1

نقد مبتنی بر واقعیت‌های عینی

این روزها فضای مجازی به عرصه‌ای برای انتقاد و تخریب تبدیل شده‌است. نزدیک شدن به ایام انتخابات به فعالیت‌های مجازی رنگ‌وبوی دیگری بخشیده است. اهداف و نیت‌های مختلف، خیلی‌ها را به فعالیت بیشتر در فضای مجازی و مطرح شدن به‌عنوان یک فعال رسانه‌ای مجبور کرده‌است.

نزدیک شدن به روزهای حساس و سرنوشت‌ساز انتخابات مجلس به‌طور چشمگیر بار سیاسی و جنبه‌های احساساتی و پوپولیستی انتقادها را افزایش می‌دهد. اکثراً فضای مجازی را به مناسب‌ترین وسیله برای تبلیغ و یا تخریب انتخاب کرده و در بسیاری از موارد عدالت و انصاف را به‌راحتی قربانی می‌کنند.

انتقادها اگر بر مبنای واقعیت‌ها و با رعایت انصاف و عدل همراه باشد به دل می‌نشیند و میزان تأثیرگذاری‌اش افزایش می‌یابد. نقد باید بر اساس حقایق موجود استوار باشد و نه براساس شنیده ها و تخیلات.

فضای مجازی و فعالان این عرصه در آستانه انتخابات می‌توانند نقش بسیار مهم و اساسی در بالا رفتن میزان مشارکت و افزایش شور و نشاط انتخاباتی داشته باشند. تحقق این امر مستلزم ادای وظیفه به معنی واقعی و اخص خود می‌باشد.

زمانی‌که انتقادها در مسیر جلب رضایت عده‌ای و یا تأمین بخشی از هزینه‌های زندگی و یا تسویه‌حساب‌های سیاسی قرار بگیرد و یا وقتی انتقام‌جویی دلیل اصلی بر راه‌اندازی بساطی به‌نام مطالبه‌گری باشد حاصلی جز دامن زدن به فضای نفرت و تفرقه و ترویج بداخلاقی نخواهد داشت.

وارونه جلوه دادن واقعیت‌ها، اتهام‌زنی‌ها، گل‌آلود کردن آب و برهم زدن آرامش فضای موجود و هیاهو و جنجال مصداق تخریب است.

تخریب نشانه‌ی حسادت و دشمنی است. خدشه‌دار کردن حاصل زحمات و تلاش عده‌ای با سیاه‌نمایی تمام، ظلم در حق جامعه و خدمت‌گزاران واقعی آن محسوب می‌شود.

و در چنین روزهای حساس و سرنوشت‌سازی که جامعه نیاز به آرامش و همدلی و همراهی بیشتری دارد فعالان عرصه رسانه و مدعیان مطالبه‌گری و صاحبان قلم و اندیشه باید برای اصلاح رفتارها و حرکت در مسیر ایده‌آل تلاش کنند و فضای مجازی را از بحثی به‌نام تخریب خلاص نمایند.




خدا قوت آقای دادستان

برای اهالی ورزش استان چه خبری خوشحال‌کننده‌تر از ورود دادستانی به قضیه و داستان ورزشگاه علی دایی‌.
ورزشگاهی که از اولین روز کلنگ زنی اش در سال ۱۳۷۱ توسط مرحوم غفوری فرد رئیس وقت سازمان تربیت‌بدنی و افتتاح زمین چمن و سکوی تماشاگران آن با عجله در سال ۱۳۸۷ بدون تکمیل بخش‌های موردنیاز و امروز که فرسوده و مستعمل و غیرقابل استفاده‌شده است دردی از دردهای ورزش و فوتبال این منطقه را درمان نکرد.
در این مدت هیچ مسئولی به فریاد دوستداران فوتبال و ورزش و نوشته‌های خبرنگاران ورزشی توجهی نکرد. هر چه بیشتر نوشتند و با دلایل لزوم توجه بیشتر به آن را یادآوری کردند کم‌تر با استقبال مسئولین روبرو شدند.
وقتی مصاحبه معاون پیشگیری از جرم دادستانی اردبیل مبنی‌بر اراده دادستانی برای تعیین تکلیف حقوق تضییع شده عمومی در پروژه ورزشگاه علی دایی منتشر شد خنده رضایت بر لب دوستداران ورزش‌ نشست. همگی قلباً از دادستان ممنون شدند و حلقه این خوشحالی‌ها و رضایت‌ها موقعی کامل خواهد شد که پیگیری امر در دستور کار قرار بگیرد و به هر دلیل و علتی از نیمه راه به حال خود رها نگردد.
خاطر ورزشی‌های اردبیل از رفتار غیرمعقول و عملکرد مسئولین ورزش کشور و استان در قبال ورزشگاه علی دایی آزرده است و فقط اقدام قاطع دادستان و همکاران‌اش می‌تواند تا حدودی از اثرات این آزردگی بکاهد.
اراده دادستان برای احقاق حق ورزشکاران زنگ خطر را برای مسئولین کم‌تحرک و بی‌خیال به صدا درمی‌آورد و خواب از چشمان آن‌ها می‌رباید.
این پروژه بعد از افتتاح زمین چمن‌اش از سال ۱۳۸۸ به حال خود رها شد‌، سرمایه عظیمی در معرض استهلاک کامل قرار گرفت، استانداران و مدیران و نمایندگان مردم آمدند و رفتند ولی تغییری در حال ناخوش این مجموعه ندادند.
آن‌هایی که در طی ۳۱سال گذشته در مورد این پروژه شعار دادند و یا به وضعیت آن بی‌توجه شدند مقصرند و امیدواریم که این‌بار دادستان اردبیل بر زخم‌های عمیق این ورزشگاه و هواداران ورزش مرهم بگذارد و عاملین اصلی پایمال شدن بیت‌المال در این مجموعه را به پای میز محاکمه بکشاند.
باید به استحضار دادستان محترم اردبیل رسانده شود که علاوه‌بر زمین چمن و تأسیسات جانبی آن باید نشست و به حال سالن دوومیدانی این مجموعه هم گریه کرد. اگر عمری باشد سرنوشت این سالن را در یادداشتی جداگانه منتشر می‌کنیم. در سه سال گذشته کسی برای عوامل بسته ماندن درب سالن پس‌از افتتاح نمایشی و چرایی لزوم افتتاح آن علی‌رغم آماده نبودن و عدم تحقق وعده‌های متعدد داده‌شده چیزی نگفت و مواخذه ای نکرد.
دادستان اردبیل برای تعیین تکلیف ورزشکاه، امید را در میان دوستداران ورزش و فوتبال زنده کرده‌است.
با به نتیجه رسیدن این اقدام نام دادستان اردبیل و همکاران‌اش برای همیشه در تاریخ ورزش این استان ماندگار خواهد شد. بسیار باید خوشحال و خرسند شد که این‌بار مسئولی در قبال ورزش و ورزشکاران احساس مسئولیت کرد و برای کاستن از آلام آن‌ها اقدام نمود. خدا قوت آقای دادستان.




آن‌هایی که حریص‌اند و در بند مقام

برخی‌ها چنان به مال دنیا علاقه‌مندند که در قبال حفظ و به دست آوردن آن ‌همه چیز را فدا می‌کنند، اخلاق را زیر پا می‌گذارند، به یک لومپن تمام‌عیار تبدیل می‌شوند، از پایمال کردن حق‌الناس ترسی به دل راه نمی‌دهند و به مفهوم کامل برای این‌که بر ثروت و اندوخته‌شان بیفزایند چند چهره‌گی پیشه می‌کنند.

حرص یکی از رذایل اخلاقی است. از مذموم بودن صفت حرص همین بس که در برخی از روایات، انسان حریص به کرم ابریشمی تشبیه شده‌است که هر چه بیشتر به‌دور خود می‌پیچد بیشتر از رهایی فاصله می‌گیرد.

شدت افزون‌خواهی و زیاده‌طلبی در برخی‌ها چنان شدید است که چشم بر همه چیز می‌بندند. برای رسیدن به هدف، همه را قربانی می‌کنند و استفاده از رانت و موقعیت را عین ثواب تلقی می‌نمایند.

فرد حریص اگر به موقعیت و جایگاهی دست پیدا بکند کم‌تر کسی می‌تواند در قبال نفس کثیف و اخلاق زیاده‌خواهانه‌ی او مقابله کند. از دست این قبیل افراد حریص و طمع‌کار باید به خداوند پناه برد. آن‌ها گاهی چنان در منجلاب دنیا و مقام‌پرستی غوطه‌ور می‌شوند که به‌تدریج مشت‌شان در جامعه باز و مورد نفرت همگان قرار می‌گیرند.

چشم بستن بر واقعیت‌ها و حرص بیشتر جهت اندوختن مال دنیا، ریشه در جهل و نادانی و عدم آگاهی از عواقب و پیامد پیامد‌های این صفت دارد.

دور زدن قانون، رفتار برخلاف ادعا، تطمیع آدم‌های ضعیف‌النفس، برخوردهای فیزیکی برای خاموش کردن صدای منتقدان، حرف‌ها و سخنان رکیک بر زبان راندن ازجمله رفتارهایی است که از افراد حریص و در بند مال دنیا و مقام سر می زند.

با نگاه سطحی به محیط اطراف می‌توان تعدادی از اسامی را که حریص‌‌اند‌‌ و طمع‌کار  به‌آسانی ذکر کرد و به نمونه‌هایی از رفتار قلدرمآبانه‌ی آن‌ها نیز اشاره نمود.

اگر افراد حریص و طمعکار صاحب پست و مقامی هم بشوند باز هم نمونه بارزی از چند چهره‌گی و رفتارهای منافقانه هستند. به‌ظاهر خود را هوادار جامعه و خدمتگزار مردم نشان می‌دهند و در باطن از پایمال کردن حق مردم و اجحاف به‌حق‌الناس و حرکت در جهت تأمین منافع شخصی کوتاه نمی‌آیند.

و درنهایت بدبختی از آن کسانی است که به‌خاطر مال دنیا و از دست ندادن موقعیت در قبال افراد حریص سر تعظیم فرود می‌آورند و عزت و شوکت و استقلال خود را با پست‌های زودگذر و کیلویی عوض می کنند و بر مردم و ولی نعمتشان آشکارا خیانت می‌نمایند.




سلامت و بهداشت فضای انتخابات

آغاز ثبت‌نام کاندیداهای دوره دوازدهم مجلس شورای اسلامی روند انتخابات را به مرحله اصلی و جدی نزدیک کرد. کاندیداها به هر روش ممکن هیچ فرصتی را برای مطرح کردن هرچه بیشتر خود از دست نمی‌دهند. در روزهای اخیر ثبت‌نام الکترونیکی نیز بهانه‌ای برای قدرت‌نمایی‌ها شده‌است. نامزدها با توسل به بحث ثبت‌نام می‌خواهند توانایی‌ها و میزان استقبال از آن‌ها را به رخ رقبا بکشند.

رقابت سالم انگیزه‌ای است برای موفقیت. رقابت سالم مظهر روحیه تیمی است. آن‌هایی که به توانایی‌ها و قدرت‌شان اعتقاد دارند هیچ‌وقت در دام رقابت‌های ناسالم گرفتار نمی‌شوند. کسانی که به عرصه رقابت ناسالم وارد می‌شوند برای‌این‌که با شکست هم‌آغوش نگردند دست به هر کاری می‌زنند.

برای برگزاری یک انتخابات پرشور و یک رقابت کامل، همه دست‌اندرکاران انتخابات، کاندیداها و هواداران آن‌ها باید به فکر سلامت و بهداشت فضای انتخابات باشند. جریاناتی که می‌خواهند به هر شکل و طریقی در ایجاد یأس و یا اختلاف‌افکنی بین کاندیداها و طرف‌داران آن‌ها اقدام نمایند نباید امکان خودنمایی داشته باشند.

مبارزه با کسانی که از هم اینک می‌خواهند فضای مجازی را به وسیله‌ای برای مخدوش کردن چهره‌ها و وارونه جلوه دادن واقعیت‌ها تبدیل کنند و یا با کینه‌توزی، سیاسی‌کاری‌ها و تسویه حساب‌های سیاسی و باندی در تخریب رقبا اقدام نمایند، لازم و ضروری است.

کاندیداها برای‌این‌که در سلامت فضای انتخابات سهیم باشند باید از اختلاف‌افکنی‌ها، بهره‌برداری‌ها و رفتارهای سؤال‌برانگیز عده‌ای جلوگیری بکنند و نیرویشان را برای معرفی هرچه بیشتر خود معطوف نمایند.

در این راه، آن‌هایی که به‌دنبال نام هستند و یا کسانی که به‌دنبال نان‌اند و در سودای پست و مقام و یا آنکه باج می‌خواهد و یا به‌دنبال اهداف تجاری و اقتصادی می‌باشد قادر به همراهی صادقانه کاندیدا‌ ها نخواهد بود.

درنهایت باید گفت که رقابت ناسالم و تخریب نامزدها در فضای مجازی در ایجاد دلسردی و بی‌تفاوتی به انتخابات تأثیرگذار است. کسانی که در این مسیر گام بردارند ناخواسته بلوف به نفع دشمنان نظام و انقلاب عمل خواهند کرد.




شرف‌المکان بالمکین

هستند افرادی که حیات و زندگی خود را در به دست آوردن جایگاه و منصبی خلاصه می‌کنند. وقتی با استفاده از هر ترفند و وسیله‌ای اوج گرفتن‌شان میسر می‌شود فکر می‌کنند به یک قدرت مطلق تبدیل شده و می‌توانند به هر ترتیبی که بخواهند رفتار بکنند.

در شرح شرف‌المکان بالمکین گفته‌اند که ارزش هر جایگاه به کسی است که در آن قرار گرفته است. به دست آوردن پست و مقام به انسان ارزش نمی‌دهد، در بالای مجلس نشستن و به ظاهر امرونهی کردن به انسان منزلت نمی‌دهد.

مرور سرگذشت آن‌هایی که مدتی در مصدر کار و مسئولیت بوده‌اند این ادعا را به‌خوبی و به‌روشنی اثبات می‌کند. این امر در نهادها و ارگان‌هایی که قدرت‌شان را از مردم گرفته باشند بیشتر خود را نشان می‌دهد. به‌عنوان مثال حاج جواد انصاری وقتی بعد از سال‌ها مسئولیت ریاست شورای اسلامی شهر را تحویل داد هیچ چیزی از ارزش‌هایش کم نشد چرا که او جایگاه‌اش را از ریاست بر شورا نگرفته بود، جایگاه جواد انصاری و انصاری‌ها بعد واگذاری مسئولیت نشان داد که ارزش انسان در وجود انسان است نه در میز ریاست و مدیریت.

برخی‌ها که دستیابی به پست و مقام را هدف اصلی قرار می‌دهند سوءاستفاده، بهره‌برداری‌های شخصی، فامیلی، گروهی و استفاده از رانت را حق خود به حساب می‌آورند و با این قبیل اندیشه‌هاست که زمینه‌های انحراف فراهم شده و حق‌الناس نادیده گرفته می‌شود.

به دست آوردن قدرت و استفاده از آن اگر در راستای خدمت به مردم و اجرای عدالت در جامعه استوار نباشد قدرت به وسیله‌ای برای خودمحوری‌ها، عقده‌گشایی‌ها تبدیل شده و استفاده از آن برای بهره‌برداری‌های مختلف به عادی‌ترین بحث تبدیل می‌شود.

نمونه‌های زیادی از این قبیل افراد می توان مشاهده کرد. آن‌هایی که با تکیه بر پست و مقام، قانون را دور می‌زنند و در مقابل حق گویان می‌ایستند و از اهرمی به‌نام زور و “من آنم که رستم بود پهلوان” استفاده می‌کنند.

خداوند، شهر ما را از شّر آن‌هایی که از پست و مقام و جایگاه‌ حقوقی به نفع خود و اقربا استفاده می‌کنند محفوظ بدارد. خداوند، شهر ما را از رفتار هتاکان و لمپن2های شناسنامه‌دار در امان نگاه دارد و مشت ریاکارانه و متظاهرانه همیشه مدعیان را در برابر مردم همواره سرافراز باز و رسوایشان نماید. ان‌شاءالله.




فقر فرهنگی

افرادی که از لحاظ فرهنگی بی‌صلاحیت باشند به فقر فرهنگی مبتلا می‌شوند. فقر فرهنگی ریشه بسیاری از بزهکاری‌ها و ناهنجاری‌ها است. ثروتمند بودن و یا برخورداری از تحصیلات و یا یدک کشیدن عناوین مختلف و یا حتی جلوس بر صندلی‌های مدیریت، برطرف کننده فقر فرهنگی نمی‌تواند باشد.

خروجی فقر فرهنگی به‌عنوان یک نقیصه بزرگ به رفتار و گفتار پوپولیستی و لمپنیسم منتج می‌شود.

بی‌ادب بودن و نداشتن صداقت یکی از ویژگی‌های مبتلایان به فقر فرهنگی است. ممکن است فردی مسئولیت مهمی هم داشته باشد ولی با فقر فرهنگی که مبتلایش است دشنام و فحش دادن را چون نقل‌ونبات در دستور کار خودش قرار بدهد.

ثروت و برخورداری از منابع مالی مختلف نمی‌تواند فقر فرهنگی را پوشش بدهد. آن‌هایی که برای مطرح شدن هر چه بیشتر جنجال می‌آفرینند و هنجارشکنی می‌کنند ازنظر فرهنگی فقیر محسوب می‌شوند هرچند که عنوان‌دار باشند و مدعی رعایت حقوق شهروندی.

فقر در بزرگی و سنجیدگی ریشه در فقر فرهنگی دارد برای فقیر عرصه فرهنگ، توهین به دیگران، به‌کار بردن کلمات رکیک، عدم پایبندی به اصول اخلاقی و بی‌توجهی به استحکام پایه‌های خانواده امری عادی و به نوعی از رفتارهای روزمره محسوب می‌شود.




طبل‌های توخالی در ورزش

پیامبر اکرم(ص) در مسیر عبور خود با گروهی از مردم برخورد کرد، در میان آنان مرد پهلوانی به‌عنوان زور آزمایی، سنگی را بلند می‌کرد که به آن سنگ پهلوانان گفته می‌شد و مردم از قدرتمندی وی دچار شگفتی می‌شدند.
حضرت رسول‌الله(ص) فرمود: این چه صحنه‌ای است؟ عرض کردند مردی سنگی را بلند می‌کند که به سنگ پهلوانان معروف است.
پیامبر فرمود: آیا شما را به نیرومندتر از این پهلوان خبر دهم؟
نیرومندتر از این پهلوان شخصی است که در برابر جسارت و توهین شخص دیگر خویشتن‌داری نموده و بر نفس خود غلبه کرده باشد و با این کار شیطان خود و شیطان رفیق‌اش را مغلوب سازد‌
کسانی که خود را از خانواده ورزش به شمار می‌آورند و به خیال‌شان در این عرصه پرچم مطالبه‌گری را برافراشته‌اند باتوجه به مطلب بالا باید بدانند که به‌ زور ناراستی و رفتارهای غلط از جانب آن‌ها پرچم معنویت در ورزش واژگون می‌شود.
آن‌هایی که بخواهند به‌نام ورزش ضربه بر ارکان و ساختار آن وارد کنند در درازمدت ازسوی جامعه ورزش طردشان حتمی خواهد بود.
کسانی که دست رد جامعه ورزش را در گذشته‌های دور نزدیک بر سینه احساس کرده‌اند برای حضور دوباره نباید خود را به آب و آتش بزنند و در این راه از هر وسیله‌ای استفاده نمایند‌
مجامع هیئت‌های مختلف ورزشی بالاترین مرجع برای تصمیم‌گیری در مدیریت هیئت‌ها می باشد. رأی اعضای مجمع به قطع همکاری با یک مسئول یک دنیا پیام می‌تواند به‌همراه داشته باشد. اصرار بر ماندن و هر روز ساز جدیدی کوک کردن سؤال‌برانگیز می‌شود. مدیریت در یک هیئت برای مسئول آن‌چه آورده‌ای می‌تواند به‌همراه داشته باشد که بعضی‌ها برای ماندن یا به‌دست آوردن‌اش همه اصول اخلاقی را زیر پا می‌گذارند و برای تصاحب‌اش به هر وسیله‌ای متوسل می‌شوند.
امام علی علیه السلام سرسلسله‌ی جوانمردان عالم می‌فرماید: “قیمت آدمی به چیزی است که آن را خوش می‌دارد”.
کسی که برای قرار گرفتن در رأس امور و تکیه کردن به صندلی مدیریت, تهمت می‌زند و ناسزا می‌گوید چقدر ارزش دارد؟ کسی که فضای مجازی را با حمله به دیگران به وسیله‌ای برای مطرح شدن قرار می‌دهد چقدر می‌ارزد؟ فردی که هر روز موضعی تازه می‌گیرد و یک روز بر له و روزی دیگر برعلیه برخی‌ها می‌گوید و می‌نویسد با وجدانش چگونه کنار می‌آید؟
وقتی فردی چیزهای حقیر از جمله فحش و ناسزا و دروغ را خوش می‌دارد و به آن‌ها پناهنده می‌شود و به هر ترفندی برای چنگ انداختن به هدفش اقدام می‌کند معلوم است که چقدر می‌ارزد.
بدانیم که ورزش و محیط آن باید سرشار از عشق و ایمان و صداقت و درستی و اعتقاد و شجاعت معنوی باشد. حضور در ورزش و ادعای جولان دادن در آن، بدون پایبندی به اخلاق ورزشی، پشیزی ارزش نخواهد داشت.




فضول‌باشی و وعده خوبان

بدبخت‌تر و بیچاره‌تر از فوتبال اردبیل در هیچ نقطه‌ای از کشور نمی‌توان پیدا کرد. در مجموعه‌ای که یکدلی حاکم نباشد و فاصله عمیق بین مدیریت و زیرمجموعه وجود داشته باشد چالش‌ها، سو تفاهم‌ها و اختلافات جزئی و کلی همیشه در آن به چشم خواهد خورد. فوتبال ما نیز چنین است. بررسی ساختار مدیریتی آن نشان می‌دهد که عوامل تصمیم گیرنده آن در یک نفر خلاصه شده و عوامل اجرایی‌اش نیز تعداد محدودی را شامل می‌شود. برای‌اینکه کمبودهای این‌چنینی زیاد چهره خود را نشان ندهد هر ازگاهی مسئولان برای سرگرم کردن جامعه فوتبال وعده‌های دهان پرکن می‌دهند، وعده هایی که در دوازده سال اخیر تحقق آن‌ها درصد بسیار ناچیزی را شامل می‌شود، وعده هایی که کاملاً یاد آور آن شعر زیبایی است که می‌گوید: هزار وعده خوبان یکی وفا نکند.

گفتم: فضول باشی خودت را ناراحت نکن. این روزها داروی اعصاب کمیاب شده‌است اگر با پرداختن به این قبیل مسائل، اعصابت به‌هم بریزد درمان‌اش مشکل خواهد شد. به تو چه یکی وعده داده یا نداده، آن‌هایی که در ارتباط مستقیم با وعده‌ ها هستند سکوت اختیار می‌کنند و تو یکی که در این وسط هیچ نفعی نداری مطالبه‌گری می‌کنی تازگی‌ها مگر اتفاقی افتاده که ناراحتت کرده‌است.

گفت: چند ماه پیش دست‌اندرکاران هیئت فوتبال استان در جلسه‌ای با شهردار اردبیل به‌صراحت اعلام کردند که اگر حامی مالی باشد آن‌ها امتیاز لیگ یک و لیگ دو را رایگان به اردبیل می‌آورند. با گذشت زمان معلوم شد که منظورشان از لیگ یک، انتخاب اردبیل به‌عنوان محل رقابت‌های تیم دسته یکی خوشه طلایی ساوه بوده که آن‌هم تا به امروز عملی نشده است. از امتیاز رایگان دسته دوم نیز خبری نشد و مالک آینده‌سازان امتیاز یک تیم از استان فارس را خریداری کرد و درنهایت بعد از رقابت‌های لیگ به‌اصطلاح برتر استان وعده امتیاز مرحله اول لیگ دسته سه برای تیم شهرداری داده شد ولی امروز که قرعه‌کشی رقابت‌ها انجام پذیرفته خبری از حضور شهرداری در رقابت‌ها نیست.

گفتم: بالا بردن سطح توقع دوستداران و علاقه‌مندان یکی از عادات و روش‌های همیشگی دست‌اندرکاران فوتبال استان است. در سال‌های اخیر درصد بسیار ناچیزی از وعده‌های داده‌شده محقق شده‌است. به این عزیزان که برای مصاحبه کردن و قول دادن گویا بسیار لذت‌بخش است ضرب‌المثل “وام چنان کن که توان باز داد” را یادآور شد. وقتی امکان اختصاص سهمیه‌های رایگان در لیگ یک و دو وجود ندارد چه اصراری برای بیان آن‌ها باید داشت.

گفت: من هم اعتقاد دارم که وعده سر خرمن، بی‌اعتمادی در سطح جامعه ایجاد می‌کند. دست‌اندرکاران باشگاه شهرداری مدت‌هاست با تکیه بر وعده رئیس هیئت فوتبال استان برای شرکت در لیگ دسته سه یار جذب کرده، تیم بسته و با کادر فنی و بازی‌نان قرارداد امضا کرده‌اند و حالا وقتی با خلف وعده روبرو می‌شوند بر بی‌نظمی حاکم بر این فوتبال تأسف می‌خورند.

گفتم: گویا برخی‌ها خیلی علاقه‌مندند که خود را قدرقدرت وصاحب نفوذ در فدراسیون فوتبال نشان بدهند ولی متأسفانه در اتفاقاتی که می‌افتد هیچ نشانی از قدرتمندی و نفوذ در ساختار فوتبال توسط مسئولین هیئت مشاهده نمی‌شود.

گفت: تو راست می‌گویی درحالی‌که عامل اصلی چنین فضایی در فوتبال، فوتبالی‌های این استان هستند چرا ما حرص‌وجوش بخوریم، خودشان چنین خواسته و چنین می‌خواهند.




تاخت‌وتاز های بیهوده

در ماه‌های اخیر عده‌ای با تغییر موضع ۳۶۰ درجه ای، در فضای مجازی بساط تهمت و ناسزا راه انداختند و خیلی ساده و آسان به نوشته‌ها و گفته‌های چهار سال اخیرشان پشت کردند.
فضای مجازی بهترین محل برای اعلام مواضع تاخت‌وتاز جدید بود، تاخت‌وتازی که نشان از عصبانیت شدید داشت، تاخت‌وتازی که چیزی جز خالی کردن عقده ها نبود. این حملات که هر روز با به‌کارگیری کلمات جدید ادامه می‌یافت کم‌کم قصد و هدف آن‌ها را به همگان روشن و آشکار کرد تا جایی که نوشته‌ها و پست‌هایشان به عاملی برای تفریح و خندیدن تبدیل شد.
مردم به برکت خون شهیدان و در سایه انقلاب از آن سطح آگاهی بهره می‌برند که تحت تأثیر حرف‌های ناشی از ناکامی در رسیدن به اهداف شخصی و منصبی قرار نگیرند.
پلشتی و زوار در رفتگی فضای مجازی و بی‌توجهی برخی از مسئولین دست‌اندرکار است که عده‌ای را در بیان هرآنچه می‌خواهند گستاخ تر می‌کند.
اگر کسی بحث خیانت به بیت‌المال توسط افرادی را بدون ارائه‌ی کوچک‌ترین مدرک مطرح می‌کند آیا نباید مورد بازخواست قرار گیرد؟ تعرض به بیت‌المال که کم‌وزیاد ندارد یک خودکار و یا یک شاخه تیرآهن و یا هزاران هزار میلیارد تومان پول. عامل تعرض باید شناسایی، بازداشت و تحت پیگرد قرار گیرد تا درس عبرت برای دیگرانی باشد که به فکر دست‌اندازی به بیت‌المال و حق‌الناس نداشته باشند.
نباید از کنار ادعاهای توخالی با منشاء غرور و خودمحوری بی‌تفاوت عبور کرد. آن‌هایی که در فضای مجازی تاخت‌وتازهای بی‌اثر و خنده‌آور را پشت‌سر می‌گذارند اگر مدرک، دلیل و مستندات همراه با ادعاهایشان نباشد خود را خسته می‌کنند و اندک موقعیت‌شان در جامعه را نیز به خطر می‌اندازند.
از نوشته‌هایی که در آن‌ها رد پای عصبانیت به چشم می‌خورد انتظار بیشتری نیست. برخی‌ها که خود را فعال عرصه هنر، رسانه، فضای مجازی سیاست و… می‌داند زمانی‌که از دستیابی به پیش‌بینی‌ها ناکام شده احساس سرخوردگی می‌کند و کار به‌جایی می‌رسد که این دمل درجایی سر باز می‌کند و برای مقابله هر چه به ذهنش خطور می‌کند استفاده کرده و افراد را مورد حمله قرار می‌دهد تا شاید گوشه‌ای از دردهای ناشی از عقده و غرور و حسادت را بدین وسیله آلام بخشد.
این روزها در فضای مجازی استان به‌دلیل انتشار نظرات شخصی یک یا دو نفر که خود را برترین کارگردان، نویسنده و مدیر ورزشی می‌پندارند کار را به‌جایی رسانده است که گفته‌ها و نوشته‌هایشان به سوژه های روز برای تفریح و خنده تبدیل شده‌است.
به‌نظر می‌رسد برای اثرگذاری بیشتر نظرات، پسندیده خواهد بود که آن‌ها دلایل خود را در کنار اتهامات بیان کنند تا افکار عمومی با قدرت اطلاع‌رسانی و احاطه‌شان به امور استان و حتی به کوچک‌ترین مسایل زندگی خصوصی افراد آگاه شوند و او را در اشغال پست‌ها و جایگاه‌های مختلف همراهی نمایند.




ترین‌ها…..

کارآترین‌

ضرب‌المثلی که می‌گوید: اوغلان اوینده بیر خبر یوخ، قیز اوینده تویدی.  درمورد کاندیداها و صلاحیت آن‌ها اظهار نظر نشده عده‌ای در فضای مجازی آتش بیار معرکه شده‌اند، تعریف می‌کنند، حمله می‌کنند، وعده افشاگری می‌دهند و خلاصه تا آن‌جا که می‌توانند، می‌گویند و می‌نویسند تا شاید فرجی حاصل شود برای عقد قراردادها و افزایش درآمدها.

مردم چرا باید از حالا حرف‌های عده‌ای را که بدون پشتوانه و مدرک سخن می‌گویند، بپذیرند؟ اصلاً به چه دلیل برخی‌ها چنان ذوق‌زده شده‌اند که پنح ماه مانده به ایام قانونی تبلیغات، فضای مجازی را به میدان تبلیغات تبدیل می‌کنند و به قانون و مواد آن بی‌توجهی می‌ نمایند.

خیلی‌ها باید مواظبت بکنند تا از فشار دستپاچگی، کمرشان خم نشود. کارنامه خدمت هر مسئولی روشن و آشکار است. به‌زور فضای مجازی و یا برنامه‌های صوتی و تصویری تحمیلی، پربار کردن کارنامه عملی نمی باشد.

هر عنوان و هر جایگاهی تعریف خاص خودش را دارد. به‌عنوان مثال همه مدیران کل و یا وزرا و نمایندگان که  در یک تراز نیستند. مثال ساده‌ای می‌توان زد، مثلاً تیم ملی کشتی با ترکیبی از بهترین‌های این رشته شکل می‌گیرد ولی ازنظر کارایی همه یکسان نیستند، همگی ملی‌پوش هستند ولی همه‌ در کسب مقام و بالا رفتن از سکو موفق نیستند، جملگی ملی‌پوش هستند ولی حسن یزدانی یک چیز دیگریست. این مثال درمورد مدیران و نمایندگان نیز صادق است. مردم به‌دنبال آن مسئول و نماینده‌ای هستند که کاراترین است.

سمی‌ترین….

بارش‌های پاییزی رویش قارچ در طبیعت مناطق مختلف استان را موجب می‌شود. این قارچ‌ها طرف‌داران زیادی دارد. گاهی وقت‌ها افراد پس‌از باران با خانواده به طبیعت می‌روند تا در جمع‌آوری قارچ از دیگر دوستان و آشنایان عقب نمانند.

متأسفانه در روزهای اخیر آمار مسمومیت با قارچ‌های خودرو و کوهی در سطح استان و به‌خصوص در مشگین‌شهر افزایش یافته است.

بر اثر برخی از گزارش‌ها در روزهای اخیر ۱۸ نفر در مشگین شهر به‌علت مصرف قارچ سمی مسموم شده‌اند. آن‌هایی که از توانایی کامل برای شناخت قارچ‌های خودرو و سمی از غیرسمی ندارند نباید گول خوش‌مزه بودن این قارچ‌ها را بخورند.

در سطح استان, قارچ‌های کوهی سمی ترین محصولی است که سلامت هم استانی‌ها را تهدید می‌کند.

ورزشی ترین‌

اول هفته تازه قلم به دست گرفته بودم که دوستی از در وارد شد و با فریادش چهارستون بدنمان را مانند زلزله هفت ریشتری لرزاند‌

گفت: بابا استان عجب مسئولین ورزش دوست دارد، با وجود این‌ها چرا همه ورزشی‌ها از عدم توجه ناله سر می‌دهند و عده‌ای فرصت‌طلب و منفعت جو و مقام پرستان از آن سوءاستفاده می‌کنند. با این مسئولین عاشق، ورزش و جوانان ما نباید نگرانی نچداشته باشند.

او با فریادی که می‌کشید گفت: دیدی بعد از بازگشت صبری از کانژو، آبی‌بیگلو به محلی برای حضور مسئولین و رقابت آن‌ها برای دیدار با وی تبدیل شد یکی نیست از این حضرات بپرسد که بالا غیرتا قبل‌از اعزام از این جوان حالی پرسیدید و به وی خسته نباشید گفتید؟ اگر وی در این رقابت‌ها ناکام می‌شد برای تشکر از زحماتش رنج سفر  به آبی‌بیگلو را تحمل می‌کردید؟

در سال‌های اخیر مرسوم بود که در چنین مواقعی، مسئولین در فرودگاه حاضر می‌شدند و در عکس گرفتن از هم سبقت می‌گرفتند ولی این روزها کلاس همه بالا رفته چرا که به‌جای فرودگاه به منزل قهرمانان می‌روند.

مسئولین استان را به‌ دلیل سفر به آبی‌بیگلو و دیدار با قهرمان ووشوی بازی‌های آسیایی به‌عنوان ورزشی‌ترین مسئولان منطقه انتخاب می‌کنیم و برای جوانان منطقه در رقابت‌های ورزشی برای بالا بردن عیار ورزشی مسئولان‌ موفقیت آرزو می‌نماییم.