1

رواج اهانت و بدگویی

متاسفانه گسترش روزافزون کانال ها و گروه ها ی ورزشی در فضای مجازی، استفاده از ادبیات خارج از نزاکت و اظهارات توهین آمیز را به یکی از معضلات رفتاری و نا به هنجاری های فرهنگی ورزش تبدیل کرده است.
برخی اوقات این گونه اظهار نظر ها و بی نزاکتی ها به شکلی حادتر و صریح تر از طرف برخی ها که ادعای بزرگی داشته و به گذشته خود و ورزشکار بودنش افتخار کرده و تکیه می کنند، بیشتر دیده می شود.
برخوردهای حرمت شکنانه و اظهارات توهین آمیز و به کار بردن ادبیات خارج از نزاکت و ادب ورزشی از سوی آنهایی که خود را لایق همه خوبی ها می دانند، بسیار دردآور و ناراحت کننده می شود. کسی که قدرت کنترل بر رفتار و کردار خود نداشته باشد چگونه می تواند در امر ترویج اخلاق پهلوانی و جوانمردی موثر باشد؟ فردی که در حالت طبیعی به سر نمی برد و هر روز به رنگی در می آید و مسیری تازه در پیش می گیرد، چگونه می تواند در امر تربیت آینده سازان ایران اسلامی موثر باشد و ادعای شغل بزرگی چون مربیگری داشته باشد؟
کارنامه این قبیل افراد در پیش همه ورزشی ها و فوتبالی های استان آشکار بوده و مشخص است. گفته ها و سخن ها و سینه چاک کردن آنها نه برای فوتبال بلکه به خاطر به دست آوردن موقعیتی در این عرصه است. آنها جایی که منافعشان تامین شود قیافه حق به جانبی مبنی بر طرفداری از فوتبال می گیرند و زمانی که خطر را احساس کرده و نقشه هایشان را بر آب می بینند، ادای دین به فوتبال را فراموش کرده ، به آن پشت می کنند و فرار را بر قرار ترجیح می دهند.
در کنار این افراد قشر دیگری هستند که دست نشانده اند و از خود تفکری نداشته و برای اجرای اوامر دیگران واسطه ای هستند که همه چیز را فدای پست و مقام می دانند. آنهایی که برای بستن دهان منتقدین حرمت شکنی را در دستور کار خود قرار می دهند و با بیان هر حرف حق از طرف دلسوزان ورزش و فوتبال، هجمه ناجوانمردانه ای را آغاز می کنند ، نمی دانند که با این کار غیر اخلاقی و غیر حرفه ای جز بردن آبروی خود نمی توانند میوه دیگر از خرابی اوضاع بچینند.
آنهایی که برای ماندن در مسؤولیت و تکیه زدن یک یا دو روز بیشتر به صندلی مدیریت و ریاست ، بداخلاقی ، بد حرف زدن، پرخاشگری و بد و بی راه گویی به این و آن و اهانت و حرمت شکنی را پیشه خود می سازند، باید بدانند که با این ترفندها نمی توانند به جایی برسند و فضا را به نفع خود تغییر بدهند. این قبیل حرکت های مذموم و ناپسند بدون تردید نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه در باز کردن مشت کسانی که بیشترین لطمه به ورزش و فوتبال را وارد کرده اند موثر واقع می شوند.
وظیفه پیشکسوتان واقعی و آنهایی که در ورزش و فوتبال امتحان خود را پس داده اند، چیست؟ در قبال افرادی که نمی توانند خود را کنترل بکنند و کسانی که با استفاده از جمعی مزدور در اندیشه حرمت شکنی هستند چه باید بکنند؟ در این موارد باید بدون رودربایستی حقایق بازگو شود و امکان عرض اندام و یکه تازی به این قبیل افراد در فضای مجازی و کانال ها و گروه ها داده نشود.
برخورد با ناهنجاری ها در دنیای فوتبال وظیفه همه کسانی است که در این عرصه متحمل زحمات طاقت فرسایی شده اند. از چنین بزرگانی انتظار می رود به هر وسیله ممکن مانع از ادامه حرکت های نسنجیده این قبیل افراد بشوند. این بزرگان به مصداق “حرمت مسجد با متولی است” باید در جهت حفظ حرمت ورزش و اهالی ورزش، خود آستین همت را بالا بزنند و در برخورد با بدگویی ها و حرف های خارج از نزاکت با گفتن «حالا فلانی یک چیزی گفت» از کنار ماجرا سرسری نگذرند و حداکثر به نصیحت و پند و اندرز اکتفا نکنند.
باید فضا را از دست چنین افراد یاوه گو، فرصت طلب، دست نشانده و منفعت طلب گرفت تا آنها نتوانند به رفتار ناشایست خود ادامه بدهند .
آنهایی که در پشت نقاب و بدون اعلام ماهیت واقعی خود و در زیر اسامی مستعار بحث هواداری از دیگران و ضربه زنندگان به ورزش و فوتبال را در پیش گرفته و حرف های نامطلوب را بر زبان جاری کرده و منتقدان را از دم تیغ می گذرانند، باید بدانند که دیر یا زود نتیجه رفتارهای غلط و غیر اخلاقی خود را خواهند دید.
 




بهاران خجسته باد

ایام اله دهه فجر یادآور ایثار، گذشت، فداکاری، غیرت، حمیت و بزرگواری ملت بزرگ ایران است.
این روزها در سراسر کشور جشن پیروزی بر قرار است. پس از گذشت سال ها از پیروزی، انقلاب اسلامی همچنان در جوش و خروش است و در مسیر تحقق آرمان ها و شعارهای خود حرکت می کند. انقلاب اصالت راه و رسم خود را حفظ کرده و دشمنی های بی وقفه و توطئه ها و مانع تراشی ها و … نتوانسته اند آن را قدمی و وجبی به عقب نشینی وادار سازند.
انقلاب اسلامی ایران به لطف توجهات حضرت حق، هشیاری و درایت رهبر معظم انقلاب و آگاهی و قدرت تشخیص مردم ایران، علی رغم همه مشکلات داخلی و خارجی و همه نارفیقی ها و ناملایمات، ضمن دفع و خنثی نمودن توطئه ها ، با قدرت و صلابت به سوی تحقق آرمان های خود در همه عرصه ها و ابعاد گام بر می دارد.
با پیروزی انقلاب اسلامی ورزش کشور در مسیری تازه ای از دوران حیات خود قرار گرفت. ورزش در تحقق آرمان های انقلاب و در راستای اهداف آن حرکت کرد . ورزش مورد عنایت و توجه خاص مسؤولین قرار گرفت و همراه با دیگر بخش ها فصلی جدید در پیشرفت و توسعه آن گشوده شد. نگاه ویژه و خاص انقلاب و مسؤولین کشور به ورزش، پیشرفت همه جانبه آن در بخش سخت افزاری و نرم افزاری را فراهم کرد.
امروز ورزش در نظر مسؤولین انقلاب و کشور از یک جایگاه خاصی بهره می برد و این امر بر هیچکس پوشیده نبوده و نیست.
ورزش استان در سایه انقلاب با یک جهش مواجه شده است. سرمایه ورزش این منطقه در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی اندک و ناچیز و دردآور و خجالت آور بوده است. این منطقه از کم ترین امکانات برخوردار بود و ورزشکارانش در گمنامی و بی توجهی خاص روزگار می گذراندند.
با پیروزی انقلاب و بخصوص بعد از استان شدن منطقه، انقلابی در ورزش این استان به وجود آمد. در حال حاضر برخی از شهرهای منطقه از نظر برخورداری از فضا ها و امکانات ورزشی از سرانه بسیار مطلوب و نزدیک به استاندارد های جهانی بهره مند می باشند. در دورافتاده ترین نقاط استان و در سطح روستاها فضاهای ورزشی احداث و در اختیار جوانان و ورزشکاران قرار گرفته است و جوانان و ورزشکاران آن عرصه ای برای بروز استعداد ها و توانایی ها ی خود به دست آورده و در رقابت های مختلف جهانی و بین المللی با درخشش خود برای ایران اسلامی و استان افتخار آفرینی کرده اند.
سال روز انقلاب اسلامی ایران را بر تمام دولتمردان ، مسؤولان صادق و تلاشگر و مردم فهیم استان و جوانان و ورزشکاران منطقه تبریک گفته از خداوند متعال سربلندی نظام ، سلامتی مقام معظم رهبری و موفقیت ورزشکاران و جوانان لایق و سزاوار استان اردبیل را مسئلت می نماییم.
 
 




آسید، نماینده فوتبال استان و سفارش به سکوت

آسید که معرف حضورتان هست، رفیق شفیق من است، عاشق فوتبال و ورزش بوده و تعصب خاصی هم به فوتبال استان دارد. سراسیمه به محل کار من آمد و بدون مقدمه گفت: بس کن دیگه، بی کاری؟ حوصله داری؟ چرا این قدر از تیم فوتبال بدون نام می نویسی و یک مجموعه را با خودت دشمن می کنی؟ در شهری که گوش شنوایی برای شنیدن حرف حق در ارتباط با فوتبال نباشد همان بهتر که تو نیز قلم خود را در این مورد غلاف کنی و دوستانت را به دشمنان خونی تبدیل نکنی. اصلا به تو چه مربوطه که تیم را انتقال دادند یا نه؟ به تو چه ربطی داره متقاضیان تیم از صحنه فرار کردند و یا ماندند؟ اصلا تو چه کاره ای که بگویی مالک تیم چه کسی است و هزینه های تیم از کجا تامین می شود؟ تو را چه کسی وکیل کرده است که از شور و نشاط حرف بزنی، قربان صدقه بازیکنان بروی؟ به تو چه ربطی دارد تیم قهرمان می شود یا به دسته سوم رفتنی می شود؟ خودت را خسته نکن و پایت را از گلیم این تیم بکش بیرون، شورا کمک کرد یا نکرد و گفتند و یا نگفتند به تو فسقلی چه ارتباطی دارد؟ زیاد حرف نزن، شنیده ام می خواهند دمار از روزگار منتقدان درآورند، به زن و بچه هات این آخر عمری رحم کن و برو به زندگی ات برس، به ما هیچ ربطی ندارد، آقایان صاحب اختیارند و بهتر می دانند که چکار بکنند. تو که رفیق آنها نیستی. من اگر مسؤول بودم حتما هوای تو را نگه می داشتم ، خوب معلومه خیلی ها هوای همدیگر را دارند.

تو چرا خودت را خسته می کنی و می خواهی نخود هر آشی بشوی؟ قببل از این که در قبال تو موضعگیری بکنند و تو را به نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی متهم بکنند، ول کن آقا، فوتبال این استان را به چند خبرنگار که نسپرده اند. این همه گفتید چه شد؟ تازه گفته های شما عوض این که موقعیت عده ای را متزلزل بکند به تحکیم موقعیت آنها منجر شده است.

گفتم آسید فدای تو بشم، خوب راهنمایی ام کردی، دست تو را می بوسم، خدا عمرت بدهد، به عزتت بیفزاید، هزار سال عمر بکنی و همیشه جیب پر از پول داشته باشی. مگه من تا حال چیزی در مورد تیم فوتبال بی نام اردبیل گفته ام، اصلا و ابدا، اشتباه به محضرشان رسانده اند. تیم خیلی وقت است به بخش خصوصی واگذار شده است. تیم در کورس رقابت برای قرار گرفتن در صدر جدول رده بندی است. مسؤولین با تمام وجود حامی این تیم هستند، همه نیازهای بازیکنان و دست اندرکاران با محبت و عنایت حضرات برآورده شده است، نیازی نیست ، هوا کاملا آفتابی است. من غلط می کنم حرف دیگری غیر از این بزنم.

حوصله خیلی ها را ندارم، مرا چه به تهدید شدن و اخطاریه دیدن، یه هویی می بینی با اقدامات این حضرات قلب بیمارم از کار ایستاد و خونم افتاد به گردن واگذار کنندگان تیم به بخش خصوصی .

حتما راهنمایی تو را به جان می خرم، اوضاع خیلی مساعد است، مشکلی نیست، تیم حتما در فصل آینده .. اصلا به من چه مربوطه، متولی ورزش و آنهایی که باید حرف بزنند روزه سکوت گرفته اند، ما این وسط چه کاره ایم. راست می گویی راست. ما را چه به کار بزرگ تر ها و قدر قدرتان. یا حق.




فاصله لیگ فوتبال استان با حداقل استانداردها

بارها در ارتباط با برگزاری رقابت های لیگ استانی در نشریه با خوانندگان و علاقه مندان به فوتبال سخن گفته ایم و نقاط ضعف و قوت لیگ فوتبال بزرگسالان را یادآوری کرده و بر استفاده درست از عناوین رایج در فوتبال تاکید کرده ایم.

به خوبی می دانیم که این نوشته ها و سخنان به مذاق برخی از عزیزان خوش نمی آید ولی چاره ای نیست وظیفه حکم می کند که به آنها اشاره بکنیم، حتی اگر مجبور باشیم در قبال بیان واقعیت ها، تاوان سنگینی هم بپردازیم.

با هیچ کس در دنیای ورزش و بخصوص در فوتبال دشمنی نداشته و نداریم. هر حرکت اصولی در این عرصه حتما باید مورد حمایت قرار گیرد و هر اقدامی که بر مبنای اصول و قواعد رایج در فوتبال کشور نباشد، لازم است بیان گردد تا موارد نقص روشن و در برنامه های آینده نسبت به اصلاح و رفع آنها اقدام شود.

این را نیز نیک می دانیم که با شرایط مالی حاکم بر هیات های ورزشی از جمله فوتبال، برگزاری یک دوره رقابت به صورت لیگ و رفت و برگشت انرژی مضاعفی را طلب می کند، اما این دلیلی بر بازی با کلمات، بزرگنمایی عملکردها و وارونه جلوه دادن حقایق و واقعیت ها نمی تواند باشد.

نمی دانم چگونه است که ما ها در اسم گذاری و حرف زدن استاد بوده و امان به دیگران نمی دهیم. سطوح مختلف لیگ در رقابت های ورزشی و در فوتبال تعریف خاص خود را دارد. نمی شود که هر مجموعه ای به دلخواه به مسابقات لیگ، درجه بدهند و به هر ترتیبی که می خواهند نام گذاری نمایند.

همه می دانیم که لیگ برتر بالاترین سطح در ر قابت های ورزشی و فوتبال می باشد. برای صعود دو تیم به لیگ برتر، تیم های حائز شرایط ، یک فصل چه تلاش ها که نمی کنند و چه هزینه هایی که انجام نمی دهند. در استان ما رقابت های فوتبال بزرگسالان در چند سطح برگزار می شود که بالاترین آن را به عنوان برتر خطاب می نماییم؟ آیا در استان ما رقابت های لیگ سه، دو و یک برگزار می شود تا لیگ برتر نیز داشته باشیم؟

با نگاهی به روند برگزاری و تصمیمات گرفته شده و به نوعی رفتار بر اساس خواسته ها و عمل کردن بر مبنای رابطه ها و رفاقت ها و عدم پایبندی در برخی موارد به آئین نامه ها و مقررات، لیگ ما را از برخورداری از حداقل استانداردها دور می کند. یعنی باید با قوت قلب و اطمینان خاطر گفت که لیگ بزرگسالان ما استاندارد نبوده و حالا این لیگ با هر عنوان و درجه ای هم که نامیده بشود هنوز تا لیگ شدن راهی بس دراز در پیش دارد.

امید است روزی فرا برسد در استان اردبیل مسابقات فوتبال در سطوح مختلف به معنی و مفهوم واقعی برگزار شود و تحرکی خاص در رقابت های باشگاهی این منطقه مشاهده گردد.این کار به افرادی عاشق، توانمند، اهل فن، زجر کشیده، کارنامه دار و با پیشینه اخلاقی و رفتاری عالی و از همه مهم تر برنامه ریز نیاز دارد. این کار افرادی را می طلبد که مرد عمل باشند و نه حرف. می توان حرف های خوب و سحرانگیز زد ولی اساسی ترین نیاز فوتبال عمل کردن است نه حرف زدن و امید است عمل کردن به وعده ها در فوتبال ما به واقعیت تبدیل شود. انشاءاله.




فوتبال ما به چه کسانی باخت؟

فوتبال استان ما تاکنون در تاریخ خود به وضعیتی چون حال و روز امسال دچار نشده است. پرداختن به سرنوشت آن از اول سال 95 نشان خواهد داد که چگونه در حق فوتبال اردبیل نامهربانی ها و کم لطفی ها صورت گرفته است.

نماینده فوتبال ما در لیگ دسته دوم با باخت های متوالی در آستانه سقوط به دسته سوم قرار گرفته و همچنان وضعیت آن در هاله ای از ابهام قرار گرفته و همانطوری که بارها اشاره کرده ایم با این تیم با ریشه و پرسابقه به نحوی برخی از آقایان رفتار کرده اند که با یک بچه سر راهی رفتار نمی شود.

علی رغم این که تلاش خود را بر این استوار کرده ایم که حداقل علت های حاکمیت وضعیت موجود را شناسایی بکنیم و به دوستداران فوتبال و تیم معرفی کنیم هر چقدر که تلاش می کنی به موانع بیشتری و نقاط سیاه متعددی برخورد می کنی که روشن و مشخص کردن آنها زمان بیشتر و دوندگی زیاد و جمع آوری اطلاعات کافی را می طلبد.

سؤالی که این روزها مطرح است و پیدا کردن جواب آن می تواند پاسخگوی بسیاری از اما ها و اگرها باشد این است که فوتبال به چه کسانی باخت؟ باید بپذیریم که امسال در جریان رقابت های لیگ دسته دوم باشگاه های کشور ، فوتبال ما نباخت، آیا می دانیم و می دانید که این فوتبال به چه کسانی باخت؟ فوتبال ما استحقاق باخت و مبتلا شدن به وضعیت موجود را نداشت. در عادی ترین حالت، فوتبال اردبیل می تواند جایگاه مناسبی را در جدول رده بندی سطوح مختلف رقابت ها به خود اختصاص بدهد.

پس چرا فوتبال ما این چنین در دریای محنت، غم، درماندگی، اندوه و بدبختی دست و پا می زند؟ باید گفت که فوتبال اردبیل و نماینده آن در دسته دوم به قدرت حریفان نباخت بلکه به افکار و سلایق و برنامه ها و سیاست های غلط حاکم بر آن باخت.این فوتبال به افراد بیگانه با روح فوتبال و ورزش باخت. به افرادی که از فوتبال فقط با اسم آن آشنا بوده و برخی از آنها از فوتبال چیزی جز نردبانی برای صعود به مناصب و مقامات بالاتر سیاسی نمی فهمند.

فوتبال ما چرا به این روز افتاد؟ چه کسانی در به وجود آمدن این وضعیت در صف مقدم متهمین قرار می گیرند؟ آنهایی تیشه به ریشه فوتبال ما زدند که با کج اندیشی و بدسلیقگی بر پیکر و ساختار آن ضربه های کشنده وارد کرده اند و متاسفانه هنوز هم که هنوز است دست از سر آن بر نداشته و هر روز با نقشه ای جدید وارد شده و قصدی برای راحت گذاشتن تن رنجور و در حال موت آن نشان نمی دهند.

فوتبال ما به کسانی باخت که در لباس دوست و خدمتگزار و با توسل به هر وسیله ای خواستند همیشه در صحنه باشند. آنها اعتقاد بر آن دارند که دنیا را اگر سیل ببرد هیچ مانع و اشکالی نخواهد داشت به شرط آنکه بر موقعیت آنها آسیبی وارد نشود.

فوتبال ما به آنهایی باخت که با یک برد تیم، قهرمان و منجی فوتبال معرفی می شوند و با یک باخت زمین و زمان و ابر و باد و مه و خورشید را مقصر قلمداد می کنند. فوتبال ما به افراد فرصت طلب، باند باز ، عاشقان پست و مقام و فاقد هر گونه ابتکار و قدرت تصمیم گیری باخت.

فوتبال را باید از خیر سیاهکاران و چرب زبانان، عوضی آمده ها، افکار غلط، سیاست ها و برنامه های فاقد کارآیی، ارزش ها و مناسبات حاکم بر آن نجات داد تا پس از این اگر می بازد به حریفان ببازد نه به کسانی که ذکرشان رفت.




بد بیاری های فوتبال اردبیل پایانی ندارد

حکایت بدبیاری نماینده فوتبال اردبیل در لیگ دسته دوم باشگلاههای ایران هم دارد دنباله دار می شود. ناکامی پشت ناکامی، هنوز از یک مصیبتی رهایی نیافته بلایی دیگر گریبانش را می گیرد و به سوی سقوط و هلاکت رهنمونش می کند.

از زمان برکناری حجت الاسلام میر عباس زاده از مسؤولیت سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری ، تیم در مجموع روزهای خوبی را تجربه نکرده است. صعود به لیگ دسته یک نیز حاصل زحمات، دور اندیشی، تلاش و موقعیت شناسی آن مرد بزرگوار بود.

این تیم از آن زمان تاکنون اسیر نبود برنامه، روزمرگی و تصمیمات احساسی بوده و نتیجه این حرکات و رفتارها به هلاکت و سرافکندگی فوتبال اردبیل و تیم ریشه داری چون شهرداری منجر شده است.

به راستی که این تیم روزگار بدی را پشت سر می گذارد. اوج بدبختی آن از مرداد ماه امسال آغاز شد. موقعی که شورائیان پاهایشان را در یک کفش کردند و گفتند تیم باید به بخش خصوصی واگذار گردد. امید بود که در این برهه، شهردار اردبیل به دفاع از تیم برخیزد و حداقل نظر دوستانش را در شورا نسبت به حفظ تیم در مجموعه شهرداری جلب نماید، ولی چه باید کرد شهردار نیز با موضعگیری و تصمیماتش و به خصوص بعد از جریانات آبی پوشان نشان داد که در اصل او نیز با تصمیم شورائیان همراهی می کند و از همان وقت بدبختی ها و بدبیاری این تیم شروع شد و تا به امروز که در ورزشگاه علی دائی و در سرمای طاقت فرسای اردبیل بازی را یک بر صفر به حریف تهرانی باخت، ادامه یافت.

راستی دست های پشت پرده ای که همچنان برای این تیم تصمیم می گیرند چه کسانی هستند؟ چرا امکان واگذاری تیم به بخش خصوصی علی رغم تاکید شهردار و شورای شهر به طور کامل و قانونی و رسمی فراهم نشد؟ چرا هر کسی که برای تحویل گرفتن تیم قدم پیش گذاشت بعد از اندک مدتی فرار را بر قرار ترجیح داد؟ الآن تیم در اختیار چه کسی و کدام ارگان و نهاد است و هزینه هایش چگونه و از کدام کانال قانونی تامین می شود؟ کلاف سردرگم در ارتباط با این تیم بیچاره و بدبخت و درمانده کی باز خواهد شد؟ جریان رفت و برگشت ها در تیم چیست و چه کس و یا چه کسانی در این مورد تصمیم گیرنده بوده اند؟ نقش شهرداری و عوامل آن در ادره این بچه سرراهی چه می باشد؟ اگر بگویند که شهرداری بر حکم وظیفه که مجبور است به درمانده ها سرپناه بدهد و جنازه های بی صاحب را تا مرحله دفن سرپرستی نماید، به حمایت از تیم ادامه می دهد پس چرا این کار را از همان اول فصل انجام ندادند و فقط در هفته های اخیر به فکر افتادند؟ آیا در این کار و معرفی برخی ها به عنوان منجی فوتبال اردبیل و قهرمان بی رقیب مدیریت در فوتبال برنامه ریزی شده بود؟ راستی اداره کل ورزش در این میان چه کاره بوده و هست؟ آیا نمی توانست کمکی به خروج از بن بست بکند؟

 هنوز امیدها برای ماندن این تیم در دسته دوم از بین نرفته است. کم رنگ شده است ولی کاملا نمی توان قطع امید کرد. می توان کاری کرد به شرط آنکه همه اقدامات با صداقت و به دور از هرگونه انحصار طلبی و خودنمایی باشد.

آنهایی که در مقاطع مختلف در شروع فصل شعار دادند و وعده کردند ، خود بهتر از همه می دانستند که وعده هایشان نمی تواند عملی بشود. چرا که برای تیم کار اصولی انجام نشده بود. چرا که دهها دایه مهربان تر از مادر در کنار خود احساس می کرد . چرا که دست های پشت پرده به کار خود مشغول بودند و مسلما بدون کار و برنامه ریزی اصولی نمی توان موفقیت را شاهد شد.

هر که دانه نفشاند به زمستان در خاک

ناامیدی بود از دخل به تابستانش

نمی دانم شاید روزی فرا برسد که ناگفتنی های این تیم توسط آنهایی که در جریان کامل آن بوده اند به اطلاع افکار عمومی رسانده شود و نقش افراد و دست های پشت پرده با ذکر نام آنها اعلام گردد تا بدینوسیله قدرتمندان توانا، کارآمد و تاثیر گذار فوتبال اردبیل به جامعه شناسانده شوند .

مردم باید بعد از روشن شدن واقعیت ها قدر آن بزرگواران را بدانند و برای سلامتی شان هورا بکشند.

خوش بود گر محک تجربه آید به میان

تا سیه روی شود هر که در آن غش باشد




از کوزه همان برون تراود، که در اوست

چرا برخی از رشته های ورزشی ما در کسب موفقیت و بالا رفتن از سکوی قهرمانی نمی توانند موفق عمل نمایند؟ چرا در برخی از رشته های ما آب و هوای بهاری سایه افکنده است؟ روزی در حد و اندازه قابل قبول و حتی فراتر از حد انتظار ظاهر می شوند و روزی دیگر آنچنان ضعیف و درمانده که شنیدن خبر هایش جزء تاسف و افسوس نمی تواند حاصل دیگری داشته باشد.

چه عاملی موجب می شود که در ورزش استان ناکامی ها و عدم کسب نتایج بیشتر از موفقیت ها چهره خود را نشان می دهند. حساسیت جامعه ورزش و علاقه مندان به ناکامی ها و علل آن بالاتر از موفقیت ها می باشد و این خود جای شکر دارد چرا که خوابیدن در باد موفقیت ها می تواند به کل ورزش ما آسیب رسان باشد.

یکی از مهم ترین مسائلی که در حال حاضر ورزش ما به آن نیاز دارد، پرداختن به چرا ها می باشد و امیدواریم آن دسته از هیات های ورزشی که در روزها و ماههای اخیر تیم های تحت مدیریت شان نتوانسته اند به نتایج مطلوبی دست پیدا بکنند، بدون متهم کردن این و آن و مقصر قلمداد کردن زمین و زمان به درستی به چرا ها بپردازند و از دید کارشناسانه به چگونگی نتایج به دست آمده بررسی بکنند و با ارائه راه حل و پیشنهاد های سازنده برای آینده افق روشنی ترسیم نمایند.

پتانسیل و استعدادهای ورزش اردبیل تایید می کند که پیشرفت و حرکت رو به جلو و ممکن ساختن به ظاهر غیر ممکن ها در ورزش استان ما امری کاملا شدنی است و هرگز محال نیست . باید قبول کنیم که موفقیت و افتخار آفرینی در سایه کار و تلاش مخلصانه و عاشقانه و بالاخره مدبرانه به دست می آید و نیازی نیست که به انتظار بازی فلک و یاری کواکب بنشینیم.

جوانان استان ما بارها و بارها نشان داده اند که در همه عرصه های علمی، فرهنگی ، هنری، ورزشی و … برای ارتقای جایگاه استان و پیشرفت و افتخار آفرینی کاملا مستعد هستند. این استعداد های غیر قابل انکار و بالقوه باید در سایه دلسوزی و درایت و تعهد به فعلیت درآیند. رشته هایی که ورزشکاران آن از اول سال تاکنون توانسته اند به نتایج قابل قبولی دست پیدا کنند در بررسی چگونگی کسب موفقیت ها حتما نقش دلسوزی، درایت و تعهد را در بین مسؤولان و گردانندگان آن رشته ها به وضوح احساس خواهند کرد.

به راستی اگر مسؤولین ورزش استان و کسانی که در امر اداره تشکیلات ورزش منطقه دستی در آتش دارند می خواهند که ورزشکاران ما در هر میدانی که وارد رقابت می شوند افتخار آفرینی بکنند باید عناصر و اصولی را که منجر به پیشرفت و خلق افتخار می شوند رعایت و فراهم نمایند. بدانیم آنجا که نتیجه ناخوشایند و بر خلاف انتظار به دست می آید مطمئنا کار در اختیار عناصر سازنده و امتحان پس داده  نبوده و نیست.

در به کارگیری افراد در ورزش نباید اجازه داد که از بیرون و خارج از خانواده ورزش برای حضور افراد غیر ورزشی و ناشناخته در دنیای آن دخالت کرده و به نوعی در انتخاب ها سیاست و سیاست مداری در اولویت قرار بگیرد. حال این فشار و این سفارش از طرف هر فرد غیر ورزشی و سیاسی که بوده باشد مذموم و ناپسند و غیر قابل قبول است.

تجربه نشان داده است در هر مقطعی که انتخاب روسای هیات ها و مسؤولین و دست اندرکاران رشته های مختلف با نگاه سیاسی و با توجه به فضای خشنود نگاه داشتن گروههای سیاسی انجام پذیرفته و افراد سیاسی به جای ورزشی ها و استخوان خرد کرده ها صاحب میز و وصندلی شده اند، ورزش لطمات جبران ناپذیری را تحمل کرده است.  در این ارتباط می توان مثال های متعددی زد.

برای این که ورزش ما و رشته های مختلف ورزشی فعال در استان بتوانند همیشه در سطح کشور حرفی برای گفتن داشته باشند و برخی از آنها موفق به تصاحب جایگاه گذشته خود بشوند، باید در جذب افراد و سپردن امور به دست آنها دقت کافی به عمل آید و از گسترش برخی رفتارهای ناپسند از جمله هرهری مسلکی، روزمرگی و بی تعهدی بر کار و بار رشته های ورزشی جلوگیری و ممانعت شود.

وضعیت نابسامان برخی از رشته های ورزشی نیاز به بازنگری و ایجاد تغییرات اساسی و حل مشکلات آنها دارند. در هر بخشی از امور و مسایل مربوط به ورزش اگر در مدیریت و نحوه اداره آن اخلاص، دلسوزی، درایت و تعهد حاکم باشد و اثری از روش های ناکارآمد و عوامفریبانه نباشد موفقیت دور از دسترس نخواهد بود . سپردن امور مربوط به رشته های مختلف ورزشی به افراد سفارشی حاصلی جز شکست و ناکامی در بر نخواهد داشت . آری از کوزه همان برون تراود، که در اوست




افسوس و حسرت برخی ها ارمغان قدرت و صلابت ساوالان یوردوم

ساوالان یوردوم مشگین شهر با غلبه بر میعاد پارس آباد مغان، گام محکم و استواری برای قهرمانی در لیگ استان و راهیابی به لیگ دسته سوم کشور برداشت.

این تیم از 12 بازی 31 امتیاز دارد و اگر از دو بازی باقیمانده خود در مقابل نسیم فولاد هیر و ذوب آهن اردبیل دو امتیاز کسب نماید در سکوی اول فوتبال استان قرار خواهد گرفت.

با توجه به وضعیت جد ول رده بندی ، ساوالان یوردوم را می توان قهرمان فوتبال استان در فصل جاری تلقی کرد، مگر این که اتفاق دیگری رخ بدهد که بعید به نظر می رسد.

قهرمانی مقتدرانه ساوالان یوردوم که به همت بازیکنان و کادر فنی این تیم به دست آمد، نقشه های برخی ها را که تمایل به اول شدن تیم دیگری داشتند به هم زد و در نهایت با درخشش تک تک اعضای ساوالان یوردوم می توان به جرئت گفت که حق به حقدار رسید.

ساوالان یوردوم علاوه بر قهرمانی در لیگ توانست جواز حضور در لیگ دسته سه فصل آینده را نیز به دست آورد و این برای اولین بار است که تیمی از مشگین شهر در لیگ سراسری فوتبال حضور پیدا می کند.

مسلما مسؤولین مشگین شهر از هم اینک باید برای حمایت از تیم اقدام بکنند تا ساوالان یوردوم در فصل آینده بتواند به خوبی از حیثیت فوتبال استان و مشگین شهر دفاع نماید.

مسلما در پایان رقابت ها در ارتباط با لیگ و قهرمانی ساوالان یوردوم و نقاط ضعف و مثبت و برخی حرکت های جانبدارانه انجام یافته در جریان رقابت ها بیشتر سخن خواهیم گفت.




یک طرفه به قاضی رفتند و راضی برگشتند

تطبیق شرایط کاندیداها با اساسنامه هیات های استانی فوتبال و رای به احراز هویت کاندیداها همچنان بحث روز فوتبال استان است.

در صورتجلسه تنظیمی برای عدم احراز صلاحیت هادی صباغی یکی از نامزدها، محمد رضا برادران معاون ورزشی اداره کل و نماینده آن اداره در کمیته سه نفره در زیر امضای خود به احراز صلاحیت این چهره خدمتگزار ورزش و یکی از همکاران مطبوعاتی ما اشاره کرده  است و چون دو نفر دیگر یعنی دبیر هیات استان و نماینده حقوقی که توسط هیات انتخاب شده است، صباغی را فاقد صلاحیت تشخیص داده اند ، نام وی را برای قرار نگرفتن در لیست کاندیداهااز دم تیغ گذرانده اند. به عبارتی این دو عزیز یک طرفه به قاضی رفته و راضی بر گشته اند.

اگر سوابق مدیریتی و اجرایی هشت کاندیدای احراز صلاحیت شده مورد بررسی قرار بگیرد با همه احترامی که به عزیزان قائل هستیم می توان ادعا کرد که کارنامه مدیریتی صباغی از کارنامه برخی از آنها درخشان تر و سنگین تر می باشد. حال که دو نفر از سه عضو کمیته سه نفره رای به بی صلاحیتی هادی صباغی داده اند چه بهتر خواهد شد که ملاک احراز صلاحیت کاندیداهای تائید شده را جهت اطلاع افکار عمومی در اختیار رسانه ها و بخصوص رسانه های ورزشی استان قرار بدهند. اگر اعضای کمیته به تصمیماتی که اتخاذ کرده اند ایمان کامل دارند با این کار می توانند بر همه پیش بینی ها، اظهار نظر ها و رفتارهای جانبدارانه ادعا شده مهر باطل زده و خط قرمز بکشند.

در جامعه از بابت این رفتار اعضای کمیته ، حرف و حدیث های فراوانی مطرح است و کسانی که رای صادر کرده و در میان کاندیداها، صباغی را حائز شرایط تشخیص نداده اند برای پایان دادن به هر گونه پیش داوری بهتر است شرایط مورد قبول دیگر نامزدها را از بابت مدیریتی به سمع و نظر مردم برسانند.

در گیرودار بحث و تایید صلاحیت ها ، رئیس سابق هیات فوتبال استان در مصاحبه ای از روند تصمیم گیری کمیته سه نفره از جایگاه هیات فوتبال استان دفاع کرده است. کسی نیست به وی که خود در این بحث ذینفع بوده و یکی از نامزدهای تصدی پست ریاست هیات فوتبال می باشد بگوید که عزیز دل، شما در این قضیه فقط یک نامزد هستید و حق اظهار نظر در مورد دیگر کاندیدا ها و تاثیرگذاری بر روند بررسی صلاحیت ها را ندارید! همین مصاحبه ها و همین دخالت ها و دفاع های خارج از چارچوب قوانین و مقررات است که آدمی را نسبت به اقدام برخی ها مبنی بر مهندسی شدن انتخابات توسط کسانی که در مسند قدرت هستند به شک و تردید وادار می کند.

اگر تا روز برگزاری مجمع دخالت ها همچنان ادامه پیدا بکند و برخی ها برای جلب رضایت رای دهندگان و روسای هیات های شهرستانی قول سهمیه لیگ سه و لیگ دو بدهند و از راههای غیر اصولی برای جمع آوری رای اقدام نمایند از هم اینک زنگ خطر برای فراهم شدن فضای سالم برگزاری انتخابات به صدا در می آید.

باید بپذیریم آنهایی که برگزار کننده مجمع بوده و خود کاندیدا داشته و برای برنده شدن یک نفر از جمع کاندیداها تمایل دارند، نمی توانند مجری خوب و بی نقص و بی طرفی باشند. اگر بر خلاف این ادعا فکر می کنید جریانات مربوط به مجمع از آغاز فعالیت کمیته سه نفره تا پایان مجمع را زیر نظر داشته باشید تا در پایان در این ارتباط سخن بگوییم.




عقاب سبلان و حفظ سهمیه لیگ یک والیبال

ورزش اردبیل؛ بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل و همچنین سومین نسخه الکترونیکی نشریه با بررسی مسائل مختلف ورزش استان با عناوین “حاثه پلاسکو و همدردی ملتی قهرمان” ، “انتظار تحرک بیشتر از قایقرانی” ، “هیات فوتبال استان و اقدامی سئوال برانگیز” ، “جام فلقی های فوتبال اردبیل را بشناسیم و بعد اظهار نظر بکنیم”  “این فوتبال همه چیز دارد”،و… منتشر شد.
 
دانلود نسخه PDF شماره بیست و هفت نشریه ورزش اردبیل 
دانلود نسخه RAR کلیه صفحات بصورت عکس شماره بیست و هفت نشریه ورزش اردبیل 
مشاهده شماره بیست و هفت نشریه ورزش اردبیل بصورت تصویری
 
نسخه متنی و لینک مطالب موجود در تمامی صفحات شماره بیست و هفت نشریه ورزش اردبیل : 
مطالب موجود در صفحه دوم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه سوم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه چهارم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه پنجم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه ششم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه هفتم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه هشتم بیست و هفتمین شماره نشریه ورزش اردبیل :