1

موفقیت ابراهیمی در گرو اجرای عدالت و مبارزه با بی‌نظمی

پس‌از مدت‌‌ها انتظار، شهردار حکمی را امضا کرد که براساس آن تکلیف مدیریت سازمان فرهنگی‌ورزشی شهرداری مشخص گردید و اباصلت ابراهیمی به مدیریت این سازمان منصوب شد‌.

ابراهیمی معارفه نشده اظهار نظر‌ها آغاز شده‌است و بدون آنکه دلیل روشنی داشته باشند برخی‌‌ها او را شایسته حضور در این پست نمی‌دانند و طوری بر رزومه و پیشینه و شایستگی‌‌های او متمرکز می‌شوند و صغری و کبری می‌چینند که انگار در هشت سال گذشته، حاکمان این سازمان کارنامه‌ای پربار و دارای مدرک تحصیلی آنچنانی بوده‌اند.

اجازه ندهیم که تعصب‌های جناحی و روابط‌‌های دوستانه، مانعی برای بیان واقعیت‌‌ها باشند. این روز‌ها تا فردی مسئولیتی می‌پذیرد در اولین گام مدرک تحصیلی‌اش زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد.

آیا هر مدیر و مسئولی که در سال‌‌های اخیر در این استان در رأس امور قرار گرفته‌اند، مدرک تحصیلی مرتبط داشته‌اند؟ جای دوری نرویم، می‌توان با یک سؤال ساده این بحث را ادامه داد. چند درصد از فعالین عرصه رسانه، مدرک مرتبط با روزنامه‌نگاری و یا علوم ارتباطات دارند؟ و یا چه میزان و تعدادی از رؤسای هیئت‌‌های ورزشی مدرک تحصیلی تربیت‌بدنی دارند؟

ضرب المثل قدیمی است که می‌گوید: “برخی‌‌ها تیر را در داخل چشمان خود نمی‌بینند ولی یک تار مو را در چشم‌‌های دیگران تشخیص می‌دهند”. برخی‌‌ها در مسئولیتی که دارند توجهی به مدرک تحصیلی خود نداشته ولی در مورد دیگران، مو را از ماست بیرون می‌کشند و همیشه چماقی به نام مدرک تحصیلی را در فضای مجازی به حرکت درمی‌آورند.

در قضاوتی عجولانه، مهر غیرورزشی بودن به پیشانی‌وی می‌چسبانند. ملاک و معیار ورزشی بودن چیست؟ آیا آشنائی با زیروبم رشته‌‌های ورزشی، پیگیری رقابت‌‌های ورزشی، عکس با شورت ورزشی داشتن، به‌طور منظم ورزش کردن و آن را در برنامه هفتگی خود قرار دادن از پارامتر‌های مورد نیاز برای ورزشی بودن محسوب می‌شوند؟

بپذیریم که اباصلت ابراهیمی نه با فرهنگ بیگانه است و نه با ورزش. قضاوت بدون شناخت قبلی از یک فرد، کاری درست و خداپسندانه نمی‌تواند باشد. من خبرنگار که از عدم مطابقت مدرک تحصیلی یک مسئول با مسئولیت‌اش انتقاد می‌کنم آیا نباید این‌موضوع را به خود نیز صادق بدانم؟

انتصاب اباصلت ابراهیمی به مدیریت سازمان فرهنگی‌ورزشی شهرداری را به فال نیک می‌گیریم .اگر وی بتواند در حوزه‌‌ها و زیرمجموعه‌‌های خود ازجمله باشگاه ورزشی، نیرو‌های متعهد و متخصص و کارآمد را دعوت به کار کند و کار‌ها را به اهل‌اش واگذار نموده و وظیفه سنگین نظارتی و مدیریت را به معنی خاص خودش عملی بکند، امیدواری برای برخورداری از روز‌های آفتابی در ورزش شهرداری افزایش خواهد یافت.

بدون شک روز‌های سخت و طاقت‌فرسایی در انتظار ابراهیمی می‌باشد. توقع بالای هنرمندان، فعالین عرصه فرهنگ و ورزشی‌‌ها ازیک‌طرف و کمبود منابع مالی و امکانات زیرساختی از طرف دیگر، او را با چالش‌‌های جدی روبرو خواهد کرد. غلبه بر همه مشکلات با رعایت عدالت و بهره‌گیری از گروه مشاوران خداشناس و خداترس و پایان دادن به حکومت کنگر خورده‌‌های لنگر انداخته امکان‌پذیر خواهد شد.

ابراهیمی در مسئولیت‌‌های قبلی‌اش نشان داده فردی پیگیر، پرتلاش و خستگی‌ناپذیر است. جایگاه مردمی‌اش برای او یک امتیاز ویژه محسوب می‌شود، ارتباط مناسب و صمیمی‌اش با جوانان نقطه قوت او به شمار می‌رود، تواضع و زندگی در میان مردم به او یک جایگاه خاص بخشیده است. ابراهیمی باید همه داشته‌‌ها و اندوخته‌‌های خود را در اختیار سازمان قرار بدهد و برای پیشبرد امور از همه ظرفیت‌‌های موجود استفاده بکند.

جامعه ورزش و به‌خصوص فوتبال استان به انتظار می‌نشیند تا او برنامه کاری‌اش در حوزه ورزش و فوتبال را اعلام کند. ورزشی‌‌ها با توجه به عدم رضایتی که در سال‌‌های اخیر از فعالیت‌‌های ورزشی و فوتبالی سازمان داشته‌اند، این‌بار امیدوارند ‌که ابراهیمی با اقدامات مناسب، ذهنیت هواداران فوتبال شهر را به یک مسیر درست و اصولی هدایت نماید.

پرداختن به مسایل فوتبال و توقع فوتبالی‌‌ها از شهردار و رئیس سازمان فرهنگی‌ورزشی شهرداری خود بحث دیگری را می‌طلبد که به‌شرط حیات در فرصت مناسب به آن خواهیم پرداخت.

 




خودچهره سازان

همه در انتظارند که تغییرات در سطح مدیران و ادارت کل و نهادهای استان انجام بشود. انتخاب همکارانی که بتوانند با سیاست‌های دولت همسو بوده و توان همراهی برنامه‌های پیش‌بینی شده را داشته باشند حق مسلم مدیریت ارشد استان می‌باشد.

نق زدن‌ها و ایراد‌گیری برای چگونگی این امر از ضعف و عدم تحمل برخی‌ها از مشاهده دیگران در رأس قدرت سرچشمه می‌گیرد.

ذهن‌ها این قدر فرسوده و از کار افتاده نیستند که جریانات و انتصاب‌های رخ داده در آغاز فعالیت دولت تدبیر و امید و اصلاحات را فراموش بکنند. گویا برای برخی‌ها آن تغییرات عین صواب و جا‌به‌جایی‌های دولت مردمی مصداقی از بی‌توجهی به نیروهاست.

انتظار می‌رود که استاندار اردبیل جا‌به‌جایی مدیران و آن‌هایی را که باید خبرهای استان را از طریق رسانه‌ها پیگیری بکنند در اسرع وقت انجام بدهد. افرادی که احساس می‌کنند نمی‌توانند در جمع مدیران دولت مردمی جایی داشته باشند، چندان دل به کار نمی‌بندند. این قبیل مدیران هر چه بیشتر در مسند باقی بمانند به همان میزان بر روند اجرایی امور ضربه وارد می‌شود.

عده‌ای هم که رسیدن به مقام و تصاحب میز مدیریتی را نشانه گرفته‌اند، این روزها شب و روز در حال تفکر و رایزنی هستند. می‌خواهند به هر ترتیبی که باشد بر اریکه قدرت تکیه بزنند و در دنیای مدیریت، دلی از عزا در آورند.

آن‌ها در راه رسیدن به این خواسته از هیچ اقدامی کوتاهی نمی‌کنند. عمده کار و تلاش‌شان را در راه خودچهره‌سازی تلف می‌کنند. دست به دامن دوستان رسانه‌ای که مدت‌ها آن‌ها را با اعطای امتیازات نمک گیر کرده‌اند، می‌شوند و در فضای مجازی برای خود پست‌های مختلف تعریف می‌کنند. یک روز در سر هوای فرمانداری دارند و روز دیگر دل‌شان برای صمت می‌تپد و در فرصتی دیگر خواب بودن در کنار استاندار را می‌بینند.

و آن‌هایی هم که یک‌شبه و به لطف دوستان و فامیل و اقربا به جایگاهی رسیده و حاضر به دل کندن از پست خود نیستند، قصه‌ها تعریف می‌کنند و سناریوها می‌نویسند و به هر کس و ناکس، چنگ توسل می‌زنند تا بلکه بتوانند مسئولیت را ادامه‌دار بکنند و در دولت مردمی مدیریت نمایند و رفتارها و کردارها در دولت تدبیر و امید را به فراموشی بسپارند.

با انتشار عکس‌های مختلف در تیپ‌های متفاوت و با عنوان تراشی‌های روزانه و با کنار آمدن با برخی فعالین فضای مجازی نمی‌توان چهره‌سازی کرد و از خود تصویر مدیری لایق، توانا، کارآ و کاردان را در معرض دید قرار داد.

کسانی که تا دیروز بودن در کنار اصلاح‌طلبان را افتخار می‌دانستند، حالا خود را اصولگرای دو آتشه می‌نامند و با حرارت از هر اقدام دولت مردمی دفاع می‌کنند. رنگ عوض کردن و نان را به نرخ روز خوردن برای خیلی‌ها آسان‌تر از سرکشیدن یک لیوان آب سرد می‌باشد.

افرادی که با محبت دولت تدبیر و امید، صاحب‌ منصب شده‌اند اگر افرادی متعصب و نمک‌شناس و قدردان باشند نباید برای ابقای خود به زمین ‌و زمان متوسل شوند و باید عزت‌مندانه رفتن از مدیریت را به ماندن ترجیح بدهند.

خود چهره‌سازی نسخه‌ی مناسب و ایده‌آلی برای تصاحب پست‌های مدیریتی نیست. از ایجاد حاشیه و القای تفکر من “برترین هستم” به مسئولین و به‌خصوص مدیریت ارشد استان دوری کنیم و اجازه بدهیم که کارها به کاردان‌ها و اهل‌شان سپرده ‌شود.




اقدام شجاعانه محمود صفری

وقتی بعد از افتتاح آزمایشی عرشه اصلی پل قدس، محمود صفری شهردار اردبیل با حملات گسترده در فضای مجازی مواجه شد، سؤال چرایی این برخوردها و منشأ آن‌ها بیشتر در جامعه مطرح گردید.

برای چند روزی تا می‌توانستند در فضای مجازی میدان‌داری کردند و با نوشته‌ها و گفته‌های خود، خستگی دوندگی‌های شبانه‌روزی صفری و همکاران‌اش را چندین برابر نمودند.

بعد از گذشت چند روز، شهردار اردبیل از روابط مالی بین شهرداری و برخی از فعالان مجازی خبر داد. گمانه‌زنی‌ها آغاز شد و اسامی مختلفی مطرح گردید.

این‌که تا چه اندازه ادعاهای انجام‌یافته صحت دارد، بحث دیگری است ولی به‌نظر می‌رسد کلیات قضیه و برقراری رابطه مالی برای فعالیت‌های رسانه‌ای در فضای مجازی با شهرداری حقیقت داشته باشد.

اعلام این موارد، ریشه حملات به محمود صفری را تا حدودی مشخص کرد. آن‌هایی که با حضور صفری در مجموعه شهرداری، منابع درآمدی‌شان مسدود شده و امکان دریافت مبلغ در قبال انتشار مطالب شهرداری در فضای مجازی را نداشتند، بنای ناسازگاری گذاشتند و محمود صفری را به‌خاطر اتخاذ یک تصمیم در تنگنا قرار دادند.

اقدام شهرداری و جلوگیری از حیف‌ومیل بیت‌المال با استقبال فعالان صادق و واقعی رسانه مواجه گردید. دوستی تعریف می‌کرد که در ده سال اخیر، تبعیض رسانه‌ای در شهرداری اردبیل بیداد کرده‌است.

او می‌گفت: به‌عنوان مثال به یک روزنامه سراسری قدیمی و فعال در استان از طرف شهرداری در ده سال گذشته یک آگهی اختصاص نمی‌یابد و در مقابل برخی از روزنامه‌های سراسری تازه منشر شده‌ای که به ‌درستی در استان توزیع هم نمی‌شوند، ده‌ها و ده‌ها آگهی تعلق می‌گیرد.

این قبیل رفتارهای تبعیض‌آمیز که حتما با هدف و نیّت خاصی صورت می‌گرفت برای صفری و مسئول روابط‌عمومی شهرداری دارای پیام‌های خاصی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.

موضع‌گیری صریح و آشکار صفری و اعلام این‌که شهرداری قصد ادامه رویه سابق را ندارد، اقدامی شجاعانه بود. شجاعت و برخورد قاطع با هر گونه تخلف از ویژگی‌های مهم یک مدیر جهادی است. او بدون ترس از حاشیه‌ها و مظلوم‌نمایی‌ها و فشارهای جانبی، کاری را انجام داد که مدت‌ها فعالان اصلی رسانه‌ در انتظار آن بوده‌اند.

شجاعت و جسارت صفری در برخورد با حاشیه آفرینان فضای مجازی ستودنی است ولی ادامه آن و جلوگیری از هرگونه تبعیض در برخورد با رسانه‌ها و اجرای عدالت با توجه به ویژگی‌ها و تأثیرگذاری آن‌ها در جامعه، مورد انتظار می‌باشد.

ایستادگی و مقاومت صفری در این راه می‌تواند الگویی برای دیگر مدیران ترسو و میز‌پرست باشد تا بتوانند از دامی که در این راه گرفتار شده‌اند خود را نجات بدهند و از روش اصولی اطلاع رسانه‌ تبعیت کنند.

هر اقدامی که منجر به شفاف سازی باشد مطمئنا با عواقبی همراه می‌شود. موقعیت از دست دادن ممکن است در سبد ظرفیت برخی‌ها جایی نداشته باشد. پس برخوردهای ناشی از کم‌ظرفیتی امری طبیعی است، باید ایستاد و از جمع شدن بساط تخریب ناجوانمردانه در فضای مجازی حمایت کرد.




آفتاب لگن هفت دست اقدام به‌موقع در فوتبال…..

نادیده گرفته شدن برخی از موارد تصریح‌شده در قوانین جاری فوتبال در سطح استان اردبیل یک واقعیت غم‌انگیز است. برای این ادعا می‌توان چندین نمونه و مصداق ذکر کرد.

شاید در هیچ مقطعی از تاریخ فوتبال اردبیل چون سال‌های اخیر بی‌توجهی به برخی از مقررات روشن، آشکار و صریح فوتبال سابقه نداشته‌است. بارها به مواردی در این ارتباط از طرف فوتبالی‌ها و پایگاه خبری، تحلیلی ناظر ورزش اشاره شده‌است ولی گویا کسی برای شنیدن واقعیت‌ها و مساعدت برای برقراری عدالت و رعایت قوانین، روی خوش نشان نمی‌دهد.

حتی کسانی که در سایه این بی‌توجهی‌ها با ضرر و زیان مواجه شده‌اند در جمع‌های دوستانه از حق کشی ها، رفتارهای جانبدارانه، ادعاهای فریبنده حرف می‌زنند و مظلومیت خود را با صدایی بلند اعلام می‌کنند ولی جرئت، شهامت و بیان آن‌ها را به‌طور علنی و از طریق رسانه‌ها پیدا نمی‌کنند.

این قبیل افراد خود بزرگ‌ترین ضربه‌ها را به فوتبال استان زده و می‌زنند و در تاریخ، نام آن‌ها به‌عنوان کسانی که فقط در تاریکی‌ها از حق‌کشی‌ها حرف زده اند به یادگار باقی خواهد ماند.

به‌عنوان مثال چرا مسئولین تیمی که به اعتراض هفته اول آن ها در دور رفت لیگ به‌اصطلاح برتر تاکنون رسیدگی نشده و دیدار برگشت با آن تیم را برگزار کرده و الان هم که لیگ به ایستگاه آخر رسیده، دم فروبسته و برای رفع مشکل از مسئولین مربوطه در استان و فدراسیون استمداد نمی‌ کنند؟ از چه می‌ترسند و از چه واهمه دارند؟ آیا ماندن در رقابت‌هایی که نمونه اقدامات‌اش بلاتکلیف ماندن پرونده‌های انضباطی است برای برخی‌ها خیلی مهم است و اهمیت دارد؟

چه معادله‌ای وجود دارد که آقایان در یک جلسه فوتبالی جلوس می‌کنند و فردی محروم از یک‌سال فعالیت‌های فوتبالی را در جمع خود می‌بینند ولی سکوت اختیار کرده و به گسترش بی‌قانونی کمک و مساعدت می‌کنند و لب به تحسین و تمجید باز می‌نمایند؟

به چه دلیلی بازی که در دور رفت نیمه‌تمام مانده و در دور برگشت دیدار آن دو تیم انجام‌شده تا به امروز که مسابقات در آستانه به پایان رسیدن است نتیجه‌اش اعلام نمی‌شود؟ تیم‌هایی که در لیگ به‌اصطلاح برتر استان حضور دارند آیا به‌نحوی توان اعتراض و یا قدرت بیان واقعیت‌ها را از آن‌ها سلب کرده‌اند؟ آن‌هایی که در مجموعه هیئت فوتبال دارای پست و صاحب منصب هستند و با مشاهده این نابسامانی‌ها لب فرومی‌بندند و از اجرای برنامه‌های ایده‌آل سخن می‌گویند و به‌راحتی یک لیوان آب خوردن واقعیت‌ها را در زیر چکمه های مقام‌پرستی و زراندوزی و دنیاطلبی له می‌کنند فردا در پیشگاه خداوند متعال چه حرفی برای گفتن خواهند داشت؟

به‌نظر می‌رسد با این مسائل و دیگر موارد مطروحه چون برابری ۲۸ با ۳۵ و یا یکسان بودن فوق‌دیپلم با کارشناسی و یا عدم لزوم استعلام از مراجع قانونی و بی‌توجهی و عدم اقدام اداره‌کل ورزش و جوانان و فدراسیون یا باید سکوت کرد و بر بانیان وضع موجود درود فرستاد! و یا دست به دامن مسئولینی خارج از حوزه ورزش و فوتبال شد تا شاید فرجی حاصل گردد.

 




فوتبال اردبیل و ضرب‌المثل هر دم از این باغ بری می‌رسد

در نیمه اول مردادماه سال جاری، در جریان رقابت‌های به‌اصطلاح لیگ برتر فوتبال استان، دیدار دو تیم میعاد مغان و هیئت فوتبال گرمی در پارس‌آباد به دلیل رفتار غیرورزشی مدیرعامل میعاد نیمه‌تمام ماند.

این روزها شنیده می‌شود بعد از گذشت نزدیک به سه ماه، هیئت فوتبال برای تعیین تکلیف آن دیدار اراده کرده و گویا حکم به تجدید آن، این‌بار در گرمی داده‌است.

قدیمی‌ها ضرب‌المثلی جالب توجهی دارند. گفته‌اند: هر دم ازین باغ بری می‌رسد، تازه‌تر از تازه‌تری می‌رسد.

با این ضرب‌المثل می‌توان به فوتبال استان اردبیل سری زد و گوشه‌هایی از اتفاقات رخداده در آن را خلاصه‌وار برشمرد و به آن ها نظر انداخت.

البته بارها به مسایل مختلفی که فوتبال ما با آن دست به گریبان است ، اشاره شده اما حرف‌های دلسوزان فوتبال جدی گرفته نمی‌شود و مسلماً این‌بار نیز چون خیلی از دفعات قبل، سوال‌ها بی‌جواب می‌مانند.

باید بپذیریم که فوتبال استان روزهای خوبی را سپری نمی‌کند. در روزهایی که در فوتبال، دل به کمیت‌ها بسته شود، کیفیت فدای کمیت می‌گردد. و در این حالت، امیدواری برای درمان دردهای این رشته پرطرف‌دار، سرابی بیش نخواهد بود.

وقتی یک پروژه و اقدامی در چارچوب قانون و مقررات خاص صورت نگیرد و صرفاً انجام کار و به پایان رساندن آن برای رفع تکلیف، موردنظر باشد، حاکمیت حواشی در اطراف آن امری طبیعی خواهد بود.

وقتی تعیین تکلیف یک مسابقه نیمه‌تمام در لیگ به‌اصطلاح برتر استان، سه ماه طول بکشد وقوع اتفاقاتی نظیر آنچه جمعه گذشته در دیدار دو تیم خلخال و گرمی رخ داد و کار برخی از بازیکنان به بیمارستان کشید، قابل پیش‌بینی است.

زمانی‌که همه امور مربوط به فوتبال استان با محوریت یک شخص انجام پذیرد، مسلم است که کارها در مرحله‌ای لنگ می‌شوند و اتفاقات ناگوار رخ می‌دهد.

فوتبالی که در رده بزرگسالان، رقابت‌هایش در یک سطح و فقط با عنوان لیگ برتر برگزار شود و رقابت‌های دسته یک و دسته دو و سقوط و صعود تیم‌ها بی‌معنی باشد آیا می‌توان انتظار بیشتری داشت؟

کافی است به درگیری روی‌داده در خلخال دقت شود. هر دو تیم یادشده، سال گذشته در مسابقات حضور نداشتند و چون امسال می‌خواستند باشند به‌راحتی اجازه حضور در رقابت‌های به‌اصطلاح لیگ برتر را می‌گیرند و چون در حضور و یا رفتن و ماندن تیم‌ها قانون وجود ندارد، نیمه‌تمام ماندن مسابقه و یا زد و خورد منجر به آسیب در آن بحث غیرمنتظره‌ای نمی‌تواند باشد.

به‌هرحال برای دوستداران فوتبال مطرح است که رای به تجدید دیدار میعاد مغان و گرمی آن هم در شهر گرمی حاصل دست‌پخت کدام کمیته انضباطی و با استناد به کدام بند و ماده آیین‌نامه انضباطی است.

بر اساس قانون، تجدید دیدار در مواقعی که حوادث غیرطبیعی موجب ناتمام ماندن مسابقه گردد، امکان‌پذیر است، آیا حمله به داور، متشنج کردن جو و نوازش کردن مربی رقیب در ادبیات هیئت فوتبال استان، جزء حوادث غیر مترقبه است؟

اگر این تصمیم توسط کمیته انضباطی گرفته‌شده بهتر است رئیس این کمیته معرفی گردد تا بتواند پاسخ‌گوی سوالات مطرح‌شده در این ارتباط باشد. اگر باز چون تصمیم اولیه مبنی‌بر محرومیت مدیرعامل میعاد مغان، این حکم نیز توسط کمیته مسابقات گرفته‌شده، مستندات قانونی بودن آن اعلام شود.

به‌هرحال در مورد اتفاقات روی‌داده در خلخال نیز باید منتظر تصمیمات فابریک و حساب‌شده باشیم. باید صبر کرد و دید که آیا کمیته مسابقات همچنان یکه‌تاز است و یا کمیته‌ای نیز به نام کمیته انضباطی، فعال بوده و وجود خارجی دارد.

 




بوسه یک آزاده بر دستان جانبازی سرافراز

دکتر علی نیکزاد، نائب‌رییس مجلس شورای اسلامی، در ادامه برنامه دیدار با خانواده‌های معظم شهدا و جانبازان، روز گذشته با خانواده شهیدان گران‌قدر، عظیم‌‌‌پور و همچنین جانباز سرافراز اسلام مرتضی علی شیری دیدار کرد.

حضور در بین خانواده‌های شهدا و جانبازان نعمت بزرگی بود که برای همراهان نماینده مردم اردبیل، نیر، نمین و سرعین نیز ممکن شده بود.

در منزل شهیدان عظیم‌پور، سخنان برادر جانباز و عزیز این شهدا، عظیم عظیم‌پور، فضای خاصی را در مجلس حاکم کرده بود. خاطراتی از گذشته و ذکر خیری از مردان و مسئولینی که صادقانه برای مردم، نظام و انقلاب خدمت می‌کنند.

جالب بود، اعضای خانواده کلمه‌ای برای خود و یا درخواست شخصی مطرح نکردند. از نیکزاد به‌خاطر حضور در منزل‌شان قدردانی نمودند و در انتها، داماد خانواده درخواستی کرد. وی اعتبار مورد نیاز برای تکمیل پروژه مدرسه علمیه بانوان را طرح نمود و از دکتر نیکزاد خواست که برای رفع این نیاز اقدام نماید.

نماینده وقتی در فکر خدمت باشد، قانون‌مداری و صداقت در رفتار و گفتار را در دستور کار قرار بدهد، در هر اقدام و عمل‌اش رضایت پروردگار را در نظر بگیرد و از هر گونه تظاهر، ریا و خودمحوری دوری نماید و بودن در کنار مردم و تکریم خانواده معظم شهدا و جانبازان را برای خود افتخار بزرگی بداند، خداوند او را در راه خدمت به جامعه کمک و مساعدت می‌نماید.

در همین جلسه با رایزنی که دکتر نیکزاد انجام داد و تماس‌های تلفنی که برقرار نمود، مشکل اعتباری مدرسه علمی بانوان برطرف شد.

در جمعی که خدمت خانواده شهدا رسیده بودند، آزاده‌‎ای سرفراز، افتخارآفرین، استوار، اسوه مقاومت و تبلور غیرت نیز حضور داشت.

درحالی‌که همه قصد خدا حافظی وترک خانه را داشتند، غضنفر محبی با صدایی لرزان و با بغضی گرفته وقطرات اشکی در چشم گفت: خدا را شاکرم که با حضور در این مجلس امکان بوسیدن دست‌وپای جانبازی گران‌قدر از خانواده‌ای که پنج شهید تقدیم انقلاب کرده‌است را پیدا می‌کنم.

او بر دستی که افتخارش آسیب دیدن در راه مبارزه با دشمن و دفاع از انقلاب و نظام بود، بوسه زد و برای زیارت پای شهیدی زنده در روی زمین نشست و پاهای برادر شهدا را بوسید و بر همه جانبازان و خانواده شهدا ادای احترام کرد.

بوسه مردی از تبار عاشقانی که عظمت اسلام، انقلاب و وطن را در اوج مظلومیت به دنیا نشان داده‌اند بر دستان مبارک یک جانباز سرافراز، منظره‌ای دیگر داشت. درک چنین فضای معنوی یک موهبت الهی است و باید خدا را شاکر و سپاس‌گزار باشیم که بودن در یک چنین فضای معنوی و مقدس را نیز نصیب ما کرده بود.




نظارت بر فوتبال

یکی از مهم‌ترین مشکلاتی که ورزش ما در سطح کشور با آن دست به گریبان می‌باشد، بحث نظارت و کنترل است. هر مجموعه‌ای برای این‌که بتواند در رسیدن به اهداف سازمانی موفق عمل کند جز گردن نهادن به قانون و اجرای درست مقررات و نظارت مدام و تاثیرگذار دستگاه‌های نظارتی بر آن راه و چاره‌ای دیگر نداشته و نخواهد داشت. وقتی عملکرد مجموعه عریض و طویل ورزش در کنترل کامل باشد امکان هر گونه اخلال و رفتارهای خودسرانه و منفعت‌طلبانه و منفعلانه در آن وجود نخواهد داشت.
تجربه نشان داده‌است در هر مقطعی که بخش نظارت در ورزش و هیئت‌های ورزشی مورد توجه قرار گرفته‌است نقاط قوت و قدرت، ریز و درشت، تاریک و روشن عملکردها، تفاوت بین ادعاها و عمل‌ها و تشخیص خدمت‌گزار از مانور دهنده به‌راحتی قابل تشخیص است.
انتظار می‌رود برای تحقق آرزوهای ورزشی و تطبیق واقعیت‌ها با ادعاها، بخش نظارتی اداره‌کل ورزش و جوانان استان باید فعالانه برخورد کرده و هرگونه کاستی و انحراف از مسیر قانونی را به مسئولین مربوطه گزارش و تا نتیجه آن را پیگیری نماید.
در میان هیئت‌های ورزشی، هیئت فوتبال به دلیل ساختاری که اساسنامه برایش تعریف کرده‌است در بحث نظارت از موقعیتی متفاوت‌تر از دیگر هیئت‌های ورزشی برخوردار می‌باشد.
وقتی مواردی برخلاف قانون و مغایر با
اساسنامه اتفاق می‌افتد و زمانی‌که انتصاب افراد در مجموعه از جمله هیأت‌رئیسه، بدون پشت سر گذاشتن شرایط تاکید شده در اساسنامه صورت می‌گیرد، وقتی رسیدگی به تخلفات انجام پذیرفته در یک بازی بیش‌از سه ماه طول می‌کشد، کدام ارگان و بخشی باید کار نظارتی را انجام داده و از تکرار موارد یاد شده ممانعت کند؟
راستی نقش اداره‌کل ورزش و جوانان دراین‌میان چه می‌تواند باشد؟ آیا از قدرت و اختیاراتی برخوردار هست که به هیئت فوتبال بگوید به چه دلیلی به اعتراض انجام‌یافته در هفته اول دور رفت مسابقات تاکنون رسیدگی نشده و اعلام نتیجه نگردیده‌است؟
آیا باید مجموعه اداره‌کل بنشیند و تماشا کند تا مسابقات به‌اصطلاح لیگ برتر به پایان برسد و سپس با در نظر گرفتن شرایط جدول، نتایج اعتراض‌ها و تخلفات داده شود؟
موارد ذکر شده گوشه هایی از واقعیت‌های موجود در فوتبال استان ما می‌باشد. راه موفق بودن و سری در میان سرها درآوردن خوب حرف زدن و قشنگ شعار دادن نیست. راه موفق بودن به کار بستن اصول و تمکین از مقررات و پذیرفتن اصل شایسته‌سالاری و سپردن کار به دست کاردان و طرد و رفع آویزان ها از ارزش می‌باشد.




انتصاب دکتر سلیمی به سرپرستی دانشگاه آزاد اسلامی استان و واحد اردبیل

دکتر فرشید سلیمی با حکم دکتر طهرانچی، به‌عنوان سرپرست دانشگاه آزاد اسلامی استان و واحد اردبیل منصوب شد.

دکتر سلیمی سابقه ریاست بر واحد اردبیل و منطقه 19 دانشگاه آزاد اسلامی را در کارنامه خود دارد.

واحد اردبیل در زمان ریاست سلیمی، روزها و ایام پرفروغی داشت. اقدامات وی در جهت فعالیت‌های عمرانی و آموزشی و توسعه دانشگاه و تبدیل آن به مرکز آموزشی پرقدرت در استان در خاطر همه علاقه‌مندان به فرهنگ استان به یادگار مانده‌است.

احداث و به مرحله بهره‌برداری رساندن بیمارستان امام رضا(ع)، احداث دانشکده فنی، احداث مرکز سرعین، احداث کارگاه‌های آموزشی در ساختمان شاهد، تکمیل فاز دوم تربیت‌بدنی و سالن بدن‌سازی، نمونه‌ای از خدمات دکتر فرشید سلیمی در زمان مسئولیت قبلی می‌باشد.

یکی از ویژگی‌های مدیریتی دکتر سلیمی توجه وی به تولید علم و تشویق و ترغیب اعضای هیأت علمی برای فعالیت‌های آموزشی و علمی است.

واحد اردبیل در زمان مدیریت وی بود که در سطح کشور و در بین کلیه واحدهای دانشگاه اسلامی از نظر تعداد مقالات ISA مقام اول رسید.

انتظار می‌رود در دوره جدید مدیریت وی، این مجموعه بزرگ آموزشی به جایگاه اصلی خود دست پیدا کند. در یک مرکز علمی در اولویت قرار گرفتن درآمدزایی و نگاه به همه مسائل از پشت عینک کسب درآمد، می‌تواند یک مرکز آموزش عالی را از مسیر وظیفه اصلی خود خارج نماید.

دانشگاه آزاد اسلامی به‌عنوان یک مرکز آموزش عالی بار دیگر باید در سطح دانشگاه‌های استان بدرخشد و در صحنه علمی و اجتماعی و آموزشی استان و کشور نقش‌آفرینی نماید.

دانشگاه آزاد اسلامی در احداث بیمارستان امام رضا(ع)، رسالت خویش در قبال جامعه و مردم همیشه قهرمان و ولایی استان را انجام داده‌است و در این راه نقش دکتر فرشید سلیمی علی‌رغم کمبودهای منابع مالی نقشی ستودنی بوده است.

پاک‌دستی، برنامه‌ریزی اصولی، تلاش برای برقراری عدالت، رفع تبعیض، حمایت از کارکنان زحمت‌کش و حفظ حرمت مجموعه واحدهای استان از ویژگی‌های مدیریتی دکتر سلیمی بشمار می‌رود.

همه کسانی که علاقه‌مند به سربلندی و سرافرازی دانشگاه آزاد اسلامی هستند به مدیریت جدید برای آغاز دوباره حیات آن امیدوارند. بدون شک دکتر سلیمی با بسیج امکانات و به‌کارگیری نیروهای صادق و متعهد برای واحدی که موجودیت آن حاصل تلاش‌ها و زحمات جمعی عاشق خدمت به فرهنگ و علم و منطقه بوده‌اند از هیچ کوششی کوتاهی نخواهد کرد.

برای دکتر فرشید سلیمی از درگاه احدیت آرزوی موفقیت می‌کنیم و برای مسئولین قبلی این واحد خسته نباشید، می‌گوییم.




از عدم حضور مدیرکل تا تهدید به استعفای رییس هیئت فوتبال سرعین

در فضای مجازی، روابط‌عمومی هیئت فوتبال استان از برگزاری جلسه هم‌اندیشی این هیئت با حضور رؤسای هیئت فوتبال شهرستان‌ها و مدیران باشگاه‌های لیگ به‌اصطلاح برتر و کمیته‌های هیئت خبر داده‌است.

در ارتباط با این جلسه یادآوری چند نکته خالی از لطف نمی‌تواند باشد.

عدم حضور مدیر کل

بنر نصب‌شده در محل، خبر از حضور مدیرکل ورزش و جوانان در جلسه را می‌داد که گویا این امر صورت نگرفته‌است. مدیرکل حتما به دلیل تراکم کاری و یا مأوریت تهران و یا به هر دلیل و علت دیگری در این جلسه مهم و سرنوشت‌ساز برای فوتبال اردبیل حاضر نشده‌است!!

مدیر کل در دیدار رئیس فدراسیون همگانی با شهردار اردبیل نیز غایب بود. امیدواریم مأموریت‌های مکرر وی در تهران برای ورزش اردبیل نتایج پرخیر و برکتی به‌همراه داشته باشد و اثرات این رفت‌وآمدها در بهبود اوضاع ورزش و افزایش امکانات و درمان مشکلات مؤثر واقع شود. ان‌شاءالله.

هیئت‌رئیسه

رکن اصلی تصمیم‌گیری در هیئت فوتبال بر اساس اساسنامه، هیئت‌رئیسه می‌باشد. آیا در جلسه یادشده همه اعضای هیئت‌رئیسه حضور داشتند؟ حداقل چهره یکی از اعضای هیئت‌رئیسه یعنی نائب‌رئیس برای برخی‌ها شناخته‌شده است. آیا در جلسه‌ای که عنوان مهمی چون هم‌اندیشی را با خود یدک می‌کشد، غیبت نایب‌رئیس و یا برخی از اعضای هیئت‌رئیسه جای سؤال نمی‌تواند داشته باشد؟

چهره‌های جدید

از رؤسای جدیدی که در آستانه برگزاری مجمع انتخاباتی هیئت فوتبال برای شهرستان‌ها انتخاب‌شده‌اند در این جلسه رونمایی شده است. خلاصه وقتی اساسنامه دست برخی از مسئولین را در چینش مهره‌ها و به‌کارگیری نیروهای خودی و حرف گوش‌کن باز می‌گذارد تغییر و تحول در رؤسای هیئت‌های شهرستانی امری طبیعی است. مسلماً همین اقدامات ادامه حکومت در هیئت‌های ورزشی را بدون توجه به عملکردها فراهم می‌کند.

مفهوم محرومیت

به ‌نظر می‌رسد که هیئت فوتبال استان اردبیل برای خود فلسفه خاصی دارد و اقدامات و رفتارش فقط در چارچوب برداشت‌ها و تصمیم‌های فردی جای می‌گیرد.

محرومیت از فعالیت‌های فوتبالی در ادبیات این هیئت مفهوم خاص خود را دارد و می‌تواند برای جلب رضایت محرومین، اخذ رأی مجمع، برخورداری از حمایت‌های آتشین، حمله به منتقدین و در مواقع لزوم تهدید آن‌ها و یا نادیده‌گرفتن قوانین در قبال پشتیبانی‌ها، قانون دستاویزی برای رسیدن به اهداف قرار گیرد.آیا جلسه هم‌اندیشی فوتبال و حضور در آن، یک فعالیت فوتبالی‌است و یا عنوان دیگری برای آن می‌توان اطلاق کرد؟

تصمیمات متخذه

معمولاً هر نشست و جلسه باید با یک سری خروجی و مصوبه و تنظیم صورت‌جلسه برای پیگیری مصوبات همراه باشد. اهم تصمیمات اتخاذشده در این نشست چرا اطلاع‌رسانی نمی‌شود؟ افکار عمومی حق دارد، بداند که جلسه مجموعه مدیریتی فوتبال استان برای بهبود وضعیت این رشته پرطرف‌دار چه تصمیماتی گرفته و چه نسخه‌ای پیچیده‌است؟ آیا یک نشست دورهمی و صرف یک وعده نهار و پخش خبر جلسه در فضای مجازی و یا اخبار سیمای مرکز اردبیل، کافی‌ است؟ آیا درد فوتبال و دوای آن پخش خبر یک نشست در اخبار استانی و مانور دادن در اطراف آن می‌باشد؟

تهدید به استعفا

رضا آستانه برای ورزشی‌های استان چهره شناخته‌شده‌ای است. کمک‌ها و مساعدت‌های وی برای فوتبال بر کسی پوشیده نیست. در سال‌های اخیر تلاش وی برای برپایی اردوی آمادگی تیم‌های لیگ برتری و دسته یکی در سرعین، ستودنی می‌باشد. او که ریاست هیئت فوتبال شهر سرعین را برعهده دارد در این جلسه مواردی را یادآوری شده که گویا مطابق با میل و ذائقه رییس جلسه نبوده است. چهره‌های جدید تکیه زده بر صندلی مدیریت هیئت فوتبال شهرستان‌ها بر تعریف و تمجیدها و عملکردهای مطلوب و مثال‌زدنی و درعین‌حال بی‌نظیر و تکرار نشدنی تأکید داشته‌اند و دراین‌میان بیان واقعیت‌های فوتبال استان توسط حاج رضا به دل ننشسته تا جایی‌که وی مجبور به ترک جلسه شده‌است. به روایتی وی قبل‌از ترک جلسه در قبال برخی از حرف‌ها و اتهامات گفته که استعفا می‌دهم تا خیال برخی‌ها راحت و آسوده شود.

ماجرای شهرداری

بحث تیم شهرداری و سقوط آن از دسته یک به رقابت‌های استانی برای برخی‌ها وسیله‌ای برای اتهام زدن و پنهان کردن کوتاهی‌ها و بی‌توجهی‌های خود می‌شود. سقوط شهرداری به دسته دو تا استانی، در زمان حکومت چه کسانی بر فوتبال استان صورت گرفته‌است؟

امضای یک صورت‌جلسه مبنی‌بر تعیین اهلیت متقاضیان خرید امتیاز تیم دسته‌دومی شهرداری گناه نابخشودنی و عامل سقوط تلقی می‌شود ولی پذیرفتن مدیریت تیم و رها کردن آن در کوران رقابت‌ها و آماده نمودن زمینه سقوط از دسته دو به سه و از سه به استانی هیچ تقصیری را متوجه افراد و نهادها نمی‌کند؟ ایجاد حاشیه برای تیمی که در دسته یک برای بقا می‌جنگد گویا کاری درست و اصولی بوده‌است. دعوا برسر صندلی جایگاه و جلوگیری از ورود رایگان تماشاگران و یا محرومیت مدیر باشگاه توسط فدراسیون، کارهای اصولی و قابل‌قبول تلقی می‌شود. رضا آستانه از تیم شهرداری کم حمایت کرده که در آن جلسه به‌عنوان یکی از عوامل سقوط آن معرفی می‌شود؟

صداقت و آرامش

فوتبال اردبیل برای نجات از وضعیت نامطلوبی که با آن دست به گریبان می‌باشد، نیاز به صداقت و آرامش دارد. منتقدین فوتبال استان با هیچ‌کس اختلاف شخصی و قومی و قبیله‌ای ندارند. کسانی که دل در گروی پیشرفت فوتبال دارند باید دست کسانی را که قدمی در راه اعتلای آن برمی‌دارند به‌گرمی بفشارند. با مردم و فوتبالی‌ها صادق باشند و با کاستن از حاشیه‌ها به متن بیفزایند.

علاقه‌مندان به فوتبال با نام‌ها و این‌که چه کسانی در اداره امور فوتبال صاحب نقش هستند، کاری ندارند بلکه هر اظهارنظر، گفته و نوشته‌های آن‌ها با توجه به عملکرد‌ها بوده و خواهد بود.

قهرمان جام حذفی استان با شکست در مقابل نماینده شاهرود از دور رقابت‌ها حذف شود آنگاه ما می‌خواهیم ادعا بکنیم که برترین هستیم و کارهای بزرگی انجام داده‌ایم. این‌جای کار می‌لنگد و رابطه‌ها را تیره می‌کند و بر یکپارچگی و وحدت و یکدلی خانواده فوتبال ضربه می‌زند.

فوتبال را به سمت پذیرش واقعیت‌ها رهنمون سازیم و از رفتارهای تفرقه‌آمیز خودداری کنیم. کار اصولی، اقدام زیربنایی، برخوردهای صادقانه و بیان واقعیت‌ها همیشه با موفقیت و رضایت مخاطبین همراه است. فوتبال اردبیل در حال حاضر به چنین فضایی نیاز دارد و هر کس که قدرت و توانایی برپایی آن را دارد باید دررأس مدیریت‌اش قرار بگیرد.




شبکه تخریب

در روزهایی که تغییر و تحول مدیریتی در سطح استان مورد توجه بود و مستقر شدن استاندار دولت سیزدهم، امیدها برای سامان یافتن امور در سطح منطقه را افزایش داده بود، افتتاح آزمایشی عرشه اصلی پل قدس و برقراری امکان عبور خودروها از آن، یکی از مسئولین تازه منصوب‌شده شهر اردبیل را با حجم بالای حمله در فضای مجازی مواجه نمود.

این‌که موجی بودن پل تا چه اندازه در زیر سؤال بردن زحمات دست‌اندرکاران اجرایی آن می‌تواند مؤثر باشد بحثی است که باید متخصصین امر به آن جواب‌گو باشند اما حمله جمعی از فعالان عرصه مجازی که به‌طور گسترده انجام پذیرفته و در برخی موارد بوی سازمان‌یافتگی آن احساس می‌شد آیا صرفاً درجهت اطلاع‌رسانی صورت می‌گرفت؟

انعکاس هرگونه خبر و یا شایعه در فضای مجازی به‌صورت سازمان‌یافته و گسترده، اهداف مختلفی را می‌تواند دنبال بکند. اهداف تخریبی و خصمانه از مهم‌ترین آن‌ها محسوب می شود. وقتی موضوع و یا سوژه‌ای هم‌زمان مورد توجه جمعی شناخته‌شده قرار می‌گیرد، انگیزه‌ای جز تخریب یک موضوع و یا یک فرد خاص چیز دیگری نمی‌تواند داشته باشد.

شبکه‌های اجتماعی با توجه به ویژگی‌هایی که دارند شرایط مناسبی را جهت تولید و انتشار مطالب در راستای دستیابی به اهداف فراهم می‌کنند. اقدامات تخریبی در راستای زیر سؤال بردن افتتاح آزمایشی عرشه اصلی پل قدس به‌نظر می‌رسد بیشتر در ارتباط با اقدامات شهرداری در مورد شفاف‌سازی فعالیت رسانه‌ای روابط‌عمومی آن مجموعه باشد تا بحث اطلاع‌رسانی و انجام‌ وظیفه.

اگر پل، دارای نواقص فنی باشد بیان آن از وظایف اصلی رسانه‌های شناسنامه‌دار است. می‌توان با انعکاس نظرات مردم و متخصصین امر و انتشار آن‌ها، افکار عمومی را در جریان چگونگی به سامان رسیدن عملیات احداث عرشه اصلی پل قرار داد ولی زمانی‌که از اقدامات عده ای، هدفی مبنی‌ بر متشنج کردن فضا استنباط گردد تردید برای طرح‌ریزی قبلی و تولید مطالب با هدف خارج کردن و به حاشیه راندن موفقیت‌ها و تخریب چهره‌های فعال و جهادی بیشتر و بیشتر می‌شود.

بدون‌شک تکرار یک خبر و یا شایعه در قالب‌های مختلف به باورپذیری آن کمک زیادی می‌کند. وقتی در کم‌ترین زمان ممکن پس‌از افتتاح، خبر موجی بودن آن در سطح وسیعی منتشر می‌شود و در فواصل زمانی مختلف به بحث اصلی در فضای مجازی تبدیل می‌گردد، امکان تشکیل زنجیره انتشار را به واقعیت نزدیک می‌کند و سؤالات متعددی را در اذهان و جامعه مطرح می‌نماید.

عده‌ای را اعتقاد بر این است که به‌دنبال اقدامات محمود صفری شهردار اردبیل مبنی ‌بر پایان دادن به سلطه و حکومت برخی‌ها در بحث رسانه و روابط‌عمومی شهرداری، برای تحت فشار قرار دادن و منصرف کردن وی از تصمیم گرفته‌شده، در اتاق‌های تخریب شهردار، چگونگی برخورد با افتتاح پل قدس طراحی‌شده و لحظاتی بعد از پایان مراسم، عملیات تخریب با رمز “موفقیت حتمی است” آغاز شده‌است.

در شرایطی که بعد از افتتاح پل در فضای مجازی حاکم گردید، افراد سودجو و منفعت‌طلب که به نوعی در ایجاد این فضا دخالت داشتند به دنبال هدف خود بودند. آن‌ها موجی بودن پل و انتشار گسترده خبر آن را ابزاری سودمند برای تحت فشار قرار دادن شهردار و بازگرداندن آب‌های رفته به جوی می‌پنداشتند ولی به‌نظر می‌رسد با مقاومت و اقدام به‌موقع شهردار، تیر آن‌ها به هدف نخورده و نتیجه دلخواه به دست نیامده است .

نقد سازنده وظیفه اصلی و فلسفه وجودی رسانه‌های مجوزدار فعال و شناخته‌ شده است. هیچ‌کس نمی‌تواند رسانه‌ای را به صرف بازگو کردن واقعیت‌ها، میهمان عناوین سؤال‌برانگیز بکند. نقد منصفانه عاملی برای به تحرک درآوردن مدیران جهت ارائه خدمت بیشتر به مردم و جامعه می‌باشد. همکاری و تعامل متقابل بین مسئولین و رسانه‌ها، ضامنی برای توسعه و سامان بخشیدن به ضعف‌ها و نابسامانی‌ها در سطح جامعه می‌باشد. کسانی که در هر قالب و موقعیتی، قصد برهم زدن این رابطه و مخدوش کردن آن را داشته باشند جز اهداف شخصی و منفعت‌طلبانه هدف دیگری نمی‌توانند داشته باشند. امیدواریم برای مسئولینی که با روی کار آمدن دولت جدید قبول مسئولیت کرده‌اند، فرصت کافی برای نشان‌دادن توانایی‌هایشان داده شود تا عملکردشان به‌موقع مورد نقد و بررسی قرار بگیرد. ان‌شاءالله.