1

پیش کسوت کیست

مدت ها در این فکر بودم که در دنیای ورزش، پیش کسوت کیست؟ ایا اختصاص این عنوان به هر فردی که مدتی در ورزش بوده و کارنامه ای دارد لازم و ضروری است؟ آیا هر کسی با هر ویژگی و خصوصیات که به توپ ضربه ای زده و حال سنی از او گذشته است می تواند مدعی پیشکسوتی باشد؟ این روزها برای این که برخی ها بتوانند بر گذشته خود و یا بر رفتارهای ناپسند و غلظط سرپوشی بگذارند سعی بر آن دارند که با به کار بردن لفظ پیش کسوت و جای دادن خود در میان چهره های موجه خودی نشان بدهند.
حتما همه ما دیده ایم و با تمام وجود درک کرده ایم که یک چهره ورزشی در سطح جامعه به هر کجایی که می رود و به هر محیطی که قدم می گذارد، قدر می بیند، همه به احترامش به پا می خیزند، در مقابلش رسم ادب را به طور کامل به جای می آورند، در مجالس رسمی در صدر می نشانند او را و از همه مهم تر هر کس که نامش را بشنود بر او آفرین می گوید و با ذکر خاطراتی شیرین و دلچسب یادش را گرامی می دارند و در مقابل دیده ایم ورزشکاری را که هر چند از نظر ورزشی از بیشتر افراد بالاتر و سرآمد تر بوده است اما در میان مردم از قرب و منزلت برخوردار نبوده ، کسی در محافل رسمی و غیر رسمی به استقبالش نمی رود، در صدر مجالس امکان نشستن برای او فراهم نمی شود، ورزشی ها و دوستداران ورزش در دور و برش وی حلقه نمی زنند و به عبارتی ساده تر کسی او را به چیزی نمی خرد.
گر چه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود
تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود
پس این که من یک ورزشکار بودم، خوب فوتبال بازی کرده ام، گردن آویز طلا را صاحب شده ام، از سکوهای افتخار بالا رفته ام پیش کسوتم و مورد احترام جامعه، نمی تواند حرفی منطقی، قابل قبول و تاثیر گذار باشد.
در دنیای ورزش هر کسی که قدم می گذارد و رشته ای را برای فعالیت انتخاب می کند غایت آرزو و هدفش بازی در تیم ملی و پوشیدن پیراهن پرافتخار آن می باشد. باید باور کنیم که غایت همه چیز انسان شدن است و پیش کسوت یک انسان است و چه دشوار راهی برای انسان شدن در پیش پای فرزندان آدم قرار گرفته است
باید فهمید و با تمام وجود درک کرد که قدم اول در راه انسان شدن پا نهادن روی امیال خاصی است.این که تشنه باشی و آب را سر نکشی، گرسنه باشی و لب به غذا نزنی، خسته باشی و همچنان به تلاش و کوشش ادامه بدهی، فقیر و ندار باشی ولی لحظه ای فکر کمک کردن به دیگران و دستگیری از نیازمندان را از خود دور نکنی و این همه در طول عمر به ویژه در دوران جوانی رعایت بکنی و تا جایی برسی که جز خدا نبینی و جز به خیر مطلق به چیز دیگری فکر نکنی. ایا این دشوار نیست؟ آیا دست یابی به این اهداف مرد کهن نمی طلبد؟ راه ورزش همین است. ورزش می تواند در رسیدن به این کمالات راه را هموار نماید، ورزش است که می تواند پیروان خود را در راه انسان شدن مساعدت کند و دستشان را بگیرد. حال با توجه به این گفته ها می توان پرسید که ما چند پیش کسوت می توانیم داشته باشیم؟ ایا با این شرایط سخت و دشوار ،رسیدن به جایگاه والای پیش کسوتی نمی تواند دشوار باشد؟
در پاسخ به سؤال دوم این مطلب می توان گفت به شرطی که رهروان ورزش و اطراق کنندگان در این وادی خود را بشناسند و زندگی و اخلاق و رفتار خود را در چارچوب تعریف شده قرار بدهند و چشم بر روی هرآنچه که بر خلاف مسیر اصلی انسان شدن باشد، ببندند و در همه حال خدا را ناظر بر اعمال و کردار ببینند می توان ادعا کرد که پیش کسوت شدن آسان شده و دست یافتن به این عنوان مقدس در معنا و مفهوم واقعی اش امکان پذیر می شود.




ویژگی های مربی

پرورش خصال ارزنده انسان چون غیرت ، راست گویی، صدق ، صفا و جوانمردی و پهلوانی از ویژگی های ورزش به شمار می رود. پهلوانی مبارزه با نفس است و آرزومند کسب رضای حق تعالی ، کسانی که در این عرصه قدم می گذارند باید بخش قابل توجی از خصال را صاحب باشند. نمی توان ادعای ورزشی بودن کرد ولی اثری از صداقت و جوانمردی در وجود نباشد.
کسانی که در ورزش عنوان مقدس و قابل احترامی چون مربی را یدک می کشند باید از ویژگی های خاص بهره مند باشند. مربی مهم ترین مهره جامعه ورزش به شمار می رود. مربی است که می تواند دریچه های رشد استعدادهای آینده سازان را بگشاید و یا آنها را بسته نگاه دارد.مربی وظیفه مهم و قابل توجه پرورش استعدادهای انسان ها را بر عهده دارد. یک مربی می تواند با درک درست مسؤولیت خود با تربیت صحیح جوانان راه سعادت در پیش بگیرد و یا با عمل نکردن به وظیفه خود راه شقاوت و قهقرا را دنبال نماید.
مربی باید درس محبت و اخلاص به شاگرد بیاموزد. او با تعلیم خود می تواند زمینه محبت و صفای باطن را در جامعه گسترش بدهد. باید بپذیریم و ایمان داشته باشیم که مربی صاحب ادب شاگرد مؤدب پرورش می دهد و مربی بی ادب شاگردی جاهل به جامعه تحویل می دهد.(بر گرفته از نوشته های مرحوم استاد اسدالهی).
مربی باید در ارتقای شناخت ابعاد گوناگون و ارزش های فطری موجودی به نام انسان بکوشد، تا بتواند و بداند بر روی لوح پاک او چه باید بنگارد. تلاش در امر خودسازی از وظایف مربی است.
بررسی گوشه ای از ویژگی های یک مربی صلاحیت دار نشان می دهد آنهایی که در پرورش مربی و انتخاب مربی برای سپردن وظیفه تعلیم و تربیت نقش دارند باید دقت کافی داشته باشند و تلاش بکنند با تنظیم و تصویب مقررات از ورود هر کس که صلاحیت لازم برای قرار گرفتن در این جایگاه را ندارند ممانعت نمایند.
آنهایی که در عرصه های مختلف امتحان خود را داده اند و از حداقل های لازم برای دارا بودن عنوان بزرگی چون مربی بی بهره اند نباید فضا برای خودنمایی را به دست آورند.
ادب یکی از بزرگ ترین عوامل مورد نیاز برای کسانی است که می خواهند روح و جسم جوانان و نوجوانان این مرز و بوم را پرورش بدهند. اگر بی ادب بودن ، حرمت ها را شکستن و کلمات ناشایست و ناروا را بر زبان راندن از معمولی ترین رفتارهای برخی ها باشند هیچ شک و تردیدی نباید داشت که چنین افرادی استحقاق قرار گرفتن در جایگاه مربی را نخواهند داشت.
مربیان سزاوار، لایق، توانا و کاربلد مربیانی هستند عاشق و بی حاشیه که با تعلیم و تربیت نسل جوان و عمل به وظیفه شب با آرامش سر به بالین می گذارند و جز انجام آنچه که بر عهده گرفته اند به چیز دیگری فکر نمی کنند.
در مقابل کسانی که به حق صاحب ردای مربیگری شده اند هستند کسانی که به ناحق در این قشر برای خود جایی باز کرده و مدعی شده و به نوعی عنوان مربی را غصب کرده اند. کسانی که پایبند به اصول هستند و دوست دارند ورزش محیطی امن باشد رابطه این قبیل افراد نفوذی را با ورزش قطع کنند و بدین وسیله از رشد قارچ گونه بداخلاقی ها در میادین مختلف جلوگیری نمایند.




به خاطر فردا فرصت را غنیمت به شماریم/تیم شهرداری چشم انتظار حمایت ها

اولین جلسه تمرین تیم شهرداری بعد از ماهها بلاتکلیفی روز گذشته برگزار شد. بازیکنان تیم به ندای همکاری هیات فوتبال استان و درخواست هواداران جواب مثبت دادند و علی رغم این که نتوانسته اند به خواسته خود مبنی بر دریافت بخشی از حق و حقوق خود نائل شوند ، به خاطر دفاع از آبرو و حیثیت فوتبال استان قول همکاری دادند.
این اقدام بازیکنان قابل تقدیر و ستایش است. جوانان و تک تک اعضای تیم به پشتوانه قراردادی که منعقد کرده و پولی که باید دریافت نمایند، برای زندگی خود برنامه ریزی نموده اند و چون وعده های داده شده به موقع برآورده نشد آنها نیز با مشکلات عمده ای مواجه شدند و حالا یک تفاهم بین بازیکنان و مسؤولین تیم به وجود آمده است که امیدواریم ضمن استمرار این تفاهم ، هیات فوتبال نیز نهایت تلاش خود را به کار بندد تا در مقابل این اقدام مناسب بازیکنان آنها نیز بتوانند بخشی از مطالبات بازیکنان را پرداخت را نمایند.
در چند ماه گذشته وضعیت پیش آمده موجب از دست رفتن فرصت های زیادی در فوتبال شد. باید همه کسانی که در روند این تیم تا پایان فصل می توانند کمک کرده و مساعدت نمایند، به خاطر فوتبال این دیار از هیچ کمکی نباید کوتاهی نمایند. حال که فرصت لازم ایجاد شده است در بهبود بخشیدن به وضعیت موجود و هدایت کشتی آسیب دیده فوتبال به ساحل امن نباید کارشکنی و تعلل صورت بگیرد.
بازیکنان با چشم پوشی مقطعی از برخی شرایط از جمله حضور در تمرین به ازای پرداخت مطالبات نشان دادند که مرد روزهای سخت هستند. تقویت روحیه سلحشوری و استقامت در مقابل مصائب و سختی ها از ویژگی های اصلی ورزش می باشد. ورزشکاران صادق و راستین، هم زمان با تقویت جسم و روح ، روحیه فداکاری و ایثاری را نیز تقویت می کنند و بدون شک حرکت مثبت بازیکنان به دنبال اصرار و پافشاری آنها در دو ماه گذشته می تواند از روحیه فداکاری آنها سرچشمه گرفته باشد و مسلما در هفته های آینده با درک شرایط حساس فوتبال اردبیل و تیم شهرداری با تمام وجود در مقابل حریفان از حیثیت فوتبال منطقه دفاع خواهند کرد.
حال که مدیریت تیم تا پایان فصل بر عهده هیات فوتبال استان واگذ ار شده است انتظار می رود دست اندرکاران مربوطه با استفاده از حداقل امکانات زمینه حضور پرقدرت را فراهم نمایند.
برای این که تیم بتواند در آرامش و بدون حاشیه 8 دیدار باقی مانده را پشت سر بگذارد رسانه ها نیز باید به وظیفه مهم خود مبنی بر اطلاع رسانی به موقع و تقویت روحیه یک دلی و هم زبانی عمل بکنند. کسانی که در کمین هستند تا بتوانند از موقعیت فعلی به نفع خود بهره برداری نمایند به هر وسیله ای متوسل خواهند شد . از جمله پناه بردن به دامن رسانه ها و کمک خواستن از آنها برای مطرح شدن ولی خوشبختانه رسانه های استان با تعهدی که دارند و شناختی که از همه چهره های مدعی و فوتبالی داشته و نسبت به خصوصیات اخلاقی، رفتاری و کرداری آنها آگاهی دارند اجازه رشد حاشیه در اطراف تیم را نخواهند داد. تیم به کمک همه کسانی که می توانند در ارتباط با تیم باشند نیازمند است.
هیات فوتبال استان در اقدامی قابل قبول مسؤولیت سرپرستی تیم را به محمو جعفری واگذار کرده است . جفری با توجه به سابقه ای که در باشگاه ذوب آهن داشته است می تواند در آفتابی کردن آسمان تیم موثر باشد.
امید است در راستای حمایت از فوتبال اردبیل همه ارگان ها و نهادها و کسانی که می توانند و امکان دارند و همچنین اداره کل ورزش و جوانان و بخصوص اداره ورزش و جوانان شهرستان اردبیل برای نجات فوتبال و ابقای تیم در دسته دوم با هیات فوتبال همکاری نمایند و اگر چنین باشد رسیدن به هدف دور از دسترس نخواهد بود.




آدم های دو چهره و دل های بیمار

انسان به اقتضای غریزه حب ذات و طبیعت خود دوستی همواره مایل است در قلوب دیگران نفوذ کرده ، نزد آنان قدر و منزلت داشته باشد. به همین جهت تا هنگامی که این امر منشا رفتاری ناستوده یا گفتاری ناپسند نگردیده، نه مذموم است ونه بر خلاف مقتضای کمال و انسانیت، لیکن اگر به سبب وجود عواملی همانند فقدان جایگاه ارزشمند اجتماعی،، احساس حقارت درونی ،خود کم بینی و حسادت،از مسیر طبیعی خارج شده، عامل پیدایش رفتار یا گفتاری نکوهیده همچون تزویر،دروغ، نفاق و دورویی گردد،گرایشی ضد ارزش و عملی نامطلوب محسوب می شود.
برخی که فاقد وجهه شاخص اجتماعی هستند، یا تلقی مثبتی از توجه مردم به خود نداشته، در خود احساس حقارت می کنند، به جای آنکه با واقع بینی به استعدادهای درونی خویش التفات نموده و با کوشش و جدیت ، پایگاه و جایگاه واقعی خود را در میان مردم به دست آورند، به تزویر و نفاق و دورویی روی آورده، با دروغ و نیرنگ در صدد اغفال مردم بر می آیند تا به خیال خود حسن نظر دیگران را به خود جلب نموده، برای خویش آبرو و شخصیتی کسب نمایند
توجه به قابلیت های درونی و برخورداری از شخصیت واقعی و اعتماد به نفس و پرهیزکاری، وحدت و یگانگی رادر کردار و گفتار حکم فرما ، پندار و اندیشه را تنظیم و تصحیح، و لوح سینه و اعضا و جوارح آدمی را از دوگانگی و ناپاکی و نفاق و دورویی به شدت پاک و مبرا می سازد.
دورویی صفتی هلاکت بار و عملی بسیار قبیح و ناجوانمردانه است که در باره مفهوم آن گفته اند:مراد از آن دو رویی و دو زبانی است . مثلا در حضور کسی او را مدح و ستایش نموده و اظهار دوستی و نیک خواهی کنی ولی در غیاب او بر خلاف آن بوده، بلکه مذمت او نموده ، و در صدد اذیت او باشی.
روایت است که رسول خدا(ص) فرموده است: روز رستاخیز بدترین مردم نزد خدای بزرگ افراد دو رو هستند. و جای تاسف دارد که این درد بنیان برانداز و بلای خانمانسوز گریبانگیر بسیاری از کسانی است که به ظاهر اعتقاد به روز جزا داشته ، خدا را حاضر و ناظر رفتار و گفتارخود می دانند.
متاسفانه در جامعه ما کسانی برای رسیدن به امیال شخصی و دست یافتن به منافع مورد نظر دورویی را وسیله ای برای این کار قرار می دهند. کسانی که تا دیروز در تعریف و تمجید فردی داد سخن سر داده و در جمع مطلب نوشته و مدعی می شد به دلیل نرسیدن به هدف فورا تغییر رنگ و موضع داده و لب به بدگویی و تهمت زنی باز می کند و آنگاه چنان داد و فریاد راه می اندازد تا بتواند خود را محق جلوه دهد و با این کار سرپوشی بر رفتار و کردار و گفتارهای قبلی خود بکشد
برخی از این افراد که به تازگی در ورزش اردبیل به دنبال اهداف خاصی می گردند با توسل به ترفند های مختلف در فکر اجیر کردن رسانه ها برای مطرح شدن بودند و تا می توانستند از آنها تعریف کرده و سخن می گفتند و چون در عمل نتوانستند برخی ها را به چنگ آورند و مطابق میل و رفتارشان با کمک آنها در جامعه خودی نشان بدهند به دشمن به ظاهر مدعی تبدیل شده و هر آنچه شایسته خودشان است بر زبان رانده و در فضای مجازی منتشر می کنند،. و این تغییر رفتار در حالی صورت می گیرد که تا یک ماه قبل لحظه ای از تعریف و تایید غافل نبودند. در این حالت است که باید از شر چنین آدم هایی به درگاه خدا پناه برد و هدایت چنین افراد را از درگاه با عظمتش خواستار شد.
بار خداوندا: ما را از شر افراد از خود راضی و متکبر محافظت فرما.
پروردگارا: نقشه های کسانی را که برای خودنمایی آماده تهمت زدن بوده و بیشتر از حد و اندازه خود در فکرضربه زدن به دیگران می باشند به خودشان برگردان.
بار الهی جامعه ورزشی ما را از فکر و اندیشه کسانی که جز خود کسان دیگری را شایسته بودن در صحنه نمی دانند حفظ فرما.
پروردگارا کسانی که خود را اجل از دیگران می دانند و حقی برای دیگران نمی شناسند بصیرتی عطا بفرما تا حداقل بتواند خود را بیشتر و بهتر بشناسد.آمین یا رب العالمین.




هیات فوتبال استان، تیم شهرداری و رویای سرمربیگری

شخصی شبی در حال فقر و بی پولی به زن خود گفت: اگر فردا شب پلو بخوریم ، و فردا برویم یک کیلو برنج بگیریم ، چقدر روغن لازم داریم؟ زن جواب داد: دو کیلو. مرد با تعجب پرسید: چطور یک کیلو برنج دو کیلو روغن می خواهد؟ زن گفت: حالا که در خیال(آش خیالی) می پزیم لااقل بگذار چرب تر باشد.
با تغییر و تحولی که قرار است در تیم شهرداری انجام شود برخی ها خواب سرمربیگری می بینند و خیال آن را در سر می پرورانند ، به تکاپو افتاده و با استفاده از ترفندهای مختلف می خواهند با تنگ کردن عرصه برای تصمیم گیرندگان از این آشفته بازار برای خود کلاهی بدوزند و رزومه ای درست بکنند.
این قبیل آقایان اگر سنگ فوتبال اردبیل را به سینه می زنند و اگر می خواهند فوتبال ما به آرامشی برسد اجازه بدهند آنهایی که دل به دریا سپرده و آبروی خود را گرو گذاشته و برای مدیریت تیم در هشت دیدار آینده پیشقدم شده اند با فکر و اندیشه خود اقدام کنند. باید باور کنیم که در فوتبال دوران پاشاها و خان ها گذشته است و القاب مختلف من درآوردی به خود دادن و در سایه آن خوابیدن و خواب سرمربیگری دیدن نمی تواند کارساز باشد. همان بهتر که برخی ها در خواب و رویای خود باشند و اجازه بدهند دست اندرکاران تیم در آرامش کامل تا آنجا که در توان دارند و امکانات برایشان اجازه می دهند به تیم برسند و هر کسی را که خود صلاح می دانند برای هدایت تیم انتخاب بکنند.
در چنین مواقعی برخی ها که بخواهند به هدف برسند به هر کاری که تصور کنند آنها را برای رسیدن به مقصد می تواند یاری بکند، دست می زنند که از مهم ترین آنها اظهار نظرهای عجیب، زیر پا گذاشتن گفته های خود در گذشته، موضعگیری های جدید بر اساس اهداف کوتاه مدت، حمله به چهره های موجه و حرمت شکنی، سخن گفتن با عجله و هوچیگری می باشد. غافل از این که چهره واقعی همه آنهایی که مدعی هستند و تازگی ها برای فوتبال و ورزش اردبیل دایه مهربان تر از مادر شده و به خاطر رسیدن به موقعیتی چهره مدافع فوتبال اردبیل را به خود گرفته اند برای مردم و دوستداران واقعی ورزش و فوتبال شناخته شده هستند. آنهایی که حاضرند به خاطر یک دستمال قیصریه ای را به آتش بکشند مدام در کمین نشسته اند تا از هر فرصت به دست آمده خودی نشان بدهند که شاید فرجی حاصل شود و آنها به خواسته خود برسند.
این قبیل افراد آنقدر در منجلاب خودخواهی و غرور و منفعت طلبی غرق شده اند که هیچ نصیحتی و حرف حقی را پذیرا نیستند و جز خود کس دیگری را نمی توانند تحمل کنند. سیاه دلانی از خود راضی هستند که فقط به فکر خود هستند و بس.
با سیه دل چه سود گفتن وعظ
نرود میخ آهنین بر سنگ
دست اندرکاران تیم در تلاش هستند تا بتوانند زمینه را برای شروع تمرینات و آماده کردن تیم بخصوص از نظر روانی برای بازی در برابر نماینده ماهشهر فراهم نمایند و آنطور که شنیده می شود محمود جعفری نیز به عنوان سرپرست تیم انتخاب شده است.
بازیکنان تیم، همگی جوان های لایق، توانا و متعصب هستند که می توانند در صورت توافق با دست اندرکاران تیم با ارائه توانایی های خودشان در بازی های آینده نسبت به کسب جایگاهی در خور شان فوتبال منطقه مؤثر باشند. در چنین شرایطی ایجاد تغییراتی وسیع و گسترده می تواند علاوه بر ایجاد حاشیه های جدید در اطراف تیم در دستیابی به اهداف نیز تاثیر منفی داشته باشد. شنیده ها حاکی از این است که مسؤولان جدید می خواهند با تکیه بر نیروهای موجود در کادر فنی تیم با اندک تغییر و جابجایی فصل را به پایان ببرند و به نظر می رسد این اقدام ، کاری عاقلانه و قابل قبول می تواند باشد.
پس آنهایی که در فکر ایجاد حاشیه و موقعیت برای مطرح کردن خود در جهت قرار گرفتن در راس کادر فنی تیم هستند با این تصمیم گردانندگان تیم باید دم فرو بندند و از دست زدن به برخی از کارها چون حرمت شکنی برای مطرح کردن خودشان دست بردارند.
در شرایط فعلی برای این که تیم بتواند حداقل سند بقای خود در دسته دوم را امضاء بکند نیاز به حمایت همه جانبه دارد. برای طرح گلایه ها و معرفی مقصرین از اولین سال حضور شهرداری در لیگ یک تاکنون فرصت زیاد است و مطمئنا کارشناسان و تحلیل گران صادق و نه نان به نرخ روز خورها به موقع به آنها خواهند پرداخت ،الآن باید با ایجاد فضای وحدت به فوتبال و نجات آن از وضعیت فعلی فکر کرد.
و در نهایت باز هم از کسانی که به دنبال اهدافی جز سربلندی فوتبال استان هستند درخواست می شود که اجازه دهند حداقل در این فرصت اندک باقی مانده مسؤولین تیم به کار خود بپردازند و مسلما بعد از پایان فصل برای بحث و گفتگو و بررسی هر آنچه بر سر فوتبال و تیم شهرداری آمده وقت کافی خواهد بود.
هوای نفس چو دیویست تیره دل پروین
بتر ز دیو پرستی است خود پرستیدن




ضرورت حمایت از تیم فوتبال شهرداری

تیم فوتبال شهرداری اردبیل بعد از پشت سر گذاشتن روزهایی سخت و طاقت فرسا و حضور نیافتن در اولین مسابقه دور برگشت در مقابل بادران تهران وارد مرحله تازه ای از دوران حیات خود شده است.
هیات فوتبال اردبیل با شرط و شروطی مدیریت تیم تا پایان فصل را بر عهده گرفته و برای به سامان رساندن آن اعلام آمادگی کرده است. قبول مسؤولیت در موارد بحرانی کاری بزرگ و ستودنی است و از این که هیات فوتبال در قبال سرنوشت تیم احساس مسؤولیت کرده و در مقابل بی توجهی ها و کم لطفی ها قدم پیش گذاشته قابل تقدیر است.
فارغ از این که در موارد متعددی از امور فوتبال با هیات استان اختلاف نظر داشته و داریم ولی همه آنهایی که برای فوتبال اردبیل حساسیت دارند و خواهان نجات آن از وضعیت فعلی هستند، باید دست به دست هم بدهند و از تیم شهرداری و گردانندگان آن حمایت کنند تا شاید بتوان با سر و سامان دادن به تیم خدمتی بزرگ به فوتبال اردبیل انجام شود.
ناگفته پیداست که در این میان کسانی که به دنبال منافع شخصی و بهره برداری از وضعیت موجود هستند ممکن است دست به اقدامات تفرقه آمیز بزنند ولی از آن جاییکه چهره این قبیل افراد که منتظرند تا در شرایط خاص ظاهر شوند و اشک تمساح از دیده ها جاری بکنند برای همه شناخته شده است، نخواهند تئوانست در مقابل یک دلی جامعه فوتبال اردبیل در راستای دفاع از حریم آن کاری از پیش ببرند.
تیم فوتبال شهرداری سرمایه فوتبال اردبیل است و محافظت از این سرمایه وظیفه همه کسانی است که به فوتبال علاقه مند هستند و بدون شک هیات فوتبال استان درمسیر حیات دوباره بخشیدن به آن کسانی را باید به همکاری دعوت نماید که امتحان پس داده باشند. آنهایی که در سال های اخیر در جهت خدمت به فوتبال اردبیل نتوانسته اند نمره قبولی بگیرند در این انتخاب ها حتما جایی نخواهند داشت. نجات فوتبال و تیم شهرداری درگرو به کارگیری افرادی با درصد مقبولیت بالا در جامعه فوتبال و توان و قدرت مدیریت قابل قبول است. برای نجات فوتبال اردبیل و دمیدن روحی تازه در کالبد آن مساعدت همه لازم و ضروری است.




فرق انتقاد با بی انصافی

در تاریخ استان اردبیل دیواری کوتاه تر از دیوار ورزش وجود نداشته است. توجه به ورزش در میان دیگر پدیده های اجتماعی همیشه از سهم بسیار ناچیزی برخوردار بوده است. هر استاندار و فرمانداری که در این منطقه انجام وظیفه نموده در حرف بارها ارادت ، علاقه مندی و شیفتگی خود به ورزش را ابراز نموده ولی در عمل چندان در تحقق گفته های خود تلاش و پافشاری نکرده اند. اگر وضعیت اماکن ورزشی استاندارد و امکانات اولیه مورد نظر مورد بررسی قرار بگیرد صدق گفته های و ادعاهای ما حتما به اثبات خواهد رسید.
در سال های اخیر و بعد از استان شدن منطقه به صراحت می توان بیان کرد که در هیچ دوره ای ورزش استان در نظر مسؤولین به عنوان یک اولویت مورد توجه قرار نگرفته است و حتی در مقاطعی به دلیل برخی از سوء تفاهم ها و یک دندگی ها و لجبازی ها ورزش بیشترین ضربه را نیز متحمل شده است که نمونه بارز آن در مقطعی از استانداری صابری بود که ورزش و مدیریت آن وحشتناک ترین لحظه ها و روزها را سپری کردند.
این بحث ما اصلا سیاسی نیست و ربطی به این گروه و یا آن گروه و یا این دولت و یا آن دولت ندارد. در همه دولت ها ورزش اردبیل به بهترین وجه و زیباترین صورت مورد توجه قرار نگرفته است. این گفته ما دلیبلی بر این نباشدکه آن تعداد انگشت شمار از همکاران ما که تاب تحمل حتی یک سطر انتقاد از مسؤولین استان و بخصوص استاندار را ندارند دست به قلم بشوند و بر ما بشورند و زیر بار حملات تند و تیز قرار بدهند. ما را کاری به این نیست که خدابخش در صنعت، اقتصاد، فرهنگ و … انقلابی در سطح استان به پا کرده است یا نه؟ حرف بر سر این است که آنطور که باید و شاید و انتظار می رفت خدابخش و همکارانش در ورزش توقع ها را نتوانسته اند برآورده نمایند و اصلا آیا در قبال دیگر اقدامات به ورزش و سرنوشت آینده سازان این دیار به اندازه آنها اهمیت قایل شده اند؟ارائه آمارهای تشکیل جلسات و حضور در مراسم و بازدید از پروژه های با بیش از عمر 5 سال نمی تواند نشانی از اهمیت دادن به ورزش تلقی شود.
شناخت دقیق مسؤولین از ورزش و چهره های ورزشی حال و گذشته استان می تواند عاملی برای اهمیت دادن افراد به ورزش تلقی گردد. در مقطعی از تاریخ استان ، سید جواد نگارنده استاندار اردبیل بود. او یکی از استانداران ورزشی استان بود که توانست در جهت حرکت بخشیدن به ورزش موثر باشد.هنوز چند ماهی از حضور وی در استان نگذشته بود که یک روز از سید شروین اسبقیان مدیر کل وقت تربیت بدنی استان سؤال می کند که مقصود بایرامی کجاست و چه کار می کند؟ وقتی با خبر درگذشت وی روبرو می شود بسیار متاثر شده و پیشنهاد می کند که در اولین فرصت به دیدار خانواده وی و تنها یادگارش رفته و از زحمات آن مرحوم در فوتبال آذربایجان و لیگ قدس قدردانی نماید. این کار انجام شد ( نویسنده این سطور نیز افتخار حضور در آن جلسه را داشت) و همه حاضرین از توجه استاندار و نگاه ویژه وی به ورزش و شناخت از تک تک چهره های تاثیر گذار ورزش منطقه قدردانی کردند.
در ورزش، انتقاد می تواند به عنوان یک بازوی اساسی در امر شناخت کاستی ها و ضعف ها و از بین بردن آنها تلقی گردد. اما امروز با وجود فضای مجازی بحث انتقاد شکل و شمایل دیگری به خود گرفته و در بیشتر موارد جای انتقاد سالم با “بی انصافی” در عمل عوض می شود. هر فرد از نگاه خود به مسائل نگاه کرده و بدون در نظر گرفتن جوانب امر بی پرده حرف ها را بر زبان رانده ، حرمت ها را شکسته و برخی ها نیز در پشت نقاب منافع شخصی و گروهی با در دست گرفتن تیغ دو لبه تا رسیدن به هدف به پیشروی و گشودن ربان به بد ادامه می دهند.
انتقاد اگر واقعا به معنای نقد باشد ، به معنی جدا کردن سره از نا سره و روشن کردن درست و غلط مطلب باشد. هدفش خیرخواهی و نشان دادن راه باشد ، با دلسوزی انجام می شود. انتقاد صحیح می تواند مددکار و کمک حال مسؤولین باشد و می توان از آن در جهت بهبود کار و رفع معایب و تقویت نقاط قوت بهترین استفاده ها را کرد و در این حالت باید از منتقد سپاسگزار و شاکر بود که دلسوزانه و خیرخواهانه و به قصد خدمت و نیت خیر ، ضعف ها را که خود به خاطر درگیر بودن در کارها نمی دیده یادآور شده و راه را نشان داده و باطنا سربلندی و موفقیت دست اندرکاران را آرزو دارد.
متاسفانه این روزها فضای مجازی و حضور تحلیل گران بی تجربه و در برخی موارد از خود راضی های متکبر به جای نقد حرف ها ، کردارهایی از جنس “بی انصافی” و “کم لطفی” انجام می دهند. برخی از این قبیل افراد فضای مجازی را به عرصه ای برای تسویه حساب های شخصی و باندی تبدیل کرده و برای حمله به افراد هیچ حد و مرزی را قائل نمی شوپ د.
بیائید در کارها، نقدها و تحلیل های خود فقط منافع ورزش و به اوج رسیدن آن را در نظر بگیریم.
بیائید در بررسی هر اتفاق و رویداد ورزشی روال صحیح و مکانیزم درست انجام امور را ملاک اظهار نظر قرار بدهیم.
بیائید طوری رفتار کرده و سخن بگوییم تا برای دست اندرکاران ورزش پیشنهادهای ما کارساز و مؤثر در بهبود اوضاع باشد.
بیائید کاری نکنیم تا چامعه ورزش را نسبت به نقد ها و تحلیل ها و رسانه خود بی اعتماد بکنیم . بی اعتمادی جامعه به یک رسانه می تواند عواقب ناخوشایندی برای دست اندرکاران آن رسانه به دنبال داشته باشد.
بیائید در همه حال خدا را ناظر بر اعمال و رفتار و کردار خود ببینیم و تلاش کنیم تا گفته ها و رفتارهای ما در قبال ورزش از جنس “بی لطفی” و “کم لطفی” نباشد.




آقای فرماندار شما به داد تیم شهرداری برسید

وضعیت نابسامان ، تاسف آور و تعجب آور تنها نماینده استان در لیگ دسته یک ما را برآن داشت تا این درد دل را خطاب به شما به عنوان فرماندار اردبیل برروی کاغذ آورده و از شما برای سامان بخشیدن به عشق تعدادی از جوانان شهر ، شهری که شما مسؤولیت اجرایی آن را برعهده دارید استمداد به طلبم.
آقای فرماندار شما را فردی ورزشی و دوستدار ورزش می شناسیم و اینکه با آن پیشینه ورزشی و علاقه مندی به فوتبال چرا تاکنون لب فروبسته و کلمه ای برای روشن کردن افکار عمومی در ارتباط با این تیم برزبان جاری نساخته اید تعجب ما را دوبرابر نه بلکه چندین برابر نموده اید که چه حکمتی و چه سر و رازی دراین کار بوده است. وقتی فرماندار هر روز در ارتباط با عوامل و پدیده های گوناگونی اظهار نظر کرده و به نوعی اشرافیت برامور شهرستان را در معرض دید همگان قرار می دهد به چه دلیل در ارتباط با موضوعی که رابطه مستقیم با شور و نشاط جامعه و حیثیت و آبروی ورزشی شهرستان دارد دم فروبسته و به همه اتفاقاتی که در اطراف تیم می گذرد نظاره کرد و آستین همت بالا نمی زند تا درمان دردهای این تیم در دستور کار قرار گیرد.
تعجب آن وقت بیشتر می شود که می بینیم و می خوانیم که فرماندار در راستای عمل به وظیفه خود حتی از تخلف دو نانوایی در سطح شهر نمی تواند چشم پوشی نماید ولی چرا و چگونه در ارتباط با به خاک سیاه نشاندن یک تیم فوتبال با سابقه و ریشه دار اقدامی نمی کند.
آقای فرماندار هنوز یادمان نرفته است که هر هفته درجریان رقابت های لیگ دسته یک در گرما و سرما با جمعی از دوستان و اطرافیان خود در جایگاه ورزشگاه تختی حضور می یافتید و از نزدیک بازی های تیم شهرداری و از همه بالاتر و مهم تر شور و نشاط تماشاگران و جوانان اردبیلی را مشاهده می کردید آیا ازبین بردن آن شور و به تاریخ سپردن همه عشق و علاقه جوانان اردبیلی به اندازه وضعیت دونانوایی در سطح شهر اردبیل برای شما اهمیت ندارد؟
آقای فرماندار شما که در ورزش حتی مسئوولیت دریکی از هیات های ورزشی را نیز درکارنامه خود دارید نمی توانستید حداقل با یک مصاحبه و اعلام موضع خود در قبال تیم در کاستن از ناراحتی های جوانان علاقه مند به فوتبال و تیم شهرداری گامی هر چند کوچک بر دارید؟
آقای فرماندار درآن ایام سختی که از طرف شورا بحث واگذاری تیم مطرح گردید و برخورد نامناسب برخی از اعضای شورای در اظهارنظر های خود درکسب نتایج تیم درجریان رقابت های لیگ یک تاثیرگذاشت انتظار هواداران از شما حمایت از باقی ماندن تیم در تحت پوشش شهرداری و شورا بود. هر چند که در آن ایام برخی ها می گفتند که درعمل یکی از موافقان سرسخت خداحافظی تیم از مجموعه شهرداری بودید ولی باور کنید که این نقل و قول ها را نمی توانستیم بپذیریم، چراکه اعتقاد برآن داشتیم حاج جواد زنجانی باید حامی ورزش و فوتبال اردبیل و بخصوص تیم شهرداری باشد ولی با در نظر گرفتن اتفاقات روزهای اخیر درکمال شرمندگی باید گفته شودکه فرماندار اردبیل درجهت حمایت از هواداران فوتبال وعشق آنها یعنی تیم شهرداری نتوانست نمره قبولی اخذ نماید.
آقای فرماندار چرا باید در شهری که فرماندارش حاج جوادزنجانی است با تیم شهرداری با قدمتی نزدیک به 50 سال به مانند یک بچه سرراهی برخورد شود. این روزها هر کسی که از راه می رسد نگاهی به این بچه سرراهی می اندازد و از وضعیتش افسوس می خورد ولی نمی خواهد که دستی در جیب کرده سکه ای برای وی هدیه نموده و یک دستی برسرش بکشد . آیا این به نظر شما کم لطفی ، بی توجهی ، عدم احساس مسئولیت و نادیده گرفتن خواست و انتظار جمعی از ساکنین شهری که شما مسؤول آن هستید ، نیست؟
آقای فرماندار اگر کسی در این استان و شهرستان نیست که تیم را تعیین تکلیف نماید حداقل شما به عنوان فرماندار اجازه ندهید بیش از این آبروی فوتبالی و ورزشی شهری که اسطوره های ورزشی را در دامن خود پرورش داده و تحویل ورزش جهان داده است بیش از این در معرض خطر قرار بگیرد، تیم را منحل کرده وخیال همه را راحت نمایید. اجازه ندهید جمعی ازشهروندان شما هر لحظه و هر ساعت دلگیر باشند و فوتبال ما وسیله ای برای تحقیر شهر اسطوره های ورزشی باشد . به این وضعیت با اعلام انحلال تیم پایان دهید.
خدا بزرگ است و رحیم است و رحمان. شاید در سال آینده صندلی های شورای شهر ما در اختیار تعدادی از بزرگان ورزش دوست قرار بگیرد ، شاید خداوند شهرداری ورزشی را نصیب این شهر بکند و شاید فرمانداری در اردبیل مشغول به کار شود که ورزش را و سلامتی و شورو نشاط جامعه را در اولویت کارهای خود قرار بدهد و آن گاه تیمی از دسته سوم در رقابت ها حضور پیدا می کند و با اقتدار پیش می رود . آرزو برای جوان ها عیب نیست، حالا که پای من نگارنده این سطور لب گور است ایرادی نخواهد داشت که حداقل درا رتباط با فوتبال آرزویی همانند جوانان داشته باشیم.
آقای فرماندار شما که از قدر قدرتان و تصمیم گیرندگان اصلی شهر و استان می باشید حداقل شما جوانان و دوستداران فوتبال را دلداری بدهید. به خدا ، شما را فرماندار و مسؤول این شهر می دانیم و ورزش وفوتبال نیز جدا از مسائل و نیازهای این جامعه نبوده و نیست، حداقل حرفی بزنید واگر تاکنون اقدامی کرده اید آنها را به اطلاع عموم برسانید و اگر اظهار نظر در مورد فوتبال را برازنده خود نمی دانید روابط عمومی شما این کار را انجام بدهد و مرهمی برزخم های جوانان دوستدار فوتبال بگذارد.
و در نهایت باید گفت آقای فرماندار از شما به عنوان رزمنده باسابقه دفاع مقدس و فردی که همیشه در صحنه های مختلف سیاسی حضوری فعال داشته اید انتظار جامعه فوتبال و جوانان هوادار تیم شهرداری بیش ازاین هاست. ما دوست نداریم در تاریخ ورزش اردبیل ثبت شودکه در زمان فرمانداری جواد زنجانی ، شهرداری حمید لطف الهیان و ریاست ذکی اله خوشبخت بر شورای شهر پرونده تیم 50 ساله شهرداری در اردبیل برای همیشه بسته شد. این را ما دوست نداریم شما نیز به این کار رضایت ندهید. یا حق




اصل خدمت است نه ریاست

علاقه مند بودن به میز ریاست و عشق ورزیدن به آن به بزرگ ترین مشکل مدیریت در کشور تبدیل شده است. برخی ها ماهها و سال ها سرمایه گذاری کرده ، برنلامه ریزی نموده و دوندگی می کنند تا بتوانند عنوان ریاست را تصاحب کرده و برای مدت محدودی هم که شده باشد حکمرانی نموده و فرمان صادر نماید.
این امر در ورزش هم به طور کامل قابل رویت است. در ورزش تعدادی آن قدر کشته ریاست هستند که حاضر می شوند به یک سری اعمال و رفتاری که نمی تواند از نظر اصول و منطق قابل قبول باشد ،؛ دست بزنند. حب ریاست در ورزش وقتی غلیان پیدا می کند اتفاق افتاده است آنهایی که دم از مردی و مردانگی و کسوت و جوانمردی می زنند همه را زیر پا می گذارند و چنان غرور ریاست آنها را در دام خود اسیر می کند که جز خود و اطرافیانشان دیگران را نشناخته و به انها اهمیتی قایل نمی شوند.
دست زدن به این قبیل رفتارها در حالی اتفاق می افتد که این اقایان، مدعی خدمت هستند و خود را عاشق تر و مستحق تر و کارآتر از دیگران به حساب می آورند. آنهایی که خود را تشنه خدمت قلمداد کرده و در راستای تبلیغ آن ماهها تلاش کرده اند اگر از تصاحب میز ریاست باز بمانند به ادعاهای خود پشت کرده و به نوعی به مخالف مجموعه تبدیل می شوند.
آنهایی که در استان ما در صورت نرسیدن به خواسته خود مبنی بر ریاست در بخشی از آن به مخالفی تبدیل می شوند آیا نمی توان سؤال کرد که مگر خدمت و انجام مسؤولیت فقط در پست ریاست خلاصسه شده است؟ الگو و امام بزرگ ما مردی است چون علی(ع) که از همه لحظات زندگی جز خدمت به خلق و کسب رضایت حق به هیچ کاری دل نسپرد و اندیشه ای دیگر نداشت. تاریخ می گوید وقتی بر اثر اتفاقات و حوادثی که بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) رقم خورد و شمشیر و قلم را از دست مولا گرفتند او در هر روز بیل و کلنگ به دست راهی ینبع می شد و آنجا آنقدر بیل و کلنگ بر زمین می زد تا از اعماق آن سرزمین خشک و تفتیده آب گوارا، قل قل زند و کام تشنه لبان را سیراب سازد. خدمت ، خدمت است. مهم نیست کجا و در کد ام پست و با کدام عنوان، خدمتگزار محبوب مردم است و مرد حمایت و رضایت حضرت حق….
آنهایی که در ورزش اردبیل خدمت بی منت کرده اند نامشان در دل ورزشی ها و تاریخ ورزش این دیار می درخشد. در رشته های مختلف ورزشی آنهایی که ریاست بر هیاتی را در خدمت صادقانه خلاصه کرده اند و جز آن به چیز دیگری فکر نکرده اند همیشه محبوب بوده اند و هستند.
چه کسی است که در فوتبال اردبیل به حبیب نجفلو عشق نورزد.آیا مگر می توان خدمات او را فراموش کرد و تلاش های وی و همکارانش در هیات فوتبال را نادیده گرفت؟ او مرد عمل بود ، کمتر حرف می زدو در میدان عمل همیشه آماده خدمت بود، هیچ حاسیه ای راترجیح بر فوتبال و خدمت به آن نمی داد.
در کشتی اردبیل مگر می توان محمود نعمتی را فر اموش کرد. تیمسار کشتی اردبیل با دل و جرئتی مثال زدنی ، مسؤولی ریسک پذیر بود و بر اساس این ویژگی ها دوران ریاست وی بر کشتی اردبیل ، این شهر را به قطبی در میزبانی مسابقات مهم از جمله قهرمانی کشور بزرگسالان تبدیل شده بود.
در سایر رشته ها و هیات ها نیز می توان مثال های متعددی را در تاریخ ورزش این دیار زد. خد مت به ورزش را تنها در تصاحب میز ریاست و نشستن بر روی صندلی اقتدار و حکم راندن خلاصه ننماییم. آینده جوانان این دیار به تلاش ها و کوشش های امروزی ها وابسته است. برای این که زندگی خوبی همراه با سلامتی و تندرستی برای آنها ترسیم گردد وظیفه همه است که آنچه در چنته دارند و می توانند از ارائه به جوانان مضایقه ننمایند.
آنهایی که خدمت به ورزش و رشته های مختلف ورزشی را در گرو رسیدن به ریاست می دانند و به جز آن در صحنه بودن را روا نمی دانند، خائنینی هستند که در لباس دوست در فکر ضریه زدن به ورزش و آینده آینده سازان این دیار هستند.
ورزش ما برای فتح قله های افتخار و سرافرازی به افرادی نیازمند است که اسیر پست و مقام نبوده دارای صلابت و قدرتی باشند که با کمک آنها از هرچه دام ریا، خودپرستی و خودخواهی است خود را رها نمایند و دربست در اختیار جامعه ورزشی قرار بگیرند.
صدها فرشته بوسه بر آن دست می زنند
کز کار خلق یک گره بسته واکند




تیم فوتبال شهرداری و دست و پنجه نرم کردن با مرگ

شب گذشته علی رغم تلاش های انجام یافته، تیم فوتبال شهرداری اردبیل برای حضور در هفته چهاردهم رقابت های لیگ دسته دوم باشگاههای کشور اعزام نشد تا تیم ته جدولی بادران به جان مسؤولین اردبیل از بابت تقدیم سه امتیاز حساس به آنها دعاگو شوند.
نرفتن تیم به مسابقات و تقدیم سه امتیاز مفت به رقیب در فوتبال اردبیل از اولین هاست و خدا را باید شاکر باشیم که در طول مدت شهرداری لطف الهیان و حکومت شورا به ریاست خوشبخت در شهر، اولین های چندی نصیب شهر ما شده است که اعزام نشدن تیم فوتبال شهرداری به یک مسابقه رسمی هم از آن اولین هاست. مبارک شهر و اداره کل ورزش و جوانان و دوستداران و علاقه مندان به فوتبال اردبیل باشد.
جلسه ای که روز گذشته برگزار شد و نهایت تصمیم به واگذاری موقت تیم به هیات فوتبال استان گرفته شد نوشدارویی بعد از مرگ سهراب بود.. از یک ماه پیش فریاد سر داده و مدام خواهان تعیین تکلیف تیم بودیم ولی گوش شنوایی نبود و درست قبل از 24 ساعت مانده به مسابقه تصمیم گیری چه دردی از دردهای تیم را می توانست درمان بکند، همچنانچه نکرد و مشکلی دیگر بر مشکلات موجود افزود.
هیات فوتبال استان دوشنبه شب تا آنجا که می توانست برای اعزام شبانه تیم به تهران تلاش کرد ولی متاسفانه در سایه عدم همکاری برخی ها و بی توجهی بازیکنان به درخواست مسؤولین برای اعزام به مسابقه، تیم اعزام نشد و صفحه ای از لطف و عنایت و محبت و توجه مسؤولین گرانقدر ، عزیز و بزرگوار اردبیل به ورزش و فوتبال اردبیل در تاریخ ورزش شهر به ثبت رسید.
دوشنبه شب تا ساعت 24 دست اندرکاران هیات استان چشم انتظار بازیکنان بودند تاساک بر دوش برسند و تیم را برای اعزام به تهران تکمیل کنند ولی متاسقفانه این انتظار به سرانجام خوش ختم نشد و گویا 5 نفر از بازیکنان جوان بر سر قرار آمده و بقیه به درخواست مسؤولین اعتنایی نکرده بودند.
این که اقدام بازیکنان قابل قبول بوده یا نه بحث دیگری است که اگر فرصت شد در جای خود به آن خواهیم پرداخت ولی مثالی است که می گوید “مار گزیده از ریسمان سایه و سفید می ترسد”. بازیکنان بعد از وعده ها و حرف های بی پایه ای که در پنج ماه گذشته با آن روبرو بوده اند اعتماد خود را از دست داده اند و دیگر نمی توانند به وعده ها و من بمیرم و تو بمیری ها دل ببندند و بنابر این لازم است هیات فوتبال استان همین امروز با اقدام مناسب خود نشان بدهد که دوران حرف زدن در اداره این تیم به پایان رسیده و با عمل صداقت خود را در دید همگان قرار بدهد و آن وقت مسلما و بدون هر گونه شک و تردیدی بازیکنان با دل و جان برای تیم آماده خدمت و جانفشانی خواهند شد.
یکی از دوستان به نگارنده این سطور گفت “درست است که شما از بازیکنان حمایت می کنید ولی این ها چرا بر سرحرفی که زدند ایستادگی نکردند؟ مگر نمی گفتند اگر حیدری نباشد حاضر هستند برای تیم تا آخر فصل مجانی بازی کنند؟پس چرا دوشنبه شب نیامدند و زمینه آبروریزی برای فوتبال اردبیل را فراهم کردند؟ به قول خود عمل کرده و یک بازی برای تیم به میدان می ر فتند و اگر تا هفته پانزدهم هیات استان نمی توانست به تعهدات عمل بکند موضعگیری می کردند. آنها نیز نتوانستند در عمل ادعاهای خود را به اثبات برسانند و معلوم شد به علل مختلف نتوانستند و یا نگذاشتند که به وعده خود عمل نمایند”.
فوتبال اردبیل روزهای حساسی را پشت سر می گذارد. سه امتیاز مفت را از دست دادیم. بلاتکلیفی دامن این تیم را رها نمی کند.نمی دانم چه بر سر فوتبال ما آمده است که تیمی با نیم قرن سابقه و پیشینه به یک بچه سر راهی تبدیل شده است. حال که مجموعه ای تقبل کرده است با شرایطی تا پایان فصل این بچه سر راهی را تحویل گرفته، تیمارش کرده و به نحوی از آن نگهداری بکند حداقل کمکشان بکنیم و به قول هایی که در ازای این مراقبت داده ایم به موقع عمل نماییم .تیم شهرداری نفس هایش به شماره افتاده است ، با مرگ دست و پنجه نرم می کند، اگر همین امروز امکانات و داروهای مورد نیاز در اختیارش قرار نگیرد فردا دیر دیر خواهد بود
نمی دانم شاید عزیزان مسؤول مایل هستند که یک اولین دیگر در کارنامه کاریشان به ثبت برسد و آن هم منحل شدن تیم شهرداری است. شاید و شاید بسته شدن پرونده تیم شهرداری خود خدمتی به شهر باشد. شاید با منحل شدن تیم گره پروژه های بر زمین مانده شهرداری از جمله پل قدس باز شود و شاید با منحل شدن تیم همه مشکلات ریز و درشت شهر اردبیل با دستان توانا و قدرتمند شهرداری و شورای شهر قابل حل باشد و شاید و دهها شاید دیگر.