1

ایرانی با غیرت

اردبیل و مردم همیشه قهرمان و در صحنه آن ، هفته چهارم از رقابت های والیبال لیگ ملت ها را میزبانی می کنند.
از جمعه 31 خرداد ماه در تاریخ ورزش این دیار فصل جدیدی باز خواهد شد و از میهمان نوازی ها، قهرمانی ها، وطن پرستی ها و بزرگواری های مردم منطقه صحنه های زیبایی به نمایش گذاشته می شود.
مردم اردبیل به ورزش عشق می ورزند و کسانی را که افتخار پوشیدن پیراهن مقدس تیم ملی را به دست می آورند با تمام وجود مورد حمایت قرار می دهند. برای آن ها یعنی مردم سلحشور اردبیل سربلندی و سرافرازی ایران اسلامی یک اصل مهم است.
در روز جمعه مسلما ورزشگاه زیبا و خاطره انگیز پهلوان حسین رضازاده بار دیگر در قبال علاقه مندان به والیبال و تیم ملی جمهوری اسلامی ایران احساس شرمندگی خواهد کرد. مردم در طول سه روز از رقابت های هفته چهارم، بازیکنان تیم ملی را تنها نخواهند گذاشت . شعار “ایرانی با غیرت” جوانان اردبیلی فضای دلپذیری در ورزشگاه حاکم خواهد کرد. موج های ایجاد شده توسط تماشاگران و به اهتزار درآمدن صدها پرچم پرافتخار جمهوری اسلامی ایران در روی سکوها لحظات غرورآفرینی را در اردبیل رقم می زند.
شعار “ایرانی با غیرت” تماشاگران اردبیلی مثال زدنی است. فریاد ایران ایران علاقه مندان به والیبال در ورزشگاه رضازاده و حمایت یکپارچه و تمام قد آن ها از تیم ملی راه پیروزی سروقامتان ایران اسلامی بر تیم های میهمان را هموار می کند.
باگذشت دو سال از رقابت های والیبال امیدهای آسیا و انتخابی جهان در اردبیل، کیفیت میزبانی و نمایش خیره کننده تماشاگران اردبیلی در حمایت از تیم های ملی زبانزد خاص و عام است و بدون شک این بار نیز پشتیبانی کامل مردم از تیم ملی و رفتار تماشاگران و میهمان نوازی مردم خونگرم ، مسئولین را برای حمایت از اردبیل و تبدیل این شهر به قطبی در میزبانی رقابت های مهم بین المللی مصمم خواهد کرد.
اردبیل و مردم ولایتمدار و ورزشی های متعهد و جوانان تلاشگر آن در کنار مسئولین و زحمتکشان این رقابت ها برای سربلندی ایران اسلامی و رضایت میهمانان سنگ تمام می گذارند. مسلما ذهنیت تمام ورزشکارانی که برای هفته چهارم رقابت ها به اردبیل سفر می کنند در پایان مسابقات یک ذهنیت مثبت و فراموش نشدنی از ایران اسلامی خواهد بود.
همه کسانی که عاشقانه و صادقانه و فقط در راستای جلب رضایت مردم و خدا آستین همت بالا زده و از هفته ها قبل در راستای ساماندهی امور مربوط به مسابقه دوندگی کرده و عرق ریخته اند انسان های بزرگواری هستند که نام ایران قهرمان و اردبیل سرافراز برای آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند.
اردبیل شهر شعر و شیخ و شمشیر و مردم قهرمان و دوست داشتنی آن در طول تاریخ آزمون های مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و … را با موفقیت پشت سر گذاشته اند و این بار نیز رقابت های مهمی چون لیگ ملت های والیبال را به خوبی میزبانی خواهند کرد و بر توانایی ها و قدرت جوانان و مردم این دیار مهر تأئید می زنند.
در فضای استان اردبیل و شهر قهرمان پرور و شهیدپرور اردبیل از 31 خرداد به مدت سه روز شعار زیبا و ماندگار “ایرانی با غیرت” طنین افکن خواهد شد و امید است پیروزی های تیم ملی ایران هدیه ای برای مردم همیشه در صحنه و تماشاگران فهیم آن باشد. انشااله.




مانور تاکتیکی هواداران شهردار

حمید لطف الهیان شهردار اردبیل با پایان مهلت استعفا برای حضور در رقابت های انتخاباتی، خدمت در سنگر شهرداری را انتخاب کرد و با ابقاء در شهرداری بخش جدیدی از موضعگیری ها، اظهار نظر ها طرفداری ها، انتقادها و توجیه ها را در فضای مجازی باز کرد.
از ماه ها قبل حضور احتمالی لطف الهیان در رقابت های انتخاباتی مجلس مشخص بود. حرکت و مانور تیم رسانه ای شهردار در فضای مجازی و مقابله با منتقدان بهترین دلیل بر اثبات این ادعا بود.
رایزنی ها، مسئولیت ها، سفارش ها و اقدامات انجام یافته در سال 97 تقریبا تأئید کننده حضور قوی و مصمم لطف الهیان در انتخابات مجلس بود. ولی وقتی زمزمه هایی مبنی بر صدور احکام قضایی و رأی بدوی دادگاه در جامعه پیچید و در سطح شهر دهان به دهان گشت پایه های عزم لطف الهیان و دوستانش برای حضور وی در انتخابات لرزان شد. تلاش های انجام یافته برای بازگشت به وضعیت سابق کارساز نگردید و در نهایت لطف الهیان در دوراهی موجود ، مسیر ماندن در پست شهرداری را انتخاب کرد.
وقتی با پایان مهلت مقرر از استعفای لطف الهیان خبری منتشر نشد بار دیگر تیم رسانه ای شهردار در فضای مجازی برای توجیه ادامه حضور در شهرداری و موجه جلوه دادن آن به تکاپو افتادند. در برخی از موارد عدم تجربه و نشان دادن علاقه مندی و سرسپردگی به لطف الهیان زمینه انتشار مواردی را فراهم ساخت که برخلاف نظر منتشرکنندگان تأثیر منفی بر اقدام وی برجای گذاشت.
زمانی که گفته شد لطف الهیان منافع مردم را به منافع شخصی ترجیح داد ، انتشار گسترده این خبر نشان از بی تجربگی، عجله و دستپاچگی هواداران و تیم رسانه ای شهرداری بود که در معرض دید کاربران فضای مجازی و اعضای کانال ها و گروه های مختلف قرار گرفت.
اشتباه مسلم شهردار
یکی از بزرگترین خطاهای شهردار و دوستان و مشاوران وی در انتخاب تیم رسانه ای و گزینش نفرات برای حضور در این حلقه بود.
وقتی عنان کار در عرصه اطلاع رسانی به بی تجربه ها و یا جمعی فرصت طلبِ در جستجوی نان و نام قرا داده می شود و افرادی بدون پیشینه کار خبری و تحصیلات مرتبط با آن سردمدار دفاع از شهردار و عملکرد وی می شوند نتیجه معکوس اقدامات چنین تیمی دور از انتظار نمی تواند باشد.
از زمانی که فضای مجازی به عرصه ای برای جولان طرفداران لطف الهیان و تریبونی برای دفاع از عملکرد وی تبدیل شد رسیدن به چنین روز و چنین موضعگیری ها قابل پیش بینی بود.
کار رسانه و روزنامه نگاری و نوشتن در عرصه رسانه یک کار تخصصی است که باید با تحصیل و تحمل رنج و سختی ها به نقطه مطلوب برسد. با دو سطر راست و دروغ نوشتن و حاشیه ایجاد کردن و قلم را در راستای تعریف و تمجید بی حساب و کتاب چرخاندن و بر منتقدان تاختن و خود را محق دانستن و حقی را برای دیگران قائل نشدن که نمی توان جامه فاخر خبر و خبررسانی را به تن کرد . شهردار و بخصوص مسئولین رسانه ای وی به این اشتباه محرز دست زدند و با میدان دادن به برخی ها در آلوده کردن فضا و ایجاد فاصله بین دست اندرکاران رسانه تلاش کردند.
شهردار و اقدامات وی نیاز به تعریف گروهی از چهره های نه چندان معروف ندارد. مردم بهترین قضاوت را می توانند در مورد مسئولین داشته باشند. اگر دههاکانال به اصطلاح خبری و گروه هایی با تعداد قابل توجه اعضای واقعی و جعلی از مسئولی تعریف نمایند ولی مردم در دنیای واقعی خلاف آن را دیده و حس کنند همه آن اقدامات و هزینه ها آب در هاون کوبیدن خواهد بود.
اگر همه نویسندگان و دست اندرکاران فضای مجازی بسیج شوند و بگویند شهردار ماندن در پست فعلی را به کاندیداتوری مجلس شورای اسلامی ترجیح داده مردم با خنده ای که بر گوشه لبانشان می نشیند جوابی معنی دار به راویان چنین مطالبی می دهند.
چه موافقان شهردار و چه منتقدان مجموعه شهرداری، مردم را ناآگاه به امور جاری شهر و استان تلقی نکنند و سعی ننمایند با به کار بردن تاکتیک های مختلف، اذهان مردم و جامعه را تحت تأثیر قرار بدهند چرا که مردم به طرق مختلف نشان داده اند که در موارد بسیاری با هوشمندی، پیامدهای تاکتیک ها را خنثی و زحمات بانیان آن ها را برباد داده اند.




میزبانی والیبال را سیاسی نکنیم

برای میزبانی موفق مسابقات والیبال لیگ ملت ها وحدت و همکاری همه کسانی که می توانند گوشه ای از کار را بر عهده بگیرند لازم و ضروری است.
مردم اردبیل در برابر آزمایش بزرگ دیگری در میزبانی از رقابت های ورزشی قرار دارند. هر حرکت و رفتار و سخنی که خللی در یک دلی اهالی ورزش ایجاد نماید و در روند مطلوب کارها مواتعی ایجاد نماید ظلم بزرگی برای ورزش و تلاشگران این عرصه به حساب می آید.
اعضای ستاد برگزاری و بخصوص داوطلبان مردمی که برای کمک به دست اندرکاران اعلام آمادگی می کنند جز سرافرازی نظام و سربلندی اردبیل در بحث میزبانی به چیز دیگری فکر نمی کنند.
ورزش عرصه ای است که ویژگی های خاص خود را دارد. کسانی برای کمک به مسابقات پیشقدم می شوند که عاشق ورزش باشند. در ورزش نه حلوایی وجود دارد و نه در آن پست و مقامی تقسیم می کنند ، در کمک به میزبانی رقابت ها نه پای پولی در میان است و نه از بهره برداری های جانبی خبری می باشد.
نگاه از پشت عینک سیاست به تلاش های اجرایی در مسابقات مهمی چون لیگ ملت های والیبال دور از انصاف است. در میزبانی رقابت های والیبال آبروی نظام مطرح است ، اینجا نه از گروه و باند خبری است و نه در آن نگاه حزبی و جناحی حاکم است. از هم اینک تا پایان رقابت ها همه در کنار هم هستند تا کارها به خوبی پیش برود ، همه دوندگی خواهند کرد تا ایرادی در مسیر کارها مشاهده نشود، همه در تب و تاب خواهند بود تا میهمانان و عوامل فدراسیون جهانی با رضایت از نحوه میزبانی، اردبیل را ترک بکنند. اینجا نه حرف از اصلاح طلب است و نه سخن از اصولگرا، عاشقان ورزش در کارها و مسئولیت هایی که بر عهده دارند به جز سربلندی ورزش و انجام بهینه امور به چیز دیگری فکر نمی کنند. در ورزش از رفتارهای جناحی و انحصار طلبی های مرسوم در عرصه سیاست خبری نیست.
فعالان عرصه ورزش در مکتب پهلوانی و جوانمردی نفس کشیده و بزرگ شده اند، در آماده کردن اردبیل برای مسابقات از نامردی و از پشت خنجر زدن و حرکت های مزورانه و رفتارهای دوگانه خبری نیست. وقتی آبروی نظام و شهر و منطقه به میان آید مرز بندی های سیاسی رنگ می بازند و همه یک دل و متحد می شوند تا به هدف برسند .
میزبانی اردبیل برای رقابت های والیبال لیگ ملت ها را سیاسی نکنیم و همکاری و اعلام آمادگی ها و تلاش ها را با ترازوی مناسبات سیاسی وزن ننمائیم. ورزش حال و هوای منحصر به فردی دارد . در مسابقاتی چون لیگ ملت ها همه در کنار هم و فقط به میزبانی موفق و انجام بهینه مسئولیت ها فکر خواهند کرد.
ساسیون باید اجازه بدهند تا ورزشی ها در کنار هم برای سربلندی ایران و اردبیل برنامه ریزی نمایند تا در پایان کارنامه موفق دیگری بر افتخارات ورزش استان بیفزایند. انشااله.




مطبوعات گلخانه ای

سیاست فرهنگی پرداخت یارانه، توسعه مطبوعات را در ایران ابتر کرده و منجر به شکل گیری “مطبوعات گلخانه ای” شده است. تاخیر در توقف این رویه دیرپای، حاصلی جز خسران در بر نداشته و باید برای همیشه به موزه سپرده شود.
اختصاص بودجه عمومی برای توسعه مطبوعات در کشور نه تنها به توسعه پویا کمک چندانی نکرده و به بار ننشسته است بلکه اصل رقابت را به محاق برده و نهاد مطبوعات را از نمایندگی افکار عمومی به سخنگویی دولت تقلیل داده است.
جدا از اعمال نفوذی که در توزیع یارانه مطبوعات می شود و البته خارج از موضوع این یادداشت است. پرداخت یارانه به سبک کنونی نه به نفع دولت و نه به نفع نهاد مطبوعات است. دولت با پرداخت یارانه و سرپا نگهداشتن تصنعی مطبوعات، بجای درست کردن ابرو، چشم نهاد روزنامه نگاری را کور و قدرت این نهاد را به شدت تضعیف کرده است.
پرداخت یارانه عواقب نامیمون دیگری نیز دارد و پاره ای از مطبوعات که قدرت رقابت در حوزه عمومی را ندارند با دست کردن در جیب مردم و با بازیگری در میدان قدرت و رانت، برخلاف افکار عمومی و اقبال اجتماعی همچنان میدانداری و عمر خود را طولانی می کنند.
حمایت به شیوه کنونی و پرورش مطبوعات در کارخانه کار فکری دولت، در دراز مدت مغایر منافع ملی نیز بوده و هیچگاه مجالی برای جان گرفتن مطبوعات حرفه ای پرسشگر و مستقل از قدرت را ایجاد نخواهد کرد. تالی فاسد آن به حاشیه راندن نقش اساسی مطبوعات یعنی “پرسشگری و نظارت بر امور جامعه” است.
هر چند حمایت دولتی از صنایع نوپا در برهه خاصی ضروری است اما صنعت مطبوعات در ایران به عصر بلوغ پا گذاشته و از چنین مقطعی عبور کرده و باید ادامه حیات خود را خارج از گلخانه دولت پی گیرد.
پرداخت یارانه مطبوعات به رویه کنونی نه تنها اعتماد به نفس روزنامه نگاران را سلب می کند بلکه دولت با پول پاشی در بازار اطلاع رسانی کشور، به پاره ای اعتماد به نفس کاذب تزریق می کند.
دولت باید با ایجاد بستر رقابت سالم، سطح کنشگری مطبوعاتی را از درون گل خانه به حوزه عمومی هدایت کند. تا رقابت مطبوعاتی به معنا و مفهوم واقعی محقق شود.
مطبوعات نیز نباید اکسیژن حیات خود را از طریق دولت تامین کنند. باید مجالی فراهم شود تا روزنامه نگاران در فضای آزاد تنفس کنند. البته از این هم واهمه نداشته باشند که پاره ای در فضای آزاد دچار تنگی نفس و زودمرگی شوند.
ادامه حیات مطبوعات را باید خوانندگان آنها و آن هم از طریق مکانیزم دکه های مطبوعاتی رقم زنند و آنها باید زوال و بقای مطبوعات را تعیین کنند. حذف یارانه، رقابت مطبوعات برای جذب مخاطب را دو چندان کرده و سطح کیفی آنها را بهبود قابل توجهی خواهد داد.
البته باید اذعان داشت، حمایت نابرابر از مطبوعات تنها به توزیع ناعادلانه یارانه محدود نمی شود و واحدهای دولتی و حاکمیتی از طریق دادن آگهی و دیگر امکانات به پاره ای از مطبوعات، عملا رقابت سالم را بی خاصیت کرده اند.
شرایط کنونی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور از قضا برای حذف رانت یارانه مطبوعات مهیاست. البته دولت باید در تامین نهاده هایی مانند کاغذ مصرفی مطبوعات با مکانیزم توزیع مناسب اقدام کند و بقیه امور را به دست نامرئی بازار بسپارد. (منبع: مطالعات رسانه و ارتباطات).




اخبار جعلی

فضای مجازی با مساعدت ابزاری چون رسانه های اجتماعی به عرصه ای برای تولید و انتشار اخبار جعلی تبدیل شده است.
این روزها نگاهی که بر روی اخبار جعلی وجود دارد سنگینی اش بر روی شبکه های اجتماعی است. توسعه انتشار اخبار جعلی و گستردگی روزافزون آن معضلی بزرگ بوده و نگرانی های جدی می تواند به دنبال داشته باشد.
خبر جعلی چیست؟
مارگارت رویوس نویسنده و مدیر دانشنامه فناوری اطلاعات، خبر جعلی را گزارشی نادرست می داند که برای جلب توجه ، گمراه کردن و یا آسیب رساندن به اشخاص حقیقی و حقوقیِ مشهور تولید می شود.
دایره المعارف ویکی پدیا هم اخبار جعلی را از جنس روزنامه نگاری زرد می داند که شامل اخبار نادرست و نارواست که از طریق فردی و جمعی تولید می شود.
اخبار جعلی ابعاد مختلفی می تواند داشته باشد . این قبیل اخبار قادر هستند که در شکل گیری و تغییر معادلات و روند مناسب ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نقش آفرینی نمایند.
این که چرا و به چه دلیلی در سال های اخیر اخبار جعلی رشد داشته است سؤالی است که در ذهن دوستداران و فعالین عرصه خبر و خبر رسانی قابل طرح است.
پیچیده شدن روابط انسانی، پیشرفت فناوری و کثرت رسانه ها از مهم ترین و بارز ترین دلایل رشد اخبار جعلی به حساب می آید.
فرانسیس فوکویاما فیلسوف آمریکایی می گوید: “اخبار جعلی می تواند گزارش صحیح اطلاعات را مختل بکند و افکار عمومی را گمراه سازد و مخاطبان را از حق اساسی دسترسی به اطلاعات واقعی محروم بکند”.
وی معتقد است:” اخبار جعلی از ثمرات اینترنت می باشد” و یا به عبارتی دیگر می توان گفت که بستر اینترنت امکان رشد، تولید و گسترش اخبار جعلی را فراهم کرده است.
اخبار جعلی در بسیاری موارد تشویش اذهان عمومی را به دنبال داشته و در غبار آلود کردن فضای تشخیص حق از باطل و منحرف کردن افکار عمومی از واقعیت های مهم و اساسی نقش آفرینی می نماید.
یکی از مشکلات موجود که می تواند در تأثیرگذاری اخبار جعلی دخالت داشته باشد عدم توانانی مخاطبان در تشخیص اخبار واقعی و تفکیک آن از اخبار جعلی است.
انجمن سواد رسانه ای کانادا برای تشخیص اخبار جعلی به شش پرسش اشاره می کند که لازم است مخاطبان همیشه به آن ها توجه داشته باشند:
چه کسی این خبر را تولید کرده است، چگونه خبر تولید شده است، چرا این خبر تولید شده، چه زمانی این خبر تولید شده و پس از اطلاع از این خبر چه باید کرد؟
انتشار اخبار جعلی چیز تازه ای نبوده و نیست ولی فضای مجازی با ویژگی های منحصر به فردش که زمینه مناسب برای انتشار هرچه بیشتر آن را فراهم کرده است.
مسلح شده افراد به برخی از مهارت ها می تواند در مقابله با اخبار جعلی و شناخت آن مؤثر واقع شود . یکی از مهم ترین و اساسی ترین این روش ها افزایش سواد رسانه ای است.
رسانه ها در تولید و انتشار خبر سه اصل مهم روشنی خبر، جامعیت خبر و درستی خبر را مورد توجه قرار می دهند . برای مقابله با انتشار اخبار جعلی و پایبندی به اصول حرفه ای و اخلاق رسانه ای دست اندرکاران رسانه ها باید طوری عمل نمایند که دقت و صحت را فدای سرعت نکنند و با به کارگیری روش های نوین خبری و از یک راه منطقی به رقابت با رسانه های اجتماعی بپردازند.
در بحث اخبار جعلی مخاطب باید از داوری های سریع و بازنشر اجتناب نماید. باز نشر گسترده اخبار جعلی توسط کسانی که نسبت به تشخیص این قبیل اخبار از آگاهی های لازم برخوردار نیستند تولید کنندگان آن ها را در تحقق اهداف و منافع ناصحیح در راه تخریب اشخاص و عقاید و دیگر موارد یاری و مساعدت می نماید.
به نظر می رسد مهم ترین مورد در راستای جلوگیری و ممانعت از تأثیرگذاری اخبار جعلی، گسترش آموزش های لازم است که می تواند زمینه را برای آگاهی های مخاطبان و کاربران تسهیل نماید.




فضای مجازی و کارشناسان زبده و برجسته

فضای مجازی فرصتی فراهم کرده است تا برخی ها به تحلیل گران زبده،کارشناسان برجسته ،صاحب نظران آراسته و سیاستمداران حرفه ای تبدیل شده و با آویزان شدن از برکات آن ،میدان داری نموده و اسم و رسمی برای خود دست و پا بکنند.
این فضا یک شبه بعضی ها را به جلال و جبروت رسانده و آن ها یکه تاز عرصه سیاست و اجتماع شده اند.حساب کسانی که بدون حاشیه و در استفاده بهینه از فضای مجازی اقدام می کنند با فرصت طلبان و نان به نرخ روز خورهای باج گیر جداست.
این روز ها در حالی که کشور با مشکلات چندی از قبیل سیل در نقاط مختلف و بی خانمان شدن و ضرر و زیان جمعی از هموطنان مواجه می باشد استان ما در فضای مجازی با حال و روز دیگری روبرو است.
عده ای در همه حال می خواهند به روز بودن خود را به اثبات برسانند و جمعی نیز از هر وسیله و فرصتی برای عرض ارادت به جناح ها استفاده کرده و فکر می کنند با رفتارهای چندش آور و هواداری های مشمئز کننده می توانند در موقعیت فعلی و آینده کاری شان امیدواری هایی را ایجاد بکنند.
دلبستگی و عشق کسانی به جناح ها و باندها تا آن حد بالاست که حتی به خود اجازه نمی دهند چشم بر روی واقعیت ها باز بکنند تا تابلودار سنگ این و آن را به سینه نزنند و اعتماد مردم را به خود و یا تشکیلاتشان از بین نبرند.
در روزهایی که مردم در چم و خم گرانی آرامش ندارند در استان ما در فضای مجازی دعوی بر سر اصلاح طلب یا اصولگرا بودن این و آن است. این که اثبات شود آقای ایکس در صف اصولگرایان است و یا در ردیف اصلاح طلبان قرار دارد چه گلی می تواند بر سر مردم بزند و چه مشکلی از مشکلات موجود مردم را برطرف نماید؟
آیا رسیدن به نتیجه ای مبنی بر این که فلانی اصلاح طلب نیست تاثیری در کاهش درد و آلام مردم و مشکلات معیشتی آن ها خواهد داشت؟
زمانی که وضعیت مردم پلدختر دل هر انسان منصفی را به درد می آورد جنگ در فضای مجازی ما بر سر رفتن یا ماندن لطف الهیان است. هر روز مثلث و مربع و مستطیل و ذوزنقه و متساوی الاضلاعی می کشند و با مطرح کردن چهره های مختلف برای تصدی شهرداری می خواهند به اهداف از پیش تعیین شده شان دست یابند.
یازده ماه مانده به انتخابات مجلس هر روز پدیده ای معرفی می شود. عده ای برای دفاع از کارنامه کسانی که بر اساس واقعیت های موجود بی کارنامه ترین افراد هستند از حالا آستین بالا زده اند و از تخریب دیگران نیز ابائی نداشته و فقط می خواهند سرسپردگی خود را به اثبات برسانند.
مردم به خوبی می دانند که چه کسانی در سال های اخیر خدمت کرده اند و چه کسانی شعار داده و در باد وعده ها و وعیدها خوابیده اند و چه افرادی دفاع کورکورانه از جناح خود کرده و مشکلات و گرانی ها و ضعف ها و ناکارآمدی ها و بی شایستگی ها را ندیده اند.
مردم آن قدر آگاه هستند که اسیر جو سازی و قربان صدقه های عده ای خودفروش نشوند. چهره تمام کسانی که حاضرند برای یک دستمال قیصریه ای را به آتش بکشند روشن و مشخص است.
مطمئنا عده ای که فکر می کنند با حمله به یک چهره و یا طرفداری های مسئله دار می توانند تا روز انتخابات بر رای مردم تاثیرگذار باشند و از حالا برای سرکیسه کردن برخی ها برنامه ریزی نمایند به بی راهه می روند.
حضور گسترده مردم در پای صندوق های رای یک امر طبیعی و حتمی است اما پیش بینی این که حاشیه سازانی که از حالا برای دست یافتن به هدف نقشه می کشند جز زیان دیده های بزرگ خواهند بود.
به جای این که فضای مجازی را به فضایی برای تخریب ناجوانمردانه و تعریف و تمجید های سوال برانگیز تبدیل کنیم سعی نمائیم با استفاده بهینه از این امکانات و به دور از هرگونه جبهه گیری و تندروی های کورکورانه با انعکاس حقایق و با دادن آگاهی های لازم اجازه بدهیم تا مردم در کمال آرامش تصمیم بگیرند و بدون فشار و پیش کشیدن بحث های بی اساس و خارج از چارچوب حق، در مسیر صحیح و اصولی به پیش بروند.
انتشار نوشته های سفارشی،موضعگیری های روزانه و ۲۴ ساعته،وارونه جلوه دادن حقایق و اصرار بر محق بودن خود و اطرافیان به دور از عالم انصاف و عدالت و جوانمردی است. در بحث اطلاع رسانی سعی کنیم حداقل بر اصول جوانمردی و بیان حقایق پایبند باشیم.




پیشرفت در حرف، عقب ماندگی در عمل

تعطیلات عید معمولا فرصتی را فراهم می کند تا چند روزی بساط سفر برپا گردد. هرچند وضعیت اقتصادی و گرانی حاکم، سفری مطلوب را امکان پذیر نمی سازد اما هم این که چند روزی بعد از یک سال تلاش، استرس و جان کندن انسان بتواند ایامی را در آرامش و به دور از دغدغه های جاری بگذراند نعمتی بزرگ محسوب می شود.
مسافرت های امسال به جز روزهای اول عید نگرانی های زیادی را به سبب وضعیت جوی و جاری شدن سیل در نقاط مختلف کشور ایجاد کرده و استرس و دلهره را جایگزین آرامش نمود. سیل کام عده ای از هم وطنان را در اولین روزهای سال جدید تلخ کرد و غم و اندوه و مصیبت را جایگزین شادی و سرور نمود.
جدای از غمی که بلایای طبیعی بر اردوگاه عید نوروز امسال مستولی کرد مسافرت به برخی از شهرهای کشور و مقایسه سیمای شهری آن مناطق با اردبیل واقعیتی مبنی بر فقر توسعه و پیشرفت در شهر ما و عدم توجه کافی به زیبا سازی و ایجاد فضای مناسب شهری را مورد تأکید قرار می دهد.
اگر کسی به برخی از کلان شهرها و حتی شهرهایی با جمعیت و مساحت متوسط پس از یک سال مسافرت کند در ورود به شهر می تواند تفاوت های گذشت یک سال را در چهره شهر به وضوح مشاهده بکند. می تواند ببیند و احساس بکند که مسئولین آن شهر در یک سال گذشته برای تغییر دادن چهره شهر و زیبا نمودن فضای آن مصمم بوده و به خوبی برنامه ریزی کرده و به موقع به هدف دست یافته اند.
بهبود وضع امور که خود به خود انجام نمی شود. نیاز به کار و تلاش ، یک دلی و همراهی مردم با مسئولین دارد. شعار دادن ، حرف زدن ، سیاسی حرکت کردن و همه چیز را فدای رقابت های جناحی، باندی و حزبی نمودن نمی تواند در تغییرات مورد نیاز چهره شهر مؤثر واقع شود.
آدم حسودی نیستم که در ارتباط با پیشرفت و توسعه دیگر شهرها تنگ نظر باشم. حسادت بلایی خانمانسوز، فاسد کننده ایمان و تباه کننده زندگی است.
در تعریف حسد آورده اند: “حسد یعنی آرزوی از بین رفتن نعمت از برادر دینی در حالی که می داند آن نعمت به صلاح اوست”.
به این که دیگر شهرها هر روز گامی به جلو در مسیر پیشرفت و توسعه برداشته اند حسادت نمی کنم چرا که مسئولین آن مناطق لیاقت آن را داشته اند که به چنین پیشرفت هایی دست یافته اند ولی این حق را دارم که به وضعیت آن ها غبطه به خورم.
غیطه یعنی آرزوی داشتن آن نعمت برای خود و سعی و کوشش برای رسیدن به آن ، بدون آرزو یا تلاش در زمینه از بین رفتن آن نعمت از دیگری ؛ که حالتی قابل ستایش است و انسان را به تلاش سازنده وا می دارد.
غبطه می خورم به شهرهایی که تغییر در چهره آن ها هر روز قابل لمس و احساس است ولی شهر ما که در حرف ده ها و صدها عامل برای برتری آن می شماریم و با کلمات و لغات از جمله زمستان بیدار، توسعه گردشگری، مگاپروژه ها، ایجاد شغل و کاهش بیکاری و ده ها و ده ها شعار دیگر ادعای بزرگی می کنیم در وضعیت ظاهری شهر و زیبا سازی فضای آن و توسعه ورودی ها درجا می زنیم و این ها در حالی است که حتی برای کسب نمره 19 در عملکرد خود رضایت نمی دهیم و با در اختیار گرفتن فضای مجازی و به راه انداختن باندی مخوف و خطرناک در بازی با آبروی منتقدان از همه سبقت می گیریم و هیچ برای بهبودی اوضاع اندیشه نمی کنیم و روزمرگی را بهترین وسیله برای ادامه حیات مدیریت خود قلمداد می کنیم.
چرا شهر و دیار ما با چنین مشکلی مواجه شده است؟ آیا به آن فکر کرده ایم و برای برطرف نمودن موانع موجود بر سر راه پیشرفت و توسعه اش اندیشیده ایم؟ در همه شهرهایی که کاروان پیشرفت آن ها با سرعت مطلوب به سمت جلو حرکت می کند یک دلی، یک رنگی ، صمیمیت و چشم پوشی از منافع شخصی و باندی در قبال منافع جامعه و شهر و استان حرف اول را می زند. در آن شهرها و مناطق اختلاف نظرهای درون خانوادگی را اجازه نمی دهند که به عنوان سدی در برابر وحدت و هماهنگی آن ها برای دست یابی به اهداف مشترک نقش آفرینی نمایند. اختلاف در دیدگاه های سیاسی و ربط دادن آن به امور مورد نیاز شهر و استان در بین آن ها جایگاهی ندارد. وقتی منافع شهر نیاز داشته باشد اختلافات سیاسی ، باندی، جناحی و حزبی کنار گذاشته می شود و همه در یک صف واحد برای به دست آوردن منافع عمومی پشت سر یکدیگر قرار می گیرند و منافع جامعه را فدای منافع باندی، جناحی و شخصی نمی کنند.
آیا در اردبیل نیز چنین رفتاری از فعالان عرصه سیاست و اجتماع دیده می شود؟
از سه سال قبل هر حرکت و اقدام شهرداری را انتخاباتی و هدف دار قلمداد کرده ایم . هواداران شهرداری ده ها کانال و گروه در فضای مجازی برای مقابله با منتقدان و مخالفان راه اندازی می نمایند. عده ای قلم به دست منتظرند تا یکی جرئت گفتن جمله وجود ابرو در بالای چشم دولت تدبیر و امید را به خود بدهد آنگاه با چنان حمله ای مواجه بشود آن سرش ناپیدا. تحمل کوچک ترین انتقاد از دولت محلی را نداشته باشیم و همه اقدام دولتمردان را مباح و آن ها را از هر گونه کم کاری و اشتباه به دور قلمداد بکنیم. برای در اختیار گرفتن فضای مجازی به خوبی هزینه بکنیم و در مقابل، شرافت قلم و استقلال خود را با چندغازی معامله نمائیم. در اصل دفاع کورکورانه از ولی نعمتان کوتاهی نکنیم و دین و دنیای خود را با موقعیت و دیناری معامله نمائیم . در ازای مزیت های مادی چشم بر واقعیت ها ببندیم و رسالت مهم خود مبنی بر دفاع از حق و حقیقت را به آسانی فراموش کنیم. همه چیز را در وابستگی های جناحی و سیاسی خلاصه بکنیم و شایسته سالاری را فدای وابستگی ها و حضور در ستادهای انتخاباتی نمائیم. اجازه نفس کشیدن و یا حتی صدور یک بیانیه ساده به گروه هایی که چون ما فکر نمی کنند را ندهیم و انحصار طلبی را در بالاترین حد خود در معرض نمایش قرار بدهیم.
برای هر چیز به دنبال مقصر بگردیم و سعی بکنیم بارش باران و حتی راه افتادن سیل را هم به دولت های نهم و دهم ربط بدهیم. اجازه کوچک ترین اظهار نظر در مورد دولتمردان فعلی را به احدی ندهیم و تا دلمان می خواهد از موضع قدرت به دولتمردان قبلی ناسزا گفته و کوچک شان بشماریم و خلاصه همه حرف ها، اقدامات، سنجش و اندازه گیری را در اندازه های سیاسی و وابستگی های جناحی خلاصه بکنیم و انتظار داشته باشیم که شهر و استان ما نیز هر روز شاهد تغییر و تحول آن هم از نوع مثبت و رو به جلویش باشد.
تا زمانی که در قبال نیازهای منطقه و دفاع از واقعیت های موجود یک دلی و یک رنگی و همراهی جای باند بازی و تعصب های جناحی را نگیرد و تا موقعی که پست ها و مقام ها نه بر اساس شایستگی و کارآمدی بلکه بر اساس میزان وابستگی به آن نماینده و این جناح و آن باند تقسیم بشود آرزوی تحول و توسعه در امور شهر و استان سرابی بیش نخواهد بود.
وقتی مسئولی سه سال در خواب ناز فرو برود و در قبال برخی از مسائل چشم بپوشد و در آستانه انتخابات تازه به یاد آن ها بیفتد معلوم است که در جلب اعتماد مردم نمی تواند موفق عمل نماید.
شهر و استان برای این که به حق قانونی و طبیعی خود دست پیدا بکند به وحدت و یک دلی همه کسانی که می توانند در این راه مؤثر واقع بشوند نیاز دارد. سیاست پیشگی و حمایت کورکورانه از هر مسئول و صاحب منصبی مانعی مهم برای پبشرفت منطقه محسوب می شود. برخوردار شدن از سفره گسترده مسئولین و زیر چتر حمایت برخی از دست اندرکاران امور قرار گرفتن بزرگ ترین ضربه ها را به استقلال کسانی که ادعای خدمت به جامعه را دارند وارد می کند. دست روی دست مسئولین گذاشتن و ادعای دفاع از حقوق مردم داشتن پذیرفتنش بسیار مشکل و غیر قابل قبول می شود.
به جای پهن کردن بساط تهمت زنی و حاشیه سازی از منافع استان و منطقه باید دفاع کرد و با پرهیز از هرگونه جانبداری های بودار و هدف دار برای تحرک بخشیدن به حرکت های مثبت و اصولی در استان یک دلی و هم زبانی و بیان واقعیت ها و مبارزه با کم کاری ها و خودمحوری ها در دستور کار قرار گیرد و کشمکش های سیاسی ، جانبداری های جناحی و حرکت های منفعلانه فدای منافع جامعه و همگانی گردد. انشااله.




حرف و حدیث های سیل گلستان

برغم اطلاع رسانی گسترده رسانه های جمعی درباره وقوع سیل ویرانگر گلستان “چرایی” و “چگونگی” سیل و طغیان رودخانه گرگانرود به محاق رفته است.
سیل خروشان استان گلستان بیرحمانه و سرسختانه سطح وسیعی از منطقه غرب استان را در نوردیده و منطقه بزرگی از نقاط شهری و روستایی همجوار گرگانرود بر اثر آبگرفتگی ویران شده و هزاران نفر را بی خانمان کرده است. واقعه ای که کام هموطنان ما را تلخ و دل شهروندان را بدرد آورده است.
رسانه های ارتباط جمعی از بدو وقوع و البته با کمی تاخیر، از زوایای مختلف به سیل ویرانگر پرداخته اند. اما از لحاظ حرفه ای بیشترین اطلاعاتی که در اخبار، گزارش ها و تحلیل های خبری ارایه می شود درباره عناصر خبری “چه موضوعی ” “چه سازمانی و افرادی” “چه زمانی” و “چه مکانی” هستند و کمتر درباره دو عنصر “چرایی” و “چگونگی” سیل سخن به میان آمده است. عناصری که از قضا حرف و حدیث ها و پرسش های زیادی پیرامون آنها سامان یافته و خیمه زده است.
ابهام های موجود ایجاب می کند، خبرنگاران رسانه های جریان اصلی و شهروندخبرنگاران رسانه های اجتماعی درباره چرایی و چگونگی سیل تحقیق و از مسئولان پرسش کنند و آنها را به چالش بکشند.
این گزاره که حجم بارندگی در استان گلستان در مدت زمان کوتاهی کم نظیر بوده به تنهایی نمی تواند به چرایی و علل وقوع سیل، پاسخ در خور دهد.
در استان گلستان وقوع سیل گسترده کم نظیر بوده ولی به لحاظ تاریخی بی نظیر نیست. باید با شفاف کردن چرایی وقوع سیلاب در مزارع حاصل خیز و خانه های مردم، بجای جاری شدن در رودخانه گرگانرود و نهرها و در نهایت پیوستن به دریای خزر پژوهش و پرسشگری کرد.
آنطور که جسته و گریخته بیان می شود تخریب و تغییر طبیعت منطقه، از جمله دست اندازی و دستکاری حریم رودخانه ها و بویژه حریم رودخانه گرگانرود به واکاوی دقیق خبری نیاز دارد.
همچنین مشکلات سد وشمگیر در بالادست شهر آق قلا و عدم لایروبی سد و بویژه بررسی کارایی دریچه های آن می تواند دستمایه یک گزارش خبری خوب شود.
جای روزنامه نگاری تحقیقی در سیل گلستان خالی است. از این رهگذر می توان با تهیه اطلاعات مستند و عینی به ریشه ها و سرچشمه های اصلی وقوع سیل و مسببان گرفتاری مردم دست یافت.(منبع:مطالعات رسانه و ارتباطات




پریوند خدمتگزاری صادق و نماد عشق و محبت

دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل از اولین رئیس این داشگاه در آخرین روزهای سال 97 تجلیل می کند.
اقدامی مناسب و ستودنی که می تواند در تقویت انگیزه دست اندرکاران امر در خدمت هرچه بیشتر به جامعه و فرهنگ و دانشجویان مؤثر باشد.
مهندس یعقوب پریوند معلمی برجسته، خدمتگزاری صادق، مسئولی دلسوز و مردی از قافله دوستان انقلاب و یاران نظام است.
خوشرویی، راستی، عزت نفس، افتادگی و رفتار نیک از دیگر خصوصیات این مرد دوست داشتنی می باشد. خدمات فعالیت ها و اقدامات وی در راه اندازی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل برای کسانی که در آن سال ها از نزدیک شاهد پا گرفتن این واحد آموزشی در اردبیل بودند پوشیده نبوده و نیست.
مردان بزرگ و تأثیرگذاری چون یعقوب پریوند می توانند نماد عشق و محبت و امیدواری باشند. وقتی در سال 63 بدون کوچکترین امکاناتی راه اندازی دانشگاه ازاد اسلامی واحد اردبیل در دستور کار قرار گرفت کمتر کسی می توانست تصور بکند که روزی دانشگاهی که در یک ساختمان استیجاری با مدیریت پریوند آغاز به کار می کند به بزرگترین مرکز آموزشی استان تبدیل خواهد شد ولی این کار شد چرا که پریوند و همکارانش در آن مقطع حساس معتقد بودند که برای زیستن، بهتر زیستن و توانمند شدن و منشأ اثر شدن باید امیدوار بود و آن جمع کوچک ولی عاشق و مصمم امیدوار بودند نهالی را که با هزاران رنج و خون دل خوردن می کارند روزی چنان سر بر آسمان می گذارد که کل منطقه را تحت تأثیر قرار می دهد.
جوانانی که در دانشگاه ازاد اسلامی اردبیل مشغول به کار هستند و یا آنهایی که در سایه محبت برخی ها دفتر و دستکی در آن محیط زیبا و خاطره انگیز برای خود راه انداخته اند باید بشناسند کسانی را که سال ها انواع ناملایمات را تحمل کرده و خم به ابرو نیاورده و با دفاع از کیان دانشگاه گامی هرچند کوتاه از اهداف عقب نشینی نکرده اند تا امروز دانشگاه بزرگ و تأثیر گذاری چون آزاد اسلامی در اردبیل از موفقیت و جایگاه مناسبی بهره مند گردد.

همه مطمئنا در ارتباط با یکی از ویژگی های مهندس پریوند هم عقیده خواهند بود و آن ادب و بزرگواری آن مرد می باشد.
از خدا جوئیم توفیق ادب
بی ادب محروم شد از لطف حق
مهندس پریوند در سایه ادب و تواضعی که داشت در جامعه همیشه از یک جایگاه خاص بهره می برد. او با قبول مسئولیت های حساس مانند فرمانداری اردبیل، مدیریت صدا و سیمای مرکز ازدبیل و ریاست دانشگاه ازاد اسلامی چون در پناه حق قرار داشت می توانست در راه خدمت به جامعه اقدامات مؤثری انجام بدهد.
از ادب پرنور گشته است این فلک
وز ادب معصوم و پاک آمد ملک
مهندس پریوند خدمتگزاری است که خدمات و آثارش همواره با تاریخ فرهنگ و دانشگاه این منطقه همراه خواهد بود. در دین اسلام ارزشمندترین مردم، سودمندترین آن ها می باشد و پریوند با توجه به خدماتش با دستانی خالی ولی اراده ای محکم و ستودنی از ارزشمندترین فرزندان دیار سبلان محسوب می شود.
پیامبر بزرگ اسلام سودمندی و خدمت به مردم را در کنار ایمان به خداوند معیار و ملاک ارزشمندی انسان دانسته و می فرماید: ایمان به خدا و نفع رساندن به بندگان او دو خصلت نیک است که برتر از آن چیزی نیست.


باید از دکتر اسحق رسولی رئیس دانشگاه ازاد اسلامی واحد اردبیل و دیگر کسانی که در امر برپایی مراسم تجلیل از یک خدمتگزار بزرگ پیشقدم شده اند تقدیر و تشکر گردد.
امید می رود در روز 20 اسفند ماه مراسمی در شأن مرد بزرگواری چون مهندس یعقوب پریوند برگزار شود. مراسمی که در آن از همه کسانی که از اولین روزهای تأسیس دانشگاه با وی همراه بوده و الآن در قید حیات هستند و از کارکنان بازنشسته و حتی آن هایی که در مقطعی در دانشگاه مسئولیت داشته اند دعوت شود تا بعد از سال ها همه کسانی که برای این دانشگاه زحمت کشیده و در توسعه آن سهیم بوده اند در زیر یک سقف جمع شوند و ضمن تجلیل از اولین رئیس دانشگاه خاطرات خوش سال های گذشته را زنده بکنند.
مسلما در چنین مراسمی جای خالی برخی از عزیزان از جمله مرحومین دکتر بایبوردی، دکتر اسفندیاری ،دکتر چوخاچی زاده، دکتر عزیز یحیوی ، حاج آقا ذاکر حمیدی، حاج آقا حسن پور ، حجت الاسلام میر داماد مرتضوی، حاج اقا جلیل زادگان و ….. بیشتر احساس خواهد شد.




نقد و بررسی “فوتبال و فلسفه” در نمایشگاه کتاب شریعتی اردبیل

نقد و بررسی کتاب “فوتبال و فلسفه” ترجمه عیسی عظیمی بعد از ظهر جمعه گذشته در محل نمایشگاه کتاب شریعتی اردبیل برگزار شد.
این جلسه در ادامه نشست های نقد و بررسی آثار نویسندگان اردبیلی بود که به همت مدیران نمایشگاه کتاب شریعتی اردبیل برگزار می شود.
اقدامی مناسب و در خور تحسین که با کمک علاقه مندان به دنیای کتاب و فرهنگ مکتوب انجام می شود و به مرور با استقبال علاقه مندان، اساتید و اهالی کتاب مواجه می شود.
در جلسه نقد و بررسی کتاب “فوتبال و فلسفه “حضور نسل جوان و آینده دار شهر در کنار بزرگان فرهنگ و ادب و ورزش منطقه زیبایی و جلوه خاصی به این مراسم داده بود.
انجام مراسم در محیط کتابخانه و قرار گرفتن در آغوش مهربان ده ها و صد ها کتاب و گوش دادن به نظرات اساتید و بزرگان فن و شرکت کردن در بحث ها و گفتگوها، لحظه های بسیار به یادماندنی در نمایشگاه کتاب شریعتی اردبیل رقم می زند که در کنار آن ها محبت مدیران کتابخانه و دوری جستن از هرگونه تشریفات و خودنمایی ها بر عظمت جلسات نقد و بررسی مجموعه نمایشگاه شریعتی می افزاید.
تشکیل جلسات نقد و بررسی آثار نویسندگان اردبیلی نشان اهمیتی است که به کتاب های چاپ شده در استان و نویسندگان منطقه قائل می شوند. استمرار تشکیل چنین جلساتی می تواند در توسعه فرهنگ مکتوب، حفظ پویایی و نشاط در بازار نشر، معرفی آثار نویسندگان اردبیلی و کنترل کیفیت در قلمرو نشر را به دنبال داشته باشد.
وقتی کتابی خوانده می شود و در باره آن جمعی به صحبت می نشینند خواسته و ناخواسته باب نقد آن باز می شود و اگر پرداختن به محتوی یک اثر بدون سوءگیری ها و پیش داوری ها باشد و اظهار نظر کنندگان از دایره انصاف خارج نشوند جلسه ای پربار و فراموش نشدنی برگزار می شود  . به مانند جلسه ای که در ارتباط با نقد و بررسی کتاب” فوتبال و فلسفه” برگزار شد.
در آغاز جلسه عیسی عظیمی مترجم جوان با بیانات شیوا در مورد محتوی کتاب سخن گفت و در ادامه دو تن از بزرگان دنیای فوتبال و ارتباطات و هنر یعنی مرسل وقری و حمید رستمی به بررسی محتوی، روش و شایستگی اثر پرداختند و بحث با مشارکت متخصصان و اساتید فلسفه، روانشناسی ، ورزش و ….جذابیت و گیرایی خاص به خود گرفت.
جلسات نقد و بررسی کتاب در نمایشگاه کتاب شریعتی هر 15 روز یک بار برگزار می شود. استقبال مناسب دوستداران کتاب و جلسات نقد می تواند دست اندرکاران نمایشگاه را برای ادامه این کار پسندیده تشویق و ترغیب نماید.