1

بررسی صلاحیت نامزدهای ریاست هیات فوتبال استان و چند سؤال

جریان های موجود در فوتبال و روند تصمیم گیری کمیته سه نفره در ارتباط با کاندیداهای ریاست هیات فوتبال استان و تطبیق شرایط آنها با اساسنامه، موضوع روز بوده و نتایج حاصل از مذاکرات و صورت جلسه ها ، نشان دهنده خیلی از مسائل و صداقت، بی طرفی، رفتار غیر منطقی و جانبدارانه برخی ها می باشد.

بر اساس اساسنامه ، کمیته سه نفره وظیفه تعریف شده ای دارد و ادامه جریان احراز صلاحیت ها نیز مسیر مشخص و قانونی داشته و هر کسی که مدافع حاکمیت قانون بوده و ادعای بی طرفی دارد باید همه مراحل رسیدگی این اصول را مورد توجه قرار بدهد  . عدم توجه به یکی از این موارد و تلاش برای نادیده گرفتن آن نشان دهنده حرکت مغرضانه و جانبدارانه خواهد بود.

در کش و قوس بحث های انجام یافته و بر اساس گفته های کسانی که در جریان رسیدگی بوده اند، اقدام دبیر هیات فوتبال استان (قانونی و یا غیر قانونی بودن وی بماند) در ارتباط با یکی از کاندیداها و رد صلاحیت وی نشان دهنده خیلی از مسائل است . این حرکت ها ادعای بعضی ها مبنی بر این که فوتبال اردبیل در پنج سال گذشته چوب تفکر و رفتار غیر منطقی و عقلانی برخی ها را خورده است را کاملا تائید می کند.

بحث بر سر این نبوده و نیست که هادی صباغی به عنوان یکی از کاندیدا ها صلاحیت دارد یا نه؟ تشخیص نهایی این امر در صورت اختلاف در بین اعضای کمیته و درخواست رسیدگی مجدد، از طرف فدراسیون فوتبال انجام می گیرد بلکه قصد این نوشته پرداختن به نوع رفتار دبیر هیات فوتبال استان است.

حرکت مغرضانه، اقدام جانبدارانه و رفتار خارج از چارچوب و مقررات قانونی جای سؤال می تواند داشته باشد. تحویل پرونده فرد رد صلاحیت شده و ارسال آن به فدراسیون فوتبال وظیفه برگزار کننده مجمع است و در این راه برای این که کارها به موقع انجام پذیرفته و در روند آن وقفه ای ایجاد نشود انجام به موقع وظایف لازم و ضروری است.

آنهایی که در ورزش و فوتبال مسؤولیت دارند، قبول کرده اند که وظایف خود را به موقع انجام داده و کارهای مردم و ارباب رجوع را مقدم بر کارهای شخصی قرار بدهند. نگارش یک نامه و ارسال پرونده به فدراسیون در اندک زمانی می تواند امکان پذیر باشد. به بهانه مسافرت و به تعویق انداختن یک کار ضروری و اساسی به خاطر برنامه های شخصی چگونه قابل تفسیر است؟

از طرف دگر بحث برگزاری مجمع در اساسنامه ای که تاکنون به تصویب هیات دولت نرسیده و آقایان فدراسیونی برای رسیدن به اهداف خود سنگ آن را به سینه می زنند دارای اشکالی واضح، روشن و آشکار می باشد.

آیا پذیرفتنی است کسانی که در انتخابات دارای منافع بوده و کاندیدا دارند و مایل به برنده شدن یک نفر از جمع نامزدها می باشند بتوانند کاملا بی طرفی خود را حفظ نمایند؟ موضعگیری در قبال یکی از کاندیداها و تلاش برای رد صلاحیت وی با استفاده از هر وسیله ای، بی طرفی در جریان مدیریت مجمع تا تشکیل آن را رد می کند. اصولا صلاحیت اعضای کمیته سه نفره را کدام مرجعی تائید کرده است؟ آیا عضویت دبیری که بودنش در هیات جای سؤال دارد می تواند قانونی باشد؟ دبیر هیات فوتبال و انتخاب آن بر اساس اساسنامه مورد قبول حضرات دارای مراحلی است که باید به موقع انجام پذیرد و می دانیم که این کار انجام نشده است پس فردی که بودنش در یک پست اما و اگر داشته و قابل بحث است چگونه می تواند در کمیته ای که باید قضاوت نماید قرار بگیرد؟ دامن زدن به چالش های موجود و افزودن گرهی بر گره های فوتبال نتیجه رفتارهای غیر قانونی است که سال ها بر  فوتبال و هیات ما حاکم گردیده و همچنان این ورشته ورزشی پرطرفدار سال ها از تبعات آن رنج خواهد برد.

با کاندیداهایی که برای تصدی ریاست هیات فوتبال ثبت نام کرده اند ناگفته پیداست که تا مجمع بازار رقابت داغ داغ خواهد بود و هیچ کدام از آنها علی رغم برخی اقدامات و مهندسی کردن آن از هم اکنون نمی توانند ادعای برخورداری از حاشیه امنیت داشته باشند. در آستانه برگزاری مجمع مواردی که برخی آقایان برای مهندسی کردن انتخابات انجام داده اند را به طور کامل در اختیار افکار عمومی قرار خواهیم داد ولی اگر بگذارند و اجازه بدهند که در این راه، روند درست طی بشود رقابتی پرشور را شاهد خواهیم بود و برای این که رقابت مطلوب باشد بجا خواهد بود که در اول راه نگاه حذفی، جانبدارانه و مغرضانه را از خود دور بکنیم و برای همه داوطلبان امکان رقابت را فراهم آوریم.

در مجمعی که قرار است تا پایان سال برگزار شود شرایط حاکم بر مجمع پنج سال گذشته نمی تواند سایه بیاندازد، چرا که افکار عمومی و جامعه فوتبال استان از همه جریان ها اطلاع کامل دارند و می دانند چه کسانی برای این فوتبال خدمتگزار بوده اند و چه کسانی آشکارا به آن خیانت کرده اند. می دانند که صداقت در بین برخی ها چه معنایی دارد و چه افرادی با دروغ و ترفند های مکارانه خواسته اند بر افکار عمومی تاثیر گذار باشند . می دانند چه کسانی بدون بهره بردن از کوچک ترین ویژگی ها و صلاحیت ها، مدعی آقایی بر ورزش و فوتبال شده اند و با کارهای نسنجیده کمر آن را شکسته اند. پس در مهندسی کردن انتخابات هم واقعیت ها را باید در نظر گرفت.

با محدود کردن فضای انتخابات و تلاش برای حذف برخی از چهره نمی توان گامی در راستای تامین موفقیت در کسب آرای مجمع برداشت. بیاییم فضا را برای همه داوطلبان شناخته شده و کارنامه دار فراهم بکنیم. آیا پذیرفتنی است صلاحیت کسی که در مجمع گذشته برای حضور در انتخابات هیات فوتبال استان تائید شده بود امروز مورد تائید قرار نگیرد؟ با اقدام دوگانه ای که صورت پذیرفته حتما یک جای کار دارای اشکال و ایراد است. باید صادقانه بپذیریم که اگر سوابق مدیریتی و میزان موفقیت آنها در امر مدیریت کاندیداهایی که صلاحیت آنها مورد تائید قرار گرفته با سوابق هادی صباغی ، بررسی شود مسلما کفه مدیریتی صباغی در بسیاری از موارد نسبت به برخی دیگر سنگینی خواهد کرد. حقیقت و واقعیت را فدای رفتارهای مغرضانه خود نکنیم. از عناد و یک دندگی دست بکشیم و برای خدمت به فوتبال و انجام درست و قانونی وظیفه خود جزء نگاه واقع بینانه به مسائل به امر دیگری فکر نکنیم. در مقام قضاوت عادلانه رفتار نماییم چرا که فردا در دادگاهی که قاضی آن آفریدگار جهان و پروردگار بزرگ خواهد بود باید در ارتباط با اعمال، حساب پس بدهیم. کاری نکنیم که به خاطر دو روز پست و مقام دنیوی در آن دادگاه حرفی برای گفتن نداشته باشیم. یا حق.




خدمت و خیانت به فوتبال فراموش شدنی نیست

کریم شاهعلیزاده شهردار اردبیل در سال های 54 تا 56 جان به جان آفرین تسلیم کرد.

با فوت وی اظهار نظر های مختلفی در ارتباط با خدمات انجام یافته در دوران شهرداری شاهعلیزاده توسط کسانی که در آن سال ها در عرصه خدمت رسانی فعال بوده اند، بیان شده است ولی متاسفانه به یکی از بزرگ ترین و ماندنی ترین خدمت وی در طول دو سال تصدی شهرداری اردبیل در چند روز گذشته اشاره ای نشده است.

شاهعلیزاده در سال 54 تشکیل تیم فوتبالی به نام شهرداری را در دستور کار قرار داد و برای اولین بار با حمایت های وی و تلاش فرد خدمتگزاری به نام جواد جوادی فضل یکی از مدیران وقت شهرداری، تیم شهرداری اردبیل به طور رسمی تشکیل شد و در دنیای فوتبال و ورزش اردبیل اعلام موجودیت کرد.

این خدمت مرحوم شاهعلیزاده در کنار دیگر خدمات وی در تاریخ این دیار به ثبت رسیده و جامعه ورزش و فوتبال اردبیل همیشه قدردان عنایت ها و محبت های مدیرانی خواهند بود که قدمی هر چند کوچک در اعتلای ورزش و فوتبال استان برداشته اند.

در سال 54 و بعد از تشکیل تیم شهرداری در رده نوجوانان در رقابت های فوتبال اردبیل شرکت کرد.در این مسابقات که با شرکت 12 تیم برگزار شد تیم های شهرداری اردبیل، ترموتکنیک، سهند و توفان به رقابت های نیمه نهایی راه رفتند که در دیدار نهایی شهرداری دو بر یک بر تیم طوفان که از حمایت های شبکه بهداری بهره می برد به پیروزی رسید و مقام قهرمانی را از آن خود نمود . در دیدار رده بندی نیز سهند با غلبه بر ترموتکنیک در جایگاه سوم قرار گرفت.

بازیکنان شهرداری در آن سال ها عبارت بودند از:محمد عباس زده، داود قلی نژاد، شاپور موحدی، ناصر دادور، صمد منشاری، شاهرخ موحدی، صابر چایچی، عادل مسنن، جابر ستاره دان، هوشنگ حکیم زاده، رجب لطفعلی نژاد، رحمان مختاری، محمد انگورانی، منصور فارابی و محمد حقیقی  مربی و سرپرست: جواد جوادی فضل.

مرحوم کریم شاهعلیزاده تا رآن زمانی که کلید خدمت در شهرداری را در اختیار داشت توجه به جوانان و تامین نیازهای آنها و حمایت از ورزش و تیم شهرداری را مورد توجه قرار داده بود و به همین دلیل است که امروز بعد از گذشت نزدیک به چهل سال از حمایت های وی ، جامعه ورزش و پیشکسوتان فوتبال قدردان زحمات وی هستند و به نیکی از او و همکارانش در شهرداری آن روزهای اردبیل یاد می کنند.

بدون شک تلاش ها و خدمات صادقانه و بی ریای وی به فوتبال و ورزش اردبیل نقطه مثبتی در کارنامه آن مرحوم به شمار می رود و این حرکت مثبت وی قابل قبول درگاه احدیت خواهد بود انشااله.

یادآوری این نکته لازم و ضروری است که بعد از گذشت چهل سال از دستور و حمایت های مرحوم شاهعلیزاده مبنی بر تشکیل تیم شهرداری خبر درگذشت وی در جامعه فوتبال و پیشکسوتان استان موجب تاسف و تاثر می شود . همه با شنیدن این خبر، یادش را گرامی می دارند و به عنوان خدمتگزار ورزش و فوتبال شهرداری با حرمت از او یاد کرده و برای آرامش روحش دعا می کنند.

امروز هم که تیم شهرداری یعنی همان تیمی که در سال 54 با پشتیبانی ها و دورنگری های مرحوم شاهعلیزاده تشکیل شد مورد بی مهری ها، کم لطفی ها و بی توجهی ها قرار گرفته و در اسارت باند بازی ها و تسویه حساب های سیاسی و شخصی در معرض نابودی قرار گرفته و به بدترین روزهای عمر خودش دچار شده تاسف برانگیز است و مسلما اگر آنهایی که دستی در کار دارند و می توانند و قدرتش را دارند که کاری برای این تیم انجام بدهند، اقدامی نکنند در چهل سال آینده وقتی صحبت از فوتبال اردبیل و شهرداری به میان آید خواهند گفت که در زمان شهرداری لطف الهیان و ریاست ذکی اله خوشبخت بر شورای شهر، فرمانداری جواد زنجانی، استانداری مجید خدابخش و مدیریت ایوب بهتاج بر ورزش زمینه های نابودی و زمین گیر شدن تیم شهرداری اردبیل فراهم شد و کسی به درستی فریادهای برآمده از گلوی دوستداران تیم را نشنید .

باور کنید تاریخ و آیندگان در مورد عملکرد تک تک ما به قضاوت خواهند نشست و هیچ کدام از ماها از تیر رس قضاوت آنها در امان نخواهیم بود. اینک که قدرتی در دست داریم و دفتر و دستکی برای خود به پا کرده ایم، نامی نیک از خود به یادگار بگذاریم و جمعی جوان علاقه مند را از خود دلگیر نکنیم.




مسؤولان هوای ما را ندارند!!!

ورزش اردبیل؛ بیست و ششمین شماره نشریه ورزش اردبیل و همچنین دومین نسخه الکترونیکی نشریه با بررسی مسائل مختلف ورزش استان با عناوین “سالن دو و میدانی اردبیل اندرخم کوچه بی توجهی” ، “فضول باشی ورزش اردبیل و میزبانی مسابقات بین المللی” ، “آیا بلایی مانده است که بر سر تیم شهرداری نیاورده باشند” ، “چشم و هم چشمی” و… منتشر شد.
 
دانلود نسخه PDF شماره بیست و شش نشریه ورزش اردبیل 
دانلود نسخه RAR کلیه صفحات بصورت عکس شماره بیست و شش نشریه ورزش اردبیل 
مشاهده شماره بیست و ششنشریه ورزش اردبیل بصورت تصویری
 
نسخه متنی و لینک مطالب موجود در تمامی صفحات شماره بیست و پنج نشریه ورزش اردبیل : 
مطالب موجود در صفحه دوم بیست و ششمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه سوم بیست و ششمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه چهارم بیست و ششمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه پنجم بیست و ششمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 
مطالب موجود در صفحه ششم بیست و ششمین شماره نشریه ورزش اردبیل :

 




عقاب شکست دور رفت را جبران کرد

والیبالیست های جوان تیم عقاب سبلان در یک هفته مانده به پایان رقابت های لیگ یک ، فعل خواستن را در مهاباد به خوبی صرف کرده و با یک پیروزی دلچسب در زمین حریف ، گوشه ای از توانایی های خود را نشان دادند.
مهاباد تماشاگرانی خونگرم و ورزش دوست دارد و در میان رشته های مختلف ورزشی ، والیبال در آن شهر از یک جایگاه خاص بهره می برد. تماشاگران مهابادی در دیدارهای نماینده شهرستان در رقابت های لیگ، ورزشگاه را به تسخیر خود در می آورند و با تشویق های بی امان عرصه را برای تیم های میهمان تنگ می کنند. پیروزی در فضای سنگین سالن سرپوشیده مهاباد کار آسانی نمی تواند باشد و بدون شک پیروزی یاران اردبیل در مقابل تیم قدرتمندی چون شهرداری مهاباد کاری ستودنی و قابل تقدیر می باشد.
گزارش بازی نیز نشان می دهد که تیم ها در فکر آن بوده اند که پیروز زمین مسابقه را ترک نمایند و این که تعیین تکلیف به گیم پنجم کشیده می شود نشان از یک رقابت شانه به شانه دارد. در چنین شرایط حساسی که بر یک دیدار غلبه پیدا می کند تیمی می تواند پیروزی را به دست آورد که بهتر بتواند از فرصت های به دست آمده استفاده نماید و این بار یاران عقاب سبلان در رسیدن به هدف بهتر عمل کرده و در نتیجه با دست پر از میدان مهاباد برگشته اند تا خود را برای آخرین دیدار لیگ در فصل جاری آماده کنند و بدین ترتیب در مقابل تماشاگران باصفای اردبیل در رقابت با تیم قزوین نیز حداکثر امتیاز را به اندوخته های قبلی خود اضافه نمایند.
بارها گفته ایم که جدای از نتایج به دست آمده و جایگاه تیم در جدول رده بندی حضور تیمی از اردبیل در لیگ دسته یک والیبال کاری بسیار ارزشمند ، قابل تقدیر و به یادگار ماندنی است. تلاش دست اندرکاران این تیم برای حضوری آبرومندانه در رقابت ها را نمی توان کتمان کرد و مسلما تماشاگران و علاقه مندان به ورزش، قدردان زحمات افرادی هستند که امتیاز لیگ یک را برای اردبیل به ارمغان آوردند، تیم را حمایت و مدیریت کردند، رهبری و مسؤولیت فنی تیم را پذیرفتند و در نهایت سهمیه تیم را در لیگ دسته یک برای فصل آینده حفظ نمودند.
در کنار این همه اقدام مناسب و قابل تحسین باید مسؤولین و دست اندرکاران تیم نیز این حق را به دیگر علاقه مندان و فعالان عرصه ورزش بدهند که همواره مانند آنها فکر نکنند. آنهایی که حرفی در ارتباط با تیم و یا عملکرد تیم در رقابت ها داشته باشند بر زبان بیاورند و چنین نباشد که با کوچک ترین انتقاد برآشفته شوند و برای خاموش کردن صدای برخی ها که بخواهند مواردی از نقاط فنی و یا رفتارها و عملکردها را مورد اشاره قرار بدهند هجمه ای را آغاز بکنند. در این ارتباط نیز رفتار صادقانه مورد انتظار می باشد . رفتار دوگانه و بیان نظرات به توسط دیگران نمی تواند کاری قابل قبول باشد.
همه نوشته ها و مطالبی که در ارتباط با والیبال از آغاز فصل در نشریه و سایت منعکس شده در آرشیو موجود می باشد. امیدواریم رفتار ما چنان نباشد که همه حرف ها و مطالب موافق خود را در انعکاس ، وظیفه بدانیم و با یک انتقاد کوچک و به حق، خون طرف را مباح تشخیص داده و دستور به راه اندازی کمپین بر علیه منتقدین را صادر نماییم.
وظیفه یک خبرنگار بیان واقعیت هاست و مسلما در چنین مواردی باید در انتظار عکس العمل ها بود، به شرطی که هرگونه اقدام در چارچوب اخلاق ورزشی و رعایت اصول مردانگی و جوانمردی باشد.
کسانی که برای توسعه و پیشرفت والیبال در اردبیل تلاش می کنند نامی نیک از خود به یادگار خواهند گذاشت و مسلما آنهایی که دلسوز ورزش و والیبال استان هستند در انجام وظایف خود و جدا کردن سره از ناسره کوتاهی نخواهند کرد.
حکایت
ملا شتری اجاره کرد تا به سفر برود. او بر شتر سوار شد و صاحب شتر افسار شتر را گرفت و به راه افتادند. در راه، شتربان زیر لب و گاهی هم بلند ملا را مسخره می کرد. بین راه به کاروانی رسیدند .شخصی این صحنه را دید و به ملا گفت: آیا می دانی و می شنوی که شتربان چه می گوید؟
گفت: بله! پرسید: پس چرا از خود عکس العمل نشان نمی دهی؟
گفت: اگر او مرا به مقصد می رساند و مسیر درست است ، این حرف ها مهم نیست ، هر چه می خواهد بگوید. حالا اگر والیبال ما به مقصد می رسد و سختی ها را پشت سر می گذارد و به هدف نهایی دست پیدا می کند ایجاد جو بر علیه ما هیچ ایرادی نخواهد داشت، به خاطر سربلندی و سرافرازی والیبال همه آن رفتارها را به جان خریده و به دیده منت پذیرا می شویم.
اما در بهترین شرایط و در ایده آل ترین حالت همچنان وظیفه خواهیم داشت که نقاط مثبت را بستاییم و از انعکاس کمبود ها و برخی رفتارهای غیر قابل قبول خودداری نکنیم. هرچند که گفته ها و نوشته های به حق ما منجر به کم لطفی ها و تحریک بعضی ها بر علیه ما بوده باشد.
به هر حال والیبال ما در مسیر جدیدی گام گذاشته است. حضور تیمی از استان در لیگ یک و تثبیت موقعیت آن در اولین سال از این حضور می تواند نوید روزهای خوب و سرشار از موفقیت در آینده را بدهد. مسلما نادر فلاحی رئیس هیات والیبال استان به همراه دیگر دست اندرکاران تیم عقاب سبلان برای حضوری قدرتمندانه در رقابت های سال آینده از فردای پایان لیگ برنامه ریزی خواهند کرد و هیچ شک و تردیدی نباید داشت که در این ر اه تماشاگران و علاقه مندان ورزش اردبیل به همراه رسانه ها، آنها را در پیمودن راهی که انتخاب کرده اند مورد حمایت قرار خواهند داد.
مردم و طرفداران ورزش از کسانی که برای سربلندی والیبال استان برنامه ریزی نمایند و گام های موثر و مطمئن بردارند پشتیبانی می نمایند و چنانچه کسانی بخواهند خواسته و یا ناخواسته در این راه مانع ایجاد نمایند با عکس العمل های مناسب مواجه خواهند شد.




مسؤولین هوای ما را ندارند!

مسابقات ورزشی در رشته های مختلف رزمی همیشه سؤال برانگیز بوده است. مسابقات متعددی که در سبک ها و مقاطع مختلف انجام می شود همیشه به  سؤالی در ذهن علاقه مندان تبدیل شده است . این که آیا با این حجم می توان به رقابت های قهرمانی جهان و آسیایی و بین المللی آنها اطمینان پیدا کرد ؟این امر چالش های مختلفی را در جامعه ورزش ایجاد کرده و به نوعی همواره بحث در این مورد مطرح بوده و هست..
از سال های گذشته که بحث اعزام به مسابقات بین المللی رزمی رواج پیدا کرد این شبهه که آیا برگزاری رقابت ها و سطح مسابقات قابل اعتماد است یا نه در میان ورزشکاران و وابستگان به این رشته ها بوده و است.
هنوز یادمان نرفته است که در گذشته ای نه چندان دور، بوده اند تیم ها و افرادی که برای شرکت در مسابقات به اصطلاح بین المللی رفته اند و در سطحی بسیار پایین و ابتدایی در مسابقاتی حضور یافته و با حکم قهرمانی برگشته اند و به وجود آمدن شبهه ها را بیشتر و بیشتر کرده اند.
اما در سال های اخیر با دخالت فدراسیون ها تلاش می شود تا حدودی نابسامانی های گذشته سر و سامانی پیدا بکند و اعزام ها شکلی اصولی و منطقی و با توجه به سطح رقابت ها و دیگر عوامل دخیل در بالا بردن اهمیت رقابت ها، صورت بگیرد.
قهرمانی تنی چند از ورزشکاران اردبیلی اواسپورت در رقابت های جهانی 2016 بحث های چندی را در سطح استان دامن زد. ولی قهرمانان و افتخار آفزینان این رشته با ارائه دلایل و مدارک کافی اثبات کردند که اعزام آنها توسط فدراسیون مربوطه انجام پذیرفته و در سطح رقابت ها و مدال های جهانی آنها هیچ شک و تردیدی  نباید کرد.
همچنین قهرمانان برخی از رشته های رزمی به مانند کیک بوکسینگ نیز حال و روز اواسپورت را دارند و مدال آوران این رشته نیز از برخی از برخوردها و تعبیرها در سطح جامعه گله مندند.
دو تن از قهرمانان رشته های رزمی به دفتر نشریه آمدند و سفره دل را گشودند و خواستند به نوعی گلایه ها و پیشنهادهای خود را از این طریق به گوش مسؤولان و دست اندرکاران ورزش و استان برسانند.
محمد داداشی در رقابت های جهانی 2016 اواسپورت ترکیه صاحب گردن آویز نقره شده است. او از سال 80 فعالیت در ورزش رزمی را آغاز نموده و از سال 85 به صورت حرفه ای در مسابقات مختلف حضور پیدا کرده است. او بیش از 20 دوره قهرمان استان و 10 دوره نیز در مسابقات قهرمانی کشور افتخارآفرین بوده است.در سال 2010 در مسابقات بین المللی کیک بوکسینگ ایران قهرمان شده و در سال 90 در رقابت های قهرمان قهرمانان کمربند طلا دریافت کرده و در سال 95 هم در رقابت های آسیایی مدال طلا و در مسابقات جهانی اواسپورت مقام دوم را کسب کرده است.
وی می گوید: بعد از بازگشت از رقابت ها به جای تجلیل و حمایت از قهرمانان رزمی متاسفانه بحث تخریب در دستور کار برخی ها قرار می گیرد و بدون شک این گونه برخوردها در روند تمرینات و حفظ آمادگی جسمی و روانی قهرمانان می تواند تاثیر منفی داشته باشد.
وی افزود: اگر اشتباه نکرده باشم از چهار سال قبل افتخارآفرینان ورزش استان مورد تجلیل قرار نگرفته اند. محبت مسؤولین استان باید شامل حال ورزشکاران و مدال آوران رشته های مختلف ورزشی استان باشد تا آنها را برای پیمودن راه قهرمانی ترغیب نمایند.
داداشی در ادامه گفت: بعد از بازگشت از رقابت های آسیایی از سوی اداره ورزش و جوانان شهرستان اردبیل به عنوان تقدیر یک دست گرمکن ورزشی داده شده است و این کار حتی بعد از رقابت های جهانی هم تکرار نشده است.
وی تصریح کرد: در اواسپورت رقابت های مهمی در آینده برگزار خواهد شد که متاسفانه به دلیل بی توجهی مسؤولین، نوعی بلاتکلیفی در بین قهرمانان حاکم است ، امید می رود برای برطرف کردن این مشکل اقدامات مورد نیاز از سوی مسؤولین انجام بپذیرد.
وی گفت: از زمان بازگشت از رقابت های جهانی در ارتباط با تجلیل و قدردانی از قهرمانان فقط وعده داده شده و هیچ یک از قول ها متاسفانه تحقق نیافته اند.
داداشی با مقایسه دیگر استان ها با اردبیل در برخورد با قهرمانان گفت: قهرمانانی که از استان های دیگر در تیم ملی و رقابت های جهانی 2016 بوده اند در بازگشت از رقابت ها مورد استقبال گرم مسؤولین قرار گرفته اند و به موقع تجلیل شده اند ولی این کار در اردبیل عملی نمی شود.
وی افزود: در میان همه بی توجهی ها باید از مسؤولین دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل که به خوبی از من به عنوان دانشجوی ارشد برق حمایت کرده اند قدردانی نموده و از دکتر شامل ریاست واحد و کلیه دوایر آن دانشگاه از جمله دانشکده فنی، تربیت بدنی و روابط عمومی تشکر نمایم.
وی در پایان از خانواده و مدیر کل ورزش و جوانان و عوامل زحمتکش اداره از جمله محمد برادران، نادر پیران و علی رضا بیداردل و از دکتر میر عباسی، مهندس جدی و اساتید بزرگوار معرفت جلالی و مهرداد امانی قدردانی نمود.
در ادامه این گفتگو عادل سعیدی قهرمان رزمی کار اردبیلی گفت: ورزش رزمی را از سال 87 آغاز کرده ام و چندین بار در سطح استان و قهرمانی کشور افتخار آفرینی نموده ام و در انتخابی تیم ملی اواسپورت نفر اول شده و در مسابقات آسیایی در ترکیب تیم ملی قرار گرفته ام که در این رقابت ها به مقام اول دست یافته ام و در رقابت های 2016 کیک بوکسینگ آلمان مدال در سکوی اول قرار گرفته ام.
وی ضمن تایید حرف های داداشی در ارتباط با عدم توجه به قهرمانان گفت: یکی از دغدغه های قهرمانان استان در رشته های مختلف مسئله بیکاری آنها می باشد. تامین شغل هر یک از قهرمانان می تواند آرامشی را در فضای زندگی ورزشکاران ایجاد نماید تا بتوانند با جدیت به تمرینات ادامه دهند و برای فتح سکو ها در میادین مختلف اقدام نمایند.
وی افزود: دکتر بهتاج مدیر کل ورزش و جوانان برای رفع بیکاری من اقداماتی انجام داده است که امیدوارم به نتیجه برسد و یکی از مشکلات من برطرف گردد.
وی گفت: از زمان بازگشت از مسابقات فقط توسط اتاق بازرگانی تجلیل شده ام و دیگر سراغی از ما گرفته نشده است .
وی افزود: هنوز هم از بابت هزینه های اعزام به مسابقات بدهکارم و امیدوارم با عنایت مسؤولین بتوانم بدهی های خود را تسویه نمایم.
سعیدی در پایان گفتگو از بهنام پیرموذن رئیس اتاق بازرگانی، اسلام عبدی رئیس هیات ورزش های رزمی استان، و اساتید محمد کوهی، معرفت جمالی و مهرداد امانی و از مدیر کل ورزش و جوانان و دیگر زحمتکشان این اداره کل و از عبدالرحیم عزیزی تشکر نمود.
این دو قهرمان بعد از بازگشت از رقابت های آسیایی اواسپورت به همراه دیگر مدال آوران و افتخار آفرینان مدال های خود را به فرزندان مدافع حرم شهید دهقانی نیا اهدا کردند.




چشم و هم چشمی

چشم و هم چشمی چیست و رواج این صفت زشت و ناپسند در دنیای ورزش چه عواقبی می تواند داشته باشد؟ حضور دو ورزشکار رزمی در دفتر نشریه و اشاره آنها به برخی از موارد مطرح شده در بین ورزشکاران و وابستگان به این جامعه بهانه ای برای نوشتن این چند سطر شد.
چشم و هم چشمی یک بیماری است و کسانی که به این بیماری مبتلا می شوند آثار و تبعات منفی آن در زندگی عادی شان کلاملا مشخص می شود. روانشناسان اعتقاد دارند کسانی که در دام چشم و هم چشمی گرفتار می شوند اعتماد به نفس پائینی دارند. چشم و هم چشمی فرد را اسیر احساسات می کند و با تغییر سبک رفتاری موجب اختلال هویت فردی می گردد.
چشم و هم چشمی را به طور قطع و یقین نمی توان در زمره آسیب های اجتماعی قرار داد،چرا که هر پدیده چه بخواهیم و چه آن را دوست نداشته باشیم در اجتماع اتفاق می افتد اما زمانی از این پدیده به عنوان آسیب اجتماعی یاد می شود که حالت افراطی پیدا کرده و فرد را دچار اختلال در عملکرد اجتماعی می کند.
آنهایی که رفتار و کردار و گفتار و به طور کلی خود را با دیگران مقایسه می کنند ، آرامش شان را از دست می دهند و در دام افسردگی گرفتار می شوند. این قبیل افراد وجود خود را گم می کنند و روابط خوب و صمیمی با دیگران را از بین می برند.
از عواملی که در چشم و هم چشمی می تواند موثر باشد بحث تکبر است و تکبر خصوصیات ضد اخلاقی است. این خصوصیت که از آن به رذیلت اخلاقی نام برده می شود موجب می گردد تا شخص خود را برتر از دیگری بیابد. از این رو می کوشد تا به هر شکلی که شده باشد برتری خویش را نشان بدهد و خود را فراتر و بزرگ تر و برتر از دیگری بنمایاند. این گونه است چیزهایی که در خود می یابد به رخ دیگری می کشد و در اموری که احساس می کند که از برتری برخوردار نیست تظاهر به دارایی آن می نماید. از این رو بحث چشم و هم چشمی به عنوان تظاهر برای برتری جویی مطرح می شود و شخص می کوشد تا با تظاهر و با دست زدن به یک سری کارهای غیر منطقی برتری خود را به رخ دیگران بکشد.
با توضیح مختصری که داده شد می توان ادعا کرد نفوذ و گسترش این خصیصه زشت در بین ورزشکاران و ورزشدوستان و کسانی که مدعی پیشکسوتی و بزرگی هستند آزار دهنده و رنج آور است. ورزش صحنه مردی و مردانگی است ، غرور و تکبر در وجود یک ورزشکار تمام عیار نمی تواند برای خود جایی پیدا بکند. کسی که ادعای مربیگری داشته و مدعی تربیت جوانان و آینده سازان این کشور است اگر ذره ای از این صفت را با خود به همراه داشته باشد مسلما فقط تظاهر به مربی بودن می کند و نمی توان او را در این عرصه مهره ای مثمر ثمر به حساب آورد.
ورزشکاری که باید برای رسیدن به افتخار شب و روز تلاش بکند و عرق بریزد و لحظه ای غفلت نکند اگر در دام این صفت دست و پا بزند نمی تواند به هدف برسد و همچنان با از دست دادن آرامش، رسیدن به موقعیت مورد نظر برایش غیر ممکن می شود.




آیا بلایی مانده است که بر سر تیم شهرداری نیاورده باشند!!!!!!!!؟

هر دم از این باغ بری می رسد…..واقعا و بی تعارف مانده ایم که در ارتباط با تیم شهرداری یا آبی پوشان یا تیم بی نام و نشان چه بنویسیم و چه بگوییم. چگونه بنویسیم و برای کی بنویسیم. اما می نویسیم و علاقه مندان می خوانند و یا نمی خوانند ، مسؤولان و مدیران هم که کار خود را می کنند و گوششان به حرف های افراد بی مقدار و فاقد صلاحیت اظهار نظر بدهکار نیست. اما می نویسیم که حداقل دلمان خنک بشود و نوشته های ما به عنوان مدرکی از اوضاع نابسامان فوتبال و بی توجهی مسؤولان در آرشیو ورزش استان باقی بماند.
واقعا چرا کسی نیست که بیاید و به وضوح پاسخگو باشد که چرا از مرداد ماه سال جاری تاکنون مشکلات انتقال تیم توسط شهرداری مرتفع نشده است و در این ارتباط امروز و فردا می شود؟ وقتی از اوایل سال 95 صراحتا واگذاری تیم مطرح شد و سینه چاکان و حامیان این اقدام علنا پرچم مخالفت با ماندن تیم در بدنه شهرداری را برافراشتند و زمانی که بعد از پایان رقابت های دسته یک و حتمی شدن سقوط و به دنبال آن انتقال تیم، دست اندرکاران مربوطه چرا نسبت به آماده کردن مقدمات اقدام ننمودند؟
در آخرین جلسه کمیته به اصطلاح و سر کاری تشخیص اهلیت که سردمداران و گردانندگان امور فرهنگی و ورزشی شهرداری حضور داشتند و صورتجلسه انتقال تیم به آبی پوشان را امضاء کردند مگر نمی دانستند که باید در دو هفته تیم را با آماده کردن بستر لازم به متقاضی انتقال بدهند؟
اگر توان انجام این کار را نداشتند چرا صورتجلسه را امضاء کردند و در ادامه طوری رفتار نمودند که تا همین روزهای اخیر کاسه کوزه ها بر سر مجید حیدری، اداره کل ورزش و جوانان و هیات فوتبال و کمیته سر کاری تشخیص اهلیت شکسته می شد.
اگر صاحبان قدرت و کرامت به مشکلات واگذاری آگاه بودند و می دانستند که نمی توانند ، چرا فوتبالی های استان و تماشاگران و داوطلبان مدیریت تیم را دست انداختند؟
الآن وقتی در ارتباط با تیم حرف زده می شود مجید حیدری متهم درجه اول محسوب می شود. نه این که او مقصر نیست ، چرا هست؟ او همان زمانی که با وعده های برخی ها بدون داشتن توان مالی برای تصاحب تیم اقدام کرد برگه مقصر بودنش را امضاء نمود ولی آنهایی که مسؤول انتقال تیم بودند چرا کاری نکردند و امروز و فردا نمودند؟
هیات فوتبال استان وقتی قدم پیش گذاشت تا تیم را تحویل بگیرد چرا بعد از دو هفته قضیه منتفی شد و حالا که فرد دیگری اظهار تمایل کرده است چرا موضوع واگذاری تغییری پیدا نکرده و امروز و فردا می شود؟
با مردم روراست باشیم. وقتی در مورد یک پروژه کوچک صفحات نشریات را با گفته های خود پر کرده و با آب و تاب هرچه تمام نسبت به اطلاع رسانی اقدام می کنیم آین بار نیز دلی به دریا بزنیم و به صراحت سرنوشت تیم از زمان واگذاری تا به امروز ، اقدامات انجام یافته و وعده هایی که تاکنون داده شده و عملی نشده اند را به مردم بدهیم.
همیشه که نباید طوری حرف بزنیم که انتظار دهها و صدها به به و چه چه را داشته باشیم . این بار همت بکنیم و از اقدامات خود انتقاد نموده صداقتمان را در عمل به جامعه ورزش نشان بدهیم.
از اول سال کاری کردند این مسؤولان قدر قدرت و سرنوشتی به فوتبال اردبیل و نماینده آن در لیگ رقم زدند که ما چاره ای جز نوشتن در ارتباط با اتفاقات آن نداشتیم و الآن بعد از گذشت نه ماه من خبرنگار به سهم خود از علاقه مندان به فوتبال خجالت می کشم و به سختی قلم در دست گرفته و کاغذ بی زبان را سیاه می کنم.
اعتراف به اشتباه می تواند جاده صاف کن پیروزی های آینده باشد. من نگارنده این سطور که از بخت بد در آخرین جلسه کمیته تشخیص اهلیت حضور داشته و یک رای به واگذاری تیم داده ام در کم تر از یک ماه زمانی که شورا با جایگزینی سفته به جای ضمانت نامه بانگی موافقت کرد صراحتا نوشتم و از رای خود به آبی پوشان عذرخواهی کرده و بر اشتباهم صحه گذاشتم. چه ایرادی دارد که آقایان بیایند و بگویند کجای کارشان ایراد داشته است که تیم به این روز افتاده است.
این تیم و فوتبال شهرداری برای زنده شدن، بزرگی کردن، برای احیاء و تکرار افتخارات گذشته به افکار بزرگ، اراده های مصمم و به مردان زنده، مردان بزرگ و احیاگر نیاز دارد. تصمیم گیری در این ارتباط باید توسط متخصصان و دست اندرکاران آن گرفته شود. باور کنید یک مربی فوتبال و یک استخوان خرد کرده ورزش نمی تواند و نباید در مورد چگونگی احداث ، نقشه و ویژگی های یک پروژه عمرانی سخن بگوید و اظهار نظر نماید و در مقابل یک مهندس عمران نیز که رابطه ای با ورزش و فوتبال ندارد نمی تواند برای آن تعیین تکلیف کند.
فوتبال ما از آنجا ضربه خورد که غیر متخصصان برای آن تصمیم گرفتند و برخی از مسؤولان در مجموعه شورا و شهرداری نیز وظیفه نظارتی خود را به موقع و به دقت انجام ندادند.
هیچ شک و تردیدی نیست که عوامل بدبختی ، سقوط، نابسامانی، دربدری، بی خانمانی و آواره شدن تیم شهرداری، تیم محبوب اردبیلی ها و عشق هواداران، نتیجه کارهای نسنجیده خود را خواهند دید. چرا که آنها با تصمیمات نابجای خود دل هزاران تماشاگر فوتبال دوست اردبیلی را شکستند.




فضول باشی ورزش اردبیل و میزبانی مسابقات بین المللی

فضول باشی ورزش اردبیل را در ورزشگاه تختی و در جریان بازی دو تیم بی نام اردبیل و شهرداری بندر عباس دیدم. سرمای هوا امکان حرف زدن، صحبت نمودن و اظهار نظر کردن را از آدمی سلب می نمود. اندک تماشاگر این بازی واقعا کار بزرگی کرده بودند و به معنای واقعی به آنها می توان عاشق فوتبال لقب داد.
هرچند بلاتکلیف بودن نماینده اردبیل در لیگ دسته دوم در همه زمینه های مربوط به فوتبال از جمله حضور تماشاگران در ورزشگاه تاثیر منفی گذاشته است ولی آن اندک تماشاگر حاضر در محل مسابقه برای تشویق تیم اردبیل سنگ تمام گذاشتند ، هر چند که در پایان ناراحت و غمگین ورزشگاه را ترک کردند. تیم اردبیل در دو دقیقه مانده به پایان مسابقه گلی را دریافت کرد که زننده آن ترکمان بود.بازیکنی که در فصل گذشته با پیراهن شهرداری در رقابت های لیگ دسته یک به میدان می رفت.
در آن سرمای سوزناک که تا مغز استخوان آدمی نفوذ می کرد فضول باشی بدون مقدمه گفت: سؤالی در ذهن من ایجاد شده که در چند روز اخیر هر چقدر به دنبال جواب آن می گردم نتوانسته ام موفق باشم. امیدوارم در هوای سرد ورزشگاه تو بتوانی ذهن من را از این سؤال نجات بدهی و خیالم را راحت بکنی.
گفتم جناب فضول باشی ، تو که خودت را عقل کل می دانی و معتقدی جواب همه سؤالات ورزشی استان در خدمت شماست، این چه موضوعی است که این قدر تو را درمانده کرده و مجبورت نموده است که به عجز و ناتوانی خودت اعتراف نمایی.
بلافاصله گفت: از گفته من سوءاستفاده نکن و خوب گوش بده، من بالاخره نفهمیدم که میزبانی استان و اردبیل برای مسابقات بین المللی خوب است یا بد؟میزبانی این گونه رقابت ها می تواند برای ورزش استان موثر باشد و یا آفتی برای آن محسوب می شود؟
برگزاری رقابت های مهم آسیایی و جهانی در شهر ما نقطه مثبتی برای مسؤولین ورزش و هیات های ورزشی است و یا نشان دهنده ضعف و ناکارآمدی آنها به شمار می رود؟ آیا می توان تلاش های انجام یافته توسط هیات های ورزشی و دست اندرکاران ورزش در ارتباط با قبول میزبانی مسابقات بین المللی را ستود و یا باید آنها را نفرین کرد و این کار را به چماقی تبدیل نمود که آنها هر وقت خواستند حرفی از ورزش و خدمات خود بزنند بر سرشان فرود آوریم تا خاموش شوند و اظهار فضل ننمایند.
گفتم فضول باشی عزیز مگه بی کاری و یا سرت درد می کنه اصلا به من و تو چه ربطی داره.ببین اگر این کار را تایید بکنی گروه مخالف بر علیه تو موضع می گیرند و یا اگر مخالفت بکنی موافقان امر بلایی بر سرت می آورند که از زندگی زده می شوی. تازگی ها هم که مد شده است تا یک نفر مخالف با نظر عده ای سخن می گویند فورا در فضای مجازی یک کمپین راه اندازی می کنند. تو هم برای این که دچار این حملات نشوی زبانت را گاز بگیر و به این کارها دخالت نکن.
فضول باشی خنده معنی داری کرد و گفت: تا در ورزش ما منفعت باندی و گروهی و شخصی بر منافع عموم و جامعه ورزش ترجیح داده شود وضع از این بهتر نخواهد شد که بدتر هم می شود. یک عده به دنبال میز و ریاست هستند و جمعی نیز نمی خواهند موقعیت را از دست بدهند .حق با توست اصلا به ما چه مربوط است!!!!!!!!!!!!




سالن دوومیدانی اردبیل اندر خم کوچه بی توجهی

اردبیل در گذشته ای نه چندان دور در دوومیدانی کشور از یک جایگاه مطلوبی برخوردار بود. دوندگان، پرندگان و پرتابگران این استان در رقابت های مختلف برای گفتن حرف های زیادی داشتند ولی به دلیل کمبود امکانات ، استعدادهای منطقه به طور کامل شکوفا نشده و خیلی زود قهرمانانش عرصه را ترک می می نمایند.
دوومیدانی اردبیل نیاز به توجه بیشتر دارد. وضعیت خاص آب و هوایی و حاکمیت شرایط نامطلوب جوی در شش ماه از سال، یکی از بزرگ ترین و شاخص ترین مشکلات ورزشکاران دوومیدانی است که امکان تمرین مرتب از آنها را سلب می کند.
احداث سالن سرپوشیده اردبیل که از مصوبات استانی سفر دولت قبل به استان می باشد با هدف از بین بردن این مشکل آغاز شد ولی متاسفانه به دلیل بی توجهی ها و عدم اختصاص اعتبارات مورد نیاز ، تکمیل آن همچنان در پیچ و خم اما ها و اگرها گرفتار آمده و با توجه به سابقه به نظر می رسد دوندگان استان باید کماکان در انتظار تحقق وعده مسؤولان مبنی بر تکمیل و افتتاح این پروژه باشند.
دوندگان اردبیل با آن همه استعداد در شش ماه از سال، فرصت تمرین مناسب را از دست می دهند. از سال 1386 که کلنگ احداث سالن سرپوشیده دوومیدانی اردبیل بر زمین زده شد، همه امیدوار بودند که وعده مسؤولین به موقع محقق شود تا آنها با فراهم شدن امکان تمرین در طول سال بتوانند فصل جدیدی از دوران ورزشی و قهرمانی خود را باز بکنند.
متاسفانه سرنوشت دردآور این پروژه که در محوطه ورزشگاه علی دایی احداث می شود همچنان نامعلوم است و گویا اراده ای برای تکمیل نهایی آن وجود ندارد.
در طول نه سال گذشته مسؤولانی که در ارتباط مستقیم با سرنوشت این پروژه بوده اند وعده های مختلف داده و بهره برداری از آن را مورد تاکید قرار داده اند ولی متاسفانه در مرحله عمل کارها بر اساس قول های داده شده پیش نرفته تا آنجا که بهره برداری نهایی از این پروژه به یک سراب تبدیل شده است.
پروژه دوومیدانی اردبیل از جمله پروژه های طلسم شده این منطقه است . گویا این پروژه بچه ناتنی مجموعه پروژه های در دست اقدام استان است که به بهره برداری رسیدن و تکمیل نهایی آن در دستور کار مسؤولین قرار نمی گیرد.
این سالن در زمینی به مساحت 12 هزار متر مربع و با زیر بنای 9500 متر مربع و با گنجایش 1500 تماشاگر احداث می شود . در زمان کلنگ زنی از سوی مسؤولین مدت زمان دو ساله برای بهره برداری از آن وعده داده شد. در آذرماه سال 1388 مهندس هادیانی در جریان بازدید از اماکن ورزشی در حال ساخت اردبیل از به بهره برداری رسیدن این پروژه در تابستان سال 89 خبر داد.
در آبان ماه سال 89 ترکاشوند مدیر عامل شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی در بازدید از این پروژه گفت که تا شهریور ماه سال 90 سالن سرپوشیده افتتاح و به مرحله بهره برداری می رسد. در جریان این بازدید اعلام شد که پروژه تا آبان ماه سال 89 از پیشرفت فیزیکی 75 درصدی برخوردار بوده است.
مصطفی مدبر در بیستم آذرماه سال 93 در بازدید از این پروژه پیشرفت آن را 77 درصد اعلام کرده و گفت: مقرر شد این سالن را که هم اکنون 77 درصد پیشرفت فیزیکی دارد به صورت فاز به فاز طبقه بندی بکنیم تا عملیات تکمیل آن متناسب با اعتبارات تخصیص داده شده هرچه سریع تر انجام شود و قبل از پایان سال این پروژه تعیین تکلیف گردد.
دکتر گودرزی وزیر ورزش دولت تدبیر و امید نیز در شهریور ماه 94 در سفر به اردبیل و بازدید از این پروژه از کمک وزارتخانه به آن خبر داده بود که این وعده نیز در زمره وعده های سرخرمن قرار گرفت.
و حال در آستانه سال 96 رئیس هیات دوومیدانی استان در مصاحبه با خبرگزاری فارس از وعده رئیس فدراسیون مبنی بر آماده شدن سالن در سال آینده خبر می دهد و پیشرفت آن را 75 درصد اعلام می کند.
این که در این پروژه و احداث آن نقش فدراسیون چیست بر ما پوشیده است. مجری آن، شرکت توسعه و تجهیز بوده و ارتباطی با فدراسیون ندارد و اصولا وعده دادن از قول فردی و یا تشکیلاتی که هچ نقشی در آماده سازی آن ندارد منطقی به نظر نمی رسد.
با توجه به مجموع صحبت هایی که در این ارتباط انجام پذیرفته می توان گفت که در شش سال گذشته با توجه به گفته های خود مسؤولین هیچ کاری در این پروژه انجام نیافته و پیشرفتی حاصل نشده است.
پروژه ای که در شش سال گذشته شاهد عملیات چشمگیری نبوده است آیا می توان باور داشت و قبول کرد که در 12 ماه از 25 در صد پیشرفت برخوردار گردد. با وعده های توخالی مردم را امیدوار کردن کاری عبث و بیهوده است . در ارتباط با آماده سازی این سالن آنقدر حرف شنیده و تاریخ های متعددی را وعده داده اند که از آماده شدن نهایی آن قطع امید شده است.
اگر گفته های ترکاشوند در آبان ماه 89 و ادعای رئیس هیات دوومیدانی استان در دی ماه 95 صحت داشته باشد می توان نتیجه گرفت که در طول دوران دولت تدبیر و امید، فکری برای این پروژه نشده است. به راستی آیا نمی شد که حداقل این پروژه را نیز در ردیف مگاپروژه های مورد ادعای استاندار قرار داد و برای به سامان رساندن آن فکری کرد؟
باید پذیرفت که افتتاح و بهره برداری از این پروژه برای ورزشی ها و دوندگان استان به یک سراب تبدیل شده است و چه بجا خواهد بود که مسؤولین تعطیلی عملیات آن را اعلام نمایند و برای همیشه خیال علاقه مندان به دوومیدانی را راحت کنند.




قاطع سرپرست هیات قایقرانی استان شد

مرتضی قاطع طی حکمی از سوی رئیس فدراسیون به عنوان سرپرست هیات قایقرانی استان اردبیل منصوب شد.
قایقرانی یکی از رشته هایی بود که تا همین چند سال پیش از موقعیت خاصی در اردبیل بهره می برد و بخصوص قهرمانان رشته کاناپولو حرف های زیادی برای گفتن داشتند.
در رقابت های لیگ برتر باشگاه های کشور نماینده استان همواره جزء سه تیم جدول رده بندی قرار می گرفت و نمایندگان ورزشکاران استان در اردوهای تیم ملی نیز حضور می یافتند، ولی در سال های اخیر به هر علتی که بود قایقرانی اردبیل سیر نزولی داشت تا جایی که از این رشته نامی فقط نام و یادی در ورزش این دیار باقی ماند.
عدم توجه مسؤولان به این رشته و تقویت زیرساخت ها  و حمایت نشدن هیات و کمبود منابع مالی دست به دست هم دادند و قایقرانی را از سرمایه استانی تهی کردند.
هرچند که مسؤولین قبلی هیات از خانواده قایقرانی و  از افتخار آفرینان این رشته بودند ولی نتوانستند در سال های اخیر از ضربه خوردن قایقرانی در استان جلوگیری بکنند.انتصاب مرتضی قاطع که یکی از جوانان  و ورزشکاران این رشته می باشد می تواند در احیای دوباره قایقرانی موثر باشد و مطمئنا قاطع برای رسیدن به هدف، لازم است از نیروهای کاربلد و عاشق استفاده نماید و برای تامین امکانات از همه توان استفاده کند و مسلما در این راه حمایت اداره کل می تواند نقش موثری داشته باشد.