1

شورای اسلامی شهر، نامزدها و جامعه ورزش اردبیل

هرچه به ایام برگزاری انتخابات پنجمین دوره شورای شهر نزدیک می شویم تحرکات و فعالیت نامزد های احتمالی بیشتر به چشم می خورد. فعال کردن ستاد ها و گشایش دهها دفتر مهندسی و فنی و مشاوره چشم ها را خیره می کند . منظره ای که شروع به کار دفاتر مختلف با نصب بنرهای رنگارنگ به سطح شهر بخشیده است مهلت یک ماهه دارد و بس.
کاندیداهای احتمالی شورای اسلامی شهر به این ترتیب می خواهند تا زمان فرارسیدن مهلت قانونی تبلیغات به نوعی خود و اسم و نشانشان را در معرض دید قرار بدهند ، شاید بتوانند به این وسیله درصدی به آرای خود بیفزایند.
وقتی گفته می شود که تبلیغات زودرس ممنوع می باشد و کاندیداها نباید به این کار تن داده و اقدامی در این راستا انجام بدهند آیا رشد قارچ گونه دهها دفتر فنی و مشاوره ای تبلیغات به حساب نمی آید؟ آیا حضور در جلسات و مراسم مختلف با گروهی از یاران و دوستان برای جلب توجه مردم ، تبلیغات زودرس نیست؟
آنهایی که مدعی هستند با راه یافتن به پارلمان محلی می توانند در جهت توسعه و آبادانی شهر در چارچوب قانون و مقررات خدمت نمایند قبل از هر چیز باید پایبندی خود به قوانین و مقررات را نشان بدهند و این اصل را با رفتار و کردار خود به ثبوت برسانند. آیا آنهایی که با زیر پا گذاشتن قانون در اندیشه عمل به قانون هستند می توانند اعتماد مردم هوشیار و انقلابی و مؤمن را جلب نمایند؟
مهم ترین و اصلی ترین مسئله ، حضور گسترده و دشمن شکن مردم در پای صندوق های رای می باشد و هیچ شک و تردیدی نیست که مردم انقلابی و وفادار استان چون گذشته برای اثبات پایبندی به نظام مقدس جمهوری اسلامی و تجدید عهد و پیمان با شهدای گلگون کفن در پای صندوق های رای در انتخابات ریاست جمهور و شوراهای اسلامی شهر و روستا حضور یافته و حماسه ای دیگر خلق خواهند کرد.
در انتخابات شورای اسلامی شهر اردبیل تعداد کثیر داوطلبان نشان از علاقه مندی آنها به خدمت بی منت و حضور در صحنه خدمتگزاری بوده و مسلما فکر و ذکر دیگری جز این نداشته و ندارند. ولی به راستی باید کسانی در این راه قدم بگذارند و دامنه تلاش و تبلیغات را گسترده بکنند که توانانی انجام کار را در خود ببینند.
انسان خودش را بهتر از دیگران می شناسد . هر کس به قدرت و توانش برای شرکت کردن در یک فعالیت و مجموعه ای آگاه است و بهتر از هر نوع دستگاه اندازه گیری الکترونیکی می تواند میزان توانمندی اش را بسنجدو مشخص نماید. این که دلم می خواهد سری در میان سرها در آورم و در جامعه موفقیتی به دست آورم دلیل محکم و قابل قبولی برای حضور در صحنه انتخابات نمی تواند باشد. کسانی که توانایی های لازم را در خود سراغ ندارند و از علم و درک کافی در امور شهری و مسائل مربوط به آن نداشته باشند و فقط برای راضی کردن نفس و خودکامگی کاندیدا شوند از همان لحظه ثبت نام تا به آخر کار در مسیر غلط گام برداشته و به نوعی در حق جامعه و مردم خیانت می کنند.
ورزش استان و بخصوص شهر اردبیل متاسفانه در دوره های گذشته در شورای شهر از جایگاه مطلوب، ممتاز و قابل توجه برخوردار نبود. هرچند که در مقطعی و بعد از صعود تیم فوتبال شهرداری به لیگ یک همراه با موج شادی و سرور ایجاد شده، شورائیان نیز هم گام با تماشاگران و علاقه مندان شدند اما در دومین سال حضور تیم در لیگ دسته یک، نغمه های مخالفت با تیم داری شهرداری به گوش ها رسید و بی توجهی ها و کم لطفی ها و در برخی موارد تسویه حساب ها، فوتبال اردبیل و تنها نماینده اش در لیگ یک را به خاک سیاه نشاند.
در این فرصت قصد پرداختن به سرنوشت و شرح ناکامی های تیم شهرداری نبوده و نیست اما امیدواریم در شورای پنجم کسانی که اعتماد مردم قهرمان و شهیدپرور اردبیل را برای حضور در پارلمان محلی جلب می کنند پس از ورود به شورا و تکیه زدن به صندلی آن به یکی از مخالفان ورزش تبدیل نشوند و ورزش را پلی برای رسیدن به برخی از اهداف سیاسی و احیانا تسویه حساب های شخصی و گروهی قرار ندهند.
شورای شهر به افراد با تجربه و کارآ، صادق، امتحان پس داده، امین، عاشق نظام و انقلاب، آشنا به امور شهر، کارنامه دار، دلسوز و بدون حاشیه نیاز دارد تا بتوانند خدمت بی منت را در عمل و نه در حرف و سخن معنی بکنند.
حضور فرد ورزشی و طرفدار جامعه ورزش بحثی است که از مدت ها قبل در بین ورزشکاران و ورزشدوستان مطرح بوده و هر کس با توجه به برداشت و بضاعت خود به این مسئله توجه کرده است. به نظر می رسد ادعای حضور ورزشی ها در شورای شهر بحثی است که پرداختن به آن و گشودن زوایای مختلف آن می تواند ورزشکاران و جامعه ورزشی را در انتخاب افراد اصلح کمک و یاری نماید.
صرف ورزشکار بودن نمی تواند دلیل قاطع و محکمی برای حضور افراد در شورای شهر باشد. اگر فردی تنها ورزشکار باشد و از دیگر پارامترهای مورد نیاز بی بهره باشد چنین افرادی در صورت راه یافتن به پارلمان محلی اگر همراه و هم فکری نداشته باشد نمی تواند گرهی از مشکلات ورزش را بگشاید و برای آن نسخه شفا بخشی بپیچد.اگر مروری بر اقدامات ، گفته ها و نظرات اعضای شورای چهارم در مورد واگذاری تیم شهرداری به بخش خصوصی داشته باشیم مشاهده خواهیم کرد که از جمع اعضاء فقط یک نفر و آن هم ناطق درابادی با واگذاری مخالفت کرده است و چون در آن جمع هم فکر دیگری برایش نبوده مخالفت هایش هم برای ورزش و فوتبال ما ثمری نداشته است ولی اگر مانند ناطق چند نفری هم طرفدار ورزش و فوتبال بودند اتفاقات رخ داده برای فوتبال روی نداده و فوتبال ما نابود نمی شد.
بنابر این به نفع ورزش خواهد بود که ورزشکاران و ورزشدوستان در انتخاب خود به سراغ افرادی بروند که علاوه بر ورزشی بودن و بهره بردن از علم و دانش کافی به معنی واقعی کلمه ورزش را دوست داشته باشند و سابقه خدمت به ورزش و ورزشکاران را داشته باشند.
ورزشکاران و ورزشی های استان باید تلاش بکنند تا حداقل نصف بعلاوه یک شورا را علاقه مندان و سینه چاکان ورزش تشکیل بدهند. اگر چنین امری میسر گردد ورزش ما با ناملایمات و کم لطفی ها و بی توجهی ها مواجه نشده و کسی جرئت آن که بتواند ورزش را وسیله ای برای رسیدن به برخی از اهداف سیاسی، حزبی، باندی و شخصی قرار بدهد پیدا نمی کند.
اردبیل شهری است که در طول تاریخ، پیشرفت و توسعه آن هم ردیف و دوش به دوش پیشینه پرافتخار آن صورت نگرفته است. و رزش این منطقه نیز نمی تواند جدای از سایر بخش های آن باشد. اگر اردبیل اقتصاد و صنعت و گردشگری اشو… از پیشرفت قابل توجهی برخوردار شود ورزش آن نیز همراه با آن بخش ها در مسیر توسعه قرار می گیرد و بنابر این باید در انتخاب افراد و رای دادن به نامزدها برای شورای شهر دقت کافی به عمل آید.
با توجه به گستردگی دوستداران ورزش و آمار بالای شهروندان علاقه مند به ورزش چنانچه همتی صادقانه باشد و در مهلت های قانونی گام های خوب و مؤثر برای معرفی افراد اصلح صورت گیرد مسلما در دور پنجم شورای شهر، ورزش اردبیل می تواند از یک پشتوانه بسیار قوی و تاثیر گذار بهره مند شود.
برای این که بتوانیم در انتخابات پیش رو وظیفه خود را در قبال ورزش استان و شهر به خوبی انجام بدهیم باید مصالح ورزش شهر را در نظر بگیریم و در انتخاب افراد به هیچ عنوان رابطه های دوستی و رفاقتی، قومی و قبیله ای و باندی و حزبی را در نظر نگرفته و فقط آرای خود را برای افراد اصلح در صندوق های رای بیاندازیم. افرادی را انتخاب بکنیم که حداکثر پارامترهای مورد نیاز برای راهیابی به شورا را داشته باشند که یکی از مهم ترین آنها نیز میزان عشق؛ علاقه و وابستگی و خدمت به ورزش می باشد.
 
 




گواه عاشق صادق در آستین باشد، معمای انتقال احمدی در نیم فصل

گواه عاشق صادق در آستین باشد. این مثل معروفی است که مرحوم دهخدا نیز رباعی طنزی دارد که ذیل این مثل به شرح زیر یادداشت کرده است:
به راه صادق اگر دست من شکست چه باک؟
کسی که عاشق صادق بود چنین باشد
گواه من بود اکنون در آستین ، آری
گواه عاشق صادق در آستین باشد
بعد از گذشت نزدیک به چهار ماه به یک سؤال جوابی پیدا نکرده ایم و هر چه نوشته شده و به آن اشاره گردیده به جای جواب، مارک مخالفت با هیات فوتبال استان را متحمل شده ایم. اگر آقایان صادق باشند و ایرادی در کار نبوده باشد باید جواب این سؤال را که سؤال دهها علاقه مند به تیم شهرداری و فوتبال اردبیل می باشد بلافاصله از آستین به در می آوردند و رفع شبهه می نمودند.
پرسیده شده در حالی که تیم شهرداری با مرگ دست و پنجه نرم می کرد و به دلیل بدهی و برابر رای کمیته انظباطی در نیم فصل قادر به جذب بازیکن نبوده چه کس و یا چه کسانی با انتقال داور احمدی و سه بازیکن دیگر موافقت کردند؟
در حالی که مالکیت تیم در هاله ای از ابهام بود و قرارداد بازیکنان به نام باشگاه آبی پوشان در هیات فوتبال استان و با امضای مجید حیدری به ثبت رسیده بود چه کس و یا چه کسانی برای بازیکنان یاد شده رضایت نامه صادر کردند و این در حالی است که مجید حیدری از این امر اظهار بی اطلاعی می کند.
هیات فوتبال استان مجوز خروج از استان برای این بازیکنان را با توجه به کدام رضایت نامه صادر کرده است؟
این انتقال تحت چه شرایطی صورت پذیرفته و عایدی حاصل از آن به کجا و چگونه تعلق گرفته است؟
سؤال سخت و مبهمی که نیست. دبیر هیات فوتبال استان می تواند با انتشار رونوشت رضایت نامه صادر شده از باشگاه و مجوز خروج از استان صادر شده از سوی هیات فوتبال و فیش واریزی و یا اعلام شرایط انتقال به حرف و حدیث ها پایان بدهد.
آیا نباید افرادی که در شرایط حاد و بحرانی با موافقت انتقال بازیکنان به تیم ضربه زدند را جامعه فوتبال بشناسد و به هوش و فراست آنها درود بفرستد؟ آیا خنده دار نیست در حالی که یک تیم از جذب بازیکن جدید محروم باشد دایه های مهربان تر از مادر نسبت به صدور رضایت نامه برای انتقال بازیکنان مؤثر و یار ثابت تیم اقدام کنند؟
این سؤال ما آیا ربطی به دشمنی با هیات فوتبال استان، دبیر هیات فوتبال و یا سنگ اندازی در مسیر خدمت بی منت هیات فوتبال می باشد؟ اگر قرار است بیانیه ای صادر شود بجا خواهد بود که در آن بیانیه نسبت به پاسخ دادن به سؤالات فوق در کنار حتک حرمت ها نیز اقدام گردد.
 




رکورداران غیبت در جلسه های شورا و ثبت نام در انتخابات

غیبت های متوالی یکی از اعضای شورای شهر اردبیل در هفته های پایانی سال 95 در یکی از جلسات شورا مورد اعتراض برخی از اعضاء قرار گرفت.
کسانی که با رای اعتماد مردم به پارلمان محلی راه می یابند موظف هستند که بر اساس خواسته های مردم و در جهت تامین منافع آنها در همه صحنه ها و جلسات رسمی و غیر رسمی حضوری فعال داشته باشند و در راستای حفظ و صیانت از حق آنها به اندازه سرسوزنی کوتاه نیایند.
پذیرفتنی نیست که عضوی از شورا کارها و اقدامات دیگری را مقدم بر کار شورا و حضور در جلسات آن به حساب آورند و به تذکرات داده شده برای کاستن از تعداد غیبت ها نیز توجه ننماید. اگر این قبیل افراد در شورای شهر اردبیل بوده اند باید بدون ملاحظه و جانبداری به مردم معرفی شوند تا مردم بدانند چه کسانی در گذشته نتوانسته اند به اعتماد آنها پاسخ مناسب بدهند و خدمت به جامعه را در اولویت کارها قرار بدهند.
اگر اعتقاد بر این داریم که دانستن حق مردم است باید چگونگی حضور و اقدام اعضای فعلی شورا در پایان عمر مسؤولیتشان به اطلاع مردم و موکلان آنها رسانده شود. آنهایی که در شش سال گذشته حضور مستمر در جلسات و پذیرفتن نظم و قانون حاکم بر جلسات شورا را به نوعی به بازی گرفته اند آیا صلاحیت لازم برای شرکت در انتخابات شورا و حضور دوباره در مسؤولیت نمایندگی پارلمان محلی را دارند؟
میزان عمل به تعهدات و احساس مسؤولیت در قبال خواسته و نیاز موکلان و مقدم شمردن منافع جامعه بر منافع شخصی و باندی و گروهی نباید معیاری برای تایید صلاحیت افرادی باشد که مدت ها در سنگر شورا بوده و ادعای خدمتگزاری داشته اند؟
آیا ایرادی دارد که رئیس شورای شهر برای در جریان گذاشتن افکار عمومی در ارتباط با عملکرد اعضای فعلی شورا در مورد حضور و غیاب آنها اقدام نماید و این یک مورد را شفاف سازی کرده و مردم را در انتخاب بهترین ها ، دلسوزها، کارآمدها و به درد بخورها و صادق ها یاری نماید؟
آیا مردم با چهره هایی که در عمر شورای فعلی به حداقل وظیفه یعنی حضور مرتب و موثر در جلسات عمل نکرده اند نباید آشنا بشوند و از اعتماد دوباره به چنین مهره هایی خودداری بکنند؟
اگر در بین اعضای فعلی شورای شهر هستند کسانی که در جلسات حضور مؤثر و دائمی نداشته اند اقدام آنها برای ثبت نام دوباره و اظهار تمایل برای عضویت در دوره بعدی شورا چه مفهومی می تواند داشته باشد؟ آیا قرار است در صورت انتخاب ، این قبیل آقایان راه و روش خود را عوض بکنند و به مانند یک دانش آموز منظم، مرتب و وقت شناس عمل کنند؟ آیا در پشت اظهار تمایل و عشق و علاقه آنها برای یدک کشیدن عنوان عضو شورا اهداف دیگری نهفته است؟
آنهایی که تا دیروز ثبت نام در انتخابات شورا را برای خود امری غیر ممکن تلقی کرده و عضویت در شورا را اشتباه در برنامه های حیات خود می دانستند چرا به گفته های خود پشت کرده و با میل و رغبت به صحنه گام گذاشته و عزم خود را برای راهیابی دوباره به شورا جزم کرده اند؟ آیا در این کار سری وجود دارد و یا مربوط است به احوالات برخی از ماها که چون ابر بهاری هستیم و تغییر موضع با توجه به منافع را امری مباح و حلال و پسندیده می دانیم؟
ورزش اردبیل و بخصوص فوتبال ما خاطره خوشی از اقدامات ، گفته ها و مصاحبه های برخی از اعضای شورای شهر ندارد. فوتبال اردبیل و نماینده آن در لیگ دسته دوم کشوری چنان ضربه ای هولناک و سهمگین از رای شورا متحمل شد که باید برای جبران آن سال ها در انتظار بماند. آنهایی که تا دیروز با افتخار و سربلندی می گفتند وظیفه شورا و شهردرای تیم داری نیست و این ادعاها را هم در کوران مسابقات انجام داده و موجبات تزلزل روحی و روانی بازیکنان و دست اندرکاران را فراهم می کردند حالا چگونه می خواهند در ایام تبلیغات برای راهیابی به شورا، خود را طرفدار دوآتشه و کشته و مرده ورزش و فوتبال قلمداد نمایند و در جمع ورزشکاران و ورزشدوستان حضور یابند؟
کم ترین انتظار از شورای شهر و رئیس آن اعلام چگونگی حضور در جلسات و غیبت غیر موجه اعضایی است که به نظر می رسد در عمر شورای فعلی چندان برای حاضر شدن در جلسات اهمیت قائل نمی شدند ولی همچنان مایل به راهیابی دوباره به شورا می باشند.
 




برگزاری موفق رقابت های آسیایی والیبال مدال افتخار برای اردبیل سرافراز

شمارش معکوس برای میزبانی موفق رقابت های والیبال امید های آسیا آغاز شده است.
در هفته گذشته بازدیدها و دیدارهای مختلفی برگزار شد تا آخرین اطلاعات و بررسی های انجام پذیرفته و میزان آمادگی و دست یابی به اهداف تعیین شده در جلسات برگزار شده به سمع و نظر مسؤولین استان و متولیان امر از فدراسیون برسد.
این که اردبیل بعد از مدت ها بار دیگر برای میزبانی یک دوره از رقابت های بین المللی نامزد شده و مسؤولین استان برای این کار همت به خرج داده اند جای خوشحالی بسیار دارد. نگاه ویژه استاندار اردبیل به میزبانی این رقابت ها و تاثیر پیامدها و نتایج حاصل از آن در توسعه استان، مهم و جالب توجه است.
میزبانی موفق این مسابقات علاوه بر تاثیر مثبت در بحث گردشگری و اقتصاد استان در زمینه ورزش و ایجاد انگیزه در بین جوانان برای روی آوردن به رشته های مختلف از جمله والیبال و تشویق و ترغیب صاحبان صنایع برای سرمایه گذاری در ورزش استان می تواند نقش بسیار مهم و تاثیر گذاری داشته باشد.
از اولین روزهای طرح بحث میزبانی اردبیل برای این رقابت ها ، نشریه ورزش اردبیل از این حرکت حمایت کرد و آن را گامی بزرگ برای دستیابی به اهداف مهم ورزشی ، اقتصادی و گردشگری در استان قلمداد کرد.
موفقیت در رویدادهای مهم ورزشی و بخصوص میزبانی رقابت های بین المللی به عواملی بستگی دارد که حمایت و پشتیبانی مسؤولین ، تامین بودجه و زیر ساخت های مورد نیاز، حاکمیت وحدت و یک رنگی در فضای ستاد برگزاری، دوری جستن از کوبیدن بر طبل من آنم که رستم بود پهلوان، فراهم کردن زمینه لازم برای مشارکت همه صاحب نظران و کارشناسان در امر برگزاری، ممانعت از بهره برداری های شخصی، باندی، گروهی و حزبی و تلاش برای خدمت بی منت و صادقانه از مهم ترین و بارزترین آنها به شمار می روند.
همه علاقه مندان و دوستداران ورزش استان برای موفقیت مسؤولین و دست اندرکاران امر در به پایان رساندن این رویداد همراه با سرافرازی و سربلندی ثانیه شماری می کنند، چرا که این امر می تواند راه پرفراز و نشیب میزبانی رقابت های بین المللی در رشته های مختلف ورزشی را برای اردبیل هموار نماید و بدون شک اگر اردبیل در این آزمون نمره قبولی و عالی دریافت کند میزبانی رقابت های جهانی فوتسال برای مردم قهرمان، ولایتمدار و حسینی اردبیل دور از دسترس نخواهد بود.
در ارتباط با میزبانی اردبیل برای رقابت های والیبال امیدهای آسیا ذکر چند نکته ضروری به نظر می رسد:
– حضور پرشور تماشاگران و پر شدن سالن شش هزار نفری نقطه مثبت و تعیین کننده برای قرار گرفتن اردبیل در زمره شهرهای ورزشی کشور می تواند به شمار آید . این که بازی ها رایگان بوده و تماشاگران برای حضور در ورزشگاه ها مجبور به تحمل هزینه نیستند می تواند در جذب هرچه بیشتر تماشاگران موثر واقع شود. ولی ناگفته پیداست که نقش رسانه ها برای حاکم کردن هوای ورزشی در سطح استان در روزهای باقیمانده تا شروع رقابت ها بسیار مهم است.
صدا و سیمای مرکز اردبیل و نشریات به رسالت خود در این زمینه باید عمل کنند. مواقعی پیش می آید که برخی از رسانه ها و دستگاهها به خاطر منافع جامعه باید برای مدت محدودی هم که شده باشد از منافع و درآمدزایی چشم بپوشند و به نظر می رسد ورود رسانه ها بر ای آگاهی دادن به جامعه و دعوت آنها برای حضور چشمگیر مردم در سالن های برگزاری رقابت ها یکی از پارامترهای اساسی برای بالا بردن ضریب هواداری ورزش در استان محسوب شود.
-افتخار میزبانی موفق و جلب رضایت مسؤولین کنفدراسیون آسیا و فدراسیون جمهوری اسلامی ایران از برای استان سربلند و شهیدپرور اردبیل است. اگر به امید خدا این رقابت ها سرافرازانه به پایان برسد گفته خواهد شد اردبیل لایق است و سزاوار و مسؤولانش دلسوز هستند و کارآ.
این تفکر که برخی ها تلاش بر مطرح کردن خود به عنوان عامل اصلی میزبانی دارند باید دور انداخته شود و همه یک دل و در یک مسیر برای موفقیت در میزبانی و سربلندی جمهوری اسلامی ایران و استان اردبیل فکر نمایند.
موفقیت در میزبانی این رقابت ها در تاریخ ورزش این منطقه ماندنی خواهد بود. اگر یک قرن دیگر صحبتی از اولین میزبانی والیبال بین المللی در اردبیل به میان آید خواهند گفت که در زمان استانداری مجید خدابخش، فرمانداری جواد زنجانی ، مدیریت ایوب بهتاج بر اداره کل ورزش و جوانان و ریاست نادر فلاحی بر هیات والیبال استان، اردبیل با موفقیت در سال 1396 مسابقات والیبال امیدهای آسیا را میزبانی کرده است. همچنانچه اگر صحبت از فوتبال و لیگ حرفه ای باشد حتما می گویند که در زمان استانداری مجید خدابخش، فرمانداری جوادزنجانی، ریاست ذکی اله خوشبخت بر شورای شهر، شهرداری حمید لطف الهیان ، مدیریت بهتاج بر اداره کل ورزش و جوانان استان و ریاست صمد نوتاش بر هیات فوتبال استان ، نماینده فوتبال اردبیل در طول دو سال با سقوط آزاد از لیگ یک به دسته سه رسید، پس هیچکس نباید نگران نام و یاد و موقعیت خود باشد.
-از موقعیت به دست آمده و از حضور احتمالی وزیر ورزش و جوانان و معاونان وزارتخانه و دست اندرکاران فدراسیون برای توسعه ورزش ، افزایش امکانات و فراهم آوردن امکان حضور ورزشکاران و تیم های ورزشی و بخصوص والیبال در سطوح مختلف لیگ باید نهایت استفاده به عمل آید که مطمئنا مسؤولین استان و ورزش در این راستا اقدام خواهند کرد.
-در ورزش نگاه باندی، جناحی و گروهی معنی و مفهومی نداشته و نخواهد داشت. ورزش دنیای خاص خودش را دارد و برای این که ورزش استان آنچنانچه لایق و سزاوار جوانان و ورزشکاران این منطقه است پیشرفت کرده و جایگاه مناسبی را به دست آورد فشردن دست همکاری همه افراد با سلایق و نگاه های مختلف لازم و ضروری است.
-اگر اشتباه نکنم این سومین باری است که اردبیل میزبان مسابقات بین المللی و اولین رقابت آسیایی است. اردبیل و هیات کشتی قبلا برای مسابقات کشتی بین المللی جام کودک دو بار میزبانی کرده است و علی رغم محدودیت امکانات در آن سال ها میزبانی موفقی را داشته اند و امیدواریم این بار میزبانی اردبیل کوچک ترین حرف و حدیثی نداشته باشد.
 




راستی، موجب رضای خداست

مثل معروفی است که همه تقریبا از دوران کودکی آن را شنیده ایم و یا در کتاب های دوران ابتدایی خوانده ایم. گویند در روستایی چوپانی بود که هر بامدادان رمه اهالی را به صحرا می برد و شامگاه بر می گرداند. این چوپان یک روز از سر مذاح و شوخی به نزدیک روستا آمده ، بانگ بر آورد : گرگ آمد، گرگ آمد .
صاحبان گوسفند هراسان رو به صحرا نهادند تا خطر گرگ را رفع نمایند. چون به رمه رسیدند از گرگ خبری نبود. یکی دو بار چنین کرد و موجب شد تا مردم نسبت به او بی اعتماد شوند.
از قضا روزی چند گرگ به گله حمله ور شدند و چون چوپان به تنهایی یارای برابری و مبارزه با آنها را نداشت به سوی روستا دوید ، هرچند فریاد زد که گرگ آمد گرگ آمد ، کس باور نکرده از جای خود نجنبید. التماس کرد کس باور نکرد، سوگند خورد بی فایده بود . « کور از خدا چه می خواهد؟ دو چشم بینا»گرگان کردند آنچه نباید می کردند تا جائی که توانستند دریدند و خوردند و پراکندند . این بود حکایت و داستان چوپان دروغگو.
آنهایی که در ورزش هستند و گوشه ای از مسئولیت های ورزش استان را در اختیار گرفته اند همه محترم اند و قابل احترام بشرطی که سخن جزء به راستی نگویند و کار جزء به درستی نکنند.
اگر وعده کردند ، وفا کنند ، همه بدانند که امانت دارند و باور کنند که خیانت در امانت گناهیست نا بخشودنی. نباید دروغ گویند. و یا گفته اند که یک بز گر ، گله را گر می کند و اگر یکی در امانت خیانت کند آبروی امانت داری می ریزد و اگر یکی وعده خلافی بکند حرمت وفای به عهد را می شکند. اگر دروغگو در رده های ورزش و فوتبال باشد به مراتب بدتر است و اگر در کار او نادرستی بروز کند ، بذر نادرستی و حرام افشانده می شود که گفته اند: مردم به دین ملوک خویش اند. اگر همین حقیر بی مقدار دروغ بنویسد خوانندگان خود را مبتلا می کنم و گناه همه به پای من نوشته می شود که علت را باید ریشه کن کرد نه معلول را. دروغ چه یک کلمه باشد و چه صد کلمه تفاوت نمی کند.
دروغ گویی از بزرگترین گناهان،ناستوده ترین رذایل اخلاقی، بدترین آفات زبان، زیان بارترین معصیت ها و خط فاصل مابین حق و باطل است که اعتماد و اطمینان را از جامعه سلب کرده ، انسان را از گام نهادن در مسیر پاکسازی نفس، تهذیب اخلاق و سیر وسلوک به طور جدی محروم می سازد.
در آئین صداقت محور اسلام هیچ گناهی همانند دروغ گویی مورد نکوهش قرار نگرفته است ، واژه کذب و مشتقات آن حدود سیصد بار در قرآن به کار رفته که نشان از اهتمام شرع مقدس به دور ساختن پیروان خود از این خصلت ناپسند دارد.
دروغ گویی معمولا از یک سلسله نقطه ضعف های روحی سرچشمه می گیرد و بنا بر گفته دانشمندان علوم تربیتی و اخلاقی چنانچه علل و عوامل مختلفی که باعث آلودگی انسان به این بیماری خطرناک می شود از باطن و روان آدمی برطرف گردد، ریشه فعالیت آن نیز عملا در وی خشک شده و انسان از وبال نکبت بار آن نجات می یابد.
عقده حقارت، ترس ، تعصبات کور، کینه ورزی و انتقام جویی ، حسد، طمع ورزی،عادت و مباهات و فخر فروشی از مهمترین عوامل گرفتاری به دروغ گویی به شمار می رود.  
 




هماهنگی ضامن موفقیت در میزبانی والیبال آسیا

هر چه ایام برگزاری رقابت های والیبال آمید های آسیا نزدیک می شود دلهره و نگرانی دوستداران ورزش استان افزایش پیدا می کند.امید است با انتخاب مسؤولین کمیته ها و احساس وظیفه هر چه بیشتر تک تک آنها، استان بتواند در فینال مسابقات آسیایی با پیشانی باز از عملکرد فرزندانش در میزبانی از میهمانان احساس رضایت بکند.

مسؤولیت چارت در نظر گرفته شده برای این رقابت ها بر عهده کسانی است که نسبت به این کار اقدام کرده اند اما یادآوری این نکته نمی تواند خالی از لطف باشد که رقابت های ورزشی با دیگر موارد میزبانی از قبیل سفرهای مقامات و یا همایش ها و گردهمایی ها تفاوت های بارز و قابل توجهی دارند و امیدواریم طولانی بودن زمان مسابقات موجبات خستگی مسؤولین کمیته ها و بی حوصلگی آنها را به دنبال نداشته باشد.

همه کسانی که نام و عنوانشان زینت بخش چارت رقابت ها شده باید تا آخرین روز و تا لحظه هایی که آخرین تیم، اردبیل را ترک خواهند کرد در اختیار مسابقات باشند و در به ثمر رسیدن این مهم نقش خود را به خوبی ایفاء نمایند.

برگزاری مطلوب یک دوره از رقابت های ورزشی هماهنگی کامل و یک دلی تمامی کمیته ها و دست اندرکاران برگزاری را طلب می کند. بروز مشکل در یک بخش و نادیده گرفتن آن می تواند همه زحمات دست اندرکاران را به باد بدهد.

صرصر چو زند به بوستان گام

هم پخته فتد ز شاخ و هم خام

از چارتی که اعلام شده چنین بر می آید که والیبالی های استان و هیات والیبال در حاشیه قرار گرفته و چندان نقشی برای اعضای این هیات در امر برگزاری منظور نشده است.

به مرور زمان و در پایان رقابت ها مشخص خواهد شد که آیا افراد و یا گروه هایی قصد بهره برداری از این رقابت ها را داشته اند یا نه. استانداری و استان در امر برگزاری وظایفی و تعهداتی را بر عهده دارند و فدراسیون و زیر مجموعه آن نیز دارای وظایف تعریف شده ای هستند که هماهنگی آنها می تواند در سرافرازی استان در امر میزبانی بسیار مؤثر باشد.

انتظار می رود برای والیبالی های منطقه این امکان فراهم گردد تا در کنار عزیزان اداره کل ورزش و جوانان با حضوری مؤثر بتوانند خاطرات خوشی از این رقابت ها در تاریخ ورزش ایران اسلامی بر جای بگذارند. انشاءاله

 




کمیت محوری و نتیجه گرایی آفات ورزش

سال جدیدی آغاز و روزگار دیگری شروع شده است. زندگی ادامه دارد و خوشبختانه برای جبران کوتاهی ها و دست یافتن به اهداف و ترمیم خرابی ها و … فرصت هنوز باقی است. قدر فرصت هایی که در اختیار مان قرار دارد را باید به خوبی بدانیم و از لحظه به لحظه آن در جهت بهبود امور و سرو سامان دادن به وضعیت موجود، بهترین استفاده ها را بکنیم. انسان نباید و اصلا این حق را ندارد که وقت را به بطالت بگذراند. باید همیشه و همواره به سوی بهترین حال و حالات حرکت کرد. حرکت به سوی بهترین ها وظیفه و تکلیفی است که بر عهده ما به عنوان انسان و آن هم انسان موحد و مسلمان قرار دارد. عمر، نعمت گرانبهاست که باید آن را جدی بگیریم و برای بهره برداری بهینه از آن و در جهت جلب رضای خالق و مخلوق فرصت ها را از دست ندهیم و عمر را به بازی و سرسری سپری نکنیم.
ناگفته پیداست در این میان کسانی که دارای مسؤولیت های اجتماعی بوده و خدمت به مردم و جامعه را پذیرفته اند، کاری بس سنگین و طاقت فرسا باید داشته باشند. آنها از یک طرف باید در برابر عمر و سرمایه های خدادادی مربوط به خود جوابگو باشند و از طرف دیگر لازم است در قبال عمر و سرمایه های مادی و معنوی دیگران یعنی مردم هم احساس مسؤولیت بکنند و با درک اهمیت این موضوع دیگر برای این قبیل افراد فرصتی برای هدر دادن و تلف کردن عمر و به بطالت گذراندن ایام و کارهای معطل مانده را پیش از این معطل کردن، نیست. لازم است آنهایی که مسؤول هستند و بار سنگین مسؤولیت های اجرایی را پذیرفته اند، کمربندها را محکم ببندند، آستین های همت را بالا ببرند و جهاد گونه در سالی که پیش روی ماست برای خدمت و انجام وظیفهء قابل قبول و ایده آل مسؤولیت ها قیام بکنند و برای رسیدن به این هدف شب و روز نشناسند و هیچگونه یاس و نومیدی بر خود راه ندهند.
و اما در ورزش باید بپذیریم که کارهای معطل مانده و به نوعی روی هم انباشته زیاد است و بارها از سوی دلسوزان و کسانی که برای ورزش و آینده جوانان و نوجوانان منطقه حساسیت داشته و اهمیت قائل هستند برای به سامان رساندن کارها و لزوم قرار گرفتن آنها بر روی ریل پیشرفت تاکید شده است.
کارهایی که باید انجام بپذیرد و تکلیف نهایی آنها روشن و مشخص بشود عزمی جدی و جهادی را طلب می کند. دل بستن به برخی از آمارها و خوابیدن در باد آنها در شاءن و اندازه مردم همیشه در صحنه استان نبوده و نیست . مردم استان با توجه به پیشینه و تاریخ پرافتخار آن لایق بهترین ها هستند. مردمی که وابسته به منطقه ای هستند پرافتخار، فرهنگی ، تاریخی و … و بنابر این دلیلی نمی تواند داشته باشد که در ورزش، جزء استان های محروم و کم برخوردار تلقی شود. ممکن است که آمارها یک چیزی را بیان کنند و واقعیت ها نشان دهنده بحث دیگری باشند. باید پذیرفت که ورزش استان در سال های اخیر علی رغم کارهای عمده و قابل توجهی که در آن انجام شده، نتوانسته است به خوبی و در حدی قابل قبول انتظارات را برآورده نماید.
ورزش استان سرافراز و سربلند اردبیل لایق بهترین هاست. ورزش استان از یک سرمایه عظیم، قابل اعتماد و تمام نشدنی به نام سرمایه انسانی برخوردار می باشد. سرمایه های غنی، ارزشمند و غیر قابل انکار که می توانند در صورت رهبری درست و اصولی به عنوان نقطه عطفی بزرگ در ایجاد تحول و حرکت چشمگیر در ورزش نقش بسیار مهم و حیاتی بازی نمایند. استعداد های جوان ، پشتوانه مردمی و نعمت های خدادادی و وضعیت آب و هوایی مطلوب همه و همه حکایت از این دارند که ورزش استان می تواند و حق دارد که اوج بگیرد، صعود بکند و برای کشور و منطقه افتخارآفرین باشد.
برای این که ورزش استان به آنچه که لیاقتش را دارد دست پیدا بکند در کنار همه عوامل و سرمایه های انسانی و غیر انسانی ، همت و حربهء تدبیر و برنامه ریزی باید بیشتر مورد توجه قرار گرفته و به کار آید و عزم ها برای شتاب دادن به حرکت ورزش جزم شود
برای فائق آمدن به مشکلات موجود و اصلاح راه ها و روش های غلط و غلبه یافتن بر خود محوری ها و نگاه های تک بعدی لازم است کار از درون آغاز شود و با جدیت هرچه تمام و بدون در نظر گرفتن منافع شخصی، باندی، گروهی و جناحی نسبت به آسیب شناسی و شناخت ضعف ها و موانع درونی موجود اقدام گردد.
مدیریت جهادی
برای موفقیت در سروسامان دادن به ورزش استان و تقویت نقاط مثبت و از بین بردن نقاط منفی نیاز به مدیریت جهادی است. در سالی که گذشت به بهانه های مختلف در نشریه به لزوم حاکمیت مدیریت جهادی در ورزش استان بارها اشاره کرده و بر اهمیت آن تاکید نموده ایم. یکی از بزرگ ترین آفات ورزش ما حاکم بودن مدیریت ”کمیت محور“ و ”نتیجه گرا“ است. این که گفته می شود ورزش، همه مجموعه هایی است که می تواند در ورزش مورد توجه قرار بگیرد و منظور فقط یک هیات ورزشی و یا بخشی از اداره کل نبوده و نیست .
در ورزش استان باید مدیریتی اعمال شود که حکایت از اراده مصمم و عزم جزم و تدبیر نماید و این مدیریت را مدیریت جهادی می گویند.
یکی از اساسی ترین نیاز ورزش در بخش مدیریتی آن، قاطعیت و عمل کردن در مسیر درست و بدون رودربایستی است . اگر در مجموعه ای از مجموعه های ورزش، ضعفی و مشکلی مشاهده شود و دلایل عدم پیشرفت و کسب نتایج مطلوب مشخص گردد و عوامل سنگ اندازی ها، باند بازی ها و تفرقه افکنی ها معین شود ولی برخورد قاطعی در میان نباشد برای بهبود امور نباید امیدی داشت. اگر در داخل یک مجموعه وحدت و همدلی حاکم نشود و هر بخشی از آن در راه هدفی معین و مشخص تلاش را در سرلوحه کارها قرار ندهد موفقیت به آرزویی دست نیافتنی تبدیل می شود.
از همین امروز باید حمایت و پشتیبانی از مجموعه هایی که کارنامه ای قابل قبول دارند در دستور کار قرار بگیرد و در مقابل، برخورد با آنهایی که کاری جز معطل کردن ورزش و سنگ اندازی در راه پیشرفت و تعالی آن و ترجیح دادن منافع شخصی و باندی بر منافع جمع و ورزش ندارند با قاطعیت پیگیری شود تا بتوان با قدرت و با تمام وجود، ورزش استان در مسیر بزرگی و رسیدن به حق خود در عرصه های مختلف قهرمانی و تحقق اهداف قرار بگیرد.
ورزش ملک شخصی و موروثی افراد نبوده و نیست. آویزان شدن از ورزش و چشم بستن بر روی واقعیت ها ضربه ای بزرگ بر آیندهء آینده سازان این منطقه است. عده ای بر این باور هستند که ورزش و رشته های مختلف ورزشی باید در ید قدرت آنها باشد و دیگران هیچ قدرت تصمیم گیری و اظهار نظر در ارتباط با آنها نداشته باشند. با صاحبان این قبیل افکار پوسیده و تنگ نظرانه باید مبارزه کرد و میدان عمل آنها را محدود کرد و چهره های جوان، صادق، پرانرژی و معتقد به حرکت جمعی و منافع جمعی را پروبال داد و به آنها مسؤولیت سپرد.
امیدواریم سال 96 سال حرکت استان به سوی ورزش با کیفیت باشد. باید تلاش شود در ورزش اصل قربانی فرع و کیفیت فدای کمیت نشود. اگر ورزش استان از کیفیت مطلوبی برخوردار باشد حتما پیروزی و موفقیت به دنبال آن خواهد بود. باید دست از خودفریبی و الکی خوشی و به اصطلاح کارهای گلخانه ای برداریم و رو به سوی ورزش با کیفیت بیاوریم و همه این ها در سایه اعمال مدیریت جهادی می تواند برای ورزش استان محقق شود و آینده درخشان، قابل توجه و افتخارآفرینی برای آن ترسیم نماید.
 




فضول باشی ورزش اردبیل و دوستانش انشاءاله و ماشاءاله

فضول باشی ورزش اردبیل را در حال پیاده روی در خیابان معلم و در کنار رودخانه بالخلو دیدم. سرحال بود و با انگیزه. گویا هفته اول تعطیلات نوروزی برایش خوش گذشته بود. تا من را دید به طرفم آمد و بعد از احوال پرسی و تبریک آغاز سال جدید و آرزوی توفیق و سرافرازی برای ملت ایران و جامعه ورزش استان، پرسیدم چه خبر؟ چند روزی نبودم، در تعطیلات و بخصوص در فضای مجازی چه ها گفته شده و تازه به دوران رسیده های مدعی بر علیه چه کسانی موضع گرفته و به اربابان خود خوش رقصی کرده اند؟
گفت: فعلا مسائل ورزشی را برای یک هفته هم که شده باشد فراموش کن. اوضاع درهم و برهم ورزش، ما را پیر کرد و کم مانده است سکته را نصیب ما بکند. امروز می خواهم داستانی برایت تعریف بکنم.
دوش به دوش فضول باشی حرکت کرده و در یک هوای خوب ، هم پیاده روی کردیم و هم او گفتن خاطره ای از دوران کودکی اش را آغاز کرد.
فضول باشی گفت: انسان در هرحالتی نباید گذشته اش را فراموش نماید . ممکن است در سایه تلاش، دوندگی ، زحمت و رنج و یا به مدد شانس و اقبال، انسان پله های ترقی را طی کرده و نسبت به دوران کودکی و نوجوانی از یک موقعیت مناسب برخوردار گردد. صاحب پست و مقام شود و یا ثروت مناسبی در اختیار بگیرد و بر خلاف دوران کودکی در میان سالی و پیری روزهای آرام و بی دغدغه ای را پشت سر بگذارد ولی نباید به گذشته خود پشت کند و به خواهد بر خاطرات و یادها و نام ها خط قرمز بکشد.
وی افزود: معمولا کسانی که جنبه لازم برای تحمل پیشرفت را ندارند با اندکی بهبود وضعیت از خود بی خود می شوند و ضمن این که گذشته شان را به فراموشی می سپارند برای خود راه و رسم تازه ای ترسیم کرده و فکرهای دیگری در سر می پرورانند.
وی با حرارت زیاد حرف می زد و تند تند نفس می کشید. وی در ادمه افزود: این قبیل افراد در دام غرور گرفتار شده به بیماری خودبینی دچار شده و حتی خودشان را نیز نمی توانند ببینند. می گویند فتحعلی خان لگری وزیر اعتمادالدوله بود . مست از باده کبر و غرور . از وی حرکتی ناصواب صادر شده بود که به صلاح اولیای دولت خاقانی چشم های وی را برکندند0
بر در خانه وی چناری بود بسیار سالخورده که بیست ذرع قطر آن بود و معظم اله در زمان بینایی از فرط غرور و کبر و نخوت آن را ندیده بود. در وقت کوری، هنگام سوار شدن ، پهلویش به چنار برخورد.
به عتاب گفت: این چه چیز است؟ گفتند: این چنار است. با عتاب گفت: کی این چنار به هم رسیده به در خانه من؟ عرض نمودند: عمر این چنار هزار سال پیش تر می باشد. به تندی گفت: ببرید این چنار را.
حالا داستان خیلی ها هم شبیه به این خان مغرور است. برخی ها تا اندکی از نکبت و بدبختی دور می شوند نه تنها چنار روبروی خانه شان بلکه اسم و رفیق و روستا و شهر خود را نیز فراموش کرده و پسند نمی کنند.
گفتم: فضول باشی باز چه خبره؟ اول سالی شاهنامه تعریف می کنی؟ مقدمه کافی است ، آنچه را در دل داری بگو و قال قضیه را بکن.
گفت: در روستایمان ما سه دوست بودیم، هم سن و سال و هم کلاس و هم بازی. من که فضول بودم و دو رفیق دیگرم انشاءاله و ماشاءاله بودند.این انشاءاله زود تر از ما به شهر رفت و درس خواند و استخدام شد. ماشاءاله علاقه شدیدی به محل تولدش داشت . در روستا ماند و راضی نشد صفا و صمیمیت و یک رنگی روستا را با روباه صفتی، مکر و حیله و ریای عوض بکند. به کشاورزی و دامپروری اش رونق داد و همان روستایی دوست داشتنی و باصفا باقی ماند و من هم که به شهر آمدم و فضولی ام را ادامه دادم و انشاءاله بعد از آن که اندکی ترقی کرد بر همه گذشته اش پشت پا زد. اصلا اخلاقش هم عوض شد. بادی عجیب در بینی اش لانه کرد. حرف زدنش را تغییر داد و ترکی را با فارسی قاطی کرد و آن را نشانه ای از تجدد و بزرگ شدن خود تلقی نمود. روستایش را فراموش کرد و برای تکمیل کردن فراموشی گذشته اش و اعلام این که اصلا از همان روز اول تولدش آدمی متشخص بوده اسمش را نیز تغییر داد و نام فرشاد انتخاب نمود.
با این کار فکر کرد که آدم تازه ای شده است. شهرنشین و ورزشکار و صاحب جلال و جبروت. غافل از این که تغییر دادن اسم نمی تواند ذات و گذشته افراد را دچار تحول بکند. او فقط دلش را به بزرگ شدن خوش می کند و چنین می پندارد که با این کارها می تواند بر گذشته اش خط بطلان بکشد و آن را از اذهان پاک نماید.
گفتم: فضول باشی این چه داستانی است که گفتی؟ تو هم وقتی نمی توانی سوژه ای پیدا بکنی به حرف های بی پایه و بی اساس پناه می بری . در این شهر همه همدیگر را می شناسند و به خوبی به رفتار و اخلاق انسان ها آشنایی دارند. اچازه بده آن قبیل افراد در رویاهای خود به سر برند و چند روزی احساس بکنند که کسی شده اند.
از کسی که گذشته اش را فراموش کرده و به اسمش رحم نمی کند چه انتظاری می توان داشت. این قبیل افراد همان فتحعلی خان هایی هستند که با اسارت در دام غرور می خواهند همه چیز را از دم تیغ بگذرانند.آنها دیر یا زود رسوا خواهند شد، خیالت راحت.
 
 
 




شورای شهر چرا با تیم داری شهرداری مخالفت کرد؟!!

اسامی کاندیداهای احتمالی منتشر شده در فضای مجازی نشان می دهد که همه سیزده نفر عضو فعلی شورای اردبیل برای ادامه خدمت بی منت، بی ریا ، مخلصانه و بی ادعا اعلام آمادگی کرده و باحضور در فرمانداری اردبیل ثبت نام نموده اند. جامعه ورزش استان و بخصوص علاقه مندان به فوتبال و تیم شهرداری از همه آنها به جر ناطق درآبادی به خاطر موضعگیری هایشان در قبال تیم دل خوشی نداشته و از آنها آزرده خاطر هستند. فوتبالی ها اعتقاد دارند این عزیزان چنان ضربه سهمگین و کشنده ای بر پیکر فوتبال اردبیل وارد کرده اند که ترمیم نقاط آسیب دیده نیاز به زمان و در اختیار داشتن امکانات قابل توجه است.
برخی از این آقایان در طول یکی دو سال گذشته از عدم حضور در انتخابات شورا دم می زدند و به صراحت می گفتند با وضعیت موجود هرگز برای راهیابی به پارلمان محلی وارد مبارزه نخواهند شد ولی ثبت نام آنها در اذهان کسانی که این قبیل اظهار نظر ها را شنیده بودند سؤالات متعددی را مطرح می کند که جواب یافتن برای آنها می تواند گره های چندی در این ارتباط را بگشاید. رنگ عوض کردن ها هم که دیگر مشکلی ندارد. افرادی که تا دیروز توسط برخی ها فرصت طلب و پشت کننده به آرمان های جناحی متهم می شدند امروز دوباره توسط آنها یک چهره خدوم، بی نظیر، لایق، استثناء، فرهیخته، آشنا به امور ، مهندس ناب، تحصیلکرده ای بی رقیب و گره گشای مشکلات شهری تلقی می شود. عجب دنیایی شده است . از این شاخه به آن شاخه پریدن برای برخی ها از یک لیوان آب خوردن هم آسان تر است.
بگذریم این عزیزان می توانند برای اعتماد سازی در ارتباط با علل مخالفت با تیم داری شهرداری شفاف سازی بکنند و زوایای مختلف قضیه را به اطلاع عموم برسانند و ما آماده ایم که خدمت این آقایان برسیم و نقطه نظرات و علل رای دادن آنها به نابودی تیم شهرداری و عوامل دخیل در آن را منعکس بکنیم. آنها اگر صادق باشند به این پیشنهاد ما حتما جواب مثبت خواهند داد.
 




رونق دفاتر فنی و مهندسی در اردبیل

با نزدیک شدن به ایام انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا تحرکات نامزدها آغاز گردیده و هر یک از آنها که موفق به ثبت نام شده اند به نوعی در تدارک یارگیری و آماده شدن برای یک رقابت نفس گیر جهت راه یافتن به پارلمان محلی هستند.
قانون، زمان تبلیغات و آغاز به کار ستادهای انتخاباتی را مشخص کرده است ولی متاسفانه این امر در انتخابات های مختلف رعایت نمی شود و کاندیداها در زیر لوای بهانه های مختلف تبلیغات غیر قانونی و زودتر از موعد را آغاز می کنند تا بدین وسیله بتوانند گوی سبقت از دیگر رقبا را بربایند و برای چهار سال بر یکی از صندلی های شورا تکیه بکنند.
همه در تلاش هستند و به نوعی خود را لایق برای حضور در شورا تشخیص داده اند چه اگر غیر از این بود برای ثبت نام و اعلام آمادگی همت به خرج نداده و متحمل زحمت و هزینه نمی شدند.
این روزها تا دلمان بخواهد راه اندازی دفاتر فنی و مهندسی و از این جنس در سطح شهر از رونق زیادی برخوردار می باشد. آویزان کردن بنری بر سر در مغازه ها و ساختمان ها با عنوان دفتر مهندسی، تبلیغ قبل از موعد در زیر عنوانی مانند دفتر مهندسی است.
به راستی آنهایی که مدعی شده اند و خود را صاحب رای می دانند و می خواهند در معرض رای مردم قرار بگیرند و برای انتخابات آینده محکی بخورند همگی از شرایط لازم و تخصص کافی برای این کار برخوردارند؟
نگاهی به اسامی کاندیداهای احتمالی منتشر شده در فضای مجازی نشان خواهد داد که افراد بدون توجه به تخصص خود و وظایف شوراهای شهر نسبت به ثبت نام اقدام کرده اند. مگر می شود یک متخصص مثلا شهرسازی در کار پزشکی دخالت بکند؟ و یا یک مهندس عمران در امور مربوط به حوزه علوم انسانی اظهار نظر کرده و نظریه ارائه بکند؟ چرا تا اسم انتخابات و قرار گرفتن در یک پست و موقعیت پیش می آید همه می خواهند از جمله انتخاب شونده ها قرار بگیرند و توجهی به آینده حوزه انتخاباتی و سرنوشت مردم نمی کنند.
ورزش استان در سال های اخیر از بابت حضور افراد غیر متخصص در شورا ضربات متعددی را تحمل کرده است. ظلمی که شورا به بهانه های مختلف در حق فوتبال و تیم شهرداری روا داشت، نمی تواند از اذهان علاقه مندان به فوتبال فراموش شود. متاسفانه در شورای فعلی حتی کسانی که سابقه و پیشینه ای در فوتبال داشتند بیشتر از دیگران در پیچیده شدن نسخه فنای تیم دخیل بودند و این اقدام آنها حتما در رای دوستداران و علاقه مندان به تیم فوتبال شهرداری تاثیر کافی خواهد داشت.
در ایام انتخابات یکی از اقشاری که برای نامزدها خیلی عزیز می شود جامعه ورزشی استان است. همه کاندیداها به نحوی تلاش می کنند تا خود را یک چهره ورزشی و علاقه مند به رشته های مختلف و عاشق سینه چاک و تمام عیار ورزش به حساب آورند و با حضور در صحنه های ورزشی نظر تماشاگران و علاقه مندان به ورزش را جلب کنند. تجربه ثابت کرده است این قبیل افراد از فردای انتخاب شدن و بر اریکه قدرت تکیه زدن اولین قشری را که به فراموشی می سپارند جامعه ورزشی است. روی این اصل ورزشی های استان و اردبیل باید اجازه ندهند تا تجربه تلخ، دردآور و غیر قابل تحمل دوره اخیر دوباره تکرار شود. حمایت جامعه ورزشی از نامزدها باید با مطالعه و شناخت کافی انجام پذیرد. صرف مظلوم نمایی و نقش بازی کردن در ارتباط با هواداری از ورزش نباید مورد توجه قرار بگیرد.
ورزش اردبیل نیازمند حضور افرادی در پارلمان محلی است که در عمل و نه در حرف عاشق ورزش و علاقه مند و مشتاق به توسعه آن باشند. نیازمند افرادی است که با ورزش آشنایی داشته و قدرت تشخیص توپ هندبال و فوتسال از یکدیگر را داشته باشند. ورزشی ها این