1

مرد نکو نام نمیرد هرگز

یکی از آفات ورزش استان ما، تمایل و عشق به ریاست در بین دوستداران آن است. در هر رشته ای تعدادی برای رئیس شدن اعلام آمادگی نموده و وارد گود می شوند تا شاید بتوانند با رایزنی و جلب نظر افراد ، آرای لازم برای قرار گرفتن در پشت میز ریاست را از مجمع دریافت بکنند. وقتی این کار میسر نشود اکثرا و در بیشتر موارد به عنصر مخالف تبدیل شده و به رشته مورد علاقه پشت می کنند.
به یکباره همه عشق ها، ارادت ها و علاقه ها تبدیل به کینه، نفرت و تسویه حساب شخصی می شود. آنهایی که دل در گرو پست ها، میزها، صندلی هاو مقام ها دارند باید بدانند که برای این نیامده ایم تا مدیر و رئیس شویم، بلکه برای آن آمده ایم که جلب رضای خالق و مخلوق را در سرلوحه کارهای خود قرار بدهیم. برای این آمده ایم که به جامعه و مردم خدمت بی منت بکنیم و از تلاش برای تامین رفاه و آسایش مردم لحظه ای کوتاهی ننماییم. پست ها و ریاست ها برای انسان ها ماندنی نبوده و نخواهد بود ، آنچه می ماند و جاودانه می شود نیک نامی است .
سعدی شیرازی چه خوب گفته است:
سعدیا مرد نیکو نام نمیرد هرگز
مرده آن است که نامش به نکویی نبرند
و یا:
هر که آمد عمارتی نو ساخت
رفت و منزل به دیگری پرداخت
عمر برف است و آفتاب نمود
اندکی ماندو خواجه غره هنوز
آن تهی دست رفته در بازار
ترسمت پر نیاوری دستار
حرف سعدی به گوش جان بشنو
ره چنین است مرد باش و برو
در آستانه سال جدید با خود عهد و پیمان ببندیم که خدمت به ورزش را بدون توجه به مسائل حاشیه ای مورد توجه قرار بدهیم. این تفکر را از جامعه ورزش دور بکنیم که اگر صاحب پست و منصبی نباشم نباید به فکر ورزش باشم. علاقه و عشق به ورزش را در داشتن منصب و جاه و جلال و جبروت خلاصه نکنیم.
ناگفته پیداست که هر رشته ورزشی در استان نیاز به یک رئیس و یک دبیر دارد . وقتی کسی به این سمت منصوب می شود اگر رشته ورزشی خود را دوست داریم و پیشرفت و توسعه آن آرزوی ماست نباید دلسرد شویم و برای این که بتوانیم نامی نیک در ورزش از خود به یادگار بگذاریم از هیچ کوششی کوتاهی ننماییم.
 




نشریه ورزش اردبیل در خدمت ورزش استان

خدا را شاکر و سپاسگزاریم که بر مااین توفیق را عطا فرمود لکترونیکی تبدیل نمودیم تا علاقه مندان در تهیه و مطالعه آن مشکلی نداشته و هزینه ای را متقبل نشوند. نشریه هر هفته روزهای شنبه منتشر می شود و تمامی صفحات آن به آسانی در سایت قابل دسترسی می باشد.
البته این افتخار نیز نصیب ما شده است که اولین نشریه الکترونیکی استان باشیم که نسبت به هواداران ورزش ارائه خدمات می نماییم.
متاسفانه در سال 95 تحلیل ها و گزارش های ما از واقعیت های موجود در ورزش را کسانی به مخالفت با خود تعبیر نموده و بنابراین با کمک دست نشاندگانشان در فضای مجازی حملات ناجوانمردانه ای را متوجه ما کردند ولی چون به کاری که انجام می دهیم اعتقاد داریم این ناملایمات را به جان خریدیم ولی قدمی از مواضع خود عقب نشینی نکردیم.
امیدواریم خداوند توفیق حضور در خدمت جامعه ورزشی در سال 96 را نیز نصیب ما بفرماید. مسلما برای بیان مشکلات و رسیدن به هدف که همانا اصلاح امور ورزش استان می باشد همکاری صمیمانه همه خوانندگان نشریه می تواند کمک بسیار زیادی در این زمینه انجام بدهد.راهنمایی ، انتقاد و ارائه طریق از طرف خوانندگان نشریه مورد انتظار می باشد. یا حق
که چون سال های گذشته در سال 95 نیز در خدمت ورزش و دوستداران ورزش استان باشیم و در حد توان و توانایی خود نسبت به انعکاس مسایل و مشکلات ورزش استان اقدام بکنیم.
در سال 95 برای این که بهتر بتوانیم در خدمت دوستان باشیم امتیاز نشریه را به ا
 




تجلیل پیشکسوتان فوتبال از بزرگ مرد اخلاق ورزش استان

جمعی از بزرگان و پیشکسوتان فوتبال اردبیل در منزل مرد بزرگ اخلاق و ورزش و فوتبال استان، هوشنگ معماری حضور یافتند و از خدمات ستودنی و فراموش نشدنی وی به فوتبال منطقه تجلیل کردند.
فوتبال اردبیل مگر می تواند چهره هایی چون هوشنگ معماری را فراموش نماید؟ دیدن چهره های بزرگان و عزیزانی چون حسن پاسبان، داود حسنی فرد، حبیب حدیثی، نادر کهنمی ، مسعود هوشمندی و دیگر افتخار آفرینان فوتبال اردبیل در کنار چهره ای محبوب و دوست داشتنی چون هوشنگ معماری لذتی وصف ناپذیر دارد.
آن چیزی که پاسبان ها، حسنی فردها، کهنمی ها و معماری ها را ابدی و جاودانه کرده اند فقط بازی فوتبال و توپ زدن آنها نبوده و نیست. رفتار، کردار، اخلاق، منش پهلوانی، تواضع، افتادگی، امانت داری و صدق و صفای آنها است که برای این عزیزان جایگاه رفیع در جامعه ایجاد کرده اند. در استان ما بوده اند افراد زیادی که در ورزش بوده و فوتبال بازی کرده اند ولی بیشتر آنها جایی در اذهان مردم و در نزد افکار عمومی ندارند و در مقابل تا نامی و یادی از بزرگانی چون هوشنگ معماری می شود به احترامش به پا می خیزند و کلاه از سر بر می دارند.
هوشنگ معماری در فوتبال ما از آن دسته افرادی است که تکرار نشدنی است. سلامت نفس، پاک دستی، علو طبع، صداقت، جوانمردی و روراستی از ویژگی های مهم و قابل توجه این مرد بزرگ و یکی از پرچم داران فوتبال دهه سی و چهل فوتبال اردبیل است.
هوشنگ معماری سرمایه ای بزرگ و غیر قابل توصیف برای فوتبال اردبیل است. عشق او به فوتبال و تعصبش به تیم های اردبیلی زبانزد خاص و عام است. هر رفتار و کردار معماری درس بزرگی است که باید جوان ها و امروزی ها از او درس بگیرند . باید افراد متکبر، مغرور، خودخواه و از خود راضی که در ورزش و فوتبال ما جولان می دهند در پای درس اساتیدی چون هوشنگ معماری بنشینند و در راه خود سازی گام بردارند.
قدم هایی که برای تشکل پیشکسوت های فوتبال و پیش قدم شدن در تجلیل و قدردانی از زحمتکشان فوتبال و ورزش برداشته می شود ستودنی است و در این راه زحمات یکی از پیشکسوتان دوست داشتنی، خیر و خوش قلب فوتبال اردبیل حاج عزیز دمیرچی نیز محوری برای ادامه این گونه اقدامات به یاد ماندنی است.
در چنین جمعی که چهره های بزرگ و افتخار افرین ورزش و فوتبال اردبیل جمع می شوند جای از دست رفتگان فوتبال اردبیل، بزرگانی چون مقصود بایرامی، جعفر صراطی و هوشنگ چمن آرا بیشتر احساس می شود.
 




ای وای بر من و دل امیدوار من

بهراد در مقابل پاس قوامین تهران راه به جایی نبرد و در خانه شکستی دیگر را متحمل شد، تا امیدش برای ماندن و بقاء در دسته یک به ناامیدی تبدیل شود و پرونده حضور یک ساله اش در لیگ یک با تلخی عدم نتیجه گیری بسته شود.
چه بر سر رشته های گروهی اردبیل آمده است و می آید؟ چرا ورزش حرفه ای در منطقه ما تاکنون جایگاه مناسبی به دست نیاورده است؟ تا تیمی در رقابت های لیگ نتیجه نمی گیرد ، سقوط می کند، شکست های متوالی را می پذیرد، دست اندرکارانش پرچم و لوایی را بر افراشته می کنند به نام عدم حمایت مالی، نبود اسپانسر، وضعیت وخیم مالی و به عبارتی دیگر یک سر همه ناکامی ها را به مسئله ای به نام پول ربط می دهند.
شهرداری در فوتبال سقوط کرد، عدم حمایت و نرسیدن به موقع پول در صف مقدم دلایل سقوط قرار گرفت. در والیبال ، عقاب سبلان وقتی چند هفته ای پشت سر هم شکست خورد ، مصاحبه هایی بر روی خروجی خبرگزاری ها مبنی بر عد م حمایت و آن هم بیشتر حمایت مالی مطرح گردید. به طور کلی در شکست ها همه عوامل دخیل به نوعی در پشت بی پولی سنگر می گیرند و با پهن کردن سفره ای به نام عدم حمایت و نبود پول، همه کاسه کوزه های شکست و ناکامی را بر سر آن می شکنند. اما سقوط بهراد و شکست های این تیم در رقابت های لیگ دسته یک ، مسئله را بر عکس نشان داد. این تیم که مشکل مالی نداشت، بازیکنانش که به دلیل عدم پرداخت مطالبات هر روز قصه جدیدی سر نمی دادند، تکلیف مالکیت و روند اداره امور تیم هم که مشخص بود، سرمربی و کادر فنی بدو ن حاشیه به کار خود می پرداختند و هر روز نسخه جدیدی برای ایجاد حاشیه جدید برای تیم و بازیکنان نمی پیچیدند، پس این تیم چرا نتیجه نگرفت؟ چرا این تیم نتوانست در اندازه امکاناتی که در اختیار بازیکنان و کادر فنی بود نتیجه بگیرد؟ اینجا چه کسی مقصر است؟ کمیته تشخیص اهلیت، اداره کل ورزش و جوانان، شورا، شهردار، مجید حیدری، کادر فنی و یا آویزان های ورزش؟
بعد از سقوط شهرداری به لیگ دسته سه و ابقای عقاب سبلان در لیگ دسته یک والیبال، امید داشتیم بهراد دل امیدوار ما را در پایان فصل شاد بکند و سهمیه استان در لیگ یک فوتسال را برای فصل آینده حفظ بکند. اما شکست در مقابل پاس قوامین همه امیدها را بر باد داد و یک ناکامی دیگر در تاریخ ورزش و فوتسال اردبیل به ثبت رساند.
 




طلبکاران فوتبال اردبیل در انتظار تسویه حساب مسؤولین با حیدری

مصاحبه مجید حیدری مالک بلا تکلیف تیم آبی پوشان با برنامه نود بار دیگر درد دوستداران فوتبال و تیم شهرداری را تازه کرد.
او با بیان گوشه ای از سرنوشت خود به جریاناتی که موجبات انصراف و یا به نوعی فرار وی از تیم داری در اردبیل را فراهم کرده بودند ،اشاره کرد. مصاحبه او کاملا گزینشی پخش شد چرا که مشخص بود حیدری زوایای مختلف قضیه را مورد توجه قرار داده و از کسانی که در این راه ضربات جبران ناپذیری به فوتبال اردبیل وارد کرده اند، اسم برده بود که با توجه به سیاست برنامه و جلوگیری از هر گونه اعتراضات بعدی از پخش آن ممانعت شد.
به مرور بخش های مختلف این مصاحبه را مورد بررسی قرار خواهیم داد. نکته قابل توجه در اول مصاحبه بود که حیدری به صراحت بیان داشت از سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری با وی تماس گرفتند و به او تکلیف نمودند برای تیم داری و تحویل گرفتن تیم به اردبیل مسافرت نماید.
چه کس و یا چه کسانی با سابقه دوستی و آشنایی قبلی از مجموعه سازمان فرهنگی ورزشی با حیدری تماس برقرار کردند ؟ آنها شرایط حیدری با تیم داری در اردبیل را با همان دعوت تلفنی مورد تایید قرار دادند ، این اقدام  و این حرکت آنها بر چه معیارهایی از شناخت قبلی استوار بوده است؟ آنهایی که حیدری را بهترین گزینه برای اداره نماینده اردبیل در لیگ دسته دوم می دانستند و پای او را به فوتبال اردبیل باز کردند آیا تا آخر خط و زمان اعلام انصراف از وی حمایت نمودند و یا خیلی قبل از استعفا، او را مهره ای سوخته تلقی کرده و پشتش را خالی نمودند؟ بریدن از حیدری و تنها گذاشتن وی چرا و بر چه اساسی صورت گرفت؟ این ها سؤالاتی است که در ارتباط با یک جمله حیدری قابل طرح است. لازم است عزیزانی که در جمله یاد شده مورد خطاب حیدری قرار گرفته اند، برای روشن شدن افکار عمومی به آنها پاسخ گویند.
حیدری در تماس تلفنی با نگارنده این سطور گفت: هزینه هایی که من بر اساس اسناد موجود و تقدیمی به سازمان فرهنگی ورزشی انجام داده ام را تعیین تکلیف کنند. من که کار بدی نکرده و ظلمی را در حق فوتبال اردبیل روا نداشته ام. وی افزو. بیش از چهار ماه شبانه روز زحمت کشیدم و از گلوی خانواده بریده و خرج تیم کردم. روشن است وقتی که آقایان نمی توانند به موقع به تعهدات خود عمل کرده و رسما تیم را به نام بنده انتقال بدهند، باید هزینه های انجام یافته را پرداخت نمایند.
وی گفت: من از بابت هزینه های انجام یافته، به برخی ها در اردبیل بدهکارم. اگر آقایان مسؤول در آستانه سال نو نسبت به تسویه با اینجانب اقدام کنند مطمئنا من نیز حق و حقوق اصناف و اماکنی که از بابت تیم بدهی دارم را پرداخت می کنم.
حیدری در ادامه گفتگو گفت: بعد از پخش برنامه نود تماس های متعددی با بنده انجام شده است . در میان این تماس ها، هستند آقایانی که می خواهند چشم بر روی واقعیت ها ببندند و با سؤالات و زمینه سازی ها دوست دارند همه کاسه کوزه ها را بر سر اداره کل ورزش و جوانان بشکنند. در حالی که چنین رفتاری دور از عدل و انصاف است. چرا که در مدت زمانی که مسؤولیت تیم را بر عهده داشتم اداره کل ورزش و جوانان به تمام درخواست های باشگاه از بابت سخت افزاری جواب مثبت داده بود.
به هر حال حیدری در انتظار جواب مسؤولین برای تعیین تکلیف هزینه های انجام یافته است و انتظار دارد برای این که طلب طلبکاران تیم در اردبیل پرداخت شود آقایان هر چه زودتر به این کار اقدام بکنند.
 




کشتی فرنگی اردبیل در مسیر سرافرازی

موفقیت کشتی گیران استان در رقابت های عمومی نوجوانان کشور با کسب دو مدال طلا و یک نقره قابل تحسین و امیدوار کننده می باشد.
وقتی از زمان روی کار آمدن هیات جدید کشتی استان فریاد می زدیم که کفگیر کشتی استان به ته دیگ خورده و چارهء احیای آن توجه به پایه ها و رده های سنی نونهالان و نوجوانان می باشد و اقدام هیات در برپایی اردوهای آمادگی، راه اندازی لیگ نوجوانان، استعدادیابی و برگزاری مسابقات هفتگی را گامی برای رسیدن به اهداف دراز مدت تلقی می کردیم به مذاق برخی از عزیزان همیشه منتقد خوش نمی آمد.
بارها گفته ایم که ما را با اسم ها و گروهها و باندها و دستجات آزاد و غیر آزاد در ورزش کاری نیست ، با هیچکس و هیچ احدی عقد اخوت نیز نبسته ایم، اگر اقدامی و عملی را به خیر و صلاح ورزش بدانیم و تشخیص بدهیم از آن حمایت می کنیم و روی این اصل، زمانی که هیات کشتتی توجه به پایه ها و اجرای برنامه های مختلف در این رده سنی را در دستور کار قرار داد به آینده کشتی استان امیدوار شدیم. امیدوار به این که اگر روال کارها بر پایه اصول و عقل و منطق باشد ، به حاشیه ها و حاشیه سازان توجه نشود، نان به نرخ روز خور ها از دور و بر کشتی متفرق شوند، اختلافات و سوء تفاهمات در یک محیط صمیمی و در داخل مجموعه و خانواده کشتی طرح و حل و فصل شود و به جای منیت ها وحدت و یک دلی حاکم شود، اوج گیری دوباره کشتی نمی تواند دور از دسترس باشد.
تلاشی را که چهره محبوب، دوست داشتنی و فراموش نشدنی کشتی فرنگی کشور، یعسوب جوان صالح در سالن تلاش با کمک چند تن از مربیان جوان آغاز کرده است نمی تواند در آینده کشتی این منطقه بی تاثیر باشد.جمعی از نوجوانان عاشق، علاقه مند و مستعد در سالن تلاش گرد هم آمده و می خواهند دوباره انگیزه لازم در استاد مسلم کشتی فرنگی ایران برای تعلیم نوجوانان و پرورش استعدادها فراهم کنند. علاوه بر آن، حضور هفتگی احدپازاج افتخار آفرین کشتی فرنگی آسیا در تمرینات سالن تلاش و کار با نوجوانان می تواند تاثیر بسیار مطلوب در پیمودن راه پیشرفت و رسیدن به سکوی قهرمانی برای آینده سازان ورزش استان را داشته باشد.
به هر حال کشتی استان نیاز به کار و تلاش بیشتر در رده های پایه دارد. اگر دلمان به کشتی استان می سوزد، اگر خود را طرفدار دوآتشه و عاشق کشتی و خاک خورده تشک می دانیم، باید هر فردی را که بخواهد در پرورش استعدادهای نوجوانان و جوانان این منطقه همت به خرج بدهد، مورد پشتیبانی قرار بدهیم.
توجه به پایه ها و برنامه ریزی برای رسیدگی به امور این رده سنی، ضامن سرافرازی کشتی اردبیل در سال های آینده می تواند تلقی شود.
رقابت های کشتی فرنگی عمومی نوجوانان کشور با شرکت 286 کشتی گیر از 29 استان با انجام 346 کشتی به مدت دو روز در تهران برگزار شد.
در پایان این رقابت ها در وزن 69 کیلوگرم عبداله اربابی و در وزن 100 کیلوگرم رضا طالبی صاحب گردن آویز طلا شدند و در وزن 50 کیلوگرم امید علیایی به مقام دوم رسید. در 76 کیلوگرم سالار مشروطی چهارم شد و در 46 کیلوگرم فرهاد رضایی و 50 کیلوگرم مهدی منافی و در 63 کیلوگرم عرفان میرزایی در مکان پنجم قرار گرفتند . در 85 کیلوگرم مهدی کلانتری ششم و در 42 کیلوگرم امیر حسین حاجی خانی هشتم شدند.
حضور اکثریت کشتی گیران در جدول رده بندی و کسب امتیاز، پیام های خاص خودش را دارد. اگر جدول مسابقات قهرمانی نوجوانان کشور در چهار سال گذشته مورد بررسی قرار بگیرد حضور قدرتمندانه کشتی گیران نوجوان اردبیل در این رقابت ها می تواند خبر از ظهور چهره های جویای نام در کشتی فرنگی اردبیل را بدهد.
نادر مشروطی، محمد علیپور و حیدر فرخنده مربیان زحمتکش اردبیل در رقابت های عمومی کشتی فرنگی نوجوانان در تهران بودند.
 




ناکامی های بهراد اوج بدشانسی فوتسال اردبیل

شکست هایی که بهراد در جریان رقابت های لیگ دسته یک فوتسال می پذیرد جای حرف بسیار دارد.تقریبا امکانات مورد نیاز این تیم از طرف باشگاه تامین می شود. شاید جزء اولین تیم هایی باشد که بازیکنان و دیگر دست اندرکاران تیم به موقع و سر موعد، حقوق و مزایای خود را دریافت می کنند.تیمی است که حاشیه در آن کم تر به چشم می خورد ، چنین تیمی وقتی نمی تواند نتایج قابل قبول و در خور خود کسب کند جای سؤال بزرگی بر جای می گذاردکه چرا و به چه علتی این تیم نمی تواند نتیجه بگیرد و موقعیت مناسبی را در جدول رده بندی به خود اختصاص بدهد.
به جرئت می توان گفت که بهراد اولین تیم تحت پوشش بخش خصوصی در اردبیل است که در آن از شروع فصل تاکنون مشکلی به نام مسائل مالی مطرح نگردیده و حامی تیم که زیاد مایل به مطرح شدن نبوده و نیست، به همه تعهدات خود به موقع عمل کرده است. افرادی چون مدیر عامل بهراد در ورزش شهر باید مورد تکریم قرار بگیرند. افرادی که به اندازه یک دهم و صدم بهراد در ورزش سرمایه گذاری نکرده اند همیشه به دنبال فرصت هستند تا به نحوی از ورزش در مطرح کردن خود استفاده نمایند ولی بهرادی ها بدون توجه به این مسایل نشان داده اند که برای فوتبال و فوتسال صادقانه قدم برداشته و هزینه می کنند.
به نظر می رسد بهراد از نظر تامین زمین مورد نیاز برای تمرین با مشکل مواجه باشد و بخصوص تمرین در زمین اصلی به حد کافی، نیاز اساسی این تیم باشد که امید است اداره کل در راستای حمایت از بخش خصوصی در این ارتباط مساعدت نماید.
 




کشتی گیران اردبیل در رقابت های قهرمانی کشور در سال ۷۲

در آبان ماه سال 72 شهر تاریخی ماهشهر میزبان رقابت های کشتی فرنگی قهرمانی ایران بود. اردبیلی ها در این مسابقات فقط دو مدال طلا کسب کردند .
ایراهیم روشنی مدیر کل وقت تربیت بدنی استان اردبیل که در رقابت های ماهشهر حضور پیدا کرده بود، تیم کشتی فرنگی استان را تیم بدشانس این رقابت ها نام نهاد و گفت: ما نتوانستیم در این رقابت ها از وجود سه کشتی گیر خوب خود نادر پیران، داور جدی و حمید صمدی بهره ببریم. نادر پیران خارج از اردبیل مشغول خدمت سربازی است. داور جدی سنگین شده و دیگر نمی تواند در 57 کیلوگرم ظاهر شود و حمید صمدی نیز سخت بیمار است.
با توجه به این که سال پیش نادر پیران به مقام قهرمانی در وزن 48 کیلوگرم دست یافته و داور جدی نیز در وزن 57 کیلوگرم دوم شده بود اگر این دو مثل سال گذشته در خدمت تیم بودند دست کم در دو وزن یاد شده اردبیل می توانست 15 امتیاز کسب بکند در حالی که جانشینان آنها حتی یک امتیاز هم نتوانستند کسب کنند، از سوی دیگر احد جوان صالح هم بدشانسی آورد و در شرایطی که 7 امتیاز به فاصله کم تر از یک دقیقه از بهمن امانی گرفته بود در اثر غرور و بی احتیاطی گرفتار شد و با ضربه فنی شکست خورد
امانی کشتی گیری نبود که بتواند به فینال راه پیدا بکند و بنابر این درهای صعود برای جوان صالح از از گروه بازنده ها بسته شد و در ردیف نهم قرار گرفت. اگر جوان صالح این چنین شکست نمی خورد حتما به فینال راه پیدا می کرد و دست کم 9 امتیاز برای اردبیل به ارمغان می آورد، همین امتیاز برای صعود تیم اردبیل از ردیف هفتم به مقام چهارم کافی بود.
در این رقابت ها احد پازاج در وزن 62 کیلوگرم صاحب گردن آویز طلا شد. در این وزن 22 نفر وزن کشی کرده بودند . او حسین نژاد مقدم از تهران را 10 بر صفر شکست داده و علی ربیعی از استان مرکزی را نیز 11 بر صفر مغلوب نمود. او در کشتی سوم داود جهانشاهلو از زنجان را 12 بر صفر برد و با پیروزی 6 بر صفر در مقابل مهدی فراهانی به فینال راه پیدا کرد.
حریف فینالیست پازاج ، غلامرضا جهانبخشی از ایلام بود. پازاج این دیدار را با ضربه فنی به پیروزی رسید. در حالی که جهانبخشی 4 بر صفر بازنده بود در همان دقیقه اول آسیب دید و نتوانست به مسابقه ادامه بدهد
دیگر طلایی اردبیلی ها در این رقابت ها مرحوم جابر عباس زاده بود. در وزن 100 کیلوگرم 16 نفر برای کشتی گرفتن در این مسابقات روی باسکول رفته بودند .
وی در دور اول هاشم شهابی از آذربایجان شرقی را 12 بر صفر شکست داد. سعید انصاری از اصفهان را در دور دوم در یک کشتی نزدیک 1 بر صفر برد . حریف مرحوم عباس زاده در دور سوم رقابت ها محمد آدینه پور از خراسان بود که 13 بر صفر مغلوب شد .
در کشتی پایانی نیز با یک کشتی حساب شده یک بر صفر احمد اولاد اعظمی از تهران را




تلاشگران عرصه تیم های پایه زحمتکشان واقعی فوتبال اردبیل

توجه به رده سنی پایه و اهمیت دادن به بازیکنان و مربیان این رده می تواند تضمینی برای آینده موفق فوتبال اردبیل باشد.
در شهر و استان ما هستند عاشقانی که در گمنامی محض، کمر به تربیت آینده سازان فوتبال این منطقه بسته اند.آنها چون عاشق هستند و به کار خود ایمان دارند، انواع ناملایمات را بر جان می خرند و در سرما و گرما و در شرایط مختلف پا پس نمی کشند و در راه تربیت نوجوانان و جوانان کوتاهی نکرده و کم فروشی نمی کنند.
آنهایی که در رده های پایه تیم داری می کنند اوج عشق به فوتبال را به نمایش می گذارند. در حالی که در شهر ما، همه به نوعی برای حمایت از نماینده استان در لیگ دسته دوم بسیج شدند و حرف ها گفتند و سخن ها بر زبان ها جاری کردند و مطلب ها نوشتند و پول هایی هزینه کردند، نتیجه ای نگرفتند و در مقابل، جمعی عاشق، بدون هیاهو و حاشیه با سیلی صورت خود را سرخ کرده و دل از تربیت آینده سازان فوتبال این دیار نمی کنند.
در فصل گذشته از من خبرنگار تا آن مسؤولی که قیافه حق به جانب از بابت طرفداری و حمایت از فوتبال را به خود می گیرد، نیامدند که بگویند نمایندگان استان در رده های پایه لیگ کشوری چگونه روزگار می گذرانند ولی ………
عکسی که در اول این مطلب است مربوط به تیم نونهالان ذوب آهن اردبیل می باشد. نگاه دقیق به عکس این نوجوانان می تواند پیام های خاصی را به دنبال داشته باشد. چهره های مصمم آنها نشان می دهد که فوتبال اردبیل همچنان معدن استعدادهاست. زمینه باید برای رشد آنها فراهم شود.
طرز لباس پوشیدن و رعایت برخی از اصول نشان می دهد که در این مجموعه نظم حاکم است. در تیم های ورزشی، مهم ترین مسئله برای ادامه موفقیت آمیز فعالیت ها حاکم شدن نظم و انظباط و رعایت اصول و مقررات است .هر مجموعه ای که بتواند در این کار موفق شود و در کنار آموزش فوتبال به مسایل اخلاقی و فرهنگی توجه نماید، می تواند آینده درخشانی را برای شاگردان خود ترسیم نماید.
در تیم های پایه ذوب آهن باید قدر مربیان زحمتکشی چون احمد آقایی، حسن صداقت، داور نیکنام و رضا تیمورزاده را دانست. مربیان بی ادعایی که هیچوقت مدعی کرامر شدن و آقایی و سروری بر فوتبال منطقه را نداشته ولی در صداقت و خدمت کردن به فوتبال گوی سبقت را از طبل های توخالی پر مدعا ربوده و برای سرافرازی آینده فوتبال اردبیل همت و تلاش می کنند.
چه زیبا و دلچسب می شود وقتی می شنویم دو تن از حاصل زحمات این مربیان به نام های میلاد نجفی و میلاد علیزاده در عضویت تیم ملی نوجو.انان هستند.
تلاشگران عرصه تیم های پایه زحمتکشان واقعی فوتبال استان هستند .
 




فوتبال اردبیل سقوط کرد، نابود گردید و بدبخت شد

گویند مردی دو دختر داشت یکی را به یک کشاورز و دیگری را به یک کوزه گر، شوهر داد.چندی بعد همسرش به او گفت: ای مرد سری به دخترانت بزن و احوال آنها را جویا بشو.
مرد نیز اول به خانه کشاورز رفت و جویای احوال شد، دخترک گفت که زمین را شخم کرده و بذر پاشیده ایم، اگر باران ببارد خیلی خوب است اما اگر نبارد، بدبختیم.
مرد به خانه کوزه گر رفت، دخترک گفت: کوزه ها را ساخته ایم و در آفتاب چیده ایم، اگر باران ببارد بدبختیم و اگر نبارد خوب است.
مرد به خانه خود برگشت . همسرش از اوضاع پرسید. مرد گفت: چه باران بیاید و چه باران نیاید ما بدبختیم.
حالا این داستان، حکایت امروز فوتبال ماست. از یکی دو هفته مانده به قطعی شدن سقوط نماینده فوتبال اردبیل، آقایان و آنهایی که دستی در کار داشته اند به تکاپوی یافتن مقصر افتادند . خیلی ها همدیگر را متهم کردند. آنهایی که می خواستند در بحث تبرئهء خود و دوستانشان از دیگران سبقت بگیرند، بر علیه دیگران سخن گفتند و با استفاده از بهترین کلمات، خود را از همه تقصیرها به دور دانسته و همه کاسه کوزه های سقوط را بر سر دیگران بشکستند.
جالب این جا بود که وقتی این حضرات با همدیگر در دور یک میز می نشستند، صمیمیت و برخوردشان عالی و وقتی از هم دور می شدند داستان کی بود، کی بود، من نبودم را آغاز می کردند.
مقصر هر کسی، هر ارگانی، هر تشکیلاتی و هر آدم از خدا بی خبر و بی اعتنا به خواست و عشق جوانان که باشد، فرقی به حالشان نخواهد کرد و در این وسط فوتبال اردبیل سقوط کرد، نابود شد و بدبخت گردید.
شناسایی مقصر یا مقصرین اصلی هرچند که می تواند التیامی بر زخم های چرکین دوستداران فوتبال و تیم شهرداری باشد ولی نمی تواند هیچ
دردی از دردهای فوتبال و تیم را حل بکند.
فوتبال اردبیل در سه سال اخیر بدترین و تاسف آورترین روزهای خود را سپری کرد. عده ای آنقدر زرنگ و اهل معامله هستند تا بتوانند با جار و جنجال و های و هوی و ایجاد حاشیه و باج دادن به چند نفر برای خود حاشیه امنیت ایجاد بکنند، در فضای مجازی دست نشاندگان خود را فعال بکنند و بخواهند فضا را در مواقع حساس و بحرانی به نفع خود تغییر بدهند.
الآن توپ مقصر بودن بیشتر در زمین لطف الهیان شهردار و بهتاج مدیر کل ورزش و جوانان است.فوتبال حرفه ای قوانین و مقررات خاص خود را دارد و همه وظایف و مسؤولیت ها در آن تعریف شده است. در یک باشگاه که برای خود صاحب تشکیلات و مدیر و هیات مدیره و .. می باشد، اداره کل چه نقشی می تواند داشته باشد؟ و چگونه مانع از اقدامات سازنده آنها می شود؟ آیا این جای سؤال ندارد؟
کسانی که در متهم کردن آن دو در ماههای اخیر تلاش کرده و قلم فرسایی نموده اند چرا برای یک بار نخواسته اند، بپرسند که چگونه در جریان رقابت های لیگ یک و در نیم فصل، کوچ دسته جمعی بازیکنان از تیم شهرداری کلید خورد و با رفتن بازیکنان در پست های کلیدی موافقت گردید و به این ترتیب سنگ بنای شکست ها و سقوط به دسته دوم گذاشته شد.اگر واقعا و بدون تعصب می خواهیم به فوتبال کمک کنیم چرا برای یک بار هم سؤال نشد که چرا در نیم فصل به داور احمدی مؤثرترین یار خط دفاعی رضایت نامه صادر کردند و چه کسی آن را امضاء کرد؟ عاملین این حرکت ها آیا به تضعیف تیم کمک و مساعدت ننمودند؟
چگونه می شود آنهایی که می خواهند به هر ترتیب ممکن ورزش و جوانان و کمیته تشخیص اهلیت را متهمان ردیف اول در سقوط معرفی کنند، نمی نویسند و نمی پرسند که چگونه فوتبال اردبیل سبز شد و چه افرادی در مسیر رسیدن به جلسه به او سفارش می کردند که همه شروط جلسه را بپذیر؟
چرا تاکنون آنهایی که اداره کل را در تیر رس معرفی به عنوان عامل اصلی سقوط قرار داده اند، نمی پرسند چگونه و با حمایت و سفارش چه کسانی سفته را جایگزین ضمانت نامه بانگی کردند و از همان روز نسخه بدبختی و تیره روزی فوتبال اردبیل را پیچیدند؟
چرا نمی نویسند که میزان حدود و اختیارات اداره کل در تصمیمی گیری های باشگاه ورزشی شهرداری تا چه حد است و این اداره تا چه حد می تواند در امورات این باشگاه دخالت نماید؟
حال آقایان با این سؤالات دوباره به کمک دوستان ، یار و انصار و عوامل و زیر مجموعه هایشان دور جدیدی از حملات را اغاز نکنند و ما را بلندگو، حامی و بله قربان گوی اداره کل حساب ننمایند. ما حقیقت را بیان می کنیم و بدون شک حقایق و بازتاب آنها در جامعه برای برخی ها تلخی را به دنبال خواهد داشت. باکی از حملات جیره خواران نداشته و نداریم و امید آن داریم افرادی که می خواهند خود را در قامت یک منتقد به جامعه معرفی کنند، هیچ وقت در راستای تامین خواسته های عده ای گام بر ندارند و موافق با میل و خواست آنها ، قلم خود را بر روی کاغذ نچرخانند.
کسی که اداره کل ورزش و جوانان و مدیر کل را نمی تواند مطلق بداند. آنها نیز در کار خود ایرادها و نواقص زیادی دارند، رشته های مختلف ورزشی با مشکلاتی مواجه هستند که یک سر آنها به اداره کل و مدیر کل مربوط می شود و در نهایت ما نیز به نوبه خود حرف های زیادی در این رابطه داشته و داریم ولی ورزش و نفس کشیدن در فضای آن به ما آموخته است که در انتقاد از یک مجموعه ، شخص و گروهی از صراط مستقیم خارج نشده و حقایق را فدای منافع شخصی ، باندی و گروهی قرار ندهیم.به هر حال در سقوط فوتبال اردبیل مقصر هر کسی که بوده باشد، شهردار یا مدیر کل ورزش و جوانان ، آویزان شده ها از فوتبال و باشگاه شهرداری، نان به نرخ روز خورهای فرصت طلب، دست اندرکاران باشگاه و جاده صاف کن ها، کمیته تشخیص اهلیت ، رسانه ها و خبرنگاران و …. تقصیر از آن هر کسی و هر ارگانی که بوده باشد به کسی ”تو“ نخواهند گفت و در این میان فقط فوتبال ما بدبخت شد و جوانان و دوستداران فوتبال نیز عشق خود را از دست دادند.                               والسلام