1

آقا سید و طرفداران دو آتشه فوتبال

رفیق نابی دارم به نام آقا سید که هر از چند گاهی به من سر می زند و جویای احوال می گردد . آقا سید ما که به خلاصه به وی آ سید می گوئیم یکی از طرفداران پر و پا قرص ورزش و بخصوص فوتبال است. شب و روز خود را با فوتبال سپری می کند و اطلاعاتی دقیق، کافی و وافی از فوتبال روز ایران و دنیا دارد ولی از آنجائیکه یک عکس با شورت ورزشی ندارد او را قبول ندارند و تا در بحث ها و اظهار نظر ها می خواهد لب باز کند و حرفی بزند می گویند اول عکس با شورت ورزشی و بعد سخن گفتن در مورد ورزش.
آ سید معتقد است که عکس با شورت ورزشی این روز ها به چماقی برای خاموش کردن صدای منتقدان به حساب می آید. فردی که در دوران جوانی شورت ورزشی به پا کرده و به جای فوتبال بازی کردن، چمن زمین را شخم کرده حالا ورزشی تر از افرادی که عمری را در ورزش و هواداری از آن گذرانده اند به حساب می آیند .
او از فضای حاکم بر ورزش و فوتبال اردبیل بسیار گله مند است و می گوید برخی ها با رفتار و حرکات خود نمی گذارند آخر عمری آب راحت از گلوی ما پائین برود. تماشاگر برای خود هویت دارد و شخصیت. هواداری از یک تیم معنی و مفهوم خاص دارد. گاهی وقت ها کسی که در خانه با مادرش و یا همسرش دعوی کرده و به حالت قهر از خانه بیرون می آید و جائی برای گذران اوقات فراغت پیدا نمی کند به ورزشگاه می آید و تماشاگر می شود و نرسیده شعار حیا کن رها کن سر می  دهد و به سراغ شیر سماور می رود.
این قبیل افراد که تعدادشان نیز اندک و حسابشان از طرفداران و هواداران واقعی جداست می توانند در یک چشم به هم زدن  جو ورزشگاه را آلوده بکنند و به ضرر تیم، ناخواسته اقدام بکنند.
آ سید چشم غره ای به من رفته و ادامه می دهد از کجا شروع بکنم؟ برخی ها که این روزها میدان را برای تاختن مهیا می بینند برای خود در دنیار هواداری حکومتی راه انداخته اند و دفتر و دستکی را تصاحب نموده اند. این تعداد قلیل به بیماری خود بزرگ بینی مبتلا شده اند و اعتقاد بر آن دارند که حرف آنها حجت، غیر قابل برگشت و لازم برای اطاعت است، در غیر اینصورت آنهائی که بر خلاف آنها تفکر داشته باشند خونشان مباح و مرگشان روا و عین صواب است.
همین هفته گذشته این تماشاگر نماها چه قشقرقی که راه نه انداختند. هر چه از دهان مبارکشان درآمد در آن گروهها و چه می دانم کانال ها گفتند و آبرویی برای فوتبال ما باقی نگذاشتند. حالا یکی مدام حریف می طلبید و می گفت بیائید حضوری حسابهایمان را تسویه بکنیم. می گفت رو در رو سخن گفتن نتیجه بخش است چرا که یکی از دو باید ساکت گردد و با پذیرش مشتی سنگین و محکم دهان ببندند و اطرافیان را از وراجی هایش راحت نمایند.
یکی دیگر  را سراغ دارم که به جرم یکی دو کلمه انتقاد روزگارش سیاه شده است.حتی زن و بچه اش نیز از عنایات آنها محروم نشده اند. تهدید های تلفنی و اینکه اگر باز هم انتقاد بشود و بگوید بالای چشم فلان آقای دوست داشتنی و محترم ابرویی وجود دارد دمار از روزگارشان در می آورند و یا اینکه فردی به ساحت مقدس یکی اهانت کرده و یا فردی را مقصر قلمداد نماید فورا انگ اخلاقی به وی و دوستانش بزنند و از یک مسیر نامردی و به دور از مردانگی بخواهند او را ساکت بکنند.
آ سید گفت: این قبیل افراد آبروی هواداران صادق و راستین را برده و جهنمی برای آنها که عمر خود را در روی سکو ها گذرانده اند ایجاد کرده اند و اگر حامیان این قبیل افراد به ظاهر هوادار نخواهند در مقابل یکه تازی ها و بی حرمتی های آنها به ایستند و از ادامه راه آنها ممانعت بکنند برای تو در ملاقات های بعدی حرف های زیادی برای گفتن خواهم داشت.




آقا سید و طرفداران دو آتشه فوتبال

رفیق نابی دارم به نام آقا سید که هر از چند گاهی به من سر می زند و جویای احوال می گردد . آقا سید ما که به خلاصه به وی آ سید می گوئیم یکی از طرفداران پر و پا قرص ورزش و بخصوص فوتبال است. شب و روز خود را با فوتبال سپری می کند و اطلاعاتی دقیق، کافی و وافی از فوتبال روز ایران و دنیا دارد ولی از آنجائیکه یک عکس با شورت ورزشی ندارد او را قبول ندارند و تا در بحث ها و اظهار نظر ها می خواهد لب باز کند و حرفی بزند می گویند اول عکس با شورت ورزشی و بعد سخن گفتن در مورد ورزش.
آ سید معتقد است که عکس با شورت ورزشی این روز ها به چماقی برای خاموش کردن صدای منتقدان به حساب می آید. فردی که در دوران جوانی شورت ورزشی به پا کرده و به جای فوتبال بازی کردن، چمن زمین را شخم کرده حالا ورزشی تر از افرادی که عمری را در ورزش و هواداری از آن گذرانده اند به حساب می آیند .
او از فضای حاکم بر ورزش و فوتبال اردبیل بسیار گله مند است و می گوید برخی ها با رفتار و حرکات خود نمی گذارند آخر عمری آب راحت از گلوی ما پائین برود. تماشاگر برای خود هویت دارد و شخصیت. هواداری از یک تیم معنی و مفهوم خاص دارد. گاهی وقت ها کسی که در خانه با مادرش و یا همسرش دعوی کرده و به حالت قهر از خانه بیرون می آید و جائی برای گذران اوقات فراغت پیدا نمی کند به ورزشگاه می آید و تماشاگر می شود و نرسیده شعار حیا کن رها کن سر می  دهد و به سراغ شیر سماور می رود.
این قبیل افراد که تعدادشان نیز اندک و حسابشان از طرفداران و هواداران واقعی جداست می توانند در یک چشم به هم زدن  جو ورزشگاه را آلوده بکنند و به ضرر تیم، ناخواسته اقدام بکنند.
آ سید چشم غره ای به من رفته و ادامه می دهد از کجا شروع بکنم؟ برخی ها که این روزها میدان را برای تاختن مهیا می بینند برای خود در دنیار هواداری حکومتی راه انداخته اند و دفتر و دستکی را تصاحب نموده اند. این تعداد قلیل به بیماری خود بزرگ بینی مبتلا شده اند و اعتقاد بر آن دارند که حرف آنها حجت، غیر قابل برگشت و لازم برای اطاعت است، در غیر اینصورت آنهائی که بر خلاف آنها تفکر داشته باشند خونشان مباح و مرگشان روا و عین صواب است.
همین هفته گذشته این تماشاگر نماها چه قشقرقی که راه نه انداختند. هر چه از دهان مبارکشان درآمد در آن گروهها و چه می دانم کانال ها گفتند و آبرویی برای فوتبال ما باقی نگذاشتند. حالا یکی مدام حریف می طلبید و می گفت بیائید حضوری حسابهایمان را تسویه بکنیم. می گفت رو در رو سخن گفتن نتیجه بخش است چرا که یکی از دو باید ساکت گردد و با پذیرش مشتی سنگین و محکم دهان ببندند و اطرافیان را از وراجی هایش راحت نمایند.
یکی دیگر  را سراغ دارم که به جرم یکی دو کلمه انتقاد روزگارش سیاه شده است.حتی زن و بچه اش نیز از عنایات آنها محروم نشده اند. تهدید های تلفنی و اینکه اگر باز هم انتقاد بشود و بگوید بالای چشم فلان آقای دوست داشتنی و محترم ابرویی وجود دارد دمار از روزگارشان در می آورند و یا اینکه فردی به ساحت مقدس یکی اهانت کرده و یا فردی را مقصر قلمداد نماید فورا انگ اخلاقی به وی و دوستانش بزنند و از یک مسیر نامردی و به دور از مردانگی بخواهند او را ساکت بکنند.
آ سید گفت: این قبیل افراد آبروی هواداران صادق و راستین را برده و جهنمی برای آنها که عمر خود را در روی سکو ها گذرانده اند ایجاد کرده اند و اگر حامیان این قبیل افراد به ظاهر هوادار نخواهند در مقابل یکه تازی ها و بی حرمتی های آنها به ایستند و از ادامه راه آنها ممانعت بکنند برای تو در ملاقات های بعدی حرف های زیادی برای گفتن خواهم داشت.




آقا سید و طرفداران دو آتشه فوتبال

رفیق نابی دارم به نام آقا سید که هر از چند گاهی به من سر می زند و جویای احوال می گردد . آقا سید ما که به خلاصه به وی آ سید می گوئیم یکی از طرفداران پر و پا قرص ورزش و بخصوص فوتبال است. شب و روز خود را با فوتبال سپری می کند و اطلاعاتی دقیق، کافی و وافی از فوتبال روز ایران و دنیا دارد ولی از آنجائیکه یک عکس با شورت ورزشی ندارد او را قبول ندارند و تا در بحث ها و اظهار نظر ها می خواهد لب باز کند و حرفی بزند می گویند اول عکس با شورت ورزشی و بعد سخن گفتن در مورد ورزش.

آ سید معتقد است که عکس با شورت ورزشی این روز ها به چماقی برای خاموش کردن صدای منتقدان به حساب می آید. فردی که در دوران جوانی شورت ورزشی به پا کرده و به جای فوتبال بازی کردن، چمن زمین را شخم کرده حالا ورزشی تر از افرادی که عمری را در ورزش و هواداری از آن گذرانده اند به حساب می آیند .

او از فضای حاکم بر ورزش و فوتبال اردبیل بسیار گله مند است و می گوید برخی ها با رفتار و حرکات خود نمی گذارند آخر عمری آب راحت از گلوی ما پائین برود. تماشاگر برای خود هویت دارد و شخصیت. هواداری از یک تیم معنی و مفهوم خاص دارد. گاهی وقت ها کسی که در خانه با مادرش و یا همسرش دعوی کرده و به حالت قهر از خانه بیرون می آید و جائی برای گذران اوقات فراغت پیدا نمی کند به ورزشگاه می آید و تماشاگر می شود و نرسیده شعار حیا کن رها کن سر می  دهد و به سراغ شیر سماور می رود.

این قبیل افراد که تعدادشان نیز اندک و حسابشان از طرفداران و هواداران واقعی جداست می توانند در یک چشم به هم زدن  جو ورزشگاه را آلوده بکنند و به ضرر تیم، ناخواسته اقدام بکنند.

آ سید چشم غره ای به من رفته و ادامه می دهد از کجا شروع بکنم؟ برخی ها که این روزها میدان را برای تاختن مهیا می بینند برای خود در دنیار هواداری حکومتی راه انداخته اند و دفتر و دستکی را تصاحب نموده اند. این تعداد قلیل به بیماری خود بزرگ بینی مبتلا شده اند و اعتقاد بر آن دارند که حرف آنها حجت، غیر قابل برگشت و لازم برای اطاعت است، در غیر اینصورت آنهائی که بر خلاف آنها تفکر داشته باشند خونشان مباح و مرگشان روا و عین صواب است.

همین هفته گذشته این تماشاگر نماها چه قشقرقی که راه نه انداختند. هر چه از دهان مبارکشان درآمد در آن گروهها و چه می دانم کانال ها گفتند و آبرویی برای فوتبال ما باقی نگذاشتند. حالا یکی مدام حریف می طلبید و می گفت بیائید حضوری حسابهایمان را تسویه بکنیم. می گفت رو در رو سخن گفتن نتیجه بخش است چرا که یکی از دو باید ساکت گردد و با پذیرش مشتی سنگین و محکم دهان ببندند و اطرافیان را از وراجی هایش راحت نمایند.

یکی دیگر  را سراغ دارم که به جرم یکی دو کلمه انتقاد روزگارش سیاه شده است.حتی زن و بچه اش نیز از عنایات آنها محروم نشده اند. تهدید های تلفنی و اینکه اگر باز هم انتقاد بشود و بگوید بالای چشم فلان آقای دوست داشتنی و محترم ابرویی وجود دارد دمار از روزگارشان در می آورند و یا اینکه فردی به ساحت مقدس یکی اهانت کرده و یا فردی را مقصر قلمداد نماید فورا انگ اخلاقی به وی و دوستانش بزنند و از یک مسیر نامردی و به دور از مردانگی بخواهند او را ساکت بکنند.

آ سید گفت: این قبیل افراد آبروی هواداران صادق و راستین را برده و جهنمی برای آنها که عمر خود را در روی سکو ها گذرانده اند ایجاد کرده اند و اگر حامیان این قبیل افراد به ظاهر هوادار نخواهند در مقابل یکه تازی ها و بی حرمتی های آنها به ایستند و از ادامه راه آنها ممانعت بکنند برای تو در ملاقات های بعدی حرف های زیادی برای گفتن خواهم داشت.




رواج تهمت زنی و رفتار غیر اخلاقی در فوتبال اردبیل

بعد از پایان رقابت های لیگ دسته یک و سقوط تیم شهرداری، حرف و حدیث های زیادی در بین دوستداران فوتبال مطرح شده و هر فردی با توجه به داشته ها و اطلاعاتش در این زمینه اظهار نظر می کند. در این میان فضای حاکم بر فضای مجازی و گروه های مختلف کاملا تاسف آور و ناامید کننده می باشد. حرف هایی که در این گروهها رد و بدل می شود بهیچ وجه در شان فوتبال ما و برازنده دوستداران و هواداران فوتبال اردبیل نبوده و نیست و متاسفانه دیده می شود حتی برخی از افرادی که به دلیل شرایط خاص خود نباید در چنین فضایی لب به سخن باز کنند اقداماتی می کنند که واقعا دل انسان را به درد می آورد.

هواداران واقعی فوتبال آنهایی نیستند که این روزها در فضای مجازی میدان داری می کنند و هر آنچه دوست دارند می گویند و سعی می کنند بر سر موضوعی که می توان مستند و با منطق در موردشان حرف زد حق را زیر پا می گذارند و فضای مجازی را به فضائی برای هواداری های بی پایه، پوچ و بی اساس تبدیل می کنند.

عده ای لب به انتقاد می گشایند و از عملکرد تیم، باشگاه و مدیریت و افکار حاکم بر آن سخن می گویند و جمعی دیگر به طرفداری از باشگاه و درست در نقطه مقابل منتقدین قرار می گیرند و در نهایت فضا را ملتهب ، آلوده و غیر قابل تحمل می نمایند و تاسف در این است همه آنهائی که خواسته و ناخواسته در این عرصه وارد شده و یاوه گویی و فحش دادن و حرمت شکستن را باب می کنند سنگ فوتبال را به سبنه می زنند و خود را دلسوز، عاشق و هوادار تمام عیار معرفی می کنند.

بحث ما در این نبوده و نیست که یکی از طرفین را تایید و دیگری را رد کنیم و یا از جمعی حمایت کرده و جمعی دیگر را ناحق و قلدر خطاب کنیم ، بحث ما بیشتر بر سر رعایت اخلاق اسلامی، حفط حرمت ها و لزوم رواج بحث منطقی و علمی بوده و هست.

کسی که طرفدار واقعی فوتبال است هیچوقت قلم را به ناحق بر روی کاغذ به حرکت در نمی آورد و آن کسی که سنگ هواداری از یک مجموعه، باشگاه و شخصی را به سینه می زند حرمت نمی شکند، ناسزا نمی گوید و با مزاحمت های تلفنی آرامش یک خانواده را به هم نمی زند.

این حرکات و رفتارها اگر در ارتباط با طرفداری از فوتبال ، یک فرد و یک مجموعه باشد در جامعه مطمئنا اثر منفی خواهد داشت و به جای تقویت آن چهره ها منجر به تضعیف خواهد شد.

برد و باخت و سقوط و صعود در ذات ورزش و فوتبال است. اینکه با یک پیروزی سرود من آنم که رستم بود پهلوان سر دهیم و با یک باخت دنیا را برای خود تاریک بکنیم و اصول مورد قبول جامعه را زیر پا بگذاریم هیچ دلیلی جز ضعف و ناتوانی، نا حق بودن و ریا و چاپلوسی نداشته و نخواهد داشت. خویشتن داری، دور اندیشی، صبر و حوصله، اقدام منطقی و درس گرفتن از گذشته می تواند دوای درد فوتبال ما باشد. اینکه بنشینیم و ساعت ها وقت گرانبهای خود را در فضا های مجازی با فحش دادن، تهدید کردن، ناسزا گفتن و حرمت شکستن ها سپری بکنیم چه نفعی می تواند به آینده فوتبال ما داشته باشد.

باید این را باور کنیم که عده ای دوست دارند فضای فوتبال و ارتباط بین علاقه مندان و هواداران و مطبوعاتی های اردبیل را تیره و تار بکنند، به هر اختلاف کوچک دامن بزنند و در نهایت آب را گل آلود بکنند تا ماهی مورد نظر و دلخواه خود را در این میدان صید کنند و آنگاه به ریش من و تو بخندند و ما نیز ناخواسته به مجری اهداف و نیات آنها تبدیل شده به همدیگر ناسزا می گوییم ، تماس های تهدید آمیز برقرار می کنیم، به همدیگر خط و نشان می کشیم غافل از اینکه دشمن مشترک ما است که از این اختلافات بی پایه بهره می برد و در نهایت آنها هستند که از این آشفتگی بازار استفاده کرده به مقصد می رسند.

دوستان عزیز ما در هر گروه یعنی چه منتقدین و چه هواداران باید اجازه دهند که مسائل در یک فضای سرشار از صمیمیت و حاکمیت منطق و عقل مطرح شود و از آنها برای بهبود وضعیت استفاده شود. همه ما باید توان و ظرفیت انتقاد و نقد را داشته باشیم . با حرکت های بچه گانه و تشکیل کمپین و راه اندازی گروه و عربده کشیدن نه مسئولی را تغییر می دهند و نه برای فردی حکم صادر می کنند.

اما آنچه در این میان می تواند خریدار داشته باشد حرف منطقی بر پایه مستندات و دلایل محکم و قوی می باشد . حرف ها باید گفته شود و جمع بندی آنها می تواند عصای دست مسئولان برای تصمیم گیری باشد. فحش و ناسزا ، تهدید و آبرو بردن، حمله مستقیم بدون ارائه دلیل و مدرک هیچوقت کارساز نبوده و نخواهد بود.

اینکه بیائیم همه زحمات و عرق های ریخته شده را نادیده بگیریم ، از دوندگی ها و تلاش های شبانه روزی چشم بپوشیم و در نهایت فقط نقاط منفی را ببینیم و کاری به اقدامات مثبت و قابل توجه نداشته باشیم  بی انصافی است و از سوی دیگر کور باشیم و کر و هیچ ضعفی را در مجموعه نبینیم و چشم بسته همه حرکات و افعال را در نوع خود در دنیا بی نظیر و مجریان آنها را مردان کامل و بی نقص به شماریم نیز نوعی خود شیفتگی و زیر پا گذاشتن حق و یا به عبارتی دیگر حمایت کورکورانه است که نمی تواند مورد قبول جامعه ما باشد.

ُروایت است از سالار و سرور شهیدان حضرت حسین بن علی(ع) که فرمودند: کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می کند، و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می کند.

حال که اکثریت قریب به اتفاق ما اردبیلی ها مدعی نوکری اباعبداله (ع) هستیم و خود را شیعه و پیرو آن امام بزرگ و معلم بی بدیل بشریت می دانیم باید منتقدان یعنی دوستان و دلسوزان خود را بیش از پیش دوست داشته باشیم . اگر به حرف ها و تذکرات آنها عمل نکنیم حداقل بی توجهی هم نکرده و به کمک یار و انصارمان آنها را از دم تیغ نگذرانیم. از طرف دیگر دشمنان خود یعنی مداحان و مجیز گویان و کاسه لیسان را از پیرامون خود دور کنیم . باور کنید اگر همین یک قلم جنس در فوتبال شهر ما رعایت شود خیلی از موانع کنار می رود و خیلی از مشکلات لاینحل حل می شود.

 




متبرک باد این شکست

تیتری که برای این مطلب انتخاب شده است برگرفته از یکی از نوشته های استاد عزیز ابراهیم افشار است که اگر اشتباه نکنم در سال 72 برای یک مطلب در ارتباط با شکست تیم ملی فوتبال استفاده کرده بود و امروز در سال 95 با سقوط تیم شهرداری به لیگ دسته دوم بعد از دو فصل حضور در لیگ یک می توان گفت که متبرک باد این شکست و این سقوط……..

متبرک باد این شکست هر چند که عده ای شعار چه یکی چه دویی، شهرداری خاطرخواتیم را سر دهند. متبرک باد ناسزاهایی که برخی از تماشاگرنماها در طول فصل و در بعضی از دیدارها سر دادند و داورها را از آن ها بی نصیب نکردند.

متبرک باد این شکست که حیا کن رها کن هایی که فضای ورزشگاه را به لرزه در می آورد موجبات تعویض های پی در پی سرمربیان را فراهم می ساخت و تیم ما هر چند که به دسته دوم مسافرت نمود ولی در تاریخ لیگ یک رکوردی جالب و ماندنی تعویض تعداد سرمربی در یک فصل را به نام خود ثبت نمود.

متبرک باد سرگردانی و بلاتکلیفی تماشاگران در میان عدم توافق هیات فوتبال استان و باشگاه شهردرای مبنی بر حضوررایگان تماشاگران در ورزشگاه.

متبرک باد همکاری های صمیمانه ، عاشقانه، مثال زدنی، ماندنی و بی نظیر هیات فوتبال استان با عوامل باشگاه در ارتباط با هر چه بهتر برگزار شدن دیدارهای خانگی و جلب رضایت تماشاگران.

متبرک باد حمایت همه جانبه اعضای شورای شهر بدون داشتن نگاهی منفی و غرض ورزانه به هزینه های انجام یافته و متبرک باد حمایت مسئولین استان از تیم برای اینکه بتوانند مسیر رفته را به آسانی و بدون دغدغه بپیمایند.

متبرک باد اقدام سر مربیانی که با هزار سلام و صلوات آمدند وبر روی نیمکت داغ، متزلزل و بی وفای تیم نشستند و در نهایت کارشان به جایی رسید که فرار را بر قرار ترجیح دادند و پشت سر خود را حتی برای یک لحظه کوتاه هم تماشا نکردند.

متبرک باد نام و یاد بازیکنانی که در نیم فصل از اردبیل کوچ کردند و بدون تحمل کوچکترین زحمتی تهران را به اردبیل ترجیح دادند و متبرک باد یاد یارانی که به جای رفته ها جذب کردیم و بعضی هایشان به دردمان نخورد و پول دادیم و بهره نبردیم.

متبرک باد بازیکن سالاری حاکم بر تیم و اصرار بر حضور برخی ها علیرغم ضعف ها و کم کاری ها و متبرک باد بلا و آسیبی که از این راه بر تیم وارد و کمر آن شکسته شد.

متبرک باد گل های ابتدایی و دبستانی که گلرهای ما خوردند و سیر نشدند. گل هایی که در فصل گذشته در کرمان نوش جان کردیم و گلی که این اواخر در ورزشگاه قدس در دروازه ما روئید. این گل ، هیچوقت طراوت و تازگی خود را در ذهن تماشاگران اردبیلی از دست نخواهد داد و صحنه آن  پیوست نام شهرداری و تیم پیکان در ذهن علاقه مندان فوتبال به بایگانی سپرده خواهد شد.

متبرک باد نام و یاد کسانی که همزمان با قبول مسئولیت در تیم با فوتبال آشنا شدند و رفته رفته به یک طرفدار دوآتشه و عاشق سینه چاک فوتبال تبدیل شدند و برای آن از جان مایه گذاشتند.

متبرک باد کسانی که جز خود و اطرافیان، اعتماد به دیگران ندارند و اندیشه خود را بکر، فکرشان را جوشان،احساساتشان را فوران، قدرت خود را بیکران، علم شان را بی نظیر و خودشان را علامه دهر می دانند و هر منتقدی را خائن، مغرض و کج اندیش به حساب می آورند.

و متبرک باد این شکست…….. این سقوط …… متبرک باد همه شکست ها….. و بالاخره متبرک باد آینده…..که بازندگان را بت نمی کنند …..جانم.




علل سقوط شهرداری به لیگ دسته دو

سقوط تیم شهرداری به دسته دوم مهمترین و اولین سوژه ورزشی ها در فضای مجازی است و بدون شک رسانه های مکتوب استان نیز در موعد انتشار ، بیشتر به آن پرداخته و کارشناسان و صاحبان قلم و اندیشه در این ارتباط سخن ها گفته و مطالب خواهند نوشت.

اینکه شهرداری چرا در فصل جاری به خوبی عمل نکرد و در نهایت دل تماشاگران و عاشقان فوتبال منطقه شکست نیاز به بررسی کامل دارد و بارها یادآوری کرده ام که به نظر حقیر احساساتی برخورد کردن و یک عامل را گرفتن و بقیه را فراموش کردن کاری اصولی و علمی نمی تواند باشد.

دیده می شود در فضای مجازی بحث در مورد علل سقوط تیم با اظهار نظر افرادی ناشناخته به یک عرصه نبرد غیر تحملی تبدیل می شود که بی ادبی و بی احترامی به کسانی که سال ها در ورزش حضور داشته و یا قلم زده اند نمونه ای از نتایج اینگونه بحث ها به شمار می رود. اعتقاد بر این دارم که برخی ها نفع خود را در آشفتگی و بی نظمی جو موجود بین دوستداران فوتبال و ورزش جستجو می کنند، با چهره ای ناشناخته و با قصد ایجاد دلخوری و کدورت بین توانمندان عرصه ورزش و نویسندگان دردآشنا، امتحان پس داده و با پیشینه قابل قبول و قابل احترام وارد بحث شده و با دامن زدن به بحث ها با گل آلود کردن آب در انتظار ماهی گرفتن می مانند و با رد و بدل شدن هر کلمه و حرفی خارج از عرف و اخلاق ورزشی چون ابلیس خنده سر می دهند و با عملی شدن نقشه هایش به آینده امیدوارتر می شوند.

دلسوختگان فوتبال و ورزش در ورود به عرصه های بحث در مواردی که بوی نفاق و تفرقه افکنی از آن به مشام برسد باید خودداری نمایند . برای به کرسی نشاندن حرف حق و اثبات بعضی از کم کاری ها، ناملایمات و اقدامات خودسرانه و دخالت در اموری خارج از حیطه و مسئولیت با دلیل و مدرک و مثال های کافی به موقع در رسانه ها سخن می گویند و از حق و حقوق فوتبال اردبیل در مسیری صحیح و اصولی دفاع کنند.

حکایت

گویند روزی میرزا آقاسی صدر اعظم ، دستور داد تا مقنی باشی در باغ او چاهی بکند. مقنی باشی حسب الامر مشغول شد، هرچه حفر کرد آبی بر نخاست، روزها و شب ها کار می کرد و خبری از آب نمی شد. میرزا هر چند روز یکبار برای سرکشی سر چاه می آمد و از مقنی سراغ آب می گرفت و از سرنوشت چاه می پرسید . پاسخ مقنی در طی این مدت نه هنوز بود تا اینکه روزی حوصله وی سرآمد و در جواب میرزا گفت: اگر آقا اجازه دهد این کار را ادامه ندهیم زیرا به نظر می رسد هر چقدر کار کنیم و بر دل زمین پیش برویم با قطره ای آب روبرو نشویم. میرزا آقاسی به او گفت :: بکن و به کارت ادامه بده اگر برای من آب ندارد برای تو نان که دارد.

حال باید گفت اگر این فوتبال برای من و تو آب ندارد برای دیگران و چسبیده های آن نان و مقام و موفقیت و اسم و رسم دارد. نباید در سایه احساسات و با عجله تصمیم گرفتن ، فضا را برای کسانی که در چنین رویایی به سر می برند آماده بکنیم. اینکه تیم سقوط کرده و با عجله کاسه کوزه ها را بر سر یک یا دو عامل بشکنیم آیا سقفی شکافته و می در ساغر ریخته می شود؟

بدون شک در زمین گیر شدن تیم شهرداری عوامل مختلف مقصرند و نقش ایفاء کرده اند. باید باور کنیم که در فرصت اندک باقیمانده تا شروع فصل یک کار علمی می طلبد تا بررسی شود که چگونه تیم به دسته یک صعود کرد ؟ به چه دلیل مدیر موفقی چون حجت الاسلام میر عباس زاده جابجا شد؟ هادی صباغی که در فراهم کردن زمینه صعود نقش غیر قابل انکاری داشت چرا از مجموعه باشگاه کنار گذاشته شد؟

مربی موفقی چون محمد ربیعی چگونه و با چه پیش زمینه ای عذرش خواسته شد و مهدی دینورزاده با رایزنی چه افرادی دوباره به اردبیل باز گشت؟ چه عواملی فضا را برای دینورزاده تنگ کردند و زیر پایش را خالی نمودند؟ ربیعی چرا و چگونه برگشت و در دومین فصل از حضور  تیم در لیگ یک به مرور با ایجاد فضای مناسب برکناری وی را کلید زدند و در نهایت چگونه احمدزاده و شیخ لاری آمدند و چرا با پشت کردن به تعهدات خود عطای ماندن در تیم را به لقایش بخشیدند؟

ناگفته پیداست اگر چنین کاری اصولی و علمی پیش برود با به دست آمدن نتایجی در خور توجه می توان مقصر یا مقصران عزادار شدن هواداران و تماشاگران اردبیلی را به جامعه معرفی کرد و نقاب از چهره منافقان و منفعت طلبان و قدرت  پرستان و نان به نرخ روز خور ها و دلباختگان پست و مقام کنار زد و واقعیت های حاکم بر تیم شهرداری را بر ملا نمود.

نمی دانم اگر پیری و سواد اندکم این اجازه را بر من دهد شاید برای رسیدن به نتیجه ای این کار را پیگیری کنم  تا بتوانیم راهی مناسب را برای مسئولان تیم در جهت سامان دادن به وضعیت باشگاه نشان بدهیم.

 




سخنی با مهندس بدری

مصاحبه مهندس بدری نماینده مردم اردبیل در مجلس شورای اسلامی با خبرگزاری فارس مبنی بر رایزنی برای ابقای تیم شهرداری در دسته یک با محوریت هیات فوتبال استان تعجب همگان و آشنایان به رموز و قوانین فوتبال و نحوه عملکرد سازمان لیگ و فدراسیون را موجب گردید.

اینکه چگونه نماینده مردم اردبیل با راهنمائی های غلط ، بی پایه و بی اساس برخی ها خواسته است در ارتباط با ورزش در مسیری قرار بگیرد که حاصلی برای فوتبال  نخواهد داشت تعجب آور و جای سوال می تواند داشته باشد.

از اینکه شما از سر خیر خواهی و علاقه به فوتبال و تیمی که زحمات زیادی برای آن کشیده اید می خواهید وارد این ماجرا بشوید شکی نیست اما باید گفته شود آنهایی که در کمین هستند تا از هر فرصتی برای مطرح کردن خود استفاده نمایند در همان آغاز به کار در مجلس آدرس غلط و اشتباهی داده اند و شما نیز ناخواسته با نیت کمک و مساعدت به تیم شهرداری برای ورود به این معرکه اعلام آمادگی نموده اید.

مردم غیور و ورزش دوست اردبیل دوست ندارند به جایگاه نماینده اول شهر به خاطر منافع شخصی و باندی برخی افراد خدشه ای وارد شود . در چهار سال آینده شما باید برای ورزش و فوتبال گام های بزرگی بردارید و از شما انتظار می رود در پایان چهار سال ماموریت در مجلس کارنامه ورزشی پربار، قابل دفاع و قابل افتخار داشته باشید، برای چیزی که تغییرش حتی به اندازه یک هزارم درصد نیز امکان پذیر نمی باشد چرا باید شما را تشویق به دخالت بکنن؟

حتما آنهایی که در این ارتباط به شما مشاوره داده و تشویق به دخالت کرده اند اطلاعات کاملی ارائه ننموده اند. در سال 90 مراحل مختلف چگونگی برگزاری مسابقات لیگ به تصویب هیات رئیسه رسیده و با اجرائی شدن آن از سال 92 گام به گام موارد تصویبی اجراء شده است . بنابر این اگر اطلاعات درستی به شما نماینده محترم ارائه می شد بدون شک هیچوقت چنین مصاحبه ای از شما بر روی خروجی خبرگزاری فارس قرار نمی گرفت.

کافی است که در این مورد تحقیقی هر چند کوتاه و مختصر انجام بدهید آنگاه صداقت و یکرنگی کسانی که می خواهند از نام و موقعیت حضرتعالی بهره برداری نمایند به خوبی آشکار خواهد شد.

آقای مهندس شما از جمله افرادی هستید که برای ورزش و فوتبال این دیار نهایت محبت را داشته اید و زحمات شما به هیچ وجه فراموش شدنی و از یاد رفتنی نیست و روی این اصل دوست داریم در حوزه ورزش و فوتبال اقداماتی زیربنائی، کارساز و قابل قبول را شاهد باشیم و امید آن داریم حداقل در ارتباط با ورزش افرادی صادق، شناخته شده، زجر کشیده و خاک خورده ورزش را بعنوان مشاور در کنار خود داشته باشید و به هیچوجه برای کسانی که می خواهند از هر موقعیتی بهره برداری شخصی داشته باشند امکان عمل فراهم ننمائید.

باید بپذیریم که شهرداری به لیگ دسته دوم سقوط کرده و تغییر در وضعیت آن امکان پذیر نمی باشد، پس شما به مسئولین کمک کنید تا شهرداری بتواند برای رقابت های فصل آینده دسته دو تیمی قدرتمند را راهی مسابقات بکند و این می تواند بهترین خبر و بهترین اقدام شما در آغاز کار نمایندگی مردم برای فوتبالدوستان منطقه باشد.




توجیهی بر سقوط نیست، اما……

داستان فوتبال لیگ دسته یک، بیست و هفتم اردیبهشت ماه به پایان رسید. بی تردید کارنامه فوتبال اردبیل در لیگ آزادگان فصل جاری با نتایج به دست آمده صفر بود و پر انتقاد.اما با قبول عمق شکست و تردید ناپذیر بودن کارنامه بد تیم ما در لیگ دسته یک تنها زانوی غم بغل گرفتن و افسوس خوردن چاره کار نیست و برای رسیدن به اندازه واقعی فوتبال اردبیل باید طرحی نو درانداخت و کار زیر بنائی را از همین امروز آغاز کرد.

به اعتقاد اکثر اهالی فن تیم شهرداری اردبیل پرمایه و یکی از تیم های قابل قبول در این فصل رقابت ها بوداما عوامل مختلفی در طول فصل دست به دست هم دادند و بلائی بزرگ بر پیکر این تیم مستولی نمودند و پایانی غم انگیز در پایان رقابت ها رقم زدند.

خداحافظی تیم شهرداری از لیگ دسته یک برای جوانان و نوجوانان و دوستداران فوتبال اردبیل غمی بزرگ به دنبال دارد. جریانات مربوط به این اتفاق و پیامدهای آن تا آخرین اتاق های یک کوچه و پس کوچه پیش می رود و چه زوایای فرعی که پیدا نمی کند.

وضع پیش آمده موجب می شود که همه به دنبال مقصر بگردند تا کاسه شکست را بر سرش بکوبند. البته این به آن معنی نیست که از بررسی عوامل موثر در شکست و سقوط چشم پوشی کرده و از کنار آنها بی تفاوت عبور بکنیم. باید بترسیم از آن ، که برای مدت طولانی فکر و ذهن خود را مشغول یافتن مقصر و طرح زوایای مختلف آن بکنیم و از فکر چاره به دور افتیم و با کهنه شدن ماجرا در انتظار میدانی دیگر نشینیم تا اگر پیروز شدیم و موفق، جشن کور کننده راه اندازیم و اگر شکست خوردیم ، ماتمی دیگر داشته باشیم.

باید قبول بکنیم که شهر و دیار ما با فوتبال بی حساب و کتاب و بدون باشگاه واقعی همواره می تواند تیم و وضعیتی چون فصل جاری داشته باشد.

حضور تیم شهرداری در دسته یک رقابت های فوتبال کشور برای استان و منطقه فواید بسیار زیاد و قابل توجهی را می توانست داشته باشد ولی به دلایل مختلف که در فرصت مناسب به بیان آنها اقدام خواهیم کرد نتوانستیم به خوبی بهره برداری نمائیم و حالا که با شکست به نتیجه نرسیدیم و به بدترین نتیجه دست یافتیم می توانیم فرصت را برای پایه ریزی و پرتابی اصولی تر در دست گیریم که تداوم موفقیت های فوتبال منطقه را در آینده ای نه چندان دور ولی پایدارتر همراه سازیم و با چشمانی بازتر به رفع مشکلات و هموار کردن پستی و بلندی های فوتبال بپردازیم.

فوتبال امروز جزء زندگی مردم شده است. یک جامعه پایبند و معتقد به نظم و انظباط یقینا دارای فوتبالی محکم و استوار است که نهایت استفاده را از طرح و برنامه حساب شده و دقیق می برد و هیچ نقطه ای را به حادثه و تقدیر واگذار نمی کند.

در همین تیم شهرداری روزی اتفاق افتاده است که با یک برد سر به آسمان سائیده و جشن بزرگ در رختکن گرفته می شود و گاهی نیز از یک باخت آنچنان قافیه را می بازند و دست به کارهائی می زنند که چیزی جز دست انداختن یک انسان در حال غرق به کف های روی آب نبوده و نیست.

باید عزیزانی که در ارتباط با تیم مسئولیت داشته و بار سنگین هدایت آن را بر عهده داشته اند از بیان واقعیت ها و اینکه مردم را در جریان امر قرار بدهند از چیزی نهراسند و اگر با مردم صادق باشند مسلما راه را برای موفقیت های بعدی هموار خواهند کرد.

شکست در ورزش همواره امری عادی و معمول به شمار می رود اما شکست وقتی رنگ فاجعه به خود می گیرد که اخلاق و مرام ورزشی در کار نباشد. باید یادمان باشد که ظرفیت واقعی و اندازه راستین هر آدمی در دشواری و سختی ظاهر می شود و در شرایط دشوار کنونی مسئولان مربوطه باید با بیان واقعیت ها و گشودن زوایای مسائل مهم در ارتباط با سقوط ، حسن نیت خود را نشان بدهند.

اگر چنین نباشد و ناگفتنی ها از سوی خود مسئولین تیم با صداقت و راستی بیان نشود ناخودآگاه زمینه گسترش شایعات و حرف و حدیث ها فراهم شده و با جو سازی ها و طرح مسائلی بی پایه و  بی اساس افکار عمومی مورد حمله قرار گرفته و عده ای از این آشفتگی جو به نفع خود و دوستانشان بهره برداری خواهند کرد.

در مقابل نیز  آنهایی که با نتیجه به دست آمده فرصت کافی برای بیان برخی از مطالب و احیانا تسویه حساب های شخصی و گروهی را مساعد می بینند نباید غیر منصفانه با مسائل برخورد نمایند و بر این فکر و اندیشه که کاسه کوزه ها را چگونه بشکنیم ، نباشند.

در هر حال چنین نباشد که در قضاوت هایمان فقط یک یا دو نفر را مسئول وضع ایجاد شده بدانیم . اگر بررسی درست و بی طرفانه صورت پذیرد ممکن است لیستی از مقصرین بیرون آید که آخرین نفرات آن افراد قرار گرفته در صف اول به نظر ما باشند. ممکن است در برسی هایمان به کسانی برخورد کنیم که در لباس دوست و حامی، زخمی کاری بر تن ورزش و فوتبال ما وارد کرده باشند ، زخمی که شاید جراحت اش سالهای سال باقی بماند و غصه اش با شاخ و برگ فراوانش بر جامعه ما سایه افکند و باید تحمل کرد و با پی بردن به واقعیت ها با دلیل و مدرک بر معرفی خائنین به فوتبال استان اقدام نمود.

 

 




مدعیان احقاق حق شهرداری و نتیجه کار

امروز تکلیف تیم شهرداری حداکثر تا ساعت 30/19 در ورزشگاه شهر قدس مشخص می شود. مردم و دوستداران فوتبال بخوبی در جریان وضعیت تیم از آغاز لیگ تاکنون بوده و هستند و می دانند چه کسانی در فکر و اندیشه خدمت صادقانه به این تیم بودند ، چه کسانی چسبیده های این تیم و باشگاه هستند و چه افرادی در طول فصل تیم شهرداری را پلی برای مطرح کردن خود برگزیدند و چه افرادی با وزش باد ، روزی دشمن تیم بودند و روزی دیگر چنین وانمود می کردند که عاشق ترین فرد می باشند. چهره این قبیل افراد نان به نرخ روز خور و ضربه زنندگان تیم به مرور مشخص و مستندا به جامعه ورزش معرفی خواهند شد ولی در این فرصت کم باید پرسید آقایان و حضراتی که بعد از پایان بازی شهرداری و خونه به خونه مصاحبه ها کردند و ادعا ها نمودند که پیگیری می کنیم وتا احقاق حق از پای نمی نشینیم و یا آنهایی که بازی را ندیده حکم صادر کردند تا بار دیگر نامشان را بر سر زبان ها به اندازند و همچنان خود را صاحب قدرت بدانند بعد از گذشت یک هفته بیایند و بگویند نتیجه اقداماتشان چه بوده است؟چرا گزارش اقدامات و نتایج آن را در تماس با خبرگزاری های نورچشمی به اطلاع مردم نمی رسانند ؟

آقایان با حرف زدن درد فوتبال ما درمان نخواهد شد. چاپ عکس من نگارنده این مطلب هیچ ناثیری در کیفیت مطلب نمی تواند داشته باشد. در هر ثانیه هزار بار به من رئیس و مدیر و قدر قدرت گفتن و مصاحبه های رنگارنگ با عکس های مختلف منتشر کردن برای بهبود وضعیت تیم امتیاز و تفاضل نمی شود.

آن وقت که باید از تیم حمایت می شد و درب ورزشگاه به روی تماشاگران گشوده می شد چانه زدن بر سر پول و چک و غیر مستقیم ضربه زدن به تیم، چه عملی بود و اینک عاشق سینه چاک تیم شدن چه فلسفه ای دارد؟بهرحال در طول یک هفته گذشته انواع مصاحبه ها در ارتباط با لزوم احقاق حق تیم شهرداری را از رئیس  سابق هیات فوتبال استان گرفته تا نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی و منتخبین مردم شنیدیم و برای خواندنشان وقت تلف کردیم ولی آیا همه این ادعا ها به اندازه سرسوزن ته گرد مفید به حال تیم شهرداری شد؟

من که ندیدم شاید شما بهتر از من دیده باشید؟

 




وظیفه بازیکنان در دیدار با پیکان

آخرین دیدار تیم فوتبال شهرداری اردبیل در لیگ دسته اول آزادگان فردا در تهران برگزار می شود. دیداری که به نوعی می تواند چهره سه تیم از پنج تیم سقوط کننده به دسته دو را معرفی بکند.دیداری که برای شهرداری اردبیل از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و می تواند تاثیر قابل توجهی در تعیین سرنوشت آن همراه با نیم نگاهی به نتایج برخی از تیم ها داشته باشد.

پیشرفت و موفقیت در فوتبال و کامیابی و سرافرازی در آن، راه و شرایط خاصی دارد. اینکه تیم شهرداری ، مدیران، کادر فنی و بازیکنان در طول فصل تا چه حدی از قانون و اصول حاکم بر فوتبال تبعیت کرده اند بر ما معلوم نیست ولی اگر بخواهیم با توجه به نتایج به دست آمده و موقعیت تیم در جدول قضاوت بکنیم باید بگوئیم که استفاده و به کار بستن این اصول در طول فصل درست و در مسیر صحیح نبوده است.

این اصل ثابت شده است تیمی که بهتر، دلسوزانه تر، متحدتر، مخلص تر، دقیق تر و با انگیزه تر از دیگران و حریف به میدان قدم بگذارد مزد و پاداش خود را دریافت می کند. و اما امیدواریم بازیکنان شهرداری که به لحاظ استعداد و فیزیک بدنی و …. از حریف چیزی کم ندارند از آوردگاه شهر قدس سربلند خارج شوند و اسباب رضایت و انبساط خاطر علاقه مندان صمیمی فوتبال را فراهم نمایند.

شایسته خواهد بود بازیکنان بدون چشم دوختن به نتایج دیگر تیم ها با تمام قوا در  انجام وظیفه خود کوشا باشند و با توجه کردن به دیگر میادین تمرکزشان را به هم نزنند و منطقی تر و بدور از هرگونه عجله و شتاب در فکر گشودن دروازه حریف باشند.

در مقطعی اینچنین حساس نباید در ذهن بازیکن خطور بکند که یار کناری من در آخرین بازی در کنارم نیست، بلکه باید چنین فکر کند که همه آمده اند و همه هستند و همه مصمم اند تا در آخرین دیدار فصل سرود پیروزی سر دهند و اینکه در دیگر میادین چه نتیجه ای حاصل می شود را برای 90 دقیقه از ذهن دور کنند و به بازی فکر کنند و دلاورانه بجنگند و در پیشگاه وجدانشان با به صدا درآمدن سوت پایان شرمنده نباشند.

ما وظیفه خود را بخوبی انجام بدهیم و با دست پر از میدان خارج بشویم و بقیه را به حق واگذار بکنیم که هرچه صلاح باشد آن اتفاق می افتد.  شهرداری برای فوتبال اردبیل و استان نعمت بزرگی بوده و است. از همان آغاز فصل برنامه ریزی ها، رفتارها و حرکات باید بر اساس حاکمیت اصول پایه ریزی می شد تا امروز چشم ها را نگران، دلها را پرطپش و چهره ها را برافروخته و قدم های ماندن در لیگ یک را سست و لرزان نمی دیدیم.

برای بحث در تک تک موارد که آرزوهای فوتبالدوستان اردبیلی را در معرض فروپاشی قرار داده اند روزها و ساعت ها می توان بحث کرد و باید به موقع به این کار اقدام شود . اینک فقط فرصت ابراز وجود برای بازیکنان این تیم مهیاست تا روز دوشنبه نام خود را از فهرست آسیب رسانان به شهرداری پاک نمایند و با کسب پیروزی در میدان پیکان اگر قرار هم بر رفتن باشد سزاوارانه میدان آخرین رقابت را ترک نمایند.