کهگیلویه و بویر احمد
علیرضا کوشکی از اصفهان
محمد شریفی- احمدرضا جلالی-محمدرضا غبیشاوی- علی ستاوی و علی غلام زاده از خوزستان
علی داوران- سبحان خاقانی- تانیور باشقره- امیر علی علیزاده از خراسان رضوی
محمد قادری از هرمزگان
مبین عشایر- امیر شیرچی- رامتین قایقران از گیلان
 
 




دلنوشته، خانه انوری کجا باشد؟

ورزش اردبیل حال و هو ای خاص خودش را دارد. همه به نوعی، بودن در ورزش را می خواهند وسیله ای برای رسیدن به برخی از اهداف قرار بدهند. می خواهند در کنار خدمت به ورزش به خود نیز خدمت بکنند و مزد تلاش ها ، دوندگی ها و زحمات را بگیرند و برای آینده شان فکر بکنند.
مدیریت در ورزش تفاوت های عمده ای با مدیریت در دیگر نهادها و ارگان ها دارد. کل جامعه را می توان تحت پوشش وزارت ورزش و در استان ها تحت پوشش ادارات کل به شمار آورد. ورزش از آن جمله مقوله هایی است که با افراد مختلف و با ویژگی ها و خصوصیات متفاوت سر و کار دارد و بنابراین مدیریت در آن و راضی نگاه داشتن همه کاری مشکل و تقریبا غیر ممکن است.
به این علت است که وقتی برای ورزش مدیر جدیدی انتخاب و شروع به کار می کند از فردایش مخالفانش اعلام موجودیت می کنند و مدعی می شوند که همین امروز و فردا خداحافظی مدیر از صندلی پر ابهت و پر حاشیه ورزش حتمی است. آنها چنان در مخالفت مصمم نشان می دهند که حتی برای مدیری که عرقش خشک نشده جانشین معرفی می کنند و برای مطرح کردن نامزد خودشان رایزنی ها انجام می دهند.
مدیر تازه منصوب شده هم اگر سابقه مدیریت نداشته و با زیر و بم حکومت در ورزش آشنایی نداشته باشد به زودی قافیه را می بازد و در هر اقدام و رفتار و عملکردش آثاری از بیم و هراس مشاهده می شود.
مدیریت در ورزش کار بسیار سخت و طاقت فرسایی است. علی رغم مشکلاتی که یک مدیر ورزش می تواند با آنها روبرو شود و روزگار سختی را بگذراند اما علاقه مندان برای جلوس بر روی این صندلی خیلی زیاد است و می شناسیم کسانی را که سال هاست آرزوی بالا ر فتن از پله های اداره کل با عنوان مدیر کلی را دارند. این افراد برای این که بتوانند به آرزوی خودشان برسند در هر انتخاباتی از مجلس شورای اسلامی فعالیت در ستادی را انتخاب می کنند تا شاید از این راه بتوانند کاری انجام دهند که تاکنون موفق نشده اند ولی از عشق و علاقه این ناکام های همیشگی به مدیریت ورزش استان تاکنون ذره ای کاسته نشده است.
بعد از هر انتخابات مجلس شورای اسلامی مانور در اطراف مدیریت ورزش و جوانان افزایش پیدا می کند . اطرافیان هر یک از منتخبان به نوعی خود را محق برای رسیدن به این پست می دانند و با غرور ناشی از انتخاب نامزدشان می خواهند برای ورزش استان خط مشی تعیین کرده و خودی نشان بدهند.
این که گفتیم عده ای برای معرفی نامزد اقدام می کنند کار را خیلی پیچیده می کند چرا که نامزدهای مدیر کلی با مانور این افراد عنان اختیار از دست می دهند و ناخواسته حداقل در رویا خود را مدیر می بینند و هر از گاهی هم رایزنی کرده و برای جلب نظر برخی ها اقدام می کنند.
مدیر هم در این حال و احوال در میدانی قرار می گیرد که از هر سو آماج حملات است. تیرهای مختلفی از سوی دوست، دشمن، خودی و غیر خودی به سویش پرتاب می شود و او بالاجبار در جبهه های مختلفی به مقاومت، ایستادگی ، دفع حملات و در نهایت انجام وظیفه می پردازد و این گونه عمل کردن و در تنگنا قرار گرفتن از در صد انرژی مدیر برای پرداختن به وظیفه اصلی اش می کاهد.
مخالفان با مدیریت مدیر ورزش حتی نمی توانند کارهای مثبت وی را ببینند و چون برای برچیدن بساط مدیریت تمایل دارند اعتقادی به کارایی مجموعه نداشته و هر شکست و ناکامی و ناملایمات را به پای وی می نویسند و می خواهند کارنامه اش را سیاه نشان بدهند.
این گونه رفتار ها نه فقط برای امروز است بلکه از زمان استان شدن اردبیل این حکایت بوده و همچنان پابرجاست و گویا اراده ای برای تغییر این وضعیت و این نوع تفکر وجود ندارد.
در هیات های ورزشی هم کمتر اتفاق می افتد که ورزشکاران یک رشته یک دل و یک زبان باشند و انتقادی را متوجه دست اندرکاران مربوطه نکنند. این جا هم مشکل همیشگی حاکم است. اگر رئیسی برود و دیگری انتخاب بشود از فردا حرف و حدیث ها در موردش شروع می شود. کسانی که تا دیروز برای رسیدن به هدفشان در مقابل رئیس کرنش می کردند فرصت خالی کردن عقده ها را پیدا می کنند و می گویند آنچه نباید بر زبان جاری بسازند. عده ای همیشه در بیرون گود هستند و به نحوی اجازه فعالیت به آنها داده نمی شود و یا انتظار و توقع بیرون مانده ها به حدی است که رئیس و دوستانش نمی توانند به خواسته هایشان تن بدهند و بنابراین همیشه یک جای کار می لنگد و مشکلات لاینحل باقی می ماند .
مطبوعات هم که در ورزش دنیای خودش را دارد . نبود آگهی و منبع درآمد برای تامین هزینه ها گاهی شرایطی را فراهم می آورد که مطبوعاتی ها به اصلاح کردن سر و صورت یکدیگر اقدام می کنند . در قدیم در گرمابه ها دلاکان موی سر مشتریان خود را نیز می تراشیدند ، هنگامی که مشتری نبود و بی کار می شدند مشغول تراشیدن سر همدیگر می شدند. امروز نیز برخی از همکاران وقتی با کمبود سوژه ، نبود آگهی و قلت تیراژ مواجه می شوند به تراشیدن سر یکدیگر می پردازند و ما چه خوب از این مهلکه خود را نجات دادیم و با الکترونیکی کردن نشریه اجازه تراشیدن سر بی موی خود را ندادیم.
حال از تک تک رشته ها حرفی به میان نمی آوریم. اما باید بپذیریم که هستند عزیزانی که برای مطرح کردن خود به ورزش و مدیریت برخی از رشته ها روی آورده اند و می خواهند از آنها سکویی برای پرتاب بسازند. این قبیل آقایان اگر به ورزش خدمت بکنند و برای پیشرفت رشته ها تلاش نمایند حالا اگر از کنار آن به نام و نشانی هم رسیدند ایرادی نخواهد داشت.
و اما بشنوید از حال و احوال ما که در این عرصه همیشه مقصریم. همواره مورد حمله قرار می گیریم ، اگر کسی زورش به رئیس و مدیر و هیات و کانال و گروه مجازی و دبیر و خلاصه به هر چیزی که فکرش را بکنید، نرسد یقه مای بیچاره و درمانده را می گیرد و تا دل شما بخواهد ما را مورد نوازش ، محبت ، عنایت و بزرگواری خود قرار می دهد
راستی تا چه حد باید تاوان استقلال و حرف حساب زدن را بدهیم. هنوز هم که هنوز است بعد از گذشت نزدیک به یک سال نتوانستیم جوابی برای ادعای برخی از آقایان که نویسنده این سطور را در کنار مدیر کل ورزش و جوانان عامل نابودی فوتبال در سال های اخیر می دانستند پیدا بکنیم. نویسنده اش را نیز پیدا نکرده ایم تا دلایلش را بشنویم. شاید من، رئیس هیات فوتبال استان و یا دبیر قدر قدرت آن بوده ام که در کنار مدیر کل ورزش و فوتبال استان را بیچاره کرده ام.
با جوی که این روزها بر ورزش ما حاکم است همه ما را دشمن ورزش و خودشان می دانند. عده ای ما را حامی مدیر ورزش و دشمن درجه یک گردانندگان فوتبال می دانند. والیبالی ها ما را از حامیان اداره کل ورزش و جوانان و آنها ما را از حمایت کنندگان رئیس هیات والیبال به حساب می آورند و ما بر این افتخار می کنیم که به سمت هیچ مسؤول و پر مدعا و دروغگو و بلندپرواز و خود محور و … غش نمکرده ایم و استقلال خود را حفظ نموده ایم و در این میان اهمیتی هم به اظهار نظر ها ی آبکی نمکی دهیم. در هر صورت به عقیده آنهایی که تیشه به ریشه ورزش استان زده اند عامل نابودی، عقب گرد و درماندگی ورزش و فوتبال به جز ما کس دیگری نبوده و نیست !!!
شاعر بزرگ ایران زمین انوری چه خوب گفته است:
هر بلایی کز آسمان آید
گر چه بر دیگری قضا باشد
به زمین تا رسید می پرسد
خانه انوری کجا باشد؟
 
 




ایران در اندیشهء دومین قهرمانی والیبال امید های آسیا ،اردبیل به فکر میزبانی موفق و به یاد ماندنی

اولین دوره مسابقات والیبال پسران امید قهرمانی آسیا در اردیبهشت سال 94 با حضور 16 تیم در کشور میانمار برگزارشد.
در این رقابت ها تیم ملی جمهورس اسلامی ایران به سرمربی گری پیمان اکبری و با کاپیتانی چهره برتر این رقابت ها پوریا فیاضی به مقام قهر مانی رسید.در این رقابت ها تیم ایران با کسب 6 پیروزی و بدون شکست بر سکوی اول آسیا تکیه زد. تیم های کره جنوبی ، تایوان و چین به ترتیب دوم تا چهارم شدند و تیم های میانمار ، ژاپن ، هند و تایلند مکان های پنجم تا هشتم را به دست آوردند.
این رقابت ها از 23 اردیبهشت ماه 94 تا سی ام این ماه به طول انجامید .
تیم ایران در این دیدارها ابتدا تیم ملی هند را 3 بر صفر شکست داد. دومین دیدار ایران در این رقابت ها با قطر انجام شد. قطری ها نیز به سرنوشت هندی ها دچار شدند . قطری ها که از چند بازیکن غیر بومی و بازیکنان صرب و کوبایی و آفریقایی برخوردار بودند در برابر نمایش عالی یاران ایران کاری از پیش نبردند. در ادامه این رقابت ها ایران تیم های فیلیپین و ژاپن را نیز با نتایج مشابه 3 بر صفر شکست داد .
در پنجمین دیدار یاران جوان و جویای نام ایران اسلامی در مقابل تایوان صف آرایی کردند و این دیدار حساس و سنگین را 3 بر 2 بردند.
تیم ایران در این دیدار در حالی که دو بر صفر از حریف عقب بود با هوشیاری کادر فنی و آنالیزور تیم و تغییرات انجام یافته در ترکیب سه گیم متوالی به پیروزی رسید.
آخرین دیدار ایران در این رقابت ها در تاریخ سی ام اردیبهشت ماه 94 در برابر تیم قدر و مدعی کره جنوبی انجام شد.
ایران با ترکیب پوریا فیاضی،جواد معنوی نژاد،جواد حسین آبادی،مصطفی باقری، امیر علی محمد فتحعلی محمد فلاح و رسول شهسواری در برابر تیم مدعی کره جنوبی صف آرایی کرد.
تیم ایران بازی بسیار خوب و با قدرتی را به نمایش گذاشت و تحت تاثیر فریاد های گوش خراش کره ای ها قرار نگرفت . در این دیدار رسول شهسواری خوب توپ گرفت و مصطفی باقری خوب پاس داد و پوریا فیاضی عالی سرویس دریافت و اسپک زد و جواد معنوی نژادو جواد حسین آبادی در خط حمله پر فروغ ظاهر شدند تا ایران با کارنامه ای درخشان قهرمان بشود و نام خود را به عنوان اولین قهرمان این رقابت ها در تاریخ والیبال امید های آسیا ثبت نماید.
ایران برای دفاع از عنوان قهرمانی خود در دومین دوره رقابت ها در خانه و در شهر اردبیل از 11 اردیبهشت ماه به میدان خواهد رفت.
درتیم ملی امید نسبت به دور اول خانه تکانی اساسی صورت گرفته است . پیمان اکبری جای خود را به خوان سیچلو داده است تا این مربی نام آشنا به همراه تیم در اردبیل از عنوان قهرمانی دفاع نماید . در میانمار رضا ابراهیمی، سعید رضایی و مرتضی عهدی به عنوان مربی در کنار پیمان اکبری حضور داشتند ولی در اردبیل محمدرضا تندروان، محمدرضا دامغانی، علی فتاحی، جواد مهرگان و وحید صادقی سیچلو را یاری خواهند کرد . همچنین در دور اول رقابت های آسیا دکتر هادی قاسمی بدنساز و هانی فرخی آنالیزور و دکتر اکبر محمدی فرد فیزیوتراپ و اکبر عسگری ماساژور تیم بودند که در دومین دوره این مسؤولیت ها به ترتیب به عهده سید مهدی هاشمی، علی تاج الدین، بهزاد میرزایی و منوچهر جواهری محول شده است.
تیم ملی ایران برای کسب آمادگی هر چه بیشتر برای حضور مقتدرانه در رقابت ها در حال حاضر در اردوی تدارکاتی لهستان به سر می برد.
تکرار مقام قهرمانی و این بار در خانه برای تیم ملی جمهوری اسلامی ایران از اهمیت به سزایی برخوردار می باشد. در اول سال و به دنبال بازدید سرمربی تیم ملی از امکانات اردبیل اعلام شد که تیم ملی اردوی آمادگی را در اردبیل برپا خواهد کرد ولی به نظر می رسد آماده نشدن سالن رضازاده این امکان را فراهم نکرد و تیم برای قرار گرفتن در شرایط مسابقه به اردوی لهستان اعزام گردید.
با نظر سرمربی تیم در اردوی لهستان 16 بازیکن حضور دارند و مسلما از این تعداد باید چهار بازیکن خط به خورند تا سیچلو 12 بازیکن خود برای رقابت های آسیایی را معرفی بکند.
16 بازیکن حاضر در اردوی لهستان عبارتند از:جواد کریمی، شایان حمودی و فردین قله قوند (پاسور)، امین اسماعیل نژاد و جابر اسماعیل پور (پشت خط زن)، سلیم چپرلی، سعید جواهری توانا، اسماعیل مسافر، امیرحسین اسفندیار و امین خداپرست (دریافت کننده)، رحمان تقی زاده، سهند اله وردیان، – علی اصغر مجرد و علی یوسف پور(سرعتی زن)، محمد دلیری و علی نودوزپور (لیبرو).
مردم اردبیل و دوستداران ورزش و علاقه مندانم به والیبال در این منطقه مصمم هستند که میزبان خوب و سرافرازی برای دومین دوره رقابت های والیبال امید های پسران آسیا باشند.
امکانات مورد نیاز برای این رقابت ها با حمایت مسؤولین اجرایی استان و بخصوص استاندار اردبیل فراهم شده است و تلاش ها در آخرین فاز انجام می شود تا اردبیل بتواند در پایان رقابت ها ضمن کسب رضایت دست اندرکاران از میزبانی ، دومین قهرمانی امید ها در آسیا را نیز شاهد باشد.
هر چند تعداد تیم های شرکت کننده در رقابت ها نسبت به دوره اول آن کاهش چشمگیری داشته و از 16 تیم به 11 تیم رسیده است ولی مسلما رقابت ها از کیفیت خوبی برخوردار خواهد بود و در طول برگزاری رقابت ها تماشاگران می توانند مسابقات زیبایی را شاهد باشند.
بازسازی و بهسازی دو مجموعه ورزشی تختی(سالن شهید آسمانی) و شش هزار نفری حسین رضازاده از برکات میزبانی اردبیل برای این رقابت ها می باشد. این مسابقات اگر به جز این دو مورد هیچ دستاورد دیگری برای اردبیل و استان ند اشته باشد همین دو مورد برای ورزش اردبیل کافی است . در حال حاضر اردبیل می تواند ادعا بکند که صاحب دو مجموعه سرپوشیده ورزشی استاندارد برای میزبانی رقابت های مختلف می باشد .
 
 




اعتصاب بازیکنان و مقایسه استقلال خوزستان و شهرداری اردبیل

در هفته ای که گذشت بازیکنان تیم فوتبال استقلال   خوزستان به دلیل پرداخت نشدن مطالبات خود بر سر تمرینات حاضر نشدند. این اقدام بازیکنان، تیم بزرگی چون استقال اهواز را که درگیر رقابت های لیگ برتر و جام باشگاه های آسیا می باشد در بلاتکلیفی قرار داد .
هنوز ساعاتی از تصمیم اعضای تیم نگذشته بود که استاندار خوزستان وارد عمل شد و با رایزنی های انجام یافته دستور صدور پرداخت بخشی از مطالبات بازیکنان را صادر کرد و بدینوسیله بازیکنان با توجه به قول استاندار در تمرینات حضور یافتند و از ایجاد حاشیه بیشتر در تیم جلوگیری کردند.
پخش این خبر که به طور گسترده در رسانه های جمعی انجام پذیرفت برای ما دوستداران فوتبال و تیم شهرداری اردبیل دردآور و زجر آور بود.
در سال گذشته وقتی نماینده فوتبال اردبیل در دریایی از غم و اندوه و محنت دست و پا می زد و به دلیل مشکلات مالی بازیکنان و کادر فنی هر روز ساز تازه ای کوک می کردند و جمعی نیز بر سر مالکیت تیم دعوا راه انداخته و عده ای دیگر نیز به هر قیمت و بهایی راضی به دل کندن از تیم نبودند فریاد های تماشاگران و التماس آنها راه به جایی نبرد و برای یک بار هم نشد که استاندار اردبیل در مورد تیم و عشق هواداران اظهار نظر بکند و راه چاره ای برای نجات آن پیشنهاد نماید.
این سؤال بزرگ و بی جواب در نزد تماشاگران فوتبال اردبیل است که چرا استاندار نخواست در نجات تیم از دامی که برای آن گسترده بودند اقدامی حتی در حرف و اظهار نظر به عمل آورد؟
امیدواریم برای ما روزی این امکان فراهم شود تا بتوانیم این سؤال را از مجید خدابخش بکنیم و جواب آن را دریافت کرده و جهت اطلاع فوتبالی ها منتشر بکنیم.
استاندار خوزستان چیزی بالاتر از استاندار ما که ندارد قانون هم که در همه جای ایران سربلند یکسان و برای همه لازم الاجرا می باشد حال چرا در خوزستان می شود به فوتبال و تیم باشگاهی کمک کرد ولی در اردبیل این امر امکان پذیر نمی شود جوابش را باید آنهایی بدهند که مدام از ممنوعیت شهرداری برای تیم داری سخن گفتند و زمینه نابودی تیم را فراهم کردند.
 




نقش استاندار در میزبانی مسابقات والیبال امیدهای آسیا

حدود 15 روز به ورود تیم های شرکت کننده در رقابت های والیبال امیدهای آسیا و 17 روز به نواخته شدن سوت آغاز این رقابت ها باقی مانده است.
با نظر مساعد استاندار و همراهی مناسب و تاثیر گذار وی در دوماه گذشته و بخصوص در روزهای اخیر، فعالیت های گسترده ای برای تامین حداقل های مورد نیاز صورت گرفته است و بجا خواهد بود که بگوییم امروز برای دستیابی به اهداف ، اماکن و مناطقی که در ارتباط با برگزاری این رقابت ها هستند به کارگاه هایی فعال و شبانه روزی تبدیل شده اند. این تلاش ها قابل تقدیر بوده و در تاریخ ورزش این دیار ماندنی می باشد.
بارها گفته ایم و بجاست که بار دیگر تکرار بکنیم که ما می توانیم میزبانی سربلند و سرافراز این رقابت ها باشیم به شرطی که دست از منیت ها، خود خواهی ها و خود بزرگ بینی ها برداریم. فرصت مناسبی فراهم شده است که بعد از سال ها بار دیگر قدرت و توان مردم ولایتمدار و حسینی اردبیل را در میزبانی از رقابت های مهم ورزشی نشان بدهیم و پرونده تازه ای در ورزش کشور برای این منطقه باز نماییم.
حمایت های استاندار اردبیل از میزبانی این مسابقات برای جامعه وررزش و والیبال استان فراموش ناشدنی است. اگر قرار است که سکه برگزاری این رقابت ها در اردبیل به نام کسی ضرب شود او کسی جز مجید خدابخش نیست.با همه انتقاداتی که نسبت به برخی عملکرد های او وارد است ولی این اقدام وی را باید تمجید کرد. دیدگاه وی نسبت به توریسم ورزشی قابل احترام ومایه افتخار برای جامعه ورزش و علاقه مندان به توسعه توریسم ورزشی است. اگر حمایت ها، پیگیری ها و اعتبارات تخصیص داده شده از سوی استاندار نبود میزبانی اردبیل برای رقابت های والیبال امید های آسیا در حد حرف و وعده و وعید باقی می ماند. ورزشی های استان، ادره کل ورزش و جوانان و هیات والیبال استان نیز برای جواب دادن به همت و حمایت استاندار باید تمام توان و قدرت خود را به کار گیرند تا این رقابت ها را بدون کوچکترین حاشیه و مشکل به اتمام برسانند.
بازسازی و بهسازی دو مجموعه ورزشی رضازاده و تختی از برکات میزبانی اردبیل برای رقابت های والیبال آسیاست. کسانی که تجاربی در مدیریت اماکن ورزشی دارند به خوبی می دانند که حجم عملیات انجام یافته در این دو مجموعه در مدت زمان محدود بسیار قابل توجه بوده و نشان از تلاش های شبانه روزی دارد. از طرف دیگر نوع مصالح مورد استفاده قرار گرفته و بخصوص کف پوش های دو سالن رضازاده و شهید آسمانی در نوع خود از بهترین ها و بی نظیرها به شمار می روند. میزبانی این فرصت را فراهم آورد تا زیرساخت های مورد نظر به بهترین وجه مورد بازسازی و بهسازی قرار بگیرند و حالا حضور مسؤولین و تیم ها و دست اندرکاران ورزش و والیبال کشور در استان فرصت دیگری را فراهم خواهد کرد تا مسؤولین استان و ورزش بتوانند از این فرصت به دست آمده به نحو مطلوب و به نفع ورزش بهره برداری نمایند.
استفاده از خودروهای داخلی
این رقابت ها فرصت بسیار مناسبی است که ما بتوانیم با استفاده از تولیدات داخلی توان این مردم و حمایت آنها از تولید کنندگان داخلی را به نمایش بگذاریم. لزومی نداشته و نخواهد داشت که با استفاده از خودروهای وارداتی ، مسؤولین تیم ها، فدراسیون آسیایی و جهانی و دیگر دست اندرکاران را جابجا بکنیم. مانور دادن خودروهای تولید خارج و روی آوردن به استفاده از آنها نمی تواند امتیازی برای میزبانی اردبیل و ایران اسلامی قلمداد بشود. فراخوان دادن برای خودروهای داخلی و استفاده از آنها صدها جوان علاقه مند برای کمک و مساعدت به برگزار کنندگان این رقابت ها را خوشحال خواهد کرد.
ضرورت حضور تماشاگران
یکی از نکات مهم و تاثیر گذار این رقابت ها حضور پر شور و چشمگیر تماشاگران می باشد. پر شد ن سالن شش هزار نفری رضازاده ، نشانی بارز از حمایت مردم و جوانان اردبیل از ورزش و والیبال می باشد. اگر در ورزشگاه های ما شور و نشاط حاکم شود این امر برای مسؤولین می تواند پیام های مختلفی را در بر داشته باشد . پیام هایی از قبیل لزوم حمایت از ورزش و بخصوص حضور تیم هایی از استان در لیگ های حرفه ای رشته های مختلف . بنابر این وظیفه همه ورزشی هاست که اهمیت حضور تماشاگران برای تماشای رقابت ها را بیان کنند و رسانه ها در این ارتباط باید به وظیفه ذاتی خود عمل نمایند تا مسؤولین مجبور شوند به اندازه علاقه مندی مردم این استان به ورزش آن توجه بکنند.
 




بلاتکلیفی فوتبال خلخال و هیات فوتبال استان

وقتی می نویسیم که در برخی از شهرستان های استان بلاتکلیفی هیات فوتبال موجبات نابودی فوتبال آن مناطق را فراهم کرده است به مذاق بعضی از آقایان خوش نمی آید و به جای جواب منطقی و قانع کننده، دبیر هیات فوتبال استان (قانونی یا غیر قانونی بود نش جای خود دارد) بیانیه صادر می کند و در فضای مجازی ما را دشمن هیات فوتبال استان قلمداد کرده و نسبت به آلوده کردن جو برای سرپوش گذاشتن بر روی واقعیت ها اقدام می کند.
به جای پاسخگویی به سؤالات مطرح شده برای روشن شدن افکار عمومی دبیر هیات فوتبال استان پیشقدم می شود و حمله به نگارنده مطلب را در صلاح خود و دوستانش می بیند و به جای رویارویی با واقعیت های موجود به سمت کسانی غش می کند که برای وی ماشاءاله و انشاءاله سر می دهند. حال بشنوید از سرنوشت فوتبال خلخال و مدیریت آن . بعد از ماهها بلاتکلیفی و به توافق نرسیدن اداره ورزش و جوانان با هیات فوتبال استان بر سر معرفی یک فرد جهت تصدی ریاست هیات فوتبال آن شهرستان به یکباره قرعه به نام فرماندار وقت خلخال علی نظری افتاد و او با حکم رئیس سابق هیات فوتبال استان به عنوان رئیس هیات فوتبال خلخال معرفی شد.
از زمان انتصاب نظری به سمت رئیس هیات فوتبال خلخال تا تودیع وی از فرمانداری نزدیک به شش ماه زمان سپری شد. با همه ارادتی که به همکار مطبوعاتی خود داریم ولی بیان واقعیت ها در ورزش و فوتبال استان وظیفه ما بوده و دانستن حق مردم می باشد. حال باید از هیات فوتبال استان سؤال شود که کارنامه فعالیت هیات فوتبال خلخال در زمان تصدی مسؤولیت آن با نظری چه بوده است؟
درست در آن ایامی که این انتصاب صورت پذیرفت گفتیم که فرماندار شهر، آن هم چهره فعال اقتصادی و عمرانی و سیاسی نباید خود را درگیر مسائل جزئی فوتبال کرده و پیش بینی کردیم که فرماندار با توجه به گرفتاری های متعدد، وقت کافی برای رسیدگی به امور فوتبال را نخواهد داشت و چنین نیز شد که حتی در آن شش ماه برای هیات دبیر معرفی نگردید. آنطور که شنیده می شود در حال حاضر نیز امور اندک فوتبال آن شهر توسط اداره ورزش و جوانان انجام می شود.
چرا باید خلخال با آن پیشینه و سابقه ، فوتبالش به وضع اسف باری گرفتار شود؟ آیا کسی هست که آماری از فعالیت تیم های پایه در آن شهرستان بدهد؟ آیا در پنج سال گذشته رقابت های باشگاهی در آن شهرستان برگزار شده است؟ آیا تیم های پایه و توجه به پشتوانه سازی در فوتبال آن منطقه جایگاهی دارد؟ چرا بعد از انتقال رئیس هیات فوتبال آن شهرستان اقدامی در جهت جایگزینی وی صورت نگرفته است؟ آیا ادعای مبنی بر خدمت به فوتبال استان در چهار سال گذشته در حد و اندازه چهل سال گذشته این است که رئیس هیات یک منطقه در طول شش ماه حتی برای یک بار جلسه هیات را تشکیل ندهد و همکارانش را انتخاب ننماید؟
فوتبال خلخال بعد از آن همه بی توجهی و انتقال خلخال دشت به کرج چه نتایج چشمگیری در سال های اخیر داشته است؟ آیا نتایج ناامید کننده نماینده فوتبال خلخال در دسته سوم فصل گذشته نشانی از صحت ادعای ما مبنی بر خوردن کفگیر فوتبال خلخال به ته دیگ نبوده و نیست؟
در این میان وظیفه اداره کل ورزش و جوانان چیست؟ آیا اساسنامه ای که آقایان خود را پایبند به آن می دانند این اختیار را داده است که در سر و سامان دادن به وضعیت فوتبال شهرستان ها به دلخواه رفتار نمایند و اداره کل نیز توان و جرئت هیچ اقدامی را نداشته باشد؟
منتظر می مانیم تا آقایان موفقیت های فوتبال خلخال در پنج سال گذشته و سرنوشت و چگونگی انتخاب رئیس هیات فوتبال آن شهرستان و بلاتکلیفی دوباره آن را اعلام بکنند تا حداقل دلایل ضعف فوتبال آن منطقه روشن شود.آیا این نوشته را نیز دبیر هیات فوتبال استان( قانونی یا غیر قانونی) به عنوان مخالفت با اقدامات هیات فوتبال تلقی کرده و بیانیه جدیدی منتشر می کندو دوستان را برای نوشتن آن زحمت می دهد؟