وعده های بی اساس
عادت کرده ایم که خوب حرف بزنیم. توجهی به این که آیا توان عملی کردن حرف های خود را داریم ، نمی کنیم، درد بزرگی است که دامن جامعه و تعداد زیادی از مسئولان ما را فرا گرفته است.
در ایام تبلیغات انتخابات مجلس چه حرف هایی که نشنیدیم و با چه وعده هایی که مواجه نشدیم. وقتی مرجعی برای پیگیری ادعاها نباشد معلوم است که گدایانِ رأی از هر راهی وارد می شوند تا بلکه بر میزان آرا بیفزایند و به هدف برسند.
در همین ایام بود که عزیزی مدعی شد قطار سریع السیر برای اردبیل مصوب کرده است. این را باید به خاطر بسپاریم و در آینده بر مبنای تحقق این ادعا در ارتباط با آن ها قضاوت بکنیم.
سالکان را چه کار با دیوان
طوطیان را چه کار با مردار
چند دعوی کنی، به کار گرای
هیچگه نیست گفته چون کردار
بی وفاهای تابلودار
انتخابات مجلس این بار مشت خیلی ها راباز کرد. عده ای که در سال های اخیر خود را پرچمدار وحدت و عامل سربلندی جمعی قلمداد می کردند قافیه را باختند و مروج تفرقه و چند دستگی شدند.
انسان در همه حال باید مواظب اطرافیان خود باشد و بی دلیل به هر که از راه می رسد اعتماد نکند. بعضی از آدم ها همیشه نمکدان اند، مواظب زخم هایمان باشیم.
اشتباه نکنیم، بعضی از آدم ها همیشه وفادار نیستند، در واقع آن ها درگیر نیازشان به ما روی می آورند. روزی دیگر اگر به ما احساس نیازی نداشته باشند وفاداری شان نیز از بین می رود. فعالیت های سیاسی و بخصوص عرصه هایی چون انتخابات به راحتی نقاب از چهره دشمنان دوست نما بر می دارد و آن ها را رسوای خاص و عام می کند.
جان فدای نفس نادره مردانی باد
که کم و بیش نگردند به هر بیش و کمی
نرود میخ آهنین بر سنگ
در ماه های اخیر در فضای مجازی عده ای جز حرف زدن بر علیه برخی از کاندیداها کار دیگری نداشتند.
رفتار تابلودار آن ها عدم توجه به نوشته ها و گفته های آن ها را موجب شده بود. کینه و عناد چنان مغز ان ها را شستشو داده و بر عقل و فکرشان تسلط یافته بود که حتی جرئت شنیدن چند کلمه حرف حق و دست کشیدن از راه و رسم چندش آور تخریب و عنادورزی را نداشتند.
به هر حال هرچه بود انتخابات تمام شد و آن هایی که بی دلیل بر علیه افراد سخن گفتند و مطلب نوشتند باید فردا در دادگاه عدل الهی ادعاهای خود را به اثبات برسانند.
آهنی را که موریانه بخورد
نتوان برد از او به صیقل زنگ
با سیه دل چه سود گفتن وعظ
نرود میخ آهنین بر سنگ